-
حرية الوصول المقاله
1 - پیش¬بینی رضایت¬مندی از ازدواج بر مبنای تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدین در زوجین
احمدرضا کیانی محمود محمدی رازیهدف: هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت مندی از ازدواج بر مبنای تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدین در زوجین بود. روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار های این پژوهش شامل: تجربیات ناگوار کودکیACEs، رفتاره أکثرهدف: هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت مندی از ازدواج بر مبنای تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدین در زوجین بود. روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار های این پژوهش شامل: تجربیات ناگوار کودکیACEs، رفتارهای دلبستگی، ادراک ازدواج والدین، رضایت از ازدواج و پرسشنامۀ فرم کوتاه الگوهای ارتباطی، که بر روی تعداد 400 آزمودنی(200 زوج) در شهر بجنورد انتخاب شده بودند اجرا گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت، به دلیل اینکه جامعه ازتعداد بالایی برخوردار بوده و اطلاعاتی از تمامی این افراد در دست نبود، از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که ادراک فرد از ازدواج والدین و ادراک از ازدواج خود و همچنین رضایتمندی از ازدواج معناداری و مثبت بودن رابطه را نشان می دهد. ادراک فرد از ازدواج خود با دلبستگی رابطه مثبت و معناداری وجود داشته، همچنین رابطه رویداد های ناگوار کودکی با ادراک از ازدواج خود رابطه منفی و معنا داری وجود داشته است و در نهایت رابطه ادراک از ازدواج خود و الگو های تبادل نیز نشانگر وجود رابطه منفی و معنادار است. نتیجه گیری: از این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدینپیش بین های خوبی در رضایتمندی از ازدواج فرد می باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحلیل روند تحقق¬پذیری شهر همیار کودک (CFC) مطالعه موردی: شهر شیراز
حمید شفیع زاده رحيم سرور عبدالرضا فرجي رادمفهوم شهر همیار کودک براساس سیستمی است که در آن به حقوق کودکان توجه می شود و سیاست ها و قوانین و برنامه ها و بودجه را براساس نیازهای کودکان در شهرهای امروزی منعکس می کند. طرح مراکز همیار کودک توسط صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) و برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد (ه أکثرمفهوم شهر همیار کودک براساس سیستمی است که در آن به حقوق کودکان توجه می شود و سیاست ها و قوانین و برنامه ها و بودجه را براساس نیازهای کودکان در شهرهای امروزی منعکس می کند. طرح مراکز همیار کودک توسط صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) و برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد (هابیتت) در سال 1996 تاسیس شد. هدف این طرح، اجرای کنوانسیون حقوق کودک در سطحی بود که در آن بتوان بیشترین تاثیر را بر روی کودکان گذاشت. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف روند تحقق پذیری شهر همیار کودک در شهر شیراز انجام پذیرفته است. روش تحقیق این نوشتار، توصیفی ـ تحلیلی به صورت موازی، ﮔﺮدآوري اﻃﻼﻋﺎت و دادهﻫﺎ از ﻃﺮﻳﻖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ و ﺟﺎﻣﻌه آﻣﺎري آن را دو ﮔﺮوه ﻣﺪﻳﺮان ﺷﻬﺮي، ﻣﺘﺨﺼﺼﻴﻦ و ﺧﺒﺮﮔﺎن ﺷﻬﺮي و والدین ساکن شهر شیرازﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲدﻫﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ روش همبستگی پیرسون، شیراز در همه مولفه های تعریف شده نشان داد هیچ یک از گویه های مشارکت کودکان، چارچوب قانونی همیار کودک، استراتژی جامع حقوق کودکان در شهر، واحد حقوق کودکان یا مکانیسم های هماهنگ، ارزیابی و سنجش تأثیر قوانین بر کودکان، بودجه کودکان، گزارش از وضعیت کودکان شهری، شناخت حقوق کودکان و حمایت مستقل از کودکان دارای میانگین 3 و بالاتر نبوده و این امر نشان می دهد، به طورنسبی، شهر شیراز از لحاظ اصول شهر همیار کودک در وضعیت مطلوب قرار ندارد. همچنین تحلیل صورت گرفته براساس مدل رگرسیون چند متغیره، در شهر شیراز، شاخص شناخت حقوق کودکان به عنوان مهمترین و موثرترین متغیر پیش بینی کننده شهر همیار کودک با ضریب 0.426 در بالاترین رتبه قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - نمود تکنیکهای طنز در ساختار پیرنگ داستانهای «فرهاد حسنزاده»
علي صفایی سنگری حسين ادهمي«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات أکثر«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات اجتماعی میپردازد. او در داستانهای طنزآمیزش از انواع تکنیکهای طنز استفاده میکند که بیانگر تسلط وی بر شیوهها و الگوهای رایج طنزپردازی است. این مقاله با بررسی سه مجموعه داستان از آثار فرهاد حسنزاده، در دو بخش به کندوکاوی در شیوههای طنزپردازی وی میپردازد. بخش نخست این مقاله به معرفی تنوع تکنیکهای طنز در این داستانها میپردازد و در بخش دوم، نمود و بسامد این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها بررسی میشود. بر اساس یافتههای این مقاله، تکنیکهای طنزی که حسنزاده در داستانهای خود به کار میبرد، هر چند بر عناصر داستان مانند فضا، شخصیت پردازی، لحن، سبک، زبان و... تأثیرگذار است، نمود آشکار این تکنیکها در ساختار پیرنگ داستانهای وی است. این تکنیکها با نمود در قسمتهای مختلف پیرنگ (شروع، ناپایداری، گسترش، نقطه اوج، گره گشایی، پایان) در خط سیر روایت داستان قرار میگیرند و در جاهایی چون نقطۀ اوج و پایان، جزء بدنۀ طرح میشوند. در این میان با بررسی بسامد نمود این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ، این نتایج به دست میآید که در میان قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها، «شروع» و «گسترش» بسامد و تنوع بیشتری از تکنیکهای طنز دارد و در قسمت «پایان» داستانها نیز تکنیک «غافل گیری» و «چرخش طنزآمیز» بیشترین بسامد را دارد. هدف این مقاله، تحلیل این یافتهها و تبیین رابطۀ میان این تکنیکها با ساختار پیرنگ داستانهای حسنزاده با روشی توصیفی- تحلیلی است که در آن از ارائۀ دادههای آماری، جدول و نمودار نیز استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی سیر تحول مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن از مشروطه تا امروز
مریم عاملی رضاییشعر زنان عرصة بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفة مادری، اصیلترین عاطفة زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دورة معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شا أکثرشعر زنان عرصة بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفة مادری، اصیلترین عاطفة زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دورة معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن مطرح (ژاله قائم مقامی، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی) از دورة مشروطه تا کنون است و به بررسی این نکته میپردازد که با ورود تفکر مدرن و گرایش به فردگرایی، احساس جدایی میان مادر و کودک چگونه در شعر این شاعران نمود یافته است. همچنین به بررسی این مطلب میپردازد که مضامین مادرانه در شعر این شاعران چه فراز و فرودی داشته و چگونه تبیین یافته است؟ گرچه عاطفة مادرانه همواره یکسان است، توجه به این نکته ضروری است که حوادث و پیشامدهای زندگی شاعر و اعتقادات و جهانبینی او، همچنین تحولات اجتماعی عصر و زمانة شاعر نیز در بروز نوع خاصی از مضامین موثر است. بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهد که چهار محور بیان احساسات کودکان و مادران، گفتگوی مادر وکودک، آموزشهای مادرانه و دیدگاه مادرانه نسبت به کل هستی از اصلیترین مضامین مادرانه در شعر این شاعران است. در این مقاله ضمن بررسی مضامین مادرانه در شعر هر یک از شاعران، سیر تحولی این مضمون را نیز با توجه به عصر و دورة هر شاعر پی میگیریم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - ادبیات کودک و ایدئولوژیهای معاصر
عیسی امنخاني عایشه خوجهادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف تر أکثرادبیات کودک، سابقۀ چندانی در ایران ندارد و توجه به کودک و ادبیات آن به دورۀ مشروطه و تجددخواهی ایرانیان بازمی گردد. آنچه مشخص است، تجدد/ مدرنیته و ایدئولوژی های آن چون لیبرالیسیم، ناسیونالیسم و مارکسیسم در این پیدایش و گسترش بی تأثیر نبوده است. ایدئولوژیک بودن معروف ترین آثار کودک در این دوره («کتاب احمد» و «ماهی سیاه کوچولو») می تواند دلیل درستی این مدعا باشد. به همین خاطر اصلی ترین پرسش در پژوهش حاضر چیستی نسبت میان ایدئولوژیهای معاصر و ادبیات کودک است؛ برای نیل بدین هدف، دو اثر داستانی کتاب احمد (1311 ه.ق) و ماهی سیاه کوچولو (1347 ه.ش) و همچنین اشعار کتاب های درسی ادبیات فارسی دورۀ پهلوی اول (1320-1304) که هر یک متعلق به یکی از ایدئولوژی های اصلی تاریخ معاصر ایران پیش از انقلاب هستند، بررسی شده اند. ایدئولوژی های معاصر به دلیل فهم متفاوتی که از کودک دارند، هنجارها و الگوهای متفاوتی را نیز برای ادبیات کودک ارائه می کنند. به عنوان نمونه، لیبرالیست ها - که کتاب «احمدِ طالبوف» را با کمی تسامح می توان انعکاس-دهندۀ این ایدئولوژی دانست - ادبیاتی را شایسته کودک می دانند که جنبۀ انتقادی ذهن او را شکوفا سازد. حال آنکه ناسیونالیست ها - اشعار کتاب های درسی کودکان در دورۀ پهلوی متناسب با این ایدئولوژی گزینش شده اند - از کودک سرسپردگی می خواهند و میکوشند حس فداکاری و ازخودگذشتگی (و نه نگاه انتقادی) را در کودک نهادینه سازند. مارکسیسم و طرفداران آن به عنوان انقلابی ترین ایدئولوژی معاصر نیز ادبیاتی را شایستۀ کودک می دانست که با آگاه ساختن کودکان (آگاهی طبقاتی و...) آنها را آمادۀ مبارزه و نبرد نهایی برای دگرگون ساختن جامعه سازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تحلیل گفتمان انتقادی داستان «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی
علیرضا مقدم محمدحسن کریمی رحمان صحراگرد شهرزاد شاهسنی«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و أکثر«صمد بهرنگی»، منتقد نظام تعلیم و تربیت و ادبیات کودکان پیش از خود است و با بهره گیری از قابلیت های ادبیات کودکان سعی دارد تا از آن برای نیل به اهداف ایدئولوژیک خود استفاده کند. اين پژوهش تلاش مي كند تا نشان دهد كه چگونه ادبیات داستانی کودکان متأثر از گفتمان هاي موجود و ساختار اجتماعي مولد اين گفتمان ها، برداشتي متفاوت از تعلیم و تربیت ارائه مي كند و چگونه گفتمان ها در بازتاب مفاهیم تعلیم و تربیت نقش دارند. در این پژوهش سعی بر این است تا با رویکرد «نورمن فرکلاف»، داستان «ماهی سیاه کوچولو» صمد بهرنگی بررسی، تحلیل و تبیین گردد. هدف ما اين است كه با تحليل دقيق داستان «ماهی سیاه کوچولو» بهرنگی نشان دهيم که متن، معرف چه گفتمان يا گفتمان هايي است و اين متن، چه رابطه اي ميان تعلیم و تربیت و ابعاد اجتماعي و سياسي برقرار ميسازد. بافت موقعیتی، فرض وجود دیدگاه ایدئولوژیک بهرنگی را تقویت می کند. از ديدگاه تحليل گفتمان انتقادي، نتیجه این پژوهش این است که بهرنگی در این داستان، چهار گفتمان رایج معاصر خود یعنی استبداد، ملی، مذهبی و چپ مارکسیست را توصیف و نقد کرده است. گفتمان چهارم، گفتمان غالب و تعلق گفتمانی بهرنگی است. بهرنگی در اين اثر سعی دارد تا با انتخاب واژگان خاص، شخصیت ها، مکان ها و هم آیی و جنبه های استعاری، گفتمان خود را بر سایر گفتمان ها برتری بخشد. مضامین تعلیم و تربیت در این داستان اغلب متأثر از گفتمان چپ و دیگر گفتمان های تقابلگر رایج و در رویارویی با گفتمان نظام سلطه (گفتمان استبداد) شکل گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تدوین اصول طراحی فضاهای بازی کودکان در مقیاس محله با تأکید بر احیای بازیهای بومی ایرانی؛ مطالعه موردی: محله باغ فیض شهر تهران
مجید خرمشاد سیدعلی صفویبر پایه دیدگاههای امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندیها و مهارتهای مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش میدهد. از اینرو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، بهویژه أکثربر پایه دیدگاههای امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندیها و مهارتهای مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش میدهد. از اینرو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، بهویژه در سطح محله که به نوعی اولین و اصلیترین بستر زندگی اجتماعی کودکان است، اهمیت بسیار بالایی دارد. پژوهش حاضر با دو هدف اصلی صورت گرفته است: 1) استخراج اصول طراحی شهری به منظور ارتقای کیفیت فضاهای بازی برای کودکان و نوجوانان در سطح محله 2) برداشتن گامی به پیش، برای احیای بازیهای بومی ایرانی به وسیله طراحی فضاهای بازی متناسب در سطح محلات شهری. روش تحقیق این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش «فراتحلیل کیفی یا فراترکیب» بوده و در ادامه به منظور تحلیل ساختارمند نمونه موردی انتخاب شده، از روش تحلیلی «سوآت» بهره گرفته شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، کیفیتهای متنوعی برای موفقیت و پاسخگویی تام و تمام یک فضای بازی، دارای اهمیت هستند. ایمنی و امنیت به عنوان توقعات اصلی والدین از فضای بازی، در کنار جذابیت به عنوان کیفیت اصلی مد نظر کودکان، نقش اصلی را در موفقیت یک فضای بازی ایفا مینماید. جذابیتی که هسته اصلی آن تنوع عملکردی است. تنوعی که فقدان آن در فضاهای بازی محلهای سبب جذب بیش از پیش کودکان به بازیهای رایانهای، کوتاه شدن بازه زمانی حضور کودکان در این فضاها و حضورپذیری پایین دورههای مختلف سنی کودکان شده است. در این میان، با بهرهگیری از ظرفیت بازیهای بومی ایرانی به عنوان یک میراث ناملموس تاریخی- فرهنگی ارزشمند، با توجه به تمرکزی که بر بازیهای گروهی و جمعی دارند، غنای فرهنگی- اجتماعی فضاهای بازی افزایش خواهد یافت و گامی بزرگ در راستای بر طرف کردن فردگرایی ایرانیان برداشته خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - عوامل و آثار بزهدیدگی اخلاقی کودکان و نوجوانان در شبکههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام
محمد صادق چاووشی هادی کرامتی معزکودکان و نوجوانان؛ آسیب پذیرترین قشر در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام هستند؛ شبکه های اجتماعی کاربران کم سن را در معرض حجم عظیمی از اطلاعات قرار میدهند که بخشی از آن ها به دلیل عدم تناسب با رشد سنی و عقلی و میزان دانش کودک میتواند آثار زیان باری به همراه داشته أکثرکودکان و نوجوانان؛ آسیب پذیرترین قشر در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام هستند؛ شبکه های اجتماعی کاربران کم سن را در معرض حجم عظیمی از اطلاعات قرار میدهند که بخشی از آن ها به دلیل عدم تناسب با رشد سنی و عقلی و میزان دانش کودک میتواند آثار زیان باری به همراه داشته باشد. از این رو، ضروری است که مهارت های لازم برای حضور در شبکه-های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام به کودکان و والدین آن ها آموخته شود و همچنین عوامل و آثار بزه دیدگی اخلاقی این قشر آسیب پذیر در شبکه های اجتماعی شناسایی شود تا از آسیب های احتمالی پیشگیری شود. در این مقاله با روش تحقیق تحلیلی - توصیفی به صورت کتابخانه ای از طریق فیش برداری به ارزیابی عوامل و آثار بزه دیدگی اخلاقی کودکان و نوجوانان در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام پرداخته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - جلوه تربیتی تعلیمی ادبیات انقلاب و جنگ در آثار منتخب کودک دهه شصت
سهیلا وزیری مهر مصطفی سالاری بهروز رومیانییکی از گونه های مهم ادبیات، ادبیات کودکان است. در ایران، به رغم عظمت و قدرت و سابقه ادبی، ادبیات کودکان به معنای امروزی سابقه چندانی ندارد؛ اما در دوره معاصر به ادبیات کودکان توجه گسترده ای شده است به طوری که می توان گفت: یکی از گسترده ترین و زیباترین انواع ادبی کودک در أکثریکی از گونه های مهم ادبیات، ادبیات کودکان است. در ایران، به رغم عظمت و قدرت و سابقه ادبی، ادبیات کودکان به معنای امروزی سابقه چندانی ندارد؛ اما در دوره معاصر به ادبیات کودکان توجه گسترده ای شده است به طوری که می توان گفت: یکی از گسترده ترین و زیباترین انواع ادبی کودک در ایران بویژه در دوره معاصر جلوه ادبیات تعلیمی، ادبیات انقلاب و جنگ در آثارکودک است. این نمود در ادبیات کودک دهۀ شصت به دلیل این که از وقوع انقلاب اسلامی زمان زیادی نمی گذشت هم چنین در فاصله کوتاهی از انقلاب اسلامی جنگ تحمیلی رخ داد به اوج خود رسید به گونه ای که بسیاری از شاعران و نویسندگان ایران بویژه شاعران کودک و نوجوان از میان انواع ادبی به این نوع ادبی توجه شایانی کردند. این مقاله با هدف نمایان ساختن و تحلیل و بررسی جلوه ادبیات تعلیمی، ادبیات انقلاب و جنگ در آثارکودک دهۀ شصت نگارش یافته است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا به طور اجمالی به بیان معنای دقیق ادبیات کودک و ویژگی های آن و ادوار سنی کودکان پرداخته شده است. سپس ادبیات تعلیمی، ادبیات انقلاب و جنگ و جلوه های آن در شعر و داستان کودک دهۀ شصت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتیجة این بررسی نشان می دهد که پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری، جوانمردی، طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزش ها و مضامین تعلیمی ای هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها و داستان های کودک دهۀ شصت را تشکیل می دهند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - نوستالژی در آثار ادبی دکتر علی شریعتی
هاشم گودرزیدکتر علی شریعتی از شخصیتهای تأثیرگذار در زمینه ی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است که آثار ادبی قابل توجهی دارد؛ "کویر" و "گفتگوهای تنهایی" و "مقدمه ی حسین وارث آدم" از ارزشمندترین آثار ادبی دکتر شریعتی هستند که نویسنده ای تواناست که آثار ادبیش مضامین و جنبه های ادبی فراوان أکثردکتر علی شریعتی از شخصیتهای تأثیرگذار در زمینه ی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است که آثار ادبی قابل توجهی دارد؛ "کویر" و "گفتگوهای تنهایی" و "مقدمه ی حسین وارث آدم" از ارزشمندترین آثار ادبی دکتر شریعتی هستند که نویسنده ای تواناست که آثار ادبیش مضامین و جنبه های ادبی فراوان دارد. یکی از این جنبه های ارزشمند که در کار شاعران و نویسندگان بزرگ معاصر هم وجود دارد، محتوای نوستالژیک این آثار بزرگ ادبی و ارزشمند است. بازگشت به کودکی و عشق جوانی و حسرت روزگار زیبای گذشته و بیان خاطرات زیبای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ارزشمند، در آثار ادبی بزرگی چون کویر و گفتگوهای تنهایی، مبین احساسات و درک والا و ارزشمند و قدرت اعجازگر نویسندگی و خلاقیت ادبی دکتر علی شریعتی در آثار بزرگ ادبی اوست که در کویر و گفتگوهای تنهایی، این جلوه های بسیاز زیبا و نوستالژیک به خوبی دیده می شود و درک حقیقت و عنصر زیبا و مضامین والای ادبی آثار بزرگ ادبی دکتر علی شریعتی را به خوبی نمایان می سازد و تجلی عواطف بزرگ و عمیق انسانی در این آثار ماندگار ادبی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - همسوئی فقه و اخلاق با فرض رعایت محدوده در تنبیه بدنی کودکان
صادق فانی ملکی احمد میر خلیلیبنابر آنچه در منابع فقهی انعکاس یافته، اصل تنبیه بدنی کودکان مورد تجویز قرار گرفته و بر این اساس قانونگذار جمهوری اسلامی ایران در مادۀ 1179 قانون مدنی، انجام تنبیه بدنی از سوی پدر و مادر کودک را مورد پذیرش قرار داد، در حالی که در نگاه ابتدایی تصور می شود تنبیه بدنی آنهم أکثربنابر آنچه در منابع فقهی انعکاس یافته، اصل تنبیه بدنی کودکان مورد تجویز قرار گرفته و بر این اساس قانونگذار جمهوری اسلامی ایران در مادۀ 1179 قانون مدنی، انجام تنبیه بدنی از سوی پدر و مادر کودک را مورد پذیرش قرار داد، در حالی که در نگاه ابتدایی تصور می شود تنبیه بدنی آنهم نسبت به کودک، رفتاری بر خلاف موازین اخلاقی بوده و این حکم فقهی در تقابل با اصول اخلاقی قرار دارد؛ هدف پژوهش حاضر تصحیح این نگاه ابتدایی بوده و در صدد است تا با اثبات اصل جواز تنیبه بدنی کودکان از دو منظر فقه و اخلاق و تعیین محدودۀ مجاز آن، عدم تقابل فقه و اخلاق را در این زمینه به اثبات برساند و برآیند آن این است که تنبیه بدنی در فقه از یک سو محدود به مقدار، نوع و شدت آن بوده و از سوی دیگر سن کودک، سمت و انگیزۀ تأدیب کننده نیز به عنوان مرزهای جواز مطرح است و با رعایت محدودیت های مزبور، نه آنکه حکم به جواز در فقه، مخالفتی با اصول اخلاق نداشته بلکه کاملا با آن همسوئی و هماهنگی دارد. مقاله به روش تحلیلی توصیفی به نگارش درآمده و سعی گردیده تا با استفاده از داده های کتابخانه ای و انجام بررسی های لازم در مورد آنها، امکان رسیدن به هدف توافق فقه و اخلاق در زمینۀ تنبیه بدنی کودکان فراهم گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - نمود شخصیتی کودکان با نگاهی به اهمیت کودکی در متون عرفانی با تکیه بر روایات تذکره الاولیاء عطار
آرزو حقیقی سید محسن ساجدی راد محمد علی آتش سوداکتاب تذکره الاولیاء از آثار ارزشمند عرفانی است که عطار نیشابوری در هر ذکر آن با آوردن روایات و سخنان حکمتآموز به معرفی مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل میدهد. در این روایات به جز شیخ، شخصیتهای نسبتا أکثرکتاب تذکره الاولیاء از آثار ارزشمند عرفانی است که عطار نیشابوری در هر ذکر آن با آوردن روایات و سخنان حکمتآموز به معرفی مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل میدهد. در این روایات به جز شیخ، شخصیتهای نسبتا ثابت دیگری نیز وجود دارند که یکی از این شخصیتها کودکان هستند. کودکان در این کتاب دو چهرة متفاوت دارند؛ گاه تنها کودک هستند در معنای خاص خود وگاه شخصیتی در حد «پیر» و «زبان غیب» دارند. در این مقاله با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و تحلیل محتوا در تذکرهالاولیاء عطار، به معرفی نمودهای شخصیتی کودکان به عنوان انسانی در بطن جامعه پرداخته شده است تا ضمن بررسی دوران کودکی و دیدگاه مشایخ آورده شده در این کتاب نسبت به کودکان، جلوههای مختلف شخصیتی و ایفای نقش آنان در روایات این اثر عرفانی نشان داده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - اصول اخلاقی تحقیقات و حقوق کودکان
شیما طباطباییزمینه و هدف: علیرغم افزایش توجه جهانی در مورد نیاز جامعه به احکام و اصول حقوق مشارکتی کودکان، لیکن رابطه بین حقوق کودک و اخلاق تحقیقاتی به طور شفاف مشخص نشده و در راهنماهای اخلاقی مربوط به تحقیقات علوم اجتماعی به حقوق کودکان توجه نشده است، لذا هدف از این مطالعه تعیین ر أکثرزمینه و هدف: علیرغم افزایش توجه جهانی در مورد نیاز جامعه به احکام و اصول حقوق مشارکتی کودکان، لیکن رابطه بین حقوق کودک و اخلاق تحقیقاتی به طور شفاف مشخص نشده و در راهنماهای اخلاقی مربوط به تحقیقات علوم اجتماعی به حقوق کودکان توجه نشده است، لذا هدف از این مطالعه تعیین رابطه رهنمودهای اخلاقی تحقیقات با حقوق كودكان است. روش: این مطالعه تحلیلی به منظور بررسی ملاحظات اخلاقی از دیدگاه حقوق بشر به ویژه حقوق کودک انجام شده است. یافتهها: این مطالعه تحلیلی نشان داد در دستورالعملهای اخلاقی تحقیقات اجتماعی تعریف «حقوق بشر» و به ویژه «حق کودکان» نادیده گرفته میشود. همچنین در اصول اخلاقی تحقیقات علوم اجتماعی، از جمله تحقیق در مورد کودکان، اغلب مراجعه مستقیم به اصول حقوق بشری مورد تأکید کنوانسیون حقوق کودک (UNCRC) صورت نپذیرفته است. بحث و نتیجهگیری: گنجاندن اصول حقوق بشر در رهنمودهای اخلاقی تحقیقات ضروری است. همچنین دستورالعملهای اخلاقی تحقیقاتی خاص کنوانسیون حقوق کودکان رویکرد مبتنی بر حقوق مشارکتی کودکان در تحقیقات مرتبط با آنان را ترویج و تشویق خواهد کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - راهبردهای پیشگیری از بزهدیدگی کودکان کار؛ الگوی مبتنی بر نوع فعالیت
مهدی خاقانی اصفهانیکودکان کار ـ اعم از خیابانی و فعال در محیطهای بسته ـ مشغول کارهای متعارف (مانند دستفروشی)، نیمهمتعارف (مانند زبالهگردی)، و غیر متعارف (مانند فحشا) هستند. نظریههای جرمشناختی متعددی از جمله نظریه فشار اجتماعی، بومشناسی جنایی و تعارض فرهنگی، تبیینهای علتشناسانه مه أکثرکودکان کار ـ اعم از خیابانی و فعال در محیطهای بسته ـ مشغول کارهای متعارف (مانند دستفروشی)، نیمهمتعارف (مانند زبالهگردی)، و غیر متعارف (مانند فحشا) هستند. نظریههای جرمشناختی متعددی از جمله نظریه فشار اجتماعی، بومشناسی جنایی و تعارض فرهنگی، تبیینهای علتشناسانه مهمی از پدیده کودکان کار ارائه کردهاند، اما از نظریههای جرمشناختی دیگری مانند نظریه فرصت و نظریه فعالیتهای روزمره، میتوان برای رابطهسنجی نوع فعالیتهای متعارف، نیمه متعارف و غیر متعارف کودکان کار با عناوین مجرمانهای که غالباً قربانی آنها میشوند، بهره جست. ناپایداری سکونتگاه، نظارتناپذیری محیط آسیبزا، ناتوانی/ ناآگاهی از مددخواهی از نهادهای مداخله در بحران، اختلالات ادراکی و رفتاری، و نداشتن مهارتهای توانبخشی شهروندی، فرصت ارتکاب بزههای خاصی علیه کودکان کار را در مبلمان شهری آشفته کلانشهرها فراهم میآورد. آگاهی از اینکه کدام فعالیتها توسط انواع کودکان کار، زمینه بزهدیدگی در چه جرائمی را افزایش میدهد، امکان هوشمندسازی راهبردهای پیشگیری از بزهدیدگی کودکان کار را به متولیان سیاستگذاری جنایی در حوزه حمایت از کودکان را به دست میدهد. اتخاذ راهبرد پیشگیری بدون آگاهی تخصصی در مورد سنخبندی وضعیتهای محیطی آسیبزا نسبت به کودکان کار، شکست پایدار این راهبردها را تداوم میدهد. این مقاله، پس از تطبیق نظریههای جرمشناختی مذکور بر عوامل و فرایند بزهدیدگی کودکان کار، معناداری رابطه جرائم ارتکابی علیه این کودکان با نوع کار آنها (متعارف، نیمهمتعارف و غیر متعارف) را تبیین میکند و راهکارهایی برای سختیافزایی ارتکاب بزه علیه این کودکان و مصونیتافزایی آنان در برابر فرصتهای محیطی بزهدیدهساز پیشنهاد مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - الگوی حداقل مداخله در پاسخ به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در مجتمع قضایی شهید فهمیده تهران، ایران (1396-۱۳۹5)
حسین غلامیالگوهای پاسخدهی به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در پنج طبقه تحت عناوین الگوی عدالت کیفری، رفاه، ترمیمی، حداقل مداخله، مدیریت خطر دستهبندی میشود. هریک از این الگوها با شیوه و تأثیر متفاوتی موجب اصلاح کودکان میشوند، چه بسا گاهی در برخی جرائم عدم کیفر و مج أکثرالگوهای پاسخدهی به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در پنج طبقه تحت عناوین الگوی عدالت کیفری، رفاه، ترمیمی، حداقل مداخله، مدیریت خطر دستهبندی میشود. هریک از این الگوها با شیوه و تأثیر متفاوتی موجب اصلاح کودکان میشوند، چه بسا گاهی در برخی جرائم عدم کیفر و مجازات ملایم موجبات اصلاح را بیشتر فراهم آورد. در همین راستا در این پژوهش میزان و نحوه کاربرد الگوی حداقل مداخله در مقایسه با سایر الگوها در مجتمع قضایی شهید فهمیده تهران بررسی شد. این پژوهش به روش تحلیل محتوای تبیینی انجام و جامعه آماری، صد پرونده از دو شعبه این مجتمع به روش نااحتمالی هدفمند در نظرگرفته شد. پس از گردآوری اطلاعات، دادهها از طریق نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و درصدهای فراوانی بدین شرح بود: به ۲۰% از پروندهها به دلیل صدور قرار موقوفی و منع تعقیب پاسخی داده نشده بود، ۷۶% پروندهها در کنار سایر الگوهای پاسخدهی حداقل دارای یکی از شاخصهای حداقل مداخله بود. یافتهها حاکی از این امر بود که قضات در این مجتمع در مقایسه با سایر الگوها اهتمام خاصی به استفاده از الگوی حداقل مداخله داشتند، اگرچه کاربرد این الگو در حوزه حقوق کیفری کودکان و نوجوانان اقدام مثبتی ارزیابی میشود، اما در برخی از جرائم استفاده از این الگو باید تعدیل شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - رهیافتهای حقوقیِ حمایت از کودکان در برابر خشونت در محیطهای آموزشی
محمدمهدی مقدادیآموزش و پرورش به عنوان حقی اساسی از حقوق انسانی کودکان، نمایانگر توسعه جوامع انسانی و رشد و تعالی کودکان در جوامع امروزی میباشد. بیتردید محیطهای آموزشی در راستای تحقق چنین حقی باید از فضایی امن و مطلوبی جهت افزایش سلامت روانی کودکان در فراگیری دانش و تحقق تربیت و پرو أکثرآموزش و پرورش به عنوان حقی اساسی از حقوق انسانی کودکان، نمایانگر توسعه جوامع انسانی و رشد و تعالی کودکان در جوامع امروزی میباشد. بیتردید محیطهای آموزشی در راستای تحقق چنین حقی باید از فضایی امن و مطلوبی جهت افزایش سلامت روانی کودکان در فراگیری دانش و تحقق تربیت و پرورش آنان برخوردار باشد. لیکن با وجود رویکردهای تربیتی و اصلاحمحور نسبت به رفتار کودکان و برقراری نظم و انضباط در فضای حاکم بر آموزش، پدیده خشونت در چنین محیطهایی به طور فزایندهای گسترش پیدا نموده است. از این رو در این پژوهش، با بررسی و تبیین خشونت علیه کودکان در محیطهای آموزشی بر اساس اسناد نظام بینالملل حقوق بشر و همچنین معیارهای نظام حقوقی ایران نسبت به حق کودکان و حمایت از آنان، راهکارهایی را در جهت مقابله و پیشگیری از بروز چنین پدیدهای در محیطهای آموزشی ارائه گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - مصالح عالیه کودک در حقوق و رویه قضایی ایران و کنوانسیون حقوق کودک
محمد روشن حسین حمدیمصلحت کودک به معنای اداره امور او به نحوی است که صحت رشد جسمی و تربیت عقلی و اخلاقی او فراهم شود. مبنای رعایت مصلحت کودک به وضعیت خاص جسمانی و روانی کودک باز میگردد، زیرا کودک یک انسان تکاملنیافته است که در مسیر تبدیل به انسان بالغ و عاقل قرار دارد. بنابراین چگونگی رع أکثرمصلحت کودک به معنای اداره امور او به نحوی است که صحت رشد جسمی و تربیت عقلی و اخلاقی او فراهم شود. مبنای رعایت مصلحت کودک به وضعیت خاص جسمانی و روانی کودک باز میگردد، زیرا کودک یک انسان تکاملنیافته است که در مسیر تبدیل به انسان بالغ و عاقل قرار دارد. بنابراین چگونگی رعایت مصلحت وی با مصلحت انسان بالغ تفاوت دارد، به همین دلیل در تزاحم بین حفظ جان و روان کودک با حفظ مال او برتری با حفظ جان و عقل اوست. حقوق موضوعه ایران و کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد این معیار را مورد پذیرش قرار دادهاند. به دلیل الحاق ایران به کنوانسیون حقوق کودک این کنوانسیون به استناد ماده 9 قانون مدنی در حکم قانون داخلی ایران بوده و میتوان در تفسیر قوانین موجود و تکمیل موارد سکوت قانون، مانند زمان خروج کودک از حضانت به این کنوانسیون استناد کرد که رویه قضایی ایران در این مسیر گام نهاده و در برخی از آرای صادره به این کنوانسیون به عنوان یکی از جهات حکمی استناد شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - حقوق کودک در ایران: تحلیل وضعیت علمی و اجرایی کمیته حقوق کودک استان مرکزی
مریم شعبانپژوهش حاضر به دنبال مطالعه ساختارهای علمی و اجرای حقوق کودک در استان مرکزی بوده است. بنابراین سطح تحلیل، در سطح کلان و ساختاری است، به این شکل که، کلیه برنامهها، اقدامات و ساختارها در رابطه با حقوق کودک در استان مرکزی، شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل اسنادی ـ کتا أکثرپژوهش حاضر به دنبال مطالعه ساختارهای علمی و اجرای حقوق کودک در استان مرکزی بوده است. بنابراین سطح تحلیل، در سطح کلان و ساختاری است، به این شکل که، کلیه برنامهها، اقدامات و ساختارها در رابطه با حقوق کودک در استان مرکزی، شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل اسنادی ـ کتابخانهای مورد تحلیل قرار گرفتهاند. هدف پژوهشگر، شناسایی نقاط قوت و ضعف علمی و اجرایی در رابطه با حقوق کودک در استان مرکزی بوده است و در نهایت به ارائه راهکار برای سیاستگذاران در جهت اصلاح وضعیت موجود پرداخته است. عدم وجود تعریف مشخص از «کودک» و «کودکی» در ایران و خردهفرهنگهای پراکنده در استانها مانند استان مرکزی و شکاف در بین تعاریف نهادهای مختلف از جمله نهاد دین، قانون و حقوق، علاوه بر عدم انطباق هرکدام با فرهنگ عامه، عدم وجود قدرت تجویز و سیاستگذاری برای کمیتههای حقوق کودک استانداریها از جمله استانداری مرکزی، سیستم انکار دستگاههای متولی برنامههای حمایت از کودکان، و در واگذاری مسؤولیت حقوق کودکان در استان به دفترهای امور بانوان و خانواده استانداریها منجر به در اولویت دوم قرارگرفتن برنامههای حقوق کودک در استانها مانند استان مرکزی شده است. در نتیجه همه این موارد منجر به ایجاد موانعی در بهبود وضعیت حقوق کودکان ایران در سطح کلان و استان مرکزی در سطح خردتر شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان
نسیم خداخواهدر طول تاریخ همواره کودک به علت ویژگیهای خاص جسمی و روحی در معرض سوءاستفادههای مختلف قرار گرفته است. وضعیت خاص کودکان خیابانی سبب شده تا آنها هم در جامعه هم در محیط خانوادگی، در معرض انواع سوءاستفادهها و آسیبها قرار بگیرند و به انبوهی از حمایتها از جمله حمایت قانو أکثردر طول تاریخ همواره کودک به علت ویژگیهای خاص جسمی و روحی در معرض سوءاستفادههای مختلف قرار گرفته است. وضعیت خاص کودکان خیابانی سبب شده تا آنها هم در جامعه هم در محیط خانوادگی، در معرض انواع سوءاستفادهها و آسیبها قرار بگیرند و به انبوهی از حمایتها از جمله حمایت قانونی نیازمند باشند. این پدیده کودکان خیابانی و کار، یکی از معضلات گریبانگیر اکثر شهرهای بزرگ در جهان معاصر است. کودکان کار به دلیل شرایط خاص زندگی خود مجبور به کارکردن هستند و همین امر منجر به ایجاد تغییرات مثبت و منفی در خودپنداری آنها نسبت به سایر همسالان خود شده است. مسأله رفع فقر و کودکان و حل مشکلات بچههای خیابانی موضوعی است که حقیقتاً تنها با همکاری بینالمللی دولتها، سازمانهای بینالمللی دولتی و سازمانهای غیر دولتی بینالمللی همچون عفو بینالمللی و دیدهبان حقوق بشر و همکاری مشترک و تنگاتنگ با فعالان حقوق کودک حل و فصل خواهد شد. وضعیت اجتماعی این کودکان بسیار نامطلوب است و بچههای خیابانی بیشتر از کودکان دیگر در معرض تجاوزهای جنسی و بیماریهایی همچون ایدز، خشونتهای جنسی و در صورت دختربودن حاملگی اجباری قرار خواهند گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - نقد و بررسی سیاستها و راهکارهای ارائهشده برای حمایت از کودکان کار و خیابان
حسین خوببخت بنتالهدی نیکنامیمشکل کودکان کار و خیابان یکی از عمدهترین مسائل مربوط به کودکان در جوامع در حال توسعه و توسعهیافته است. بین 100 تا 150 میلیون کودک خیابانی در جهان وجود دارد. برآورد درستی از تعداد این کودکان نمیتوان ارائه داد، زیرا نه تعریف دقیقی از این مسأله در دست است و نه دولتها ب أکثرمشکل کودکان کار و خیابان یکی از عمدهترین مسائل مربوط به کودکان در جوامع در حال توسعه و توسعهیافته است. بین 100 تا 150 میلیون کودک خیابانی در جهان وجود دارد. برآورد درستی از تعداد این کودکان نمیتوان ارائه داد، زیرا نه تعریف دقیقی از این مسأله در دست است و نه دولتها به شکل شفافی وسعت این پدیده را در کشور خود بیان میکنند. عوامل مختلفی در بروز این پدیده نقش دارد، از جمله سیاستهای متفاوت و آسیبزای مسؤولین و عوامل اجتماعی و خانوادگی. متأسفانه ناهمگونی قوانین در کشور و عدم رعایت قوانین موجود و نبود ضمانت اجرایی کافی در برخورد با متخلفین و عدم آگاهی خانوادهها از حقوق کودکان به این مشکلات دامن زده است که ضرورت مقابله با این پدیده را بیش از پیش نمایان میسازد. مقاله حاضر درصدد است بعد از نقد سیاستها و بررسی مشکلات این کودکان به ارائه راهکارهایی جهت بهبود اوضاع کودکان مبادرت نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بررسی تطبیقی حق بر سلامت کودک پناهجو در سیستم مشترک پناهجویی اروپا و کنوانسیون حقوق کودک
رضا موسیزاده احمدرضا آذرپنداریکی از اساسیترین حقوقی که کودکان پناهجو از آن برخوردار هستند، حق بر سلامت است که به معنای بالاترین استاندارد فیزیکی و روانی تعبیر شده است. این حق را میتوان جمیع خدمات پزشکی، بهداشت عمومی، غذا و مسکن مناسب، آموزش مناسب بهداشتی و سلامتی و همچنین محیط زیست سالم دانست. د أکثریکی از اساسیترین حقوقی که کودکان پناهجو از آن برخوردار هستند، حق بر سلامت است که به معنای بالاترین استاندارد فیزیکی و روانی تعبیر شده است. این حق را میتوان جمیع خدمات پزشکی، بهداشت عمومی، غذا و مسکن مناسب، آموزش مناسب بهداشتی و سلامتی و همچنین محیط زیست سالم دانست. در این راستا دولتها طبق کنوانسیون حقوق کودک موظف شدهاند که تمامی تلاش خود را مصروف برآوردهشدن و تحقق این حقوق بنمایند. در حال حاضر و با توجه به اینکه روند پناهندگی از کشورهای آسیای غربی به سمت کشورهای اروپایی است، تعهد کشورهای اروپایی به تضمین حق بر سلامت کودکان پناهجو، نمود دوچندانی مییابد. با مقایسه کنوانسیون حقوق کودک و تفسیریههای آن با سیستم مشترک پناهجویی اروپا، به نظر میرسد با اینکه اتحادیه اروپا در زمینه قانونگذاری برای کودکان پناهجو موفقیتهایی را کسب کرده است، اما در برخی موارد، برآوردهکردن حقوق این افراد را منوط به شرایط داخلی کشورهای عضو اتحادیه میکند که برخلاف تعهدات ایشان میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - ممنوعیت هرزهنگاری کودکان از منظر اسناد بینالمللی و داخلی
محمدحسین جعفری الهه پارسایکی از سوءاستفادههای بزرگ علیه حقوق قانونی کودک در جامعه، هرزهنگاری میباشد که کرامت انسانی را که در اسناد بینالمللی از آن یاد شده است، نقض میکند و امروزه به عنوان تهدید فزاینده جهانی تبدیل شده است. تولید یا مشارکت مستقیم کودک در تصاویر جنسی را هرزهنگاری کودکان می أکثریکی از سوءاستفادههای بزرگ علیه حقوق قانونی کودک در جامعه، هرزهنگاری میباشد که کرامت انسانی را که در اسناد بینالمللی از آن یاد شده است، نقض میکند و امروزه به عنوان تهدید فزاینده جهانی تبدیل شده است. تولید یا مشارکت مستقیم کودک در تصاویر جنسی را هرزهنگاری کودکان میگویند که از طریق انواع رسانه از جمله مجلات، عکس، کاریکاتور، نقاشی و انیمیشن صورت میگیرد. با توجه به آثار جبرانناپذیر این آسیب به کودکان، کشورها و دولتها باید به اقدامات قانونی مناسب بپردازند تا بتوان تا حدودی از اثرات مخرب این عمل شوم بر این قشر آسیبپذیر کاست. در اکثر کشورهای دنیای و در اسناد بینالمللی و معاهداتی که بین کشورها منعقد شده است، هرزهنگاری کودکان ممنوع اعلام و جرمانگاری شده است. در قوانین داخلی هم، اگرچه به طور صریح به هرزهنگاری اشاره نکرده است، اما با بیان مصادیق آن در قوانین متعدد این عمل شوم را غیر قانونی اعلام نموده است و برای متخلف آن مجازات در نظر گرفته است، اما باید دانست که تدوین قانون در این زمینه تنها راه حل برای از بینبردن این جرم و زدودن آثار آن نیست، بلکه باید دولت به آگاهسازی مردم و خانوادهها و کودکان بپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - اصول اخلاقی تحقیقات و حقوق کودکان
شیما طباطباییزمینه و هدف: علیرغم افزایش توجه جهانی در مورد نیاز جامعه به احکام و اصول حقوق مشارکتی کودکان، لیکن رابطه بین حقوق کودک و اخلاق تحقیقاتی به طور شفاف مشخص نشده و در راهنماهای اخلاقی مربوط به تحقیقات علوم اجتماعی به حقوق کودکان توجه نشده است، لذا هدف از این مطالعه تعیین ر أکثرزمینه و هدف: علیرغم افزایش توجه جهانی در مورد نیاز جامعه به احکام و اصول حقوق مشارکتی کودکان، لیکن رابطه بین حقوق کودک و اخلاق تحقیقاتی به طور شفاف مشخص نشده و در راهنماهای اخلاقی مربوط به تحقیقات علوم اجتماعی به حقوق کودکان توجه نشده است، لذا هدف از این مطالعه تعیین رابطه رهنمودهای اخلاقی تحقیقات با حقوق كودكان است. روش: این مطالعه تحلیلی به منظور بررسی ملاحظات اخلاقی از دیدگاه حقوق بشر به ویژه حقوق کودک انجام شده است. یافتهها: این مطالعه تحلیلی نشان داد در دستورالعملهای اخلاقی تحقیقات اجتماعی تعریف «حقوق بشر» و به ویژه «حق کودکان» نادیده گرفته میشود. همچنین در اصول اخلاقی تحقیقات علوم اجتماعی، از جمله تحقیق در مورد کودکان، اغلب مراجعه مستقیم به اصول حقوق بشری مورد تأکید کنوانسیون حقوق کودک (UNCRC) صورت نپذیرفته است. بحث و نتیجهگیری: گنجاندن اصول حقوق بشر در رهنمودهای اخلاقی تحقیقات ضروری است. همچنین دستورالعملهای اخلاقی تحقیقاتی خاص کنوانسیون حقوق کودکان رویکرد مبتنی بر حقوق مشارکتی کودکان در تحقیقات مرتبط با آنان را ترویج و تشویق خواهد کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - راهبردهای پیشگیری از بزهدیدگی کودکان کار؛ الگوی مبتنی بر نوع فعالیت
مهدی خاقانی اصفهانی قاسم محمدیکودکان کار ـ اعم از خیابانی و فعال در محیطهای بسته ـ مشغول کارهای متعارف (مانند دستفروشی)، نیمهمتعارف (مانند زبالهگردی)، و غیر متعارف (مانند فحشا) هستند. نظریههای جرمشناختی متعددی از جمله نظریه فشار اجتماعی، بومشناسی جنایی و تعارض فرهنگی، تبیینهای علتشناسانه مه أکثرکودکان کار ـ اعم از خیابانی و فعال در محیطهای بسته ـ مشغول کارهای متعارف (مانند دستفروشی)، نیمهمتعارف (مانند زبالهگردی)، و غیر متعارف (مانند فحشا) هستند. نظریههای جرمشناختی متعددی از جمله نظریه فشار اجتماعی، بومشناسی جنایی و تعارض فرهنگی، تبیینهای علتشناسانه مهمی از پدیده کودکان کار ارائه کردهاند، اما از نظریههای جرمشناختی دیگری مانند نظریه فرصت و نظریه فعالیتهای روزمره، میتوان برای رابطهسنجی نوع فعالیتهای متعارف، نیمه متعارف و غیر متعارف کودکان کار با عناوین مجرمانهای که غالباً قربانی آنها میشوند، بهره جست. ناپایداری سکونتگاه، نظارتناپذیری محیط آسیبزا، ناتوانی/ ناآگاهی از مددخواهی از نهادهای مداخله در بحران، اختلالات ادراکی و رفتاری، و نداشتن مهارتهای توانبخشی شهروندی، فرصت ارتکاب بزههای خاصی علیه کودکان کار را در مبلمان شهری آشفته کلانشهرها فراهم میآورد. آگاهی از اینکه کدام فعالیتها توسط انواع کودکان کار، زمینه بزهدیدگی در چه جرائمی را افزایش میدهد، امکان هوشمندسازی راهبردهای پیشگیری از بزهدیدگی کودکان کار را به متولیان سیاستگذاری جنایی در حوزه حمایت از کودکان را به دست میدهد. اتخاذ راهبرد پیشگیری بدون آگاهی تخصصی در مورد سنخبندی وضعیتهای محیطی آسیبزا نسبت به کودکان کار، شکست پایدار این راهبردها را تداوم میدهد. این مقاله، پس از تطبیق نظریههای جرمشناختی مذکور بر عوامل و فرایند بزهدیدگی کودکان کار، معناداری رابطه جرائم ارتکابی علیه این کودکان با نوع کار آنها (متعارف، نیمهمتعارف و غیر متعارف) را تبیین میکند و راهکارهایی برای سختیافزایی ارتکاب بزه علیه این کودکان و مصونیتافزایی آنان در برابر فرصتهای محیطی بزهدیدهساز پیشنهاد مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - الگوی حداقل مداخله در پاسخ به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در مجتمع قضایی شهید فهمیده تهران، ایران (1396-۱۳۹5)
