-
حرية الوصول المقاله
1 - تحلیل جنبههاي ادبي تاریخ بیهقی بر اساس نظریّة «والتر بنیامین»
مهدخت پورخالقی چترودی سمیّه عطاردی«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است. أکثر«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است. به نظر بنيامين، زبان از کنش ارتباطی انسانی فراتر میرود و موقعیتی هستیشناسانه مییابد و اگر زبان را به منش ارتباطی و ابزاری آن تقلیل دهیم، تنها متنهای نوشته شده را خواهیم خواند و هرگز قادر به درک «نوشتههای بین سطرها» نخواهیم شد. او در تقابل با منش ارتباطی زبان، اصطلاح «منش بیانگری» زبان را به کار گرفت و بر این باور بود که نويسنده با ورود به ساحت بیانگری زبان، یک اثر ادبی خلق ميكند. تاریخ بیهقی به عنوان یک اثر هنری ناب، توانش بالایی برای نزدیک شدن به زباني که از منش ارتباطی زبان گذشته و برای بیان معانی پنهان در پس کلمات، به منش بیانگری زبان رو آورده، دارد. در این مقاله به طرح و بررسی این موضوع پرداخته و به اين نتيجه رسيدهايم كه بيهقي با توجه به منش بيانگري زبان، اثري ادبي خلق كرده و با استفاده از ابزارهاي برجسته سازي در حوزة واژگاني و معنايي زبان و به كارگيري جوهر شعر و نظم در زبان اثرش، توانسته به ميزاني از توانش ادبي برسد كه بتوان از آن تلقي شعري داشت . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی جریان اعتراض در شعر و سینمای دفاع مقدس با تکیه بر آثار «علیرضا قزوه» و «ابراهیم حاتمیکیا»
ساجده تقیزاده غلامرضا کافیدر حادثۀ عظیم دفاع مقدس، همچنان که در همۀ شئون زندگی مردم ایران تأثیر گذاشته است، با ورود به عرصۀ آثـار هنری و ادبی، نظام ارزشی خاصـی را نیز تبیین کرده است و هنرمندان دفاع مقدس، اصیل ترین وظیفۀ خود را حراست از این نظام ارزشی می دانند. از این رو هرگونه تغییر و تبدیل در أکثردر حادثۀ عظیم دفاع مقدس، همچنان که در همۀ شئون زندگی مردم ایران تأثیر گذاشته است، با ورود به عرصۀ آثـار هنری و ادبی، نظام ارزشی خاصـی را نیز تبیین کرده است و هنرمندان دفاع مقدس، اصیل ترین وظیفۀ خود را حراست از این نظام ارزشی می دانند. از این رو هرگونه تغییر و تبدیل در این ارزش ها، واکنش هنرمندان را سبب شده و رفته رفته جریانی به نام «اعتراض» را پدید آورده است. در ایـن میان شعر و سینمای دفاع مقدس در یک همگرایی آشکار، مضمون اعتراض را جان مایۀ آثار خـود قرار داده است. در ایـن جستار میان رشته ای، ایـن همگرایی در دو قـسم اعتراض های اجـتماعی و اعـتراض های سیاسی نشان داده شده است. برای بررسی عنصر اعتراض در هنر دفاع مقدس، در این مقاله علاوه بر یادکرد چهره های مختلف شعر و سینما، بر آثـار نامورترین سینماگر دفـاع مقدس، «ابراهیم حاتمی کیا» و مشـهورترین شاعر مضمون اعتراض در شعر دفاع مقدس، یعنی «علی رضا قزوه» تأکید شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - سير تحول مفهومي «شب» در شعر فارسی؛ از نماد عرفاني تا استعارة سیاسی (به عنوان نمادی بومی)
مريم فيلهكش سحر جوانمرد مهدی نجفزادهدر اين نوشتار، تغييرات زباني در بافتار اجتماعي و بر اساس عنصر زمان تجزيه و تحليل می شود. تحول در نقش کلمات از جمله تغييرات زباني است كه دلايل آن را بايد در تغييرات ساخت اجتماعي جست وجو كرد. «شب» از جمله مفاهیمی است که تحول بنيادين معناي آن در ادبيات را ميتوان به مثابه أکثردر اين نوشتار، تغييرات زباني در بافتار اجتماعي و بر اساس عنصر زمان تجزيه و تحليل می شود. تحول در نقش کلمات از جمله تغييرات زباني است كه دلايل آن را بايد در تغييرات ساخت اجتماعي جست وجو كرد. «شب» از جمله مفاهیمی است که تحول بنيادين معناي آن در ادبيات را ميتوان به مثابه نشانههايی از تغييرات سترگ اجتماعي ايران به حساب آورد. از رهگذر به كارگيري روش تحليل درزماني و همزماني، نويسندگان مقالۀ حاضر اين تغييرات را پيجويي كردهاند. به گمان نويسندگان، چهار مرحله از تحول در واژۀ شب در شعر فارسي قابل بازيابي است. به نحوي كه در اشعار كلاسيك بيشتر واژۀ شب در نماد طبيعت و به منزلۀ نشانهاي حماسي جلوهگر شده است. با تحول بنيادين در بافتار اجتماعي به ويژه در ايران ميانه، شب به مفهوم نمادين از عرفان به كار رفته شد. سپس در مسير تاريخي جامعۀ ايران و با تحول بافتار در طي دورۀ مشروطه و بروز انديشۀ نوگرايي، موضعي نمايهاي اتخاذ كرده و به معناي گردش روزگار تلقي شده است. و سرانجام در مرحلۀ چهارم با افزايش سلطۀ سياسي با تحول به نشانهاي شمايلي، استعارهاي از استبداد سياسي در دورۀ جديد قلمداد شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی و تحلیل شخصیت و اندیشة مؤذن خراسانی عارف و شاعر قرن یازدهم هجری
تکتم بهرامی علیرضا فولادی«محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نا أکثر«محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نایل شد. مؤذن خراسانی چون بسیاری از عارف – شاعران، به جولان اندیشههای عارفانة خود در عرصة شعر پرداخت. هر چند وی در سدة یازده هجری میزیست، اشعار او را میتوان ادامة شعر عرفانی سبک عراقی دانست. اشعار او ساده، روان و گیراست. در اشعار او سخن از عشق حقیقی بسیار است و اندیشههای صوفیانه، بازتابی ژرف در هسته و پوستۀ آن یافته است. این دیوان تاکنون تصحیح و چاپ نشده بود، اما نویسندۀ این سطور به تصحیح آن بر اساس چهار نسخه به عنوان پایان نامۀ خود همت گماشت. در این جستار سعی بر آن است تا ضمن معرفی این شاعر، دورنمایی از اندیشههای وی پیش روی خوانندگان نهاده شود تا آشنایی اجمالی با این شاعر اهل بیت (ع) حاصل آید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تأثیر سمبولیسم در شیوههای بیانی اندیشههای نیما یوشیج
حاتم قادری عباس منوچهری محمد کمالیزادهدر این مقاله با مطالعۀ برخی رویکردهای سیاسی شاعران سمبولیست اروپایی و بازخوانی نحوۀ تعامل «نیما» با جریانهای روشنفکری زمانۀ خود، به دنبال آن خواهیم بود تا نشان دهیم که جهتگیریهای سیاسی نیما و نوع رابطۀ او با ایدئولوژیها و گفتمانهای روشنفکری زمانه، قرابت فراوانی با أکثردر این مقاله با مطالعۀ برخی رویکردهای سیاسی شاعران سمبولیست اروپایی و بازخوانی نحوۀ تعامل «نیما» با جریانهای روشنفکری زمانۀ خود، به دنبال آن خواهیم بود تا نشان دهیم که جهتگیریهای سیاسی نیما و نوع رابطۀ او با ایدئولوژیها و گفتمانهای روشنفکری زمانه، قرابت فراوانی با رویکردهای کلی حاکم بر اندیشه و عمل سمبولیستهای اروپایی دارد. به عبارت دیگر سمبولیست بودن نیما – البته نه به عنوان تنها مؤلفه - تأثیر فراوانی بر نوع موضعگیریها و انتخابهای سیاسی او داشته است. در این میان، گفتمانهای روشنفکری حاکم بر زمانه و نوع مواجهه نیما با این گفتمانها نیز نقشی تعیینکننده در تقویت این جهتگیریها ایفا کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - واژهگزینیهای شعری قیصر امینپور از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
پریسا صالحیهنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و أکثرهنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و عمیق ایدئولوژیک به آفرینش شعر دست میزند. این تعامل و ارتباط بین شعر قیصر امینپور با تغییرات و تحول سیاسی- اجتماعی زمانهاش ما را وارد قلمرو تحلیل گفتمان میکند. از آنجا که کلمات، آیينة معنا هستند و نقش واژگان و گزینش آنها در فرایند تحلیل گفتمان مهم و اساسی است، در این پژوهش موضوع واژهگزینی در اشعار قیصر امینپور از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. در این مقاله پس از مطالعه آثار شعری قیصر امینپور از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زمانه، واژگان اشعار او را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان، لایههای زیرین معانی واژگان آشكار ميشود تا از این طریق به نگرش ایدئولوژیک شاعر نزدیک شویم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی کاربرد لاله از قلمرو قاموسی تا گسترة نمادین
محرم رضایتیکيشهخاله فیروز فاضلی اسماعیل نقدینماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده أکثرنماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده است. هدف اصلی مقالة زیر نشان دادن تقابل بین معنای نمادها در فرهنگنامهها با نوزایی هنری آنها در اشعار دورههای مختلف سبکی است. در این مقاله، ضمن معرّفی نمادها و بیان تاریخچة نمادهای گیاهی در دو فرهنگ شرق و غرب از دیدگاه فلاسفه، روانشناسان و اسطورهگرایان، نخست به تبیین اهمیت معانی و کاربرد نمادین واژهها، سپس به طور اختصاصی به معانی لاله و توسیع هنری آن براساس اشعار منوچهری، سعدی، صائب و سپهری به عنوان نمایندگان شعری سبکهای خراسانی، عراقی، هندی و نونیمایی پرداختهایم تا سیر تحول و تکامل معنای آن از قالب قاموسی و محدود، به کاربرد گسترده و نمادین به طور جامع آشکار گردد و از طرفی، ظرفیتها و امکانات زبان هنری و ادبی در خلق و گسترش معنای واژهها با نقل شواهدی، بیش از بیش مشخص و برجسته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - معنا، زبان و تصویر در شعر «آخر شاهنامه» از مهدی اخوان ثالث (م. امید)
علی نوری احمد کنجوری«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شا أکثر«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شاعر دانست. از این رو در این مقاله برآنیم که شعر آخر شاهنامه را -که یکی از بهترین شعرهای این مجموعه است- بررسی و تحلیل کنیم؛ بنابراین، ضمن بيان مقدّمهای درباره شعر و عناصر مهم سازنده آن و اشاراتي به برخی از نظريات مطرح در رويكردهای نقد ادبي، به تناسب زبان، موضوع و وجوه و لایههای معنایی و ساختاری شعر ياد شده، آن را با استفاده از تركيبي از رویکردهای نقد ادبي، بررسی و با توجّه به تأثیر متقابل سه عنصر اصلی و ساختاری شعر یعنی معنا، زبان و تصویر (خیال)، تحلیل و تأویل خواهيم كرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی و تحلیل آرایة نماد در سرودههاي قيصر امينپور
علی محمدی جميله زارعيدر سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادها أکثردر سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادهای او و دیگران اشتراکاتی می توان يافت. نمادهای دیگری که در سروده های امین پور قابل توجه هستند، نمادهای ابداعی یا نمادهایی هستند که پیش از قیصر در شعر فارسی دیده نمیشوند. درست است که در این مورد می توان امین پور را نوآور ساخت های نمادین دانست؛ اما نباید فراموش کرد که خاستگاه هر دو نوع نماد به کار رفته؛ طبیعت، باورها و اعتقادات مذهبی و ملی او است. برخی از نتایجی که نویسندگان این مقاله با بررسی نماد در سروده های امین پور به آنها دست یافته اند؛ عبارت است از: 1. خاستگاه بیشتر نمادهای امین پور دین و مذهب است. 2. دفتر شعری «تنفس صبح» بیشترین نماد را در خود جا داده است. 3. لاله، رنگ های زرد، سرخ، سبز، کال و... در سروده های او دارای معنای نمادین هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی انتقادی شعر حجم بر مبنای روایتشناسی اشعار یدالله رؤیایی
غلامحسين غلامحسينزاده فرزاد كريمي قدرت الله طاهرييدالله رؤيايي سالها قبل، به دليل تأکيد بر جنبههاي شکلي شعر، در زمره شاعران پيشرو و از مؤسسان جریان شعر حجم به شمار مي رفت. در اين مقاله، نوع روايت به کار رفته در شعر او مورد بررسي قرار مي گيرد. ابزار اين بررسي نشانه شناسي است که از ابزارهاي مهم در نقد ساختاري به شمار أکثريدالله رؤيايي سالها قبل، به دليل تأکيد بر جنبههاي شکلي شعر، در زمره شاعران پيشرو و از مؤسسان جریان شعر حجم به شمار مي رفت. در اين مقاله، نوع روايت به کار رفته در شعر او مورد بررسي قرار مي گيرد. ابزار اين بررسي نشانه شناسي است که از ابزارهاي مهم در نقد ساختاري به شمار مي رود. در اين مقاله، شعر «سکوت دسته گلي بود» از دفتر دريايي ها مورد تحليل قرار گرفته است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که روايت در شعر حجم، روايتي پنهان است و عوامل روايت ساز به طور کامل در آن به کار گرفته نمي شود. روايت سازي در شعر رؤیایی، از طريق تکرار فضاسازي هايي است که در سطرهاي کوتاه انجام مي شود. به اين ترتيب، شعر رؤيايي از سمبوليسم و رمانتيسم رايج آن روزگار فاصله گرفته، به نوعي فرماليسم گرايش پيدا کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی و نقد فن شعر
احمد تمیمداریبیان مسئله این است که در دوران معاصر تلقیهای گوناگون از شعر چیست؟ آیا شعر دارای محتوای اخلاقی و تربیتی است، یا صرفاً جنبة آفرینش زیبایی دارد. مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر درج میشود یا اینکه اساساً شعر بخشی از فرهنگ و الهام است. هدف مقاله این است که به كاملترین و ام أکثربیان مسئله این است که در دوران معاصر تلقیهای گوناگون از شعر چیست؟ آیا شعر دارای محتوای اخلاقی و تربیتی است، یا صرفاً جنبة آفرینش زیبایی دارد. مسائل سیاسی و اجتماعی در شعر درج میشود یا اینکه اساساً شعر بخشی از فرهنگ و الهام است. هدف مقاله این است که به كاملترین و امروزیترین تلقی از شعر دست یابد و در این روند دریافتها و تئوریهای گوناگونی که بهعنوان فن شعر بیان شده است، بررسی شود. در حال حاضر مهمترین تلقی شعر و تنظیم فن شعر و یا نقد شعر بر پایه مظاهر فرهنگ و الهامات شاعرانه صورت میپذیرد. ماهیت شعر به گونهای که همه اهداف را در بر داشته باشد، همان القاي فرهنگی یا بخش مهمی از فرهنگ است که فراگیر مینماید. چگونگی پژوهش مراجعه به آراي گوناگون و تئوریهای قدیم و جدید است که از طریق شناخت، مقایسه و ترجیح مهمترین تئوری بیان میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - واكاوي جنبههاي دراماتيك داستان رستم و سهراب شاهنامه بر پاية درامشناسي ارسطو
داود حاتمياز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي أکثراز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي به نام پهلوان، با كنشها و احساسهايي به طور فزاينده از نوع رفتارها و عواطف انسان معمولي از يك سو، و گرايش فردوسي به كاوش و گُزارد انگيزههاي دروني پهلوانان در برابر رويدادهاي حماسي از سوي ديگر، بُعد شخصيت (قهرمان) پردازي را ژرفتر كرده و ساختار را از سطح روايت حماسي صرف به سطح ساختار درامي و تجسّم عملي تحول بخشيده كه جلوه آن در برخي از داستانهاي پهلواني بارزتر است. بررسي جنبههاي دراماتيك داستانهاي پهلواني، افزوده بر شناسايي قابليتهاي نمايش، به تشخيص روشمندانه و درستتر هويّت نوعي آنها نيز كمك بسياري ميكند. مقاله حاضر، با گزينش يكي از معروفترين داستانهاي پهلواني شاهنامه، داستان رستم و سهراب و با تأكيد مقدماتي بر اصالت روايت ايراني آن در قياس با روايتهاي غيرايراني و همچنين درنگي بر نام نوعي، به واكاوي جنبههاي دراماتيك آن بر پايه پوئتيكاي ارسطو، به منزله كهنترين و – در عين حال- معتبرترين رساله در شناخت ساز وكار درام درآثار منظوم و غيرمنظورم كلاسيك، ميپردازد و نتايج كار خود را برميشمارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - نگرش دینی شاعران دورة مشروطه
محمد غلامرضایی زهره ملّاکیدر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری ا أکثردر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظهکاران مخالف تجدد و مشروطهخواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأمل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسيده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار میدهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه میداند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنتهای دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تأکید میکند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنتهای دینی میپذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنتها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تأکید میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - تحليل تحول آرايههاي زيباييشناختي در شعر معاصر
