-
حرية الوصول المقاله
1 - ایجاز و حذف در شعر معاصر (با تکیه بر اشعار نیمایوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری و یدالله رؤیایی)
لیلا کردبچهایجاز، پیراستنِ کلام از حواشی و عناصرِ غیر لازم است، به گونهای که بیشترین مضمون با ارائۀ کمترین کلمات بیان شود؛ شیوهای که هر چند در ادبیات قدیم نیز به کار میرفته، توجهِ ویژه به آن را باید از مهمترین دستاوردهای شعر معاصر دانست که علاوه بر موجزکردنِ کلام، تحوّلی نی أکثرایجاز، پیراستنِ کلام از حواشی و عناصرِ غیر لازم است، به گونهای که بیشترین مضمون با ارائۀ کمترین کلمات بیان شود؛ شیوهای که هر چند در ادبیات قدیم نیز به کار میرفته، توجهِ ویژه به آن را باید از مهمترین دستاوردهای شعر معاصر دانست که علاوه بر موجزکردنِ کلام، تحوّلی نیز در سازههای نحوی ایجاد کرده است. توجهِ شاعرانِ معاصر به برخی از این شیوهها، عملاً رویکردی به سازههای زبانیِ کهن است، امّا برخی دیگر، از دستاوردهای زبانیِ ادبیات معاصر محسوب میشود. در این پژوهش، شیوههای رسیدن به ایجاز را در دو گروه عمدۀ سازههای ایجازی و شیوههای حذف، در شعر گروهی از شاعران معاصر بررسی و آنها را با شیوههای حذف و ایجاز در ادبیات قدیم مقایسه کردهایم، با این هدف که در کنارِ شناختِ این شیوهها در شعر معاصر، تأثیر سازوکارهای زبانیِ ادبیات قدیم را بر بخشی از سازههای ایجازیِ شعر معاصر و نیز نوآورانهبودنِ برخی شیوههای حذف را در شعر این روزگار نشان دهیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحلیل جنبههاي ادبي تاریخ بیهقی بر اساس نظریّة «والتر بنیامین»
مهدخت پورخالقی چترودی سمیّه عطاردی«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است. أکثر«والتر بنیامین»، فیلسوفی که نامش با «مکتب فرانکفورت» پیوند خورده است، یکی از اندیشمندانی است که برای زبان، ساحتی فراتر از ساحت کارکردی و ارتباطي آن قائل است و در تقابل با تلقّی تقلیلگرایی ـ که زبان را به ابزار ارتباط بیناذهنی کاهش میدهد - به نظریّه پردازی پرداخته است. به نظر بنيامين، زبان از کنش ارتباطی انسانی فراتر میرود و موقعیتی هستیشناسانه مییابد و اگر زبان را به منش ارتباطی و ابزاری آن تقلیل دهیم، تنها متنهای نوشته شده را خواهیم خواند و هرگز قادر به درک «نوشتههای بین سطرها» نخواهیم شد. او در تقابل با منش ارتباطی زبان، اصطلاح «منش بیانگری» زبان را به کار گرفت و بر این باور بود که نويسنده با ورود به ساحت بیانگری زبان، یک اثر ادبی خلق ميكند. تاریخ بیهقی به عنوان یک اثر هنری ناب، توانش بالایی برای نزدیک شدن به زباني که از منش ارتباطی زبان گذشته و برای بیان معانی پنهان در پس کلمات، به منش بیانگری زبان رو آورده، دارد. در این مقاله به طرح و بررسی این موضوع پرداخته و به اين نتيجه رسيدهايم كه بيهقي با توجه به منش بيانگري زبان، اثري ادبي خلق كرده و با استفاده از ابزارهاي برجسته سازي در حوزة واژگاني و معنايي زبان و به كارگيري جوهر شعر و نظم در زبان اثرش، توانسته به ميزاني از توانش ادبي برسد كه بتوان از آن تلقي شعري داشت . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی جریان اعتراض در شعر و سینمای دفاع مقدس با تکیه بر آثار «علیرضا قزوه» و «ابراهیم حاتمیکیا»
ساجده تقیزاده غلامرضا کافیدر حادثۀ عظیم دفاع مقدس، همچنان که در همۀ شئون زندگی مردم ایران تأثیر گذاشته است، با ورود به عرصۀ آثـار هنری و ادبی، نظام ارزشی خاصـی را نیز تبیین کرده است و هنرمندان دفاع مقدس، اصیل ترین وظیفۀ خود را حراست از این نظام ارزشی می دانند. از این رو هرگونه تغییر و تبدیل در أکثردر حادثۀ عظیم دفاع مقدس، همچنان که در همۀ شئون زندگی مردم ایران تأثیر گذاشته است، با ورود به عرصۀ آثـار هنری و ادبی، نظام ارزشی خاصـی را نیز تبیین کرده است و هنرمندان دفاع مقدس، اصیل ترین وظیفۀ خود را حراست از این نظام ارزشی می دانند. از این رو هرگونه تغییر و تبدیل در این ارزش ها، واکنش هنرمندان را سبب شده و رفته رفته جریانی به نام «اعتراض» را پدید آورده است. در ایـن میان شعر و سینمای دفاع مقدس در یک همگرایی آشکار، مضمون اعتراض را جان مایۀ آثار خـود قرار داده است. در ایـن جستار میان رشته ای، ایـن همگرایی در دو قـسم اعتراض های اجـتماعی و اعـتراض های سیاسی نشان داده شده است. برای بررسی عنصر اعتراض در هنر دفاع مقدس، در این مقاله علاوه بر یادکرد چهره های مختلف شعر و سینما، بر آثـار نامورترین سینماگر دفـاع مقدس، «ابراهیم حاتمی کیا» و مشـهورترین شاعر مضمون اعتراض در شعر دفاع مقدس، یعنی «علی رضا قزوه» تأکید شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - سير تحول مفهومي «شب» در شعر فارسی؛ از نماد عرفاني تا استعارة سیاسی (به عنوان نمادی بومی)
مريم فيلهكش سحر جوانمرد مهدی نجفزادهدر اين نوشتار، تغييرات زباني در بافتار اجتماعي و بر اساس عنصر زمان تجزيه و تحليل می شود. تحول در نقش کلمات از جمله تغييرات زباني است كه دلايل آن را بايد در تغييرات ساخت اجتماعي جست وجو كرد. «شب» از جمله مفاهیمی است که تحول بنيادين معناي آن در ادبيات را ميتوان به مثابه أکثردر اين نوشتار، تغييرات زباني در بافتار اجتماعي و بر اساس عنصر زمان تجزيه و تحليل می شود. تحول در نقش کلمات از جمله تغييرات زباني است كه دلايل آن را بايد در تغييرات ساخت اجتماعي جست وجو كرد. «شب» از جمله مفاهیمی است که تحول بنيادين معناي آن در ادبيات را ميتوان به مثابه نشانههايی از تغييرات سترگ اجتماعي ايران به حساب آورد. از رهگذر به كارگيري روش تحليل درزماني و همزماني، نويسندگان مقالۀ حاضر اين تغييرات را پيجويي كردهاند. به گمان نويسندگان، چهار مرحله از تحول در واژۀ شب در شعر فارسي قابل بازيابي است. به نحوي كه در اشعار كلاسيك بيشتر واژۀ شب در نماد طبيعت و به منزلۀ نشانهاي حماسي جلوهگر شده است. با تحول بنيادين در بافتار اجتماعي به ويژه در ايران ميانه، شب به مفهوم نمادين از عرفان به كار رفته شد. سپس در مسير تاريخي جامعۀ ايران و با تحول بافتار در طي دورۀ مشروطه و بروز انديشۀ نوگرايي، موضعي نمايهاي اتخاذ كرده و به معناي گردش روزگار تلقي شده است. و سرانجام در مرحلۀ چهارم با افزايش سلطۀ سياسي با تحول به نشانهاي شمايلي، استعارهاي از استبداد سياسي در دورۀ جديد قلمداد شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تحلیل شعر «خضر کجاست» سرودة تقی پورنامداریان بر مبنای رویکرد بینامتنی
همایون جمشیدیاندر این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، د أکثردر این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، دلالتهای عرفانی و اسطوره ای را تداعی می کند. با توجه به ویژگی خضر که دستگیر گم شدگان است، انتظار می رود گویندۀ عبارت «خضر کجاست»، در وادی های سیر و سلوک سرگردان باشد. چنین دلالت هایی در واژگان و عبارتهایی چون «ظلمات»، «آب حیات» و «بیابان شب» نیز دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به مضمون شعر، این پرسش مطرح می شود که چگونه اجزای شعر و دلالتهای معنایی مختلف آن در کنار یکدیگر قرار گرفته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که این شعر در ژانر غنایی و توصیف معشوق زمینی است، اما نشانه هایی از دیگر ژانرها در آن دیده می شود. راوی شعر همچون قهرمان حماسی، مراحل سختی را برای رسیدن به مقصود پشت سر می گذارد، مثلاً از سرزمین تاریکی ها می گذرد. بندهای چهارگانۀ شعر، تداعی گر چهار فصل سال اند. این فصل ها همچون زمان اساطیری دوری اند و سیر خطی ندارند. همگام با گردش این فصول، فراق و وصال شکل میگیرد. این شعر حاصل تلاقی و تداعی ژانرهای گوناگونی است که از ناخودآگاه شاعرِ زیسته در آن عوالم فرهنگی، مجال ظهور یافته است. در این مقاله از روش بینامتنی در تحلیل شعر استفاده شده است و با مقایسه و تحلیل عناصر ژانرهای مختلف، نسبت آنها با یکدیگر در ایجاد متنی منسجم و ساختارمند بررسی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تأثیر سمبولیسم در شیوههای بیانی اندیشههای نیما یوشیج
حاتم قادری عباس منوچهری محمد کمالیزادهدر این مقاله با مطالعۀ برخی رویکردهای سیاسی شاعران سمبولیست اروپایی و بازخوانی نحوۀ تعامل «نیما» با جریانهای روشنفکری زمانۀ خود، به دنبال آن خواهیم بود تا نشان دهیم که جهتگیریهای سیاسی نیما و نوع رابطۀ او با ایدئولوژیها و گفتمانهای روشنفکری زمانه، قرابت فراوانی با أکثردر این مقاله با مطالعۀ برخی رویکردهای سیاسی شاعران سمبولیست اروپایی و بازخوانی نحوۀ تعامل «نیما» با جریانهای روشنفکری زمانۀ خود، به دنبال آن خواهیم بود تا نشان دهیم که جهتگیریهای سیاسی نیما و نوع رابطۀ او با ایدئولوژیها و گفتمانهای روشنفکری زمانه، قرابت فراوانی با رویکردهای کلی حاکم بر اندیشه و عمل سمبولیستهای اروپایی دارد. به عبارت دیگر سمبولیست بودن نیما – البته نه به عنوان تنها مؤلفه - تأثیر فراوانی بر نوع موضعگیریها و انتخابهای سیاسی او داشته است. در این میان، گفتمانهای روشنفکری حاکم بر زمانه و نوع مواجهه نیما با این گفتمانها نیز نقشی تعیینکننده در تقویت این جهتگیریها ایفا کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی تحلیلی رمانتیسم سیاه در سرودههای نصرت رحمانی
مینو محمدی نجمه نظریوضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تأثیر مستقیم بر دیدگاه های شاعران بر جا می گذارد. ادبیات رمانتیک، از نوع سیاه و بدبینانۀ آن به عنوان یک گونۀ ادبی، پس از یک دهه تحرک و تنش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در جامعۀ ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت؛ در واقع گونه ای ا أکثروضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره، تأثیر مستقیم بر دیدگاه های شاعران بر جا می گذارد. ادبیات رمانتیک، از نوع سیاه و بدبینانۀ آن به عنوان یک گونۀ ادبی، پس از یک دهه تحرک و تنش در عرصه های مختلف اجتماعی و سیاسی در جامعۀ ایران پا به عرصۀ وجود گذاشت؛ در واقع گونه ای اعتراض به پیامدهای ویرانگر کودتای سال 1332 بود که بسیاری از فعالیت های فرهنگی و سیاسی را به یکباره در افول مطلق فرو برد. شاعران در این عصر، اعتراضات خود را با وجود اختناق و سانسور گسترده، به گونه های مختلف، گاه به صورت نیمه آشکار و زمانی به شیوۀ غیر مستقیم بیان کردند. سمبولیسم، یکی از شیوههای ناآشکار برای مبارزه با سانسور بود؛ اما ادبیات سیاه و رمانتیک گونه ای مبارزۀ آشکار و پنهان و البته تا حدی منفی با انسداد سیاسی بود که عصیان و اعتراض شاعر را با تمرکز بر پیامدهای مخرب ناشی از کودتا در حوزۀ مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی بازگو می کرد. در این مقاله سعی بر آن است تا به بررسی برخی از عوامل پیدایش این گونه ادبی و بازتاب آن در شعر «نصرت رحمانی» به عنوان شاعر شعر سیاه پرداخته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - گزينش مخاطب درونمتني شعر مشروطه (بر پاية نگرشهاي اجتماعي- سياسي)
محسن ذوالفقاري طاهره ميرهاشمييكي از ويژگي هاي ادبيات مشروطه، تغيير حيطة مخاطب است. مقاله حاضر بر آن است تا به اثبات اين نظريه بپردازد كه تغيير حيطة مخاطب در ادبيات مشروطه، تنها محدود به مخاطب برون متني نبوده، مخاطب درون متني را نيز شامل مي شود. پرسشي كه اين پژوهش مي كوشد به آن پاسخ دهد اين است: نگ أکثريكي از ويژگي هاي ادبيات مشروطه، تغيير حيطة مخاطب است. مقاله حاضر بر آن است تا به اثبات اين نظريه بپردازد كه تغيير حيطة مخاطب در ادبيات مشروطه، تنها محدود به مخاطب برون متني نبوده، مخاطب درون متني را نيز شامل مي شود. پرسشي كه اين پژوهش مي كوشد به آن پاسخ دهد اين است: نگرش هاي جديد اجتماعي- سياسي در روزگار مشروطه چه نقشي در گزينش مخاطب درونمتني و شيوة خطاب داشته است؟ به منظور دستيابي به پاسخ، نگرش هاي نوين اجتماعي- سياسي عصر مشروطه در هفت بررسي شده و در هر بخش تأثير محورهاي ياد شده بر گزينش مخاطب درون متني در ديوان چند شاعر برجستة دورة مشروطه، تحليل شده است. حاصل پژوهش بيانگر آن است كه در بحبوحة انقلاب مشروطه، تحولات اجتماعي- سياسي، منجر به ظهور مخاطبان جديدي در عرصة شعر شد و شيوة رويارويي با بعضي مخاطبان را تغيير داد؛ اما ناكامماندن اين انقلاب و بازگشت دوباره به حكومت فردي (ديكتاتوري رضاخان) باعث گرايش شاعران به سوي مخاطبان شناخته شدة ادبيات كلاسيك گرديد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - واژهگزینیهای شعری قیصر امینپور از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
پریسا صالحیهنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و أکثرهنرمندان به شیوههای مختلف، نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه میکنند. قیصرامینپور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزشهای دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمانهای جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و عمیق ایدئولوژیک به آفرینش شعر دست میزند. این تعامل و ارتباط بین شعر قیصر امینپور با تغییرات و تحول سیاسی- اجتماعی زمانهاش ما را وارد قلمرو تحلیل گفتمان میکند. از آنجا که کلمات، آیينة معنا هستند و نقش واژگان و گزینش آنها در فرایند تحلیل گفتمان مهم و اساسی است، در این پژوهش موضوع واژهگزینی در اشعار قیصر امینپور از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. در این مقاله پس از مطالعه آثار شعری قیصر امینپور از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زمانه، واژگان اشعار او را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان، لایههای زیرین معانی واژگان آشكار ميشود تا از این طریق به نگرش ایدئولوژیک شاعر نزدیک شویم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی کاربرد لاله از قلمرو قاموسی تا گسترة نمادین