حسین غلامی حسنعلی مؤذنزادگان نفیسه زائریالگوهای پاسخدهی به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در پنج طبقه تحت عناوین الگوی عدالت کیفری، رفاه، ترمیمی، حداقل مداخله، مدیریت خطر دستهبندی میشود. هریک از این الگوها با شیوه و تأثیر متفاوتی موجب اصلاح کودکان میشوند، چه بسا گاهی در برخی جرائم عدم کیفر و مج أکثرالگوهای پاسخدهی به رفتارهای معارض با قانون کودکان و نوجوانان در پنج طبقه تحت عناوین الگوی عدالت کیفری، رفاه، ترمیمی، حداقل مداخله، مدیریت خطر دستهبندی میشود. هریک از این الگوها با شیوه و تأثیر متفاوتی موجب اصلاح کودکان میشوند، چه بسا گاهی در برخی جرائم عدم کیفر و مجازات ملایم موجبات اصلاح را بیشتر فراهم آورد. در همین راستا در این پژوهش میزان و نحوه کاربرد الگوی حداقل مداخله در مقایسه با سایر الگوها در مجتمع قضایی شهید فهمیده تهران بررسی شد. این پژوهش به روش تحلیل محتوای تبیینی انجام و جامعه آماری، صد پرونده از دو شعبه این مجتمع به روش نااحتمالی هدفمند در نظرگرفته شد. پس از گردآوری اطلاعات، دادهها از طریق نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و درصدهای فراوانی بدین شرح بود: به ۲۰% از پروندهها به دلیل صدور قرار موقوفی و منع تعقیب پاسخی داده نشده بود، ۷۶% پروندهها در کنار سایر الگوهای پاسخدهی حداقل دارای یکی از شاخصهای حداقل مداخله بود. یافتهها حاکی از این امر بود که قضات در این مجتمع در مقایسه با سایر الگوها اهتمام خاصی به استفاده از الگوی حداقل مداخله داشتند، اگرچه کاربرد این الگو در حوزه حقوق کیفری کودکان و نوجوانان اقدام مثبتی ارزیابی میشود، اما در برخی از جرائم استفاده از این الگو باید تعدیل شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - رهیافتهای حقوقیِ حمایت از کودکان در برابر خشونت در محیطهای آموزشی
محمدمهدی مقدادی محمدمهدی بادامیآموزش و پرورش به عنوان حقی اساسی از حقوق انسانی کودکان، نمایانگر توسعه جوامع انسانی و رشد و تعالی کودکان در جوامع امروزی میباشد. بیتردید محیطهای آموزشی در راستای تحقق چنین حقی باید از فضایی امن و مطلوبی جهت افزایش سلامت روانی کودکان در فراگیری دانش و تحقق تربیت و پرو أکثرآموزش و پرورش به عنوان حقی اساسی از حقوق انسانی کودکان، نمایانگر توسعه جوامع انسانی و رشد و تعالی کودکان در جوامع امروزی میباشد. بیتردید محیطهای آموزشی در راستای تحقق چنین حقی باید از فضایی امن و مطلوبی جهت افزایش سلامت روانی کودکان در فراگیری دانش و تحقق تربیت و پرورش آنان برخوردار باشد. لیکن با وجود رویکردهای تربیتی و اصلاحمحور نسبت به رفتار کودکان و برقراری نظم و انضباط در فضای حاکم بر آموزش، پدیده خشونت در چنین محیطهایی به طور فزایندهای گسترش پیدا نموده است. از این رو در این پژوهش، با بررسی و تبیین خشونت علیه کودکان در محیطهای آموزشی بر اساس اسناد نظام بینالملل حقوق بشر و همچنین معیارهای نظام حقوقی ایران نسبت به حق کودکان و حمایت از آنان، راهکارهایی را در جهت مقابله و پیشگیری از بروز چنین پدیدهای در محیطهای آموزشی ارائه گردیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - ابعاد مسؤولیت حقوقی در سزارین نابهنگام در پرتو حقوق بنیادین جنین
محمود عباسی میثم کلهرنیاگلکارزمینه و هدف: سزارین نابهنگام، دستبرد در روند زایمان با هدف تولد تقویمی در تاریخ دلخواه بدون معاذیر پزشکی است. این ناهنجاری رفتاری در سالهای اخیر بیش از هر زمان، گریبان اجتماع را گرفته و روند رو به رشدی میپیماید، به نحوی که اگر برای علاج آن فکری نشود، تبدیل به عرف جاری أکثرزمینه و هدف: سزارین نابهنگام، دستبرد در روند زایمان با هدف تولد تقویمی در تاریخ دلخواه بدون معاذیر پزشکی است. این ناهنجاری رفتاری در سالهای اخیر بیش از هر زمان، گریبان اجتماع را گرفته و روند رو به رشدی میپیماید، به نحوی که اگر برای علاج آن فکری نشود، تبدیل به عرف جاری شده و مواجهه حقوقی با آن دشوارتر خواهد شد. روش: مطالعه حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، مبانی و ابعاد مسؤولیت حقوقی ناشی از سزارین نابهنگام را مورد بررسی قرار میدهد. یافتهها: سزارین نابهنگام به لحاظ اختلال در روند طبیعی تولد کودک و قراردادن او در معرض عوارض و مخاطرات، نقض حقوق اساسی و بنیادین کودک از جمله حق بر حیات و حق بر سلامت و به طور خاص حق برخورداری از دوران کامل جنینی، محسوب میشود. متناظراً ملاحظات فقهی، اخلاقی و حقوقی این پدیده حاکی از امکان طرح مسؤولیت حرفهای، مدنی و کیفری حسب مورد برای پزشکان خاطی است، ضمن اینکه باید در نظر داشت والدین نیز در انجام این امر شریک تخلف پزشک خواهند بود. بحث و نتیجهگیری: به علت فقدان قدرت بزهدیده بر طرح دعوا و اتفاق والدین و پزشک نسبت به دستکاری در تاریخ زایمان، پیگیری حقوقی عمل سزارین نابهنگام با مانع مواجه است. بر این اساس، بایسته است در چارچوب سازواره نظام حقوق سلامت، با تأکید بر جنبه عمومی تخلف سزارین نابهنگام، ضمن استمداد از قوانین جاری و همچنین تدوین مقررات و آییننامههای اجرایی، در کنار برخورد با متخلفین، نسبت به ممانعت مراکز درمانی از این امر، اقدامات لازم صورت پذیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - بررسی تحلیلی اهم عوامل فرهنگی بازدارنده افشای کودکآزاری جنسی
آرین پتفتامروزه یکی از بارزترین نوع خشونتها علیه کودکان در سراسر جهان، كودك آزاری جنسی است که نوعاً بازتابی از علل آسیبهای اجتماعی است. آداب و سنتهای موجود در جامعه بعضاً موجب پنهانساختن موارد خشونت جنسی علیه کودکان میشود. بسیاری از موارد سوءاستفاده جنسی، به سبب پنهانکاری أکثرامروزه یکی از بارزترین نوع خشونتها علیه کودکان در سراسر جهان، كودك آزاری جنسی است که نوعاً بازتابی از علل آسیبهای اجتماعی است. آداب و سنتهای موجود در جامعه بعضاً موجب پنهانساختن موارد خشونت جنسی علیه کودکان میشود. بسیاری از موارد سوءاستفاده جنسی، به سبب پنهانکاری و ترس از برملاشدن، گزارش نشده و آثار مخرب آن بر کودکان به طور مستور باقی میمانند. از آنجا که یکی از خطرناکترین نوع خشونت علیه کودکان، آزار جنسی آنان است، بررسی عوامل هنجاری فرهنگی آن بسیار حائز اهمیت است و میتواند ما را در آسیبشناسی و ارائه راهکارهای مقتضی یاری برساند. از این رو مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که چه مسائل هنجاری فرهنگی میتواند موجب پنهانکاری موارد کودکآزاری جنسی شده و به تبع آن، خشونت جنسی علیه اطفال و نوجوانان را تسهیل ساخته و موجب افزایش اینگونه بزهکاریها شود. درک ارزشهایی که عموماً در بین مردمی با فرهنگی خاص وجود دارد، این امکان را به ما میدهد که موانع اجتماعی افشاگری آزار جنسی کودکان را از میان برداریم. به طور کلی در مقاله حاضر دریافته شد که اهم عوامل فرهنگی مذکور عبارتند از: آبرو و شرف خانوادگی، عفت و شرم، تبعیضات ناروای جنسیتی، هزینههای گزاف افشاگری، تفاوت فرهنگی و نژادپرستی، اعتقادات دینی انحرافی و عدم پایبندی مؤثر به ارزشهای معقول فرهنگی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - تأملی بر نسبت آموزش و پرورش و حقوق کودک
آمنه عالیگستردگی مضامین حقوقی مطرحشده در پیماننامه بینالمللی حقوق کودک موجب ارتباط تنگاتنگ آن با نهادها و فعالیتهای مختلف اجتماعی مرتبط با کودک شده است، از جمله مهمترین نهاد یا فعالیت اجتماعی که اغلب کودکان تقریباً همه روزه با آن مواجهه متقابل دارند، آموزش و پرورش است که بر أکثرگستردگی مضامین حقوقی مطرحشده در پیماننامه بینالمللی حقوق کودک موجب ارتباط تنگاتنگ آن با نهادها و فعالیتهای مختلف اجتماعی مرتبط با کودک شده است، از جمله مهمترین نهاد یا فعالیت اجتماعی که اغلب کودکان تقریباً همه روزه با آن مواجهه متقابل دارند، آموزش و پرورش است که بررسی ارتباط آن با حقوق کودک اهمیت دارد. بر این اساس در مقاله حاضر، با مروری تحلیلی بر متون نظری و گزارشهای پژوهشی موجود در ادبیات حوزه حقوق کودک، الگویی تفسیری از نسبت چندگانه بین نظام آموزش و پرورش و پیماننامه حقوق کودک ارائه و دلالتهایی برای ارزیابی عملکرد مدرسه از چشمانداز حقوق کودک استنباط شده است. طبق نتایج این بررسی، بین آموزش و پرورش و حقوق کودک ارتباطی سه وجهی برقرار است: آموزش و پرورش حق کودک است؛ آموزش مدرسهای ابزار تأمین حقوق کودک است؛ آموزش و پرورش موضوع پایش حقوق کودک است. سومین وجه این ارتباط، تأکیدی است بر لزوم ارزیابی عملکرد مدرسه از چشمانداز حقوق کودک. از بین 41 ماده مربوط به حقوق کودک در پیماننامه، حق مشارکت، عدم تبعیض، دفاع و دادرسی، حفاظت از خشونت، رعایت منافع عالیه، حریم خصوصی، آزادی بیان و امنیت، از جمله حقوق اساسی هستند که میتوانند معیار ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش و به طور خاص، مدرسه در رعایت حقوق کودک و عمل به پیماننامه بینالمللی باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - حمایت از حق حیات کودک در مخاصمات مسلحانه از دیدگاه اسلام و اسناد بینالمللی با نگاهی به کودکان یمن
مهدی رحمانی فاطمه پیری امیرحاجیلوحق حیات مهمترین حق طبیعی هر انسانی به ویژه کودك است. این حق پایه و اساس تمام حقوق بشری به شمار میرود و هرگونه تعرض به آن نقض صریح و آشکار حقوق بنیادین بشر محسوب میگردد. بر اساس آموزههای اسلام و تصریح بسیاری از اسناد بینالمللی، کودک به عنوان یک انسان حق دارد که حیات أکثرحق حیات مهمترین حق طبیعی هر انسانی به ویژه کودك است. این حق پایه و اساس تمام حقوق بشری به شمار میرود و هرگونه تعرض به آن نقض صریح و آشکار حقوق بنیادین بشر محسوب میگردد. بر اساس آموزههای اسلام و تصریح بسیاری از اسناد بینالمللی، کودک به عنوان یک انسان حق دارد که حیات و زندگانی او تحت هر شرایطی به نحو شایستهای تأمین گردد. امروزه با درگیریهای مسلحانهای که استکبار جهانی برای دستیابی به منافع اقتصادی و سیاسی خود در برخی کشورها از جمله یمن به راه انداختهاند، حقوق مسلم کودکان از جمله حق حیات، حق بهداشت، حق تحصیل آنان، به طور آشکاری تهدید و نقض شده است و هر ساله هزاران کودک یمنی در اثر این درگیریها جان خود را از دست میدهند. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته، ضمن بررسی مبانی حق حیات کودک در اسلام و اسناد بینالمللی و آثار مخاصمات مسلحانه بر حیات کودکان، حق حیات کودکان یمن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و بیان گردیده است که بر همه افراد جامعه انسانی، نهادهای ملی و بینالمللی و دولتها لازم است که در حد توان، ساز و کارهای تأمین این حق را فراهم کنند و از بروز خشونت علیه کودکان در مخاصمات مسلحانه جلوگیری کنند. علاوه بر این ضرورت دارد افرادی که حیات کودکان را در مخاصمات مسلحانه به خطر میاندازند، به اتهام جرائم جنگی، تعقیب، محاکمه و مجازات شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - ارزیابی حق بر سلامت دهان و دندان کودک و تحقق آن در سطح بینالمللی
عقیل محمدی مهناز نیکنام عبدالصاحب نیکنامحق بر سلامت یکی از حقوق بنیادین انسانها محسوب میشود. حق بر سلامت دهان و دندان که یکی از ابعاد این حق و بخش جداییناپذیر از سلامت عمومی میباشد، به وضعیت بدون بیماری و درد مزمن در ناحیه دهان، صورت و گلو اطلاق میشود. از میان گروههای انسانی، کودکان آسیبپذیرترین افراد أکثرحق بر سلامت یکی از حقوق بنیادین انسانها محسوب میشود. حق بر سلامت دهان و دندان که یکی از ابعاد این حق و بخش جداییناپذیر از سلامت عمومی میباشد، به وضعیت بدون بیماری و درد مزمن در ناحیه دهان، صورت و گلو اطلاق میشود. از میان گروههای انسانی، کودکان آسیبپذیرترین افراد هستند که عوامل مختلفی سلامت آنها را تهدید میکند. از این رو اسناد بینالمللی به ویژه «کنوانسیون حقوق کودک» (1989 م.) بر حق بر سلامت کودکان تأکید دارند. بیماریهای دهان و دندان از جمله عواملی هستند که به طور جدی این حق را تحت تأثیر قرار میدهند. این بیماریها تنها ایجاد درد نمیکنند، بلکه بر نحوه غذاخوردن، صحبتکردن، کیفیت زندگی، اعتماد به نفس درونی و اجتماعی کودک تأثیرگذار هستند. مقاله حاضر مبتنی بر یک روش توصیفی ـ تحلیلی و با بررسی رویکرد حقوق بینالملل به حق بر سلامت و حق بر سلامت دهان و دندان و تبیین حقوق کودک در این حوزه، به این سؤال پاسخ میدهد که در حال حاضر حق بر سلامت دهان و دندان کودکان در چه وضعیتی قرار دارد؟ این مقاله نتیجه میگیرد که علیرغم درک اهمیت ویژه سلامت دهان و دندان کودکان و حصول دستاوردهای مهم در این حوزه، همچنان بیماریهای دهان و دندان در میان کودکان، به طور گسترده شیوع دارد و تحقق حق مذکور به شکل مطلوب، با موانع و محدودیتهای فراوانی رو به رو است. ضروری است که علاوه بر نهادهای بینالمللی، کشورها نیز همسو با برنامههای جهانی سلامتی برای همه، به صورت هدفمند و سازماندهیشده به ویژه در زمینه پیشگیری از این بیماریها و بهبود دسترسی به مراقبتهای بهداشتی اولیه اقدام نمایند. همچنین دسترسی به اطلاعات سلامت در تمام دنیا، بهرهمندی از فناوریهای جدید، ارائه گزارشهای منظم و سالیانه توسط دولتها در زمینه سلامتی دهان و دندان کودکان میتواند به ارتقای حق بر سلامت دهان و دندان کودکان کمک فراوانی نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بررسی کودکهمسری در کشور با تأکید بر استان آذربایجان شرقی
کمال کوهیکودکهمسری یکی از چالشهای اساسی در نهاد خانواده و در جامعه است. کودکهمسری در طول تاریخ جوامع وجود داشته و بسته به مقتضیات زمانی و مکانی نیز وجود خواهد داشت، اما افزایش آن در جامعه به ویژه به دلایلی مانند فقر و وجود اختلاف فاحش سنی یک تهدیدی بر نهاد خانواده و جامعه تلق أکثرکودکهمسری یکی از چالشهای اساسی در نهاد خانواده و در جامعه است. کودکهمسری در طول تاریخ جوامع وجود داشته و بسته به مقتضیات زمانی و مکانی نیز وجود خواهد داشت، اما افزایش آن در جامعه به ویژه به دلایلی مانند فقر و وجود اختلاف فاحش سنی یک تهدیدی بر نهاد خانواده و جامعه تلقی میشود. در این نوشتار، آمار کودکهمسری در کل کشور بر اساس سالنامههای آماری معتبر بررسی شده است. نتایج بررسی آماری نشان میدهد که روند کودکهمسری از سال 1390 تا سال 1398 روند صعودی را طی کرده و استانهای خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان و خوزستان تا سال 1396 در زمره استانهایی قرار دارد که بیشترین نرخ کودکهمسری در آنها اتفاق افتاده است. در این میان استانهای یزد و سمنان کمترین آمار را به خود اختصاص دادهاند. استان آذربایجان شرقی در ازدواج زودهنگام و کودکهمسری و همچنین در طلاق گروه سنی 10 تا 14 سال در رتبه دوم کشور قرار دارد. در داخل شهرستانهای استان نیز کودکهمسری در شهرستانهای ملکان، بستانآباد، سراب و چاراویماق بیشتر رایج است و بالاترین درصد طلاق نیز در ازدواجهای زودهنگام در شهرستان ورزقان، ملکان، سراب، خداآفرین، کلیبر و هشترود مشاهده شده است. بنابراین برای پیشگیری، تعدیل و کنترل کودکهمسریهای غیر منطقی و ناخواسته در جامعه و مدیریت صحیح خانوادههای کودکهمسر به نظر میرسد آموزش و ارتقای مهارت زندگی و ارتباطی خانوادههای کودکهمسر، آموزش و ارتقای آگاهی اقشار مختلف در خصوص پیامدهای کودکهمسری، پیشگیری اجتماعی، قانونی و اقتصادی از وقوع کودکهمسری با اختلاف فاحش سنی و کودکهمسری به دلایل فقر اقتصادی خانواده، ایجاد بانک اطلاعاتی و رصد مسائل و مشکلات فرایند کودکهمسری، استفاده از رهبران دینی و ائمه جماعات در تغییر باورهای کلیشهای حاکم، ایجاد تکلیف قانونی برای گذاراندن دورههای آموزشی مهارتهای زندگی و زناشویی، ممنوعیت فواصل سنی غیر طبیعی سن زوج و زوجه در ازدواجهای زیر 14 سال و تشکیل کمیتههای پزشکی، روانشناختی و اجتماعی و فرهنگی برای هدایت صحیح خانوادهها در مسیر ازدواج موفق از جمله راهکارهایی است که میتوان نرخ کودکهمسریهای غیر طبیعی را کنترل و تعدیل نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - مطالعه مفهوم «کودکان کار اینستاگرامی» در فضای مجازی ایران
عاطفه آقایی زهرا رضانیااینستاگرام یکی از بسترهای رسانههای نوین است که امکان حضور کاربران، از جمله والدین و کودکان را در فضای مجازی فراهم کرده است. کودکان کار اینستاگرامی به پدیدهای نوظهور در فضای مجازی اشاره دارد که کودکان توسط والدینشان به خدمت گرفته میشوند تا از طریق به نمایشگذاشتن جنبه أکثراینستاگرام یکی از بسترهای رسانههای نوین است که امکان حضور کاربران، از جمله والدین و کودکان را در فضای مجازی فراهم کرده است. کودکان کار اینستاگرامی به پدیدهای نوظهور در فضای مجازی اشاره دارد که کودکان توسط والدینشان به خدمت گرفته میشوند تا از طریق به نمایشگذاشتن جنبههای مختلف حیات زیستیشان، سودآور باشند. در این بین، قدرت ارتباطی رسانهها میتواند مفهوم کودکی را برساخت کرده و حق بر حیات کودکی را در راستای منافع شرکتهای تجاری یا اقتصاد خانواده تضعیف کند. هدف این پژوهش شناسایی چیستی مفهوم «کودک کار اینستاگرامی» است و اینکه این مفهوم با چه مقولههایی برساخت میشوند؟ به این منظور هشت صفحه اینستاگرامی اینفلوئنسرهای کودک انتخاب شدند و پس از تحلیل محتوای کیفی این صفحات با استفاده از نرمافزار MAX QDA دریافتیم که بدن و تعاملات کودک در این صفحات به مثابه «عنصر نمایش»، «عنصر هویتدهنده و برندساز مادر»، «عرصهای برای تبلیغات» و همچنین اطلاعات شخصی کودک به مثابه «عرصهای برای ارضای حس کنجکاوی» مفاهیمی هستند که مفهوم کودک کار اینستاگرامی را برساخت میکنند تا از طریق جذب فالوورهای بیشتر، خانوادههای آنان بتوانند سود بیشتری از شرکتهای تبلیغاتی کسب کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - ضرورت شناسایی و حمایت از حق شادی کودکان در نظام حقوق داخلی و بینالملل
رضا فنازاد رامین پورسعیدافزایش تجربهها و پیشرفتهای بشر، تأثیر مستقیم در تحولات اجتماعی و حقوقی داشته است. به عنوان نمونه، دیگر امروزه حقهای سنتی مانند حق حیات و حق بر امنیت تن، در شمار بدیهیات شمرده میشوند و حقهای کمتر شناختهشدهای وارد گفتمان حقوق داخلی و بینالمللی شدهاند. حق شادی با أکثرافزایش تجربهها و پیشرفتهای بشر، تأثیر مستقیم در تحولات اجتماعی و حقوقی داشته است. به عنوان نمونه، دیگر امروزه حقهای سنتی مانند حق حیات و حق بر امنیت تن، در شمار بدیهیات شمرده میشوند و حقهای کمتر شناختهشدهای وارد گفتمان حقوق داخلی و بینالمللی شدهاند. حق شادی با تأکید بر «حق شادی کودکان» به عنوان یکی از این حقهای نسبتاً نوظهور وارد ادبیات حقوق بینالملل و حقوق داخلی برخی کشورها شده است تا جایی که بعضاً به عنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی کشورها قلمداد میشود. نویسندگان مقاله، با شیوه گردآوری اطلاعات به طریق کتابخانهای و بررسی دادهها به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و تطبیقی با تبیین مفهوم شادی در فلسفه، عرفان، اخلاق، ادبیات و فقه در تلاش هستند تا «هستها» و «بایدها» در حوزه حق شادی کودکان را بررسی نمایند. آنچه محصل شده است اینکه نهادهای مردمنهاد (جامعه مدنی) و سازمانهای دولتی مانند وزارت آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، هنوز با وجود ارجگذاری به برخی دستاوردهای مثبت آنها، به دلایلی از جمله کمتر شناختهبودن این حق، عدم اولویت این حق نزد سیاستمداران، فقدان هماهنگی میان سیاستها و مدیران و در نهایت، برخی مشکلات در ساختار فرهنگی و اقتصادی، از رسالت حقیقی خود فاصله دارند که ضمن شناسایی و معرفی برخی از مهمترین کاستیها و چالشها، به ارائه پیشنهادات متناسب با آنها مبادرت شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - حق بر آموزش کودکان در اسناد بینالمللی حقوق بشر
مرضیه حججی نجفآبادی مسیمو پاپاحقوق کودک، به عنوان بخشی از مباحث حقوق بشر، بر حمایت و پشتیبانی از کودکان و دستیابی آنان به حقوق اساسی خویش اهتمام دارد. حقوق بشر، حقوق ذاتی همه انسانها میباشد. کودکان نیز به طور یکسان و بدون تبعیض صاحب این حقوق هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی حق بر آموزش کودكان و برر أکثرحقوق کودک، به عنوان بخشی از مباحث حقوق بشر، بر حمایت و پشتیبانی از کودکان و دستیابی آنان به حقوق اساسی خویش اهتمام دارد. حقوق بشر، حقوق ذاتی همه انسانها میباشد. کودکان نیز به طور یکسان و بدون تبعیض صاحب این حقوق هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی حق بر آموزش کودكان و بررسی آن در اسناد بینالمللی است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی بهره گرفته شده است. مبنای اصلی این تحلیل، کنوانسیون حقوق کودك به عنوان مهمترین سند خاص در حوزه حقوق کودک، بندهای مرتبط این کنوانسیون در ارتباط با حق آموزش کودک، دیگر اسناد بینالمللی حقوق بشر، جایگاه آموزش در نظام حقوق بشر بینالملل، اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر اسلامی میباشد، لذا به رسمیتشناختن حق بر آموزش کودکان در نظام حقوق بشر، لزوم حمایت و تعهد دولتها در دسترسی کودکان به امکانات آموزشی مناسب را در پی خواهد داشت. اعلامیه حقوق کودک دربردارنده مفهوم گستردهای از کودک به عنوان صاحبان حق میباشد. چهار اصل اساسی کنوانسیون حقوق کودک را میتوان: 1ـ اصل عدم تبعیض و تضمین حقوق مندرج در كنوانسیون برای همه کودکان، بدون هر نوع تبعیض؛ 2ـ در اولویت قرارگرفتن منافع و علائق کودک در هر قانون و مقرراتی که بر کودک تأثیر میگذارد؛ 3ـ حق زندگی، بقا و رشد كودكان و نوجوانان؛ 4ـ حق ارائه نظر و عقیده کودکان در کلیه مراحل تصمیمگیری که به آنها مربوط میشود. این سند بینالمللی، ضمن مواد 28 و 29 حق آموزش را در کودکان به رسمیت میشناسد و این حق بر اساس فرصتهای برابر تبیین شده است. از دیگر اسناد بینالمللی حقوق بشر، اعلامیه حقوق بشر 1948 میباشد. ماده 26 آن، حق بر آموزش کودکان را به رسمیت میشناسد. همچنین آموزش را هدایت شخصیت انسانی با حسن تفاهم، گذشت و احترام به عقاید مختلف میداند. این تحلیل، از یکسو، معرف اعتقاد به کرامت ذاتی کودکان و قائلشدن «شخصیت انسانی»، بدون هرگونه تبعیض بر محوریت موضوعات؛ جنسیت، رنگ، عقیده، قومیت و مذهب و سایر ویژگیها میباشد؛ از سوی دیگر، تأکید بر اصل حمایت از کودکان و شناسایی حقوق بنیادین آنها میباشد. حق بر آموزش به عنوان یک اصل حقوق بشر، در حوزه کودکان شامل حقوقی، از جمله حق دسترسی به امکانات آموزشی، حق برخورداری از آموزش با کیفیت و استاندارد، احترام به شأن و منزلت انسانی کودک، آموزش بدون تبعیض در تمام مراحل دوران کودکی، در دسترسبودن امکانات آموزشی و برابری فرصتها در آموزش میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - تبیین رضایت و موافقت در درمان کودکان از منظر فقه، قانون و اخلاق پزشکی
کورش دلپسند زهرا فیروزآبادی احمد مشکوری افسانه قنبری محمد نوریانزمینه و هدف: حرفهمندان سلامت، وظیفه اخلاقی و قانونی دستیابی به بالاترین سطح حفاظت از ایمنی و سلامتی کودکان در مداخلات درمانی را بر عهده دارند. کودکان برحسب سن، نوع بیماری و توانخواهی از ظرفیتهای ذهنی و جسمی متفاوتی برخوردارند، اما نکته مهم، بررسی سن کودک از دیدگاه فقه أکثرزمینه و هدف: حرفهمندان سلامت، وظیفه اخلاقی و قانونی دستیابی به بالاترین سطح حفاظت از ایمنی و سلامتی کودکان در مداخلات درمانی را بر عهده دارند. کودکان برحسب سن، نوع بیماری و توانخواهی از ظرفیتهای ذهنی و جسمی متفاوتی برخوردارند، اما نکته مهم، بررسی سن کودک از دیدگاه فقه، قانون و اخلاق است. از این رو چگونگی چارچوب قوانین ایران در خصوص اخذ رضایت از کودکان در انواع مداخلات غیر تهاجمی و تهاجمی و تعیین معیارهای قانونی موافقت و رضایت از کودک و اولیای قانونی وی در این نوشتار مورد بررسی قرار میگیرند. روش: این تحقیق بر اساس روش تحلیلی ـ توصیفی و بر پایه اسناد و منابع معتبر کتابخانهای است. یافتهها: در شرایطی که ولی کودک مصالح وی را رعایت میکند، بهترین تصمیمگیرنده در خصوص فرآیندهای درمانی میباشد، ولی در مواردی که ولی قهری دارای رفتار پرخطر نسبت به طفل است و اجازه انجام اقدامات درمانی مورد نیاز کودک را نمیدهد، حرفهمندان سلامت برای کسب اذن و اجازه شروع مداخلات درمانی باید از طریق دادستانی کسب تکلیف کرده و درخواست مجوز نمایند. بحث و نتیجهگیری: رضایت و موافقت در کودکان، فرآیندی پیوسته و در موقعیتهای درمانی، وابسته به توان و درک کودک از موقعیت مزبور است. در بسیاری از امور درمانی، سهیمکردن کودکان در تصمیمگیری، سبب همکاری آنان در فرآیند درمان میگردد. نظامنامه پیشنهادی در اخذ رضایت درمان کودکان در انواع مداخلات غیر تهاجمی و غیر جراحی و مداخلات تهاجمی و جراحی ارائه میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - تأثیر رسانه های تصویری در بروز انحرافات و جرایم در کودکان و نوجوانان و طرق پیشگیری از آن
فاطمه افشاری جواد افشاریزمینه و هدف: یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در زندگی جوامع امروز رسانه های تصویری است که علاوه بر وجود تأثیرات مثبت در کاهش آسیب های اجتماعی، نقشی منفی در زمینه سازی و ایجاد انحرافات و جرایم دارند و یکی از اقشار آسیب پذیر در این زمینه کودکان و نوجوانان هستند. این مطالع أکثرزمینه و هدف: یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در زندگی جوامع امروز رسانه های تصویری است که علاوه بر وجود تأثیرات مثبت در کاهش آسیب های اجتماعی، نقشی منفی در زمینه سازی و ایجاد انحرافات و جرایم دارند و یکی از اقشار آسیب پذیر در این زمینه کودکان و نوجوانان هستند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر رسانه های تصویری در بروز انحرافات و جرایم میان کودکان و نوجوانان و بحث پیرامون طرق پیشگیری از آن انجام گردید. روش: مطالعه حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع اسنادی (کتابخانه ای) به انجام رسیده است. یافتهها: رسانه های تصویری با عادت دادن مخاطب به حوادث، حساسیت زدایی و بی قیدی و... زمینه یادگیری خشونت از رسانه را فراهم می آورند. افراد دارای سنین کمتر، به مراتب بیشتر تحت تأثیر رسانه قرار می گیرند و این به دلیل واقع انگاری، توانایی شناختی ناقص آن ها و عدم توانایی ارتباط دادن صحنه های برنامه به نتیجه نهایی است. با گسترش رسانه های جهانی و خارج از کنترل دولت ها مانند ماهواره و اینترنت و ارائه الگوهاي نامناسب، آموزش های منفی، پخش برنامه هاي بدون هدف، عدم توجه به سن مخاطبان و نشان ندادن نتايج اعمال، نقش رسانه های مذکور در گسترش جرایم و انحرافاتی مانند بروز خشونت، فرار از خانه و روابط جنسي آزاد و اعتياد جنسي به ویژه در جوانان و نوجوانان غیرقابل انکار است. نتیجهگیری: با توجه به قابلیت تأثیرگذاری سوء رسانه های تصویری برای کودکان و نوجوانان از حیث تمهید زمینه های انحراف و ارتکاب جرم، لازم است دولت، مردم، خانواده و رسانه با استفاده از فرهنگ سازي، آموزش و نظارت، تلاشي همگاني براي مقابله با محتوای نامناسب و جايگزين سازي آن با برنامه ها و تفريحات سالم داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - تحلیل جامعهشناختی جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران
تقی آزاد ارمکی مریم شعبانپژوهش حاضر به دنبال مطالعه و تحلیل جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران است. در این راستا با رویکرد کیفی و روشهای مونوگرافی و تحلیل محتوا به تحلیل دو نمونه از انجمنهای فعال حوزه کودکان در ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهند که «رویکرد آسیب شناسانه» بر جامعه مدن أکثرپژوهش حاضر به دنبال مطالعه و تحلیل جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران است. در این راستا با رویکرد کیفی و روشهای مونوگرافی و تحلیل محتوا به تحلیل دو نمونه از انجمنهای فعال حوزه کودکان در ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهند که «رویکرد آسیب شناسانه» بر جامعه مدنی مرتبط با کودک در ایران، سایه افکنده است که بیانگر تسلط «رویکرد آمریکایی ـ انگلیسی» بر جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران است و نیز برخلاف عنوان مجوزها، انجمنها به شکل مستقیم و غیر مستقیم، وابسته به سازمانهای دولتی بوده و به سه هدف «کسب حمایت مالی»، «کسب مشروعیت» و «شهرت» به دنبال جلب نظر مثبت سازمانهای دولتی میباشند. انجمنهای مذکور، در عمل به دنبال «سودآوری اقتصادی» هستند. بنابراین سلطه «خردابزاری» و «منطق بازار» بر عقلانیت ذاتی، دامنگیر جامعه مدنی در ایران به خصوص در زمینههای مرتبط با کودکان شده است و کودکان به عنوان مخاطبان ناآگاه و فاقد «عقل انتقادی» این مراکز، گویی به صورت هدفمند منظور شدهاند و نیز حوزه مدنی در ایران، رسالت اصلی خود را در احقاق حقوق و بهبود وضعیت کودکان آسیبدیده و در معرض آسیب، فراموش نموده و یا نسبت به منافع اقتصادی انجمن در اولویتهای بعدی قرار گرفتهاند. جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران، دچار ناهنجاری شده و «بیمار» است به شکلی که نیازمند احیا و بازبینی تخصصی فوری میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - مسؤولیت دولتها و ساز و كارهای صیانت از حقوق كودك در فضای مجازی
محمدرضا حسینیتوسعه روزافزون فضای سایبر و استفاده از فناوریهای ارتباطات و اطلاعاتی نقش مؤثری در تولید، انتشار و انتقال اطلاعات داشته و سطح دسترسی به محتوای برخط را برای آحاد جامعه فراهم ساخته است. از این رو فضای مجازی به عنوان یك ابزار توانمندساز قابلیت ترویج آزادیهای اساسی همچون آ أکثرتوسعه روزافزون فضای سایبر و استفاده از فناوریهای ارتباطات و اطلاعاتی نقش مؤثری در تولید، انتشار و انتقال اطلاعات داشته و سطح دسترسی به محتوای برخط را برای آحاد جامعه فراهم ساخته است. از این رو فضای مجازی به عنوان یك ابزار توانمندساز قابلیت ترویج آزادیهای اساسی همچون آزادی بیان، آزادی دسترسی به اطلاعات را و وسیله مؤثر برای ارتقای حقوق بشر محسوب میگردد، اما در عین حال، شرایطی را فراهم میسازد تا در آن حقوق افراد نقض یا محدود گردد. در این میان حقوق كودكان به عنوان آسیبپذیرترین قشر جامعه معمولاً مورد تعرض و سوءاستفاده قرار میگیرد. در دنیای معاصر کودکان زمان زیادی را برای فعالیتهای آموزشی، تفریحی و سرگرمی در اینترنت و فضای مجازی سپری میکنند. در این فضا با توجه به گستردگی دامنه آن، مخفیبودن هویت کاربران، سرعت بالا، فرامرزیبودن، فقدان مکانیزم اعمال صلاحیت دولتها میتواند بر حوزه شناخت و ادراک کاربران تأثیر عمیقی گذاشته و افراد به خصوص کودکان و نوجوانان را با خطرات خاص مواجه نماید. از این رو حقوق كودك باید از سوی دولتها و سایر نهادهای دولتی و مدنی و سایر متولیان امور كودكان مورد حمایت و صیانت ویژه قرار گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که دولتها به موجب حقوق بینالملل عرفی و اسناد معتبر بینالمللی نسبت به حمایت از کودکان در فضای سایبر چه تعهدات سلبی و ایجابی دارند؟ چه ساز و کارهای فنی، قانونی و ساختاری را برای حمایت از کودکان را در برابر آسیبهای این فضا در دسترس است؟ رویه دولتها و نهادهای بینالمللی و جامعه مدنی در صیانت از حقوق کودک از یکسو و حفظ جریان آزاد اطلاعات و آزادی بیان چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این سؤالات، محقق با استفاده از روش توصیفی به دنبال ارائه چارچوب منسجمی برای حمایت از کودکان در فضای مجازی میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - اصول حاکم بر حق کودک بر سلامت در نظام بینالمللی حقوق بشر
زهرا ابراهیمی زهرا مشرفجوادیکودکان به عنوان مخاطبان حق سلامت و نسل آینده هر جامعهای، به حمایتهای دولت، والدین و سرپرستان قانونی خود نیاز دارند تا از دوره کودکی وارد بزرگسالی شوند. کنوانسیون حقوق کودک در مواد متعددی به موضوع سلامت کودکان اشاره کرده و کمیته حقوق کودک از دولتها میخواهد در ایفای ت أکثرکودکان به عنوان مخاطبان حق سلامت و نسل آینده هر جامعهای، به حمایتهای دولت، والدین و سرپرستان قانونی خود نیاز دارند تا از دوره کودکی وارد بزرگسالی شوند. کنوانسیون حقوق کودک در مواد متعددی به موضوع سلامت کودکان اشاره کرده و کمیته حقوق کودک از دولتها میخواهد در ایفای تعهدات خود در خصوص کودکان، شرایط کودکی و ظرفیتهای در حال تحول کودکان را مد نظر قرار دهند. از همین رو در کنوانسیون حقوق کودک چهار اصل اساسی: حق بر بقا و رشد، عدم تبعیض، حق بر شنیدهشدن و در نظرگرفتن مصالح عالی کودک مانند چتر حمایتی بر تمام حقهای بشری کودکان سایه افکنده است. از آنجایی که حق کودک بر سلامت حقی فراگیر است و از زمان تولد و حتی پیش از تولد تا دوران نوجوانی با چالشهای مختلفی رو به رو است، علاوه بر اصول اساسی، اصول دیگری نیز ضمیمه میشود تا محتوای حق کودک بر سلامت کامل گردد. حق بر آموزش و دریافت اطلاعات، در امانماندن از سوءاستفاده و بدرفتاری، منع رویههای زیانبار و تهدیدات دنیای دیجیتال اصول خاص حاکم بر تعریف حق بر سلامت کودکان است. لازم است دولتها حق بر سلامت کودکان را در تمام زمینهها در نظر گرفته و کودک را به عنوان فرد دارنده حق شناسایی کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - حمایت از کودکان در برابر بازیهای رایانهای نامناسب و زیانبار
محمدجواد عربیان سیدهپریسا میرابی علی زنداستفاده از بازیهای رایانهای در میان کودکان به سرعت در حال گسترش است و به یکی از ابعاد عادی زندگی روزمره تبدیل شده است. این بازیها با برخورداری از پتانسیلهای نوآورانه میتواند انگیزههای درمانی، تقویت مهارتهای کاربردی و تسهیل در تعالیم و مفاهیم درسی را فراهم آورد. ع أکثراستفاده از بازیهای رایانهای در میان کودکان به سرعت در حال گسترش است و به یکی از ابعاد عادی زندگی روزمره تبدیل شده است. این بازیها با برخورداری از پتانسیلهای نوآورانه میتواند انگیزههای درمانی، تقویت مهارتهای کاربردی و تسهیل در تعالیم و مفاهیم درسی را فراهم آورد. علاوه بر ابعاد مثبت این بازیها واجد آثار و عوارض منفی بوده و از سوی دیگر غرقشدن کورکوانه کودکان و نوجوانان در فضای بازیهای رایانهای برابر خواهد بود، با غوطهوری شرکتهای سازنده این بازیها در سودها و منافع سرشار. این پژوهش با هدف تضمین حق بازی، شادی و سرگرمی، به روش توصیفی ـ تحلیلی با استفاده از قوانین و مقررات داخلی و میثاقهای بینالمللی و سایر منابع کتابخانهای، به حمایت از حقوق کودکان در برابر بازیهای زیانبار با توسل به نظریههای جامعهشناختی، قوانین داخلی و اسناد بینالمللی را مورد مداقه قرار داده است. این تحقیق بر آن است تا با بررسی فواید و مضرات بازیهای رایانهای به تشریح انواع حمایت و بیان الزامات و بایستههای قانونی حمایت و مصونسازی استفادهکنندگان از عوارض نامناسب زیانبار این بازیها بپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - استنادپذیری دادهها و سوابق الکترونیک در مقابل حقوق کودک در فضای مجازی
مصطفی ماندگار رضا زارعی مسعودرضا رنجبر صحرائی مهرزاد رزمیپس از ورود فناوریهای نوین اطلاعاتی و سایهافکندن بر زندگی مردم، کمکم آثار این ارمغان، بر جنبههای متعدد زندگی فردی و اجتماعی هویدا گردیده و قلمرو آن تا بدانجا گسترش یافت که برخی از ارکان حقوق خصوصی و عمومی افراد و ملل را تحتالشعاع قرار داد. مسأله حقوق کودک چنان از ا أکثرپس از ورود فناوریهای نوین اطلاعاتی و سایهافکندن بر زندگی مردم، کمکم آثار این ارمغان، بر جنبههای متعدد زندگی فردی و اجتماعی هویدا گردیده و قلمرو آن تا بدانجا گسترش یافت که برخی از ارکان حقوق خصوصی و عمومی افراد و ملل را تحتالشعاع قرار داد. مسأله حقوق کودک چنان از اهمیتی برخوردار بوده که در بسیاری از اسناد بینالمللی به آن پرداخته شده است و حتی کنوانسیونی تحت عنوان کنوانسیون حقوق کودک بدینمنظور تدوین گردیده است که بر اساس آن، کودکان نیازمند به حراست بیشتری خواهند بود. همچنین هر آنچه که بتواند آینده فردی و حیثیتی کودک را با منشأ فضای مجازی تهدید نماید، لازم به بازبینی است، زیرا با انتشار مطالب در فضای مجازی، به نوعی سند و دلیلی از یک واقعه در یک فضای لایتناهی تولید میگردد که حذف آن تقریباً غیر ممکن است، لذا حفظ شأن و دفاع از حقوق کودک در فضای مجازی، مسأله اساسی است که نیازمند بررسی ویژهای است، لذا در این پژوهش که به شیوه تحلیلی ـ توصیفی به رشته تحریر درآمده، تمرکز بر موضوع حقوق کودک در فضای مجازی با تکیه بر مقررات قانون تجارت الکترونیک ایران، کنوانسیون حقوق کودک و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی با محوریت استنادپذیری دادهها و سوابق الکترونیکی ایجاد شده میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - گونهشناسی سیاستگذاریهای مرتبط با کودک در ایران
مریم شعباندر پژوهش حاضر، به دنبال «گونهشناسی سیاستگذاریهای مرتبط با کودک در ایران» بودیم. در این راستا، بعد از تعریف مفاهیم حساس پژوهش با رویه اکتشافی سیاستگذاریها شناسایی شدند، سپس با روش تحلیل محتوای کیفی به گونهشناسی آنها پرداختیم. یافتهها و نتایج نشان میدهند که سیاستگذ أکثردر پژوهش حاضر، به دنبال «گونهشناسی سیاستگذاریهای مرتبط با کودک در ایران» بودیم. در این راستا، بعد از تعریف مفاهیم حساس پژوهش با رویه اکتشافی سیاستگذاریها شناسایی شدند، سپس با روش تحلیل محتوای کیفی به گونهشناسی آنها پرداختیم. یافتهها و نتایج نشان میدهند که سیاستگذاریهای مرتبط با کودک در ایران را میتوان در سه مرحله گونهشناسی تدقیق نمود که به ترتیب، سیاستگذاریهای داخلی شامل چهار مورد: 1ـ سیاستگذاریهای حاکمیتی؛ 2ـ سیاستگذاریهای دولتی؛ 3ـ سیاستگذاریهای دیوانسالارانه (نهادهای بوروکراتیک)؛ 4ـ جامعه مدنی (سمنها (NGO) و خیریهها) هستند. سیاستگذاریهای خارجی نیز شامل دو مورد: 1ـ سیاستگذاریهای جامعه جهانی؛ 2ـ سیاستگذاریهای جهان اسلام میباشند. در نتیجه باید گفت که سیاستگذاریهای مرتبط با کودک در ایران، بسیار وسیع و گسترده هستند که مجموعه وسیعی از ابعاد زندگی کودکان را مورد توجه و حمایت قرار میدهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - آموزش کودکان و نوجوانان محروم از آزادی و چالشهای فراروی آن در حقوق ایران
جمال بیگی مهرداد تیموریزمینه و هدف: هر کودک و نوجوانی در هر مکان و زمان به صورت برابر مستحق بهرهمندی از حقوق بشری خود به مثابه حقوق ذاتی و انفکاکناپذیر هست، خواه آن کودک و نوجوان بزهکار بوده یا غیر بزهکار. کودکان و نوجوانان محروم از آزادی از جمله آسیبپذیرترین گروه در جامعه هستند که حقوق أکثرزمینه و هدف: هر کودک و نوجوانی در هر مکان و زمان به صورت برابر مستحق بهرهمندی از حقوق بشری خود به مثابه حقوق ذاتی و انفکاکناپذیر هست، خواه آن کودک و نوجوان بزهکار بوده یا غیر بزهکار. کودکان و نوجوانان محروم از آزادی از جمله آسیبپذیرترین گروه در جامعه هستند که حقوق آنها را نمیتوان نادیده گرفت. امروزه آموزش رکن اساسی ترقی و پیشرفت جوامع بشری قلمداد میگردد و حق آموزش کودکان و نوجوانان محروم از آزادی نیز به عنوان یکی از حقوق بشر و شهروندی آنان قلمداد میگردد، هرچند برخورداری از حق آموزش کودکان و نوجوانان محروم از آزادی در راستای باز اجتماعینمودن و اصلاح و تربیت آنها نقش اساسی را میتواند داشته باشد، لیکن اجرای این حق در ایران دارای چالشهای متعددی هست. روش: مقاله حاضر که با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای و به روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به بررسی چالشهای فراروی حق آموزش کودکان و نوجوانان محروم از آزادی در ایران و ارائه راهکارها میپردازد. یافتهها: یافتهها و نتایج پژوهش حاکی از این است که اجرای حق آموزش کودکان و نوجوانان محروم از آزادی در ایران با چالشهای متعدد فرهنگی، مالی، قضایی، قانونی، اجرایی و امنیتی مواجه است که باید در راستای رفع چالشهای موجود با استفاده از راهکارهای ارائهشده در جهت هرچه بهتر اجراشدن اجرای این حق گام برداشته شود. بحث و نتیجهگیری: واقعیتها نشان از نیاز جوامع به مکانهایی دارد که بتوانند برای مدتی افراد ناسازگار و ناهنجار را جدا از جامعه نگاه دارند و تمهیداتی بیندیشند که آنان اصلاح شده و در جهت رفاه اجتماعی به جامعه بازگردند. حق آموزش کودکان و نوجوانان محروم از آزادی جزء حق اساسی آنان است و بر دوش دولتها است که تدابیری در این خصوص به کار گیرند. همچنین اقدامهای بسیاری در کانونهای اصلاح و تربیت و زندانهای ایران در خصوص رعایت حق آموزش کودکان و نوجوانان محروم از آزادی و رفع چالشهای موجود باید انجام گیرد تا آنها نیز همانند سایر افراد جامعه بتوانند به حق آموزش به مثابه حقوق بشری خود دست یابند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - حق تغذیه از دیدگاه اسناد حقوق بینالملل با تأکید بر حق تغذیه کودکان
منوچهر توسلی نائینی غزاله بهزادفرحق تغذیه یکی از حقوق اساسی و بنیادین هر شخص است. انسان برای اینکه بتواند از سایر حقوق خود بهرهمند شود و آنها را محقق کند، ابتدا بایستی از لحاظ غذایی تأمین شود، زیرا بدون تأمین و رسیدگی به این حق و نیاز غریزی انسان زنده نخواهد ماند که بتواند از سایر حقوق بشری خود بهره أکثرحق تغذیه یکی از حقوق اساسی و بنیادین هر شخص است. انسان برای اینکه بتواند از سایر حقوق خود بهرهمند شود و آنها را محقق کند، ابتدا بایستی از لحاظ غذایی تأمین شود، زیرا بدون تأمین و رسیدگی به این حق و نیاز غریزی انسان زنده نخواهد ماند که بتواند از سایر حقوق بشری خود بهرهمند شود. حق تغذیه در میان حقوق بشری عنوان مجزا و جداگانهای ندارد و یکی از حقوق زیر مجموعه حقوق اقتصادی و اجتماعی است که تحت عنوان حق بر استانداردهای مناسب زندگی از جمله «حق بر غذا» شناخته میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که علاوه بر اهمیت همگانی حق تغدیه، کودکان به دلیل وضعیت سنی و جسمانی که دارند، تغذیه آنها از اهمیت بیشتر برخوردار است. تغذیه کودک با سایر حقوق او به ویژه حق آموزش ارتباط نزدیکی دارد. اینها از جمله مواردی هستند که حق تغذیه را به یکی از مهمترین حقوق انسانی تبدیل میکند که بایستی به آن توجه شود و نقض آن مورد پیگیری و رسیدگی قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - حق بر هنر و هویت برای کودکان از منظر متون منظوم فارسی (اشعارحافظ، مولانا، سعدی، فردوسی و...)
