ویژگی منظر شفابخش از حیث بهرهمندی کودکان دارای اختلال درخودماندگی
الموضوعات :مهران وطنی 1 , محمدرضا بمانیان 2 , علی عسگری 3
1 - دانشجوی کارشناس ارشد معماری منظر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2 - استاد، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 - استادیار گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: کودکان اوتیسم, درخودماندگی, منظر شفابخش, طراحی چند حسی.,
ملخص المقالة :
کودکان دارای اختلال درخودماندگی، طبقهای حساس از جامعه کشورند که طراحی فضاهای معماری و شهرسازی، منوط بر توجه به نیازها و ویژگیهای آنهاست. در بیان دیگر صرفاً درمان این کودکان محدود به محیطهای بیمارستانی و درمانی شده و فضای شهری بهویژه فضاهای سبز نقشآفرینی مناسبی برای حضور ایشان به فضای اجتماعی ندارند. این مسئله در حالی است که در بحث فضاهای سبز، شفابخشی منظر از حیث درمان موضوعیتی قابلبحث و حائز اهمیت است که میتواند کمک شایانی به مسیر درمان و سلامتی کودکان اوتیسم دارا باشد. این پژوهش بر آن است تا با توصیف چالش درخودماندگی و مطالعه رویکردهای درمانی کودکان مبتلابه اوتیسم، ضمن بیان توصیفی از ویژگیهای این نوع کودکان در برخورد با محیط، عوامل مؤثر در خصوص حضور ایشان در منظر شهری موردتوجه قرار داده و راهبردهایی برای طراحی پارکهای شفابخش را از این دریچه مطرح سازد. این پژوهش باهدف کاربردی و بر پایه منطق توصیفی - تحلیلی و با روش کیفی ضمن بهرهمندی از مطالعات نظری پیرامون محیط و نوع بیماری، با طبقهبندی مصاحبههای صورت گرفته از پزشکان، روانشناسان و مادران کودکان دارای اختلال درخودماندگی و مشاهدات مستقیم صورت گرفته است. در پایان میتوان چنین بیان نمود که منظر شفابخش با توجه به بهرهمندی از فضایی چند حسی و مستعد در حضور اجتماع در فضای آزاد میتواند در صورت بهرهمندی از فضایی قابلکنترل و رعایت مؤلفههای کالبدی نهتنها در کاهش آسیب به کودکان بلکه درزمینهٔ درمان نیز بازدهی مناسبی داشته باشد.
1- ترابیان، ن. (1397). از اختلال اوتیسم (درخودماندگی) چه می¬دانیم؟ نشریه پیوند، 459، 35-30.
2- زاهدی، م.، منصوری، س. ا.، سنماری، م. م.، و ضرابی، م. م. (1396). مفهوم شفابخشی در ایران. نشریه منظر، 9(38)، 31-20.
3- عبدالهی، ر.، امین¬زاده، ب.، شاهچراغی، آ.، و اعتصام، ا. (1394). تدوین مؤلفههای شفابخشی منظر در باغ¬های ایرانی و کاربرد آن در طراحی فضاهای باز شهری. فصلنامه مدیریت شهری، 14(39)، 345-317.
4- کاکاوند، ع. (1388). اوتیسم، بازی و تعامل اجتماعی. نشر سرافراز. تهران.
5- کامل¬نیا، ح.، و حقیر، س. (1388). الگوهای طراحی فضای سبز در «شهر دوستدار کودک» (نمونه موردی: شهر دوستدار کودک بم). نشریه باغ نظر، 6(12)، 77-88.
6- کوگل، ر. (1389). جدیدترین روش درمان اوتیسم بر اساس روش پی.ار.تی. ترجمه فراهانی، ص. نشر روان. تهران.
7- مدرک، آ. (1396). منظر شفابخش؛ تحلیل طراحی منظر بیمارستان فیونا استنلی. نشریه منظر، شماره 38، 32-47.
8- موسوی، ن. (1392). اوتیسم. نشریه پیوند، 413، 1-29.
9- نیلی، ر.، نیلی، ر.، و سلطانزاده، ح. (1391). چگونگي بازتاب شاخصههای مناظر شفابخش در الگوي منظر باغ ايراني. نشریه باغ نظر، 9(23)، 74-65.
10- ADDM (Autism and Developmental Disabilities Monitoring Network), (2010). A Snapshot of Autism Spectrum Disorder among 8-year-old Children in Multiple Communities across the United States in 2010. Centers for Disease Control and Prevention, United States Department of Health and Human Services.
11- Anderson, G. M., & Hoshino, Y. (2005). Neurochemical studies of autism. Handbook of autism and pervasive developmental disorders, 1, 453-472.
12- Assessment, M. E. (2005). Ecosystems and human well-being: wetlands and water. World Resources Institute.
13- Dewi, S.P. (2012). How does the playground role in realizing children-friendly-city. Procedia social and behavior, 38: 224-233.
14- Fisher, A.G., Murray, E.A., and Bundy, A.C. (1991). Sensory Integration: Theory and Practice. PA: F.A. Davis Co.
15- Freeman, H. L. (Ed.). (1984). Mental health and the environment. Churchill Livingstone.
16- Ghazali, R., Md Sakip, S. R., & Samsuddin, I. (2019). Creating Positive Environment for Autism Using Sensory Design. Environ.-Behav. Proc. J, 4, 19-26.
17- Han, K. T. (2003). A reliable and valid self-rating measure of the restorative quality of natural environments. Landscape and urban planning, 64(4), 209-232.
18- Hartig, T. (2008). Green space, psychological restoration, and health inequality. The Lancet.
19- Henwood, K. (2002). Young men in 'crisis': attending to the language of teenage boys' distress. Soc Sci Med. Nov; 55(9): 1493-509.
20- Milburn, L. A. (2019). Benefits of landscape design on autism. MLA thesis dissertation, California Polytechnic University, Pomana.
21- Minshew, N. J., Sweeney, J. A., Bauman, M. L., & Webb, S. J. (2005). Neurologic aspects of autism. Handbook of autism and pervasive developmental disorders, 1, 473-514.
22- Mostafa, M. (2015). Architecture for autism: Built environment performance in accordance to the autism ASPECTSS™ design index. Design Principles and Practices, 8, 55-71.
23- Nuechterlein, K. H., Green, M. F., Kern, R. S., Baade, L. E., Barch, D. M., Cohen, J. D., ... & Marder, S. R. (2008). The MATRICS Consensus Cognitive Battery, part 1: test selection, reliability, and validity. American Journal of Psychiatry, 165(2), 203-213.
24- Rutter, M. (1997). Genetic influences and autism. Handbook of autism and pervasive developmental disorders., 370-387.
25- Samadi, S. A., & McConkey, R. (2011). Autism in developing countries: Lessons from Iran. Autism research and treatment, 2011.
26- Scheuermann, B., & Webber, J. (2002). Autism: Teaching Does Make a Difference., CA: Wadsworth.
27- Souter- Brown, G. (2015). Landscape and urban design for health and well-being: Using healing, sensory and therapeutic gardens. London and New York: Routledge.