فاطمه مدرسي اميد ياسينيتصویر به آن دسته از فعالیتهاي ذهنی گفته میشود که در فرایند آفرینش هنری، در قوهی خیال کشف میگردد. تصویر، عناصر بیگانهی طبیعت را به هم پیوند میدهد و با ابداع حس و فهم مشترک، نسبت میان انسان و طبیعت را از سطح «این نه آنی» به سطح «این همانی» ارتقا میدهد. این سطح از ص أکثرتصویر به آن دسته از فعالیتهاي ذهنی گفته میشود که در فرایند آفرینش هنری، در قوهی خیال کشف میگردد. تصویر، عناصر بیگانهی طبیعت را به هم پیوند میدهد و با ابداع حس و فهم مشترک، نسبت میان انسان و طبیعت را از سطح «این نه آنی» به سطح «این همانی» ارتقا میدهد. این سطح از صورت بندیهاي خیال، فقط زمانی گریبان شاعر را میگیرد که شاعر، منطق متعارف مکالمه و مفاهمه را فاقد قابلیت لازم برای حسی کردن معانی و مضامین شهودی و انتزاعی و تجارب ناب ببیند. لذا زبان را با انحراف هنرمندانه از هنجار منطق محاوره و منطق مکاتبه که مبتنی بر دلالت مطابقی و کارکرد ارجاعی است، خارج می سازد و در سطح کارکرد شاعرانه بازسازی میکند. هر گاه انحراف غایتمند از هنجارها و قواعد حاکم بر زبان معیار صورت پذیرد، هنجارگریزی پدید می آید. این پژوهش بر آن است از رهگذر هنجارگریزی تصویری، تحول آرایه های زیباشناختی در شعر معاصر را مورد بررسی قرار دهد تا مشخص گرداند که شاعران معاصر تا چه حد با استفاده از تصویرسازیهاي ادبی و آرایه های زیباشناختی از اشیا و پدیده ها عادت زدایی میكنند و به کلامشان صبغه ی هنری می بخشند. آیزر از نظریه پردازان نظریهی دریافت، آگاهانه تأکید نهادن بر جنبههاي زیباشناختی اثر را - که موجب کثرت معنایی و هنجارگریزی تصویری میگردد- برمیگزیند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر
محمد خسروی شکیب قاسم صحرائيهر نوعي از انواع متعدد هنر– شعر، داستان کوتاه، رمان، نثر- تحت حمايت سبکي خاص و مستقل، يک نظام نوشتاري تلقي ميشود که مبتني بر مناسبات و انتظارات ساختاری و تنظيمات زباني و به صورت کلي متکي بر پيشينهی نظريههاي ادبي مستقل و خاص خود ميباشد. بديهي است، بداعت يک سبک، مديون أکثرهر نوعي از انواع متعدد هنر– شعر، داستان کوتاه، رمان، نثر- تحت حمايت سبکي خاص و مستقل، يک نظام نوشتاري تلقي ميشود که مبتني بر مناسبات و انتظارات ساختاری و تنظيمات زباني و به صورت کلي متکي بر پيشينهی نظريههاي ادبي مستقل و خاص خود ميباشد. بديهي است، بداعت يک سبک، مديون استقلال و تازگي تئوريهاي پيشاساختاري است که واقعيت آن سبک را به عنوان جرياني خاص و با قابليت پيروي و تداوم تضمين ميکند. طرح ساختاري مستقل با شيوههاي زباني سنجيده و نو، همراه با جهان نگري بعدپذير، اساساً پيش فرض و حداقل شرطي است که هر سبک جديد و تازهاي براي به دست آوردن استقلال خود نيازمند آن است. شعر معاصر به رهبري نيما و پیروان او سپهری و فروغ، متکي بر مشخصههاي هستي شناسيک و زيباشناسيک است که واقعيت آن را به عنوان يک جريان ريشهدار و با قابليت پيروي و تداوم و از همه مهمتر با استقلال و هويت، نشان ميدهد. در اين مقاله، اشتراکات ساختاری شعر نیما، سپهری و فروغ که ارتقا دهنده و اثبات کننده استقلال و تمايز شعر آنها از سطح شعر کلاسيک است، ارزيابي ميشود. اسطورهشکني ساختار، مرکزيت گرايي در نظام صوری، پايان پذيري خلاق، واقعيت گرايي خلاق، استبدادگريزي معنا، انتزاع گرايي در زبان، شعارگرايي در زبان و تعهدگرايي، از مهمترين نشانههاي اشتراک ساختاری در شعر نیما، سپهری و فروغ است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - كاركردهاي معرفتي ـ روانشناختي شعر حافظ برای انسان معاصر
جليل مسعوديفردانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. أکثرانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. آیا ادبیات و فرهنگ ایرانی ميتواند به این نیازها پاسخ دهد؟ این مقاله درپی آن است که با بازخوانی شعر حافظ، برای مشکلات معرفتی و روانی انسان امروز راهحلهایی بیابد. شعر حافظ چون جویباری است که می توان در آن آلودگیهای زندگی مدرن را از خود دور ساخت و مثل بوستانی است که به انسان امروز آرامش و خوشی می بخشد. در پرتو شعر حافظ میتوان با معنا زیستن و خشنود زیستن را تمرین کرد. حافظ با خدا باوری و تکیه بر عنایت او و زیبا دیدن جهان به زندگی انسان معنا میبخشد و با پیامهاي روانشناختی ـ اجتماعی خود به آدمی آرامش و دوستی و مدارا؛ ترک ریا و تنبلی و یاس میآموزد. روش تحقیق این مقاله توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای است . نويسنده پس از استخراج مواد لازم از دیوان حافظ به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - تأملّی در کاربرد اصطلاح "تشبیه و تنزیه" در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
سيده مريم ابوالقاسمي«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري أکثر«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري داشت. وي با بيان نظريه خويش، اعتقاد به تشبيه و تنزيه را در مسيري تازه افكند كه بعدها بسياري از عرفا و ادباي انديشمند تحت تأثير نظريه و تفكّر او قرار گرفتند. در اين مقاله سابقه كاربرد اين دو اصطلاح در شعر و ادب فارسي و متون مختلف بررسي ميشود. بيان ارزش و اهميّت اين دو اصطلاح به عنوان يكي از موضوعات بحث انگيز در دوره هاي مختلف، بررسي سير تحولات معنايي و گستردگي قلمرو كاربرد اين دو واژه در متون گوناگون از اهداف ديگر اين مقاله است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - دگرديسي نمادها در شعر معاصر
حسن شاهیپور محمد خسروی شکیبنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش بر أکثرنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش براي غناي جوهر هنري- ابهام- و همچنين شرکت دادن خواننده در امر خواندن و آفرينش ادبي، جهت لذت بيشتر است. شاعراني که از استقلال فکري و توانايي ابتکار بهره مند هستند نمادها را مواظبت کرده، آنها را از ابتذال و روزمرهگي و حتي مرگ نجات ميدهند. نيما و پيروان نظريه ادبي او با تکيه بر دو واژه «تناسب» و «طبيعي بودن» در به کارگيري نمادها، سعي داشتهاند تا نمادهاي تکراري، کهنه و مرده شعر کلاسيک را در معناهاي نو به کار گيرند تا علاوه بر عمق بخشيدن به شعر، نظريه سبکي خود را نيز غني کنند. تعدادي از نمادها را ميتوان به دليل ماهيت و ارزش ذاتي ناشي از قدمت يا معنا پذيري بيشتر و همچنين عملکرد موثر در سطح انواع هنر، ابر نماد خواند؛ چرا که قرار گرفتن روي مسير درست معنا يابي اثر ادبي در گرو درک و تلقي درست از اين ابرنمادها است. «آب»، «باد»، «شب»، «ديوار»، «آينه» و... از اين گونه هستند که در شعر معاصر فراوان به کار رفتهاند. چگونگي دگـرديسي معـنايي اين ابرنمـادها در حـوزه شعر معاصر سوالي است که در اين مقاله بررسي ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - "شب پره" و "سيوليشه"- دو نماد براي يك موقعيت تأويل دو شعر نمادين از نيمايوشيج
فاطمه راکعیدر تأويل شعرهاي نمادين نيما يوشيج، با اين پيش فرض روبرو هستيم كه تعدادي از اين شعرها داراي درونماية اجتماعي- سياسي است كه شاعر به دلايلي نميتوانسته يا نميخواسته آنها را به طور روشن و صريح بيان كند و براي ابلاغ آنها به نمادهاي شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعي دارد با أکثردر تأويل شعرهاي نمادين نيما يوشيج، با اين پيش فرض روبرو هستيم كه تعدادي از اين شعرها داراي درونماية اجتماعي- سياسي است كه شاعر به دلايلي نميتوانسته يا نميخواسته آنها را به طور روشن و صريح بيان كند و براي ابلاغ آنها به نمادهاي شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعي دارد با استفاده از شيوههاي تأويل شلايرماخر و همفكرانش، به معنا و پيام مورد نظر مؤلّف هنگام سرودن شعر، نزديك شود. براي اين منظور، از طريق مطالعات مستمر و دقيق در زندگي، آثار، افكار و اوضاع اجتماعي- سياسي روزگار نيما و نيز راهنمايي خود متن، به عنوان يك اثر زباني، مدّعي است كه توانسته است تا حدودي به اين منظور دست يابد. در مقالة حاضر، علاوه بر تأويل دو شعر«شب پرة ساحل نزديك » و «سيوليشه»، به لحاظ نزديكي فضاي حاكم بر دو شعر، كه از تلنگر زدن كسي به شيشة پنجرة اتاق شاعر سخن ميگويند، و نيز از نحوة سخن گفتن و برخورد شاعربا هر دو مورد، نگارنده به اين نتيجه رسيده است كه نمادهاي «شب پرة ساحل نزديك» و «سيوليشه»، هر دو به موقعيّتي يكسان يا مشابه كه درآن شخصي با گرايشهاي كمونيستي، به اميد رخنه كردن درخانة نيما، به شيشة اتاق وي ميكوبد، اشاره دارند. اين رويكرد به شعرهاي نمادين نيما، به هيچ وجه به معني انكار رويكرد مخاطب محور به متون ادبي نيست؛ و نگارنده حتّي در مورد شعرهاي نمادين داراي پيامهاي اجتماعي- سياسي، تأويلهاي متفاوت را از ديدگاههاي مختلف ممكن ميداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - مولوي پژوهي و مولوي پژوهان در كشورهاي انگليسي زبان
احمد تميمداريموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادب أکثرموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادبیات فارسی به ویژه شعر مولانا در کشورهای انگلیسی زبان همت گماردهاند، آشنا شویم. از قرن هجدهم توجه به ادبیات فارسی آغاز گردید و به ترجمه و اقتباس از آثار ادب فارسی پرداخته شد. رویکرد به آثار مولانا هم بسیار مهم تلقی شد. تعالیگرایان انگلیسی و آمریکایی مکتب تعالیگرایی را با مطالعه و تحقیق در آثار مولوی، به کمال رسانیدند. در اواخر قرن نوزدهم گزیده متون شرقی با همّت مانکار دانیل کانوی انتشار یافت. پارهای از داستانهای مثنوی، آرمانهای اخلاقی و رفتاری را در جامعه انگلیسی و آمریکایی مطرح کرده است. ویلیام، آر، آلگر نخستین گلچین آمریکایی ادبیات شرقی را منتشر ساخت. ادوارد. جی. براون مقدمه منثور دفتر اول مثنوی را به انگلیسی ترجمه نمود. رینولد الین نیکلسون هم هشت جلد کتاب در شرح مثنوی تألیف نمود و پانزده سال از عمرش را بدین مهم اختصاص داد. آرتور جی. آربری یکی دیگر از متفکّران بزرگ در مطالعات مولویپژوهی به شمار میآید. جیمز جی. کوان مدرّس هنر، پنجاه شعر برگزیده نیکلسون را از دیوان شمس تبریزی، در ساختار شعر نو بازنویسی کرده است. اندرو هاروی آثاری در بزرگداشت مولوی، بازآفرینی اشعار او، از جمله شعله سخنگو، نور در نور و دیگر کتابهایی که همه دربارة مولاناست، منتشر کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - نقل قول هنري در شعر حافظ
عليرضا فولاديبا همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن أکثربا همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن كداماند؟ اين مقاله پاسخگويي به اين پرسشها را بر عهده دارد. روش ما براي اين منظور، روش توصيفي با رويكرد ساختگرايانه بوده است. از مجموع اين بررسي چنين نتيجه ميگيريم كه نقلقولهاي هنري حافظ به تبع اعتدالگرايي او عموماً در دو سوية روايي و شعري سيري معتدل را پشت سر گذاشتهاند و در اين دو سويه، به اقتضاي حال، با عناصر راوي، فضا، زمان، مكان، توصيف، شخصيت، گفتمان، رويداد و تعليق و آرايههاي مجاز، تشبيه، اسلوب معادله، استعاره، تشخيص، متناقضنما، كنايه، جناس، واجآرايي، تنسيقالصفات، ايهام، استخدام، مراعاتالنظير، تضاد، تلميح، ارسالالمثل، تضمين، تلميع، اغراق، طنز، اسلوبالحكيم، دليل عكس، حسنمطلع، ردالمطلع و حسنمقطع پيوند خوردهاند. همچنين نمونههاي اين شگرد در ديوان وي، به اعتبارهاي مختلف، تقسيمات متفاوتي مانند بيواسطه/ باواسطه، گفتاري/ نوشتاري، مستقيم/ غيرمستقيم، بهعبارت/ بهمضمون، يكمصراعي/ يكبيتي/ دوبيتي/ سهبيتي/ چهاربيتي/ پنجبيتي و واحد/ متعدد را برميتابند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - خاستگاه شعر و هويت صنفي ـ اجتماعي شاعر از ديدگاه حكيم انوري ابيوردي
مهدي محبّتیتوصيف شعر و تبيين جايگاه شاعر در ميان اصناف اجتماعي دو ويژگي عمده ديدگاه ادبي انوري است. انوري به دليل تربيت حكمي ـ منطقي و آشنايي دقيق با كلام منظوم و قلمروهاي آن و نيز با تكيه بر تجربههاي هنري نابي كه در طول حيات خود از ماهيت آفرينش شعر به چنگ آورده بود، موفق به طرح أکثرتوصيف شعر و تبيين جايگاه شاعر در ميان اصناف اجتماعي دو ويژگي عمده ديدگاه ادبي انوري است. انوري به دليل تربيت حكمي ـ منطقي و آشنايي دقيق با كلام منظوم و قلمروهاي آن و نيز با تكيه بر تجربههاي هنري نابي كه در طول حيات خود از ماهيت آفرينش شعر به چنگ آورده بود، موفق به طرح و بسط ديدگاههايي تازه و استوار دربارة تحليل شعر و هويت صنفي شاعر شد. او با طبقهبندي اصناف شاعران و تحليل نقش و جايگاه فرآوردههاي شاعر در زنجيرة نيازهاي اجتماعي و مقايسة اين فراوردهها با توليدات اقشار ديگر جامعه، و همچنين دلايل پيدايش انواع متفاوت شعر در روان شاعر، يكي از مهمترين منابع جامعهشناسي شعر و شاعري را در ادب فارسي پي انداخت، ضمن آنكه براي نخستين بار چندين شعر مهم و مطول اختصاصاً در همين باب آفريد و اولين نگاههاي توصيفي ـ منطقي را در باب ماهيت شعر و انواع آن بيان كرد. اين مقاله تبيين دقيق انديشهها و آراي انوري دربارة شعر و هويت صنفي شاعر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - غزل روایی و خاستگاه آن در شعر فارسی
احمدرضا منصوریغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتواي أکثرغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتوايي ـ معنايي (انواع ادبي قديم) بازشناسي و تقسيمبندي شده است. در بخش ديگر نوشتار، دربارة خاستگاه غزل فارسي و آراي مختلف در آن باره بحث شده است. مطابق يافتههاي اين تحقيق كه با شواهدي از شعر فارسي مستند و مؤيد گشته، خاستگاه غزل روايي با دو رويكرد تغزلي و غزلي قابل بررسي است و انواع مختلف آن را ميتوان بر اساس ساختار (با سه گونة حکایت، گفت و گو، و توصيف) و محتوا (با محتواهايي چون اجتماعي، تاريخي، عرفاني ـ معرفتي، سوگنامه، مژدهنامه، سفرنامه، سرگذشت و... كه زيرمجموعه ساختار حكايت جاي ميگيرند) تقسیمبندی و معرفی كرد. در انتهاي نوشتار نيز به فواید یا کارکردهای غزل روايي (مثل انسجام ساختاري شعر، آسانيابي مضامين و ارتباط بهتر با مخاطب، نمايشي شدن، و لذت بخشي) اشاراتی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - ميرزاده عشقي و مسئله تجدد
علي محمديدر عصر متلاطم و پر هيجان مشروطه ميرزاده عشقي از شاعران پرشور بود و اين بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدّد بينديشد. با اين حال در منظومه جهانبيني عشقي به گونهاي خاص ميتوان به تماشاي تمام جوانب پديده تجدد نشست. آنچه پيش و بيش از همه چيز در ساختار انديشه و أکثردر عصر متلاطم و پر هيجان مشروطه ميرزاده عشقي از شاعران پرشور بود و اين بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدّد بينديشد. با اين حال در منظومه جهانبيني عشقي به گونهاي خاص ميتوان به تماشاي تمام جوانب پديده تجدد نشست. آنچه پيش و بيش از همه چيز در ساختار انديشه و رويكرد عشقي به چشم ميخورد رويكرد متناقض و ناهمسان او به ابعاد تجدد است. تفكر عشقي در گرداب سياه و سفيد بيني مطلق، دائماً دست و پا ميزند، بنابراين، چنين تفكر تمامت خواه هم انباشته از پارادوكس خواهد بود. در جهانبيني عشقي عرصه براي خرد و منطق بسيار تنگ است؛ عرصهاي كه بيشتر نمايانگر تصوير تخريب، انقلابيگري و خونريزي است. عشقي آن قدر عصبي و آتشين مزاج است كه با ديدن يك مصداق به افراط ميگرايد و تمام انسانها را اعم از خوب و بد با يك چوب ميراند؛ به طور كلي رويكرد عشقي به انسان ايراني انباشته از تناقض و تضاد است. در اين مقاله مفهوم تجدّد در شعر عشقي بررسي ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - درآمدی به شعرشناسی نقشگرا (رویکردی زبان شناختی)
علیرضا خانجان زهرا میرزامقاله حاضر با تأکید بر ضرورت تغییر مبنای منطقی تعریف ماهیّت شعر از منطق دو ارزشی ارسطویی به منطق نسبیگرای فازی، ابتدا سه جریان فکری متمایز در حوزۀ شعرشناسی را مرور ميكند. آن گاه با پذیرش دیدگاهی که ادبیّات و به طور مشخّص شعر را تافتۀ جدا بافتهای از دیگر کنشهای ارتبا أکثرمقاله حاضر با تأکید بر ضرورت تغییر مبنای منطقی تعریف ماهیّت شعر از منطق دو ارزشی ارسطویی به منطق نسبیگرای فازی، ابتدا سه جریان فکری متمایز در حوزۀ شعرشناسی را مرور ميكند. آن گاه با پذیرش دیدگاهی که ادبیّات و به طور مشخّص شعر را تافتۀ جدا بافتهای از دیگر کنشهای ارتباطی نمیداند و تحلیل زبان شعر را در چارچوب یک نظریّۀ عامّ زبانی امکانپذیر ميداند، تلاش ميكند تا بر مبنای نظریّۀ سیستمی ـ نقشگرای هلیدی (1985، 1994) و ملاحظۀ الگوی پیشنهادی مهاجر و نبوی (1376) تحلیلی نقشگرا از گفتمان شعری و پارامترهای زبانی و فرازبانی مؤثّر در تحقّق ارتباط شعری به دست دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - الهامهاي شاعرانه
