-
حرية الوصول المقاله
1 - تاثیر سرمایه فکری بر تسهیم دانش با بررسی نقش میانجیگیری یادگیری سازمانی در دانشگاه امیرکبیر
علیاکبر امینبیدختی محمدعلی نعمتی سودابه محمودیپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه فکری بر تسهیم دانش با میانجیگری یادگیری سازمانی میان کارکنان و مدیران دانشگاه امیرکبیر به اجرا در آمد. نمونه آماری این پژوهش 260 نفر از کارکنان و مدیران امیرکبیر در شهر تهران بود. برای جمعآوری دادههای پژوهشی از سه پرسشنامه استاندا أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه فکری بر تسهیم دانش با میانجیگری یادگیری سازمانی میان کارکنان و مدیران دانشگاه امیرکبیر به اجرا در آمد. نمونه آماری این پژوهش 260 نفر از کارکنان و مدیران امیرکبیر در شهر تهران بود. برای جمعآوری دادههای پژوهشی از سه پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری، تسهیم دانش و یادگیری سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامهها از طریق روایی محتوایی توسط چند تن از متخصصان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای پرسشنامه سرمایه فکری 916/0، تسهیم دانش 893/0، یادگیری سازمانی 875/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. بر اساس نتایج بدست آمده سرمایه فکری، تأثیر مثبت و معناداری بر تسهیم دانش و یادگیری سازمانی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک، رهبری تحولگرا و یادگیری سازمانی با فرایند حمایت ایده توسعه محصول جدید (مطالعه موردی شرکتهای دانشبنیان مرکز رشد جامع دانشگاه فردوسی مشهد)
سمیه رهی امیر رحیم پورهدف این پژوهش مطالعه رابطه بین رهبری تحولگرا، تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی با فرآیند حمایت ایده توسعه محصول جدید میباشد و در نظر دارد اهمیت رهبری تحولگرا، طرحهای ظرفیت سازی تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی را به منظور حمایت از ایدههای توسعه محصول جدید در شرکته أکثرهدف این پژوهش مطالعه رابطه بین رهبری تحولگرا، تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی با فرآیند حمایت ایده توسعه محصول جدید میباشد و در نظر دارد اهمیت رهبری تحولگرا، طرحهای ظرفیت سازی تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی را به منظور حمایت از ایدههای توسعه محصول جدید در شرکتهای دانشبنیان دانشگاه فردوسی تدوین نماید. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی شمرده میشود. جامعه آماری آن را مدیران شرکتهای دانشبنیان مستقر در مرکز رشد جامع دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل میدهد که به دلیل پایین بودن تعداد جامعه آماری، از روش سرشماری استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد میباشد که روایی آن نیز از دید صاحب نظران و خبرگان مدیریت تایید شد. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید. برای آزمون فرضیههای پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افـزارPLS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که فرآیند رهبری تحولگرا، تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی تاثیر مثبتی بر فرآیند حمایت ایده توسعه محصول جدید دارند، علاوه بر این رهبری تحولگرا بر یادگیری سازمانی نیز تاثیرگذاری مثبتی دارد ولی رابطه آن با تفکر استراتژیک به تایید نرسید. از طرفی یادگیری سازمانی نیز بر تفکر استراتژیک اثر مثبتی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - انتقال بینسازمانی دانش مدیریت پروژه، کلید نوآوری در سازمانهای پروژه محور (جستاری بر کنسرسیومهای بینالمللی در صنعت نفت ایران)
مجتبي عزيزی محمدحسين صبحیه محمدرضا آراستی امیر البدوییادگیری سازمانی یکی از توانمندیهای کلیدی و محرک اصلی نوآوری سازمانی به شمار میرود. یکی از منابع بسیار مهم برای یادگیری سازمانی، انتقال بینسازمانی دانش در طول همکاریهای بینالمللی میباشد. در طول یک همکاری بینالمللی، عوامل متعددی وجود دارند که عدم مدیریت وکنترل آنها أکثریادگیری سازمانی یکی از توانمندیهای کلیدی و محرک اصلی نوآوری سازمانی به شمار میرود. یکی از منابع بسیار مهم برای یادگیری سازمانی، انتقال بینسازمانی دانش در طول همکاریهای بینالمللی میباشد. در طول یک همکاری بینالمللی، عوامل متعددی وجود دارند که عدم مدیریت وکنترل آنها باعث میشود میزان یادگیری بینسازمانی و نوآوری مورد انتظار از آن به شدت تحت تأثیر قرار بگیرد. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال بینسازمانی دانش در کنسرسیومهای بینالمللی صنعت نفت ایران و ارائه مدلی مفهومی در این رابطه میباشد. این تحقیق با رویکردی کیفی- اکتشافی و با استفاده از روش دلفی در سه مرحله انجام شده است. در مرحلۀ اول، 22 عامل کشف و در قالب یک مدل مفهومی طبقهبندی گردید. در مراحل دوم و سوم، 10 عامل کلیدی که مورد توافق بیش از 60% متخصصان و خبرگان صنعت نفت بود، اولویتبندی شد. عوامل شناسایی شده در این تحقیق و مدل مفهومی حاصل از آن، مبنای قابل قبولی برای ارتقاء میزان یادگیری بینسازمانی در پروژههای بینالمللی و افزایش نوآوری در سازمانهای پروژهمحور به شمار میرود. در این مقاله، تناقضاتی نسبت به نتایج تحقیقات گذشته مشاهده و به بحث گذاشته شده و پیشنهاداتی نیز برای تحقیق در آینده ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی تاثیر میانجی گرایش به یادگیری سازمانی در رابطه گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با تعدیل کنندگی آشوب بازار (مورد مطالعه: شرکت های کوچک و متوسط شهرک صنعتی شهر بیرجند)
مرتضی ملکیطبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرا أکثرطبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرایش یادگیری سازمانی به عنوان میانجی و آشوب بازار به عنوان تعدیل گر است. برای ارزیابی با سرشماری اقدام به جمع آوری داده ها از مدیران ارشد 55 شرکت کوچک و متوسط فعال و نیمه فعال در شهرک صنعتی شهرستان بیرجند شد. داده ها نشان دادند که شرکت های کوچک و متوسط در بازارهای پرآشوب با برخورداری از سطح بالایی از گرایش کارآفرینانه میزان بیشتری گرایش به یادگیری سازمانی از خود نشان میدهند، اما باگرایش بالا به کارآفرینی لزوما گرایش به یادگیری در شرایط بازار پر اشوب بر عملکرد اثر مثبتی نمیگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - طراحی چارچوب معماری اطلاعاتی برای بهکارگیری شبکههای اجتماعی در نظام آموزش عالی ایران
مهرابعلی گلشنی روستا مهرابعلی گلشنیروستابا توجه به افزایش کاربرد شبکههای اجتماعی در زمینههای گوناگون از جمله آموزش، امروزه مدیریت آن به یک مبحث راهبردی تبدیل شده است. معماری سازمانی، با توصیفی کلنگر و جامع از کارکردهای فنّاوری اطلاعات در سازمانها سعی میکند که پیچیدگی استفاده از انواع فنّاوریها را کاهش د أکثربا توجه به افزایش کاربرد شبکههای اجتماعی در زمینههای گوناگون از جمله آموزش، امروزه مدیریت آن به یک مبحث راهبردی تبدیل شده است. معماری سازمانی، با توصیفی کلنگر و جامع از کارکردهای فنّاوری اطلاعات در سازمانها سعی میکند که پیچیدگی استفاده از انواع فنّاوریها را کاهش داده و موجب بازدهی بیشتر آنها در راستای نیل بهاهداف سازمانی شود. از آنجا که بهکارگیری شبکههای اجتماعی در آموزش در اکثر کشورهای جهان هنوز مراحل مقدماتی خود را سپری میکند، بنابراین چارچوب و مدل استانداردی برای این منظور وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است که با ارائه چارچوب معماری مناسب، زمینه استفاده از شبکههای اجتماعی در آموزش عالی ایران فراهم شود. بدین منظور در این مقاله ابتدا مفهوم شبکههای اجتماعی و کاربردهای آن در محیط آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس با تبیین مفهوم معماری سازمانی و چارچوب معماری اطلاعاتی، چارچوب زکمن بهعنوان ابزار اصلی تحقیق برگزیده شده و آنگاه با استفاده از ابزار پرسشنامه عناصر سطر و ستون ماتریس « چارچوب معماری تحقق شبکههای اجتماعی در آموزش عالی» از دید متخصصان شناسایی شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهندۀ مهمترین دلایل استفاده از شبکههای اجتماعی در آموزش عالی (راهبرد)، مهمترین نقش آفرینان این حوزه (انسان)، مهمترین زیرساختهای مورد نیاز برای تحقق شبکۀ اجتماعی آموزش (زیرساخت)، مهمترین دادهها و اطلاعات مورد نیاز در این محیط (داده)و نیز مهمترین فرایندهای مورد نیاز برای تحقق شبکه اجتماعی آموزش در ایران (فرایند)است. نکته مهم در این مقاله آن است که طراحی چارچوب و شناسایی براساس اقتضائات بومی ایران است و با توجه به اینکه نظام آموزشی ایران در ابتدای راه استفاده از این فنّاوری است میتواند چارچوبی مناسبی را برای استفاده بهینه از این افزار بهدست دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - مدلسازی بهینه رضایتمندی بیمار از پزشک مبتی بر روشهای یادگیری ماشین
فاطمه ثقفی مجتبی شادمهر زینب الهدی حشمتی هادی ویسیرویکرد بیمار محور در حوزه سلامت به تازگی در حوزه نظام پزشکی کشور ما مطرح شده است ولی تا کنون در زمینه عوامل رضایت بیمار از پزشک تحقیق علمی منتشر شده ای وجود ندارد. مقاله حاضر قصد دارد خلاء بیان شده را با ارزیابی علمی مبتنی بر اطلاعات واقعی کسب شده از مطالعه میدانی پوشش أکثررویکرد بیمار محور در حوزه سلامت به تازگی در حوزه نظام پزشکی کشور ما مطرح شده است ولی تا کنون در زمینه عوامل رضایت بیمار از پزشک تحقیق علمی منتشر شده ای وجود ندارد. مقاله حاضر قصد دارد خلاء بیان شده را با ارزیابی علمی مبتنی بر اطلاعات واقعی کسب شده از مطالعه میدانی پوشش دهد.در این راستا با مرور ادبیات و مدلهای حوزه ارائه خدمات؛ پرسشنامه ای برای حوزه سلامت طراحی و با نظر خبرگان مورد تایید قرار گرفت. به منظور کسب نظر بیماران پرسشنامه بین 500 نفر از افرادی که عمل جراحی زیبایی بینی در تهران انجام دادند، توزیع شد و 395 پرسشنامه جمع آوری شد. تعداد برای تحلیل داده ها، از سه روش درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان و شبکههای عصبی، استفاده شد. تحلیل نتایج بر حسب معیار صحت نشان داد که کاراترین روش، در اولویت اهمیت عوامل موثر بر رضایت بیمار؛ روش شبکه عصبی بوده است. نتایج تحلیل با این روش حاکی از آن است که موثرترین ویژگی در رضایتمندی بیمار از پزشک، اطلاعاتی است که بیمار انتظار دارد پزشک در اختیارش قرار دهد. نتایج رتبه بندی عوامل در مقایسه با سایر مطالعاتی که تنها از روشهای آماری برای تحلیل استفاده شده بودنشان داد که نتایج نسبتا مشابه بوده و یکدیگر را تایید میکردند. ولی توامندیهایی که روش شبکه عصبی در مدلسازی دارد نقطه قوت این روش نسبت به مطالعات مذکور است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - ارائه الگوریتمی مبتنی بر یادگیری جمعی به منظور یادگیری رتبهبندی در بازیابی اطلاعات
آزاده شاکری الهام قنبرییادگیری رتبهبندی که یکی از روشهای یادگیری ماشین برای مدل کردن رتبهبندی است، امروزه کاربردهای بسیاری به خصوص در بازیابی اطلاعات، پردازش زبان طبیعی و دادهکاوی دارد. فعالیت یادگیری رتبهبندی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. یکی سیستم یادگیری مورد استفاده و دیگری سیستم ر أکثریادگیری رتبهبندی که یکی از روشهای یادگیری ماشین برای مدل کردن رتبهبندی است، امروزه کاربردهای بسیاری به خصوص در بازیابی اطلاعات، پردازش زبان طبیعی و دادهکاوی دارد. فعالیت یادگیری رتبهبندی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. یکی سیستم یادگیری مورد استفاده و دیگری سیستم رتبهبندی. در سیستم یادگیری، یک مدل رتبهبندی بر اساس دادههای ورودی ساخته میشود. در بخش سیستم رتبهبندی، از این مدل ساخته شده برای پیشبینی رتبهبندی استفاده میشود. در این مقاله یک الگوریتم پیشنهادی مبتنی بر یادگیری جمعی به منظور یادگیری رتبهبندی اسناد ارائه میشود که این الگوریتم به صورت تکراری یادگیرهای ضعیفی بر روی درصدی از دادههای آموزشی که توزیع آنها بر اساس یادگیر قبلی عوض شده است، میسازد و جمعی از یادگیرهای ضعیف را برای رتبه بندی تولید میکند. این الگوریتم سعی میکند تا با ساختن رتبهبند بر روی درصدی از دادهها، سبب افزایش دقت و کاهش زمان شود. با ارزیابی بر روی مجموعه داده لتور 3 دیده میشود که بهتر از الگوریتمهای دیگری در این زمینه که مبتنی بر یادگیری جمعی هستند، عمل میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تحلیل محتوایی و ساختاری تالارهای گفتگوی برخط به منظور استخراج روابط اجتماعی کاربران و بهکارگیری آنها در مکانیزمهای گروه بندی
سمیه آهاریامروزه به لطف رشد و توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، سیستمهای یادگیری برخط قادر شدهاند امکانات یادگیری گروهی و فضای تعامل و تبادل نظر میان یادگیرندگان را فراهم آورند. این امر مستلزم تشکیل گروههای یادگیری موثر و فراهم آوری ابزارهای مشارکت یادگیرندگان در محیطهای ی أکثرامروزه به لطف رشد و توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، سیستمهای یادگیری برخط قادر شدهاند امکانات یادگیری گروهی و فضای تعامل و تبادل نظر میان یادگیرندگان را فراهم آورند. این امر مستلزم تشکیل گروههای یادگیری موثر و فراهم آوری ابزارهای مشارکت یادگیرندگان در محیطهای یادگیری برخط است که در سیستمهای موجود که مراکز آموزشی مجازی مورد استفاده قرار میگیرند به ندرت مشاهده میشود. در این مقاله محتوا و ساختار تالارهای گفتگو مورد بررسی قرار گرفتهاند. تحلیل محتوایی به منظور تطابق محتوای مباحثات با اهداف تالار و استخراج حوزههای مورد علاقه مشارکتکنندگان انجام شده است. محققین ضمن بیان دستاوردهای تحلیل شبکه اجتماعی یک محیط یادگیری دانشگاهی، راهکاری برای استخراج روابط اجتماعی افراد از طریق تحلیل ساختاری تالارهای گفتگو در یک محیط یادگیری برخط ارائه کردهاند. همچنین آنها روشی برای بهکارگیری روابط استخراج شده در مکانیزمهای گروهبندی یادگیرندگان ارائه نمودهاند و کارآمدی آن را مورد ارزیابی قرار دادهاند. بخشهای مختلف این تحقیق در دورههای درسی مختلف در ترمهای متوالی انجام شده است و دستاوردهای آن میتواند در راستای بهبود فعالیتهای یادگیری همکارانه در محیطهای یادگیری برخط و ترکیبی مورد استفاده قرار بگیرد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - ارائه مدلی برای استخراج اطلاعات از مستندات متنی، مبتنی بر متنکاوی در حوزه یادگیری الکترونیکی
سمیه آهاریهنگامیکه شبکههای کامپیوتری ستون اصلی علم و اقتصاد شد، حجم زیادی از مستندات در دسترس قرار گرفتند. به همین منظور، برای استخراج اطلاعات مفید از روشهای متنکاوی استفاده میشود. متنکاوی یک حوزه پژوهشی مهم در کشف اطلاعات ناشناخته، فرضیات، و حقایق جدید بهوسیله استخراج اطل أکثرهنگامیکه شبکههای کامپیوتری ستون اصلی علم و اقتصاد شد، حجم زیادی از مستندات در دسترس قرار گرفتند. به همین منظور، برای استخراج اطلاعات مفید از روشهای متنکاوی استفاده میشود. متنکاوی یک حوزه پژوهشی مهم در کشف اطلاعات ناشناخته، فرضیات، و حقایق جدید بهوسیله استخراج اطلاعات از اسناد مختلف است. همچنین متنکاوی آشکار کردن اطلاعات پنهان با استفاده از روشی است که در یک طرف توانایی مقابله با تعداد زیادی کلمات و ساختارهایی در زبان طبیعی را نشان میدهد و از طرف دیگر اجازه مدیریت ابهام و شک را میدهد. علاوه بر آن، متنکاوی به عنوان دادهکاوی متن بیان میشود که معادل با تجزیه و تحلیل متون است و به فرایند استخراج اطلاعات از متن میپردازد و اطلاعات با کیفیت بالا را از میان الگوها و فرایندها استخراج میکند. همچنین به عنوان دادهکاوی متن یا کشف دانش از پایگاه دادههای متنی شناخته میشود و به فرایند استخراج الگوها یا دانش از اسناد متنی بیان میشود. روش تحقیق در این کار بدین صورت است که ابتدا به بررسی پژوهشهای انجام شده در حوزه متنکاوی با تأکید بر روشها و کاربردهای آن در آموزش الکترونیکی پرداخته شد. در طی این مطالعات، پژوهشهای مرتبط در حوزه آموزش الکترونیکی طبقهبندی گردیدند. پس از طبقهبندی پژوهشها، مسائل و راهکارهای مرتبط با مسائل مطرح شده در آن کارها، استخراج شدند. در همین راستا، در این مقاله ابتدا به تعریف متنکاوی پرداخته میشود. سپس فرایند متنکاوی و حوزههای کاربرد متنکاوی در آموزش الکترونیکی مورد بررسی قرار میگیرند. در ادامه روشهای متنکاوی معرفی شده و تک تک این روشها در حوزه آموزش الکترونیکی مطرح میگردد. در انتها ضمن استنتاج نکات مهم مطالعات انجام شده، مدلی جهت استخراج اطلاعات برای بهرهبرداری از روشهای متنکاوی در یادگیری الکترونیکی پیشنهاد میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی ابعاد مختلف مسئله شناسایی وب سایت فیشینگ و مرور روشهای موجود
نفیسه لنگرییکی از جدیدترین تهدیدات امنیتی در فضای مجازی، سرقت اطلاعات شخصی و مالی افراد توسط فیشرها میباشد. وجود روشهای متنوع در شناسایی فیشینگ و عدم وجود مقاله جامع و به روز در این حوزه، نویسندگان این مقاله را برآن داشت تا با مرور، بررسی و تحلیل عملکردی روشهای ارائه شده در پنج أکثریکی از جدیدترین تهدیدات امنیتی در فضای مجازی، سرقت اطلاعات شخصی و مالی افراد توسط فیشرها میباشد. وجود روشهای متنوع در شناسایی فیشینگ و عدم وجود مقاله جامع و به روز در این حوزه، نویسندگان این مقاله را برآن داشت تا با مرور، بررسی و تحلیل عملکردی روشهای ارائه شده در پنج گروه، به ارائه مزایا و معایب هر کدام از روشهای این گروههای پنج گانه بپردازند. نتایج این تحقیق گسترده میتواند در شناسایی گپهای موجود در این حوزه به محققین کمک فراوانی نماید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی اثر بخشی الگوی چند عاملی پرورش تفکر انتقادی در محیطهای یادگیری الکترونیکی
محمدرضا نیلی جمشید حیدری حسین مرادی مخلصدر هزارهی سوم که افراد با مسائل متعدد، متنوع و پیچیده رو به رو هستند و امکان تسلط بر اطلاعاتی که به طور روزافزون در حال تولید و انباشته شدن هستند وجود ندارد، داشتنن مهارت تفکر انتقادی برای سنجش نتایج امور و تصمیم گیری دربارهی آنها بر اساس شواهد، ضرورتی اجتناب ناپذیر ا أکثردر هزارهی سوم که افراد با مسائل متعدد، متنوع و پیچیده رو به رو هستند و امکان تسلط بر اطلاعاتی که به طور روزافزون در حال تولید و انباشته شدن هستند وجود ندارد، داشتنن مهارت تفکر انتقادی برای سنجش نتایج امور و تصمیم گیری دربارهی آنها بر اساس شواهد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر یک الگو با 7 عامل یا مؤلفه برای پرورش تفکر انتقادی در محیطهای یادگیری الکترونیکی توسط پژوهشگر ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان رشته آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی در محیطهای یادگیری الکترونیکی و دانشجویان همان رشته در دانشگاه آزاد اسلامی (آموزش سنتی) تشکیل میدهند که در سال تحصیلی 1391- 1390 در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعهی پژوهش، 47 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (23 نفر) و گروه گواه ( 24نفر) به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. جهت آموزش گروه آزمایش از الگوی 7 عاملی پرورش تفکر انتقادی، در محیط های الکترونیکی در طی 15 جلسه و با درس علوم تجربی استفاده گردید. در گروه گواه از الگوی 7 عاملی پرورش تفکر انتقادی در محیط حضوری کلاس درس و به شیوهی سخنرانی، در طی 15 جلسه و با درس علوم تجربی استفاده شد. عوامل و مولفههای الگو شامل (چالش، بازنمایی، ایجاد فرصت، ایجاد انگیزش، تحلیل منطقی، تشویق، مسئولیت و تعهد) است. در این پژوهش از روش آزمایش و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با دو گروه آزمایشی که هر کدام برای دیگری حکم گروه گواه را داشتند استفاده شد. هر دوگروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون و گلیزر جواب دادند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج تفاوت معنادار بین نمرات گروه آزمایش و گواه در پرورش تفکر انتقادی دانشجویان در مؤلفههای استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال منطقی در سطح 001/0 را نشان میدهد. به این صورت که در پرورش تفکر انتقادی، گروه آزمایش که در محیط یادگیری الکترونیکی آموزش دیده بودند، در مقایسه با گروه گواه که در محیط حضوری کلاس آموزش دیده بودند، نتایج بهتری را به دست دادند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - گروهبندی همگن یادگیرندگان الکترونیکی بر اساس رفتار شبکه ای آنان
محمدصادق رضایی غلامعلی منتظرگروهبندی همگن یادگیرندگان از نظر مشابهت سبک یادگیری، موجب افزایش توانمندی سامانههای یادگیری الکترونیکی در تطبیق یادگیری و ایجاد فضای مشارکتی میان یادگیرندگان میشود. در این مقاله سامانهای تشریح شده است که با استفاده از اطلاعات مربوط به رفتار شبکهای یادگیرندگان در مح أکثرگروهبندی همگن یادگیرندگان از نظر مشابهت سبک یادگیری، موجب افزایش توانمندی سامانههای یادگیری الکترونیکی در تطبیق یادگیری و ایجاد فضای مشارکتی میان یادگیرندگان میشود. در این مقاله سامانهای تشریح شده است که با استفاده از اطلاعات مربوط به رفتار شبکهای یادگیرندگان در محیط یادگیری الکترونیکی، گروههایی از یادگیرندگان را که از منظر سبک یادگیری مشابه هستند، شناسایی میکند. روش خوشهبندی ارائه شده برای تفکیک یادگیرندگان مبتنی بر ساختار شبکۀ عصبی ART و فرایند یادگیری شبکۀ عصبی Snap-Drift توسعه داده شده است. این شبکه امکان شناسایی گروههای یادگیرندگان را در فضای عدم قطعیت ویژگیهای مؤثر بر تفکیک گروهها، فراهم میسازد ضمن آنکه در این روش نیازی به دانستن تعداد مناسب گروهها نیست. عملکرد این سامانه در شناسایی گروههای یادگیرندگان در محیط یادگیری الکترونیکی بر اساس سبک یادگیری مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ارزیابی بر اساس معیارهای ارزیابی دیبویس – بولدین و خلوص و تجمع نشان میدهد روش پیشنهادی به طور کلی گروههای مناسبتر و دقیقتری را نسبت به روشهای دیگر ایجاد کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار
منظر عزتی ابرغانیاین پژوهش با هدف بررسی تأثیرات پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار صورت گرفت. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیمسال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. ک أکثراین پژوهش با هدف بررسی تأثیرات پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار صورت گرفت. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی است. جامعه آماری این مطالعه را کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیمسال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. که بر اساس جدول مورگان نمونه آماری با توجه به حجم جامعه از میان دانش آموزان پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند 102 نفر به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شد. به این صورت که، از میان نواحی آموزشی شهر گرمسار، دو ناحیه، و از این دو ناحیه، دو مدرسه متوسطه اول و از میان دانش آموزان پایه سوم این مدارس 102 نفر انتخاب گردید و در دو گروه (51 نفر ی) آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. چند درس از کتاب زبان انگلیسی به عنوان محتوای آموزش انتخاب گردید و پیش از آموزش، از هر دو گروه پیش آزمونی گرفته شد. گروه گواه مطابق معمول، براساس سیستم های آموزشی هوشمند (برد هوشمند، امکانات رایانهای و فناوریهای مربوط به کنترل و مدیریت الکترونیکی) آموزش دیدند. اما یادگیری گروه آزمایش با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند به واسطه ی ابزارهای سیار (تبلت و موبایل) بود. بعد از آموزش پس آزمونی برگزار شد. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارSPSSv.18، در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون آماری Tمستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎیﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد نمرات درس زبان انگلیسی گروه آزمایش که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار آموزش دیدند بیشتر از نمرات درس زبان انگلیسی گروه گواه که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند (3.353t= و 0.001sig.=). بنابراین می توان گفت، پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار اثرات مثبتی بر آموزش دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ارائة مدل ترکیبی شبکههای عصبی با بهرهگیری از یادگیری جمعی به منظور ارزیابی ریسک اعتباری
شعبان الهی احمد قدسالهی حمیدرضا ناجیبانکداری صنعت ویژهایی است که با سرمایه و ریسک برای کسب سود مواجه است. یکی از مهمترین ریسکهای بانکی، ریسک اعتباری است که حوزة تحقیقاتی پویایی را در مطالعات مدیریت به خود اختصاص داده است. در این پژوهش یک سیستم ترکیبی ارزیابی ریسک اعتباری ارائه میشود، که از یادگیری جمع أکثربانکداری صنعت ویژهایی است که با سرمایه و ریسک برای کسب سود مواجه است. یکی از مهمترین ریسکهای بانکی، ریسک اعتباری است که حوزة تحقیقاتی پویایی را در مطالعات مدیریت به خود اختصاص داده است. در این پژوهش یک سیستم ترکیبی ارزیابی ریسک اعتباری ارائه میشود، که از یادگیری جمعی برای تصمیمگیری در مورد اعطای اعتبار به فرد متقاضی استفاده میکند. ترکیب تکنیکهای دستهبندی و خوشهبندی در این پژوهش، منجر به بهبود عملکرد سیستم میشود. برای آموزش شبکههای عصبی از مجموعة دادههای واقعی، از نمونههای تقاضای اعتبار در بانکی در آلمان استفاده شده است. مدل پژوهش در قالب یک سیستم چند عاملی ارزیابی ریسکاعتباری طراحی شد و نتایج نشان داد که این سیستم صحتّی بالاتر، عملکردی برتر و هزینة کمتری، در دستهبندی متقاضیان اعتبار نسبت به دیگر روشهای مشابه حاصل میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تحلیل محتوایی و ساختاری تالارهای گفتگوی برخط به منظور استخراج روابط اجتماعی کاربران و بهکارگیری آنها در مکانیزمهای گروه بندی