28- Sugiyama, T., & Thompson, C. W. (2008). Associations between characteristics of neighbourhood open space and older people's walking. Urban forestry & urban greening, 7(1), 41-51.
29- Thompson, J. D. & Golden, G, (1975). The Hospital: A social and architectural study. New Haven & London: Yale University Press.
30- Turner, T. (2005). Garden history: Philosophy and design 2000 BC–2000 AD. Routledge.
31- van Kamp, I., Leidelmeijer, K., Marsman, G., & Hollander, A. (2003). Urban environmental quality and human well-being: Towards a conceptual framework and demarcation of concepts; a literature study. Landscape and Urban Planning, 65, 5-18.
32- World Health Organization. (1998). The World health report: 1998: Life in the 21st century: a vision for all: report of the Director-General. World Health Organization.
33- Yuill, N., Strieth, S., Roake, C., Aspden, R., Todd, B., (2007) Designing a playground for children with autistic spectrum disorders: Effects on playful peer interactions. Journal of Autism and Developmental Disorders, 37 (6):1192-1196.
ویژگی منظر شفابخش از حیث بهرهمندی کودکان دارای اختلال درخودماندگی
مهران وطنی1، محمدرضا بمانیان*2، علی عسگری3
1. دانشجوی کارشناس ارشد معماری منظر، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2. استاد، گروه معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)
3. گروه معماری، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
ali.asgari@iau.ac.ir
تاریخ دریافت: [6/4/1401] تاریخ پذیرش: [26/8/1401]
چکیده
کودکان دارای اختلال درخودماندگی، طبقهای حساس از جامعه کشورند که طراحی فضاهای معماری و شهرسازی، منوط بر توجه به نیازها و ویژگیهای آنهاست. در بیان دیگر صرفاً درمان این کودکان محدود به محیطهای بیمارستانی و درمانی شده و فضای شهری بهویژه فضاهای سبز نقشآفرینی مناسبی برای حضور ایشان به فضای اجتماعی ندارند. این مسئله در حالی است که در بحث فضاهای سبز، شفابخشی منظر از حیث درمان موضوعیتی قابلبحث و حائز اهمیت است که میتواند کمک شایانی به مسیر درمان و سلامتی کودکان اوتیسم دارا باشد. این پژوهش بر آن است تا با توصیف چالش درخودماندگی و مطالعه رویکردهای درمانی کودکان مبتلابه اوتیسم، ضمن بیان توصیفی از ویژگیهای این نوع کودکان در برخورد با محیط، عوامل مؤثر در خصوص حضور ایشان در منظر شهری موردتوجه قرار داده و راهبردهایی برای طراحی پارکهای شفابخش را از این دریچه مطرح سازد. این پژوهش باهدف کاربردی و بر پایه منطق توصیفی - تحلیلی و با روش کیفی ضمن بهرهمندی از مطالعات نظری پیرامون محیط و نوع بیماری، با طبقهبندی مصاحبههای صورت گرفته از پزشکان، روانشناسان و مادران کودکان دارای اختلال درخودماندگی و مشاهدات مستقیم صورت گرفته است. در پایان میتوان چنین بیان نمود که منظر شفابخش با توجه به بهرهمندی از فضایی چند حسی و مستعد در حضور اجتماع در فضای آزاد میتواند در صورت بهرهمندی از فضایی قابلکنترل و رعایت مؤلفههای کالبدی نهتنها در کاهش آسیب به کودکان بلکه درزمینهٔ درمان نیز بازدهی مناسبی داشته باشد.
واژگان کلیدی: کودکان اوتیسم، درخودماندگی، منظر شفابخش، طراحی چند حسی.
1- مقدمه
اختلال درخودماندگی1 یا اوتیسم یکی از بیماریهای عصبی یا تحولی پیچیده بوده که منجر به مشکلات متنوعی در تفکر، احساس، گفتگو و ارتباط با دیگران میگردد. این بیماری هرچند که بهطور کامل درمان نمیگردد، اما توجه به آن میتواند از جنبه جلوگیری از تشدید بیماری یا واکنشپذیری ناخواسته بکاهد. ضمناً قرارگیری کودکان مبتلابه این بیماری در مسیر درمان تا حدودی از جنبههای مشهود این بیماری در بزرگسالی کاسته و نحوه کنترل بیماری را حتی برای فرد نیز مشخصتر مینماید.
جمعیت میانگین کودکان دارای اوتیسم هرچند در حدود یک درصد جامعه کودکان جهان را شامل میگردد اما توجه بر موضوع درمان کودکان مبتلابه درخودماندگی موضوع حائز بحثی در جوامع توسعهیافته است که حکایت از توجه به کلیه اقشار جامعه دارد. این مسئله در ایران نیز در پژوهشهای متنوعی در رشتههای دانشگاهی در دو دههی اخیر رواج یافته و نشان از توجه جامعه دانشگاهی به موضوع درمان این اختلال در بین کودکان را حکایت میکند.
در حال حاضر یکی از بسترهای مستعد برای درمان کودکان، بدنه فضای شهری بهویژه پارکها و محیطهای سبز است که این موضوع با همراستایی این مفهوم در ادبیات کلان درمانی خود یعنی منظر شفابخش که نه صرفاً برای کودکان که در خصوص همه اقشار جامعه با تأکید بر بیماران نظامیافته، میتواند موردتوجه و تأکید این نوشتار تلقی گردد؛ اما بااینوجود پژوهش گستردهای در خصوص امکان استفاده از الگوهایی در برنامهریزی، طراحی و شکلدهی به فضاهای کودکان در محیط بیرونی بهگونهای که امکان استفاده همزمان کودکان مبتلابه اوتیسم نیز در آن فراهم آید، انجامنشده است؛ بنابراین انجام چنین پژوهشی برای تقویت حضور این کودکان در جامعه دارای اهمیت ویژهای است.
بر این اساس پژوهش حاضر با پرسش اصلی «چه راهبردهایی در طراحی فضاهای سبز شهری با دغدغه درمان و کاهش آسیب به کودکان مبتلابه اختلال درخودماندگی حائز توجه بوده و هر یک چگونه میتواند کاهندهی تنشهای این کودکان قرار گیرد؟» مواجه است.
2- مرور مبانی نظری و پیشینه
درخودماندگی نوعی اختلال رشدی از نوع (روابط اجتماعی) است که با رفتارهای ارتباطی و کلامی غیرطبیعی مشخص میشود. در این بیماری توانایی کودک در برقراری ارتباط با دیگران مختل میشود. اوتیسم معمولاً در پسران بیشتر از دختران است و تا سن سهسالگی معلوم میشود. وضعیت اجتماعی، اقتصادی، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز اوتیسم ندارد. اوتیسم یک اختلال رشد مغزی است که بهوسیله آسیب در مداخلات اجتماعی و ارتباط و همچنین رفتارهای تکراری و ویژه تقسیمبندی میشود. این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار میسازد. در برخی موارد رفتارهای خودآزارانه و پرخاشگری نیز دیده میشود. علت بیماری ناشناخته است اما بسیاری از بخشهای مغز را تحت تأثیر قرار میدهد ولی چطور این اتفاق رخ میدهد هنوز درک نشده است. درخودماندگی یک نشانه ژنتیکی قوی نیز دارد که البته بسیار پیچیده است و بهوسیله تقابل بین ژنی (گروهی از ژنها) و یا گاهی جهش ژنی ایجاد میشود. همچنین ممکن است با آسیب مغزی در قبل، همزمان و یا بعد از تولد به وجود بیاید (موسوی، 1392).