محرم رضایتیکيشهخاله فیروز فاضلی اسماعیل نقدینماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده أکثرنماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده است. هدف اصلی مقالة زیر نشان دادن تقابل بین معنای نمادها در فرهنگنامهها با نوزایی هنری آنها در اشعار دورههای مختلف سبکی است. در این مقاله، ضمن معرّفی نمادها و بیان تاریخچة نمادهای گیاهی در دو فرهنگ شرق و غرب از دیدگاه فلاسفه، روانشناسان و اسطورهگرایان، نخست به تبیین اهمیت معانی و کاربرد نمادین واژهها، سپس به طور اختصاصی به معانی لاله و توسیع هنری آن براساس اشعار منوچهری، سعدی، صائب و سپهری به عنوان نمایندگان شعری سبکهای خراسانی، عراقی، هندی و نونیمایی پرداختهایم تا سیر تحول و تکامل معنای آن از قالب قاموسی و محدود، به کاربرد گسترده و نمادین به طور جامع آشکار گردد و از طرفی، ظرفیتها و امکانات زبان هنری و ادبی در خلق و گسترش معنای واژهها با نقل شواهدی، بیش از بیش مشخص و برجسته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - الگوی بررسی زبان حماسی
اصغر شهبازی مهدی ملکثابتیکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگونِ آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درونمایهای بررسی ميكند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین أکثریکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگونِ آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درونمایهای بررسی ميكند تا چگونگی تجلّی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین منظور نگارنده در این مقاله، با استفاده از نظریات نقد جدید، بهویژه صورتگرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامة فردوسی) یک الگو برای بررسی زبان حماسی در سطوح گوناگون، طراحی نموده است و در هر سطح، شاخصهای لازم را تبیین کرده و سپس چگونگی ظهور آن شاخصها در زبان حماسی را، با بيان شواهدی از متون حماسی، بهویژه شاهنامة فردوسی نشان داده است تا بر اساس آن بتوان اولاً به ویژگیهای زبان حماسی دست یافت و ثانیاً این شاخصها را در متون حماسی منظوم آزمود و به میزان موفقیّت یا عدم موفقیّت شاعران حماسهسرای پس از فردوسی، در بهکارگیری زبان حماسی پی برد. بر اساس همین الگو و در این مقاله مشخص شده است که مثلاً باذل مشهدی، به عنوان یکی از مقلدان زبان حماسی معیار، در استفاده از زبان حماسی موفقیّت چشمگیری کسب نکرده است و در برخی از وجوه زبان حماسی از جمله انواع موسیقی شعر حماسی، ترکیب سازی، جزالت شعر حماسی و تصویرسازی دچار ضعف و کاستی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - معنا، زبان و تصویر در شعر «آخر شاهنامه» از مهدی اخوان ثالث (م. امید)
علی نوری احمد کنجوری«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شا أکثر«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شاعر دانست. از این رو در این مقاله برآنیم که شعر آخر شاهنامه را -که یکی از بهترین شعرهای این مجموعه است- بررسی و تحلیل کنیم؛ بنابراین، ضمن بيان مقدّمهای درباره شعر و عناصر مهم سازنده آن و اشاراتي به برخی از نظريات مطرح در رويكردهای نقد ادبي، به تناسب زبان، موضوع و وجوه و لایههای معنایی و ساختاری شعر ياد شده، آن را با استفاده از تركيبي از رویکردهای نقد ادبي، بررسی و با توجّه به تأثیر متقابل سه عنصر اصلی و ساختاری شعر یعنی معنا، زبان و تصویر (خیال)، تحلیل و تأویل خواهيم كرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی و تحلیل آرایة نماد در سرودههاي قيصر امينپور
علی محمدی جميله زارعيدر سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادها أکثردر سروده های قیصر امین پور دو دسته نماد می توان یافت. یکی نمادهای مرسوم که با نمادهای معمول در ادبیات فارسی و کاربردهای نمادین دیگر شاعران به نوعی همپوشانی دارد. در این مورد هر چند امین پور کوشیده است که در حوزة این ابزار زیبایی آفرین نوآوری هایی داشته باشد؛ میان نمادهای او و دیگران اشتراکاتی می توان يافت. نمادهای دیگری که در سروده های امین پور قابل توجه هستند، نمادهای ابداعی یا نمادهایی هستند که پیش از قیصر در شعر فارسی دیده نمیشوند. درست است که در این مورد می توان امین پور را نوآور ساخت های نمادین دانست؛ اما نباید فراموش کرد که خاستگاه هر دو نوع نماد به کار رفته؛ طبیعت، باورها و اعتقادات مذهبی و ملی او است. برخی از نتایجی که نویسندگان این مقاله با بررسی نماد در سروده های امین پور به آنها دست یافته اند؛ عبارت است از: 1. خاستگاه بیشتر نمادهای امین پور دین و مذهب است. 2. دفتر شعری «تنفس صبح» بیشترین نماد را در خود جا داده است. 3. لاله، رنگ های زرد، سرخ، سبز، کال و... در سروده های او دارای معنای نمادین هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - صور خيال در شعر فريد «قادر طهماسبي»
محمود براتي مريم نافليصور خيال گوهر اصلي شعر است و معيار ارزش و اعتبار هنري شعر را تعيين ميکند. سبک شعر انقلاب و دفاع مقدس که تنها چند دهه از عمر آن مي گذرد؛ از جهت نامگذاري هنوز در هاله اي از ابهام به سر مي برد. شايد بتوان اين سبک را به پيروي از سبک مشروطه سبک جمهوري ناميد. بررسي آثار شاعر أکثرصور خيال گوهر اصلي شعر است و معيار ارزش و اعتبار هنري شعر را تعيين ميکند. سبک شعر انقلاب و دفاع مقدس که تنها چند دهه از عمر آن مي گذرد؛ از جهت نامگذاري هنوز در هاله اي از ابهام به سر مي برد. شايد بتوان اين سبک را به پيروي از سبک مشروطه سبک جمهوري ناميد. بررسي آثار شاعران انقلاب و دفاع مقدس از جمله راهکارهاي مهم و تأثيرگذار در شناخت شعر انقلاب است. مطالعة اشعار فريد، شاعر برجستة انقلاب و دفاع مقدس علاوه بر آشنايي مخاطبان با سبک شاعر، شناخت بهتر و دقيق تر شعر انقلاب و دفاع مقدس را نيز به همراه خواهد داشت. از جمله سطوحي که در بررسي سبک يک اثر ادبي مورد بررسي قرار مي گيرد؛ سطح ادبي است. در اين مقاله اشعار فريد در سه دفتر پري ستاره ها، پري بهانه ها و پري شدگان، از نظر صور خيال بررسي و نتايج حاصل از آن به صورتهاي مختلفي مثل ترسيم جدول و نمودار براي خواننده به تصوير کشيده شد. عناصري، همچون تشخيص، تشبيه بليغ (بويژه به صورت ترکيب اضافي) استعاره بالکنايه و نماد در اشعار فريد نمود قابل توجهي دارد. کاربرد اين نوع تشبيهات علاوه بر ايجاد نوعي فشرده گويي در حوزة خيال، همانندسازي را به يکسان-سازي نزديک و نوعي اغراق در حوزة تشبيه عرضه مي کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تبیین مؤلفههای هویت سنتی و مدرن زن در شعر پروین اعتصامی
مریم صادقی گیوی بهاره پرهیزکاریپروین شاعر بیان خواستها، نارساییها، کمبودها و نادیده انگاریهای مردمان عصر خویش دربارة زنان است. او بسیار کوشیده است تا با درک و دریافت شرایط موجود، با نگاهی دقیق و واقعگرایانه دیدگاههای نادرست و رایج در جامعه ایران را ارزیابی کرده و ریشة این همه مصائب و مشکلات را ک أکثرپروین شاعر بیان خواستها، نارساییها، کمبودها و نادیده انگاریهای مردمان عصر خویش دربارة زنان است. او بسیار کوشیده است تا با درک و دریافت شرایط موجود، با نگاهی دقیق و واقعگرایانه دیدگاههای نادرست و رایج در جامعه ایران را ارزیابی کرده و ریشة این همه مصائب و مشکلات را که خود زنان نیز بودهاند، یافته و در بیان چاره اندیشیها پیشگامانه باشد. در این مقاله دیدگاههای پروین در مورد زن در دو بعد سنتی و مدرن مورد بررسی قرار گرفته است. در بعد سنتی به ویژگیهای یک زن بهعنوان مادر و همسر که شامل پایداری، مهربانی و شفقت و عفت و پاکدامنی است، پرداخته شده است و به موازات آن در بررسی هویت مدرن، این مسئله در اشعار پروین تبیین شده است که زن با کسب علم و دانش و داشتن اصالت فکر و اندیشه، در ایفای همان نقشها میتواند مؤثرتر باشد، به طوری که رابطة او با همسرش مبتنی بر تعامل و همکاری است، نه فرمانبرداری و همچنین فرزندانی را پرورش میدهد که میتوانند در جامعه منشأ خدمات بزرگ باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - جايگاه شعر نزد افلاطون و ارسطو
ذوالفقار علامیيكي از مباحث مورد توجه و حائز اهميت در تاریخ نقد ادبي در يونان باستان، موضوع حملات افلاطون به شعر و در مقابل دفاعيات ارسطو از آن است. با اینکه نظريات آنها بر فرضیات مشترک استوار بود و هر دو هنر را صورتي از تقليد ميدانستند، اما درباره ارزش شعر و هنر و مفهوم تقليد، همدا أکثريكي از مباحث مورد توجه و حائز اهميت در تاریخ نقد ادبي در يونان باستان، موضوع حملات افلاطون به شعر و در مقابل دفاعيات ارسطو از آن است. با اینکه نظريات آنها بر فرضیات مشترک استوار بود و هر دو هنر را صورتي از تقليد ميدانستند، اما درباره ارزش شعر و هنر و مفهوم تقليد، همداستان نبودند. از سوی دیگر برخورداری این دو فیلسوف از دستگاه فلسفی خاص و از نبوغ و عظمتی که قرنهای متمادی بر حکمت، فلسفه و نقد ادبی سایهگستر و تأثیرگذار بوده، سبب شده است تا افکار و اندیشههای آنان همچنان جای تأمل و بررسی داشته باشد. از اين رو در اين مقاله مباني فكري و نظام انديشگي آنان در اين رد و قبول و حمله و دفاع، بررسي و اختلاف آراء آنها تبيين شده و سپس تفاوت ديدگاه اين دو درباره شعر مورد ارزيابي و سنجش قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - بررسی سیر تحول مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن از مشروطه تا امروز
مریم عاملی رضاییشعر زنان عرصة بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفة مادری، اصیلترین عاطفة زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دورة معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شا أکثرشعر زنان عرصة بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفة مادری، اصیلترین عاطفة زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دورة معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن مطرح (ژاله قائم مقامی، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی) از دورة مشروطه تا کنون است و به بررسی این نکته میپردازد که با ورود تفکر مدرن و گرایش به فردگرایی، احساس جدایی میان مادر و کودک چگونه در شعر این شاعران نمود یافته است. همچنین به بررسی این مطلب میپردازد که مضامین مادرانه در شعر این شاعران چه فراز و فرودی داشته و چگونه تبیین یافته است؟ گرچه عاطفة مادرانه همواره یکسان است، توجه به این نکته ضروری است که حوادث و پیشامدهای زندگی شاعر و اعتقادات و جهانبینی او، همچنین تحولات اجتماعی عصر و زمانة شاعر نیز در بروز نوع خاصی از مضامین موثر است. بررسیهای انجام شده در این پژوهش نشان میدهد که چهار محور بیان احساسات کودکان و مادران، گفتگوی مادر وکودک، آموزشهای مادرانه و دیدگاه مادرانه نسبت به کل هستی از اصلیترین مضامین مادرانه در شعر این شاعران است. در این مقاله ضمن بررسی مضامین مادرانه در شعر هر یک از شاعران، سیر تحولی این مضمون را نیز با توجه به عصر و دورة هر شاعر پی میگیریم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - نگرش دینی شاعران دورة مشروطه
محمد غلامرضایی زهره ملّاکیدر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری ا أکثردر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظهکاران مخالف تجدد و مشروطهخواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأمل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسيده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار میدهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه میداند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنتهای دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تأکید میکند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنتهای دینی میپذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنتها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تأکید میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - اشتراکات ساختاری در شعر نیما و چند شاعر معاصر
محمد خسروی شکیب قاسم صحرائيهر نوعي از انواع متعدد هنر– شعر، داستان کوتاه، رمان، نثر- تحت حمايت سبکي خاص و مستقل، يک نظام نوشتاري تلقي ميشود که مبتني بر مناسبات و انتظارات ساختاری و تنظيمات زباني و به صورت کلي متکي بر پيشينهی نظريههاي ادبي مستقل و خاص خود ميباشد. بديهي است، بداعت يک سبک، مديون أکثرهر نوعي از انواع متعدد هنر– شعر، داستان کوتاه، رمان، نثر- تحت حمايت سبکي خاص و مستقل، يک نظام نوشتاري تلقي ميشود که مبتني بر مناسبات و انتظارات ساختاری و تنظيمات زباني و به صورت کلي متکي بر پيشينهی نظريههاي ادبي مستقل و خاص خود ميباشد. بديهي است، بداعت يک سبک، مديون استقلال و تازگي تئوريهاي پيشاساختاري است که واقعيت آن سبک را به عنوان جرياني خاص و با قابليت پيروي و تداوم تضمين ميکند. طرح ساختاري مستقل با شيوههاي زباني سنجيده و نو، همراه با جهان نگري بعدپذير، اساساً پيش فرض و حداقل شرطي است که هر سبک جديد و تازهاي براي به دست آوردن استقلال خود نيازمند آن است. شعر معاصر به رهبري نيما و پیروان او سپهری و فروغ، متکي بر مشخصههاي هستي شناسيک و زيباشناسيک است که واقعيت آن را به عنوان يک جريان ريشهدار و با قابليت پيروي و تداوم و از همه مهمتر با استقلال و هويت، نشان ميدهد. در اين مقاله، اشتراکات ساختاری شعر نیما، سپهری و فروغ که ارتقا دهنده و اثبات کننده استقلال و تمايز شعر آنها از سطح شعر کلاسيک است، ارزيابي ميشود. اسطورهشکني ساختار، مرکزيت گرايي در نظام صوری، پايان پذيري خلاق، واقعيت گرايي خلاق، استبدادگريزي معنا، انتزاع گرايي در زبان، شعارگرايي در زبان و تعهدگرايي، از مهمترين نشانههاي اشتراک ساختاری در شعر نیما، سپهری و فروغ است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - كاركردهاي معرفتي ـ روانشناختي شعر حافظ برای انسان معاصر