مهرانگیز اوحدیدربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است. نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاو أکثردربارة الهامهای شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیدهای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است. نظریهپردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفتهاند. تفاوت ساختار ذهنی افراد انسانی، طبعاً دریافتهای ذهنی و نیز واکنشهای ذهنی متفاوت را در برابر یک تجربة واحد، در پي دارد. يعني، هر شاعر، گاه در حال و هوا يا لحظاتي خاص، احساس میکند پیامهایی را به گونهای کم و بیش مبهم، از جايي (بيرون يا درون خويش)، دریافت میكند، بیآنکه بداند خاستگاه این پیامها کجاست. این پیامهای تازه و نامشخص، گاه، با انباشتههای ذهنی پيشين شاعر در میآمیزد و این آمیزش به گونهای است که اغلب جدا سازی بخشهایی از آن، با عنوان «الهامهای غیبی» یا «انباشتههای ذهنی»، ناممکن مینماید. بررسی یا تحلیل این روند پیچیده ذهنی که همواره محل نزاع بسیاری از شاعران و نظریهپردازان هنري بوده، موضوع بحث این گفتار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - كهنگرايي واژگاني در شعر اخوان
فروغ صهباپيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با ع أکثرپيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با عناصر گذشتة (آركائيك) زبان و معروف به باستانگرايي يا كهنگرايي است، از ويژگيهاي مهم شعر اخوان است. در مقالة حاضر در محدودة واژگان به بررسي و توصيف عناصري از اشعار اخوان ميپردازيم كه رنگ و بوي كهن دارد و موجب برجستگي زبان شعر او شده است. نتيجة تحقيق نشان ميدهد كه كهنگرايي واژگاني اخوان به دو بخش عمده قابل تقسيم است: بخش اول مربوط به واژگاني است كه امروزه كاربرد ندارد يا به ندرت به كار ميرود و شامل واژگان عام، اصطلاحات اساطيري و اصطلاحات مربوط به علوم و فنون مختلف از قبيل اصطلاحات علم طب، موسيقي و غيره است. بخش دوم واژگاني است كه به شيوة كهن تغييرات آوايي همچون تخفيف، تشديد، ابدال و قلب در آنها ايجاد شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - بررسي و تحليل انتقادي ديدگاههاي ادبي رادوياني در ترجمانالبلاغه
مهدي محبّتیترجمانالبلاغه به عنوان نخستين كتاب منثور فارسي در حوزههاي نقد ادبي و بلاغت، نقشي يگانه و ممتاز در تأسيس و تحليل اين مباحث و موضوعات دارد. رادوياني با نوشتن اين كتاب، هم نخستين سنگ بناي مباحث ادبي را به نثر گذاشت و هم مجموعه ديدگاهها و انديشههاي رايج در حوزه مسائل ز أکثرترجمانالبلاغه به عنوان نخستين كتاب منثور فارسي در حوزههاي نقد ادبي و بلاغت، نقشي يگانه و ممتاز در تأسيس و تحليل اين مباحث و موضوعات دارد. رادوياني با نوشتن اين كتاب، هم نخستين سنگ بناي مباحث ادبي را به نثر گذاشت و هم مجموعه ديدگاهها و انديشههاي رايج در حوزه مسائل زيباشناختي شعر را كه غالباً به زبان عربي بود، وارد زبان فارسي و فرهنگ ايراني كرد و تا حدودي آن مقولهها را بومي ساخت. ضمن آن كه با خلق اين اثر گام مهمي در علمي ساختن نثر فارسي نيز برداشت و زمينه را براي طرح وسيعتر اين مقولهها ـ در اين زبان ـ آماده ساخت و موجي نو در ميان متفكران و صاحبنظران ادبي ـ از جمله رشيد و طواط و متابعان او ـ در انداخت و تا قرنها بعد اين موضوعات را از اشتغالات ذهني و قلمي انديشهورزان و دوستداران ادبيات ساخت. ترجمانالبلاغه، علاوه بر نقش ممتازي كه در آغازگري و پيوند مباحث فرهنگي و ادبي داشت، خود نيز بسياري ديدگاهها و آراء تازه در زمينه نقد و بلاغت و بديع مطرح كرد و گهگاه به نقد عملي و حتي ساختاري فكر و شعر روزگار خود پرداخت و نكتههايي تازه و راهگشا را هديه ارباب معرفت كرد. هدف اين مقاله، افزون بر تبيين جايگاه ترجمانالبلاغه در فرهنگ و ادب ايران ـ كه پيش از آن استاد مرحوم احمد آتش بخشي از آنها را مطرح ساخته بودند و بخش مهمي را هم به ميان نياورده بودند ـ بررسي دقيق و استنادي ديدگاهها و انديشههاي رادوياني در باب شعر و اركان سازندة آن و نيز مسأله ساخت و صورت و معنا در شعر است. ضمن آن كه كل كتاب ترجمانالبلاغه هم به صورتي يكپارچه و مرتبط، مورد نقد و تحليل دقيق ساختاري و تطبيقي قرار گرفته است و خاستگاه، نوع نگاه، شيوههاي تحليل صنايع ادبي و ضعف و قوتهاي رادوياني هم مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - موسيقي و تخيل در شعر پژمان بختياري
مريم مشرفحسين پژمان بختياري (1353-1297) يکی از شاعران سنتگرای رمانتيک است که اشعارش را با توجه به الگوهای زيباشناختی شعر کهن ايران سروده است. چنانکه میدانيم شعر سنتی با قالبهای متنوع خود پس از نوگرايیهای دوران معاصر، به حيات خود ادامه داده و شاعران نسبتاً برجستهای نيز به ف أکثرحسين پژمان بختياري (1353-1297) يکی از شاعران سنتگرای رمانتيک است که اشعارش را با توجه به الگوهای زيباشناختی شعر کهن ايران سروده است. چنانکه میدانيم شعر سنتی با قالبهای متنوع خود پس از نوگرايیهای دوران معاصر، به حيات خود ادامه داده و شاعران نسبتاً برجستهای نيز به فرهنگ و هنر معاصر معرفی کرده است. پژمان بختياری در رديف شاعرانی مانند رعدی آذرخشی، رهی معيری، اميری فيروزکوهی، وحيد دستجردی و بديعالزمان فروزانفر قرار میگيرد. او از جمله شاعران معاصر است كه تاكنون بررسي دقيقي در مورد شعرش صورت نگرفته است. مقالة حاضر عنصر موسيقي و تخيل را در ديوان اشعار وی تبيين و تحليل کرده و به اين نتيجه رسيده است كه از ميان عوامل اصلي شعر؛ يعني زبان، موسيقي و تخيل، در آثار اين شاعر موسيقي برتری چشمگيری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - نگاهي ديگر به موسيقي شعر و پيوند آن با موضوع، تخيل و احساسات شاعرانه
پرند فیاضمنشموسيقي يكي از عناصر سازنده شعر است كه كلام را برجسته ميسازد و سبب تمايز زبان نظم از نثر ميگردد. بررسي اين ركن از شعر، همچنين پيوندي كه ميان آهنگ كلام با عناصر ديگر وجود دارد، مسألهاي است كه اين مقاله بدان ميپردازد. براي تبيين اين مسأله در دو بخش: بخش اوّل به تعريف أکثرموسيقي يكي از عناصر سازنده شعر است كه كلام را برجسته ميسازد و سبب تمايز زبان نظم از نثر ميگردد. بررسي اين ركن از شعر، همچنين پيوندي كه ميان آهنگ كلام با عناصر ديگر وجود دارد، مسألهاي است كه اين مقاله بدان ميپردازد. براي تبيين اين مسأله در دو بخش: بخش اوّل به تعريف موسيقي و انواع آن در شعر فارسي پرداخته، بخش دوم رابطه ميان موسيقي شعر با موضوع، تخيّل و عاطفه بررسي شده است. تشريح مطالب مذكور، مشخص ساخت كه موسيقي شعر در كنار تقسيمات چهارگانه اديبان فارسي زبان به سه دسته موسيقي بيروني (جنبه عروضي شعر)، موسيقي كناري (آهنگ خاص همخواني ميان كلمات پاياني مصراعها «رديف و قافيه») و موسيقي مياني (انواع توازنهاي حاصل از ارتباطات لفظي و تناسبات معنايي) تقسيم ميشود. امّا شعر تعبيري از اجتماع، اصول، باورها و انديشههاي شاعر است و موسيقي شعر زبان دل و احساس او و «لاجرم هر آنچه از دل برآيد، بر دل نشيند.» انواع متفاوت موسيقي شعر؛ يعني وزن، قافيه و رديف و واژهها و لفظ از جمله عناصري هستند كه معنا، عاطفه و تخيّل شاعر را به مخاطب منتقل ميكنند و تنوّع موسيقايي در اين زمينه عامل مهمّي در القاي موضوع و احساسات شاعرانه به خواننده و شنونده است. شاعر با رعايت تناسب و پيوندي كه ميان موسيقي شعر با عناصر ديگر وجود دارد، تلاش ميكند به هدف و غايت اصلي شعر ـ كه همانا بيان مفاهيمزيباييشناسي، موسيقي شعر، موضوع، تخيّل، عاطفه و محتواي دروني شعر است ـ نزديك گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - بررسي اصطلاحات موسيقي در ديوان خواجوي كرماني
حسن شاهیپورشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون ش أکثرشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون شعر طراوت لازم را ندارد. در اين مقاله سعي شده است اصطلاحات موسيقي مستعمل در ديوان خواجو مورد بررسي قرار گيرد و ارتباط بين نغمات موجود مقامها، شعبهها و آوازها تبيين شود. به اين معنا كه اگر شاعر مثلاً در بيتي به مقام «راست» و «اصفهان» اشاره كرده است، تقارن اين دو اصطلاح در كنار يكديگر از روي تصادف نبوده است، بلكه شاعر به ارتباط موسيقي اين دو مقام و تناسب نغمات بين آنها نظر داشته است. در اين راستا براي اثبات گفته خويش از كتب قديم موسيقي نظير «مقاصدالالحان» و «جامعالالحان» مراغي و «بحورالالحان» فرصتالدوله شيرازي و كتب امروزي موسيقي و مقالات موجود استفاده گرديده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - آغاز شعر عرفاني فارسي
علیرضا فولادیگفتار حاضر به بررسي دو نظريه در باره شعر عرفاني فارسي ميپردازد: يكي نظريه «تكاملگرايانه» كه پيدايش اين نوع شعر را نتيجه تكامل شعر زهدي ميداند و ديگري نظريه «انسجامگرايانه» كه پيدايش آن را تابع پيوستاري از زمينهها و پيشينهها ميشمارد. مطالعه أکثرگفتار حاضر به بررسي دو نظريه در باره شعر عرفاني فارسي ميپردازد: يكي نظريه «تكاملگرايانه» كه پيدايش اين نوع شعر را نتيجه تكامل شعر زهدي ميداند و ديگري نظريه «انسجامگرايانه» كه پيدايش آن را تابع پيوستاري از زمينهها و پيشينهها ميشمارد. مطالعه پيشينه شعر عرفاني فارسي در شعر غيرعرفاني، نثر عرفاني عربي و فارسي، شعر عرفاني عربي و شعر عرفاني فارسي، اين گفتار را به عرصهاي براي عرضه هرچه روشنتر نظريه انسجامگرايانه تبديل كردهاست. اين بحث با معرفي چند تن از آغازگران اين نوع شعر خاتمه مييابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - كلام امام علي(ع) در شعر فارسي
احمد رضیشاعران ادب فارسي، از ابتدا تاكنون در مدح و ستايش مولاي متقيان علي(ع) شعرهاي برجسته و نابي سرودهاند. مجموعة اين مدايح بيانگر جنبههاي گوناگون شخصيت بيبديل امام و نشان دهندة شيفتگي و دلدادگي شاعران در برابر آن حضرت است. با اندكي تأمل در آثار اغلب شاعران در مييابيم كه آ أکثرشاعران ادب فارسي، از ابتدا تاكنون در مدح و ستايش مولاي متقيان علي(ع) شعرهاي برجسته و نابي سرودهاند. مجموعة اين مدايح بيانگر جنبههاي گوناگون شخصيت بيبديل امام و نشان دهندة شيفتگي و دلدادگي شاعران در برابر آن حضرت است. با اندكي تأمل در آثار اغلب شاعران در مييابيم كه آنان، تنها به مدح و ذكر مناقب امام اكتفا نكردهاند، بلكه سخنان گهربار آن حضرت را پشتوانة فكري آثار و دستماية موشكافيهاي اديبانة خود كرده و آنها را با ذوق ظريف خود درآميخته و با بيان لطيف خود بازآفريني كردهاند و در مضمونسازيها و تصويرپردازيها از آنها بهره بردهاند. در اين مقاله، زمينهها، سابقه و شيوههاي اثرپذيري شاعران برجستة ادب فارسي از كلام علي(ع) بررسي ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - بررسی شعر عاشورایی فارسی در لرستان (از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی)
علی نوری احسان حیدری جمشیدیمردم لرستان قرنها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشتهاند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعهمذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشتهاند، خود را از نس أکثرمردم لرستان قرنها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشتهاند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعهمذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشتهاند، خود را از نسل عباسبنعلی(ع) میدانستهاند. علاقۀ مردم لرستان به اهل بیت عصمت و طهارت، بهویژه امام حسین(ع) و عباس بن علی(ع) چنان عمیق است که در فرهنگ و ادب آنان، جلوۀ تمام و کمال یافته است. در این جستار بر آنیم تا «شعر عاشورایی فارسی لرستان» را به عنوان نمودی از فرهنگ عاشورایی در ادبیات این سامان، به اجمال بررسی کنیم. مهمترین نتیجۀ تحقیق آن است که محرم، عاشورا و امام حسین(ع) در گونه های مختلف شعر این استان، از جمله شعر فارسی آن، جلوهای چشمگیر و پُرمعنا دارد و این جلوه تا جایی است که به رغم شفاهی بودن ادبیات این سرزمین، حتی در میان آثار و اشعار محدودِ ثبت شدۀ موجود نیز تأملبرانگیز است. این نکته علاوه بر اینکه ارادت مردم لرستان را به خاندان رسالت نشان میدهد، از تمایل آنان به صفاتی چون مردانگی، شرافت و آزادگی حکایت میکند؛ خصوصیاتی که صحنۀ کربلا، بارزترین تجلیگاهشان به حساب میآید. دیگر آنکه شعر عاشورایی فارسی لرستان، در چهار دسته قابل طبقهبندی و بررسی است و سه دیگر آنکه اینگونه اشعار در ادبیات لرستان دامنه ای گسترده دارد و از کهنترین سرودههای ادیبان لرستانی تا آثار شاعران امروز این دیار را در برمی گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - بررسي و نقد ابعاد شکلی زبان در آثار شاعران شاخص جریان شعر گفتار
ساناز رحيمبيكي غلامحسين غلامحسينزاده قدرت الله طاهريدر فرایند پدید آمدن شعر، تمامي عناصر دخيل در قالب زبان شکل مي گيرد. به همين دليل قطعاً زبان، يکي از اساسي ترين عوامل در آفرينش شعر است. شعر گفتار، شاخه اي نوظهور از شعر معاصر در دو دهۀ اخير (هفتاد و هشتاد) ایران است و چون شاعران شعر گفتار مدعي بهره گيري از قابليت هاي م أکثردر فرایند پدید آمدن شعر، تمامي عناصر دخيل در قالب زبان شکل مي گيرد. به همين دليل قطعاً زبان، يکي از اساسي ترين عوامل در آفرينش شعر است. شعر گفتار، شاخه اي نوظهور از شعر معاصر در دو دهۀ اخير (هفتاد و هشتاد) ایران است و چون شاعران شعر گفتار مدعي بهره گيري از قابليت هاي موجود در لايههاي مختلف زبان مرسوم در ميان تودۀ مردم هستند، بررسي ابعاد شکلی زبان در اين جریان شعری در درجۀ اول اهميت قرار مي گيرد. از آنجا که خودِ این جریان شعری در ادبیات دانشگاهی چندان مورد توجه قرار نگرفته است، معرفی و تبیین ویژگی های شکلی و محتوایی آن گامی مهم در شناخت تحولات ادبی معاصر است. به همين منظور در اين مقاله کوشش مي شود تا ضمن تعريفی مختصر از شعر گفتار و پیشینۀ آن، ويژگي هاي زباني آن با تمرکز بر آثار شاعران شاخصی از جمله رضا براهنی، علی باباچاهی، مهرداد فلاح، حافظ موسوی و سید علی صالحی تبيين شود. روش تحلیل در مقالۀ حاضر، مطالعۀ سبکی- زبانشناختی است و ویژگی های مهم زبان در سه دستگاه آوایی، صرفی و نحوی مطالعه شده است. شعر گفتار بر پايۀ زبان محاوره شکل مي گيرد و با فاصله گرفتن از کاربرد زبان ادبي، از سطوح مختلف آوايي، واژگاني و نحوي زبان عاميانه استفاده ميکند. شاعران شعر گفتار علاوه بر واژگان، اصطلاحات و کنايات و ضربالمثلهاي عاميانه، اصوات محيط پيرامون خود را نيز براي غنا بخشيدن به زبان شعرهايشان به کار مي گيرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - تأثیر طبقۀ اجتماعی بر شعر شاعران دورۀ مشروطه با تمرکز بر اشعار «ایرج میرزا» و «فرخی یزدی»
عبدالله حسنزاده میرعلی احمد خاتمی سیده زهره نصیری سلوشدر نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی ن أکثردر نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی نویسنده و موضعگیری او در برابر وقایع مختلف تا حدی زیاد تحت تأثیر پایگاه اجتماعی و خاستگاه طبقاتی او شکل می گیرد. بنابراین میتوان سبک هر شاعر یا نویسنده را با توجه به طبقۀ اجتماعی او تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله، ضمن بیان مقدمه ای دربارۀ چگونگی ارتباط طبقات اجتماعی شاعران با جهانبینی آنان بر اساس نظریۀ طبقات اجتماعی «گلدمن»، نگاهی گذرا به پایگاه طبقاتی «ایرج میرزا» و «فرّخی یزدی» دارد و سپس عمده ترین تفاوت های سبکی آن دو را با یکدیگر مقایسه میکند. نتیجۀ پژوهش حکایت از آن دارد که دیدگاه های آن دو در حوزههای نقد سنت های دینی و نقد اجتماعی، آزادی، وطنپرستی، استعمارستیزی، استبدادستیزی، دعوت به مبارزه و تجملگرایی با یکدیگر متفاوت است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - تحلیل شعر و تاریخ ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر چند شاعر (میرزا شوقی، حسین پناهی و...)