آمارهای جهانی متفاوت و بعضاً متناقضی در خصوص میزان ابتلا به این بیماری در کودکان در سطح جهان منتشرشده است. علاوه بر آن، بر اساس آمارهای موجود نسبت جمعیتی این کودکان در مناطق مختلف جهان نیز متفاوت است، بهطور مثال برخی مطالعات انجامشده در یازده ایالت آمریکا نشان میدهد بهطور متوسط به ازای هر 68 کودک، یک نفر به سندروم اوتیسم مبتلا تشخیص دادهشده است (ADDM, 2010). مطالعات اخیر مانند (Samadi & McConkey, 2011) نشان میدهد در ایران به ازای هر ده هزار کودک پنجساله، حدود 7 نفر مبتلابه این سندروم تشخیص دادهشدهاند که این نسبت جمعیتی، از آمار ارائهشده در بسیاری از کشورهای توسعهیافته کمتر است که این بهنوبه خود، میتواند دلایل متعددی همچون تفاوت در معیارهای تشخیص و تعریف بیماری در کشورهای مختلف جهان داشته باشد. با توسعه همهجانبه محیط شهری و پیچیدهتر شدن سبک زندگی شهروندان، توجه به نیازهای جسمانی و روانشناختی کودکان بهطور عام و کودکان مبتلابه اوتیسم بهطور خاص، یک ضرورت امکانناپذیر است (کاکاوند، 1388).
طی سالهای اخیر و با شناسایی اختلالات رشد جسمانی و روانی در کودکان (مانند بیماریهایی اعم از نشانَگان داون2، پیش فعالی و اوتیسم) این نیاز احساس شده که این کودکان به مراقبتهای ویژه و مکانهایی خاص برای آموزش و مراقبت نیاز دارند تا بتوانند به حد خودکفایی و استقلال رفتاری و مراقبتی برسند (کوکل، 1389). اهمیت انجام این پژوهش زمانی مضاعف میشود که این واقعیت آشکار گردد که علیرغم انجام پژوهشهای متعدد در خصوص طراحی فضاهای شهری متناسب با مقیاس و نیازهای روانی کودک در ایران و جهان (کامل نیا و حقیر، 1388Dewi, 2012;)، تاکنون بهجز مواردی معدود بهطور مثال (Yuill, Strieth, Roake, Aspden & Todd, 2007)، کارهای زیادی رخ نداده است. این موضوع در مقیاس کار عملی مشهودتر بوده و نگرانکنندهتر است.
جدول 1. بررسی علائم اوتیسم در کودکان (ترابیان، 1397)
1 | تأخیر در یادگیری صحبت کردن و یا اصلاً صحبت نکردن. |
2 | کودک ممکن است ناشنوا به نظر برسد، حتی اگر آزمایش شنواییسنجی را طی کرده و نتایج آزمایششان نرمال باشد. |
3 | انواع رفتارها، علایق و بازیهای تکراری. برای مثال تاب خوردن مداوم، علاقه غیرطبیعی به بعضی از اشیا و ناراحت شدن در صورت تغییر برنامه عادی زندگی. |
4 | ناتوانی در گفتن اسم، برقراری ارتباط چشمی، اجتناب از نوازش شدن و بغل شدن و یا کمک نخواستن. |
5 | ناتوانی از شروع مکالمه و صحبت با دیگران و یا عدم توانایی در حفظ مکالمات. |
6 | حساس بودن به نور، صدا و یا لمس شدن و درعینحال بیتوجه به درد. |
7 | عادات غذایی عجیب، همچون خوردن تعداد کمی از انواع غذا و یا خوردن مواد غیرخوراکی همچون گچ یا خاک. |
8 | رفتار خودزنی مثلاً کوبیدن سر به زمین یا دیوار و یا با دستها. |
تا به امروز، علت دقیق اختلال اوتیسم پیدا نشده است، اگرچه بسیاری از تحقیقات درزمینهٔ ناهنجاریهای مربوط به اوتیسم به مسائل عصبی (Minshew, Sweeney, Bauman & Webb, 2005)، عصبی شیمیایی (Anderson & Hoshino, 2005) و ژنتیکی (Rutter, 1997) پرداخته است. رویکردهای درمانی فعلی مبتنی بر سه نظریه اصلی هستند (Fisher, Murray &Bundy 1991; Scheuermann & Webber, 2002). اولین نظریه، یک نظریه ادراکی و شناختی میباشد که اذهان دارد، کودکان اوتیسم در توانایی تفکر و نحوه دریافت اطلاعات از محیط تفاوتهایی با سایرین دارند. آن دسته از افرادی که پیرو این نظریه هستند، معتقدند که کودک اوتیسم بیشازحد توسط شنوایی، محرکهای بصری و لمسی تحریک میشود. اگر کودک نتواند این بار بیشازحد اطلاعات را درک کند، ممکن است کنار بکشد؛ بنابراین، درمان شامل روشهایی میشود که به کودک کمک کند تا بتواند دنیای بهظاهر آشفته خود را درک کند. دومین اصل حاکم این است که رفتار کودکان اوتیسم مستقیماً مرتبط با محیطی است که در آن رخ میدهد و خب برای این منظور از انواع روشهای ارزیابی استفاده میشود. سومین قاعده یکپارچگی حسی میباشد که این نظریه برای توضیح رابطه بین نقض در تفسیر اطلاعات حسی از بدن و محیط و نقض در یادگیری دانشگاهی یا عصبی حرکتی گسترش داده شد. یک کودک با اختلال عملکرد یکپارچگی حسی معمولاً مشکلات را در دو حالت نشان میدهد، اولین مورد شامل آستانه حسی است و در ناتوانی کودک در بازیابی یا بازگشت به سطح اولیه برانگیختگی پس از رویداد حسی را نشان میدهد. دومین مشکل شامل توانایی فرد برای برنامهریزی و مجموعه اقدامات ناآشنا است که شامل سه جزء مختلف یعنی ایده پردازی، برنامهریزی حرکتی و اجرا میباشد.