جليل مسعوديفردانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. أکثرانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. آیا ادبیات و فرهنگ ایرانی ميتواند به این نیازها پاسخ دهد؟ این مقاله درپی آن است که با بازخوانی شعر حافظ، برای مشکلات معرفتی و روانی انسان امروز راهحلهایی بیابد. شعر حافظ چون جویباری است که می توان در آن آلودگیهای زندگی مدرن را از خود دور ساخت و مثل بوستانی است که به انسان امروز آرامش و خوشی می بخشد. در پرتو شعر حافظ میتوان با معنا زیستن و خشنود زیستن را تمرین کرد. حافظ با خدا باوری و تکیه بر عنایت او و زیبا دیدن جهان به زندگی انسان معنا میبخشد و با پیامهاي روانشناختی ـ اجتماعی خود به آدمی آرامش و دوستی و مدارا؛ ترک ریا و تنبلی و یاس میآموزد. روش تحقیق این مقاله توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای است . نويسنده پس از استخراج مواد لازم از دیوان حافظ به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تأملّی در کاربرد اصطلاح "تشبیه و تنزیه" در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
سيده مريم ابوالقاسمي«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري أکثر«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري داشت. وي با بيان نظريه خويش، اعتقاد به تشبيه و تنزيه را در مسيري تازه افكند كه بعدها بسياري از عرفا و ادباي انديشمند تحت تأثير نظريه و تفكّر او قرار گرفتند. در اين مقاله سابقه كاربرد اين دو اصطلاح در شعر و ادب فارسي و متون مختلف بررسي ميشود. بيان ارزش و اهميّت اين دو اصطلاح به عنوان يكي از موضوعات بحث انگيز در دوره هاي مختلف، بررسي سير تحولات معنايي و گستردگي قلمرو كاربرد اين دو واژه در متون گوناگون از اهداف ديگر اين مقاله است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - دگرديسي نمادها در شعر معاصر
حسن شاهیپور محمد خسروی شکیبنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش بر أکثرنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش براي غناي جوهر هنري- ابهام- و همچنين شرکت دادن خواننده در امر خواندن و آفرينش ادبي، جهت لذت بيشتر است. شاعراني که از استقلال فکري و توانايي ابتکار بهره مند هستند نمادها را مواظبت کرده، آنها را از ابتذال و روزمرهگي و حتي مرگ نجات ميدهند. نيما و پيروان نظريه ادبي او با تکيه بر دو واژه «تناسب» و «طبيعي بودن» در به کارگيري نمادها، سعي داشتهاند تا نمادهاي تکراري، کهنه و مرده شعر کلاسيک را در معناهاي نو به کار گيرند تا علاوه بر عمق بخشيدن به شعر، نظريه سبکي خود را نيز غني کنند. تعدادي از نمادها را ميتوان به دليل ماهيت و ارزش ذاتي ناشي از قدمت يا معنا پذيري بيشتر و همچنين عملکرد موثر در سطح انواع هنر، ابر نماد خواند؛ چرا که قرار گرفتن روي مسير درست معنا يابي اثر ادبي در گرو درک و تلقي درست از اين ابرنمادها است. «آب»، «باد»، «شب»، «ديوار»، «آينه» و... از اين گونه هستند که در شعر معاصر فراوان به کار رفتهاند. چگونگي دگـرديسي معـنايي اين ابرنمـادها در حـوزه شعر معاصر سوالي است که در اين مقاله بررسي ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - "شب پره" و "سيوليشه"- دو نماد براي يك موقعيت تأويل دو شعر نمادين از نيمايوشيج
فاطمه راکعیدر تأويل شعرهاي نمادين نيما يوشيج، با اين پيش فرض روبرو هستيم كه تعدادي از اين شعرها داراي درونماية اجتماعي- سياسي است كه شاعر به دلايلي نميتوانسته يا نميخواسته آنها را به طور روشن و صريح بيان كند و براي ابلاغ آنها به نمادهاي شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعي دارد با أکثردر تأويل شعرهاي نمادين نيما يوشيج، با اين پيش فرض روبرو هستيم كه تعدادي از اين شعرها داراي درونماية اجتماعي- سياسي است كه شاعر به دلايلي نميتوانسته يا نميخواسته آنها را به طور روشن و صريح بيان كند و براي ابلاغ آنها به نمادهاي شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعي دارد با استفاده از شيوههاي تأويل شلايرماخر و همفكرانش، به معنا و پيام مورد نظر مؤلّف هنگام سرودن شعر، نزديك شود. براي اين منظور، از طريق مطالعات مستمر و دقيق در زندگي، آثار، افكار و اوضاع اجتماعي- سياسي روزگار نيما و نيز راهنمايي خود متن، به عنوان يك اثر زباني، مدّعي است كه توانسته است تا حدودي به اين منظور دست يابد. در مقالة حاضر، علاوه بر تأويل دو شعر«شب پرة ساحل نزديك » و «سيوليشه»، به لحاظ نزديكي فضاي حاكم بر دو شعر، كه از تلنگر زدن كسي به شيشة پنجرة اتاق شاعر سخن ميگويند، و نيز از نحوة سخن گفتن و برخورد شاعربا هر دو مورد، نگارنده به اين نتيجه رسيده است كه نمادهاي «شب پرة ساحل نزديك» و «سيوليشه»، هر دو به موقعيّتي يكسان يا مشابه كه درآن شخصي با گرايشهاي كمونيستي، به اميد رخنه كردن درخانة نيما، به شيشة اتاق وي ميكوبد، اشاره دارند. اين رويكرد به شعرهاي نمادين نيما، به هيچ وجه به معني انكار رويكرد مخاطب محور به متون ادبي نيست؛ و نگارنده حتّي در مورد شعرهاي نمادين داراي پيامهاي اجتماعي- سياسي، تأويلهاي متفاوت را از ديدگاههاي مختلف ممكن ميداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - معجزات پيامبر اعظم(ص) در شعر فارسي
احمد گليبه قول مولانا نامعقول بودن يا وراي طور عقل بودن تعاليم انبيا، اظهار معجزات را لازم كرده است. اين معجزات در هر زمانهاي با سطح دريافت مخاطبان دعوت انبيا، انطباق و تناسب داشته است. قرآن كريم معجزة اصلي پيامبر اكرم(ص) محسوب ميشود كه معاندان و كافران به هماوردي و رقابت با أکثربه قول مولانا نامعقول بودن يا وراي طور عقل بودن تعاليم انبيا، اظهار معجزات را لازم كرده است. اين معجزات در هر زمانهاي با سطح دريافت مخاطبان دعوت انبيا، انطباق و تناسب داشته است. قرآن كريم معجزة اصلي پيامبر اكرم(ص) محسوب ميشود كه معاندان و كافران به هماوردي و رقابت با آن فراخوانده شدهاند (= تحدّي)؛ در حالي كه از قبل ناتواني و شكست قطعيشان پيشبيني و يادآوري شده است. در عين حال به اقتضاي احوال خاص، معجزات ديگري نيز از ايشان صادر يا به خاطر ايشان ظهور كرده است كه در كتب سيره و حديث و به تبع آن در متون ادب فارسي انعكاس يافته است. شاعران و عارفان ايراني با زبان صريح و روشن در مضمونسازيهاي شاعرانه به اين روايات پرداختهاند. در قالبهاي قصيده و مثنوي اين مضامين پررنگتر هستند و كمتر در ايجاد و خلق تصاوير به خدمت گرفته شدهاند. درباره ذكر معجرات منتسب به حضرت ختمي مرتب بايد گفت در اين پژوهش صحت و سقم روايات مطمح نظر نبوده است و تنها انعكاس اين روايتها در شعر فارسي بررسي شده است و ذكر اصل روايتها در شعر فارسي بررسي شده است و ذكر اصل روايت به مثابه تأييد قطعي آنها نيست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - سيره پيامبر(ص)، معيار عرفان اسلامي بازتابيافته در متنهاي صوفيانه فارسي
غلامحسين غلامحسينزادهتصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخصها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسيها نشان ميدهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگ أکثرتصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخصها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسيها نشان ميدهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگاههاي ساير ملل نيز متأثر شده است؛ و اينكه بعضي ـ هر چند با دیدگاههای مختلف ـ كوشيدهاند مسير عرفان و تصوف اسلامی را به عكس نشان دهند، احتمالاً تحت تأثير برداشتها و ديدگاههاي ديني و سياسي خود بودهاند، يا ـ بسته به نوع نگرش خود ـ خواستهاند با نشان دادن منشأ غيراسلامي براي آن، تصوف و عرفان اسلامي را مغایر شريعت اسلامي يا در كنار آن قلمداد کنند؛ یا به گونهاي آن را معرفي كنند كه نشان دهند سلوك عرفاني سنتي ادب فارسي، بينياز از عمل به احكام شريعت اسلامي است. حال آنكه مستندات فراوان حاكي از آن است كه عرفان اسلامي مستقيماً از قرآن و سيره نبوي، و روش و سلوك اهل بيت و صحابه و تابعين و زهاد صدر اسلام نشئت گرفته است؛ اما بتدريج ديدگاههاي پيروان مكاتب ديگر و آداب اجتماعي اقوام و ملل مختلف و بخصوص خواستههاي نفساني زاهدان و صوفيان ريايي، بر آن تأثير گذاشته است و سبب شده اندک اندک انحرافاتي در آن راه يابد، بنابراين مشايخ بزرگ صوفيه كوشيدهاند از طريق تأليف كتب متعدد و ارشاد مريدان، مسير عرفان نظري و عملي را بر مبناي معيار و شاخصه اصلي آن، يعني قرآن و سيرت پيامبر اكرم اصلاح كنند و آن را به مسير اصلي خود بازگردانند تا عرفان و تصوف اسلامي همچنان بتواند در شاهراه اصلي خود به مسيرش ادامه دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - نقل قول هنري در شعر حافظ
عليرضا فولاديبا همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن أکثربا همة كوششهاي اهل بلاغت در شناخت شگردهاي ادبي، هنوز برخي از آنها ناشناخته ماندهاست. مقالة حاضر به معرفي يك شگرد ادبي از اين دست با نام «نقلقول هنري» ميپردازد و چند و چون آن را در شعر حافظ بررسي ميكند. نقلقول هنري چيست، هنري بودن آن چگونه رخ مينمايد و گونههاي آن كداماند؟ اين مقاله پاسخگويي به اين پرسشها را بر عهده دارد. روش ما براي اين منظور، روش توصيفي با رويكرد ساختگرايانه بوده است. از مجموع اين بررسي چنين نتيجه ميگيريم كه نقلقولهاي هنري حافظ به تبع اعتدالگرايي او عموماً در دو سوية روايي و شعري سيري معتدل را پشت سر گذاشتهاند و در اين دو سويه، به اقتضاي حال، با عناصر راوي، فضا، زمان، مكان، توصيف، شخصيت، گفتمان، رويداد و تعليق و آرايههاي مجاز، تشبيه، اسلوب معادله، استعاره، تشخيص، متناقضنما، كنايه، جناس، واجآرايي، تنسيقالصفات، ايهام، استخدام، مراعاتالنظير، تضاد، تلميح، ارسالالمثل، تضمين، تلميع، اغراق، طنز، اسلوبالحكيم، دليل عكس، حسنمطلع، ردالمطلع و حسنمقطع پيوند خوردهاند. همچنين نمونههاي اين شگرد در ديوان وي، به اعتبارهاي مختلف، تقسيمات متفاوتي مانند بيواسطه/ باواسطه، گفتاري/ نوشتاري، مستقيم/ غيرمستقيم، بهعبارت/ بهمضمون، يكمصراعي/ يكبيتي/ دوبيتي/ سهبيتي/ چهاربيتي/ پنجبيتي و واحد/ متعدد را برميتابند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - خاستگاه شعر و هويت صنفي ـ اجتماعي شاعر از ديدگاه حكيم انوري ابيوردي
مهدي محبّتیتوصيف شعر و تبيين جايگاه شاعر در ميان اصناف اجتماعي دو ويژگي عمده ديدگاه ادبي انوري است. انوري به دليل تربيت حكمي ـ منطقي و آشنايي دقيق با كلام منظوم و قلمروهاي آن و نيز با تكيه بر تجربههاي هنري نابي كه در طول حيات خود از ماهيت آفرينش شعر به چنگ آورده بود، موفق به طرح أکثرتوصيف شعر و تبيين جايگاه شاعر در ميان اصناف اجتماعي دو ويژگي عمده ديدگاه ادبي انوري است. انوري به دليل تربيت حكمي ـ منطقي و آشنايي دقيق با كلام منظوم و قلمروهاي آن و نيز با تكيه بر تجربههاي هنري نابي كه در طول حيات خود از ماهيت آفرينش شعر به چنگ آورده بود، موفق به طرح و بسط ديدگاههايي تازه و استوار دربارة تحليل شعر و هويت صنفي شاعر شد. او با طبقهبندي اصناف شاعران و تحليل نقش و جايگاه فرآوردههاي شاعر در زنجيرة نيازهاي اجتماعي و مقايسة اين فراوردهها با توليدات اقشار ديگر جامعه، و همچنين دلايل پيدايش انواع متفاوت شعر در روان شاعر، يكي از مهمترين منابع جامعهشناسي شعر و شاعري را در ادب فارسي پي انداخت، ضمن آنكه براي نخستين بار چندين شعر مهم و مطول اختصاصاً در همين باب آفريد و اولين نگاههاي توصيفي ـ منطقي را در باب ماهيت شعر و انواع آن بيان كرد. اين مقاله تبيين دقيق انديشهها و آراي انوري دربارة شعر و هويت صنفي شاعر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - غزل روایی و خاستگاه آن در شعر فارسی
احمدرضا منصوریغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتواي أکثرغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتوايي ـ معنايي (انواع ادبي قديم) بازشناسي و تقسيمبندي شده است. در بخش ديگر نوشتار، دربارة خاستگاه غزل فارسي و آراي مختلف در آن باره بحث شده است. مطابق يافتههاي اين تحقيق كه با شواهدي از شعر فارسي مستند و مؤيد گشته، خاستگاه غزل روايي با دو رويكرد تغزلي و غزلي قابل بررسي است و انواع مختلف آن را ميتوان بر اساس ساختار (با سه گونة حکایت، گفت و گو، و توصيف) و محتوا (با محتواهايي چون اجتماعي، تاريخي، عرفاني ـ معرفتي، سوگنامه، مژدهنامه، سفرنامه، سرگذشت و... كه زيرمجموعه ساختار حكايت جاي ميگيرند) تقسیمبندی و معرفی كرد. در انتهاي نوشتار نيز به فواید یا کارکردهای غزل روايي (مثل انسجام ساختاري شعر، آسانيابي مضامين و ارتباط بهتر با مخاطب، نمايشي شدن، و لذت بخشي) اشاراتی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - ميرزاده عشقي و مسئله تجدد
علي محمديدر عصر متلاطم و پر هيجان مشروطه ميرزاده عشقي از شاعران پرشور بود و اين بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدّد بينديشد. با اين حال در منظومه جهانبيني عشقي به گونهاي خاص ميتوان به تماشاي تمام جوانب پديده تجدد نشست. آنچه پيش و بيش از همه چيز در ساختار انديشه و أکثردر عصر متلاطم و پر هيجان مشروطه ميرزاده عشقي از شاعران پرشور بود و اين بخت و اقبال را داشت تا به نوبه خود درباره تجدّد بينديشد. با اين حال در منظومه جهانبيني عشقي به گونهاي خاص ميتوان به تماشاي تمام جوانب پديده تجدد نشست. آنچه پيش و بيش از همه چيز در ساختار انديشه و رويكرد عشقي به چشم ميخورد رويكرد متناقض و ناهمسان او به ابعاد تجدد است. تفكر عشقي در گرداب سياه و سفيد بيني مطلق، دائماً دست و پا ميزند، بنابراين، چنين تفكر تمامت خواه هم انباشته از پارادوكس خواهد بود. در جهانبيني عشقي عرصه براي خرد و منطق بسيار تنگ است؛ عرصهاي كه بيشتر نمايانگر تصوير تخريب، انقلابيگري و خونريزي است. عشقي آن قدر عصبي و آتشين مزاج است كه با ديدن يك مصداق به افراط ميگرايد و تمام انسانها را اعم از خوب و بد با يك چوب ميراند؛ به طور كلي رويكرد عشقي به انسان ايراني انباشته از تناقض و تضاد است. در اين مقاله مفهوم تجدّد در شعر عشقي بررسي ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - كهنگرايي واژگاني در شعر اخوان