شهریار شادیگو فریبا پروانه مهری توتونچیاندر شرایط امروز جامعه مسأله هویت در دوران کودکی مسألهای اساسی است، زیرا در صورت عدم توجه به آن نسل فعلی و آینده را دچار عدم تعادل و سردرگمی خواهد کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی حق بر هنر و هویت برای کودکان از منظر متون منظوم فارسی (اشعار حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی و...) ا أکثردر شرایط امروز جامعه مسأله هویت در دوران کودکی مسألهای اساسی است، زیرا در صورت عدم توجه به آن نسل فعلی و آینده را دچار عدم تعادل و سردرگمی خواهد کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی حق بر هنر و هویت برای کودکان از منظر متون منظوم فارسی (اشعار حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی و...) انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع تحلیل کیفی به صورت کتابخانهای و با استفاده از تکنیک فیشبرداری و استفاده از منابع نظری و تئوری درباره هویتیابی کودکان میباشد با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت هویتیابی کودکان در بسترهایی چون خانواده، جامعه و نظام تعلیم و تربیت پا به عرصه وجود میگذارد، لذا گسترش آن در گرو توسعه این بسترهاست. بدینجهت هنگامی که پژوهشگران موضوع هویتیابی کودکان را میکاوند، ابتدا زمینه رشد و توسعه افراد و سپس توسعه جامعه را فراهم میآورند. توجه به حقوق کودکان در ابعاد مختلف نیز در کانون توجه جوامع و ادیان متفاوت در دنیا قرار دارد، به طوری که همواره قوانین متعدد در این زمینه از سوی سازمانها و نهادهای مختلف به تصویب رسیده است. شناخت حق بر هنر، ادبیات و هویت کودک، به عنوان حقوق اساسی او نقش مؤثری در فرایند شکلگیری هویت کودک دارد. والدین اولین و نزدیکترین مرجعی هستند که باید حقوق کودکان را در تمامی موارد اعم از آموزش و هویتیابی رعایت نموده و مسلماً در این زمینه یک پدر و مادر آگاه بیشترین و مفیدترین کمک را میتواند به فرزندش ارائه دهد. همچنین بررسی هنر در اشعار فارسی بیانگر تأثیر هنر بر پرورش شخصیت و هویتیابی کودکان و تکامل اخلاقی و توجه به بعد جسمانی انسان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - معرفی بانک اطلاعات کودکان کار و خیابان (1390-1302): راه برنامهریزی و برونرفت از آسیبها و مشکلات اجتماعی کودکان
خسرو صالحیوجود آسیبها و مشكلات اجتماعی در هر جامعه، كودكان را بیشتر از گروههای دیگر در معرض خطر قرار میدهد و به رشد و سلامت آنان آسیب میرساند. در كشور ما نیز، كودكان به دلایل مختلف (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و...) با آسیبها و مشكلات متعددی رو به رو هستند. كودكان كار و خیابان أکثروجود آسیبها و مشكلات اجتماعی در هر جامعه، كودكان را بیشتر از گروههای دیگر در معرض خطر قرار میدهد و به رشد و سلامت آنان آسیب میرساند. در كشور ما نیز، كودكان به دلایل مختلف (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و...) با آسیبها و مشكلات متعددی رو به رو هستند. كودكان كار و خیابان از جمله كودكان در معرض آسیب هستند كه عمدتاً به دلایل اقتصادی، در خیابانها به كار میپردازند و در واقع بیشترین وقت خود را در محیطهای ناامن و پرمخاطره خیابان میگذرانند و در نتیجه، این كودكان، به ویژه دختران، بیشتر در معرض خطرات گوناگون قرار میگیرند. شناخت وضعیت، مشكلات و آسیبهای این كودكان، گردآوری آمار، اطلاعات و منابع گوناگون در مورد آنان، آشنایی با علل و عوامل ایجادكننده این آسیبها و افزایش آنها، اولین گام در راه كمكرسانی به این كودكان و تلاش برای ایجاد تغییرات لازم در زندگی آنان به منظور بهرهمندی از حقوقشان است. كمبود اطلاعات و پراكندگی آنها در ارتباط با كودكان در معرض آسیب به طور عام و كودكان كار و خیابان به طور خاص از جمله موانعی میباشد كه در راه برنامهریزی و ساماندهی فعالیتهای لازم برای رهایی آنها از شرایط آسیب وجود دارد. طراحی بانک اطلاعات كودكان كار و خیابان میتواند در این زمینه، راهگشا باشد و انتقال آن از طریق بانک اطلاعات به نسلهای آینده ضروری به نظر میرسد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - سیاست تقنینی كيفری ایران در قبال تأمین امنیت کودکان در فضای مجازی
سیدعباس خلیل پور چالکیاسریپيشرفت خيره کننده فناوري اطلاعات در سال هاي آغازين سده بيست ويکم، دگرگوني هاي بيشماري را در زمينه هاي مختلف بوجود آورده و دروازه ديگري را به جهان نوين گشوده است؛ به گونه ای که تمام فعاليت هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و علمي بشر را به طور بنيادين دستخوش تغيير و تح أکثرپيشرفت خيره کننده فناوري اطلاعات در سال هاي آغازين سده بيست ويکم، دگرگوني هاي بيشماري را در زمينه هاي مختلف بوجود آورده و دروازه ديگري را به جهان نوين گشوده است؛ به گونه ای که تمام فعاليت هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي و علمي بشر را به طور بنيادين دستخوش تغيير و تحول قرار داده است. علم حقوق نيز به عنوان شاخه اي از علوم انسانی كه تنظيم روابط انسان ها را در چارچوب حيات جمعي به عهده داشته، با امعان نظر به دنیای مجازی و دسترسی آسان و ساده کودکان به اینترنت و وجود خطرات اجتناب ناپذیر در این پهنه گسترده، پرسش هایی را در خصوص اقدامات حقوقی در این عرصه پیش رو نهاده و برای جلوگیری از ورود غیرایمن کودکان در دنیای مجازی و اقدامات قانونی لازم برای حفاظت از آن ها، ابزارهایی را مطرح داشته است. اتخاذ رويكرد متمايز در حقوق كيفري ماهوي جرایم رایانه ای می تواند با اِعمال پیشگیری، آسیب ها نسبت به کودکان و نوجوانان را به حداقل ممکن کاهش دهد. در این میان، پرسش ها و تردیدهایی در زمینه حدود آزادی استفاده از اینترنت برای کودکان، حدود گردش آزاد اطلاعات در مقابل کاربران کودک، حفاظت از حریم خصوصی کودک در فضای مجازی و نهایتاً نقش مقررات حقوقی برای حفاظت و حمایت از این گروه آسیب پذیر که به سهولت می توانند در این دنیای بی حد و مرز در معرض سوء استفاده قرارگیرند، مطرح می شود. در اين پژوهش، با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و تحلیل عقلی مطالب، به بررسي سیاست تقنینی نظام حقوق کیفری در حیطه تامین امنیت کودکان در فضای مجازی ضمن مطالعه مقایسه ای نظام حقوقي ايران و اسناد بين المللي، با هدف ارزیابی چگونگی مقابله و پيشگيري نسبت به جرايم ارتکابی در این زمینه و بيان مسائل و مشکلات و نقاط قوت و ضعف قوانين مصوب و همچنین ارائه پيشنهادات و راهکارهایی جهت حل مشکلات کنونی پرداخته شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - حقوق کودکان در حوزه حقوق شهری در پرتو کنوانسیون حقوق کودک
شهرام سلامی محمد مظهریبا رشد و توسعه شهرنشینی در جهان، دولت ها با چالش های مختلفی در حوزه حقوق گروه های خاص شهروندان از جمله کودکان مواجه می باشند، چرا که کودکان به علت شرایط خاص سنی و رشدی خود نیازمند توجه بیشتری نسبت به سایر شهروندان عادی هستند و از حقوق ویژه ای برخوردارند. اما شهرها نه تن أکثربا رشد و توسعه شهرنشینی در جهان، دولت ها با چالش های مختلفی در حوزه حقوق گروه های خاص شهروندان از جمله کودکان مواجه می باشند، چرا که کودکان به علت شرایط خاص سنی و رشدی خود نیازمند توجه بیشتری نسبت به سایر شهروندان عادی هستند و از حقوق ویژه ای برخوردارند. اما شهرها نه تنها برای کودکان طراحی نشده اند بلکه آنها را از کمترین حقوق ویژه خود نیز بهره مند نمی سازند. مسلما مهم ترین سند حقوقی کودکان، کنوانسیون حقوق کودک می باشد. کودکان از حقوق مختلفی برخوردارند که در کنواسیون حقوق کودک منعکس گردیده اند، اما آنچه که مد نظر تحقیق حاضر می باشد یافتن پاسخ این پرسش است که: حقوق کودکان در حوزه حقوق شهری چیست؟ ضرورت شناسایی حقوق کودکان در حوزه حقوق شهری از آن جهت واجد اهمیت است که آنها به عنوان یکی از مهم ترین ارکان جامعه در معرض بیشترین آسیب ها و تهدیدهای اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و آموزشی قرار دارند و با توجه به نوپایی شناسایی حقوق کودکان در شهرها در سطح جهانی و بخصوص در ایران و تلاش های سازمانهای بین المللی نظیر یونسف بر ارتقای بیش از پیش این حقوق، انتظار می رود مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات مقتضی را در این حوزه به انجام برسانند. بر همین مبنا تحقیق حاضر با مطالعه حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موثر بر حقوق کودکان در شهرها، با شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و بررسی داده ها به طریق توصیفی- تحلیلی، در صدد تبیین مهم ترین حقوق کودکان در شهرها از جمله: حق عدم تبعیض، حقوق کودکان معلول، حق شنیده شدن، برخورداری از امنیت اجتماعی، حق بر سلامت، حق بر تحصیل و حق بر بازی و تفریح می باشد. نتیجه اینکه: هر چند اقدمات نظری خوبی از سوی نهادهای شهری ایران در این حوزه صورت گرفته است، با این حال ناگفته پیداست که در عمل تا رسیدن به وضعیت مطلوب کودکان فاصله بسیاری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - تحلیل وضعیت حقوق کودک در جهان: استخراج دلالتهایی برای ایران
لیلا ناصری آمنه عالی محمود عباسیارتقاء بهزیستی کودکان در سراسر جهان و دفاع از حقوق آنها، هدف آرمانی پیماننامه بینالمللی حقوق کودک است و کشورهای متعهد به آن، تلاش گستردهای برای جامه عمل پوشاندن به این هدف انجام دادهاند. اما اطمینان از تحقق این امر مستلزم ارزیابی عملکرد است؛ اینکه دولتها چقدر در ع أکثرارتقاء بهزیستی کودکان در سراسر جهان و دفاع از حقوق آنها، هدف آرمانی پیماننامه بینالمللی حقوق کودک است و کشورهای متعهد به آن، تلاش گستردهای برای جامه عمل پوشاندن به این هدف انجام دادهاند. اما اطمینان از تحقق این امر مستلزم ارزیابی عملکرد است؛ اینکه دولتها چقدر در عمل به تعهد خود پایبند هستند و چقدر در عملیاتی سازی مفاد آن موفقاند. در پژوهش حاضر، ارزیابی سالانه از وضعیت حقوق کودک بر اساس 20 شاخص کمی و کیفی در پنج حوزه بررسی می شود. توجه به یافتههای آن و کاربست بهینه نتایج این گزارش در هر کشور، اقدامی مؤثر در پیشبرد اهداف است. مروری تحلیلی بر گزارش ارزیابی 2019 و استخراج دلالتهایی برای بهبود عملکرد در زمینه رعایت حقوق کودک در ایران، هدف مقاله حاضر است. بر اساس تحلیل یافتهها و تفسیر نتایج این گزارش میتوان استنباط کرد، اکثر کشورها با یک الگوی مشابه طی این سالها عمل کردهاند اما یافتههای کلی حاکی از شکاف عمیق بین حوزه عمل و سیاستهای بینالمللی حقوق کودک در جهان است. رتبه ایران در بین 181 کشور 100 میباشد که وضعیت مطلوبی نیست. در حالی که در شاخصهای کمی رتبه ایران بالاتر از حد متوسط محاسبه شده اما در شاخصهای کیفی مربوط به حوزه بسترسازی برای تأمین حقوق کودک، نتایج بسیار ضعیف است. این یافته تأکیدی است بر لزوم توجه به قانونگذاری و اجرای صحیح قوانین در کشور، تعیین بهترین بودجه موجود برای حقوق کودک، توسعه همکاری دولت و جامعه مدنی، توجه به مشارکت کودکان و عدم تبعیض بین گروههای خاص. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - جلوه های سیاست افتراقی کیفری در قبال کودکان بزه دیده با نگاهی به قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399
بهرام جعفریبزه دیدگی کودکان، تهدیدی فرا روی حساس ترین و مهمترین سرمایه های جامعه به شمار می رود. بر این مبنا، در اسناد بین المللی و قوانین داخلی کشورها، سیاست های افتراقی برای پیشگیری از بزه دیدگی و تقلیل و رفع آثار آن و همچنین ممانعت از بزه دیدگی ثانویه کودکان اتخاذ گردیده است. د أکثربزه دیدگی کودکان، تهدیدی فرا روی حساس ترین و مهمترین سرمایه های جامعه به شمار می رود. بر این مبنا، در اسناد بین المللی و قوانین داخلی کشورها، سیاست های افتراقی برای پیشگیری از بزه دیدگی و تقلیل و رفع آثار آن و همچنین ممانعت از بزه دیدگی ثانویه کودکان اتخاذ گردیده است. در مقاله حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای-اسنادی و تحلیل توصیفی، تلاش شد تا جلوه های رویکرد سیاست افتراقی با هدف حمایت از کودکان بزه دیده در نظام حقوقی ایران با تأکید بر قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد که تا پیش از این، مقررات پراکنده و ناکافی، در جنبه های مختلف ماهوی و شکلی حمایت هایی را برای کودکان مقرر می داشت لیکن با تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399، ضمن تعدد و توسعه دامنه مقررات حمایتی افتراقی، نگاه های پیشگیرانه و نظارت محور به ویژه از طریق مداخله قانونی در قبال اطفال و نوجوانانی که در وضعیت مخاطره آمیز و بزه دیدگی قرار دارند، افزایش یافته است. می توان گفت، این قانون، در هر دو جنبه ماهوی و شکلی، سیاست هایی افتراقی شامل تعیین جرایم مستقل و مجازات های اختصاصی با هدف حمایت از اطفال و نوجوانان و در نظر گرفتن تشکیلات نهادی، انتظامی و قضایی ویژه با هدف مدیریت، پیشگیری و مقابله با بزه دیدگی اطفال و کاستن از آثار آن را به وضوح مورد توجه قرار داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - روش های حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست در حقوق ایران
الهه محسنیحمایت از کودکان در معرض آسیب از مهم ترین موضوعات حقوق کودک و مورد تاکید پیمان های بین المللی و منطقه ای و قوانین داخلی کشورها می باشد. اصل پذیرفته شده در حقوق خانواده، اولویت والدین برای نگهداری از کودک است. با این حال، درصورت اقتضای مصلحت طفل، یکی از راه های حمایت از ک أکثرحمایت از کودکان در معرض آسیب از مهم ترین موضوعات حقوق کودک و مورد تاکید پیمان های بین المللی و منطقه ای و قوانین داخلی کشورها می باشد. اصل پذیرفته شده در حقوق خانواده، اولویت والدین برای نگهداری از کودک است. با این حال، درصورت اقتضای مصلحت طفل، یکی از راه های حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست، نگهداری ایشان در فضای امن خارج از خانواده توسط اشخاص، نهادها و موسسات دولتی یا خصوصی صلاحیتدار است. در این روش، هدف نهایی، بازپروی والدین و حمایت از ایشان جهت بازیابی توانایی والدینی، بازسازی روابط خانوادگی و فراهم نمودن زمینه بازگشت کودک به آغوش خانواده است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی قوانین و مقررات و همچنین مصاحبه با کارشناسان و مسؤولین سازمان بهزیستی و مراجع قضایی، سعی در شناخت و معرفی راه های گوناگون حمایت اداری و حقوقی از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست به منظور تامین سرپرستی و مراقبت موثر از ایشان دارد. براساس قوانین و مقررات کنونی، درصورت بی سرپرست شدن کودک یا لزوم خروج کودک بدسرپرست از خانواده اصلی، سرپرستی و نگهداری از وی توسط خانواده جایگزین و در غیر این صورت، در مراکز شبانه روزی (خانه های شبه خانواده) انجام می گیرد. درصورت بازیابی صلاحیت خانواده یا استقلال یافتن فرزند مورد حمایت، مداخله نهادهای عمومی برای حمایت از کودکان و نوجوانان فاقد سرپرست موثر پایان می یابد. بی شک، بازگشت موفق کودک به خانواده علاوه بر رفع موانع خانوادگی موجود، مستلزم طی روندی تدریجی و تحت نظارت به دور از شتابزدگی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - چگونگی پاسخدهی به پدوفیلیها در جرایم جنسی علیه کودکان؛ مجازات یا درمان؟
امیر سماواتی پیروز حسن بیگدلیپدوفیل به عنوان یکی از اختلالات روانی پارافیل و از گروه های کودک آزاری در پدوفیل های دگرجنس خواه، هم جنس گرا و دوسوگراست. این بیماری ناشی از احساسات و تخیلات فرد بوده و یکی از بهترین روش های شناسایی پدوفیلی ها نیز بررسی واکنش های غریزی فرد نسبت به محرک های صوتی و تصویری أکثرپدوفیل به عنوان یکی از اختلالات روانی پارافیل و از گروه های کودک آزاری در پدوفیل های دگرجنس خواه، هم جنس گرا و دوسوگراست. این بیماری ناشی از احساسات و تخیلات فرد بوده و یکی از بهترین روش های شناسایی پدوفیلی ها نیز بررسی واکنش های غریزی فرد نسبت به محرک های صوتی و تصویری مربوط به کودکان است. نتایج حاصل از این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای دربردارنده آن است که این اختلال، درمان مشخص و قابل قبولی ندارد و اقداماتی نیز که از طرف صاحب نظران مطرح شده عمدتاً شامل درمان دارویی و ناتوان سازی جنسی است. در این رابطه چگونگی واکنش نظام حقوقی در پیشگیری از ارتکاب جرم بسیار مؤثر است زیرا فرد پدوفیلی همانند سایر بزهکاران در ابتدای امر اقدام به بررسی هزینه جرم میکند و اگر ببیند حکومت، حامی فعل مورد نظر است و او میتواند در پشت نقاب یک بیمار پنهان شود اقدام به انجام بزه مورد نظر می نماید؛ لیکن میزان مجازات بالا میتواند نوعی بازدارندگی جدی جهت پیشگیری از جرم باشد. در ایران با توجه به موارد اخیر و منطبق با فقه اسلامی برای مرتکبین این جرایم همراه با داشتن عناصر تشکیل دهنده جرم مجازات هایی طبقه ای در نظر گرفته شده است؛ بدین نحو که قانونگذار در موادی از قانون اقدام به جرم-انگاری اعمالی برخلاف شؤون نسبت به کودکان نموده و مجازات حبس و شلاق را در نظر گرفته و در موادی دیگر در صورت بروز اعمال جنسی مانند تفخیذ و مساحقه مجازاتی سنگین تر و در صورت انجام رفتار زنا و لواط مجازات به مراتب بالاتری را در نظر گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - سیاست جنایی تقنینی در نظام حقوقی ایران در قبال نقض حقوق کودک در بستر بازی های رایانه ای
محمد خورشیدی اطهرزمینه و هدف: تحولات بنیادین در پرتو پیشرفت فناوری ها و شتاب گسترش بازی های رایانه ای توأم با افزایش قدرت تاثیر آن بر اندیشه و رفتار انسان ها، حمایت کیفری از کودکان در برابر بازی های رایانه ای را اجتناب ناپذیر می نماید. از یک طرف، پذیرایی کودکان به سبب علاقه شدید آنان از أکثرزمینه و هدف: تحولات بنیادین در پرتو پیشرفت فناوری ها و شتاب گسترش بازی های رایانه ای توأم با افزایش قدرت تاثیر آن بر اندیشه و رفتار انسان ها، حمایت کیفری از کودکان در برابر بازی های رایانه ای را اجتناب ناپذیر می نماید. از یک طرف، پذیرایی کودکان به سبب علاقه شدید آنان از بازی های رایانه ای و از طرفی دیگر، طیف وسیع این قبیل بازی ها با سرمایه گذاری های کلان به منظور تدوین بازی های رایانه ای در رده سنی کودکان در کنار عوارض ناسالم و آثار زیانبار آن بر این قشر آسیب پذیر، نگرانی های بسیاری را برای صاحبان اندیشه برانگیخته است. در این پژوهش، سیاست های جنایی نظام حقوقی ایران در خصوص نقض حقوق کودکان در بستر بازی های رایانه ای ضمن مقایسه با اسناد بین المللی از نگاه نقادانه به جهت ارزیابی آن، محل بررسی قرار گرفته و با پرداختن به نقاط قوت و ضعف قوانین مرتبط بر لزوم وضع مقررات جامع حمایتی از حقوق کودک در برابر آسیب های ناشی از بازی های رایانه ای با تدوین سیاست جنایی افتراقی کارآمد تاکید شده است. روش: روش بحث در تحقیق حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. یافتهها: در نظام حقوقی ایران بررسی قوانین مرتبط با تمیز سیاست جنایی فعلی در قبال نقض حقوق کودک در زمینه تدوین، نشر و عرضه بازی های رایانه ای، خلأها و نقص هایی را آشکار می نماید. نتیجهگیری: از طریق بررسی وضع کودک و حقوق ایشان در برابر بازی های رایانه ای و مطالعه آثار منفی و عوارض نامناسب این فناوری فراگیر و اثرگذار بر روی کودکان می توان به تدوین برنامه جامع حمایتی دربردارنده سیاست های جنایی متمایز در برابر بزه دیدگی کودکان بر اثر کاربری بازی های رایانه ای دست پیدا کرد. رویکرد افتراقی در حقوق کیفری ماهوی در حیطه تأمین امنیت کودکان در حوزه بازی های رایانه ای، نقشی است که مقنّن می تواند برای حفاظت از کودکان ایفاء نماید و مآلاً از سوء استفاده نسبت به حقوق این گروه در معرض آسیب جلوگیری به عمل آورد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - نقدی بر محدوده حضانت کودکان در حقوق ایران با تأکید بر مبانی فقهی
مصطفی نصیریزمینه و هدف: در سایه حکم مقرر در ماده 1210 قانون مدنی، می توان به صغاری که به مرحله بلوغ رسیده اند اجازه داد که قبل از رشیدشدن، از حضانت والدین و سرپرستان خارج گردیده و بهطور مستقل به زندگی خویش ادامه دهند. پرواضح است که چنین حکمی متضمن آسیب های فراوانی برای صغار خواهد أکثرزمینه و هدف: در سایه حکم مقرر در ماده 1210 قانون مدنی، می توان به صغاری که به مرحله بلوغ رسیده اند اجازه داد که قبل از رشیدشدن، از حضانت والدین و سرپرستان خارج گردیده و بهطور مستقل به زندگی خویش ادامه دهند. پرواضح است که چنین حکمی متضمن آسیب های فراوانی برای صغار خواهد بود. حال سؤال این است که آیا در پرتو قاعده لاضرر میتوان گامی در جهت حمایت بیشتر از کودکان برداشته و دامنه اجرای این حکم قانونی را محدود ساخت؟ نگارنده در این نوشتار درصدد است که با تکیه بر برخی از نظرات و قواعد فقهی و اندیشههای حقوقی پاسخ مناسبی را برای این سؤال ارائه نموده بهگونهای که مصالح صغار نیز بهتر تأمین گردد. روش: این پژوهش با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای و به روش توصیفی - تحلیلی انجام یافته است. یافتهها: خارج شدن طفل از حضانت والدين قبل از رسیدن به سن رشد، برخلاف اهداف مراقبتی و تربیتی بوده و میتواند صدمات جبرانناپذیری را در وهله اول به فرزند و سپس بر جامعه تحميل نماید. ولی متأسفانه باید اذعان نمود که در سایه تفسیر ظاهر ماده 1210 قانون مدنی، امکان خروج زودهنگام صغار از حضانت و بروز چنین صدماتی برای آنها در حال حاضر وجود دارد. پس باید تا پیش از اصلاح تقنینی، تدبیری در تفسیر و اجرای حکم قانون اندیشید تا از وقوع چنین وضعیتی در خانواده و جامعه جلوگیری گردد. نتیجهگیری: در حال حاضر باید با تکیه بر برخی از نظرات فقهی و نیز قاعده لاضرر، استمرار حضانت اطفال تا رسیدن به مرحله رشد را الزامی دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - گفتمان های حاکم بر کودکی و مطالعات کودکی: مروری بر جامعه ایرانی
مریم شعبانزمینه و هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناسایی گفتمان های مختلف در عرصه کودکی و مطالعات کودکی و همچنین کشف گفتمان غالب بر عرصه کودکی در جامعه ایران است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل اسنادی انجام شده است. یافتهها: در این پژوهش، بعد از شناسایی گفتمان های مخت أکثرزمینه و هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناسایی گفتمان های مختلف در عرصه کودکی و مطالعات کودکی و همچنین کشف گفتمان غالب بر عرصه کودکی در جامعه ایران است. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل اسنادی انجام شده است. یافتهها: در این پژوهش، بعد از شناسایی گفتمان های مختلف در عرصه کودکی از منظر متفکران و متون مطرح در حوزه کودکی، به بررسی جامعه ایران پرداخته شده است؛ نتایج نشان می دهند که در جامعه ایران از بین سه گفتمان، نیازها، حقوق و کیفیت زندگی، در عرصه ی کودکی، گفتمان حقوقی مسلط است. بنابراین گفتمان غالب کودکی در جامعه ایران معاصر، گفتمان حقوقی است. نتیجهگیری: سلطه گفتمان حقوقی بر کودکی و مطالعات کودکی در ایران، منجر به ایجاد جبرهای ساختاری و مطالبات مردمی برای حمایت حقوقی بیشتر از کودکان شده است. مهمترین وضعیت ساختاری و کنشی در گفتمان حقوق کودک در ایران، شکل گیری ساختار مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک و گسترش انجمن های حمایت از کودکان و حقوق آن ها در ایران است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - حقوق کودکان و نوجوانان بزهکار در ایران: تحلیل چهار حوزه تعیّن بخش
مریم شعبان سید محمد حسینیپژوهش حاضر، به دنبال مطالعه نحوه مواجهه چهار حوزه اصلی و مرجع در ایران و جهان با بزهکاری کودکان و نوجوانان است. در گام اول پژوهش، چهار حوزه اصلی و مرجع، شناسایی شدند که شامل قوانین و مقررات ایران، احکام دین اسلام، میثاق حقوق کودک در اسلام و کنوانسیون حقوق کودک، هستند و أکثرپژوهش حاضر، به دنبال مطالعه نحوه مواجهه چهار حوزه اصلی و مرجع در ایران و جهان با بزهکاری کودکان و نوجوانان است. در گام اول پژوهش، چهار حوزه اصلی و مرجع، شناسایی شدند که شامل قوانین و مقررات ایران، احکام دین اسلام، میثاق حقوق کودک در اسلام و کنوانسیون حقوق کودک، هستند و سپس با رویکرد کیفی و روش تحلیل اسنادی مورد تحلیل و مداقه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهند که مواجهه با کودکان و نوجوانان بزهکار، در هر چهار حوزه تقریباً یکسان است. هر چند که سه حوزه مرتبط با ایران و جهان اسلام، با محوریت شریعت اسلام بخصوص تشیع مطرح شده اند و ریشه های آنها در دین اسلام نهفته است؛ و در برابر آنها کنوانسیون حقوق کودک به عنوان یک امر بین المللی بر اساس اعلامیه حقوق بشر و باور به اومانیسم تدوین شده است؛ اما در رابطه با چگونگی مواجهه با بزهکاری کودکان و نوجوانان، بسیار نزدیک عمل می کنند و نقاط اختلاف معناداری در بین رویه های آنها نیست. هر چهار حوزه، کودک را فاقد قدرت تصمیم گیری دقیق برای عمل دانسته و بزهکاری او را در قالب یک «خطا»ی معمول در جریان رشد او می پندارند. تا حد امکان کودک باید بخشیده شده و خطای او نادیده گرفته شود؛ انجام این عمل نیز جنبه اصلاحی و بازجامعه پذیری دارد که باید در درون خانواده کودک و توسط والدین و یا سرپرستان قانونی کودک صورت پذیرد. در صورتی که بزهکاری کودک محدود نباشد، مثل صدمه به غیر، که نقض حقوق دیگران را به دنبال داشته، هر سه حوزه، تلاش برای حداقل مجازات و تعیین مجازات در راستای اصلاح و بازجامعه پذیری را تأکید می کنند. تنها نقطه ایجاد تفاوت در تعریف کودک و بازه سنی آن است که مخاطبان اجرای قواعد مربوط به مواجهه با بزهکاری کودکان و نوجوانان را متفاوت می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - رشد زبان در کودکان فارسی زبان 6 تا 7 سال
مهناز دهقان طزرجانی پروین کدیور محمدحسین عبداللهی حمیدرضا حسن آبادیهدف از این مطالعه تعیین نقش توانایی های شناختی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، محیط سوادآموزی خانه و ویژگی های جمعیت شناختی در رشد زبان کودکان فارسی زبان بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 7 سال شهر تهران بود که 105 نفر به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. مادران این کودکان به دو أکثرهدف از این مطالعه تعیین نقش توانایی های شناختی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، محیط سوادآموزی خانه و ویژگی های جمعیت شناختی در رشد زبان کودکان فارسی زبان بود. جامعه این پژوهش کلیه کودکان 6 تا 7 سال شهر تهران بود که 105 نفر به روش چندمرحله ای انتخاب شدند. مادران این کودکان به دو پرسشنامه محیط سوادآموزی خانه و جمعیت شناختی پاسخ دادند و روی کودکان، مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و آزمون رشد زبان اولیه-ویرایش سوم اجرا شد. نتایج نشان داد که همه مؤلفه های هوش کلامی با مؤلفه های رشد زبان همبستگی مثبت دارد اما در بخش غیرکلامی، تکمیل تصاویر، مازها، طرح هندسی و مکعب ها با برخی از مؤلفه-های رشد زبان همچون واژگان ربطی، واژگان شفاهی، درک دستوری و معناشناسی رابطه مثبت معناداری دارد. به علاوه بین منابع مرتبط با زبان آموزی و سوادآموزی و الگوی مثبت والدین از محیط سوادآموزی خانه با تعدادی از مؤلفه های رشد زبان (مانند واژگان تصویری، واژگان شفاهی و ربطی) رابطه مثبت معناداری وجود داشت. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس روند نشان داد که تحصیلات والدین و میزان درآمد خانواده موجب بهبود رشد زبان می-شود، اما بین کودکانی که به مهدکودک رفته اند و نرفته اند، در رشد زبان تفاوتی وجود ندارد و در این سن، رشد زبان بین دو جنس متفاوت نیست. درنتیجه، به نظر می رسد هوش کودکان فارسی زبان تا حدودی می تواند رشد زبانشان را پیش بینی کند و درآمد خانواده ها و تحصیلات والدین و همچنین، محیط سوادآموزی خانه بر رشد زبان کودکان فارسی زبان تأثیرگذار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - روابط ساختاری کودک آزاری و بد تنظیمی هیجانی با نشانه های شخصیت مرزی
طلیعه موسوی هندری مجید محمود علیلو یاسر مدنیهدف از انجام این پژوهش، تعیین روابط ساختاری کودک آزاری و بد تنظیمی هیجانی با نشانه های شخصیت مرزی بود. بدین منظور 377 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه کودک آزاری، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه شخصیت م أکثرهدف از انجام این پژوهش، تعیین روابط ساختاری کودک آزاری و بد تنظیمی هیجانی با نشانه های شخصیت مرزی بود. بدین منظور 377 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز به شیوة نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه کودک آزاری، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه شخصیت مرزی را تکمیل نمودند. داده ها با نرمافزار SMART-PLS و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان میدهد که بین کودک آزاری عاطفی با نشانه های شخصیت مرزی، کودک آزاری جنسی با نشانه های این اختلال شخصیت و طرد با نشانه های این اختلال ارتباط غیرمستقیم و معنی دار از طریق بد تنظیمی هیجانی وجود دارد. همچنین طرد به صورت مستقیم با نشانه های این اختلال مرتبط است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هیجان های غم، خشم، ترس و درد در کودکان: یک مطالعة کيفی
علیرضا زرندی شعله امیری حسین مولویاین مطالعه باهدف تدوين الگوی تحولی بر اساس تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هيجان برای غم، خشم، درد و ترس انجام شد. مطالعه کیفی و از نوع تحليل محتوای جهت دار بود. مشارکت کنندگان در این مطالعه 108 کودک 4 تا 12 ساله بودند. داده ها از طریق انجام مصاحبه فردی أکثراین مطالعه باهدف تدوين الگوی تحولی بر اساس تنوع و سرعت استقرار فرآیندها و راهبردهای نظم بخش هيجان برای غم، خشم، درد و ترس انجام شد. مطالعه کیفی و از نوع تحليل محتوای جهت دار بود. مشارکت کنندگان در این مطالعه 108 کودک 4 تا 12 ساله بودند. داده ها از طریق انجام مصاحبه فردی و مشاهده کودکان پس از خواندن سناریوهای هیجان یا تجربه یک موقعیت هیجانی واقعی گردآوری شد. نتایج بر اساس کدگذاری رفتارها، خرده راهبردها، راهبردها و فرآیندهای تنظیم هیجان برای چهار هیجان غم، ترس، خشم و درد تحلیل شد. یافته ها مؤید تأثیرپذیری نظم بخشی هیجان از افزایش سن است، لذا پدیدهای تحول وابسته است. یافته ها نشان داد خط سير تحولی فرآيندهای نظم بخشی برای هر چهار هيجان يکسان و هم شکل است. آنچه در تحول انواع هیجانها متفاوت است، سرعت استقرار و تنوع فرآيندها و راهبردهای نظم بخش بسته به نوع هيجان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - بررسي رابطه والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي
سمیه رحیمی مهرداد کلانتری محمدرضا عابدی مرتضی مدرس غرویزمينه و هدف: آسيب در رابطه والد کودک يکي از مولفه هاي اصلي در اختلالات رواني است. پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. روش بررسي: طرح پژوهش حاضر، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نار أکثرزمينه و هدف: آسيب در رابطه والد کودک يکي از مولفه هاي اصلي در اختلالات رواني است. پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. روش بررسي: طرح پژوهش حاضر، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بودند که براي طي مراحل قانوني تغييرجنسيت به اداره کل پزشکي قانوني خراسان رضوي در سال 1396-1394مراجعه داشتند. نمونه پژوهش 50 زن و 50 مرد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بود که بصورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و پس از اخذ رضايت نامه آگاهانه پرسشنامه هاي رابطه والد کودک و اختلال هويت جنسي را تکميل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماري رگرسيون چندگانه به شيوه همزمان تحليل شدند. سطح معني داري براي آزمون هاي آماري 05/0 بود. يافته ها: بر اساس نتايج تحليل رگرسيون به شيوه همزمان رابطه پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان تراجنسي نبود. اما رابطه مادر کودک توانست 21 درصد از نارضايتي جنسيتي را در زنان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي مولفه آزردگي/سردرگمي نقش بود. رابطه پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در مردان تراجنسي نبود اما رابطه مادر کودک توانست 44 درصد از واريانس نارضايتي جنسيتي را در مردان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي عاطفه مثبت و همانندسازي بود. نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر ارتباط مختل و آشفته در رابطه والد کودک مي تواند سهم بسزايي در بروز نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - نقش نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیشبینی بهزیستی روانشناختیِ مادران دارای کودک ناتوان ذهنی
زهرا بندار کاخکی بهناز شیدعنبرانی مهسا بامشگی حمیدرضا آقامحمدیان شعربافپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف بررسی نقش متغیرهای نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیشبینی ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک ناتوان ذهنی بود که در س أکثرپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف بررسی نقش متغیرهای نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک در پیشبینی ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختی مادران کودکان ناتوان ذهنی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک ناتوان ذهنی بود که در سال تحصیلی 98-97 کودکان آنها زیر نظر آموزش و پرورش ابتدایی استثنائی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند. تعداد 150 مادر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای بهزیستی روانشناختی ریف فرم 54 سؤالی (RSPWB)، پرسشنامه نظمجویی شناختی هیجان گارنفسکی (CERQ) و پرسشنامه تعامل مادر و کودک پیانتا (PCRS) را جهت تعیین سهم هر یک از متغیرهای بهزیستی روانشناختی، نظمجویی شناختی هیجان و تعامل مادر-کودک تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام استفاده شد. دادههای بهدست آمده به وسیلهی نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل گردید. طبق یافتهها، میان بهزیستی روانشناختی و راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی مثبت معنادار و بالعکس بین بهزیستی روانشناختی و راهبرد ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان همبستگی منفی معنادار وجود داشت. همچنین میان ارتباط مثبت والد- کودک و بهزیستی روانشناختی نیز همبستگی مثبت معنادار مشاهده شد. الگوی نتایج حاکی از آن است که راهبرد سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و ارتباط مثبت والد کودک دارای توان پیشبینی بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک ناتوان ذهنی میباشد. پس با مداخله و تغییر در تعامل مادر-کودک و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران دارای کودک ناتوان ذهنی، میتوان بهزیستی روانشناختی این مادران را بهبود بخشید و آن را بالا برد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر در افراد مبتلا به علایم اختلال اضطراب فراگیر
معصومه شفیعی فاطمه رضایی مسعود صادقیپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و. از پرسش نامه های آسیب های دوران أکثرپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و. از پرسش نامه های آسیب های دوران کودکی، روان رنجوری، مشکلات بین فردی، اجتناب متضاد از نگرانی، اجتناب متضاد هیجانی و اضطراب فراگیر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است. در این مدل روان رنجوری، مشکلات بین فردی، و اجتناب متضاد از نگرانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری داشتند، ولی آسیب های دوران کودکی و اجتناب متضاد هیجانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری نداشتند، همچنین مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معنی داری بین روان رنجوری و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند، و مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معنی داری بین آسیب های دوران کودکی و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند. بر اساس یافته های پژوهش علایم اختلال اضطراب فراگیر تحت تأثیر آسیب های دوران کودکی، روان رنجوری، مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - بررسي رابطة والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي
سمیه رحیمی احمدآبادی مهرداد کلانتری محمدرضا عابدی سید مرتضی مدرس غرویپژوهش حاضر با هدف تعيين رابطة والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. طرح پژوهش، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بودند که براي طي مراحل قانوني تغييرجنسيت به اداره کل پزشکي قانوني خراسان رضوي در سال 13 أکثرپژوهش حاضر با هدف تعيين رابطة والد کودک در پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي انجام شد. طرح پژوهش، توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري، كلية افراد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بودند که براي طي مراحل قانوني تغييرجنسيت به اداره کل پزشکي قانوني خراسان رضوي در سال 1396-1394مراجعه داشتند. نمونه پژوهش 50 زن و 50 مرد مبتلا به نارضايتي جنسيتي بود که به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و پس از اخذ رضايت نامه آگاهانه زمينه يابي رابطة والد کودک و پرسشنامه اختلال هويت جنسي را تکميل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماري رگرسيون چندگانه به شيوة همزمان تحليل شدند. سطح معني داري براي آزمون هاي آماري 0/05 بود. بر اساس نتايج تحليل رگرسيون به شيوة همزمان، رابطة پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در زنان تراجنسي نبود. اما رابطة مادر کودک توانست 21 درصد از نارضايتي جنسيتي را در زنان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي مؤلفه آزردگي/سردرگمي نقش بود. رابطه پدر کودک قادر به پيش بيني نارضايتي جنسيتي در مردان تراجنسي نبود اما رابطه مادر کودک توانست 44 درصد از واريانس نارضايتي جنسيتي را در مردان تراجنسي پيش بيني کند و بهترين پيش بين نارضايتي جنسيتي عاطفه مثبت و همانندسازي بود. بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر ارتباط مختل و آشفته در رابطه والد کودک مي تواند سهم بسزايي در بروز نارضايتي جنسيتي در زنان و مردان تراجنسي داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - نقش نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک در پيش بيني بهزيستي روانشناختي مادران داراي کودک ناتوان ذهني
زهرا بندار کاخکی نسرین سادات هاشمی گلستان بهناز شیدعنبرانی حمیدرضا آقامحمدیان شعربافپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف تعيين نقش متغيرهاي نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک در پيش بيني ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختي مادران کودکان ناتوان ذهني انجام شد. اين پژوهش توصيفي و از نوع مطالعات همبستگي مي باشد. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه مادران داراي کودک ناتوان ذهني بود که در سال أکثرپژوهش ﺣﺎﺿﺮ با هدف تعيين نقش متغيرهاي نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک در پيش بيني ﺑﻬﺰﻳﺴﺘﻲ روانشناختي مادران کودکان ناتوان ذهني انجام شد. اين پژوهش توصيفي و از نوع مطالعات همبستگي مي باشد. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه مادران داراي کودک ناتوان ذهني بود که در سال تحصيلي 98-97 کودکان آنها زير نظر آموزش و پرورش ابتدايي استثنائي شهر مشهد مشغول به تحصيل بودند. تعداد 150 مادر با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند و مقياس بهزيستي روانشناختي ريف فرم 54 سؤالي، پرسشنامه نظم جويي شناختي هيجان گارنفسکي و مقياس تعامل مادر و کودک پيانتا را جهت تعيين سهم هر يک از متغيرهاي بهزيستي روانشناختي، نظم جويي شناختي هيجان و تعامل مادر-کودک تکميل کردند. براي تحليل داده ها از آمار توصيفي، همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. داده هاي به دست آمده به وسيلة نرم افزار آماري spss-23 تحليل گرديد. طبق يافته ها، ميان بهزيستي روانشناختي و راهبرد سازگارانه تنظيم شناختي هيجان همبستگي مثبت معنادار و بالعکس بين بهزيستي روانشناختي و راهبرد ناسازگارانه تنظيم شناختي هيجان همبستگي منفي معنادار وجود داشت. همچنين ميان ارتباط مثبت والد-کودک و بهزيستي روانشناختي نيز همبستگي مثبت معنادار مشاهده شد. الگوي نتايج حاکي از آن است که راهبرد سازگارانه تنظيم شناختي هيجان و ارتباط مثبت والد کودک داراي توان پيشبيني بهزيستي روانشناختي مادران داراي کودک ناتوان ذهني مي باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - مدلیابی معادلات ساختاری ارتباط بین تجربه مراقبت در کودکی، حساسیت به طرد، پذیرش بیقید و شرط خود و تصور از آینده در کودکان و نوجوانان کار
نرجس قاسمی یاسر رضاپور میرصالح محمدهادی صافیکودک کار یکی از آسیبهای اجتماعی جامعه امروز است. هدف این پژوهش ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بیقید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود که به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. از بین کودکان ک أکثرکودک کار یکی از آسیبهای اجتماعی جامعه امروز است. هدف این پژوهش ارزیابی مدل ساختاری پذیرش بیقید و شرط خود، حساسیت به طرد، تصور از آینده و تجربه مراقبت در کودکی در کودکان کار بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود که به روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. از بین کودکان کار شهرهای یزد و اصفهان در سال 1399، 160 نفر به شیوه نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای پذیرش بیقید و شرط چمبرلین و هاگا، حساسیت به طرد داونی و فلدمن، انتظار از آینده مک ویرتر و تجربه مراقبت در کودکی بیفولکو، براون و هریس پاسخ دادند. یافتهها نشان داد که پذیرش بیقید و شرط بر حساسیت به طرد تأثیر منفی معنادار داشت (05/0>P). مراقبت نامناسب در دوره کودکی با تصور از آینده رابطه منفی معنادار و با حساسیت به طرد رابطه مثبت معنادار داشت. همچنین حساسیت به طرد بر تصور از آینده تأثیر منفی معنادار داشت(05/0>P). یافتهها از تأثیر مستقیم پذیرش بیقید و شرط بر تصور از آینده حمایت نکردند. با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت که با بهبود کیفیت مراقبت در کودکی و پذیرش بیقید و شرط خود و کاهش حساسیت به طرد در کودکان کار میتوان به بهبود زندگی آنان کمک کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - اثربخشی برنامۀ آموزش پذیرش و تعهد بر پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران
احمد به پژوه مسعود غلامعلی لواسانی سارا پازکیپژوهش حاضر باهدف شناسایی اثربخشی برنامۀ آموزش پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعۀ آماری این پژوهش را تمامی مادرانی تشکیل می دادند که کودکان اتیستیک آنها در سال تحصیلی أکثرپژوهش حاضر باهدف شناسایی اثربخشی برنامۀ آموزش پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران انجام شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعۀ آماری این پژوهش را تمامی مادرانی تشکیل می دادند که کودکان اتیستیک آنها در سال تحصیلی 95-1394 در مرکز اتیسم ندای عصر تهران، مشغول دریافت خدمات آموزشی و توانبخشی بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 11 تن از این مادران به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به مدت نه جلسۀ دوساعته، تحت آموزش گروهی پذیرش و تعهد قرار گرفتند. از پرسشنامۀ پذیرش و عمل (ويرايش دوم) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون آماری تی جفتی همبسته، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده حاکی از آن بود که تفاوت معناداری بین نتایج مربوط به پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری وجود داشته است. حاصل بحث نشان می دهد که آموزش پذیرش و تعهد با کاهش اجتناب تجربه ای و افزایش انعطاف پذیری روانشناختی، در بهبود پذیرش کودکان اتیستیک توسط مادران مؤثر بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - تدوین مدل اجتناب متضاد در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
معصومه شفیعی فاطمه رضایی مسعود صادقیپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از ابزارهای آسیب های دوره کو أکثرپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از ابزارهای آسیب های دوره کودکی، روان آزردگی، مشکلات بین فردی، اجتناب متضاد از نگرانی، اجتناب متضاد هیجانی و اضطراب فراگیر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است. در این مدل روان آزردگی، مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری داشتند، ولی آسیب های دوره کودکی و اجتناب متضاد هیجانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری نداشتند، همچنین مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معناداری بین روان آزردگی و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند و مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معنی داری بین آسیب های دوره کودکی و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند. بر اساس یافته های پژوهش علایم اختلال اضطراب فراگیر تحت تأثیر آسیب های دوران کودکی، روان آزردگی، مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - نقد و بررسی برخي از حکايت¬هاي بازنویسی شده عطار برای نوجوانان
دکتر سجاد نجفی بهزادی معصومه مهری زیبا علیخانیمتون عرفاني مفاهيم و پيام هاي ارزشمندي براي کودکان و نوجوانان در بر دارند. بازنويسي خلاق اين متون مي تواند کودکان و نوجوانان را با مطالب مهم عرفاني آشنا سازد. هدف اين پژوهش بررسي تطبيقي برخي از حکايات عطار نيشابوري با متن بازنويسي شده آن از مجموعه بازنويسي هاي مهدي آذ أکثرمتون عرفاني مفاهيم و پيام هاي ارزشمندي براي کودکان و نوجوانان در بر دارند. بازنويسي خلاق اين متون مي تواند کودکان و نوجوانان را با مطالب مهم عرفاني آشنا سازد. هدف اين پژوهش بررسي تطبيقي برخي از حکايات عطار نيشابوري با متن بازنويسي شده آن از مجموعه بازنويسي هاي مهدي آذريزدي براي شناخت اصول مهم يک بازنويسي خلاق است. روش پژوهش به صورت تحليل محتوا و اسنادي است. با مطالعه حکايت ها از متن اصلي و تطبيق آن ها با متن بازنويسي شده به بررسي آن ها از منظر عناصر داستان و شيوه هاي مناسب بازنويسي پرداخته شده است. نتايج نشان داد که آذريزدي با تغيير درون مايه عرفاني و تبديل آن به درون مايه اخلاقي به دنبال آشنا کردن کودکان با متون عرفاني بوده است. افزايش تعداد شخصيت ها، افزايش عنصر کشمکش و گفت وگو، گسترش فضاها و حوادث فرعي و تغيير عنوان داستان ها از مهم ترين تکنيک هايي است که آذريزدي براي بازنويسي ها در نظر داشته است. ارائه درون مايه داستان به شکل مستقيم و عدم توجه به عنصر تعليق از جمله نقاط ضعف بازنويسي هاي آذريزدي است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - عناصر بینامتنی و سیلان ذهن در آثار محمود اکبرزاده و محمدرضا شمس
مریم غفاری جاهدجریان مدرنیسم در ایران پدیدهای تازه ا.ست که مورد توجه برخی نویسندگان قرار گرفته و با الگوپذیری از ادبیات غرب، آثاری پدید آوردهاند که در مواردی موفق بودهاست. با توجه به این که مدرنیسم هنوز در ادبیات داستانی بزرگسال ایران جای خود را چنانکه باید پیدانکرده، ورود آن به اد أکثرجریان مدرنیسم در ایران پدیدهای تازه ا.ست که مورد توجه برخی نویسندگان قرار گرفته و با الگوپذیری از ادبیات غرب، آثاری پدید آوردهاند که در مواردی موفق بودهاست. با توجه به این که مدرنیسم هنوز در ادبیات داستانی بزرگسال ایران جای خود را چنانکه باید پیدانکرده، ورود آن به ادبیات کودک، به سختی میتواند مورد پذیرش قرارگیرد. از سویی، عدم توجه نویسندگان به شرایط سنّی کودک و نوجوان و گرایش به ابهام و ایجاز، درک مفهوم متن را برای این قشر غیر ممکن ساختهاست. در این پژوهش با هدف شناخت ویژگیهای مدرنیستی ادبیات کودک در دهههای اخیر و جنبههای نوآوری نویسندگان، داستانهای محمود اکبرزاده و محمدرضا شمس را از جهت کاربرد عناصر مدرن با تأکید بر بینامتنیت و سیّال ذهن بررسیکرده و به این نتیجه رسیدهایم که محمود اکبرزاده در حوزۀ داستاننویسی مدرن، دارای نوآوریهایی است و بیشترین عناصر بینامتنی در آثارش عبارت از فراداستان و فولکلور بوده و در مواردی از جریان سیّال ذهن برای روایت داستان سود جستهاست. عناصر بینامتنی محمدرضا شمس نیز بیشتر شامل باورهای عامیانه، فولکلور و اسطورههاست و از جریان سیّال ذهن به وفور استفاده نمودهاست. بنابراین، آثار وی، پیچیده تر از آثار محمود اکبر زاده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - کتابشناسی آثار هوشنگ مرادی کرمانی
فرشاد اسکندری شرفی علی بازوندهوشنگ مرادی کرمانی از جمله نویسندگان نامآشنا و صاحبسبک معاصر ایران است که در باروری و شکوفایی ادبیات نوین کودک و نوجوان کشورمان، تلاشی ستودنی و تأثیری ژرف داشته و آثار فراوان و کمنظیری برای کودکان و نوجوانان پدید آوردهاست. این نویسنده در بیشتر نوشتههای خود، به ترسی أکثرهوشنگ مرادی کرمانی از جمله نویسندگان نامآشنا و صاحبسبک معاصر ایران است که در باروری و شکوفایی ادبیات نوین کودک و نوجوان کشورمان، تلاشی ستودنی و تأثیری ژرف داشته و آثار فراوان و کمنظیری برای کودکان و نوجوانان پدید آوردهاست. این نویسنده در بیشتر نوشتههای خود، به ترسیم دنیای کودکان و نوجوانان و مسائل و مشکلات و دغدغههای مختلف آنان در زندگی پرداختهاست. در این مقاله که با روشی توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای صورت گرفته، ضمن ارائۀ زندگینامۀ مختصری از هوشنگ مرادی کرمانی، با نگاهی فراگیر آثار ارزشمند این نویسندۀ عرصۀ ادبیات کودک و نوجوان ایران، بررسی و معرفی شدهاست. دستاورد پژوهش نشان میدهد که مرادی کرمانی در طی پنج دهه نویسندگی و فعالیت ادبی خود، 8 مجموعهداستان، 10 رمان، 1 زندگینامۀ خودنوشت، 3 نمایشنامه، 3 فیلمنامه و 3 پیام ادبی آفریدهاست. بیشتر این آثار به زبانهای گوناگون همچون آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، عربی، چینی و... ترجمه و برندۀ جوایز متعدد و مختلف داخلی و بینالمللی شدهاند و نیز فیلمهای سینمایی، تلویزیونی و پویانمایی بسیاری بر اساس آنها ساختهشدهاست. آثار مرادی کرمانی از نظر تناسب با گروههای سنی مختلف کودک و نوجوان، بهترتیب مناسب گروههای سنی «د»، «هـ»، «ج» و «ب» است و حتی بزرگسالان هم میتوانند مخاطب پارهای از نوشتههای وی باشند. از میان آثار مرادی کرمانی، «قصههای مجید» به سبب پخش از رادیو و تلویزیون و انتشار چندین باره در قالب کتاب، شناختهشدهترین اثر کودک و نوجوان در ایران و «خمره»، با بیشترین بازگردانی و جایزۀ بینالمللی، معروفترین اثر ایرانی کودک و نوجوان، در جهان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
72 - کلینیکهای حقوقی؛ سازوکار مطلوب حمایت و تحقق حقوق کودک
محمود عباسی لیلا میربدحقوق کودکان همواره در معرض نقض جدی می باشد و ارائه راهکارهای تحقق حقوق کودکان باید با رعایت مصالح عالیه آنان صورت گیرد. گذشته از سازوکارهای اسناد بین المللی و قوانین داخلی، جوامع مردم نهاد با توجه به نقش سازنده خود می توانند به تحقق همه جانبه این حقوق یاری رسانند. کلینی أکثرحقوق کودکان همواره در معرض نقض جدی می باشد و ارائه راهکارهای تحقق حقوق کودکان باید با رعایت مصالح عالیه آنان صورت گیرد. گذشته از سازوکارهای اسناد بین المللی و قوانین داخلی، جوامع مردم نهاد با توجه به نقش سازنده خود می توانند به تحقق همه جانبه این حقوق یاری رسانند. کلینیک های حقوق کودک نیز در همین راستا ایجاد شده است تا بتواند به عنوان مرکزی برای آموزش و هماهنگی اقدامات و نیز مشاوره های تخصصی گام جدی بردارد. تحلیل ساختار، اهداف و عملکرد چنین مراکزی می تواند نقش هماهنگ کننده و روشنگرانه آنان را به عنوان یک ضرورت غیر قابل انکار، متجلی نماید. بررسی اهداف کلینیک ها نشان می دهد، آموزش، پژوهش، خدمات مشاوره ای و اقدامات اجرایی از اصلی ترین کارکردهای آنان است. البته این اقدامات با چالش های جدی نیز مواجه می باشد که مسائلی چون عدم تخصیص بودجه، رایگان بودن خدمات، عدم مشارکت کودکان در تصمیم گیری های مربوط به خود و... از آن جمله اند. با این حال، کلینیک های حقوق کودک می توانند از این موانع، فرصت هایی را جهت ارائه راهکارهای علمی و عملی، ایجاد نمایند. در راستای مسئله اصلی این پژوهش، یافته ها حاکی از آن است که آنچه می تواند ضامن اجرای موثر حقوق کودک باشد، همکاری واقعی نهادهای متولی با نهادهای مدنی است. مقاله حاضر به روش توصیفی– تحلیلی و با مطالعه موارد داخلی و بین المللی نگارش یافته است. نگاه چند بعدی به آسیب های حوزه کودک، ایجاد نگرش جدید وکلا و قضات به مسئله بزه دیدگی و بزهکاری کودکان و اعمال عدالت ترمیمی، آموزش و ترویج حقوق کودک به کودکان، والدین و مربیان، فرهنگ سازی ورود قوانین به بستر اجتماع و ایجاد نگرش اجتماعی نسبت به حقوق کودکان، باید در افق اقدامات کلینیک های حقوق کودک قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
73 - حمایت از کودکان در برابر خشونت در بافتار اسناد بین المللی
آرین پتفتاز آنجا که در سنین طفولیت و نوجوانی ابعاد مختلف جسمی و روانی کودک در حال شكل گیری و تكامل است، کودکی حساس ترین و تأثیرگذارترین دوره زندگی هر فردی است. از این رو حفظ و تضمین رشد و سلامت جسمی و روانی کودک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. کودکان هرگز نباید خشونت خانگی و أکثراز آنجا که در سنین طفولیت و نوجوانی ابعاد مختلف جسمی و روانی کودک در حال شكل گیری و تكامل است، کودکی حساس ترین و تأثیرگذارترین دوره زندگی هر فردی است. از این رو حفظ و تضمین رشد و سلامت جسمی و روانی کودک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. کودکان هرگز نباید خشونت خانگی و اجتماعی را تجربه کنند و این مهم در بطن دستورات اسناد بین المللی قرار دارد. حقوق بین الملل کنونی، دولتها را مکلف ساخته که از همه کودکان در مقابل تمامی اشکال خشونت حمایت کنند. خشونت علیه کودکان حد و مرزی نمیشناسد و امروزه نژاد، طبقه، مذهب و فرهنگ را در نوردیده و در همه کشورهای جهان کودکانی وجود دارند که همواره در معرض ترس و تجربه خشونت هستند. به هر ترتیب، مقاله ی حاضر تلاشی است برای نیل به پاسخی جامع به این مسئله که اهم حمایت های حقوقی اسناد بین المللی به ویژه کنوانسیون و اعلامیه در برابر مصادیق خشونت علیه کودک کدامند. بدین سان، پژوهش حاضر گام به گام به شناسایی و تبیین مهم ترین حق های بنیادین کودکان در متن احکام بین المللی می پردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
74 - یادداشت سردبیر
طوبی كرمانيفرهنگ هر جامعه بخشهاي مختلفي دارد؛ آموزش و پرورش، نهادهاي عدالتي، قانونگذاري، نهادهاي اقتصادي، امنّيتي، سياسي و ... غيره و كشور ما ايران همانند همه جوامع ديگر داراي اين بخشهاست. از نظر جامعهشناسان، جامعه همانند بدن انسان، زنده و پوياست، رشد ميكند، بيمار ميشود و نابود أکثرفرهنگ هر جامعه بخشهاي مختلفي دارد؛ آموزش و پرورش، نهادهاي عدالتي، قانونگذاري، نهادهاي اقتصادي، امنّيتي، سياسي و ... غيره و كشور ما ايران همانند همه جوامع ديگر داراي اين بخشهاست. از نظر جامعهشناسان، جامعه همانند بدن انسان، زنده و پوياست، رشد ميكند، بيمار ميشود و نابود ميشود. نهادهاي جامعه همانند اعضا و اندامهاي بدن هستند كه وظايف خود را انجام ميدهند و در غير اينصورت كل جامعه تحت تأثير اين بينظمي، قرار ميگيرد و بيمار ميشود. شاهد اين گفتار شعر معروف سعدي شيرازي است كه «بنيآدم اعضاي يك پيكرند...». متأسفانه امروزه در جامعهيي زندگي ميكنيم كه بيمار شده است و نهادهاي آن وظيفه خود را انجام نميدهند و همه اعضا و جوارح جامعه درگير اين بيماري خودايمني شده است و طبيعي است كه در اين ميان، نهاد فرهنگي و آموزش و پرورش كشور، مظلومتر از هميشه، بيشترين آسيب را ببيند. امنيت اقتصادي دستاويزي براي فشارهاي سياسي و خيانت و بيمسئوليتي برخي مسئولين و فساد در اركان اساسي جامعه شده و همه و همه دست بدست هم داده تا نهاد تعليم و تربيت، مظلومتر از هميشه، نظارهگر هرج و مرجها و نابسامانيها و كملطفيها باشد. حال در اين ميانه وظيفه ما چيست؟ ما كه ادعاي فرهنگسازي و پرورش نسلها را داريم، چه بايد بكنيم تا آسيبها به حداقل برسد و كودكان، با استحاله فرهنگي روبرو نشوند و خودباختگي نداشته باشند، مرعوب نشوند، حقايق را بفهمند و وضعيت را درك كنند و به توسعه تعليم و تربيت و تطبيق آن با شرايط موجود بپردازند؟ در ميانة اين ميدان رزم، نقش تفكر كجاست؟ و چه تأثيري در بهبود اوضاع دارد؟ فلسفه چگونه ميتواند مرهم و راه نجاتي براي جامعة بيمار و فاسد باشد و «فلسفه و كودك» به عنوان يك راه نجات، چگونه ميتواند آيندهساز شود؟ و اگر فلسفه و فلسفيدن نتواند كمكي به مردم جامعه نمايد، اصولاً به چه كار ديگري خواهد آمد؟ كاربردي كردن فلسفه در اين وضعيت خاص و بحراني جامعه چگونه است و چه نتايجي دربرخواهد داشت؟ اينها سؤالات اساسي است كه جوابهاي اساسيتر ميطلبد و شايد بتواند جرقههاي كوچكي ايجاد كند كه به تأثيرات بزرگي بينجامد. ژاپنيها ضربالمثلي دارند كه ميگويد: «تفكر، آدم را عاقل ميكند و عقل زندگي را شيرين ميكند» اما اينكه چگونه از اين نعمت بزرگ الهي بهرهمند شويم و آن را براي اصلاح وضعيت كنوني جامعه بكار ببنديم، نياز به بررسي و ارائه راهكار دارد. در هر صورت آهسته حركت كردن بسوي هدف، از حركت نكردن بهتر است. ايران و ايراني از قديمالايام به ادب، احترام، هوش، استعداد، تمدن، دوستي و صلح، ايمان و تفكر، دانش و فضل و معرفت معروف بوده است، چه شد كه سرمايههاي فرهنگي ما به تاراج رفت و بر ما اينگونه گذشت؟ و چه بايد كرد؟ اي كاش در فرايند غربي شدن جامعه همه خصلتهاي جامعة غرب را متوازن پرورش داده بوديم و دختران و پسران ايراني خودباوري و عِرق ملّي و روحيه تلاش و كوشش و اميد و ادب را از همتايان خود در جوامع ديگر، فراگرفته بودند. چــه جـويي آن ادبي كآن ادب نـدارد نام چه گويي آن سخني كان سخن ندارد جسم تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
75 - نظریههای رشدشناختی کودک در اندیشه چهار فیلسوف ایرانی (فارابي، ابنسينا، سهروردي، ملاصدرا)
نواب مقربیکار ما در مواجهه با فیلسوفان هر مکتب و نحله يی تنها این نیست که آموزه ها و اندیشه های آنان را تقریر و تشریح کنیم، بل این است که تلاش کنیم و از خودمان بپرسیم که اگر آن فیلسوفان با همان عینک معرفتی و فلسفی که بر چشم دارند به جهان ما و مسائل و دشواریهای کنونی ما مینگریست أکثرکار ما در مواجهه با فیلسوفان هر مکتب و نحله يی تنها این نیست که آموزه ها و اندیشه های آنان را تقریر و تشریح کنیم، بل این است که تلاش کنیم و از خودمان بپرسیم که اگر آن فیلسوفان با همان عینک معرفتی و فلسفی که بر چشم دارند به جهان ما و مسائل و دشواریهای کنونی ما مینگریستند، این جهان و مسائل آن چگونه بر ايشان پدیدار میشد و چه راهکارهایی را برای برون رفت از دشواریها و بنبستهای آن پیش مینهادند. ازاینرو، در نوشتار پیشرو تلاش بر این است که نظریه-های رشد شناختی کودک با اتکا به دیدگاه فوق در باب فلسفه و فیلسوفان استخراج و استنتاج شود. برای این منظور چهار فیلسوف که از استوانههایِ بنیانگذارِ فلسفة ایرانی بشمار میروند، برگزید شده و دیدگاههای آنان درباب نظریة رشد شناختی بررسی و بازکاوی شده است. پر پیداست که فیلسوفان متقدم ایراني دیدگاه ویژه يی یا اثر مستقلی درباب رشد شناختی کودک ندارند. با اینهمه، اگر بناست نظریه رشد شناختی کودک استخراج شود بیش از هر چیز بایستی به سراغ شناختشناسی برویم که در سنت فلسفه ایرانی به «نفس شناسی» موسوم است. پس از ورود برنامه «فلسفه و کودک» در ایران، بسیاری از دستاندرکاران این حوزه شتابزده به برگزاری کارگاهها و حلقه های کندوکاو در مدارس و پژوهشگاهها پرداختند و به بررسی و ارزیابیهای آماری و توصیفی در این زمینه روی آوردند، بی آنکه مبانی، اصول، زمینه ها و پیشزمینه های این برنامه را که اغلب با فرهنگ و فلسفه ایرانی ناسازوار بودند، بررسی و ارزیابی تحلیلی نقادانه و موشکافانه کنند. عدم آگاهی از مبانی و اصول نظری هم در میان موافقان برنامه «فلسفه و کودک» و هم در میان مخالفان آن آشکار و هویداست. در این نوشتار، برای نخستین بار نظریه های رشد شناختی کودک در بستر و زمینه فلسفه ایرانی و در اندیشه و چشمانداز چهار فیلسوف قَدَر و مکتب ساز ایرانیـ فارابی، ابنسینا، سهروردی و ملاصدرای شیرازیـ طرح و نقد میشوند. پی ریزی و پایگذاری هر گونه دستگاه و برنامه فلسفی نوین بدون شناخت پس زمینه ها و شالوده های پیشین و نهفته در دل هر فرهنگ و فلسفهيی امری محال و دور از منطق بنظر می آید؛ چراکه حصول هرگونه معرفت و سرانجام هر عمل حاصل از آن تنها بر پایة شناخته ها و دانسته های از پیش بوده فراهم میآيد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
76 - پرستش، تعلیم و تربیت و «فلسفه و کودک»
مسلم شجاعینیاز به پرستش و نیایش یکی از نیازهای اساسی است که در عمق روان بشر وجود دارد. انسان به اقتضای فطرت و سرشت خویش به خدا و پرستش او گرایش دارد. این گرایش پدیدهيی خارج از وجود انسان نیست، بلکه در عمق جان و ضمیر او ریشه دارد و اگر جز این بود، اساساً مفهوم خداپرستی تحقق نمییا أکثرنیاز به پرستش و نیایش یکی از نیازهای اساسی است که در عمق روان بشر وجود دارد. انسان به اقتضای فطرت و سرشت خویش به خدا و پرستش او گرایش دارد. این گرایش پدیدهيی خارج از وجود انسان نیست، بلکه در عمق جان و ضمیر او ریشه دارد و اگر جز این بود، اساساً مفهوم خداپرستی تحقق نمییافت. اسلام برای اینکه پیروانش را بسوی پرستش و اكمال در بعد روحی و معنوي حرکت دهد، دستوراتی را ارائه داده است. در تفكر اسلامي، انسان در مقام جانشين خدا، خلافت اللهي بر روي زمين عهدهدار امور است. براي كسب اين مقام، بايد از دوران خردسالي، زمينهسازيها و اقدامات لازم صورت گيرد تا كودك آمادگي پذيرش تكاليف الهي را در زمان بلوغ پيدا كند. بنابرین از همان دوران کودکی لازم است فلسفه نیایش و پرستش را به کودک تعلیم داد و او را در مسیر دستورات اسلام تربیت نمود. از اینرو نوشتار حاضر با هدف بررسی نیایش و پرستش، تعلیم و تربیت و «فلسفه و کودک» به روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی موضوع میپردازد و مباحثي چون: حقیقت پرستش و تأثیر آن بر انسان، آثار نيايش و پرستش در زندگی، انگیزة پرستش، ریشههای پرستش و فواید آن، محتواي پرستش، اهمیت تربیت و تفكر فلسفي برای كودكان و نقش تعلیم و تربیت فلسفی کودکان در توجه به نیایش و پرستش را بررسي مينمايد. نتیجه تحقیق نشان میدهد کودکان همانند هر انسانی، صاحب تفکر و اندیشهاند و علاوه بر این فطرتاً کنجکاو هستند. با جهت دادن به حس کنجکاوی کودکان میتوان آنان را اندیشمندانی خلاق بار آورد. این خلاقیت سبب رشد عقلانی کودک میشود و با این روش است که کودک، متفکر و منتقد بار میآید و سپس میآموزد با انتقاد از اندیشهيي، ذهن خود را بسمت اندیشهيي برتر که از خلاقیت کودک سرچشمه میگیرد، سوق دهد. اما عدم پرورش تفکر خلاقانه، تقلیدی بودن رفتار فرد را به همراه دارد که در اینصورت قدرت تفکر و انتقاد را از کودک سلب میكند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
77 - «فلسفه و کودک» و مهارت رفتار ارتباطی با پیروان سایر ادیان
مهدی گنجورکاربردی کردن فلسفه در زندگی روزمره، یکی از دغدغههای مهم فیلسوفان در عصر حاضر بشمار میرود و در اين راستا اقدامات گستردهيی در محافل آموزشی و پژوهشی در این زمینه صورت پذیرفته است.در این میان، تلاش واضعان «فلسفه و کودک» در راستای تلفیق و عجین ساختن فلسفه با جامعه، قابلم أکثرکاربردی کردن فلسفه در زندگی روزمره، یکی از دغدغههای مهم فیلسوفان در عصر حاضر بشمار میرود و در اين راستا اقدامات گستردهيی در محافل آموزشی و پژوهشی در این زمینه صورت پذیرفته است.در این میان، تلاش واضعان «فلسفه و کودک» در راستای تلفیق و عجین ساختن فلسفه با جامعه، قابلملاحظه و تأمل است. هرچند «فلسفه و کودک» از ابتدا گرایشی بسوی اخلاق داشته، لیکن بنظر میرسد تأثیر این برنامه آموزشی ـ تربیتی در افزایش مهارتهای رفتاری و تعامل کودکان با همنوعان خود، برغم ضرورت و اهمیت فراوان، از دید پژوهشگران و اصحاب این فن، پوشیده و مغفول مانده است. از اینرو، نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل انتقادی هندسه معرفتی «فلسفه و کودک» به تبیین نقش و تأثیر این برنامه در تقویت مهارت ارتباطی آنان با غیرهمکیشان بپردازد. استنباط و ارائه مؤلفههای تأثیرگذار در مهارتافزایی کودکان بویژه در برخورد و تعامل با پیروان سایر ادیان، از مهمترین یافتههای این پژوهش محسوب میشود که باختصار عبارتند از: تأکید بر رعایت حقوق همنوعان و احترام به عقیده مخالف، ایجاد روحیه آزاداندیشی (آزادی فکر و بیان)، تقویت هوش عاطفی ـهیجانی (EQ) کودک؛ آموزش همزیستی مسالمتآمیز با دیگران، التزام کودکان به اخلاق باور (پرهیز از تعصب؛ تحکّم و تقلید بیجا). روش پژوهش در این نوشتار، شیوه تحلیل محتوا از نوع تحلیلیـ استنتاجی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
78 - یادداشت سردبیر
زهره حسینی خامنهایدر ماههاي گذشته شاهد حوادث تلخي بوديم؛ زلزلههاي پيدرپي در غرب و جنوب كشور كه خانوادههاي بسياري را داغدار كرد و كودكان بسياري را بدون پدر و مادر گذاشت. آنچه كه مسلّم است اين است كه زلزله يك حادثه طبيعي است و در كشوري كه بر روي گسلهاي فعالي بنا شده، رويدادهايي اينچنين أکثردر ماههاي گذشته شاهد حوادث تلخي بوديم؛ زلزلههاي پيدرپي در غرب و جنوب كشور كه خانوادههاي بسياري را داغدار كرد و كودكان بسياري را بدون پدر و مادر گذاشت. آنچه كه مسلّم است اين است كه زلزله يك حادثه طبيعي است و در كشوري كه بر روي گسلهاي فعالي بنا شده، رويدادهايي اينچنين قابل مشاهده است آنچه كه در اين ميان قابل توجه است چند مسئله ميباشد: اول اينكه چون زلزله چندان قابل پيشبيني نيست، بهتر است با استحكام بناها از تخريب ساختمانها پيشگيري كنيم. دوم آنكه ساختمانهايي كه به كودكان تعلق دارد مانند مدارس و مهدهاي كودك و همينطور بيمارستانها و مراكز امدادي بطور خاصتر ضدزلزله و ضدتخريب ساخته شوند. سوم آنكه از نخبههايي كه طرحهاي جديد در زمينه ساخت بناهاي ضدزلزله دارند، حمايت مالي و اداري شود تا بعد از حوادث اينچنيني سازههاي محكم و امن همواره وجود داشته باشد. در برخي از كشورها مانند سوئيس با اينكه حتي يك زلزله، حادثه طبيعي و يا جنگ وجود نداشته، در برخي شهرها بيمارستانهاي مجهز و به روز زيرزميني وجود دارد كه درنهايت استحكام و امنيت و تكنولوژي، آماده بهرهبرداري است. فقط شعار «پيشگيري بهتر از درمان است» چارهكار نيست و بايد بدان عمل كرد. در اينگونه حوادث، وضعيت كودكان از ساير گروههاي سني حساستر و بغرنجتر است. لطافت روحي كودك باعث ميشود تا حادثه تأثير بيشتري بر روي روح و جسم او بگذارد و كمك به احياي كودكان از اهّم اقدامات پس از حوادث است. با كمك گرفتن از روانشناسان، روانكاوان و متخصصين روانشناسي كودك، كمكهاي بسياري را ميتوان به استحكام شخصيتي و رواني و حتي جسمي كودك كرد تا آرام آرام به وضعيت عادي برگردد. توجه دادن كودك به طبيعي بودن حادثه و فوايدي كه در طبيعت براي اين اتفاق ناگوار وجود دارد، مهم است. توجه دادن كودك به سرمنشأ هستي و قوانين حاكم برجهان و پرستش و اطاعت از خداوند متعال در همه حال - چه نعمت و چه نقمت- از وظايف بسيار مهم مربيان و روانشناسان در برخورد با كودكان زلزله است. از برنامه «فلسفه و كودك» ميتوان در چنين محيطهايي استفاده مطلوب كرد و با بحثهاي جذاب و هدفمند، هم تفكر كودك را ارتقا بخشيد و هم پاسخ سؤالات بسيار او را داد و هم به آرامش رواني و اعتماد بنفس كودك كمك كرد. شايد ماهها و سالها لازم باشد تا «كودكِ زلزله» آرامش روحي خود را بدست آورد و به زندگي بازگردد... مسئله ديگر، خبري است كه در سايتها و كانالهاي خبري راجع به آن صحبت شد و آن اينكه دستهايي در كار است كه آرام و موذيانه درصدد اجراي برنامه 2030 در ايران است و در مدارس و مهدكودكها وارد شده و كلاسهاي تربيت جنسي ميگذارند و يا متون درسي را دستكاري ميكنند (مانند حذف اسم ائمه در كتب درسي) و هرچه كه به ايمان و حياي كودكان ما مربوط است را ازاله ميكنند. در صورتي كه نهادهاي دولتي كاري براي مقابله با اين پديده شوم انجام نميدهند، وظيفه نهادهاي خودجوش مردمي است كه آستينها را بالازده و كاري درست و خداپسندانه صورت دهند. برنامه 2030 و آموزشهاي درون آن نياز به كارشناسي و آسيبشناسي تخصصي و عميق دارد و بدون بررسي دقيق و همه جانبه، اجرا كردن اين قبيل برنامهها، مسموم كردن ذهن كودكان معصوم است و خسارتهايي جبرانناپذير در پي خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
79 - بررسی اثربخشی و کارآیی داستانهای مثنوی(دفتر ششم) در «فلسفه و کودک»
زهرا ستارپناهی زینب برخورداریاز داستان براي اهداف گوناگونی بهره گرفته میشود. امروزه بویژه در جهت افزایش قدرت تفکر و بحث و استدلال، داستان مورد توجه است. ابزار مورد استفاده در نظام آموزشی فلسفه و کودک «داستان» است. از سوی دیگر، فرهنگ اصیل و ریشهدار و کهن پارسی، همواره با ادبیات داستانی قرین بوده أکثراز داستان براي اهداف گوناگونی بهره گرفته میشود. امروزه بویژه در جهت افزایش قدرت تفکر و بحث و استدلال، داستان مورد توجه است. ابزار مورد استفاده در نظام آموزشی فلسفه و کودک «داستان» است. از سوی دیگر، فرهنگ اصیل و ریشهدار و کهن پارسی، همواره با ادبیات داستانی قرین بوده است. یکی از بهترین منابع داستانی پارسی، مثنوی معنوي است كه داراي داستانهايی با مضامین عمیق و آموزههای سازنده زیادی است. این داستانها میتوانند در جهت رشد شناختی و عاطفی کودکان مؤثر باشند. بکارگیری داستانهای مثنوی در حلقههای کندوکاو به سبک آموزش «فلسفه و کودک»، علاوه بر ارتقاي مهارتهای بحث و پرسشگری، در جهت تربیت کودک متفکر نیز میتواند اثربخش باشد. این داستانها همچنین با داشتن محتوای برانگیزاننده و سرشار از پرسشها و چالشهای فلسفی و در برخی موارد، داشتن شخصیتهایی مشابه کودکان، کارآیی لازم را برای استفاده در آموزشهای «فلسفه و کودک» دارند. مواضع ناکارآمدی این داستانها در بسیاری از موارد قابل رفع و رجوع است. بومی بودن این داستانها مزیت دیگر آنها در بهرهگيري در آموزشهای «فلسفه و کودک» است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
80 - تأثیر برنامه درسی فلسفه برای کودکان، بر پرورش تفکر انتقادی در استفاده از فضای مجازی
مریم سلگیآموزش و پرورش یکی از مهمترین فعالیتهای بشر در تمامی جوامع میباشد. گسترش روزافزون ساختارهای اجتماعی و نیاز به تربیت و آمادهسازی افراد برای زندگی در حال رشد از یکسو و تعدد دیدگاهها ـ در خصوص نقشی که آدمیان در قرن جدید ایفا خواهند کردـ از سوی دیگر، بیش از پیش دستاندر أکثرآموزش و پرورش یکی از مهمترین فعالیتهای بشر در تمامی جوامع میباشد. گسترش روزافزون ساختارهای اجتماعی و نیاز به تربیت و آمادهسازی افراد برای زندگی در حال رشد از یکسو و تعدد دیدگاهها ـ در خصوص نقشی که آدمیان در قرن جدید ایفا خواهند کردـ از سوی دیگر، بیش از پیش دستاندرکاران نظامهای آموزشی را متوجه هدایت و سازماندهی فرایندهای آموزشی نموده است. آموزش و پرورش جدید در تلاش است تا تفکر انتقادی و روشهای صحیح استدلال و تفکر را محور برنامه درسی قرار دهد. تغییر و تحولات سریع جوامع، رشد روزافزون اطلاعات، ورود فضای مجازی به زندگی افراد و نیاز به نحوة برخورد صحیح با این تحولات، مستلزم درست اندیشیدن و پرورش قوه تخیل و قضاوت است تا فرد توانایی سازگاری و هماهنگی با این تحولات را بیابد. در این راستا در سه دهة پیش، برنامه درسی فلسفه و کودک در جهت اصلاح و تقویت نیروی فکر و اندیشه طراحی شد. این برنامه یکی از جدیدترین راهها با هدف تقویت و بهبود توانایی استدلال، داوری و قدرت تشخیص دانشآموزان میباشد. همچنين این برنامه دارای هدفهای شناختی و اجتماعی است و هدف اصلی آن آموختن چگونه اندیشیدن به کودکان میباشد. بدینمنظور در تحقیق حاضر از روش مطالعه کیفی جهت گردآوری مطالب استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در برنامه درسی فلسفه و کودک توجه گستردهيی به ابعاد مختلف ذهن فلسفی شده است. ولی با توجه به تغییرات ایجاد شده در حوزة فناوریهای اینترنتی و شبکههای مجازی و تحیر کودکان در مواجهه با این تغییرات باید کودکان هوشمند را با برنامههای درسی به نقد اطلاعاتی که روزانه از این طریق به ذهن آنها وارد میشود، هدایت کرد و مهمتر اینکه موضوع تهدیدات فضای مجازی برای گروه کودکان، عامل مهمی است تا دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش به این مهم بیشتر توجه کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
81 - بررسی مقایسهيی مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن
ميثم فلاحيهدف نوشتار حاضر، مقایسه مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن میباشد. این پژوهش با روش توصیفی ـتحلیلی و استنباطی و روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهيی و فیشبرداری صورت گرفته است. در ابتدا مؤلفههای مربوط به انسان از دیدگاه ابنسینا و لیپمن بیان میشود و سپس با مقایسه أکثرهدف نوشتار حاضر، مقایسه مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن میباشد. این پژوهش با روش توصیفی ـتحلیلی و استنباطی و روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهيی و فیشبرداری صورت گرفته است. در ابتدا مؤلفههای مربوط به انسان از دیدگاه ابنسینا و لیپمن بیان میشود و سپس با مقایسه انسانشناسی ابنسینا و متیولیپمن، نقاط اختلاف و شباهت آنها روشن میگردد. نتایج نشان میدهد که انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن دارای شباهت و تفاوتهایی است: در وجه مشابهتها انسان موجودی عقلانی، دارای اراده و اختیار، دارنده ویژگیهای حسی، زیستی و طبیعی است که با هویت فردی و اجتماعی شناخته میشود و همچنین موجودی در حال تغییر و تحول دائمی است. در وجه تفاوتها، هر کدام تفسیری متفاوت از مبدأ و مقصد انسان ارائه میدهند و سن مناسب برای شروع تفکرات فلسفی یکی از برجستهترين اختلافات انسانشناسی میان آن دو میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
82 - شيوههاي تعميق باورهاي ديني در کودکان
عاطفه سوهانيتربيتديني فرزند يك ضرورت است. كساني كه تربيت كودكان و نوجوانان خود را از وظايف خويش به حساب نميآورند و بيشتر به امور روزمره ميپردازند، بايد منتظر پيامدهاي اين بيتوجهي باشند. عمق بخشيدن به آموزههاي ديني در کودکان، آنان را از آسيبهاي اخلاقي و اجتماعي مصون ميدارد؛ چرا أکثرتربيتديني فرزند يك ضرورت است. كساني كه تربيت كودكان و نوجوانان خود را از وظايف خويش به حساب نميآورند و بيشتر به امور روزمره ميپردازند، بايد منتظر پيامدهاي اين بيتوجهي باشند. عمق بخشيدن به آموزههاي ديني در کودکان، آنان را از آسيبهاي اخلاقي و اجتماعي مصون ميدارد؛ چرا که بسياري از شرارتهاي افراد ناشي از نداشتن تربيت ديني و اخلاقي ميباشد و دروني شدن ارزشهاي ديني سبب ميگردد آنان در برابر اين انحرافات مقاومت بيشتري داشته باشند. والدين و مربيان اگر بخواهند کودکان را با معارف ديني آشنا کنند و اين امر را در آنان نهادينه سازند، بايد از سنين کودکي و نوجواني شروع کنند. در نظام تربيتي اسلامي، آغاز تعليم و تربيت با استفاده از روششناسي و بررسي شيوه هاي صحيح تربيتي جايگاه ويژه-يي دارد. درخت پرثمر تربيت آنگاه به بار مينشيند که نظريههاي تربيتي در قالب شيوههاي صحيح و درست به اجرا درآيد. روشهاي تشويق، الگوآفريني، محبتورزي، بصيرتبخشي و قصه گويي از جمله مؤثرترين روشهاي قرآني هستند که ميتوانند والدين و مربيان را در دروني کردن آموزه-هاي ديني در کودکان و نوجوانان ياري نمايند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
83 - آموزش حفاظت از محیطزیست به کودکان (با تأکید بر آموزههای دینی)
اسماعیل خارستانیشکلگيري نگرش، ارزشها، تعهد و مهارتهاي مورد نياز براي حفظ و پشتيباني محيطزيست در افراد، از سنين پايه آغاز ميشود. آموزش از مهمترین و مؤثرترین شیوههای افزایش ادراک فرد و مهارت نسبت به مسائل و مشکلات محیطزیستی است و تغییرات رفتاری مثبت و پایدار را در راستای حفظ محیطزی أکثرشکلگيري نگرش، ارزشها، تعهد و مهارتهاي مورد نياز براي حفظ و پشتيباني محيطزيست در افراد، از سنين پايه آغاز ميشود. آموزش از مهمترین و مؤثرترین شیوههای افزایش ادراک فرد و مهارت نسبت به مسائل و مشکلات محیطزیستی است و تغییرات رفتاری مثبت و پایدار را در راستای حفظ محیطزیست بدنبال دارد. اگر آموزش حفاظت از محیطزیست از ابتدا برای کودکان آغاز شود، تغییراتی را در نگرش، آگاهی و مهارتهای آنان ایجاد خواهد کرد و کودکان میتوانند بطور کاربردی در محیط پیرامون خود به حفاظت از محیطزیست پرداخته و از منابع بطور صحیح استفاده نمایند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل آموزش محیطزیست به کودکان، با تأکید بر آموزههای دینی، و بروش توصیفی ـ تحلیلی، با استفاده از فیشبرداری انجام شده است. در این تحقیق، پس از بررسی تحقیقات انجام شدة مرتبط، تعاریف و اصطلاحات متصل با پژوهش ارائه شده است. در ادامه، جایگاه محیطزیست، اهمیت حفظ محیطزیست، آموزش، بستر اصلی محیطزیست، ضرورت آموزش محیطزیست، فلسفۀ آموزش محیطزیست، اهداف آموزش محیطزیست، تأثیر محیطزیست سالم بر انسان و ضرورت آموزش کودکان برای حفاظت از محیطزیست، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مهمترین نتیجۀ بدست آمده اینست که حفاظت از محیطزیست را باید از کودکی آموزش داد چراکه آموزش در کودکی، مشارکت برای حفاظت از محیطزیست در بزرگسالی را بدنبال دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
84 - بررسی سیر آراء و اندیشههای مربوط به مفهوم کودکی در ایران باستان
مجید خاری آرانی اکبر رهنمانوشتار حاضر به بررسي آراء و انديشه هاي مربوط به مفهوم کودکي در ايران باستان ميپردازد. روش مورد استفاده در اين پژوهش، تحليل اسنادي بوده و در اين جهت كليه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و انديشههايي که مفهوم کودک در ايران باستان را بيان نموده، مورد بررسي قرار گرفته أکثرنوشتار حاضر به بررسي آراء و انديشه هاي مربوط به مفهوم کودکي در ايران باستان ميپردازد. روش مورد استفاده در اين پژوهش، تحليل اسنادي بوده و در اين جهت كليه منابع و مراجع موجود و مرتبط با آراء و انديشههايي که مفهوم کودک در ايران باستان را بيان نموده، مورد بررسي قرار گرفته است. يافته هاي پژوهشي نشان ميدهد در طي قرون و اعصار متمادي سازمان تعليم و تربيت يكسان نبوده و به فراخور زمان، فضاهاي آموزشي در دورانهاي مختلف، متفاوت بودهاند. ليكن در بخش اعظم اين مدت، خانواده، آتشكده و آموزشگاه درباري به پرورش اطفال و نوجوانان ميپرداختند كه البته در برخي قرون، دبستان و دانشگاه نيز بدان افزوده شده است. بگواهي تاريخ، ايرانيان از ديرباز براي خرد و دانش ارزش زيادي قائل بودهاند تا آنجاکه در ادعيهيي که از آن زمانها بجاي مانده است، از خداوند خواسته شده که به آنها دانش و بينش عطا فرمايد. در آموزههاي زرتشت، يکي از راههاي رسيدن به بهشت موعود، «کوشش و کمک به تعليم و تربيت نوع بشر» معرفي شده، چرا که به نيروي دانش، شر و ستم، اين دو آثار جهل، از جهان رخت برميبندد. در ايران باستان، تعليم و تربيت انقطاع نميپذيرد و از کودکي تا پيري زمان آموختن است. آموزش براي زندگي است؛ يعني علم و عمل توأم است و سراسر زندگي فرد و فعاليتهاي او را دربرميگيرد. در اين نظام تربيتي فرد نه تنها براي کسب علوم، فضايل اخلاقي و اخذ اصول فکري آموزش ميديد بلکه علوم مدني و دانش زندگي عملي را نيز فراميگرفت. هدف از آموزش و پرورش در ايران باستان اين بود که کودک را معتقد به خدا و متدين بار بياورند و او را داراي اخلاق نيکو سازند و به او پيشه و هنر بياموزند و به بهداشت تن متوجه و مأمور نمايند. به هر حال با عنايت به شواهد بر جاي مانده از دوران باستان، ميتوان اذعان داشت كه در ايران باستان عوامل اوليه تعليم و تربيت عبارتند از: طبيعت و وضع جغرافيايي كشور، آراء و عقايدي كه آرياييها با خود آورده بودند و زرتشت آنها را پيراسته و اصلاح كرده بود؛ بعبارتي نقش دين در روند آموزش و دولت و نقش ويژه آن در پرورش دادن متعلمين برجسته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
85 - تبيين و بررسي تربيت اخلاقي کودک
عاطفه سوهانيپرورش اخلاقي صحيح و مناسب، انسان را از قرار گرفتن در تنگناهاي بزرگ ميرهاند و بعنوان نيرويي براي جلوگيري از وارد شدن در تباهيها و لغزشها، به انسان کمک ميکند. بديهي است وقتي کاري در شرايطي ويژه و در زمان خود انجام ميگيرد، آثار دلخواه را بدست ميدهد. دوران کودکي نيز بهترين أکثرپرورش اخلاقي صحيح و مناسب، انسان را از قرار گرفتن در تنگناهاي بزرگ ميرهاند و بعنوان نيرويي براي جلوگيري از وارد شدن در تباهيها و لغزشها، به انسان کمک ميکند. بديهي است وقتي کاري در شرايطي ويژه و در زمان خود انجام ميگيرد، آثار دلخواه را بدست ميدهد. دوران کودکي نيز بهترين زمان براي سازندگي است. کودک براي تربيت، آمادگي کامل را دارد و هر تدبيري در تربيت او بکار گرفته شود، در دل و جانش نقش ميبندد و براحتي از ميان نميرود. اخلاق و ويژگيهاي ناشايست را که در بزرگسالي جزو شخصيت فرد شده، نميتوان به آساني تغيير داد؛ حال آنکه يک نهال کوچک را ميتوان از حالت انحراف به راستي درآورد. بنابرين، دوران کودکي، بهترين دوره سازندگي و تربيت اخلاقي است. مهمترين زمان براي تربيت اخلاقي دوران کودکي است چراكه ذهن و روان کودک هنوز کاملاً شکل نگرفته و براي هرگونه تربيت آمادگي دارد و مسئوليت اين امر حساس و مهم در مرتبه اول برعهده پدران و مادران نهاده شده است. ازاينرو نوشتار حاضر ابتدا به مسئله اخلاق بعنوان عامل اوليه در تربيت پرداخته و سپس تربيت را مورد بررسي قرار داده و بدنبال آن، چگونگي ارتباط با کودک و مراحل يادگيري و پذيرش مقررات و قوانين اخلاقي و در بُعد تربيت ديني، نکات اخلاقي و عبادي در زمينه رفتار با کودک را مورد مداقه قرار داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
86 - الگوهای حكيمانه کودک پروری ايراني ـ اسلامي
معصومه ذبیحییکی از عناصری که الگوهای کودکپروری ایرانیان را از سایر ملل، متفاوت و بلکه متعالی میسازد، حضور حکمت در اندیشه اسلامی ـ ایرانی این قوم است. حكمت، از دیر باز حلقه اتصال تعلیم و تربیت و تمدن بشری بوده است. تاریخ تمدن بشر نیز همیشه گویای این حقیقت است که ایران همواره مهد ت أکثریکی از عناصری که الگوهای کودکپروری ایرانیان را از سایر ملل، متفاوت و بلکه متعالی میسازد، حضور حکمت در اندیشه اسلامی ـ ایرانی این قوم است. حكمت، از دیر باز حلقه اتصال تعلیم و تربیت و تمدن بشری بوده است. تاریخ تمدن بشر نیز همیشه گویای این حقیقت است که ایران همواره مهد تمدن و علم و حکمت بوده و با ظهور دین مبين اسلام، رونق تازهيی یافته و ثمره خویش را به جهانیان عرضه داشته است. تعلیم و تربیت حکیمانه ایرانیان در گاهواره اسلام به بلوغ و بالندگی دست یافته و توانسته از خود الگوهایی باقی بگذارد که ملل دیگر، آنها را در انديشه حكيمانه سرمشق خویش قرار دهند؛ چنانكه اگر تعصب ملیگرای ایرانی، خود را به میان نمیانداخت، چه بسا ايشان این الگوها را به نام ملل خویش و برای تاریخ فرهنگ خود به ثبت میرساندند! در نوشتار حاضر، سعی شده به این الگوها پرداخته شود و تأثیر حکمت اسلامی ـ ایرانی در آنها بازخوانی گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
87 - تحلیلی انتقادی از سبک معنویت برای کودکان در آمریکا و مبانی کابالایی آن
زینب برخورداری سوده جعفریسبک معنویت برای کودکان ((SFK) Spirituality For Kids) بعنوان یک سبک آموزشی، توسط کارن برگ در امریکا پایهگذاری شده و بر باورها و اصول کابالایی که یکی از شاخه های عرفان یهودی است، مبتنی است. این سبک تأکید دارد که همۀ کودکان در سراسر جهان و با هر دینی، باید تجارب معنوی دا أکثرسبک معنویت برای کودکان ((SFK) Spirituality For Kids) بعنوان یک سبک آموزشی، توسط کارن برگ در امریکا پایهگذاری شده و بر باورها و اصول کابالایی که یکی از شاخه های عرفان یهودی است، مبتنی است. این سبک تأکید دارد که همۀ کودکان در سراسر جهان و با هر دینی، باید تجارب معنوی داشته باشند. بنابرین از دید بنیانگذاران آن، اینکه اکثر مخاطبان این سبک، اعلام نمایند که مسیحی یا مسلمان هستند، تأثیری بر عملکرد جنبش معنویت برای کودکان ندارد، زیرا آنها نسبت به هر مکتبی گشودگی دارند؛ بعبارت دیگر، فراتر از ادیان عمل نموده و از مبانی خود بعنوان یک گرایش و هدیۀ معنوی بحث میکنند و بر این باورند که کودکان حق دارند از گنجهای معنوی جهان بهره مند شوند. سبک معنویت برای کودکان، در حال حاضر به چند زبان ترجمه شده و در مسیر گسترش و ورود به کشورهای مختلف جهان است. بر عهدۀ پژوهشگران و متولیان این حوزه است که به بررسی این سبک پرداخته و مبانی و منابع آن را شناسایی كرده و مورد سنجش قرار دهند تا چنانچه در برهه یی از زمان، تصمیمی اتخاذ شد که حرکت مشابهی در ایران انجام شود یا حتی از طرف بنیانگذاران این سبک ـ با توجه به فعالیت بینالمللی آنها ـ اقدامی صورت گیرد، پیش از آن و بدون در نظر گرفتن اینکه آیا با اقبال روبرو خواهد شد یا نه، مبانی این سبک بررسی شده باشد. مقالۀ حاضر پژوهشی علمی و دانشگاهی است که به معرفی مبانی سبک معنویت برای کودکان و بررسی انتقادی آن میپردازد و عملی شدن یا حتی اجرایی نشدن آن در ایران، خارج از رویکرد مقاله است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
88 - سرشت ـ نشان ایرانی حکمت متعالیه و کاربرد آن در تحول بنیادین آموزش
نواب مقربیدربابحکمت متعالیه که نمودار حکمت و فلسفة ایرانی است، پژوهشگران بسیاری از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پرداخته اند. با اینهمه، این پرسش اساسی شاید کمتر محل اعتنا بوده است که «سرشتـ نشان» ویژة ایرانی ملاصدرا - که شاید واپسین فیلسوف دستگاهساز و پارادایمآفرین در تاریخ أکثردربابحکمت متعالیه که نمودار حکمت و فلسفة ایرانی است، پژوهشگران بسیاری از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پرداخته اند. با اینهمه، این پرسش اساسی شاید کمتر محل اعتنا بوده است که «سرشتـ نشان» ویژة ایرانی ملاصدرا - که شاید واپسین فیلسوف دستگاهساز و پارادایمآفرین در تاریخ فلسفة ایرانی باشدـ چیست؟ کدام ویژگی گوهری و بنیادی است که ملاصدرا را از دیگر فیلسوفان در فرهنگها و فلسفه های دیگر جدا میسازد و مشخص میکند. از سوی دیگر، پر پیداست اگر بناست حکمت متعالیه از پردة تاریخ و پوشیدگی بدر آید و بجای خاک خوردن در کتابخانه ها و تکرار مکرر در حوزه های تنگ مباحث نظری بیپایان و خالی از فایدة عملی، در زندگی روزمره و فرهنگ امروز ایرانیان کارگر بیفتد، بایستی بتواند در آموزش و پرورش جامعه، تحول بنیادین بمعنای تحول در نگرش فلسفی به آموزش، پدید آورد. در این جستار تلاش میشود نخست صفتهای مشخصه و نشانویژههاي حکمت متعالیة ملاصدرا بررسی و بازکاوی شود و سپس شیوة اطلاق آن بر آموزش و برنامه های نوین آموزشی مربوط، همچون برنامه تحولآفرین فلسفه و کودک که رهیافتی سراسر دیگرگون به آموزش و پرورش در ایران و جهان دارد، بحث و طرح شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
89 - تفکر مراقبتی در حلقۀ کندوکاو در برنامۀ آموزش «فلسفه و کودک»
لعیا رحیمزاده معصومه صمدی فهیمه انصاریانتفکر مراقبتی، مهارتی فکری، اخلاقی، عاطفی، هنجاری و مبتنی بر ارج نهادن و مشارکت فعال در اجتماع، همراه با درجاتی از دغدغه برای بسط و گسترش خیر همگانی است که در کنار دو نوع تفکر انتقادی و خلاق، مسیر رشد قدرت تحلیل فکری را هموار میسازد. تفکر قدردان، سپاسگزارانه، هنجاری، عاط أکثرتفکر مراقبتی، مهارتی فکری، اخلاقی، عاطفی، هنجاری و مبتنی بر ارج نهادن و مشارکت فعال در اجتماع، همراه با درجاتی از دغدغه برای بسط و گسترش خیر همگانی است که در کنار دو نوع تفکر انتقادی و خلاق، مسیر رشد قدرت تحلیل فکری را هموار میسازد. تفکر قدردان، سپاسگزارانه، هنجاری، عاطفی، فعال و همدلانه از جمله مؤلفههای کاربردی تفکر مراقبتی در اجتماع محسوب میشود. بسط و تغییر باور دانشآموزان نسبت به پدیدۀ مراقبت، ضرورتی انکارناپذیر و از رسالتهای حیاتی تسهیلگر برای سلامت روان و بالندگی فکری آنها در حلقههای کندوکاو است. پژوهش حاضر با هدف تعریف مفهومی تفکر مراقبتی در حلقۀ کندوکاو آموزش «فلسفه و کودک» بر اساس منابع مرتبط انجام شده است. روش پژوهش تحلیل و توصیف مبانی نظری برای تبیین مفهوم تفکر مراقبتی، کاربرد تفکر مراقبتی و روشهای بهبود این نوع تفکر در حلقۀ کندوکاو آموزش «فلسفه و کودک» است. نمونۀ تحلیلی مورد نظر، با دو پیششرط «جدید بودن» و «مبنا بودن»، از میان انواع منابع موجود دربارۀ تفکر مراقبتی، انتخاب شده و بروش کتابخانهیی گردآوری شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
90 - تبيين اصول تسهیلگر در برنامة «فلسفه و کودک» در تناظر با اندیشۀ اسلامی
ایمان دیندار اصفهانیامروزه «فلسفه و کودک»، مورد استقبال جوامع مختلف قرار گرفته است، زیرا در این روش، با محوریت پرورش تفکرِ خلاق و انتقادی، مسائل مختلفی به کودک آموزش داده میشود. در ایران نیز این برنامه بهمت بنیاد حکمت اسلامی صدرا در سال 1373 آغاز گردید و تهیه و تنظیم برنامة بومی و روایت ای أکثرامروزه «فلسفه و کودک»، مورد استقبال جوامع مختلف قرار گرفته است، زیرا در این روش، با محوریت پرورش تفکرِ خلاق و انتقادی، مسائل مختلفی به کودک آموزش داده میشود. در ایران نیز این برنامه بهمت بنیاد حکمت اسلامی صدرا در سال 1373 آغاز گردید و تهیه و تنظیم برنامة بومی و روایت ایرانی این طرح فلسفی، در دستور کار قرار گرفت. در این نوشتار، بهاجمال، برنامۀ فلسفه و کودک را در هفت رکن: 1. مربی، 2. زمانبندی، 3. محیط، 4. روش آغاز بحث، 5. اندیشهورزی، 6. روش و قالب ارائه و 7. محتوا، توضیح داده و رکن مربی را که نقش تسهیلگر دارد، بتفصیل بررسی میکنیم. از آن جایی که این برنامه بطور رسمی در غرب تدوین شده، بیشک تحت تأثیر اندیشه های غربی است و نیاز است برای بومیسازی و سازگاری آن با فرهنگ و سنت ایرانی بازنگری شود. با توجه به تأکید اسلام به تربیت فکری انسانها و همچنین با توجه به ظرفیتهای زیادی که در متونِ فرهنگِ ایرانی اسلامی از جهات مبانی، اصول، روش، محتوا و... وجود دارد، میتوان یک برنامۀ متناسب با اين فرهنگ، بومیسازی کرد. پژوهش پیش رو که بروش کتابخانه یی صورتبندی شده، نمونۀ کوچکی از ظرفیتهای موجودِ موردِ ادعاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
91 - کودک و دنیای فلسفی او
مسلم شجاعی سید سجاد ساداتی زادهمهمترین رکن آموزش، ایجاد راهکاری برای تفکر و پویایی طالبان آن است. از اینرو نیاز به علمی که تفکر و اندیشیدن بر پایۀ استدلال را بیاموزد، احساس میشود و این یعنی باز شدن راه فلسفه به آموزش در تمامی سطوح، بویژه دوران کودکی. از آنجایی که اهمیت علوم به کاربردی بودن آنهاست، ما أکثرمهمترین رکن آموزش، ایجاد راهکاری برای تفکر و پویایی طالبان آن است. از اینرو نیاز به علمی که تفکر و اندیشیدن بر پایۀ استدلال را بیاموزد، احساس میشود و این یعنی باز شدن راه فلسفه به آموزش در تمامی سطوح، بویژه دوران کودکی. از آنجایی که اهمیت علوم به کاربردی بودن آنهاست، ما در این پژوهش درصدد تبیین یک چارچوب نظری برای درک کاربردی بودن و ارتباط فلسفه با نظام آموزش و کودکان هستیم تا کارکرد و نقش فلسفه برای سامان دادن به نظام پرسشگر کودکان را دریابیم و نهایتاً به هدف مدنظر منتهی شود. در صورتی که فضا، آموزش و برخورد مناسب با کودک رعایت شود، بدلیل بروز تفکر فلسفی و بالقوه فیلسوف بودن کودک، میتوان از او یک فرد مستعد، کارآمد و خلاق در حوزههای مختلف ساخت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
92 - ضرورت «فلسفه و کودک» در ترازوی اندیشه اسلامی با تأکید بر ظرفیتهای موجود در فرهنگ اسلامی
ایمان دیندار اصفهانی مهدی منصوریبرنامۀ «فلسفه و کودک» یکی از روشهای نوینی است که امروزه در حوزة آموزش مورد استقبال و استفاده جوامع مختلف قرار گرفته است. هدف از این برنامه شکوفا نمودن تفکر انتقادی و خلاق کودکان است؛ هدفي كه مورد تأكيد دين مبين اسلام نيز هست. بر اساس مبانی و اصول تربیت اسلامی و از منظر أکثربرنامۀ «فلسفه و کودک» یکی از روشهای نوینی است که امروزه در حوزة آموزش مورد استقبال و استفاده جوامع مختلف قرار گرفته است. هدف از این برنامه شکوفا نمودن تفکر انتقادی و خلاق کودکان است؛ هدفي كه مورد تأكيد دين مبين اسلام نيز هست. بر اساس مبانی و اصول تربیت اسلامی و از منظر متون ديني، تربیت فکری باید از سن کودکی آغاز شود، يعني دقيقاً همان هدفِ برنامة «فلسفه و کودک». اين برنامة که اکنون مطرح است، از فرهنگ و اندیشة جامعة غربی رنگ پذیرفته است و بعنوان نمونه ميتوان ردّ پاي اندیشه پراگماتیسمی، کثرتگرایی و... را در آن مشاهده نمود. با توجه به اين ریشههاي فکری از يكسو، و وجود ظرفیتهای فراوان در حوزهها، مبانی، اصول، روش، محتوا و... در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، از ديگر سو، شایسته و بایسته است برنامة «فلسفه و کودک» متناسب با فرهنگ ایرانیـ اسلامی بومیسازی شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
93 - آموزش تفکرورزی به کودکان در مثنوی معنوی
فاطمه بندلی زاده زهره حسینی خامنهای احسان قیصریهدف اصلی در این پژوهش بررسی دیدگاه مولانا در آموزش تفکرورزی به کودکان است. از دیدگاه او، خاستگاه هر تفکري در بشریت، وحی الهی است و در واقع عقل انسانها با پشتوانة وحی تکمیل میشود و آدمی از ابتدای خلقت، در راه رسیدن به کمال فکری، نیازمند استادی جامع و کامل همچون خداوند می أکثرهدف اصلی در این پژوهش بررسی دیدگاه مولانا در آموزش تفکرورزی به کودکان است. از دیدگاه او، خاستگاه هر تفکري در بشریت، وحی الهی است و در واقع عقل انسانها با پشتوانة وحی تکمیل میشود و آدمی از ابتدای خلقت، در راه رسیدن به کمال فکری، نیازمند استادی جامع و کامل همچون خداوند میباشد. نگرش مولانا به کودکان نیز همینگونه است. کودکان دارای تجربههای بسیار محدود، صداقت و سرشتي پاك و بدور از نیرنگهای بزرگسالان هستند. در اشعار مولانا کودکی نماد دورانی است که آدمی به وصال معشوق دست نیافته است. در این دوره، عاشق نیاز به واسطه دارد؛ در واقع کودک نیاز به آموزش تفکرورزی دارد. مقالة حاضر با تکیه بر مثنوی معنوی، به بررسی و استخراج مؤلفههای اندیشة مولانا در اینباره پرداخته است، به این امید که بدین وسیله بتوانیم گامی در حوزة تعلیم و تربیت برداشته و شاهد بفعلیت درآمدن تواناییهای بالقوه کودکانمان باشیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
94 - سرمقاله
زهره حسینی خامنهاینامهاي به سردبير فقيدم گفتند طوبي همسر و مادري نمونه است. اين هست ولي طوبي نيست... گفتند عالِمي برجسته و حكيمي بزرگ است. اين هست ولي طوبي نيست. گفتند بانوي تراز اول انقلاب است كسي كه خستگي را خسته كرد، و نااميدي را نااميد... همه اينها هست ولي بازهم طوبي نيست. ط أکثرنامهاي به سردبير فقيدم گفتند طوبي همسر و مادري نمونه است. اين هست ولي طوبي نيست... گفتند عالِمي برجسته و حكيمي بزرگ است. اين هست ولي طوبي نيست. گفتند بانوي تراز اول انقلاب است كسي كه خستگي را خسته كرد، و نااميدي را نااميد... همه اينها هست ولي بازهم طوبي نيست. طوبي فقط طوبي است ... همانطور كه فاطمه، فاطمه است... . سلام! چه بگويم از غم جدايي و سنّت الهي كه گريزي از آن نيست عزيزان را از هم جدا ميكند و سعادت ديدار خوبان را از ما ميگيرد. چه زماني شما را ديدم؟ فكر ميكنم سال 58 بود در منزل آقا كه همساية خواهر شما بودند. بله، اين اولين بار بود كه با صورت نوراني و چهرة خندان و شاداب و مهربان شما آشنا شدم. بعد از آن، گهگاه در روضهها و ميهمانيها ملاقاتتان كردم؛ آنقدر مهربان و متواضع و گرم با من نوجوان برخورد ميكرديد كه مهرتان از همان روزها به دلم نشست. سالها بعد در بنياد حكمت اسلامي صدرا و همايشهاي بزرگداشت ملاصدرا ملاقاتتان كردم؛ خانم دكتر طوبي كرماني بوديد، سخنراني توانمند و ميهمان والا مقام دورهميهاي عالمانه... ارتباط عميق و معنوي شما با پدرم باعث شد مهر و محبتتان در دلم عميقتر شود و الگوي باارزشي شويد براي يك جوان تازهكار! با شروع به كار نشرية فلسفه و كودك با تمام مشغلهيي كه داشتيد به كمك ما آمديد، دست ما را در دست فشرديد و خالصانه راهنمايي كرديد و مقام سردبيري نشريه را پذيرفتيد. در بنياد صدرا جلساتي داشتيم و گهگاه زماني كه در سازمان ارتباطات مشغول به كار بوديد به ما هم سري ميزديد و استفاده ميكرديم از ديدارتان. خانم دكتر عزيزم! بناگاه خبر بيماريتان را شنيدم و همه را خبر كردم شايد كمكي باشد... دعا كردم و دعا كردم. اگر خاطرتان باشد تماس گرفتم، بيمارستان بوديد، حرفها زديد و زديم... نااميدانه خداحافظي ميكرديد! از رفتن ميگفتيد و اينكه كاري نكردهام و دست خالي ميروم... و من از ماندنها ميگفتم و اينكه همة عمر شما در خدمت به اسلام گذشته است و به اينكه به نسل جديد اعتماد كنيد و اميدوار باشيد كه همه چيز درست خواهد شد... نااميدانه گفتيد وضع دانشگاهها مناسب نيست! گريه كرديد و گريه كردم! خواستم شما را ببينم ولي نگذاشتيد، اي كاش دستان گرم و مهربانتان را ميگرفتم و آخرين جرقههاي حيات طيبه شما را درك ميكردم... خانم دكترم! هرگز گمان نميكردم به اين زودي ما را ترك كنيد، شما گنجينهيي بوديد كه هنوز استخراج نشده بود. دوستداران و ياران از شما زياد گفتند و نوشتند... بانوي تراز اول انقلاب اسلامي، پر توان، متواضع، خوشرو و خوشبيان، با نشاط، متعهد، وظيفهشناس، بانوي فاضله و طاهره، آيينه تمامنماي زن شيعة مسلمان، مجاهد بزرگ با اخلاق، شكرگزار، قدرشناس و صاحب ذوق علمي و بمعناي واقعي، حكيم؛ بانويي كه خستگي را خسته كرد و نااميدي را نااميد... بانوي حقگو، ولايتمدار، مادر و همسري نمونه، معلمي توانا كه فلسفه را با طعم «عشق به ولايت» به شاگردانش ميآموخت... . خانم دكتر عزيز من! همه، اينها را گفتند و بحق كه درست گفتند اما بنظر من روح آسماني شما فراتر از درك ما زمينيها بود، شما متعلق به آيندگان هستيد؛ سالها بايد بگذرد تا مردم شما را بشناسند، شما صاحب مكتبي هستيد كه در آن زنان نمونة تربيت شدة انقلاب اسلامي با افتخار جلوه كردند... . شما شاگرداني تربيت كردهايد كه اين مكتب را با افتخار توسعه ميدهند. شاگردان اين مدرسه زناني هستند كه «شهيد حججيها» را پرورش ميدهند و در فتنههاي زمانه، از صراط حق حمايت ميكنند... در مكتب شما «انجام تكليف الهي» حرف اول را ميزند، شما جايگاه زن را اينگونه معنا كرديد: چه كسي نميداند كه در ايران باستان زن يعني فروغ و روشنايي و درخشندگي. چه كسي نميداند در ايران باستان، زن يعني پارسايي و راستي... چه كسي نميداند كه در اسلام زن بعنوان ريشه ناميده ميشود... چه كسي نميداند كه در فلسفة اسلامي، زن، وجود نخستين تكويني انساني و حيات است در جهان مُلك و ماده... (همايش جايگاه زن در تمدن ايران و اسلام). جايگاه زن را معنا كرديد و خود اسوة زن مسلمان بوديد و هستيد. واقعاً كه كلام امام صادق عليهالسلام كه فرمودند: «كونوا علي زينا...» را بعمل درآورديد. سردبير من! خانم دكتر عزيز! جاي شما بسيار خالي است ولي قلب ما گرماگرم است از مهر و محبت شما و رهنمودهايتان را مانند جان، شيرين ميداريم و انشاءالله بعمل درخواهيم آورد. مكتب شما باقي است. به اميد ديدار در ديار باقي... تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
95 - بررسی بکارگیری مفاهیم فلسفی در داستانهای کودکان (مطالعة موردی مجموعه داستانهای ناکجا¬آباد برای کودکان)
زهرا ستارپناهی زینب برخورداریادبیات داستانی در میان انواع ادبی از جایگاهي ویژه برخوردار است و در میان انواع ادبیات داستانی ادبیات کودک بدليل نقش آن در رشد و پرورش پایه های تفکر، اهميتي بسيار دارد. شیخ اشراق، در مقام فیلسوف بزرگ ایرانی و مسلمان که پایهگذار مکتب فلسفی اشراق است، برای بیان اندیشه ه أکثرادبیات داستانی در میان انواع ادبی از جایگاهي ویژه برخوردار است و در میان انواع ادبیات داستانی ادبیات کودک بدليل نقش آن در رشد و پرورش پایه های تفکر، اهميتي بسيار دارد. شیخ اشراق، در مقام فیلسوف بزرگ ایرانی و مسلمان که پایهگذار مکتب فلسفی اشراق است، برای بیان اندیشه های فلسفی و عرفانی خود از ادبیات داستانی بهره گرفته است. ساده سازی و تبدیل این مفاهیم متناسب با بیان کودکان، راهی برای ورود و آشنایی با اندیشه های ناب این فیلسوف است. داشتن مفاهیم فلسفی قابل بحث و مفهوم برای کودکان، قابلیت چالش و گفتگوی جمعی، داشتن محتوای برانگیزاننده و داشتن شخصیتهایی مشابه کودکان که در تجربه زیسته کودک بتوانند شریک شوند، از ويژگيهای داستانهای مناسب برای طرح در «فلسفه و کودک» است. نشر ثالث در سال 2019ـ2018 و به سفارش سازمان یونسکو در ایران، شش جلد مجموعه داستانی با نام ناکجاآباد و با الهام از اندیشه های سهروردی منتشر کرده است. در پژوهش حاضر بصورت مورد کاوی، این -مجموعه داستانها، از جهت بکارگیری مفاهیم فلسفی در آنها بررسی شده است. چیستی مفاهیم فلسفی موجود در این داستانها و همچنین تحليل مؤلفه های کارآمدی داستانهای فکری در این مجموعه، نشان ميدهد که این داستانها برای مباحث فلسفی در حلقه های کندوکاو فکری قابل استفاده هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
96 - بررسی ابعاد نقش تربیتی خانواده در دوران بحران (ویروس كويد ۱۹)
شیرین محمدیپناهخانواده، محیط طبیعی کودک محسوب میشود و در رشد وی بسیار تأثيرگذار است اما ساختار درونی خانوادهها با توجه به شرایط اقلیمی، آداب و رسوم، فرهنگ و محیط اجتماعی با یکدیگر بسیار متفاوتند و این درحالی است که بروز پدیدههای گوناگون ـ از جمله شیوع بیماری کروناـ بدلیل تغییرات أکثرخانواده، محیط طبیعی کودک محسوب میشود و در رشد وی بسیار تأثيرگذار است اما ساختار درونی خانوادهها با توجه به شرایط اقلیمی، آداب و رسوم، فرهنگ و محیط اجتماعی با یکدیگر بسیار متفاوتند و این درحالی است که بروز پدیدههای گوناگون ـ از جمله شیوع بیماری کروناـ بدلیل تغییرات ایجاد شده در سبک زندگی عموم مردم، نقش تربیتی خانوادهها در مواجهه با چگونگی و نوع برخورد با کودکان را پررنگتر ساخته و پیامدهای روانشناختی و فیزیولوژیکی متفاوتی را بدنبال داشته است. طبق بررسیهای انجام شده بیماری كويد 19 تأثيراتی فراتر از امر پزشکی، بهداشتی و حتی اقتصادی برجا گذاشته و زندگی روزمرة مردم و روابط خانوادگيـ اجتماعی و فعاليتهای عمومی، روحی، عاطفی، تربیتی و مذهبی آنان را تحت تأثير قرار داده است، بهمین دلیل هدف نوشتار حاضر تبیین چرایی ضرورت توجه به نقش تربیتی خانوادهها و تأثير آن بر درک مفاهیم کاربردی در ایام کرونا و یادگیری متفاوت کودکان در این دوران است. نوع پژوهش كاربردي و روش آن توصیفی ـ تحلیلی است که با مطالعة منابع کتابخانهيي و تمرکز بر ادبیات نظری ـ پژوهشی، به بررسی نقش تربیتی خانواده در دوران بحران (کرونا) پرداخته است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
97 - تأثیر کرونا و قرنطینه بر افزایش کودکآزاری و راهکارهای حقوقی مقابله با آن
محمدجواد عبداللهیپدیدة کودکآزاری در تمام کشورها معضلي اجتماعی شناخته ميشود که ميتواند ناشی از اقدامات نادرست والدین یا سایر افراد جامعه باشد. با شیوع ویروس کرونا و قرنطينة وسيع در جوامع مختلف، تمام ابعاد زندگی انسان تحت تأثیر قرار گرفت. یکی از آثار این همهگيري و محدودیتهایی که بهمراه أکثرپدیدة کودکآزاری در تمام کشورها معضلي اجتماعی شناخته ميشود که ميتواند ناشی از اقدامات نادرست والدین یا سایر افراد جامعه باشد. با شیوع ویروس کرونا و قرنطينة وسيع در جوامع مختلف، تمام ابعاد زندگی انسان تحت تأثیر قرار گرفت. یکی از آثار این همهگيري و محدودیتهایی که بهمراه داشته، افزایش کودکآزاری و خشونت نسبت به کودکان است و قرنطینه شدن کودکان بمدت طولانی در خانه آنها را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است. در این نوشتار، سعی شده است با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهيي، نخست به بررسی تأثیر ویروس کرونا بر افزایش آزار و اذیت کودکان پرداخته شود و پس از آن، با رویکرد فلسفی، ظرفیت قوانین و راهکارهایی كه در راستاي حمایت حقوق آنها وجود دارد، مورد بررسي قرار گيرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
98 - تأملی بر مبانی رهیافت ارتقاي ادراک کودکان از محیط زیست با بهرهگیری از هنر محیطی
فائزهالسادات حسنی حلمامروزهرهیافتی جدید و راهبردی برای آموزش مفاهیم و بایستههای محیط زیست به کودکان در حال شکلگیری است که بر پایة هنر محیطی استوار است. هدف از این رهیافت تبدیل بحران زیستی به یک گفتمان اندیشهورزانه در راستاي بهبود درک عمیق و مهارتهای تفکر، هوشیار کردن و تقویت حواس، پرورش أکثرامروزهرهیافتی جدید و راهبردی برای آموزش مفاهیم و بایستههای محیط زیست به کودکان در حال شکلگیری است که بر پایة هنر محیطی استوار است. هدف از این رهیافت تبدیل بحران زیستی به یک گفتمان اندیشهورزانه در راستاي بهبود درک عمیق و مهارتهای تفکر، هوشیار کردن و تقویت حواس، پرورش احساسات و ایجاد نگرشي تازه و متفاوت نسبت به رابطة انسان با محیط زیست بواسطة هنر با موضوعیت محیط زیست است. پژوهش حاضر به بررسی مبانی راهکارهای ارائه شده دربارة رهیافتی میپردازد که بکار بستن آن در هنر محیطی میتواند موجب ارتقاي ادراک و فهم کودکان از محیط زیست شود. بر همين اساس، در این نوشتار که به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است، جایگاه آفرینشهای هنری و کاوشگری هنری در بستر طبیعت، بمنظور بهبود تفکر و گفتگوی اندیشهورزانه در مورد محیط زیست به کودکان، ارزيابي میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هنر محیطی با ماهیت ارتباط سهل و آسان با مخاطب و قابلیت دوسویه، عینی، تجربی، تأملی، تعاملی با محیط زیست، میتواند در مقام روش، محرک و واسطه در مسیر اندیشهورزی کودکان برای تعامل مسالمتآمیز با محیط زیست و تربیت شهروندانی متفکر و متعهد، بکار گرفته شود. ویژگی برجستة این رهیافت، ابتناء آن بر روشهای بصری، نمادین و مفهومی در هنر محیطی، در برابر روشهای صرفاً علمی در برخی از رهیافتهای رایج است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
99 - هیجانهای معرفتی در طی فعالیتهای حل مسأله ریاضی در میان کودکان با ناتوانی یادگیری در ریاضی
آزاده پوررزاق حمیدرضا حسن آبادی مهدی عربزادههدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر سطح دشواری سوال ریاضی بر روی هیجانات معرفتی (سردرگمی، تعجب، کنجکاوی، لذت، اضطراب، ناامیدی و بی حوصلگی) و مقایسه آن در بین کودکان دختر و پسر پایه پنجم، و ششم با ناتوانی ریاضی (MLD) در مقابل کودکان بدون ناتوانی در طی فعالیت حل مسئله ریاضی بود أکثرهدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر سطح دشواری سوال ریاضی بر روی هیجانات معرفتی (سردرگمی، تعجب، کنجکاوی، لذت، اضطراب، ناامیدی و بی حوصلگی) و مقایسه آن در بین کودکان دختر و پسر پایه پنجم، و ششم با ناتوانی ریاضی (MLD) در مقابل کودکان بدون ناتوانی در طی فعالیت حل مسئله ریاضی بود. روش پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کليه دانش آموزان دختر و پسر مدارس مقاطع ابتدایی و مراکز اختلالات شهر شيراز که با توجه به هدف پژوهش ۱۵ نفر دانش آموز دارای ناتوانی ریاضی (۵ دختر و ۱۰ پسر) و ۱۵ نفر دانش آموز قوی (۸ دختر و ۹ پسر) انتخاب شدند. روش آماری این پژوهش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس چند متغیری بود. نتایج نشان داد که دشواری سوالات هیجان های اضطراب، ناامیدی، بی حوصلگی را در گروه ناتوانی یادگیری نسبت به گروه قوی افزایش داده است. هیجان تعجب با افزایش دشواری سوال در این کودکان افزایش یافته است اما در هیجان کنجکاوی و لذت بین این دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. این یافته ها در مجموع نشان می دهد که دشواری سوالات نقش بسزایی دارد، اما آنچه که از یافته های این پژوهش قابل توجه است نقش پررنگی است که علاوه بر دشواری، ناتوانی ریاضی در شدت بروز این هیجانات از خود نشان داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
100 - حق بر آموزش کودکان توان خواه ذهنی از منظر اسناد بین المللی حقوق بشر و حقوق ایران
هدی سادات پرن محمد علی پورمتقیحق بر آموزش، به عنوان یک حق بشری، از مهم رین حقوق مصرح در اسناد بین المللی و داخلی برای همه انسان ها می باشد و در اسناد بینالمللی هم چون اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین داخلی ایران مانند قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته است. از حساس ترین طیف های برخوردار از حق بر آموز أکثرحق بر آموزش، به عنوان یک حق بشری، از مهم رین حقوق مصرح در اسناد بین المللی و داخلی برای همه انسان ها می باشد و در اسناد بینالمللی هم چون اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین داخلی ایران مانند قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته است. از حساس ترین طیف های برخوردار از حق بر آموزش، کودکان توان خواه ذهنی هستند که زمینه ها و دلایل مختلفی ممکن است آنان را در رسیدن به حق خود با موانعی مواجه نماید. مسلم است که کم توانی نباید مانع برخورداری کودکان از این حق مهم بشری گردد؛ اما متاسفانه در عمل ما شاهد چالش ها و مشکلاتی در حوزه بین المللی و داخلی در ایران که مانع تحصیل و آموزش به موقع و مناسب کودکان توان خواه ذهنی می باشند، هستیم. از مهمترین مشکلات در این رابطه، خلأ قانونی و به تبع آن کاستی ها و نواقص اجرایی در نظام داخلی برای حمایت و تأمین همه جانبه حق بر آموزش در مورد کودکان توان خواه ذهنی است. در این رابطه لازم است، قانون گذار با توجه به وضعیت خاص کودکان توان خواه ذهنی، به این موضوع توجه ویژه ای مبذول دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
101 - نقش خانواده در تحول و شکلگیری هویت در کودکان