منظر شفابخش شامل مناظری است که به لحاظ برخورداری از ویژگیهای قابلیت کاهش تنش و فشار عصبی، تسکین دادن، ایجاد آرامش، بازیابی نیرو یا بهبود و بازگردانی وضع سلامت را خواهد داشت (عبدالهی، امینزاده، شاهچراغی و اعتصام، 1394). در طول تاریخ نیز، طبیعت جایگاه مهم و حیاتی در زندگی روزمره انسانها داشته است. زندگی بشر هر زمان که به دلایل مختلف مانند تغییر نگرش به زندگی، پیشرفت علم یا کمبود امکانات از طبیعت فاصله گرفته، دچار اختلال شده و او برای به تعادل رساندن زندگی خود بهصورت آگاهانه به طبیعت روی آورده است (مدرک، 1396). احداث باغ و باغبانی همراه شده با پرورش دامها، یکی از اولین اقدامات رام کردن طبیعت به دست انسان و تحت سیطره خود درآوردن بوده است. باغهای اولیه تا حدودی همانند شکل سادهشده طبیعت اولیه و برای سود و بهره بردن مردم از آنها ایجاد میشدند، بعلاوه استفاده از گیاهان دارویی و کشت آن در طبیعت به حدود 3000 سال پیش به تمدن کهن چین و بینالنهرین بازمیگردد. طبق شواهد موجود و بررسیهای انجامشده در تمدن شرق، مدلهای اطلاعاتی اولین طراحی باغها، مربوط به 1800 سال قبل از میلاد در تمدن مصر بوده که معمولاً طبیعت بهعنوان عنصری آرامبخش در کنار معابد طراحی میشد (Turner, 2005).
در تمدن ایران نیز باغها و طبیعت جزء جدانشدنی زندگی انسانها بوده است. 500 سال قبل از میلاد، ایرانیان باغهای محصوری را که تمثیلی از بهشت بود، با چشماندازی زیبا و آبوهوایی مطلوب برای تفرج و استراحت طراحی میکردند. باغ اسلامی نیز در خاورمیانه مکانی زیبا، سرپناهی در برابر جهان خشن بیرون و مکانی برای آرامش و آسودن است که یکی از جاذبههای پایای باغهای اسلامی محسوب میشود. در تمدن غرب نیز آسکِلِپیوس3 در اپیداروس4 یونان باستان جزو اولین مکانهایی بوده که در آن طبیعت نهفقط برای آرامش و گذران اوقات فراغت، بلکه برای درمان بیماران در نظر گرفتهشده بود (Souter- Brown, 2015). آسایشگاههای رهبانان در دوران قرونوسطی در اروپای غربی برای مراقبت از زائران شکل گرفت. این فضاها به انسان کمک میکرد که با حضور در طبیعت، سلامت جسم و روح خود را بازیابند. در این دوران باغها در کنار اماکن مذهبی شکل میگرفتند و طبیعت همانند فضاهای مذهبی موجب سلامت روح و آرامش انسان میشد؛ اما با کمرنگ شدن رهبانیت تا قرن 17 فضاهای درمانی که با طبیعت تلفیقشده بودند، جای خود را به بیمارستانها با فضاهایی بیروح دادند (Thompson & Golden, 1975). در اواخر قرن 18 یکی از معروفترین نظریهها در مورد خاصیت شفابخشی طبیعت و باغها از یکی از نظریهپردازان معروف آلمانی منتشر شد؛ او باور داشت «باغ باید همجوار با بیمارستان باشد. دید از پنجره به منظر و صحنههای شاد و زیبا، حال روح و جسم بیماران را تقویت و آنان را به فعالیت فیزیکی ترغیب میکند. طراح باید فضاهای مکث و سکون را در کنار و دید عناصر طبیعی ایجاد کند، همچنین فضاهای برای ایجاد چشماندازهای زیبا از گلهای رنگارنگ در فضاهای بینابینی در نظر بگیرد. یک باغ-بیمارستان باید شامل هر چیزی باشد که موجب لذت از طبیعت و باعث افزایش سطح سلامت در زندگی شود» (Souter- Brown, 2015).
در دوره رنسانس با پیشرفت علم و تغییر نگرش به زندگی و بها دادن به انسانها، یکبار دیگر جایگاه طبیعت در زندگی انسانها کمرنگ شد (همان)؛ اما ظهور رمانتیسیسم5 یادآور نقش طبیعت در احیای جسم و روح بود که به دنبال آن در شهرها پارکهایی برای سلامتی جسمی و روحی ساکنان برپا شد. باگذشت زمان، افزایش جمعیت و کمبود امکانات برای رسیدگی به بیماران، ساختمانهای «تک بلوکه» مرتفع که ازنظر اقتصادی بهصرفه بودند، جایگزین فضاهای درمانی گذشته شدند. بهجای باغها، پارکینگها و شیبراههای خدماتی طراحی شدند و بیمارستانهای جدید به بلوکهای اداری و دفاتر شرکتها شباهت پیدا کردند (همان). در دهههای بعدی قرن بیستم، دوباره نگرش سنتی به درمان و مراقبتهای بیمارمحور رواج یافت؛ باغها بهعنوان ابزاری برای درمان شناخته شدند. در دوران معاصر طبیعت نهتنها موجب سلامتی انسان میشود، بلکه به پایداری فضاها نیز کمک میکند؛ بنابراین بعد از گذشت چندین قرن، دوباره به دوران اپیداروس در یونان بازگشتهایم و به درک عمیقی از نقش طبیعت در درمان و شفا رسیدهایم.
جدول 2. طبقهبندی مطالعات انجامشده درزمینه تأثیر محیط بر سلامت فرد
محقق | نظریه/ مدل | تأثیرات سلامتی گزارششده |
Freeman (1984) | نظریه تأثیر محیط بر سلامت روان و فیزولوژیک | - بهبود سیستم عصبی |
Henwood (2002) | مدل استرس روانی، اجتماعی و بهداشتی | - کاهش اضطراب مزمن - کاهش استرس مزمن - تعادل فشار خون |
WHO (1998) | مدل بهداشت | - شرایط مناسب کار و زندگی |
Assessment (2005) | رابطه بین انسان و محیط | - امنیت اجتماعی - سلامت روان |
van Kamp, Leidelmeijer, Marsman, & Hollander (2003) | مدل کیفیت زندگی | - سلامت تمام جنبههای فیزیکی، روانی، اجتماعی |
Han (2003) | مدل ترمیمکنندگی محیط | - سلامت احساسی، فیزیولوژیکی، شناختی، رفتاری |
Mostafa (2015)
| نظریه استفاده از رنگ ضعیف، نور طبیعی، تهویه و دسترسی به فضای بازی در مدارس کودکان اوتیسم | - امنیت روانی، کاهش حواسپرتی و افزایش قدرت یادگیری |
Ghazali, Md Sakip & Samsuddin (2019) | رابطه بین طراحی عناصر بصری و سلامت کودکان اوتیسم | - افزایش قدرت حسی در محیط آموزشی و ایمنی کودکان در آن |
Milburn (2019) | مدل کیفیت طراحی منظر بر اوتیسم | - سلامت رفتاری، کاهش استرس و تعادل اعصاب |
دو نکته اساسی در رویکردهای نوین و تئوریهای غربی هویداست. اول اینکه بیشتر این تئوریها از منظر روانشناسی و بر مبنای آزمایشهای محدود در زمان خود و مکان ثابت به اثبات رسیده است و دوم اینکه این رویکردها طبیعت را بهصورت نمادهای مدرنیزه شده مثل یک منظره، درخت یا محیط مصنوع معرفی کردهاند و همگی این نظریهها بنیانهای خود را در بازگشت به طبیعت برای کاهش استرس و علائم روحی روانی بیماران خود در نظر گرفتهاند (زاهدی، منصوری، سنماری و ضرابی، 1396). همچنین، منظر شفابخش علاوه بر ایجاد حس آرامش در انسان او را به تمرکز حواس و اندیشه دعوت میکند (نیلی، نیلی و سلطانزاده، 1391). طبق جدول بالا در طول زمانهای مختلف، تعداد متعددی محقق بر روی تأثیرات ویژه و خاص طبیعت کارکردهاند و هرکدام از آنها نظریه و مدلی خاص را در پژوهشهای خود جایدادهاند. با توجه به نظریههای مختلف به نتایج خارقالعادهای دستیافتهاند که در قالب گزارشی تحت عنوان تأثیرات سلامتی محیط بر افراد آن را ارائه دادهاند. بهعنوانمثال هان، در سال 2003 پژوهشی بر روی مدل ترمیمکنندگی محیط انجام میدهد و طی زمان تحقیق، دادههای به دست آورده خود را بهطور روزانه ثبت میکند و در آخر گزارشی از تأثیرات محیط طبیعی و اکولوژیک بر روی سلامت احساسی، فیزیولوژیکی و رفتاری افراد را ارائه میدهد.