فروغ صهباپيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با ع أکثرپيوند شعر اخوان با زبان و ادب كهنسال فارسي و استفاده از واژهها و تركيبات و عبارات آن زبان كه به صورت متنوع و پراكنده در اشعار او مشهود است، يكي از تمهيدات شاعرانة او است كه به زبانش شكل و نمايي حماسي و باصلابت بخشيده است. اين تمهيد كه يكي از شيوههاي آشناييزدايي با عناصر گذشتة (آركائيك) زبان و معروف به باستانگرايي يا كهنگرايي است، از ويژگيهاي مهم شعر اخوان است. در مقالة حاضر در محدودة واژگان به بررسي و توصيف عناصري از اشعار اخوان ميپردازيم كه رنگ و بوي كهن دارد و موجب برجستگي زبان شعر او شده است. نتيجة تحقيق نشان ميدهد كه كهنگرايي واژگاني اخوان به دو بخش عمده قابل تقسيم است: بخش اول مربوط به واژگاني است كه امروزه كاربرد ندارد يا به ندرت به كار ميرود و شامل واژگان عام، اصطلاحات اساطيري و اصطلاحات مربوط به علوم و فنون مختلف از قبيل اصطلاحات علم طب، موسيقي و غيره است. بخش دوم واژگاني است كه به شيوة كهن تغييرات آوايي همچون تخفيف، تشديد، ابدال و قلب در آنها ايجاد شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - سيماي پيامبر اعظم(ص) در ديوان خاقاني شرواني
روشنك رضائيزندگي، سيرت و صورت حضرت رسول اكرم(ص) همچون خورشيدي درخشان براي بشريت محسوب ميگردد و شعاع آن در جان و ذهن و زبان مسلمانان جلوۀ خاصي دارد. در اين مقاله تلاش شده است سيماي حضرت رسول اكرم(ص) در ديوان خاقاني بررسي و تحليل شود. ابتدا با استفاده از منابع و مراجع اشارهاي مختص أکثرزندگي، سيرت و صورت حضرت رسول اكرم(ص) همچون خورشيدي درخشان براي بشريت محسوب ميگردد و شعاع آن در جان و ذهن و زبان مسلمانان جلوۀ خاصي دارد. در اين مقاله تلاش شده است سيماي حضرت رسول اكرم(ص) در ديوان خاقاني بررسي و تحليل شود. ابتدا با استفاده از منابع و مراجع اشارهاي مختصر به حوادث تاريخي و خصائل فردي و اجتماعي آن حضرت و زندگي مبارك ايشان شده و سپس شواهد شعري مناسب از ديوان خاقاني ذكر گرديده است. همچنين به مواردي از جلوههاي سخنان و احاديث آن حضرت در شعر خاقاني توجه شده و با توجه به نمونههاي متعدد و متنوع شعري در اين خصوص در ديوان خاقاني، ميتوان توجه و ارادت خاقاني را به دين و حضرت رسول(ص) دريافت و گفت كه خاقاني با استفاده از زندگي و سخنان حضرت رسول(ص) غنايي خاص به شعر خود بخشيده و آن را متبرك ساخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - بازتاب شخصیت پیامبر(ص) در شعر معاصر فارسی
سعید بزرگ بیگدلی مریم صادقی گیویشخصيت والا و سيره انساني و نبوي پيامبر اكرم(ص) همواره از كانونهاي مضمونآفريني و تصويرسازي شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. شاعران فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبتهای گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خال أکثرشخصيت والا و سيره انساني و نبوي پيامبر اكرم(ص) همواره از كانونهاي مضمونآفريني و تصويرسازي شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. شاعران فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبتهای گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خالق هستی بخش، به بزرگداشت و مدح پیامبر، مقام نبوت و مخصوصاً خاتمیت و سرآمدی و محوریت وجود آن حضرت در کل کائنات توجه داشته اند و به تعبیر ابنعربی و عارفان پیرو او حقیقت محمدیه را مرکز و علت ايجاد هستی دانستهاند و عموم ادیبان ایران، حوادث زندگی و جلوه های مختلف شخصیت جامع پیامبر اعظم(ص) را در مقام انسان کامل و اسوه بشر در آثار خویش منعکس ساخته اند که در شعر سنتی فارسی نمودی چشمگیر دارد. در این مقاله ميزان توجه شاعران معاصر فارسی به شخصیت پیامبر اكرم(ص) بررسي ميشود. هدف این جستار بررسی کیفیت این بازتابها در مقایسه شعر سنتی و نو بوده است. بررسی ها نشان می دهد شاعران معاصر فارسی شخصیت پیامبر را در چهار بعد مدحی، حادثه ای، روایتی و تصویری در اشعارشان منعکس کرده اند. در اين مقاله همچنين اغلب شاعران برجسته كه در اين ابعاد، شعري سرودهاند، تحليل و ارزيابي شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - بررسي اصطلاحات موسيقي در ديوان خواجوي كرماني
حسن شاهیپورشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون ش أکثرشعر و موسيقي ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. اما امروزه به دليل گسترش فراواني كه هر يك از آنها يافتهاند، از هم جدا شدهاند. با وجود اين، هنوز هم بين شعر و موسيقي پيوندي ديرينه برقرار است؛ به گونهاي كه هر كدام بدون ديگري ناقص و نارسا است. به ويژه، موسيقي كه بدون شعر طراوت لازم را ندارد. در اين مقاله سعي شده است اصطلاحات موسيقي مستعمل در ديوان خواجو مورد بررسي قرار گيرد و ارتباط بين نغمات موجود مقامها، شعبهها و آوازها تبيين شود. به اين معنا كه اگر شاعر مثلاً در بيتي به مقام «راست» و «اصفهان» اشاره كرده است، تقارن اين دو اصطلاح در كنار يكديگر از روي تصادف نبوده است، بلكه شاعر به ارتباط موسيقي اين دو مقام و تناسب نغمات بين آنها نظر داشته است. در اين راستا براي اثبات گفته خويش از كتب قديم موسيقي نظير «مقاصدالالحان» و «جامعالالحان» مراغي و «بحورالالحان» فرصتالدوله شيرازي و كتب امروزي موسيقي و مقالات موجود استفاده گرديده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - بررسی شعر عاشورایی فارسی در لرستان (از آغاز تا پیروزی انقلاب اسلامی)
علی نوری احسان حیدری جمشیدیمردم لرستان قرنها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشتهاند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعهمذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشتهاند، خود را از نس أکثرمردم لرستان قرنها پیش، مذهب تشیع را از روی صفای باطن پذیرفته و نسبت به آن، اعتقادی راسخ داشتهاند. حتی حکمرانان این منطقه نیز از قریب به هزار سال پیش، شیعهمذهب بوده و برخی از آنان چون اتابکان لُر کوچک که از حدود 570 تا 1006 هجری بر لرستان حکومت داشتهاند، خود را از نسل عباسبنعلی(ع) میدانستهاند. علاقۀ مردم لرستان به اهل بیت عصمت و طهارت، بهویژه امام حسین(ع) و عباس بن علی(ع) چنان عمیق است که در فرهنگ و ادب آنان، جلوۀ تمام و کمال یافته است. در این جستار بر آنیم تا «شعر عاشورایی فارسی لرستان» را به عنوان نمودی از فرهنگ عاشورایی در ادبیات این سامان، به اجمال بررسی کنیم. مهمترین نتیجۀ تحقیق آن است که محرم، عاشورا و امام حسین(ع) در گونه های مختلف شعر این استان، از جمله شعر فارسی آن، جلوهای چشمگیر و پُرمعنا دارد و این جلوه تا جایی است که به رغم شفاهی بودن ادبیات این سرزمین، حتی در میان آثار و اشعار محدودِ ثبت شدۀ موجود نیز تأملبرانگیز است. این نکته علاوه بر اینکه ارادت مردم لرستان را به خاندان رسالت نشان میدهد، از تمایل آنان به صفاتی چون مردانگی، شرافت و آزادگی حکایت میکند؛ خصوصیاتی که صحنۀ کربلا، بارزترین تجلیگاهشان به حساب میآید. دیگر آنکه شعر عاشورایی فارسی لرستان، در چهار دسته قابل طبقهبندی و بررسی است و سه دیگر آنکه اینگونه اشعار در ادبیات لرستان دامنه ای گسترده دارد و از کهنترین سرودههای ادیبان لرستانی تا آثار شاعران امروز این دیار را در برمی گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - بررسي و نقد ابعاد شکلی زبان در آثار شاعران شاخص جریان شعر گفتار
ساناز رحيمبيكي غلامحسين غلامحسينزاده قدرت الله طاهريدر فرایند پدید آمدن شعر، تمامي عناصر دخيل در قالب زبان شکل مي گيرد. به همين دليل قطعاً زبان، يکي از اساسي ترين عوامل در آفرينش شعر است. شعر گفتار، شاخه اي نوظهور از شعر معاصر در دو دهۀ اخير (هفتاد و هشتاد) ایران است و چون شاعران شعر گفتار مدعي بهره گيري از قابليت هاي م أکثردر فرایند پدید آمدن شعر، تمامي عناصر دخيل در قالب زبان شکل مي گيرد. به همين دليل قطعاً زبان، يکي از اساسي ترين عوامل در آفرينش شعر است. شعر گفتار، شاخه اي نوظهور از شعر معاصر در دو دهۀ اخير (هفتاد و هشتاد) ایران است و چون شاعران شعر گفتار مدعي بهره گيري از قابليت هاي موجود در لايههاي مختلف زبان مرسوم در ميان تودۀ مردم هستند، بررسي ابعاد شکلی زبان در اين جریان شعری در درجۀ اول اهميت قرار مي گيرد. از آنجا که خودِ این جریان شعری در ادبیات دانشگاهی چندان مورد توجه قرار نگرفته است، معرفی و تبیین ویژگی های شکلی و محتوایی آن گامی مهم در شناخت تحولات ادبی معاصر است. به همين منظور در اين مقاله کوشش مي شود تا ضمن تعريفی مختصر از شعر گفتار و پیشینۀ آن، ويژگي هاي زباني آن با تمرکز بر آثار شاعران شاخصی از جمله رضا براهنی، علی باباچاهی، مهرداد فلاح، حافظ موسوی و سید علی صالحی تبيين شود. روش تحلیل در مقالۀ حاضر، مطالعۀ سبکی- زبانشناختی است و ویژگی های مهم زبان در سه دستگاه آوایی، صرفی و نحوی مطالعه شده است. شعر گفتار بر پايۀ زبان محاوره شکل مي گيرد و با فاصله گرفتن از کاربرد زبان ادبي، از سطوح مختلف آوايي، واژگاني و نحوي زبان عاميانه استفاده ميکند. شاعران شعر گفتار علاوه بر واژگان، اصطلاحات و کنايات و ضربالمثلهاي عاميانه، اصوات محيط پيرامون خود را نيز براي غنا بخشيدن به زبان شعرهايشان به کار مي گيرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - رویکرد دوگانه انوری به عرفان و تصوف
محمدحسین کرمی ناهید دهقانیدر سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاع أکثردر سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاعري كه در قصايد و مقطعات به مدحگويي و هجوكردن پرداخته، در غزليات و برخي از رباعيات، چهرهاي عارفانه از خود نشان داده و دم از قلندرصفتي زده است. تناقضگوييهای فراوان انوری به ویژه در زمینة تصوف موجب شده است، خوانندة اشعار این شاعر نتواند دربارة شخصيت و نيز اشعار او داوري دقيقي داشته باشد. در مقالة پیش رو، با رویکردی تحلیلی- توصیفی، ديدگاههای متناقض انوري درباره تصوف و ریشه این دوگانگی ها بررسی شده است. به نظر می رسد، دورة شاعری انوری بیش از هر عامل دیگری در ایجاد این دوگانگی ها تأثیرگذار بوده است؛ معمولاً در آثاري كه به سبك بينابين يا سبك دورة گذار نوشته شده اند، گونهاي آشفتگي سبكي ديده ميشود. این دوگانگی ها نه تنها در اشعار انوری، بلکه در اشعار دیگر شاعران سده ششم نیز کمابیش وجود دارد؛ بر این اساس، نميتوان نفوذ مضامين صوفیانه را در اشعار انوري، لزوماً گواهی بر گرايش وي به تصوف دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - خوانش شعر «نوبت» بر اساس رویکرد نشانهشناسی «مایکل ریفاتر»
پرند فیاضمنش علي صفایی سنگریشعر گفتار، یکی از جریانهای برجستۀ شعر معاصر و شعری مخاطبمحور است که در آن کنش القایی گفتار، مهمترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار میآید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعۀ «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رو أکثرشعر گفتار، یکی از جریانهای برجستۀ شعر معاصر و شعری مخاطبمحور است که در آن کنش القایی گفتار، مهمترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار میآید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعۀ «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانهشناسی «ریفاتر» بررسی میشود. هدف از این پژوهش، درک ظرفیتها و خوانشی جدید از شعر گفتار است. در خوانش دریافتی شعر «نوبت» که با تکیه بر نشانههای مستقیم صورت میگیرد، دلالت نهایی شعر، توصیفی صریح از آمیختگی رفتن و اندوه است. امّا در خوانش دیگر متن که با توجّه به کاربست چارچوب نظریۀ ریفاتر انجام شده، خواننده از نشانههای نشاندار و غیر مستقیم فضای روایی به فضایی سیاسی- عاطفی میرسد؛ چنان که مرگ، دلالت نهایی شعر است و سیر زندان- ترانه- مرگ، چرخهای مطابق با چرخۀ عناصر غیر دستوری، انباشتها، منظومههای توصیفی، هیپوگرامها و فضای بینامتنی از صدای «شاملو» و صدای دو شعر از «احمدرضا احمدی» و «حافظ موسوی» با شبکۀ دلالتی همسان مرگ است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - ماهیتشناسی رمانتیسیسم سیاه در شعر دهه سی
غلامرضا پیروز رضا ستاری سارا زارع جیرهندهیکی از جریانهای مهم ادبی که در شعر ایران در دهه سی، به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قوت گرفت، جریان رمانتیسیسمی بود که در عرصۀ شعر رواج یافت و به دنبال آن مضامینی سیاه با احساس گرایی تند و بی سابقه رایج شد؛ مضامینی که رمانتیسیسم را از جوهرۀ غنا و تغزل دور کرد؛ به این معن أکثریکی از جریانهای مهم ادبی که در شعر ایران در دهه سی، به دنبال کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قوت گرفت، جریان رمانتیسیسمی بود که در عرصۀ شعر رواج یافت و به دنبال آن مضامینی سیاه با احساس گرایی تند و بی سابقه رایج شد؛ مضامینی که رمانتیسیسم را از جوهرۀ غنا و تغزل دور کرد؛ به این معنی که شاعران یا دم از مرگ عشق میزدند و یا آن را تا پست ترین سطح خود فرو میکاستند. این اشعار که به رمانتیسیسم سیاه معروف شده است، مضامینی چون مرگاندیشی، نفرین، عصیان، اظهار به گناه و کفر و بی اخلاقی، شیطان-گرایی، یأس و... را انعکاس میدهد. برخی منابع، این اشعار را با عنوان رمانتیسیسم تغزلی تعریف کردهاند، در حالی که تغزل و رمانتیسیسم سیاه، تفاوتهای اساسی با یکدیگر از جمله در جهان بینی، مضامین و عوامل بروز دارند. در این مقاله پس از بررسی ماهیت و عوامل بروز رمانتیسیسم سیاه در ایران، مضامین سیاه شایع در شعر شاعرانی چون نادر نادرپور، نصرت رحمانی، کارو، حسن هنرمندی، حمید مصدق و فروغ فرخزاد ارزیابی شد و نتیجه جستار نشان داد که با توجه به محور قرار گرفتن مضامینی چون مرگاندیشی، یأس و نومیدی، عصیان و نفرین، ترس، شیطان گرایی، اعتیاد و مستی و مخالفت با اخلاق و هنجارهای اجتماعی، کفر و تقبیح و تمسخر عشق در شعر رمانتیسیسم سیاه، نمیتوان این اشعار را رمانتیسیسم تغزلی و عاشقانه نامید. بر این اساس، شعر رمانتیک و احساسگرای تند دهه سی، در دو دسته شعر رمانتیسیسم تغزلی و غیر تغزلی تقسیم شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - تحلیل شعر و تاریخ ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر چند شاعر (میرزا شوقی، حسین پناهی و...)
