-
دسترسی آزاد مقاله
1 - نقد تأویلی جایگاه آسیه (س) در متون عرفانی از قرن چهارم تا پایان قرن هفتم
حمیرا زمردی فاطمه حکیماشناسایی اسوههای دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچهای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. شیوهای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایههای پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مرات چکیده کاملشناسایی اسوههای دینی با تکیه بر تأویل و رمزگشایی، دریچهای به سوی دریافت حقیقت و شناخت مراتب وجودی آنان است. شیوهای که در متون عرفانی برای نزدیک شدن به قصد گوینده و کشف لایههای پنهان متن سابقه دارد. این پژوهش با تکیه بر اقوال عارفان قرن چهارم تا پایان قرن هفتم، مراتب وجودی آسیه، همسر فرعون را بررسی کرده است. با توجه به شواهد و مدارک موجود، آسیه، بانویی به کمال رسیده است که خداوند وی را الگویی برای تمام مردان و زنان باایمان قرار داده است. عارفانی چون میبدی، عینالقضات، ابن عربی و مولانا، بر اساس تأویل آیات قرآن و روایات، مراتب والایی را چون اوتاد، ابدال، بندۀ مقرب الهی، ولی و برگزیدۀ حق برای او در نظر گرفتهاند و او را از جملۀ خلیفگان دانستهاند. وی در تقابل با فرعون، زمینهساز رسالت موسی (ع) است. دعای آسیه(س) هنگام شهادت، محل تأویلهای عرفانی قرار گرفته شده و نشاندهندۀ مقام «فنا» و عندیت است . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی و تحلیل شخصیت و اندیشة مؤذن خراسانی عارف و شاعر قرن یازدهم هجری
تکتم بهرامی علیرضا فولادی«محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نا چکیده کامل«محمدعلی خراسانی» مشهور و متخلص به «مؤذن»، از عارفان قرن 11 هجری و یکی از اقطاب ذهبیه است که دیوان شعری قریب به 3700 بیت از خود برجای نهاده است. این پیر خراسانی در سبزوار زاده شد و در روزگاران جوانی به فرقة ذهبیه پیوست و پس از شیخ حاتم زراوندی، به منصب قطبیت این فرقه نایل شد. مؤذن خراسانی چون بسیاری از عارف – شاعران، به جولان اندیشههای عارفانة خود در عرصة شعر پرداخت. هر چند وی در سدة یازده هجری میزیست، اشعار او را میتوان ادامة شعر عرفانی سبک عراقی دانست. اشعار او ساده، روان و گیراست. در اشعار او سخن از عشق حقیقی بسیار است و اندیشههای صوفیانه، بازتابی ژرف در هسته و پوستۀ آن یافته است. این دیوان تاکنون تصحیح و چاپ نشده بود، اما نویسندۀ این سطور به تصحیح آن بر اساس چهار نسخه به عنوان پایان نامۀ خود همت گماشت. در این جستار سعی بر آن است تا ضمن معرفی این شاعر، دورنمایی از اندیشههای وی پیش روی خوانندگان نهاده شود تا آشنایی اجمالی با این شاعر اهل بیت (ع) حاصل آید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل شعر «خضر کجاست» سرودة تقی پورنامداریان بر مبنای رویکرد بینامتنی
همایون جمشیدیاندر این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، د چکیده کاملدر این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، دلالتهای عرفانی و اسطوره ای را تداعی می کند. با توجه به ویژگی خضر که دستگیر گم شدگان است، انتظار می رود گویندۀ عبارت «خضر کجاست»، در وادی های سیر و سلوک سرگردان باشد. چنین دلالت هایی در واژگان و عبارتهایی چون «ظلمات»، «آب حیات» و «بیابان شب» نیز دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به مضمون شعر، این پرسش مطرح می شود که چگونه اجزای شعر و دلالتهای معنایی مختلف آن در کنار یکدیگر قرار گرفته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که این شعر در ژانر غنایی و توصیف معشوق زمینی است، اما نشانه هایی از دیگر ژانرها در آن دیده می شود. راوی شعر همچون قهرمان حماسی، مراحل سختی را برای رسیدن به مقصود پشت سر می گذارد، مثلاً از سرزمین تاریکی ها می گذرد. بندهای چهارگانۀ شعر، تداعی گر چهار فصل سال اند. این فصل ها همچون زمان اساطیری دوری اند و سیر خطی ندارند. همگام با گردش این فصول، فراق و وصال شکل میگیرد. این شعر حاصل تلاقی و تداعی ژانرهای گوناگونی است که از ناخودآگاه شاعرِ زیسته در آن عوالم فرهنگی، مجال ظهور یافته است. در این مقاله از روش بینامتنی در تحلیل شعر استفاده شده است و با مقایسه و تحلیل عناصر ژانرهای مختلف، نسبت آنها با یکدیگر در ایجاد متنی منسجم و ساختارمند بررسی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - جايگاه لوح و قلم در جهانشناسي عرفاني ابنعربي و عطار نيشابوري
مهدي زمانيدر جهانشناسي عرفاني ابنعربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار ميگردد. ابنعربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح چکیده کاملدر جهانشناسي عرفاني ابنعربي «قلم اعلي» همان «عقل اول»، «روح كلي» و «حقيقت محمديه» است كه در تدوين و نگارش سطور كتاب آفرينش نقشي اصلي دارد، اما ايجاد قلم مستلزم وجود قابليت است كه به صورت «لوح محفوظ» يا «نفس كلي» آشكار ميگردد. ابنعربي کوشیده تا از طريق تمثيل، نقش لوح و قلم را در تجلي صفات علم و اراده الهي روشن سازد. او در اين راه، آيات قرآن را بر اساس شهود و مباني عرفاني تفسير ميكند، اما افزون بر اين، آنها را با اصول و قواعد حكمي و نيز طبيعيات قديم تطبيق مينمايد؛ کوششی كه برخي از حكيمان مسلمان در تبيين نظريه فيض انجام دادهاند. عطار نيشابوري در نقطه اوج تبيين جهانشناسي خود در «مصيبتنامه» لوح و قلم را به ترتيب مظهر صفات علم و قدرتِ «جان» معرفي ميكند و اصل «جان» را نور مصطفي يا حقيقت انسان كامل ميبيند. او نيز در توصيفها و تمثيلهاي خود درباره لوح و قلم هم به اصول عقلی حكمت و هم به مباني هيئت قديم يا نظرية افلاك نهگانه نظر دارد. توضیح مبانی و بيان نقاط اشتراك و تفاوت اين دو عارف برجستة مسلمان از جمله نتايج اين مقاله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی اوصاف و شخصيت پیامبر اعظم در متون منثور عرفانی فارسی
عفت نادرینژاد مصطفی گرجیيكي از مضامين اصلي در آثار ادبي جهان، بهويژه متون عرفاني و اخلاقي، تقرير احوال پيامبران الهي است كه غالباً حاصل تجربيات ناب و شهود عرفاني است. عرفان نيز که از يك منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، اين زمينه را فراهم كرده تا گزاره ها و مؤلفههاي ديني، از جمله: بحث نبوّت، چکیده کامليكي از مضامين اصلي در آثار ادبي جهان، بهويژه متون عرفاني و اخلاقي، تقرير احوال پيامبران الهي است كه غالباً حاصل تجربيات ناب و شهود عرفاني است. عرفان نيز که از يك منظر، نوعی نگاه هنری به مذهب است، اين زمينه را فراهم كرده تا گزاره ها و مؤلفههاي ديني، از جمله: بحث نبوّت، با رويكرد زيباشناختي و هنري بازپرورده شود. در اين ميان متون عرفاني منثور فارسي به دلايل فرهنگي و زباني اين امكان را داشته و يافته است كه به بحث نبوت بويژه نبوّت پيامبر خاتم از زوايا و ابعاد مختلف بنگرد؛ متون منثوري كه به نسبت قالب ديگر يعني شعر، عميق تر و بيشتر به مسئله نبوّت و اقوال و احوال حضرت محمّد پرداخته است. عارفان در اين دسته از متون با نگاه موشکافانه سعی كرده اند از یکسو مضامین مختلف را با کلام الهی و احادیث نبوی همراه كنند و از دیگر سو، به گفتار و اقوال خويش اعتبار بيشتري ببخشند. نويسنده در اين مقاله سعي مي كند با توجه به فقدان اثر پژوهشي جامع به صورت مقايسه اي و تاريخي در حوزه جايگاه، وضع و حال پيامبر خاتم در مجموعه متون عرفاني منثور، پانزده متن از امّهات متون عرفاني را از سده آغازين تأليف متون عرفاني فارسي تا سده هشتم، انتخاب و اقوال، کردار و سلوك پیامبر اعظم را به صورت مقايسهاي مطالعه و نقطه اشتراک و افتراق آنها را در حوزه مورد نظر تبيين كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی کاربرد لاله از قلمرو قاموسی تا گسترة نمادین
محرم رضایتیکيشهخاله فیروز فاضلی اسماعیل نقدینماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده چکیده کاملنماد، نشانهای است که هم ارجاع به خود دارد و هم مفاهیمی فراتر از وجود عینی خود است. با نگاهی دقیق به نمادها، در مییابیم که ثبت نمادها در فرهنگنامههای موجود، معنای لغوی آنها را درپی داشته است و نزد اکثر فرهنگنویسان، نوزایی مفهومی نمادها در عرصة هنری شعر مغفول مانده است. هدف اصلی مقالة زیر نشان دادن تقابل بین معنای نمادها در فرهنگنامهها با نوزایی هنری آنها در اشعار دورههای مختلف سبکی است. در این مقاله، ضمن معرّفی نمادها و بیان تاریخچة نمادهای گیاهی در دو فرهنگ شرق و غرب از دیدگاه فلاسفه، روانشناسان و اسطورهگرایان، نخست به تبیین اهمیت معانی و کاربرد نمادین واژهها، سپس به طور اختصاصی به معانی لاله و توسیع هنری آن براساس اشعار منوچهری، سعدی، صائب و سپهری به عنوان نمایندگان شعری سبکهای خراسانی، عراقی، هندی و نونیمایی پرداختهایم تا سیر تحول و تکامل معنای آن از قالب قاموسی و محدود، به کاربرد گسترده و نمادین به طور جامع آشکار گردد و از طرفی، ظرفیتها و امکانات زبان هنری و ادبی در خلق و گسترش معنای واژهها با نقل شواهدی، بیش از بیش مشخص و برجسته شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - پژوهشي در چگونگيِ تأويلات قرآني شمس تبريزي
محمّد خدادادي مهدی ملکثابت يدالله جلالي پندريبیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود چکیده کاملبیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که برخي از آنها قابل توجه هستند. شمس تبريزي نظريات بديعی دربارة تأويل و تفسير قرآن دارد كه تا کنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. شمس در ضمن تأويلهاي خود بطنهاي جديدي را از قرآن عرضه ميكند كه باعث شگفتي و شيفتگي هر پژوهشگر و محقق آگاه به عرفان اسلامي ميشود. همين موضوع اهميت پرداختن به اين مقوله را دو چندان ميكند. اين مطالب به صورت پراكنده و از هم گسيخته در «مقالات» مندرج هستند و طبقهبندي آنها نياز به كوشش فراوان دارد. در اين پژوهش ابتدا نظريات كلّي شمس دربارة تأويل، لزوم روي آوردن به آن و آشنايان به علم تأويل را بيان كرده و سپس نظريات وي در باب قرآن و تأويل آن را به صورتي ساختارمند شرح داده و به بررسي آن پرداختهايم. علاوه بر این، تفاسیر شمس را با شش تفسیرِ عرفانیِ قبل و معاصر او مقایسه کرده و نوآوریهای شمس را مشخص ساختهایم. شمس بر اين باور است كه انسان كامل يا ولي اعظم در هر عصري مظهر كامل قرآن است. در انديشه شمس قرآن داراي بطنهاي بينهايت است و اعتقاد به هفت بطن و هفتاد بطن نوعي سطحي نگري است. او در تعاليم خود دانستن تأويل و تفسير قرآن را براي هر مسلماني لازم دانسته و حضرت رسول(ص) را به عنوان نخستين مؤول و مفسر قرآن معرفي ميكند. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت که شمس برای تأویل و تفسير آیات از چهار شیوه تأویلي استفاده کرده است که عبارتند از: الف) تأویل یک واژه قرآني به یک مفهوم و یا واژه دیگر. ب) تأویل به وسیله اضافه کردن یک کلمه به آیه. ج) تأویل و تفسیر بواسطه ارائه کردن شأن نزولي خاص از آیه. د) تفاسیر توجیهی که در آنها کاربرد برخی از اصطلاحات را توجيه ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل و نقد کاربرد فتح و فتوح و فتح باب در متون عرفانی ادب فارسی
منظر سلطانی حسین علیقلیزادهبرای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که بهصورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در چکیده کاملبرای فهم هرچه بهتر ادب فارسی، شناخت اصطلاحات عرفانی از ضروریات است؛ چرا که عرفان و اندیشه عرفانی جان مایه ادب فارسی است. از جمله اصطلاحات عرفانی، فتح و فتوح و فتح باب است که بهصورت گسترده ای در متون گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش با توجه به معانی مختلفی که در جستجو و بررسی کاربرد «فتح و فتوح و فتح باب» از متون استخراج شده، سیر تطور فکری و معنایی تفاسیر و تأویلات عرفانی در این مورد را از بدو پیدایش آن تا مرحله اوج و کمال و باز افول آن از نظر شخصیت های برجسته عرفانی و ادبی بهصورت خلاصه نشان میدهیم. اصطلاحات «فتح» و «فتوح» و «فتح باب» در بعضی جاها به جای یکدیگر به کار رفته و گاهی یکی از آنها به جای هر سه اصطلاح به کار رفته است. با مطالعه امهات متون عرفانی و تحلیلی که از «فتح و فتوح» و «فتح باب» به دست آمده است، باید گفت که اصطلاح «فتح» از واژههای قرآنی است که عرفا و ادبا آن را از قرآن أخذ کرده، معانی مختلف تأویلی و تفسیری بر آن حمل کردند. نهال معنا و مفهوم عرفانی این اصطلاحات که از آبشخور قرآن سر برآورده بود، در گذر زمان بهصورت درختی تنومند و پربار با شاخ و برگها و میوه های رنگارنگ در آثار عرفانی ادب فارسی جلوه کرد و در نزد مولانا به کمال خود رسید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تحلیل رباعيات مولوي از منظر داستاني
یعقوب زارع ندیکیاستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خ چکیده کاملاستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خاص يا عام است. تحلیل داستانی رباعیات، میتواند کمکي موثر در کشف اسرار و مشکلات این اشعار کند و باعث توجه بیشتر به این بخش از اشعار مولانا شود که کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. شاعر در مقام شخصیت منفی این رباعیات، سعی میکند واقعة دیدار با یار را که از دیدگاه عرفانی غیر قابل بیان است، به قیدگفتار و گزارش درآورد. به همین دلیل از زاویة ديد اول شخص مفرد در اغلب این رباعیات استفاده شده است و این رباعیات مرز میان شعر و حکایت سنتی هستند. تحلیل این رباعیات به دلیل فضای سورئالیستی حاکم بر آنها، بسیار مشکل است و در این تحقیق عناصر داستانی چون زاویة دید، طرح، گفتگو، شخصیتپردازی و فضا به صورت جداگانه، تحلیل و بررسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - نظرية شعور و جاودانگي هستي در انديشة عرفاني مولوي
حسين نوينمولوي بر اساس دريافتهاي شهودي خود و با تأسي از آيات قرآني و دانش ديني خود، كليّة ذرّات عالم را با شعور، زنده و فعّال ميشمارد كه در يك هماهنگي كامل و ذاتي، با شعور حاكم بر هستي در ارتباط است. اين ارتباط زماني كامل ميشود كه اجزاء هستي؛ از جمله انسان، از بعد مادّي چکیده کاملمولوي بر اساس دريافتهاي شهودي خود و با تأسي از آيات قرآني و دانش ديني خود، كليّة ذرّات عالم را با شعور، زنده و فعّال ميشمارد كه در يك هماهنگي كامل و ذاتي، با شعور حاكم بر هستي در ارتباط است. اين ارتباط زماني كامل ميشود كه اجزاء هستي؛ از جمله انسان، از بعد مادّي خود دور شده، بر بعد معنوي و روحي خود بيفزايد. اين همان قانون آنتروپي (كهولت مادّي) و نگانتروپي (افزايش حيات معنوي) در فيزيك است. مولوي مانند انيشتين به دو نوع نور حسي و تقديري معتقد است و مرگ انسان را نيز تبدّل بعد مادي به نور تقديري و جاودانگي برميشمارد. در نظر مولوي بهرهمندي انسان از نور تقديري و ازلي و ارتباط با كليت حاكم بر جهان هستي و دستيابي به جاودانگي نوراني، در ساية كسب قابليّت حسّي يا شعور باطني و شهود ميسر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - سفر در متون نثر عرفاني
هوشنگ محمدي افشارمنشأ اصلي عرفان و تصوف اسلامي، قرآن و سيرهي نبوي است و بناي آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشني عشق و محبّت نهاده شده است. از جمله آداب و مسائلي كه همواره در دو جنبهي ظاهري و روحاني مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشايخ و محققان صوفيه بوده، «سفر» است. در نوشتهي حاضر چکیده کاملمنشأ اصلي عرفان و تصوف اسلامي، قرآن و سيرهي نبوي است و بناي آن بر زهد و اخلاص همراه با چاشني عشق و محبّت نهاده شده است. از جمله آداب و مسائلي كه همواره در دو جنبهي ظاهري و روحاني مورد توجه و اختلاف نظر و ذوق میان مشايخ و محققان صوفيه بوده، «سفر» است. در نوشتهي حاضر بر مبناي متون نثر صوفيانهي فارسي، به بررسي و تبيين سفر ظاهر، از نخستين دورهي پيدايش عرفان و تصوف تا اواخر سدهي هشتم هجري ميپردازيم و انواع سفر، انگيزه ها، فوايد، اهداف و مقاصد و لوازم سفر را همراه با ديدگاههاي متصوفه و شخصيت هاي نامدار هر دوره در ارتباط با اين مسئله بررسي ميكنيم. در اين جستار، علاوه بر استناد به قرآن كريم و احاديث و روايات مأثوره، به شيوهي كتابخانه اي و براساس فنّ توصيف و تحليل محتوا، به منابع نظري تصوف و عرفان و شرح احوال و سخنان بزرگان صوفيه ، از سدهي پنجم تا هشتم ارجاع داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - كاركردهاي معرفتي ـ روانشناختي شعر حافظ برای انسان معاصر
جليل مسعوديفردانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. چکیده کاملانسان معاصر با پدیده جهانی شدن و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن مواجه است. در کنار دستاوردهاي تمدن غرب مانند: حقوق بشر، دموکراسی و توسعه ، خارهای اضطراب، افسردگی و پوچی نیز روییده اند. با معنا زیستن و خشنود زیستن از نیازهای اساسی انسان امروز است که از آن دور افتاده است. آیا ادبیات و فرهنگ ایرانی ميتواند به این نیازها پاسخ دهد؟ این مقاله درپی آن است که با بازخوانی شعر حافظ، برای مشکلات معرفتی و روانی انسان امروز راهحلهایی بیابد. شعر حافظ چون جویباری است که می توان در آن آلودگیهای زندگی مدرن را از خود دور ساخت و مثل بوستانی است که به انسان امروز آرامش و خوشی می بخشد. در پرتو شعر حافظ میتوان با معنا زیستن و خشنود زیستن را تمرین کرد. حافظ با خدا باوری و تکیه بر عنایت او و زیبا دیدن جهان به زندگی انسان معنا میبخشد و با پیامهاي روانشناختی ـ اجتماعی خود به آدمی آرامش و دوستی و مدارا؛ ترک ریا و تنبلی و یاس میآموزد. روش تحقیق این مقاله توصیفی و بر پایه منابع کتابخانه ای است . نويسنده پس از استخراج مواد لازم از دیوان حافظ به بررسی و تحلیل آنها پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - تحليلی بر سيرالعباد الی المعاد سنايی
معصومه غیوریمثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرا چکیده کاملمثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمزوراز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسانها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیدهام با جمعآوردن دیدگاه بزرگان و نظریهپردازان عرصه روانشناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصههای عرفان، اسطوره و روانشناسی از این اثر عرضه كنم و نکات مشابه عرصههای فوق و ردپای آنها را در اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوانهای مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار میدهد: 1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان) 2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روانشناسی) 3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیینها و مناسک اسطورهای) 4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی) پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - تأملّی در کاربرد اصطلاح "تشبیه و تنزیه" در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
سيده مريم ابوالقاسمي«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري چکیده کامل«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري داشت. وي با بيان نظريه خويش، اعتقاد به تشبيه و تنزيه را در مسيري تازه افكند كه بعدها بسياري از عرفا و ادباي انديشمند تحت تأثير نظريه و تفكّر او قرار گرفتند. در اين مقاله سابقه كاربرد اين دو اصطلاح در شعر و ادب فارسي و متون مختلف بررسي ميشود. بيان ارزش و اهميّت اين دو اصطلاح به عنوان يكي از موضوعات بحث انگيز در دوره هاي مختلف، بررسي سير تحولات معنايي و گستردگي قلمرو كاربرد اين دو واژه در متون گوناگون از اهداف ديگر اين مقاله است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - مولوي پژوهي و مولوي پژوهان در كشورهاي انگليسي زبان
احمد تميمداريموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادب چکیده کاملموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادبیات فارسی به ویژه شعر مولانا در کشورهای انگلیسی زبان همت گماردهاند، آشنا شویم. از قرن هجدهم توجه به ادبیات فارسی آغاز گردید و به ترجمه و اقتباس از آثار ادب فارسی پرداخته شد. رویکرد به آثار مولانا هم بسیار مهم تلقی شد. تعالیگرایان انگلیسی و آمریکایی مکتب تعالیگرایی را با مطالعه و تحقیق در آثار مولوی، به کمال رسانیدند. در اواخر قرن نوزدهم گزیده متون شرقی با همّت مانکار دانیل کانوی انتشار یافت. پارهای از داستانهای مثنوی، آرمانهای اخلاقی و رفتاری را در جامعه انگلیسی و آمریکایی مطرح کرده است. ویلیام، آر، آلگر نخستین گلچین آمریکایی ادبیات شرقی را منتشر ساخت. ادوارد. جی. براون مقدمه منثور دفتر اول مثنوی را به انگلیسی ترجمه نمود. رینولد الین نیکلسون هم هشت جلد کتاب در شرح مثنوی تألیف نمود و پانزده سال از عمرش را بدین مهم اختصاص داد. آرتور جی. آربری یکی دیگر از متفکّران بزرگ در مطالعات مولویپژوهی به شمار میآید. جیمز جی. کوان مدرّس هنر، پنجاه شعر برگزیده نیکلسون را از دیوان شمس تبریزی، در ساختار شعر نو بازنویسی کرده است. اندرو هاروی آثاری در بزرگداشت مولوی، بازآفرینی اشعار او، از جمله شعله سخنگو، نور در نور و دیگر کتابهایی که همه دربارة مولاناست، منتشر کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - مضامين عرفانی در غزليات صائب
حسين فقيهي حسن شاهیپورصائب تبريزی شاعر توانمند و اديب هنرمندی است که در روزگار خود در هند، ايران و آسيای ميانه شهرت بسزايی يافته بود، و اين عظمت و افتخار آنگاه برای وی حاصل شده است که در شيوه شاعری طرزی نو و در محتوای سخنش به ايراد نکتههای دقيق اخلاقی، حکمی، اجتماعی و عرفانی پرداخته است که چکیده کاملصائب تبريزی شاعر توانمند و اديب هنرمندی است که در روزگار خود در هند، ايران و آسيای ميانه شهرت بسزايی يافته بود، و اين عظمت و افتخار آنگاه برای وی حاصل شده است که در شيوه شاعری طرزی نو و در محتوای سخنش به ايراد نکتههای دقيق اخلاقی، حکمی، اجتماعی و عرفانی پرداخته است که به اشعار، شکوه و جلال خاصی بخشيده است. سبک شعری صائب به شيوه شاعران عهد صفوی، پر از مضمونهای دقيق و انديشههای باريک و خيالهای ديرياب، به ويژه تمثيلات يا معادلههايی است که مخصوصاً در غزليات به بهترين وجه آمده است. اغلب در بررسی غزليات صائب، تنها به مضامين باريک ادبی و کلام تخيلی و دور از ذهن او توجه کردهاند. اما به مضامين والای عرفانی و صوفيانه صائب نپرداختهاند. هيچ گاه صائب به عنوان شاعر عارف و پايبند به آرا و انديشههای صوفيانه در عهد صفويه مورد نظر نبوده است. نگارنده در صدد است به اين موضوع بپردازد که شعر صائب علاوه بر جنبههای ادبی، اجتماعی، حکمی و اخلاقی، دارای مضامين بلند عرفانی است و به حق میتوان گفت صائب شاعر بیمدعايی بوده است که غزلياتش تبلوری از افکار و انديشههای صوفيانه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - سيره پيامبر(ص)، معيار عرفان اسلامي بازتابيافته در متنهاي صوفيانه فارسي
غلامحسين غلامحسينزادهتصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخصها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسيها نشان ميدهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگ چکیده کاملتصوف اسلامي بر مبناي چه محورهايي شكل گرفته است، و بر اساس كدام شاخصها و معيارها مسير حركت خود را تنظيم كرده و خطاهاي خود را چگونه اصلاح نموده است؟ بررسيها نشان ميدهد منشأ عرفان و تصوف اسلامي، منحصراً قرآن و سيرت پيامبر است؛ اما در مسير حركت خود، از آداب و رسوم و ديدگاههاي ساير ملل نيز متأثر شده است؛ و اينكه بعضي ـ هر چند با دیدگاههای مختلف ـ كوشيدهاند مسير عرفان و تصوف اسلامی را به عكس نشان دهند، احتمالاً تحت تأثير برداشتها و ديدگاههاي ديني و سياسي خود بودهاند، يا ـ بسته به نوع نگرش خود ـ خواستهاند با نشان دادن منشأ غيراسلامي براي آن، تصوف و عرفان اسلامي را مغایر شريعت اسلامي يا در كنار آن قلمداد کنند؛ یا به گونهاي آن را معرفي كنند كه نشان دهند سلوك عرفاني سنتي ادب فارسي، بينياز از عمل به احكام شريعت اسلامي است. حال آنكه مستندات فراوان حاكي از آن است كه عرفان اسلامي مستقيماً از قرآن و سيره نبوي، و روش و سلوك اهل بيت و صحابه و تابعين و زهاد صدر اسلام نشئت گرفته است؛ اما بتدريج ديدگاههاي پيروان مكاتب ديگر و آداب اجتماعي اقوام و ملل مختلف و بخصوص خواستههاي نفساني زاهدان و صوفيان ريايي، بر آن تأثير گذاشته است و سبب شده اندک اندک انحرافاتي در آن راه يابد، بنابراين مشايخ بزرگ صوفيه كوشيدهاند از طريق تأليف كتب متعدد و ارشاد مريدان، مسير عرفان نظري و عملي را بر مبناي معيار و شاخصه اصلي آن، يعني قرآن و سيرت پيامبر اكرم اصلاح كنند و آن را به مسير اصلي خود بازگردانند تا عرفان و تصوف اسلامي همچنان بتواند در شاهراه اصلي خود به مسيرش ادامه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - اثرگذاری تحولات سياسي و اجتماعي قرن پنجم بر رفتار و گفتار ابوسعيد ابوالخير
طاهره خوشحال عبدالناصر نظريانيدر آستانه قرن پنجم، خراسان به عنوان كانون اصلي تحولات سیاسی، در ناامنی و فقر و پريشاني به سر ميبرد و عدم ثبات سلاطين و اميران، به تضييع هر چه بيشتر حقوق مردم و رواج فرهنگ ريا و چاپلوسي منجر ميگردید؛ در حالی که اغلب اندیشمندان و عالمان رسمی، يا بازيچه دست صحنهگردانان چکیده کاملدر آستانه قرن پنجم، خراسان به عنوان كانون اصلي تحولات سیاسی، در ناامنی و فقر و پريشاني به سر ميبرد و عدم ثبات سلاطين و اميران، به تضييع هر چه بيشتر حقوق مردم و رواج فرهنگ ريا و چاپلوسي منجر ميگردید؛ در حالی که اغلب اندیشمندان و عالمان رسمی، يا بازيچه دست صحنهگردانان قدرت و سياست بودند، و يا در گوشه عافیت نشسته و مهر سكوت و تمکین بر لب داشتند. اما ابوسعيد ابوالخير به عنوان عارفي اجتماعي، با تکیه بر رفتار و گفتاری محبتآمیز و آمیخته به طنز، و با اشراف بر ضمیر و اندیشه دیگران، در مسیر مقابله با ریا و ظاهرسازی، هدایت و به راه آوردن ستم پیشگان، و همچنین حمایت از مردم درمانده، واکنشهای مناسبی از خود نشان میداد. در اين مقاله با استناد به آنچه از ابوسعید در اختیار داریم، سعی کردهایم تا به بررسی ارتباط و تناسب میان حوادث و واقعیتهای جاری آن روزگار، و عکسالعملها و رفتارهای ابوسعید بپردازیم، و نوع و میزان تأثیرپذیری او را از مسائل و اتّفاقات سیاسی و اجتماعی نشان بدهیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - جست و جوي هفت وادي عشق عطار در بناي خانههاي خدا
ايمان زكريايي كرمانيتصوف و عرفان از مهمترين جريانانهاي فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ايران بوده است. در طريق صوفيه جهت رسيدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر يک از عرفا با توجه به مقام معنوی و ميزان دريافت خود از طريقت آنها را برشمرده و نامگذاری کردهاند. تصوف از طريق آيين فت چکیده کاملتصوف و عرفان از مهمترين جريانانهاي فکری و معنوی اثرگذار بر هنر ايران بوده است. در طريق صوفيه جهت رسيدن به کمال مطلوب، مراتب و مقاماتی وجود دارد که هر يک از عرفا با توجه به مقام معنوی و ميزان دريافت خود از طريقت آنها را برشمرده و نامگذاری کردهاند. تصوف از طريق آيين فتوت و جوانمردی به هنرها و صنايع راه پيدا کرده و از اين طريق نفوذ خود را در معماری و به خصوص معماری مساجد نمايان ساخت. يکی از جلوههای ظهور عرفان در معماری مسجد وجود مراتب عرفان در آن است که با مدد از خصوصيت تأويلپذيری معماری میتوان هفت شهر عشق عطار را (طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحيد، حيرت، فقر) با هفت ساختار مسجد (جلوخان، سردر، هشتی، دالان، صحن، گنبدخانه، محراب) که به نوعی حرکت نمازگزار را تا رسيدن به محراب به نمايش میگذارد تطبيق داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - بررسى سبك نثر شاعرانه در عبهرالعاشقين
سعید بزرگ بیگدلیروزبهان بقلى شيرازى از پرآوازهترين عارفان قرن ششم است. يكى از مهمترين آثار فارسى او عبهرالعاشقين است كه جدا از اهميتى كه در شناخت عرفان عاشقانه دارد، از نظر نثر برجسته و شاعرانهاش نيز در خور توجه و تأمل است. اين مقاله سبك نثر شاعرانه عبهرالعاشقين را از سه منظر موسيقي چکیده کاملروزبهان بقلى شيرازى از پرآوازهترين عارفان قرن ششم است. يكى از مهمترين آثار فارسى او عبهرالعاشقين است كه جدا از اهميتى كه در شناخت عرفان عاشقانه دارد، از نظر نثر برجسته و شاعرانهاش نيز در خور توجه و تأمل است. اين مقاله سبك نثر شاعرانه عبهرالعاشقين را از سه منظر موسيقي و نظم در بيان، زبان اسلوب بيان و تخيل ـ كه مهمترين عناصر شاعرانگي كلام محسوب ميشوند ـ بررسي كرده و نمونههايي از كلام شاعرانه روزبهان را در معرض ديد و داوري مخاطبان قرار داده است. بر اساس يافتههاي اين پژوهش جلوههاى گوناگون موسيقى كلام، صور خيال، عاطفهاى عميق كه بازتاب تجربههاى عرفانى نويسنده است، زبان برجسته و خاص و ابهام برخاسته از آن، از جمله عناصرى هستند كه از نثر عبهرالعاشقين آشنايىزدايى كرده و آن را به نثري شاعرانه مبدّل ساخته كه در ميان تمامى آثار منثور عرفانى فارسى متمايز و برجسته است. روزبهان با استفاده از اين عناصر ظرفيتهاى عادى زبان معيار را براى ثبت يا بيان بخشى از تجربههاى روحانىاش كه عمدتاً منطق گريز و بيانناپذيرند افزايش داده است. از سوى ديگر به نظر مىرسد ذهن و جان زيباپسند روزبهان در اين آثار در پى شهود و ادراك زيبايى بر پهنه نثر فارسى نيز بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - تحليل عناصر داستاني در قصّههاي مقالات شمس تبريزي