3- روششناسی
روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی - توصیفی است. بهمنظور انجام این پژوهش ابتدا، در خصوص مناظر شفابخش بررسی ادبیاتی گستردهای برای ارائه اطلاعات پیشزمینه انجامشده است. این بررسی ادبیات، شامل تحقیقات در مورد ابعاد و حوزههای پدیدارشناسانه متأثر از حضور در طبیعت و نتایج درمانی آن، تأثیرگذاری و پژوهشهای مقایسهای در طرحهای پژوهشی اجراشده در محوطههای بیمارستانی و تحقیق در خصوص امکانسنجی بازی و غیره است.
علاوه بر این، تحقیق به موضوع اوتیسم تعمیم دادهشده است، ماهیت اوتیسم و روشهای درمانی که امروزه مورداستفاده قرار میگیرند و همچنین انواع آن باید پوشش داده شود. البته باید ذکر کرد که همه جنبههای درمان کودکان اوتیسم در نظر گرفته نشده است زیرا فراتر از حد این مقاله خواهد بود، سه یا چهار مورد از برجستهترین درمانها در نظر گرفتهشده است تا نشان دهد چگونه ممکن است جنبههای این درمانها به محیط بیرون گنجانده شود. علاوه بر مرور ادبیات، مصاحبههایی باید با افراد دخیل در این حیطه ازجمله مربی، آسیبشناس اجتماعی، گفتار درمان، روانشناس بالینی و فیزیوتراپیست انجام شد.
انجام پژوهش از چند گام کلی برخوردار بوده است. لازم به ذکر است که در گام نخست که در غالب کلی مصاحبه شکلگرفته، ابتدا کدهایی مبتنی بر مطالعات پیشینههای نظری برداشتشده که در این مرحله به شکل مروری که در مقاله حاضر نمیگنجد، سیر کمی توجه به برخی واژگان ارزیابیشده و شاخصههای آغازین، طرحواره اولیه سؤالات را برای مصاحبهها ایجاد نمودند.
هدف از این مصاحبهها این است که بتوان در گام اول اطلاعات کاملی راجع به افراد مبتلابه اوتیسم بهویژه کودکان اوتیسم به دست آورد. در گام دوم به دست آوردن بینش بیشتر در مورد مدلها یا رویکردهای درمانی که در حال حاضر استفاده میشود. در گام سوم بهرهوری از اطلاعات و تجربیات افراد متخصص که بهطور مستقیم با کودکان اوتیسم کار میکنند، درواقع این مصاحبهها پژوهش را به سمت جدیدی سوق خواهد داد. بخش سوم رویکرد پژوهش حاضر شامل مطالعات میدانی خواهد بود و ازآنجاییکه در حال حاضر منظر شفابخش برای کودکان اوتیسم در ایران وجود ندارد، تصمیم بر این خواهد بود که از چند مرکز نگهداری خصوصی و دولتی کودکان اوتیسمی برداشت شود. درواقع هدف از این مطالعه میدانی این است که در مشاهدات نزدیک هم کودکان اوتیسمی و هم افراد حرفهای و متخصصی که در هنگام تعامل و اجرا استراتژیهای درمانی روزانه با ایشان در تماس هستند از نزدیک موردتحقیق قرار گیرند و درنهایت شروع به تجزیهوتحلیل یک منظر شفابخش و درمانی ممکن برای این قشر شود.
روند مطالعات میدانی، با همکاری دو مرکز نگهداری و مراقبت از کودکان دارای اختلال اوتیسم در کلانشهر تهران که هم بهعنوان مرکز مراقبت و هم بهعنوان مرکزی آموزشی و درمانی برای این کودکان فعالیت داشتند، صورت گرفت. این موضوع مسبب امکان حضور نگارندگان در بازدیدهای کودکان از فضاهای تفریحی شده است.
با توجه به اطلاعات و مدارکی که از کل مراحل تحقیق بهدستآمده است، شروع به تنظیم و گردآوری مجموعهای از پیشنهادها برای طراحی یک منظر شفابخش برای کودکان اوتیسم شده اگرچه این مقاله این راهبردهایی را در فضای واقعی یک سایت آزمایش نمیکند، این دستورالعملها یک نقطه شروع برای برنامهریزی مناظر شفابخش آینده برای کودکان اوتیسم خواهد بود.
4- بحث و نتیجهگیری
محیط طبیعی میتواند موجب بازآفرینی روانی و کاهش استرسهای فرد باشد، درواقع نگرانی در رابطه با ضعف سلامت روان منجر به ایجاد علاقه به محیطها شده است تا از این طریق اضطراب و استرس کاهش یابد (Hartig, 2008). ازآنجاکه رابطه بین سلامت جسمی و روانی پیچیده و متقابل میباشد، بنابراین به نظر میرسد که این علاقه به مسائل محیطی برای تشویق افراد به سمت رفتارهایی است که منجر بهسلامتی جسمی گردد و از بیماریهای روانی جلوگیری کند یا آنها را کاهش دهد (Sugiyama & Thompson, 2008). در همین راستا، این مفاهیم بیانکننده آن است که میتوان با رویکردی کلی و نگرشی نو از ظرفیت بالای مناظر شهری در ایجاد منظری شفابخش به نحو احسن بهره برد و رویکردی طراحانِه و اندیشمندانه در ایجاد یک منظر شفابخش برای کودکان اوتیسمی به کاربرد.