سید قادر لاهوتی سیدجعفر حمیدیوضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ اد أکثروضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ ادبی این بخش از ایران بررسی گردد. از این رهگذر، زندگی برخی از شاعران مطرح متقدّم و متأخّر در این مقطع زمانی و موقعیّت مکانی بررسی شد. در این میان دو شاعر در دو دوره متفاوت به لحاظ شهرت و تأثیرگذاری توانستهاند خود را فراتر از دیگران معرفی کنند. اوّلی «میرزا شوقی»، شاعر عهد ناصری است که به دلیل پرداختن به مضامین مورد توجّه مردم، مانند واقعه کربلا و مدح حضرت رسول(ص)، ائمۀ هدی(ع) و همچنین سرودن اشعار خود به گویش مردم کهگیلویه و بهبهان، توانست حضور خود را در اذهان مردم این سامان تا نسل های بعد تضمین کند. در میان معاصران نیز حسین پناهی توانست در سطح ملّی خود را مطرح کند. «حسین پناهی» که بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون نیز بود، توانست ضمن انتشار اشعار، خود را در میان مخاطبان داخل و خارج کشور نیز مطرح کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - سبک و شگرد «بهار» در تصنیفسرایی
مصطفی جوزی علی پدرام میرزایی مصطفی گرجیتصنیف زیباترین و عالیترین تجلیگاه پیوند و قرابت شعر و موسیقی است. دوره مشروطیت، عصر تکامل و تعالی واقعی ژانر تصنیف است که با ظهور عارف قزوینی سرآغازی نوین مییابد. در این میان ملکالشعراء بهار همزمان با عارف با کولهباری از اندوختههای ادبی و علمی پا به عرصه تصنیفسرا أکثرتصنیف زیباترین و عالیترین تجلیگاه پیوند و قرابت شعر و موسیقی است. دوره مشروطیت، عصر تکامل و تعالی واقعی ژانر تصنیف است که با ظهور عارف قزوینی سرآغازی نوین مییابد. در این میان ملکالشعراء بهار همزمان با عارف با کولهباری از اندوختههای ادبی و علمی پا به عرصه تصنیفسرایی میگذارد. در این پژوهش ضمن معرفی تصنیف به عنوان یک «ژانر ادبی» به بررسی و تحلیل ساختاری تصنیفهای بهار پرداخته شده است و فرم بیرونی تصنیفها و شاخصههای اصلی آن نظیر وزن، قالب، درهمآیی و گرهخوردگی این دو مقوله و ساختارشکنیهای دیگر آن مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش نشان میدهد که «ملودی» و «ریتم» نقش تعیینکنندهای در ساختار بیرونی تصنیف دارند و با غلبه و احاطة کامل بر پیکرة آن، ساختار و فرم بیرونی تصنیف را از شکل سنتی شعر و قوالب پذیرفتهشده خارج میکند و آن را همسو و همراه با «ریتم» و «نظام موسیقایی» تصنیف قرار میدهد. بهکارگیری چند وزن عروضی در یک تصنیف، تغییر وزن کلام متناسب با تغییر ریتم، به کارگیری اوزان نادر و بیسابقة عروضی و کاربرد قالبهای شعری ابداعی، تماماً حاصل همین نگرش و غلبه ریتم و ملودی بر کلام است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - تحلیل توازن آوایی در غزلیات «سلطان ولد»
زینب تاجیک وحید علی بیگی سرهالیموسیقی شعر عامل جذابیت متون نظم است. این عامل در غزلهای «سلطان ولد» جلوهای دیگر دارد که با عنوان توازن آوایی در قالب یادشده، نمود چشمگیری یافته است. شاعر با استفاده از توازن کمی در مبحث وزنی و استفاده از وزنهای مختلف، چاشنی ضرب و آهنگ غزلهای خود را افزایش داده است. أکثرموسیقی شعر عامل جذابیت متون نظم است. این عامل در غزلهای «سلطان ولد» جلوهای دیگر دارد که با عنوان توازن آوایی در قالب یادشده، نمود چشمگیری یافته است. شاعر با استفاده از توازن کمی در مبحث وزنی و استفاده از وزنهای مختلف، چاشنی ضرب و آهنگ غزلهای خود را افزایش داده است. سلطان ولد به کمک وزن دوری، جذبه و شور خاصی به غزل می بخشد، تا جایی که بیشترین بسامد وزن دوری را در استفاده از وزن تند و ضربی این قالب شعری مشاهده می کنیم. وی در کاربرد توازن آوایی کیفی، به انواع تکرار دست می زند و با تکرار انواع صامت و مصوتهای زبان فارسی، سعی در زیباسازی غزل هایش نموده است که استفاده وی از مصوت بلند «آ» از بسامد بالایی برخوردار است و از مصوت کوتاه «-ُ» در زمینه تکرار، کمترین بهره را برده است. سلطان ولد با استفاده از تکرار واکه و همخوان ها در آغاز و پایان واژگان، جلوهای آهنگین به اشعارش می بخشد که این بهره گیری شاعر از انواع تکرار در جایگاه قافیه از نمود بیشتری برخوردار است. بنابراین میتوان گفت که سلطان ولد با بهره گیری از انواع توازن در بخش هم صدایی و همحروفی با رعایت انواع همخوانها، موسیقی خاصی به غزل هایش بخشیده است که در زمینه های مختلف قابل بررسی است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، که ابتدا مباحث توازن آوایی را در غزلهای سلطان ولد شناسایی کرده، سپس ضمن تحلیل هر یک از آنها، بسامد هر کدام را در قالب نمودارها و جداول مشخص نموده ایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - تحلیل بوطیقای شعر کوتاه؛ از چشمانداز توصیف و تعریف
نفیسه نصیری مرتضی رشیدی علیرضا فولادیبخش قابل توجهی از شعر کلاسیک فارسی را شعر کوتاه مانند دوبیتی و رباعی تشکیل میدهد. همچنین امروزه در میان شاعران معاصر، توجه روزافزونی به شعر کوتاه دیده میشود. هرچند پژوهندگان کوشیدهاند به شناسایی مؤلفههای شعر کوتاه بپردازند و برای این منظور از ویژگیهای ایجاز، کاربرد أکثربخش قابل توجهی از شعر کلاسیک فارسی را شعر کوتاه مانند دوبیتی و رباعی تشکیل میدهد. همچنین امروزه در میان شاعران معاصر، توجه روزافزونی به شعر کوتاه دیده میشود. هرچند پژوهندگان کوشیدهاند به شناسایی مؤلفههای شعر کوتاه بپردازند و برای این منظور از ویژگیهای ایجاز، کاربرد محدود فعل، ضربة پایانی، تصویرمحوری، کاربرد محدود قافیه و طبیعتگرایی یاد کردهاند، این ویژگیها بیشتر به توصیف شعر کوتاه بازمیگردد و هنوز تعریف متفقعلیه آن در دسترس نیست؛ چنان که برای نمونه حد بیرونی آن را گاه تا یک صفحه و گاه تا هفت سطر و گاه تا پنج لخت دانستهاند و همچنین برای حد درونی و معنایی آن، عاملیت شگرد بنیادی و اثرگذاری در لحظه را برشمردهاند. مقالة حاضر با روش تحلیلی به نقد توصیفها و تعریفهای پژوهندگان از شعر کوتاه میپردازد و میکوشد راهی به سوی تعریف دقیقتر آن بگشاید. این مقاله سرانجام شعر کوتاه را مبتنی بر شگرد بنیادی آن، دارای مصرعها یا سطرهای محدود نامشخص و در نهایت «شعر محدود تکهستهای مستقل با تمایل بیشتر به گفتمان حکمی» در نظر میگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - بررسی و تحلیل تطبیقی دجال در شعر فارسی و روایات اسلامی
الهام نظری اسماعیل تاج بخشمسئلۀ دجال در بیشتر ادیان بیان شده و فتنه او به پیامبران یادآوری شده است. نخستین بار در رساله یوحنا به او اشاره شده است. مقصود یوحنا از دجال، کسانی هستند که دربارۀ تجسم مسیح، آراء گوناگون دارند، و نیز هر روحی که تجسم عیسی را انکار کند، دجال است. اما پیشزمینه های شکل أکثرمسئلۀ دجال در بیشتر ادیان بیان شده و فتنه او به پیامبران یادآوری شده است. نخستین بار در رساله یوحنا به او اشاره شده است. مقصود یوحنا از دجال، کسانی هستند که دربارۀ تجسم مسیح، آراء گوناگون دارند، و نیز هر روحی که تجسم عیسی را انکار کند، دجال است. اما پیشزمینه های شکلگیری مفهوم دجال را می توان در مباحث مکاشفاتی و فرجامشناسانه دوره های اولیه تاریخ یهود، به ویژه در کتاب دانیال یافت. این موضوع در متون اسلامی نیز به صورت-های گوناگون آمده و در مورد اصل آن احتمالاتی داده شده است. برخی معتقدند که شخص است، برخی معتقدند، نوع و وصف است. با ورود مضامین قرآنی و اسلامی به ادب فارسی، مضامین مربوط به دجال نیز مورد استفادۀ شاعران قرار گرفته و در شعرشان انعکاس یافته است. قصد شاعران از بیان این مضامین صرفاً تلمیح نبوده، بلکه از آنها برای بیان دیدگاه های خود در قالب تشبیه و استعاره ، نماد استفاده کرده اند. هر چند دجال شخصیتی منفور است و در شعر فارسی بازتاب گسترده ای نداشته است؛ با وجود این، همین بازتاب کم، ویژه و قابل توجه است.در شعر فارسی «شخص بودن دجال» غالب است و شاعران به احتمالات دیگری که در متون اسلامی دربارۀ او داده شده است توجهی ندارند.این مقاله، چگونگی بازتاب دجال در دوحیطه متون اسلامی و شعر فارسی را دربخش های جداگانه بررسی کرده و درضمن نتیجه گیری، مقایسه ای میان این دو حیطه در این موضوع به عمل آورده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - از ذهن تا تجربة زیسته؛ تحلیل تطبیقی در شعر متقدّم و متأخر قیصر امینپور
سیدرضا شاکری محمد کمالی زادهبا نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تب أکثربا نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تبیین کند. شاعر در شعر متقدم از شرایط فکری و سیاسی و پیرامونی تأثیر گرفته و محوریت تولید شعر و ذهن شاعر اندیشهها و باورهای عمدتاً دینی و انقلابی است که شعرهایی را با درونمایههای خاص تولید میکند. در شعر متأخر امینپور تجربة زیسته جای ذهن را گرفته و شعرهایی با محوریت و محتوای موقعیتهای انسانی در زندگی تولید میگردد. مبنای نظری این پژوهش مفهوم تجربة زیسته در نظریة علوم انسانی ویلهلم دیلتای است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که قیصر امینپور شاعری در متن تحولات اجتماعی، فکری و سیاسی جامعة خویش و جهان بزرگتر مشترک بشری قرار دارد و یک فرایند تکاملی را در شاعرانگی از سر میگذراند و به زبان و جهان تازهای از ابعاد شعر دست مییابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - بررسی همسانی معنایی مفهوم «عشق» در ادوار شعر فارسی از منظر تحلیل محتوای کیفی
معصومه محمدی اصغر دادبه هرمز رحیمیان«عشق» به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم شعر فارسی، قابلیتهای محتوایی گستردهای دارد که در بستر دگرگون شونده اندیشهها و کارکردهای شعر، به طور غیر مستقیم با شاکله معنایی این مفهوم در ارتباطند. اینکه آیا در آن بسترها، این مفهوم دچار گسستهای معنایی شده یا پیوستهای معنایی أکثر«عشق» به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم شعر فارسی، قابلیتهای محتوایی گستردهای دارد که در بستر دگرگون شونده اندیشهها و کارکردهای شعر، به طور غیر مستقیم با شاکله معنایی این مفهوم در ارتباطند. اینکه آیا در آن بسترها، این مفهوم دچار گسستهای معنایی شده یا پیوستهای معنایی خود را حفظ کرده است، چیزی است که در این پژوهش به دنبال آنیم و سعی داریم تا با مواجهه با اصل اشعار ادوار و تمرکز بر محتواهای برآمده از آنها، بدان دست یابیم. این امر از آن جهت اهمیت دارد که بروز عواطف مخاطب و نحوۀ برخورد او با مفهوم «عشق» در شعر، نقش تعیین کنندهای در به دست دادن پیوندهای فرهنگی دورههای مختلف دارد. از این رو در این پژوهش بر آنیم تا با تمرکز بر شعر شاعران برجسته ادوار مختلف و نیز محتواهای برآمده از این مفهوم، بازتابهای معنایی «عشق» را تبیین کرده، از خلال آن به پیوندهای عاطفی و مناسبات فرهنگی دورهها پی ببریم. از آنجا که تناسب فرهنگی میان دورهها باید با کارکردهای همسان معنایی این مفهوم متناسب باشد، به دنبال کشف و شناخت همسانی معنایی مفهوم عشق در محتواهای پنهان شعر فارسی برآمدیم. در این راستا به دست آوردن معنا را در محتواهای پنهان به شیوه تحلیل محتوای کیفی، با تحلیل محتوای فکری، در ارتباط مستقیم دانسته ایم و از این رو در دو بازه گستردۀ سبکی شعر کهن و معاصر فارسی، در روندی اصولی، با تکیه بر چند شاخصۀ مهم تحلیل محتوای کیفی از جمله: محتوای آشکار و پنهان، واحد معنا، واحد تحلیل، منطقه محتوایی، مقوله و تم، سیر معنایی در مفهوم «عشق» را نشان داده ایم. باور پژوهش بر آن است که در این سیر، پیوندهای اساسی مهم مدّنظر، با اصالت این مفهوم به شکل همسانی معنایی حفظ شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - تحلیل عناصر مفهومی هنر در سرودههای شاعران قرن ششم هجری
مرتضی حیدریدر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها أکثردر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها در پژوهش هاي زباني و ادبي روی آورده است. پس از دسته بندي مؤلّفه هاي معنايي در حوزه هاي هم بسته با هر مؤلّفه، پانزده حوزۀ معنايي گوناگون براي مفهوم هنر در سروده-هاي شاعران قرن ششم به دست آمده است. حوزه هاي معنايي زبان ادبي، حكمت عملي، مدح، زيبايي شناسي، صناعت، اخلاق و خُلق و خوي، نقد اجتماعي، جنگ، انسان شناسي، جانور شناسي، دين، كيهان شناسي، زیست بوم شناسي، عرفان و عشق حوزه هايي هستند كه به ترتيبِ گستردگيِ دامنه، مؤلّفه هاي معنايي مفهوم هنر را دربرگرفته اند. در حوزۀ زبان ادبي، پديدار هاي متنوّع هستي شناختي با ابزار هاي تشبيه و استعارۀ كِنايي كارمايۀ تصوير سازي شاعرانه قرار گرفته اند. در حوزۀ معنايي مدح، هنر ويژگي ممدوح، بازبستۀ وي و نا توان در برابر وي گزارش شده است. مؤلّفه هاي گِرد آمده در حوزۀ زيبايي شناسي نشان میدهد شعر قرن ششم زمینهساز گفتمان زيباييشناسي بوده است. حوزۀ معنايي صناعت نيز از فنون و حرفههاي گوناگوني برساخته شده است. خصايل فردي و اجتماعي در حوزۀ معنايي اخلاق و خُلقوخوي گِرد آمده اند. نا كامروايي شاعران قرن ششم از هنر خويش، حوزۀ معنايي نقد اجتماعي را مفهوم گذاري-كرده است. جنگاوري و ویژگی ابزار جنگي نيز براي مفهوم هنر نشانه گذاري شده است. هنر همچنين در حوزۀ انسانشناسي مَلَكه اي انساني برشمرده شده و با وجود این، ويژگي جانوران گوناگون نيز دانسته شده است. خدا شناسي و دين و لازمۀ نشان داريِ دين نيز براي هنر مفهوم گذاري شده است. سرانجام هنر ويژگي جهان و اجرام كيهاني گزارش شده و با مؤلّفه هاي متفرّدي از زیست بوم شناسي، عرفان و عشق مفهوم دار شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد هنر در چهارچوب مطالعاتي اشاره شده، مفهومي بسيار فراگير و خلاف پنداشت هاي متعارَف امروز دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - معاصرسازی اشعار کهن در رمان جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور
آسنا ابدالی جهانگیر صفری ابراهيم ظاهريمعاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این أکثرمعاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این شیوه، در آفرینش آثار داستانی خود استفاده کرده است. در رمان «جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان» شعر شاعران مختلفی مانند حافظ، مولوی، سعدی و خیام معاصرسازی شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش این اشعار و شیوۀ معاصرسازی آنها، در رمان مذکور بر اساس روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشور در رمان مذکور، بیشتر از شعر حافظ استفاده کرده و در خوانش نو از اشعار کهن و هماهنگ کردن آنها با فضای جامعۀ امروز ایران، بیشتر به آنها مفهوم و معنایی اجتماعی سیاسی داده است. همچنین این اشعار جزو ساختار رمان او شدهاند و نقش بسیار مهمی در شخصیت پردازی ها، نشان دادن نوع اندیشه و وابستگیهای ذهنی شخصیت های رمان، طرح ریزی پیرنگ، تقویت درونمایه ها، توصیف مکان، حقیقت مانندی و ایجاد ارتباط بین گذشتۀ فرهنگی و اجتماعی ایران با امروز آن دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - جلوه های مضامین دینی در سروده های الطیب السمانی