احمد رضی مهديه فيضيكي از راههاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايتها و قصّههاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزههاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّهها بيان و تشريح شده است. در اين چکیده کامليكي از راههاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايتها و قصّههاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزههاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّهها بيان و تشريح شده است. در اين مقاله كه فشردهاي از دستاوردهاي يك پژوهش است با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، قواعد حاكم بر قصّهها و حكاياتي كه در مقالات شمس آمده است، بررسي و توضيح داده ميشود كه شمس تبريزي ـ آگاهانه يا ناخودآگاه ـ تا چه حد به عناصر داستاني كه در ادبيات داستاني معاصر مطرح ميشود، پايبند بوده است. از اينرو، مهمترين عناصر داستاني مانند روايت، زاويه ديد، گفت و گو، شخصيّت، لحن، درونمايه و صحنه در بررسي حكايات شمس تبريزي طرح و به مباحث مرتبط با آنها در تحليل قصّهها توجه ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - سهراب سپهري در ترازوي نقد منتقدان
غلامرضا پيروز فاطمهزهرا صادقيتحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق م چکیده کاملتحقيق حاضر در حوزه نقد نقد به مقالهها، سخنرانيها و مصاحبههايي ميپردازد كه دربارة زندگي، آثار و افكار سهراب سپهري شاعر و نقاش ايراني بر جاي مانده است. در اين پژوهش سعي شده تا شيوههاي انتقادي و رويكردهاي نقد ادبي، تبيين ارزش، سلامت نقدها، ميزان توفيق يا عدم توفيق منتقدان دربارة سپهري، مضامين اصلي نوشتهها و رويكرد به آثار سپهري و… از آغاز تا سال 1376 در نشريههاي ادبي فارسي، تحليل و بررسي شود. در عرصه شعر معاصر، پس از نيما يوشيج بيش از هر شاعر ديگري ـ به افراط و تفريط ـ دربارة سهراب سپهري سخن گفته شده است. اين ستايشها و نكوهشها از زمان حيات اين شاعر نقاش تا به امروز ادامه دارد. ارتباط شعر و نقاشي سپهري، توجه شاعر به عرفان و فلسفه شرق، طبيعتگرايي، سادگي و صميميت در شعر، عدم كاركرد سياسي ـ اجتماعي، مفاهيم انتزاعي، زبان و سبك بيان از موضوعاتي است كه مضامين غالب نقدها را تشكيل ميدهد. در اين ميان منتقداني كه بر اساس اظهار نظرهاي علمي ـ پژوهشي به شعر و هنر اين شاعر معاصر نقاش پرداختهاند، انگشت شمارند. علاوه بر اين بسياري ازديدگاهها، گرته برداري و تقليد از آثار ديگران است. نگارندگان اين مقاله بر اين باورند كه بايد نقدهاي منتقدان را نيز به محك نقد زد و عيار آنها را مشخص كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - قصة چهار مرغ خليل در متون تفسيري و عرفاني
فریده داودی مقدمدربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان ميدهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفتهاند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار ميرود، تفسيري روحا چکیده کاملدربارة مضمون آية 260 سورة بقره كه در آن خداوند زنده كردن مردگان را از طريق كشته و زنده شدن چهار پرنده به حضرت ابراهيم(ع) نشان ميدهد، مفسران و عارفان سخنان بسياري گفتهاند. عارفان از اين قصة قرآني كه غالباً براي اثبات معاد جسماني و حشر مردگان به كار ميرود، تفسيري روحاني كرده و گاه به آن جنبهاي كاملاً نمادين و تمثيلي بخشيدهاند كه نظير اين تعابير در متون تفسيري غير عرفاني هم ديده ميشود. در اين تحقيق، اين قصه از متون مختلف تفسيري و عرفاني استخراج و وجوه افتراق و اشتراك آنها و ديدگاههاي متفاوت مفسران عارف و غيرعارف دربارة آن بررسي و تحليل شده است. اين تحقيق نشان ميدهد برخي از مفسران قرآني در تفسير خويش تحت تأثير متون منثور صوفيه بودهاند. همچنين، نمايانگر توانايي، خلاقيت و تلاش عرفا، مفسران و شاعران در راه پروراندن معاني مختلف ملهم از قصههاي رايج قرآني و افزودن نكات بديع و تأويلهاي زيبا و شورانگيز روحاني به اين قصهها و روايات است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - حضرت محمد(ص) در نگاه تأويلي شمسالدين محمد تبريزي
مصطفی گرجیدر مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت ميشود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بيبهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويلگراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي چکیده کاملدر مجموعه ادب فارسي به ويژه متون عرفاني كمتر متني يافت ميشود كه از تقریر احوال پيامبران و قصص آنان بيبهره باشد. يكي از اين متون كه هم در رو ساخت و هم در ژرف ساخت از اين موضوع متأثر است؛ مقالات شمس است در اين اثر به مناسبت ذهن تأويلگراي مؤلف حوادث مندرج در تاريخ زندگي پيامبران تأويل و گفتارهاي ايشان بنا بر باور مؤلف تفسير شده است. تقرير در اين مقالات يا بر سبيل استدلال و برهانِ محكم و براي تفهيمِ ديدگاه مؤلف و يا از باب تبرك و بر سبيل توارد ذهني و يا به قصد معرفي انسان كامل در تمام ابعاد است كه در اين ميان حضرت محمد(ص) را نمونه متعالي چنين انساني معرفي ميكند. در اين مقاله مؤلف با اين نگاه به اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس پرداخته و خلاف آمد عادتهاي شمس را در اين زمينه نشان داده است. نكته قابل تأمل اينكه شمس در اين اثر، از عموميترين مباحث در حوزه نبوت تا پرسش از برخي تابوها را مطمح نظر داشته كه در برخي از موارد بديع و هنري است. مفاهيمي چون مقايسه خودِ مؤلف با پيامبران و بعضاً مخالفت با آنها، شبهه در برخي از احاديث، مقايسه ضمني مولانا با پيامبر اسلام و... از اين قبيل است. عمدهترين اوصاف حضرت محمد(ص) در مقالات شمس؛ همه علوم معلوم محمد(ص)، ارزش قرآنِ صامت به قرآن ناطق، تعظيم قرآن نه به خاطر خداوند كه به خاطر محمد(ص)، ميهمان خاص خداوند، محمد(ص) معشوق در لباس عاشق، نور محمديه، پيامبر باز سپيد سلطان ازل و مردمان ديگر مرغان سرگردان، استغراق تام، عدم استغناي حق از محمد(ص)، علم لدني و... هستند كه تحليل و تفسير آنها در اصل مقاله آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - درآمدي به معرفتشناسي جديد عرفان
حسن شاهیپورنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مي چکیده کاملنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مييابد. در اين بخش، چندين نظريه با دستهبندي محتوايي مورد مطالعه قرار گرفتهاست؛ نظريههايي كه از مفهوم عينيت، به عنوان قاعده بحث، تلقّّّي تحديدي ارائه ميكند يا تلقّي توسعي قريب و يا تلقّي توسعي بعيد. بخش عرفان و منطق نيز، به مطالعه چندين نظريه ديگر در باره نسبت ميان اين دو پديده مىپردازد تا از اين رهگذر، جنبههاي عقلاني و غير عقلاني تجربه عرفاني را بررسي نمايد. اين بخش با طرح سه دسته نظريه غيرمنطقي، منطقي و فرامنطقي بودن اين نوع تجربه پايان مىپذيرد. در بخش رابطه دين و عرفان نيز دو تلقّي از دين؛ يعني سنت ديني و تجربه ديني مبناي دو نظريه در رد و قبول نسبت ميان آن دو قرار ميگيرد تا در كنار نظريه سوم؛ يعني فرا ديني بودن تجربه عرفاني، نمايانگر تشتت آرا صاحب نظران در اين زمينه باشد. به طور كلى، مي توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دين سه دسته نظريه قابل شناسايى است: نظريههاى نفيى كه معتقد به غير علمى، غير منطقى و غيردينى بودن تجربه عرفانى هستند. نظريههاى اثباتى كه به علمى، منطقى و دينى بودن اين نوع تجربه باور دارند و نظريههاى تباينى كه آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرادينى ميدانند. بىگمان، از اين ميان، نظريههاى دسته سوم كه معرفتشناسى جديد عرفان در واپسين گامهاي پيشرفت بدآنها دست يازيده است، با تجربه عرفانى، همسويى بيشترى دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - آغاز شعر عرفاني فارسي
علیرضا فولادیگفتار حاضر به بررسي دو نظريه در باره شعر عرفاني فارسي ميپردازد: يكي نظريه «تكاملگرايانه» كه پيدايش اين نوع شعر را نتيجه تكامل شعر زهدي ميداند و ديگري نظريه «انسجامگرايانه» كه پيدايش آن را تابع پيوستاري از زمينهها و پيشينهها ميشمارد. مطالعه چکیده کاملگفتار حاضر به بررسي دو نظريه در باره شعر عرفاني فارسي ميپردازد: يكي نظريه «تكاملگرايانه» كه پيدايش اين نوع شعر را نتيجه تكامل شعر زهدي ميداند و ديگري نظريه «انسجامگرايانه» كه پيدايش آن را تابع پيوستاري از زمينهها و پيشينهها ميشمارد. مطالعه پيشينه شعر عرفاني فارسي در شعر غيرعرفاني، نثر عرفاني عربي و فارسي، شعر عرفاني عربي و شعر عرفاني فارسي، اين گفتار را به عرصهاي براي عرضه هرچه روشنتر نظريه انسجامگرايانه تبديل كردهاست. اين بحث با معرفي چند تن از آغازگران اين نوع شعر خاتمه مييابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - نفي خوشنامي و استقبال از بدنامي نزد اهل تصوف
رضا شجريگريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگيهاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافتهاي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات ميپاشد چکیده کاملگريز از نيكنامي و استقبال از بد نامي و رسوايي، يكي از ويژگيهاي مكتب رندي و عرفان عاشقانه است كه در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصيه شده است. جامه شهرت، بافتهاي پرآفت است و رنگ عجب و ريا و كبر و كيا را بر قامت طاعات و عبادات ميپاشد و چهره اخلاص و يكرنگي را مي پوشاند؛ لذا مبارزه با اين صفت نفساني همواره يكي از دغدغههاي عارفان شوريده و رندان وارسته و حقيقتجو بوده است و راهها و رياضتها و مجاهدتهاي گوناگوني براي شكستن شيشه نام و ننگ و غرور و شكوه مريدان خويش توصيه كردهاند. بيان اين راهها و بررسي علل و علامات اين آفات در قالب حكايات و امثال و اشعار بزرگان و عارفان به ويژه عطار و مولانا و ابوسعيد ابوالخير زمينههاي بحث اين مقاله را تشكيل ميدهند. بي شك كسي ميتواند خويش را از چشم خلق بيفكند و مدح و ذمشان در نظرش يكسان باشد كه حق در نظرش بزرگ جلوه كند و جز به او نينديشد و جز براي او نگويد، نخواهد و نكند. تحصيل اين فضايل نيز آسان نيست و جان بر سر كسب آن ميسوزد؛ اما آنچه ميتواند نام و ننگ را به باد دهد، بادة عشق است، حاصل نوعي معرفت شهودي است كه عاشق را ناخوآگاه در كمند جذبه خويش گرفتار ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - حماسه عرفاني، يكي از انواع ادبي در ادبيات فارسي
حسینعلی قبادیبه رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و ب چکیده کاملبه رغم ناسازگاريهايي كه ظاهراً و در نگاهي كلي ميان موضوع «حماسه» و «عرفان» به چشم ميخورد، متون «حماسي» و «عرفاني» در زمينههاي مختلف با هم سازگار و همسانند. نگارنده بر اين باور است چون متون حماسي و عرفاني هر دو زاييده تخيل، قدرت هنري، خلاقيت و ذوق اديبان هستند، پيش و بيش از آنكه مربوط به حوزههاي انديشه و تفكر گوناگون باشند، فن ادبي و زاييدهاي زيبا از توان هنري خالقان ذوقمند به شمار ميآيند. اين همسانيها ـ لااقل در عرصه ادبيات فارسي ـ به ويژه در آبشخورهاي اسطورهاي، نماد سازيها و تصوير آفرينيها از آرمانهاي بلند انساني، پيامها و بنمايههاي متنوّع خود را نشان دادهاند. افزون بر آن، در مسير تحول تفكر فلسفي ايراني، «حماسه عرفاني» يكي از پرمايهترين شاخههاي انديشه در اين سرزمين بوده است و آثار سهروردي مـَثـَل اعلي و نمونه كامل آن به شمار ميآيد. ورود بنمايهها، حتي روايتها و تصويرها و اسطورههاي متون حماسي در متون ادبي فارسي ـ از جمله منطقالطير عطار ـ شواهد ديگري براي اثبات اين مدعاست. در اين مقاله اين تلاقيها و همسانيها به اجمال بازشناسانده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - تقابل معرفت و معيشت براساس قصهاي از مثنوي معنوي
مهدي محبّتیمثنوي معنوي مولانا جلالالدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشادهترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از ت چکیده کاملمثنوي معنوي مولانا جلالالدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشادهترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از تبتلهاي ساده تا حال فنا را در خويش بيابند. در اين ترديدي نيست. از ديگر سو، مثنوي معنوي هم جزئي از معرفت كلي بشري است كه نميتواند و نبايد فاقد خواص و اوصاف معارف بشري باشد. از جمله اين كه احوال روحي، اوضاع اجتماعي، شرايط تاريخي و تنگناهاي زماني و زباني نميتواند در هر اثر ادبي ـ هر چند بس بزرگ و سترگ ـ هيچگونه مدخليـّتي و موضوعيـّتي و يا حداقل طريقيـّتي نداشته باشد. كوشش اين جستار و گفتار بر آن است كه تا حدودي مسأله تعيـّنهاي تاريخي و وجودي را در يك قصه از مثنوي شريف بازگشايد و آن مسأله اين است كه وقتي جهت فرهنگِ اجتماعي و انديشه سياسي و نيروهاي تأثيرگذار تاريخي در يك برهه، جامعه را به سمت و سوي خاصي سوق دهد؛ كمتر متفكر و صاحبدلي است كه خود را به تمامي از چند و چونِ چنگالِ آن رهايي بخشد. تأويل اجتماعي قصه فيلسوف و اعرابي در مثنوي در واقع بازكردِ تأثير تاريخ جامعه و شرايط خاص فرهنگي جهان اسلامي در فاصله قرنهاي پنجم تا هفتم بر نگاه و انديشه مولاناست، هرچند بسيار گذرا و كوتاه. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - مقايسه مفهوم واژهها در عالم سنت و دوران مدرن
علي حسينپوردر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است چکیده کاملدر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است, سراغ گرفت. در اين گونه از حماسه, صوفي يا عارف چونان قهرمان يا پهلواني با نفس اماره و ددان و ديوان درون خويش به نبرد مي پردازد و در جنگ و جدالي سخت و خونين آنها را فرو ميشكند. تجلي بارز اين گونه از حماسه را در غزليات و مثنويهاي عارفانه و قلندرانه سنايي و عطار و بهويژه در ديوان غزليات مولانا شاهد هستيم. مقاله حاضر پس از بحث و بررسي درباره مفهوم و ماهيت حماسه عرفاني, به بازتاب اين گونه از حماسه در ديوان غزليات مولانا ـ شمس نامه ـ مي پردازد و مسأله حماسي بودن عرفان مولانا را در سه حوزة "روحيه و شخصيت حماسي", "تخيل و ذهنيت حماسي" و "زبان و بيان حماسي" مولانا با ارائة شواهد و نمونه هاي متناسب مورد مطالعه قرار مي دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - آیرونی در شطحیات بایزید بسطامی
الهام روستاییراد مهين پناهيآیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا میکند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام میشود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گسترۀ چکیده کاملآیرونی یکی از صناعات ادبی است که در چارچوب سخنی متناقض نمود و ظهور پیدا میکند. آیرونی برای بیان معنایی برجسته و دلالت بر مدلولی خاص به کار می رود و در نتیجه موجب برجستگی بخشی از کلام میشود. این صنعت به طور نهانی در قالب طنز، کنایه، مدح و ذم، در راه بیان مضمون در گسترۀ بلاغت سخن گام برمیدارد. این پژوهش درصدد است با روشی تحلیلی-توصیفی، جایگاه آیرونی را در شطحیات بجامانده از بایزید بسطامی تبیین کند. بایزید بسطامی، شطحیات بحث برانگیزی بنا بر عرفان و زهد آمیخته به عشق بیان کرده است. در این مقاله ابتدا مفهوم آیرونی، طنز و وجوه سوررئالیستی آن، مشخص شده، پس از آن شطحیات بنا بر چارچوب ساختاری خود بازنموده میشود. با تأمل در زبان شطحیات و قرینههای آن می توان دریافت که مقام معرفت با سوررئالیسم نیز در پیوند است. در پایان این جُستار، شطحیات متناقض نما و فراواقع، بر اساس صنعت آیرونی و در چارچوب مبانی تصوف و مقامات عرفانی مشخص و تبیین میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - رویکرد دوگانه انوری به عرفان و تصوف
محمدحسین کرمی ناهید دهقانیدر سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاع چکیده کاملدر سراسر تاريخ ادبيات فارسي، کمتر شاعری را می توان یافت که به اندازة انوری دچار تناقض گویی بوده باشد. روشن ترین نمونة تناقض گویی های این شاعر در رویکرد دوگانه وی به تصوف دیده می شود. درونماية اشعار انوري در قصايد و مقطعات، با غزليات و رباعيات تفاوت زيادي دارد؛ همان شاعري كه در قصايد و مقطعات به مدحگويي و هجوكردن پرداخته، در غزليات و برخي از رباعيات، چهرهاي عارفانه از خود نشان داده و دم از قلندرصفتي زده است. تناقضگوييهای فراوان انوری به ویژه در زمینة تصوف موجب شده است، خوانندة اشعار این شاعر نتواند دربارة شخصيت و نيز اشعار او داوري دقيقي داشته باشد. در مقالة پیش رو، با رویکردی تحلیلی- توصیفی، ديدگاههای متناقض انوري درباره تصوف و ریشه این دوگانگی ها بررسی شده است. به نظر می رسد، دورة شاعری انوری بیش از هر عامل دیگری در ایجاد این دوگانگی ها تأثیرگذار بوده است؛ معمولاً در آثاري كه به سبك بينابين يا سبك دورة گذار نوشته شده اند، گونهاي آشفتگي سبكي ديده ميشود. این دوگانگی ها نه تنها در اشعار انوری، بلکه در اشعار دیگر شاعران سده ششم نیز کمابیش وجود دارد؛ بر این اساس، نميتوان نفوذ مضامين صوفیانه را در اشعار انوري، لزوماً گواهی بر گرايش وي به تصوف دانست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - اندیشههای کلامی در باب توحید در آراء اعتقادی بهاءولد
محمودرضا اسفندیارکلام و عرفان از امّهات علوم اسلامی به شمار می روند و هر چند در روش اختلاف دارند و هر یک از منظر خاص خود به طرح مباحث دینی پرداخته اند، در موضوعات متعدد مشترکند. «بهاء ولد» که از عارفان قرن ششم و هفتم هجری است، از جمله عارفانی است که در «معارف»، اثر یگانه اش که تنها راه چکیده کاملکلام و عرفان از امّهات علوم اسلامی به شمار می روند و هر چند در روش اختلاف دارند و هر یک از منظر خاص خود به طرح مباحث دینی پرداخته اند، در موضوعات متعدد مشترکند. «بهاء ولد» که از عارفان قرن ششم و هفتم هجری است، از جمله عارفانی است که در «معارف»، اثر یگانه اش که تنها راه شناخت شخصیت علمی و معنوی اوست، ضمن بیان اندیشه های عرفانی خود نیم نگاهی نیز به مباحث اعتقادی و کلامی داشته است. بهاءولد از پایگاه یک عارف و عالم اشعری و با پیروی از روش عرفانی به طرح موضوعات کلامی پرداخته و به حل مشکلات دینی در اصول عقاید از قبیل توحید، اسما و صفات الهی، جبر و اختیار، امکان رؤیت خدا، تعدد ادیان و... توجّه کرده است. طرح مباحث مختلف کلامی از سوی بهاءولد، متأثر از بعد عرفانی شخصیت وی است. او تحت تأثیر روششناسی و معرفت شناسی عرفانی و بدون تعصب ورزی بر مذهب کلامی خویش، با ظرافت و مهارت، مباحث مهم کلامی را تبیین کرده است. بر این بنیاد، نزدیکی و هماهنگی روش عرفانی و کلامی در اندیشة بهاء ولد، علی رغم تمایز و اختلاف ذاتی آنها قابل توجه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - گفتمانهای رایج روزگار سهروردی و برساخت روایی مونسالعشاق
غلامرضا شمسی پارسا یعقوبی جنبه سراییشیخ اشراق اندیشههای حکمای شرق و غرب عالم را به هم ترکیب کرد و حاصل از این ترکیب را خمیرة ازلی نام نهاد. او در یکی از رسالات رمزی خود با نام مونسالعشاق یا فی حقیقة العشق، نام موجودات صادر از عقل اول را تغییر داده و با نام شخصیتها و رخدادهای داستان عاشقانه -عارفانه ی چکیده کاملشیخ اشراق اندیشههای حکمای شرق و غرب عالم را به هم ترکیب کرد و حاصل از این ترکیب را خمیرة ازلی نام نهاد. او در یکی از رسالات رمزی خود با نام مونسالعشاق یا فی حقیقة العشق، نام موجودات صادر از عقل اول را تغییر داده و با نام شخصیتها و رخدادهای داستان عاشقانه -عارفانه یوسف و زلیخا درآمیخته است. محقّقان با تأثر از نگاه اشراقی شیخ به تحلیل فلسفی- عرفانی این روایت پرداختهاند، بیآنکه به جنبههای سیاسی و اجتماعی مندرج در ژرفساخت این اثر توجه نشان دهند. رخدادهای اجتماعی و سیاسی و بهطور کلّی بافت موقعیّت و متن، فرض وجود اندیشههای سیاسی و ایدئولوژیک شیخ را در آثار او و از جمله در این اثر تقویت میکند. تحلیل این قصّه با روش تحلیل انتقادی گفتمان در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین نشان میدهد که سهروردی در این قصّه، سه گفتمان اصلی رایج در عصر خود را که در متون عرفانی با اصطلاحات «شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» تجلّی یافتهاند، توصیف و نقد کرده است و با انتخاب شخصیتها، مکانها، همآییها، تضادّ معانی و جنبههای استعاری و رمزی، گفتمان گروه دوم را بر دو گروه دیگر تفوّق میبخشد. گفتمان گروه دوم رمزی از تعلق گفتمانی خود او است که غالب کردارها و گفتارهایش در قالب شخصیت مثالی عشق و شخصیت تاریخی زلیخا پدیدار شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - مباحث کلامی توحید در مثنویهای عطار
فریده محسنی هنجنی احمد خاتمیادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نمادها و تمثیلهای خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی ر چکیده کاملادبیات عرفانی همواره با رمز و راز همراه بوده است؛ درک مفاهیم، تعابیر، اصطلاحات و مضامین مندرج در شعر و نثر عرفانی از جمله اصطلاحات و مضامین کلامی که با نمادها و تمثیلهای خاص آمیخته شده، هیچ گاه به سادگی ممکن نبوده است. آثار ارکان ادب عرفانی در عین سادگی سؤالات عمیقی را در ذهن میآفریند که پاسخ به آنها نیاز به درک درست دیدگاههای عرفانی، مذهبی و کلامی مؤلفان دارد. عطار از جمله شعرای عارفی است که در تمامی آثار خود بسیاری از دیدگاههای اعتقادی و دینی خود را با ذوق عارفانه آمیخته است. این مقاله با روشی توصیفی- تحلیلی و با این فرض که اندیشههای عرفانی عطار آمیخته با اندیشههای کلامی اوست سعی دارد تأثیر مذاهب کلامی مختلف را بر مبانی فکری و عرفانی آثار عطار در بحث توحید بر پایه چهار مثنوی مشهور او بررسی کند. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که نفوذ مباحث کلامی درآثار بررسی شده به حدی است که بررسی آثارعطار بدون آگاهی از دیدگاههای کلامی او ناتمام خواهد بود؛ هرچند اصرار بر انتساب عطار به یکی از مذاهب کلامی نیزراه به جایی نمیبرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - ذهن و زبان در نظریّة ارتباطی ابویعقوب سجستانی
محمد فرهمند فرامرز جلالت ابراهیم دانششاید بتوان متکلّمین مسلمان را به واسطة توجّهشان به بحث زبان، از کهنترین زبانشناسان در مشرقزمین به شمار آورد که به سبب تمرکز و تمحّض در ابعاد اعجاز زبانی قرآن کریم و ژرفاندیشی در باب موضوعات مربوط به کلام الهی ازجمله حُدوث و قِدَمِ آن به بحثهای دقیق زبانشناسی از قب چکیده کاملشاید بتوان متکلّمین مسلمان را به واسطة توجّهشان به بحث زبان، از کهنترین زبانشناسان در مشرقزمین به شمار آورد که به سبب تمرکز و تمحّض در ابعاد اعجاز زبانی قرآن کریم و ژرفاندیشی در باب موضوعات مربوط به کلام الهی ازجمله حُدوث و قِدَمِ آن به بحثهای دقیق زبانشناسی از قبیلِ تعاریف، کارکردها، معانی و تأویل زبان پرداختهاند. ابویعقوب سجستانی از نویسندگان و متکلّمین مسلمان ایرانی اوایل قرن چهارم هجری است. وی بهصورت جدی در کتاب «کشفالمحجوب» به نظام «ذهن و زبان» پرداخته، «نظریّة ارتباطی» خاصّی را بر مبنای «نظامِ نطق و زبان» متشکّل از وجوه و ساحات سه گانة «قصد»، «طبع» و «عرف» پایهگذاری کرده است. سجستانی معتقد است که نقص، حذف و نادیده گرفتن هر یک از این اجزاء که در کنار هم، معنا و ارزش مییابند، ارجاع ندادن نطق به ناطق و در نتیجه گسستِ زنجیرة سخن و برقرار نشدن ارتباط را به دنبال دارد. از امتیازات نظریّة ارتباطی وی این است که به بحث هرمنوتیک و تأویلِ سخن، بهویژه تأویل متون مقدّس، نیز پرداخته است. مقالة حاضر بر آن است که با معرّفی و بررسی «نظامِ ذهن و زبان و نظریّة ارتباطی سجستانی»، تصویری عینی و ملموس از آراء ارزشمندِ وی در این زمینه ارائه کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - حریم انسان در تفاسیر عرفانی بر مبنای فصّ یونسیّه ابنعربی و شرح آن از سوی امام خمینی(ره)
محمدرضا موحدیآیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوستهای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمیگذارد؟ آیا میتوان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همۀ وجود، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینۀ ق چکیده کاملآیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوستهای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمیگذارد؟ آیا میتوان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همۀ وجود، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینۀ قلب و ذهنِ انسان نقش میبندد؟ پژوهشگر کنجکاو میتواند در گفتار و نوشته های عارفان، نشانه هایی از اندیشۀ هیچ انگاری انسان (آنتی هیومنیسم) و نیز انسانگرایی (اومانیسم) را بازجوید. بیان این نکته که انسان در نظام هستی چه جایگاهی دارد و درجهان بینی عرفانی از چه موقعیتی برخوردار است، مقصود اصلی این مقاله بوده است. از این رو با عنایت به آثارِ دو عارف صاحب نظر در این باره، یعنی ابنعربی و امام خمینی سعی در تبیین این جایگاه شده است. مبنای این تبیین، مبحث پرهیز از هدم بنای انسانیت در فصّ یونسیۀ فصوص الحکم و شرحی است که امام خمینی در این باره در آثار عرفانی خود ارائه داده است. از جمع گفتههای ابنعربی و شارحانش برمیآید که: همه موجودات از آن جهت که مظهر و تجلی معشوق و محبوب ازلی هستند، دارای تقدسند. پس زمانی که به همنوعان خود، یعنی انسانها نگاه میکنیم، یا حتی به جهان گیاهان و حیوانات مینگریم، همه آنها را از آن جهت که با آفریننده در ارتباطند میبینیم و نه به عنوان وجودی مستقل از مقام الوهیت. این دیدگاه، وجدان انسان را بیدار میکند و موجب میشود که عشق و محبّتی را نسبت به همۀ هستی در خود بپروراند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - پژوهشی در نواندیشیهای «سلطان ولد» در عرصۀ تأویل احادیث
داود واثقی خوندابیبینش تأویلی از ویژگیهای سبکی آثار بزرگان طریقۀ مولویه است که سلطان ولد نیز به عنوان یکی از اقطاب این فرقه از این اصل مستثنی نیست. وی که در وادی عرفان عملی به مراتب بالایی دست یافته و به باور خودش «مقام معشوقی» را در عرصۀ ولایت درک نموده است. در زمینۀ تأویل آیات قرآن و چکیده کاملبینش تأویلی از ویژگیهای سبکی آثار بزرگان طریقۀ مولویه است که سلطان ولد نیز به عنوان یکی از اقطاب این فرقه از این اصل مستثنی نیست. وی که در وادی عرفان عملی به مراتب بالایی دست یافته و به باور خودش «مقام معشوقی» را در عرصۀ ولایت درک نموده است. در زمینۀ تأویل آیات قرآن و احادیث معصومان(ع) نظریه های قابل توجهی دارد. نویسندگان در این جستار، گفتارهای سلطان ولد را درباره بطنگرایی بررسی می کنند و دیدگاه های او را درخصوص احادیث و روایات با دیگر عرفا مقایسه و در چهار بخش «تأویلهای مرتبط با انبیا و اولیا»، «تأویلهای مرتبط با سلوک عرفانی»، «تأویلهای مرتبط با ذکر خداوند» و «تأویلهای عرفانی دیگر از احادیث» نقد و تحلیل می نمایند. نتیجۀ این پژوهش آشکار می کند که در دیدگاه سلطان ولد، قرآن بطون مختلفی دارد و سراسر لغز و معماست که انسان کامل میتواند به کنه اسرار آن دست یابد و هفت بطن آن را درک کند .ولد خود را از آیات قرآن می شمارد و معتقد است کسی می تواند تأویلات او را درک کند که هم جنسش باشد و چون او پای به وادی فنا بگذارد و به مقام تمکین برسد. وی همچنین در عرصۀ تأویل احادیث نیز نظرهای بکری دارد و با تمسک به گفتار معصومان(ع) به تبیین و تشریح اصول عرفانی می پردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - معرفی «شرح فصوصالحکم محبالله الهآبادی» و بررسی واژههای مهجور فارسی آن
یاسر حجتی نجف آبادی مهرداد چترائی محبوبه خراسانیشیخ محب الله مبارز، پیر اله آبادی از عرفای هندی قرن یازدهم هجری است که بسیار تحت تأثیر عرفان و نظریۀ وحدت وجود ابن عربی، عارف بزرگ قرن ششم هجری بوده است. وی بر کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی شروحی مفصل و جامع به زبان های فارسی و عربی نگاشته است. شرح فصوص الحکم فارسی وی، کتا چکیده کاملشیخ محب الله مبارز، پیر اله آبادی از عرفای هندی قرن یازدهم هجری است که بسیار تحت تأثیر عرفان و نظریۀ وحدت وجود ابن عربی، عارف بزرگ قرن ششم هجری بوده است. وی بر کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی شروحی مفصل و جامع به زبان های فارسی و عربی نگاشته است. شرح فصوص الحکم فارسی وی، کتابی است ارزشمند که در آن سعی وافری در حل ابهامات و غموض فصوص الحکم شده است. این کتاب که به صورت نسخۀ خطی است، پیش از این به صورت علمی تصحیح نشده و به چاپ نرسیده است. از ویژگیهای این شرح، استفاده از برخی ترکیبات و لغات مهجور در دورۀ رشد و اعتلای زبان فارسی در شبه قاره است. در این پژوهش، ضمن معرفی اله آبادی و آثارش، لغات و ترکیبات لغوی مهجور مورد استفاده در این کتاب از حیث ریشه و قواعد دستوری مورد توجه قرار گرفته و با ذکر شواهد، اهمیت آنها تشریح گردیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - الگوی تاریخ معرفت و معاد معنا در اندیشه «شهابالدين یحیی سهروردی»