فاطمه عروجی فتانه تقی یارهامروزه به لطف رشد و توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، سیستمهای یادگیری برخط قادر شدهاند امکانات یادگیری گروهی و فضای تعامل و تبادل نظر میان یادگیرندگان را فراهم آورند. این امر مستلزم تشکیل گروههای یادگیری موثر و فراهم آوری ابزارهای مشارکت یادگیرندگان در محیطهای ی أکثرامروزه به لطف رشد و توسعه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، سیستمهای یادگیری برخط قادر شدهاند امکانات یادگیری گروهی و فضای تعامل و تبادل نظر میان یادگیرندگان را فراهم آورند. این امر مستلزم تشکیل گروههای یادگیری موثر و فراهم آوری ابزارهای مشارکت یادگیرندگان در محیطهای یادگیری برخط است که در سیستمهای موجود که مراکز آموزشی مجازی مورد استفاده قرار میگیرند به ندرت مشاهده میشود. در این مقاله محتوا و ساختار تالارهای گفتگو مورد بررسی قرار گرفتهاند. تحلیل محتوایی به منظور تطابق محتوای مباحثات با اهداف تالار و استخراج حوزههای مورد علاقه مشارکتکنندگان انجام شده است. محققین ضمن بیان دستاوردهای تحلیل شبکه اجتماعی یک محیط یادگیری دانشگاهی، راهکاری برای استخراج روابط اجتماعی افراد از طریق تحلیل ساختاری تالارهای گفتگو در یک محیط یادگیری برخط ارائه کردهاند. همچنین آنها روشی برای بهکارگیری روابط استخراج شده در مکانیزمهای گروهبندی یادگیرندگان ارائه نمودهاند و کارآمدی آن را مورد ارزیابی قرار دادهاند. بخشهای مختلف این تحقیق در دورههای درسی مختلف در ترمهای متوالی انجام شده است و دستاوردهای آن میتواند در راستای بهبود فعالیتهای یادگیری همکارانه در محیطهای یادگیری برخط و ترکیبی مورد استفاده قرار بگیرد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - ارائه مدلی برای استخراج اطلاعات از مستندات متنی، مبتنی بر متن¬کاوی در حوزه یادگیری الکترونیکی
احمدآقا کاردان مینا کیهانی نژادهنگامی که شبکه های کامپیوتری ستون اصلی علم و اقتصاد شد، حجم زیادی از مستندات در دسترس قرار گرفتند. به همین منظور، برای استخراج اطلاعات مفید از روش های متن کاوی استفاده می شود. متن کاوی یک حوزه پژوهشی مهم در کشف اطلاعات ناشناخته، فرضیات، و حقایق جدید به وسیله استخراج اطل أکثرهنگامی که شبکه های کامپیوتری ستون اصلی علم و اقتصاد شد، حجم زیادی از مستندات در دسترس قرار گرفتند. به همین منظور، برای استخراج اطلاعات مفید از روش های متن کاوی استفاده می شود. متن کاوی یک حوزه پژوهشی مهم در کشف اطلاعات ناشناخته، فرضیات، و حقایق جدید به وسیله استخراج اطلاعات از اسناد مختلف است. همچنین متن کاوي آشکار کردن اطلاعات پنهان با استفاده از روشي است که در يک طرف توانايي مقابله با تعداد زيادي کلمات و ساختارهايي در زبان طبيعي را نشان ميدهد و از طرف ديگر اجازه مديريت ابهام و شک را می دهد. علاوه بر آن، متن کاوی به عنوان داده کاوی متن بیان می شود که معادل با تجزیه و تحلیل متون است و به فرایند استخراج اطلاعات از متن می پردازد و اطلاعات با کیفیت بالا را از میان الگوها و فرایندها استخراج می کند. همچنین به عنوان داده کاوی متن یا کشف دانش از پایگاه داده های متنی شناخته می شود و به فرایند استخراج الگوها یا دانش از اسناد متنی بیان می شود. روش تحقیق در این کار بدین صورت است که ابتدا به بررسي پژوهشهای انجام شده در حوزه متن کاوی با تأکید بر روش ها و کاربردهای آن در آموزش الکترونیکی پرداخته شد. در طی این مطالعات، پژوهش های مرتبط در حوزه آموزش الکترونیکی طبقه بندی گردیدند. پس از طبقه بندی پژوهشها، مسائل و راهکارهای مرتبط با مسائل مطرح شده در آن کارها، استخراج شدند. در همین راستا، در این مقاله ابتدا به تعریف متن کاوی پرداخته میشود. سپس فرایند متن کاوی و حوزه های کاربرد متنکاوی در آموزش الکترونیکی مورد بررسی قرار میگیرند. در ادامه روشهای متن کاوی معرفی شده و تک تک این روشها در حوزه آموزش الکترونیکی مطرح میگردد. در انتها ضمن استنتاج نکات مهم مطالعات انجام شده، مدلی جهت استخراج اطلاعات برای بهرهبرداری از روشهای متن کاوی در یادگیری الکترونیکی پیشنهاد می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - مدلسازی بهينۀ رضایتمندی بیمار از پزشک مبتني بر روش¬هاي يادگیری ماشین
- شادمهر زینب الهدی حشمتی فاطمه ثقفی هادی ویسیرويكرد بيمار محور در حوزه سلامت به تازگي در حوزه نظام پزشكي كشور ما مطرح شده است ولي تا كنون در زمينه عوامل رضايت بيمار از پزشك تحقيق علمي منتشر شده اي وجود ندارد. مقاله حاضر قصد دارد خلاء بيان شده را با ارزيابي علمي مبتني بر اطلاعات واقعي كسب شده از مطالعه ميداني پوشش أکثررويكرد بيمار محور در حوزه سلامت به تازگي در حوزه نظام پزشكي كشور ما مطرح شده است ولي تا كنون در زمينه عوامل رضايت بيمار از پزشك تحقيق علمي منتشر شده اي وجود ندارد. مقاله حاضر قصد دارد خلاء بيان شده را با ارزيابي علمي مبتني بر اطلاعات واقعي كسب شده از مطالعه ميداني پوشش دهد.در اين راستا با مرور ادبيات و مدلهاي حوزه ارائه خدمات؛ پرسشنامه اي براي حوزه سلامت طراحي و با نظر خبرگان مورد تاييد قرار گرفت. به منظور کسب نظر بیماران پرسشنامه بين 500 نفر از افرادی که عمل جراحی زیبایی بینی در تهران انجام دادند، توزيع شد و 395 پرسشنامه جمع آوري شد. تعداد براي تحليل داده ها، از سه روش درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان و شبکههای عصبی، استفاده شد. تحليل نتايج بر حسب معيار صحت نشان داد كه کاراترین روش، در اولویت اهمیت عوامل موثر بر رضايت بيمار؛ روش شبکه عصبی بوده است. نتايج تحليل با اين روش حاكي از آن است كه موثرترین ویژگی در رضایتمندی بیمار از پزشک، اطلاعاتی است که بيمار انتظار دارد پزشک در اختیارش قرار دهد. نتايج رتبه بندي عوامل در مقايسه با ساير مطالعاتي كه تنها از روشهاي آماري براي تحليل استفاده شده بودنشان داد كه نتایج نسبتا مشابه بوده و یکدیگر را تایید میکردند. ولي توامنديهايي كه روش شبكه عصبي در مدلسازي دارد نقطه قوت اين روش نسبت به مطالعات مذكور است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - ترکیب دوگانه سیستم استنتاج فازی با الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات در پیشبینی قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران و مقایسه آن با مدل یادگیری عمیق
مجید عبدالرزاق نژاد مهدی خردپیشبینی قیمت سهام توسط تحلیلگران داده یک فرصت تجاری بزرگ را برای طیف گسترده سرمایه گذاران در بازار سهام ایجاد کرده است. اما این مهم به دلیل ماهیت بی ثبات و پویایی بیش از حد عوامل متعدد اقتصادی تاثیرگذار بر بازار سهام، امری دشوار است. در این پژوهش به منظور شناسایی ارتبا أکثرپیشبینی قیمت سهام توسط تحلیلگران داده یک فرصت تجاری بزرگ را برای طیف گسترده سرمایه گذاران در بازار سهام ایجاد کرده است. اما این مهم به دلیل ماهیت بی ثبات و پویایی بیش از حد عوامل متعدد اقتصادی تاثیرگذار بر بازار سهام، امری دشوار است. در این پژوهش به منظور شناسایی ارتباط پیچیده 10 متغیر اقتصادی بر قیمت سهام شرکتهای فعال در بازار سهام تهران، دو مدل طراحی و پیادهسازی شده است. نخست یک سیستم استنتاج فازی ممدانی که مجموعه قوانین موتور استنتاج خود را توسط الگوریتم بهینهسازی ازدحام ذرات بدست میآورد طراحی میشود. سپس مدل یادگیری عمیق مشتمل بر 26 نرون در 5 لایه پنهان طراحی شده است. مدلهای طراحی شده به منظور پیشبینی قیمت سهام نه شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران پیادهسازی و نتایج بدست آمده حاکی از عملکرد بهتر مدل یادگیری عمیق بر مدل ترکیب دوگانه استنتاج فازی-ازدحام ذرات و نیز مدل رایج شبکه عصبی دارد. اما قدرت تفسیرپذیری الگوی بدست آمده، رفتار همسانتر و با واریانس به مراتب کمتر و نیز سرعت همگرایی بیشتر نسبت به سایر مدلها را میتوان از مزایای رقابتی قابل توجه مدل ترکیب دوگانه استنتاج فازی-ازدحام ذرات نام برد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - فرهنگ نوآورانه، زمینه¬ساز بهبود یادگیری سازمانی با بهره گیری از برند سازمانی داخلی (پژوهشی در صنعت نفت ایران)
سعید آیباغی اصفهانی الهه ابراهیمی رضا شیخدر این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و رو أکثردر این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و روش تحقیق نیز در این مقاله از نوع توصیفی- همبستگی و برمبنای هدف، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه 168 نفر از کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت ایران بود. فرضیه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و همچنین بررسی تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3، مورد آزمون قرار گرفت؛ همچنین پایایی کل پرسش نامه 854/0 به دست آمد. لذا ابزار سنجش از پایایی قابل قبولی برخوردار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد: برندسازی داخلی تاثیر مثبت و معنادار بر یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافتههای پژوهش نقش تعدیلکنندگی فرهنگ نوآورانه در این رابطه را تائید نمود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 168 نفر، محاسبه و جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه صورت گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Smart pls 3 جهت بررسی های و مدل سازی معادلات ساختار و تایید مدل پژوهش استفاده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - پرورش مهارتهای تفکر انتقادی در بسترمحیط های یادگیری چندرسانه ای مبتنی بررویکرد ساختن گرایی
ایرج حیدری محمد سیفی حسین مرادی مخلصامروزه استفاده صحیح و اثربخش محیط های یادگیری چند رسانه ای نیازمند طراحی ، تدوین و تلفیق منطقی مولفه های حوزه علوم تربیتی است. یکی از این مولفه های اصلی که در این نرم افزارها مورد کم توجهی قرار گرفته، مولفه تفکر انتقادی می باشد. هدف از انجام این پژوهش تولید و اعتبار بخ أکثرامروزه استفاده صحیح و اثربخش محیط های یادگیری چند رسانه ای نیازمند طراحی ، تدوین و تلفیق منطقی مولفه های حوزه علوم تربیتی است. یکی از این مولفه های اصلی که در این نرم افزارها مورد کم توجهی قرار گرفته، مولفه تفکر انتقادی می باشد. هدف از انجام این پژوهش تولید و اعتبار بخشی بسته آموزشی درس تفکروپژوهش پایه ششم ابتدایی مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی (مدل چند رسانه ای ون مورینبور) و تاثیر آن بر مهارت های تفکر انتقادی در دو حوزه تفسیری و استنباطی بود. این تحقیق در دو مرحله انجام پذیرفت ، در مرحله اول بسته آموزشی درس تفکر و پژوهش با تاکید بر مهارت های تفسیری و استنباطی بر اساس مدل چند رسانه ای ون مرینبور، طراحی و تهیه گردید. در مرحله دوم تاثیر کاربرد بسته آموزشی تهیه شده مبتنی بر مهارت های تفسیری و استنباطی به روش نیمه آزمایشی و براساس طرح پیش آزمون - پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تدریس تفکر و پژوهش بر اساس بسته آموزشی تهیه شده بر مهارت تفسیری و استنباطی آزمایشی تاثیر معنی دار داشته است (05/0P<). با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، کاربست بسته آموزشی درس تفکر و پژوهش با رویکرد ساختن گرایی، موجب افزایش مهارتهای تفکر انتقادی در دو حوزه مهارت تفسیریو مهارت استنباطی فراگیران میگردد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - الگوی یادگیری دوجانبه گرایانه و سازگاری آن با اشکال مختلف داراییهای دانشی سازمان
داود حسین پور یوسف محمدی مقدم علیرضا کوشکی جهرمی رحمان محمدییکی از جریانهای نو پژوهشی که علاقه مدیران و پژوهشگران را به میزان فزایندهای تحت تأثیر خود قرار داده است، دوجانبه گرایی و تأثیر آن بر جنبههای مختلف سازمانی میباشد، بدین معنی که یک سازمان با بهرهمندی از چه سازوکارهایی میتواند در هر دو بعد اکتشاف و انتفاع موفق عمل نم أکثریکی از جریانهای نو پژوهشی که علاقه مدیران و پژوهشگران را به میزان فزایندهای تحت تأثیر خود قرار داده است، دوجانبه گرایی و تأثیر آن بر جنبههای مختلف سازمانی میباشد، بدین معنی که یک سازمان با بهرهمندی از چه سازوکارهایی میتواند در هر دو بعد اکتشاف و انتفاع موفق عمل نماید. در این مقاله نگارندگان با بررسی ادبیات و مرور عمیق مبانی نظری موجود در حوزه یادگیری دوجانبه و نحوه تعامل آن با ذخایر دانش سازمانی یعنی سرمایه فکری (سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه مشتری جهت سازگاری و توسعه یادگیری دوجانبه در سازمانها برآمدهاند. در نهایت بر اساس مدل سه سطحی دوجانبه گرایی در سازمان و تلفیق آن با نوع شناسی یادگیری دو جانبه به مدل تحلیلی دستیافتهاند که در سه سطح ورودی، فرایند و خروجی اقدامات لازم را جهت دسترسی به انواع مختلف دوجانبه گرایی در سازمان پیشنهاد مینماید. مدل مفهومی حاصله میتواند با توجه به منطق هماهنگی همه جانبه به عنوان راهنمای بسیاری از پژوهشهای آتی در حوزههای دوجانبه گرایی، یادگیری دوجانبه و ذخایر دانشی قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - شیوه های اخلاقی در کارآفرینی و جهت گیری یادگیری صادرات
علی کاظمی علیرضا روستا عبدالله نعامییکی از عوامل اساسی دستیابی به رشد اقتصاد پایدار و پر رونق، صادرات می باشد که مهم ترین هدف در سیاستگذاری در بخش تجارت خارجی تلقی می شود. در اين بين افزايش صادرات مواد غذايي و کشاورزی بعنوان يـکـي از اقـلام صـادرات غيرنفتي به منظور لزوم خروج از اقتصاد نفت محور، ورود به با أکثریکی از عوامل اساسی دستیابی به رشد اقتصاد پایدار و پر رونق، صادرات می باشد که مهم ترین هدف در سیاستگذاری در بخش تجارت خارجی تلقی می شود. در اين بين افزايش صادرات مواد غذايي و کشاورزی بعنوان يـکـي از اقـلام صـادرات غيرنفتي به منظور لزوم خروج از اقتصاد نفت محور، ورود به بازار اقتصاد جهاني و ايجاد تنوع در اقلام صادراتي، يکي از ضـروريـات توسعه اقتصادي کشور محسوب مي شود. بنابراین، بررسی متغیرهای موثر در صادرات از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. در مورد اهمیت سعی و تلاش و کارآفرینی با توجه به آموزه های دینی می توان بیان نمود با بررسی آیه 39 سوره نجم، آیه15 سوره طه،آیه 22 سوره انسان به خوبی روشن می شود که محاسبه ابدی درباره شخصیت آدمی روی کار و کوششی است که به خود او مربوط است. به بیان دیگر، ملاک شایستگی و ناشایستگی شخصیت در عالم بقا، کاری است که انسان در دنیا انجام داده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر متغیر جهت گیری یادگیری صادرات و کارافرینی به همراه عوامل موثر بر آن بر عملکرد صادرات و یافتن نقش پارادوکسی متفیر فاصله بازار و نقش تعدیل گرایانه آن در رابطه بین دو متغیر جهت گیری یادگیری و عملکرد صادرات می باشد. برای آزمایش نمودن فرضیات تحقیق، از نمونه ای با تعداد 296 نفر فرد شاغل در شرکتهای حاضر در نمایشگاه بین المللی صنایع غذایی و کشاورزی در سال 98 به دست آمده است. با استفاده از پرسشنامه استاندارد و روش توزیع احتمالی تصادفی، داده ها را گردآوری نموده و اطلاعات را توسط نرم افزار spss و smartpls تجزیه وتحلیل نموده ایم. یافته های این تحقیق نشان می دهد: تعهد صادرات، منابع و شدت رقابت بر کارافرینی صادرات اثری مثبت دارند اما تاثیر فاصله بازار بر کارافرینی صادرات رد شده است. هم چنین نتایج نشان از تاثیر مثبت جهت گیری یادگیری و کارافرینی صادرات بر عملکرد صادراتی شرکت های نمونه تحقیق دارد، در عین حال افزایش متغیر فاصله بازار، رابطه بین جهت گیری یادگیری صادرات و عملکرد صادرات را تضعیف کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - خلاقیت هیجانی و یادگیری خودراهبر: نقش واسطه¬ای انگیزه پیشرفت
حیدر علی زارعی حمید معاصرپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در رابطه بین خلاقیت هیجانی و یادگیری خودراهبر انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان خوی به تعداد 5300 نفر بود. ا أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انگیزه پیشرفت در رابطه بین خلاقیت هیجانی و یادگیری خودراهبر انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم مقطع متوسطه شهرستان خوی به تعداد 5300 نفر بود. از این جامعه نمونه ای به حجم 360 نفر با استفاده از جدول مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و سیاهه خلاقیت هیجانی (ECI)، مقیاس انگیزه پیشرفت (AMQ) و مقياس يادگيري خودراهبر (SDL) را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار24 SPSSو 22 AMOS انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد که خلاقیت هیجانی قادر به تبیین 29 درصد از واریانس انگیزه پیشرفت و همچنین، متغیرهای خلاقیت هیجانی و انگیزه پیشرفت بطور همزمان قادر به تبیین 43 درصد از واریانس یادگیری خودراهبر هستند. همچنین، انگیزه پیشرفت نقش میانجی معنی داری در رابطه بین خلاقیت هیجانی و یادگیری خودراهبر دارد (01/0p<). از این رو، ابراز هیجانات مثبت در قالب انگیزه پیشرفت باعث میشود افراد پیوندهای تازهای بین ایدهها ببینند، اطلاعات را سازمان داده و راهحلهای جدیدی را برای مشکل خلق کنند. لذا، خلاقیت ناشی از این نوع هیجانات، آمادگی فرد را برای درگیرشدن در فعالیتهای مختلف و یادگیری خودراهبر بهبود و ارتقاء میبخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - اثر باورهای انگیزشی و تعللورزی بر خودتنظیمی با نقش واسطهای کمکطلبی در مورد دانشآموزان دوره اول متوسطه
نیره علائی زهرا نقش سوگند قاسم زادهپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای کمک طلبی در رابطهی بین خودتنظیمی با تعلل ورزی و باورهای انگیزشی انجام شد. تعداد 300 نفر از دانشآموزان دختر وپسر دورهی اول متوسطه (هفتم, هشتم, نهم) شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده و به مقیاسه أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای کمک طلبی در رابطهی بین خودتنظیمی با تعلل ورزی و باورهای انگیزشی انجام شد. تعداد 300 نفر از دانشآموزان دختر وپسر دورهی اول متوسطه (هفتم, هشتم, نهم) شهر تهران با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شده و به مقیاسهای خودتنظیمی تحصیلی بوفارد (1995), کمک طلبی ریان و پنتریچ (1997), تعلل ورزی تاکمن (1998) و راهبردهای انگیزشیMSLQ (1990) پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر در طرحهای توصیفی-همبستگی از نوع تحلیل مسیر قرار گرفت. یافتهها نشان داد, باورهای انگیزشی بر کمکطلبی و خودتنظیمی و کمک طلبی بر خودتنظیمی اثر مثبت معنادار و تعلل ورزی بر خودتنظیمی و کمکطلبی و باورهای انگیزشی اثر منفی معنادار دارد. همچنین کمک طلبی در رابطهی بین خودتنظیمی و تعللورزی و باورهای انگیزشی نقش واسطهای ایفا میکند. براساس این یافتهها میتوان نتیجه گرفت تعلل ورزی و باورهای انگیزشی به واسطه ی کمکطلبی میتوانند خودتنظیمی را در دانشآموزان دستخوش تحول سازند. لذا میتوان این پژوهش را در سطح خانواده هم بررسی کرد تا بتوان به عوامل موثر بر خودتنظیمی در درون خانواده هم نیز پی برد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - مدلسازی راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی فراشناختی با یادگیری از طریق همسالان در دانشآموزان
محمد مهدی بابائی منقاری مهرداد حامدنیا میلاد عابدی قلیچ قشلاقیهدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی فراشناختی با یادگیری از طریق همسالان در دانش آموزان متوسطه آمل بود. جامعه آماری شامل 2958 نفر از دانش آموزان متوسطه شهرستان آمل بود. 333 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخا أکثرهدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی فراشناختی با یادگیری از طریق همسالان در دانش آموزان متوسطه آمل بود. جامعه آماری شامل 2958 نفر از دانش آموزان متوسطه شهرستان آمل بود. 333 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. برای گردآوری پژوهش از پرسشنامه راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ، شامل راهبردهای انگیزشی، خودتنظیمی فراشناختی و یادگیری از همسالان استفاده شد. داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS21 و LISREL8.8 و با روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد بین راهبردهای انگیزشی با یادگیری از همسالان رابطه معناداری وجود دارد. بین خودتنظیمی با یادگیری از همسالان نیز رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که باور کنترل یادگیری، جهت گیری هدف درونی و ارزش تکلیف از طریق متغیر خودتنظیمی بر یادگیری از طریق همسالان اثر غیرمستقیم میگذارد و خودتنظیمی بر یادگیری از طریق همسالان دانش آموزان اثر مستقیم میگذارد. با توجه به یافته های به دست آمده، بر رشد و گسترش یادگیری از طریق همسالان و راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی در مدارس با توجه به علایق و توانایی های دانش آموزان تاکید میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - یک معماری دومسیره کارآمد مبتنی بر شبکه عصبی عمیق برای بازشناسی دروازه در ویدئوی بازی فوتبال
امیرحسین زنگنه مهدی جم پور کامران لایقیدر این مقاله یک روش خودکار با استفاده از یک مدل معماری دومسیره یادگیری عمیق برای مساله تحلیل تصاویر ویدئویی ورزش فوتبال، با تاکید بر شناسایی دروازه به عنوان یکی از مهمترین عناصر رویداد گُل که مهمترین رویداد بازی فوتبال می باشد، ارائه کرده ایم. معماری پیشنهادی، شکل توسعه أکثردر این مقاله یک روش خودکار با استفاده از یک مدل معماری دومسیره یادگیری عمیق برای مساله تحلیل تصاویر ویدئویی ورزش فوتبال، با تاکید بر شناسایی دروازه به عنوان یکی از مهمترین عناصر رویداد گُل که مهمترین رویداد بازی فوتبال می باشد، ارائه کرده ایم. معماری پیشنهادی، شکل توسعه یافته مدل VGG سیزده لایه میباشد که طی آن یک مدل معماری دو مسیره تعریف شده است. در مدل معماری پیشنهادی برای بازشناسی دروازه در مسیر اول، مدل با مجموعه داده آموزشی، آموزش داده می شود. اما در مسیر دوم، مجموعه داده های آموزشی ابتدا توسط یک سیستم غربالکننده مورد بررسی قرار گرفته و بهترین تصاویر که شامل ویژگی های متفاوتی با ویژگی های انتخاب شده توسط مسیر اول هستند، انتخاب میشوند. به عبارت دیگر در مسیر دوم، ویژگیهایی از شبکهای مشابه مسیر اول، ولی پس از عبور از سیستم غربالگر تولید میشود.سپس بردارهای ویژگی تولید شده در دو مسیر با یکدیگر ادغام شده و یک بردار ویژگی سراسری حاصل می شود و بدین ترتیب فضاهای متفاوتی از مساله بازشناسی دروازه تحت پوشش قرار گرفته است. ارزیابیهای متنوعی بر روی روش ارائه شده انجام شده است. نتایج ارزیابیها، حاکی از بهبود دقت بازشناسی دروازه بهوسیله مدل معماری دومسیره ارائه شده نسبت به مدل پایه میباشد. همچنین مقایسه روش پیشنهادی با نتایج موجود نشان میدهد دقت روش پیشنهادی، بهتر از نتایج منتشر شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری: نقش میانجی¬گری رضایت شغلی
مهدی حقیقی کفاش زهره دهدشتی شاهرخ حسن غریبیهدف تحقیق حاضر، انجام یک مطالعه تجربی در بخش خدمات(بانک پارسیان) به منظور بررسی روابط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت شغلی و رابطه آنها با رضایت مشتری است که از مدل پانتواکیز و بورنتا(2013) استفاده شده است. در این مدل رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری با ت أکثرهدف تحقیق حاضر، انجام یک مطالعه تجربی در بخش خدمات(بانک پارسیان) به منظور بررسی روابط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت شغلی و رابطه آنها با رضایت مشتری است که از مدل پانتواکیز و بورنتا(2013) استفاده شده است. در این مدل رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی بررسی می شود. برای بررسی تحقیق نمونه ای شامل 234 نفر به صورت خوشه ای تصادفی از کارکنان شعب بانک پارسیان در شهر تهران انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسشنامه استاندارد با ۲1 سوال که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهای همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل از وجود ارتباط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری و رضایت شغلی حکایت دارد. به طور کلی، توانایی بانک پارسیان برای راضی کردن مشتریان خود به طور مستقیم و غیر مستقیم، از طریق توانایی مستمر موثر و کارآمد کارکنان بانک و رضایت شغلی کارکنان در ارتباط است (05/0>p). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - تدریس بر اساس تفاوتهای فردی وبررسی تأثیر آن در افزایش سطح یادگیری دروس ریاضی و علوم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی
مینا حاجی زادهاين تحقيق باهدف "رویکرد افتراقی، تدریس بر اساس تفاوتهای فردی و تأثیر آن در افزایش سطح یادگیری دروس ریاضی و علوم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی" انجام گرفته است. روش این تحقیق روش شبه آزمایشی یا مطالعات نیمه آزمایشی است. این روش شامل يك گروه آزمايش و يك گروه كنترل اس أکثراين تحقيق باهدف "رویکرد افتراقی، تدریس بر اساس تفاوتهای فردی و تأثیر آن در افزایش سطح یادگیری دروس ریاضی و علوم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی" انجام گرفته است. روش این تحقیق روش شبه آزمایشی یا مطالعات نیمه آزمایشی است. این روش شامل يك گروه آزمايش و يك گروه كنترل است که در تحقیق حاضر براي گروه آزمايش یادگیری به صورت افتراقی بوده اما براي گروه كنترل به همان شيوه سنتی آموزش داده شد. دانشآموزان مقطع راهنمایی مدارس شهر تهران جامعه آماری ما را تشکیل میدهند. روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای می باشد که تعداد کل حجم نمونه 600 نفر است. جهت بررسي رابطه بين متغيرها و بررسي فرضيهها از آزمون t و خی دو و همچنين از ضريب همبستگي فی استفاده شده است. میانگین نمره ریاضی در سال اول راهنمایی در گروه کنترل و گواه قبل از انجام آموزش افتراقی برابر 9/12 است و میانگین نمره علوم در گروه کنترل 04/13 و در گروه گواه 2/13 است. در نتیجه می توان گفت نمره ریاضی و علوم گروه کنترل و گروه گواه قبل از آموزش به شیوه افتراقی به دانشآموزان گروه گواه، تفاوتی با هم ندارند. در سال دوم راهنمایی به گروه گواه آموزش به شیوه افتراقی داده شد و میانگین نمره ریاضی دانشآموزانی که به شیوه افتراقی آموزش ندیدهاند 7/12 و دانشآموزانی که به این شیوه آموزش دیدهاند 5/15 شد و همچنین میانگین نمره ریاضی همان دانشآموزان در سال سوم راهنمایی که به شیوه افتراقی آموزش ندیدهاند 2/12 و کسانی که به این شیوه آموزش دیدهاند 02/16 بود. در نتیجه می توان گفت نمره ریاضی دانشآموزانی که به شیوه افتراقی آموزش دیدهاند بیشتر از دانشآموزانی است که به این شیوه آموزش ندیدهاند. همانطور که نتایج نشان داد دانشآموزانی که در سال دوم و سوم راهنمایی تحت آموزش افتراقی بوده اند نمرات بیشتری در درس ریاضی نسبت به دانشآموزانی که تحت این آموزش نبودهاند کسب کردند همچنین نمرات ریاضی دانشآموزان در سال سوم نیز بیشتر از سال دوم است. در ادامه بررسیها مشخص شد که میانگین نمره علوم دانشآموزان در سال دوم راهنمایی که به شیوه افتراقی آموزش ندیدهاند 7/12 و دانشآموزانی که به این شیوه آموزش دیدهاند 4/16 است و میانگین نمره علوم همان دانشآموزان در سال سوم راهنمایی که به شیوه افتراقی آموزش ندیدهاند 5/12 و دانشآموزانی که به این شیوه آموزش دیدهاند 9/16 بود. در نتیجه می توان گفت نمره علوم دانشآموزانی که به شیوه افتراقی آموزش دیدهاند بیشتر از دانشآموزانی است که به این شیوه آموزش ندیدهاند همانطور که نتایج نشان داد دانشآموزانی که در سال دوم و سوم راهنمایی تحت آموزش افتراقی بودهاند نمرات بیشتری در درس علوم نسبت به دانشآموزانی که تحت این آموزش نبودهاند کسب کردند همچنین نمرات علوم دانشآموزان در سال سوم نیز بیشتر از سال دوم است این نتایج نشان داد که آموزش به شیوه افتراقی تأثیر فراوانی در یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی و علوم داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - طراحی الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی
مهدی رحیمی هادی رزقی علی اکبر فرهنگی نادر محققامروزه با توجه به ویژگی و تنوع سازمان های فرهنگی و تربیتی، مؤلفه های مدیریت دانش این سازمان ها بر اساس استراتژی متفاوت است و استراتژی اصلی سازمان به هم افزایی دانش سازمانی کم می کند. توفیق راهبردی یک سازمان فرهنگی و تربیتی مستلزم بهره گیری از الگوی راهبری مناسب مدیریت د أکثرامروزه با توجه به ویژگی و تنوع سازمان های فرهنگی و تربیتی، مؤلفه های مدیریت دانش این سازمان ها بر اساس استراتژی متفاوت است و استراتژی اصلی سازمان به هم افزایی دانش سازمانی کم می کند. توفیق راهبردی یک سازمان فرهنگی و تربیتی مستلزم بهره گیری از الگوی راهبری مناسب مدیریت دانش در اداره آن است.عوامل گوناگونی بر طراحی الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی تاثیرگذار هستند که توجه به این عوامل در طراحی موفق الگوی مدیریت دانش حیاتی است.هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل اساسی مدیریت دانش در سازمان زندان های استان تهران بوده که بر طراحی مناسب الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی اثر می گذارد. جهت شناسایی و استخراج مولفه های مورد نظر،بنا بر ماهیت اکتشافی و نیز بدلیل پیچیدگی ابعاد مختلف پژوهش، روش کیفی انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از جامعه مورد نظر این پژوهش شامل رؤسای فرهنگی و کارکنان ادارات فرهنگی از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. از طریق روش نمونه گیری نظری خبرگان مورد نظر انتخاب شدند.تحلیل داده ها نشان داد که پس از نوزده مصاحبه مقولات شکل گرفته به اشباع نظری رسیده اند. یافته ها نشان داده است که 20 مؤلفه شامل تبیین و اشاعه فرهنگ سازمانی، استراتژی و سیاست های دانش محور، الگوبرداری، نقش رهبری، اهمیت منابع انسانی، زیرساخت مناسب فناوری و اطلاعات، فرآیندهای ارزیابی دانش، ساختار سازمانی، شبکه خبرگان، اختصاص پاداش و مشوق ها، برنامه های آموزشی، همکاری و کار تیمی، سهولت در دسترسی به دانش، معماری مدیریت دانش، مهندسی مجدد، شفافیت، اعتماد، ارتباط نظام مند با ذینفعان، راهبردهای دانش، اهمیت ثبت، ذخیره و مستند سازی دانش شناسایی شده است. نتیجه گیری: طراحی الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی زندان های استان تهران در صورتی موفقیت آمیز است که این مؤلفه ها شناسایی شده در آن سازمان استقرار و بکار گرفته شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - گفت وگو با «پویا علاءالدینی» سیستمها در ایران یادگیری ندارند
شیده لالمیپویا علاءالدینی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. تحصیلات خود را در رشتههای علوم ریاضی در مقطع کارشناسی، مهندسی عمران و اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد و برنامهریزی شهری و سیاست گذاری در مقطع دکتری در دانشگاه های آمریکا به اتمام رسانده است. همچنین مو أکثرپویا علاءالدینی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. تحصیلات خود را در رشتههای علوم ریاضی در مقطع کارشناسی، مهندسی عمران و اقتصاد در مقطع کارشناسی ارشد و برنامهریزی شهری و سیاست گذاری در مقطع دکتری در دانشگاه های آمریکا به اتمام رسانده است. همچنین موفق به گذراندن دورۀ پسادکتری در رشتۀ توسعۀ شهری در دانشگاه ملل متحد در توکیو شده است. از زمینههای پژوهشی مورد علاقهاش میتوان به توسعۀ صنعتي، به سازی محلههاي فرودست شهری و ایجاد اشتغال و توانمندسازي اشاره کرد. علاءالدینی همچنین سابقه نسبتاً زیاد همکاری با سازمان ملل و بانک جهانی در انجام پروژه های توسعه، از جمله ارزیابی های اجتماعی در ایران، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و برخی دیگر از کشورها دارد. در نخستین شماره مجله «ارزیابی تأثیرات اجتماعی»، با او درباره چگونگی اجرای طرحهای ارزیابی تأثیرات در ایران در دهه اخیر و مسیری که تاکنون در این حوزه طی شده، گفت وگو کردهایم. او معتقد است که باید این مسیر را با نگاه انتقادی بررسی کرد و نقاط قوت و کاستیها را واقعبینانه مورد توجه قرار داد و طرحهای ارزیابی تأثیرات را با رویکردهای خلاقانه و بهرهگیری از نیروهای متخصّص و کیفی در جایگاه درستش به کار گرفت. *** - ارزیابی تأثیرات اجتماعی بیش از یک دهه است که وارد ایران شده است. اگر موافق باشید، بحث را با بررسی همین مفهوم آغاز کنیم؛ اینکه ارزیابی تأثیرات از کجا آغاز شده، در دنیا چه جایگاهی دارد و در ایران پس از این یک دهه و اندی در چه جایی ایستاده است؟ من نمیخواهم در این باره تاریخچه بگویم، اما توضیح بحث به طور ساده این است که از یک زمانی به بعد، انواع پروژههای توسعهای که در کشورهای مختلف انجام میشد، چه در کشورهای توسعهیافته و چه کشورهای در حال توسعه، به تدریج با مشکلاتی مواجه شد، به ویژه مشکلات زیستمحیطی و نیز مشکلات اجتماعی. به همین دلیل و با توجه به این نتایج، این ایده مطرح شد که چرا قبل از اینکه پروژهای را انجام دهیم، به پیشواز این مشکلات و شناسایی آنها نرویم؟ شاید نتایج این بررسیها نشان دهد که لازم نیست بعضی پروژهها انجام شود و در پروژه هایی دیگر هم مشکلات را کاهش دهیم. بنابراین یکی از تبارشناسیهای ارزیابی تأثیرات اجتماعی که به این صورت و با این رویکرد و هدف انجام میشود، در خاستگاه اولیه، به انجام ارزیابیهای تأثیر زیست محیطی بازمیگردد؛ چون شماری از اقدامات توسعهای در گذر زمان به تأثیرات زیست محیطی وحشتناک و نگرانکنندهای منجر شد. بعدها همین ارزیابیها به این نتیجه رسید که وضعیت محیط زیست با حوزههای از زندگی مردم مرتبط است؛ اینکه مردم چه میکنند، چگونه عمل میکنند و به این ترتیب ارزیابی تأثیرات اجتماعی در کنار توجه به تأثیرات زیست محیطی پروژهها مورد عنایت قرار گرفت. تبارشناسیهای دیگری هم در کشورهای توسعه یافته وجود دارد و در هر جا این فعالیت ها سابقه خودش را دارد. اما نکته اصلی و در واقع مشترک ارزیابی تأثیر اجتماعی، این بوده که پیش از آنکه پروژهای را برای اجرا نهایی کنند، آن پروژه مورد بررسی قرار گیرد و آثار سوء احتمالی را بشناسند و تعدیل کنند و آثار مثبتش را به حداکثر برسانند. ماجرا به بیان ساده و خلاصه این بوده است. وقتی شما اینگونه بررسی را انجام میدهید، در واقع ارزیابی تأثیرات، بخشی از چرخۀ اجرای پروژه میشود. شما فرایندی را برای بررسی پیش رو دارید که از اینجا آغاز میشود: «اساساً یک پروژه چرا به وجود آمده است؟» «چه نیازی وجود دارد که به اجرای چنین پروژهای منتهی شده است؟» بنابراین اغلب یک فرایند سیاسی هم وجود دارد. منظورم سیاسات است، به معنای روابط سیاسی میان، نه سیاست به معنای سیاست گذاری. بنابراین اصل ماجرا برمیگردد به نیازها. نمایندگان محلی، شوراها، مردم، جامعه مدنی و کارشناسان، همه اینها در شکلگیری این نیازها و صورتبندی پروژهها نقش دارند. یکی از نتایج کاری که قبل از پروژه انجام میشود، این است که یا ممکن است بگوید پروژه انجام نشود، یا اینکه اگر انجام میشود، با در نظر گرفتن مجموعهای از راهکارها باشد. اما کار به همین جا تمام نمیشود. شما باید در طول پروژه مراقب باشید کارهایی که گفته و پیشنهاد شده، به چه نتیجهای میرسد؟ آیا انجام میشود یا نه؟ چون آن راهکارها و پیشبینیها، قطعی نیست و حالت برآوردی داشته است. بررسی آثار احتمالی هم همین طور است و باز هم نمیدانید که در طول پروژه، چه اتفاقاتی میافتد. ممکن است اتفاقات غیر مترقبهای، مسیر پروژه را تغییر دهد. پروژهها اغلب در طول زمان تغییر میکنند. مثلاً اعتبارات به موقع نمیرسد، یا گسترهشان تغییر میکند. از این رو در ارزیابی تأثیرات اجتماعی، این موضوع مطرح میشود که فعالیت ارزیابی باید قبل، حین و بعد پروژه انجام شود. اما به نظرم در ایران مشخصاً درباره این ماجرا، بدفهمی ایجاد شده است و به دلیل این بدفهمی، گسترۀ مطلوب فعالیتهای ارزیابی اجتماعی اغلب بد تعریف شده است. البته مسئله خود قدری پیچیده است. اگر یک تیم در ابتدا مطالعه ارزیابی را انجام داده و گفته پروژه باید با ملاحظاتی اجرا شود، آیا در تمام مراحل اجرا هم حاضر و فعال است؟ اگر نیست، چه کسی در زمان اجرا باید پروژه را کنترل کند؟ سؤال دیگر این است که اساساً بحث ارزیابی تأثیرات اجتماعی باید کجا دیده شود. آیا باید تبدیل شود به بخشی از فرایندهای بوروکراتیک و طی آن اسمش را بگذاریم پیوست اجتماعی و عدهای بیایند صرفاً گزارشی آماده پیوست مدارک کنند؟ چه کسانی باید این فعالیت ارزیابی را انجام دهند؟ رابطهشان با اجزای مختلف فرایند تصمیم گیری و سیاست گذاری چطور باید باشد؟ در ایران درباره اینها کمتر فکر شده است. آیا گروهی که مطالعات را انجام میدهند، به اندازه کافی استقلال دارند؟ اگر اعلام کنند پروژه انجام نشود، آیا این امکان پذیر است؟ در واقع در بسیاری از موارد امکان پذیر نیست. - چرا امکان پذیر نیست؟ دلایل مختلفی دارد؛ از جمله اینکه در اصل فرایندهای صورتبندی پروژهها در ایران عموماً فرایندهای غیر دموکراتیک و غیر مشارکتی است. خود این اشکال دارد؛ کسی از بالا گفته است، فلان کار را بکنید و سفارشدهندگان مطالعات ارزیابی تأثیرات اجتماعی در چنین شرایطی، مجریانی هستند که در بهترین حالت فقط یک پیوست میخواهند که روی پروژه بگذارند تا کارشان راه بیفتد. من نمیگویم نتیجه در چنین شرایطی هم کاملاً بیفایده است؛ شاید هم مثبت باشد و بگویند شما پیشنهادهایتان را بدهید تا کار ما بهتر شود. اما به طور کلی سیستمهایی که با چنین فرایندهایی کار میکنند، علاقهای ندارند که تیمی وارد شود - ولو به عنوان پژوهشگر - و بخواهد به اصطلاح چوب لای چرخش بگذارد. - دربارۀ ارزیابی تأثیرات اجتماعی، این نگاه هم وجود داشته که اتفاقاً ممکن است این روش بتواند در کشوری که به رغم همه تلاشها، هنوز بخش عمده فرایندها در آن غیر دموکراتیک و غیر مشارکتی است، تأثیر بگذارد. ارزیابی تأثیرات، روشی است مشارکتی؛ از گردآوری اطلاعات و روش اجرای کار گرفته تا اساساً حوزه بررسیاش که پیامدهای اقدامات توسعهای بر زندگی مردم و بخشهای مرتبط با آن را شامل میشود. در کشور ما در دهههای گذشته و در پروسۀ اجرای طرحهای توسعهای، مردم جزء گروههایی بودند که بیشترین آسیبها را دیدهاند. شاید دقیقاً به همین دلیل است که بحث ارزیابی تأثیرات اجتماعی با نتایج مورد انتظارش، وقتی وارد ایران میشود و معرفی میگردد، مورد توجه قرار میگیرد. خیلیها فکر میکنند که این یک راهکار نجاتبخش است. اما پژوهشها انجام میشود، بحث پیوست اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد و بعد افول میکند و نقد و نظرها آغاز میشود. این چقدر ناشی از فرایندهای تصمیم گیری متکی به روشهای غیر دموکراتیک است و چقدر تأثیر عوامل دیگر و آن عوامل از نظر شما چیست؟ طبیعتاً یک رشته عوامل ساختاری در کنار عوامل سازمانی و محلی وجود دارد. بحث سازمانها خیلی مهم است. در سازمانهای مختلف در ایران، رویههای متفاوتی وجود دارد. نمیتوان گفت کل ساختار به یک صورت عمل میکند و عوامل مختلفی تأثیرگذار هستند. مورد به مورد این عوامل را میتوان بررسی کرد. آثار سوء بحث خویشاوندپروری، فسادهای سازمانی و پسرخاله دوستی مطرح است و ظاهراً این مسایل در ایران نسبت به دیگر کشورها گستردهتر هم هست. سازمانهای ایران در خیلی از موارد، اهداف مشخص توسعه ای ندارند و هدف اصلیشان این است که افرادی که پشتوانۀ سیاسی و ایدئولوژیک خاصی دارند، در آنها سر سفره جمع میشوند و چون فرایندها دموکراتیک نیست، طبیعتاً کسی هم پاسخگو نیست. کسی میتواند سالها رئیس ادارهای باشد و کوچک ترین کار مفیدی هم انجام ندهد؛ میلیاردها تومان هم هزینه صرف شده باشد. این سازمانها وجود دارند و کسی هم نمیتواند بپرسد چرا. همه اینها تأثیرگذار است. این شرایط در عین حال با سطح توسعه و امکانات ایران چندان سازگار نیست؛ یعنی این شرایط بیشتر مختص کشورهایی است که از سطح توسعهایِ به مراتب پایین تر از ایران برخوردارند. اما شاید هم قابل انتظار هستند، چون ایران کشوری است که پول نفت زیادی دارد. این پول را توزیع میکنند و هر کسی هم سهم خودش را انتظار دارد. البته عوامل متعددی دیگری هم وجود دارد که اثرگذار است. برخی از آنها را میتوان کنترل کرد و وضع را بهبود داد. من فکر میکنم شاید الآن زمان خوبی است، چون دوره آن توهمی که ما داشتیم که پول نفت داریم و میتوانیم آن را هر طور که میخواهیم، خرج کنیم به سر آمده و ممکن است که بخش عمومی ناگزیر باشد که با مردم گفت وگو کند. در این شرایط، دولت و حاکمیت باید پاسخگو شوند و ناگزیزند فرایندهای تصمیم گیری و اجرا را شفاف کنند. به همین دلیل میگویم شاید الآن فرصت خوبی برای توجه بیشتر به مسئلۀ ارزیابی تأثیرات اجتماعی باشد. - در همین مقطع به نظر میرسد که پیامدهای اجتماعی ناشی از توسعه نامطلوب هم در مناطق مختلف ایران آشکار شده است. برای مثال نارضایتیهای اجتماعی ساکنان مناطق صنعتی در اصفهان یا شرایط اخیری که در اهواز و دیگر شهرهای خوزستان شاهد هستیم؛ مناطقی که از نظر صنعتی توسعه یافته اند، اما پیرامون آنها فقر، بیکاری و انواع مسائل اجتماعی رشد کرده و به بروز مسئلههای اجتماعی مختلفی منجر شده است. برای مواجهه با این شرایط و بررسی اینکه این سیاستهای توسعهای به چه نتایجی منجر شدهاند و چطور میتوان بخشی از پیامدهای نامطلوب را تعدیل کرد، ارزیابی تأثیرات اجتماعی در چه صورتی و با چه تغییراتی در رویکرد میتواند کارساز باشد؟ من فکر میکنم ارزیابی تأثیرات اجتماعی را باید در جایگاه خودش به کار گرفت. به نظرم برای پروژههای نسبتاً محدودتر بخش عمومی مناسب است، اما اینکه مثلاً شما بیایید سیاستهای کلان مملکتی را با این روشها بررسی کنید، درست نیست. علاوه بر این ارزیابی تأثیر اجتماعی از نظر عنوان، ابهام ایجاد کرده است. تأثیر کی، کجا و چی؟ این ابهام اجازه داده که از ارزیابی تأثیرات، تفسیری بزرگ تر از تواناییها و ظرفیتهایش ارائه شود. مسئله دیگری که گمراه کننده بوده، بررسی تأثیرات قبل و حین پروژه است. منظور از اینکه تأثیرات باید حین، قبل و بعد بررسی شود این است که مسئولانی باید از زمان طرحریزی تا اجرا در کنار پروژه باشند؛ یعنی بخشی از فرایند نظارتی باشند، اما اتفاق دیگری افتاده است. ما در پیوند با چرخۀ اجرای پروژهها، چندین نوع ارزیابی و ارزش یابی داریم که اینها به دلیل گزاف شدن بحث ارزیابی تأثیرات اجتماعی کاملاً مغفول واقع شدهاند. مثلاً نیازسنجی، یکی از آنهاست و به این پرسش پاسخ میدهد که اساساً این پروژه از کجا یعنی بر اساس چه نیازی باید به وجود بیاید. اگر نیازسنجی به درستی انجام شده باشد، یعنی مردم این پروژه را خواستهاند. اما نیازسنجی در ایران اصلاً انجام نمیشود و پروژهها اغلب یا از جیب یک نفر درآمده یا برخی دلسوزان حس کردهاند که فلان پروژه باید انجام شود. پیشنهاد اولیه آنها مبنای درستی ندارد. بخش دیگر، مسئلۀ پایش و ارزیابی است. وقتی پروژهای از نظر اجرا چند سال زمان میبرد، باید به طور منظم پایش و ارزیابی شود. نمیتوان و نباید پروژه را رها کرد. اینجا دقیقاً همان جایی است که نتایج و پیشنهادهای ارزیابی تأثیرات اجتماعی باید قرار بگیرد. در واقع نتایج و پیشنهادهای ارزیابی تأثیرات اجتماعی باید در بخش پایش و ارزیابی مورد استفاده قرار بگیرد. علاوه بر اینها یکی از مهم ترین موضوعاتی که در ایران به کلی مغفول است، ارزش یابی اثربخشی پروژههاست. غیر از این در ارتباط با همه پروژهها، بحث ارزیابی کارآیی اقتصادی وجود دارد که به این پرسش پاسخ میدهد که آیا اجرای این پروژه اصلاً صرف میکند؟ منظورم از ارزیابی اقتصادی این است که این پروژه از نظر اعتباری که داشته، آیا بیشتر از آن به جامعه منافع رسانده است یا نه؟ در ایران بررسی پروژهها از این منظر هنگام امکان سنجی طبق مفروضات و حدسیاتی ممکن است انجام شود، اما هیچ وقت حین و در پایان پروژه انجام نمی شود. اما بیشتر پروژهها در کشور از نظر زمانبندی اجرا با پیشبینیهای اولیه فاصله دارند. پروژه آغاز میشود و قرار است سه ساله به پایان برسد، اما در زمان مورد انتظار پیش نمیرود. پانزده سال بعد به نتیجه میرسد. بنابراین تمام محاسبات اقتصادی تغییر میکند. پانزده سال بعد نیازها در جامعه تغییر کرده و در واقع پروژه در آن زمان دیگر منافعی ندارد. پس ما برای اینکه بتوانیم در این مسیر درست حرکت کنیم و به نتیجه برسیم، به مجموعهای از ارزیابیها و ارزشیابیها نیاز داریم که بسته به نوع پروژه، برخی از اینها دارای اهمیت بیشتری نسبت به بقیه میشوند. - یعنی در برخی پروژه ها می توان از ارزیابی تأثیرات اجتماعی صرف نظر کرد و ارزیابی-های دیگری انجام داد؟ در واقع نوع ارزیابی را با توجه به موضوع باید به درستی انتخاب کرد. یک مثال میزنم؛ شما میخواهید پروژهای را با موضوع آموزش شهروندی اجرا کنید. آیا اجرای این پروژه نیازمند ارزیابی تأثیرات اجتماعی است؟ به نظر من هزینه کردن در اینجا برای ارزیابی تأثیرات اجتماعی، بیمعنی است. این طرح ممکن است به چه نتایج منفی منجر شود؟ آموزش حقوق شهروندی، پروژه ای است که نتیجه منفی ندارد. اما آیا باید نیازسنجی انجام شود درباره اینکه که چه نوع آموزشهای شهروندی می بایست ارائه شود؟ اینجا پاسخ مثبت است و حتماً باید انجام شود. سؤال دیگر اینکه آیا باید برای چنین پروژهای، ارزیابی اثربخشی انجام داد؟ بله، برای اینکه شما باید بدانید که آموزشهایی که ارائه شده، آیا در عمل هم به درد میخورد یا نه؟ یکی دیگر از موضوعات این است که وقتی شما برای پروژهها، انواع ارزیابیها را انجام میدهید، به ویژه ارزیابی تأثیرات اجتماعی و ارزش یابی اثربخشی، نتایج آن به ارزیابی تأثیرات اجتماعی یک پروژه در جای دیگر کمک میکند. شما در ایران چطور میتوانید ارزیابی تأثیرات اجتماعی انجام بدهید و درباره آینده حدسهایی بزنید، اگر ندانید که گذشته چیست؟ شما وقتی برای هیچ کدام از پروژههای مملکت، ارزش یابی اثربخشی انجام نمیدهید، نمیتوانید دربارۀ پروژههای آتی هم اظهارنظری دقیق کنید. بنابراین ارزیابی پروژهها در چرخۀ اجرای پروژهها - بسته به نوع طرحی که اجرا میشود - باید انتخاب شده و اجرا شود. یکی از نقایص مهم این است که در جایی که پروژهها از نظر اثربخشی باید مورد بررسی قرار گیرند، از ارزیابی تأثیرات اجتماعی استفاده شده، در حالی که ابزار مورد استفادۀ ارزیابی تأثیرات اجتماعی برای سنجش دقیق اثربخشی، علیل و ناکارآمد است. - یعنی به نظر شما بهتر است که ارزیابی تأثیرات اجتماعی به عنوان یکی از روشهای ارزیابی در چرخه اجرای پروژه در جای خودش قرار گیرد و بخشی از زنجیرۀ بزرگ تر ارزیابیها باشد؟ بله. مهم این است که برای ما یادگیریها رخ دهد که در نهایت به مرور زمان اجرای پروژهها و نتایجی که به دست میآید، بهتر شود. این نکته مهمی است که ما نباید به طور مداوم از اول شروع کنیم. چرا باید پنجاه گزارش ارزیابی تأثیرات اجتماعی درباره پیادهراهسازی داشته باشیم، اما در نهایت پروژۀ پیادهراهسازی خیابان 17 شهریور هم اجرا شود؟ پس تأثیر نتایج مطالعات پیشین در اینجا به چه کاری آمده است؟ به هر حال یکی از خروجیهای مهم و مورد انتظار در بحث ارزیابی تأثیرات اجتماعی این است که بررسیها در نهایت به چک لیستی برسد که دست اندرکاران بخش عمومی بتوانند آن را اجرا کنند و نتیجهاش را هم ببینند. برای مثال اگر قرار است اینجا پروژه پیاده راه اجرا شود، شما چند وقت قبل باید به مردم بگویید که آنها چه باید بکنند و چه نقشی دارند و چه اتفاقی برایشان میافتد. تعدادی از پروژههایی که در قالب ارزیابی تأثیرات اجتماعی انجام شده، اصلاً به این چک لیستها نرسیده اند و بعد به جای آن، دوباره و چندباره ارزیابی تأثیرات روی همان سنخ پروژهها انجام شده است. اینجا نکته بسیار مهمی وجود دارد؛ کسانی که در ایران کار کردهاند، متوجه هستند که سیستم یاد نمیگیرد. حرفی را که همین امروز درباره ارزیابی تأثیرات اجتماعی به شما میزنم، ده سال قبل هم زدهام؛ اما سیستم در کشور ما، کوچک ترین یادگیری نداشته، چرا؟ چون فرایند یادگیری را طی نمیکند و برای این سیستم، زمان همیشه روزِ اول است. - گفتید که ارزیابی تأثیرات اجتماعی در ایران با بار سنگینتری از آنچه در توانش بود، مواجه شد یا از آن، انتظاراتی بالاتر از حد ظرفیتش به وجود آمد و بنابراین چون نتوانسته به این انتظارات پاسخ بدهد، از نظر کارآمدی و دستیابی به نتایج مورد انتظار، مورد انتقاد قرار گرفته است. این مسئلۀ مهمی است که باید به آن توجه کرد. در سالهای گذشته، برخی افراد میگفتند که ما میتوانیم برای مثال پیامدهای اجتماعی ناشی از تصمیم های کلان دولتی را هم بسنجیم. مثلاً درباره همین ماجرای بنزین، عدهای نقد کردند و نوشتهاند که اگر ارزیابی تأثیرات انجام میشد، پیامدهای منفی را به این شدت شاهد نبودیم. شما ارزیابی تأثیرات اجتماعی را در بخشی از همان زنجیره ارزیابیها که توضیح دادید قرار دادید، در حالی که این رویکرد در مقابل این تحلیل شما وجود دارد که ارزیابی تأثیرات به عنوان یک بررسی که از روشهای مختلف استفاده میکند، به نوعی میان رشتهای است و باید با گروهی متشکل از متخصصان مختلف کار کند و توانایی این را باید داشته باشد که پیامدهای اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی و... را بسنجد. این رویکرد را چطور تحلیل میکنید؟ منظور من مشخصاً این است که ارزیابی تأثیرات اجتماعی نباید جایگزین ارزیابی اثربخشی، ارزیابی اقتصادی و مانند آنها شود. برای ارزیابی تأثیرات اجتماعی، رویۀ خاصی پیشبینی شده است. با رویهای که تاکنون در ایران تجربه شده و الان موجود است، نمیتوان به بسیاری از پرسشهای مورد انتظار جواب داد. بله، ممکن است این مهارت ها در یک نفر جمع باشد که از ابعاد مختلف یک موضوع را ببیند و مسلط باشد. حتی این فرد ممکن است بتواند پیامدهای اجتماعی افزایش قیمت بنزین را هم بسنجد. اما حتماً اینگونه ارزیابی نیازمند بررسیهای گستردهتر است و مستلزم استفاده از روشهای مختلف. اما ارزیابی تأثیرات اجتماعی با صورتبندی فعلیاش نمیتواند در این موضوع مشخص، جوابهای درستی به همه سؤالات ما بدهد. - آیا اینجا نقد شما به شیوه اجرای ارزیابی تأثیرات اجتماعی در ایران است، آنگونه که در سالهای گذشته در ایران انجام شده و اگر صورتبندی کار و روش اجرا به استانداردهای جهانی نزدیکتر شود، اثربخش خواهد بود؟ نه، من این را هم نمیگویم. ارزیابی تأثیرات به طور کلی روند مشخصی دارد. یک روال مشخص و تعریف شده که باید پروژه طی آن بررسی شود. سیاستهای کلان را باید با روشهای دیگری بررسی کرد. نه اینکه روشها در این دو بررسی با هم به طور کامل متفاوت باشد؛ اشتراکاتی وجود دارد. اما وقتی قرار است سیاستهای مربوط به افزایش قیمت بنزین سنجیده شود و موضوعاتی از این دست که تحت تأثیر مسائل پیچیده سیاسی و اقتصادی کلان هستند، از نظر سازوکارهای اجرایی به پژوهشهای بزرگ-مقیاستری نیاز است که به نظرم از حوزه ارزیابی تأثیرات اجتماعی فراتر میرود. - آنچه در سالهای گذشته در حوزه ارزیابی تأثیرات اجتماعی در ایران انجام شده را چطور میبینید؟ به ما چه آوردهای داده، چه کاستیهایی داشته و اکنون در کجا ایستاده است؟ شاید کسانی که خیلی بیشتر درگیر اجرای این پروژهها بودند، بهتر بتوانند به این سوال جواب دهند. من فقط ناظر چند پروژۀ محدود بوده ام. در ابتدا که قرار بود بحث ارزیابی تأثیرات در ایران انجام شود، مشارکتی در کارها داشتهام، با نقدهای خودم که بخش عمده آنها هم به جایی نرسید. در دورههای دیگر هم چون من منتقد بخشی از رویهها بودم، عملاً از این فرایند حذف شدم. این حذف شدن افراد هم به هر حال معنا دارد، به-ویژه اینکه ما به دنبال گرفتن شرایط ویژهای برای خودمان نبودیم. انتقادها برای این بود که به فرایندهای اجرایی مؤثرتری برسیم و به نوعی انتقال تجربه اتفاق بیفتد. اما چند نکته را در پاسخ به سؤال شما میتوانم بگویم. یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که در فرایند اجرای ارزیابی تأثیرات، پروژهها را تبدیل به فعالیت های کوچک کردند و اغلب هر کدام را به یکی از تکنسینها واگذار کردند. در حالی که ارزیابی تأثیرات اجتماعی نیازمند مهارت بالا، خلاقیّت و میزان مشخصی از تسلط به علوم اجتماعی است. نیاز به فردی دارد که بتواند مطالعه را صورت بندی کند و به طور دقیق پیش ببرد. اما افرادی وارد بازار کار ارزیابی تأثیرات اجتماعی شدند که برای مثال طبق معیارهای اولیه، فوق لیسانس بودند و مثلاً دو سال سابقه کاری داشتند. مسئله این نیست که افرادی با این ویژگیها نمیتوانند یا نباید کار کنند. هر کسی میتواند وارد بازار کار شود، تجربه کسب کند و در آینده رشد کند. مسئله این است که فرایند ارزیابی تأثیر پروژه به این شکل، نادرست و ناکافی است. مسئله دیگر، نگاه پیمانکاری به اجرای پروژههای ارزیابی تأثیرات است. این رویکرد هم قابل انتقاد است. فرایند کار در شرکتهای ایران به گونهای است که کار را میگیرند و به افراد دیگر واگذار میکنند. درست است که در کارهای ساختمانی ممکن است غیر از این چارهای نباشد؛ اما در حوزه علوم انسانی فرق میکند و نقش نیروی انسانی در این پروژهها بسیار مهم است. شما شرکتی را در نظر بگیرید که ابتدای کار، پنجاه درصد کل اعتبار پروژه را در جیبش میگذارد. نیروی انسانی هم ندارد. از بیرون یک نفر را جذب میکند و کار را به او واگذار میکند. نفر دوم هم نصف پنجاه درصد مانده را برمیدارد و باقی را میدهد به چند نفر دیگر. در نهایت چند جلسه گفت وگو با ذی نفعان برگزار میشود و گزارشی هم از این جلسهها درمیآید. بسیاری از پروژههای ارزیابی تأثیرات در سالهای گذشته به این شکل اجرا شده است. این فرایندها درست کار نمیکنند. ممکن است بپرسید که چه فرایندی درست کار میکند. وقتی سیستمها دچار فساد میشود و فرد معتمد و به اصطلاح ریش سفید ندارد، ناگزیر میشوید ضوابط را زیاد کنید. این ضابطهها، رانت جدید ایجاد میکند. شما باید آدمهایتان را در فرایند پروژه درست انتخاب کرده باشید. ما ضعف نیروی انسانی و ضعف اخلاق حرفهای داریم. ساختارهای جهان سومی کنونی فقط یک سری ضوابط دارند و آنها را تیک میزنند و این یکی از اصلیترین زمینههای ایجاد رانت است. یک نفر آنجا نشسته و تنها کارش این است که همین تیک را بزند. میگوید از تو خوشم میآید و تیک میزنم و به آن یکی میگوید تو پول بده، این بخش کار را برایت تیک نمیزنم و از این دست مسائلی که با آنها آشنا هستیم. حل این داستانها هم اصلاً چیز سادهای نیست. - همه ساختارها و در کشورهای مختلف هم ممکن است دچار فساد شوند. حتماً همین طور است. اما ساختارها در برخی کشورها بهتر عمل میکند و کمتر اجازۀ فساد میدهد. موضوع مهم این است که ساختارها باید برای انجام کار خوب به افراد پرستیژ بدهند. اما در کشورهای جهان سوم، کار خوب اصلاً اهمیتی ندارد. این حوزه سیاست گذاری بخش عمومی است و حوزه پیچیده ای است. باید از خودمان بپرسیم که اصلاً چطور میشود که نهادهای عمومی به این روز میافتند و چطور میتوان آنها را سالم کرد؟ نهادهای سالم اینقدر ضوابط دست و پاگیر ندارند و در آنها مردم خودشان تصمیم میگیرند و اختیار تصمیم گیری بالاتری دارند. اگر حوزه ارزیابی تأثیر اجتماعی هم تبدیل شود به حوزه ای که کیلویی با آن برخورد میکنند، بی فایده خواهد بود. آیا نگاه این است که گزارش صد صفحه ای از گزارش ده صفحه ای، فارغ از اینکه چه میگویند، ارزش بیشتری دارد؟ مسئله بحث نگاه کیفی است و اینکه از چه نیروهایی با چه کیفیتی و با چه انتظاراتی در این حوزه استفاده میشود. چه کسانی الآن در این حوزه فعال هستند و با چه رویکردی کار میکنند؟ آیا همان افرادی نیستند که پیشتر با همین مقالههای کیلویی در ساختارهای آکادمیک بالا آمده اند. به هر حال یکی از مسائل مهم در سالهای اخیر در این حوزه این است که بخشی از افرادی که وارد این حوزه شدند، منافع خودشان را گسترش دادند و درآمد حاصل از پروژهها را هم بین دوستان و رفقای نزدیکشان پخش کردند و به تدریج هم ذهنها معیوب شد. به این میگویند وابستگی به مسیر؛ یعنی صداها و نقدها و نظرها شنیده نمیشود، چون ذهنها به مسیر وابسته شده و نمیتواند خودش را بیرون از این دایره ببیند. بنابراین فرایند معیوب ادامه پیدا میکند. این را بگویم که من خودم هیچ ادعایی ندارم که بتوانم اینها را حل کنم. اما اینها نکات مهمی است که وقتی ما به آیندۀ ارزیابی تأثیرات اجتماعی فکر میکنیم، باید مدنظر داشته باشیم. - ابتدای مصاحبه گفتید که میخواهید درباره مجلههای علمی و همین طور پیشنهادهایتان برای مجله ارزیابی تأثیرات اجتماعی صحبت کنید. همین مسائلی که بحث کردیم، دربارۀ مجلههای ما هم وجود دارد. مخصوصاً مجلههای علمی و پژوهشی ما. بیشتر این مجلهها درگیر رانت هستند. اولاً تعدادشان بسیار زیاد است و مقالات سطح پایین است و با سفارش منتشر میشوند. در مجلات علمی هم وضعیت همان شرایط کیلویی حاکم است. برای مثال فردی که سه کیلو مقاله تولید کرده، ممکن است بشود سردبیر یکی از این مجلات، در حالی که در تمام زندگیاش یک تحقیق انجام نداده و یک کار درست از او نمانده است. بسیاری از این مجلهها این مشکل را دارند و حتی اگر کسی بخواهد مجله خوب هم درست کند، باز هم با مشکل مواجه میشود؛ چون وقتی سطح مجلات و مقالات اینقدر پایین آمده است، جامعه علمی هم همراهی و بعضاً درک نمیکند که اگر اینجا دارد سخت گیری میشود، با این هدف است که کیفیت بالا برود. نتیجه این می شود که چنین مجلهای هم به تجربهای شکست خورده تبدیل میشود، چون ساختارهای انگیزشی برای ارتقای کیفیت مقالات و ارتقای کیفیت داوری از بین رفتهاند. پیشنهادم برای مجله شما این است که بهتر است اسمش ارزیابی تأثیر اجتماعی نباشد و به این حوزه محدود نباشد. عنوانی فراگیرتر از بحث ارزیابی تأثیرات انتخاب کند و انواع ارزیابیها و پایشها از جمله نیازسنجی، اثرسنجی و... هم در این مجله دیده شود. - از شما و فرصتی که برای این گفت وگو اختصاص دادید، متشکریم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - یک روش جدید مبتنی بر معیارهای آماری توزیع برای تنظیم خودکار نرخ یادگیری اتوماتای یادگیر در محیطهای پویا
محمدرضا ملاخلیلی میبدی محمدرضا میبدییکی از مسایل مطرح در ساخت سیستمهای یادگیر نظیر شبکههای عصبی و یا اتوماتای یادگیر، تعیین نرخ یادگیری است. در اکثر موارد از یک الگوریتم کاهشیابنده در طول زمان برای تنظیم نرخ یادگیری استفاده میشود. در این مقاله یک روش جدید برای تغییر نرخ یادگیری و انطباق سیستم یادگیرند أکثریکی از مسایل مطرح در ساخت سیستمهای یادگیر نظیر شبکههای عصبی و یا اتوماتای یادگیر، تعیین نرخ یادگیری است. در اکثر موارد از یک الگوریتم کاهشیابنده در طول زمان برای تنظیم نرخ یادگیری استفاده میشود. در این مقاله یک روش جدید برای تغییر نرخ یادگیری و انطباق سیستم یادگیرنده با وضعیت محیط، برای استفاده در اتوماتای یادگیر پیشنهاد شده است. این روش جدید از برخی معیارهای آماری مربوط به توزیع فعلی به دست آمده برای بردار احتمالات متناظر با اقدامهای اتوماتا به منظور تعیین افزایش یا کاهش نرخ یادگیری استفاده میکند. مزیت این روش در آن است که بر خلاف روشهای موجود فعلی، در طول فرایند یادگیری هم افزایش و هم کاهش مقدار نرخ یادگیری را - بسته به نتایج مقایسه معیارهای آماری - انجام میدهد و به صورت خودکار نرخ یادگیری را تنظیم میکند. ضمن تشریح مبانی ریاضی این الگوریتم جدید، عملکرد این الگوریتم را در محیطهای تصادفی نمونه بررسی کرده و با مقایسه نتایج به دست آمده نشان دادهایم روش پیشنهادی جدید به دلیل این که در طول زمان یادگیری، همزمان و بر اساس معیارهای تعیینشده، افزایش و کاهش نرخ یادگیری را انجام میدهد، از انعطافپذیری بیشتری نسبت به روشهای قبلی برای انطباق با محیطهای تصادفی پویا برخوردار است و مقادیر یاد گرفته شده به مقادیر حقیقی نزدیکتر هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بهبود یادگیری Q با استفاده از همزمانی به روز رسانی و رویه تطبیقی بر پایه عمل متضاد
مریم پویان شهرام گلزاري امین موسوی احمد حاتمروش یادگیری Q یکی از مشهورترین و پرکاربردترین روشهای یادگیری تقویتی مستقل از مدل است. از جمله مزایای این روش عدم وابستگی به آگاهی از دانش پیشین و تضمین در رسیدن به پاسخ بهینه است. یکی از محدودیتهای این روش کاهش سرعت همگرایی آن با افزایش بعد است. بنابراین افزایش سرعت ه أکثرروش یادگیری Q یکی از مشهورترین و پرکاربردترین روشهای یادگیری تقویتی مستقل از مدل است. از جمله مزایای این روش عدم وابستگی به آگاهی از دانش پیشین و تضمین در رسیدن به پاسخ بهینه است. یکی از محدودیتهای این روش کاهش سرعت همگرایی آن با افزایش بعد است. بنابراین افزایش سرعت همگرایی به عنوان یک چالش مطرح است. استفاده از مفاهیم عمل متضاد در یادگیری Q، منجر به بهبود سرعت همگرایی میشود زیرا در هر گام یادگیری، دو مقدار Q به طور همزمان به روز میشوند. در این مقاله روشی ترکیبی با استفاده از رویه تطبیقی در کنار مفاهیم عمل متضاد برای افزایش سرعت همگرایی مطرح شده است. روشها برای مسئله Grid world شبیهسازی شده است. روشهای ارائهشده بهبود در میانگین درصد نرخ موفقیت، میانگین درصد حالتهای بهینه، متوسط تعداد گامهای عامل برای رسیدن به هدف و میانگین پاداش دریافتی را نشان میدهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - ارائه الگوریتم یادگیری انتقالی برای بهبود سرعت و صحت همگرایی در اتوماتای یادگیر سلولی
سید امیرهادی مینوفام اعظم باستان فرد محمدرضا کیوانپور: اتوماتای یادگیر سلولی، یک مدل هوشمند به صورت آمیزهای از اتوماتای سلولی و اتوماتای یادگیر است. پایینبودن سرعت همگرایی در اتوماتای یادگیر سلولی یکی از چالشهای اساسی به شمار میرود. در این مطالعه، الگوریتم گسترشیافتهای از اتوماتای یادگیر سلولی مبتنی بر یادگیری انتقا أکثر: اتوماتای یادگیر سلولی، یک مدل هوشمند به صورت آمیزهای از اتوماتای سلولی و اتوماتای یادگیر است. پایینبودن سرعت همگرایی در اتوماتای یادگیر سلولی یکی از چالشهای اساسی به شمار میرود. در این مطالعه، الگوریتم گسترشیافتهای از اتوماتای یادگیر سلولی مبتنی بر یادگیری انتقالی به نام TL-CLA پیشنهاد میگردد که از یادگیری انتقالی به عنوان راهکاری برای کاهش محاسبات و کمینهسازی چرخه یادگیری بهره میگیرد. مدل گسترشیافته پیشنهادی بر اساس تابع شایستگی و بردار نگرش برای انتقال یادگیری طراحی شده است. در الگوریتم TL-CLA، ابتدا مقدار تابع شایستگی بر اساس محیط محلی و مقدار بردار نگرش بر مبنای محیط سراسری اتوماتا محاسبه میشود. زمانی که این دو معیار حد آستانه مقرر را کسب کنند، انتقال بردار احتمالات اقدام ها سبب انتقال یادگیری از اتوماتای یادگیر سلولی منبع به اتوماتای یادگیر سلولی مقصد میشود. نتایج آزمایشها نشان میدهند که مدل پیشنهادی TL-CLA در محیطهای عملیاتی استاندارد با دو اقدام و چند اقدام، به طور میانگین، به ترتیب به اندازه 7/2% و 2/2% از نظر صحت همگرایی افزایش یافته است. نرخ همگرایی نیز به طور میانگین، به ترتیب 8% و 2% بهبود داشته است. اتوماتای یادگیر سلولی TL-CLA پیشنهادی در انتقال دانش حاصل از یادگیری یک وظیفه برای وظیفهای مشابه کاربرد دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - شناسایی فعالیتهای انسانی مبتنی بر سنسورهای متحرک در اینترنت اشیا با استفاده از یادگیری عمیق
عباس میرزایی فاطمه فرجیکنترل محدودهها، اماکن و سنسورهای حرکتی در اینترنت اشیا نیازمند کنترل پیوسته و مستمر برای تشخیص فعالیتهای انسانی در شرایط مختلف است که این مهم، خود چالشی از جمله نیروی انسانی و خطای انسانی را نیز در بر دارد. کنترل همیشگی توسط انسان نیز بر سنسورهای حرکتی اینترنت اشیا غی أکثرکنترل محدودهها، اماکن و سنسورهای حرکتی در اینترنت اشیا نیازمند کنترل پیوسته و مستمر برای تشخیص فعالیتهای انسانی در شرایط مختلف است که این مهم، خود چالشی از جمله نیروی انسانی و خطای انسانی را نیز در بر دارد. کنترل همیشگی توسط انسان نیز بر سنسورهای حرکتی اینترنت اشیا غیر ممکن به نظر میرسد. اینترنت اشیا فراتر از برقراری یک ارتباط ساده بین دستگاهها و سیستمها میباشد. اطلاعات سنسورها و سیستمهای اینترنت اشیا به شرکتها کمک میکند تا دید بهتری نسبت به کارایی سیستم داشته باشند. در این پژوهش روشی مبتنی بر یادگیری عمیق و شبکه عصبی عمیق سیلایهای برای تشخیص فعالیتهای انسانی روی مجموعه داده تشخیص فعالیت دانشگاه فوردهام ارائه شده است. این مجموعه داده دارای بیش از یک میلیون سطر در شش کلاس برای تشخیص فعالیت در اینترنت اشیا است. بر اساس نتایج به دست آمده، مدل پیشنهادی ما در راستای تشخیص فعالیتهای انسانی در معیارهای ارزیابی مورد نظر کارایی 90 درصد و میزان خطای 2/2 درصد را داشت. نتایج به دست آمده نشان از عملکرد خوب و مناسب یادگیری عمیق در تشخیص فعالیت است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - یک سیستم بینایی هوشمند برای نظارت خودکار بر آتشسوزی جنگلها
محمدصادق کیهانپناه بهروز کوهستانیمقابله با آتشسوزی جنگلها برای جلوگیری از خطرات بالقوه آنها و همچنین حفاظت از منابع طبیعی به عنوان یک چالش در میان محققان مطرح است. هدف از این تحقیق، تشخیص ویژگیهای آتش و دود از تصاویر بصری پهپاد برای دستهبندی، تشخیص شیء و قطعهبندی تصاویر است. از آنجا که جنگلها محی أکثرمقابله با آتشسوزی جنگلها برای جلوگیری از خطرات بالقوه آنها و همچنین حفاظت از منابع طبیعی به عنوان یک چالش در میان محققان مطرح است. هدف از این تحقیق، تشخیص ویژگیهای آتش و دود از تصاویر بصری پهپاد برای دستهبندی، تشخیص شیء و قطعهبندی تصاویر است. از آنجا که جنگلها محیطهای بسیار پیچیده و غیر ساختاری هستند، استفاده از سیستم بینایی همچنان با مشکلاتی نظیر شباهت ویژگیهای شعله با نور خورشید، گیاهان و حیوانات و یا پوشش شعله با دود مواجه است که باعث هشدارهای اشتباه میشوند. روش پیشنهادی در این تحقیق، استفاده از شبکههای عصبی کانولوشنی از روشهای یادگیری عمیق است که به صورت خودکار، توانایی استخراج یا تولید ویژگی در لایههای مختلف خود را دارند. ابتدا به جمعآوری داده و افزایش آنها با توجه به روشهای دادهافزایی پرداخته شده و در ادامه، استفاده از یک شبکه ۱۲ لایه برای دستهبندی و همچنین روش یادگیری انتقالی برای قطعهبندی تصاویر پیشنهاد میشود. نتایج به دست آمده نشان میدهند که روش دادهافزایی به کار برده شده با توجه به تغییر اندازه و آمادهسازی تصاویر ورودی به شبکه از کاهش شدید ویژگیهای موجود در تصاویر اولیه جلوگیری کرده و همچنین شبکههای عصبی کانولوشنی مورد استفاده میتوانند به خوبی ویژگیهای آتش و دود موجود در تصاویر را استخراج کنند و نهایتاً به تشخیص و محلیسازی آنها بپردازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - بازشناسی کارای کنشهای انسانی با محدود کردن فضای جستجو در روشهای یادگیری عمیق
مریم کوهزادی هیکویی نصرالله مقدم چرکریکارایی سیستمهای بازشناسی کنشهای انسانی به استخراج بازنمایی مناسب از دادههای ویدئویی وابسته است. در سالهای اخیر روشهای یادگیری عمیق به منظور استخراج بازنمایی فضایی- زمانی کارا از دادههای ویدئویی ارائه شده است، در حالی که روشهای یادگیری عمیق در توسعه بعد زمان، پیچ أکثرکارایی سیستمهای بازشناسی کنشهای انسانی به استخراج بازنمایی مناسب از دادههای ویدئویی وابسته است. در سالهای اخیر روشهای یادگیری عمیق به منظور استخراج بازنمایی فضایی- زمانی کارا از دادههای ویدئویی ارائه شده است، در حالی که روشهای یادگیری عمیق در توسعه بعد زمان، پیچیدگی محاسباتی بالایی دارند. همچنین پراکندگی و محدودبودن دادههای تمایزی و عوامل نویزی زیاد، مشکلات محاسباتی بازنمایی کنشها را شدیدتر ساخته و قدرت تمایز را محدود مینماید. در این مقاله، شبکههای یادگیری عمیق فضایی و زمانی با افزودن سازوکارهای انتخاب ویژگی مناسب جهت مقابله با عوامل نویزی و کوچکسازی فضای جستجو، ارتقا یافتهاند. در این راستا، سازوکارهای انتخاب ویژگی غیر برخط و برخط، برای بازشناسی کنشهای انسانی با پیچیدگی محاسباتی کمتر و قدرت تمایز بالاتر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که سازوکار انتخاب ویژگی غیر برخط، منجر به کاهش پیچیدگی محاسباتی قابل ملاحظه میگردد و سازوکار انتخاب ویژگی برخط، ضمن کنترل پیچیدگی محاسباتی، منجر به افزایش قدرت تمایز میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - ماشین یادگیری مفرط عمیق: رویکرد ترکیبی یادگیری افزایشی برای طبقهبندی دادههای جریانی
جواد حمیدزاده منا مرادیدادههای جریانی متشکل از دادههایی است که به ترتیب و با سرعت و حجم زیاد به سیستم وارد میشوند. توزیع این دادهها ناپایدار بوده و در طول زمان ممکن است تغییر کنند. با توجه به اهمیت این نوع دادهها در حوزههایی مهم نظیر اینترنت اشیا، تسریع عملکرد و افزایش توان عملیاتی تحلی أکثردادههای جریانی متشکل از دادههایی است که به ترتیب و با سرعت و حجم زیاد به سیستم وارد میشوند. توزیع این دادهها ناپایدار بوده و در طول زمان ممکن است تغییر کنند. با توجه به اهمیت این نوع دادهها در حوزههایی مهم نظیر اینترنت اشیا، تسریع عملکرد و افزایش توان عملیاتی تحلیل دادههای بزرگ جریانی به عنوان موضوعی مهم، مورد توجه محققین است. در روش پیشنهادی، از مفهوم یادگیری ترکیبی برخط در مدل بهبودیافته ماشین یادگیر مفرط به منظور طبقهبندی دادههای جریانی استفاده شده است. به دلیل استفاده از رویکرد افزایشی، در هر لحظه تنها یک بلوک داده بدون نیاز به دسترسی به دادههای پیشین یاد گرفته میشود. همچنین با بهرهگیری از رویکرد آدابوست، وزندهی به طبقهبندیکنندههای پایه و تصمیمگیری در مورد حفظ و یا حذف آنها بر اساس کیفیت پیشبینیها انجام میشود. مزیت دیگر روش پیشنهادی، بهرهگیری از رویکرد مبتنی بر صحت طبقهبندی کننده جهت شناسایی رانش مفهوم است که منجر به تسهیل انطباق مدل و افزایش کارایی آن میشود. آزمایشها بر روی مجموعه دادههای استاندارد انجام گردید و روش پیشنهادی به طور میانگین با کسب 90/0% خاصبودن، 69/0% حساسیت و 87/0% صحت توانست اختلاف معناداری با دو روش رقیب داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - ارائه يك الگوریتم تعادل بار مبتنی بر پیشبینی در شبکههای نرمافزارمحور
حسین محمدی سیداکبر مصطفویشبکههای نرمافزارمحور یک معماری جدید در شبکه است که لایه کنترل را از لایه داده جدا میسازد. در این رویکرد مسئولیت لایه کنترل به نرمافزار کنترلر واگذار میشود تا رفتار کل شبکه را به طور پویا تعیین نماید. نتیجه این امر، ایجاد یک شبکه بسیار منعطف با مدیریت متمرکز است که أکثرشبکههای نرمافزارمحور یک معماری جدید در شبکه است که لایه کنترل را از لایه داده جدا میسازد. در این رویکرد مسئولیت لایه کنترل به نرمافزار کنترلر واگذار میشود تا رفتار کل شبکه را به طور پویا تعیین نماید. نتیجه این امر، ایجاد یک شبکه بسیار منعطف با مدیریت متمرکز است که در آن میتوان پارامترهای شبکه را به خوبی کنترل کرد. با توجه به افزایش روزافزون کاربران، ظهور فناوریهای جدید، رشد انفجاری ترافیک در شبکه، برآوردهسازی الزامات کیفیت خدمات و جلوگیری از کمباری یا پرباری منابع، تعادل بار در شبکههای نرمافزارمحور ضروری میباشد. عدم تعادل بار باعث بالارفتن هزینه، کاهش مقیاسپذیری، انعطافپذیری، بهرهوری و تأخیر در سرویسدهی شبکه میشود. تا کنون الگوریتمهای مختلفی برای بهبود عملکرد و تعادل بار در شبکه ارائه شدهاند که معیارهای متفاوتی مانند انرژی مصرفی و زمان پاسخ سرور را مد نظر قرار دادهاند، اما اغلب آنها از ورود سیستم به حالت عدم تعادل بار جلوگیری نمیکنند و خطرات ناشی از عدم تعادل بار را کاهش نمیدهند. در این مقاله، یک روش تعادل بار مبتنی بر پیشبینی برای جلوگیری از ورود سیستم به حالت عدم تعادل بار با بهرهگیری از الگوریتم ماشین یادگیری افراطی پیشنهاد میشود. نتایج ارزیابی روش پیشنهادی نشان میدهد که از نظر تأخیر پردازش کنترلکننده، میزان تعادل بار و زمان پاسخگویی به علت تعادل بار بهینه نسبت به روشهای CDAA و PSOAP عملکرد بهتری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - تشخیص دستگاه قطعه های موسیقی سنتی ایرانی بر مبنای استخراج توالی نتها و استفاده از شبکههای LSTM
سینا غضنفری پور مرتضی خادمی عباس ابراهیمی مقدمدستهبندی دستگاه قطعات موسیقی سنتی ایرانی توسط کامپیوتر برای علاقهمندان موسیقی دستگاهی ایرانی، موضوعی بسیار جالب ولی پیچیده و چالشبرانگیز است. این مسئله اولاً به دلیل کاربردهای فراوان آن در زمینههایی مانند آهنگسازی و آموزش موسیقی و ثانیاً به خاطر نیاز افراد عادی به أکثردستهبندی دستگاه قطعات موسیقی سنتی ایرانی توسط کامپیوتر برای علاقهمندان موسیقی دستگاهی ایرانی، موضوعی بسیار جالب ولی پیچیده و چالشبرانگیز است. این مسئله اولاً به دلیل کاربردهای فراوان آن در زمینههایی مانند آهنگسازی و آموزش موسیقی و ثانیاً به خاطر نیاز افراد عادی به کامپیوتر برای تشخیص دستگاه از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله روشی برای تشخیص دستگاه و زیردستگاه یک قطعه موسیقی ایرانی بر پایه استخراج نتهای متوالی، دستهبندی سلسلهمراتبی و استفاده از شبکههای LSTM ارائه شده است. در این روش، قطعه موسیقی در مرحله اول به یکی از سه دسته کلی، دستهبندی میشود. دسته اول صرفاً شامل دستگاه ماهور، دسته دوم شامل دستگاههای شور و نوا و دسته سوم شامل دستگاههای همایون، سهگاه و چهارگاه است. سپس برای هر دسته بسته به نوع آن، تعداد متفاوت دستهبندهای دیگر اعمال میشود تا این که یکی از 6 دستگاه و یکی از 11 زیردستگاه موسیقی سنتی ایرانی مشخص گردد. این تحقیق به هیچ سبک نوازندگی و ساز خاصی محدود نشده و تحت تأثیر سرعت و تکنیکهای نوازندگی قرار نمیگیرد. قطعات برچسبگذاری شده در پایگاه داده "اَرگ" که برای این تحقیق به وجود آمده است، به صورت تکنوازی هستند؛ اگرچه تعداد اندکی از آنها از همنوایی سازهای کوبهای (مانند تنبک) نیز در کنار سازهای ملودی بهرهمند میباشند. نتایج نشان میدهند که تشخیص 6 دستگاه اصلی و 11 زیردستگاه به ترتیب با دقت میانگین 5/74% و 35/66% انجام گرفته که نسبت به تحقیقات کمشمار مشابه، نتایج بهتری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - توازن بار در گرههای مه با استفاده از الگوریتم یادگیری تقویتی
نیلوفر طهماسبی پویا مهدی آقا صراممحاسبات مه، حوزه تحقیقاتی نوظهوری برای ارائه خدمات محاسبات ابری به لبههای شبکه است. گرههای مه جریان داده و درخواستهای کاربر را در زمان واقعی پردازش میکنند. به منظور بهینهسازی بهرهوری منابع و زمان پاسخ و افزایش سرعت و کارایی، وظایف باید به صورت متوازن بین گرههای م أکثرمحاسبات مه، حوزه تحقیقاتی نوظهوری برای ارائه خدمات محاسبات ابری به لبههای شبکه است. گرههای مه جریان داده و درخواستهای کاربر را در زمان واقعی پردازش میکنند. به منظور بهینهسازی بهرهوری منابع و زمان پاسخ و افزایش سرعت و کارایی، وظایف باید به صورت متوازن بین گرههای مه توزیع شوند، لذا در این مقاله، روشی جدید جهت بهبود توازن بار در محیط محاسبات مه پیشنهاد شده است. در الگوریتم پیشنهادی، هنگامی که وظیفهای از طریق دستگاههای موبایل برای گره مه ارسال میشود، گره مه با استفاده از یادگیری تقویتی تصمیم میگیرد که آن وظیفه را خودش پردازش کند، یا این که پردازش آن را به یکی از گرههای مه همسایه یا به ابر واگذار نماید. در بخش ارزیابی نشان داده شده که الگوریتم پیشنهادی با توزیع مناسب وظایف بین گرهها، تأخیر کمتری را برای اجرای وظایف نسبت به سایر روشهای مقایسهشده به دست آورده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - تولید جملات فارسی با استفاده از شبکههای مولد تخاصمی (GANs)
نوشین ریاحی سحر جندقیتولید متن، یکی از زمینههای تحقیقاتی در حوزه پردازش زبان طبیعی است که بهوسیله آن، سیستم میتواند متون جامع، کامل و از نظر گرامری درست را مانند انسان تولید کند. از جمله کاربردهای تولید متن میتوان به برچسبزدن به تصویر، تولید شعر و تولید گزارشهای هواشناسی و زیستمحیطی أکثرتولید متن، یکی از زمینههای تحقیقاتی در حوزه پردازش زبان طبیعی است که بهوسیله آن، سیستم میتواند متون جامع، کامل و از نظر گرامری درست را مانند انسان تولید کند. از جمله کاربردهای تولید متن میتوان به برچسبزدن به تصویر، تولید شعر و تولید گزارشهای هواشناسی و زیستمحیطی اشاره کرد. با ظهور شبکههای عصبی عمیق، پژوهشها در زمینه تولید متن به سمت استفاده از این شبکهها روانه شد؛ اما مهمترین چالش در حوزه تولید متن با استفاده از شبکههای عصبی عمیق، بحث گسستگی دادههاست که باعث عدم توانایی انتقال گرادیان شده است. اخیراً استفاده از رویکرد جدیدی در حوزه یادگیری عمیق با عنوان شبکههای مولد تخاصمی جهت تولید تصویر، صوت و متن مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، استفاده از این رویکرد جهت تولید جملات فارسی میباشد. در این مقاله از سه الگوریتم متفاوت شبکههای مولد تخاصمی برای تولید جملات فارسی، استفاده و این سه الگوریتم با هم مقایسه شدهاند و با در نظر گرفتن معیار ارزیابی BLEU و Self-BLEU، ارزیابی همهجانبهای هم از نظر کیفیت جملات و هم از نظر تنوع صورت گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - ارائه سیستم توصیهگر مبتنی بر جلسه شخصیسازی شده با استفاده از شبکههای خودتوجه