إیژن کرمیشعر از جمله اثرهنری ماندگار ی است، که با عواطف،احساسات وتخیلات آدمی را بطه ی مستقیم و نا گسستنی دارد. این اثر ماندگار اگر درخدمت بیان مکارم اخلاقی،حفظ ارزشهای دینی، و پاسداری از آموزه های اسلامی قرارگیرد؛ بسیاری ازخواسته های معنوی انسان را به کمال میرساند و جامعه را ب أکثرشعر از جمله اثرهنری ماندگار ی است، که با عواطف،احساسات وتخیلات آدمی را بطه ی مستقیم و نا گسستنی دارد. این اثر ماندگار اگر درخدمت بیان مکارم اخلاقی،حفظ ارزشهای دینی، و پاسداری از آموزه های اسلامی قرارگیرد؛ بسیاری ازخواسته های معنوی انسان را به کمال میرساند و جامعه را به مسیر هدایت سوق میدهد؛ چراکه، شعر با این اوصاف بر گرفته از زبان پاک است ونشانی از طهارت سیرت وصورت،صفای درون،کمال عقل وسرشت سلیم سراینده دارد. نگارندگان در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی تدوین شده به واکاوی اندیشه های ناب اسلامی و حقایق و تجربیات دینی در آثار الطیب السمانی، شاعر مسلمان سودانی پرداخته اند. از یافته های تحقیق برمی آید که شاعر با بهره گیری از تصاویر و مفاهیم قرآنی و تکنیکهای مختلف ادبی چون عنصر تکرار، به ماندگاری اندیشه های دینی در ذهن مخاطب کمک شایانی کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - مضامین نفس ستیزی در اشعار آثار منثور عرفانی از سده پنجم تا هشتم هجری
ناهید مصفا رضا حیدری نوریتعلیم و تربیت یکی از اهداف تصوف است و مذمت دنیا و خواهشهای نفسانی از تعالیم اولیه متصوفه به شمار می آید بحث و تکرار این مسئله چه در حوزه نثر و چه در حوزه نظم، نشان دهنده اهمیت موضوع است هدف از این پژوهش، معرفت نفس و معرفی راههای مبارزه با آن در اشعار آثار منثور عرفانی أکثرتعلیم و تربیت یکی از اهداف تصوف است و مذمت دنیا و خواهشهای نفسانی از تعالیم اولیه متصوفه به شمار می آید بحث و تکرار این مسئله چه در حوزه نثر و چه در حوزه نظم، نشان دهنده اهمیت موضوع است هدف از این پژوهش، معرفت نفس و معرفی راههای مبارزه با آن در اشعار آثار منثور عرفانی است. در این تحقیق با فرض بر این است که نفس بزرگترین دشمن انسان است و اشعار متصوفه در جهت تعلیم راههای مبارزه با نفس در آثار منثور عرفانی بکار رفته است وبا به روش توصیفی ـ تحلیلی و شیوه کتابخانه ای به بررسی مضامین نفس ستیزی در اشعار سده پنجم تا هشتم هجری می پردازد بررسی مضامین اشعار موجود در آثار منثور عرفانی نشان می دهد که متصوفه در میان اقسام گوناگون نفس بیشتر به نفس اماره پرداخته اند و با معرفی صفات نفس همچون خودبینی، وابستگی، حرص و شره، کسالت و تنبلی و... سعی در شناساندن نفس کرده اند و ریاضت و مخالفت با هواجس نفسانی را بهترین راه مقابله با آن دانسته اند رعایت اصول اخلاقی و مکارم و فضایل اخلاقی چون تواضع، صدق و اخلاص و وارستگی را از بهترین راههای تهذیب نفس عنوان نموده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - نگاهی به آموزه های تعلیمی و اخلاقی در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه
فریده سلامت نیا سعید خیرخواه برزکی عبدالرضا مدرس زادهدر«عصر اصطکاک فلزات»، انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموزه های تعلیمی است. با تمام مزایایی که این عصر داشته است، باز مشاهده می شود که انسان امروز در جست و جوی راه هایی برای پر کردن خلاء های ناشی از فقدان معنویت است و نتیجۀ این کاوش، بازگشت ناخودآگاه او به سمت أکثردر«عصر اصطکاک فلزات»، انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموزه های تعلیمی است. با تمام مزایایی که این عصر داشته است، باز مشاهده می شود که انسان امروز در جست و جوی راه هایی برای پر کردن خلاء های ناشی از فقدان معنویت است و نتیجۀ این کاوش، بازگشت ناخودآگاه او به سمت ارزش های معنوی و اخلاقی است. شاید به این دلیل باشد که متون تعلیمی و اخلاقی از قدیم الأیام مورد توجّه شاعران و نویسندگان ایرانی بوده است و بیانگر نقش مهم ادبیات در گسترش آموزه های تعلیمی و اخلاقی است. جنبۀ شاعرانۀ اشعار تعلیمی در ادبیّات فارسی بسیار برجسته است، این گونه اشعار در کشور ما بیشتر به گونۀ غنایی است زیرا شور و احساس شاعر نسبت به مسائل اخلاقی، تعلیمی، اجتماعی، عرفانی و مذهبی در آن ها جلوه گر است. نگارندۀ مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی اشعار دو بانوی برجسته و تاثیرگذار در شعر از ایران و عراق، فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که هر دو شاعر به آموزه های تعلیمی و اخلاقی توجه داشته اند و مفاهیمی چون، مهرورزی(عشق)، فقرستیزی و دفاع از محرومین، آرمان گرایی، عدالت خواهی در اشعارشان به طور گسترده به کار رفته است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - بررسی انسانگرایی شاعران معاصر از دیدگاه معرفتشناسی
محسن ایزدیارمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب أکثرمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب برکنار از محوریت دین و بیتوجه به واقعیتهای ساختار اجتماعی سیاسی جامعه ایرانی، توأم با برداشتهای فردی حزبگرایانه و غربگرایانه بوده است. اصرار بر انتقال اینگونه از ادبیات و فرهنگ، بدون توجه به زیرساختهای فرهنگی ادبی مبدأ و مقصد نیز خطایی بوده است که شاعران متجدد، اغلب مرتکب شدهاند. در ادامه تأکید شده است که بسیاری از شاعران، ادای بینشهای اومانیستی را در شعر معاصر در آوردهاند. از سوی دیگر، میان شاعر مدعی انسانگرایی با شعرش و مخاطبش، به علت عدم صمیمیت و عدم تجربه عینی و همینطور کلیگویی و کلیبافی، همسویی و همرایی مشاهده نمیشود و وجهی تصنعی در این میان حاکم است. این شرایط بیش از هر چیز به علت نگرش لوکسگرایانه و تقلیدی شاعران به این مقوله از شعر پدید آمده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - سیمای حضرت زینب کبری (س) در شعر آیین فارسی
احمد ذاکری محمدعلی رحیمیمعارف حسین(ع) از قرن سه و چهار و تقریبا همزمان با تولد زبان فارسی وارد شعر فارسی شد. اما معارف و نام ملیکه عرش نور النور حضرت زینب تا دوره صفویه در شعر فارسی حضور كمي دارد اگرچه همزمان با ورود نام امام حسين در شعر فارسي نام حضرت زينب نيز وارد شعر فارسي شده است. اما شعر أکثرمعارف حسین(ع) از قرن سه و چهار و تقریبا همزمان با تولد زبان فارسی وارد شعر فارسی شد. اما معارف و نام ملیکه عرش نور النور حضرت زینب تا دوره صفویه در شعر فارسی حضور كمي دارد اگرچه همزمان با ورود نام امام حسين در شعر فارسي نام حضرت زينب نيز وارد شعر فارسي شده است. اما شعرا تا آن دوره موارد کلی از حسین و کربلا را مدنظر داشتند. در عهد صفویه نیز آنچنان که باید به شخصیت ایشان اشاره ای نشد .اما پس از صفویه و به ویژه از دوره قاجار نام و یاد این بانوی بزرگ در شعر فارسی رواج پیدا کرد و در دوره پهلوی نیز رواج بیشتری یافت. اما در سراسر این ادوار متاسفانه تنها چهرهای که از این بانوی بزرگ توسط شعرا به تصویر کشیده شد چهره ای غم زده، تازیانه خورده، افسرده و گریان است و نهایتا ایشان را در موضع ضعف نشان دادهاند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه شعرا به یک باره تغییر می کند و گویا روح انقلاب در ذهن شعرا رسوخ می کند و چهره بانوی کربلا از زنی محزون و غمزده به زنی عزتمند، باشکوه، مقتدر و پیامبرگونه تبدیل می شود و اگر چه هنوز جایگاه واقعی خود را نیافته؛ اما سیمای واقعی حضرت زینب(س) تا حدودی در شعر فارسی به جایگاه اصلی خود نزدیک می شود و شعرایی در مقام ایشان قلم فرسایی می کنند که نسبت به شعرای دوره های پیش آگاه تر و به تکامل زبانی در شعر نزدیکترند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - جسارتهای معنوی عرفانی در مضامین شعری در سروده های اخوان
ليلا سايگاني حبيب جديدالاسلامي قلعه نوبیتردید مهدی اخوان ثالث یکی از مهمترین شاعران نسل پسا نیمایی است که اشعارش به تعبیر اکثر پژوهشگران ادبیات معاصر ایران، ترکیبی است شاعرانه و هنرمندانه از سنت شعر کلاسیک فارسی و شعر نو نیمایی. اخوان ثالث نمایندهی نسلی از شاعران است که هم به اجتماع و تحولات آن متعهد اس أکثربیتردید مهدی اخوان ثالث یکی از مهمترین شاعران نسل پسا نیمایی است که اشعارش به تعبیر اکثر پژوهشگران ادبیات معاصر ایران، ترکیبی است شاعرانه و هنرمندانه از سنت شعر کلاسیک فارسی و شعر نو نیمایی. اخوان ثالث نمایندهی نسلی از شاعران است که هم به اجتماع و تحولات آن متعهد است و هم به لحاظ ادبی، شعرش از غنایی خاص برخوردار است. در واقع او شاعری است که هم به فرم ادبی اهمیت میدهد و هم به محتوای شعرش توجه بسیاری میکند. از اینرو، با فهم چنین خصیصههایی در شعر او، بسیاری تلاش کردهاند تا با خوانشهای جدید، ابعاد ادبیات اخوان ثالث را کشف و بررسی کنند. شعر اخوان ثالث، توانایی منحصربه فردی برای خوانشهای مدرن نقد ادبی را دارد. شعر اخوان، سرشار از باستانگرایی، آشناییزدایی، كاركردهاي متفاوت معنایی و ويژگي هاي خاص زبانيست. در این مقاله تلاش کردهایم با استفاده از شیوهی خوانش متون ادبی، شعر او را از منظر مضامين شعري مورد تجزیه و تحلیل ادبی قرار دهیم. خواننده اين تحقيق در مي يابد از لحاظ انديشه ، شعر اخوان از تنوع مضامين و درون مايه هاي معناي چنداني برخوردار نمي باشد و عمده ترين دلمشغولي ذهن او را مسايل اجتماعي، يأس و نوميدي، ايران دوستي و عشق شكل مي دهد كه با شگردهاي زباني به طرق مختلف بيان شده. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - سیمای نبوی پیامبر اسلام (ص) در دیوان اسماعیل اصفهانی و سیف فرغانی
زهرا زهرا شیحکی حبیب جدیدالاسلامی قلعه نو بهروز رومیانیاعتقاد به نبوّت یکی از اصول دین اسلام است. سخندانانِ مومن، برای بروز عُلقههای اعتقادی و تقریب به سنت نبوی و ترغیب به متابعت از رسول مدنی، به وصفِ خصال و جمال دلآرای آن حضرت، تیمّن و تبرّک جستهاند. سیف، شاعر عارف مسلک فرغانه، با جریان های عمیقِ اخلاقی و مذهبی و تاریخی أکثراعتقاد به نبوّت یکی از اصول دین اسلام است. سخندانانِ مومن، برای بروز عُلقههای اعتقادی و تقریب به سنت نبوی و ترغیب به متابعت از رسول مدنی، به وصفِ خصال و جمال دلآرای آن حضرت، تیمّن و تبرّک جستهاند. سیف، شاعر عارف مسلک فرغانه، با جریان های عمیقِ اخلاقی و مذهبی و تاریخیِ عصرِ پیامبر آشناست و با توجّهِ ویژه به منابعِ سیره و تفسیر، با نگاهی کلی و بیانی شاعرانه، وقایعِ عظیمِ زندگی پیامبر را به رشتۀ مصارع و ابیات کشیدهاست. تصویری که او از سیمای خاتمالنبیین ارائه مینماید، بیانگر مودّتِ عمیق این شاعرِ موقّر نسبت به نبی مکرّم است. در این سطور، شواهد شعری از سیمایِ رسولِ نیکیها از دیوان سیف فرغانی استخراج گردیده و به روش توصیفی- تحلیلی از لحاظ ویژگیهای فردی و اجتماعی، اوصاف و القاب، معجزات و... مورد بررسی و طبقهبندی قرارگرفتهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - نگاه به مرگ، چیستی وچگونگی مواجهه با آن در اشعار حزین لاهیجی
زهره عرب ابوالقاسم امیراحمدی علی عشقی سردهیانديشيدن دربارهي مرگ، موضوعي است كه عمر آن به اندازهي تاريخ زندگي بشر است؛ تقريباً هيچ انساني را نميتوان يافت كه در طول زندگي، ساعتها به مرگ نينديشيده باشد و شايد بتوان گفت كمتر كسي به اندازهي شاعران و فيلسوفان، مجال آن را داشته باشند كه ديدگاه و احساس خود را در پي أکثرانديشيدن دربارهي مرگ، موضوعي است كه عمر آن به اندازهي تاريخ زندگي بشر است؛ تقريباً هيچ انساني را نميتوان يافت كه در طول زندگي، ساعتها به مرگ نينديشيده باشد و شايد بتوان گفت كمتر كسي به اندازهي شاعران و فيلسوفان، مجال آن را داشته باشند كه ديدگاه و احساس خود را در پيوند با مرگ بيان كنند و گفتههايشان را در لابهلاي تاريخ به يادگار بگذارند. شاعر، امّا در اين ميان، به دليل نگاه هنري، جايگاه ويژهاي دارد؛ به همين دليل در اين مقاله، انديشه و احساس حزین لاهیجی درباره ي مرگ ارزيابي شد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا با تفحّص و کنکاش در زندگی و اشعار حزین لاهیجی، پیری و مرگ اندیشی را که یکی از مؤلفه های نوستالژی است، مورد نقد و تحلیل قرار دهد..شعر حزین لاهیجی از دیدگاه نوستالژی تابلویی را میماند که در آن سیمای مردی خسته، همدم تنهایی و غربت، با انبوهی از تجربه ی آوارگی و دربدری ناشی از جنگهای داخلی و... به تصویر کشیده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - بررسی زمانمندی روایت در منظومة مهرة سرخ سیاوش کسرایی بر اساس نظریة ژرار ژنت
حسین رسول زاده حجت بوداقیمنظومة مهرة سرخ یکی از بلندترین منظومه های روایی در ادبیات معاصر است که کسرایی با استفاده از شیوة روایی و اسطوره ای به بازآفرینی داستان رستم و سهراب می پردازد. از آنجایی که این منظومه خط سیر مستقیمی ندارد و همراه با تغییراتی نسبت به روایت فردوسی است، بهره گیری از نظریة أکثرمنظومة مهرة سرخ یکی از بلندترین منظومه های روایی در ادبیات معاصر است که کسرایی با استفاده از شیوة روایی و اسطوره ای به بازآفرینی داستان رستم و سهراب می پردازد. از آنجایی که این منظومه خط سیر مستقیمی ندارد و همراه با تغییراتی نسبت به روایت فردوسی است، بهره گیری از نظریة ژنت در تفهیم این منظومه کمک شایانی به مخاطب می نماید. ژنت به سه نوع رابطة زمانی میانِ زمان داستان و زمان متن اشاره می کند که عبارت است از: 1. نظم و ترتیب 2. تداوم و دیرش 3. بسامد. نتایج نشان می دهد که کسرایی در عنصر نظم گرایش به زمان پریشی از نوع پس نگری دارد. این پس-نگری ها وسیله ای است برای او تا بتواند به روایت سرنوشت مختوم خویش بپردازد. در تداوم زمانی، توصیفات متعدد که شامل توصیف شخصیت ها و حالات آنها، فضا و مکان و زمان است، سبب شده است تا این منظومه دارای شتاب منفی باشد و زمان روایی با زمان داستان و متن –تقریباً- برابر باشد. بسامد بالای عنصر گفتگو سبب نزدیکی ساختارِ این منظومه به متنی دراماتیک شده است. این گفتگوها، علاوه بر امکانِ شخصیت پردازی، توانسته است بر بار تغزلی و غنایی منظومه بیفزاید. در موارد اندکی نیز با استفاده از عنصر حذف و تلخیص توانسته است از مطالب غیرضروری چشم بپوشد و مخاطب را به مطلب اصلی سوق بدهد. در مورد عنصر بسامد نیز می توان گفت که غیر از تکرار داستان تولد سهراب و مهره به بازو بستن او، از بسامد مکرر و بازگو خبری نیست و اغلب به صورت بسامد مفرد آمده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - سنّت و نمود آن در شعر شفیعی کدکنی
یعقوب نوروزی جواد خلیلیآشنایی عمیق و همه جانبه شفیعی کدکنی با ادب فارسی و تحقیق و تفحص مستمر او در متون و دیوانهای شعری فارسی، سبب شده که نشانه های بارزی از تاثیر سنت در شعر او دیده شود. این تاثیر در همه ابعاد ژرف ساختی و روساختی شعر او آشکار است ، هم در زبان شعری شاعر دیده می شود و هم در تصو أکثرآشنایی عمیق و همه جانبه شفیعی کدکنی با ادب فارسی و تحقیق و تفحص مستمر او در متون و دیوانهای شعری فارسی، سبب شده که نشانه های بارزی از تاثیر سنت در شعر او دیده شود. این تاثیر در همه ابعاد ژرف ساختی و روساختی شعر او آشکار است ، هم در زبان شعری شاعر دیده می شود و هم در تصویرپردازی شاعرانه و هم در معنا و محتوی و مضامین شعری. شیفتگی او به سنت شعری فارسی ، سبب شده که هر از گاهی عباراتی از این شاعران را در شعر خود آورده و در بافتی هنرمندانه نو و کهنه را با هم درآمیزد. شاعر در بسیاری موارد ابیات و مصراعهایی از شاعران سنتی را در شعر خود آورده و گاه واژگان و ترکیبات و اصطلاحاتی را از آنان گرفته و در شعر خود آورده است؛ در برخی موارد مضامین تکراری شاعران کلاسیک را در شعر خود آورده است.گاهی نیز تصویرهایی را از شاعران سنتی و معاصر در شعر خود آورده است. باورهای عامیانه و اشارات تاریخی و اساطیری نیز از دیگر نشانه های توجه شفیعی به سنت است. هدف ما در این مقاله بررسی همه جوانب این تاثیرپذیری و توجه به سنت است. برای این منظور همه موارد ذکر شده در شعر شفیعی مورد پژوهش قرار گرفت و نمودهایی از این تاثیرپذیری و گرایش به سنت را آوردیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - تعالیم اخلاقی و آموزه¬های تربیتی در مثنوی سلسله¬الذهب جامی