زهرا ماحوزی حسینعلی قبادی احمد پاکتچی مریم حسینیسهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی میگیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی میکند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله چکیده کاملسهروردی در حکمت اشراق، الگویی از تاریخ معرفت را پی میگیرد که پیش از او در متون صوفیه صورت بندی شده است. این نقشه تاریخی که مبتنی بر حدیثی منسوب به پیامبر اسلام(ص) است، آینده معرفت باطنی اسلام را پس از پیامبر(ص) پیشگویی میکند و برای سرنوشت معرفت الهی در زمین، سه مرحله تعیین میکند: دوران علم حضوری، دوران امانت معنا در کلمه و دوران تبدیل استعاره به رمز. سهروردی به این نقشه تاریخی بازمیگردد و با تعریفی که از حکیم الهی و نقش وی در تأویل رموز عارفان عرضه میکند، تکملهای را برای تاریخ معرفت رقم میزند. مرحله چهارمی که سهروردی بر این الگوی تاریخی میافزاید، مرحله معاد معنا به حقیقت آن است و تعریف آن تنها با رجوع به کلیّت نظام حکمی سهروردی ممکن میشود. مقاله حاضر میکوشد تا این الگوی تاریخی را از متون صوفیه استخراج کند سپس به تبیین نقش سهروردی در تکمیل آن بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - بنیاد اسطورهای استعارة مفهومی مرگ در مثنوی معنوی
علیرضا شعبانلودر عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن میرهاند و به زندگی معنا میبخشد و مقصد و مقصودش را مشخص میکند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که چکیده کاملدر عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن میرهاند و به زندگی معنا میبخشد و مقصد و مقصودش را مشخص میکند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که در تصویر سیمای مرگ، از اندیشههای اساطیری بهره برده است. در این مقاله با استفاده از روش و نظریة استعاره مفهومی، استعارههای حوزه مرگ را در مثنوی مولوی کاویدیم تا بدانیم چه نسبتی میان اندیشة مولوی دربارة مرگ با اندیشههای اسطورهای وجود دارد و نقش باورهای اساطیری در تعریف مسیر سلوک عرفانی چیست. دریافتیم که مولوی چون اغلب عرفا، مرگ (بهویژه مرگ بیمرگی) را در چارچوب «سفرِ بازگشت و بالارونده به سوی اصل/ حق/ حقیقت» شناخته و پرداخته است و از این رهگذر، راه سلوک عرفانی را بازنموده، و مرگ را روش شناخت حقیقت و نیل به عرفان معرفی کرده و نقش مهم آن را در فرایند دریافت معرفت الهی و سلوک عرفانی نشان داده است. مبنای این استعاره، اصل دوگانگی جان و تن در باور به ثنویت ایرانیان باستان است که در منطقة آسیای غربی و شمال آفریقا و جنوب اروپا گسترش یافته بود تا این که از خرقة «مُثُل» افلاطون سر برآورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان
مژگان زرین فکر مریم صالحی نیاتصاویرِ خدا حاصل تلاشهای ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن میتوانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنیها، جنبهای چکیده کاملتصاویرِ خدا حاصل تلاشهای ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن میتوانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنیها، جنبهای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس میکند. کنشگری خدا در حوزة کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علیرغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونیهای چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کردهاست. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین میشود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار میشود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده میشود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنۀ اختیار و سیطرۀ خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم میخورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - گونهشناسی کرامات اولیا
محمد رودگرموضوع اصلی در تمام تذکرهها و مناقبنامههای صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیدههایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناختهشده هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقهبندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داد چکیده کاملموضوع اصلی در تمام تذکرهها و مناقبنامههای صوفیه، کرامات است. کرامات، پدیدههایی ذاتاً ناشناخته یا کمتر شناختهشده هستند که از اسباب خفیة غیبی و فراطبیعی برخوردارند. غفلت از بازشناسی، تعریف، طبقهبندی و مبانی عرفانی دربارة آنها، بسیاری را به انکار این واقعیات سوق داده است. یکی از مقدمات لازم برای بازشناسی کرامات، شیوههای گوناگون طبقهبندی آنها است. طبقهبندیِ پدیدهای که بشر نمیتواند به کشف تامة علل آن پی ببرد، موضوع پیچیدهای است که مورد توجه عرفا، صوفیه و اندیشمندان بوده است. با این حال، در متون عرفانی طبقهبندیهای علمی و جامعی از کرامات گزارش نشده است. بیشتر این متون به برشمردن نمونهها و مصادیقی فهرستوار از کرامات اکتفا کردهاند. کرامات گاه در میان خوارق عادات طبقهبندی شدهاند و گاه در میان خودشان. پژوهش حاضر به طبقهبندی کرامات در میان خودشان اختصاص دارد و بیش از پانزده طبقهبندی قدیم و جدید، از حیثیات مختلف، در آن بررسی شده است؛ طبقهبندی فهرستوار، طبقهبندی کلان، طبقهبندیهای ریختشناسانه و طبقهبندی حسّی و معنوی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - بازشناخت احوال عرفانی و شیطانی به روایت «ترزا آویلایی» و «مولوی»
بخشعلی قنبریاز منظر نگرشهای معنوی، یکی از تقسیم بندیهای احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آ چکیده کاملاز منظر نگرشهای معنوی، یکی از تقسیم بندیهای احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آثارشان کم و بیش به این امر پرداخته اند. استخراج و مقایسۀ نظرهای این دو عارف می تواند در شناخت احوال حقیقی و کاذب عرفانی کمک شایانی کند. بررسی این مسئله نشان میدهد که هر دو عارف، منشأ اصلی احوال حقیقی عرفانی را خدا و منشأ احوال کاذب را شیطان و توهم آدمی می دانند و با عروض احوال عرفانی، تسلّیّاتی هم برای انسان ارزانی می شود که آنها هم به دو دسته عرفانی و شیطانی تقسیم می شوند. ظاهراً هم ترزا و هم مولوی، هر دو بر این نظرند که احوال اصیل ناظر به آینده، قابلیت تحقق دارند، اما احوال کاذب در حد اموری ذهنی یا بیانی باقی می مانند. سخنان ترزا در این زمینه دقیق تر و جزئی تر از مولوی است. هر دو عارف در مواردی برای تشخیص احوال حقیقی از احوال کاذب، آزمودن شخصی را پیشنهاد می کنند؛ يعني تا زماني كه خود شخص چنين احوالي را از سر نگذراند، نميتواند ساير موارد را تشخيص دهد. مولوی در این زمینه از تشخيص اصالت يك حال عرفاني از طريق حال عرفاني ديگر یاد می کند که با نظر ترزا شباهت دارد. به اعتقاد هر دو عارف، احوال حقیقی، انسان را از اسارت دنیا رها می سازد، در حالی که احوال کاذب، انسان را اسیر دنیا و خواهش های نفسانی میکند. بهره گیری از معیارهای آشکار نبودن القائات دروغين و شباهتشان به رؤيا، در دسترس بودن احوال کاذب و دور از دسترس بودن احوال عرفانی و امکان راستی آزمایی آنها در نماز و نیایش می تواند در تشخیص این احوال کمک کند. غيرمنتظره، انتساب ناپذیر بودن احوال ناب به خود و معطوف ساختن توجهات انسان به خدا، تقویت اخلاق و دین داری، از شاخصه های احوال عرفانی است. در بیان این شاخص ها، ترزا دقیق و جزئی نگر و مولانا اغلب کلی نگر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - پيوند عرفان و سياست از منظر عزيزالدين نسفي
داود فيرحي مهدي فدائي مهربانيدر بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهمترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596 هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري ميپردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه چکیده کاملدر بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهمترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596 هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري ميپردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه در ايران كوشيد. اين مقاله نشان ميدهد كه چگونه در ايران تفكر عزيز نسفي منجر به تأسيس انديشة سياسي بر مبناي انديشة عرفاني شد. چنين مينمايد كه اين جريان در ايران تداوم يافت و به جرياني مسلط تبديل شد. انديشة سياسي نسفي را ميتوان انديشة سياسي عرفاني ناميد و بدين ترتيب مقاله حاضر به بررسي وجوه تأثيرپذيري انديشة سياسي ايراني از آراء عرفاني نسفي پيرامون امر سياست ميپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - وضع معرفتی فلسفه سیاسی
مرتضی بحرانیمیتوان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانشهای انسانی کجاست، دورههاي مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلتمحور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار میگیرد و از چکیده کاملمیتوان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانشهای انسانی کجاست، دورههاي مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلتمحور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار میگیرد و از سوی دیگر، گزارههای معرفتی خود را جهانشمول معرفی میکند. در دوران مدرن از یکسو هنجاری بودن فلسفه سیاسی مورد تشکیک قرار گرفت و از سوی دیگر موضوع فلسفه سیاسی تا حد زیادی به امور ممکن و در دسترس از جمله قدرت و امنیت تقلیل یافت. در دوران معاصر، و بهدنبال تجزيه «علمي» دانشها، تلاشهای زیادی شد تا از موجودیت این معرفت در مقابل حملات پوزیتویستی دفاع بهعمل آید؛ در نتیجه فلسفه سیاسی دست از بسیاری از مدعیات هنجاری و جهانشمول خود برداشت در دوران معاصر فلسفه سیاسی برای ادامه حیات و اثبات موجودیت و فایدهمندی خود، بطور جدی به تأمل در باب خاستگاه و جایگاه خود پرداخته است، درست به همان سان که طی چرخش زبانی، زبان همزمان، ابژه و سوژه واقع شد؛ اين امر توانست فلسفه سياسي را اعتباري ديگر ببخشد. در نهایت اینکه «امر سیاسی» به مثابه مقولهای بس مهم میتواند در تبیین جایگاه کنونی فلسفه سیاسی و تفسیر معنا و مقصود آن کارگر و حائز اهمیت باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - بررسی آراء فلسفیـ سیاسی عادل ضاهر
فریبرز محرمخانیعادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نامهاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم میانگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز ميداند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف چکیده کاملعادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نامهاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم میانگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز ميداند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف به هدف و هم به عقلانیت معطوف به ارزش اعتقاد دارد. از ویژگیهای مهم این اندیشمند آن است که وی تفکر فلسفی را جدا از اجتماع انسانی و به عنوان یک حرفه تلقی نمیکند. بلکه برای آن رسالت نقد و تغییر حیات جمعی قائل است. او معتقد است اگر هسته اصلی دین بهدرستی درک شود، صحّت عقیده کسانی که به رابطة ضروری و منطقی میان دین و حیات دنیا باور دارند مشخص ميگردد. در این مقاله بر اساس روش متاتئوری چارچوبهای اصلی تفکر این نویسنده لبنانی مورد بررسی قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - بررسی رابطۀ معرفتشناسي و انديشۀ سياسي امام خميني(ره) با تأكيد بر اصل ولايت فقيه
مسعود بيات داوود بياتبیتردید اندیشه های سیاسی، برخی مبانی و چارچوبهایی دارد که بدون شناخت آنها، فهم درست آن اندیشه ها ممکن نخواهد بود. اندیشۀ سیاسی حضرت امام(ره) نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین نویسندگان در اين مقاله ميكوشند ضمن باز شناسي آن مباني، تأثیرات آنها را در انديشۀ سياسي چکیده کاملبیتردید اندیشه های سیاسی، برخی مبانی و چارچوبهایی دارد که بدون شناخت آنها، فهم درست آن اندیشه ها ممکن نخواهد بود. اندیشۀ سیاسی حضرت امام(ره) نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین نویسندگان در اين مقاله ميكوشند ضمن باز شناسي آن مباني، تأثیرات آنها را در انديشۀ سياسي امام كه تبلور آن در انديشۀ ولايت فقيه ايشان تجلي يافته، بررسي کنند. به عنوان فرضيه، به نظر ميرسد امام با توجه به مبنای عرفانی - اشراقی معرفتشناسی خود و به تبعیت از ملاصدرا، سیاست را در ذیل و ظلّ دیانت مندرج می داند و میکوشد چنان تعریفی از دیانت و کارویژه های آن عرضه دارد که سیاست را همچون بخشی از شرح وظایف خود پوشش دهد. نتیجۀ عملی این ترکیب، واگذاری حوزۀ سیاست عملی و کشورداری به علما و فقها در قالب «ولایت فقیه» است. از نظر امام، حاکم اسلامی باید عدالت را در قویترین شکل ممکن رعایت کند، زیرا عدالت شرط لازم و کافی حاکمیت و ولایت بوده و استبداد موجب سقوط از آن است. از اینرو ایشان استبداد و دیکتاتوری را نفی می کند و بر ضرورت پاسخگویی حاکم در برابر آحاد ملت تأکید مینماید. در این نوشـتار، روش فیشبرداری و مطالعۀ کتابخانهای در جمعآوری دادهها و روش توصیف و تبیین معرفتشناسانه و تفسیر اندیشه طبق ساختار و الزامات منطقی آن، که بخشی از رهیافت عقلانی است، به عنوان روش پژوهش به کار گرفته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - مدینه فاضله افلاطونی در روایتی پارادایمی (بر پایه همپرسه جمهوری)
حجت زمانی راد محمد کمالی گوکی ابوالفضل شکوریوجودشناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی، اساس هر نوع نظریه پردازی در علوم انسانی است. هیچ نظریه ای نیست که چه آشکارا و چه ضمنی، مبتنی بر این مبانی بنیادین متافیزیکی نباشد. همچنین اندیشه سیاسی به عنوان اندیشهای هنجاری، همواره در نسبت با زمینه و زمانه و بحران های معاصرش ش چکیده کاملوجودشناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی، اساس هر نوع نظریه پردازی در علوم انسانی است. هیچ نظریه ای نیست که چه آشکارا و چه ضمنی، مبتنی بر این مبانی بنیادین متافیزیکی نباشد. همچنین اندیشه سیاسی به عنوان اندیشهای هنجاری، همواره در نسبت با زمینه و زمانه و بحران های معاصرش شکل می گیرد، این بحران ها را مورد تأمل قرار می دهد و بر اساس مبانی بنیادین فلسفی خود، شرایط مطلوب خود را مبتنی بر هنجاری که مناسبات معیار را تعیین می کند، ترسیم می نماید و بر اساس آن، صورت بندی خاص خود از الگوهای اقتدار را ارائه می دهد. مقایسه نظرورزی ها در اندیشه سیاسی با یکدیگر نشان می دهد که می توان بر اساس مبانی متافیزیکیِ آنها و نیز هنجار پیشنهادی و راهبرد اقتدارشان، به یک دسته بندی در اندیشه سیاسی رسید. تحلیل اندیشه سیاسی بر اساس چنین فرایندی، روایتی پارادایمی از اندیشه سیاسی نام دارد. این مقاله سعی دارد که از اندیشه سیاسی افلاطون مبتنی بر همپرسه جمهوری، روایتی پارادایمی به دست دهد؛ به این معنی که با نشان دادن مبانی بنیادین متافیزیکی افلاطون و بحران های معاصرش، نسبت ایجابی و سلبی مدینه فاضله افلاطونی را با آن مبانی و بحران ها تحلیل کند. بحران اخلاقی و روند رو به انحطاط پولیس آتن در اثر جنگ های پلوپونزی و ظهور سوفیسم، بحران مرکزی افلاطون است. عالم مُثُل نیز در مرکز معرفت شناسی و هستی شناسی افلاطون قرار دارد. مدینه فاضلۀ افلاطونی مبتنی بر حاکمیّت فیلسوف- شاه که ذیل پارادایم ریاستی قرار می گیرد، تنها در نسبت با همین بحران های معاصر افلاطون و نیز بنیادهای متافیزیکی او فهم خواهد شد و ابعاد و وجوه و اوصاف خود را نشان خواهد داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - عقل و عرف و بازاندیشی سیاسی در مکتب شیعی بغداد
َعلی دست باز کمال پولادی تولاپینظرورزی سیاسی متکلمان و فقیهان عقل گرای شیعی مکتب بغداد، در مقایسه با مکتب مسلط پیشین، یعنی مکتب حدیث گرای قم، دچار تحول و دگرگونی شد. پرسش از چند و چون این تحول، با این فرضیه پاسخ داده شد که این عالمان، بنابر اقتضای عقل کلامی و اصولی- فقهی شیعی در پیوند با عرف متشرعه، چکیده کاملنظرورزی سیاسی متکلمان و فقیهان عقل گرای شیعی مکتب بغداد، در مقایسه با مکتب مسلط پیشین، یعنی مکتب حدیث گرای قم، دچار تحول و دگرگونی شد. پرسش از چند و چون این تحول، با این فرضیه پاسخ داده شد که این عالمان، بنابر اقتضای عقل کلامی و اصولی- فقهی شیعی در پیوند با عرف متشرعه، از رویکرد فقدان مشروعیت مطلق حکومت مستقر به رهیافت مشروعیت نسبی حکومت موجود گذر کردند. روش پژوهش حاضر، بر پایه تفسیر متن و تحلیل تاریخی و از نوع تحلیل کیفی استوار است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که اصحاب مکتب بغداد با عقل کلامی خویش، در بادی امر به دو مقولۀ «تأسیس حکومت» و «نهاد امامت» رسیدند که به تناسب، ضرورت ها و شرایط مربوطه را با استدلال عقلانی شرح و بسط دادند. آنگاه بر اساس عقل اصولی-فقهی و در پیوند با عرف متشرعۀ زمانه خود، حکم به مشروعیت نسبی حکومت های عرفی موجود دادند که با نشانه ها و دلالت های جواز همکاری ها و پذیرش مناصب حکومتی، قابل درک و دریافت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - بررسی معرفتشناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی
راحله میرآخورلی قدرت الله خیاطیان عظیم حمزئیاندر عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که چکیده کاملدر عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی دربارۀ درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ میتواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - تحلیل و تبیین دلایل واسوخت از فخر در شعر شاعران خودستا (خاقانی شروانی، عرفی شیرازی، طالب آملی)
غلامرضا کافی«واسوخت از فخر یا ضد فخر» بهعنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گرانتنی بر چکیده کامل«واسوخت از فخر یا ضد فخر» بهعنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گرانتنی برمیدارد و برعکس یا به فروتنی و تواضع زبان میگرداند یا آنکه ملول و دلشکسته گلایه و واگویه را مشق میکند. این مقاله نشان داده است، تغییر سه موقعیت سیاسی اجتماعی و معرفتی و سِنّی سبب واگشت از فخر میشود. در این مقاله ضمن اشاره به حیاتِ سه شاعر و دلایل خودستاییشان، تغییر سهگانۀ موقعیت آنان که سبب گرایش به ضدفخر شده است، با شواهد متعدد از شعرشان تحلیل و بررسی شده است. بازماندن از مناصب و موهبتها و انقلاب درونی شاعران، به همراه گذرِ عمر بهعنوان سه واکنش مهم در رفتار شاعران خودستا، رفتهرفته آنان را از تفاخر بهسمت تواضع کشانده و واگشت از فخر را در شعرشان رقم زده است. یافتهها نشان میدهد در هر سه شاعر، هر سه موقعیت باعث رویگردانی آنان از تفاخر میشود همچنین بیشترین فراوانی در فخریه و واسوخت از آن، در شعر خاقانی، سپس طالب آملی دیده میشود و عرفی در مرتبۀ بعد قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
53 - نفس ستیزی مولوی در مثنوی
رضا حیدری نوریانسان به عنوان شریفترین مخلوق عالم، و جانشین ذات باریتعالی، در قید و بند جهان مادی گرفتار شده است. او براساس فطرت حقجویی و خصلت کمال طلبی، در صدد اتصاف به صفات ذات اقدس الهی است، تا بتواند با حرکت در مسیر تزکیه و تهذیب نفس، به مقام قرب ربوبی و اتصال به محبوب حقیقی دست چکیده کاملانسان به عنوان شریفترین مخلوق عالم، و جانشین ذات باریتعالی، در قید و بند جهان مادی گرفتار شده است. او براساس فطرت حقجویی و خصلت کمال طلبی، در صدد اتصاف به صفات ذات اقدس الهی است، تا بتواند با حرکت در مسیر تزکیه و تهذیب نفس، به مقام قرب ربوبی و اتصال به محبوب حقیقی دست یابد. تحقق این هدف متعالی، نیازمند پرهیز از اشتغال به جهان مادی و دوری از پیروی خواهشهای نفسانی است. یکی از مکاتبی که انسان را در راستای چنین هدفی هدایت میکند، تا از مرحلة انقطاع از عالم تعینات تا مرتبة فناء فی الله نایل گردد، مکتب عرفان و تصوف است، و مولانا از جمله عارفانی است که در سراسر مثنوی به شرح و بسط آداب و شیوة سلوک الی الله پرداخته است. او مهمترین عامل و مانع دستیابی به کمال مطلق و حقیقت هستی را، نفس اماره میپندارد و مجاهدة با نفس را ـ که در این مقاله به بررسی کیفیت آن پرداخته شده ـ مایة تعالی روح و حیات جان آدمی محسوب میدارد. از منظر مولوی، ریاضت نفس و ممانعت از سرکشی آن، جهاد اکبر محسوب میگردد، و شرط ارتقاء سالک طریق حق، از عالم جماد تا مرحلة نفس مطمئنه، فنای عرفانی، یعنی کشتن نفس است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
54 - تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه¬گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور
فرامرز محمدی پویا سعید ضرغامی همراه سید مهدی سجادی یحیی قائدی علیرضا محمودنیاهدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که به منظور عقلانیت بخشی به باورها و رعایت اخلاقِ باور، باید دلایل و قرائن لازم و کافی برای باور فراهم آید(قرینه گرایی). نائل آمدن به این دلایل و قرائن، مستلزم تحقیق و تفحص درباره ی باور مورد نظر است(وظیفه گراییِ معرفتی). برای انجام تحقیق و بررسی اصولی، باید قواعدی را تبیین کرد که با کاربرد آن ها فرایند وظیفه گراییِ معرفتی به نحو احسن صورت پذیرد. تفکر انتقادی متشکل از مهارت هایی است که هر کدام می توانند به عنوان یک قاعده در فرایند تحقیق و بررسی در مورد باور به کار روند. این قواعد عبارتند از «قضاوت با معیار روشن و پرهیز از قضاوت عجولانه»، «پرسشگری»، «خود اصلاحی»، «تمییز دلیل قوی از دلیل ضعیف»، «عدم پیروی از اکثریت و حقیقت جویی»، «تحلیل کردن»، «استقصاء»، «بداهت و پرهیز از ابهام»، «اجتناب از جمود و تعصب»، «جامعیت نگری»، «انعطاف پذیری»، «پیگیری تردیدها»، «استماع نظرات مخالف»، «تفکیک باور از صاحب باور»، «بررسی پیش فرض ها» که با ورود به فرایند اخلاقِ باور، مسیر وظیفه گرایی معرفتی را قاعده مندانه به پیش خواهد برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
55 - صفات اخلاقی تأثیرگذار بر اجتهاد
سعید ضیائیفر مرتضی فیروزیهدف اجتهاد تحصیل معرفت صحیح نسبت به احکام فقهی است و عوامل متعددی بر شناخت صحیح تأثیر گذار ند. یکی از آنها صفات اخلاقی مجتهد است که به فضایل و رذایل اخلاقی تقسیم می شوند. فضایل اخلاقی نقش مهمی در شناخت صحیح مسائل علمی دارند همان طور که رذایل اخلاقی مانع مهمی در فهم صح چکیده کاملهدف اجتهاد تحصیل معرفت صحیح نسبت به احکام فقهی است و عوامل متعددی بر شناخت صحیح تأثیر گذار ند. یکی از آنها صفات اخلاقی مجتهد است که به فضایل و رذایل اخلاقی تقسیم می شوند. فضایل اخلاقی نقش مهمی در شناخت صحیح مسائل علمی دارند همان طور که رذایل اخلاقی مانع مهمی در فهم صحیح اند به همین جهت شناخت صفات تاثیر گذار بر اجتهاد (اعم از فضائل و رذائل ) ضروری است. از آنجا که مجتهد باید تلاش کند تا به معرفت صحیح دست یابد؛ بنابر این، وی هم باید به فضایل اخلاقی تاثیر گذار بر معرفت آراسته و هم از رذائل اخلاقی تأثیر گذار بر معرفت پیراسته باشد. اصل تاثیر صفات اخلاقی براجتهاد پیش فرض ماست. در نوشته حاضر بر آنیم تا به روش عقلی و یا نقلی بررسی کنیم که کدام صفات اخلاقی بر اجتهادتاثیر گذار است. مهم ترین صفات اخلاقی تاثیر گذار بر اجتهاد عبارتند از: عدالت اخلاقی، حسن ظن، تواضع علمی، خودپسندی در رأی، تعصب، دنیاگرایی ،شتاب زدگی و خصومت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
56 - تبیین بایسته¬های اخلاقِ باور
فرامرز محمدی پویا سعید ضرغامی همراه یحیی قائدی علیرضا محمودنیاهدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادع چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادعای اخلاقِ باور باید معتقد بود که شکل گیری باورها امری ارادی می باشد(اراده گرایی) و باورهای یک فرد با دیگر باورهای او و همچنین با باورهای افراد جامعه در ارتباط بوده(ارتباط شبکه ای باورها) و افزون بر آن، باور با عمل در ارتباط بوده و بر فعل متعاقب خود اثر می گذارد(فعل متعاقب باور)، لذا قبل از شکل گیری یک باور، باید به تحقیق و بررسی همه جانبه پرداخته(وظیفه گرایی) و نتیجه ی این تحقیق و بررسی باید فراهم آمدن دلایل و قراین لازم و کافی برای شکل گیری یک باور و یا رد آن باشد(قرینه گرایی)، همچنین این دلایل و قراین باید در حیطه آگاهی صاحب باور بوده و او قادر به تبیین ادله ی خود باشد(درون گرایی). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
57 - جایگاه مراقبه در اخلاق عقلی
محمد حسین مطیعی حمید رضانیا شیرازیمراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژهای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیتهای اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار میدهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق چکیده کاملمراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژهای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیتهای اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار میدهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق (عقلی، عرفانی، روایی و تلفیقی)، در اخلاق عقلی و استنباط آن ازآثار موجود این رویکرد مورد بررسی و تبيين قرارگرفته که مفروض اصلی دراین نوشتار است. در ابتدا پیشینه ی بحث در آثار اخلاق عقلی مورد جستجو قرار گرفته است، همچنین برخی از مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی مراقبه در اخلاق عقلی بررسی شده و در ذیل هرکدام ارتباط آن مبنا با مراقبه مطرح شده است. در پایان بر اساس آثار و متون موجود از حکمای مؤلف در اخلاق عقلی "مراقبه" اینگونه استنباط شده است :« مواظبت رفتاری متعادل به دور از افراط و تفریط» به عبارت دیگر فضیلتی است که با عمل به آن، انسان از لغزیدن به رذائل دو طرف آن، کنترل میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
58 - بنیانهای اخلاق هندو: نظریة کرمه
حبیب بشیرپور ابوالفضل محمودیکیفیت زندگی آدمی در طول دوران حیات خویش در این جهان و در سرای باقی همواره تحت تاثیر اعمال و کردار و گفتار خویش است. کرمه به معنای عمل کردن است و ثمرة عملی که تحت تأثیر خواستهها و غرائز انسانی انجام شود، در چرخة زندگیهای بعدی یا در سمساره نتیجه میدهد. با درک کرمه در ا چکیده کاملکیفیت زندگی آدمی در طول دوران حیات خویش در این جهان و در سرای باقی همواره تحت تاثیر اعمال و کردار و گفتار خویش است. کرمه به معنای عمل کردن است و ثمرة عملی که تحت تأثیر خواستهها و غرائز انسانی انجام شود، در چرخة زندگیهای بعدی یا در سمساره نتیجه میدهد. با درک کرمه در اخلاق هند، میتوان وضعیت زمان حال فرد را توجیه کرد و نیز از تولدهای بعدی در آینده جلوگیری بعمل آورد. به منظور کسب کرمة خوب باید از دهرمه پیروی کرد و دستیابی به معرفت، باعث از بین رفتن کرمه میشود. به استثناء چارواکه، تمام نظامهای هندی با نظریة کرمه، کم و بیش توافق دارند. همه چیز تحت سیطرة قانون کرمه است؛ اما این قانون در نزد سانکهیه و میمانسا مستقل از ارادة الهی است و در ادیان بودایی و جین، خدایان هم تحت تأثیر قانون کرمه هستند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
59 - بررسی معنای باطنی «طهارت و نجاست» و نقش آن در اخلاق
محمد رسول آهنگران فاطمه انصاريمکاتب مادی، حکما، فلاسفه و عرفا مبانی و روش های مختلفی در علم اخلاق و راه نیل به فضائل و عبور از رذایل بیان کرده اند. اما راه حقیقی رسیدن به اخلاق کریمه، که در دیگر مکاتب اخلاقی دیده نمی شود؛ طهارت به معنای حقیقی کلمه است. وفق تعالیم اسلام، تنها طهارت سبب سعادت و رستگار چکیده کاملمکاتب مادی، حکما، فلاسفه و عرفا مبانی و روش های مختلفی در علم اخلاق و راه نیل به فضائل و عبور از رذایل بیان کرده اند. اما راه حقیقی رسیدن به اخلاق کریمه، که در دیگر مکاتب اخلاقی دیده نمی شود؛ طهارت به معنای حقیقی کلمه است. وفق تعالیم اسلام، تنها طهارت سبب سعادت و رستگاری و مایه رشد و تکامل انسان است. تدقق در آیات و روایات افاده این مطلب را می کند که حقیقت طهارت، معرفت به امام(ع) است. لذا رکن اساسی اخلاق، معرفت به امام است و هر چه معرفت انسان به ولی الله الاعظم بیشتر شود تخلق او به اخلاق کریمه بیشتر خواهد شد. این پژوهش با نگاهی نو ضمن بررسی معنای باطنی طهارت و نجاست به تبیین تقابل این دو با یکدیگر می پردازد و اثبات می کند که حقیقت طهارت منحصر در ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) است، و از آنجایی که نجاست در معنای اولیه ضد طهارت ظاهری، و در معنای دوم نیز ضد طهارت باطنی است، چیزی جز دشمنان اهل بیت (علیهم السلام( نمی باشد. بنابراین کمال اخلاق در ولایت اهل بیت (ع) است و رسیدن به این مهم بدون ولایت معنا و مفهومی نخواهد داشت و این همان مساله ای است که سبب تحول اخلاق می شود.. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