همانطور که پیشتر گفته شد تا به امروز مطالعات گستردهای بروی طراحی یک منظر شفابخش برای کودکان مبتلابه اوتیسم انجامنشده است و بالطبع همچنین فضایی برای این کودکان در سطح جهان وجود ندارد؛ اما نکتهای که قابلذکر است در طی سالیان اخیر، تعدادی مناظر شفابخش در سطح جهانی با اهداف گوناگونی در شفابخشی احداثشدهاند که با در نظر گرفتن فضاهای شاخص و معیار تئوری توانستهاند موفقیت خود را درزمینهٔ مناظر شفابخش اثبات کنند. در ادامه نمونههایی از این مناظر شفابخش را بررسی خواهیم کرد.
جدول 3. بررسی نمونههای خارجی مناظر شفابخش (نگارنده)
نمونه موردی | هدف | معیار تئوری | فضای شاخص | تصاویر |
باغ شفابخش لوکاس، استرالیا | باغی برای کودکان سرطانی | حضور در طبیعت و کشف فضا | - آببازی - موسیقیدرمانی - فضای جمعی |
|
انستیتو سنت پیر فرانسه | ایجاد فضای انسانی برای بیماران | حضور در فضای آرامبخش با دید و منظر طبیعی | - نور طبیعی - مسیر چوبی - نمای رنگ با رنگهای گرم |
|
مرکز سرطان بالینی سانفرانسیسکو، کالیفرنیا | ایده کوپر و مارکوس | ایده کوپر و مارکوس | - دریافت نور طبیعی - تنوع گیاهان رنگی - صدای آب - دخالت کاربر با طراحی کاشی - فضای صمیمی |
|
بیمارستان فیونا استنلی، منظری برای سلامتی | منظری برای سلامتی با استفاده از طبیعت | باغ درمانی | - ورزش کردن - چشمانداز - نور طبیعی - حفظ حیاتوحش بومی |
|
مرکز درمانی ژوپیتر فلوریدا، شرکت روی فیشر | فرایند درمان در زمینههای حسی و روانشناسی | بهبود و بازگرداندن اعتمادبهنفس | - ایجاد فضای اجتماعی - پیادهروی و ورزش - تنوع فضای سبز - آفتاب گرفتن - فضای گفتگو |
|
درزمینۀ طراحی منظری شفابخش برای کودکان مبتلابه اختلال اوتیسم، توجه به عادات و رفتارهای آنها در محیطهای بیرون امری اجتنابناپذیر است. در حقیقت، قواعد و چارچوبهایی باید در رابطه با طراحی در نظر گرفته شود زیرا این کودکان بسیار آسیبپذیر هستند و عناصر موجود در محیط و منظر میتواند تأثیرات مخربی بر روی روح و جسم این جامعه خاص بگذارد. با جمعآوری دادهها و اطلاعات بهدستآمده از تحقیقات و مشاهدات صورت گرفته، فهرست اولیه از پیشنهادها ارائه میشود. خاطرنشان میشود که این موضوع چنانچه در بخش قبلی نیز اشاره گردید، در دو بازدید به همراهی کودکان موردبحث سنجش قرارگرفته است. به نظر میرسد اینها مؤلفههای ضروری برای ایجاد منظرهای شفابخش و کارآمد برای کودکان مبتلابه اوتیسم هستند تا قابلیت ایجاد منظری سالم و امن را برای این کودکان داشته باشند. البته این موضوع در روند بازدیدهای بعدی و آزمون عملکرد بلندمدت پیشنهادها میتواند پایایی و روایی بیشتری را کسب نماید.
بهطورکلی بر پایه نظرات فوق و تحلیلهای صورت گرفته از برخورد کودکان مبتلابه درخودماندگی میتوان راهبردهای ذیل را بهعنوان پیشنهادهایی مؤثر جهت بهکارگیری در طراحی برای کودکان مبتلابه اوتیسم در زمینههای موردبحث پیشنهاد نمود:
ایمنی و امنیت: کودکان مبتلابه اوتیسم اغلب کنجکاو هستند و گاهی اوقات تمایلی به پیروی از دستورات ندارند. داشتن یک باغ شفابخش سرپوشیده برای جلوگیری از سرگردانی کودکان و توانمندسازی کارکنان و مدیران برای نظارت و ایمن کردن کودکان در طول یک جلسه بازی در فضای باز بسیار مهم است.
فعالیتهای یکپارچهسازی حسی: کودکان مبتلابه اوتیسم اغلب نسبت به کودکان عصبی واکنش کمتری به محرکهای حسی نشان میدهند (Nuechterlein, Green, Kern, Baade, Barch, Cohen & et al, 2008)، بنابراین نقاط عطف و فعالیتهای چند حسی قوی که توجه مشترک همه کودکان را به خود جلب میکند، بسیار برای آنها مفید خواهد بود. محرکهای چند حسی بینایی، لامسه، بویایی و شنوایی کودکان را تحریک یا تسکین میدهند.
ساختار فیزیکی شفاف: هنگامیکه کودک بتواند بهراحتی از یک محیط عبور کند و از طریق آن هدایت شود، احساس کنترل و امنیت عاطفی بیشتری خواهد داشت. طراحی یک باغ شفابخش باید واضح، منظم و ساختاریافته باشد. محیطی را با مرزهای بصری و فیزیکی روشن سازماندهی کنید، از ابهامات و عناصری که ممکن است کودک را سردرگم و ناامید کند اجتناب کنید. این به ایجاد یک زمینه مشخص برای هر فعالیت در ارتباط با یک فضای معین کمک میکند و چیدمان باید تصویر واضحی را برای کودکان فراهم کند تا مشخص کنند کجا باید بروند، چگونه به آنجا برسند و چهکاری را بهراحتی انجام دهند.
انعطافپذیری در چیدمان و طراحی فضا: طراحی محیطی انعطافپذیر برای گنجاندن طیف گستردهای از مهارتهای عملکردی و پارادایمهای مختلف آموزشی و فضا باید امکان تغییرات را بدون تعمیرات پرهزینه یا وقتگیر فراهم کند. فضاها و ساختارهایی را با بخشهای آزاد برای بازی حسی ازجمله دستکاری و بیان اجتماعی فراهم کنید.
نشانههای بصری جهت راهنمایی و دستورالعملها: کودکان مبتلابه اوتیسم به دلیل مشکلات ارتباطی، علایق محدود یا رفتارهای تکراری در محیطهای اجتماعی با چالشهایی روبرو هستند. نشانهها و دستورالعملهای بصری به آنها کمک میکند تا بهتر ارتباط برقرار کنند و دستورالعملها را دنبال کنند. همچنین نشاندهنده ترتیبی است که باید در هنگام انجام فعالیتهای خاص با استفاده از نهتنها راهنمایی کتبی، بلکه همچنین تصاویر و برنامههای بصری و غیره دنبال شود.
فرصت سازی برای فعالیتهای حسی عمیق: کودکان مبتلابه اوتیسم ممکن است استرس، غم و اندوه و سایر احساسات منفی را در طول روز تجربه کنند، بنابراین مهم است که خروجی برای این احساسات در فضای باز ایجاد کنید. باغ شفابخش میتواند خروجیهای فیزیکی برای رهایی از احساسات ناخواسته آنها فراهم کند.