برات محمدی مریم حداد خانشانعبدالرحمان جامی از شاعران پرکار قرن نهم هجری است که پیرو شاعران پیشین خویش در ادب تعلیمی، عرفانی و غنایی شعر سروده است.در این مقاله، مثنوی سلسله الذهب وی به لحاظ دارا بودن مباحث تعلیمی و آموزه های اخلاقی بررسی شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد جامی همچون عارف و موع أکثرعبدالرحمان جامی از شاعران پرکار قرن نهم هجری است که پیرو شاعران پیشین خویش در ادب تعلیمی، عرفانی و غنایی شعر سروده است.در این مقاله، مثنوی سلسله الذهب وی به لحاظ دارا بودن مباحث تعلیمی و آموزه های اخلاقی بررسی شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد جامی همچون عارف و موعظه گر دینی سعی کرده تمامی تعالیم دینی و اخلاقی را به مخاطب بیاموزد، همچنین همچون جامعه شناس در اجتماعش ظاهر شده و سعی دارد با انتقاد از نابه سامانی های اجتماعی، دینی و عرفانی جامعه اش، تعالیم و آموزه های اخلاقی را به مخاطبش منتقل کند. اندیشه ی تعلیمی او با انتقاد همراه است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم با حکایت های تمثیلی سعی دارد مفاهیم خود را به مخاطب القا کند. نگاه انتقادی او بیشتر متوجه صوفیان ظاهرپرست ریاکار است که با ظاهرپرستی در دین، اخلاق انسانی را تباه می کنند، پادشاهان نیز در دفتر سوم مورد توجه او هستند و جامی با حکایت ها و داستان هایی اصول اخلاقی را به آنها تعلیم داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - چهار موسیقی در چهل اسرار
سید علی اصغر طباطبایی نیاتناسب و هماهنگی بین شاکله های شعری و گره خوردگی آن با محتوا و استفادۀ حداکثری از ظرفیّت ها و ظرافت های ادبی درگسترۀ وسیعی می تواند تصاویر احساسات را از «این نه آنی» به «این همانی» ارتقا دهد. بر اساس همین رویکرد، هدف جستار پیش رو، تحلیلی است بر این که چگونه میر سیّد علی أکثرتناسب و هماهنگی بین شاکله های شعری و گره خوردگی آن با محتوا و استفادۀ حداکثری از ظرفیّت ها و ظرافت های ادبی درگسترۀ وسیعی می تواند تصاویر احساسات را از «این نه آنی» به «این همانی» ارتقا دهد. بر اساس همین رویکرد، هدف جستار پیش رو، تحلیلی است بر این که چگونه میر سیّد علی همدانی در چهار حیطۀ موسیقایی، از رهگذر تصویرسازی های ادبی، مطابق با معیارهای زیبایی شناسانۀ انواع موسیقی، نظام اندیشگی عرفانی خود را عرضه کرده است؟ و امکانات زبانی و بیانی را در خدمت ارائۀ جهان بینی خاصّ عرفانی و بیان تصویرسازی های بررُسته نه بربسته و بازسازی و بازنمایی محورهای مختلف تفکّر خود، به کار گرفته است؟ در زمینۀ موسیقی بیرونی (وزن)، با توجه به ترکیب مدبّرانۀ اوزان و رعایت تناسبات خاصّ آوایی آن ها، می توان او را شاعر «بحر رمل» دانست. در حوزۀ موسیقی کناری (قافیه و ردیف)، تقارن دیداری و شنیداری همسو و تقویت کنندۀ محور عمودی است و به صورت مضمر، با تصویرسازی بدیعی، برجسته سازی مفاهیم و نزدیک شدن به وحدت با خواننده، در القای مفاهیم می کوشد. موسیقی درونی با محوریّت تکرار، پژواک مفاهیم را در ذهن مخاطب برجسته تر می نماید و موسیقی معنوی با آمیزش مفاهیم همراه با شگردهای بلاغی و گریز از زبان متعارف، خواننده را از رهگذر درک هنری به لذّت ادبی رهنمون می شود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و داده ها با استفاده از شیوۀ تحلیل محتوا، بررسی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - صفات عرفانی و نمادین قلندران در آثار سنایی، عطار، مولانا و حافظ
زهرا شرافتی زهرا نوروزیقلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی ل أکثرقلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی لطیف و باریک و دقیق از این اصطلاح را با زبان نمادین و سمبلیک ارائه نمود ه اند. کشف معنای نمادین این واژه در شعر عرفانی در فهم و تفهیم بسیاری از صفات و خصوصیات عرفانی قلندران در شعر کمک شایانی می کند. از جمله صفات و خصوصیات قلندران در شعر نمادین عرفانی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: ترک تعلقات، کافری، رندی، ترک ظاهر دین و ظاهر شرع، باده نوشی و... . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - طنین سوررئالیسم غربی در صدای پای آب سپهری
مهرداد آقائی فاضل عباس اده سوسن غایبزادهچکیده سوررئالیسم با تمام شبهه ها و سردرگمی های خود چنان آتشی بر جان ادبیات انداخته که همچون سیلی ویرانگر خاوران را به سان باختران درنوردیده و شوری به همه عالم زده است. سهراب سپهری، شاعر و نقاش و طبیعتگرای ایرانی، طی سفرهایی که به شرق و غرب عالم داشت و نیز آشنایی او ب أکثرچکیده سوررئالیسم با تمام شبهه ها و سردرگمی های خود چنان آتشی بر جان ادبیات انداخته که همچون سیلی ویرانگر خاوران را به سان باختران درنوردیده و شوری به همه عالم زده است. سهراب سپهری، شاعر و نقاش و طبیعتگرای ایرانی، طی سفرهایی که به شرق و غرب عالم داشت و نیز آشنایی او با عرفان شرقی و مکتبهای ادبیات غرب باعث شد که در شعر او الهامات سوررئالیستی جلوه-گری کند. این مقاله بر آن است که ضمن معرفی مکتب سوررئالیسم به بررسی ویژگی های آن در شعر «صدای پای آب» سپهری بپردازد. با توجه به شواهد موجود در این شعر مشهور، این نتیجه حاصل شد که سپهری در سبک شعری خود در«صدای پای آب» بسیاری از اصول و مبانی سوررئالیستی را درنوردیده و پا به عرصه فراواقعیت هایی نهاده که حتی خود غربی ها هم به آن دست نیازیده اند. هدف از این پژوهش، ترسیم جهان واقعی با زبانی فراواقعی و رسیدن به حقیقت برتر از طریق امور ذهنی و روحی، با بهره گیری از مکتب سوررئالیسم در این اثر شاعر مذکور است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - نمادگرایی درشعر فروغ فرخزاد
زینب رحمانیان لیلا عدل پروربررسی و کارکرد نمادپردازی در شعر فرخزاد و رویکرد او به نماد مسأله پژوهش حاضر است. نماد یکی از روش های هنجارگریزی و آشنایی زدایی در شعر است. شاعر با این شیوه معنا و مفهومی را که برای خواننده تکراری است بیگانه می کند بنابراین موجب گسترش معنای متن و تأویل پذیری آن می شود. أکثربررسی و کارکرد نمادپردازی در شعر فرخزاد و رویکرد او به نماد مسأله پژوهش حاضر است. نماد یکی از روش های هنجارگریزی و آشنایی زدایی در شعر است. شاعر با این شیوه معنا و مفهومی را که برای خواننده تکراری است بیگانه می کند بنابراین موجب گسترش معنای متن و تأویل پذیری آن می شود. پیچیدگی و عدم صراحت در بیان نماد آن را به یکی از هنری ترین صور خیال تبدیل کرده است. شاعران و نویسندگان به خوبی از این ویژگی نماد برای بیان عقاید و اندیشه های اجتماعی و سیاسی خود بهره برده اند. فروغ فرخزاد از شاعران معاصری است که برای بیان افکار خود از نماد و اساطیر نمادین بهره گرفته است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته چنین نتیجه می دهد که وی در آفرینش اشعار خود از نماد برای عمق بخشی، ابهام و چند معنایی کردن شعرش یاری گرفته است. نمادهای او در برگیرنده ی مضامین اجتماعی است و انتقادهای جامعه شناسانه دارد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - بررسی موسیقی شعر دیوان عمعق بخاری
موسی کرمی عبدالعظیم زارهشیچکیده راز ماندگاری سخن منظوم را باید درابعاد متعدد و با رویکردهای مختلف مورد واکاوی قرار داد. یکی از این ابعاد، بررسی «موسیقی شعر» با رویکرد زیبا شناختی است. از شاخه های موسیقی شعر، موسیقی درونی و معنوی آن است. موسیقی درونی آرایه هایی همچون: «تکرار، تجنیس، ترصیع، موازن أکثرچکیده راز ماندگاری سخن منظوم را باید درابعاد متعدد و با رویکردهای مختلف مورد واکاوی قرار داد. یکی از این ابعاد، بررسی «موسیقی شعر» با رویکرد زیبا شناختی است. از شاخه های موسیقی شعر، موسیقی درونی و معنوی آن است. موسیقی درونی آرایه هایی همچون: «تکرار، تجنیس، ترصیع، موازنه، ازدواج، سَر بُنی، بُن سری و ...» و موسیقیمعنوی شامل: «تضاد، تناسب، ایهام، تلمیح، اغراق، حس آمیزی و ...) است. این پژوهش با شیوۀ توصیفی و تحلیلی به دنبال مطالعۀ گونه های متنوع موسیقی درونی و معنوی اشعار عمعق بخاری به عنوان شاعری شاخص است. حاصل آنکه در بخش موسیقی درونی آرایة «تکرار» با میزان 52% بیشترین بسامد و آرایة «تشابه الاطراف»(تسبیغ) با میزان 8/1% کمترین بسامد را دارد. همچنین در بخش موسیقی معنوی آرایه «مراعات النظیر»(همبستگی) با میزان آن 8/34% بیشترین بسامد را دارد و کمترین بسامد با میزان 14/0% از آن آرایة «سوال و جواب» است. بررسی بسامد انواع آرایه های لفظی و معنوی در شعر عمعق بخاری، بی تکلفی او را در شاعری خاطرنشان می کند و نشان می دهد او شاعری صنعت اندیش نیست و موسیقی شعر او در نتیجۀ شعر اوست نه برعکس. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - بررسی ابعاد بینامتنیت واژگانی و تصویری شفیعی کدکنی با اخوان و شاملو
سونیا حسنی سیف الدین آب برین برات محمدیمحمدرضا شفیعی کدکنی از شاعران معاصر است که در شعر خود رابطة بینامتنی گستردة درزمانی و همزمانی داشته است؛ او هم به شکلی گسترده از میراث غنی ادب فارسی در شعر خود سود جسته و روابط بینامتنی گستردهای با شاعران سنّتی فارسی و بخصوص حافظ داشته و هم آشنا به جریانات شعری معاصر و أکثرمحمدرضا شفیعی کدکنی از شاعران معاصر است که در شعر خود رابطة بینامتنی گستردة درزمانی و همزمانی داشته است؛ او هم به شکلی گسترده از میراث غنی ادب فارسی در شعر خود سود جسته و روابط بینامتنی گستردهای با شاعران سنّتی فارسی و بخصوص حافظ داشته و هم آشنا به جریانات شعری معاصر و شاعران برجستة معاصر بوده و روابط بینامتنی در سطوح مختلف با شاعران معاصر داشته است. روابط بینامتنی او با شعر سنّتی، بسیار مورد کاوش قرار گرفته و مظاهر این رابطة بینامتنی توسط پژوهشگران، مورد بررسی و مداقّه قرار گرفته است. با توجه به حجم قابل توجه پژوهشها در زمینة رابطة بینامتنی درزمانی، رابطة بینامتنی شفیعی کدکنی با شاعران معاصر چندان مورد پژوهش قرار نگرفته است و به شکلی بسیار گذرا و خلاصه وار اشاراتی به آن شده است. در پژوهش حاضر، با نظر به خلأ موجود در این بخش، تلاش شد تا رابطة بینامتنی شفیعی در ساحت واژگان و تصاویر شعری با دو تن از شاعران برجستة معاصر؛ مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد و ابعاد رابطة بینامتنی او با این شاعران در این دو ساحت با پرداختن به نمودها و مظاهر این رابطه، آشکار گردد. نتیجة پژوهش روشن میسازد که رابطة بینامتنی با شعر معاصر نیز بخش قابل توجّهی از رابطة بینامتنی شفیعی کدکنی را شامل میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - مؤلفههاي رويکرد انتقادي افلاطون نسبت به شعر و شاعران
میثم دادخواه علينقي باقرشاهيافلاطون در محاوره جمهوري پس از بخشهايي که به تقبيح شعر و شاعران آتني ميپردازد، در کتاب دهم از همين محاوره به اخراج آنان از اتوپياي خويش حکم ميدهد، اما در عين حال، آثار خود او سرشار از مفاهيم شاعرانه بوده و همچنين آنجا که از شاعران صحبت ميكند کلامش سرشار از احترام و تردي أکثرافلاطون در محاوره جمهوري پس از بخشهايي که به تقبيح شعر و شاعران آتني ميپردازد، در کتاب دهم از همين محاوره به اخراج آنان از اتوپياي خويش حکم ميدهد، اما در عين حال، آثار خود او سرشار از مفاهيم شاعرانه بوده و همچنين آنجا که از شاعران صحبت ميكند کلامش سرشار از احترام و ترديد است. ازاينرو در اين نوشتار بدنبال آن هستيم تا بيابيم در پس اين سرشت پارادوکسيکال چه حقيقتي نهفته است و چگونه ميتوان تبييني از اين رويکرد افلاطون نسبت به شاعران ارائه داد و اساساً آيا آنچه مورد نکوهش افلاطون است کاربرد شاعران آتني از شعر است يا ذات خود شعر مورد انتقاد اوست و يا اينکه بايد پاسخ را در جاي ديگري جستجو کرد و مشکل را در مخاطبان شعر ديد؟ در نظر نگارندگان نوشتار حاضر، اگر بپذيريم يکي از مؤلفه هاي مهم سنت شعري در آتن، قائل شدن وجهي از معرفت براي شعري است که روح غالب آن سنت اساطيري باقي مانده از پيشينيان و تعاليم سوفسطائيان است و همچنين در نظر بگيريم که فراتر از مباحث هستي شناسانه و معرفتشناسانه، اساساً مسئله اول افلاطون سياست و استقرار يک نظام سياسي بسامان است، به اين نتيجه خواهيم رسيد که در اين اتوپيا، سنّت شعري آتن با خصوصياتي که دارد با آرمان سياسي افلاطون قابل جمع نيست؛ چرا که اگر پايديا يا نظام تعليم و تربيت را براي استقرار اتوپيا ضروري بدانيم، حال اگر اين پايديا بخواهد ديوارهاي خود را بر بنيان اسطوره و تعاليم سوفسطائي بمثابة منبع معرفتي بنا کند، تکليف اين آرمانشهر از ابتدا مشخص است. همچنين از وجه معرفت شناسي فلسفة افلاطون نيز ميتوان به اين مسئله نزديک شد و از تمايز ميان زيبايي زيباييشناسانه آنطور که امروزه ما از آن صحبت ميکنيم و در آثار هنري متجلي است، با زيبايي مثالي مد نظر افلاطون که همان حقيقت است، سخن گفت. در نظر افلاطون زيبايي زيبايي شناختي ذيل زيبايي مثالي است و ازاينرو مقصود وي از واژه «زيبا» فقط شامل ارزشهايي که امروزه آنها را زيباييشناسي ميناميم نيست، بلکه ارزشهاي اخلاقي و معرفتي را هم دربرميگيرد و ذيل اين موضوع زيبايي عام و خاص بايد بحث اخراج شاعران از اتوپيا را بازخواني نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - تبیین نگرش غایتمدارانة فارابی نسبت به موسیقی
محسن حبيبي سیدمحسن موسوینگرش خاصِ فارابی به موسیقی حكایت از اهمیت علت غایی برای موسیقی نزد وي دارد. در انديشة فارابي، موسیقی با اندیشة منطقی و فلسفة سیاسی مرتبط است و این ارتباط در نظام موسیقایی او مؤثر است. ارتباط موسیقی با منطق و سیاست از طریق غایت موسیقی برقرار میشود؛ به این نحو که صناعت شع أکثرنگرش خاصِ فارابی به موسیقی حكایت از اهمیت علت غایی برای موسیقی نزد وي دارد. در انديشة فارابي، موسیقی با اندیشة منطقی و فلسفة سیاسی مرتبط است و این ارتباط در نظام موسیقایی او مؤثر است. ارتباط موسیقی با منطق و سیاست از طریق غایت موسیقی برقرار میشود؛ به این نحو که صناعت شعری بعنوان بخشی از منطق، تعیینکنندة غایت موسیقی است و در طول این نسبت، با فلسفة مدنی (سیاست) نیز ارتباط پيدا ميكند. بازتاب این ارتباطها را میتوان در مباحث وي در باب تعریف موسیقی، مشخص کردن مبادی آن، منشأ شکلگیری موسیقی، انواع موسیقی و دستهبندي و رتبهبندي آلات موسیقی، تشخیص داد. فارابی با توجه به علت غایی در موسیقی و همچنین مبادی موسیقی که ریاضیات توان بررسی آنها را ندارد، در تحليل موسیقی از ریاضیات فاصله میگیرد. او علت غایی موسیقی را با علت غایی شعر که همان برانگیختن خیال برای نیل به سعادت نزد عموم است، برابر میداند و بدين ترتیب بر وجه محاکاتی موسیقی تأکید میورزد و موسیقی را از اینکه تنها امری سرگرمکننده باشد، خارج میکند. نگرش غایتمدارانه، نتایجی در رویکرد کلی فارابی نسبت به موسیقی در پی داشته که این مقاله به تبيين آنها پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - نسبت شعر و منطق از ديدگاه ابنسينا
ابراهيم بازرگانيفن شعر در پيكرة فلسفة اسلامي نه تنها ماهيت منطقي داشته و دارد، بلكه بنياد فلسفة هنر فيلسوفان مسلمان نيز قلمداد ميشود. يكي از پرسشهاي مهم در اين دو قلمرو، چرايي بررسي فن شعر بعنوان يكي از ابواب منطق نُهبخشي و سپس كنار نهادن آن در منطقهاي دوبخشي و اكتفا به مطالعة حداقلي أکثرفن شعر در پيكرة فلسفة اسلامي نه تنها ماهيت منطقي داشته و دارد، بلكه بنياد فلسفة هنر فيلسوفان مسلمان نيز قلمداد ميشود. يكي از پرسشهاي مهم در اين دو قلمرو، چرايي بررسي فن شعر بعنوان يكي از ابواب منطق نُهبخشي و سپس كنار نهادن آن در منطقهاي دوبخشي و اكتفا به مطالعة حداقلي آن تحت عنوان مخيلات، توسط ابنسينا است. ابنسينا در آثار مختلف خود روند ثابتي را در اينباره طي نكرده و بمرور، برخي بخشها از جمله فن شعر را كنار مينهد. اين جستار بر آن است كه ابتدا بر اساس تعريف منطق و شعر، رابطة روششناسانة اين دو را واكاوي كند و سپس رهيافتهاي ابنسينا براي الحاق فن شعر به منطق را بررسي و تبيين نمايد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - نسبت شعر با اعتبار و حقيقت بر مبناي نظرية اعتباريات علامهطباطبايي