60 - مقایسه ایمان از دیدگاه ملاصدرا (حکمت متعالیه) و میرزای اصفهانی (تفکیک)
شهاب الدین وحیدی مهرجردیاز جمله مفاهيم مهمي كه زمينهساز بسياري از مباحثات و مجادلات فلسفي و كلامي در عالم اسلام، مسيحيت و يهوديت شده است، تعيين و تبيين «ايمان» است. امروزه نيز بحث از «ايمان» و جايگاه آن در شكل گيري «باور ديني» محور مباحث نوين در حوزه فلسفه دين و كلام جديد قرار گرفته است. پژوه چکیده کاملاز جمله مفاهيم مهمي كه زمينهساز بسياري از مباحثات و مجادلات فلسفي و كلامي در عالم اسلام، مسيحيت و يهوديت شده است، تعيين و تبيين «ايمان» است. امروزه نيز بحث از «ايمان» و جايگاه آن در شكل گيري «باور ديني» محور مباحث نوين در حوزه فلسفه دين و كلام جديد قرار گرفته است. پژوهش حاضر در پي بررسي اين موضوع در انديشه دو دانشمند بزرگ اسلامي، صدرالمتألهين، بنيانگذار حکمت متعاليه و ميرزا مهدي اصفهاني، مؤسس مکتب تفکيک است. ملاصدرا ایمان را بر عقل استوار دانسته و آن را علاوه بر اقرار زبانی و تصدیق قلبی عمل با جوارح و اعضا را از ارکان آن به شمار ميآورد. اما میرزا معتقد است ایمان در وهله اول تصدیق قلبی و معرفت است و در وهله بعد اقرار قرار دارد. و این معرفت صنع الله است نه عقلانی و اکتسابی. در اين پژوهش با مقايسه ی ديدگاه هاي اين دو متفکر سعي ميشود شباهتها و تفاوتهای ميان آن دو را روشن کند وبه مقایسه ایمان از دیدگاه ملاصدرا و میرزا مهدی بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
61 - گونه های وساطت (نقش آفرینی) اهلبیت در معرفت الله
محمد جواد فلاح اعظم ملتزمیچگونگی نیل آدمی به معرفت الله همواره دغدغه حکیمان و دانشمندان اسلامی بود، و دیدگاههای مختلفی درباره آن مطرح است؛ روایات اسلامی برای اهل بیت (علیهم السلام) در معرفت الله جایگاهی رفیع و کلیدی قائل شده اند تا جایی که در برخی روایات معرفت الله منحصرا از طریق اهل بیت معرفی ش چکیده کاملچگونگی نیل آدمی به معرفت الله همواره دغدغه حکیمان و دانشمندان اسلامی بود، و دیدگاههای مختلفی درباره آن مطرح است؛ روایات اسلامی برای اهل بیت (علیهم السلام) در معرفت الله جایگاهی رفیع و کلیدی قائل شده اند تا جایی که در برخی روایات معرفت الله منحصرا از طریق اهل بیت معرفی شده است. واسطهبودناهل بیت(علیهم السلام)که ازجهتی،وجودیخلقیداشتهوازجهت دیگر به واسطه ویژگیهای منحصر به فرد و جایگاه خاصشان در عالم وجود به خداوند متصل اند میتواند ما را در دستیابی به معرفت و نیز تحلیل و کیفیت چگونگی دست یابی به آن رهنمون سازد. در این مقاله ضمن تبیین نقش واسطه گری اهل بیت علیهم السلام در معرفت الله و ضرورت چنین واسطه گری که مویدات نقلی و عقلی برآن صحه گذاشته اند، نقش تکوینی و تشریعی ایشان در معرفت آفرینی در اقسام مختلفی قابل تصویر است. تبیین عقلی و شهودی معرفت الله به صورت تشریعی در کنار تصرف وجودی، و نقش آفرینی ولایت و محبت ایشان به صورت تکوینی در شناخت خدا نقش افرینی می کنند. براین اساس چگونگی نیل به معرفت الله به وسیله اهلبیت را بر پایه منابع اسلامی از جمله روایات می توان تبییین و تحلیل نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
62 - سیر آفاقی در اندیشه عرفانی مولانا
رضا حیدری نوریمکتب عرفان و تصوّف، متشکّل از آداب و اصولی است که شیوۀ سلوک رهپویان طریقت را تا نیل به سر منزل حقیقت، تبیین و آشکار میسازد. سیر و سلوک صوفیانه که شامل سیر آفاقی و سیر أنفسی است، مُلهم از آیۀ شریفۀ "سَنُریهم آیاتِنا فی الآفاقِ و فی أنفسِهم حتّی یَتبیّنَ لهم أنُّه الحقُّ چکیده کاملمکتب عرفان و تصوّف، متشکّل از آداب و اصولی است که شیوۀ سلوک رهپویان طریقت را تا نیل به سر منزل حقیقت، تبیین و آشکار میسازد. سیر و سلوک صوفیانه که شامل سیر آفاقی و سیر أنفسی است، مُلهم از آیۀ شریفۀ "سَنُریهم آیاتِنا فی الآفاقِ و فی أنفسِهم حتّی یَتبیّنَ لهم أنُّه الحقُّ" (فُصّلت/53)، و سایر آیات و احادیثی است که جزو منابع مهمّ در مشرب عرفان اسلامی به شمار میآیند. مولانا که در ادبیات عرفانی فارسی از جایگاه و منزلتی بی بدیل برخوردار است، در آثار منظوم و منثور خود به سیر آفاقی (عالم کبیر)، و سیر أنفسی (عالم صغیر)، توجّه داشته، و سیر آفاقی را که مطالعۀ صورت تفصیلی عالم است، بر سیر أنفسی مقدّم میدارد.در این پژوهش به صورت تحلیلی و توصیفی بیان شدهاست که مولوی از جمله عارفانی است که جهت شناخت حقیقت، به مجاز نیز عنایت داشته، و مخلوقات عالم را تجلّی گاه جلوه و جمال حق میشمارد. از نظر وی ـ که به حرکت جوهری المام دارد ـ تمامی اجزای کاینات به طور مستمرّ، در حرکت و تغییر اند، وسیر آفاقی وی، از مرحلۀ جماد، تا مراتب روح و جان، و تا ورود به قلمرو ملکوت ادامه دارد. مولانا در سیر آفاقی، با نگاه عمیق و نافذ – که خود، آن را «سبب سوراخ کن» نامیده – از حجابهای ظاهری موجودات، عبور نموده، و از مشاهدۀ مصنوع به صانع، و از فعل به صفت، و از صفت، به دیدار ذات نایل گردیده است. او در سلوک صوفیانه و سیر آفاقی خود، در ورای چهرۀ ظاهری عناصر هستی، و در آیینۀ ممکنات و اجزای عالم، به مشاهدۀ چهرۀ محبوب ازلی و ابدی پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
63 - نقش قرآن بر علم کلام در روشگان
محمد حسن قدردان قراملکی علی قدردان قراملکیهر علمی دارای روش یا روش هایی است که به وسیله آن به اهداف خود می رسد، برخی از علوم تک روشی و برخی دیگر چند روشی اند. در باره تک یا چند روشی بودن علم کلام از سوی مذاهب مختلف کلامی دیدگاه های مختلفی ارایه شده است، مثلا اهل الحدیث روش نقلی و معتزله روش عقلی را برگزیدند. ام چکیده کاملهر علمی دارای روش یا روش هایی است که به وسیله آن به اهداف خود می رسد، برخی از علوم تک روشی و برخی دیگر چند روشی اند. در باره تک یا چند روشی بودن علم کلام از سوی مذاهب مختلف کلامی دیدگاه های مختلفی ارایه شده است، مثلا اهل الحدیث روش نقلی و معتزله روش عقلی را برگزیدند. اما رجوع به قرآن نشان می دهد که برای تبیین آموزه های دینی باید از روشگان مختلف استفاده کرد. نویسنده در این مقاله نشان خواهد داد که علم کلام باید باید از تمام روشگان ممکن مثل: نقلی شامل قرآن و روایات، عقلی شامل عقل و حتی اصول قطعی فلسفی، تجربی و حسی، شهودی استفاده کند، این ادعا بر خلاف ادعای برخی است که علم کلام را دارای روشگان مشخص مثل رویکرد اخباری یا تجربی می انگارند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
64 - بررسی انسانگرایی شاعران معاصر از دیدگاه معرفتشناسی
محسن ایزدیارمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب چکیده کاملمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب برکنار از محوریت دین و بیتوجه به واقعیتهای ساختار اجتماعی سیاسی جامعه ایرانی، توأم با برداشتهای فردی حزبگرایانه و غربگرایانه بوده است. اصرار بر انتقال اینگونه از ادبیات و فرهنگ، بدون توجه به زیرساختهای فرهنگی ادبی مبدأ و مقصد نیز خطایی بوده است که شاعران متجدد، اغلب مرتکب شدهاند. در ادامه تأکید شده است که بسیاری از شاعران، ادای بینشهای اومانیستی را در شعر معاصر در آوردهاند. از سوی دیگر، میان شاعر مدعی انسانگرایی با شعرش و مخاطبش، به علت عدم صمیمیت و عدم تجربه عینی و همینطور کلیگویی و کلیبافی، همسویی و همرایی مشاهده نمیشود و وجهی تصنعی در این میان حاکم است. این شرایط بیش از هر چیز به علت نگرش لوکسگرایانه و تقلیدی شاعران به این مقوله از شعر پدید آمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
65 - نقش شیطان در تحقق شرور اخلاقی از دیدگاه فخر رازی
اکرم صالحی رضا اکبریاز نظر فخر رازی شیطان با روش کلی وسوسه، از طریق راههایی همچون تزیین، وعده دهی باطل، آرزو افکنی، سحر و ...، باعث جهت دهی اراده انسان در انجام شرور اخلاقی میشود. از نظر او شیطان گاه در قالب بشر متمثل میشود و گاه مستقیما با قوای باطنی به ویژه قوای وهم و خیال مرتبط میگ چکیده کاملاز نظر فخر رازی شیطان با روش کلی وسوسه، از طریق راههایی همچون تزیین، وعده دهی باطل، آرزو افکنی، سحر و ...، باعث جهت دهی اراده انسان در انجام شرور اخلاقی میشود. از نظر او شیطان گاه در قالب بشر متمثل میشود و گاه مستقیما با قوای باطنی به ویژه قوای وهم و خیال مرتبط میگردد و از طریق وسوسه خواطر شیطانی را به انسان القا میکند. خواطر شیطانی باعث غفلت انسان شده و با پدید آوردن وارونگی معرفتی اراده او را از مسیر درست منحرف می سازند. او معتقد است عواملی همچون خروج مزاج عقل از اعتدال، ضعف قوه حافظه، استعانت از قوای شهوت و غضب... از جمله عوامل اثرگذار در پذیرش خواطر شیطانی و عواملی همچون استعاذه، حکمت، عبودیت، امداد ملائکه و ... از جمله موانع پذیرش این گونه خواطر هستند. هدف این مقاله یافتن پاسخ به مسئله شر به عنوان مسئله ای جدید در دوره معاصر از خلال دیدگاه فخر رازی است. برای استخراج دیدگاه فخر رازی از روش تفسیر متن و برای بازسازی دیدگاه او در مواجهه با مسئله شر از روش تحلیلی استفاده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
66 - بنیادهای وجودشناختیِ برزخیت انسان بر اساس فلسفه و عرفان اسلامی
زهیر الجشی احمد سعیدی مهدی ایمانی مقدمحقیقت و شؤون انسان به عنوان تجلی اسم اعظم الاهی و جامع عوالم خلقی چیست؟ هستی شناسی عرفان اسلامی، بر وحدتِ شخصی وجود و کثرت ظهوراتِ وجود بنا شده است. تأثیر این نگاه بر انسانشناسی عرفانی چیست؟ بر اساس این نگاه، یک هستی مطلق وجود دارد که تجلیات بیشماری کرده و کمالات خود چکیده کاملحقیقت و شؤون انسان به عنوان تجلی اسم اعظم الاهی و جامع عوالم خلقی چیست؟ هستی شناسی عرفان اسلامی، بر وحدتِ شخصی وجود و کثرت ظهوراتِ وجود بنا شده است. تأثیر این نگاه بر انسانشناسی عرفانی چیست؟ بر اساس این نگاه، یک هستی مطلق وجود دارد که تجلیات بیشماری کرده و کمالات خود را به تفصیل جلوه داده است. حقیقت انسانْ اولین تعین مطلق یا اولین ظهور حق تعالی است، ولی انسانِ (کامل) علاوه بر تعین اول، در سایر مراتب وجود نیز حضور دارد و به همین دلیل، برخلاف تعین اول و برخلاف سایر تعینهای کلی و جزئی، هم وحدت حق را جلوه میدهد و هم کمالاتِ بیشمار او را. انسان تنها ظهور حضرت حق است که همة اسماء و صفات و کمالات خداوند را در خود جمع کرده و به نحو یکسان (بدون غلبة یکی بر دیگری) اظهار میکند و به اصطلاح، برزخ میان حق و خلق یا برزخ میان وحدت و کثرت است. در این مقاله، مهمترین مبانی هستیشناختیِ عرفان اسلامی را که منجر به نوع خاصی از انسانشناسی شده و آثار وتبعات بسیار در مباحث کلامی دارد را بررسی کردهایم پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
67 - بررسی تطبیقی اهداف مجازاتها در باور و اعتقادات حقوق عرفی و آموزههای اسلامی
امیر وطنی امیرحسن نیازپور فرزاد عسکریبه طور کلی هدف از مجازات در حقوق کیفری ارعاب مجرم،سزا دادن،اصلاح،ناتوان سازی وی،عدالت ترمیمی و رضایت مجنی علیه می باشد.در این پژوهش با استناد به آیات قرآن کریم،روایات و احادیث اثبات نمودیم که هدف اسلام از کیفر مجرمین،چیزی جز اهداف فوق الذکر نمی باشد،با این تفاوت که اهدا چکیده کاملبه طور کلی هدف از مجازات در حقوق کیفری ارعاب مجرم،سزا دادن،اصلاح،ناتوان سازی وی،عدالت ترمیمی و رضایت مجنی علیه می باشد.در این پژوهش با استناد به آیات قرآن کریم،روایات و احادیث اثبات نمودیم که هدف اسلام از کیفر مجرمین،چیزی جز اهداف فوق الذکر نمی باشد،با این تفاوت که اهداف اسلام از مجازات عامتر و وسیع تر از اهداف حقوق عرفی است.اسلام علاوه بر اهداف دنیوی که منطبق با اهداف حقوق عرفی یا کیفری نوین می باشد،اهداف دیگر بعنوان اهداف اخروی نیز دارد که همان سعادت بشر در آخرت است.لذا باتوجه به اینکه خداوند در کلام خود مصلحت جامعه و مردم را درنظر دارد،در احکام وی نیز منفعت و مصلحت دنیوی و اخروی مردم مورد توجه قرار گرفته است. پس اگر زمانی در مجازاتی منفعتی وجود داشت ، ولی در زمان و مکان خاص آن منفعت به زیان تبدیل شود و اجرای آن به مصلحت نباشد،دیگر نمی تواند مقصود پروردگار باشد و این در حالی است که واقعاً اثبات شود مجازاتی،اهداف مورد نظر خداوند را از دست داده باشد.باتوجه به اینکه اهداف دنیوی از اجرای مجازات مجرمین از دیدگاه شرع و اسلام در اکثر موارد با اهداف عرفی و حقوق کیفری منطبق است،و در جهت سعادت دنیوی بشر به جز سعادت اخروی نیز می باشد،لذا تا زمانی آن مجازات قابل اجرا است که در آن منفعت وجود داشته باشد و اگر زمانی آن منفعت به مفسده تبدیل شود یا موجب وهن در دین اسلام گردد و اهداف فوق را در پی نداشته باشد،دیگر نمی تواند موردنظر خداوند باشد،در غیر این صورت با عدالت خداوند سازگاری ندارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
68 - مبانی معرفت شناسی حاکمیت قانون در نظام حقوقی ایران
سید محمد علی آل محمد قدرت الله نوروزی منوچهر توسلی نائینیمیتوان مفهوم حاکمیت قانون را با حداقل مؤلفه تشکیل دهنده آن به معنای تبعیت تمام آحاد جامعه از قانون تعریف کرد. در بحث مبانی حاکمیت قانون سؤال اساسی این است که چه الزامی وجود دارد که انسان قانونی را معتبر بشمارد و از آن تبعیت کند؟در پاسخ به این سوال از دیدگاه معرفت شناسی چکیده کاملمیتوان مفهوم حاکمیت قانون را با حداقل مؤلفه تشکیل دهنده آن به معنای تبعیت تمام آحاد جامعه از قانون تعریف کرد. در بحث مبانی حاکمیت قانون سؤال اساسی این است که چه الزامی وجود دارد که انسان قانونی را معتبر بشمارد و از آن تبعیت کند؟در پاسخ به این سوال از دیدگاه معرفت شناسی بررسی نقش وحی، تجربه و عقل بشر در الزام به پیروی از قوانین حائز اهمیت است.مهمترین پرسشی که در این تحقیق مورد مداقه و توجه قرار گرفته است بررسی مبانی معرفت شناسی حاکمیت قانون در نظام حقوقی ایران است.بر اساس یافته های این تحقیق عقل و تجربه بشر در نظام حقوقی کنونی ایران تنها در صورت تایید شرع دارای ارزش و اعتبار است . اکثریت مردم ایران معتقدند قوانین الهی زمینه سعادت و کمالشان را فراهم می آورد و این امر مهمترین دلیل پیروی آنان از قوانین الهی یا قوانین تایید شده توسط شرع می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
69 - بررسی تطبیقی خردورزی و خردستیزی در عرفان حقیقی و عرفانهای نوظهور
سيدحسين تقويتمدّن بشری منجر به بحرانهای کنونی شده است که یکی از آنها، بحران معنویت و نادیده گرفتن رابطۀ انسان با خداست و انسان مغرور از دستاوردهای علمی، تمام همّت خویش را صرف کار، سرمایه و رفاه کرده است. اینک پس از گذشت پنج قرن، دریافته که رفاه و آسایش مادّی نمی تواند به او آرامش چکیده کاملتمدّن بشری منجر به بحرانهای کنونی شده است که یکی از آنها، بحران معنویت و نادیده گرفتن رابطۀ انسان با خداست و انسان مغرور از دستاوردهای علمی، تمام همّت خویش را صرف کار، سرمایه و رفاه کرده است. اینک پس از گذشت پنج قرن، دریافته که رفاه و آسایش مادّی نمی تواند به او آرامش دهد و برای پُر کردن این خلاء، به عرفانهای کهن و نوظهور اعم از آنها که مدعی دین جدید یا بیدینی بوده به عرفانهای هندی، آمریکایی، سرخپوستی و... روی آوردهاند. این مقاله در پی آن است که با روش تحلیلی و توصیفی و تطبیقی، به بررسی خردورزی و خردستیزی در عرفان حقیقی و عرفانهای نو ظهور پرداخته، از این رو جنبههای متفاوت و متشابه آنها را بیان نموده است. در حوزۀ مشترکات عرفان، در پی التیام رنجهای روانی و زیبا دیدن جهان و قابل تحمل بودن همه چیز و صلح کل و عشق و شادی و آرامش است؛ ولی پاسخ به نیازهای اصلی انسان بجای نیازهای حیوانی، خردورزی بجای خرد ستیزی، معرفت توحید و موحد بجای انکار خدا و شریعت پذیری بجای شریعت ستیزی، از ممیّزات عرفان حقیقی در مقایسه با عرفانهای نو ظهور است و منظور از پایین بودن جایگاه عقل در سخن عارفان، عقل جزوی و دنیوی است نه عقل کلی و اینکه راه دل و عشق را بالاتر از عقل شمردهاند نه اینکه آن را تحقیر نمایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
70 - مبانی معرفتشناختی تربیت توحيدي (امکان، منابع و موانع)
سیده طاهره آقامیری محمدرضا شاهرودی مجید صالحی محمد صافحیانقرآن كريم در آياتي نظير: «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى«(علق:8)؛ و«أَلَا إِلَى اللَّـهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ« (شوري:53) خداوند را غايت حركت كلي جهان و صيرورت خاص انسان معرفي كرده و بديهي است حركت به سمت هیچ غايتی، بدون معرفت و شناخت، انسان را به مقصد نهايي رهنمون نميساز چکیده کاملقرآن كريم در آياتي نظير: «إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجْعَى«(علق:8)؛ و«أَلَا إِلَى اللَّـهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ« (شوري:53) خداوند را غايت حركت كلي جهان و صيرورت خاص انسان معرفي كرده و بديهي است حركت به سمت هیچ غايتی، بدون معرفت و شناخت، انسان را به مقصد نهايي رهنمون نميسازد؛ بنابراين حركت تکاملي انسان در نظام تربيت توحيدي، بايد عالمانه و متفكرانه باشد تا انسان بتواند به مراتبي از حيات طيّبه موعود در قرآن کریم دستيابد. اين حركت طبعاً از منظر کتاب آسمانی، دارای تحلیل و تفسیری ویژه وبرخاسته از جهانبینی الهی است كه از مباني معرفتشناختي تربيت سکولار، مانند مباني پوزيتيويسم، داروينيسم و اومانيسم، تجربهمدار، بریده از وحی و انسان -محور، جدا و متفاوت است. این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی به مهمترین مبانی معرفتشناختی تربيت توحيدي،) شامل امکان، منابع و ابزار و موانع شناخت) با استناد به آیات قرآن کریم پرداخته است. براساس یافتههای این پژوهش، از منظر قرآنکریم، چون انسان از ظرفیت نامحدود معرفتی و علمی برخوردار است، پس امکان کسب معرفت برای وی قطعی و تردیدناپذیر است. برخلاف مکاتب فلسفی غرب، قرآن ابزار و منابع گوناگونی مانند حواس، عقل، شهود، وحی و الهام را برای دستیابی انسان به انواع معرفت به رسمیت شناخته است. درمنظومة تربیتی این کتاب آسمانی، ضمن تبيين موانع معرفت، استقرار نظام جامع تربیت توحیدی و صیرورت انسان به سوی حیات طیبه، مستلزم توجهبه همه ابزارهاي معرفت با حفظ مراتب آنها است. مهمترین ثمره این بحث، چگونگي كسب علم يقيني و معرفت ریشهدار، در راستای نقش محوری آن در تحقق معرفت حق است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
71 - مطالعه و تحلیل ماهیت، اصول، حدود، انواع و منابع معرفت شناسی
محمد فرج زاده محمدرضا سرمدیپژوهش حاضر به « مطالعه و تحلیل ماهیت معرفت شناسی،اصول،حدود،انواع ومنابع معرفت » می پردازد. هدف این پژوهش نظری،کاربردی وباروش توصیفی، تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی ازآن است که علم ومعرفت بااستفاده ازمنابع مختلف چون طبیعت ،عقل ،وحی و...به دست می آیدوعدم دست ی چکیده کاملپژوهش حاضر به « مطالعه و تحلیل ماهیت معرفت شناسی،اصول،حدود،انواع ومنابع معرفت » می پردازد. هدف این پژوهش نظری،کاربردی وباروش توصیفی، تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی ازآن است که علم ومعرفت بااستفاده ازمنابع مختلف چون طبیعت ،عقل ،وحی و...به دست می آیدوعدم دست یابی به این معارف سبب محرومیت برای نیل به هدف نهایی است. واز آن جایی که به شیوه های مختلفی می توان به ایجاد معرفت در فراگیران پرداخت معلمان باید با استفاده از این گونه مطالعات فلسفی ، تربیتی بهترین راه کسب معرفت را مورد توجه قرار دهند..چراکه، معرفت ممکن ،فقط وقتی یافت می شود که معرفت فراهم آمده توسط تجربه، مسبوق به معرفت ذات شئی باشد و در این راه آنچه که مهم است اینست که هدف در تعلیم و تربیت باید با شناخت همراه باشد.پس نگاه انسان شناسانه اگزیستانسیالیسم ، ریشه کسب شناخت و معرفت را در خود انسان جستجو می کند، بنابراین در مدارس باید آزادی عمل بیشتری به دانش آموز داده شود تا با انتخاب گری و با توجه به نیازها و حالات روان شناختی خود، به کسب و جستجوی دانش ومعرفت بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
72 - معناشناسی واژه «خلیفه» در قرآن و ارتباط آن با موضوع «امامت» با تأکید بر همنشینها
علیرضا طبیبی فاطمه دست رنجرویکرد معناشناسي و توجه به روابط مفهومی در پژوهش هاي قرآني با ارائه راهکارهایي نظام مند، لایه هاي جدیدي از معنا را کشف و زمینۀ شناخت معنای واژگان را فارغ از هر پیش فرضی فراهم می آورد. واژۀ «خلیفه» از مفاهیم مهم قرآنیِ مرتبط با موضوع «امامت» است که مسائلي در خوانشِ قرآنی چکیده کاملرویکرد معناشناسي و توجه به روابط مفهومی در پژوهش هاي قرآني با ارائه راهکارهایي نظام مند، لایه هاي جدیدي از معنا را کشف و زمینۀ شناخت معنای واژگان را فارغ از هر پیش فرضی فراهم می آورد. واژۀ «خلیفه» از مفاهیم مهم قرآنیِ مرتبط با موضوع «امامت» است که مسائلي در خوانشِ قرآنی اين واژه در كلام اسلامي مطرح است. بنابراین، تبیین دقیق این اصطلاح و کشف چگونگی ارتباط آن با مقام امامت، امری ضروری است. از این رو، مقالۀ حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی در صدد شناخت مؤلفه های معنائی «خلیفه» و سنجش میزان انطباق آن با مقام «امامت» است. تحلیل آیات مشتمل بر واژۀ «خلیفه» و مشتقات آن براساس قرائن همنشینی و هم آیی های این واژه در بافت آیات و کشف مؤلفه-های معناساز آن، منجر به کشف مراتب معنائی واژۀ «خلیفه» و انطباق مقام «نبوت» و «امامت» بر مقام «خلیفه اللهی» شده است. امر خلافت که بین مردم، همراه با تعقّب، بعدیت و تأخّر زمانی است در جانشینی انسان از سوی خداوند، تأخر کیفی داشته و مشتمل بر بالاترین مقامات ربّانی و روحانی است. با عنایت به مؤلفه های معنایی «خلیفه» در قرآن و در نظر داشتن همنشین های این واژه، تمامی جعلیات الهی در امور تشریعی و تکوینی به ارادۀ الهی است و وجود صفاتی چون ایمان، عمل صالح و علم برای احراز مقام استخلاف لازم است. لذا مفهوم واژۀ خلیفه با موضوع امامت در نظام معرفتی شیعه، تطابق دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
73 - واکاوی عشق در غزلیات عرفی شیرازی با رویکرد به نظام اندیشگانی
محسن برهمنددر دوره صفویّه از آن روی که شاهان عصر صفوی شاعران را به سرایش اشعاری در مدح اهل بیت (علیهم السّلام) ترغیب نموده و نسبت به سرایش مضامین عاشقانه واکنشهای منفی نشان میدادند، بازار شعر و شاعری از رونق افتاد و در نتیجه تعداد بسیاری از شاعران از ایران به سرزمین هندوستان مه چکیده کاملدر دوره صفویّه از آن روی که شاهان عصر صفوی شاعران را به سرایش اشعاری در مدح اهل بیت (علیهم السّلام) ترغیب نموده و نسبت به سرایش مضامین عاشقانه واکنشهای منفی نشان میدادند، بازار شعر و شاعری از رونق افتاد و در نتیجه تعداد بسیاری از شاعران از ایران به سرزمین هندوستان مهاجرت کردند و همین امر زمینهساز ایجاد طرز تازهای در زمینهی سبکشناسی شد که امروزه از آن به عنوان سبک هندی یاد میکنند. عرفی شیرازی از جملهی نخستین شاعرانی است که که در ساخت و پرداخت و نیز گسترش این طرز تاره نقش مهمّی ایفا نموده است. در این پژوهش که به شیوهی تحلیل محتوا و با استناد به منابع کتابخانهای صورت گرفته است، بر آن بودهایم تا با بررسی صد غزل ابتدایی از دیوان عرفی شیرازی، به واکاوی عشق در نظام اندیشگانی شاعر بپردازیم. نتایج پژوهش گویای آن است که در غزلیات وی، عشق در قالب اندیشههای خودآزارنه، بیان سختیها و فراز و نشیبهای راه عشق، گرمای عشق و عشق گدازنده، ارزشمندی جایگاه بلند عشق، سلوک عرفانی مرتبط با عشق، فراق و وصال، درد و غم عشق، شاهدبازی با معشوق مذکّر، توصیف ویژگیهای رفتاری معشوق، پرداختن به اجزاء ظاهری چون توصیف چشم و نگاه، زلف و گیسو، رخ و رخسار، لب و دهان، مژگان و قد و قامت بازتاب یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
74 - احیاء معرفت فراموش شده عالم ذرّ (چگونگی، عوامل و موانع)
سیدعلی موسویمعرفت فطری نوعی خاص از معرفت است که بر خلاف شناخت های عقلی، اکتسابی نبوده و بلکه در درون انسان ها نهفته است و با توجه به آیات و روایات ریشه در عوالم قبل از دنیاهمچون عالم ذر دارد. حال این معرفت چگونه آشکار و شکوفا می گردد؛ چه عواملی باعث احیاء آن شده و چه موانعی از بروز چکیده کاملمعرفت فطری نوعی خاص از معرفت است که بر خلاف شناخت های عقلی، اکتسابی نبوده و بلکه در درون انسان ها نهفته است و با توجه به آیات و روایات ریشه در عوالم قبل از دنیاهمچون عالم ذر دارد. حال این معرفت چگونه آشکار و شکوفا می گردد؛ چه عواملی باعث احیاء آن شده و چه موانعی از بروز آن جلوگیری می کنند. بر اساس آیات و روایات و تجربیات بشری این نوع شناخت، در شدائد و سختی ها هنگامی که دست انسان از همه اسبابهای ظاهری کوتاه می گردد خود را نشان می دهد. همچنین به تذکر مذکران الهی که انبیاء و ائمه علیهم السلام می باشند، و عمل به دستورات آنها نیز احیاء می گردد. در این مقاله ابتدا به چیستی و چگونگی عالم ذر با توجه به آیات و روایات، پرداخته می شود و سپس چگونگی احیاء معرفت فطری، عوامل و موانع آن تبیین می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
75 - ایمان در مکتب تفکیک با تأکید بر دیدگاه ملکی میانجی (ره)
جواد انصاری فرد افلاطون صادقی شهاب الدین وحیدی مهدی خادمیایمان یکی از مهمترین موضوعات دینی است که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. چیستی ایمان، رابطة آن با اسلام، با عقل، با عمل و متعلقات آن موضوعاتی است که همواره در رویکرد به ایمان مطرح بوده است. اهمیت این موضوعات از آن حیث است که نقش مهمی در عملکرد فردی و اجتماعی هر ا چکیده کاملایمان یکی از مهمترین موضوعات دینی است که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. چیستی ایمان، رابطة آن با اسلام، با عقل، با عمل و متعلقات آن موضوعاتی است که همواره در رویکرد به ایمان مطرح بوده است. اهمیت این موضوعات از آن حیث است که نقش مهمی در عملکرد فردی و اجتماعی هر انسانی دارد. از رویکردهای معاصر که به این موضوعات توجه خاصی دارد مکتب تفکیک است. از دیدگاه ملکی میانجی، یکی از پیروان «مکتب تفکیک»، ایمان، اقرار و اذعان به وجود خداوند، پیامبران الهی، جهان آخرت، کتب آسمانی، عالم غیب و ملائکه الهی است. از نظر او ایمان دارای مراتب است و ایمان به خداوند و ایمان به روز آخرت، از مراتب اولیة ایمان است. ایشان معتقد است ایمان به خداوند، بعد از معرفت به او محقق میشود. نکتة قابل توجه در دیدگاه ملکی میانجی این است که ایمان صنع و صبغة خداوند است و انسان باید آن را کسب کند، از طرف دیگر معرفت که اساس ایمان است هم از سوی خداوند، بواسطه پیامبر و ائمة معصومین، متحقق می شود. مقاله حاضر، تقریر ملکی میانجی از ایمان، بویژه رویکرد تفسیری او را مورد توصیف و تحلیل قرار داده و در صدد نمود نکات ویژة این رویکرد است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
76 - وحدت وجود عرفانی در سنجه فقه امامیه
محمد رسول آهنگران مهدی جلیلی خامنهیکی از اعتقادات شکل گرفته در میان عدهای از مسلمین ، نظریه وحدت وجود عرفانی است که محل اختلاف عرفا و برخی از فقها واقع شده است؛ از سویی توحید ناب و از سویی کفر و الحاد قلمداد گردیده است. بنابراین روشن ساختن جوانب مساله از طریق تتبع و تحلیل سخنان فقها و نیز کلمات عرفا در چکیده کاملیکی از اعتقادات شکل گرفته در میان عدهای از مسلمین ، نظریه وحدت وجود عرفانی است که محل اختلاف عرفا و برخی از فقها واقع شده است؛ از سویی توحید ناب و از سویی کفر و الحاد قلمداد گردیده است. بنابراین روشن ساختن جوانب مساله از طریق تتبع و تحلیل سخنان فقها و نیز کلمات عرفا در این مساله جهت دستیابی به نظر صحیح امری لازم است. پس از بررسی و تامل در بیانات فقها و نیز سخنان عرفا در باب وحدت وجود مشخص گردید نزد فقها دو دیدگاه عمده در مساله وجود دارد که عبارتند از تکفیر مطلق و دیگر ، تفصیل در مساله که در نهایت میتوان گفت که تکفیر قائلین به وحدت وجود ناظر به اعتقادات جاهلان صوفیه است که سخنانشان در فضای حلول و یا همه خدا انگاری موجودات است. و از جانب دیگر با توجه به عموماتی که اصل اولیه را اسلام افراد اقرار کننده به شهادتین می داند قائلین به وحدت وجود ، مسلمان و طاهرند و اساسا فقیه تا زمانی که موضوع شناسی مساله برای او واضح نشده است مجاز به تکفیر نخواهد بود. همچنین پیدایش فقهای عارف و عارفان فقیه و نوع نگاه آنان به مساله از باب خبره بسیار راهگشاست. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و استفاده از دادههای کتابخانهای بهره برده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