اعظم رمضانی عليمحمد زارع بيدكيسیستمهای توصیهگر مبتنی بر جلسه بر اساس رفتار و تعاملات کاربر در یک جلسه، رفتار بعدی یا علاقه کاربر را پیشبینی کرده و بر این اساس، آیتمهای مناسب را به کاربر پیشنهاد میدهند. مطالعات اخیر برای ایجاد توصیهها عمدتاً روی اطلاعات جلسه فعلی متمرکز شدهاند و اطلاعات جلسات أکثرسیستمهای توصیهگر مبتنی بر جلسه بر اساس رفتار و تعاملات کاربر در یک جلسه، رفتار بعدی یا علاقه کاربر را پیشبینی کرده و بر این اساس، آیتمهای مناسب را به کاربر پیشنهاد میدهند. مطالعات اخیر برای ایجاد توصیهها عمدتاً روی اطلاعات جلسه فعلی متمرکز شدهاند و اطلاعات جلسات قبلی کاربر را نادیده میگیرند. در این مقاله، یک مدل توصیهگر مبتنی بر جلسه شخصیسازی شده با شبکههای خودتوجه پیشنهاد میشود که علاوه بر جلسه فعلی از جلسات قبلی اخیر کاربر هم استفاده میکند. مدل پیشنهادی به منظور یادگیری وابستگی کلی بین همه آیتمهای جلسه، از شبکههای خودتوجه (SAN) استفاده میکند. ابتدا SAN مبتنی بر جلسات ناشناس آموزش داده میشود و سپس برای هر کاربر، توالیهای جلسه فعلی و جلسات قبلی به صورت جداگانه به شبکه داده میشود و با ترکیب وزنی نتایج رتبهبندی حاصل از هر جلسه، آیتمهای توصیهشده نهایی به دست میآید. مدل پیشنهادی بر روی مجموعه داده واقعی Reddit در دو معیار دقت و میانگین رتبه متقابل، تست و ارزیابی شده است. مقایسه نتایج حاصل از مدل پیشنهادی با رویکردهای قبلی، توانایی و اثربخشی مدل پیشنهادی را در ارائه توصیههای دقیقتر نشان میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - نقش سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد
ابوالفضل قاسمزاده علیشاهی مهدی کاتب زهرا حیدری زادهبیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گ أکثربیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمانهای درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روششناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر میباشد. در این پژوهش از نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخشها و نسبتها تعداد نمونه هر یک از بخشها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶآفرینی ﭼﻮي و ﻟﻲ (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده میباشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانشآفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و میتوانند نقش تبیین کنندهای را ایفا کنند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - بررسی تأثیر استقلال شغلی کارکنان بر ارتقای عملکرد فردی و سازمانی با میانجیگری یادگیری فردی و یادگیری سازمانی
سیروس قنبری اصغر اسکندری مهران فرهادیهدف از این پژوهش شناسایی رابطه بین استقلال شغلی کارکنان با عملکرد فردی و سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری فردی و سازمانی است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان همدان و ا أکثرهدف از این پژوهش شناسایی رابطه بین استقلال شغلی کارکنان با عملکرد فردی و سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری فردی و سازمانی است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان همدان و اداره کل امور مالیاتی استان همدان به تعداد 605 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 235 آزمودنی تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از پنج پرسش نامه استقلال شغلی، یادگیری فردی، یادگیری سازمانی، عملکرد فردی و عملکرد سازمانی استفاده شد. براي تعیین روایی پرسش نامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و جهت سنجش ميزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، كه به ترتیب 89/0، 92/0، 93/0، 87/0 و 91/0 برآورد گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که: اثر مستقیم استقلال شغلی بر یادگیری فردی، یادگیری سازمانی، عملکرد فردی و عملکرد سازمانی مثبت و معنادار می باشد. به علاوه، اثر غیرمستقیم استقلال شغلی بر عملکرد فردی و سازمانی با میانجی گری یادگیری فردی مثبت و معنادار است. افزون بر این، اثر غیرمستقیم استقلال شغلی بر عملکرد فردی و سازمانی با میانجی گری یادگیری سازمانی مثبت و معنادار می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، مدیران سازمان ها می توانند در فرایند حمایت از استقلال شغلی کارکنان بر مکانیسم های یادگیری فردی و سازمانی تمرکز نمایند و از این طریق عملکردهای فردی و سازمانی را ارتقاء دهند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار در سازمانهای دولتی استان کردستان (یک پژوهش کیفی)
سیروس قنبری غلامرضا شمس مورکانی محبوبه عارفی خلیل زندیهدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و أکثرهدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحبنظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، بهصورت نمونهگیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل همزمان مصاحبهها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشتنگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکتکنندگان و تکنیک مثلثسازی تحلیلگر، از اعتبار تحلیلها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مهمترین علل بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمانبندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینهساز بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بیتفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمالکاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتارهای انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایهگذاریهای آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (مورد مطالعه: ستاد سازمان امور مالیاتی کشور)
هانیه شامی زنجانی مصطفی نیکنامی نادرقلی قورچیان امیرحسین محمد داودیاین پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کت أکثراین پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کتابخانهای، مصاحبه نیمهساختاریافته، پرسشنامه محقق ساخته عوامل موثر بر تداوم استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی، روایی محتوایی از طریق مرور جامع ادبیات و قضاوت خبرگان، و روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی بدست آمد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد شد. تحلیل دادههای کیفی از طریق کدگذاری صورت گرفت. تحلیل دادههای کمی نیز با استفاده از نرمافزار SPSS و LISREL انجام شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی که شامل تحلیل عاملی اکتشافی برای تعیین عوامل و مولفههای مدل و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری برای ارائه مدل از طریق نرمافزار LISREL استفاده شده است. یافتهها نشان دادند که از نظر متخصصان کیفیت سیستم، حمایت سازمانی و عملکرد مورد انتظار با فراوانی12، اولویت اول را به ترتیب در عوامل سیستمی، عوامل سازمانی و عوامل فردی دارند. همچنین سن نیز با فروانی 7 در بین عوامل جمعیتشناختی (دموگرافیک) اولویت اول را دارد. سهم «عوامل سیستمی»، «عوامل سازمانی»، «عوامل انسانی» و «عوامل جمعیتشناختی»، برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی به ترتیب 48/0، 36/0، 28/0 و 19/0 بود. در نهایت مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در ستاد سازمان امور مالیاتی کشور بر اساس عوامل موثر و مولفههای آن ارائه گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - پیادهسازی سیستمهای آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار
محمود اکرامی منظر عزتی ابرغانیاین پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس أکثراین پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس جدول مورگان 102 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. چند درس از کتاب زبان انگلیسی به عنوان محتوای آموزش انتخاب گردید و پیش از آموزش، از هر دو گروه پیش آزمونی گرفته شد. گروه گواه مطابق معمول، بر اساس سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند. اما یادگیری گروه آزمایش با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند به-واسطه ابزارهای سیار (تبلت و موبایل) بود. بعد از آموزش، پس آزمونی برگزار شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم-افزارSPSSv.18، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آماری T مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد نمرات درس زبان انگلیسی گروه آزمایش که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار آموزش دیدند، بیش از نمرات درس زبان انگلیسی گروه گواه که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند بود (3.353t= و 0.001sig.=). بنابراین، می توان گفت پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار اثرات مثبتی بر آموزش دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - مدل BOM؛ طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری
دکتر فیروز نوری كلخوران کورش فتحی واجارگاه اباصلت خراسانی امير رضا اصنافيرایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر أکثررایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر امکانات رایانش ابری به منظور آموزش و یادگیری منابع انسانی میباشد. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته و روش مورد استفاده، پژوهش نظریهای میباشد. برای شناسایی عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری با متخصصین حوزههای آموزش سازمانی و کسب و کار مصاحبههای نیمه ساختار یافته سازماندهی شد. شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند. مصاحبهها با روش کدگذاری باز سازماندهی شدند. در این پژوهش به منظور محاسبه پايايي كدگذاريهاي انجام شده در مصاحبههاي تخصصی، از روش پايايي بازآزمايي استفاده شد. سطح توافق (PAQ) مساوی با عدد 0.83 میباشد که نشان دهنده سطح بالایی از توافق درونی دارد. در مرحله دوم برای انسجام بخشی به دادهها و تعیین ارتباط عناصر مدل از ساختار و روش مدیریت تعاملی (IM) و نرمافزار الگوسازي ساختاري تفسیري (ISM) استفاده شد. و در بخش سوم که مرتبط با بخش کمی پژوهش میباشد از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرمافزار (Expert Choice) برای وزندهی به عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری استفاده گردید. براساس نظر اجماعی مدل جامعی موسوم به BOM برای ارائه خدمات یادگیری مبتنی بر رایانش ابری ارائه گردید که عناصر اصلی مدل به ترتیب اهمیت و وزن عناصر در مدل، شامل ابزارها و مكانيزمهاي یادگیری فناورانه (0.215)، استقرار نظام برنامهریزی درسی (0.208)، طراحی خدمات یادگیری (0.151)، خدمات پشتیبانی یادگیری (0.105)، ارزیابی عملکرد نظام یادگیری (0.074)، مکانیزمها و ابزارهای انگیزشی بهرهبرداری از فضای ابر برای یادگیری (0.068)، ابعاد حقوقی بهرهبرداری از فضای ابر (0.046)، مدیریت كسب و كار خدمات یادگیری (0.040)، ارزشیابی برنامه درسی (0.038) و بازاریابی، تبلیغات و فروش خدمات يادگيري (0.033) میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - شناسایی و تبیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیک در بانک مسکن
علیرضا نصیری نیا امیرحسین محمودی یلدا دلگشایی علی رضا بادلههدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در بانک مسکن میباشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونهگیری هدفمند، فرایند مصاحبه با خبرگان أکثرهدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در بانک مسکن میباشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونهگیری هدفمند، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع تا هنگام شناسایی و توصیف کامل ابعاد، مؤلفهها و شاخصها و حصول اشباع نظری استمرار یافت. برای تعیین چارچوب منطقی از مجموع دادههای گردآوری شده، مراحل شناسایی، یادداشت برداری و طبقهبندی مفاهیم انجام شد. بدین منظور اطلاعات بدست آمده تجمیع و متون مورد بررسی مجدد قرار گرفته و بصورت دستههای عمدهتر طبقهبندی شد. در نهایت، دستهها بازبینی و موارد تکراری حذف، موارد مشابه و کوچکتر ادغام و ابعاد موضوع مشخص و در چارچوب مؤلفهها و شاخصهای بدست آمده سطحبندی شدند. بر اساس نتایج حاصله، مدل استخراجی دارای 4 بُعد، 5 مؤلفه و 30 شاخص برای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی میباشد. پس از نهایی شدن تحلیل دادهها و استخراج مدل مفهومی، به منظور سنجش اعتبار مدل با 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران بانک در قالب یک گروه کانونی درخصوص ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مدل هماندیشی و توافق صورت پذیرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - واکاوی اثر مؤلفههای یادگیری زدایی در سازمان بر توسعه منابع انسانی
علیرضا رجبی پور میبدی الهه حسینی مهدیه صفیدر دنیای امروز همواره سازمانها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، براي انطباق با این تغییرات به یادگیري و بهکارگیری دانش و فناوري جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنهشده و داراي اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و أکثردر دنیای امروز همواره سازمانها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، براي انطباق با این تغییرات به یادگیري و بهکارگیری دانش و فناوري جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنهشده و داراي اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و اقدامات مناسبی را جهت کاهش یا حذف میزان وابستگی به آن انجام دهند. هدف اصلی پژوهش تأثیر یادگیری زدایی بر توسعه کارکنان سازمان کار و رفاه اجتماعی استان البرز است. مؤلفههای یادگیری زدایی شامل آگاهی، توقف توسعه دانش منسوخ، ترک کردن، ایزوله کردن، یکپارچهسازی، ترغیب استفاده از دانش جدید است که در این پژوهش به بررسی اثر این مؤلفهها بر توسعه و توسعه کارکنان پرداختهشده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی - همبستگی به شمار میآید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل سرپرستان، مدیران و کارکنان در سازمان کار و تأمین اجتماعی استان البرز به تعداد 1230 نفر است. بهمنظور تعيين حجم نمونه در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد که بر اساس تعداد جامعه آماری، حجم نمونه موردنظر بر مبنای جدول مورگان 293 نفر برآورد شده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده از نرمافزار مدلسازی معادلات ساختاری ایموس استفاده گردید. نتايج پژوهش نشان داد که یادگیری زدایی و ابعاد آن بر توسعه کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه
محسن دیبایی صابرآنچه از بررسی آموزش رسمی و غیررسمی مسلم است تفاوت فاحش سهم این دو نوع یادگیری است. به طوری که تحقیقات مختلف نشان می دهند بیشترین سهم یادگیری معلمان از طریق روش های آموزش غیررسمی حاصل می شود. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی أکثرآنچه از بررسی آموزش رسمی و غیررسمی مسلم است تفاوت فاحش سهم این دو نوع یادگیری است. به طوری که تحقیقات مختلف نشان می دهند بیشترین سهم یادگیری معلمان از طریق روش های آموزش غیررسمی حاصل می شود. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه است. به این منظور، با به کارگیری رویکرد روایتی و ابزار مصاحبه های واقعه محور، تجربه های ده نفر از معلمان شایسته دوره اول متوسطه در ارتباط با روش های یادگیری غیررسمی آنان شناسایی شده است . پس از کدگذاری سه مرحله ای، در مجموع هفت مقوله و 15 روش یادگیری برای معلمان دوره متوسطه شناسایی شد. به منظور اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره متوسطه 356 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد روش های یادگیری تعامل با معلمان با تجربه و توانمند، یادگیری از طریق تعامل و گفت وگو با دوستان تخصصی خارج از مدرسه و منطقه، یادگیری از طریق طرح مسائل و مشکلات کاری در حلقه های علمی، یادگیری از طریق انجام تحقیق شخصی در خصوص مشکل پیش آمده در کلاس چهار روش یادگیری با اولویت بالاتر در بین معلمان دوره متوسطه است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - طراحی الگوی توانمندسازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانی
مرضیه دمیرچی رسول حسینی معصومه اولادیانرقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش ه أکثررقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیري در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک هاي هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبناي آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - بررسی نقش تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفهای: یک مطالعه موردی از صنعت تلکام
فرنوش اعلامی رضا سجادی محمد خلج قاسم آبادییادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگی أکثریادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفهای کارکنان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش 924 نفر از کارکنان شرکت خدمات ارتباطی است که 272 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و 260 نفر پرسشنامه استاندارد الکترونیکی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد وضعیت شرکت از نظر یادگیری الکترونیکی و توسعه حرفهای مثبت و در شرایط قابل قبولی است. قابلیت کاربرد و صمیمت ادراکشده، بالاترین نمره و شایستگی ادراکشده پایین نمره را داراست. یادگیری الکترونیکی در سه خردهمقیاس رضایت کاربر، صمیمیت ارتباط ادراکشده و علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی بر افزایش توسعه حرفهای کارکنان بیشترین تأثیر را داشته است. تداوم یادگیری الکترونیکی در شرکت خدمات ارتباطی از اثربخشی نسبتاً بالایی برخوردار است و به ترتیب مولفه ارتباط ادراکشده، قابلیت کاربرد، انگیزه درونی، علاقه به یادگیری الکترونیکی، خودمختاری ادراکشده، رضایت کاربر،کیفیت اطلاعات و شایستگی ادراکشده دارای بیشترین میانگین بودهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - شناسایی و ارزیابی عوامل موثر فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM
میثم کیوانی مهدی زیرک حسين مومني مهموئي علی حسین زادهپژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی عوامل موثر فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM در شرکت سیمان شرق انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و به لحاظ هدف، پژوهشی اکتشافی با روش تحلیل تم است که در آن با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته تعداد أکثرپژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی عوامل موثر فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM در شرکت سیمان شرق انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و به لحاظ هدف، پژوهشی اکتشافی با روش تحلیل تم است که در آن با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته تعداد 25 نفر از مدیران شرکت سیمان شرق و خبرگان و صاحبنظران در این حوزه به روش انتخاب نمونه تصادفی ساده انتخاب شدهاند یافتههای تحقیق حاکی از هفت تم اصلی یا همان عوامل موثر در فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM میباشد. این هفت تم عبارتند از عوامل ساختاری، عوامل رفتاری، عوامل محیطی، فرآیند ها، خروجی، اثر و پیامد که کدهای شناسایی شده از این تم های اصلی در متن حاصل از مصاحبهها، تعداد 146 کد استخراج گردید سپس بر اساس میزان تشابه مفهومی، دسته بندی و ترکیب شده تعداد 75 مفهوم استخراج شد. سپس نقش هر یک از زیر مقولهها در ایجاد یک فرهنگ یادگیری الکترونیکی در جهت پذیرش فناوری اطلاعات و استقرار SCRM بررسی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - بررسی تأثیر ویديوی تعاملی بر میزان مشارکت یادگیرندگان به تفکیک سبک یادگیری آنها
حامد حسینی ضرابی اباصلت خراسانی مرتضی رضایی زاده محمدعلي مظاهري تهرانیفناوریهای دیجیتال به بخش مهمی از آموزش تبدیل شده است و فعالان آموزشی توجه ویژهای به این فناوریها دارند تا بتوانند مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری را افزایش دهند. ویدیو به عنوان پرطرفدارترین رسانه آموزش الکترونیکی است اما با گسترش فناوری ویدیوی ت أکثرفناوریهای دیجیتال به بخش مهمی از آموزش تبدیل شده است و فعالان آموزشی توجه ویژهای به این فناوریها دارند تا بتوانند مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری را افزایش دهند. ویدیو به عنوان پرطرفدارترین رسانه آموزش الکترونیکی است اما با گسترش فناوری ویدیوی تعاملی و با توجه به امکان تعامل بیشتر یادگیرنده با محتوا، بررسی اثرات ویدیوی تعاملی بر مشارکت یادگیرندگان، حائز اهمیت است. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که از میان ویدیوی خطی و ویدیوی تعاملی کدامیک بر مشارکت یادگیرندگان تاثیر بیشتری میگذارند و آیا این تاثیر در سبکهای یادگیری مختلف تفاوتی دارد. به همین منظور در یک طرح آزمایشی، یک دوره آموزشی تعاملی، طراحی گردید که نیمی از آن به صورت ویدیوی خطی و نیمی دیگر به صورت ویدیوی تعاملی ارائه شد. جامعه آماری فعالان حوزه آموزش و توسعه بودند که با نمونه گیری هدفمند و به صورت در دسترس 55 نفر انتخاب شدند. یادگیرندگان پس از گذراندن هر قسمت از دوره، پرسشنامه مشارکت را تکمیل و به سوالات چهار گزینهای آزمون دوره پاسخ دادند. روایی این دو ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که به ترتیب فرم ارزیابی مشارکت (0.878) و آزمون (0.824) بود. با استفاده از طرح روش اندازه گیری مکرر و آزمونT همبسته نتایج نشان داد ویدیوی تعاملی در مقایسه با ویدیوی خطی بر میزان مشارکت یادگیرندگان در سه بعد شناختی، احساسی و رفتاری، به طرز معناداری موثرتر است و به فعالان آموزش و توسعه سازمان پیشنهاد میشود که از ویدیوی تعاملی استفاده کنند. تاثیرات و کاربردهای نظری و عملی این یافته ها در حوزه آموزش و توسعه سازمانی مورد بحث قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - شناسایی روشهای ایجاد تعامل بین یادگیرنده و محتوا به منظور توسعه مشارکت یادگیرندگان در محیطهای یادگیری الکترونیکی
حامد حسینی ضرابی اباصلت خراسانی مرتضی رضایی زادهابزار آموزش به عنوان یکی از روشهای اصلی توسعه کارکنان محسوب میشود که با توجه به گسترش آموزش الکترونیکی در سازمانها مشارکت یادگیرندگان موضوعی بسیار حائز اهمیت است که از طریق تعاملات یادگیرندگان با محتوا و معلم شکل میگیرد. مفهوم تعامل، عنصری مهم در هر محیط یادگیری است أکثرابزار آموزش به عنوان یکی از روشهای اصلی توسعه کارکنان محسوب میشود که با توجه به گسترش آموزش الکترونیکی در سازمانها مشارکت یادگیرندگان موضوعی بسیار حائز اهمیت است که از طریق تعاملات یادگیرندگان با محتوا و معلم شکل میگیرد. مفهوم تعامل، عنصری مهم در هر محیط یادگیری است و در آموزش الکترونیکی نیز اهمیت آن بهطورکلی پذیرفتهشده است. با وجود پژوهشهای متعدد درباره انواع تعاملها و تاثیر هریک از آنها بر متغیرهای مختلف، سهم اندکی از پژوهشها به شناسایی روشهایی برای ایجاد انواع تعامل به ویژه تعامل یادگیرنده با محتوا اختصاص یافته است. به همین دلیل هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخگویی به این سوال است که روش های ایجاد تعامل بین یادگیرنده و محتوای آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی کدامند؟ این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است که برای کسب نتیجه با جزئیات عمیقتر و دقیقتر، با اجرا نمودن سهسوسازی در روش گردآوردی داده ها از سه روش تحلیل محتوای کیفی بررسی مقالات وب آف ساینس طی مدت 2009-2019 در حیطه آموزشی عالی، گروه کانونی و مصاحبه نیمهساختاریافته با 13 متخصص برای گردآوری داده ها استفاده شد و داده ها با روش تحلیل مضمون کدگذاری شدند. پس از تحلیل دادهها 9 روش ایجاد تعامل بین یادگیرنده و محتوای آموزشی در محیطهای یادگیری الکترونیکی شناسایی گردید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - رابطه بین اجتماع یادگیری حرفهای و خودکارآمدی معلمان: نقش میانجی توسعه حرفهای
ژیار رفاعی رفیق حسنی مجید محمدیاین پژوهش با هدف رابطه بین اجتماع یادگیری حرفهای و خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی توسعه حرفهای صورت پذیرفت. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1398-1399 شهر سنندج 5040 نفر بودن أکثراین پژوهش با هدف رابطه بین اجتماع یادگیری حرفهای و خودکارآمدی معلمان با نقش میانجی توسعه حرفهای صورت پذیرفت. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1398-1399 شهر سنندج 5040 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول نمونه گیری مورگان 337 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اجتماع یادگیری حرفهای، پرسشنامه توسعه حرفهای چامبرلاين (2008) و پرسشنامه خودکارآمدی معلمان اسچانن – موران و وولفولک (2001) بود. روایی محتوایی و سازه ابزار پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و میزان پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که ابزار پژوهش از پایایی قابلقبولی برخوردارند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها آزمونهای آماری کلموگروف اسمیرونوف، ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین اجتماع یادگیری حرفهای با توسعه حرفهای و خودکارآمدی معلمان مدارس شهرستان بانه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنن نتایج نشان داد که بین توسعه حرفهای و خودکارآمدی معلمان مدارس شهرستان سنندج نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و نهایتاً نتایج نشان داد که توسعه حرفهای در رابطه بین اجتماع یادگیری حرفهای و خودکارآمدی معلمان میتواند نقش میانجی را ایفا نماید.بنابراین می توان گفت که استقرار و تقویت اجتماعات یادگیری در مدارس می تواند در بهبود کیفیت کار معلمان مؤثر باشد و به توسعه حرفه ای و خودکارآمدی آنان کمک کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در سازمانهای دولتی.