سید قادر لاهوتی سیدجعفر حمیدیوضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ اد أکثروضعیت ادبی استان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل دوری از مرکز و محرومیّتهای اقتصادی و محدودیت های سیاسی و اجتماعی تاکنون آنچنان که شایسته است، بررسی و تحلیل نشده است. در این مقاله تلاش شده تا ابتدا وضعیت سیاسی و اجتماعی این استان از عصر صفویه تاکنون معرفی شود، سپس تاریخ ادبی این بخش از ایران بررسی گردد. از این رهگذر، زندگی برخی از شاعران مطرح متقدّم و متأخّر در این مقطع زمانی و موقعیّت مکانی بررسی شد. در این میان دو شاعر در دو دوره متفاوت به لحاظ شهرت و تأثیرگذاری توانستهاند خود را فراتر از دیگران معرفی کنند. اوّلی «میرزا شوقی»، شاعر عهد ناصری است که به دلیل پرداختن به مضامین مورد توجّه مردم، مانند واقعه کربلا و مدح حضرت رسول(ص)، ائمۀ هدی(ع) و همچنین سرودن اشعار خود به گویش مردم کهگیلویه و بهبهان، توانست حضور خود را در اذهان مردم این سامان تا نسل های بعد تضمین کند. در میان معاصران نیز حسین پناهی توانست در سطح ملّی خود را مطرح کند. «حسین پناهی» که بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون نیز بود، توانست ضمن انتشار اشعار، خود را در میان مخاطبان داخل و خارج کشور نیز مطرح کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - مباحث کلامی توحید در مثنویهای عطار
فریده محسنی هنجنی احمد خاتمیادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نمادها و تمثیلهای خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی ر أکثرادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نمادها و تمثیلهای خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی را در ذهن میآفریند که پاسخ به آنها نیاز به درک درست دیدگاههای عرفانی، مذهبی و کلامی مؤلفان دارد. عطار از جمله شعرای عارفی است که در تمامی آثار خود بسیاری از دیدگاههای اعتقادی و دینی خود را با ذوق عارفانه آمیخته است. این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با این فرض که اندیشههای عرفانی عطار آمیخته با اندیشههای کلامی اوست سعی دارد تأثیر مذاهب کلامی مختلف را بر مبانی فکری و عرفانی آثار عطار در بحث توحید بر پایه چهار مثنوی مشهور او بررسی کند. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که نفوذ مباحث کلامی درآثار بررسی شده به حدی است که بررسی آثارعطار بدون آگاهی از دیدگاههای کلامی او ناتمام خواهد بود؛ هرچند اصرار بر انتساب عطار به یکی از مذاهب کلامی نیزراه به جایی نمیبرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - نگاهی به سیر تاریخی «عنوان» و «عنوانگذاری» در ادبیات منظوم فارسی (با تکیه بر آثار برجسته)
علی محمدی طاهره قاسمی دورآبادیعنوان، یکی از کلیدیترین رکنهای متن ادبی به شمار میرود. نشانه و نورافکنی که اگر درست و حسابشده گزینش شده باشد، از دو جهت میتواند در زمینه و ساخت متن ادبی، خود را نمودار سازد. یکی از جهت زیباییشناسی متن ادبی که گزینش عنوان خوب، ساختار منسجم متن را برجسته میسازد؛ د أکثرعنوان، یکی از کلیدیترین رکنهای متن ادبی به شمار میرود. نشانه و نورافکنی که اگر درست و حسابشده گزینش شده باشد، از دو جهت میتواند در زمینه و ساخت متن ادبی، خود را نمودار سازد. یکی از جهت زیباییشناسی متن ادبی که گزینش عنوان خوب، ساختار منسجم متن را برجسته میسازد؛ دو دیگر، جهت درک معنا و دستیابی به محتوای اثر، که عنوان میتواند به مثابه چراغی، تاریکیهای احتمالی را از پیش پای مخاطب بردارد و به کشفی سادهتر منجر گردد. هرچه عنوان هنریتر، چکیدهتر و زیبندهتر باشد، به همان نسبت، ابلاغ معنا، محتوا و خاصیت فرم ادبی، سادهتر خواهد بود. در تاریخ نظم فارسی، با این که نویسندگان ایرانی، از خاصیت «عنوانگذاری» بیخبر نبودند، بیشتر سرودههای خویش را بدون عنوان تنظیم میکردند. حجم بسیار زیادی از سرودهها و آثار منظوم فارسی تنها با عنوان دیوان و کلیات یاد شده است. همچنین، در دیوانهای شاعران، به جای عنوان بسیاری از اشعار، نوع ادبی آنها (قصیده، غزل، قطعه و ...) ذکر شده است. بخشی از مقالة حاضر، به آن دسته از عنوانهایی میپردازد که به احتمال بسیار، نسخهنویسان و یا منتقدان بعدی به بسیاری از قصیدهها، قطعهها و دیگر شکلهای ادبی موجود در دیوانها بخشیدهاند. بخش دیگر مقاله، سیر عنوان و عنوانگذاری در طول تاریخ ادبی زبان فارسی را بررسی و وضع عنوان را در دورههای گوناگون از دوره صفوی گرفته تا قاجار، پهلوی و دوره معاصر، تحلیل و بررسی کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - تحلیل توازن آوایی در غزلیات «سلطان ولد»
زینب تاجیک وحید علی بیگی سرهالیموسیقی شعر عامل جذابیت متون نظم است. این عامل در غزلهای «سلطان ولد» جلوهای دیگر دارد که با عنوان توازن آوایی در قالب یادشده، نمود چشمگیری یافته است. شاعر با استفاده از توازن کمی در مبحث وزنی و استفاده از وزنهای مختلف، چاشنی ضرب و آهنگ غزلهای خود را افزایش داده است. أکثرموسیقی شعر عامل جذابیت متون نظم است. این عامل در غزلهای «سلطان ولد» جلوهای دیگر دارد که با عنوان توازن آوایی در قالب یادشده، نمود چشمگیری یافته است. شاعر با استفاده از توازن کمی در مبحث وزنی و استفاده از وزنهای مختلف، چاشنی ضرب و آهنگ غزلهای خود را افزایش داده است. سلطان ولد به کمک وزن دوری، جذبه و شور خاصی به غزل می بخشد، تا جایی که بیشترین بسامد وزن دوری را در استفاده از وزن تند و ضربی این قالب شعری مشاهده می کنیم. وی در کاربرد توازن آوایی کیفی، به انواع تکرار دست می زند و با تکرار انواع صامت و مصوتهای زبان فارسی، سعی در زیباسازی غزل هایش نموده است که استفاده وی از مصوت بلند «آ» از بسامد بالایی برخوردار است و از مصوت کوتاه «-ُ» در زمینه تکرار، کمترین بهره را برده است. سلطان ولد با استفاده از تکرار واکه و همخوان ها در آغاز و پایان واژگان، جلوهای آهنگین به اشعارش می بخشد که این بهره گیری شاعر از انواع تکرار در جایگاه قافیه از نمود بیشتری برخوردار است. بنابراین میتوان گفت که سلطان ولد با بهره گیری از انواع توازن در بخش هم صدایی و همحروفی با رعایت انواع همخوانها، موسیقی خاصی به غزل هایش بخشیده است که در زمینه های مختلف قابل بررسی است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته، که ابتدا مباحث توازن آوایی را در غزلهای سلطان ولد شناسایی کرده، سپس ضمن تحلیل هر یک از آنها، بسامد هر کدام را در قالب نمودارها و جداول مشخص نموده ایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - تحلیل ظرفیت های چندوزنی و شیوههای ایجاد آن در شعر فارسی
یحیی عطائیچندوزنی آن است که شعری بیش از یک وزن داشته باشد. نویسنده، این موضوع را از خاموشی در کتابهای بلاغت و فرهنگ خارج ساخته، با نمونه هایی نشان داده است که این مسئله از آغازِ شعرِ فارسی تاکنون حضوری پررنگ دارد. تبدیلِ وزنِ مصراعی به وزنِ دیگر به هشت شیوه انجام می گیرد: اشباع أکثرچندوزنی آن است که شعری بیش از یک وزن داشته باشد. نویسنده، این موضوع را از خاموشی در کتابهای بلاغت و فرهنگ خارج ساخته، با نمونه هایی نشان داده است که این مسئله از آغازِ شعرِ فارسی تاکنون حضوری پررنگ دارد. تبدیلِ وزنِ مصراعی به وزنِ دیگر به هشت شیوه انجام می گیرد: اشباع و اشباع-زداییِ مصوتِ کوتاه و بلند، ابقا و حذفِ همزه، تشدید و تخفیفِ صامت، تسکین و متحرک ساختنِ صامت. 26 وزن در 22 شکل، چندوزنی پدید می آورد. پرکاربردترینِ آنها تبدیلِ دو وزنِ «فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» و «مفتعلن مفتعلن فاعلن» به هم است. پرکاربردترین روشِ تبدیل نیز چهار روشِ «اشباع و اشباعزدایی مصوت» و «ابقا و حذفِ همزه» است. حاصل دیگر مقاله که برای نخستین بار مطرح شده، این است که آنچه در ادبیاتِ غرب بدان Asynartete گفته میشود، هرچند در کتاب های فارسی به عنوانِ چندوزنی شناخته نیست، در شعر فارسی از زمانِ وطواط تاکنون پیشینه دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - تحلیل تطبیقی شعر و نقاشی عصر صفوی با تکیه بر آرای هنری رماک
مراد اسماعیلیاین مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که به مطالعه ارتباط بین ادبیات و نقاشی عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ادبیات تطبیقی هنری رماک، در پی تبیین این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر و نقاشی این عصر نمود یافته است. بر ا أکثراین مقاله پژوهشی بینارشته ای در قلمرو ادبیات تطبیقی است که به مطالعه ارتباط بین ادبیات و نقاشی عصر صفوی می پردازد و با استفاده از نظریه ادبیات تطبیقی هنری رماک، در پی تبیین این موضوع است که چگونه مفهومی یکسان، به اشکال متفاوت در شعر و نقاشی این عصر نمود یافته است. بر اساس یافته-های این پژوهش، شعر و نقاشی این عصر را نمی توان ادامه و دنباله سبک های پیشین دانست؛ بلکه شعر و نقاشی این دوره، دارای ویژگیهای متمایز خود بوده و شاعران و نقاشان عصر صفوی به مجموعه ای از اصول و موازین مشترک پایبندند که با موازین دوره های قبل قابل مقایسه نیست. همچنین، زمینی شدن یکی از پیشفرض هایی است که اساس اندیشه و هنر قرن یازدهم را شکل می-دهد و شاعران و نقاشان عصر مورد بررسی به شکل های مختلفی از قبیل: واقع-گرایی، جزئی نگری، لذت بخشیدن، استفاده از عناصر پیرامون و... که همگی از مؤلفه های زمینی شدن هستند، به خلق آثار خود دست یازیده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - از ذهن تا تجربة زیسته؛ تحلیل تطبیقی در شعر متقدّم و متأخر قیصر امینپور
سیدرضا شاکری محمد کمالی زادهبا نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تب أکثربا نگاهی فلسفی و نظری میتوان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امینپور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکلگیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینهای توضیح دهد و تفاوتهای آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تبیین کند. شاعر در شعر متقدم از شرایط فکری و سیاسی و پیرامونی تأثیر گرفته و محوریت تولید شعر و ذهن شاعر اندیشهها و باورهای عمدتاً دینی و انقلابی است که شعرهایی را با درونمایههای خاص تولید میکند. در شعر متأخر امینپور تجربة زیسته جای ذهن را گرفته و شعرهایی با محوریت و محتوای موقعیتهای انسانی در زندگی تولید میگردد. مبنای نظری این پژوهش مفهوم تجربة زیسته در نظریة علوم انسانی ویلهلم دیلتای است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که قیصر امینپور شاعری در متن تحولات اجتماعی، فکری و سیاسی جامعة خویش و جهان بزرگتر مشترک بشری قرار دارد و یک فرایند تکاملی را در شاعرانگی از سر میگذراند و به زبان و جهان تازهای از ابعاد شعر دست مییابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - بررسی همسانی معنایی مفهوم «عشق» در ادوار شعر فارسی از منظر تحلیل محتوای کیفی
معصومه محمدی اصغر دادبه هرمز رحیمیان«عشق» به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم شعر فارسی، قابلیتهای محتوایی گستردهای دارد که در بستر دگرگون شونده اندیشهها و کارکردهای شعر، به طور غیر مستقیم با شاکله معنایی این مفهوم در ارتباطند. اینکه آیا در آن بسترها، این مفهوم دچار گسستهای معنایی شده یا پیوستهای معنایی أکثر«عشق» به عنوان یکی از مهم ترین مفاهیم شعر فارسی، قابلیتهای محتوایی گستردهای دارد که در بستر دگرگون شونده اندیشهها و کارکردهای شعر، به طور غیر مستقیم با شاکله معنایی این مفهوم در ارتباطند. اینکه آیا در آن بسترها، این مفهوم دچار گسستهای معنایی شده یا پیوستهای معنایی خود را حفظ کرده است، چیزی است که در این پژوهش به دنبال آنیم و سعی داریم تا با مواجهه با اصل اشعار ادوار و تمرکز بر محتواهای برآمده از آنها، بدان دست یابیم. این امر از آن جهت اهمیت دارد که بروز عواطف مخاطب و نحوۀ برخورد او با مفهوم «عشق» در شعر، نقش تعیین کنندهای در به دست دادن پیوندهای فرهنگی دورههای مختلف دارد. از این رو در این پژوهش بر آنیم تا با تمرکز بر شعر شاعران برجسته ادوار مختلف و نیز محتواهای برآمده از این مفهوم، بازتابهای معنایی «عشق» را تبیین کرده، از خلال آن به پیوندهای عاطفی و مناسبات فرهنگی دورهها پی ببریم. از آنجا که تناسب فرهنگی میان دورهها باید با کارکردهای همسان معنایی این مفهوم متناسب باشد، به دنبال کشف و شناخت همسانی معنایی مفهوم عشق در محتواهای پنهان شعر فارسی برآمدیم. در این راستا به دست آوردن معنا را در محتواهای پنهان به شیوه تحلیل محتوای کیفی، با تحلیل محتوای فکری، در ارتباط مستقیم دانسته ایم و از این رو در دو بازه گستردۀ سبکی شعر کهن و معاصر فارسی، در روندی اصولی، با تکیه بر چند شاخصۀ مهم تحلیل محتوای کیفی از جمله: محتوای آشکار و پنهان، واحد معنا، واحد تحلیل، منطقه محتوایی، مقوله و تم، سیر معنایی در مفهوم «عشق» را نشان داده ایم. باور پژوهش بر آن است که در این سیر، پیوندهای اساسی مهم مدّنظر، با اصالت این مفهوم به شکل همسانی معنایی حفظ شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - تحلیل عناصر مفهومی هنر در سرودههای شاعران قرن ششم هجری