77 - تحلیل کیفیت حصول معرفت انسان از دیدگاه میرزا جواد تهرانی (ره)
علی اکبر حائری موحد یحیی کبیرمکتب تفکیک یک جریان فکری معاصر است که در این دیدگاه نفس در عرض بدن و همانند آن امر مادی قلمداد شده است. وراء عالم مادّه موجودی به نام عقل وجود دارد که مخلوق خداوند و واسطه فیض است. از تابش نور عقل به نفس معرفت حاصل میشود. ایشان برای حصول معرفت اقسام سهگانهی معرفت فطر چکیده کاملمکتب تفکیک یک جریان فکری معاصر است که در این دیدگاه نفس در عرض بدن و همانند آن امر مادی قلمداد شده است. وراء عالم مادّه موجودی به نام عقل وجود دارد که مخلوق خداوند و واسطه فیض است. از تابش نور عقل به نفس معرفت حاصل میشود. ایشان برای حصول معرفت اقسام سهگانهی معرفت فطری، معرفت تذکاری و معرفت اعطایی را با توجه به آیات و روایات ارائه داده است. وی طریق کسب معرفت را منحصراً در اطاعات محض و استغفار از معاصی میداند. این پژوهش با هدف آشنایی با ساختار فکری میرزا جواد تهرانی و نقدآن و در پی پاسخ به این مساله که وی چگونه حصول معرفت انسان را تقریر و تحلیل می نماید و با روش تحلیل محتوای منابع به صورت کتابخانه ای تنظیم شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
78 - مراتب مرجعیت معرفتی حضرت فاطمه(س) درنظر اهل بیت(ع) ، شیعه و اهل سنت
نرجس رودگرهدف از این تحقیق بررسی سطوح مرجعیت معرفتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست . حضرت زهرا (س) به دلیل برخورداری از شأن ولایت و عصمت ،بسان نردبان ذو مدارجی که به عرش الهی متصل است، مقیمانِ درجات مختلف وجودی را از زلال علمی خویش به حسب درجه و رتبه ای که دارند، بهره مند می ن چکیده کاملهدف از این تحقیق بررسی سطوح مرجعیت معرفتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست . حضرت زهرا (س) به دلیل برخورداری از شأن ولایت و عصمت ،بسان نردبان ذو مدارجی که به عرش الهی متصل است، مقیمانِ درجات مختلف وجودی را از زلال علمی خویش به حسب درجه و رتبه ای که دارند، بهره مند می نماید. این بهره مندی از ادنی مرتبه معرفتی آغاز گردیده و تا اعلی مراتب ادامه می یابد، به نحوی که اولیای خاص الهی و ائمه معصومین (ع) را نیز، از خوان معرفت خود بهره مند می سازد. پژوهش حاضر، با این فرضیه، به کشف و تحلیل سطوح مختلف مرجعیت معرفتی حضرت صدیقه طاهره پرداخته و با تمسک به آیات و روایات و استناد به سیره و منقولات تاریخی و هم چنین تفاسیر اهلسنت و شیعه و تحلیل های اسلام شناسان اعم از شیعه و سنی، درصدد پاسخ گویی به این سوال است که: مرجعیت معرفتی حضرت فاطمه زهرا (س) در جهان اسلام دارای چه سطوح و مراتبی بوده و این مرجعیت معرفتی در سطوح مختلف چگونه تحلیل می شود؟ بر این اساس این مرجعیت در سه سطح 1. جامعه مسلمین 2. شیعه 3. اهل بیت علیهم السلام، با روش تحقیق کیفی طبقه بندی و مورد تحلیل قرار گرفته است . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
79 - واکاوی تقابل عقل و عشق در غزلیّات اسیری لاهیجی
مریم پیراسته سمیرا رستمی محمد علی آتش سودایکی از ویژگیهای برجستهی اشعار عرفانی، بیان اندیشههای بلند عرفانی با بهرهگیری از عناصر متقابل عرفانی است. این متقابلگوییها عمدتاً برآمده از تجربیات و مکاشفات درونی شاعران عارف است که با درگذشتن از دنیای مادی و دریافت حقیقت به بیان آنها پرداختهاند. اسیری لاهیجی از چکیده کاملیکی از ویژگیهای برجستهی اشعار عرفانی، بیان اندیشههای بلند عرفانی با بهرهگیری از عناصر متقابل عرفانی است. این متقابلگوییها عمدتاً برآمده از تجربیات و مکاشفات درونی شاعران عارف است که با درگذشتن از دنیای مادی و دریافت حقیقت به بیان آنها پرداختهاند. اسیری لاهیجی از جمله شاعران عارف مسلک قرن نهم هجری است که عناصر متقابلی از این دست در اشعار او به خوب بازتاب یافته است؛ این سخن بدان معناست که وی تجربههای عرفانی خود در قالب مضامینی پارادوکسیکال برای مخاطب تعریف نموده و این مهم ریشه در مشرب فکری او دارد. در میان اشعار وی، غزلیات او دربرگیرندهی مضامین بلند عرفانی است که شاعر در آن با بیانی پارادوکسیکال، به شرح آنها پرداخته است. یکی از مهمترین و برجستهترین تقابلهای عرفانی در اشعار این شاعر، تقابل میان دو مفهوم عشق و عقل میباشد. تقابل میان عشق و عقل از دیرباز در آثار عرفانی بازتاب داشته و شاعران بسیاری از جمله اسیری لاهیجی عقل را در مقابل عشق، بیمقدار پنداشتهاند. مبتنی بر آنچه گفته شد، در پژوهش حاضر، جهت بررسی تقابل میان عشق و عقل، غزلیات اسیری لاهیجی مورد بررسی قرار گرفته و شکلهای گوناگون تقابل میان این دو مفهوم، از آن استخراج گردید. روش پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل محتواست و جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اسیری لاهیجی دیدگاه مثبتی به عقل ندارد و در تقابل میان عقل و عشق، اصالت را را به عشق داده است. در واقع عقل مذموم در غزلیات این شاعر، عقل جزوی است و لاهیجی آن را در مقابل عشق، خوار و زبون میشمارد. به باور او سالک هنگامی میتواند به عشق حقیقی دست یابد که ترک عقل گفته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
80 - نمود شخصیتی کودکان با نگاهی به اهمیت کودکی در متون عرفانی با تکیه بر روایات تذکره الاولیاء عطار
آرزو حقیقی سید محسن ساجدی راد محمد علی آتش سوداکتاب تذکره الاولیاء از آثار ارزشمند عرفانی است که عطار نیشابوری در هر ذکر آن با آوردن روایات و سخنان حکمتآموز به معرفی مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل میدهد. در این روایات به جز شیخ، شخصیتهای نسبتا چکیده کاملکتاب تذکره الاولیاء از آثار ارزشمند عرفانی است که عطار نیشابوری در هر ذکر آن با آوردن روایات و سخنان حکمتآموز به معرفی مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل میدهد. در این روایات به جز شیخ، شخصیتهای نسبتا ثابت دیگری نیز وجود دارند که یکی از این شخصیتها کودکان هستند. کودکان در این کتاب دو چهرة متفاوت دارند؛ گاه تنها کودک هستند در معنای خاص خود وگاه شخصیتی در حد «پیر» و «زبان غیب» دارند. در این مقاله با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و تحلیل محتوا در تذکرهالاولیاء عطار، به معرفی نمودهای شخصیتی کودکان به عنوان انسانی در بطن جامعه پرداخته شده است تا ضمن بررسی دوران کودکی و دیدگاه مشایخ آورده شده در این کتاب نسبت به کودکان، جلوههای مختلف شخصیتی و ایفای نقش آنان در روایات این اثر عرفانی نشان داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
81 - قیام صدوری ادراک حسی و یقین آوری آن: ارزیابی تأثیر فلسفه رواقی بر ملاصدرا
ابراهیم آرش محسن فهیم مجتبی جعفری اشکاوندیدر این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا چکیده کاملدر این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا درباره معرفت حسی، به فعلیت درآمدن صور محسوسات برای نفس و به فعال بودن نفس حاسه در عالم حسی است. این نوع رویکرد به معرفت به عنوان شکلی هستی شناسانه که رابطه حاس با محسوس را نوعی رابطه تکاملی می داند، متفاوت از نظریه مشائیان است. در نظریه مشائیان، صور محسوسات در نفس مقدمه ای برای معرفت عقلانی از طریق تجرید این صور است. در صورتیکه نزد ملاصدرا نفس در مرتبه حس از این رو که صادر کننده صور محسوسات است، بجای منفعل بودن، فعال است و بنابراین معرفت در این مرحله نیز علمی و یقینی است. ملاصدرا بیان کرده که پیش از او نیز بسیاری متفکران به این قول قائل بوده اند. بنا بر همین گفته، در این تحقیق نظریه معرفت حسی ملاصدرا با نظریه انطباع معرفتی رواقیان تطبیق داده شده است. در نظریه انطباع معرفتی، رواقیان متقدم ادراک حسی را صورت برای مادۀ نفس می دانند که بر آن حک می شود. رواقیان متقدم یقینی بودن انطباع معرفتی را همسنخ بودن آن با نفس می دانند و از آن در جهت تعالی حکمت و اخلاق در افراد سود می برند. نتایج تحقیق نشان دهندۀ توجه ملاصدرا و رواقیان متقدم درباره همسنخ بودن حاس و محسوس و همچنین فعال بودن نفس در ادراک حسی برای بدست دادن معرفت یقینی حسی است. روش انجام تحقیق تحلیل محتوای آراء و نوآوری تحقیق در زمینه بدست دادن امکان گفتگو میان آراء ملاصدرا و فلسفه رواقی متقدم در زمینه معرفت شناسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
82 - بررسی عرفانی مصادیق صراط مستقیم از دیدگاه امام خمینی (ره)
پوران باقری افشار مریم بختیار علیار حسینیصراط مستقیم از امور بسیار مهمی است که حضرت امام خمینی (ره) به آن توجه زیادی داشته و در بیانات و آثار قلمی خویش، به زبان عامیانه و عارفانه از آن سخن گفتهاند و سعادت آدمی را درگرو قرار گرفتن در صراط مستقیم و حرکت و رشد و ثبات و بقاء در آن میدانند. در این پژوهش توصیفی – چکیده کاملصراط مستقیم از امور بسیار مهمی است که حضرت امام خمینی (ره) به آن توجه زیادی داشته و در بیانات و آثار قلمی خویش، به زبان عامیانه و عارفانه از آن سخن گفتهاند و سعادت آدمی را درگرو قرار گرفتن در صراط مستقیم و حرکت و رشد و ثبات و بقاء در آن میدانند. در این پژوهش توصیفی – تحلیلی به مصادیق صراط مستقیم برای اهل سلوک و نیز کسانی که وارد طریق سلوک نشدهاند، از دیدگاه امام خمینی (ره) پرداختهشده است. منظور ایشان از مصادیق صراط مستقیم برای اهل سلوک، رسول خدا (ص)، ائمه هدی (ع) و امیرالمؤمنین (ع)، انسان کامل و فاطمه زهرا (س) است و برای کسانی که وارد طریق سلوک نشدهاند، مصادیق صراط همان ظاهر شریعت است که به اموری همچون دین، اسلام، عدالت، انسانیت و سیاست تفسیر شده است. انسان با مدد جستن از مصادیق مذکور است که میتواند از انحراف به دور باشد و به مقصد و وصال یار نائل شود. جامعیت کتاب الهی و حالت استثنائی و اعجاز گونه قرآن باعث شده است که فراتر از تقسیمبندی رایج برای مصادیق صراط مستقیم باشد و درعینحال تمامی اقسام مصادیق صراط مستقیم را هم شامل بشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
83 - اصطلاحات و تعبیرات عرفانی در دیوان فرصت الدوله شیرازی
منور صدرائی سید محسن ساجدی راد سمیرا رستمیعرفان اسلامی بیگمان، نشاندهندهی هویت فرهنگی، اجتماعی، ملی و دینی یک کشور است که به آثار شاعران زیبایی میبخشد و بهعنوان یک میراث ادبی ارزشمند، آیندگان از آن بهره میبرند.، مقالهی حاضر به بررسی اصطلاحات وتعبیرات عرفانی در دیوان فرصت الدوله شیرازی اختصاص دارد. روش پژ چکیده کاملعرفان اسلامی بیگمان، نشاندهندهی هویت فرهنگی، اجتماعی، ملی و دینی یک کشور است که به آثار شاعران زیبایی میبخشد و بهعنوان یک میراث ادبی ارزشمند، آیندگان از آن بهره میبرند.، مقالهی حاضر به بررسی اصطلاحات وتعبیرات عرفانی در دیوان فرصت الدوله شیرازی اختصاص دارد. روش پژوهش در این مقاله بهصورت توصیفی ـ تحلیلی میباشد. هدف از این مقاله نشان دادن شیوهی استفاده فرصت ازاصطلاحات و تعبیرات عرفانی است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فرصت همانند بعضی از شاعران پیش از خود به کلمات بار معنایی تازهای داده است. مانند بحر عشق، دیوار عشق، کمند عشق و خیال عشق. فرصت از شاعران عارفی است که در اشعار خود از اصطلاحات میخانهای بهوفور استفاده میکند و به ترکیبات قابلتوجهی دست مییابد که یکی از این اصطلاحات رند میباشد که با استفاده از آن به ترکیباتی مانند: رند خراباتی، رند خرقه سوز، رند قدح خواره، رندان بینا و رند پابرجا دست مییابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
84 - نگاه انتقادی بر مبانی نگرهتفکیک (با محوریت شیخمجتبیقزوینی)
علی قدردان قراملکینگرهتفکیک دارای مبانی، اصول و قواعد مختلفی است که با تکیه بر آنها به تبیین آراء و دیدگاههای خود میپردازد. در این نوشتار تلاش شده تا مبانی این نگره تبیین و مورد ارزیابی قرار گیرند. هدف از انجام این تحقیق، نشان دادن ضعف و سستی مبانی این نگره است. ضعف مبانی یک نگره، منش چکیده کاملنگرهتفکیک دارای مبانی، اصول و قواعد مختلفی است که با تکیه بر آنها به تبیین آراء و دیدگاههای خود میپردازد. در این نوشتار تلاش شده تا مبانی این نگره تبیین و مورد ارزیابی قرار گیرند. هدف از انجام این تحقیق، نشان دادن ضعف و سستی مبانی این نگره است. ضعف مبانی یک نگره، منشأ تردید در اصل اعتبار آن نگره میشود. نگارنده با تحقیق کتابخانهای در آثار تفکیکیان به ویژه آقامجتبیقزوینی، مبانی آنان را اصطیاد و در قالب مبانی «معرفتشناختی و روششناختی» و «هستیشناختی» تحلیل کرده است. نویسنده پس از تبیین این مبانی، به ارزیابی انتقادی آنان میپردازد. از آنجا که از سویی یکی از شرایط اساسی برای اطلاق «مکتب» بر یک رویکرد و نگرش، وجود مبانی صحیح و متقن است و از دیگر سو تفکیک فاقد این شرط است؛ باید گفت تفکیک یک نگرش و نگره فکری و نه یک مکتب است و اطلاق مکتب به آن مَجاز میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
85 - تطبیق معنویت سرخپوستی و عرفان اسلامی ( با تأکید بر احوال از نظر ابونصر سرّاج و کاستاندا)
زهرا پریدختان محمد قادری مقدم محمد علی شریفیانعرفان، راه و روش کسب معرفت، بصیرت و سفری درونی از خود به خدا رسیدن است. عرفان اسلامی بر اساس تجربیات عارفانی چون: ابوسعید ابوالخیر، ابونصر سرّاج، مولوی و دیگر عرفا شکل گرفتهاست و معنویت سرخپوستی در بین سرخپوستان مکزیک، بر اساس تجربیات کارلوس کاستاندا، به جوامع معرفی شد چکیده کاملعرفان، راه و روش کسب معرفت، بصیرت و سفری درونی از خود به خدا رسیدن است. عرفان اسلامی بر اساس تجربیات عارفانی چون: ابوسعید ابوالخیر، ابونصر سرّاج، مولوی و دیگر عرفا شکل گرفتهاست و معنویت سرخپوستی در بین سرخپوستان مکزیک، بر اساس تجربیات کارلوس کاستاندا، به جوامع معرفی شده است. این مقاله با هدف تطبیق احوال سالک در معنویت سرخپوستی با احوال سالک در عرفان اسلامی بر اساس احوالی که ابونصرسرّاج در کتاب« اللّمع» آورده است به روش توصیفی_ تحلیلی مورد مطالعۀ کتابخانهای قرار گرفته است. نتیجۀ تحقیق نشان میدهد، سالک سرخپوستی احوالاتی از قبیل: مراقبه، قرب، محبت، خوف، رجا، وجد، انس، طمأنینه، مشاهده و یقین، مراتب دهگانۀ احوال که در« الّلمع» آمده است، را تجربه میکند با این تفاوت که به دلیل نوظهور بودن این معنویت تقسیم بندی کلیشهای« احوال» صورت نگرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
86 - بررسی و تحلیل تطبیقی انسان کامل در اندیشة شیخ محمود شبستری و عبدالرحمان جامی
سمانه ستوده خیرآبادی سمیرا رستمی محمد علی آتش سوادواژة انسان از جمله مقوله هایی است که همواره مورد مطالعه و تفحص در ادیان، مکاتب و معارف بشری واقع شده است. در پژوهش حاضر انسان کامل و ارزش های وجودی وی در مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری و سلسله الذهب عبدالرحمان جامی به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد چکیده کاملواژة انسان از جمله مقوله هایی است که همواره مورد مطالعه و تفحص در ادیان، مکاتب و معارف بشری واقع شده است. در پژوهش حاضر انسان کامل و ارزش های وجودی وی در مثنوی گلشن راز شیخ محمود شبستری و سلسله الذهب عبدالرحمان جامی به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. از آنجا که هر دو شاعر، تحت تاثیر عرفان نظری و آراء محیی الدین ابن عربی هستند، در حقیقت آثار مذکور از منظر عرفان نظری که زاییده تفکرات ابن عربیست، مورد بحث قرار می گیرد. در عرفان نظری، مقصود اصلى از ايجاد عالم، انسان كامل است و انسان كامل نيز، محل جميع نقوش اسماء الهى است و در حقيقت عالم به سبب او خلق شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تشابهات بسیاری در مباحث فوق، از جمله در مضامین حقیقت محمدیه، اتصاف انسان کامل به صفات حق تعالی، وحدت وجود، مرتبه و مقام انسان کامل در اندیشه های عرفانی حاکم بر گلشن راز در قرن هشتم و سلسله الذهب در قرن نهم هجری یافت می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
87 - بررسی دیدگاه دانش آموزان مقطع ابتدایی درباره معرفت شناسی شخصی: یک مطالعه کیفی
زهرا تنها پروین کدیور محمدحسین عبداللهی جعفر حسنیمطالعة باور دانش آموزان دربارة ماهیت دانش و دانستن به عنوان یکی از سازه های مؤثر در یادگیری در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تشکیل دهندة معرفت شناسی شخصی در بین دانش آموزان دورة ابتدایی با تأکید بر روش کیفی از نوع گروه های کانونی چکیده کاملمطالعة باور دانش آموزان دربارة ماهیت دانش و دانستن به عنوان یکی از سازه های مؤثر در یادگیری در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تشکیل دهندة معرفت شناسی شخصی در بین دانش آموزان دورة ابتدایی با تأکید بر روش کیفی از نوع گروه های کانونی انجام شد. بدین منظور، 72 کودک در سنین 12-7 سال به روش نمونه گیری هدفمند از مدارس شهر تهران انتخاب و در گروه های 6 نفری مورد مصاحبة نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. نتایج نشان داد که معرفت شناسی شخصی شامل مؤلفه های سادگی دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و توجیه پذیری دانستن می شود. بنابراین، عوامل فرهنگی با رویکرد اسلامی حاکم بر ساختار مدارس دیدگاه های دانش آموزان را تحت تأثیر قرار داده است و عوامل اکتشافی با ساختار عاملی فرهنگ غربی متفاوت بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
88 - صفات عرفانی و نمادین قلندران در آثار سنایی، عطار، مولانا و حافظ
زهرا شرافتی زهرا نوروزیقلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی ل چکیده کاملقلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی لطیف و باریک و دقیق از این اصطلاح را با زبان نمادین و سمبلیک ارائه نمود ه اند. کشف معنای نمادین این واژه در شعر عرفانی در فهم و تفهیم بسیاری از صفات و خصوصیات عرفانی قلندران در شعر کمک شایانی می کند. از جمله صفات و خصوصیات قلندران در شعر نمادین عرفانی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: ترک تعلقات، کافری، رندی، ترک ظاهر دین و ظاهر شرع، باده نوشی و... . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
89 - طنین سوررئالیسم غربی در صدای پای آب سپهری
مهرداد آقائی فاضل عباس اده سوسن غایبزادهچکیده سوررئالیسم با تمام شبهه ها و سردرگمی های خود چنان آتشی بر جان ادبیات انداخته که همچون سیلی ویرانگر خاوران را به سان باختران درنوردیده و شوری به همه عالم زده است. سهراب سپهری، شاعر و نقاش و طبیعتگرای ایرانی، طی سفرهایی که به شرق و غرب عالم داشت و نیز آشنایی او ب چکیده کاملچکیده سوررئالیسم با تمام شبهه ها و سردرگمی های خود چنان آتشی بر جان ادبیات انداخته که همچون سیلی ویرانگر خاوران را به سان باختران درنوردیده و شوری به همه عالم زده است. سهراب سپهری، شاعر و نقاش و طبیعتگرای ایرانی، طی سفرهایی که به شرق و غرب عالم داشت و نیز آشنایی او با عرفان شرقی و مکتبهای ادبیات غرب باعث شد که در شعر او الهامات سوررئالیستی جلوه-گری کند. این مقاله بر آن است که ضمن معرفی مکتب سوررئالیسم به بررسی ویژگی های آن در شعر «صدای پای آب» سپهری بپردازد. با توجه به شواهد موجود در این شعر مشهور، این نتیجه حاصل شد که سپهری در سبک شعری خود در«صدای پای آب» بسیاری از اصول و مبانی سوررئالیستی را درنوردیده و پا به عرصه فراواقعیت هایی نهاده که حتی خود غربی ها هم به آن دست نیازیده اند. هدف از این پژوهش، ترسیم جهان واقعی با زبانی فراواقعی و رسیدن به حقیقت برتر از طریق امور ذهنی و روحی، با بهره گیری از مکتب سوررئالیسم در این اثر شاعر مذکور است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
90 - اسرار عرفانی و رموزات بیانی در مطلعیه مثنوی مولوی
فاضل عباس اده مهرداد آقائیمولانا در طلیعه مثنوی با نوای دلکش و ناله های خالصانه نی، عطش عرفانی جدایی روح معنوی را از اصل خود با زبان سوزناک نی شرحه شرحه بیان می کند. این -نامه عصاره ای از شش دفتر مثنوی معنوی و نیز براعت استهلالی بر تمامی اشعار این گنجینة ادبی و عرفانی است که از همان آغاز تصویری چکیده کاملمولانا در طلیعه مثنوی با نوای دلکش و ناله های خالصانه نی، عطش عرفانی جدایی روح معنوی را از اصل خود با زبان سوزناک نی شرحه شرحه بیان می کند. این -نامه عصاره ای از شش دفتر مثنوی معنوی و نیز براعت استهلالی بر تمامی اشعار این گنجینة ادبی و عرفانی است که از همان آغاز تصویری از فراق و هجران ترسیم می کند. نکته ای که قابل تأمل است مفهوم واژ ه های «حکایت» و «شکایت» در بیت آغازین مثنوی است که شارحان متعددی اقدام به شرح آن نموده و هر کدام تفسیری خاص از آن داشته اند. این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی برخی از معانی مطرح شده توسط تعدادی از شارحان را مورد ارزیابی و نقد قرار داده و در اثبات معانی و مفهوم ادعایی، موضوع را در دو محور بافت عمودی نی نامه و بافت تناسبی و تناقضی واژه با منازل، وادی ها و مقامات عرفانی، مورد بحث و تحلیل قرار دهد. نتایج پژوهش حاکی از این است که مباحث عرفانی در هر اثر ادبی، از جمله مثنوی معنوی، آن چنان گسترده و پرمحتواست که هرکسی به قدر و توان دانش خود می تواند آن را درک کند. مفهوم «شکایت» در نی نامه شکایت اعتراض آمیز نیست که برخی از شارحان آن را بیان کرده اند، بلکه «نفیر» جدایی، «شرح درد اشتیاق» و «ناله» و مناجات عاشقانه ای است که مولوی در محور عمودی شعر آن را رمزگشایی کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
91 - رهیافت «فلسفه و کودک» در حی بن یقظان ابن طفیل
ناديا مفتونيرهیافتهای فلسفه و کودک از آثار حکمای مسلمان قابل اخذ و تدوین است. یکی از این منابع رساله حی بن یقظان ابنطفیل است که بعنوان اولین رمان فلسفی شهرت دارد. حی بن یقظان، طفلی است که در جزیرهيي بدون سکنه، در آغوش طبیعت و در بین حیوانات بزرگ ميشود و یک غزال یا آهو برای او ما چکیده کاملرهیافتهای فلسفه و کودک از آثار حکمای مسلمان قابل اخذ و تدوین است. یکی از این منابع رساله حی بن یقظان ابنطفیل است که بعنوان اولین رمان فلسفی شهرت دارد. حی بن یقظان، طفلی است که در جزیرهيي بدون سکنه، در آغوش طبیعت و در بین حیوانات بزرگ ميشود و یک غزال یا آهو برای او مادری ميکند و متکفل رشد جسمی اوست. علاوه بر تکامل جسمی، فرایند اندیشهورزی حی در دامان مادر طبیعت تکامل ميیابد. این اندیشهورزی بدنبال بلوغ فکری و فلسفی، به نوعی بلوغ عرفانی نیز منتهی ميشود. در فراز پایانی داستان، حی با انسانهایی از جزیره دیگر آشنا ميشود و درمییابد آنچه از طریق تفکر در خویشتن و اندیشهورزی در طبیعت بدست آورده با معارف دین و تعالیم وحی در هماهنگی کامل است. این رهیافت را ميتوان بخشی از سلوک فکری فلسفی حی بشمار آورد. برخی رهیافتهای اندیشهورزی حی به ترتیب زمانی یعنی از خردسالی تا بزرگسالی عبارت است از دستاوردهایی در زمینه فناوری، علوم تجربی، رهیافت فلسفی، رهیافت عرفانی. سلوک فکری حی بن یقظان در الگوی اسفار اربعه قابل تحلیل است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
92 - مطالعه عوامل مؤثر بر پيامدهاي فرهنگي آپارتماننشيني در ايران (با تأکيد بر کلانشهر تهران)
علي قلي جوکار مجيد کاشاني حسين فکرآزادپژوهش حاضر براي شناخت عوامل مؤثر بر پيامدهاي فرهنگي آپارماننشيني در کلانشهر تهران انجام گرفته است. در بخش مباني نظري، ديدگاههاي مهمترين صاحبنظران مکاتب مختلف مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته و از روش پيمايشي و ابزار پرسشنامه، که با استفاده از طيف ليکرت تدوين گرديد، است چکیده کاملپژوهش حاضر براي شناخت عوامل مؤثر بر پيامدهاي فرهنگي آپارماننشيني در کلانشهر تهران انجام گرفته است. در بخش مباني نظري، ديدگاههاي مهمترين صاحبنظران مکاتب مختلف مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته و از روش پيمايشي و ابزار پرسشنامه، که با استفاده از طيف ليکرت تدوين گرديد، استفاده شد. از تعداد430 پرسشنامه توزيع شده، 386 نفرپاسخنامه خود را عودت دادند. براي تحليل يافتهها از نرمافزار SPSS بهره گرفته شد. نتايج پژوهش نشان داد که متغيرهاي مستقلي همچون محدوديت فضا- مکان، نوع معماري بر «کاهش کارکردهاي نهاد خانواده آپارتماننشين»، اِشرافِ پنجره خانههاي آپارتماننشين بر خانههاي همسايه و مجاور بر «افزايش روابط اجتماعي خارج از عرف»، افزايش سابقه آپارتماننشيني بر 4تغيير و تحول «سبک و شيوه زندگي از سنتي به زندگي مدرن»، محدوديتهاي فضا (متراژ) و تنوع قوميتي و فرهنگي بر «کاهش روابط همسايگي»، تأخير در ازدواج، کاهش تعداد فرزندان، افزايش تحصيلات، مالکيت ملک، افزايش تراکم جمعيتي و خانواده، همگي بر «کاهش روح ديني در زندگي آپارتماننشيني»، و مالکيتِ ملک، تراکم جمعيت و افزايشِ تعدادِ بلوکهاي آپارتماني بر «کاهش روحيه مشارکتِ مدني و مذهبي»، داراي تأثير مستقيم و معنادار بودند. تأثير متغيرهاي مستقلي چون افزايش سوابق آپارتماننشيني و معماري مدرن نيز بر «رعايت حقوق شهروندي» مستقيم و معنادار بود و اکثر ساکنان بر رعايت حقوق شهروندي تأکيد داشتند. 89 درصد ساکنان آپارتماننشين نيز از «امنيت زندگي آپارتماننشيني احساس امنيت خاطر و رضايت» داشتند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
93 - تحقيقي در ظهور عرفان شيعي در احوال و آثار بوعليسينا با تأكيد بر مضامين نمط العارفين
فرشته ندري ابيانه ندري ابيانهروش عارف در کشف، تصفيه روح و تهذيب و رعايت آداب و سنن الهي است. عرفان اسلامي در دو شاخه عرفان نظري و عملي تحقق مييابد. از نظر ابنسينا، مخالفت با عرفان و عرفا بجهت نشناختن مقامات عارفين است و موافقت و تعظيم و بزرگداشت آن، نتيجه شناخت است. زيرا مردم نسبت به آنچه نميشناسن چکیده کاملروش عارف در کشف، تصفيه روح و تهذيب و رعايت آداب و سنن الهي است. عرفان اسلامي در دو شاخه عرفان نظري و عملي تحقق مييابد. از نظر ابنسينا، مخالفت با عرفان و عرفا بجهت نشناختن مقامات عارفين است و موافقت و تعظيم و بزرگداشت آن، نتيجه شناخت است. زيرا مردم نسبت به آنچه نميشناسند مخالفت و دشمني ميورزند. شيخ پس از اثبات لزوم زهد و عبادت بعنوان شرط لازم براي رسيدن به سعادت، آنها را کافي ندانسته و عرفان را مافوقشان ميداند، اما تأكيد دارد عارف کسي است که حتي به رسيدن به مقام عرفان هم بسنده نکرده و حق را بر عرفان ترجيح ميدهد. عرفان شيعي علاوه بر تکيه بر آيات، از گنجينه روايات و ادعيه نيز برخوردار است. در تاريخ علم عرفان، ابنعربي و سيدحيدر آملي پدر عرفان اسلامي و شيعي خوانده شدهاند. ابنسينا هر چند در فلسفه مشاء و طبابت شهرتي عام يافته و وي را ارسطوي جديد ناميدهاند، اما در حوزه عرفان نامور و از حق تقدم برخوردار نشده است، در حالي که بررسي آثار و احوال ايشان نمايانگر احراز اين حق است. در شيعه بودن ابنسينا ترديدي نيست اما بيان و اثبات اين مطلب که پايهها و مدارج عرفان مطرح شده در آثار وي متأثر از عرفان شيعي است (هر چند بر منابع آن در آثار ابنسينا تصريح نشده است)، موضوع نوشتار حاضر ميباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
94 - پژوهشي پيرامون صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا
سيدمحمدكاظم مددي الموسوياين پژوهش به بررسي صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا و نيز بررسي محتواي احتمالي آن، از طريق بررسي شواهد تاريخي، ميپردازد. در طول تاريخ نسخههاي متعددي از داستان «سلامان و ابسال» تصنيف شده، اما نسخه ابنسينا همواره هم از حيث وجود و هم از حيث محتوا، محل ترديد بو چکیده کاملاين پژوهش به بررسي صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا و نيز بررسي محتواي احتمالي آن، از طريق بررسي شواهد تاريخي، ميپردازد. در طول تاريخ نسخههاي متعددي از داستان «سلامان و ابسال» تصنيف شده، اما نسخه ابنسينا همواره هم از حيث وجود و هم از حيث محتوا، محل ترديد بوده است. اين رساله كه از آن متن مستقيمي در دسترس نيست، برخلاف ديگر آثار ابنسينا تاكنون مستقلاً مورد تحقيق و بررسي قرار نگرفته و در دورههاي گذشته كمتر به آن توجه شده است. براي بررسي وضعيت اين رساله، ابتدا شواهد موجود در ديگر آثار ابنسينا و سپس شواهد موجود در آثار ديگر فلاسفه بررسي ميشوند. طي اين بررسي، هم شواهدي كه بر اصل وجود يا عدم وجود اين رساله دلالت ميكنند مورد بررسي قرار خواهند گرفت و هم گزارشاتي كه در مورد محتواي احتمالي آن اطلاعاتي بدست ميدهند، ذكر خواهند شد. با انجام اين بررسي، اين نتيجه بدست ميآيد كه ابنسينا به احتمال زياد اين رساله را تأليف كرده و وجود نسخه او قطعي است؛ هرچند در مورد محتواي آن شاهد قطعي وجود ندارد و صرفاً دو دسته گزارش در مورد دو نوع محتوا از آن موجود است. همچنين مشخص ميشود كه طي زمان پارهيي سوءتفاهمات تاريخي درخصوص اين رساله بوجود آمده كه منجر به پيش آمدن اشتباهاتي جدي در خصوص انتساب و محتواي آن شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
95 - معناي حقيقت از منظر حکماي مسلمان با تأکيد بر آثار ابنعربي