زهرا تقیزاده قوام کبری احمدوند زهره احمدییکی از موضوعهای پایه يی دنیای مدرن، مسئلة هویت است که این نوشتار به بررسی آن در کودکان پرداخته است. کودکان یکی از تأثیرپذیرترین و آسیبپذیرترین اقشار جامعه بحساب می آیند. خانواده نخستین بستری است که انسان در آن به جستجو و فهم خویشتن میپردازد و بخشی از هویت انتسابی خود ر أکثریکی از موضوعهای پایه يی دنیای مدرن، مسئلة هویت است که این نوشتار به بررسی آن در کودکان پرداخته است. کودکان یکی از تأثیرپذیرترین و آسیبپذیرترین اقشار جامعه بحساب می آیند. خانواده نخستین بستری است که انسان در آن به جستجو و فهم خویشتن میپردازد و بخشی از هویت انتسابی خود را دریافته و بدنبال کسب هویتهای اکتسابی، با افراد خانواده ـ بعنوان نخستین تلاشهای لازم در فرایند هویتیابی ـ تعامل میکند و رشد می یابد. بر همين اساس، يكي از تأثیرگذارترین عوامل در فرایند هویتیابی فرد، خانواده است. این مقاله به بررسی تعدادی از مهمترین مسائل و چالشهای نهاد خانواده که تأثیر بسزایی بر فرایند هویتیابی کودکان دارند، میپردازد. در ادامه به بررسی ابعاد تأثیرگذار خانواده بر فرایند هویتیابی کودکان همچون سطوح متفاوت انسجام و انعطافپذیری خانواده، اشتغال مادر خانواده، اشتغال کودکان و در واقع استثمار آنها در سنین پایین، سبک فرزندپروری خانواده و همچنین تغییرات کمّی در چارچوب خانواده ـ همچون فقدان یکی از والدین یا هر دو و تعداد کودکان ـ ميپردازيم كه رابطهيي معنادار با فرایند شکلگیری و تحول هویت در کودکان دارد و بخشی از عوامل متعدد و پیچیدهيی که هویتیابی در کودکان را دچار تحول میکند، برای ما روشن میسازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
102 - تبیین فلسفی راهبردهای تدریس خلاق درس علوم تجربی دبستان با تأکید بر برنامة «فلسفه و کودک»
فاطمه بندلی زادهدوران کودکی و نوجوانی دورهيي مهم برای رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی کودکان و نوجوانان است؛ از سویی، تفكر پايه و بنيان حيات انسان را تشكيل ميدهد و آنچه انسان در طول قرنهاي متمادي بوجود آورده حاصل قدرت فكري اوست و عاملي كه در تداوم و رشد انسان نقشي تعيينكننده دارد، قدرت أکثردوران کودکی و نوجوانی دورهيي مهم برای رشد اجتماعی، عاطفی و شناختی کودکان و نوجوانان است؛ از سویی، تفكر پايه و بنيان حيات انسان را تشكيل ميدهد و آنچه انسان در طول قرنهاي متمادي بوجود آورده حاصل قدرت فكري اوست و عاملي كه در تداوم و رشد انسان نقشي تعيينكننده دارد، قدرت تفكر انسان است. بنابرين تمام موفقيتها و پيشرفتهاي انسان، نتیجة تفكر خلاق وي است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر تبیین فلسفی راهبردهای پرورش تفکر خلاق، بویژه در درس علوم تجربی دورة ابتدایی، با تأکید بر برنامة «فلسفه و کودک» است که روشهای تدریس خلاقانه را در این حوزه میطلبد. روش این پژوهش، تحلیلی ـتوصیفی و روش گردآوری دادهها، کتابخانهيی است؛ ابتدا از منابع مدون ـ شامل قوانین، کتابها، رسالهها و مقالات داخلی و خارجی ـ استفاده شده و پس از گردآوری مطالب، به تجزیه و تحلیل دادهها پرداختهایم. یافتههای مقاله گویای اینست که موضوع تفکر خلاق در درس علوم تجربی اهمیت بسياري دارد. آموزش سنتی درس زیستشناسی، علاوه بر عدم رشد تفکر انتقادی در دانشآموزان، موجب ایجاد شکاف عمیق بین برنامۀ درسی قصدشده و اجراشده گردیده است؛ بنابرین تحول در روشهای تدریس این درس با استفاده از برنامۀ «فلسفه و کودک» از یکسو، و رويكرد فلسفی معلمان به علوم تجربی از سوی دیگر، راهگشاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
103 - تبیین حقوق کودک در دوره بحران و قرنطینه
سینا ترکاشوندانسان برای زندگی اجتماعی خویش نیازمند امنیت جسمی، روحی، اقتصادی و... است. کودکان نیز که پایه و اساس رشد جسمی، عقلی و اجتماعی آنان، از همان سالهای نخست زندگی آغاز ميشود، با توجه به وضعیت خاصشان بلحاظ جسمی و روحی، نیاز به حمایتها و مراقبتهای ویژه دارند. این اقدامات باید أکثرانسان برای زندگی اجتماعی خویش نیازمند امنیت جسمی، روحی، اقتصادی و... است. کودکان نیز که پایه و اساس رشد جسمی، عقلی و اجتماعی آنان، از همان سالهای نخست زندگی آغاز ميشود، با توجه به وضعیت خاصشان بلحاظ جسمی و روحی، نیاز به حمایتها و مراقبتهای ویژه دارند. این اقدامات باید مفهوم و قالبي متناسب یافته و با توجه به ناتوانی کودکان برای استیفای مستقیم حقوق خود، جنبههای حمایتی وسیعی پیدا کنند؛ بگونهيی که بزرگسالان، الزام ناشی از حمایت آنها را کاملاً احساس کنند. در همين راستا هدف پژوهش حاضر تبیین حقوق کودک در دورة بحران و قرنطینه میباشد. توجه به حقوق کودک، فقط بحث جوامع امروزی نیست بلکه دین مبین اسلام نيز به حقوق کودک توجه داشته است. احترام و تکریم کودک، پرهیز از خشونت و بدرفتاری با کودکان، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض از جمله آموزههای اسلام در این حوزه هستند. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است، بدین صورت که ابتدا به تبیین حقوق کودک بصورت عام پرداخته، سپس به تحلیل حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه میپردازد. یافتههای پژوهش بیانگر آنست که در دورة بحران و قرنطینه، حق بازی کردن کودکان و جنب و جوش از آنها سلب میشود، همچنین کودکآزاری توسط بزرگسالان شیوع پیدا میکند و حقوق اخلاقی و تربیتی کودکان نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان در شرایط بحران و قرنطینه توانایی کمتری نسبت به بزرگسالان برای دستیابی به حقوقشان دارند، زيرا حقوقشان اغلب توسط بزرگسالان پایمال میشود و در مراجعه مستقل به مراجع قانونی برای تظلم و دادخواهی نيز کاملاً وابسته به بزرگسالان هستند. تبیین حقوق کودک در شرایط بحران و قرنطینه مبیّن نیازمندیهای اساسی و بنیادین کودکان و نیز تکالیف خانواده، جامعه و دولت در رفع نیازهای آنان بوده و متضمن تدابیر اجرایی در حمایت از کودکان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
104 - اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر بهبود نشخوار فکری کودکان مبتلا به سوء استفاده جنسی: پژوهش مورد منفرد با پیگیری یک و دو ساله
سپیده قاضی زاده علی مشهدی زهرا طبیبی عاطفه سلطانی فرمقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر بهبود نشخوار فکری کودکان مبتلا به سوء استفاده جنسی بود. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد A-B-Aبا طرح خط پایه چندگانه و با پیگیری یک و دو ساله بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان أکثرمقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر بهبود نشخوار فکری کودکان مبتلا به سوء استفاده جنسی بود. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی از نوع مورد منفرد A-B-Aبا طرح خط پایه چندگانه و با پیگیری یک و دو ساله بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان مبتلا به سوءاستفاده جنسی 9 تا 12 سال مشهد بودند که به مراکز معاینات بالینی پزشکی قانونی در سال 1395 مراجعه کردند و بهصورت نمونهگیری هدفمند دو نفر انتخاب شدند. شرکتکنندگان پژوهش در موقعیتهای خط پایه، جلسات 4-8-12-16 مداخله و یک و دو سال بعد از مداخله، به پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان-فرم کودک (CERQ-K) پاسخ دادند. درمان بهصورت انفرادی در 16 جلسه اجرا شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل دیداری نمودار، درصد بهبودی و درصد دادههای غیر همپوش (PND) انجام شد. یافتهها: نتایج نشان داد درمان شناختي رفتاري متمرکز بر تروما به طور معناداري منجر به بهبودی نشخوار فکری مراجعین، هم در پایان درمان و هم در پیگیری یک و دو ساله شده است. نتیجهگیری: بنابراین میتوان بیان کرد که این درمان در بهبود نشخوار فکری در کودکان مبتلا به سوء استفاده جنسی مؤثر است و به نظر می رسد میتوان از این درمان در جهت بهبود کودکان آسیب دیده از سوء استفاده جنسی استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
105 - مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیشدبستانی ایرانی
محسن دادجو شهریار غریب زاده مهتا واجدی مجرد الهه سبحانیهدف مطالعه حاضر، بررسی مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیشدبستانی ایرانی جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام بوده است. نمونه موردمطالعه، 433 کودک سالم ایرانی (دختر=47.8 درصد) از پنج شهر شامل تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز و در گستره 48 تا 78 ماهگی بود. جهت سنجش هوش أکثرهدف مطالعه حاضر، بررسی مسیرهای تحولی هوش شناختی در کودکان پیشدبستانی ایرانی جهت پیشگیری یا مداخله زودهنگام بوده است. نمونه موردمطالعه، 433 کودک سالم ایرانی (دختر=47.8 درصد) از پنج شهر شامل تهران، بندرعباس، مشهد، زرند و تبریز و در گستره 48 تا 78 ماهگی بود. جهت سنجش هوش شناختی، از نسخه سوم فارسی مقیاس هوش اولیه پیشدبستانی وکسلر استفاده شد. از 42 مورد همبستگی موجود ، 22 مورد همبستگی پیرسون مثبت متوسط (.3<r<.7) مشاهدهشد که بیانگر همبستگی درونی بالای مؤلفههای شناختی هست. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در پسران و دختران وجود ندارد. نتایج آزمون کروسکال-والیس نشان داد که تغییرات معناداری بین مسیر تحولی هوش کلامی، هوش عملی و هوش کلی در دسته های سنی ششماهه وجود دارد که با آزمون تعقیبی گیمز-هاول این تغییرات بهطور دقیق تر بررسی شد. افزایش معنادار (p<.01) هوش شناختی در 48 تا 78 ماهگی، نشان میدهد که این سن، یکی از دورههای حیاتی مرتبط با تحول توانایی شناختی است. مسیرهای تحولی هوش شناختی یافته شده در پژوهش حاضر، میتواند به برنامهریزان و متخصصین کمک کند تا برنامه ریزی سودمندتری جهت اوایل کودکی داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
106 - سیر تحولات دادرسی دادگاه اطفال در حقوق کیفری ایران
اسماعیل کشکولیان مسعود حیدریزمینه و هدف: دادرسی عادلانه یکی از مهمترین مباحثی است که در مورد اطفال بزهکار همواره مورد توجه قانونگذار بوده است، لذا در این راستا همواره دچار تحولات متعددی شده است که بررسی سیر این تحولات میتواند مقنن را در پیشبرد اهداف متعالی حقوق کودکان یاری رساند. هدف از ارائه ا أکثرزمینه و هدف: دادرسی عادلانه یکی از مهمترین مباحثی است که در مورد اطفال بزهکار همواره مورد توجه قانونگذار بوده است، لذا در این راستا همواره دچار تحولات متعددی شده است که بررسی سیر این تحولات میتواند مقنن را در پیشبرد اهداف متعالی حقوق کودکان یاری رساند. هدف از ارائه این پژوهش شناخت و تبیین تحولات تقنینی و قضایی است که در طول سالهای متعدد در حوزه دادرسی اطفال صورت پذیرفته و آن را به یک دادرسی منصفانه نزدیک کرده است. روش: روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است. یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که تحولات شگرفی در عرصه دادرسی اطفال رخ داده است که ایجاد پلیس ویژه اطفال، غیر علنیبودن دادرسی، تخصصیشدن محاکم اطفال، لزوم متخصصبودن قضات دادگاه اطفال، پایهگذاری دادسرای اطفال و قابل تجدید نظربودن همه آرای صادره محاکم مذکور، در این شمار است. نتیجهگیری: قانونگذار ایران در طول چندین دهه قانونگذاری در مورد اطفال، همواره سعی بر آن داشته است تا گامی مؤثر در حوزه دادرسی اطفال بردارد؛ به طوری که علاوه بر ابعاد حقوق کیفری، تحولاتی نیز به لحاظ جرمشناسی در حوزه مذکور ایجاد شده است و قانونگذار رویکرد خود را از جرممداری به مجرممداری تغییر داده تا رسیدگی به جرائم اطفال با عدالت و انصاف بیشتری همراه باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
107 - پاسخ نظم حقوق داخلی به خشونت علیه کودکان
آرین پتفتزمینه و هدف: کودکی حساس ترین دوره حیات بشری است که ابعاد مختلف جسمی و روانی افراد در آن شكل گرفته و تكامل می یابد. از این رو حفظ و تضمین رشد و سلامت جسمی و روانی کودک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در مقاله حاضر تلاش بر این است که شمای کلی نظم هنجاری حقوقی داخلی در أکثرزمینه و هدف: کودکی حساس ترین دوره حیات بشری است که ابعاد مختلف جسمی و روانی افراد در آن شكل گرفته و تكامل می یابد. از این رو حفظ و تضمین رشد و سلامت جسمی و روانی کودک از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در مقاله حاضر تلاش بر این است که شمای کلی نظم هنجاری حقوقی داخلی در پاسخ به خشونت علیه کودکان به تصویر کشیده شود. روش: این مطالعه بهصورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از بررسی منابع کتابخانهای و بهویژه قوانین انجام گرفته است. یافتهها: کودکان هرگز نباید در وضعیت های خشونت آمیز خانوادگی یا اجتماعی قرار گرفته و مصادیق کودک آزاری را تجربه کنند. از آنجا که کودکان امروز، در آینده مسئولیت جامعه را بر عهده خواهند داشت و پیشرفت و توسعه کشور در گرو تربیت و رشد صحیح آنان است، لذا مسئله خشونت علیه کودکان که به شدت موجب آسیب به این امر می شود، مورد توجه خاص قوانین کشورمان قرار گرفته است. نتیجهگیری: در نظم حقوقی کنونی، واکنش در قبال خشونت علیه کودکان حد و مرزی نمیشناسد و امروزه مصادیق مختلفی چون تنبیه خشونت آمیز فیزیکی و روانی، بی توجهی والدین، غفلت، بهره کشی، عدم سلامت فضای مجازی، ترک تحصیل، هرزهنگاری، فشارهای ناشی از فقر و مانند آن را در بر دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
108 - کودک همسری: رویکردی پدیدار شناسانه
نرگس پورطالب سیده بهناز موسویان النجقزمینه و هدف: کودک همسری از جمله موضوعات حساس و قابل بحث در حوزه علوم انسانی در دنیای امروز است که به صورت موضوع بین رشته ای قابل بررسی است. پژوهش های کیفی که بتواند این پدیده را عمیقاً و از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد، اندک است. از این جهت، پژوهش حاضر با هدف بررسی پ أکثرزمینه و هدف: کودک همسری از جمله موضوعات حساس و قابل بحث در حوزه علوم انسانی در دنیای امروز است که به صورت موضوع بین رشته ای قابل بررسی است. پژوهش های کیفی که بتواند این پدیده را عمیقاً و از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد، اندک است. از این جهت، پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه کودک همسری انجام گرفت. روش: این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و از 15 نفر از اقشار مختلف جامعه گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدار شناسی اسمیت استفاده شد که طی آن 4 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی از داده ها استخراج گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که در برخی مضامین فرعی نظیر تعریف، پیامدها و علل کودک همسری، بین تجربیات زیسته افراد با پیشینه تا حدودی همسویی وجود دارد؛ ولی در راهکارهای ارائه شده نتایج متفاوتی دیده می شود. نتیجهگیری: افراد بنا به ترجیحات شخصی خود راهکارهای مختلفی برای والدین و جامعه و خود جوانان در حوزه رفع چالش های کودک همسری پیشنهاد کرده اند. در این میان توجه به شرایط بومی، استفاده از ابزار فرهنگ سازی و وجود سازوکار رسمی برای اهمیت دهی به رضایت افراد در ازدواج جایگاه مهمی دارد. نتایج حاصل از این پژوهش راهگشای تحقیقات بیشتر در حوزه مسائل مربوط به ازدواج و اثرات فردی و اجتماعی آن خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
109 - حق بر زندگی خانوادگی کودکان در پرتو نظام حقوق بشر
مهری توتونچیان مینا سرشارخانواده نقش بی بدیلی در تأمین سلامت فرد و جامعه دارد؛ از این رو کودکان باید تحت مراقبت والدین و در چارچوب خانواده رشد و نمو یابند. منظور از مراقبت والدین، حفظ ارتباط و تداوم تماس کودک با خانواده است. پژوهش حاضر با مروری بر اسناد بینالمللی به ضرورت حق زندگی خانوادگی کود أکثرخانواده نقش بی بدیلی در تأمین سلامت فرد و جامعه دارد؛ از این رو کودکان باید تحت مراقبت والدین و در چارچوب خانواده رشد و نمو یابند. منظور از مراقبت والدین، حفظ ارتباط و تداوم تماس کودک با خانواده است. پژوهش حاضر با مروری بر اسناد بینالمللی به ضرورت حق زندگی خانوادگی کودکان در پرتو نظام حقوق بشر پرداخته است. خانواده به مثابه یگانه زیربنای استوار جامعه و نخستین نهاد اجتماعی، واحد طبیعی و بنیادی است که در طول تاریخ همواره در جایگاه حامی و تأمین کننده نیازهای اساسی اعضای خود عمل کرده است. عوامل متعدد و متنوع در چند قرن گذشته و به ویژه دهههای اخیر موجبات تغییرات چشمگیری در تعریف و ساختار و کارکرد خانواده و نقش دولت در این نهاد را فراهم آورده است. نظام بینالمللی حقوق بشر نیز با امعان نظر به متغیر بودن مفهوم خانواده و اینکه این مفهوم از یک مکان به مکان دیگر و از یک زمان به زمان دیگر و بسته به شرایط تاریخی، اجتماعی و فرهنگی متغیر است ضمن تصدیق وجود اشکال مختلفی از طبقات اجتماعی در سراسر دنیا، هیچ تعریف خاصی از خانواده و انواع آن ارائه نمیدهد. با وجود این، حق بر زندگی خانوادگی کودکان در نظام بینالمللی حقوق بشر به عنوان حق بنیادین به رسمیت شناخته شده است؛ و علاوه بر اقرار به حق بر زیستن در خانواده برای کودک، حق ازدواج و تشکیل خانواده و حمایت از نهاد خانواده مورد مداقه قرار گرفته است که این حقوق ریشه در شأن و کرامت و آزادی انسان دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
110 - ساخت و هنجاريابی آزمون رايانهای حافظهی کاری کودکان
علی اکبر شریفی حسین زارعدر مورد حافظه کاري در كودكان به دليل چالشهاي اساسي در ارزيابي آن، ابزارهاي اندکي وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف ساخت و هنجاريابي آزمون رايانهاي حافظه کاري براي کودکان انجام شد. روش اين پژوهش، توصيفي و از نوع آزمونسازي است از ميان دانشآموزان پايههاي اول تا ششم ابتداي أکثردر مورد حافظه کاري در كودكان به دليل چالشهاي اساسي در ارزيابي آن، ابزارهاي اندکي وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف ساخت و هنجاريابي آزمون رايانهاي حافظه کاري براي کودکان انجام شد. روش اين پژوهش، توصيفي و از نوع آزمونسازي است از ميان دانشآموزان پايههاي اول تا ششم ابتدايي شهرکرد، ۳۲۴ دانشآموز با روش نمونهگيري خوشهاي چندمرحلهاي انتخاب شد و با برنامه سنجش حافظه کاري کودکان مورد سنجش قرار گرفتند. نتايج تحليل عامل اکتشافي به روش تحليل مؤلفههاي اصلي و چرخش واريمکس نشان داد که 9 خردهمقياس 54 /86 درصد از واريانس دادهها را تبيين ميکنند. عامل اول، دوم، سوم و چهارم به ترتيب 42/29، 78/19، 86/18 و 49/18 درصد از واريانس را تبيين كردند. همچنین ضريب اعتبار بازآزمايي 814/0 براي كل آزمون بهدست آمد و همبستگي بين مجموعه آزمون حافظه فعال براي کودکان )حافبک) و برنامه سنجش حافظه کاري کودکان در دامنه 513/0 تا 791/0 بود در مجموع یافتههای پژوهش نشان داد که برنامه رايانهاي سنجش حافظه کاري کودکان، ويژگيهاي روانسنجي رضايتبخشي در جامعه کودکان ايراني دارد و ميتوان از آن در سنجش حافظه کاري كودكان استفاده کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
111 - "نقش بدرفتاری دوران کودکی و آلکسی تایمی در پیش¬بینی اختلال شخصیت مرزی (BPD): مطالعه ای در جمعیت غیر بالینی "
تورج هاشمی محمد امین شریفی عباس بخشی پور مجید محمود علیلو منصور بیرامیهدف از پژوهش حاضر پیش بینی نارسایی هیجانی و مشکلات بین فردی بر اساس سبک های دلبستگی در دانش آموزان است. جامعه آماری شامل 200 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 95ـ94 در منطقه 2 تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای گردآو أکثرهدف از پژوهش حاضر پیش بینی نارسایی هیجانی و مشکلات بین فردی بر اساس سبک های دلبستگی در دانش آموزان است. جامعه آماری شامل 200 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 95ـ94 در منطقه 2 تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه سبک دلبستگي كولينز و ريد (ASQ)، پرسشنامه نارسایی هیجانی تورنتو (TAS)، و پرسشنامه مشکلات بین فردی (IIP) استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام نشان دادند که بین سبک های دلبستگی با نارسایی هیجانی و مشکلات بین فردی رابطة معنا دار وجود دارد (01/0>P). همچنین، مؤلفه های دلبستگی قادرند نارسایی هیجانی (حدود 22 درصد) و مشکلات بین فردی را (حدود 27 درصد) در دانش آموزان پیش بینی کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
112 - سیاست کیفری ایران در قبال کودکآزاری جنسی در پرتو قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399
عباسعلی اکبری سیده منیرا حجازیکودکان در گذار تاریخ، همواره در معرض بسیاری از خشونتهای جسمی، روانی و جنسی بودهاند. امروزه به دنبال پیشرفتهای صنعتی، ارتباطی و اطلاعاتی، حمایت از این طیف در برابر انواع بهره کشی، خصوصاً در قبال بهرهکشی جنسی و آزار جنسی آنان که اغلب، در بسیاری از کشورها از جمله در کش أکثرکودکان در گذار تاریخ، همواره در معرض بسیاری از خشونتهای جسمی، روانی و جنسی بودهاند. امروزه به دنبال پیشرفتهای صنعتی، ارتباطی و اطلاعاتی، حمایت از این طیف در برابر انواع بهره کشی، خصوصاً در قبال بهرهکشی جنسی و آزار جنسی آنان که اغلب، در بسیاری از کشورها از جمله در کشور ایران به خاطر مسائل اخلاقی جزء ارقام سیاه بزهکاری قرار دارد، ضرورتی بایسته است. در نظام داخلی، در راستای اِعمال سیاستهای حمایتی مطابق با معیارهای بینالمللی و وجود خلأ در قانون سابق حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 1381، نیاز به حمایتهای افتراقی از کودکان بزهدیده جنسی احساس میشد. قانونگذار، در سال 1399 در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان نسبت به حمایت از این بزهدیدگان در برابر آزارهای جنسی توجه خاصی داشته است. پژوهش حاضر با تجزیه تحلیل دادهها و استفاده از ابزارهای کتابخانهای درصدد بررسی رویکرد تقنینی قانونگذار ایران در ارتباط با کودکآزاری جنسی در قانون جدیدالتصویب با توجه به خلأهای قانونی سابق و عدم حمایت کافی مقنن در خصوص آزار جنسی، و همچنین تبیین علل مشدده این رفتارها در قانون، میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
113 - روح حقوق کودک؛ نگاهی به اهداف حقوق کودک در رویکردی تطبیقی
سلمان کونانیپاسخدهی به این سوال که نظام حقوقیِ کودکان به چه منظوری وضع شده است قبل از هر چیز مستلزم آگاهی از مبنای حقوق کودک است. شناخت این مبانی هم در گرو شناسایی اهداف حقوق کودک در نظامات اجتماعی میباشد. از اینروست که میان مبنا و اهداف رژیم حقوقی کودکان یک پیوستگیِ قطعی وجود د أکثرپاسخدهی به این سوال که نظام حقوقیِ کودکان به چه منظوری وضع شده است قبل از هر چیز مستلزم آگاهی از مبنای حقوق کودک است. شناخت این مبانی هم در گرو شناسایی اهداف حقوق کودک در نظامات اجتماعی میباشد. از اینروست که میان مبنا و اهداف رژیم حقوقی کودکان یک پیوستگیِ قطعی وجود دارد. آگاهی از این مبانی و اهداف به تحصیل درکی صحیحتر از فلسفه و کارکردهای حقوق کودک و قوانین و مقررات متناظر در جامعه کمک نموده و نظام قانونگذاری عمومی و سیاستگذاری جنایی را در تقنین قواعد و موازینِ حمایتی مطلوبتر در قبال خردسالان در جامعه یاری میدهد. راجع به اهداف حقوق کودک در سطوح ملی و جهانی نمیتوان از یک اتفاقنظر سراغ گرفت. برای این نظام حقوقی اهداف مختلفی برشمرده شده که لزوماً در مقام عمل در همۀ جهات همسو و همطریق هم نیستند. این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی سعی در شناسایی و تبیین اهداف حقوق کودک داشته است و در این مسیر نگاهی اجمالی هم به رویکرد اسناد و موازین بینالمللی و نیز نظام حقوقی ایران و خصوصاً قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399 افکنده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که صیانت از منافع عالیه کودکان، مهمترین مبنای حقوق کودک و ابدیتبخشیدن به حقِ حقداشتن برای کودکان، توانمندسازی خانوادهها و زمینهسازی برای رشد مادی و معنوی آنها از مهمترین اهدافِ خاص این نظام حقوقی میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
114 - بررسی حمایت های قانونی از کودکان زیر 8 سال در اینستاگرام
فاطمه عبدیزمینه و هدف: کودکان یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند و بهواسطه نقض حقوق شان در معرض انواع بزه دیدگیها قرار میگیرند. همچنین حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی نیز مسئلهای بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش ابتدا به رابطه انتشار تصاویر کودکان در اینستاگرام توسط وال أکثرزمینه و هدف: کودکان یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه هستند و بهواسطه نقض حقوق شان در معرض انواع بزه دیدگیها قرار میگیرند. همچنین حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی نیز مسئلهای بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش ابتدا به رابطه انتشار تصاویر کودکان در اینستاگرام توسط والدین و حریم خصوصی آنها و سپس به آسیبهای انتشار تصاویر کودکان بر شخصیت آنها پرداخته شده و در ادامه قلمرو حمایتهای قانونی از حریم خصوصی کودکان در اینستاگرام مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش پرداختن به ضرورت و لزوم وجود حمایتهای قانونی از حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی جهت حفظ سلامت و امنیت روانی آنها در آینده میباشد. روش: این پژوهش با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای و به روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته است. یافتهها: فضای مجازی آمیزهای از فرصتها و تهدیدهاست. امروزه شماری از والدین در شبکه اجتماعی اینستاگرام با نقض برخی حقوق کودکان خود مانند حق تصویر، باعث افزایش دنبال کنندگان صفحه اینستاگرام خود شده و بدینوسیله جذب تبلیغات و درآمدزایی میکنند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که خلأهای قانونی قابلتوجهی در زمینه حمایت از حریم خصوصی کودکان در فضای مجازی وجود دارد که این خلأها باعث آسیبهای جدی به ابعاد مختلف شخصیت این کودکان در آینده خواهد شد. نتیجهگیری: حمایت از کودکان به دلیل قرارگرفتن آنها در یک موقعیت نابرابر هنگام ایفای نقش در فضای مجازی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. پیشرفت فناوری و قدم گذاشتن در عصر دیجیتال، نیازمند وضع قوانین حمایتی و سازوکارهای حقوقی اختصاصی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
115 - الگو و روش های رشد اخلاقی در سنین کودکی از دیدگاه نهج البلاغه
جعفر شهبازی سید نادر محمد زاده غلامحسین انتصار فومنیگستردگى اخلاق و بيان رفتار عقلانى در آموزه هاى نهج البلاغه قابل انكار نيست، بى شك تأثير غير قابل انكار اخلاق در رسيدن به هدف اديان و خاصه دين اسلام كه تكامل و در نهايت تقرب انسان به خدا است، انگيزه اصلى اين گستردگى مى باشد. اين مقاله با رويكرد تحليلي و توصيفي و با هدف ب أکثرگستردگى اخلاق و بيان رفتار عقلانى در آموزه هاى نهج البلاغه قابل انكار نيست، بى شك تأثير غير قابل انكار اخلاق در رسيدن به هدف اديان و خاصه دين اسلام كه تكامل و در نهايت تقرب انسان به خدا است، انگيزه اصلى اين گستردگى مى باشد. اين مقاله با رويكرد تحليلي و توصيفي و با هدف بررسی الگوی رشد اخلاقی در سنین کودکی در ميان آموزه هاى نهج البلاغه پرداخته است. اخلاق اساسي ترين و مهم ترين چيزي است که در زندگي فردي و اجتماعي رخ مي نمايد، و بي گمان به همه چيز زندگي رنگ مي زند و جهت مي دهد. امام علي (ع) تنها چيزي را که قائل است بايد بر آن ايستاد و تعصّب ورزيد و از آن عدول نکرد، اخلاق است. برای موجوداتی كه در طریق تغییر، تحول، رشد و تكامل هستند معمولاً موسم مناسبی وجود دارد كه در آن به بهترین و مناسبترین رشد خود ميرسند و آثار مورد انتظار از آنها تجلی ميیابد موسم مناسب تربیت، در اوایل زندگی یعنی دوره كودكی، آنگاه كه فرزند هنوز قلبی آسمانی و بيآلایش دارد. اصل «محبت و تكريم» به عنوان زمينهاى براى برقرارى ارتباط با كودكان همچنانكه اصل « روش الگویی» در كنار محبت هرگز مغفول واقع نشده است. اصل « تذکر»، «اعتدال» و « تشویق » «عبرت گیری» و «تربیت عملی» از ديگر اصول روش های رشد اخلاقی در سيره حضرت علی (ع) به شمار مىرود. به نظر ميرسد، در حوزة تعليم و تربيت يكي از مهمترين، تأثيرگذارترين و در عين حال، دشوارترين مباحث، رشد اخلاقي و اخلاقي بارآوردن كودكان است. از اينرو، پرداختن به مباحث مربوط به اخلاق و به تبع آن رشد اخلاقي از جايگاه رفيعي برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
116 - زیرساخت های مفهومی دوران کودکی در تطور تاریخ: بهسوی مفهوم پردازی اسلامی از کودکی
دکتر نرگس سجادیه سعید آزادمنشهدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئلهی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دورهی باستان، قرون میانه، دورهی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در ای أکثرهدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئلهی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دورهی باستان، قرون میانه، دورهی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل زبان فنی- رسمی و تحلیل مفهومی بوده است. بر این اساس، تحلیل صورت گرفته نشان میدهد منظرهای چهارگانهای را میتوان در نظر گرفت که انگارههای معطوف به کودکی در درون آنها قابل دستهبندی و بررسیاند. این منظرهای چهارگانه، درعینحال که تعاریف مختلفی از دوران کودکی را تحلیل میکنند، پرسشهایی را پیش روی فیلسوفان تعلیم و تربیت قرار میدهند که در تعریف کودکی ناگزیر از پاسخ به آنهایند. وابستگی مفهوم کودکی به مفهوم بزرگسالی و نوع این وابستگی، ماهیت ارزشی وجود انسان و چیستی این ماهیت در دوران کودکی، وضعیت توانشی کودک به لحاظ رشد یابندگی و در نهایت جایگاه قوای شناختی، عاطفی و ارادی دخیل در این توانش، محورهایی اساسیاند که هر نظریه معطوف به کودکی باید انگارههایی را برای آنها فراهم آورد. در این راستا، چهار مؤلفه مذکور در رویکرد اسلامی عمل مورد بررسی قرار گرفت. این رویکرد با تمرکز بر حضور یک توانش و غیاب توانش دیگر، تلاش میکند تا فعالیتهای تربیتی را سامان دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
117 - تبیین دوران کودکی در رویکرد برساختگرایی اجتماعی (تحلیلی واسازانه درباره دوران کودکی)
رضا شیخه مسعود صفایی مقدم محمد جعفر پاک سرشت دکتر سیدمنصور مرعشیهدف این پژوهش، تبیین دوران کودکی بر اساس رویکرد برساختگرایی اجتماعی است. این کار با روش واسازی انجامشده است. واسازی، تحلیل و بازخوانی هر موضوعی از طریق مرکززدایی از آن و یافتن جنبههایی از موضوع است که معمولاً نادیده گرفته میشود. بهطورکلی، نظریههای دوران کودکی به د أکثرهدف این پژوهش، تبیین دوران کودکی بر اساس رویکرد برساختگرایی اجتماعی است. این کار با روش واسازی انجامشده است. واسازی، تحلیل و بازخوانی هر موضوعی از طریق مرکززدایی از آن و یافتن جنبههایی از موضوع است که معمولاً نادیده گرفته میشود. بهطورکلی، نظریههای دوران کودکی به دو دسته قابلتقسیم هستند: نظریههای رشد که دوران کودکی را دورانی طبیعی و جهانشمول میدانند و نظریههایی که دوران کودکی را برساختهای اجتماعی در نظر میگیرند. با به چالش کشیدن مفاهیم مندرج در دیدگاه رشدی، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه برساختگرایی اجتماعی هموار گردید. بر اساس رویکرد برساختگرایی اجتماعی، کودکی یک پدیده اجتماعی است. مرکزیت یافتن رویکرد برساختگرایی اجتماعی دلالتهایی برای تعلیم و تربیت دارد؛ بدین ترتیب که تعلیم و تربیت بیشاز پیش ماهیتی اجتماعی-فرهنگی به خود میگیرد. دانش و بهتبع آن، محتوای دروس نیز ماهیتی اجتماعی- فرهنگی پیدا میکند و تحت تأثیر دیگر قطبهای آموزش، یعنی معلم و دیگر عوامل نهاد آموزشوپرورش، ساخته میشود. فرایند اجتماعی- فرهنگی ساخت دانش، منجر به ترجیح رویکردهای مشارکتی در آموزش میشود. در کنار همه اینها، تکثرگرایی در حوزه محتوا و روش موجه دانسته میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
118 - واکاوی گفتمان تاریخی تولد مدرسه مدرن از منظر مناسبات قدرت پیرامون زندگی کودکان
مرضیه عالیهدف اصلی این مقاله واکاوی گفتمان تاریخی تولد مدرسه مدرن از منظر مناسبات قدرت در زندگی کودکان است. از اینرو جهت تحلیل مناسبات قدرت در زندگی کودکان، با استفاده از مفروضههای تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکو به بررسی شرایط تولد و تحولات مدرسه در گفتمان مدرن پرداخته شد و همس أکثرهدف اصلی این مقاله واکاوی گفتمان تاریخی تولد مدرسه مدرن از منظر مناسبات قدرت در زندگی کودکان است. از اینرو جهت تحلیل مناسبات قدرت در زندگی کودکان، با استفاده از مفروضههای تحلیل گفتمان انتقادی میشل فوکو به بررسی شرایط تولد و تحولات مدرسه در گفتمان مدرن پرداخته شد و همسویی این تحولات با قدرت مورد تحلیل قرار گرفت. برای تأمین هدف مطالعه ابتدا با استفاده از روش تحلیل اسناد، تاریخچه شکلگیری مدرسه از منظر فوکو و شارحان رویکرد او در نظامهای تربیتی توصیف شد. با توجه به توصیف انجامشده نحوه این دگردیسی از مراقبتهای تعذیبی مبتنی بر بدن تا شکل گیری شیوههای نهادی مراقبت از زندگی کودکان و توسعه مدارس بوده است. بر این مبنا، مهمترین تحولات گفتمانی عبارتاند از ظهور شیوههای مراقبت مدرن پیرامون کودکی، پنهانشدگی مراقبت تنبیهی پیرامون کودکان و درنهایت گسترش قدرت مدرن بر روح کودک در مدرسه مدرن. پس از توصیف تحولات گفتمانی، مناسبات قدرت پیرامون آن بر مبنای تحلیل اسناد پیرامون رویکرد گفتمانی به کودکی و تربیت مورد واکاوی قرار گرفت و نتایج نشان داد که تولد مدرن و شاخههای مختلف دانشی همچون روانشناسی کودکی و جامعهشناسی که به دانش تربیتی شکل داده است، حاصل تحول در ساختارهای زیرین اجتماعی، اقتصادی و سیاستهای جمعیتی و فناوریهای انضباطی بوده و لزوماً به رهایی کودکان منجر نشده و ازاینرو به تعبیر فوکو زندگی کودکان نیازمند رهاییبخشی نه از نهادها بلکه از نظام های سلطه است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
119 - بررسی تطبیقی تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و «برنامه فلسفه برای کودکان»
معصومه رمضانی فینی خسرو باقری نوع پرست یحیی قائدیمقاله حاضر مطالعهای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤالها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و ر أکثرمقاله حاضر مطالعهای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤالها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و روش و نسبت میان آنها میباشد. برای پاسخگویی به این سؤالها روش پژوهش تطبیقی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر مشابهتها و همچنین تفاوتهایی در ابعاد مورد نظر است. بهعنوان مثال در حوزۀ مبانی، میتوان تأثیرپذیری از روش و منش سقراط و تأکید بر جایگاه اندیشهورزی در فلسفه بهجای موضوعات متافیزیکی را نام برد. در حوزۀ اهداف، پرورش عقلانی و ساختن زندگی بهتر موضوعی است که هر دو دیدگاه به آن توجه دارند با این تفاوت که معنای زندگی بهتر در نظر هورکهایمر فراهم ساختن شادکامی برای بیشترین افراد ممکن است، اما در فلسفه برای کودکان زندگی بهتر به معنای زندگی در جامعهای دموکراتیک با شهروندانی متفکر و مسئول است. همچنین تفاوتهایی مثل انطباق با شرایط اجتماعی و جایگاه دانش در نقد اجتماعی مطرح شده است. در باب روش، تفاوت عمدۀ دو دیدگاه در این است که برنامه فلسفه برای کودکان قائل به ارائه روشی مشخص برای پرورش تفکر انتقادی است، اما هورکهایمر تفکر انتقادی را فرایندی در جریان و مداوم میداند و از ارائۀ روشی مشخص اجتناب میکند و تنها به نقد منفی اشاره میکند. نتایج این مطالعۀ تطبیقی میتواند برای طراحان برنامههای درسی در سیستمهای آموزشی به منظور ارائۀ الگویی برای پرورش تفکر انتقادی بهکار رود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
120 - تبیین و نقد انگاره های کودکی در سند برنامه پیش دبستانی ایران