مرتضی حیدریدر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها أکثردر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها در پژوهش هاي زباني و ادبي روی آورده است. پس از دسته بندي مؤلّفه هاي معنايي در حوزه هاي هم بسته با هر مؤلّفه، پانزده حوزۀ معنايي گوناگون براي مفهوم هنر در سروده-هاي شاعران قرن ششم به دست آمده است. حوزه هاي معنايي زبان ادبي، حكمت عملي، مدح، زيبايي شناسي، صناعت، اخلاق و خُلق و خوي، نقد اجتماعي، جنگ، انسان شناسي، جانور شناسي، دين، كيهان شناسي، زیست بوم شناسي، عرفان و عشق حوزه هايي هستند كه به ترتيبِ گستردگيِ دامنه، مؤلّفه هاي معنايي مفهوم هنر را دربرگرفته اند. در حوزۀ زبان ادبي، پديدار هاي متنوّع هستي شناختي با ابزار هاي تشبيه و استعارۀ كِنايي كارمايۀ تصوير سازي شاعرانه قرار گرفته اند. در حوزۀ معنايي مدح، هنر ويژگي ممدوح، بازبستۀ وي و نا توان در برابر وي گزارش شده است. مؤلّفه هاي گِرد آمده در حوزۀ زيبايي شناسي نشان میدهد شعر قرن ششم زمینهساز گفتمان زيباييشناسي بوده است. حوزۀ معنايي صناعت نيز از فنون و حرفههاي گوناگوني برساخته شده است. خصايل فردي و اجتماعي در حوزۀ معنايي اخلاق و خُلقوخوي گِرد آمده اند. نا كامروايي شاعران قرن ششم از هنر خويش، حوزۀ معنايي نقد اجتماعي را مفهوم گذاري-كرده است. جنگاوري و ویژگی ابزار جنگي نيز براي مفهوم هنر نشانه گذاري شده است. هنر همچنين در حوزۀ انسانشناسي مَلَكه اي انساني برشمرده شده و با وجود این، ويژگي جانوران گوناگون نيز دانسته شده است. خدا شناسي و دين و لازمۀ نشان داريِ دين نيز براي هنر مفهوم گذاري شده است. سرانجام هنر ويژگي جهان و اجرام كيهاني گزارش شده و با مؤلّفه هاي متفرّدي از زیست بوم شناسي، عرفان و عشق مفهوم دار شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد هنر در چهارچوب مطالعاتي اشاره شده، مفهومي بسيار فراگير و خلاف پنداشت هاي متعارَف امروز دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - معاصرسازی اشعار کهن در رمان جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور
آسنا ابدالی جهانگیر صفری ابراهيم ظاهريمعاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این أکثرمعاصرسازی، ناظر بر کاربرد ادبیات اعصار پیشین در ادبیات معاصر و هماهنگ کردن این نوع ادبیات، با روحیات و ذهنیات انسان امروز است که این امر، نقش مهمی در خلق آثار ادبی، غنی کردن آنها و ارتباط بینِ فرهنگی در دوره های مختلف دارد. سیمین دانشور از جمله داستان نویسانی که از این شیوه، در آفرینش آثار داستانی خود استفاده کرده است. در رمان «جزیرۀ سرگردانی و ساربان سرگردان» شعر شاعران مختلفی مانند حافظ، مولوی، سعدی و خیام معاصرسازی شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش این اشعار و شیوۀ معاصرسازی آنها، در رمان مذکور بر اساس روش توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشور در رمان مذکور، بیشتر از شعر حافظ استفاده کرده و در خوانش نو از اشعار کهن و هماهنگ کردن آنها با فضای جامعۀ امروز ایران، بیشتر به آنها مفهوم و معنایی اجتماعی سیاسی داده است. همچنین این اشعار جزو ساختار رمان او شدهاند و نقش بسیار مهمی در شخصیت پردازی ها، نشان دادن نوع اندیشه و وابستگیهای ذهنی شخصیت های رمان، طرح ریزی پیرنگ، تقویت درونمایه ها، توصیف مکان، حقیقت مانندی و ایجاد ارتباط بین گذشتۀ فرهنگی و اجتماعی ایران با امروز آن دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - چگونگی و چرایی اتخاذ نظامهای ترتیب و تدوین دیوانهای شعرا
ثریا اسلامیخو محمد حکیمآذر اصغر رضاپوریانجمعآوری و تدوین دیوانهای شاعران در سدههای پیشین به چند روش صورت میگرفت. گاه شاعر در طول حیات خود و به مرور زمان شعرش را در دفتر مینوشت و بعد از مرگ، آن دفتر به همان شکل باقی میماند.گاه شاعر، خود دست به کار جمعآوری دیوان شعرش میشد و آن را بر اساس سلیقه خود مر أکثرجمعآوری و تدوین دیوانهای شاعران در سدههای پیشین به چند روش صورت میگرفت. گاه شاعر در طول حیات خود و به مرور زمان شعرش را در دفتر مینوشت و بعد از مرگ، آن دفتر به همان شکل باقی میماند.گاه شاعر، خود دست به کار جمعآوری دیوان شعرش میشد و آن را بر اساس سلیقه خود مرتب میکرد. گاه دوستان و هواداران او دیوان شعرش را بعد از مرگ وی جمع و مرتب میکردند و گاه در قرون بعد دیوان شعر او از سوی یک کاتب و بر اساس ذوق او تنظیم میشد. در هرکدام از این روشها ترتیب اشعار (خصوصاً غزلها) به نحوی خاص بوده است. در این پژوهش قصد داریم به شیوههای ترتیب اشعار در دیوانهای شاعران بپردازیم و ببینیم کدام شیوه منطقیتر، و محاسن و معایب هر شیوه چه بوده است. نتیجهای که از این جستار حاصل شد نشان میدهد که تا پیش از سده هشتم هجری عمدتاً ترتیب و تبویب دیوانهای شعری بر مبنای درونمایه اشعار بوده است. از سده هشتم به بعد رویکردهای صورتگرایانه تقویت شد و ترتیب دیوانها بر مبنای نظامهای گوناگونی از جمله نظام الفبایی، نظامهای بدیعی و تفننی متداول شد. از عصر مشروطه به این سو نظام تاریخ محور نیز افزوده شد که امروزه دفاتر شعری نوگرا را بر اساس آن تنظیم و تدوین میکنند. تغییر نگرش مخاطبان به شعر، فروانی دیوانها و افزایش تعداد شاعران در طول زمان به دگرگونی و تنوع این نظامها پیوند مستقیم دارد که در این مقاله به چرایی و چگونگی آنها توجه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - نگاهی به آموزه های تعلیمی و اخلاقی در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه
فریده سلامت نیا سعید خیرخواه برزکی عبدالرضا مدرس زادهدر«عصر اصطکاک فلزات»، انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموزه های تعلیمی است. با تمام مزایایی که این عصر داشته است، باز مشاهده می شود که انسان امروز در جست و جوی راه هایی برای پر کردن خلاء های ناشی از فقدان معنویت است و نتیجۀ این کاوش، بازگشت ناخودآگاه او به سمت أکثردر«عصر اصطکاک فلزات»، انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموزه های تعلیمی است. با تمام مزایایی که این عصر داشته است، باز مشاهده می شود که انسان امروز در جست و جوی راه هایی برای پر کردن خلاء های ناشی از فقدان معنویت است و نتیجۀ این کاوش، بازگشت ناخودآگاه او به سمت ارزش های معنوی و اخلاقی است. شاید به این دلیل باشد که متون تعلیمی و اخلاقی از قدیم الأیام مورد توجّه شاعران و نویسندگان ایرانی بوده است و بیانگر نقش مهم ادبیات در گسترش آموزه های تعلیمی و اخلاقی است. جنبۀ شاعرانۀ اشعار تعلیمی در ادبیّات فارسی بسیار برجسته است، این گونه اشعار در کشور ما بیشتر به گونۀ غنایی است زیرا شور و احساس شاعر نسبت به مسائل اخلاقی، تعلیمی، اجتماعی، عرفانی و مذهبی در آن ها جلوه گر است. نگارندۀ مقالۀ حاضر با روش توصیفی-تحلیلی اشعار دو بانوی برجسته و تاثیرگذار در شعر از ایران و عراق، فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که هر دو شاعر به آموزه های تعلیمی و اخلاقی توجه داشته اند و مفاهیمی چون، مهرورزی(عشق)، فقرستیزی و دفاع از محرومین، آرمان گرایی، عدالت خواهی در اشعارشان به طور گسترده به کار رفته است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - بررسی انسانگرایی شاعران معاصر از دیدگاه معرفتشناسی
محسن ایزدیارمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب أکثرمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب برکنار از محوریت دین و بیتوجه به واقعیتهای ساختار اجتماعی سیاسی جامعه ایرانی، توأم با برداشتهای فردی حزبگرایانه و غربگرایانه بوده است. اصرار بر انتقال اینگونه از ادبیات و فرهنگ، بدون توجه به زیرساختهای فرهنگی ادبی مبدأ و مقصد نیز خطایی بوده است که شاعران متجدد، اغلب مرتکب شدهاند. در ادامه تأکید شده است که بسیاری از شاعران، ادای بینشهای اومانیستی را در شعر معاصر در آوردهاند. از سوی دیگر، میان شاعر مدعی انسانگرایی با شعرش و مخاطبش، به علت عدم صمیمیت و عدم تجربه عینی و همینطور کلیگویی و کلیبافی، همسویی و همرایی مشاهده نمیشود و وجهی تصنعی در این میان حاکم است. این شرایط بیش از هر چیز به علت نگرش لوکسگرایانه و تقلیدی شاعران به این مقوله از شعر پدید آمده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - سیمای حضرت زینب کبری (س) در شعر آیین فارسی
احمد ذاکری محمدعلی رحیمیمعارف حسین(ع) از قرن سه و چهار و تقریبا همزمان با تولد زبان فارسی وارد شعر فارسی شد. اما معارف و نام ملیکه عرش نور النور حضرت زینب تا دوره صفویه در شعر فارسی حضور كمي دارد اگرچه همزمان با ورود نام امام حسين در شعر فارسي نام حضرت زينب نيز وارد شعر فارسي شده است. اما شعر أکثرمعارف حسین(ع) از قرن سه و چهار و تقریبا همزمان با تولد زبان فارسی وارد شعر فارسی شد. اما معارف و نام ملیکه عرش نور النور حضرت زینب تا دوره صفویه در شعر فارسی حضور كمي دارد اگرچه همزمان با ورود نام امام حسين در شعر فارسي نام حضرت زينب نيز وارد شعر فارسي شده است. اما شعرا تا آن دوره موارد کلی از حسین و کربلا را مدنظر داشتند. در عهد صفویه نیز آنچنان که باید به شخصیت ایشان اشاره ای نشد .اما پس از صفویه و به ویژه از دوره قاجار نام و یاد این بانوی بزرگ در شعر فارسی رواج پیدا کرد و در دوره پهلوی نیز رواج بیشتری یافت. اما در سراسر این ادوار متاسفانه تنها چهرهای که از این بانوی بزرگ توسط شعرا به تصویر کشیده شد چهره ای غم زده، تازیانه خورده، افسرده و گریان است و نهایتا ایشان را در موضع ضعف نشان دادهاند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، نگاه شعرا به یک باره تغییر می کند و گویا روح انقلاب در ذهن شعرا رسوخ می کند و چهره بانوی کربلا از زنی محزون و غمزده به زنی عزتمند، باشکوه، مقتدر و پیامبرگونه تبدیل می شود و اگر چه هنوز جایگاه واقعی خود را نیافته؛ اما سیمای واقعی حضرت زینب(س) تا حدودی در شعر فارسی به جایگاه اصلی خود نزدیک می شود و شعرایی در مقام ایشان قلم فرسایی می کنند که نسبت به شعرای دوره های پیش آگاه تر و به تکامل زبانی در شعر نزدیکترند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - جسارتهای معنوی عرفانی در مضامین شعری در سروده های اخوان
ليلا سايگاني حبيب جديدالاسلامي قلعه نوبیتردید مهدی اخوان ثالث یکی از مهمترین شاعران نسل پسا نیمایی است که اشعارش به تعبیر اکثر پژوهشگران ادبیات معاصر ایران، ترکیبی است شاعرانه و هنرمندانه از سنت شعر کلاسیک فارسی و شعر نو نیمایی. اخوان ثالث نمایندهی نسلی از شاعران است که هم به اجتماع و تحولات آن متعهد اس أکثربیتردید مهدی اخوان ثالث یکی از مهمترین شاعران نسل پسا نیمایی است که اشعارش به تعبیر اکثر پژوهشگران ادبیات معاصر ایران، ترکیبی است شاعرانه و هنرمندانه از سنت شعر کلاسیک فارسی و شعر نو نیمایی. اخوان ثالث نمایندهی نسلی از شاعران است که هم به اجتماع و تحولات آن متعهد است و هم به لحاظ ادبی، شعرش از غنایی خاص برخوردار است. در واقع او شاعری است که هم به فرم ادبی اهمیت میدهد و هم به محتوای شعرش توجه بسیاری میکند. از اینرو، با فهم چنین خصیصههایی در شعر او، بسیاری تلاش کردهاند تا با خوانشهای جدید، ابعاد ادبیات اخوان ثالث را کشف و بررسی کنند. شعر اخوان ثالث، توانایی منحصربه فردی برای خوانشهای مدرن نقد ادبی را دارد. شعر اخوان، سرشار از باستانگرایی، آشناییزدایی، كاركردهاي متفاوت معنایی و ويژگي هاي خاص زبانيست. در این مقاله تلاش کردهایم با استفاده از شیوهی خوانش متون ادبی، شعر او را از منظر مضامين شعري مورد تجزیه و تحلیل ادبی قرار دهیم. خواننده اين تحقيق در مي يابد از لحاظ انديشه ، شعر اخوان از تنوع مضامين و درون مايه هاي معناي چنداني برخوردار نمي باشد و عمده ترين دلمشغولي ذهن او را مسايل اجتماعي، يأس و نوميدي، ايران دوستي و عشق شكل مي دهد كه با شگردهاي زباني به طرق مختلف بيان شده. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - سیمای نبوی پیامبر اسلام (ص) در دیوان اسماعیل اصفهانی و سیف فرغانی
زهرا زهرا شیحکی حبیب جدیدالاسلامی قلعه نو بهروز رومیانیاعتقاد به نبوّت یکی از اصول دین اسلام است. سخندانانِ مومن، برای بروز عُلقههای اعتقادی و تقریب به سنت نبوی و ترغیب به متابعت از رسول مدنی، به وصفِ خصال و جمال دلآرای آن حضرت، تیمّن و تبرّک جستهاند. سیف، شاعر عارف مسلک فرغانه، با جریان های عمیقِ اخلاقی و مذهبی و تاریخی أکثراعتقاد به نبوّت یکی از اصول دین اسلام است. سخندانانِ مومن، برای بروز عُلقههای اعتقادی و تقریب به سنت نبوی و ترغیب به متابعت از رسول مدنی، به وصفِ خصال و جمال دلآرای آن حضرت، تیمّن و تبرّک جستهاند. سیف، شاعر عارف مسلک فرغانه، با جریان های عمیقِ اخلاقی و مذهبی و تاریخیِ عصرِ پیامبر آشناست و با توجّهِ ویژه به منابعِ سیره و تفسیر، با نگاهی کلی و بیانی شاعرانه، وقایعِ عظیمِ زندگی پیامبر را به رشتۀ مصارع و ابیات کشیدهاست. تصویری که او از سیمای خاتمالنبیین ارائه مینماید، بیانگر مودّتِ عمیق این شاعرِ موقّر نسبت به نبی مکرّم است. در این سطور، شواهد شعری از سیمایِ رسولِ نیکیها از دیوان سیف فرغانی استخراج گردیده و به روش توصیفی- تحلیلی از لحاظ ویژگیهای فردی و اجتماعی، اوصاف و القاب، معجزات و... مورد بررسی و طبقهبندی قرارگرفتهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - نگاه به مرگ، چیستی وچگونگی مواجهه با آن در اشعار حزین لاهیجی
زهره عرب ابوالقاسم امیراحمدی علی عشقی سردهیانديشيدن دربارهي مرگ، موضوعي است كه عمر آن به اندازهي تاريخ زندگي بشر است؛ تقريباً هيچ انساني را نميتوان يافت كه در طول زندگي، ساعتها به مرگ نينديشيده باشد و شايد بتوان گفت كمتر كسي به اندازهي شاعران و فيلسوفان، مجال آن را داشته باشند كه ديدگاه و احساس خود را در پي أکثرانديشيدن دربارهي مرگ، موضوعي است كه عمر آن به اندازهي تاريخ زندگي بشر است؛ تقريباً هيچ انساني را نميتوان يافت كه در طول زندگي، ساعتها به مرگ نينديشيده باشد و شايد بتوان گفت كمتر كسي به اندازهي شاعران و فيلسوفان، مجال آن را داشته باشند كه ديدگاه و احساس خود را در پيوند با مرگ بيان كنند و گفتههايشان را در لابهلاي تاريخ به يادگار بگذارند. شاعر، امّا در اين ميان، به دليل نگاه هنري، جايگاه ويژهاي دارد؛ به همين دليل در اين مقاله، انديشه و احساس حزین لاهیجی درباره ي مرگ ارزيابي شد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا با تفحّص و کنکاش در زندگی و اشعار حزین لاهیجی، پیری و مرگ اندیشی را که یکی از مؤلفه های نوستالژی است، مورد نقد و تحلیل قرار دهد..شعر حزین لاهیجی از دیدگاه نوستالژی تابلویی را میماند که در آن سیمای مردی خسته، همدم تنهایی و غربت، با انبوهی از تجربه ی آوارگی و دربدری ناشی از جنگهای داخلی و... به تصویر کشیده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - چهار موسیقی در چهل اسرار