محسن حبيبي محمدصادق رضاييحقيقت و معناي آن همواره در طول تاريخ، محل بحث و بررسي عرفا و فلاسفه بوده است. فلاسفه عمدتاً حقيقت را بمعناي منطقي آن لحاظ کردهاند؛ اگرچه توسط برخي فلاسفه همچون ملاصدرا در فلسفه اسلامي و هايدگر در فلسفه غرب، حقيقت بمعناي وجودي خود نيز مورد توجه قرار گرفته و بسيار به فهم چکیده کاملحقيقت و معناي آن همواره در طول تاريخ، محل بحث و بررسي عرفا و فلاسفه بوده است. فلاسفه عمدتاً حقيقت را بمعناي منطقي آن لحاظ کردهاند؛ اگرچه توسط برخي فلاسفه همچون ملاصدرا در فلسفه اسلامي و هايدگر در فلسفه غرب، حقيقت بمعناي وجودي خود نيز مورد توجه قرار گرفته و بسيار به فهم خاص عرفاي اسلامي از معناي حقيقت نزديک بوده است. معناي حقّ از نظر عرفا بشدت متأثّر از معناي آن در فرهنگ قرآني و روايي است. از جمله اسماء الهي يادشده در قرآن «حقّ» است و خداوند باريتعالي از خود با اين نام ياد كرده است. حکمايي چون ابنعربي براي تثبيت مذهب خويش استناد به آيات و روايات را سرلوحه كار خود قرار دادهاند. عرفاي مسلمان به اين واقعيت دست يافتهاند که تنها يک حقيقت در عالم وجود دارد و آن ذات باري است و غير از او هر چه لباس وجود پوشيده، اعتباري و ظهورات آن حقيقت بحت و بسيط است. به همين دليل است که عرفا مذهب فلاسفهيي را که قائل به وحدت تشکيکي وجود هستند، آميخته با شرک دانسته و خود قائل به وحدت شخصيه و حقيقيه وجود شدهاند. ازاينرو، تنها راه شناخت حقيقت را قرب و نزديکي به آن تلقي كرده و بدنبال يافتن راههايي براي نزديک شدن به آن حقيقت اصيل بودهاند. از سوي ديگر، عارف، نفس انسان را کاملترين مظهر الهي ميداند و به اين ترتيب اولين قدم در عرفان اسلامي براي دستيابي به معرفتالله، نيل به معرفتالنفس است. ابنعربي نيز براي شناخت آن حقيقت واحد سير و سلوک اليالله را حياتي ميداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
96 - فارابي و نظريه تمايز وجود از ماهيت
قاسم پورحسنيکي از ابداعات فارابي و فلسفه اسلامي، طرح نظريه تمايز وجود از ماهيت است. اين ديدگاه تنها در پرتو فهم معناي حقيقت وجود ميسر گرديد. فيلسوفان اسلامي و بطور خاص فارابي و ابنسينا، بواسطه گسست معرفتي از سنت يوناني، کوشيدند تا وجود را متفاوت از ارسطو فهم نموده و پرسش از هستي چکیده کامليکي از ابداعات فارابي و فلسفه اسلامي، طرح نظريه تمايز وجود از ماهيت است. اين ديدگاه تنها در پرتو فهم معناي حقيقت وجود ميسر گرديد. فيلسوفان اسلامي و بطور خاص فارابي و ابنسينا، بواسطه گسست معرفتي از سنت يوناني، کوشيدند تا وجود را متفاوت از ارسطو فهم نموده و پرسش از هستي را به سؤال از چيستي شيء فرو نکاهند. فارابي علاوه بر تمايز منطقي و مفهومي، توانست تمايز وجودي را در فلسفه عرضه و تدوين نمايد. ابنسينا آن را چنان بسط داد که برخي معتقدند اين نظريه، دستاورد فلسفي ابنسيناست. چگونگي ارتباط وجود و ماهيت پس از مسئله بداهت و اصالت وجود، يکي از مهمترين مباحث فلسفه اسلامي تلقي ميشود. فيلسوفان مسلمان در همان آغاز، تحتتأثير تقسيم وجود به واجب و ممکن، کوشيدند تا تفاوت بنيادين دو قسم را با تبيين نسبت وجود و ماهيت شرح دهند. دو گزاره «إن الواجب ماهيته انيته» و «کل ممکن زوج ترکيبي له ماهيه و وجود»، اساس دو نوع تلقي درباره وجود و تبيين رابطه وجود با ماهيت را شکل داد. نظريه ترکيبي بودن موجودات ماهوي از دو حيث وجود و ماهيت، زائد يا عرضي بودن وجود بر ماهيت و تمايز وجود و ماهيت در موجودات، ديدگاههايي هستند که در فلسفه اسلامي با فارابي آغاز گرديد و بتدريج به مهمترين مباحث در باب وجود تبديل شد. همچنين بحثي را که فارابي درباره تشخص ماهيات و ملاک تشخص ارائه داد و بعدها همه فيلسوفان اسلامي آن را پذيرفته و مورد تأکيد قرار دادند، تحتتأثير همين موضوع رخ داد. در اين نوشتار ابتدا تلاش خواهيم کرد تا فهم صحيحي از نظريه تمايز بکمک تبيين شالودههاي اساسي آن بدست دهيم و سپس نتايج معرفتي و فلسفي آن را بيان کرده و اهميت نظريه را در فلسفه اسلامي مورد توجه قرار دهيم. لازمه چنين تبييني، بررسي تفصيلي آراء فارابي درباره وجود، معناي وجود و نسبت وجود و ماهيت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
97 - معنا و متعلق شهود عقلي در طرح اخلاق مشرقي ابنسينا
ميرسعيد موسويكريمي؛ علياكبر عبدلآبادي محمدهاني جعفرياننوشتار حاضر تعريفي از «شهود عقلي» بعنوان طرح معرفتشناسي اخلاقي ابنسينا در رسائل مشرقي ارائه ميدهد. به اين منظور، ابتدا معاني مختلف «شهود» مورد بررسي قرار ميگيرد و سپس، با تحليل نظام معرفتشناختي ابنسينا ذيل عناويني چون «بررسي مراحل کسب معرفت» و «بررسي مراتب گوناگون چکیده کاملنوشتار حاضر تعريفي از «شهود عقلي» بعنوان طرح معرفتشناسي اخلاقي ابنسينا در رسائل مشرقي ارائه ميدهد. به اين منظور، ابتدا معاني مختلف «شهود» مورد بررسي قرار ميگيرد و سپس، با تحليل نظام معرفتشناختي ابنسينا ذيل عناويني چون «بررسي مراحل کسب معرفت» و «بررسي مراتب گوناگون حدس» سعي ميشود تا بطور خاص مراد ابنسينا از شهود عقلي بيان گرديده و درنهايت با تطبيق تعريف وي از «شهود» با تعاريف موجود، تشابه و تفاوتهاي تعريف وي با ديگر انواع تعريفهاي موجود از «شهود» سنجيده شده و به تعريف جامع و مانع وي از شهود عقلي اشاره گردد. در قسمت دوم نيز با بررسي ويژگيهاي تعريف ابنسينا از شهود عقلي، متعلقات شهود عقلي، صفات خوب و بد اخلاقي نفس، قضاياي اخلاقي بديهي و کارهاي جزئي اخلاقي معرفي خواهند شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
98 - نگاه اصالت ماهوي و مسئله شناخت (با تکيه بر فلسفه ملاصدرا و هايدگر)
محمدرضا بلانيانزبان گزارهيي منطق ارسطويي، در مورد موجودات جهان متکي بر مقولات عشر است. عادت به کاربست اين نوع زبان در زندگي روزمره و در حوزه فلسفه باعث بوجود آمدن مشکلات خاصي در ارتباط با مسائل مختلف فلسفي شده است. از جمله اين مشکلات، مسائلي در مورد ماهيت و کيفيت حصول علم نسبت به موج چکیده کاملزبان گزارهيي منطق ارسطويي، در مورد موجودات جهان متکي بر مقولات عشر است. عادت به کاربست اين نوع زبان در زندگي روزمره و در حوزه فلسفه باعث بوجود آمدن مشکلات خاصي در ارتباط با مسائل مختلف فلسفي شده است. از جمله اين مشکلات، مسائلي در مورد ماهيت و کيفيت حصول علم نسبت به موجودات جهان خارج است . هدف نوشتار حاضر نشان دادن کيفيت تأثير اين نوع زبان و بالتبع، تفکر اصالت ماهيتي در قلمرو معرفتشناسي با تکيه بر تأملات ويژه دو فيلسوف اصالت وجودي، در غرب و شرق، يعني ملاصدراي شيرازي و مارتين هايدگر آلماني دربارة واژه ذات و ماهيت ميباشد. نتيجه حاصل از اين نوشتار آن است که بنا بر فلسفه هايدگر و نظام حکمت متعاليه بخصوص چنانکه در انديشه برخي از شارحان اين نظام منعکس شده است، منطق اصالت ماهيتي و ابزارهاي ماهوي از پس حل معضل انطباق صور ذهني بر واقعيت خارجي و ارائه معياري موجه براي دفاع از اين انطباق برنميآيد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
99 - عالم عقل و ماوراي عقل در انديشه عينالقضات
سيدمصطفي شهرآييني ناهيد نجفپورفلسفه در مقام دانشي که جلوة عقلانيت و انديشهورزي است، با آموختن روش صحيح بکارگيري تفکر به انسان ميتواند او را از عالم حسيات که عالم تاريکي و ناداني است، برهاند. عالم حسيات در انديشه عينالقضات دنياي انسانهايي است که به شکل و شمايل انسان اما از حقيقت انسانيت بيبهرهان چکیده کاملفلسفه در مقام دانشي که جلوة عقلانيت و انديشهورزي است، با آموختن روش صحيح بکارگيري تفکر به انسان ميتواند او را از عالم حسيات که عالم تاريکي و ناداني است، برهاند. عالم حسيات در انديشه عينالقضات دنياي انسانهايي است که به شکل و شمايل انسان اما از حقيقت انسانيت بيبهرهاند؛ زيرا ايشان غافلانند و بهدور از خرد و انديشه در عالم حيواني بسر ميبرند. به باور عينالقضات، انسان با بهرهمندي از عقلانيت ميتواند از وادي حس درگذرد و به عالم عقل و انديشه پاي بگذارد؛ به اين معنا که به آموختن علوم فلسفي و ديگر علوم سودمند بپردازد و صاحب خرد و عقلانيت گردد و با بهرهمندي هرچه بيشتر از عقلانيت، از وادي عقل هم پار را فراتر نهاده و به وادي ديگري قدم نهد که عينالقضات آن را «طور وراي عقل» مينامد. او رسيدن به اين مرتبه را از دو راه ممکن ميداند: الف) رياضت عقل، بدينمعني که انسان بايد با همتگماشتن به علوم نظري همچون فلسفه به رياضت عقل بپردازد؛ ب) تربيت اراده که آدمي بايد براي تربيت اراده به تصفيه باطن از اخلاق ناپسند بكوشد و با اهل ذوق همنشين گردد. در اين نوشتار ميکوشيم تا با نگاهي به سه وادي «حس، عقل و ماوراي عقل» از ديدگاه عينالقضات، به نقش فلسفه و خردورزي چونان راهي براي راهيابي انسان به طور وراي عقل و رسيدن به بصيرت و معرفت که موجب سعادت اخروي است، بپردازيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
100 - تبیین نظریه فراتاریخ در اندیشه هانری کربن
سیدعلی علمالهدی مرضیه اخلاقی ناصر محمّدی حسن سیدعربهانری کربن (1903 ـ 1978.م) فیلسوف فرانسوی و نخستین مفّسر غربی فلسفه سهروردی است. اندیشههای او مشتمل بر تأویل، پدیدارشناسی و «نظریة فراتاریخ» است. هدف پژوهش حاضر، شرح و بررسی این نظریه و تأثیر آن در بررسی وی از فلسفه و عرفان ایرانی- اسلامی است. در گسترة مطالعات نظری درب چکیده کاملهانری کربن (1903 ـ 1978.م) فیلسوف فرانسوی و نخستین مفّسر غربی فلسفه سهروردی است. اندیشههای او مشتمل بر تأویل، پدیدارشناسی و «نظریة فراتاریخ» است. هدف پژوهش حاضر، شرح و بررسی این نظریه و تأثیر آن در بررسی وی از فلسفه و عرفان ایرانی- اسلامی است. در گسترة مطالعات نظری درباره تاریخ، «فلسفة تاریخ» برگرفته از مطالعات فلسفی است و بر این اساس به بررسی تاریخ و حوادث آن میپردازد. بنظر کربن، گزارش تاریخ فلسفه، بر مبنای نظریه فلسفه تاریخ قابل بررسی نیست؛ زیرا نمیتوان حوادث آن را براساس ربط علّی و معلولی توصیف کرد. اندیشه کربن در این مسئله مبتنی بر الهیات است و با رهیافت، نسبت تاریخ و انسان، ادوار حکمت ایران باستان، فلسفه اسلامی و بویژه فلسفه سهروردی (540 ـ 587 ﻫ .ق) و عرفان را تفسیر کرده و حوادث آن را مسبوق به عالم مثال دانسته است. آموزههای ادموند هوسرل (1859 ـ 1928.م) و مارتین هایدگر (1889 ـ 1976.م)، او را در طرح نظریه فراتاریخ یاری کرده است. جستار حاضر نخستین تلاش برای بررسی و تحلیل نظریه فراتاریخ نزد هانری کربن خواهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
101 - شک و يقين در فلسفه معاصر اسلامي و غرب
عبدالرزاق حسامی فرشک و يقين دو حالت نفسانيند که در فرايند شناخت انساني، معرفت ظني و معرفت يقيني را شکل ميدهند. معرفت ظني بيشتر در قلمرو علوم تجربي و معرفت يقيني بيشتر در قلمرو برخي از علوم غيرتجربي همانند فلسفه، منطق، رياضيات و عرفان حاصل ميشود. در تاريخ فلسفه، فيلسوفان اغلب بدنبال معرفت چکیده کاملشک و يقين دو حالت نفسانيند که در فرايند شناخت انساني، معرفت ظني و معرفت يقيني را شکل ميدهند. معرفت ظني بيشتر در قلمرو علوم تجربي و معرفت يقيني بيشتر در قلمرو برخي از علوم غيرتجربي همانند فلسفه، منطق، رياضيات و عرفان حاصل ميشود. در تاريخ فلسفه، فيلسوفان اغلب بدنبال معرفت يقيني بوده و نيل به حقيقت را ممکن ميدانستند. اما در برابر آنها، شکاکان حصول چنين معرفتي را ناممکن ميدانستند و قائل به هيچ حقيقتي نبودند. رويارويي اين دو گروه همواره بخشي از تاريخ فلسفه را تشکيل داده است. اين مواجهه در فلسفه معاصر و در پي بحثهايي که در معرفتشناسي جديد مطرح شده، هم در فلسفه اسلامي و هم در فلسفه غرب، جان تازهيي گرفته است. از يکسو فيلسوفان معاصر مسلمان کوشيدهاند با نفي ديدگاه شکاکان از مباني معرفتشناختي قوي فلسفه اسلامي دفاع کنند. آنها در معرفتشناسي قائل به واقعگرايي شدند و تفسير مبتني بر ايدئاليسم ذهني را از شناخت رد کردند. از سوي ديگر، دستکم برخي از فيلسوفان معاصر غرب كوشيدهاند با در ميان آوردن ديدگاههاي جديد، پاسخهايي به شبهات شکاکان بدهند. در اين پژوهش ميکوشيم در مطالعهيي تطبيقي تلاش گروهي از فيلسوفان دو طرف را ارزيابي کنيم و البته درنهايت نتيجه خواهيم گرفت که پاسخ فيلسوفان اسلامي هم در گذشته و هم در دوره معاصر از پايه و اساس استوارتري برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
102 - سنجش مؤلفههاي معرفتشناسي دوره تجدد در ساحت علوم انساني و آسيبشناسي آن
علي کربلائي پازوکي فاطمه نجفي پازوکيعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمان چکیده کاملعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمانيت و بلحاظ معرفتي به حس، تجربه، تحقيقپذيري و عقل ابزاري محدود است. بايد پرسيد كه پيشينه و زمينههاي معرفتي شکلگيري علوم انساني مدرن غرب چيست؟ و آسيبهاي معرفتي، ارزشي و رواني و معنوي ناشي از آن کدام است؟ اين تحقيق با روش توصيفي و تحليلي با بررسي تاريخي مسئله معرفت در غرب درصدد بازشناسي عوامل معرفتي تأثيرگذار در شکلگيري علوم انساني دوره تجدد و آسيبهاي آن است. محدود کردن علم به ساينتيسم، انسان به اومانيسم و عالم هستي به پديده هاي طبيعي و راهِ کسب معرفت به حس، تجربه، دليلگرايي و عقلگرايي حداکثري، تفکيک شناختي بين پديدار و شيء فينفسه و ناديده انگاشتن حس باطني و معرفتهاي فطري، عقل شهودي و وحي از جمله عوامل مهمي هستند که در شکلگيري علوم انساني نوين غرب مؤثرند و سبب پيدايش بحرانهاي معرفتي، ارزشي و رواني، فقر معنويت، رشد هيچانگاري و ... در دنياي امروز گرديده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
103 - رابطۀ «ضعف ¬اراده» با اخلاقی¬ زیستن از ديدگاه ارسطو؛ با نگاهی به نظر سقراط دربارۀ ضعف ¬اراده و نقد ارسطو بر آن
سیمین خیرآبادی علی اکبر عبدل آبادیمفهوم «ضعف اراده» یکی از مفاهیم بنیادین در اخلاق شناسی ارسطوست و فهم آن کاملاً متوقف بر فهم معنا و کاربرد آن در آراء اوست. در این نوشتار، با روشی توصیفی ـ تحلیلی کوشیده ایم تا پس از اشاره به ریشۀ لغوی اصطلاح ضعف اراده در زبان یونانی، ابتدا نظر سقراط دربارۀ ضعف اراده چکیده کاملمفهوم «ضعف اراده» یکی از مفاهیم بنیادین در اخلاق شناسی ارسطوست و فهم آن کاملاً متوقف بر فهم معنا و کاربرد آن در آراء اوست. در این نوشتار، با روشی توصیفی ـ تحلیلی کوشیده ایم تا پس از اشاره به ریشۀ لغوی اصطلاح ضعف اراده در زبان یونانی، ابتدا نظر سقراط دربارۀ ضعف اراده و نقد ارسطو بر آن را بیان کنیم و سپس با توجه به برخي از مصادیق مفهوم ضعف اراده در کتاب اخلاق نیکوماخوسی ارسطو، نشان دهیم که چرا انسان گاهی بر خلاف معرفت اخلاقیش عمل ميكند. در ادامه، با بیان تحلیل ارسطو از پدیدۀ ضعف اراده بعنوان یکی از موانع اخلاقی زیستن، توضيح داده ميشود که گاهی ضعف در فرایند «ارادهورزی» با عقلانیت تضاد مییابد و سبب ميشود که انسان با علم به اینکه يك عمل بلحاظ اخلاقي درست یا نادرست است، تحت سیطرۀ امیال نابجایش آن عمل اخلاقاً نادرست را انجام دهد یا آن عمل اخلاقاً درست را انجام ندهد. از نظر ارسطو، شرط عقلانی بودن التزام اخلاقی اینست که انسان از «حکمت عملی» بهره مند باشد و اگر عقل در مقام عمل، هدایت دیگر قوای انسان را بر عهده گیرد، انسان قطعاً عمل درست را اراده و انتخاب خواهد کرد و آن را انجام خواهد داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
104 - ارتباط بين ارکان حکمت و حکومت آرماني در انديشه سهروردي با تطبيق بر آراء افلاطون
سعيد رحيميانانديشه آرمانشهري بحث مفصلي است که قدمتي باندازه تاريخ بشري دارد. افلاطون نخستين فيلسوفي است که جامعه آرماني را در قالبي فلسفي به تصوير كشيده است. از سوي ديگر، در جهان اسلام فارابي آغازگر اين انديشه و ميراث گذار آن براي انديشمندان بعد از خود تا به امروز ميباشد. شيخ شه چکیده کاملانديشه آرمانشهري بحث مفصلي است که قدمتي باندازه تاريخ بشري دارد. افلاطون نخستين فيلسوفي است که جامعه آرماني را در قالبي فلسفي به تصوير كشيده است. از سوي ديگر، در جهان اسلام فارابي آغازگر اين انديشه و ميراث گذار آن براي انديشمندان بعد از خود تا به امروز ميباشد. شيخ شهاب الدين سهروردي از جمله فيلسوفاني است که در جستجوي جامعه کمال مطلوب به انديشه فلسفي خويش سمت و سو ميدهد؛ حکومت مطلوبي که از دل هستي شناسي و معرفت شناسي اشراقي او بدست مي آيد. نوشتار حاضر بر آن است که به بررسي اين رابطه وثيق پرداخته و با توجه به جايگاه افلاطون در نزد سهروردي مواضع وفاق و خلاف اين دو انديشمند را در اين زمينه تعيين کند. با وجود شباهتهايي بين ديدگاه ايشان، بويژه در مواردي نظير گرايش انسان به جامعه مدني، تطابق و هماهنگي حکومت مطلوب آنها با نظام کائنات و منحصر بودن حاکميت به صاحبان معرفت به حقايق عالم اعلي، از استقلال انديشه سهروردي بخصوص در مبحث رياست حکومت مطلوب و صفات او نميتوان گذشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
105 - ماهيت شهود عقلي در طرح اخلاق مشرقي ابن سينا
ميرسعيد موسويکريمي عليرضا صياد منصور محمدهانی جعفریانمشاء مورد بررسي اين مقاله، مشخص نمودن ماهيت رأي خاص بوعليسينا در معرفتشناسي اخلاقي آثار مشرقي تحت عنوان «شهود عقلي» است. در بررسي ماهيت شهود عقلي، اين نوع شهود برحسب مؤلفههاي تشکيلدهندۀ آن بررسي ميگردد؛ يعني در اينجا به مواردي توجه خواهد شد که ذيل عنوان «شهود عقلي»، چکیده کاملمشاء مورد بررسي اين مقاله، مشخص نمودن ماهيت رأي خاص بوعليسينا در معرفتشناسي اخلاقي آثار مشرقي تحت عنوان «شهود عقلي» است. در بررسي ماهيت شهود عقلي، اين نوع شهود برحسب مؤلفههاي تشکيلدهندۀ آن بررسي ميگردد؛ يعني در اينجا به مواردي توجه خواهد شد که ذيل عنوان «شهود عقلي»، بعنوان منابع کسب معرفت اخلاقي براي ابنسينا مطرح بوده و بنظر ميرسد که شهود عقلي از ترکيبي از آنها بوجود ميآيد. به اين منظور ابتدا به معرفي عناصر معرفتي موجود در شهود عقلي در رويکردي امروزين پرداخته و روشن ميکنيم که شهود عقلي از در کنار هم قرار گرفتن سه جزء معرفتي شهود، درونگرايي و عقل تشکيل شده است. در ادامه، نقش هرکدام از اين سه مؤلفه در کارکرد معرفتي شهود عقلي نزد ابنسينا مشخص ميگردد. سپس سعي ميشود تا با بيان نقش شهود در معرفتشناسي اخلاقي شهودگرايان معاصر، کارکرد خاص اين طرح معرفتي نزد معاصران بررسي گردد و با مقايسة نظريات ايشان با ابنسينا، بطور دقيقتر چيستي شهود نزد ابنسينا و نقش مؤلفههاي تشکيلدهندۀ آن روشن شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
106 - نگاهي تاريخي بر انتقال از معرفت نفس به معرفت رب در حکمت مشاء و حکمت اشراق
سيد محمدكاظم علويسير تكاملي و نتايج مترتب بر معرفت نفس در فلسفه اسلامي از جمله مباحث مهم بشمار ميرود. يكي از مهمترين اين نتايج بحكم حديث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» نيل به شناخت آفريدگار است. تبيين و تفسير اين حديث در مکاتب آغازين فلسفه اسلامي کمتر مورد توجه بوده و شکوفايي شرح و تفسير آن چکیده کاملسير تكاملي و نتايج مترتب بر معرفت نفس در فلسفه اسلامي از جمله مباحث مهم بشمار ميرود. يكي از مهمترين اين نتايج بحكم حديث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» نيل به شناخت آفريدگار است. تبيين و تفسير اين حديث در مکاتب آغازين فلسفه اسلامي کمتر مورد توجه بوده و شکوفايي شرح و تفسير آن بيشتر به دورههاي تلفيقي و تأليفي در مکتب شيراز و اصفهان تا دورههاي تفوق حکمت متعاليه در ميان متأخران و معاصران برميگردد. اين تحقيق درصدد پرداختن به سابقه اين تبيينها و تحليلها در دو مکتب آغازين فلسفه اسلامي يعني حکمت مشاء و حکمت اشراق و حتي قبل از آن است. تفسير احاديث معرفت نفس در فلسفه اسلامي با نفسشناسي و خودشناسي پيوند دارد و بدينلحاظ براي آن ديرينهيي بسان خود فلسفه در يونان در نظر گرفته شده در کتابهاي فلسفه اسلامي اقوال و عباراتي در اين زمينه به قدما و حکماي يونان نسبت داده شده است و سرآغاز تاريخنگاري در اين زمينه بوده است. نقل اين احاديث و اقوال مشابه آن از همان دوران اوليه فلسفه اسلامي از اخوانالصفا آغاز شده است و بيشتر با تأکيد بر اهميت نفسشناسي و تجرد نفس همراه بوده است که در حکمت مشاء با توجه به برجستگي علمالنفس و نفسشناسي برجستگي مييابد. ابنسينا با استفاده از اين احاديث به اثبات مهمترين مسئله نفسشناسي خود يعني تجرد نفس ميپردازد و از آنها بعنوان تأييدي ديني براي اثبات اين امر در برابر ديدگاه متکلمان دال بر جسماني بودن نفس بهره ميگيرد. در حکمت اشراق با توجه به بنيادين بودن بعد معرفتشناختي نفس، رويکرد اساسيتري به ارتباط ميان معرفت نفس و معرفت رب پيدا ميشود و بعنوان برهاني براي اثبات وجود خدا و صفات او معرفي ميگردد؛ برهاني که بر ديگر براهين اولويت دارد. آنچه در اين گذار تاريخي نمايان است، تقرير حاکي از امکان معرفت نفس و امکان انتقال از آن به معرفت رب است که در اشراقيترين وجه آن ذومراتب دانسته ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
107 - جایگاه معرفت¬شناختی فرونسیس و اهمیت آن در فلسفۀ اخلاق ارسطو
علی ناظمی اردکانی رضا داوری اردکانی مالک حسینیفرونسیس یا حکمت عملی یکی از فضايل عقلي است که ارسطو آن را به استعداد عمل کردن پیوسته با تفکر درست در اموری که برای آدمی نیک یا بد هستند، تعریف کرده است. عمل حاصل از این استعداد یا عمل فرونتیک، حاصل نحوه يي از اندیشیدن فلسفی است که در عین نظر به مبادی و اصول ثابت، به مد چکیده کاملفرونسیس یا حکمت عملی یکی از فضايل عقلي است که ارسطو آن را به استعداد عمل کردن پیوسته با تفکر درست در اموری که برای آدمی نیک یا بد هستند، تعریف کرده است. عمل حاصل از این استعداد یا عمل فرونتیک، حاصل نحوه يي از اندیشیدن فلسفی است که در عین نظر به مبادی و اصول ثابت، به مدینه (پولیس) بمثابه بستر شکلگیری اعمال، به امور کرانمند و جزئی و متغیر بمثابه متعلقات شناخت و به انسان بمثابه عاملی مختار، نظر دارد. قاعدهنامندی فرونسیس و در عین حال موجه بودنش، راهکاری است تا به قواعد سخت و ثابت علمی بمثابه تنها روش موجه شناخت، تن ندهیم. ارسطو در واقع، با تمایز بخشیدن روشمند بین سوفیا یا حکمت نظری و فرونسیس، استقلال و تحویلناپذیری معرفت عملی ـ اخلاقی دربارة آنچه درست است را پایه گذاری كرده است؛ تأمل-ورزی عملی را نمیتوان به براهین منطقی فروکاست. در فلسفۀ اخلاق ارسطو، معرفت عرضی، بمثابه معرفتی ناظر به امور کرانمند و جزئی و ممکن و متغیر، تکمله يي بر معرفت ذاتی بمثابه معرفتی ناظر بر امور ازلی و کلی و مبادی نخستین و ثابت واقع میشود. سوفیا و فرونسیس تنها در صورتی که بمثابه دو روی یک سکه باشند نیکبختی را در پی خواهند داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
108 - رهیافتی به مفهوم معرفت در متون پهلوی و چگونگی پیوند آن با اخلاق و تربیت
شیدا ریاضی هروی مسعود صفایی مقدم محمد جعفر پاک سرشت شهرام جلیلیانمعرفت و شناخت در متون پهلوی همانند اوستا، در واژة «خرد» تبلور يافته است؛ در این متون، اورمزد سرچشمة خرد و دانایی است و با خرد همه آگاه خود، آغاز و پایانِ آفرینش را رقم میزند. در متون پهلوی، بهمن یا اندیشة نیک، نخستین امشاسپندی است که اهورامزدا آفریده و بوسیلة او کُنش چکیده کاملمعرفت و شناخت در متون پهلوی همانند اوستا، در واژة «خرد» تبلور يافته است؛ در این متون، اورمزد سرچشمة خرد و دانایی است و با خرد همه آگاه خود، آغاز و پایانِ آفرینش را رقم میزند. در متون پهلوی، بهمن یا اندیشة نیک، نخستین امشاسپندی است که اهورامزدا آفریده و بوسیلة او کُنش خود را در آفرینش تحقق میبخشد. همچنین، بهمن نماد و تجلی خرد همه آگاهِ اورمزد بر آفریدگان است که انسان بواسطة بهره مندی از آن، به شناخت دین و اورمزد نايل میشود. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و تأمل در چیستی مفهوم معرفت و اقسام آن در متون پهلوی میپردازد و چگونگی پیوند آن را با اخلاق و تربیت واکاوی ميكند. زیست اخلاقی بعنوان هدف غایی در دین زرتشت، در متون پهلوی در واژة پیمان یا میانه روی محقق میگردد. اساس این فضیلت اخلاقی بر معرفت مبتنی است. افزون بر این، در متون پهلوی تربیت سنگبنای پرورش آسن خرد (خرد ذاتی)، خردمندی و گزینش فضايل اخلاقی است؛ بنابرین معرفت در متون پهلوی سرشت و غایتی اخلاقی دارد و از اینرو یکی از انواع حکمت خالده (جاویدان خرد) بشمار می آید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
109 - نقد معرفتشناسانه هیوم و کانت بر متافیزیک
حامد احتشامی سید محمد حکاکمتافیزیک یا مابعدالطبیعه واژه يی است که اولین بار بعنوان نام آن بخش از آثار ارسطو که در مجموعه آثار او پس از کتاب فیزیک قرار گرفته بود، بوسیلة گردآورندة آن آثار انتخاب شد، سپس عنوان همان علمی شد که ارسطو در آن بخش بدان پرداخته بود؛ علمی که دربارة، احکام موجود بما هو موج چکیده کاملمتافیزیک یا مابعدالطبیعه واژه يی است که اولین بار بعنوان نام آن بخش از آثار ارسطو که در مجموعه آثار او پس از کتاب فیزیک قرار گرفته بود، بوسیلة گردآورندة آن آثار انتخاب شد، سپس عنوان همان علمی شد که ارسطو در آن بخش بدان پرداخته بود؛ علمی که دربارة، احکام موجود بما هو موجود بحث میکند. از آنجا که این دانش دربارة مسائل اساسی بشری همچون خدا، نفس و اختیار بحث میکند، در تاریخ فلسفه همواره مصداق اصلی فلسفه بوده و فقط در دورة جدید است که معرفتشناسی اهمیتی بیشتر از آن پیدا کرده است؛ بعلاوه فیلسوفانی همچون دیوید هیوم و امانوئل کانت، اعتبار آن را انکار کردهاند. از نظر هیوم متافیزیک دانشی بیمعنی است، چون مفاهیم آن فاقد معنی هستند اما از دیدگاه کانت مفاهیم متافیزیک و بتبع آن، گزارههای آن، معنادار هستند ولی بحث دربارة آنها برای عقل نظری ناممکن است و حل مسائل متافیزیک را باید در حوزة عقل عملی یا اخلاق جست. در این مقاله به گزارش و سنجش نظر این دو فیلسوف پرداخته میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
110 - ارزش فلسفۀ اولی از منظر کانت و علامه طباطبایی
آرمین منصوری عباس ایزدپناهمقالة حاضر درصدد بررسی ارزش علمی فلسفة اولی از دریچة معرفتشناسی کانت و علامه طباطبایی است. کانت بعنوان فیلسوفی که جهتگیریهایش متأثر از علوم دیگر بوده و بسبب شرایط زمانه، تحت تأثیر دو مکتب تجربهگرایی و عقلگرایی قرار داشته است، سعي ميكند اختلاف میان این دو مکتب را حل كن چکیده کاملمقالة حاضر درصدد بررسی ارزش علمی فلسفة اولی از دریچة معرفتشناسی کانت و علامه طباطبایی است. کانت بعنوان فیلسوفی که جهتگیریهایش متأثر از علوم دیگر بوده و بسبب شرایط زمانه، تحت تأثیر دو مکتب تجربهگرایی و عقلگرایی قرار داشته است، سعي ميكند اختلاف میان این دو مکتب را حل كند و با تکیه بر قضایای ترکیبی پیشینی به این اختلافات پاسخ میدهد و در نهایت با این مبنا که معرفت اولاً، از راه تجربة حسی حاصل میشود و ثانیاً، این معرفت فقط مختص پدیدارهاست، به این نتیجه میرسد که در عین اینکه متافیزیک نباید انکار شود، بلحاظ معرفتشناختی، امکان وجود گزارههای علمی فلسفة اولی وجود ندارد. اما علامه طباطبایی با این مبنا که غیر از معرفت حسی، معرفت عقلی محض نیز قابل اثبات است و معرفت علاوه بر پدیدار شامل ذات هم میشود، فلسفة اولی را چه بلحاظ روش برهانی آن و چه بلحاظ موضوع و مسائل آن، دارای ارزش معرفتی میداند و آن را در قلة تمام دانشهای بشری مینشاند و تمام گزارهها و دستاوردهای آن را صددرصد یقینی و علمی قلمداد میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
111 - راهكارهاي احياي اخلاق در جامعه از ديدگاه صدرالمتألهين
علي ارشدرياحي سيدمهران طباطباييبررسي راهكارهاي احياي اخلاق در جوامعي كه رذالتهاي اخلاقي بر آنها حكمفرما شده است يا در مسير انفكاك از ارزشهاي اخلاق الهي قرار گرفتهاند، ميتواند نقشي تعيين كننده در ادامة حيات اين جوامع داشته باشد. صدرالمتألهين، با نظر به اوضاع و شرايط نامناسب اجتماعي و سياسي زمانة خود چکیده کاملبررسي راهكارهاي احياي اخلاق در جوامعي كه رذالتهاي اخلاقي بر آنها حكمفرما شده است يا در مسير انفكاك از ارزشهاي اخلاق الهي قرار گرفتهاند، ميتواند نقشي تعيين كننده در ادامة حيات اين جوامع داشته باشد. صدرالمتألهين، با نظر به اوضاع و شرايط نامناسب اجتماعي و سياسي زمانة خود در حكومت صفويه به نقد حوزة اجتماعي و تبيين عوامل مختلف در تحقق مدينة فاضله پرداخته است. با توجه به مباني حكمت متعاليه ميتوان برخي از راهكارهاي احياي اخلاق در جامعه مدني را استنباط نمود. موارد زير از جملة اين راهكارها است كه يا ملاصدرا مستقيماً به آنها اشاره كرده است يا از مباني حكمت صدرايي قابل استنباط است و بوسيلة آنها ميتوان جامعه را بسمت مدينة فاضله سوق داد: 1. تصحيح اعتقادات و التزام به احكام شرع 2. توجه همزمان به فقه، حكمت و عرفان بعنوان مباني دين3. تبعيت سياست از شريعت 4. ترويج فرهنگ مهرورزي، نوعدوستي و عشق به همنوع 5. ترويج صنايع و علوم دقيقه و لطيفه در جامعه 6. توجه فقها، حكما و عرفا به وظايف سياسي و اجتماعيشان 7. پرهيز از ظاهربيني، قشرينگري و بيبصيرتي مردم، فقها، حكما و عرفا 8. شكستن بتهاي جاهلي كه همان شخصيتهاي عارفنما، حكيمنما، فقيهنما و سياستبازان عرصة اجتماعيند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