جمال احمدی سیدمهدی امامی جمعه محمد جواد صافیاناز ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آ أکثراز ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراكات اعتباري مورد بررسي قرار گرفته است. اهميت اين نسبت از آن جهت است كه با تحليل ارتباط ميان شعر و اعتباريات در متنهاي مختلف فلسفي، عرفاني و تفسيري علامه، ميتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقيقت نفسالامري پرداخت. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه ادراكات اعتباري نگاه شاعرانة انسان به جهان است و همانند چشمي است كه انسان همه چيز را با آن ميبيند. اين جهان شاعرانه در عين غيرمنطقي و غيراستدلاليبودن ميتواند به زبان اشارت خبر از حقيقت بدهد. از اينرو ميتوان گفت نظريه» ادراكات اعتباري در حكمت اسلامي، براي شناخت حقيقت بابي نو گشوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - بررسی الزامات و راهکارهای اقتصاد مقاومتی درشعر اقبال لاهوری
حامد صافی محمد چکشیاناقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، نخستین بار، در شهریور ماه 1389 برای مقابله با هجمههای اقتصادی دشمنان مطرح کردند. بر اساس سخنان ایشان، اقتصاد مقاومتی بدین معناست که شرایط اقتصادی کشور به گونهای تنظیم شود که در برابر تکانههای اقتصادی آسیب کمتر أکثراقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، نخستین بار، در شهریور ماه 1389 برای مقابله با هجمههای اقتصادی دشمنان مطرح کردند. بر اساس سخنان ایشان، اقتصاد مقاومتی بدین معناست که شرایط اقتصادی کشور به گونهای تنظیم شود که در برابر تکانههای اقتصادی آسیب کمتری ببیند. اقتصاد مقاومتی ویژگیها، الزامات و راهکارهای گوناگونی دارد. در پژوهش حاضر سعی شدهاست که این ویژگیها و راهکارها در شعر اقبال لاهوری واکاوی شود. بر اساس این بررسی، اقبال لهوری سه عامل را در ایجاد مشکلات اقتصادی کشورها مؤثّر میداند:1-عدم خودباوری2-وابستگی به غرب3-دسیسههای غرب. او برای حلّ این مشکلات و پیروزی بر عوامل راه حلهایی را پیشنهاد میکند. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحدۀ اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خامفروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درونزا و بروننگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحدۀ اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خامفروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درونزا و بروننگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - بنمایههای فکری اثرگذار در شعر حکیم سنایی غزنوی
حسنا محمدزادهچکیده سنايي غزنوی، عارف حکیم و شاعری است که ابتکار شعر عارفانه و حکیمانه فارسی را در اختیار دارد و حال و هوایی تازه را در ادبیات فارسی ایجاد کردهاست و به نوعی دوران ساز است. کسی که توانسته به خوبی قالبهای شعر فارسی، بالاخص مثنوی و قصیده را در خدمت معانی عرفانی و شعر أکثرچکیده سنايي غزنوی، عارف حکیم و شاعری است که ابتکار شعر عارفانه و حکیمانه فارسی را در اختیار دارد و حال و هوایی تازه را در ادبیات فارسی ایجاد کردهاست و به نوعی دوران ساز است. کسی که توانسته به خوبی قالبهای شعر فارسی، بالاخص مثنوی و قصیده را در خدمت معانی عرفانی و شعر تعلیمی قرار دهد. اغراق نیست اگر بگوییم شعر عرفانی ایران با جایگاه و مرتبهای که دارد، مدیون نبوغ سنایی است. او شاعری برخوردار از روحی زلال و شفاف است، که نه از رهگذر دینداری جماعت، بلکه از رهگذر دین خود و با برداشت خاص خود با خدا، انسان و اجتماع، روبهرو میشود. در حالی که شاعران همدورة وی، معمولا در دربارها به مدح و ستايش شاهان و اربابان زور و زر مشغول و ملازمان همیشگی درگاه سلاطين بودهاند و زندگيشان از راه دريافت صله تأمين ميشدهاست؛ سنايي، با اندیشههای منحصرش، اوضاع نابسامان روزگار خويش را مورد نقد قرار دادهاست. این پژوهش به بررسی و طبقهبندی بنمایههای فکری اثرگذار در شعر و جهانبینی سنایی پرداختهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - بررسی موسیقی بیرونی و کناری اشعار حسرت همدانی
رحیم سلامت آذرتدوين فرهنگ تاريخي عروض شعر فارسي به نحوي که بتوان زمان آغاز به کار رفتن يک وزن و سپس ميزان کاربرد آن در ادوار بعدي و تعيين بسامد و ترسيم فراز و نشيب موجود در تداول هر يک از اوزان عروضي را به دقت تمام تعيين کرد، امروزه خصوصاً با توجه به وجود چاپهاي منقح از دواوين و من أکثرتدوين فرهنگ تاريخي عروض شعر فارسي به نحوي که بتوان زمان آغاز به کار رفتن يک وزن و سپس ميزان کاربرد آن در ادوار بعدي و تعيين بسامد و ترسيم فراز و نشيب موجود در تداول هر يک از اوزان عروضي را به دقت تمام تعيين کرد، امروزه خصوصاً با توجه به وجود چاپهاي منقح از دواوين و منظومههاي شعر فارسي، امري بسيار ضروري و مفيد به نظر ميرسد؛ خاصه از آن جهت که جاي چنين فرهنگي ـ البته با ويژگيهاي مذکور فوق ـ در حوزه پژوهشها و منابع موجود خالي است. بديهي است اولين قدم در راه تدوين چنين فرهنگي، بررسي يک يک ديوانهاي شعر فارسي موجود و استخراج نتايج آن به عنوان مواد و عناصر اوليه و اساسي مورد نياز است. اين مقاله، پاسخي است به اين نياز ضروري که در آن ديوان اشعار حسرت همدانی را از جهت رديف، قافيه و اوزان عروضي بررسي کردهايم. روشی که برای این کار مد نظر است، روش توصیفی ـ تحلیلی است. حسرت در اشعار خود، هشت بحر از بحور عروضی استفاده کردهاست که در این میان بحر هزج بسامد بالایی دارد. اکثر اشعار وی در قالب مُسدس و دارای قافیه اسمی هستند. در غزلیات وی حروف روی «ن» و «ر» بیشتر بکار رفتهاند. بسامد استفاده از ردیف و اشعار مردف در غزلیات شاعر زیاد است. در موسیقی کناری، استفاده حسرت از کلمات خوش آهنگ و مصوّت بلند در قافیه باعث زیبایی و گوشنوازی اشعار وی شدهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - تقابل های دوگانه در اشعار دفاع مقدّس
زیبا اسماعیلی معصومه خجستهتقابل های دوگانه از جمله عوامل زبانی است که با تأثیرگذاری در سطح نحوی و فکری یک اثر، ساختار آن را هنری تر می سازد و در بررسی های معناشناختی و ساختاری از عناصر بنیادین دستیابی به ساختار و جهان فکر و اندیشۀ آثار ادبی است. در این تحقیق که با روش کتابخانه ای و با هدف شناخت أکثرتقابل های دوگانه از جمله عوامل زبانی است که با تأثیرگذاری در سطح نحوی و فکری یک اثر، ساختار آن را هنری تر می سازد و در بررسی های معناشناختی و ساختاری از عناصر بنیادین دستیابی به ساختار و جهان فکر و اندیشۀ آثار ادبی است. در این تحقیق که با روش کتابخانه ای و با هدف شناخت هر چه بهتر دنیای شعری شاعران دفاع مقدّس انجام پذیرفته است، تلاش شده تا اشعار این دوره با رویکرد توصیفی – تحلیلی، براساس تقابلهای دوگانه بررسی گردد. بدین منظور1340 جفت واژه متقابل، همراه با بسامد آن ها در شعر سه تن از شاعران برجسته این دوره ( قیصرامینپور، عبدالجبارکاکایی و علیرضا قزوه) استخراج و بر اساس انواع تقابلها طبقهبندی گردید. بررسی و تحلیل دادهها نشان داد که انواع تقابلها (مدرّج، مکمّل، دوسویه، جهتی و غیره) در شعر این دوره یافت می شود و تقابل های مکمّل و ضمنی بیشترین بسامد را دارند. نتیجه دیگری که در بررسی این اشعار حاصل شد این است که در سطح محتوایی نیز مفاهیم و اندیشههایی در تقابل با یکدیگر قرارگرفته اند و می توان گفت کاربرد تقابل ها به فرایند معناسازی و برجستهسازی مفاهیم مربوط به جنگ، دفاع مقدّس و مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مدنظر شاعران کمک شایانی کرده و توانسته است دغدغه های ذهنی شاعران را از طریق برجسته سازی منتقل کند. نکته قابل توجه دیگر در کاربرد تقابل ها این است که در ساختار صورخیال اشعار نیز تأثیر بسزایی دارند و پایه بعضی صنایع ادبی مانند تلمیح، تشبیه،جناس، استعاره و غیره قرارگرفته اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - معرفی و بررسی نسخهی خطی دیوان درکی قمی با تکیه بر قالبهای شعری
محمد رضا معصومییکی از شاعران سبک هندی و از مسافران کاروان هند در قرن یازدهم هجری، «ملامحمد امین درکی قمی» است. تذکره نویسان وی را شاعری کثیرالشعر معرفی کرده و اشعارش را بین بیست تا سی هزار بیت تخمین زده اند. نسخه ای خطی از دیوان این شاعر به شمارۀ 5146 در کتابخانه ی ملی ملک نگهداری می أکثریکی از شاعران سبک هندی و از مسافران کاروان هند در قرن یازدهم هجری، «ملامحمد امین درکی قمی» است. تذکره نویسان وی را شاعری کثیرالشعر معرفی کرده و اشعارش را بین بیست تا سی هزار بیت تخمین زده اند. نسخه ای خطی از دیوان این شاعر به شمارۀ 5146 در کتابخانه ی ملی ملک نگهداری می شود. این پژوهش که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و پس از تصحیح دیوان شاعر انجام شده است به معرفی و بررسی نسخه ی مذکور اختصاص دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که این نسخه از دیوان درکی قمی، حدود 6300 بیت از اشعار شاعر مشتمل بر قصیده، قطعه، غزل، مثنوی، ترجیع بند و ترکیب بند را در بر دارد. درکی، مدح بزرگان و مناقب دینی را در قالب قصیده، ماده تاریخ ها را در قالب قطعه، مضامین عاشقانه را در قالب غزل و ساقی نامه ی خود را در قالب ترجیع بند سروده است. وی شاعری نازک خیال و مضمون آفرین با زبانی روان و معتدل است. تکرار قافیه و التزام در آوردن ردیف، از ویژگی های بارز اشعار ملا درکی قمی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
72 - مفهوم اتوس در نظریة تراژدی ارسطو و بازتاب تاریخی آن
محمد هاشمی امیر مازیاراز دیدگاه ارسطو شخصیت آرمانی تراژدی باید از نظر اخلاقی خوب باشد؛ یعنی باید طی کنش انتخابگرانة آگاهانه، قاعدة حدوسط اخلاقی را رعایت کرده باشد. این پژوهش، بمنظور تشریح اتوس، به طرح این پرسش پرداخته است که در پیوند میان کنش و شخصیت از نظر ارسطو، انتخاب آگاهانة اخلاقی، خیر أکثراز دیدگاه ارسطو شخصیت آرمانی تراژدی باید از نظر اخلاقی خوب باشد؛ یعنی باید طی کنش انتخابگرانة آگاهانه، قاعدة حدوسط اخلاقی را رعایت کرده باشد. این پژوهش، بمنظور تشریح اتوس، به طرح این پرسش پرداخته است که در پیوند میان کنش و شخصیت از نظر ارسطو، انتخاب آگاهانة اخلاقی، خیرهای بیرونی و شباهت میان شخصیت و مخاطب چه جایگاهی دارد و بازتاب تاریخی این پیوند، بر چه مبنایی قابل بررسی است؟ هدف مقاله آنست که با تکیه بر نسبت میان کنش و شخصیت اخلاقی در فن شعر و بخشهای مرتبط رساله های دیگر ارسطو، نسبت میان نظریة تراژدی و فلسفة اخلاق وی را بررسي نمايد و بازتاب تاریخی این پیوند را بیابد. این پژوهش نشان میدهد که کنش و شخصیت تراژدی در پیوند با یکدیگر، محاکاتی از ذات و ماهیت اخلاقی جهان ارائه میدهند. بازتاب تاریخی دیدگاه اخلاقی ارسطو دربارة تراژدی در نظریه های مربوط به اصالت اخلاق و نسبت هنر و اخلاق قابل تحقيق است. این پژوهش، کیفی است و با روش توصیفی ـ تحلیلی داده های کتابخانه يی خود را بررسی کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
73 - آموزههای اخلاقی در شعر عصر سامانی
فریبا آراسته محمد صالح امیری مریم جعفریسامانیان نخستین سلسله ایرانی پس از اسلام هستند که بهصورت جدی در پرورش شعر و ادبیات فارسی کوشیدند از معروفترین شاعران این دوره میتوان به رودکی، شهید بلخی، دقیقی، ابو شکور و کسایی، رابعه، ربنجنی اشاره کرد. از مضامین پرکاربرد در آثار ادبی عصر سامانی، اخلاق و موضوعات اند أکثرسامانیان نخستین سلسله ایرانی پس از اسلام هستند که بهصورت جدی در پرورش شعر و ادبیات فارسی کوشیدند از معروفترین شاعران این دوره میتوان به رودکی، شهید بلخی، دقیقی، ابو شکور و کسایی، رابعه، ربنجنی اشاره کرد. از مضامین پرکاربرد در آثار ادبی عصر سامانی، اخلاق و موضوعات اندرزی است که در این دوره بدان توجه زیاد شده است. پرداختن به آموزههای اخلاقی در شعر این دوره میتواند مخاطب را نسبت به مردم و اخلاق آنها در دوره سامانی آگاه کند. ازآنجاکه تاکنون کاری جدی در مورد آموزههای اخلاقی در خصوص شاعران این عصر که اغلب شاعران بی دیوان هستند صورت نگرفته این پژوهش ضروری به نظر میرسد. از مقاله حاضر به بررسی برخی از مباحث چون عدالت، دانشاندوزی، خرد، صبر، بخشش و بخشایش، آزادمنشی و مناعت طبع و ... با رویکرد توصیفی تحلیلی پرداخته است و به این نتیجه دستیافته است که شاعران این عصر به بیان مضامین اخلاقی تلاش کردهاند این دوره فقر ناپسند شمردهشده، در عوض دریافت هدایا به شخص مظطر وام پرداخت میشود واقعیتگرایی سبب توصیفات جزییات طبیعت یا واقعیات حالات جسمی شاعر در شعر این دوره مشاهده میشود و خردورزی بهجای خرافه در اشعار عدهای از سرایندگان بهویژه در اشعار ابو شکور با بسامد فراوان دیده میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
74 - صریح ترین آیۀ شکوفایی
مهدی رستمیروزگاری که نیما با دیدن غزل های تقلیدی و کهنۀ اطرافیانش، غزل گفتن را نوعی «خودکشی» می دانست و شاملو نیز با انتقاد از غزل های رهی، حکم اول و آخر را قاطعانه صادر می نمود که «در غزل هیچ از کاروان تندتر نمی رود. غزل، شعر زمان ما نیست این حکم اول ماست و حکم آخر نیز» (عظیمی، أکثرروزگاری که نیما با دیدن غزل های تقلیدی و کهنۀ اطرافیانش، غزل گفتن را نوعی «خودکشی» می دانست و شاملو نیز با انتقاد از غزل های رهی، حکم اول و آخر را قاطعانه صادر می نمود که «در غزل هیچ از کاروان تندتر نمی رود. غزل، شعر زمان ما نیست این حکم اول ماست و حکم آخر نیز» (عظیمی، 1369 :61)؛ و فروغ نیز با دیدن غزل هایی از نوع غزل های صهبا و سرمد، آنها را فاقد درد و دید شاعرانه می دید و برایشان تعبیر «محصوالت کارخانۀ غزل سازی» و «غزل تقلبی» به کار می برد، هیچ کس گمان آن نمیکرد که شاعری بتواند روح ِ معاصر را در کالبد ِ دیرینه و بی-جان غزل بدمد و در مخیلهی هیچ غزل دوستی، پویایی این «منجمد زیبا» نمیگنجد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
75 - نگاهي به سيماي امام سجاد(ع) در شعر فارسي
محمد مرادييكي از انواع پراهميت شعر فارسي، شعر منقبتي و سرايش در مفاهيمي چون مدح، نعت و مرثيهي بزرگان دين است. اينگونه هرچند از آغاز شعر فارسی نمود داشته، از قرن هشتم به بعد بهويژه در ادبيات شيعي، فراواني نسبي يافته است. يكي از امامان شيعه كه در تاريخ شعر شيعي، هماره توجه سراي أکثريكي از انواع پراهميت شعر فارسي، شعر منقبتي و سرايش در مفاهيمي چون مدح، نعت و مرثيهي بزرگان دين است. اينگونه هرچند از آغاز شعر فارسی نمود داشته، از قرن هشتم به بعد بهويژه در ادبيات شيعي، فراواني نسبي يافته است. يكي از امامان شيعه كه در تاريخ شعر شيعي، هماره توجه سرايندگان را به خود جلب كرده، علي بنالحسين، زين العابدين(ع) است. اشاره به نام آن بزرگوار كه از سدهي چهارم هجري وارد شعر فارسي شده، بيش از همه در كنار مفاهيم و سرودههاي عاشورايي ديده مي شود؛ با اين حال، به طور مستقل، بهويژه در دورههاي متاخر(قاجار ومعاصر)، سرايش آثار در قالبهاي مختلف و در نعت و سوگ امام سجاد(ع) در شعر فارسي رواج يافته است. در اين مقاله به روش تحلیلی- توصیفی، ضمن ارائهي مقدمهاي مختصر، در معرفي نخستین اشارات به امام چهارم(ع) در شعر فارسي، مفاهيم و واژههاي پركاربرد و مرتبط با اشعار شاعران فارسي در سدههای اخیر، بررسی شده و سيماي كلي شعرهاي سروده شده در پيوند با وجود گهربار امام چهارم(ع) در ادبيات فارسي معرفي شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