مینا بوستانی راد سید مهدی الوانی علی حمیدی زادهنیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در ساز أکثرنیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در سازمانهای دولتی پرداخته است. عدم توجه به تفاوتهای ماهوی میان مهارتهای نرم و سخت در مرحله نیازسنجی، سبب بروز مشکلات در مراحل بعدی فرآیند توسعه کارکنان خواهد گردید. بر این اساس ابتدا مولفههای مهارتهای نرم منابع انسانی با استفاده از روش مرورنظاممند، شناسایی گردید؛ سپس جهت شناسایی سایر اجزاء نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم، با 23 تن از خبرگان امر آموزش و توسعه منابع انسانی مصاحبه نیمهساختار یافته صورت گرفته و تحلیل مضمون انجام شد. در ادامه نیز اعتبار یافتههای حاصل از تحلیل مضمون با بهرهگیری از روش دلفی و استفاده از آمار توصیفی محاسبه گردید و با دستیابی به اجماع حداکثری پانلیستهای شرکتکننده در تحقیق تائید شد. در نهایت مهارتهای نرم با 20 مولفه، در دو دسته مهارتهای نرم فردی و اجتماعی و اجزاء نیازسنجی با دو مضمون اصلی، چهار مضمون فرعی و هشت کد شناسایی گردید. عدم توجه درخور سازمانهای دولتی به مهارتهای نرم نشاندهنده نیاز این نوع سازمانها به طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی بوده و همچنین شایسته است تا در مرحله نیازسنجی، به مدون بودن مهارتهای نرم در شرحمشاغل سازمان توجه نموده و دستهبندی لازم میان مشاغل مدیریتی و غیرمدیریتی به لحاظ نوع نیاز به مهارتهای نرم مشخصگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - تأثيرآموزش هم¬شاگردی بر یادگیری درس ریاضی در کلاسهای چند¬پایه با استفاده از طرح تک¬آزمودنی همراه با بررسی کیفی
دکتر یاسمین عابدینی سید حشمت الله مرتضوی زادهنظریهها و تحقيقات روان شناسي تربيتي حاکي از فوايد تحصيلي و اجتماعيِ موقعیتهای آموزشي مبتني بر آموزش همسالان است. هدف این پژوهش، بررسی و مقايسۀ ميزان تأثیر سه نوع آموزش هم شاگردی در انگيزش و پیشرفت دانش آموزانِ کلاس های چند پایه در درس ریاضی است. نمونۀ پژوهش شامل دو أکثرنظریهها و تحقيقات روان شناسي تربيتي حاکي از فوايد تحصيلي و اجتماعيِ موقعیتهای آموزشي مبتني بر آموزش همسالان است. هدف این پژوهش، بررسی و مقايسۀ ميزان تأثیر سه نوع آموزش هم شاگردی در انگيزش و پیشرفت دانش آموزانِ کلاس های چند پایه در درس ریاضی است. نمونۀ پژوهش شامل دو کلاس چندپایه از روستاهاي شهرستان ياسوج در سال تحصیلی 95ـ94 بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفي، در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون های رياضي معلم ساخته و همچنين مصاحبه های نيمه ساختار يافته با معلمان و والدين بود. دانش آموزان گروه کنترل به صورت معمول، از آموزش معلم بهره مند شدند. یافته ها نشان داد که آموزش از طریق هم شاگردی در مقايسه با آموزش سنتی، نه تنها تأثیر بیشتری بر پیشرفت در درس ریاضی دارد، بلکه سبب بهبود انگیزش دانش آموزان براي یادگیری درس ریاضی، بهبود روابط اجتماعی آنان، و همچنين ترويج روحيۀ مشارکت و همکاری در ميان آنان می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - طراحی مدل اکوسیستم کسب وکار دیجیتال با رویکرد آموزش الکترونیکی با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری
یوسف سپهری آزاد مرتضی موسی خانی علی داوریبا عنایت به اینکه شکاف قابل توجهی در مفهومسازی اکوسیستم کسب وکار دیجیتال با رویکرد آموزش الکترونیکی وجود دارد، این مقاله یک چارچوب مفهومی اکوسیستم کسب وکار الکترونیکی آموزشی در عصر دیجیتال را با تلفیق دو مفهوم: اکوسیستم کسب وکار دیجیتال و اکوسیستم یادگیری دیجیتال (آموز أکثربا عنایت به اینکه شکاف قابل توجهی در مفهومسازی اکوسیستم کسب وکار دیجیتال با رویکرد آموزش الکترونیکی وجود دارد، این مقاله یک چارچوب مفهومی اکوسیستم کسب وکار الکترونیکی آموزشی در عصر دیجیتال را با تلفیق دو مفهوم: اکوسیستم کسب وکار دیجیتال و اکوسیستم یادگیری دیجیتال (آموزش الکترونیکی) معرفی نموده و به منظور طراحی و تبیین مدل اکوسیستم کسب وکار دیجیتال با رویکرد آموزش الکترونیکی به اجرا درآمده است، لذا این پژوهش از نظر جهتگیری، بنیادی و از نظر هدف، اکتشافی است و با بهكارگيري رویکرد توصیفی- همبستگی برای مرحله کمی به تحليل دادهها ميپردازد. در این پژوهش، مدل مفهومی با جمعبندی نظریات با استفاده از روشهای مرورکتابخانهای، نظرات خبرگان و با بررسی مطالعات صورت گرفته در کسب وکارهای دیجیتال و آموزش الکترونیکی (آموزش مجازی)، ابعاد، عوامل و مؤلفههای تأثیرگذار بر طراحی مدل اکوسیستم کسب وکار دیجیتال با رویکرد آموزش الکترونیکی، انتخاب و استخراج شده و براي طراحی پرسشنامه، شاخصهاي مربوطه و مدل مفهومی پیشنهادی استفاده گردیده است. در بخش یافتههای استنباطی و آزمون فرضیهها، از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش به کمک نرمافزار SmartPLS2 دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. حداکثر سطح خطای آلفا جهت آزمون فرضیهها 05/0 در نظر گرفته شد.که در نتیجه چارچوب اکوسیستم کسب وکار دیجیتال با رویکرد آموزش الکترونیکی در عصر دیجیتال مبتنی بر ابعاد و مفاهیم: فناوری (زیرساختها)، عوامل فرهنگی و اجتماعی، افراد (استعدادها)، سواد اطلاعاتی، دولت و قوانین و مقررات، شبکهها و تعاملات، ذینفعان (بازارها و مشتریان)، عوامل محیطی، سرمایه، مساعدتهای مالی، عوامل تجاری، عوامل سازماني، عوامل آموزشی، نوآوری، پشتیبانی، ارزشیابی معرفی میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - SQ-PUF: پروتکل احراز هویت مبتنی برPUF مقاوم در برابر حملات یادگیری ماشین
سید ابوالفضل سجادی هزاوه بیژن علیزادهتوابع غیرهمسان فیزیکی (PUF) سختافزاری را برای تولید الگویی منحصربهفرد از چالش- پاسخ با اهداف احراز هویت و رمزگذاری ارائه میدهند. یکی از ویژگیهای مهم در این مدارها غیرقابل پیشبینیبودن است؛ به این معنی که یک مهاجم نمیتواند پاسخهای آینده را از مشاهدات قبلی پیشبینی أکثرتوابع غیرهمسان فیزیکی (PUF) سختافزاری را برای تولید الگویی منحصربهفرد از چالش- پاسخ با اهداف احراز هویت و رمزگذاری ارائه میدهند. یکی از ویژگیهای مهم در این مدارها غیرقابل پیشبینیبودن است؛ به این معنی که یک مهاجم نمیتواند پاسخهای آینده را از مشاهدات قبلی پیشبینی کند. با این حال نشان داده شده که الگوریتمهای یادگیری ماشین، تهدیدی قابل توجه برای PUF ها هستند؛ زیرا آنها قادر به مدلسازی دقیق رفتار PUF میباشند. در این مقاله، ما تهدیدات امنیتیPUF را تحلیل و یک روش احراز هویت مبتنی بر PUF به نام SQ-PUF را ارائه میکنیم که میتواند در برابر حملات یادگیری ماشین مقاومت خوبی از خود نشان دهد. توانایی شبیهسازی یا پیشبینی آن را با مبهمسازی همبستگی بین جفتهای چالش- پاسخها دشوار کردیم. نتایج تجربی نشان میدهند که برخلاف PUFهای موجود، حتی با مجموعهای از دادههای بزرگ هم نمیتوان به مدل SQ-PUF حمله موفقی داشت و بیشترین دقت پیشبینی %۵۳ است که نشاندهنده غیرقابل پیشبینیبودن این مدل میباشد. علاوه بر این، یکنواختی و یکتایی در این مدل تقریباً با مقدار ایدهآل در A-PUF یکسان باقی مانده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - تاملی در برنامه درسی کارشناسی مهندسی بسپار در نظام آموزش عالی ایران: بهرهگیری از رویکرد CDIO در تربیت مهندس
علی عباسیانشکلگیری رشته مهندسی بسپار در دنیا، از یک سو خاستگاههای صنعتی داشته و از سوی دیگر به واسطه تلاشهای پژوهشگران دانشگاهی این حوزه بوده است. اما مسئله اصلی این است که به دلیل همین پراکندگی و فصل مشترکی که حوزه بسپار با سایر حوزهها داشته، برنامههای آموزشی ارائه شده در دا أکثرشکلگیری رشته مهندسی بسپار در دنیا، از یک سو خاستگاههای صنعتی داشته و از سوی دیگر به واسطه تلاشهای پژوهشگران دانشگاهی این حوزه بوده است. اما مسئله اصلی این است که به دلیل همین پراکندگی و فصل مشترکی که حوزه بسپار با سایر حوزهها داشته، برنامههای آموزشی ارائه شده در دانشگاهها در این حوزه عموما به صورت گرایشی از علوم دیگر بوده و تنها در چند دهه اخیر بوده است که این رشته به صورت مستقل در دانشگاههای دنیا ارائه شده است. همزمان مباحث دیگری نیز برای بازاندیشی رشتههای مهندسی توسط ابتکاراتی مانند CDIO (کوتهنوشت concieve (درک)، Design (طراحی)، Implement (پیادهسازی) و Operation (اجرا)) مطرح شده است که تمرکز را از پژوهشمحوری به عملی شدن منتقل کرده است تا به این ترتیب شرایط تربیت نیروی انسانی متخصص برای صنایع فراهم شود. این مطالعه ابتدا با بررسی تاریخچه شکلگیری رشته مهندسی بسپار در دانشگاههای دنیا، حوزههای گوناگون آن را شفاف کرده و با بهینهکاوی 61 برنامه آموزش مهندسی بسپار یا گرایشهای آن از دانشگاههای سراسر دنیا حوزههای فعلی آموزش بسپارها و همچنین اهداف یادگیری مهندسی بسپار را مشخص کرده است. سپس با انجام یک پیمایش میدانی در میان اساتید دانشکدههای مهندسی پلیمر، شیمی و مواد دانشگاههای ایران، اهداف آموزش بسپار در ایران به لحاظ مطلوبیت (در نیازمندیهای صنعت) و انطباق (با سرفصلهای آموزشی فعلی) گردآوری شده است. در نهایت با توجه به نتایج این بررسیها، پیشنهادهای لازم برای بهبود برنامه درسی یکپارچه آموزش مهندسی پلیمر در ایران، از دو منظر ساختار و گرایشها و هم چنین انطباق محتوا با اهداف آموزشی ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - یادگیری بدنمند: نقد رویکرد عصبپژوهی فلسفی به شناخت و یادگیری
بیژن بابایی بختيار شعباني وركي طاهره جاویدی کلاته جعفرآبادی علی مقیمیهدف اصلی این پژوهش، نقد منظر عصبپژوهی فلسفی چرچلند درباره یادگیری بدنمند رادیکال است. برای دستیابی به این هدف، نخست تحلیلی از مواضع فیزیکالیستی عصبپژوهی فلسفی و دشواریهای آن ارائه شده است. سپس، رویکرد عصبپدیدارشناختیِ وارلا و ماتورانا بهمثابه بدیل رویکرد رادیکال ب أکثرهدف اصلی این پژوهش، نقد منظر عصبپژوهی فلسفی چرچلند درباره یادگیری بدنمند رادیکال است. برای دستیابی به این هدف، نخست تحلیلی از مواضع فیزیکالیستی عصبپژوهی فلسفی و دشواریهای آن ارائه شده است. سپس، رویکرد عصبپدیدارشناختیِ وارلا و ماتورانا بهمثابه بدیل رویکرد رادیکال به یادگیری بدنمند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف، با ابتنا به رویکرد عصبپدیدارشناسی، مواضع رویکرد فیزیولوژیکی عصبپژوهی فلسفی مورد نقد قرار گرفته است. در این بررسی نشان داده شده است که از منظر چرچلند مشاهدهگر بیرونی با آگاهی از کارکرد و یا ارگانیزم مغز میتواند به همه دانشی که این ارگانیزم واجد آن است، دست یابد. در حالی که در رویکرد عصب پدیدار شناسی وارلا، یادگیریِ بدنمند صرفاً مبتنی بر آگاهی ما از مغز نیست. این دیدگاه بهرغم پذیرش یادگیریِ بدنمند، فهم آن را در بافت بیولوژیکی، روانشناختی و فرهنگیِ ممکن تلقی میکند. بدین ترتیب به یادگیری بهعنوان تجربه نوپدیدِ بدنمند، عجین شده در جهان، بسط یافته و فعال ارج مینهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - پیشبینی جهت حرکت قیمت سهام با استفاده از شبکه توجه گراف جهتدار
علیرضا جعفری سامان هراتی زادهپیشبینی رفتار آینده بازار سهام به عنوان یک چالش حائز اهمیت در یادگیری ماشین توجه زیادی را به خود جلب کرده است و رویکردهای یادگیری عمیق، نتایج قابل قبولی را در این زمینه به دست آوردهاند. مطالعات پیشین، اهمیت درنظرگرفتن دادههای سهام مرتبط را در خلال عملکرد پیشبینی اث أکثرپیشبینی رفتار آینده بازار سهام به عنوان یک چالش حائز اهمیت در یادگیری ماشین توجه زیادی را به خود جلب کرده است و رویکردهای یادگیری عمیق، نتایج قابل قبولی را در این زمینه به دست آوردهاند. مطالعات پیشین، اهمیت درنظرگرفتن دادههای سهام مرتبط را در خلال عملکرد پیشبینی اثبات کردهاند. با وجود این، مدلسازی روابط بین سهام به عنوان یک گراف جهتدار و ساخت بازنمایی گرههای این گراف به کمک مکانیزم توجه تا کنون مورد استفاده قرار نگرفته است. ما در این کار، چهارچوبی به نام DeepNet را معرفی میکنیم که یک شبکه جهتدار دودویی را از تأثیرات دادههای سهام در بهبود دقت پیشبینی یکدیگر ایجاد میکند و با استفاده از شبکه توجه گراف، اهمیت گرههای همسایه برای ساخت بازنماییها را در حین عملیات آموزش، کشف مینماید. ما مدل جدیدی از شبکه توجه گراف را برای استفاده در گرافهای جهتدار توسعه دادیم که قادر است اهمیت بردار ویژگی گرهها برای ساخت بازنمایی را به صورت یکطرفه در نظر بگیرد. نهایتاً ارزیابیهای ما بر روی دادههای بازار سهام تهران نشان میدهد که مدل معرفیشده از دقت و MCC بالاتری نسبت به مدلهای رقیب برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - تعبیهسازی شبکههای اجتماعی مبتنی بر کاربست روشهای تشخیص جوامع و استخراج ویژگیهای معنایی نهفته
محدثه طاهرپرور فاطمه احمدی آبکناری پیمان بیاتهدف از تعبیهسازی شبکههای اجتماعی که اخیراً توجه زیادی را به خود جلب کرده، یادگیری نمایش در ابعاد پایین برای هر گره در شبکه با حفظ ساختار و خصوصیات شبکه است. در این مقاله، تأثیر نحوه تشخیص جوامع در حالتهای مختلف مانند تشخیص جامعه حین یا قبل از روند پیادهروی تصادفی و أکثرهدف از تعبیهسازی شبکههای اجتماعی که اخیراً توجه زیادی را به خود جلب کرده، یادگیری نمایش در ابعاد پایین برای هر گره در شبکه با حفظ ساختار و خصوصیات شبکه است. در این مقاله، تأثیر نحوه تشخیص جوامع در حالتهای مختلف مانند تشخیص جامعه حین یا قبل از روند پیادهروی تصادفی و هچنین تأثیر معنایی اطلاعات متنی هر گره بر روی تعبیهسازی شبکه مورد بررسی قرار گرفته و دو چارچوب اصلی با نامهای تعبیهسازی شبکه آگاه به جامعه و متن و تعبیهسازی شبکه مبتنی بر جامعه و ویژگیهای معنایی پیشنهاد شده است. در این مقاله، در تعبیهسازی شبکه آگاه به جامعه و متن، تشخیص جوامع قبل از روند پیادهروی تصادفی با بهکارگیری روش غیرهمپوشان ادموت و همپوشان اگونتاسپلیتر انجام گرفته است. با این حال در تعبیهسازی شبکه مبتنی بر جامعه و ویژگیهای معنایی، تشخیص جوامع حین رخداد پیادهروی تصادفی و با استفاده از مدل موضوعی جفتکلمه اعمال شده است. در تمامی روشهای ارائهشده، تحلیل متنی مورد بررسی قرار گرفته و نهایتاً نمایش نهایی با بهکارگیری مدل Skip-Gram در شبکه انجام میگردد. آزمایشهای انجامشده نشان دادهاند که روشهای پیشنهادی این مقاله از روشهای با نامهای پیادهروی عمیق، CARE، CONE و COANE بهتر عمل کردهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - بررسی چگونگی تأثیر روش منطق تصویری و فعالیت مباحثهای در آموزش واژه به غیرفارسیزبانان
شهناز احمدی قادر شیما اسلامی فخرمقالۀ حاضر با مروری بر رویکردها و راهبردهای آموزش واژه، روش منطق تصویری و فعالیت مباحثهای را به عنوان یک روش مؤثر در یادگیری عمیق واژههای جدید معرفی میکند. در این راستا پژوهشگران مروری بر مهمترین رویکردها و مفاهیم آموزش و یادگیری زبان دوم دارند که در ارتباط با یادگیر أکثرمقالۀ حاضر با مروری بر رویکردها و راهبردهای آموزش واژه، روش منطق تصویری و فعالیت مباحثهای را به عنوان یک روش مؤثر در یادگیری عمیق واژههای جدید معرفی میکند. در این راستا پژوهشگران مروری بر مهمترین رویکردها و مفاهیم آموزش و یادگیری زبان دوم دارند که در ارتباط با یادگیری واژه بیش از حوزههای دیگر زبان قابل اجراست. همچنین واژهآموزی را پس از توصیف سیر تحولی آموزش واژه، در چارچوب الگوی پَساروشگرا پیشنهاد میدهد. این روش در قالب رویکرد یادگیری ضمنی، واژهها را از طریق منطق تصویری و ارتباط واژهها در شبکههای منطقی واژگانی به نحوی که زبانآموز خود به شکل فعال و مؤثر وارد روند یادگیری واژه میشود، آموزش میدهد. با ارائة این روش آموزش، چگونگی فعالسازی واژهها و جنبههای مختلف واژگانی در سطح جمله و بافتهای تعاملی توضیح داده میشود و در نهایت آموزش واژه به شکل مستقیم، یادگیری ضمنی را در پی خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - خواندن «روایت» پیشینه¬های معماری؛ راهکاری برای ارتقاء توان طراحی دانشجویان معماری
هانیه بصیری زهیر متکیروایت گویی در تمامی تمدن های شناخته شده انسانی به عنوان یک سنت وجود دارد و به عنوان ساختاری که دانسته ها و عقاید بشری و دستاورد تجارب زیسته آن ها را منتقل می نماید، همواره مورد توجه بوده است. امروزه بهره گیری از شیوه روایت گویی در آموزش فعال مورد توجه بسیار قرار گرفته ا أکثرروایت گویی در تمامی تمدن های شناخته شده انسانی به عنوان یک سنت وجود دارد و به عنوان ساختاری که دانسته ها و عقاید بشری و دستاورد تجارب زیسته آن ها را منتقل می نماید، همواره مورد توجه بوده است. امروزه بهره گیری از شیوه روایت گویی در آموزش فعال مورد توجه بسیار قرار گرفته است. این نوشتار برین اساس خواندن روایت معمارانه فضا، در مواجهه با آثار و پیشینه های معماری را به عنوان پیشنهادی برای کاربست محیط یادگیری سازنده گرا در آتلیه های طراحی معرفی می کند و برین باور است که این روش می تواند ارتقای توان طراحی دانشجویان را به دنبال داشته باشد. برای این منظور این نوشتار با راهبرد تحقیق کیفی و با رویکرد تفسیرگرایی و با رجوع به مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در تلاش است تا از طریق تبیین مفهوم روایت و محیط های یادگیری سازنده گرا، چگونگی خواندن روایت معمارانه فضا از پیشینه ها و آثار معماری در اتلیه های طراحی را شرح داده و چگونگی تاثیر آن بر توانایی طراحی دانشجویان را مورد مطالعه قرار دهد و درین مسیر درمی یابد که چنین رویکردی می تواند با تقویت تصویرسازی ذهنی، تجسم تجربه جانشینی و توسعه راه حل های خلاق، ارتقای توان طراحی دانشجویان را در پی داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - شبکه سریع و کموزن برای شناسایی خطوط جاده با استفاده از معماری موبایلنت و توابع هزینه متفاوت
پژمان گودرزی میلاد حیدری مهدی حسین پوربا استفاده از سیستم تشخیص خط در خودروهای خودران میتوان موقعیت نسبی خودرو را نسبت به دیگر خودروها و همچنین احتمال خروج از خط و حتی امکان تصادف را بررسی کرد. در این مقاله، یک رویکرد تشخیص خط کموزن و سریع برای تصاویر برگرفتهشده از دوربین تعبیهگردیده در شیشه جلویی خودرو أکثربا استفاده از سیستم تشخیص خط در خودروهای خودران میتوان موقعیت نسبی خودرو را نسبت به دیگر خودروها و همچنین احتمال خروج از خط و حتی امکان تصادف را بررسی کرد. در این مقاله، یک رویکرد تشخیص خط کموزن و سریع برای تصاویر برگرفتهشده از دوربین تعبیهگردیده در شیشه جلویی خودروها ارائه شده است. بیشتر روشهای موجود، مسئله تشخیص خط را به صورت کلاسبندی در سطح پیکسل در نظر میگیرند. این روشها با وجود داشتن قدرت تشخیص بالا، از دو ضعف داشتن پیچیدگی محاسباتی بالا و عدم توجه به اطلاعات محتوایی کلی تصویر منحصربهفرد خطوط (در نتیجه در صورت وجود مانع، امکان تشخیص ندارند) رنج میبرند. روش پیشنهادی پیش رو با بهرهگیری از روش انتخاب بر اساس ردیف، وجود خطوط در هر ردیف را بررسی میکند. همچنین استفاده از معماری موبایلنت باعث بهدستآمدن نتایج خوب با تعداد پارامترهای یادگیری کمتر شده است. استفاده از سه تابع مختلف به عنوان توابع هزینه با اهداف متفاوت، باعث بهدستآمدن نتایج عالی و درنظرگرفتن اطلاعات محتوایی کلی منحصربهفرد خطوط در کنار اطلاعات محلی شده است. آزمایشهای انجامگرفته بر روی مجموعه تصاویر ویدئویی TuSimple نشان از عملکرد مناسب رویکرد پیشنهادی از لحاظ کارایی و مخصوصاً از لحاظ سرعت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - درون سازی معنایی واژه ها با استفاده از BERT روی وب فارسی
شکوفه بستان علی محمد زارع بیدکی محمد رضا پژوهاناستفاده از بافت و ترتیب واژگان در یک عبارت از مواردی است که میتواند به فهم بهتر آن عبارت منجر گردد. در سالهای اخیر، مدلهای زبانی از پیشآموزشیافته، پیشرفت شگرفی در زمینه پردازش زبان طبیعی به وجود آودهاند. در این راستا مدلهای مبتنی بر ترنسفورمر مانند الگوریتم BERT أکثراستفاده از بافت و ترتیب واژگان در یک عبارت از مواردی است که میتواند به فهم بهتر آن عبارت منجر گردد. در سالهای اخیر، مدلهای زبانی از پیشآموزشیافته، پیشرفت شگرفی در زمینه پردازش زبان طبیعی به وجود آودهاند. در این راستا مدلهای مبتنی بر ترنسفورمر مانند الگوریتم BERT از محبوبیت فزایندهای برخوردار گردیدهاند. این مسئله در زبان فارسی کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بهعنوان یک چالش در حوزه وب فارسی مطرح میگردد. بنابراین در این مقاله، درونسازی واژگان فارسی با استفاده از این الگوریتم مورد بررسی قرار میگیرد که به درک معنایی هر واژه بر مبنای بافت متن میپردازد. در رویکرد پیشنهادی، مدل ایجادشده بر روی مجموعه دادگان وب فارسی مورد پیشآموزش قرار میگیرد و پس از طی دو مرحله تنظیم دقیق با معماریهای متفاوت، مدل نهایی تولید میشود. در نهایت ویژگیهای مدل استخراج میگردد و در رتبهبندی اسناد وب فارسی مورد ارزیابی قرار میگیرد. نتایج حاصل از این مدل، بهبود خوبی نسبت به سایر مدلهای مورد بررسی دارد و دقت را نسبت به مدل برت چندزبانه تا حداقل یک درصد افزایش میدهد. همچنین اعمال فرایند تنظیم دقیق با ساختار پیشنهادی بر روی سایر مدلهای موجود توانسته به بهبود مدل و دقت درونسازی بعد از هر فرایند تنظیم دقیق منجر گردد. نتایج رتبهبندی بر مبنای مدلهای نهایی، بیانگر بهبود دقت رتبهبندی وب فارسی نسبت به مدلهای پایه مورد ارزیابی با افزایش حدود 5 درصدی دقت در بهترین حالت است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - مقایسه شبکه های عمیق Faster RCNN و RetinaNet جهت تشخیص خودرو در آبوهوای نامساعد
یاسر جمشیدی راضیه سادات اخوتتشخيص وسايل نقليه و رديابی آن، نقش مهمی در اتومبیلهای خودران و سيستمهاي حملونقل هوشمند ايفا میکند. شرايط آبوهوايی نامساعد مانند حضور برف سنگين، مه، باران و گرد و غبار با کاهش ديد دوربين، محدوديتهاي خطرناکی ايجاد کرده و بر عملکرد الگوريتمهاي تشخيصی استفادهشده در أکثرتشخيص وسايل نقليه و رديابی آن، نقش مهمی در اتومبیلهای خودران و سيستمهاي حملونقل هوشمند ايفا میکند. شرايط آبوهوايی نامساعد مانند حضور برف سنگين، مه، باران و گرد و غبار با کاهش ديد دوربين، محدوديتهاي خطرناکی ايجاد کرده و بر عملکرد الگوريتمهاي تشخيصی استفادهشده در سيستمهاي نظارت بر ترافيک و برنامههاي رانندگی خودکار تأثير میگذارد. در این مقاله از شبکه عمیق تشخیص اشیای Faster RCNN با هسته 50ResNet و شبکه RetinaNet استفاده شده و دقت این دو شبکه جهت تشخیص خودرو در آبوهوای نامساعد مورد بررسی قرار میگیرد. پایگاه داده مورد استفاده، فایل DAWN میباشد که شامل تصاویر دنیای واقعی است و با انواع مختلفی از شرایط آبوهوایی نامطلوب جمعآوری شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که روش ارائهشده در بهترین حالت، دقت تشخیص را از %2/0 به %75 افزایش داده و بیشترین میزان افزایش دقت نیز مربوط به شرایط بارانی میباشد. تمام پردازشها به زبان پایتون و در گوگل کولب انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - تخصیص منابع امنیتی برای مقابله با حملات در اینترنت اشیا با استفاده از یادگیری ماشین
نسیم نوائی وصال حکمیامروزه شبکههای اینترنت اشیا (IoT) با توجه به محدودیت منابع پردازشی، ناهمگونی و محدودیت انرژی در اشیا و همچنین عدم وجود استانداردی واحد برای پیادهسازی سازوکارهای امنیتی به کانون و مرکز توجه حملات امنیتی تبدیل شدهاند. در این مقاله، یک راهکار برای مسئله تخصیص منابع امن أکثرامروزه شبکههای اینترنت اشیا (IoT) با توجه به محدودیت منابع پردازشی، ناهمگونی و محدودیت انرژی در اشیا و همچنین عدم وجود استانداردی واحد برای پیادهسازی سازوکارهای امنیتی به کانون و مرکز توجه حملات امنیتی تبدیل شدهاند. در این مقاله، یک راهکار برای مسئله تخصیص منابع امنیتی به جهت مقابله با حملات در اینترنت اشیا ارائه خواهد شد. مسئله تخصیص منابع امنیتی در شبکه IoT (SRAIoT) به جایگذاری امنافزارها در زیرساخت IoT اشاره دارد. برای حل این مسئله نیاز است که شرایط پویای محیط ارتباطی و عدم قطعیت در مورد عملکرد مهاجمان لحاظ شود. در رویکردهای سنتی تخصیص منابع امنیتی در IoT، مهاجم بر اساس مفروضات خود از شرایط سیستم، دست به حمله زده و در مقابل، مدافع نیز در سیستم با شناخت قبلی از رفتار مهاجم و گرههای مورد حمله به مقابله میپردازد. برخلاف رویکردهای پیشین در این پژوهش از رویکردی واقعبینانه برای تخصیص پویای منابع امنیتی در شبکه IoT جهت مقابله با مهاجمانی با رفتار ناشناخته استفاده شده است. در مسئله مطرحشده به این علت که در بازههای یادگیری در مورد استقرار چند منبع امنیتی نیاز به اتخاذ تصمیم وجود دارد، فضای حالت راهبردها به صورت ترکیبیاتی بیان میشود. همچنین مسئله SRAIoT در چارچوب یک مسئله قمار چندبازویی ترکیبیاتی- تخاصمی مطرح میشود. از آنجا که در شرایط واقعی، جابهجایی منابع امنیتی استقراریافته دارای هزینه بالایی است، هزینه مذکور در تابع سودمندی مسئله لحاظ شده و بنابراین چارچوب پیشنهادی بهصورت توأمان هزینه جابهجایی و پاداش کسبشده را مد نظر قرار میدهد. نتایج شبیهسازی نشاندهنده همگرایی سریعتر معیار پشیمانی ضعیف الگوریتمهای پیشنهادی نسبت به الگوریتم ترکیبیاتی پایه است. علاوه بر این بهمنظور شبیهسازی شبکه IoT در بستری واقعبینانه، شبیهسازی سناریوی حمله با استفاده از شبیهساز Cooja نیز انجام شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
72 - الگوریتم مناسب برای شناسایی تغییرات میکرو لندفرمها با استفاده از تصاویر پهپاد (مطالعه موردی: ناحیه برگ جهان در پهنه جاجرود 1397-1396)
محمدحسن توکل منیژه قهرودی تالی سید حسن صدق خدیجه علی نورییکی از اصلیترین و مهمترین مباحث ژئومورفولوژی شناسایی و ارزیابی تغییرات میکرولندفرمهاست. شناخت و نحوه پراکنش فضایی آنها بهمنظور درک و ارزیابی تحولات، مطالعات پایداری و برنامهریزی ناحیهای، از نیازهای اساسی علم ژئومورفولوژی کاربردی است. ناحیه برگ جهان در حوضه آبریز جا أکثریکی از اصلیترین و مهمترین مباحث ژئومورفولوژی شناسایی و ارزیابی تغییرات میکرولندفرمهاست. شناخت و نحوه پراکنش فضایی آنها بهمنظور درک و ارزیابی تحولات، مطالعات پایداری و برنامهریزی ناحیهای، از نیازهای اساسی علم ژئومورفولوژی کاربردی است. ناحیه برگ جهان در حوضه آبریز جاجرود متأثر از تغییرات محیطی زیادی قرار دارد. در این مطالعه، بر اساس رویکرد ژئومورفولوژیکی ریزمقیاس با استفاده از تصاویر پهپاد به همراه بررسی میدانی در برگ جهان، تحولات میکرولندفرمها بررسی شد. تصاویر پهپاد با رزولوشن مکانی 5/2 سانتیمتر در بازه زمانی 1396 تا 1397 از وزارت نیرو تهیه شد. این تصاویر با استفاده از نرمافزارهای ENVI 5.1 و10.3 Arc Map تصحیح شد و سپس با استفاده کد نویسی در Python الگوریتمهای موردنظر اجرا شد. با الگوریتمهای یادگیری ماشین و مدلهای جنگل تصادفی، SVM با کرنل RBF، جنگل تصادفی با ویژگیهای استخراجی از شبکههای CNN و SVM با کرنل خطی با ویژگیهای استخراجی از شبکههای عصبی عمیق تغییرات بررسی شد. نتایج نشان داد مدل- RBF SVM با 88درصد نسبت به مدلهای دیگر دقت کمتری دارد بهطوریکه تفکیک بین طبقهها محدود بود. در جنگل تصادفی با 92درصد طبقهها با مرزهای خطی تا حدی قابلتفکیک بودند. مدل نزدیک به ایده آل در الگوریتم جنگل تصادفی با یادگیری عمیق به میزان دقت 96درصد مشاهده شد. بررسیها نشان داد بیشترین تغییرات میکرولندفرمها در این مدل، مربوط به تغییر پوشش گیاهی به خاک به میزان 03/45 و در رتبه بعدی تغییر آبکند به فرسایش ورقهای به میزان 05/22 بود. با توجه به نتایج بهدستآمده و مشاهدات میدانی در سال 1397 مشخص شد، سیل سال 1397 در ناحیه برگ جهان سبب تغییرات عمدهای در ناحیه شده است. بیشترین تأثیر آن بر روی پوشش گیاهی بوده است و نمودار، آن را در بالاترین حد آشفتگی نشان میدهد. در این بازه جریان سطحی وخندق در ناحیه بیشتر شده و میزان بالای فرسایش و تغییرات بسیار زیاد میکرولندفرمها در پهنه مطالعاتی را نشان میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