نرگس سجادیه رضوان اسامی دکتر ابراهیم طلاییاین پژوهش درصدد استنباط انگاره کودکی مفروض در سند «راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیشدبستان» و نقد آن است. به این منظور انگاره های کودکی مستتر در سند استخراج شده است. سپس با نقد درونی این انگاره ها، ناسازواری های آنها بیان شده است. همچنین انگاره ها با أکثراین پژوهش درصدد استنباط انگاره کودکی مفروض در سند «راهنمای برنامه و فعالیت های آموزشی و پرورشی دوره پیشدبستان» و نقد آن است. به این منظور انگاره های کودکی مستتر در سند استخراج شده است. سپس با نقد درونی این انگاره ها، ناسازواری های آنها بیان شده است. همچنین انگاره ها با توجه به رویکرد اسلامی عمل، از منظر بیرونی به نقد گذاشته شده است. روش مورد استفاده برای استنباط انگاره های دوران کودکی از سند، روش تحلیل فرارونده و تحلیل محتواست. جهت نقد درونی انگارههای سند، با استفاده از روش ارزیابی ساختار مفهوم، انسجام و سازواری آنها بررسی شده است. برای نقد بیرونی نیز روش تحلیل تطبیقی پیوسته به کار گرفته شده است. پس از بررسی سند، هفت انگاره به دست آمده است. این انگاره ها عبارتند از: کودک ارگانیسم، کودک مکانیسم، کودک به مثابه سرمایه، کودک به مثابه پیشبزرگسال و کودک معصوم بالقوه. مهمترین ناسازواری در میان انگاره ها در سند، بین انگاره کودک به مثابه گیاه و کودک به مثابه موم یافت شده است. در نقد بیرونی، انگاره ها نخست به انگاره های کودک در رویکرد اسلامی عمل ازجمله انگاره کودک شبهعامل و کودک جوانه ای خودرو و متکی به قیّم اشاره شده است. در نقد بیرونی، بیان شده که سند به جوان بودن گیاه و نیاز او به اتکا به قیّم توجه کافی نداشته است. از سوی دیگر، انگاره موم برای انسان، چه کودک و چه بزرگسال، قابل قبول دانسته نشده است. همچنین، بیان میشود که انگاره کودک سرمایه در گرو مسائلی نظیر خواست کودک قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
121 - بررسی نقش کودکان و صداهای آنان در بهبود و اصلاح برنامهها و سیاستهای آموزشی
امین ایزدپناههدف این مقاله بررسی نقش و ارزش صداهای کودکان در اصلاح روندهای جاری خرد و کلان نظام آموزش و پرورش است. این پژوهش از نظر روش شناسی نوعی کاوشگری فلسفی انتقادی است. از جمله اهداف این روش پژوهشی، فهم و بهبود عمل تربیتی و تدارک گزینه های بدیل است. سه پرسش اساسی این پژوهش عبار أکثرهدف این مقاله بررسی نقش و ارزش صداهای کودکان در اصلاح روندهای جاری خرد و کلان نظام آموزش و پرورش است. این پژوهش از نظر روش شناسی نوعی کاوشگری فلسفی انتقادی است. از جمله اهداف این روش پژوهشی، فهم و بهبود عمل تربیتی و تدارک گزینه های بدیل است. سه پرسش اساسی این پژوهش عبارتند از: 1. چرا صداهای کودکان به طور تاریخی اغلب نادیده انگاشته شده و جای چندانی در امور مرتبط با زندگی خود آنها نداشته است؟ 2. چرا صدای کودکان را در امور مرتبط با زندگی آنها، از جمله تعلیم و تربیت، باید شنید و مبنای عمل قرار داد؟ 3. چگونه می توان صدا(ها)ی کودکان را از حاشیه خارج کرد و آنها را در فرآیندهای خرد و کلان آموزشی، با هدف اصلاح این برنامه ها به مشارکت گرفت؟ بنابر یافته های اصلی این پژوهش، نفی کودکی و ارزش های آن، تلقی نقصان محور از کودک و دوران کودکی، و اختلالِ تعریف بزرگسالان از کودکی، از جمله دلایل این نادیدهگیری تاریخی صدای کودکان هستند. بازنگری انتقادی نظری در رویکردهای بزرگسال گرا به کودکی، ردّ انگاره جهانشمول از کودک و کودکی و پذیرش تکثر و تنوع شکل های کودکی و صداهای کودکان برحسب زیست جهان و اقلیم های فرهنگی متفاوت کودکان، در کنار درک برخورداری کودکان از حقوقی برابر با دیگر افراد جامعه زمینهساز ضرورت رجوع به صدای کودکان به شمار می روند. گفتگو با کودکان و پژوهش با کودکان، به عنوان دو راهبرد اساسی برای شنیدن و بازنمایی صدای کودکان در اصلاح برنامه ها و سیاست های آموزشی پیشنهاد شده اند. این دو راهبرد می توانند امکان دستیابی به دانشی بدیع و دسته اول از کودکان و امور مرتبط با زندگی را برای ما فراهم سازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
122 - پدیدارشناسی بیماری؛ رویکردی در تعلیم و تربیت کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن
زهرا عسگری محمد حسین حیدری رمضان برخورداریکودکان مبتلا به بیماریهای مزمن نیازهای تربیتی ویژهای دارند که امروزه بر اثر غلبه رویکردهای عینیتمدارِ طبیعتگرا و هنجارگرا مغفول ماندهاند. از این رو هدف اصلی این پژوهش، مطرح کردن پدیدارشناسی بیماری به عنوان رویکردی بدیل در بهبود وضعیت تعلیم و تربیت کودکان مبتلا به أکثرکودکان مبتلا به بیماریهای مزمن نیازهای تربیتی ویژهای دارند که امروزه بر اثر غلبه رویکردهای عینیتمدارِ طبیعتگرا و هنجارگرا مغفول ماندهاند. از این رو هدف اصلی این پژوهش، مطرح کردن پدیدارشناسی بیماری به عنوان رویکردی بدیل در بهبود وضعیت تعلیم و تربیت کودکان مبتلا به بیماری مزمن است. مطالعه حاضر بر بنیاد دو رویکرد روششناختی پدیدارشناسی و استنتاجی انجام میگیرد؛ بدین صورت که ابتدا چالشهای تربیتی ویژه کودکان مبتلا به بیماری مزمن در مواجهه با خود، هستی و دیگران مورد پدیدارشناسی قرار گرفته و توصیف میشوند و در ادامه، با استخراج مضامین پدیدارشناختی رویآورندگی، زمانمندی و بدنمندی، پدیدارشناسی بیماری به عنوان راهکاری برای فهم بهتر تعلیم و تربیت ویژه این کودکان استنتاج میگردد. نتایج نشان میدهد پدیدارشناسی بیماری با سوژه بدنمند دانستن کودک بیمار، معنای بیماری را بازسازی کرده و فرصتی فراهم میکند تا بیماری مزمن از یک رنج همیشگی به بستر مناسبی برای پیشرفت و شکوفایی افراد تبدیل شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
123 - جایگاه ادبیات کودکان در جغرافیای تربیت: از چالشهای پیش پا تا افقهای پیش رو
نرگس سجادیه زهره صادقینوشتار حاضر بر آن است تا از منظری تربیتی به «ادبیات کودکان» بنگرد و ضمن صورتبندی چالشهای مفهومی پیش پای آن، راههای برونرفتی پیش روی آن نهد تا هندسه «تربیت» کودک همچنان بر «ادبیات کودکان» استوار باشد و آن را بیشتر به حساب آورد. در این راستا، ابتدا تلاش شده است تا با أکثرنوشتار حاضر بر آن است تا از منظری تربیتی به «ادبیات کودکان» بنگرد و ضمن صورتبندی چالشهای مفهومی پیش پای آن، راههای برونرفتی پیش روی آن نهد تا هندسه «تربیت» کودک همچنان بر «ادبیات کودکان» استوار باشد و آن را بیشتر به حساب آورد. در این راستا، ابتدا تلاش شده است تا با استفاده از روش مفهومپردازی، این چالشهای مفهومی استنباط و صورتبندی شوند و سپس با مبنا قرار دادن رویکرد اسلامی عمل در مقام رویکرد فلسفی- تربیتی مختار و با بهره گرفتن از روش استنتاج ضمنی، راههای برونرفتی برای آنها پیشنهاد شود. عمده چالشهای مفهومی استنباط شده در قالب دوگانههای «آموزشی- ادبی»، «جهانی – بومی»، «بیان واقعیت – سانسور» و «فانتزی- واقعیت» صورتبندی شدهاند. در مقابل مواردی چون «ساختار ادبی- محتوای تربیتی»، «تکوین ادبی- خوانش تربیتی» در مقام برونرفت از چالش نخست، «رسمیت بخشی به سطوح متنوع هویت آدمی» و «پویایی اندیشهورزانه سطوح هویت» در مقام برونرفت از چالش دوم، «مواجهه گام به گام با واقعیت» در مقام برونرفت از چالش سوم و «فانتزی مقید به واقعیت و یا متمایز از آن» در مقام برونرفت از چالش چهارم برشمرده شده است. این راههای برونرفت میتواند جایگاه «ادبیات کودکان» را در عرصه تربیت بازتعریف کند و افقهای جدیدی را پیش روی مربیان بگشاید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
124 - دوران کودکی، شُرور و تربیت خطاشکیب
سعید آزادمنشانسان به گونهای آفریده شده است که در طبیعت خویش امکان و تمایل انجام امور خیر و شر را داراست. این در حالی است که در تعلیم و تربیت، به ویژه اوان کودکی، امور خیر محوریت دارند، تا جایی که شرور به حاشیه رانده شده و به محاق رفتهاند. تمرکز بر امور خیر و نادیده گرفتن شرور در أکثرانسان به گونهای آفریده شده است که در طبیعت خویش امکان و تمایل انجام امور خیر و شر را داراست. این در حالی است که در تعلیم و تربیت، به ویژه اوان کودکی، امور خیر محوریت دارند، تا جایی که شرور به حاشیه رانده شده و به محاق رفتهاند. تمرکز بر امور خیر و نادیده گرفتن شرور در تعلیم و تربیت واقعگرایانه به نظر نمیرسد. تمایل به انجام شُرور و به رسمیت شناختن شرارت و خطا، مواجهۀ تربیتی متناسبی را در دوران کودکی میطلبد. در این پژوهش با بیان دلایلی در باب ضرورت به رسمیت شناختن شرور و نظری اجمالی به آیات قرآن، میل به انجام شر و خطا در دوران کودکی به رسمیت شناخته میشود. تشکیکی دیدن مفهوم شر و مفهوم دوران کودکی سخن گفتن از شر در دوران کودکی را معنادار میکند. از اینرو، رویکردی بدیل در تعلیم و تربیت دوران کودکی با عنوان تعلیم و تربیت خطاشکیب پیشنهاد میشود. تعلیموتربیت خطاشکیب به دنبال آن است تا با به رسمیت شناختن خطا و شرارت در دوران کودکی، امکان مواجهۀ فعال با خطا را در دوران کودکی فراهم نماید و از این رهگذر مسیر تربیت و حقیقتجویی کودکان را تسهیل نماید. «به رسمیت شناختن تمایلات شرورانۀ کودک»، «مواجهه فعالانه با خطا در دوران کودکی» و «استقبال حداکثری از خطای کودکان» از جمله مؤلفههای تربیت خطاشکیب در دوران کودکی هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
125 - تحلیل جامعهشناختی نقش فقر در تجربۀ کودکهمسری (مطالعۀ موردی: زنان شهر چابهار)
عصمت سلحشور کرم حبیب پور گتابیازدواج دختران در دوران کودکی، چالشی در مناطق کمتر توسعه یافته و مسئلهای اجتماعی است که در بخش های مختلف جهان، زندگی زنان و کودکدختران را تحت تأثیر قرار داده است. هدف این پژوهش، تفسیر دلایل زنان شهر چابهار از تجربۀ کودک همسری است که با روش شناسی کیفی و با استفاده از رو أکثرازدواج دختران در دوران کودکی، چالشی در مناطق کمتر توسعه یافته و مسئلهای اجتماعی است که در بخش های مختلف جهان، زندگی زنان و کودکدختران را تحت تأثیر قرار داده است. هدف این پژوهش، تفسیر دلایل زنان شهر چابهار از تجربۀ کودک همسری است که با روش شناسی کیفی و با استفاده از روش نظریۀ زمینه ای انجام شده است. پژوهش حاضر با ابتنای بر روش نظریۀ زمینه ای، به درک معنای ذهنی 28 نفر از زنان شهر چابهار نسبت به تجربۀ کودک همسری و شرایط علی، مداخله ای و بافتی در بازنمایی تجربه زیستۀ کودک همسری مبتنی بر فقر پرداخته است. به این منظور با 28 نفر از زنان شهرستان چابهار که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد. فقر اقتصادی، فقر فرهنگی-آموزشی، شرایط نابسامان خانوادگی و تبعیض جنسیتی، شرایط علّی ازدواج دختران در سنین کودکی را فراهم ساخته است. شرايطه مداخلهگر (فقر زنان سرپرست خانوار و چهرۀ زنانه فقر) و شرايط بافتي (فقر شهری، زیست مکان ناامن و مردسالاری هنجاری) نيز ازدواج کودکان را زمينهسازي و تسهيل کرده است. همچنین تحليل دادهها با نظام کدگذاري سهسطحي باز، محوري و گزينشي نشان داد که مقولۀ مرکزي منتزع از ازدواج کودکان در بين افراد مورد مطالعه، «فقر مضاعف و کودک همسری چندوجهی» است. یافته ها بر این دلالت داشتند که ازدواج در کودکی، دختران را در معرض انوع آسیب های آشکار و غیر مستقیم از جمله کودک مادری، کودک بیوه گی، خشونت خانگی، بازماندگی تحصیلی، بازتولید چرخۀ فقر، افسردگی مفرط و انزوای اجتماعی قرار می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
126 - مقایسه نظریه روانشناختی بالبی با تعالیم اسلام در ارتباط با نقش مادر در تربیت کودک
نجمه بارباز اصفهانیوظیفه تربیتی فرزندان از لحاظ اولویت (کیفیت تاثیر) و الویت بر عهده مادران است.در تمام نظریه های رشد، مادر به عنوان فرد تاثیر گذار بر کودک نامبرده شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به سوالاتی از قبیل اینکه در روانشناسی کیفیت تاثیر مادر بر فرزند چگونه بحث شده است؟قرآن و أکثروظیفه تربیتی فرزندان از لحاظ اولویت (کیفیت تاثیر) و الویت بر عهده مادران است.در تمام نظریه های رشد، مادر به عنوان فرد تاثیر گذار بر کودک نامبرده شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر به سوالاتی از قبیل اینکه در روانشناسی کیفیت تاثیر مادر بر فرزند چگونه بحث شده است؟قرآن و روایات تا چه اندازه نقش مادر را بر فرزند تببین نموده است و مشترکات و مفترقات اسلام و علم روانشناسی در رابطه با این موضوع چیست،پاسخ داده میشود لذا این نوشتار، در ابتدا نظر دانشمندان علوم تربیتی و روانشناسی را در ارتباط با تأثیر مادر در تربیت فرزند تبیین کرده و سپس به بررسی دیدگاه اسلام در این زمینه، می پردازد. اهم نتایج پژوهش این است . که روانشناسانی مثل بالبی به تأثیر نقش مادر به بعد از تولد نوزاد اهمیت داده اند درحالی که اسلام، آغاز تربیت را از زمان ازدواج و انتخاب همسر دانسته و تربیت را در زمان قبل از ازدواج و بارداری و پس از تولد فرزند به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می دهد ر در هر دو نگرش ویژگیهای مادر در تكوین شخصیت فردی و اجتماعی کودک سهم بسزایی دارد. در دیدگاه اسلامی، این مولفه نیز می تواند فطرت انسان را تغییر دهد. پدر نیز علاوه بر نقش تربیتی خود، به عنوان عاملی اثرگذار بر سلامت روحی مادر و به تبع آن بر تربیت صحیح فرزندان مطرح می شود تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
127 - رهیافتهایی قرآني درباره حقوق کودک
مهدي بيژنيحقوق كودكان از مسائلي است كه در دين مبين اسلام و فقه اماميه بدان توجّه خاصي شده و قرآن به عنوان نخستين منبع تشريع، از اين موضوع غفلت نكرده است. اين مقاله تلاشي است براي استخراج رهیافتهایی در خصوص حقوق كودك از قرآن كريم. در قرآن لفظ «طفل» صريحاً به کار برده شده است و رو أکثرحقوق كودكان از مسائلي است كه در دين مبين اسلام و فقه اماميه بدان توجّه خاصي شده و قرآن به عنوان نخستين منبع تشريع، از اين موضوع غفلت نكرده است. اين مقاله تلاشي است براي استخراج رهیافتهایی در خصوص حقوق كودك از قرآن كريم. در قرآن لفظ «طفل» صريحاً به کار برده شده است و روند خلقت انسان را مورد تأمل و توجه قرار داده است. به نظر میرسد، از ديدگاه قرآن کريم آغاز کودکي زمان انعقاد نطفه میباشد و از همين زمان است که آثار حقوقي، مربوط به کودک، آغاز میشود. در اين مقاله در ابتدا سعي شده است که مفهوم کودک از منظر قرآن بازشناسي شود و سپس بررسي شود که از نظر قرآن کودک داراي چه حقوقي است. در اين مقاله حقوق كودك در دو مرحله پيش و پس از تولد مورد بررسي قرار گرفته است. حقوق كودك پيش از تولّد غالباً مربوط به مواردي است كه در آينده و سرنوشت كودك تأثيرگذار است. حقوق كودك پس از تولد نيز شامل مواردي همچون: تأمين امنيت و سلامت کودک، نامگذاری كودك، تغذيه کودک با شير مادر، تربيت ديني كودك و ... میشود كه در مقاله بدانها پرداخته خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
128 - رویکردی نقادانه به شیوۀ آموزش واژگان زبان مادری به وسلیۀ نما¬کارت¬های تصویری
زهرا منتظری حسین افراسیابیانیکی از شیوههایی که در حیطۀ زبان آموزی کودک کاربرد و گسترشی روزافزون یافته است، استفاده از نماکارتهای تصویری است. در دهۀ اخیر با ترویج این مدعا که با استفاده از این ابزار، میتوان دورۀ اکتساب زبانی را به طرز چشمگیری کاهش داد، بسیاری از والدین بر آن شدهاند تا آموزش (آ أکثریکی از شیوههایی که در حیطۀ زبان آموزی کودک کاربرد و گسترشی روزافزون یافته است، استفاده از نماکارتهای تصویری است. در دهۀ اخیر با ترویج این مدعا که با استفاده از این ابزار، میتوان دورۀ اکتساب زبانی را به طرز چشمگیری کاهش داد، بسیاری از والدین بر آن شدهاند تا آموزش (آوایی) لغات را با استفاده از این شیوه، از همان ماههای ابتدایی تولد آغاز کنند. از این رو، این پژوهش میکوشد ضمن بررسی ملزومات اولیه شناختی کودک برای یادگیری لغات، زوایای پیدا و پنهان این روش را از نقطهنظر زبانشناسی شناختی به بوتۀ نقد و آزمایش گذارد. در این راستا، بالغ بر 20 خردسال 12 الی 36 ماهه در آزمونهایی که جهت سنجش کارآمدی این شیوه طراحی شده بود، شرکت داده شدند. علاوه براین، تعداد 50 نقاشی از کودکان 5 الی 8 ساله از استانهای مختلف کشور نیز مورد تحلیل قرار گرفت تا مدعای این پژوهش از پشتوانۀ مستدلتری برخوردار باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد، رویکرد مذکور میتواند تنها به عنوان ابزاری تسهیلکننده و نه تسریعکننده، در پایان دورۀ حسی و حرکتی کودک، و در گذار از کارکرد نمایهای به نمادین، اثرگذار باشد. علاوهبراین، نمیتوان نقش تجربیات فردی، اجتماعی و فرهنگی کودک را در مدخلسازیهای واژگان ذهنی نادیده انگاشت و آن را صرفاً به تصاویر روی نماکارتها محدود ساخت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
129 - کارکرد های ادبیات کودک افغانستان در ایران (مورد مطالعه: آثار نویسندگان افغانستانی ساکن در ایران)
معصومه موسویانکشور ایران در همسایگی افغانستان، بیشترین مهاجر افغان را نسبت به دیگر کشور های جهان دارد. کودکان مهاجرافغان در ایران با مسائل مختلفی روبرو هستند. تعدادی شاعر و نویسنده افغان در ایران اقدام به تولید و نشر ادبیات کودک برای کودکان مهاجر هموطن خود در ایران کرده اند. پژوهش حا أکثرکشور ایران در همسایگی افغانستان، بیشترین مهاجر افغان را نسبت به دیگر کشور های جهان دارد. کودکان مهاجرافغان در ایران با مسائل مختلفی روبرو هستند. تعدادی شاعر و نویسنده افغان در ایران اقدام به تولید و نشر ادبیات کودک برای کودکان مهاجر هموطن خود در ایران کرده اند. پژوهش حاضربه میزان تطابق نیازها و مسائل کودکان مهاجر افغان ساکن در ایران با ادبیات کودک تولید شده توسط نویسندگان و شاعران افغان ساکن ایران می پردازد. برای رسیدن به این هدف در وهله اول با استفاده از روش تحقیق کیفی، راهبرد پژوهشی مطالعه موردی جمعی و مصاحبه به عنوان تکنیک گردآوری اطلاعات، مهمترین نیازهای کودکان مهاجر افغان شناسایی گردید. نمونهگیری به شیوه هدفمند بوده و چهارنفر از فعالترین شاعران و نویسندگان افغان که دارای بیشترین متون منتشر شده در این زمینه بودند، مصاحبه شدند. در مرحله بعد به ادبیات تولید شده توسط نویسندگان که در حوزه کودک مشغول فعالیت بوده و هستند، مراجعه و با تکنیک تحلیل محتوای کیفی موضوعات مهم و موردتوجه این آثارشناسایی گردید. نتایج نشان میدهد مضامین دینی و پرداختن به مفاهیم اخلاقی بیشترین موضوعاتی است که در این ادبیات (داستان ها و شعر ها) آمده اند. در حالی که آموزش، امنیت، بهداشت و وضعیت معیشت از مهمترین نیازهای کودکان مهاجر افغان در ایران است. مقایسه ادبیات تولید شده برای کودک مهاجر افغان با نیازهای شناسایی شده در مطالعه کیفی میدانی، بیانگر این نکته است که میان آثار تولید شده و نیازهای کودکان شکاف آشکاری وجود دارد. لذا فلسفه وجود تولید این ادبیات و کارکرد واقعی آن مورد تردید است و با هدف مورد نظر تولید کنند گان آن(شاعران و نویسندگان افغان) مغایرت وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
130 - بررسی مقوله صلح در اسناد و رویه فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا)
حمیدرضا اکبرپورفدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا)، یکی از سازمانهای بینالمللی غیردولتی است که به صورت فعال در مسائل جامعۀ بینالمللی نقشآفرینی میکند؛ یکی از این اهداف «مسئله صلح» است. پرسش اساسی این پژوهش نیز در باب نقش «فیفا» در ایجاد و تثبیت صلح میباشد. از دهۀ هشتاد میلادی، نقش أکثرفدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا)، یکی از سازمانهای بینالمللی غیردولتی است که به صورت فعال در مسائل جامعۀ بینالمللی نقشآفرینی میکند؛ یکی از این اهداف «مسئله صلح» است. پرسش اساسی این پژوهش نیز در باب نقش «فیفا» در ایجاد و تثبیت صلح میباشد. از دهۀ هشتاد میلادی، نقشآفرینی گسترده فیفا با مشارکت سایر نهادهای بینالمللی فعال در زمینه صلح بهویژه سازمان ملل متحد و زیرمجموعههای آن شروع شد. این مشارکتها ریشه در اساسنامه این سازمان دارد که در بندهای متعدد، زمینه حضور فعال فیفا را در بسترهای مختلف؛ از جمله حقوق بشر، منع تبعیض نژادی و تبعیض جنسیتی فراهم کرده است که به نوبه خود باعث بسترسازی برای ایجاد صلح و یا تثبیت صلح در شرایط دشوار شده است. رویه این سازمان نیز حاکی از توان مضاعف فیفا دارد که با اجرای مشترک برنامههایی نظیر «اتحاد برای کودکان، متحد برای صلح»، «دوستان فوتبال»، «فوتبال برای امید» و «فوتبال برای صلح»، نقش مؤثری در فرایند ایجاد و تثبیت صلح در مناطق بحرانزدهای همچون بالکان، فلسطین اشغالی، افغانستان، آفریقا و سایر مناطق دنیا دارد. چشمانداز فیفا نیز بیش از پیش حاکی از توجه به مسئلۀ صلح و فعالیت در این زمینه است. این امر بهویژه با توجه به گسترش ارتباطات بین فیفا و سایر سازمانهای فعال در زمینه صلح و اهمیت مسئلۀ مسئولیت اجتماعی فیفا، ملموس است. در این پژوهش از روش توصیفی_تحلیلی برای تشریح و تبیین منابع کتابخانهای استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
131 - بررسی و شناخت نظرات علمی در ارتباط با مؤلفههای زیستی و روانی کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم
حمیده مرادیان سمیه مرادیانکودکان مبتلابه اختلال اوتیسم، اختلال آسپرگر یا اختلال رشدی فراگیر هستند که علاوه بر نقص در تواناییهای اجتماعی و رفتارهای کلیشهای تکراری، دارای تأخیر در تواناییهای حرکتی نیز هستند. تأخیر در تواناییهای حرکتی در کودکان اوتیستیک متنوع میباشد و شامل تأخیر در نشستن، خزید أکثرکودکان مبتلابه اختلال اوتیسم، اختلال آسپرگر یا اختلال رشدی فراگیر هستند که علاوه بر نقص در تواناییهای اجتماعی و رفتارهای کلیشهای تکراری، دارای تأخیر در تواناییهای حرکتی نیز هستند. تأخیر در تواناییهای حرکتی در کودکان اوتیستیک متنوع میباشد و شامل تأخیر در نشستن، خزیدن، راه رفتن و نیز قدم برداشتن غیرطبیعی، کنترل ضعیف وضعیتی و نیز ناتوانی در برنامهریزی حرکتی میباشد. همچنین تقابل اجتماعی، نقص در استفاده از رفتارهای غیرزبانی و عدم ارتباطات متناسب باسن میباشد. بیماری اوتیسم بهعنوان یک طیف در نظر گرفته میشود، چراکه تظاهرات آن بسیار متنوع و ناهمگن است. برای مثال ناتوانیهای شناختی و کلامی در برخی از این بیماران بسیار شدید است، حالآنکه برخی دیگر دارای نبوغ ذهنی و استعداد بسیار بالایی هستند. هدف اصلی این تحقیق بررسی و شناخت نظرات علمی زیستی و روانی کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم میباشد. با توجه به مبانی علمی میتوان نتیجه گرفت که اختلال طیف اوتیسم بیماري ناتوانکنندهای است که تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی کلامی و غیرکلامی و توانایی یادگیري و برخی از احساسات حیاتی را دچار اختلال میکند. شیوع این بیماري در همه جهان و ازجمله ایران رو به افزایش است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
132 - تأثیر آموزش غیرحضوری از طریق نرم افزار شاد در وضعیت پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی پسر مدرسه استثنایی شاهد استان البرز
احسان گلمهر مهدی کلهرنیا گلکار میثم کلهرنیاگلکار لیلا شیراوند منجانیزمینه و هدف: آموزش، از مهمترین ابعاد حقوق کودکان است و کیفیت اجرای آن نقش بسزایی در تأمین این حق دارد. این مسأله در مورد کودکان با نیازهای ویژه از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است. با شیوع پاندمی کرونا در جهان ضرورت آموزش های غیرحضوری اجتناب ناپذیر گردید. در ایران نیز آ أکثرزمینه و هدف: آموزش، از مهمترین ابعاد حقوق کودکان است و کیفیت اجرای آن نقش بسزایی در تأمین این حق دارد. این مسأله در مورد کودکان با نیازهای ویژه از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است. با شیوع پاندمی کرونا در جهان ضرورت آموزش های غیرحضوری اجتناب ناپذیر گردید. در ایران نیز آموزش غیرحضوری از جمله در سطوح پایه با استفاده از نرم افزار شاد، شکل گرفت که کماکان در بسیاری از مدارس ابتدایی جریان دارد. این تحقیق با هدف تأثیر این نوع آموزش بر وضعیت پیشرفت تحصیلی کودکان با نیازهای ویژه انجام گردید. روش: در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر پرسشنامه پیشرفت تحصیلی مقتبس از پژوهش های فام و تیلور ۱۹۹۴، جامعه آماری، معلمان مدرسه استثنایی شاهد فردیس کرج انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آزمون خی دو و آزمون فریدمن و با نرم افزار Spss نسخه 24، انجام گردید. یافتهها: یافته ها نشان داد تأثیر نرم افزار شاد در آموزش غیرحضوری، از جنبه کارایی نرم افزار و کارآمدی آن نسبت به سایر روش های آموزش غیرحضوری و همچنین به واسطه ایجاد برنامه مشخص برای آمادگی در ارزیابی ها، مثبت ارزیابی می شود؛ با این حال به جهت غیرحضوری بودن آموزش، برایند کلی نظرات، تأثیر منفی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در قیاس با شیوه حضوری در پایان سال بود. همچنین، این نوع آموزش به واسطه ایجاد کاهش عملکرد در زمان ارزیابی حضوری، کاهش مهارت های نوشتن و خواندن و پرت شدن حواس دانش آموز به دلیل حضور در منزل، می تواند تأثیر منفی بر پیشرفت تحصیلی داشته باشد. نتیجهگیری: آموزش غیرحضوری به ویژه با رفع نقایص سخت افزاری و نرم افزاری و همچنین جایابی فرهنگی و درک متقابل معلمین و والدیـن و دانش آموزان، از برخی جهات فرصتی برای افزایش پیشرفت تحصیلی است اما آموزش حضوری نیز به واسطه کارکردهای خود کماکان باید مورد توجه و تأکید نظام آموزشی باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
133 - حقوق کودکان دارای معلولیت در ایران: تحلیل عرصههای تعیّنبخش
مریم شعبانزمینه و هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناسایی، تفسیر و تحلیل حقوق کودکان دارای معلولیت در ایران است. در این راستا، عرصههای فقهی و حقوقی تعیینکننده در سطح داخلی و بینالمللی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفتهاند. روش: رویکرد پژوهش، کیفی و روش تحقیق نیز اکتشافی و تحلیل اسناد أکثرزمینه و هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناسایی، تفسیر و تحلیل حقوق کودکان دارای معلولیت در ایران است. در این راستا، عرصههای فقهی و حقوقی تعیینکننده در سطح داخلی و بینالمللی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفتهاند. روش: رویکرد پژوهش، کیفی و روش تحقیق نیز اکتشافی و تحلیل اسنادی میباشد. بعد از شناسایی اسناد مرتبط با موضوع و مسأله پژوهش، آنها را مورد مطالعه، تحلیل و بررسی اولیه قرار دادهایم. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که در سطح بینالمللی و میثاق اسلامی حقوق کودک و در قوانین و مقررات داخلی جامعه ایران، جامعه و ساختار قدرت سیاسی مسئول تدوین و اجرای سیاستگذاریهای حمایتی برای کودکان دارای معلولیت هستند و سیاستگذاری-ها نیز، در جهت کاهش آسیب، توانبخشی و درمان معلولان سامان یافته اند. بنابراین نسبت به معلولان «استراتژی پسینی» محسوب میشوند. اما در دین اسلام، با محوریت تشیع به عنوان مذهب مسلط در ایران، پرداختن به کودک، به صورت بالقوه کودکبودن، نه بالفعلی آن است؛ به این معنی که کودکان نسلهای بعد در نسل حاضر مورد توجه و «آیندهنگری» هستند. گویی محدوده کودکی، تاریخ و نسلها را دربر گرفته و مسألهای «فراتاریخی» و «فرانسلی» است. اسلام، به «آینده و آیندگان» و رعایت حقوق بالقوه نسلهای بعدی تأکید داشته و دارای رویکردی «پیشگیرانه» است. نتیجهگیری: استراتژی حاکم بر آموزههای دین اسلام در رابطه با کودکان دارای معلولیت در قالب «استراتژی پیشینی و پسینی»، قابل استنباط است. برای تحقق برنامههای مربوط به استراتژیهای پیشینی و پسینی، برای کودکان دارای معلولیت، علاوه بر قدرت حاکمه، کنشگران جامعه مسئولیت دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
134 - تحلیل انتقادی کتاب: "Wellbeing, Equity and Education :A Critical Analysis of Policy Discourses of Wellbeing in Schools" (نوشته جنیفر اسپرات)
مرضیه عالیکتاب «بهزیستی، انصاف و آموزش: تحلیل انتقادی گفتمانهای سیاستگذاری بهزیستی در مدارس» با رویکرد تحلیل گفتمان به بررسی و نقد سیاستگذاریهای آموزشی پیرامون بهزیستی کودکان در مدارس و پیوند آن با عدالت و انصاف آموزشی میپردازد. نقد کتاب مذکور بیانگر اهمیت استفاده از روش أکثرکتاب «بهزیستی، انصاف و آموزش: تحلیل انتقادی گفتمانهای سیاستگذاری بهزیستی در مدارس» با رویکرد تحلیل گفتمان به بررسی و نقد سیاستگذاریهای آموزشی پیرامون بهزیستی کودکان در مدارس و پیوند آن با عدالت و انصاف آموزشی میپردازد. نقد کتاب مذکور بیانگر اهمیت استفاده از روشهای نقد گفتمانی در حوزه زندگی دانش آموزشی و فضای سیاستگذاریهای تربیتی است که میتواند به عنوان نمونه برای پژوهشگران این عرصه بکار گرفته شود. از اینرو در این مقاله، این کتاب از نظر ساختار ، محتوا و روششناسی مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است. پژوهشگر در ضمن تحلیل کتاب، این کتاب را از آن جهت که نمونهای ارزشمند از نقد روشمند اسناد تربیتی است و از جهت توجه به آرمان ارزشمند عدالت اجتماعی در مدرسه اثر وزین و قابل تأمّل در نظر گرفته اما از سویی دیگر با توجه به رویکرد انتقادی، نویسنده، نتوانسته افقهای روشنی برای سیاستگذاران تربیتی ایجاد نماید. اما در تحلیل فضای گفتمانی حاکم بر مفاهیم نشان میدهد که چگونه رویکردهای مختلف در سیاستگذاری به تقریرهای مختلف از مفاهیم انجامیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
135 - اثربخشی آموزش فلسفه کودک و نوجوان بر هوش موفق، هوش هیجانی و خرد در دانشآموزان
فاطمه حدادی مهدی عرب زاده شبنم فیضیهوش یکی از توانایی های مهم در انسانی و در مسیر پیشرفت افراد، نقش به سزایی دارد. هر آنچه بتواند باعث افزایش هوش شود، بر موفقیت افراد تاثیر گذار است. بررسی هوش جوامع و عوامل تاثیرگذار بر آن از اهمیت وافری برخوردار می باشد. هدف از انجام این پژوهش این است آیا آموزش فلسفه کو أکثرهوش یکی از توانایی های مهم در انسانی و در مسیر پیشرفت افراد، نقش به سزایی دارد. هر آنچه بتواند باعث افزایش هوش شود، بر موفقیت افراد تاثیر گذار است. بررسی هوش جوامع و عوامل تاثیرگذار بر آن از اهمیت وافری برخوردار می باشد. هدف از انجام این پژوهش این است آیا آموزش فلسفه کودک و نوجوان می تواند به عنوان یک مداخله موثر در افزایش هوش موفق، هوش هیجانی و خرد دانش آموزان قرار بگیرد. طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل داﻧﺶ آﻣﻮزان مقطع چهارم ابتدایی دخترانه شهر تهران بود که یک مدرسه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه، 20 دانش آموز دختر با میانگین سنی 10 سال، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. اعضای گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش فلسفه کودک و نوجوان قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه هوش موفق گوریگور و استرنبرگ، (2002)؛ پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ (1995)؛ پرسشنامه خرد آردلت (2004)؛ بوده است. یافته های حاصل از پژوهش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش فلسفه کودک و نوجوان بر هوش موفق و هوش هیجانی موثر بوده است اما آموزش فلسفه کودک و نوجوان بر خرد موثر نبوده و بنابراین آموزش فلسفه کودک و نوجوان می تواند به عنوان یک مداخله موثر در افزایش هوش موفق و هوش هیجانی دانش آموزان مورد استفاده قرار بگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
136 - اثر بخشی برنامه ترکیبی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری، رابطه والد–کودک و مشکلات برونی سازی شده کودک
فرزانه کوثری پرویز صباحی شاهرخ مکوند حسینیاین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری، رابطه والد-کودک و مشکلات برونیسازیشده کودک انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی در قالب طرح پیشآزمون پسآزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود أکثراین پژوهش با هدف تعیین اثربخشی برنامه ترکیبی آموزش مدیریت والدین و فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس والدگری، رابطه والد-کودک و مشکلات برونیسازیشده کودک انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی در قالب طرح پیشآزمون پسآزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش مادران کودکان 4 تا 9 ساله شهر سمنان در سال 1400 بودند. 24 مادر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه دو ساعته مداخله را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشت. ابزار پژوهش شاخص استرس والدگری آبدین، مقیاس رابطه والد-کودک پیانتا و پرسشنامه رفتاری کودک آیبرگ بود. دادهها با تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در استرس والدینی، رابطه والد-کودک و مشکلات برونیسازیشده کودک تفاوت معناداری وجود دارد. تنها در زیرمقیاس وابستگی این تفاوت معنادار نیست. این برنامه ترکیبی میتواند در کاهش استرس والدگری و مشکلات برونیسازیشده کودک اثربخش باشد و موجب کاهش تعارضات بین والد و کودک و نزدیک شدن رابطه آنها شود اما در میزان وابستگی بین والد و کودک مؤثر نیست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
137 - ویژگی منظر شفابخش از حیث بهرهمندی کودکان دارای اختلال درخودماندگی
مهران وطنی محمدرضا بمانیان علی عسگریکودکان دارای اختلال درخودماندگی، طبقهای حساس از جامعه کشورند که طراحی فضاهای معماری و شهرسازی، منوط بر توجه به نیازها و ویژگیهای آنهاست. در بیان دیگر صرفاً درمان این کودکان محدود به محیطهای بیمارستانی و درمانی شده و فضای شهری بهویژه فضاهای سبز نقشآفرینی مناسبی برا أکثرکودکان دارای اختلال درخودماندگی، طبقهای حساس از جامعه کشورند که طراحی فضاهای معماری و شهرسازی، منوط بر توجه به نیازها و ویژگیهای آنهاست. در بیان دیگر صرفاً درمان این کودکان محدود به محیطهای بیمارستانی و درمانی شده و فضای شهری بهویژه فضاهای سبز نقشآفرینی مناسبی برای حضور ایشان به فضای اجتماعی ندارند. این مسئله در حالی است که در بحث فضاهای سبز، شفابخشی منظر از حیث درمان موضوعیتی قابلبحث و حائز اهمیت است که میتواند کمک شایانی به مسیر درمان و سلامتی کودکان اوتیسم دارا باشد. این پژوهش بر آن است تا با توصیف چالش درخودماندگی و مطالعه رویکردهای درمانی کودکان مبتلابه اوتیسم، ضمن بیان توصیفی از ویژگیهای این نوع کودکان در برخورد با محیط، عوامل مؤثر در خصوص حضور ایشان در منظر شهری موردتوجه قرار داده و راهبردهایی برای طراحی پارکهای شفابخش را از این دریچه مطرح سازد. این پژوهش باهدف کاربردی و بر پایه منطق توصیفی - تحلیلی و با روش کیفی ضمن بهرهمندی از مطالعات نظری پیرامون محیط و نوع بیماری، با طبقهبندی مصاحبههای صورت گرفته از پزشکان، روانشناسان و مادران کودکان دارای اختلال درخودماندگی و مشاهدات مستقیم صورت گرفته است. در پایان میتوان چنین بیان نمود که منظر شفابخش با توجه به بهرهمندی از فضایی چند حسی و مستعد در حضور اجتماع در فضای آزاد میتواند در صورت بهرهمندی از فضایی قابلکنترل و رعایت مؤلفههای کالبدی نهتنها در کاهش آسیب به کودکان بلکه درزمینهٔ درمان نیز بازدهی مناسبی داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
138 - شناسایی مؤلفههای اثرگذار بر طراحی آپارتمان مسکونی معاصر در ایران جهت پاسخگویی به نیاز کودک برای تحرک (مطالعه موردی مجتمعهای مسکونی هرمزان در تهران)
احمد اخلاصی مهدی آرومپاسخگویی به نیاز کودک جهت تحرک و بازی هم از بعد ارتقا سلامت روانی و جسمی و هم بهعنوان پاسخ به نیاز یکی از ساکنین آپارتمان مسکونی موضوعی حائز اهمیت است. اما باتوجهبه محدودیتهای موجود در ساخت مجتمعهای مسکونی؛ در بسیاری از خانهها فضای باز (حیاط) که پیشازاین مناسبتری أکثرپاسخگویی به نیاز کودک جهت تحرک و بازی هم از بعد ارتقا سلامت روانی و جسمی و هم بهعنوان پاسخ به نیاز یکی از ساکنین آپارتمان مسکونی موضوعی حائز اهمیت است. اما باتوجهبه محدودیتهای موجود در ساخت مجتمعهای مسکونی؛ در بسیاری از خانهها فضای باز (حیاط) که پیشازاین مناسبترین فضای خصوصی جهت پاسخگویی به این نیاز زیستی کودک (تحرک) بوده است حذف و نهایتاً فضای نیمهباز کوچک (تراس) جایگزین آن شد. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار در طراحی کالبد آپارتمان مسکونی در ارتقا کیفیت فضا جهت پاسخگویی به تحرک کودک است. این پژوهش بر اساس روش کمی (با کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخت) انجام شده است. جمعآوری دادهها با ارائه پرسشنامه به ساکنین مجتمع مسکونی هرمزان در تهران صورت پذیرفته و دادههای بهدستآمده بهوسیله نرمافزار Spss-26 و استفاده از تحلیل عاملی، آزمون فریدمن، آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج استخراج و ارائه گردیده است. بر اساس تحلیل یافتههای پژوهش، استفاده از فضای باز (حیاط در ارتفاع) یا نیمهباز (تراس)، فضای سبز، انعطافپذیری در مبلمان و کالبد آپارتمان و استفاده از نور طبیعی مهمترین مؤلفههایی است که بایستی بهعنوان معیارهای طراحی کالبد آپارتمان مسکونی جهت پاسخ به نیاز کودک برای تحرک مدنظر قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
139 - طراحی و جمعآوری دادگان گفتاری بهعنوان گام نخست بومیسازی تشخیص هوشمند اوتیسم در کودکان ایرانی