112 - مرز ميان عرفان با دانشهاي همگن
علي شيرواني«عرفان» واژهيي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گستردهيي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «ن چکیده کامل«عرفان» واژهيي آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهي و مكتوب و داراي طيف معنايي گستردهيي است و همين امر موجب ابهام در كاربردهاي گوناگون آن و بويژه كاربردهاي تازه پيداي آن از قبيل «عرفانهاي كاذب»، «عرفانهاي نوظهور» و نيز بحثهايي مانند «نسبت دين وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «نسبت فلسفه و عرفان» شده است. اين مقاله درصدد است با تبيين معنا و مفهوم عرفان و تمايز نهادن ميان عرفان عملي و عرفان نظري و نيز بيان تمايز ميان آن دو با علم عرفان عملي و علم عرفان نظري، مرز ميان عرفان (علم عرفان نظري) با فلسفه و نيز تفاوت ميان عرفان (علم عرفان عملي) با علم اخلاق را تا حدودي مشخص كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
113 - بررسي لوازم نفسشناختي نظريه مثل؛ مناقشه در دفاع ملاصدرا از مثل
علي شيرواني فاطمه رازيزادهنظرية مثل از مهمترين نظريات فلسفييي بشمار ميرود كه بر انديشة بيشتر متفكرين در اعصار مختلف تأثيرگذار بوده و فلاسفه ناگزير از پذيرش يا رد آن شدهاند. غالب فلاسفة مسلمان نيز نسبت به اين نظريه بيتفاوت نبودها ند و كليت نظريه را پذيرفتهاند. اما اغلب، اين نظريه در نظام فكري چکیده کاملنظرية مثل از مهمترين نظريات فلسفييي بشمار ميرود كه بر انديشة بيشتر متفكرين در اعصار مختلف تأثيرگذار بوده و فلاسفه ناگزير از پذيرش يا رد آن شدهاند. غالب فلاسفة مسلمان نيز نسبت به اين نظريه بيتفاوت نبودها ند و كليت نظريه را پذيرفتهاند. اما اغلب، اين نظريه در نظام فكري ايشان به تأويل و تحويل برده شده است. ملاصدرا معتقد است كه با استمداد از مباني فلسفي خويش تبييني از نظرية مثل ارائه داده، كه كاملاً منطبق بر غرض افلاطون است. پرسش اينكه، در حاليكه نظرية مثل از جهات بسياري از جمله حوزة علم النفس، با مبادي فلسفي ملاصدرا ناسازگار است، آيا اين تلاش فلسفي او موفق بوده است؟ پژوهش حاضر ميكوشد اين پرسش را با توجه به لوازم نفسشناختييي كه از اين نظريه برخاسته مورد مداقه و تحليل قرار دهد.در اين مقاله، پس از بررسي جامع ابعاد و لوازم نفسشناختي نظرية مثل و نيز بيان ديدگاه ملاصدرا دربارة اين نظريه و دفاع وي از آن، بهمراه بيان كليتي از علمالنفس صدرايي، ناسازگاريهاي مبادي نفسشناختي حكمتمتعاليه با لوازم نظرية مثل افلاطوني بتصوير كشيده ميشود و دفاع سرسختانه صدرالمتألهين از اين نظريه زير سؤال ميرود. فرجام آنكه: باور به قدم نفس و نظرية تذكاري معرفت و توقف نفسشناسي افلاطون بر تجرد عقلاني متمايز از بدن مادي، در برابر انديشة ملاصدرا مبني بر جسمانية الحدوث بودن نفس و عقيده به تأسيسي بودن معرفت و نيز وجود رابطي نفس، از اهم نقاط افتراق نظام فكري اين دو فيلسوف شمرده شده و در نتيجه هرگونه كوشش براي جمع ميان اين دو ديدگاه را بيثمر ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
114 - نقش مرتبة مثالي نفس در برقراري ارتباط ميان نفس و بدن در انديشة صدرالمتألهين
محمد ميريصدرالمتألهين، بر خلاف حكماي پيش از خود، فاصلة ميان نفس ناطقه عقلي و بدن جسماني را بيشتر از آن ميداند كه با روح بخاري بتنهايي پر شود. او علاوه بر روح بخاري، وجود مرتبة مثالي را نيز بعنوان حلقة واسط ميان مرتبة عقلي و مرتبة جسماني انسان ضروري ميشمارد. نگاه تشكيكي ملاصدرا ب چکیده کاملصدرالمتألهين، بر خلاف حكماي پيش از خود، فاصلة ميان نفس ناطقه عقلي و بدن جسماني را بيشتر از آن ميداند كه با روح بخاري بتنهايي پر شود. او علاوه بر روح بخاري، وجود مرتبة مثالي را نيز بعنوان حلقة واسط ميان مرتبة عقلي و مرتبة جسماني انسان ضروري ميشمارد. نگاه تشكيكي ملاصدرا به وجود واحد انساني او را بر آن داشت تا اولاً انسان را داراي سه مرتبة عالي (مرتبة عقلي) سافل (مرتبة مادي) و متوسط (مرتبة مثالي) معرفي كرده و ثانياً مرتبة مثالي و خيالي انسان را حلقة وصل و ماية ارتباط ميان دو مرتبة بالا و پايين بداند. او در تبيين جايگاه مرتبة مثالي در وجود انساني، از قاعدة «تطابق عالم كبير و عالم صغير» نيز بهره برده و دو مرتبة عقلي و مثالي در عالم صغير انساني را نظير عرش و كرسي در عالم كبير دانسته است. صدرالمتألهين طبق اذعان خود وي در مبحث مرتبة مثالي انسان، بشدت متأثر از عارفان است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
115 - تحليل مقايسهيي ديدگاه فارابي و ابنعربي دربارة جايگاه اخلاق و عرفان در جامعة آرماني
فرشته ندري ابيانهدر اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابنعربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايهيي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است چکیده کاملدر اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابنعربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايهيي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است و ثابت ميشود اين مفاهيم در متعاليترين وجه ممكن در مدينه» مهدوي تحقق مييابد. تأكيد بر جايگاه عقل و معرفت در اينباره و همچنين بيان مصاديق مدن غير فاضله از ديدگاه ايندو انديشمند، از ديگر مسائل مطرح شده در اين پژوهش است. تحليل مقايسهيي آراء فارابي و ابنعربي نشان ميدهد كه عليرغم اشتراك ديدگاه درباره» اركان اصلي مدينه» فاضله، زيرساختهاي انديشه و آراء فلسفي و عرفاني آنها در اينباره مختلف و متفاوت است. از جمله» اين تفاوتها ميتوان به مواردي چون جايگاه طرح مسئله» مدينه» فاضله، مباني شكلگيري اين ايده، زبان و ادبيات ارائه» آن، تعيين مصداق و بيان سطح تعالي آن و نحوه» اعتقاد به لزوم تحقق عيني مدينه» فاضله اشاره كرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
116 - مقايسة ديدگاه علامه طباطبايي و ملاصدرا دربارة معاد جسماني
محسن ايزديدر سنت حكمي ـكلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غيرمعقول يا غيرمشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كر چکیده کاملدر سنت حكمي ـكلامي اسلامي، معاد جسماني يكي از غامضترين مسائل بوده است، بطوريكه فيلسوفان و متكلمان قبل از ملاصدرا يا از تبيين آن اظهار عجز ميكردند يا تبييني غيرمعقول يا غيرمشروع ارائه ميدادند. بعد از آنكه ملاصدرا دربارة معاد جسماني تبييني معقول و منطبق با شرع ارائه كرد بيشتر فيلسوفانِ متأخر، نظرية وي را پذيرفتند. گرچه برخي از صاحبنظران، كه تفسير او را منطبق با شرع نيافتند، با ديدگاه او مخالفت كردهاند. در اين ميان، علامه طباطبايي ـكه از پيروان حكمت متعاليه استـ دربارة كيفيت معاد جسماني با صراحت اظهار نظر نكرده است. بر همين اساس، عدهيي او را مخالف معاد جسماني صدرايي و عدهيي او را موافق آن ميدانند. بررسي هندسه معرفتي علامه طباطبائي گوياي اين حقيقت است كه وي معتقد به معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا بوده است چراكه، اولاً مباني فلسفي، تفسيري و عرفاني علامه طباطبايي و ملاصدرا با هم منطبقند، ثانياً علامه مخالفتي با معاد جسماني مورد نظر ملاصدرا و موافقتي با معاد جسماني مورد نظر ديگران ابراز نكرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
117 - جستارهاي هانري كربن درعرفان اسلامي با تأكيد برنقش سنت هرمسي
حسين کلباسی اشتری حسن پاشاييبراساس پژوهشهاي گروهي از مستشرقان واسلام شناسان، تأثير انديشههاي هرمسي علاوه بر سنتهاي ديني و فلسفي در غرب، در فرهنگ ايراني و فلسفة اسلامي ـ و براي نمونه در آثار شيخ اشراقـ نيز چشمگير بوده و مطالعة دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهاي جديدي را در عرصة اديان تطبيقي بگشاي چکیده کاملبراساس پژوهشهاي گروهي از مستشرقان واسلام شناسان، تأثير انديشههاي هرمسي علاوه بر سنتهاي ديني و فلسفي در غرب، در فرهنگ ايراني و فلسفة اسلامي ـ و براي نمونه در آثار شيخ اشراقـ نيز چشمگير بوده و مطالعة دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهاي جديدي را در عرصة اديان تطبيقي بگشايد. پژوهشهاي هانري كربن در باب حكمت و معنويت ايراني با رهيافت پديدارشناسانه، به اين مقوله نگاه خاصي داشته و به يك معنا، مقام هرمس و سنت هرمسي در رمزگشايي آثار وي در اين زمينه نقش كليدي دارد. وي در پژوهشهاي خويش، انديشة هرمسي را بمثابة مطلع و كليد فهم معنويت و حكمت مورد توجه قرار داده است. براي تبيين بهتر اين موضوع، اين نوشتار بر آنست تا پيرامون آيين هرمسي، رابطه و تعامل آن با تصوف و تشيع با تأكيد بر آثار هانري كربن، گزارش و تحليلي را عرضه دارد. بدينمنظور مروري خواهيم داشت برساختار و مباني سنت هرمسي، سپس تحليلي در باب نسبت ميان انديشه» هرمسي با تصوف و تشيع از نگاه كربن عرضه17 خواهد شد و سرانجام رهيافت باطني كربن كه بنماية انديشه و رويكرد اصلي وي در سلوك علمي و معنويش ميباشد، مورد بررسي قرار خواهد گرفت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
118 - منابع معرفت از نظر ملاصدرا
مهدي ذاكري حسين عمادزادهدر حكمت متعاليه ملاصدرا، منابع معتبر معرفت عبارتند از: حواس ظاهري، حواس باطني، عقل، شهود، گواهي و نقل از نظر ملاصدرا اولين منبع كسب معرفت، حواس ظاهري است و حس مشترك، مهمترين حس باطني انسان است. عقل كه وجه تمايز انسان از ديگر موجودات است، حدي دارد كه معرفت از آن حد تجاوز چکیده کاملدر حكمت متعاليه ملاصدرا، منابع معتبر معرفت عبارتند از: حواس ظاهري، حواس باطني، عقل، شهود، گواهي و نقل از نظر ملاصدرا اولين منبع كسب معرفت، حواس ظاهري است و حس مشترك، مهمترين حس باطني انسان است. عقل كه وجه تمايز انسان از ديگر موجودات است، حدي دارد كه معرفت از آن حد تجاوز نميكند. ملاصدرا عقل را به نظري و عملي تقسيم ميكند و درعين حال كه هر دو را منبع معرفت ميشمرد، تفاوت آنها را در متعلقشان ميداند. تنها، شهود است كه ميتواند به هر آنچه كه قابلشناسايي باشد، دست پيدا كند. گواهي، اگر متواتر و مربوط به امور محسوس باشد، بعنوان منبع معرفتي غيرمستقل، معتبر است و دليل نقلي، بخصوص در مباحث ديني، منبعي مستقل و خطاناپذير است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
119 - تأملي در عرفان فلسفي قونوي
غلامرضا حسينپورمفتاحالغيب صدرالدين قونوي، بعنوان اولين اثر در علم عرفان نظري، مباني عرفان نظري يا فلسفي را بنيان نهاد زيرا ابن عربي كه به پدر عرفان نظري اسلامي مشهور است، فرصت اين مهم را نيافت و لذا قونوي بود كه مبادرت به اين امر ورزيد. قونوي در كنار حكمت مشاء و حكمت اشراق، مكتبي ر چکیده کاملمفتاحالغيب صدرالدين قونوي، بعنوان اولين اثر در علم عرفان نظري، مباني عرفان نظري يا فلسفي را بنيان نهاد زيرا ابن عربي كه به پدر عرفان نظري اسلامي مشهور است، فرصت اين مهم را نيافت و لذا قونوي بود كه مبادرت به اين امر ورزيد. قونوي در كنار حكمت مشاء و حكمت اشراق، مكتبي را پايهگذاري كرد كه ميتوان آن را عرفان فلسفي خواند. وي با تمام بدبينيش به عقل نظري، اذعان ميكند كه كشف و ذوق با عقل نظري در همۀ مراحل موافق است زيرا تناقضي در حجت عقل نظري نميبيند اما ادراك اين حجت را از تصور بشري محجوب ميداند. تلاش قونوي آنست تا ميان قواعد كشفي عرفا و نظريات حكما، انسي حاصل كند. او در بسياري از مواضع خود، از اشارات ابن سينا و بويژه شرح خواجه نصيرالدين طوسي بر آن بهره ميبرد، بگونهيي كه ميتوان زبان فلسفي مورد استفادة قونوي را حكمت مشاء، خصوصاً اشارات ابن سينا قلمداد كرد كه در فلسفي كردن عرفان قونوي، سهم بسزايي دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
120 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحماني احد فرامرز قراملکیدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
121 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكاييدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
122 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكاييدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
123 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكاييدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
124 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكاييدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
125 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحمانيدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
126 - انگارة ملاصدرا از فلسفه
منصوره رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكاييدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کاملدر نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مييابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبههاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي همچون كثرتگرايي فلسفهورزي، فلسفهورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرتگرايي روششناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
127 - رابطه وحدت تشكيكي وجود و نظريه انسان كامل از منظر استاد مطهري
رضا صفري كندسريمكاتب فلسفي و عرفاني بر اساس جهانبيني خاص خود، هر يك نظرياتي در باب انسان كامل ارائه كردهاند. عرفا بر اساس جهانبينيِ «وحدت شخصي وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسواي حق، تجليات و شئونات حق هستند. از ديدگاه اين گروه، انسان كامل انساني است كه به كمال جلا و استجلا رسيده چکیده کاملمكاتب فلسفي و عرفاني بر اساس جهانبيني خاص خود، هر يك نظرياتي در باب انسان كامل ارائه كردهاند. عرفا بر اساس جهانبينيِ «وحدت شخصي وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسواي حق، تجليات و شئونات حق هستند. از ديدگاه اين گروه، انسان كامل انساني است كه به كمال جلا و استجلا رسيده باشد. در واقع چنين انساني مظهر كمالات (ظهورات) ذاتي و اسمائي حق ميشود نه اينكه در برابر حق وجود ديگري داشته باشد. استاد مطهري در نقد خويش بر نظريه انسان كامل مورد نظر عرفا، بر اساس نظريه وحدت تشكيكي وجود معتقد است انسان كامل انساني است كه ضمن متحقق ساختن همه اهداف و ارزشها در خودش بنحو اعتدال، هدف واحدي را نيز در نظر داشته باشد كه آن هدف همان قرب الهي است. بنا بر تشكيك وجود، اهداف كثير و هدف واحد، يكي هستند اما در مراتبشان با هم اختلاف دارند؛ در اهداف كثير نيز نيت و مرتبه نهايي، قرب الهي است. بعبارت ديگر، همچنانكه در حقيقت هستي، وحدت تشكيكي وجود حاكم است، به نظر استاد مطهري، كسي كه به هدف تشكيكي واصل شده باشد همان انسان كامل است. در اين مقاله روشن خواهد شد كه هيچكدام از نقدهاي مطهري بر عرفا وارد نيست و نصوص عرفا گوياي نادرستي نقدهاي وي است. بنابرين، عرفا تبيين كاملتري از انسان كامل دارند و انسان كامل با وحدت شخصي وجود سازگار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
128 - بررسي ديدگاه قيصري در مورد حقيقت زمان عرفاني
حسن مرادی محمود صیدیقيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابنعربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابنسينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفا چکیده کاملقيصري يكي از بزرگترين شارحان مكتب ابنعربي است كه با استفاده از مباني عرفاني، نظرية خاصي در مورد زمان ابداع كرده است. ديدگاه او در اينباره چند بخش دارد: نقادي نظريات فلسفي، بويژه ديدگاه ارسطو و ابنسينا، تأويل عرفاني برخي از نظريات فلسفي، تبيين حقيقت زمان طبق مباني عرفاني و تقسيمات آن. اما انتقادات قيصري بر ديدگاه ابنسينا و تأويل عرفاني وي از برخي نظريات فلسفي، با اشكالاتي مواجه است. مهمترين اشكال نظرية او، مستندات حديثي در مورد ظهور زمان، با استناد به اسم «الدهر» خداوند است، زيرا احاديث مورد استدلال قيصري، وثاقت لازم را نداشته و مدعاي او را نيز اثبات نميكنند. بدينلحاظ، ميتوان گفت زمان با نظر به اسم «المُقَدِّر» خداوند ظهور مينمايد و ظهور آن در مراتب مختلف، بوجود آورندة روز و شب الهي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
129 - بررسي منطق أسفار أربعة ملاصدرا و استفاده از آن براي ارائة الگويي فراگير و نوين در تبيين مراحل انديشة عقلاني
ابراهیم خانی مجید صادقی حسن آبادی مهدی امام جمعهأسفار أربعة عرفاني، الگويي مشهور براي تبيين مراحل سلوك توحيدي است. با تأمل در منطق أسفار أربعة عرفاني و بررسي چرايي تقسيم سلوك به اين مراحل چهارگانه ميتوان دريافت كه اين الگو از توانايي و ظرفيت بسيار مطلوبي براي تبيين مراحل انديشه در يك سلوك نظري برخوردار است. در اين مق چکیده کاملأسفار أربعة عرفاني، الگويي مشهور براي تبيين مراحل سلوك توحيدي است. با تأمل در منطق أسفار أربعة عرفاني و بررسي چرايي تقسيم سلوك به اين مراحل چهارگانه ميتوان دريافت كه اين الگو از توانايي و ظرفيت بسيار مطلوبي براي تبيين مراحل انديشه در يك سلوك نظري برخوردار است. در اين مقاله براي تبيين تفصيلي اين مدعا يعني ارائه» الگوي أسفار أربعة انديشه، ابتدا با اشاره به پيشينة أسفار أربعة عرفاني به بررسي منطق موجود در آن پرداخته ميشود و پس از روشن شدن چيستي أسفار أربعة عرفاني اثبات ميشود كه مراحل انديشهورزي مطلوب در حل هر مسئلة علمي ميتواند شامل مراحلي كاملاً مشابه با أسفار أربعة عرفاني باشد. پس از تبيين تفصيلي اين مشابهت، أسفار أربعة انديشه در حكمت صدرايي و همچنين أسفار أربعة انديشه در مسئلة انسانشناسي بطور اجمالي مورد بررسي قرار ميگيرد و پس از آن به تبيين برخي از احكام عمومي الگوي أسفار أربعه در حيطة انديشهورزي و مزيتهاي آموزشي استفاده از اين الگوي خاص پرداخته ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
130 - انحصار جهت قضايا در ضرورت و امكان
احمد احمدیيكي از بحثهاي ژرف و دقيق منطق، بحث «جهت» در قضاياست. در كتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امكان آغاز ميكنند و به دائمه، ازليه، فعليه، وقتيه و... بسط ميدهند. برخي منطقدانان تا بيست و هشت جهت ذكر كردهاند. اما كانت امكان (عام) و امتناع، وجود (فعليت يا بالفعل) و چکیده کامليكي از بحثهاي ژرف و دقيق منطق، بحث «جهت» در قضاياست. در كتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امكان آغاز ميكنند و به دائمه، ازليه، فعليه، وقتيه و... بسط ميدهند. برخي منطقدانان تا بيست و هشت جهت ذكر كردهاند. اما كانت امكان (عام) و امتناع، وجود (فعليت يا بالفعل) و عدم، ضرورت و امكان (خاص) را جهات قضايا دانسته و به غير آنها نپرداخته است. ما در اين مقاله ميخواهيم بگوييم بر اساس مبنايي كه در معرفتشناسي برگزيدهايم، جهت قضايا منحصر است در ضرورت و امكان، زيرا قضيه يا موجبه است با جهت ضرورت يا سالبه است باز هم با جهت ضرورت؛ از اولي با عنوان «ضرورت» و از دومي با عنوان «امتناع» تعبير ميكنند. در واقع ساختار ايجاب و سلب متفاوت است وگرنه ضرورت در هر دو يكي است. جهت امكان هم مربوط ميشود به ترديد ذهن در چگونگي ارتباط محمول با موضوع كه اگر در تحليل و بدست آوردن محمول از موضوع دقيق نشده يا در آنچه بدست آورده دستكاري كرده باشد، دچار احتمال ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
131 - هممعنايي صفات و بيصفتي ذات
حسين عشاقيدربارة رابطة «صفات ذاتي» با «ذات حق» سه ديدگاه مهم وجود دارد. اشاعره به زيادت وجود صفات بر وجود ذات حق و تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق معتقدند، عموم فلاسفه به عينيت موجوديت حقيقي صفات با وجود ذات حق و در عين حال، به تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق قائلند و عرفا چکیده کاملدربارة رابطة «صفات ذاتي» با «ذات حق» سه ديدگاه مهم وجود دارد. اشاعره به زيادت وجود صفات بر وجود ذات حق و تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق معتقدند، عموم فلاسفه به عينيت موجوديت حقيقي صفات با وجود ذات حق و در عين حال، به تخالف معاني آنها با هم و با ذات حق قائلند و عرفا به بيصفتي ذات حق، هممعنايي صفات و ذات، موجوديت بالعرض صفات متخالف المعني به عين وجود حق و تأخر آنها از ذات حق باور دارند. بنظر ميرسد بر خلاف ديدگاه اشاعره و فلاسفه، كه هر دو گرفتار اشكالات عقلي و نقليند، حقانيت ديدگاه عرفا با شواهد عقلي و نقلي فراوان قابل اثبات است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
132 - آموزة «سعادت و رستگاري» از منظر ابن سينا
شمساله سراج هدی حبیبی منشمسئلة سعادت و رستگاري انسان از مهمترين دغدغههاي ذهني بشر است. نظامهاي ديني و فكري مختلف با توجه به جهانبيني خاص خود، سعي كردهاند پاسخي شايسته به اين مسئلة مهم بدهند. ابن سينا از جمله متفكراني است كه ديدگاهي بديع در اينباره دارد. در نوشتار حاضر كوشش بر تبيين اين مسئله چکیده کاملمسئلة سعادت و رستگاري انسان از مهمترين دغدغههاي ذهني بشر است. نظامهاي ديني و فكري مختلف با توجه به جهانبيني خاص خود، سعي كردهاند پاسخي شايسته به اين مسئلة مهم بدهند. ابن سينا از جمله متفكراني است كه ديدگاهي بديع در اينباره دارد. در نوشتار حاضر كوشش بر تبيين اين مسئله است كه ديدگاه ابن سينا دربارة رستگاري چيست و با كداميك از نظريههاي نجات مطرح در الهيات امروزي قابل تطبيق است؟ پور سينا نجات انسان را در دستيابي به فضايل و احتراز از رذايل، كسب معرفت عقلي و رسيدن به كمال قوة عاقله، اتحاد با مجردات و فرمانبرداري از پيامبران و شرع مقدس ميداند. او قائل به نجات حداكثري است و اكثريت انسانها را شايستة ورود به بهشت و نجات از عذاب ميداند. با توجه به آراء ابن سينا، دين اسلام برگزيدهترين دين است اما پيروان ساير اديان نيز ميتوانند بر اساس معرفت عقلاني و تزكيه نفس به مراتبي از رستگاري نائل شوند؛ بدينسان ديدگاه وي دربارة رستگاري به نظريه شمولگرايي نزديك ميشود اما برخلاف شمولگرايان كه دايرة نجات انسان را به دين محدود ميكنند، ابن سينا نگاهي فرا ديني دارد و براي رستگاري سه ضلع ترسيم ميكند: عقل، اخلاق و دين. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
133 - «حكمت متعاليه» در انديشة صدرالمتألهين
محمدصادق عليپورشايد در طول تاريخ كمتر مكتب فلسفييي مانند حكمت متعاليه، كانون قضاوتهاي مختلف و گاه متقابل بوده باشد. گستره و نفوذ حكمت متعاليه، در كنار قوت و شمولش، باعث شده انديشمنداني با گرايشهاي فلسفي، عرفاني، كلامي و حتي قرآني، به آن رو كنند و از پنجرة ديد خود، آن را توصيف كرده، چکیده کاملشايد در طول تاريخ كمتر مكتب فلسفييي مانند حكمت متعاليه، كانون قضاوتهاي مختلف و گاه متقابل بوده باشد. گستره و نفوذ حكمت متعاليه، در كنار قوت و شمولش، باعث شده انديشمنداني با گرايشهاي فلسفي، عرفاني، كلامي و حتي قرآني، به آن رو كنند و از پنجرة ديد خود، آن را توصيف كرده، خواسته يا ناخواسته، بنفع خود مصادره و تفسير كنند. همين اختلافها موجب شده حقيقت و ماهيت آن دچار ابهام شود. معنا و حقيقت خود «حكمت» نزد صدرالمتألهين كه متصف به صفت «متعالي» شده است، يكي از اين موارد ابهام است. تلاش در راستاي رفع اين ابهام، ما را بر آن داشت كه با مراجعه به سخنان و كلمات خودِ صدرالمتألهين، حكمتش را توصيف كنيم. در اين راستا، پس از تعيين ماهيت حكمت و فلسفه، و بررسي تطبيقي تعريف حكمت مشهور با حكمت متعاليه و يافتن نقاط افتراق و اشتراك، مشخص شد اين حكمت نوع خاصي از حكمت است كه با منشئي نبوي و ديني، موهبتي است الهي كه تنها نصيب بندگان خاص او ميشود؛ حكمتي كه عرفان و برهان را در ساية قرآن به ساحل امن هماهنگي و تعاضد ميرساند. نيل به اين مقصود، با اين دو ميسر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
134 - هستيشناسي اعتباريات؛ اعتبار بمثابه نحوة هستي انسان در جهان مادي
سید امین میرحسینی سید مسعود سیف عبدالرزاق حسامی فر علی فتح طاهریبرغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريهيي از اساس معرفتشناختي است؛ نظريهيي كه ميكوشد به توجيه دستهيي از چکیده کاملبرغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريهيي از اساس معرفتشناختي است؛ نظريهيي كه ميكوشد به توجيه دستهيي از ادراكات انسان بپردازد كه مطابقي در خارج ندارند. اين پيشفرض برغم اينكه پيشفرض نادرستي نيست، مبين همة واقعيتهاي قابل طرح در باب نظرية اعتباريات هم نيست. مدعاي ما در پژوهش حاضر اينست كه نظرية اعتباريات بيش از آنكه نظريهيي معرفتشناختي باشد، نظريهيي از اساس هستيشناختي است. با توجه به نحوة طرح نظرية اعتباريات در رسالههاي الولايهو الانسان، بنظر ميرسد اعتبار بمثابه يكي از مشخصههاي هستي انسانِ مجردي است كه در جهان مادي بسر ميبرد؛ مشخصهيي كه دستهيي از افعال انساني را كه بنحوي به امور مادي مرتبط هستند، ممكن ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
135 - مسئلة جنسيت در رويكرد معرفتشناسانة ملاصدرا
مهناز مظفری فر علیرضا حسن پور مجید ضیائی قهنویهدر فلسفة اسلامي بطور عام و حكمت متعاليه بطور خاص، مسئلة جنسيت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مباني فلسفة اسلامي و از لابلاي آثار فيلسوفان ميتوان به آراء ايشان در اينباره و تفسيرهاي گوناگوني از اين موضوع دست پيدا كرد. هدف اين مقاله، نشان دادن نسبت ميان عقل چکیده کاملدر فلسفة اسلامي بطور عام و حكمت متعاليه بطور خاص، مسئلة جنسيت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مباني فلسفة اسلامي و از لابلاي آثار فيلسوفان ميتوان به آراء ايشان در اينباره و تفسيرهاي گوناگوني از اين موضوع دست پيدا كرد. هدف اين مقاله، نشان دادن نسبت ميان عقل و جنسيت بر اساس حكمت صدرايي است و اينكه آيا زن و مرد در ادراك عقلاني سهم يكساني دارند يا بين اين دو تفاوت وجود دارد؟ طبق نظر ملاصدرا بنياديترين ويژگي انسان، عقلانيت، بخصوص عقل نظري است و زن و مرد از حيث داشتن قوة تعقل يكسان هستند؛ بدين معنا كه بين زن و مرد ذاتاً و طبيعتاً در برخورداري از عقل تفاوتي وجود ندارد. ملاصدرا تصريح ميكندكه رسيدن به مرتبة تعقل ـ يعني از قوه به فعليت رساندن عقل ـ بطور اكتسابي بدست ميآيد و تفاوتي كه بين زن و مرد و حتي در ميان خود زنان و مردان در فرايند كسب معرفت مشاهده ميشود، امري عارضي و نتيجة غلبة شرايطي است كه شخص در آن قرار گرفته است. او در تقسيمبندي عقل و مراتب تعقل از ـ عقل هيولاني تا عقل مستفادـ اين امر را بخوبي نشان داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
136 - بررسي اعتبار شهود عرفاني در معرفتشناسي حكمت متعاليه
حسين عمادزاده مهدي ذاكرييكي از مهمترين مباحث در معرفتشناسي، بحث از منابع معرفت است. بسياري از معرفتشناسان معاصر در غرب، شهود عرفاني را بعنوان منبع معرفت نميپذيرند اما ملاصدرا از جمله بزرگترين فيلسوفان الهي است كه شهود عرفاني را نيز يكي از منابع معرفتي مهم ميداند و معتقد است علاوه بر دلايل عق چکیده کامليكي از مهمترين مباحث در معرفتشناسي، بحث از منابع معرفت است. بسياري از معرفتشناسان معاصر در غرب، شهود عرفاني را بعنوان منبع معرفت نميپذيرند اما ملاصدرا از جمله بزرگترين فيلسوفان الهي است كه شهود عرفاني را نيز يكي از منابع معرفتي مهم ميداند و معتقد است علاوه بر دلايل عقلي، متون ديني نيز بر اعتبار اين نظريه دلالت دارند. او برخي مسائل فلسفي را از دسترس عقل خارج دانسته و معتقد است اينگونه مسائل تنها بوسيلة شهود عرفاني قابل دستيابيهستند. بر اساس حكمت متعاليه، زماني شهود عرفاني محقق ميشود كه بين عالم و معلوم، اتحاد يا اتصال و پيوستگي وجودي باشد، عالم و معلوم هر دو مجرد باشند و عالم قائم به ذات باشد. در اين مقاله نخست به تبيين شهود عرفاني بر اساس علم حضوري ميپردازيم، ويژگيهاي آن را برميشمريم و تفاوت آن را با دروننگري نشان ميدهيم، آنگاه با بررسي چيستي شهود عرفاني و انواع آن، اعتبار و ارزش معرفتي آن را ارزيابي و ملاكهايي را كه ملاصدرا و شارحان وي براي تشخيص شهودهاي معتبر برشمردهاند، فهرست ميكنيم و در نهايت، به بررسي حد و حدود اعتبار آن ميپردازيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
137 - بررسي ادراك حسي از ديدگاه ارسطو و ملاصدرا
