مؤلفههاي رويکرد انتقادي افلاطون نسبت به شعر و شاعران
الموضوعات :میثم دادخواه 1 , علينقي باقرشاهي 2
1 - دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین
2 - دانشگاه بين¬المللي امام خميني (ره) قزوين
الکلمات المفتاحية: افلاطون شعر شاعران اتوپيا پايديا زيبايي ,
ملخص المقالة :
افلاطون در محاوره جمهوري پس از بخشهايي که به تقبيح شعر و شاعران آتني ميپردازد، در کتاب دهم از همين محاوره به اخراج آنان از اتوپياي خويش حکم ميدهد، اما در عين حال، آثار خود او سرشار از مفاهيم شاعرانه بوده و همچنين آنجا که از شاعران صحبت ميكند کلامش سرشار از احترام و ترديد است. ازاينرو در اين نوشتار بدنبال آن هستيم تا بيابيم در پس اين سرشت پارادوکسيکال چه حقيقتي نهفته است و چگونه ميتوان تبييني از اين رويکرد افلاطون نسبت به شاعران ارائه داد و اساساً آيا آنچه مورد نکوهش افلاطون است کاربرد شاعران آتني از شعر است يا ذات خود شعر مورد انتقاد اوست و يا اينکه بايد پاسخ را در جاي ديگري جستجو کرد و مشکل را در مخاطبان شعر ديد؟ در نظر نگارندگان نوشتار حاضر، اگر بپذيريم يکي از مؤلفه هاي مهم سنت شعري در آتن، قائل شدن وجهي از معرفت براي شعري است که روح غالب آن سنت اساطيري باقي مانده از پيشينيان و تعاليم سوفسطائيان است و همچنين در نظر بگيريم که فراتر از مباحث هستي شناسانه و معرفتشناسانه، اساساً مسئله اول افلاطون سياست و استقرار يک نظام سياسي بسامان است، به اين نتيجه خواهيم رسيد که در اين اتوپيا، سنّت شعري آتن با خصوصياتي که دارد با آرمان سياسي افلاطون قابل جمع نيست؛ چرا که اگر پايديا يا نظام تعليم و تربيت را براي استقرار اتوپيا ضروري بدانيم، حال اگر اين پايديا بخواهد ديوارهاي خود را بر بنيان اسطوره و تعاليم سوفسطائي بمثابة منبع معرفتي بنا کند، تکليف اين آرمانشهر از ابتدا مشخص است. همچنين از وجه معرفت شناسي فلسفة افلاطون نيز ميتوان به اين مسئله نزديک شد و از تمايز ميان زيبايي زيباييشناسانه آنطور که امروزه ما از آن صحبت ميکنيم و در آثار هنري متجلي است، با زيبايي مثالي مد نظر افلاطون که همان حقيقت است، سخن گفت. در نظر افلاطون زيبايي زيبايي شناختي ذيل زيبايي مثالي است و ازاينرو مقصود وي از واژه «زيبا» فقط شامل ارزشهايي که امروزه آنها را زيباييشناسي ميناميم نيست، بلکه ارزشهاي اخلاقي و معرفتي را هم دربرميگيرد و ذيل اين موضوع زيبايي عام و خاص بايد بحث اخراج شاعران از اتوپيا را بازخواني نمود.
افلاطون، جمهور، ترجمة فواد روحاني، تهران، انتشارات علمي فرهنگي، 1386.#
افلاطون، دوره آثار، ترجمة محمدحسن لطفي، تهران، انتشارات خوارزمي، 1367.#
افلاطون، قوانين، ويليام کيت چمبرز گاتري، ترجمه محمدحسن لطفي، تهران، انتشارات فکر روز، 1378.#
الياده، ميرچاه، چشماندازهاي اسطوره، ترجمه جلال ستاري، تهران، نشر توس، 1362.#
تاتار کيويچ، وواديسواف، «زيباييشناسي افلاطون»، ترجمه سيدجواد فندرسکي، اطلاعات حكمت و معرفت، س6، ش4، 1390.#
كانت، ايمانوئل، نقد قوة حكم، ترجمه عبدالكريم رشيديان، تهران، نشر ني، 1393.#
گئورگ گادامر، هانس، «افلاطون و شاعران»، ترجمه يوسف اباذري، ارغنون، ش14، 1378.#
مددپور، محمد، هنر و زيبايي در نظر متفکران يونان و رم، انتشارات سوره مهر، چ3، 1390.#
Cornford, F.M., From Religion to Philosophy, New York, Harper Torchbook, 1957.#
Friedlander, Paul, Plato, Princeton Univesity Press, 1970.#
Halliwall, Stephen, “Plato”, in A Companion to Aestetics, D. Cooper: Blackwell, 2009.#
Moss, Jessica, Plato’s Republic, New York, Cambridge University Press, 2007.#
Ralkowski, Mark, Heidegger’s Platonism, Continum, 2009.#
Ross, David, Plato’s Theory of Ideas, London, Oxford University Press, 1999.#
Sheppard, D.J., Plato’s Republic, Edinburgh University Press Ltd, 2009.#