مریم علیزاده شیما طبیبیاناختلال طیف اوتیسم، نوعی اختلال رشدی به شمار میآید که از طریق علائمی مانند ناتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی، خود را نشان میدهد. بنابراین بارزترین نشانه افراد مبتلا به اوتیسم، اختلال گفتار است. این مقاله در بخش اول به بررسی و مرور مطالعات انجامشده برای تشخیص خودکار او أکثراختلال طیف اوتیسم، نوعی اختلال رشدی به شمار میآید که از طریق علائمی مانند ناتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی، خود را نشان میدهد. بنابراین بارزترین نشانه افراد مبتلا به اوتیسم، اختلال گفتار است. این مقاله در بخش اول به بررسی و مرور مطالعات انجامشده برای تشخیص خودکار اوتیسم بر اساس پردازش گفتار افراد مشکوک به ابتلا میپردازد. با توجه به بررسیهای انجامشده، رویکردهای اصلی پردازش گفتار برای تشخیص اوتیسم به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول با پردازش پاسخها یا احساسات افراد مورد آزمایش در پاسخ به سؤالات یا داستان پرسشگر، افراد مبتلا به اوتیسم را تشخیص میدهند. گروه دوم، افراد مبتلا به اوتیسم را از طریق میزان نرخ دقت بازشناسی گفتارشان در سیستمهای تشخیص خودکار گفتار از افراد سالم تفکیک میکنند. علیرغم پژوهشهای زیاد انجامشده در این حوزه در خارج از ایران، پژوهشهای اندکی داخل ایران انجام شدهاند که مهمترین دلیل آن، عدم وجود دادگان غنی متناسب با نیازمندیهای تشخیص اوتیسم مبتنی بر پردازش گفتار افراد مبتلا است. در بخش دوم پژوهش حاضر به روند طراحی، جمعآوری و ارزیابی یک مجموعه دادگان گفتاری مستقل از گوینده برای تشخیص اوتیسم در کودکان ایرانی بهعنوان گام نخست بومیسازی حوزه مذکور پرداختهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
140 - مبانی نظری فلسفه برای کودکان در نظام تعلیم و تربیت
حمید خالق پناهدر نظر گرفتن درسی مانند فلسفه برای کودکان، پرورش خلاقیت، تعقل، درک اخلاقی، توانایی در مفهوم و رشد روابط را به دنبال دارد. البته نباید از یاد برد که در نظر گرفتن چنین برنامهای، این کودکان را به افراد جستوجوگر در زمینههای فلسفی، اخلاقی، اجتماعی و... تبدیل میکند و نظا أکثردر نظر گرفتن درسی مانند فلسفه برای کودکان، پرورش خلاقیت، تعقل، درک اخلاقی، توانایی در مفهوم و رشد روابط را به دنبال دارد. البته نباید از یاد برد که در نظر گرفتن چنین برنامهای، این کودکان را به افراد جستوجوگر در زمینههای فلسفی، اخلاقی، اجتماعی و... تبدیل میکند و نظام آموزشی را نیز متحول میسازد. تلاش تحقیق مبانی نظری فلسفه برای کودکان نیز آشنایی بیشتر شما با سودهای برنامه درسی فلسفه است اعتقاد به مغایرت اهداف برنامه آموزش فلسفه به کودکان با اهداف تعلیم و تربیت در اسلام یکی از مهمترین دلایل عدم اجرایی شدن این برنامه در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ما به شمار میرود. با توجه به معنایی که در این برنامه برای فلسفه تعریفشده است میتوان دریافت که اساس آن پرورش قوهی عقل است که در متون دینی نیز بسیار بر اهمیت و تربیت آن تأکید شده است. زیرا تربیت عقل موجب تربیت انسانهای خردمند و صاحب اندیشهای خواهد شد که دستیابی به جامعه کمال مطلوب را ممکن و میسر میسازند. از طرفی هدف غایی تعلیم و تربیت دینی نیز رساندن انسان به کمال و قرب الهی است که تنها در صورت تربیت کردن عقل بهعنوان تکیهگاه ایمان قلبی محقق خواهد شد. با اندک تأملی میتوان دریافت که اهداف این دو دیدگاه تربیتی مغایر یکدیگر نبوده، باهم متناظرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
141 - پرورش تفکر انتقادی و رویکردهای آن
علی بخش نظریانی اصل ثارالله علامه حکیمه مرادی بهروز رهبریانمدافعان تفکر انتقادي بر این عقیدهاند که تفکر انتقادي میتواند تأثیر عام ویژگیهای انسانی را بر طبقات و گروههاي اجتماعی افزایش دهد. تربیت انتقادی و تفکر انتقادي بر نقش توانمندسازی حوزهی امکانات انسانی تأکیددارند. بهگونهاي که فراگیران در فکر و عمل، نقاد أکثرمدافعان تفکر انتقادي بر این عقیدهاند که تفکر انتقادي میتواند تأثیر عام ویژگیهای انسانی را بر طبقات و گروههاي اجتماعی افزایش دهد. تربیت انتقادی و تفکر انتقادي بر نقش توانمندسازی حوزهی امکانات انسانی تأکیددارند. بهگونهاي که فراگیران در فکر و عمل، نقاد پرورش یابند و در این رابطه به ملاک کفایت شناسی توجه مینمایند. هدف این پژوهش پرورش تفکر انتقادی و رویکردهای آن است. روش پژوهش از نوع اسنادی – تحلیلی میباشد. نتایج نشان داد باید به پرورش شیوههای تفکر انتقادی در افراد بیشتر توجه شود. همچنین در فرایند آموزش، باید ضمن تقویت روحیه انتقادپذیری در معلمان، روحیه انتقاد کردن و زمینه بررسی و تحقیق را در شاگردان به وجود آورد. نتایج اجمالی تحقیقاتی مرتبط را، که مؤید تأثیر این روش در پرورش تفکر پژوهشی است، برای بیان کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
142 - بررسی چالش های کاربرد آموزش فلسفه برای کودکان
حسنعلی پور غریبفلسفه برای کودکان، می تواند به روند رشد تفکر جوانان کمک کند. پیشنهاد ما فلسفه را آن طور که اکثر مردم آن را درک می کنند، به عنوان بدنه ای خالی از ایده های پیش ساخته در نظر نمی گیرند: ما به فلسفه عمل نزدیک می شویم. این ویژگی انحصاری کسانی نیست که خود را «فیلسوف» مینامند، أکثرفلسفه برای کودکان، می تواند به روند رشد تفکر جوانان کمک کند. پیشنهاد ما فلسفه را آن طور که اکثر مردم آن را درک می کنند، به عنوان بدنه ای خالی از ایده های پیش ساخته در نظر نمی گیرند: ما به فلسفه عمل نزدیک می شویم. این ویژگی انحصاری کسانی نیست که خود را «فیلسوف» مینامند، بلکه برای طبیعت انسان است. با توجه به اهمیت آموزش برای کودکان در فلسفه معاصر، این پژوهش به بررسی چالش ها و راه حل های مربوط به فلسفه و آموزش فلسفه برای کودکان می پردازد. با توجه به هدف فوق،10 چالش بهعنوان مهمترین این چالشها شناسایی شد: مفهوم فلسفه بهعنوان یک رشته، فقدان مربیان آموزش دیده و ماهر برای آموزش فلسفه به کودکان، گسست بین ارزشها و هنجارهای اجتماعی موجود می باشد. نقش مبهم معلم در این نوع تربیت، استفاده تند از فلسفه برای تربیت کودکان، ناآگاهی خانواده از فلسفه تعلیم و تربیت کودکان، عدم رشد شناختی کودکان برای درک مفاهیم انتزاعی از برنامه های فلسفه تعلیم و تربیت برای کودکان. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
143 - واکاویمبانیاخلاقیپاسخهای تأدیبی و تربیتی به بزهکاریاطفالاز منظر حقوقکیفریاسلام
روح الله ابراهیمی محمد علی حاجی ده آبادی سید علیرضا حسینیمبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی و تربیتی به بزهکاری اطفال بیانگر واقعیت ها و قواعدی است که صبغه اخلاقی داشته و در راستای حفظ و ارتقای ویژگی ها و خصائص اخلاقی در مقام پاسخگویی به جرایم و تخلفات کودکان و نوجوانان به کار بسته می شود و مشروعیت پاسخ ها در پرتو رعایت این مبانی م أکثرمبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی و تربیتی به بزهکاری اطفال بیانگر واقعیت ها و قواعدی است که صبغه اخلاقی داشته و در راستای حفظ و ارتقای ویژگی ها و خصائص اخلاقی در مقام پاسخگویی به جرایم و تخلفات کودکان و نوجوانان به کار بسته می شود و مشروعیت پاسخ ها در پرتو رعایت این مبانی می باشد. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و براساس رجوع به منابع معتبر اسلامی، ماهیت این مبانی را مورد بررسی قرار داده است، یافته های تحقیق حاکی از این است که در حقوق اسلام، مبانی اخلاقی پاسخ های تأدیبی وتربیتی به بزهکاریهای نوجوانان افزون بر اتقان ، متنوع نیز می باشند. اهتمام به رشد کودک، اصلاح و بازپروری، ترویج و تعالی فضایل اخلاقی محبت مداری و عدالت محوری از جمله این مبانی می باشند که به منظور تغییر در نحوه تفکر و عقاید کودکان و نوجوانان و بازسازی یا ایجاد احساسات و فضایل اخلاقی و پایبندی به رفتارهای اخلاقی بر اساس تعالیم دینی و اسلامی به کار گرفته می شوند و از این منظر به اعاده نظم و امنیت عمومی کمک می کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
144 - تدوین مدل علی آسیبپذیری نوجوان به اعتیاد براساس حساسیت پردازش حسی و سیستمهای مغزی رفتاری با میانجیگری ترومای دوران کودکی
صفورا کیوانلو اکبر عطادختنوجوانان بهشدت تحت تأثیر تغییرات اجتماعی و فرهنگی هستند که در معرض محرکهای محیطی مضر مانند اعتیادآور قرار دارند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی آسیبپذیری نوجوان به اعتیاد بر اساس حساسیت پردازش حسی و سیستمهای مغزی رفتاری با میانجیگری ترومای دوران کودکی در شهر مش أکثرنوجوانان بهشدت تحت تأثیر تغییرات اجتماعی و فرهنگی هستند که در معرض محرکهای محیطی مضر مانند اعتیادآور قرار دارند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی آسیبپذیری نوجوان به اعتیاد بر اساس حساسیت پردازش حسی و سیستمهای مغزی رفتاری با میانجیگری ترومای دوران کودکی در شهر مشهد انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه دوه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 228 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای شناسايي افراد در معرض خطر اعتیاد انیسی، حساسیت پردازش حسی آرون و آرون، سیستمهای مغزی-رفتاری کارور و وایت و پرسشنامه ترومای برنشتاین و همکاران استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS27 و Lisrel8.8 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری بر آسیب پذیری به اعتیاد اثر مستقیم و معنادار دارند. نتایج مربوط به شاخص های برازش مدل نیز نشان داد که ترومای دوران کودکی می تواند میانجی حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با آسیب پذیری به اعتیاد باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
145 - مقایسه تابآوری، ذهنآگاهی و حمایت اجتماعی ادراکشده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شیراز
رضا چالمه خدیجه ارجمندیاین پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در أکثراین پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شهر شیراز بودند که از بین آنها با روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس، 156 نفر که شامل 50 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، 52 نفر مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری و 54 مادر دارای فرزند عادی انتخاب شدند و پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی والچ و همکاران و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از روش آزمونهای لوین (برای بررسی همگنی واریانسها)، و تحلیل واریانس چند متغیری (برای بررسی تفاوت متغیرها در گروه مطالعه) و با نرمافزار SPSS-24 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلالات یادگیری با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری در متغیرهای تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد؛ به نحوی که مادران کودکان عادی از میانگین تابآوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نشان داد که در حوزه های تابآوری و ذهن آگاهی، مادران کودکان بیشفعال/ نقص توجه و اختلالات یادگیری نیازمند آموزش های مبتنی بر تابآوری و ذهن آگاهی هستند و برنامه های توانبخشی ویژه ای بهمنظور افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده نیاز است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
146 - تحلیل نقش تجربۀ زیباییشناختی در تربیت کودکان
فاطمه بنویدیبراساس دیدگاههای صاحبنظران تعلیموتربیت تجربۀ زيبايیشناختی و درک هنر جزء حياتی يک زندگیِ شکوفاست. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تجربۀ زیباییشناختی در تربیت کودکان است. برای رسیدن به این هدف اولین گام دفاع از ضرورت تربیت زیباییشناختی برای کودکان براساس تحلیل توجیهات أکثربراساس دیدگاههای صاحبنظران تعلیموتربیت تجربۀ زيبايیشناختی و درک هنر جزء حياتی يک زندگیِ شکوفاست. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تجربۀ زیباییشناختی در تربیت کودکان است. برای رسیدن به این هدف اولین گام دفاع از ضرورت تربیت زیباییشناختی برای کودکان براساس تحلیل توجیهات فلسفی موجود است که برای این منظور از روش پژوهش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. توجیهات فلسفی متعددی در ضرورت تربیت زیباییشناختی طرح شده که ارزیابی انتقادی آنها نشان میدهد تنها پاسخ مبتنی بر تجربۀ زيبايیشناختی است که اين امکان را فراهم میکند که دفاع از هنر براساس ارزش متمايزش انجام شود؛ بنابراين تربيت زيبايیشناختی برای کودکان میتواند مستقل از کمک هنر به بيانگری و نقشش در ارتقای اخلاقی، قابل توجيه و ضروری باشد؛ چراکه تجربۀ زيبايیشناختی و درک هنر مؤلفۀ حياتی در زندگیِ شکوفاست و قرار گرفتن در معرض تجربۀ زيبايیشناختی راههايی را برای رشد انسان باز میکند که هيچ تجربۀ ديگری چنين قابليتی را ندارد. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که حتی اگر آموزش هنر به نوآوری و مهارتهای بهبوديافتۀ قابل اندازهگیری با روشهای کمّی نينجامد، میبايست جايگاه مهمی در مدارس و برنامههایدرسی داشته باشد. برنامهدرسی بدون تربيت زيبايیشناختی و ارزشگذاری مناسب برای هنرها از هدف ما برای پرورش انسانهای شکوفا و شايستۀ تجارب زيبايیشناختی معنادار غافل است. همچنین تربیت زیباییشناختی نباید به افراد و موضوعات محدود شود بلکه باید کل برنامهدرسی را پوشش دهد؛ زیرا تجربۀ یادگیری اگر به تجربۀ زیباییشناختی تبدیل شود خوشایند است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
147 - اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن، ذهنیتهای طرحوارهایِ کودک شاد و بزرگسال سالم در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری: مطالعه تکآزمودنی
مریم نوری زاده میرابادی مرجان حسین زاده تقوایی رضا مولودی شیدا سوداگر مریم بهرامی هیدجیپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن و ذهنیتهای طرحوارهای کارآمد در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با ساختار تک آزمودنی از نوع ABA بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه زنان چاق مبتلا به اختلال أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن و ذهنیتهای طرحوارهای کارآمد در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با ساختار تک آزمودنی از نوع ABA بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه زنان چاق مبتلا به اختلال پرخوری که در سالهای 1400-1399 به یک کلینیک لاغری شهر تهران مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری پژوهش، با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش و خروج از آن، هشت نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه سبکهای خوردن داچ (DEBQ)، پرسشنامه ذهنیتهای طرحواره یانگ (SMQ)، و مصاحبه نیمهساختاریافته بود. طرحوارهدرمانی در قالب 20 جلسه 90 دقیقهای گروهی، و 4 جلسه تکمیلی انفرادی 45 دقیقهای اجرا شد. شرکتکنندگان، 3 بار در مرحله خط پایه، و 10 بار در مرحله مداخله ارزیابی قرار شدند. و 8 هفته پس از مداخله، هر 2 هفته یکبار، بهوسیله ابزار اندازهگیری مورد پیگیری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا نمرههای شرکتکنندگان بهصورت انفرادی طی سه مرحلة خط پایه، ده مرحلة مداخله، و چهار مرحلة پیگیری جمعآوری گردید و در ادامه با استفاده از نمودار روند نمرههای شرکتکنندگان در مراحل مختلف خط پایه، مداخله، و پیگیری، مورد تحلیل دیداری قرار گرفت. سپس با استفاده از شاخصهای اندازة اثر، درصد دادههای ناهمپوش (PND)، درصد بهبودی و شاخص تغییرات معتبر (RCI)، میزان اثربخشی درمان تعیین گردید. یافتهها نشان داد که نمرههای ذهنیتهای کارآمدِ؛ کودک شاد، و بزرگسال سالم در مرحلة مداخله نسبتِ به مرحلة خط پایه در مورد بیشتر شرکتکنندگان دارای روند صعودی و افزایشی و معنادار بود. نمرههای سبکهای خوردن هیجانی در مورد همة افراد و سبکهای خوردن بیرونی و بازداریشده نیز در مورد اکثر افراد، سیر نزولی و کاهشی داشت و معنادار بود. همچنین نمرههای شاخص RCI حاکی از ثبات نتایج طرحوارهدرمانی در مرحله پیگیری بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
148 - تحلیل حقوقی- جامعه شناختی جرم شناختی بزه کاری کودکان خیابانی (از خانواده تا جامعه و صنعت)
زهرا آقابابا فهیم مصطفی زاده علیرضا محمدبیکیمسأله بزهکاری و بزهدیدگی کودکان و نوجوانان از جمله مسائل مهم اجتماعی است که دنیای امروز را شدیداً به خود مشغول داشته است. بیش از یک قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم ارتکاب جرم و جنایت از ناحیه کودکان و نوجوانان در کشورهای بزرگ صنعتی جلب توجه نموده است. از آن هنگام تاکن أکثرمسأله بزهکاری و بزهدیدگی کودکان و نوجوانان از جمله مسائل مهم اجتماعی است که دنیای امروز را شدیداً به خود مشغول داشته است. بیش از یک قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم ارتکاب جرم و جنایت از ناحیه کودکان و نوجوانان در کشورهای بزرگ صنعتی جلب توجه نموده است. از آن هنگام تاکنون در کشورهای مدرن جهان اکثریت محققین، جامعه شناسان، جرم شناسان، روانشناسان، روانپزشکان و متخصصین تعلیم و تربیت برای یافتن راه حلی برای جلوگیری از بروز تبهکاری در میان کودکان و نوجوانان در تکاپو بوده اند. درباره علت افزایش بزهکاری و بزهدیدگی در روزگار ما عقاید مختلفی ابراز شده است. پاره ای از محققین ازدیاد جرم را در جهان امروز از اختصاصات جوامع متمدن کنونی دانسته و معتقدند به همان نسبتی که بشر با تمام توان به سوی ترقی و تکامل صنعتی و مادی پیش تاخته به همان نسبت نیز قانون شکنی، بزهکاری و ارتکاب اعمال ضد اجتماعی در جوامع صنعتی گسترش یافته و از سکون و آرامش معنوی در این گونه اجتماعات کم می¬گردد. بر همین اساس در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوا به بررسی این مهم در مجموعه قوانین مجازات اسلامی، کار، آئین دادرسی کیفری و حمایت از اطفال و نوجوانان پرداخته و مهمترین نتیجه این مطالعه، آنکه بررسی مواد مختلف قوانین چهارگانه فوق نشان از وجود قوانین و ضوابط کامل و مترقی درحوزه کودک و نوجوان در نظام حقوقی ایران داشته اما مهمترین مانع در فرایند اجرایی و ضمانتهای آن است. مهمترین پیشنهاد عدم ورود این گروه، به دادرسی کیفری_تنبیهی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
149 - بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی کاربران و نظارتپذیری فضاها در پارکهای شهری به منظور ارتقا سطح امنیت کودکان با استناد بر نظریه گرافها (مطالعه موردی: پارک شفق تهران)
سعید عظمتی کیمیا جمشیدزاده<p>نیاز به امنیت، همواره از بنیادی‌ترین نیازهاي انسان در جامعه بشري به شمار می‌رود. در این میان، ایمنی و امنیت گروه‌های آسیب‌پذیر و به‌ویژه کودکان به‌عنوان یکی از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه، از اهمیت خاصی برخوردار است. حضور فعال مردم در أکثر<p>نیاز به امنیت، همواره از بنیادی‌ترین نیازهاي انسان در جامعه بشري به شمار می‌رود. در این میان، ایمنی و امنیت گروه‌های آسیب‌پذیر و به‌ویژه کودکان به‌عنوان یکی از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه، از اهمیت خاصی برخوردار است. حضور فعال مردم در شهر از عوامل افزایش امنیت در فضای شهری است تسلط و دیدن فضا و دیده شدن توسط مردم موجب ایجاد حس امنیت است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی کمی و کیفی با جامعه تحقیق متشکل از 25 نفر متخصص است که در چارچوب مصاحبه‌ای باز و به روش نمونه‌گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد و به تحلیل دیدگاه‌ها در نرم‌افزار اس پی اس اس پرداخته شده است. در ادامه با توجه به ضرایب به‌دست‌آمده از متغیرهای پژوهش به تولید گراف‌ها توسط نرم‌افزار گفی پرداخته شد. در نهایت به کمک نرم‌افزار دپث مپ شاخص‌های استخراج‌شده مرحله اول و دوم نظرسنجی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت و به کمک نرم‌افزار آی گراف به انطباق تحلیل پلان‌ها با گراف‌های تولیدشده در مرحله قبل پرداخته شده است. نتایج به‌دست‌آمده نشان‌دهنده آن است که کاربران در انتخاب پارک‌های شهری جهت امنیت کودکان خود، بیشتر به دنبال فضاهایی هستند که در جذب افراد خصوصاً بزرگ‌سالان کارآمد بوده و به والدین اجازه نظارت‌پذیری بر فضا را می‌دهد هستند. همچنین با توجه به مطالعات صورت گرفته، فضاهای فرهنگی از بعد عملکرد با رتبه 4.46 در پارک‌های شهری عامل اصلی در جذب افراد جهت مشارکت عمومی می‌باشد.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
150 - بررسی تطبیقی مفهوم خانه از دیدگاه کودکان دو شهر (شیراز و نوجین)
فهیمه عباسی طاهره نصر کیوان محمدپور<p>مفهوم خانه؛ مکانی فیزیکی نیست، بلکه تصویری ذهنی است. خانه پوسته‌ای است برای زندگی کردن و مکانی برای رسیدن به آرامش و آسایش است. خانه دارای دو بعد معنا و مفهوم است که این دو بعد باهم متفاوت هستند. بُعد معنای خانه؛ امری عینی و مکانی که انسان در آن زندگی می¬کند أکثر<p>مفهوم خانه؛ مکانی فیزیکی نیست، بلکه تصویری ذهنی است. خانه پوسته‌ای است برای زندگی کردن و مکانی برای رسیدن به آرامش و آسایش است. خانه دارای دو بعد معنا و مفهوم است که این دو بعد باهم متفاوت هستند. بُعد معنای خانه؛ امری عینی و مکانی که انسان در آن زندگی می¬کند اما بعد مفهوم خانه امری ذهنی (تصور ذهنی) است؛ برای دستیابی به مفهوم خانه باید ذهن هر فرد در ارتباط با خانه را مورد تحلیل و بررسی قرارداد. در دنیای امروزی که به‌سرعت در حال تغییر است، مفهوم خانه به‌طور فزاینده‌ای برای بزرگ‌سالان و هم برای کودکان پیچیده شده است. با ظهور جهانی‌شدن، شهرنشینی و پیشرفت‌های فنّاورانه، مفهوم سنتی خانه به‌عنوان مکانی ثابت و پایدار به چالش کشیده شده است. درنتیجه، نیاز روزافزونی به انجام تحقیقات در مورد مفهوم خانه برای کودکان برای درک بهتر اهمیت و تأثیر آن بر رشد آن‌ها وجود دارد. تحقیق در مورد مفهوم خانه برای کودکان می‌تواند عواملی را که به احساس خانه کمک می‌کنند و چگونگی تأثیر آن‌ها بر رفاه و رشد کودکان روشن کند. هدف نوشتار از این پژوهش؛ سنجش تطبیقی مفهوم خانه در میان کودکان 9_10 ساله دو شهر شیراز و نوجین است. روش تحقیق، به‌صورت تحلیل محتوا با استفاده از قیاس استدلالی ربایشی و گردآوری اطلاعات به‌صورت مطالعات کتابخانه¬ای و اسنادی و مقالات فارسی و لاتین و تحقیقات میدانی است؛ که با تحلیل و بررسی 30 نمونه از نقاشی¬های کودکان این دو شهر، می¬توان به شباهت‌ها و تفاوت‌های تصویر ذهنی آن‌ها از مفهوم خانه دست¬یافت؛ که درنتیجه؛ از این بررسی و تحلیل شباهت‌ها و تفاوت‌ها می¬توان به تعدادی کد مفهومی دست‌یافت. از جمع¬بندی این کدهای مفهومی، می¬توان به مفهوم خانه از نظر کودکان این دو شهر، به مواردی شامل آرامش، راحتی، آسایش، امنیت و رفاه در خانه دست¬یافت.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
151 - بهداشت و حقوق کودک در فضای مجازی
محمد طاعتی سرشکه سیده مریم اسدی نژادحق محوریترین مفهوم علم حقوق است،ابهام در تعریف و توصیف آن سبب ایجاد انتظارات نابجا و به تبع آن احساس بیعدالتی میگردد. با توجه به مفهوم انتزاعی حق، پژوهشگر برای رهایی از برداشت اشتباه باید به سراغ ابزارهای تحلیلی رود،استفاده از نظریه ی هوفلددر شناسایی و بسط انواع حقوق أکثرحق محوریترین مفهوم علم حقوق است،ابهام در تعریف و توصیف آن سبب ایجاد انتظارات نابجا و به تبع آن احساس بیعدالتی میگردد. با توجه به مفهوم انتزاعی حق، پژوهشگر برای رهایی از برداشت اشتباه باید به سراغ ابزارهای تحلیلی رود،استفاده از نظریه ی هوفلددر شناسایی و بسط انواع حقوق به یاری پژوهشگر می آید. حق کودک نیز به واسطه ی جایگاه ویژه ایشان در پایه گذاری آینده اجتماع بشری از یک سو و از سوی دیگر آسیب پذیری ایشان به عنوان نخستین کسانی که در معرض هجوم مستقیم آسیب ها قرار میگیرند مورد حمایت خاص نهاد اجتماع قرار گرفته است،البته چگونگی نقض حقوق کودکان،در نقاط مختلف جهان متفاوت است.در کشورهای در حال توسعه، کودکان، بیشتر با فقر و پی آمدهای ناشی از آن مانند سوءتغذیه، کمبود امکانات بهداشتی، درمانی و آموزشی مواجهند و در کشورهای توسعه یافته،مشکلات اخلاقی و ضعف بنیاد خانواده گریبان گیر آنان است. در هر حال بازیگران اصلی این عرصه یعنی خانواده و بخش خصوصی و حاکمیت باید در تعاملی همه جانبه سعی در صیانت همه جانیه از این مفهوم نمایند.تنهایی،افسردگی،اضطراب،عزت نفس پایین و مشکلات جسمی همچون دیابت و خشکی چشم برخی از مشکلات احتمالی کودکان در استفاده بیش از حد و یا ورود زود هنگام به فضای مجازی است. اعتیاد به این فضا سبب کاهش انگیزه کودک برای تعامل با دیگران شده که خود اثرات منفی بر ارتباط شخصی و تعاملات اجتماعی او دارد. یکی از ساده ترین راه های جلوگیری از بروز این مشکل محدود کردن مدت زمان استفاده از اینترنت است.گسترش فضای مجازی و تاثیر فراوان این زمینه بر زندگی و هنجار لزوم صیانت از حقوق کوکان این عرصه را بدنبال می آورد، سعی نگارنده در این مقاله بر این است تا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی در شناسایی حق و ساختار تحلیلی آن ، تعریف کودک و فضای مجازی و بهداشت و سلامت و همچنین شناسایی حقوق او در رابطه میان کودک با فضای مجازی در قوانین موضوعه ایران و سایر قوانین و اسناد بین المللی پرداخته و گوی به اعتدال زند. ﺩﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﻱ ﺍﺧﻼﻗﻲ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪﺍﻱ ﺷﺎﻣﻞ ﺍﺻﺎﻟﺖ ﻣﺘﻮﻥ،ﺻﺪﺍﻗﺖ ﻭ ﺍﻣﺎﻧﺘﺪﺍﺭﻱ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
152 - راهکارهای مؤثر بر رشد انگیزشی کودکان کمتوان ذهنی بر پایه روانشناسی محیطِ فضاهای آموزشی
سارا محمدزاده اکبری مهدی حمزه نژاد راضیه فتحی<p>کودکان کم‌توان ذهنی به‌واسطه تفاوت در ویژگی‌های جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تمایز بسیار چشم‌گیری با سایر کودکان دارند. ازآنجایی‌که این قبیل از اختلالات، منجر به بروز مشکلات عدیده‌ای در زمینۀ رشد فردی و اجتماعی این کودکان می‌شود أکثر<p>کودکان کم‌توان ذهنی به‌واسطه تفاوت در ویژگی‌های جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تمایز بسیار چشم‌گیری با سایر کودکان دارند. ازآنجایی‌که این قبیل از اختلالات، منجر به بروز مشکلات عدیده‌ای در زمینۀ رشد فردی و اجتماعی این کودکان می‌شود، در سال‌های اخیر، طراحی معماری فضاهای آموزشی به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین و تأثیرگذارترین فضاها در بهره‌وری حداکثری از توانایی این کودکان محور توجه بسیاری از معماران قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناخت و ارائه راهکارهایی در راستای بهبود کیفیت فضاهای آموزشی کودکان کم‌توان ذهنی جامعه با تکیه بر دانش روانشناسی محیط سعی در ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر در راستای شناخت و پاسخگویی به این پرسش بوده که «در فرآیند بهبود حالات و اختلالات کودکان کم‌توان ذهنی چه مؤلفه‌ها و راهکارهایی در زمینۀ روانشناسی محیطی فضاهای آموزشی می‌تواند منجر به ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان شود؟». روش تحقیق حاضر دارای ماهیت کیفی و وابسته به راهبرد توصیفی-تحلیلی است. پردازش این موضوع در ابتدا بر پایۀ مطالعات اسنادی و کتابخانه‌ای در راستای شناخت و تحلیل مولفه‌های محیطی مؤثر بر روان این کودکان بوده و در ادامه از بررسی‌های میدانی و مشاهده جهت تقویت روایی تحقیق بهره برده است. نتایج نشان می‌دهد که کودکان کم‌توان ذهنی به جهت برخورداری از ذهنی مضطرب‌ و آشفته‌تر نسبت به سایر کودکان حساسیت بیشتری در برخورد با محیط‌های گوناگون از خود بروز می‌دهند. در این راستا بهره‌گیری از عناصر معماری نظیر رنگ و فرم مناسب، جنس مصالح و تناسبات و همچنین ایجاد فضاهای اجتماع‌پذیر و فعالیت‌های مشارکتی در کنار بازی‌سازی‌های مطلوب در فضای آموزشی، تأثیر به‌سزایی در بهبود عملکرد ذهنی آنان داشته و منجر به افزایش آرامش ذهنی، استقلال فردی، ارتباطات اجتماعی و درنهایت ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان در فضاهای آموزشی می‌گردد.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
153 - تبیین رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نقد آن با تأکید بر آموزههای اسلامی
معصومه کیانیبرای این منظور بخش نخست مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و شرح مؤلفههای رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نیز با استفاده از روش تحلیل پسرونده، به بررسی مبانی فلسفی ناظر بر رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان میپردازد. در بخش دوم نیز با استفاده أکثربرای این منظور بخش نخست مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و شرح مؤلفههای رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان و نیز با استفاده از روش تحلیل پسرونده، به بررسی مبانی فلسفی ناظر بر رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان میپردازد. در بخش دوم نیز با استفاده از روش کاوشگری فلسفی انتقادی و با تأکید بر دیدگاه اسلامی به نقد رویکرد معنوی والدورف به تربیت کودکان اقدام میشود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد معنوی والدورف، در رابطه با مؤلفههای رویکرد معنوی خود به تربیت کودک اقدام میشود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رویکرد معنوی والدورف، در رابطه با مؤلفههای رویکرد معنوی خود به تربیت کودکان به مواردی از قبیل؛ توجه بر پرورش کلیت کودک، تقویت بُعد هنری او، پرورش ادراک معنوی وی، تأکید بر معناسازی و معنایابی در فرآیند یاددهی-یادگیری و آزادی متربی تمرکز دارد. این مؤلفهها و ویژگیها بر مبانی فلسفی و نظری مانند؛ وجود جهان معنوی فراتر از جهان مادی، وجود موجودات معنوی گوناگون، یکپارچگی عالم هستی به لحاظ معنوی، نگاه به کودک به عنوان موجودی معنوی، اعتقاد به تناسخهای مکرر انسان، تأکید بر حواس، عقل، الهام و شهود به عنوان منابع شناخت و تفکر شهودی، به عنوان تفکر خالص و ناب، تعامل بین عین و ذهن در نیل به معرفت و نیز تطابق «من» انسانی با «مسیح» به عنوان غایت زندگی بشر استوار است. همچنین، در نقد (بررسی تفاوتها و شباهتها) رویکرد معنوی والدورف براساس دیدگاه اسلامی روشن شد که دیدگاه مذکور به دلایلی نظیر تفاوت دیدگاه درباره امر متعالی، و اعتقاد به تناسخ، با دیدگاه اسلامی سازگاری ندارد. در عین حال، برخی دلالتهای تربیتی رویکرد مذکور نظیر نگاه به کودک به عنوان موجودی معنوی و تکریم او، توجه به پرورش کلیت وجود کودک و به ویژه بُعد روحانی او، تأکید بر تربیت هنری و نیز تربیت مبتنی بر مراحل رشد کودک با دیدگاه اسلامی سازگار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
154 - حمایت از کرامت و حقوق زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه از منظر حقوق بین الملل
احمد محتشم فخرالدین سلطانی علیرضا رضاییبیش از نیمی از زنان و کودکان جهان در کشورهایی زندگی می کنند که جنگ و درگیری را تجربه کرده اند. جامعه بین المللی نمی تواند مصائب آنها را نادیده بگیرد. به نظر می رسد در درگیری های معاصر چندان به حقوق بین الملل بشردوستانه توجه نشده است. استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی و م أکثربیش از نیمی از زنان و کودکان جهان در کشورهایی زندگی می کنند که جنگ و درگیری را تجربه کرده اند. جامعه بین المللی نمی تواند مصائب آنها را نادیده بگیرد. به نظر می رسد در درگیری های معاصر چندان به حقوق بین الملل بشردوستانه توجه نشده است. استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی و منفجره در مناطق شهری، خشونت جنسی، آوارگی، کشتار جمعی و... نشانه عدم پایبندی به حقوق بشر می باشد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به مخاصمات مسلحانه سال های اخیر به بررسی رویکردهای حقوق بین الملل نسبت به زنان و کودکان پرداخته است و همچنین به نقد و بررسی سازوکارهای حمایتی و حقوق بشری نسبت به زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه در نظام بین¬الملل حقوق بشردوستانه پرداخته است. دشمن همواره سعی دارد که از طریق فشار بر افراد غیرنظامی، حریف خود را تسلیم خواسته¬های خود کند و در این رقابت ناعادلانه، زنان و کودکان اولین قربانیان بی دفاع و بی پناه هستند. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که با توجه به اصول حقوق بشردوستانه بین¬المللی که به صورت واضح در اسناد بیان شده است، لازم و ضروری است که توسط طرفین درگیر؛ عواملی چون اصل کرامت انسانی، اصل محدودیت در استفاده از سلاح¬های غیرمجاز و ابزارهای جنگی غیرمعمول، اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، اصل منع درد و رنج بیش از اندازه، اصل تناسب، اصل حفظ محیط¬زیست، اصل ضرورت نظامی و اصل احتیاط، که از جمله اصول اساسی حقوق بشردوستانه هستند، باید در مخاصمات مسلحانه بین¬المللی و داخلی، مورد توجه و احترام قرار گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
155 - تبیین و ارزیابی مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا: نگاهی از منظر رویکرد اسلامی عمل
نرگس سادات سجادیه زهرا صابریپژوهش حاضر با هدف امکانسنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهرهگیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پس أکثرپژوهش حاضر با هدف امکانسنجی بهره¬مندی از یکی از رویکردهای مطرح آموزشی پیش از دبستان در سطح جهان، با تبیین مبانی فلسفی نظریه تربیتی رجیو امیلیا و ارزیابی آن مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل صورت گرفته است. در این راستا با بهرهگیری از روش تحلیل مفهومی، زبانی و تحلیل منطقی پسرونده، مؤلفه¬های اساسی مبانی فلسفی این رویکرد استنباط گردیده و سپس مبتنی بر رویکرد اسلامی عمل، مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. حاصل این پژوهش استنباط دوازده مؤلفه فلسفی زیر¬ساز مبانی انسان¬شناختی، معرفت¬شناختی و ارزش¬شناختی؛ از جمله تأکید بر یکتایی و شایستگی کودک و ارزشمندی استقلال فکری و عملی او؛ اتخاذ رویکرد سازه¬گرایی اجتماعی به معرفت؛ محور قرار دادن ارزش عدالت و دموکراسی به عنوان روح حاکم بر دیدگاه رجیو امیلیا بود. نتایج ارزیابی حاکی است نظریه تربیتی رجیو امیلیا ضمن برخورداری از ویژگیهای منحصر به فرد و ابداعات آموزشی سودمند؛ نیازمند ملاحظه، بازنگری و تکمیل برخی وجوه چالشبرانگیز، پیش از هرگونه بهره¬گیری خواهد بود؛ از جمله نقدهای وارد شده به این دیدگاه می¬توان به این موارد اشاره کرد: تقلیل نگاه کل¬¬¬گرایانه و نادیده انگاشتن بعد معنوی کودک؛ تصویری شعاری و غیرواقعی از کودک و ابهام و سرگردانی در میانه واقع¬گرایی و سازه¬گرایی و خطر نسبی¬گرایی حاد در حوزه معرفت¬شناختی؛ و ناسازواری در توجه به ارزش¬های مطلق و مشروط در کنار ارزش¬های متغیر در عرصه ارزش¬شناختی. در این راستا و در نگاهی بازسازانه می¬توان به این موارد اندیشید: به ¬رسمیت¬ شناختن بعد معنوی به صورت عمومو¬خصوص منوجه با بعد بدنی، تعدیل نگاه به کودک، قرار دادن واقع¬گرایی در محور و سازه¬گرایی در حول آن، توجه به ارزشهای مطلق و مشروط و توجه متعادل به دموکراسی عقلانیت¬مدار و عادلانه. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
156 - کاربست ارزشهای اخلاقی در معماری مهد کودک بر اساس آموزه های اسلامی
سحر صادقی مهر حامد حیاتی<p>اخلاق دانش چگونه زیستن است. ارزش¬های اخلاقی یکی از عوامل بسیار مهم در روند شکل¬گیری معماری اسلامی هستند. معماری عرصه¬ایی برای بروز و ظهور زندگی فردی، اجتماعی و نمود ارزش¬های اخلاقی است. توجه به ارزش¬های اخلاقی وجودی انسان و جامعه، از نیازهای اساسی أکثر<p>اخلاق دانش چگونه زیستن است. ارزش¬های اخلاقی یکی از عوامل بسیار مهم در روند شکل¬گیری معماری اسلامی هستند. معماری عرصه¬ایی برای بروز و ظهور زندگی فردی، اجتماعی و نمود ارزش¬های اخلاقی است. توجه به ارزش¬های اخلاقی وجودی انسان و جامعه، از نیازهای اساسی شکل¬گیری محیط و زندگی انسان است. با توجه به تاثیرات محیط به عنوان یکی از عوامل موثر بر تربیت اخلاقی کودک، نیازمند شناخت دقیق از ویژگی¬های موثر بر تربیت اخلاقی کودک می¬باشیم تا بر این اساس بتوانیم محیطی طراحی کنیم که به رشد اخلاقی کودک کمک کند و در واقع تربیت اخلاقی کودک را به دنبال داشته باشد. در اینجا این سوال مطرح است که آموزه¬های اسلامی چه راهبرد و راهکارهایی را در خصوص محیطی مناسب تربیت اخلاقی کودک ارایه داده است؟ و ویژگی¬های یک مهد کودک مناسب برای تربیت اخلاقی کودک براساس آموزه¬های اسلامی چیست؟ بر همین اساس هدف این پژوهش ارایه اصول و الگویی برای طراحی مهد کودک براساس آموزه¬های اخلاقی می¬باشد. در این پژوهش سعی گردیده است با استناد به آموزه¬های اسلامی و با روش استدلال منطقی و تفسیر و تحلیل آن¬ها، مولفه¬ها محیطی و معماری مکانی مناسب برای تربیت اخلاقی کودک استنتاج و ارایه گردیده است.</p> تفاصيل المقالة