سید علی اصغر طباطبایی نیاتناسب و هماهنگی بین شاکله های شعری و گره خوردگی آن با محتوا و استفادۀ حداکثری از ظرفیّت ها و ظرافت های ادبی درگسترۀ وسیعی می تواند تصاویر احساسات را از «این نه آنی» به «این همانی» ارتقا دهد. بر اساس همین رویکرد، هدف جستار پیش رو، تحلیلی است بر این که چگونه میر سیّد علی أکثرتناسب و هماهنگی بین شاکله های شعری و گره خوردگی آن با محتوا و استفادۀ حداکثری از ظرفیّت ها و ظرافت های ادبی درگسترۀ وسیعی می تواند تصاویر احساسات را از «این نه آنی» به «این همانی» ارتقا دهد. بر اساس همین رویکرد، هدف جستار پیش رو، تحلیلی است بر این که چگونه میر سیّد علی همدانی در چهار حیطۀ موسیقایی، از رهگذر تصویرسازی های ادبی، مطابق با معیارهای زیبایی شناسانۀ انواع موسیقی، نظام اندیشگی عرفانی خود را عرضه کرده است؟ و امکانات زبانی و بیانی را در خدمت ارائۀ جهان بینی خاصّ عرفانی و بیان تصویرسازی های بررُسته نه بربسته و بازسازی و بازنمایی محورهای مختلف تفکّر خود، به کار گرفته است؟ در زمینۀ موسیقی بیرونی (وزن)، با توجه به ترکیب مدبّرانۀ اوزان و رعایت تناسبات خاصّ آوایی آن ها، می توان او را شاعر «بحر رمل» دانست. در حوزۀ موسیقی کناری (قافیه و ردیف)، تقارن دیداری و شنیداری همسو و تقویت کنندۀ محور عمودی است و به صورت مضمر، با تصویرسازی بدیعی، برجسته سازی مفاهیم و نزدیک شدن به وحدت با خواننده، در القای مفاهیم می کوشد. موسیقی درونی با محوریّت تکرار، پژواک مفاهیم را در ذهن مخاطب برجسته تر می نماید و موسیقی معنوی با آمیزش مفاهیم همراه با شگردهای بلاغی و گریز از زبان متعارف، خواننده را از رهگذر درک هنری به لذّت ادبی رهنمون می شود. روش پژوهش حاضر، توصیفی و داده ها با استفاده از شیوۀ تحلیل محتوا، بررسی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - صفات عرفانی و نمادین قلندران در آثار سنایی، عطار، مولانا و حافظ
زهرا شرافتی زهرا نوروزیقلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی ل أکثرقلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی لطیف و باریک و دقیق از این اصطلاح را با زبان نمادین و سمبلیک ارائه نمود ه اند. کشف معنای نمادین این واژه در شعر عرفانی در فهم و تفهیم بسیاری از صفات و خصوصیات عرفانی قلندران در شعر کمک شایانی می کند. از جمله صفات و خصوصیات قلندران در شعر نمادین عرفانی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: ترک تعلقات، کافری، رندی، ترک ظاهر دین و ظاهر شرع، باده نوشی و... . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - ردیف وکارکردهای آن در غزل های سلطان وَلَد
دکتر محمدامیر مشهدی حسنیه نخعی لیلا عبادی نژادردیف یکی از عواملِ تأثیر گذار در زیبایی آفرینی، و از ارکانِ تشکیل دهندة موسیقیِ کناریِ شعر است که در شعرِ فارسی از جایگاهِ برجسته ای برخوردار است و شاعران پارسی سرا از دیرباز به کاربردِ ردیف، اهتمام داشته اند. هر چه شعر فارسی به سوی تکامل روی نهاده، کاربردِ ردیف، نمودِ أکثرردیف یکی از عواملِ تأثیر گذار در زیبایی آفرینی، و از ارکانِ تشکیل دهندة موسیقیِ کناریِ شعر است که در شعرِ فارسی از جایگاهِ برجسته ای برخوردار است و شاعران پارسی سرا از دیرباز به کاربردِ ردیف، اهتمام داشته اند. هر چه شعر فارسی به سوی تکامل روی نهاده، کاربردِ ردیف، نمودِ بیشتری پیدا کرده و شاعران به مرور، به ردیف هایی از انواع کلمه روی آورده اند. از جمله کسانی که انواعِ ردیف نقش عمده در موسیقی شعر او دارد، سلطان وَلَد است که در غزل های خود از انواع کلمه در جایگاه ردیف بهره برده است. این پژوهش، با رویکرد متن محور، و از زاویة آمار به انواع ردیف و کارکردهای آنها در غزل های سلطان وَلَد می پردازد؛ بنابراین ابیاتِ مُرَدَّف و غیر مُرَدَّف و انواع ردیف در کُلِّ غزل های این شاعر که حجمِ قابلِ توجّهی از دیوان وی را شامل می شود، مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مشخص شد غزل های مُرَدَّف سلطان وَلَد بسیار بیشتر از غزل های غیر مُرَدَّف اند و بسامدِ انواعِ ردیف نیز نشان می دهد که ردیف های فعلی پربسامدترین نوعِ ردیف در غزل های سلطان وَلَد است. از سوی دیگر، کارکردهای ردیف در غزل های وی از دیدگاهِ موسیقایی، القایی و بلاغی نیز مورد بررسی قرار گرفت و به این نتیجه دست یافتیم که شاعر از ردیف، در جهت اهداف خود از جمله: زیبایی آفرینی، بیان اندیشه و بازتاب احساسات خود و ... در شعر خود بهره جسته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - تأملی در محتوای شعر دفاع مقدس
یوسف کرمی چمهچکیده در هر اثر هنری، دو جزء وجود دارد؛ صورت و محتوا. این مطلب درباره شعر نیز صادق است و در مطالعات و بررسیهای پیرامون شعر، به این دو جزء توجه میشود. نگاهی به تاریخ ادبیات فارسی نشان میدهد که شاعران برتر کسانی هستند که به هر دو جزء فرم و محتوا در شعر خویش توجه کرده أکثرچکیده در هر اثر هنری، دو جزء وجود دارد؛ صورت و محتوا. این مطلب درباره شعر نیز صادق است و در مطالعات و بررسیهای پیرامون شعر، به این دو جزء توجه میشود. نگاهی به تاریخ ادبیات فارسی نشان میدهد که شاعران برتر کسانی هستند که به هر دو جزء فرم و محتوا در شعر خویش توجه کرده و جانب یکی را به نفع آن دیگری فرو ننهادهاند. در این پژوهش با نگرشی کلی و همه جانبه، محتوای شعر دفاع مقدس (مورد مطالعه: دفترهای ریشه در ابر، از نخلستان تا خیابان، همصدا با حلق اسماعیل و تولد در میدان) مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه در ابتدا باعث شد گونهای شعر به نام شعر دفاع مقدس شناخته شود، مفهوم و محتوای شعری همسان بود؛ بنابراین نویسنده با استفاده از منابع کتابخانهای و روش تحلیل محتوا تلاش کرده است تا اشتراکات و رگ و ریشههای همانند را در محتوای اشعار دفاع مقدس مشخص سازد. مهمترین مضامین و مفاهیم مطرح شده در شعر دفاع مقدس، شهید و شهادت، واقعۀ کربلا و فرهنگ عاشورا، امید به آینده و انتظار موعود، وطن دوستی، رجزخوانی و حماسه، اعتراض به افول ارزشها و... است. شاعران در طرح این مضامین از آموزههای ایرانی - اسلامی بهره گرفتهاند و درواقع بخش عظیمی از محتوای شعر دفاع مقدس، آیینی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - طنین سوررئالیسم غربی در صدای پای آب سپهری
مهرداد آقائی فاضل عباس اده سوسن غایبزادهچکیده سوررئالیسم با تمام شبهه ها و سردرگمی های خود چنان آتشی بر جان ادبیات انداخته که همچون سیلی ویرانگر خاوران را به سان باختران درنوردیده و شوری به همه عالم زده است. سهراب سپهری، شاعر و نقاش و طبیعتگرای ایرانی، طی سفرهایی که به شرق و غرب عالم داشت و نیز آشنایی او ب أکثرچکیده سوررئالیسم با تمام شبهه ها و سردرگمی های خود چنان آتشی بر جان ادبیات انداخته که همچون سیلی ویرانگر خاوران را به سان باختران درنوردیده و شوری به همه عالم زده است. سهراب سپهری، شاعر و نقاش و طبیعتگرای ایرانی، طی سفرهایی که به شرق و غرب عالم داشت و نیز آشنایی او با عرفان شرقی و مکتبهای ادبیات غرب باعث شد که در شعر او الهامات سوررئالیستی جلوه-گری کند. این مقاله بر آن است که ضمن معرفی مکتب سوررئالیسم به بررسی ویژگی های آن در شعر «صدای پای آب» سپهری بپردازد. با توجه به شواهد موجود در این شعر مشهور، این نتیجه حاصل شد که سپهری در سبک شعری خود در«صدای پای آب» بسیاری از اصول و مبانی سوررئالیستی را درنوردیده و پا به عرصه فراواقعیت هایی نهاده که حتی خود غربی ها هم به آن دست نیازیده اند. هدف از این پژوهش، ترسیم جهان واقعی با زبانی فراواقعی و رسیدن به حقیقت برتر از طریق امور ذهنی و روحی، با بهره گیری از مکتب سوررئالیسم در این اثر شاعر مذکور است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - بررسی سبکشناختی اشعار مهدی اخوان ثالث
مهین زنده دل سید محمود رضا غیبییکی از راههای تشخیص سبک و تمایز آنها، بررسی ویژگیهای زبانی و معنایی و ادبی و فکری ِ یک اثر است. اخوان ثالث یکی از تابناکترین چهرههای شعر معاصر، با توشهای پربار از ادبیات کلاسیک به شعر نیمایی روی آورد و به متعصّبان کهنهپرست ثابت نمود که پرداختن بهصورت و قالبی نو أکثریکی از راههای تشخیص سبک و تمایز آنها، بررسی ویژگیهای زبانی و معنایی و ادبی و فکری ِ یک اثر است. اخوان ثالث یکی از تابناکترین چهرههای شعر معاصر، با توشهای پربار از ادبیات کلاسیک به شعر نیمایی روی آورد و به متعصّبان کهنهپرست ثابت نمود که پرداختن بهصورت و قالبی نو و بدیع، از عجز شاعر در سرودن شعر به سیاق شاعران قدیم ناشی نمیشود. در این پژوهش، به بررسی دستاوردهای بیبدیل و گنجینۀ ارزشمند این شاعر خراسانی پرداخته شد و پس از بررسی «مجموعه اشعار مهدی اخوان ثالث» در سطوح مختلف زبانی، فکری و ادبی، بارزترین ویژگیهای سبکی اشعارش با ذکر نمونههای موجود، موردبررسی و طبقهبندی سبک شناسانه قرار گرفت. باستانگرایی و استفاده از واژگان اصیل فارسی، ترکیبسازیهای بدیع و نو، استفاده از زبان نمادین، تأثیرپذیری از سبک خراسانی، استفاده مناسب و دقیق از صنایع بدیعی و لحن حماسی از مهمترین ویژگیهای سبک شعری این شاعر سترگ معاصر بودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - نقد ترجمه منظوم شواربي از غزل اول و سوم حافظ بر پایه الگوی گيدئون توری
فاضل عباس زادهبسياري از آثار برجسته ادبيات فارسي به زبان عربي ترجمه شده است؛ از جمله اين آثار مي توان به ترجمه ديوان حافظ اشاره کرد، که توسط مترجم توانمند مصری، امین الشواربی به عربی بازگردانده شده است. اين ترجمه، چهارده غزل از غزل های شیوا خواجه شيرازي را به منظوم ترجمه کرده است و ب أکثربسياري از آثار برجسته ادبيات فارسي به زبان عربي ترجمه شده است؛ از جمله اين آثار مي توان به ترجمه ديوان حافظ اشاره کرد، که توسط مترجم توانمند مصری، امین الشواربی به عربی بازگردانده شده است. اين ترجمه، چهارده غزل از غزل های شیوا خواجه شيرازي را به منظوم ترجمه کرده است و باقی را به نثر برگردانده است. با توجه به دشواری ترجمه منظوم و عدم برقراری تعادل لازم میان متن مبدأ و متن مقصد، ضرورت دارد تا چنین ترجمه هایی با رویکردهای مقصدگرایانه ارزیابی گردد که الگو و تئوری گیدئون توری بر حسب این رویکرد شکل گرفته است. در این تئوری به بررسی ترجمه و تغییرات سازنده و مخرب آن در چندین لایه پردخته می شود. بدین سان پژوهش حاضر، با توجه به دشواری ترجمه منظوم و اهمیت خاص غزلیات حافظ، که از زبان و تعبیر متفاوت برخوردار است، به بررسی ترجمه منظوم "امين الشورابي" از غزل اول (ألا یا أيها الساقي...) و سوم (اگر آن ترک شیرازی...) حافظ، در پرتو ديدگاه مقصدگرایانه گیدئون توری می پردازد. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد، ترجمه منظوم کاريست بس دشوار که سبب بروز لغزش هاي فرواني مي شود، امين الشواربي در مجموع ستودني عمل کرده است و لغزش هاي ترجمه منظوم وی متناسب با تئوری مقصدگرایی گیدئون توری که جواز استفاده از برخی تفاوت ها را به مترجم می دهد، اندک است. اما این ترجمه ها، در برخي موارد از تغییرات مخربی برخوردار است و موجب از بين رفتن زيبايي هاي متن و وارونه کردن معاني و محتوایی ابيات شده است که نمي توان بسادگي از اين خطاها چشم پوشي کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - مؤلفههاي رويکرد انتقادي افلاطون نسبت به شعر و شاعران
میثم دادخواه علينقي باقرشاهيافلاطون در محاوره جمهوري پس از بخشهايي که به تقبيح شعر و شاعران آتني ميپردازد، در کتاب دهم از همين محاوره به اخراج آنان از اتوپياي خويش حکم ميدهد، اما در عين حال، آثار خود او سرشار از مفاهيم شاعرانه بوده و همچنين آنجا که از شاعران صحبت ميكند کلامش سرشار از احترام و تردي أکثرافلاطون در محاوره جمهوري پس از بخشهايي که به تقبيح شعر و شاعران آتني ميپردازد، در کتاب دهم از همين محاوره به اخراج آنان از اتوپياي خويش حکم ميدهد، اما در عين حال، آثار خود او سرشار از مفاهيم شاعرانه بوده و همچنين آنجا که از شاعران صحبت ميكند کلامش سرشار از احترام و ترديد است. ازاينرو در اين نوشتار بدنبال آن هستيم تا بيابيم در پس اين سرشت پارادوکسيکال چه حقيقتي نهفته است و چگونه ميتوان تبييني از اين رويکرد افلاطون نسبت به شاعران ارائه داد و اساساً آيا آنچه مورد نکوهش افلاطون است کاربرد شاعران آتني از شعر است يا ذات خود شعر مورد انتقاد اوست و يا اينکه بايد پاسخ را در جاي ديگري جستجو کرد و مشکل را در مخاطبان شعر ديد؟ در نظر نگارندگان نوشتار حاضر، اگر بپذيريم يکي از مؤلفه هاي مهم سنت شعري در آتن، قائل شدن وجهي از معرفت براي شعري است که روح غالب آن سنت اساطيري باقي مانده از پيشينيان و تعاليم سوفسطائيان است و همچنين در نظر بگيريم که فراتر از مباحث هستي شناسانه و معرفتشناسانه، اساساً مسئله اول افلاطون سياست و استقرار يک نظام سياسي بسامان است، به اين نتيجه خواهيم رسيد که در اين اتوپيا، سنّت شعري آتن با خصوصياتي که دارد با آرمان سياسي افلاطون قابل جمع نيست؛ چرا که اگر پايديا يا نظام تعليم و تربيت را براي استقرار اتوپيا ضروري بدانيم، حال اگر اين پايديا بخواهد ديوارهاي خود را بر بنيان اسطوره و تعاليم سوفسطائي بمثابة منبع معرفتي بنا کند، تکليف اين آرمانشهر از ابتدا مشخص است. همچنين از وجه معرفت شناسي فلسفة افلاطون نيز ميتوان به اين مسئله نزديک شد و از تمايز ميان زيبايي زيباييشناسانه آنطور که امروزه ما از آن صحبت ميکنيم و در آثار هنري متجلي است، با زيبايي مثالي مد نظر افلاطون که همان حقيقت است، سخن گفت. در نظر افلاطون زيبايي زيبايي شناختي ذيل زيبايي مثالي است و ازاينرو مقصود وي از واژه «زيبا» فقط شامل ارزشهايي که امروزه آنها را زيباييشناسي ميناميم نيست، بلکه ارزشهاي اخلاقي و معرفتي را هم دربرميگيرد و ذيل اين موضوع زيبايي عام و خاص بايد بحث اخراج شاعران از اتوپيا را بازخواني نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - نسبت شعر و منطق از ديدگاه ابنسينا