فضاسازیهای آزاد: کنترل میزان ورودی حسی و اجتناب از اضافهبار احساسی از اهداف مهم بسیاری از برنامههای درمانی برای کودکان اوتیسم است. یک فضای خلوت خصوصی که در آن کودکان میتوانند «وقفه حسی» داشته باشند تا از طریق آرایش فضایی خود را بازنشانی کنند، ضروری است.
فضاسازیهای اجتماعی: یک باغ شفابخش مؤثر همچنین باید فضایی برای تشویق تعاملات اجتماعی داشته باشد. فضای اجتماعی نهتنها به نفع کودکان است، بلکه به کارکنان و والدین اجازه میدهد تا با یکدیگر تعامل داشته باشند.
طراحی برای نگهداری آسان: باغهای درمانی باید به نحوی طراحی شوند که نگهداری پیچیدهای نداشته باشند تا کارایی آنها به حداکثر برسد. هزینه نگهداری کم خواهد بود و درعینحال میتواند در بخشی از فعالیت کودکان مانند آبیاری و یادگیری در مورد مراقبت از گیاهان ادغام شود.
فراهم نمودن تعامل با طبیعت: منظر شفابخش باید فرصتهایی را برای کودکان فراهم کند تا طبیعت را تجربه کنند. گیاهان مناسب و محرک باعث تجربه عملی و تغییرات فصلی قابلمشاهده از طریق رنگها میشوند.
به حداکثر رساندن دسترسی به فضا: باغ شفابخش باید از طریق طراحی و ترتیبهای مسیر قابلدسترس برای همه کودکان اوتیسم باشد. اختلالات در هماهنگی و تعادل حرکتی، صرع، محدودیت توجه و مشکلات دیگر ممکن است باعث شود کودکان مبتلابه اوتیسم با چالشهای فیزیکی در محیط بیرون مواجه شوند (جدول 4).
جدول 4. دخالت دهی واکنشهای کودکان بر روند طراحی
ویژگی کودکان | کنجکاوی | سردرگمی | چند حسی | تعاملات |
عرصه بندی | کریدور سازی | محدودکننده | کرت بندی باغچهها | فردی و خانوادگی |
ساختار کلی طرح | تک ورودی | واضح و خطی | گاه سرپوشیده و گاه سرباز | فضاهای مکث یکپارچه |
مبلمان | انعطافپذیر | ساده | تنوع مصالح و رنگ | قابلیت جابجایی |
جدارهها | شفاف | محدودکننده | تنوع مصالح | کوتاه |
پوشش گیاهی | امکان حضور یا آبیاری برای کودکان | کم تراکم | دارای عطر و بوی متنوع | حضور در بین گیاهان |
اهمیت منظر طبیعی بهعنوان پیشگیری و رهایی از فشارهای روزمره با بررسی کیفیت محیط طبیعی و ارتباط انسان با آن از پایههای اصلی مبانی معماری منظر است. دگرگونی سریع محیط یکی از ویژگیهای سریع زمان است که الگوها و معیارهای رفتاری را تقویت کرده و برخی دیگر را تضعیف میکند بهطور خلاصه جهت و ابعاد جدیدی را بهسلامت روان کودک اوتیسم میبخشد. شفابخشی اصطلاحی است که بهطور مکرر به دنبال ارتقاء آسایش انسان در منظر طبیعی میباشد، کیفیتی است که هم جسم و هم ذهن را در برمیگیرد و در کل به خصوصیت فضایی اشاره دارد که بهسلامت و تندرستی انسان اهمیت قائل است و در بهبود روان کودک اوتیسم تأثیر مستقیم و مثبت میگذارد. درواقع مناظر شفابخش برای کاهش فشار روانی زندگی روزمره ساخته میشود، در مقوله شفابخشی برای کودکان اوتیسم نیز با در نظرگیری هدف که همان ارتقای کیفیت روحی و روانی کودک اوتیسم میباشد، منظر شفابخش با بهرهگیری از شاخصهای طراحی و برنامهریزی منظم توسط معماران منظر میتواند فرصتی برای کودکان اوتیسم ایجاد کند که با قرار گرفتن در محیط طبیعی و تعاملات سازنده اجتماعی، بتوانند فعالیتهای حسی عمیق خود و مهارتهای حرکتی خود را ارتقا بخشیده و با کاهش استرس قدرت دریافت خود را از محیط و پیرامون خود افزایش دهند.
ازاینرو به نظر میرسد که مناظر شفابخش با بهرهگیری از قابلیتهای طبیعی خود و پیادهسازی اصول طراحی برای کودکان مبتلابه اوتیسم این قابلیت را خواهند داشت که قدرت تعامل با طبیعت را برای این کودکان افزایش دهند و محیطی امن برای فعالیتهای روزانه این کودکان محیا کنند. همچنین، در تحقیقات به این نتیجه رسیدیم که بیشترین عامل موردتوجه بین دستاندرکاران این بحث، توجه به محدود کردن منظر شفابخش برای کودکان اوتیسم میباشد که بهغیراز در نظر گرفتن بحث امنیت این فرصت را برای این کودکان ایجاد میکند که در فضایی باز ولی محدود به توانمندیهای اجتماعی خود در مواجهه با دیگر کودکان و افرا مختلف بیفزایند.
درنهایت این مقاله توانسته است به بخش کوچکی از موضوعات مربوط به این قشر اوتیسم بپردازد و راهی را برای دیگر محققان احداث کند که با در نظر گرفتن دیگر عناصر و ویژگیها، به سنجش قرارگیری کودکان اوتیسم در محیط باز، افراد بزرگسال مبتلابه اختلال اوتیسم و تأثیر شفابخشی محیط بروی آنها بپردازند. در حیطه معماری منظر، مناظر شفابخش و عناصر آنها در هرلحظه در حال تغییر و دگرگونی میباشند که معماران منظر و برنامهریزان منظر با تحقیقات خود، به مسیری امن در جهت تولید دانش در خصوص مناظر شفابخش میپردازند.
5- تقدیر و تشکر
نگارندگان در خلال این پژوهش از مشورتهای مشاورین محترم مرکزهای نگهداری و مراقب کودکان مبتلابه درخودماندگی بهره بردهاند، بر این اساس بر خود لازم میدانند مراتب تشکر صمیمانه خود را از ایشان که ما را در انجام و ارتقای کیفی این پژوهش یاری دانند، اعلام نمایند. همچنین این مقاله بدون راهنماییهای دلسوزانه داوران محترم نشریه میسر نمیشد، به همین خاطر در این میان از این عزیزان و گروه علمی این نشریه علمی نیز تشکر دارا خواهیم بود.
6- منابع
1- ترابیان، ن. (1397). از اختلال اوتیسم (درخودماندگی) چه میدانیم؟ نشریه پیوند، 459، 35-30.
2- زاهدی، م.، منصوری، س. ا.، سنماری، م. م.، و ضرابی، م. م. (1396). مفهوم شفابخشی در ایران. نشریه منظر، 9(38)، 31-20.