73 - بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی (موردمطالعه: اساتید دانشگاه تهران)
سید حامد هاشمی مهدی احمدی قمشانی حمیدرضا نعمت الهی شبنم زرجوپژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس هدف در گروه پژوهشهای کاربردی و جزء تحقیقات همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد مثلث تاریک شخصیت، فر أکثرپژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس هدف در گروه پژوهشهای کاربردی و جزء تحقیقات همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد مثلث تاریک شخصیت، فرهنگ یادگیری سازمانی، پنهانسازی دانش بود. روایی پرسشنامه ها از طریق نظرات خبرگان و با پایایی نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهانسازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) بدست آمد و به تأیید رسید است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و نرمافزار نمونهگیری Spss Sample power برابر با 187 بدست آمد. ابزار تجزیهوتحلیل داده ها رگرسیون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای SPSS و AMOS بود. یافته ها نشان داد مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار است و 31 درصد واریانس پنهانسازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است.همچنین ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهانسازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. فرهنگ یادگیری سازمانی نیز دارای نقش میانجی در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
74 - تشخیص احساسات مبتنی بر سیگنالهای EEG به کمک یادگیری عمیق مبتنی بر حافظه کوتاهمدت ماندگار دوجهته و مکانیسم توجه
سیدعابد حسینی محبوبه هوشمنداین پژوهش به تشخیص احساسات از روی سیگنالهای EEG به کمک یادگیری عمیق مبتنی بر حافظه کوتاهمدت ماندگار (LSTM) دوجهته و مکانیسم توجه میپردازد. در این پژوهش از دو پایگاه داده SEED و DEAP برای تشخیص احساس استفاده شده است. داده SEED شامل سیگنالهای EEG در 62 کانال متعلق به أکثراین پژوهش به تشخیص احساسات از روی سیگنالهای EEG به کمک یادگیری عمیق مبتنی بر حافظه کوتاهمدت ماندگار (LSTM) دوجهته و مکانیسم توجه میپردازد. در این پژوهش از دو پایگاه داده SEED و DEAP برای تشخیص احساس استفاده شده است. داده SEED شامل سیگنالهای EEG در 62 کانال متعلق به 15 شرکتکننده در سه دسته مختلف از احساسات مثبت، خنثی و منفی است. داده DEAP شامل سیگنال EEG در 32 کانال متعلق به 32 شرکتکننده در دو دسته از ظرفیت و برانگیختگی است. LSTM کارایی خود را در استخراج اطلاعات زمانی از سیگنالهای فیزیولوژیکی طولانی نشان داده است. نوآوریهای این پژوهش شامل استفاده از یک تابع تلفات جدید و بهینهساز بیزین برای یافتن نرخ یادگیری اولیه است. صحت روش پیشنهادی برای طبقهبندی احساسات در پایگاه داده SEED 72/96 درصد شده است. صحت روش پیشنهادی برای طبقهبندی احساس در دو دسته ظرفیت و برانگیختگی در پایگاه داده DEAP بهترتیب 9/94 و 1/97 درصد است. نهایتاً مقایسه نتایج بهدستآمده با پژوهشهای اخیر روی دادههای یکسان، نشان از بهبود نسبتاً خوب روش پیشنهادی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
75 - تشخیص نفوذ مبتنی بر همکاری در بستر زنجیرهیبلوکی دارای مجوز در اینترنتاشیاء به روش یادگیری ماشین
محمد مهدی عبدیان مجید غیوری ثالث سید احمد افتخاریدر سیستمهای تشخیص نفوذ؛ افزایش نرخ تشخیصهای درست و کاهش زمان آموزش و تشخیص، کاهش بار پردازشی، نگهداشت مناسب مدل تشخیص دهنده و لاگهای حاصل، به طوری که توسط افراد غیر مجاز قابل دستکاری یا پاک شدن نباشند حائز اهمیت میباشد. بنابراین در این پژوهش، با بهرهمندی از مزایای أکثردر سیستمهای تشخیص نفوذ؛ افزایش نرخ تشخیصهای درست و کاهش زمان آموزش و تشخیص، کاهش بار پردازشی، نگهداشت مناسب مدل تشخیص دهنده و لاگهای حاصل، به طوری که توسط افراد غیر مجاز قابل دستکاری یا پاک شدن نباشند حائز اهمیت میباشد. بنابراین در این پژوهش، با بهرهمندی از مزایای زنجیرهبلوکی و قابلیت ماندگاری آن و با بهرهمندی از معماری IDS مبتنی بر همکاری چند گره به دنبال رفع مشکلات مطرح شده میباشیم. مدل بر اساس الگوریتم درخت تصمیم است که در گرههای معماری به عنوان موتور تشخیص نفوذ فعالیت میکند. معماری متشکل از چندین گره مرتبط در بستر زنجیرهبلوکی میباشد، مدل و لاگهای ایجاد شده در بستر زنجیرهبلوکی ذخیره شده و لذا به راحتی قابل دستکاری یا پاک شدن نیستند. کنار مزایای حاصل از به کارگیری زنجیرهبلوکی، مساله ی میزان حافظه اشغالی و سرعت و زمان انجام تراکنشها توسط زنجیرهبلوکی نیز مطرح میباشند. در این پژوهش مدلهای ارزیابی برای معماری تک گره و چند گره در بستر زنجیرهبلوکی، مطرح شده است. در نهایت اثبات معماری و تهدیدات احتمالی نسبت به معماری و راههای دفاع تشریح میشود. مهمترین مزایای طرح شامل؛ حذف نقطه ی شکست واحد، حفظ اعتماد بین گرهها و اطمینان از جامعیت مدل و لاگهای کشف شده میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
76 - چیستی، خاستگاه و هدف تربیت سرشتگرا
احمدرضا آذربایجانی محمدرضا سرمدی فایزه ناطقی علیرضا فقیهیملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمانگرایی را با «حقایق» در واقعگرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغا أکثرملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمانگرایی را با «حقایق» در واقعگرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغاز میشود؛ فطرت نیز مراتبی دارد که نازلترین مرتبۀ آن، طبیعت است. پس این سفر، یا بعبارتی این یادگیری، از طبیعت آغاز میشود و با طی سلسله مراتب، کامل میگردد. مراتب یادگیری، مرتبۀ نظر و عمل را توأمان دربرمیگیرد. روششناسی ملاصدرا در فلسفهاش، مبتنی بر سخن وحی، برهان عقل و مشاهدۀ قلب است، به این معنی که هر سه منظر، باید راستی، واقعیت و حقیقت یک یافته را ادراک و تأیید کنند. پژوهش پیشرو با تکیه بر حکمت متعالیه در ابعاد فلسفی و با روش برهانی، به تعریف، خاستگاه و اهداف پرورش سرشتگرایانه پرداخته و در موضوع، هدف و شیوه، از روش فراترکیب بهره میبرد تا مراتب یادگیری سرشتگرایی را که مبتنی بر فطرت انسان است، عرضه و معرفی نماید. هدف این پژوهش، معرفی الگوی مفهومی تربیتی و یادگیری است و ابتناء فلسفی آن، لزوماً محدود به یکی از مکاتب و آراء فلسفی نیست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
77 - روش ترکیبی جدیدی مبتنی بر الگوریتم¬های هوشمند جهت تشخیص نفوذ در SDN-IoT
ذکریا رئیسی فضلالله ادیبنیا مهدی یزدیان دهکردیدر سالهای اخیر، کاربرد اینترنت اشیا در جوامع بهطور گستردهای رشد یافته و از طرفی، فناوري جدیدي به نام شبکههاي نرمافزارمحور جهت حل چالشهاي اینترنت اشیا پیشنهاد شده است. چالشهای موجود در این شبکههای نرمافزارمحور و اینترنت اشیا موجب گردیده که امنیت SDN-IoT به یکی ا أکثردر سالهای اخیر، کاربرد اینترنت اشیا در جوامع بهطور گستردهای رشد یافته و از طرفی، فناوري جدیدي به نام شبکههاي نرمافزارمحور جهت حل چالشهاي اینترنت اشیا پیشنهاد شده است. چالشهای موجود در این شبکههای نرمافزارمحور و اینترنت اشیا موجب گردیده که امنیت SDN-IoT به یکی از نگرانیهای مهم این شبکهها تبدیل شود. از طرف دیگر، الگوریتمهاي هوشمند فرصتی بوده که بهکارگیری آنها در موارد متعددی از جمله امنیت و تشخیص نفوذ، موجب پیشرفت چشمگیري شده است. البته سیستمهای تشخیص نفوذ جهت محیط SDN-IoT، همچنان با چالش نرخ هشدار غلط بالا مواجه هستند. در این مقاله یک روش ترکیبی جدید مبتنی بر الگوریتمهای هوشمند پیشنهاد شده که جهت دسترسی به نتایج خوبی در زمینه تشخیص نفوذ، الگوریتمهای نظارتی دروازه بازگشتی مکرر و طبقهبند غیرنظارتی -k میانگین را ادغام میکند. نتایج شبیهسازی نشان میدهند که روش پیشنهادی با بهرهگیری مزایای هر کدام از الگوریتمهای ادغامشده و پوشش معایب یکدیگر، نسبت به روشهاي دیگر مانند روش Hamza داراي دقت بیشتری و بالاخص نرخ هشدار غلط کمتري است. همچنین روش پیشنهادی توانسته نرخ هشدار غلط را به 1/1% کاهش داده و دقت را در حدود 99% حفظ کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
78 - بررسي تاثير آموزش ريشه شناسي در مقابل نمودارمعنايي بر يادگيري واژه در ميان دانشجويان هنر
الیاس صفاران النا طوباییپايه و اساس يادگيري زبان واژه است كه بدون آن هيچ زباني نمي تواند به بقاي خود ادامه دهد . بعلاوه ، يادگيري واژه يکی از سخت ترين حوزه هاي يادگيري زبان دوم است كه در طول ساليان اخير توجه زيادي را به خود جلب كرده است . متاسفانه اين واقعيت كه بسياري از كلاس هاي زبان در دانشگ أکثرپايه و اساس يادگيري زبان واژه است كه بدون آن هيچ زباني نمي تواند به بقاي خود ادامه دهد . بعلاوه ، يادگيري واژه يکی از سخت ترين حوزه هاي يادگيري زبان دوم است كه در طول ساليان اخير توجه زيادي را به خود جلب كرده است . متاسفانه اين واقعيت كه بسياري از كلاس هاي زبان در دانشگاها و مراكز آموزش عالي همچنان تحت سيطره متدهاي سنتي مي باشد به مشكلات موجود جنبه حادتري داده است . براي حل مشكلات فوق ، اين مقاله به بررسي مقايسه اي دو شيوه آموزشي ، ريشه شناسي و نمودارمعنايي می پردازد . در این زمینه راهبردي عمدتا كمي همراه با طرح شبه تجربي استفاده گردید . ٦٠ دانشجو هنر با استفاده از شيوه نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند وبه دو گروه تجربي (ريشه شناسي در مقابل نمودارمعنايي) و يك گروه كنترل به طور مساوي تقسيم شدند . پس از آموزش ، يك پس آزمون لغت بعمل آمد تا تاثير آموزشها مورد بررسی قرار گیرد . نتايج تحليل دادها با استفاده از مدل آماري ANCOVA نشان داد شيوه آموزشي ريشه شناسي اندكي از نمودارمعنايي بهتر بود . نتيجه تحقيق فوق مي تواند چند رهيافت آموزشي براي معلمان و يادگيرندگان زبان داشته باشد . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
79 - طراحی و جمعآوری دادگان گفتاری بهعنوان گام نخست بومیسازی تشخیص هوشمند اوتیسم در کودکان ایرانی
مریم علیزاده شیما طبیبیاناختلال طیف اوتیسم، نوعی اختلال رشدی به شمار میآید که از طریق علائمی مانند ناتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی، خود را نشان میدهد. بنابراین بارزترین نشانه افراد مبتلا به اوتیسم، اختلال گفتار است. این مقاله در بخش اول به بررسی و مرور مطالعات انجامشده برای تشخیص خودکار او أکثراختلال طیف اوتیسم، نوعی اختلال رشدی به شمار میآید که از طریق علائمی مانند ناتوانی در برقراری ارتباط اجتماعی، خود را نشان میدهد. بنابراین بارزترین نشانه افراد مبتلا به اوتیسم، اختلال گفتار است. این مقاله در بخش اول به بررسی و مرور مطالعات انجامشده برای تشخیص خودکار اوتیسم بر اساس پردازش گفتار افراد مشکوک به ابتلا میپردازد. با توجه به بررسیهای انجامشده، رویکردهای اصلی پردازش گفتار برای تشخیص اوتیسم به دو گروه تقسیم میشوند. گروه اول با پردازش پاسخها یا احساسات افراد مورد آزمایش در پاسخ به سؤالات یا داستان پرسشگر، افراد مبتلا به اوتیسم را تشخیص میدهند. گروه دوم، افراد مبتلا به اوتیسم را از طریق میزان نرخ دقت بازشناسی گفتارشان در سیستمهای تشخیص خودکار گفتار از افراد سالم تفکیک میکنند. علیرغم پژوهشهای زیاد انجامشده در این حوزه در خارج از ایران، پژوهشهای اندکی داخل ایران انجام شدهاند که مهمترین دلیل آن، عدم وجود دادگان غنی متناسب با نیازمندیهای تشخیص اوتیسم مبتنی بر پردازش گفتار افراد مبتلا است. در بخش دوم پژوهش حاضر به روند طراحی، جمعآوری و ارزیابی یک مجموعه دادگان گفتاری مستقل از گوینده برای تشخیص اوتیسم در کودکان ایرانی بهعنوان گام نخست بومیسازی حوزه مذکور پرداختهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
80 - مدل جدید پیش بینی چند گامی تقاضا با استفاده از روشهای یادگیری عمیق و تکنیکهای دادهافزایی سری زمانی
حسین عباسی مهر رضا پاکیدر یک محیط تجاری که رقابت سختی بین شرکتها وجود دارد، پیشبینی دقیق تقاضا یک امر مهمی است. اگر دادههای مربوط به تقاضای مشتری را در نقاط گسستهای از زمان جمعآوری کنیم، یک سری زمانی تقاضا به دست میآید. درنتیجه، مسئله پیشبینی تقاضا به عنوان یک مسئله پیشبینی سریهای ز أکثردر یک محیط تجاری که رقابت سختی بین شرکتها وجود دارد، پیشبینی دقیق تقاضا یک امر مهمی است. اگر دادههای مربوط به تقاضای مشتری را در نقاط گسستهای از زمان جمعآوری کنیم، یک سری زمانی تقاضا به دست میآید. درنتیجه، مسئله پیشبینی تقاضا به عنوان یک مسئله پیشبینی سریهای زمانی فرموله میشود. در زمینه پیشبینی سریهای زمانی، روشهای یادگیری عمیق دقت مناسبی در پیشبینی سریهای زمانی پیچیده داشتهاند. با این وجود عملکرد خوب این روشها به میزان دادههای در دسترس وابسته است. بدین منظور در این مطالعه استفاده از تکنیکهای دادهافزایی سری زمانی در کنار روشهای یادگیری عمیق پیشنهاد میشود. در این مطالعه سه روش نوین جهت تست کارایی رویکرد پیشنهادی به کار گرفته شده است که عبارت اند از: 1) حافظه کوتاه مدت طولانی، 2) شبکه کانولوشنی 3) مکانیزم خودتوجه چندسر. همچنین در این مطالعه رویکرد پیشبینی چندگامی به کار گرفته میشود که امکان پیشبینی چند نقطه آینده را در یک عمل پیشبینی به وجود میآورد. روش پیشنهادی بر روی داده واقعی تقاضای یک شرکت مبلمان اعمال شده است. نتایج آزمایشها نشان میدهد که رویکرد پیشنهادی باعث بهبود دقت پیشبینی روشهای بهکار گرفته شده در اکثر حالات مختلف پیشبینی میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
81 - ساخت مجموعه داده تصاویر برای تشخیص و بازشناسی متن در تصاویر
فاطمه علی مرادی فرزانه رحمانی لیلا ربیعی محمد خوانساری مجتبی مازوچیتشخیص متن در تصاویر از مهم ترین منابع تحلیل محتوای تصاویر است. گرچه در زبان هایی همچون انگلیسی و چینی، تحقیقاتی در زمینه تشخیص و بازشناسی متن و ارائه مدله ای انتها به انتها (مدل هایی که تشخیص و بازشناسی در یک مدل واحد ارائه می شود) مبتنی بر یادگیری عمیق انجام شده است، ا أکثرتشخیص متن در تصاویر از مهم ترین منابع تحلیل محتوای تصاویر است. گرچه در زبان هایی همچون انگلیسی و چینی، تحقیقاتی در زمینه تشخیص و بازشناسی متن و ارائه مدله ای انتها به انتها (مدل هایی که تشخیص و بازشناسی در یک مدل واحد ارائه می شود) مبتنی بر یادگیری عمیق انجام شده است، اما برای زبان فارسی مانعی بسیار جدی برای توسعه چنین مدلهایی وجود دارد. این مانع، نبود مجموعه داده آموزشی با تعداد بالا برای مدلهای مبتنی بر یادگیری عمیق است. در این مقاله، ما ابزارهای لازم برای ساخت مجموعه داده تصاویر متن منظره با پارامترهایی همچون رنگ، اندازه، فونت و چرخش متن طراحی و ایجاد می کنیم. از این ابزارها برای تامین داده بزرگ و متنوع برای آموزش مدل های مبتنی بر یادگیری عمیق استفاده می شود. به کمک این ابزارها و تنوع تصاویر ساخته شده، مدل ها به نوع خاصی از این پارامترها وابسته نمی شوند و سبب جامعیت مدل ها می شود. 7603 تصویر متن منظره و 39660 تصویر کلمات بریده شده، ساخته شده است. مزیت روش ما نسبت به تصاویر واقعی، ساخت تصاویر به تعداد دلخواه و بدون نیاز به حاشیه نویسی دستی می باشد. طبق بررسی ما، این اولین مجموعه داده تصاویر متن منظره فارسی به صورت آزاد و با تعداد بالا است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
82 - توانمندسازی یادگیری ریاضی دانش آموزان با رویکرد تحلیل شبکه ای مبتنی بر دیمتل
محمد علی پور فتحکوهی محمدحسن بهزادی حمید رسولی احمد شاهورانی سمنانیشورای ملی معلمان آمریکا همواره بر اهمیت یادگیری ریاضی در فرایند مدرسه تأکید ویژهای داشته است. در این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر بر یادگیری ریاضی، 17 زیر معیار برای توانمندسازی یادگیری ریاضی دانش آموزان به کمک بررسی پیشینه تحقیقات، تحلیل محتوای متنی و مرور نظام مند أکثرشورای ملی معلمان آمریکا همواره بر اهمیت یادگیری ریاضی در فرایند مدرسه تأکید ویژهای داشته است. در این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر بر یادگیری ریاضی، 17 زیر معیار برای توانمندسازی یادگیری ریاضی دانش آموزان به کمک بررسی پیشینه تحقیقات، تحلیل محتوای متنی و مرور نظام مند 61 مقاله و کتب تخصصی و مصاحبههای تخصصی با 13 نفر از خبرگان آموزش ریاضی احصا شده است که در 6 گروه اصلی دسته بندی شد. سپس به کمک تکنیک DANP و انجام مقایسات زوجی، این متغیرها وزن دهی و روابط میان آنها کشف شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نام های محقق ساخته زوجی استفادهشده است که روایی و پایایی آن نیز به کمک نرخ ناسازگاری و شاخص کاپا تأیید گردید. نتایج تحلیل نشان میدهد مهم ترین توانمندسازها اصلی به لحاظ اثر به ترتیب عبارتند از: عوامل هیجانی، روانشناختی، فیزیولوژیکی، جامعه شناختی، محتوایی و عوامل محیطی. همچنین مهمترین زیر معیار های به ترتیب وزن عبارتند از: محتوی و مفاهیم کتاب درسی، انگیزش، خودپنداره و خود تنظیمی، همکاری و ارتباط مناسب با معلم. به لحاظ تعامل مهم ترین عوامل اصلی به ترتیب عبارتند از: توانمندسازهای محیطی، توانمندسازهای فیزیولوژیکی، توانمندسازهای جامعه شناختی، توانمندسازهای هیجان، توانمندسازهای روانشناختی و توانمندسازهای محتوایی. با شناسایی و دسته بندی این متغیرها مدرسان و معلمان حوزه ریاضی می توانند به شکل موثرتری در آموزش و تدریس خود از این مولفه ها استفاده کرده تا دانش آموزان عملکرد بهتری در یادگیری ریاضی داشته باشند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
83 - مطالعه تطبیقی نیمرخ شناختی دانشآموزان مبتلا به اختلالهای عصبی رشدی: مقایسه پردازش حسی، حافظه فعال، تنظیم هیجانی و انعطافپذیری شناختی
سید حامد حسین پور خاقانی غلامرضا چلبیانلو حسن بافنده قراملکی<p>پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد کارکردهای نیمرخ شناختی در کودکان با اختلال بیش ‏فعالی/ نقص توجه و اختلال یادگیری ویژه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی و علی مقایسه ‏ای، كليه دانش‏ ‏آموزان پسر (سنين 8 تا 12 سال) مشغول به تحصیل(1400-1399) در شهر ت أکثر<p>پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد کارکردهای نیمرخ شناختی در کودکان با اختلال بیش ‏فعالی/ نقص توجه و اختلال یادگیری ویژه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش توصیفی و علی مقایسه ‏ای، كليه دانش‏ ‏آموزان پسر (سنين 8 تا 12 سال) مشغول به تحصیل(1400-1399) در شهر تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه ‏گیری هدفمند،30 دانش ‏آموز برای هر گروه انتخاب شد. ابزارهای پژوهش: پرسشنامه ‏های انعطاف پذیري شناختی(CFI)، پردازش حسی (SPM)، تنظیم هیجانی کودک و نوجوان (ERQ-CA) و حافظه فعال دانيمن و كارپنتر بودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ‏ها، از شاخص‏های توصیفی و روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده گردید. نتایج نشان داد، تفاوت معناداری بین عملکرد گروه‏های مورد بررسی و زیرمقیاسهای آنها وجود دارد‏‏(0/001>F: 263/946=P). هرچند کودکان‏ دچار بیش ‏فعالی،‏‏‏ عملکرد ضعیف‏ تری در مقیاس‏های کلی انعطاف‏ پذیری شناختی، پردازش حسی و تنظیم هیجانی ارزیابی مجدد از خود نشان دادند، در مقابل، کودکان دچار اختلالات یادگیری نیز، ضعفی مشهود در قیاس با کودکان دچار اختلالات بیش فعالی/‏ نقص توجه در متغیرکلی حافظه فعال و تنظیم هیجانی سرکوبی از خود بروز دادند. اين نتايج، تلويحات مهمي در زمينه مداخلات درماني موثر و انتخاب صحیح برنامه های آموزشی و توانبخشی براي ارتقاي كاركردهاي اجرايي و به دنبال آن پيشرفت تحصيلي مهیا کرده است.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
84 - ترکیب تکنیکهای انتخاب نمونه و دادهافزایي برای حل مسئله طبقهبندی مجموعه دادههای نامتوازن
پرستو محقق سميرا نوفرستی مهری رجائیدر عصر کلاندادهها، تکنیکهای تجزیه و تحلیل خودکار مانند دادهکاوی بهطور گستردهای برای تصمیمگیری بهکار گرفته شده و بسیار مؤثر واقع شدهاند. از جمله تکنیکهای دادهکاوی میتوان به طبقهبندی اشاره کرد که یک روش رایج برای تصمیمگیری و پیشبینی است. الگوریتمهای طبقهب أکثردر عصر کلاندادهها، تکنیکهای تجزیه و تحلیل خودکار مانند دادهکاوی بهطور گستردهای برای تصمیمگیری بهکار گرفته شده و بسیار مؤثر واقع شدهاند. از جمله تکنیکهای دادهکاوی میتوان به طبقهبندی اشاره کرد که یک روش رایج برای تصمیمگیری و پیشبینی است. الگوریتمهای طبقهبندی بهطور معمول بر روی مجموعه دادههای متوازن بهخوبی عمل میکنند. با وجود این، یکی از مشکلاتی که الگوریتمهای طبقهبندی با آن مواجه هستند، پیشبینی صحیح برچسب نمونههای جدید بر اساس یادگیری بر روی مجموعه دادههای نامتوازن است. در این نوع از مجموعه دادهها، توزیع ناهمگونی که دادهها در کلاسهای مختلف دارند باعث نادیده گرفتهشدن نمونههای کلاس با تعداد نمونه کمتر در یادگیری طبقهبند میشوند؛ در حالی که این کلاس در برخی مسائل پیشبینی دارای اهمیت بیشتری است. بهمنظور مقابله با مشکل مذکور در این مقاله، روشی کارا برای متعادلسازی مجموعه دادههای نامتوازن ارائه میشود که با متعادلنمودن تعداد نمونههای کلاسهای مختلف در مجموعه دادهای نامتوازن، پیشبینی صحیح برچسب کلاس نمونههای جدید توسط الگوریتم یادگیری ماشین را بهبود میبخشد. بر اساس ارزیابیهای صورتگرفته، روش پیشنهادی بر اساس دو معیار رایج در ارزیابی طبقهبندی مجموعه دادههای نامتوازن به نامهای «صحت متعادل» و «ویژگی»، عملکرد بهتری در مقایسه با روشهای دیگر دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
85 - تأثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی دانشآموزان پایه اول ابتدایی شهر یاسوج
گلنار صالحی خواه مریم بستام زیبا بستامهدف این تحقیق تأثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی دانشآموزان پایه اول ابتدایی شهر یاسوج است و اینکه آیا مشکلات خواندن آنها در گروه و با کمک یکدیگر حل میشود یا خیر؟ بنابراین از دو روش یادگیری یک ساو I و روش جیک ساو II استفادهشده است تا تأثیر آن در بهبود خواندن کودکان و أکثرهدف این تحقیق تأثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی دانشآموزان پایه اول ابتدایی شهر یاسوج است و اینکه آیا مشکلات خواندن آنها در گروه و با کمک یکدیگر حل میشود یا خیر؟ بنابراین از دو روش یادگیری یک ساو I و روش جیک ساو II استفادهشده است تا تأثیر آن در بهبود خواندن کودکان و یادگیری آنها بررسی شود. با توجه به موضوع روش نیمه آزمایشی طرح پیشآزمون- پسآزمون انتخابشده است. برای جمعآوری دادهها از مقیاس هوشی و کسلر استفاده شد و برای تعیین میزان اختلال خواندن دانشآموزان از آزمون تشخیص خواندن که معروف به آزمون شیرازی است استفاده شد همچنین از دادههای بهدستآمده حاصل از نتایج پیشآزمون، پسآزمون، آزمون تعقیبی و تأخیری، برای گردآوری اطلاعات استفادهشده است. ضریب روایی85/0 برآورد گردید و ضریب پایایی به روش باز آزمایی در طول یک ماه برای مقیاس کل 0/95 مقیاس کلاس 0/93 و مقیاس عملی 0/9 میباشد که میانه ضرایب پایایی 0/73 گزارششده است. در مرکز اختلالات یادگیری توسط یک مربی در طول هفته به ۲۰ دانشآموز خدمات آموزشی ارائه شد و در دو نوبت ترجیحاً ۴۰ نفر دانشآموز تحت آموزش قرار گرفتند. در این پژوهش با انتخاب تصادفی ۲۰ نفر از دانشآموزان نوبت اول بهعنوان گروه آزمایش و ۲۰ نفر از دانشآموزان نوبت دوم بهعنوان گروه گواه لحاظ گردیده است. اطلاعات جمعآوریشده با استفاده از آزمون t گروههای مستقل t) تست) و از نرمافزار spss جهت کارهای آماری استفاده گردید تا عملکرد دو گروه مستقل آزمایش و گواه مقایسه شود. یافتههای پژوهش مبین آن است که یادگیری مشارکتی در مقایسه با روش آموزش انفرادی در کاهش مشکلات پایه اول ابتدایی مؤثر است از فرضیهها استنباط میشود که یادگیری مشارکتی در مقایسه با روش آموزش انفرادی در عدم افزودن و یا حذف کلمات در متن مؤثر است، پس میتوان نتیجه گرفت دانشآموزانی که به روش مشارکتی آموزشدیدهاند در کسب مهارت خواندن از عملکرد بهتری برخوردار شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
86 - بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه گری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی
محسن علیزاده سیروس عالیپور بیرگانی منیجه شهنی ییلاقهدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با سرزندگی تحصیلی: نقش میانجیگری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. شرکتکنندگان در این پژوهش 240 نفر از دانشآموزان پسر پایه نهم شهر بهبهان بودند که به روش نمونهگیر أکثرهدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با سرزندگی تحصیلی: نقش میانجیگری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. شرکتکنندگان در این پژوهش 240 نفر از دانشآموزان پسر پایه نهم شهر بهبهان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای (نسبتی) انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش نسخه تجدیدنظر شده مقیاس الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی، مقیاسهای سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، شناختی و فراشناختی پینتریچ و دی گروت بودند. برای بررسی روایی و اعتبار این ابزارها از روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان دادند که جهتگیری گفت و شنود بهطور مستقیم با سرزندگی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین، جهتگیری گفت و شنود با سرزندگی تحصیلی از طریق راهبردهای یادگیری خودتنظیمی رابطه غیرمستقیم معناداری دارد؛ اما جهتگیری همنوایی به صورت مستقیم با سرزندگی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی رابطه معناداری ندارد و این رابطه به صورت غیرمستقیم با میانجیگری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) با سرزندگی تحصیلی نیز غیر معنادار بود. در آخر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با سرزندگی تحصیلی رابطه معناداری دارد. برازش بهتر مدل با حذف مسیرهای غیر معنادار جهتگیری همنوایی به سرزندگی تحصیلی و جهتگیری همنوایی به راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) حاصل شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
87 - شناسایی برنامه از طریق طبقه بندی هوشمند ترافیک شبکه
شقایق نادریطبقه بندی و تحلیل ترافیک، یکی از چالش های بزرگ در حوزه داده کاوی و یادگیری ماشین است که نقش مهمی در تأمین امنیت، تضمین کیفیت و مدیریت شبکه دارد. امروزه حجم زیادی از ترافیک انتقالی در بستر شبكه توسط پروتكلهای ارتباطي امن مانند HTTPS رمز میشوند. ترافیک رمز، امکان نظارت أکثرطبقه بندی و تحلیل ترافیک، یکی از چالش های بزرگ در حوزه داده کاوی و یادگیری ماشین است که نقش مهمی در تأمین امنیت، تضمین کیفیت و مدیریت شبکه دارد. امروزه حجم زیادی از ترافیک انتقالی در بستر شبكه توسط پروتكلهای ارتباطي امن مانند HTTPS رمز میشوند. ترافیک رمز، امکان نظارت و تشخیص ترافيک مشکوک و مخرب در زيرساختهاي ارتباطي را (در قبال افزایش امنيت و حريم خصوصي کاربر) کاهش ميدهد و طبقهبندی آن بدون رمزگشايي ارتباطات شبكهاي كار دشواري است، چرا که اطلاعات payload از دست ميرود و تنها اطلاعات سرآيند كه بخشي از آن هم در نسخههاي جدید پروتكلهاي ارتباطي شبكه (نظيرTLS1.03) رمز ميشود، قابل دسترس است. از اينرو رويكردهاي قدیمی تحلیل ترافیک مانند روشهاي مختلف مبتني بر پورت و Payload کارآمدی خود را از دست داده، و رویکردهای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تحلیل ترافیک رمز مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله پس از بررسی روشهای تحلیل ترافیک، چارچوب معماري عملیاتی برای تحلیل و طبقهبندی هوشمند ترافیک طراحی شده است. سپس یک مدل هوشمند با رویکرد شناسایی ترافیک برنامهها مبتنی بر معماری پیشنهادی ارائه گردیده و با استفاده از روشهای یادگیری ماشین روی پایگاه داده ترافیکی Kaggle141 مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که مدل مبتنی بر جنگل تصادفی، علاوه بر قابلیت تفسیرپذیری بالا در مقایسه با روشهای یادگیری عمیق، توانسته است دقت بالایی در طبقهبندی هوشمند ترافیک (95 درصد) در مقایسه با سایر روشهای یادگیری ماشین ارائه دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