ابراهيم بازرگانيفن شعر در پيكرة فلسفة اسلامي نه تنها ماهيت منطقي داشته و دارد، بلكه بنياد فلسفة هنر فيلسوفان مسلمان نيز قلمداد ميشود. يكي از پرسشهاي مهم در اين دو قلمرو، چرايي بررسي فن شعر بعنوان يكي از ابواب منطق نُهبخشي و سپس كنار نهادن آن در منطقهاي دوبخشي و اكتفا به مطالعة حداقلي أکثرفن شعر در پيكرة فلسفة اسلامي نه تنها ماهيت منطقي داشته و دارد، بلكه بنياد فلسفة هنر فيلسوفان مسلمان نيز قلمداد ميشود. يكي از پرسشهاي مهم در اين دو قلمرو، چرايي بررسي فن شعر بعنوان يكي از ابواب منطق نُهبخشي و سپس كنار نهادن آن در منطقهاي دوبخشي و اكتفا به مطالعة حداقلي آن تحت عنوان مخيلات، توسط ابنسينا است. ابنسينا در آثار مختلف خود روند ثابتي را در اينباره طي نكرده و بمرور، برخي بخشها از جمله فن شعر را كنار مينهد. اين جستار بر آن است كه ابتدا بر اساس تعريف منطق و شعر، رابطة روششناسانة اين دو را واكاوي كند و سپس رهيافتهاي ابنسينا براي الحاق فن شعر به منطق را بررسي و تبيين نمايد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - نسبت شعر با اعتبار و حقيقت بر مبناي نظرية اعتباريات علامهطباطبايي
جمال احمدی سیدمهدی امامی جمعه محمد جواد صافیاناز ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آ أکثراز ديدگاه علامهطباطبايي شعر و ادراكات اعتباري ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند تا جايي كه وي در كتاب اصول فلسفه و روش رئالسيم، توصيف ادراكات اعتباري را بمدد تشبيه و تمثيل و استعاره در شعر آغاز ميكند. در تحقيق پيشرو با استناد به آثاري مختلف از علامه كه نظريه» اعتباريات در آنها آمده، نسبت شعر با ادراكات اعتباري مورد بررسي قرار گرفته است. اهميت اين نسبت از آن جهت است كه با تحليل ارتباط ميان شعر و اعتباريات در متنهاي مختلف فلسفي، عرفاني و تفسيري علامه، ميتوان به پرسش از نسبت شعر و اعتبار با حقيقت نفسالامري پرداخت. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان ميدهد كه ادراكات اعتباري نگاه شاعرانة انسان به جهان است و همانند چشمي است كه انسان همه چيز را با آن ميبيند. اين جهان شاعرانه در عين غيرمنطقي و غيراستدلاليبودن ميتواند به زبان اشارت خبر از حقيقت بدهد. از اينرو ميتوان گفت نظريه» ادراكات اعتباري در حكمت اسلامي، براي شناخت حقيقت بابي نو گشوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - بررسی الزامات و راهکارهای اقتصاد مقاومتی درشعر اقبال لاهوری
حامد صافی محمد چکشیاناقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، نخستین بار، در شهریور ماه 1389 برای مقابله با هجمههای اقتصادی دشمنان مطرح کردند. بر اساس سخنان ایشان، اقتصاد مقاومتی بدین معناست که شرایط اقتصادی کشور به گونهای تنظیم شود که در برابر تکانههای اقتصادی آسیب کمتر أکثراقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، نخستین بار، در شهریور ماه 1389 برای مقابله با هجمههای اقتصادی دشمنان مطرح کردند. بر اساس سخنان ایشان، اقتصاد مقاومتی بدین معناست که شرایط اقتصادی کشور به گونهای تنظیم شود که در برابر تکانههای اقتصادی آسیب کمتری ببیند. اقتصاد مقاومتی ویژگیها، الزامات و راهکارهای گوناگونی دارد. در پژوهش حاضر سعی شدهاست که این ویژگیها و راهکارها در شعر اقبال لاهوری واکاوی شود. بر اساس این بررسی، اقبال لهوری سه عامل را در ایجاد مشکلات اقتصادی کشورها مؤثّر میداند:1-عدم خودباوری2-وابستگی به غرب3-دسیسههای غرب. او برای حلّ این مشکلات و پیروزی بر عوامل راه حلهایی را پیشنهاد میکند. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحدۀ اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خامفروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درونزا و بروننگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحدۀ اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خامفروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درونزا و بروننگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - بنمایههای فکری اثرگذار در شعر حکیم سنایی غزنوی
حسنا محمدزادهچکیده سنايي غزنوی، عارف حکیم و شاعری است که ابتکار شعر عارفانه و حکیمانه فارسی را در اختیار دارد و حال و هوایی تازه را در ادبیات فارسی ایجاد کردهاست و به نوعی دوران ساز است. کسی که توانسته به خوبی قالبهای شعر فارسی، بالاخص مثنوی و قصیده را در خدمت معانی عرفانی و شعر أکثرچکیده سنايي غزنوی، عارف حکیم و شاعری است که ابتکار شعر عارفانه و حکیمانه فارسی را در اختیار دارد و حال و هوایی تازه را در ادبیات فارسی ایجاد کردهاست و به نوعی دوران ساز است. کسی که توانسته به خوبی قالبهای شعر فارسی، بالاخص مثنوی و قصیده را در خدمت معانی عرفانی و شعر تعلیمی قرار دهد. اغراق نیست اگر بگوییم شعر عرفانی ایران با جایگاه و مرتبهای که دارد، مدیون نبوغ سنایی است. او شاعری برخوردار از روحی زلال و شفاف است، که نه از رهگذر دینداری جماعت، بلکه از رهگذر دین خود و با برداشت خاص خود با خدا، انسان و اجتماع، روبهرو میشود. در حالی که شاعران همدورة وی، معمولا در دربارها به مدح و ستايش شاهان و اربابان زور و زر مشغول و ملازمان همیشگی درگاه سلاطين بودهاند و زندگيشان از راه دريافت صله تأمين ميشدهاست؛ سنايي، با اندیشههای منحصرش، اوضاع نابسامان روزگار خويش را مورد نقد قرار دادهاست. این پژوهش به بررسی و طبقهبندی بنمایههای فکری اثرگذار در شعر و جهانبینی سنایی پرداختهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - تحلیل منظومۀ داستاني «از گنگ تا كرِمل» از شاعر معاصرتاجيك، ميرزا تورسونزاده
مرجان علی اکبرزاده زهتابمقالۀ پيش روي با هدف تبيين ديدگاه سياسي اجتماعي ميرزا تورسونزاده (1977-1911) -شاعر معاصر تاجيك- برآن است منظومۀ داستاني او؛ «از گنگ تا كرِمل» (1970-1966) را از ديدگاه محتوايي بررسي كند و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، هدف غايي شاعر و سير روايي آن را براي مخاطب تحليل نمايد. أکثرمقالۀ پيش روي با هدف تبيين ديدگاه سياسي اجتماعي ميرزا تورسونزاده (1977-1911) -شاعر معاصر تاجيك- برآن است منظومۀ داستاني او؛ «از گنگ تا كرِمل» (1970-1966) را از ديدگاه محتوايي بررسي كند و با رویکردی توصیفی- تحلیلی، هدف غايي شاعر و سير روايي آن را براي مخاطب تحليل نمايد. دستاورد پژوهش نشان میدهد تورسونزاده، ملقب به «قهرمان ملي تاجيكستان»، كه امروزه نيز تصوير او بر روي پول رايج كاغذي اين كشور، قابل مشاهده است، اين اثر را همچون ديگر آثار خود، در مكتب رئاليسم سوسياليستي و در ستايش نظام حاكم بر اتحاد جماهير شوروي سروده است. او در این منظومۀ 436 بيتي، نام لنین (1870-1924) را 28 مرتبه شيفتهوار تكرار كرده، درحالیکه نام «پراتَپ»، -قهرمان اصلي داستان- را كه به منظور آزادي هندوستان، قصد سفر از رودخانۀ گنگ تا قصر كرملين (كرمل) دارد، تنها 17 مرتبه به کار برده است.گويي داستان بهانهاي براي ستايش لنين است كه سرانجام نيز در جشن صدسالگي او به چاپ ميرسد. بنابراين، هرچند شاعر آن را در دوران «نرمش خروشچف (1894-1971)ي» سروده، عنوان «لنيننامه» براي داستان مذكور از عنوان كنوني آن سزاوارتر است. اين منظومه، صرف نظر از برخي عيوب ِوزن و قافيه، با تصويرآفريني و خيالانگيزي سروده شده و هدف آرمانگرايانۀ شاعر، همان مقصود «پراتپِ» مسافر، يعني اتحاد شرق در مواجهه با غرب است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - آموزههای اخلاقی در شعر عصر سامانی
فریبا آراسته محمد صالح امیری مریم جعفریسامانیان نخستین سلسله ایرانی پس از اسلام هستند که بهصورت جدی در پرورش شعر و ادبیات فارسی کوشیدند از معروفترین شاعران این دوره میتوان به رودکی، شهید بلخی، دقیقی، ابو شکور و کسایی، رابعه، ربنجنی اشاره کرد. از مضامین پرکاربرد در آثار ادبی عصر سامانی، اخلاق و موضوعات اند أکثرسامانیان نخستین سلسله ایرانی پس از اسلام هستند که بهصورت جدی در پرورش شعر و ادبیات فارسی کوشیدند از معروفترین شاعران این دوره میتوان به رودکی، شهید بلخی، دقیقی، ابو شکور و کسایی، رابعه، ربنجنی اشاره کرد. از مضامین پرکاربرد در آثار ادبی عصر سامانی، اخلاق و موضوعات اندرزی است که در این دوره بدان توجه زیاد شده است. پرداختن به آموزههای اخلاقی در شعر این دوره میتواند مخاطب را نسبت به مردم و اخلاق آنها در دوره سامانی آگاه کند. ازآنجاکه تاکنون کاری جدی در مورد آموزههای اخلاقی در خصوص شاعران این عصر که اغلب شاعران بی دیوان هستند صورت نگرفته این پژوهش ضروری به نظر میرسد. از مقاله حاضر به بررسی برخی از مباحث چون عدالت، دانشاندوزی، خرد، صبر، بخشش و بخشایش، آزادمنشی و مناعت طبع و ... با رویکرد توصیفی تحلیلی پرداخته است و به این نتیجه دستیافته است که شاعران این عصر به بیان مضامین اخلاقی تلاش کردهاند این دوره فقر ناپسند شمردهشده، در عوض دریافت هدایا به شخص مظطر وام پرداخت میشود واقعیتگرایی سبب توصیفات جزییات طبیعت یا واقعیات حالات جسمی شاعر در شعر این دوره مشاهده میشود و خردورزی بهجای خرافه در اشعار عدهای از سرایندگان بهویژه در اشعار ابو شکور با بسامد فراوان دیده میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
70 - تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» از حسين منزوي بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر»
فهیمه شفیعی هنگامه آشوریپژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالتها و لایههای پنهان این غزل در سطح خوانش پسکنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است»، چه عواملی أکثرپژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالتها و لایههای پنهان این غزل در سطح خوانش پسکنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است»، چه عواملی خاستگاه شعر را به وجود میآورند؟ با توجه به بافت غزل به نظر میرسد این امر به واسطۀ عناصر دلالتمند در شعر محقق میگردد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد کتابخانهای است. در این پژوهش، پس از انتخاب غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» مطابق با رویکرد ریفاتر، شعر مذکور در سطح قرائت اکتشافی و قرائت پسکنشانه بررسی شد و با تمرکز بر قرائت پسکنشانه، غزل منتخب با هدف کشف خاستگاه شعر، باتوجه به دو نظام معناساز «فرایند انباشت» و «منظومه توصیفی» تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در «فرایند انباشت»، تعابیر شاعرانه در محور عمودی و رابطۀ استعاری حول محور مفهوم «عدم ارتباط» میچرخند، و در «منظومه توصیفی» دو هستۀ معنایی «بیاعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» القاکنندۀ خاستگاه شعری غزل هستند. «بیاعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» در این غزل با تصاویر و ترکیبات «پنهان شدن آفتاب»، «رویش در گلدان حقیر»، «باغ در دست باد و طوفان بودن»، «هدف تیر بهتان قرار گرفتن عشق» و «پر خونین جا مانده از پرنده» تجلی یافته است. در نهایت این فرایندهای توصیفی بر خاستگاه اصلی این غزل یعنی ناامیدی دلالت میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
71 - یکپارچگی عناصر شعر فارسی و تأثیر آن بر بالندگی این هنر
محمد حسن ارجمندی فر بیژن ظهیری ناو<p><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:TargetScreenSize>1024x768</o:TargetScreenSize> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves أکثر<p><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:TargetScreenSize>1024x768</o:TargetScreenSize> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:DontVertAlignCellWithSp/> <w:DontBreakConstrainedForcedTables/> <w:DontVertAlignInTxbx/> <w:Word11KerningPairs/> <w:CachedColBalance/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="--"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} </style> <![endif]--></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; line-height: 97%; mso-pagination: none; direction: rtl; unicode-bidi: embed; margin: 0cm 25.25pt .0001pt 26.95pt;"><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">شعر نیز مانند هر ساختار دیگر از اجزا و عناصری تشکیل شده که بالندگی آن در گروه چینش ماهرانه و پیوند آگاهانة اجزای آن است. آنچه ما را بر آن می‌دارد تا شعری را خوب بدانیم، نتیجة فهم دانشورانه ادبی خردِ پنهان و آگاهی شاعری است که فن قرار دادنِ به جایِ واژگان در کنار هم را در خودآگاه خود پرورده و آنها را در قالب شعر با ناخودآگاه خود سروده است. در ادبیات فارسی، آنچه از دیرباز عامل برازندگی شعر شناخته و با عناوینی همچون </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">محورعمودی</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">، </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">وحدت ساختاری</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">، </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">انسجام و هماهنگی اجزا شعر</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;"> نام برده شده است، ناظر بر یکپارچگی هدفمند عناصر ساختاری شعر فارسی است. عناوینی کلی که روشی کاربردی برای رسیدن و رساندن شعر به یکپارچکی معرفی نکرده‌ و به بیان این حقیقت -که برای برازندگی شعر، اجزای آن باید رابطة منسجمی با هم داشته باشند- بسنده کرده‌اند‌. این پژوهش، کوششی است برای ارائة شیوه‌نامه‌ای جدید با معرفی سنجه‌هایی برای شناسایی عواملی که عناصر شعر را به­درستی در کنار هم قرار می‌دهند و پیوند شایسته‌ای بین این عناصر برقرار می‌کنند و در یک کلام موجب یکپارچگی عناصر شعر می‌شوند. در این شیوه‌نامه، هشت سنجه با عنوان‌های یکپارچگی: موسیقیایی، موضوعی، ضمیری، منطقی، واژگانی، زمانی، سبکی و روایی پیشنهاد داده شده و در پایان به این نتیجه رسیده است که رعایت یکپارچگی در شعر، موجب بالندگی و سزاواری این هنر می‌شود. </span></p> <p> </p> تفاصيل المقالة