شادکامی در غزلیّات سعدی از منظر روانشناسی مثبتنگر مارتین سلیگمن
الموضوعات : Ethics and Islamic Educationسکینه یگانه 1 , محمد علی خالدیان 2 , کبری نودهی 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه زبان و ادبیات فارسی،واحد گرگان،دانشگاه آزاد اسلامی،گرگان،ایران
2 - استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی،واحد گرگان،دانشگاه آزاد اسلامی،گرگان، ایران
3 - دانشیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد گرگان، دانشگاه آزاد اسلامی، گرگان،ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی شادکامی در روانشناسی مثبتنگر با تأکید بر غزلیّات سعدی است. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه: «آیا شادکامی به مفهومی که امروزه در روانشناسی مثبتنگر ارائه شده، در غزلیّات سعدی نیز جاری است یا خیر؟ و آیا مفهوم شادکامی در غزلیّات سعدی، با شادکامی در نظریه مثبتنگر قابل ارزیابی است؟» بهمنظور نیل به این هدف، بررسی غزلیّات سعدی از تصحیح محمدعلی فروغی (۱۳۷۱) صورت گرفته است. در این رابطه، نویسندگان در گام نخست و جهت بررسی مفهومی شادکامی به ابیاتی تمرکز نمودند که به صورت مشخص به مفاهیم شادکامی، خشنودی و شادی پرداخته و در گام دوم ابیاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند که به نحوی در ارتباط با شادی و خشنودی و رضایت قرار دارند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات تطبیقی از منابع کتابخانهای و مقالات منتشرشده، به تبیین مفهوم شادکامی و تشابهات و تفاوتها از منظر روانشناسی مثبتنگر در غزلیّات سعدی پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان داد که شادکامی در غزلیّات سعدی با شادکامی در روانشناسی مثبتنگر ارتباط نزدیکی دارد و میتوان مولفههایی که در روانشناسی مثبت بهعنوان عوامل مؤثر در شکلگیری شادکامی و خوشنودی معرفی شدهاند، به وضوح در آثار سعدی مشاهده کرد. بر این اساس، مفاهیم امید، رضایتمندی، دوراندیشی وخرد، عشق و دوستی، مغتنم شمردن حال وطبیعتگرایی مهمترین مفاهیمیاند که در غزلیات سعدی تداعیگر شادکامی در روانشناسی مثبتنگر میباشند.