88 - بررسی کاربردهای نظریه گراف در بازیابی اطلاعات
مریم پیروزمند امیرحسین کیهانی پور علی معینینظریه گراف بواسطه توانمندی در مدلسازی روابط پیچیده بین عناصر در مسائل مختلف، بصورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. از سوی دیگر، بازیابی اطلاعات یعنی استخراج اطلاعات مورد نیاز کاربر، به عنوان یکی از مسائل مهم در دنیای الگوریتم و محاسبات مطرح است. با توجه به کارآمدی ر أکثرنظریه گراف بواسطه توانمندی در مدلسازی روابط پیچیده بین عناصر در مسائل مختلف، بصورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. از سوی دیگر، بازیابی اطلاعات یعنی استخراج اطلاعات مورد نیاز کاربر، به عنوان یکی از مسائل مهم در دنیای الگوریتم و محاسبات مطرح است. با توجه به کارآمدی راهکارهای مبتنی بر گراف در بازیابی اطلاعات، این مقاله، به بررسی تحلیلی و دسته بندی کاربردهای نظریه گراف در بازیابی اطلاعات، می پردازد. این راهکارها در سه دسته کلی، قابل تفکیک هستند؛ دسته نخست، شامل الگوریتمهایی می باشد که در آنها از بازنمایی گرافی دادگان در فرآیند بازیابی اطلاعات، استفاده می شود. دسته دوم پژوهشها، به حل مسئله بازیابی معنایی اطلاعات با استفاده از نظریه گراف می پردازند و نهایتا دسته سوم، مربوط به یادگیری رتبه بندی با استفاده از نظریه گراف است. این سه دسته بصورت جزئی تر در هشت زیردسته، دسته بندی شده اند. همچنین از منظر آماری، پژوهشهای صورت گرفته در هر دسته بر اساس تعداد و سال انتشار، بررسی شده اند. از جمله یافته های این مطالعه، این است که دسته سوم، هم از نظر تعداد پژوهشها و نیز سال انتشار آنها، شاخه نوظهوری محسوب می شود و میتواند حوزه تحقیقاتی جالب توجهی برای محققان محسوب شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
89 - نقش آموزش کارآفرینی خودکارآمدی در دانش آموزان ابتدایی
گلنار صالحی خواه رویا صراط نهایی مقدس علی محمدیکارآفرینان تاثیر بسیاری در رشد اقتصادی یک کشور دارند، از این رو پرورش نسل کارآفرین و آماده سازی آنها برای فعالیتهای اقتصادی اهمیت فراوانی دارد. آنچه باعث میشود استعداد کارآفرینی به ورطه عمل آمده و نمود پیدا کند، خودکارآمدی کارآفرینانه است که در نهایت منجر به قصد کارآفری أکثرکارآفرینان تاثیر بسیاری در رشد اقتصادی یک کشور دارند، از این رو پرورش نسل کارآفرین و آماده سازی آنها برای فعالیتهای اقتصادی اهمیت فراوانی دارد. آنچه باعث میشود استعداد کارآفرینی به ورطه عمل آمده و نمود پیدا کند، خودکارآمدی کارآفرینانه است که در نهایت منجر به قصد کارآفرینی میشود. با توجه به ضرورت آموزش کارآفرینی در ترویج کارآفرینی و نیز مناسب بودن دوران کودکی برای ایجاد نگرش عمیق دربارة کارآفرینی, باید برنامه های آموزشی دورة دبستان در راستای آگاهی و تقویت نگرش به سوی کارآفرینی هدف گذاری و اجرا شوند. و از آنجایی که توجه روزافزون محققان به آموزش کارآفرینی، فقدان شواهد تجربی در مورد چگونگی آمادگی برای آموزش کارآفرینی در سنین پایین وجود دارد. بنابراین، این مطالعه به بررسی تأثیر محیط یادگیری در فضای باز و آموزش کارآفرینی بر خودکارآمدی کارآفرینی دانشآموزان میپردازد. یافتهها نشان داد که محیط یادگیری در فضای باز ارتباط تنگاتنگی با آموزش کارآفرینی و خودکارآمدی کارآفرینی دارد. دوم، آموزش کارآفرینی نقش مهمی در میانجیگری رابطه بین محیط یادگیری در فضای باز و خودکارآمدی دانش آموزان دارد. تحقیقات ما بینشی به محققان آینده ارائه می دهد که آموزش ابتدایی نقش مهمی در رشد و توسعه خودکارآمدی و مقاصد کارآفرینی ایفا می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
90 - بهبود رتبهبندی با استفاده از BERT
شکوفه بستان علی محمد زارع بیدکی محمدرضا پژوهانرتبهبندی کارآمد اسناد در عصر اطلاعات امروز، نقش مهمی در سیستمهای بازیابی اطلاعات ایفا میکند. این مقاله یک رویکرد جدید برای رتبهبندی اسناد با استفاده از مدلهای درونسازی با تمرکز بر مدل زبانی BERT برای بهبود نتایج رتبهبندی ارائه میکند. رویکرد پیشنهادی از روشهای د أکثررتبهبندی کارآمد اسناد در عصر اطلاعات امروز، نقش مهمی در سیستمهای بازیابی اطلاعات ایفا میکند. این مقاله یک رویکرد جدید برای رتبهبندی اسناد با استفاده از مدلهای درونسازی با تمرکز بر مدل زبانی BERT برای بهبود نتایج رتبهبندی ارائه میکند. رویکرد پیشنهادی از روشهای درونسازی واژگان برای بهتصویرکشیدن نمایشهای معنایی پرسوجوهای کاربر و محتوای سند استفاده میکند. با تبدیل دادههای متنی به بردارهای معنایی، ارتباط و شباهت بین پرسوجوها و اسناد تحت روابط رتبهبندی پیشنهادی با هزینه کمتر مورد ارزیابی قرار میگیرد. روابط رتبهبندی پیشنهادی عوامل مختلفی را برای بهبود دقت در نظر میگیرند که این عوامل شامل بردارهای درونسازی واژگان، مکان واژگان کلیدی و تأثیر واژگان باارزش در رتبهبندی بر مبنای بردارهای معنایی است. آزمایشها و تحلیلهای مقایسهای برای ارزیابی اثربخشی روابط پیشنهادی اعمال گردیده است. نتایج تجربی، اثربخشی رویکرد پیشنهادی را با دستیابی به دقت بالاتر در مقایسه با روشهای رتبهبندی رایج نشان میدهند. این نتایج بیانگر آن مسئله است که استفاده از مدلهای درونسازی و ترکیب آن در روابط رتبهبندی پیشنهادی بهطور قابل توجهی دقت رتبهبندی را تا 87/0 در بهترین حالت بهبود میبخشد. این بررسی به بهبود رتبهبندی اسناد کمک میکند و پتانسیل مدل درونسازی BERT را در بهبود عملکرد رتبهبندی نشان میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
91 - مقایسه تابآوری، ذهنآگاهی و حمایت اجتماعی ادراکشده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شیراز
رضا چالمه خدیجه ارجمندیاین پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در أکثراین پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شهر شیراز بودند که از بین آنها با روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس، 156 نفر که شامل 50 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، 52 نفر مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری و 54 مادر دارای فرزند عادی انتخاب شدند و پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی والچ و همکاران و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از روش آزمونهای لوین (برای بررسی همگنی واریانسها)، و تحلیل واریانس چند متغیری (برای بررسی تفاوت متغیرها در گروه مطالعه) و با نرمافزار SPSS-24 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلالات یادگیری با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری در متغیرهای تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد؛ به نحوی که مادران کودکان عادی از میانگین تابآوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نشان داد که در حوزه های تابآوری و ذهن آگاهی، مادران کودکان بیشفعال/ نقص توجه و اختلالات یادگیری نیازمند آموزش های مبتنی بر تابآوری و ذهن آگاهی هستند و برنامه های توانبخشی ویژه ای بهمنظور افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده نیاز است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
92 - بررسی تغییرات زمانی و مکانی کاربری اراضی با استفاده از سنجش از دور، مطالعه موردی: مراتع جیرانسو، خراسان شمالی
محبت نداف رضا امیدی پور حسین سبحانی<p>اطلاع از روند تغییرات و همچنین مدیریت صحیح کاربری¬های اراضی در اکوسیستم های طبیعی اهمیت بالایی در حفاظت از منابع طبیعی دارد. در این راستا، استفاده از سنجش از دور به دلیل فراهم کردن اطلاعات مکانی و زمانی گسترده به یک رویه مرسوم تبدیل شده است. در تحقیق حاضر به منظو أکثر<p>اطلاع از روند تغییرات و همچنین مدیریت صحیح کاربری¬های اراضی در اکوسیستم های طبیعی اهمیت بالایی در حفاظت از منابع طبیعی دارد. در این راستا، استفاده از سنجش از دور به دلیل فراهم کردن اطلاعات مکانی و زمانی گسترده به یک رویه مرسوم تبدیل شده است. در تحقیق حاضر به منظور تهیه نقشه کاربری اراضی، ابتدا دقت سه روش مرسوم پیکسل پایه (حداکثر احتمال)، یادگیری ماشینی (ماشین بردار پشتیبان) و شیءگرا با یکدیگر مقایسه شدند. سپس روند تغییرات زمانی و مکانی کاربری های اراضی در یک دوره 26 ساله (1997-2023) با استفاده از شش تصویر ماهواره های لندست انجام شد. ارزیابی دقت طبقه بندی با استفاده از شاخص های ضریب کاپا و صحت کلی و ارزیابی روند تغییرات با استفاده از روش ارزیابی متقاطع و ارزیابی مکانی صورت گرفت. بر اساس نتایج، روش ماشین بردار پشتیبان دارای بالاترین ضریب کاپا (71/0 تا 98/0) و صحت کلی (86 تا 99 درصد) برای دوره¬های مورد مطالعه بود. بر اساس نتایج، مراتع با وضعیت فقیر دارای روند کلی کاهشی و کاربری¬های مراتع خیلی فقیر، اراضی بدون پوشش و زراعت دیم دارای روندهای افزایشی بودند. مساحت اراضی مرتعی فقیر از 962 هکتار (36/44 درصد) در سال 1997 به 489 هکتار (57/22 درصد) در سال 2023 کاهش یافتند، در حالی که مراتع خیلی فقیر در مدت مشابه از 1138 هکتار (48/52 درصد) به 1606 هکتار (05/74 درصد) افزایش داشته است. نتایج این تحقیق نشان داد که روند تغیرات کاربری اراضی در مرتع جیرانسو به سمت تخریب مراتع بوده و با گذشت زمان این روند در حال تشدید شدن است. همچنین، بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی از روش های طبقه بندی مبتنی بر یادگیری ماشینی برای تهیه نقشه کاربری اراضی استفاده شود.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
93 - تعیین محل اصابت صاعقه به کمک روش معکوس زمانی الکترومغناطیسی(EMTR) و یادگیری ماشین
عباس همدونی اصلی محمدحسن مرادی<p>تعیین محل اصابت صاعقه (LLS) از چالش‌های امروزی در حوزه‌های مختلف و به‌ویژه حوزه برق و الکترونیک است. برای تعیین محل اصابت صاعقه، استفاده از روش‌های کلاسیک مرسوم بود؛ ولی اخیراً استفاده از روش معکوس زمانی الکترومغناطیسی (EMTR) نیز رواج ‌یافته أکثر<p>تعیین محل اصابت صاعقه (LLS) از چالش‌های امروزی در حوزه‌های مختلف و به‌ویژه حوزه برق و الکترونیک است. برای تعیین محل اصابت صاعقه، استفاده از روش‌های کلاسیک مرسوم بود؛ ولی اخیراً استفاده از روش معکوس زمانی الکترومغناطیسی (EMTR) نیز رواج ‌یافته است. با توجه به محاسبه شکل موج کامل میدان با استفاده از روش EMTR، دقت در تعیین محل اصابت صاعقه به‌طور قابل توجهی نسبت به روش‌های پیشین افزایش یافته است. در روش معکوس زمانی الکترومغناطیسی به کمک تفاضل محدود حوزه زمان (FDTD)، ابتدا میدان الکترومغناطیسی گذرای تولیدشده توسط کانال صاعقه محاسبه شده و پس از معکوس‌کردن زمانی موج، از محل حسگر یا حسگرها به منبع خود بازانتشار می‌گردد و مجدداً با کمک FDTD، میدان الکترومغناطیسی بازانتشاری در محیط مورد نظر محاسبه می‌شود. با داشتن میدان الکترومغناطیسی محیط با استفاده از معیارهایی مانند حداکثر دامنه میدان، حداکثر انرژی و آنتروپی و ...، محل اصابت صاعقه تعیین می‌گردد. در این مقاله روشی بر اساس ترکیب یادگیری ماشین و EMTR برای تعیین محل اصابت صاعقه پیشنهاد شده است. ابتدا روش تفاضل محدود حوزه زمان سه‌بعدی(D-FDTD3) در محاسبه میدان الکترومغناطیسی محیط به‌کار گرفته شد و با استفاده از EMTR میدان الکترومغناطیسی بازانتشاری مجدداً با کمک (D-FDTD3) در کل محیط محاسبه گردید. بدین طریق داده‌های لازم برای تولید پروفایل‌های سه‌بعدی تصاویر RGB آماده گردید. سپس برای یادگیری ماشین از VGG19، یک شبکه عصبی کانولوشنی (CNN) از پیش آموزش‌دیده، برای استخراج ویژگی‌های تصاویر استفاده شد. در آخر برای تعیین محل اصابت صاعقه، لایه برازش‌کننده‌ای به بالای 19VGG اضافه شد. روش پیشنهادی در MATLAB و Python شبیه‌سازی و اجرا گردید که نتایج، کارایی آن را برای تعیین محل اصابت صاعقه در محیط سه‌بعدی نشان می‌دهند.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
94 - ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانشبنیان: پژوهشی با رویکرد فراترکیب
علیرضا جوان بخت ناهید نادری بنی جبار باباشاهی سعید صفایی موحددر شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ار أکثردر شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانش¬بنیان بود. بهمنظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفههای محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت¬های دانشبنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت¬های دانش¬بنیان هستند. هر یک از این مؤلفهها در برگیرنده زیر مؤلفههایی بوده که یادگیری در شرکت¬های دانش¬بنیان را تحت تأثیر قرار می¬دهند لذا با توجه به زیرمولفه¬ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آنکه تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت¬های دانشبنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت¬های دانشبنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت¬های دانش¬بنیان دارا بودند؛ بنابراین میتوان نتیجهگیری گرفت که توجه به مؤلفههای شناسایی شده به همراه زیر مؤلفههای آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانشبنیان ایفا مینمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
95 - یک سیستم تشخیص نفوذ مبتنی بر یادگیری عمیق برای گذرگاه CAN
فاطمه اصغریان محسن راجیدر سالهای اخیر، با پیشرفت الکترونیک خودرو و توسعه وسایل نقلیه مدرن با کمک سیستم های نهفته و تجهیزات قابل حمل، شبکه های درون-خودرویی مانند شبکه ناحیه کنترل کننده (CAN) با مخاطرات امنیتی جدیدی مواجه شدهاند. از آنجا که گذرگاه CAN فاقد سیستم های امنیتی مانند تایید اعتبا أکثردر سالهای اخیر، با پیشرفت الکترونیک خودرو و توسعه وسایل نقلیه مدرن با کمک سیستم های نهفته و تجهیزات قابل حمل، شبکه های درون-خودرویی مانند شبکه ناحیه کنترل کننده (CAN) با مخاطرات امنیتی جدیدی مواجه شدهاند. از آنجا که گذرگاه CAN فاقد سیستم های امنیتی مانند تایید اعتبار و رمزگذاری برای مقابله با حملات سایبری میباشد، نیاز به یک سیستم تشخیص نفوذ برای شناسایی حملات به گذرگاه CAN بسیار ضرروی به نظر میرسد. در این مقاله، یک شبکه عصبی پیچیده متخاصم عمیق (DACNN) برای تشخیص انواع نفوذهای امنیتی در گذرگاههای CAN پیشنهاد شده است. به این منظور، روش DACNN که گسترش یافته روش CNN با استفاده از یادگیری خصمانه است، در سه مرحله به تشخیص نفوذ می پردازد؛ در مرحله نخست، CNN به عنوان توصیفگر ویژگی ها عمل نموده و ویژگیهای اصلی استخراج میشود و سپس، طبقه بندی کننده متمایزگر این ویژگیها را طبقهبندی می کند و در نهایت، به کمک یادگیری خصمانه نفوذ تشخیص داده میشود. جهت بررسی کارآمدی روش پیشنهادی، یک مجموعه داده منبع باز واقعی مورد استفاده قرار گرفت که ترافیک شبکه CAN را بر روی یک وسیله نقلیه واقعی در حین انجام حملات تزریق پیام ضبط نموده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که روش پیشنهادی نسبت به سایر روشهای یادگیری ماشین در نرخ منفی کاذب و میزان خطا عملکرد بهتری دارد که این میزان برای DoS و حمله جعل دنده محرک و حمله جعل RPM کمتر از 0.1 % می باشد و این میزان برای حمله فازی کمتر از 0.5% می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
96 - ارائه یک سیستم توصیه گر وب برای پیش بینی صفحات مورد علاقه کاربر با استفاده از الگوریتم خوشه بندی DBSCAN و روش SVM یادگیری ماشین
رضا مولایی فرد محمد مصلحسیستمهای توصیه گر میتوانند درخواستهای آینده کاربر را پیشبینی و سپس لیستی از صفحات موردعلاقه کاربر را تولید کند. بهعبارتدیگر سیستم های توصیه گر می توانند نمایه ایی دقیق از رفتار کاربران را به دست آورده و صفحه ایی پیشبینی شود که کاربر درحرکت بعدی آن را انتخاب خواهد أکثرسیستمهای توصیه گر میتوانند درخواستهای آینده کاربر را پیشبینی و سپس لیستی از صفحات موردعلاقه کاربر را تولید کند. بهعبارتدیگر سیستم های توصیه گر می توانند نمایه ایی دقیق از رفتار کاربران را به دست آورده و صفحه ایی پیشبینی شود که کاربر درحرکت بعدی آن را انتخاب خواهد کرد که این کار میتواند مشکل شروع سرد سیستم را حل و باعث کیفیت بخشیدن به جستجو شود. در این تحقیق به ارائه روش جدیدی بهمنظور بهبود سیستمهای توصیه گر در زمینه وب پرداخته میشود که از الگوریتم خوشهبندی DBSCAN جهت خوشهبندی دادهها استفاده میشود که این الگوریتم امتیاز کارایی ۹۹٪ را به دست آورد. سپس با استفاده از الگوریتم Page rank، صفحات موردعلاقه کاربر وزن دهی میشوند. سپس با استفاده از روش SVM، دادهها را دستهبندی و جهت تولید پیشبینی به کاربر به یک سیستم توصیه گر ترکیبی داده میدهیم که درنهایت این سیستم توصیه گر لیستی از صفحات را در اختیار کاربر قرار خواهد داد که میتواند موردعلاقه وی باشند. ارزیابی نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن بود که استفاده از این روش پیشنهادی میتواند امتیاز ۹۵% را در قسمت فراخوانی و امتیاز ۹۹% را در قسمت دقت به دست آورد که این نتایج اثبات میکند که این سیستم توصیه گر تا بیش از ۹۰٪ میتواند صفحات موردنظر کاربر را بهدرستی تشخیص داده و تا حدود زیادی نقاط ضعف سایر سیستم های پیشین را برطرف سازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
97 - سکوی ساخت و تولید هوشمند پلیمرها: مهندسی ژنوم مواد پلیمری
زینب سادات حسینیمواد پلیمری با کارایی عالی، پایه و اساس توسعه فناوری سطح بالا و ساخت و تولید پیشرفته است. اخیراً، مهندسی ژنوم مواد پلیمری(Polymeric material genome engineering) (PMGE) به عنوان سکویی اساسی برای ساخت و تولید هوشمند مواد پلیمری مطرح شده است. PMGE یک رشته نوظهور است که اص أکثرمواد پلیمری با کارایی عالی، پایه و اساس توسعه فناوری سطح بالا و ساخت و تولید پیشرفته است. اخیراً، مهندسی ژنوم مواد پلیمری(Polymeric material genome engineering) (PMGE) به عنوان سکویی اساسی برای ساخت و تولید هوشمند مواد پلیمری مطرح شده است. PMGE یک رشته نوظهور است که اصول طرح ژنوم مواد را با علم پلیمر ترکیب می کند تا کشف و توسعه مواد پلیمری جدید را تسریع بخشد. مفهوم PMGE ایجاد یک پایگاه داده جامع از خواص پلیمر است که از هر دو روش محاسباتی و تجربی به دست آمده است. سپس می توان از این پایگاه داده برای آموزش مدل های یادگیری ماشینی استفاده کرد که می تواند خواص پلیمرهای جدید را پیش بینی کند. به طور کلی، PMGE نشان دهنده یک گام مهم به سمت تولید هوشمند مواد پلیمری با پتانسیل ایجاد انقلاب در این زمینه همراه با امکان توسعه سریعتر و کارآمدتر مواد جدید است. با این حال، توسعه PMGE هنوز در ابتدای راه است و بسیاری از مسائل، باقی مانده که باید مورد توجه قرار گیرد. در این بررسی، مفاهیم بنیادی PMGE و خلاصه ای از تحقیقات و دستاوردهای پیشرفت های اخیر ارائه می شود، سپس مهمترین چالشها به همراه چشمانداز آینده ترسیم میشود. بهطورخاص، این مطالعه بر رویکردهای پیشبینی خواص، از جمله رویکرد پروکسی و یادگیری ماشین متمرکز است و کاربردهای بالقوه PMGE یعنی کامپوزیت های پیشرفته، مواد پلیمری مورد استفاده در سامانه های ارتباطی و ساخت مدارهای یکپارچه الکتریکی را مورد بحث قرار خواهد داد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
98 - تخمین لاگ صوتی برشی با استفاده از روشهای یادگیری ماشین، و مقایسه با دادههای حاصل از مغزه
هوشنگ مهرابی ابراهیم سفیداری سیده سپیده میرربیع صادق براتی بلداجی سید محمد زمانزادهامروزه استفاده از روشهای یادگیری ماشین در تخمین دادههای پتروفیزیکی کاربرد فراوانی دارد. در این مطالعه سعی شده لاگ صوتی برشی از دیگر دادههای پتروفیزیکی با روشهای یادگیری ماشین محاسبه و با دادههای صوتی حاصل از مغزه مقایسه شوند. برای این منظور در ابتدا برای نرم أکثرامروزه استفاده از روشهای یادگیری ماشین در تخمین دادههای پتروفیزیکی کاربرد فراوانی دارد. در این مطالعه سعی شده لاگ صوتی برشی از دیگر دادههای پتروفیزیکی با روشهای یادگیری ماشین محاسبه و با دادههای صوتی حاصل از مغزه مقایسه شوند. برای این منظور در ابتدا برای نرمالسازی دادهها روشهای محاسباتی انحراف معیار، جنگل انزوا، حداقل کوواریانس و فاکتور پرتی استفاده و مورد مقایسه قرار گرفتند. با توجه به مقدار دادههای حذفی و نمودارهای جعبهای رسم شده، روش انحراف معیار برای نرمالسازی انتخاب شد. روشهای یادگیری ماشین استفاده شده شامل جنگل تصادفی، رگرسیون چندگانه، رگرسیون تقویت شده، رگرسیون بردار پشتیبان، K نزدیکترین همسایه و پرسپترون چندلایه میباشند. رگرسیون چندگانه پایینترین اندیس ارزیابی (94/0 = R2) را داشت درحالیکه رگرسیون جنگل تصمیمگیری با اندیس ارزیابی برابر 98/0، بالاترین همبستگی بین لاگهای صوتی برشی تخمین زده شده و لاگ صوتی اصلی را داشتند. بنابراین برای تخمین نهایی از رگرسیون جنگل تصادفی استفاده شد و برای جلوگیری از کلیت بخشی یا بیش برازش دادهها، از تابع GridSearchCV هایپرپارامترهای بهینه محاسبه و تخمین نهایی انجام شد. لاگ صوتی برشی تخمینی، با دادههای صوتی حاصل از مغزه قرابت بسیار بالایی را نشان دادند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
99 - تشخیص نفوذ مبتنی بر همکاری در بستر زنجیرهیبلوکی دارای مجوز در اینترنتاشیاء به روش یادگیری ماشین
محمد مهدی عبدیان مجید غیوری ثالث سید احمد افتخاریدر سیستمهای تشخیص نفوذ، افزایش نرخ تشخیصهای درست و کاهش زمان آموزش و تشخیص، کاهش بار پردازشی، نگهداشت مناسب مدل تشخیصدهنده و لاگهای حاصل، به طوری که توسط افراد غیرمجاز قابل دستکاری یا پاک شدن نباشند حائز اهمیت میباشد. بنابراین در این پژوهش، با بهرهمندی از مزایای ز أکثردر سیستمهای تشخیص نفوذ، افزایش نرخ تشخیصهای درست و کاهش زمان آموزش و تشخیص، کاهش بار پردازشی، نگهداشت مناسب مدل تشخیصدهنده و لاگهای حاصل، به طوری که توسط افراد غیرمجاز قابل دستکاری یا پاک شدن نباشند حائز اهمیت میباشد. بنابراین در این پژوهش، با بهرهمندی از مزایای زنجیرهبلوکی و قابلیت ماندگاری آن و با بهرهمندی از معماری IDS مبتنی بر همکاری چند گره به دنبال رفع مشکلات مطرح شده میباشیم. مدل بر اساس الگوریتم درخت تصمیم است که در گرههای معماری به عنوان موتور تشخیص نفوذ فعالیت میکند. معماری متشکل از چندین گره مرتبط در بستر زنجیرهبلوکی میباشد، مدل و لاگهای ایجاد شده در بستر زنجیرهبلوکی ذخیره شده و لذا به راحتی قابل دستکاری یا پاک شدن نیستند. کنار مزایای حاصل از به کارگیری زنجیرهبلوکی، مسالهی میزان حافظه اشغالی و سرعت و زمان انجام تراکنشها توسط زنجیرهبلوکی نیز مطرح میباشند. در این پژوهش مدلهای ارزیابی برای معماری تک گره و چند گره در بستر زنجیرهبلوکی، مطرح شده است. در نهایت اثبات معماری و تهدیدات احتمالی نسبت به معماری و راههای دفاع تشریح میشود. مهمترین مزایای طرح شامل حذف نقطهی شکست واحد، حفظ اعتماد بین گرهها و اطمینان از جامعیت مدل و لاگهای کشف شده میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
100 - بررسی کاربردهای نظریه گراف در بازیابی اطلاعات
مریم پیروزمند امیرحسین کیهانی پور علی معینینظریه گراف بواسطه توانمندی در مدلسازی روابط پیچیده بین عناصر در مسائل مختلف، بصورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. از سوی دیگر، بازیابی اطلاعات یعنی استخراج اطلاعات مورد نیاز کاربر، به عنوان یکی از مسائل مهم در دنیای الگوریتم و محاسبات مطرح است. با توجه به کارآمدی ر أکثرنظریه گراف بواسطه توانمندی در مدلسازی روابط پیچیده بین عناصر در مسائل مختلف، بصورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. از سوی دیگر، بازیابی اطلاعات یعنی استخراج اطلاعات مورد نیاز کاربر، به عنوان یکی از مسائل مهم در دنیای الگوریتم و محاسبات مطرح است. با توجه به کارآمدی راهکارهای مبتنی بر گراف در بازیابی اطلاعات، این مقاله، به بررسی تحلیلی و دستهبندی کاربردهای نظریه گراف در بازیابی اطلاعات، میپردازد. این راهکارها در سه دسته کلی، قابل تفکیک هستند؛ دسته نخست، شامل الگوریتمهایی میباشد که در آنها از بازنمایی گرافی دادگان در فرآیند بازیابی اطلاعات، استفاده میشود. دسته دوم پژوهشها، به حل مسئله بازیابی معنایی اطلاعات با استفاده از نظریه گراف میپردازند و نهایتا دسته سوم، مربوط به یادگیری رتبهبندی با استفاده از نظریه گراف است. این سه دسته بصورت جزئیتر در هشت زیردسته، دستهبندی شدهاند. همچنین از منظر آماری، پژوهشهای صورت گرفته در هر دسته بر اساس تعداد و سال انتشار، بررسی شدهاند. از جمله یافتههای این مطالعه، این است که دسته سوم، هم از نظر تعداد پژوهشها و نیز سال انتشار آنها، شاخه نوظهوری محسوب میشود و میتواند حوزه تحقیقاتی جالب توجهی برای محققان محسوب شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
101 - شناسایی برنامه با طبقهبندی هوشمند ترافیک شبکه
شقایق نادریطبقهبندی و تحلیل ترافیک، یکی از چالشهای بزرگ در حوزه داده کاوی و یادگیری ماشین است که نقش مهمی در تأمین امنیت، تضمین کیفیت و مدیریت شبکه دارد. امروزه حجم زیادی از ترافیک انتقالی در بستر شبكه توسط پروتكلهای ارتباطي امن مانند HTTPS رمز میشوند. ترافیک رمز، امکان نظارت أکثرطبقهبندی و تحلیل ترافیک، یکی از چالشهای بزرگ در حوزه داده کاوی و یادگیری ماشین است که نقش مهمی در تأمین امنیت، تضمین کیفیت و مدیریت شبکه دارد. امروزه حجم زیادی از ترافیک انتقالی در بستر شبكه توسط پروتكلهای ارتباطي امن مانند HTTPS رمز میشوند. ترافیک رمز، امکان نظارت و تشخیص ترافيک مشکوک و مخرب در زيرساختهاي ارتباطي را (در قبال افزایش امنيت و حريم خصوصي کاربر) کاهش ميدهد و طبقهبندی آن بدون رمزگشايي ارتباطات شبكهاي كار دشواري است، چرا که اطلاعات payload از دست ميرود و تنها اطلاعات سرآيند كه بخشي از آن هم در نسخههاي جدید پروتكلهاي ارتباطي شبكه (نظيرTLS1.03) رمز ميشود، قابل دسترس است. از اينرو رويكردهاي قدیمی تحلیل ترافیک مانند روشهاي مختلف مبتني بر پورت و Payload کارآمدی خود را از دست داده، و رویکردهای جدید مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تحلیل ترافیک رمز مورد استفاده قرار میگیرند. در این مقاله پس از بررسی روشهای تحلیل ترافیک، چارچوب معماري عملیاتی برای تحلیل و طبقهبندی هوشمند ترافیک طراحی شده است. سپس یک مدل هوشمند با رویکرد شناسایی ترافیک برنامهها مبتنی بر معماری پیشنهادی ارائه گردیده و با استفاده از روشهای یادگیری ماشین روی مجموعه داده ترافیکی Kaggle141 و مجموعه داده محلی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که مدل مبتنی بر جنگل تصادفی، علاوه بر قابلیت تفسیرپذیری بالا در مقایسه با روشهای یادگیری عمیق، توانسته است دقت بالایی در طبقهبندی هوشمند ترافیک (به ترتیب 95% و 97%) نسبت به سایر روشهای یادگیری ماشین روی مجموعه داده Kaggle141 و ترافیک محلی ارائه دهد. تفاصيل المقالة