76 - جریان شناسی شعر معاصر- بهره نخست
نوشین طالب زادهقرار معهود بر آن شده است که بنده در سلسله مقالاتی از جریان شناسی شعر معاصر سخن بگویم و زوایای دید مختلفی که بر پهنه شعر معاصر چشم انداز دارد را در این صفحات پدیدار سازم. در این شماره نخستین دورنمای کلی از شعر معاصر و اوضاع زمانه از دوره مشروطه پیش رویتان گسترده میشود تا أکثرقرار معهود بر آن شده است که بنده در سلسله مقالاتی از جریان شناسی شعر معاصر سخن بگویم و زوایای دید مختلفی که بر پهنه شعر معاصر چشم انداز دارد را در این صفحات پدیدار سازم. در این شماره نخستین دورنمای کلی از شعر معاصر و اوضاع زمانه از دوره مشروطه پیش رویتان گسترده میشود تا جامعیت کلی شعر معاصر از دوره مشروطه به بعد در ذهنتان متبادر و مجسم گردد و از شمارگان بعد به تحلیل این کلیت با بیان جز به جز خشت بنای شعر معاصر پرداخته میشود. آغاز بی آغازی آن و پیشاهنگان نیما و تاثیر و تاثرات آن بر شعر پرده به پرده افکنده میشود تا شاید با حقیقت موهوم شعر معاصر که در هر گام رهاتر و بی تقید تر میشود و شاعرانی که خشت به خشت بر بنای نوین شعر طرح نو می افکنند اندکی فقط اندکی بتوان آشنا تر شد شاید یه این سان بتوانم جریان زنده شعر معاصر را به ادراک کلمات در آورم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
77 - کنکاشي در پديدههاي تضاد و ترادف در زبان شعري مظفر النواب
مهدي شاهرخ ابوالحسن امين مقدسيدر ادبيات معاصر عرب، شاعران بزرگي در حوزه سرايش اشعار سياسي، نام خود را در بر تارک ادب عربي ماندگار کردهاند که يکي از برجستگان آنها مظفر النواب، شاعر شيعه و چپگراي عراقي است؛ او که سالهاي متمادي عمر و شعر خود را در راه محقق نمودن آمال سياسي و مبارزاتي خود به کار گرف أکثردر ادبيات معاصر عرب، شاعران بزرگي در حوزه سرايش اشعار سياسي، نام خود را در بر تارک ادب عربي ماندگار کردهاند که يکي از برجستگان آنها مظفر النواب، شاعر شيعه و چپگراي عراقي است؛ او که سالهاي متمادي عمر و شعر خود را در راه محقق نمودن آمال سياسي و مبارزاتي خود به کار گرفته است و هزينههاي هنگفت چنين اقدامي را در زندگي خود، به شکلي کامل و با پذيرش رنجهاي زندان، شکنجه و تعقيب، و سالها تحمل تبعيد، غربت و دوري از وطن و آشنايان خود پرداخته است. مظفر النواب به عنوان يک شاعر نوگراي معاصر، از پديدههاي مختلف زباني در غنيسازي متون شعري خود استفاده کرده است که از جمله اينها پديدههاي زباني تضاد و ترادف است، اين مقاله با تکيه بر شيوه وصفي تحليلي درصدد بررسي اين دو در شعر نواب است. نتايج پژوهش حاکي از آن است که نواب گاه در بکارگيري اين دو پديده زباني، تجانس ميان کلمات از حيث نوع واژگان را رعايت کرده و گاه اين تجانس را برهم ميزند، چنان که بسامد بهکارگيري تضاد و ترادف در واژگان متجانس بيشتر از کلمات نامتجانس، و در ميان واژگان متجانس اسمي بيشتر از متجانسهاي فعلي است، علاوه بر اين، نواب در کنار تضاد و ترادف از ديگر محسنات بياني و بديعي در شعر خود بهره ميگيرد تا از رهگذر آنها، بر جنبه ادبي متون شعري خود افزوده و از اينها در جهت تقويت موسيقي معنوي اشعارش استفاده نمايد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
78 - تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» از حسين منزوي بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر»
فهیمه شفیعی هنگامه آشوریپژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالتها و لایههای پنهان این غزل در سطح خوانش پسکنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است»، چه عواملی أکثرپژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالتها و لایههای پنهان این غزل در سطح خوانش پسکنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است»، چه عواملی خاستگاه شعر را به وجود میآورند؟ با توجه به بافت غزل به نظر میرسد این امر به واسطۀ عناصر دلالتمند در شعر محقق میگردد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد کتابخانهای است. در این پژوهش، پس از انتخاب غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» مطابق با رویکرد ریفاتر، شعر مذکور در سطح قرائت اکتشافی و قرائت پسکنشانه بررسی شد و با تمرکز بر قرائت پسکنشانه، غزل منتخب با هدف کشف خاستگاه شعر، باتوجه به دو نظام معناساز «فرایند انباشت» و «منظومه توصیفی» تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در «فرایند انباشت»، تعابیر شاعرانه در محور عمودی و رابطۀ استعاری حول محور مفهوم «عدم ارتباط» میچرخند، و در «منظومه توصیفی» دو هستۀ معنایی «بیاعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» القاکنندۀ خاستگاه شعری غزل هستند. «بیاعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» در این غزل با تصاویر و ترکیبات «پنهان شدن آفتاب»، «رویش در گلدان حقیر»، «باغ در دست باد و طوفان بودن»، «هدف تیر بهتان قرار گرفتن عشق» و «پر خونین جا مانده از پرنده» تجلی یافته است. در نهایت این فرایندهای توصیفی بر خاستگاه اصلی این غزل یعنی ناامیدی دلالت میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
79 - شکواییه و تبیین مبانی فکری آن در نظام اندیشه شعری حافظ
طیبه علیزاده محمد رضا اسعد مجید عزیزیشكواييه گونه اي از ادبيات غنايي است كه در آن شاعر مي كوشـد تـا عامـل رنج وآزردگي خاطر خود را براي مخاطب روشن كند. به طـور كلـي شـكواييه را براساس موضوع مي توان به پنج دستۀ شخصی، فلسفی، اجتماعی، عرفانی و سیاسی تقـسيم كـرد. حافظ از جمله شاعران برجستۀ زبان فارسی است که در أکثرشكواييه گونه اي از ادبيات غنايي است كه در آن شاعر مي كوشـد تـا عامـل رنج وآزردگي خاطر خود را براي مخاطب روشن كند. به طـور كلـي شـكواييه را براساس موضوع مي توان به پنج دستۀ شخصی، فلسفی، اجتماعی، عرفانی و سیاسی تقـسيم كـرد. حافظ از جمله شاعران برجستۀ زبان فارسی است که در اشعار خود به انواع شکواییه پرداخته است. در پژوهش حاضر که به روش تحلیل محتوایی انجام گرفته است، به شکواییه و تبیین مبانی فکری آن درنظام اندیشه شعری حافظ پرداخته ایم. براساس نتایج بدست آمده از پژوهش و با توجه به اینکه اشعار هر شاعر نماد درونیات آن شاعرمی باشد، بدیهی است آن چه حافظ را به گله و شکایت و انتقاد واداشته در حقیقت واکنش به رفتارهای متظاهرانه دین فروشان ریاکار،واعظان ،حاکمان جبار و اوضاع سیاسی و اجتماعی نابسامان آن دوران و علاوه بر این ها جبر گرایی است که ریشه در نگاه فلسفی و چند و چون هستی و روزگار دارد و در واقع همین نگاه فلسفی است که اساس اندیشه کلامی حافظ را تشکیل داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
80 - سورئالیسم در اشعار شعرای عرب با تاکید بر اشعار عاشقانه نزار قبانی
محمد طلا رخشانانسی حاج شاعر لبنانی، از پرچمداران مدرنیسم ادبی و از بنیانگذاران شعر منثور در جهان عرب است. شعر او به نگارش خودکار، غلبه فضای گسست و رؤیا و چیرگی ساحت ذهن، ممتاز است. انسی حاج خصوصاً در مراحل نخست شعری خود در فضایی سورئالیستی سیر میکند، اما به دلیل تحول و التهابی که أکثرانسی حاج شاعر لبنانی، از پرچمداران مدرنیسم ادبی و از بنیانگذاران شعر منثور در جهان عرب است. شعر او به نگارش خودکار، غلبه فضای گسست و رؤیا و چیرگی ساحت ذهن، ممتاز است. انسی حاج خصوصاً در مراحل نخست شعری خود در فضایی سورئالیستی سیر میکند، اما به دلیل تحول و التهابی که شعر منثور به پیشگامی او و شاعران هممشربی چون ادونیس در روند شعر عربی ایجاد کرد سبکشناسی و زیباییشناسی شعر او چندان موردتوجه و اهتمام ناقدان واقع نشد. بر همین اساس، این پژوهش کوشیده است مؤلفهها و مشخصههای سورئالیستی نخستین و جنجالبرانگیزترین مجموعه شعری او، «لن» را با رهیافت تحلیل توصیفی، بررسی و نقد کند. نتایج، بیانگر تأثیرپذیری عمیق شاعر از زیباییشناسی سورئالیستی و منابع معرفتی این مکتب است؛ بگونهای که وفور مفاهیم سرکش و خردگریز، تصاویر متناقض نما، آشناییزداییهای نامتعارف، گسست رشته زمان و شکست منطق زبان در این مجموعه شعری، نشانگر روایت شاعر از جهان رؤیا است که سورئالیستها آن را واقعیت برتر مینامند. نزار قبانی در شکل و مضمون شعر معاصر عرب، تغییری مهم را ایجاد کرد و به همین سبب محافظهکاران بر او شوریدند و تهمتهای مختلفی را به وی نسبت دادند. نزار قبانی، بعد ازژوین، مشی شعری خود را از عشق به سیاست تغییر داده است و این مسئله که هنر شعری وی در ترسیم اوضاع جامعه شکستخورده عربی تا چه اندازه موفق بوده است، باب دیگری برای کنکاش آثارش در برابر خوانندگان شعرش میگشاید. در این مقاله به سورئالیسم در اشعار شعرای عرب با تاکید بر اشعار عاشقانه نزار قبانی پرداختهشده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
81 - تحلیل جنبههای ادبی و بلاغی شعر ابوطالب در مدح پیامبر صلی الله علیه و آله با تکیه بر آرای نقدی ـ بلاغیِ محمود بستانی
ابوالفضل رضایی فاطمه ریئس میرزاییمیراث ادبی عرب سرشار از نامها و نشانهای پُرافتخاری است که همواره بر تارک شعر و ادب عربی درخشیده و چون ماه تمام، دلهای مشتاقان را به نور جمال لفظی و کمال معنوی سروده های خود روشن و نورانی کرده است. در این میان حضرت ابوطالب علیه السلام، در نقطه اوج ادبی، پیشگام و پیشاهنگ أکثرمیراث ادبی عرب سرشار از نامها و نشانهای پُرافتخاری است که همواره بر تارک شعر و ادب عربی درخشیده و چون ماه تمام، دلهای مشتاقان را به نور جمال لفظی و کمال معنوی سروده های خود روشن و نورانی کرده است. در این میان حضرت ابوطالب علیه السلام، در نقطه اوج ادبی، پیشگام و پیشاهنگ این جریان مهمّ است. دیوان این شاعر بزرگ، اغراض و موضوعات مختلفی چون فخر، مدح، عتاب، و هجا را در خود جای میدهد. در این میان، مدح، بهویژه مدح پیامبرصلی الله علیه و آله، از بارزترین و برجسته ترین مضامین اشعار اوست. چکامه مدحی ایشان با محوریت مدح پیامبر صلی الله علیه و آله موضوع بحث پژوهش حاضر است. هدف از این پژوهش، معرّفی بیشتر و بهتر از مقام والای ادبی حضرت ابوطالب علیه السلام و بررسی و تحلیل برخی زوایا و لایه های ادبی شعر ایشان به روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس دیدگاههای نقدی، بلاغی ناقد برجسته ادب عربی، مرحوم دکتر محمود بستانی است. بستانی مباحث بلاغت را به هشت عنصر اصلی تقسیم میکند: پیام، موضوع، معنا، صورت، لفظ، موسیقی، ادب و ساختار. در این پژوهش بر آنیم زیباییهای ادبی قصیده حضرت ابوطالب علیه السلام در مدح پیامبر صلی الله علیه و آله را بر اساس چهار عنصر معنایی، صوری، موسیقایی و ساختار بررسی کنیم تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
82 - استشهاد به قصیده لامیه ابوطالب علیه السلام در ادب عربی
احمد براریان سید محمد علی هاشمیحضرت ابوطالب علیه السلام علاوه بر جایگاهی که در اسلام به عنوان حامی و تکیهگاه پیامبر صلی الله علیه و آله داشت، شاعری برجسته نیز بود تا حدّی که امام صادق علیه السلام توصیه به حفظ و یادگیری اشعار ایشان کردهاند. در بین تمام اشعار ایشان، قصیدهای که در زمان محاصره اقتصادی أکثرحضرت ابوطالب علیه السلام علاوه بر جایگاهی که در اسلام به عنوان حامی و تکیهگاه پیامبر صلی الله علیه و آله داشت، شاعری برجسته نیز بود تا حدّی که امام صادق علیه السلام توصیه به حفظ و یادگیری اشعار ایشان کردهاند. در بین تمام اشعار ایشان، قصیدهای که در زمان محاصره اقتصادی سروده است و بعدها به قصیده لامیه مشهور گشته، جایگاه متمایزی دارد. این تمایز، هم از جهت محتوای ایمانی و هم از جهت ساختار و محتوای ادبی است. یکی از مسائلی که میتواند اهمّیت یک شعر را از جهت ادبی روشن سازد، استشهاداتی است که ادیبان به آن شعر داشتهاند. قصیده لامیه حضرت ابوطالب علیه السلام نیز از این قاعده مستثنا نیست و میزان و کیفیّت استشهادات به آن نه تنها جایگاه ادبی و اهمّیت این قصیده را مشخص میکند بلکه جایگاه رفیع و اصالت ادبی شاعر را نیز روشن میسازد. این مقاله در صدد است که با جمعآوری و بررسی استشهادات به شعر ابوطالب علیه السلام در حوزههای مختلف ادبی، جایگاه ویژه ایشان و قصیده لامیه را در ادب عربی تبیین نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
83 - یکپارچگی عناصر شعر فارسی و تأثیر آن بر بالندگی این هنر
محمد حسن ارجمندی فر بیژن ظهیری ناو<p><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:TargetScreenSize>1024x768</o:TargetScreenSize> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves أکثر<p><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:TargetScreenSize>1024x768</o:TargetScreenSize> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:DontVertAlignCellWithSp/> <w:DontBreakConstrainedForcedTables/> <w:DontVertAlignInTxbx/> <w:Word11KerningPairs/> <w:CachedColBalance/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="--"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} </style> <![endif]--></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; line-height: 97%; mso-pagination: none; direction: rtl; unicode-bidi: embed; margin: 0cm 25.25pt .0001pt 26.95pt;"><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">شعر نیز مانند هر ساختار دیگر از اجزا و عناصری تشکیل شده که بالندگی آن در گروه چینش ماهرانه و پیوند آگاهانة اجزای آن است. آنچه ما را بر آن می‌دارد تا شعری را خوب بدانیم، نتیجة فهم دانشورانه ادبی خردِ پنهان و آگاهی شاعری است که فن قرار دادنِ به جایِ واژگان در کنار هم را در خودآگاه خود پرورده و آنها را در قالب شعر با ناخودآگاه خود سروده است. در ادبیات فارسی، آنچه از دیرباز عامل برازندگی شعر شناخته و با عناوینی همچون </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">محورعمودی</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">، </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">وحدت ساختاری</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">، </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">انسجام و هماهنگی اجزا شعر</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;"> نام برده شده است، ناظر بر یکپارچگی هدفمند عناصر ساختاری شعر فارسی است. عناوینی کلی که روشی کاربردی برای رسیدن و رساندن شعر به یکپارچکی معرفی نکرده‌ و به بیان این حقیقت -که برای برازندگی شعر، اجزای آن باید رابطة منسجمی با هم داشته باشند- بسنده کرده‌اند‌. این پژوهش، کوششی است برای ارائة شیوه‌نامه‌ای جدید با معرفی سنجه‌هایی برای شناسایی عواملی که عناصر شعر را به­درستی در کنار هم قرار می‌دهند و پیوند شایسته‌ای بین این عناصر برقرار می‌کنند و در یک کلام موجب یکپارچگی عناصر شعر می‌شوند. در این شیوه‌نامه، هشت سنجه با عنوان‌های یکپارچگی: موسیقیایی، موضوعی، ضمیری، منطقی، واژگانی، زمانی، سبکی و روایی پیشنهاد داده شده و در پایان به این نتیجه رسیده است که رعایت یکپارچگی در شعر، موجب بالندگی و سزاواری این هنر می‌شود. </span></p> <p> </p> تفاصيل المقالة