3- عبدالهی، ر.، امینزاده، ب.، شاهچراغی، آ.، و اعتصام، ا. (1394). تدوین مؤلفههای شفابخشی منظر در باغهای ایرانی و کاربرد آن در طراحی فضاهای باز شهری. فصلنامه مدیریت شهری، 14(39)، 345-317.
4- کاکاوند، ع. (1388). اوتیسم، بازی و تعامل اجتماعی. نشر سرافراز. تهران.
5- کاملنیا، ح.، و حقیر، س. (1388). الگوهای طراحی فضای سبز در «شهر دوستدار کودک» (نمونه موردی: شهر دوستدار کودک بم). نشریه باغ نظر، 6(12)، 77-88.
6- کوگل، ر. (1389). جدیدترین روش درمان اوتیسم بر اساس روش پی.ار.تی. ترجمه فراهانی، ص. نشر روان. تهران.
7- مدرک، آ. (1396). منظر شفابخش؛ تحلیل طراحی منظر بیمارستان فیونا استنلی. نشریه منظر، شماره 38، 32-47.
8- موسوی، ن. (1392). اوتیسم. نشریه پیوند، 413، 1-29.
9- نیلی، ر.، نیلی، ر.، و سلطانزاده، ح. (1391). چگونگي بازتاب شاخصههای مناظر شفابخش در الگوي منظر باغ ايراني. نشریه باغ نظر، 9(23)، 74-65.
10- ADDM (Autism and Developmental Disabilities Monitoring Network), (2010). A Snapshot of Autism Spectrum Disorder among 8-year-old Children in Multiple Communities across the United States in 2010. Centers for Disease Control and Prevention, United States Department of Health and Human Services.
11- Anderson, G. M., & Hoshino, Y. (2005). Neurochemical studies of autism. Handbook of autism and pervasive developmental disorders, 1, 453-472.
12- Assessment, M. E. (2005). Ecosystems and human well-being: wetlands and water. World Resources Institute.
13- Dewi, S.P. (2012). How does the playground role in realizing children-friendly-city. Procedia social and behavior, 38: 224-233.
14- Fisher, A.G., Murray, E.A., and Bundy, A.C. (1991). Sensory Integration: Theory and Practice. PA: F.A. Davis Co.
15- Freeman, H. L. (Ed.). (1984). Mental health and the environment. Churchill Livingstone.
16- Ghazali, R., Md Sakip, S. R., & Samsuddin, I. (2019). Creating Positive Environment for Autism Using Sensory Design. Environ.-Behav. Proc. J, 4, 19-26.
17- Han, K. T. (2003). A reliable and valid self-rating measure of the restorative quality of natural environments. Landscape and urban planning, 64(4), 209-232.
18- Hartig, T. (2008). Green space, psychological restoration, and health inequality. The Lancet.
19- Henwood, K. (2002). Young men in 'crisis': attending to the language of teenage boys' distress. Soc Sci Med. Nov; 55(9): 1493-509.
20- Milburn, L. A. (2019). Benefits of landscape design on autism. MLA thesis dissertation, California Polytechnic University, Pomana.
21- Minshew, N. J., Sweeney, J. A., Bauman, M. L., & Webb, S. J. (2005). Neurologic aspects of autism. Handbook of autism and pervasive developmental disorders, 1, 473-514.
22- Mostafa, M. (2015). Architecture for autism: Built environment performance in accordance to the autism ASPECTSS™ design index. Design Principles and Practices, 8, 55-71.
23- Nuechterlein, K. H., Green, M. F., Kern, R. S., Baade, L. E., Barch, D. M., Cohen, J. D., ... & Marder, S. R. (2008). The MATRICS Consensus Cognitive Battery, part 1: test selection, reliability, and validity. American Journal of Psychiatry, 165(2), 203-213.
24- Rutter, M. (1997). Genetic influences and autism. Handbook of autism and pervasive developmental disorders., 370-387.
25- Samadi, S. A., & McConkey, R. (2011). Autism in developing countries: Lessons from Iran. Autism research and treatment, 2011.
26- Scheuermann, B., & Webber, J. (2002). Autism: Teaching Does Make a Difference., CA: Wadsworth.
27- Souter- Brown, G. (2015). Landscape and urban design for health and well-being: Using healing, sensory and therapeutic gardens. London and New York: Routledge.
28- Sugiyama, T., & Thompson, C. W. (2008). Associations between characteristics of neighbourhood open space and older people's walking. Urban forestry & urban greening, 7(1), 41-51.
29- Thompson, J. D. & Golden, G, (1975). The Hospital: A social and architectural study. New Haven & London: Yale University Press.
30- Turner, T. (2005). Garden history: Philosophy and design 2000 BC–2000 AD. Routledge.
31- van Kamp, I., Leidelmeijer, K., Marsman, G., & Hollander, A. (2003). Urban environmental quality and human well-being: Towards a conceptual framework and demarcation of concepts; a literature study. Landscape and Urban Planning, 65, 5-18.
32- World Health Organization. (1998). The World health report: 1998: Life in the 21st century: a vision for all: report of the Director-General. World Health Organization.
33- Yuill, N., Strieth, S., Roake, C., Aspden, R., Todd, B., (2007) Designing a playground for children with autistic spectrum disorders: Effects on playful peer interactions. Journal of Autism and Developmental Disorders, 37 (6):1192-1196.
Characteristics of the healing landscape in terms of its benefit for children
Mehran Watani1, Mohammad Reza Bamanian*2, Ali Asgari3
1. Master's student in Landscape Architecture, Faculty of Art and Architecture, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.
m.vatani@modares.ac.ir
2. Professor, Department of Architecture, Faculty of Art and Architecture, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran. (Corresponding Author)
Bemanian@modares.ac.ir
3. Assistant Professor, Department of Architecture, Faculty of Art and Architecture, Quds City Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
a.asgari@qodsiau.ac.ir
Abstract
Treatment of children with autism is limited to hospital and treatment spaces, and urban spaces, especially green spaces, do not play a suitable role in their presence in the social setting. In terms of green spaces, landscape healing is debatable and significant, and in terms of therapy, it can be beneficial to the treatment and health of autistic children. This research besides presenting a descriptive description of the characteristics of autistic children in dealing with the environment, and considering the effective factors regarding children's presence in the urban landscape, proposes strategies for designing healing parks through this perspective. This research is done with an applied purpose, based on descriptive-analytical logic and with a qualitative method and classifying interviews with physicians, psychologists, and mothers of children with autism, benefiting from theoretical studies on the environment and disease type. The healing landscape, considering the benefit of a multi-sensory and prone space in the community presence in the open space, can suitably impact the treatment of children, if it benefits from a controllable space and observes physical components in reducing harm to children from the environment.
Keyword: Children, Autism, Healing landscape, Multi-sensory design.
[1] . Autism
[2] . Down Syndrome
[3] . Aesculapius
[4] . Epidaurus
[5] . Romanticism