محمدحسين مختاريمسئلة «ادراك» همواره يكي از مباحث مهم فلسفي از روزگار باستان تا به امروز بوده است. فيلسوفان يونان باستان بويژه افلاطون و ارسطو، بطور مبسوطي دربارة ادراك ـ ابزار و شرايط آنـ سخن گفتهاند. در اين ميان، ارسطو با تدوين دو رساله دربارة نفس و حاس و محسوس به تبيين ادراك ظ چکیده کاملمسئلة «ادراك» همواره يكي از مباحث مهم فلسفي از روزگار باستان تا به امروز بوده است. فيلسوفان يونان باستان بويژه افلاطون و ارسطو، بطور مبسوطي دربارة ادراك ـ ابزار و شرايط آنـ سخن گفتهاند. در اين ميان، ارسطو با تدوين دو رساله دربارة نفس و حاس و محسوس به تبيين ادراك ظاهري و باطني نفس پرداخته است. در ميان قواي ادراكي حيوان و انسان، ادراك حسي از جايگاه ويژهيي برخوردار است زيرا نخستين مواجهة ما با عالم خارج بوسيلة اين حواس صورت ميگيرد. ارسطو براي تبيين ادراك حسي از قواي ظاهري نفس (لامسه، باصره، ذائقه، سامعه و شامه) و معرفتبخش بودن دادههاي آنها سخن ميگويد. وي معتقد است ادراك حسي بايد با عقل درهمتنيده شود تا براي ما معرفتبخش باشد. فيلسوفان مسلمان نيز به بحث از ادراك حسي پرداختهاند و عمدة مباحث آنها همان نظرياتي است كه ارسطو بيان كرده است. ملاصدرا با مطرحكردن انشائيبودن صور توسط نفس، از ديدگاه ارسطويي فاصله گرفت و توانست طرحي نو را در علمالنفس فلسفي دراندازد. در اين مقاله به بررسي و مقايسة رويكرد ارسطو و ملاصدرا به مسئلة ادراك حسي ميپردازيم. بدين منظور، ابتدا از تعريف نفس و قواي آن بحث ميكنيم و سپس قواي ظاهري را از ديدگاه هر دو فيلسوف مورد بررسي قرار خواهيم داد. در پايان نيز به بحث مهم معرفتبخشي ادراك حسي ميپردازيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
138 - واكاوي تبلور نظرية اسفار اربعه در معماري ميدان نقشجهان اصفهان
احمدعلي نامداريان سمیه خانی پریسا هاشم پورتاكنون تحقيقات زيادي پيرامون ميدان نقشجهان انجام شده است اما پرداختن به چرايي و چگونگي شكلگيري آن، جاي كار فراواني دارد؛ اينكه چرا ابعاد ميدان نقش جهان، به اندازههاي كنوني است؟ چرا چيدمان عناصر ميدان به اين صورت است؟ فلسفة استفاده از رنگها و طرحهاي متفاوت در گوشههاي چکیده کاملتاكنون تحقيقات زيادي پيرامون ميدان نقشجهان انجام شده است اما پرداختن به چرايي و چگونگي شكلگيري آن، جاي كار فراواني دارد؛ اينكه چرا ابعاد ميدان نقش جهان، به اندازههاي كنوني است؟ چرا چيدمان عناصر ميدان به اين صورت است؟ فلسفة استفاده از رنگها و طرحهاي متفاوت در گوشههاي مختلف ميدان چيست؟ و سؤالات بسياري كه نياز به بحث و تحقيق دارد. اين مقاله به روش توصيفي ـتحليلي و تاريخيـ تفسيري تلاش ميكند به انديشهها و انگيزههاي طراحي معماري و ساخت ميدان نقشجهان بپردازد و در اين راه، با مطالعة كتابخانهيي و اسنادي، به گردآوري اطلاعات و تحليل آنها پرداخته است. يافتهها نشان ميدهد، ميدان نقشجهان، علاوه بر دولتخانة صفوي، در قالب يك بيانية اعتقادي ـ سياسي است كه انديشههاي عرفانيـ شيعي را كه قرنها در ضمير ناخودآگاه ايرانيان نهفته بوده، نشان ميدهد. اين ميدان، تمثيلي است از شب معراج پيامبراكرم(ص) و با تداعي منزلگاههاي مختلفِ اسفار اربعه، سير و سلوك عرفاني را براي سالكان متجسم ميكند. از زمان ابنعربي به بعد و بالاخص در انديشههاي ملاصدرا، چهار منزلگاه براي اين سفر عرفاني بيان شده كه «اسفار اربعه» ناميده ميشود. يافتههاي تحقيق نشان از تناظر اين چهار سفر با چهار عنصر اصلي ميدان دارد. اين سير و سلوك، تمثيل و تجسمي است از سفر پيامبر در شب معراج كه از مكه به بيتالمقدس مشرف شدند و سپس به آسمانها رفت. محيط 1300 متري ميدان نقش جهان تمثيلي است از مسافت 1300 كيلومتري مكه تا بيتالمقدس. نقش و نگارهاي بازار قيصريه نماد زندگي روزانه و حيات دنيوي است. مسجد شيخ لطفالله حياط و شبستان ندارد و سالك با حضور در زير گنبد، تنها مظاهر حق تعالي را ميبيند. مسجد جامع عباسي نماد منزلگاه «جمع» در سلوك عرفاني است. سفر دوم با سير در مقام خفيّ و اَخفي طي ميشود و سالك از اين مقام فاني ميگردد. مرحلة سوم از سلوك كه نوعي شريعت در بطن خود دارد نيز تأييد انديشة ولايت است. در انتهاي سفر، دوباره به سردر قيصريه باز ميگردد. اما اين يك دور و تسلسل باطل نيست بلكه سالك با تجربة مراحل گذشته، به خويشتن خويش بازگشته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
139 - مرگ ارادی از دیدگاه سید حیدرآملی و تحلیل عرفانی و روانشناختی آن
فاطمه کوکرم عبدالله صلواتی عین الله خادمیاين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونههاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست ا چکیده کاملاين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونههاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست از فاصلهگرفتن از تعلقات اينجهاني. پرسش اصلي آنست كه چگونه ميتوان تحليلي عرفاني و روانشناختي از انواع مرگ بروايت سيدحيدر آملي ارائه داد؟ بر اين اساس، دستاوردهاي اين پژوهش عبارتند از: 1) قدر مشتركي ميان انواع مرگها وجود دارد و آن جدا شدن از تعلقات اينجهاني و فاصله گرفتن از آنهاست؛ حال، نوع اين فاصلهگرفتنها ميتواند متفاوت باشد؛ گرسنگي، پوشيدن لباسهاي خاص و ... همة اينها ميتوانند ما را از تعلقات اينجهاني دور كنند. 2) دستاورد ديگر اين پژوهش، تحليل عرفاني و روانشناختي مرگ ارادي است؛ مثلاً مرگ سبز بمعناي پوشيدن لباس كمارزش است و بنابرين با نپوشيدن لباسهاي غرورآميز و اشرافي، سالك به مرگ ارادي ميتواند بميرد. رنگ سبز نماد تعادل و پايداري است و سالك با مرگ ارادي و از بين بردن نفسانيات، در خود به تعادل و جاودانگي دست پيدا ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
140 - بررسي انتقادات حكيم خواجويي دربارة نظرية وحدت وجود عرفاني
محمود صیدی محمدجواد پاشایی«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خو چکیده کامل«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خواجويي براساس تباين وجودي واجبالوجود با موجودات ممكن، وجود مطلقنبودن واجبالوجود، اقامه نشدن استدلال عقلاني در اثبات وحدت وجود و نارسايي استدلالهاي برخي از عارفان و متصوفان در اثبات وحدت وجود، اين نظريه را نامقبول و نادرست ميداند. اما در پژوهش حاضر بيان شده كه انتقادات خواجويي ناشي از مغالطه و خلط ميان معاني مختلف اصطلاحات علوم فلسفه و كلام با عرفان نظري است؛ هر چند كه در برخي موارد ـ مانند اقامهنشدن استدلال عقلاني از سوي عارفان در اثبات وحدت وجود— انتقاد او صحيح بنظر ميرسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
141 - شناخت منابع کسب معرفت ؛ در تولید دانش اسلامی
مصطفی جعفرپیشه فرد محمد سعید جبل عاملیهمچنان که بشر از حسّ و تجربه شخصی تا حس و تجربه دیگر آدمیان به عنوان منبع دانش و معرفت بهره میگیرد و همچنانکه استدلال ها و دادههای عقلانی تمامی نوع بشر، منبعی برای دانش و معرفت تلقی میشود، به همین شکل دانشی را که رسولان آسمانی به بشر میآموزند. منبعی دیگر برای اندوخت چکیده کاملهمچنان که بشر از حسّ و تجربه شخصی تا حس و تجربه دیگر آدمیان به عنوان منبع دانش و معرفت بهره میگیرد و همچنانکه استدلال ها و دادههای عقلانی تمامی نوع بشر، منبعی برای دانش و معرفت تلقی میشود، به همین شکل دانشی را که رسولان آسمانی به بشر میآموزند. منبعی دیگر برای اندوختههای معرفتی و دانشی تلقی میشود و از جهت دستگاه عقلانیت و خردوری آدمی این منبع اگر بالاتر از سایر منابع نباشد حداقل در سطح سایرمنابع دانش قابل استناد و اعتماد است. در این مقاله با نگاهی نو به منابع کسب معرفت، فرآیند کسب، استخراج و استنباط دانش اسلامی از دو منبع کتاب و سنت، و بر اساس گزارههای معرفتی که در باره هستی و پدیده های خلقت، در این دو منبع منعکس است، بیان می شود. منظور از کتاب قرآن کریم و منظوراز سنت، سخن و رفتار و تأیید پیامبر اعظم و اهل بیت طاهرین میباشد. در این مقاله منظور از «دانش اسلامی» معرفت و علمی است که اوّلاً از دین اسلام، قرآن و سنت منشأ میگیرد و قابل إسناد و استناد به این دین است و ثانیاً مرتبط با گزارههای هستیشناسانه و واقعیتهای عالم هستی به طور عام و گسترده، اعم از عالم مادّی و غیر مادّی و اعم از علوم عقلی، تجربی، انسانی و غیرانسانی باشد، و اما گزارههای دستوری و توصیهای قرآن و سنت به طور مستقیم از این دایره بیرون خواهند بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
142 - مؤلفههای اشراقی آثار ابنسینا در سه حوزۀ روش، محتوا و زبان
سعيد رحيميانابن سینا با اینکه شیخ الرئیس مشائیان شمرده میشود اما خود زمینههای پیدایش حکمت اشراق را نیز فراهم نموده است. او بلحاظ روش شناسی و معرفت شناسی، با ابداع حکمت مشرقیه که حکمت اختصاصی خود او، صرفنظر از دیدگاههای یونانیان است، و همچنین با بکارگیری برخی مصطلحات و قواعد و دلای چکیده کاملابن سینا با اینکه شیخ الرئیس مشائیان شمرده میشود اما خود زمینههای پیدایش حکمت اشراق را نیز فراهم نموده است. او بلحاظ روش شناسی و معرفت شناسی، با ابداع حکمت مشرقیه که حکمت اختصاصی خود او، صرفنظر از دیدگاههای یونانیان است، و همچنین با بکارگیری برخی مصطلحات و قواعد و دلایل که رنگ و بوی اشراقی دارند، مقدمات احیا و رشد حکمت اشراق نزد سهروردی را آماده کرد. ذهن وقاد و شایستگی روحانی بوعلي در عمر کوتاهش، بخوبی زمینه های جهش فلسفه و حکمت اسلامی بسوی حکمت اشراق و سپس حکمت متعالیه را در سه زمینة روش، محتوا و زبان مهیا ساخت. هرچند سهروردی بیشتر بر تفاوتهای حکمت خود با حکمت ابنسینا و مشائیان پیرو او تأکید دارد و آغاز حکمت خود را پایان حکمت مشاء معرفی میکند، اما بجرئت میتوان گفت كه حکمت او تا حد زیادی متأثر از حکمت بوعلی بوده است تا آنجا که شاید بتوان اندیشة سهروردی را نتیجة رشد طبیعی حکمت سینوی در بستر زمان دانست. مقالۀ حاضر تلاش میکند با برجسته کردن عناصر عرفانی و ذوقی (یا آنچه بعداً اشراقی نام گرفت) در آثار موجود و بجا مانده از ابن سینا، بنحوی روشن نشان دهد که دین سهروردی به ابن سینا بیشتر از آن چیزی است که معمولاً تصور میشود و سهروردی در هر سه زمینۀ روش، محتوا و زبان، مدیون وی بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
143 - هیجانهای معرفتی در طی فعالیتهای حل مسأله ریاضی در میان کودکان با ناتوانی یادگیری در ریاضی
آزاده پوررزاق حمیدرضا حسن آبادی مهدی عربزادههدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر سطح دشواری سوال ریاضی بر روی هیجانات معرفتی (سردرگمی، تعجب، کنجکاوی، لذت، اضطراب، ناامیدی و بی حوصلگی) و مقایسه آن در بین کودکان دختر و پسر پایه پنجم، و ششم با ناتوانی ریاضی (MLD) در مقابل کودکان بدون ناتوانی در طی فعالیت حل مسئله ریاضی بود چکیده کاملهدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر سطح دشواری سوال ریاضی بر روی هیجانات معرفتی (سردرگمی، تعجب، کنجکاوی، لذت، اضطراب، ناامیدی و بی حوصلگی) و مقایسه آن در بین کودکان دختر و پسر پایه پنجم، و ششم با ناتوانی ریاضی (MLD) در مقابل کودکان بدون ناتوانی در طی فعالیت حل مسئله ریاضی بود. روش پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش کليه دانش آموزان دختر و پسر مدارس مقاطع ابتدایی و مراکز اختلالات شهر شيراز که با توجه به هدف پژوهش ۱۵ نفر دانش آموز دارای ناتوانی ریاضی (۵ دختر و ۱۰ پسر) و ۱۵ نفر دانش آموز قوی (۸ دختر و ۹ پسر) انتخاب شدند. روش آماری این پژوهش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس چند متغیری بود. نتایج نشان داد که دشواری سوالات هیجان های اضطراب، ناامیدی، بی حوصلگی را در گروه ناتوانی یادگیری نسبت به گروه قوی افزایش داده است. هیجان تعجب با افزایش دشواری سوال در این کودکان افزایش یافته است اما در هیجان کنجکاوی و لذت بین این دو گروه تفاوت معناداری دیده نشد. این یافته ها در مجموع نشان می دهد که دشواری سوالات نقش بسزایی دارد، اما آنچه که از یافته های این پژوهش قابل توجه است نقش پررنگی است که علاوه بر دشواری، ناتوانی ریاضی در شدت بروز این هیجانات از خود نشان داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
144 - بنمایههای فکری اثرگذار در شعر حکیم سنایی غزنوی
حسنا محمدزادهچکیده سنايي غزنوی، عارف حکیم و شاعری است که ابتکار شعر عارفانه و حکیمانه فارسی را در اختیار دارد و حال و هوایی تازه را در ادبیات فارسی ایجاد کردهاست و به نوعی دوران ساز است. کسی که توانسته به خوبی قالبهای شعر فارسی، بالاخص مثنوی و قصیده را در خدمت معانی عرفانی و شعر چکیده کاملچکیده سنايي غزنوی، عارف حکیم و شاعری است که ابتکار شعر عارفانه و حکیمانه فارسی را در اختیار دارد و حال و هوایی تازه را در ادبیات فارسی ایجاد کردهاست و به نوعی دوران ساز است. کسی که توانسته به خوبی قالبهای شعر فارسی، بالاخص مثنوی و قصیده را در خدمت معانی عرفانی و شعر تعلیمی قرار دهد. اغراق نیست اگر بگوییم شعر عرفانی ایران با جایگاه و مرتبهای که دارد، مدیون نبوغ سنایی است. او شاعری برخوردار از روحی زلال و شفاف است، که نه از رهگذر دینداری جماعت، بلکه از رهگذر دین خود و با برداشت خاص خود با خدا، انسان و اجتماع، روبهرو میشود. در حالی که شاعران همدورة وی، معمولا در دربارها به مدح و ستايش شاهان و اربابان زور و زر مشغول و ملازمان همیشگی درگاه سلاطين بودهاند و زندگيشان از راه دريافت صله تأمين ميشدهاست؛ سنايي، با اندیشههای منحصرش، اوضاع نابسامان روزگار خويش را مورد نقد قرار دادهاست. این پژوهش به بررسی و طبقهبندی بنمایههای فکری اثرگذار در شعر و جهانبینی سنایی پرداختهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
145 - رابطة شُكر و شادي در حكمـت متعاليه
نفيسه اهلسرمديملاصدرا «شُكر» را مقام و مرتبهيي ميداند كه انسان ميتواند به آن دست يابد. او شناخت و درك حقيقت شكر را متوقف بر انسانشناسي ميداند. اركان سهگانة شكر در نظر صدرالمتألهين عبارتند از: علم، شادي و عمل. عمل مقدمة رسيدن به شادي و سرور است و اين شادي مقدمة علم و معرفت است. بناب چکیده کاململاصدرا «شُكر» را مقام و مرتبهيي ميداند كه انسان ميتواند به آن دست يابد. او شناخت و درك حقيقت شكر را متوقف بر انسانشناسي ميداند. اركان سهگانة شكر در نظر صدرالمتألهين عبارتند از: علم، شادي و عمل. عمل مقدمة رسيدن به شادي و سرور است و اين شادي مقدمة علم و معرفت است. بنابرين زيربناي شكر، معرفت است و عمل، مقدمة رسيدن به آن. با توجه به اين اركان سهگانه، ميتوان گفت شاكر حقيقي، همواره در حال شادي و سرور است و اين حالت در عمل بصورت خيرخواهي، احسان و عطوفت با مردم ظاهر ميشود. دليل و پشتوانة اين شادي و مهرباني با همة انسانها، ايمان و اعتقاد به توحيد و خداباوري است. در حكمت متعاليه، خداوند مبدأ بهجت و سرور بيانتهاست و بهمين دليل ارتباط با او، عين ارتباط با منبع شادي است. بنابرين ميتوان نتيجه گرفت كه شكر در آثار ملاصدرا از مباني حكمي برخوردار است؛ بطوريكه رسيدن به مرتبة اعلاي شكر، جز با حكمت امكانپذير نيست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
146 - نقش و جایگاه زنبور در تصویر ساختهای مثنوی معنوی
روحالله كريمي نورالدین وند امیرحسین سعیدی پوردر جهانبینی شاعران عرفانگرا و اخلاقمدار، تصویر یکی از کارآمدترین راهبردها برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی و اخلاقی محسوب میشود.مولانا، یکی از سرشناسترین چهرههای تصویرپرداز در قلمرو ادب عرفانی در خلال بیان داستانها و تعالیم عرفانی و پندآموز خود در مثنوی معنوی، با چکیده کاملدر جهانبینی شاعران عرفانگرا و اخلاقمدار، تصویر یکی از کارآمدترین راهبردها برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی و اخلاقی محسوب میشود.مولانا، یکی از سرشناسترین چهرههای تصویرپرداز در قلمرو ادب عرفانی در خلال بیان داستانها و تعالیم عرفانی و پندآموز خود در مثنوی معنوی، با عملکرد هوشمندانه و هنری به کارگیری تصویر، به ملموس کردن مفاهیم برای مخاطبان خود پرداخته است. در میان اغلب سرودههای او و به طور خاص در مثنوی معنوی طبیعت و پدیدههای آن جایگاه ویژهای دارند. یکی از جانورانی که مولوی در مثنوی بهصورت ویژه از آن نام برده و به تصویرسازی و مضمونآفرینی پرداخته، زنبورعسل و وابستههای آن (شهد، عسل، موم و نیش) میباشد. مولوی با آگاهی از اهمیت این حشره در قرآن کریم و با تأکید بر برخی از مهمترین جنبههای زندگی آن، به برقراری پیوند میان این جانور و برخی از ابعاد زندگی انسانها پرداخته و از این حشره در ساخت تصویرهای حقیقی و مجازی مثنوی برای بیان مفاهیم عرفانی و اخلاقی بهره گرفته است. در این پژوهش کوشیده شده تا ضمن اشاره به تصویر ساختهای مولوی از زنبور در مثنوی، از طریق تحلیل صور خیال زنبور و بررسی آن ها در مثنوی به تحلیل معانی و مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی نهفته در ورای این تصاویر پرداخته و از طریق بررسی و بسط این تصاویر به شناخت و آگاهی نسبت به این جانور و تصویرهای آن در مثنوی دست یابند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
147 - تأملاتی در چیستی و ضرورت کلام کاربردی
عبدالرحیم سلیمانی بهبهانیکلام کاربردی اصطلاحی نوپیدا و تا حدودی مبهم است، و حداقل سه معنا قابل تصور است: 1. تمرکز بر مباحث اعتقادی مورد نیاز نسل امروز و حذف مباحثی که تاریخ مصرف آن منقضی شده؛ 2. راهکارهای تأثیربخشی معرفتهای دینی در حیات فردی و اجتماعی، 3. شیوههای هنجارسازی باورهای اعتقادی. مع چکیده کاملکلام کاربردی اصطلاحی نوپیدا و تا حدودی مبهم است، و حداقل سه معنا قابل تصور است: 1. تمرکز بر مباحث اعتقادی مورد نیاز نسل امروز و حذف مباحثی که تاریخ مصرف آن منقضی شده؛ 2. راهکارهای تأثیربخشی معرفتهای دینی در حیات فردی و اجتماعی، 3. شیوههای هنجارسازی باورهای اعتقادی. معنای اول، تفاوت بنیادین با علم کلام به معنای متعارف و رایج ندارد، و نسبت میان آن دو، عموم و خصوی مطلق است، اما کلام کاربردی در معنای دوم و سوم، هویتی متمایز از کلام رایج دارد، و مشتمل بر مجموعه قواعدی است که مبانی آن قواعد، برگرفته از دانشهای مختلفی همچون همچون اخلاق، تربیت، جامعهشناسی و روانشناسی است. نوشته حاضر، علاوه بر تبیین معانی سهگانه و ضرورت و جایگاه آنها، به نسبت میان هر یک از آنها با علم کلام رایج پرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
148 - تحلیل کمی و کیفی حدیث قرب نوافل از دیدگاه عارفان مسلمان
جلال یوسفی عنایت علی حسین احتشامی محمدرضا فریدونیکسب اطلاعات کمی و کیفی از احادیث کمک شایانی به فهم مبانی حدیثی دانشمندان اسلامی میکند. مسلکهای مختلف اسلامی اهتمام ویژه ای به احادیث معصومین نشان داده اند. از جمله اهل عرفان نیز به این مهم پرداخته اند و در آثار خود با اشاره به احادیث معصومین (ع) اصول خود را بر این پای چکیده کاملکسب اطلاعات کمی و کیفی از احادیث کمک شایانی به فهم مبانی حدیثی دانشمندان اسلامی میکند. مسلکهای مختلف اسلامی اهتمام ویژه ای به احادیث معصومین نشان داده اند. از جمله اهل عرفان نیز به این مهم پرداخته اند و در آثار خود با اشاره به احادیث معصومین (ع) اصول خود را بر این پایه بنا نهاده اند. ایشان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث موجب گردیده گاهی اهل عرفان به جعل و تحریف احادیث منسوب شوند. به نظر میرسد تجزیه و تحلیل فراوانی احادیث مورد اهتمام اهل عرفان با روشهای دقیق علمی راهگشای فهم مبانی و قواعد ایشان در مواجهه با احادیث باشد. این تحقیق به بررسی فراوانی حدیث «قرب نوافل» در 110 منبع عرفانی پرداخته است. تلاش شده است تاریخ بکارگیری و فراوانی این حدیث با بهره گیری از روشهای علمی و نوین مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد. یافتههای تحقیق نشان میدهد در مقاطع مختلف تاریخی این حدیث مورد توجه اهل عرفان بوده است. این اطلاعات میتواند در بررسی اعتبار سند حدیث قرب نوافل راهگشا باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
149 - نقد و تحلیلدیدگاهابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسمقشیری به مؤلفههای تربیت عرفانی
کیهان کهندل سمیرا رستمی سید محسن ساجدی رادابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم قشیری هر دو از پیران طریقت اند که سال های متمادی از عمر خویش را در تهذیب و تربیت سالکان صرف کرده اند. این پژوهش به شیوۀ کتابخانهای و به روش توصیفی ـ تحلیلی قصد دارد تا به ارزیابی مؤلفه های تربیت عرفانی ازجمله پیر، ذکر، سماع، اخلاص، سخاوت و چکیده کاملابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم قشیری هر دو از پیران طریقت اند که سال های متمادی از عمر خویش را در تهذیب و تربیت سالکان صرف کرده اند. این پژوهش به شیوۀ کتابخانهای و به روش توصیفی ـ تحلیلی قصد دارد تا به ارزیابی مؤلفه های تربیت عرفانی ازجمله پیر، ذکر، سماع، اخلاص، سخاوت و شکیبایی در شیوۀ تربیتی ابوسعید ابوالخیر و قشیری با تکیهبر کتابهای اسرارالتوحید، رساله قشیریه و ترتیب السلوک بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نگاه این دو عارف، سالک باید ابتدا حدنصابهای اخلاقی و تربیتی را دارا باشد و سپس پیری راه دان را که مزین به صفات تقوی، سخاوت و تواضع بوده برگزیند. هر دو عارف، ذکر را بهعنوان یکی از آداب سلوک پذیرفته و انواع و آدابی برای آن قائل شدهاند؛ هرچند در آداب عرفانی قشیری، این موضوع دشوارتر به نظر میرسد. ابوسعید، سماع را یکی از اصول تربیت عرفانی خود و آن را غذای روح میداند؛ اما قشیری نگاه مثبتی به سماع ندارد. ابوسعید و قشیری، اخلاص و اجتناب از تزویر را از شرایط سلوک می دانند. همچنین سخاوت شیخ و مرید را در تربیت عرفانی مهم می شمارند؛ به ویژه اینکه در اغلب حکایت های اسرارالتوحید، صحبت از بخشش ابوسعید است و او را باید شیخ سخا نامید و قشیری نیز برای بخشش، انواعی ازجمله سخاوت در تن، در ثواب و مال برمی شمارد. درنهایت، ابوسعید و قشیری، شکیبایی در برابر امر نفس اماره، اوامر و نواهی شیخ و ناملایمات راه سلوک را ضروری می دانند و با رفتارشان همچون صبوری و شکرگزاری بر مرگ فرزند، شکیبایی را به مریدان و اطرافیانشان تعلیم می دهند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
150 - جایگاه علم، عمل و ایمان در مثنوی مولوی
زهرا باباپور محمدرضا صرفی عنایت الله شریف پورادبیّات عرفانی به خصوص مولوی روح و جاذبه ی خود را از ایمان و معرفت گرفته است. روح انسان گرایی ادبیّات همان روح ایمانی و عرفانی است. مثنوی مولوی این شاهکار ادبی مملو از روح ایمان و آگاهی است. محتوا و لبَ ادبیات عرفانی ما از ایمان و آگاهی نشأت می گیرد در این مقاله با عن چکیده کاملادبیّات عرفانی به خصوص مولوی روح و جاذبه ی خود را از ایمان و معرفت گرفته است. روح انسان گرایی ادبیّات همان روح ایمانی و عرفانی است. مثنوی مولوی این شاهکار ادبی مملو از روح ایمان و آگاهی است. محتوا و لبَ ادبیات عرفانی ما از ایمان و آگاهی نشأت می گیرد در این مقاله با عنوان علم و ایمان در مثنوی مولوی، کوشش میشود که حقیقت علم و ایمان و رابطه آن ها را از نظر مولوی بسنجد و تبیین کند که علم و ایمان چگونه می تواند انسان را به حقیقت واحد برساند. مولوی چه نوع علمی را راهگشا میداند و در ارتباط علم و ایمان کدام یک را بر دیگری رجحان مینهد. مولانا همواره ارتباطی نزدیک بین علم و ایمان قرار داده و ایمان را نعمتی بزرگ میشمارد و نوری که بر بصیرت انسان میافزاید و انسان دانا درونش نوری برای هدایت اوست که با ایمان به خدا حقیقت را درمییابد. او معتقد است علم و ایمان باید نردبانی برای تعالی روحانی انسان باشد و انسان باید در کنار علم، درسهایی از معرفت و عشق الهی بخواند و در پی رستاخیزی باشد که او را به سوی ثبات اخلاقی و روحانی پیش ببرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
151 - طبقهبندی علوم از دیدگاه ملاصدرا و تأثیر شرایط اجتماعی بر آن
فاطمه جمشیدی نسرین سراجیپوردر دوران صفویه، معاصر با حیات صدرالمتألهین، با روی کار آمدن فقهای درباری و تصوف بازاری، علوم حقیقی همچون فقه و فلسفه و عرفان به انزوا رفت. ملاصدرا، که با اندیشههای فلسفی و عرفانی پیش از خود آشنایی داشت و در مقام یک عالم دینی، در پی زدودن تشویش فکری از جامعة علمی و مقاب چکیده کاملدر دوران صفویه، معاصر با حیات صدرالمتألهین، با روی کار آمدن فقهای درباری و تصوف بازاری، علوم حقیقی همچون فقه و فلسفه و عرفان به انزوا رفت. ملاصدرا، که با اندیشههای فلسفی و عرفانی پیش از خود آشنایی داشت و در مقام یک عالم دینی، در پی زدودن تشویش فکری از جامعة علمی و مقابله با این رویکرد گمراهکننده، به تأسیس نظام فلسفی جدیدی پرداخت تا بتواند تمام تفکرات پیشین را بهنحوی سازگار و در خود جمع نماید. در واقع او در تلاش بود با تأسیس مکتب فلسفی خود، جایگاه علم حقیقی و راه رسیدن به آن را برای جامعه تبیین کند. از آنجا که طبقهبندی علوم از مسائل اولیه هر نظام فلسفی بشمار میرود و هر نظام فلسفی و مجموعه مسائل آن، متأثر از شرایط اجتماعی هستند، طبقهبندی ملاصدرا از علوم متأثر از دغدغههای اجتماعی وی بوده و در جهت پاسخگویی به نیاز جامعه خویش و هدایت آن بسمت علوم حقیقی ترسیم شده است. او در هر یک از سه دورة حیات علمی خود، دستهبندی خاصی از علوم ارائه داده است؛ در دورة نخست، بر اساس رویکرد مشائی، سپس بر اساس رویکرد اشراقی، و در دورة پختگی تفکرش، با رویکرد متعالیه. این مقاله بر آنست تا طبقهبندی صدرالمتألهين از علوم را در هر یک از سه دورة حیات علمی وی بررسی نماید و نشان دهد که در هر یک از ادوار چه تأثیری از دغدغههای جامعه پذیرفته و چگونه پاسخگوی آنها بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
152 - شکل¬گیری و تحول باورهای کودکان 6 -3 ساله دربارة دانش و دانستن
زهرا تنها پروین کدیور محمدحسین عبدالهی جعفر حسنیپژوهش حاضر با هدف بررسی تحول باورها در سنین کودکی با درنظر گرفتن نظریة ذهن انجام شد. بدین منظور، تعداد 75 کودک در سنین 6-3 سال از مهدکودک های شهر تهران انتخاب شدند. برای هر کودک دو تکلیفِ باورِ غلط و دو تکلیف معرفت شناسی شخصی در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادند که بین معر چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف بررسی تحول باورها در سنین کودکی با درنظر گرفتن نظریة ذهن انجام شد. بدین منظور، تعداد 75 کودک در سنین 6-3 سال از مهدکودک های شهر تهران انتخاب شدند. برای هر کودک دو تکلیفِ باورِ غلط و دو تکلیف معرفت شناسی شخصی در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادند که بین معرفت شناسی شخصی، نظریة ذهن، و سن رابطة معنادارِ مثبت دیده می شود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که معرفت شناسیِ شخصی از طریق سن و نظریة ذهن قابل پیش بینی است. بر این اساس، کودکانِ سنین بالاتر نمره های بالاتری در معرفت شناسی شخصی کسب کردند، به گونه ای که تقریباً %31 از واریانس معرفت شناسی شخصی از طریق سن تبیین شد. همچنین، کودکانی که نمره های بالاتری در معرفت شناسی شخصی کسب کردند نمره های بالاتری در توانایی نظریة ذهن به دست آوردند. دو متغیر سن و نظریة ذهن همراه با هم، %5/32 از واریانس معرفت شناسی شخصی را تبیین کردند. به علاوه، مرحله انتقال به دوگانه نگری در نمونة مورد بررسی، مشاهده نشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
153 - تحلیل کمّی و کیفی احادیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در متون عرفانی
جلال یوسفی عنایت علی حسین احتشامی محمدرضا فریدونیاز دیدگاه مسلمانان پس از قرآن کریم، احادیث معصومین(ع) مهم ترین میراث دین مبین اسلام است. این گنجینه گران بها مورد توجه نحله های مختلف اسلامی از جمله عارفان مسلمان است. اهل عرفان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث باعث بروز اختلا چکیده کاملاز دیدگاه مسلمانان پس از قرآن کریم، احادیث معصومین(ع) مهم ترین میراث دین مبین اسلام است. این گنجینه گران بها مورد توجه نحله های مختلف اسلامی از جمله عارفان مسلمان است. اهل عرفان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث باعث بروز اختلافاتی شده است. گاهی اهل عرفان به جعل و تحریف احادیث منسوب شده اند. به نظر می رسد تجزیه و تحلیل احادیث مورد اهتمام اهل عرفان با روش های دقیق علمی راهگشای فهم مبانی و قواعد ایشان در مواجهه با احادیث باشد. این تحقیق به بررسی هفت حدیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در 110 منبع عرفانی پرداخته است. تلاش شده است این احادیث با بهره گیری از روش های تحقیق نوین مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد برخی از احادیث عرفانی بیشتر مورد توجه اهل عرفان بوده و استناد به این احادیث در منابع عرفانی به وفور دیده می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
154 - مکتب افلاطونی میانه؛ معرفی و تحلیل آموزههای دینی و فلسفی
محبوبه هادینامکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی ـ دینی در سدۀ اول پیشامسیحی است که با داعیۀ احياي مكتب افلاطوني اصيل، شالودهيي از بنیادیترین آموزههای معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزههایي چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، م چکیده کاملمکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی ـ دینی در سدۀ اول پیشامسیحی است که با داعیۀ احياي مكتب افلاطوني اصيل، شالودهيي از بنیادیترین آموزههای معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزههایي چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، معرفت عقلانی و نجات و رستگاری. با تأمل در آثار افلاطونیان میانه میتوان دریافت که مبانی فلسفی این مكتب بیش از هر چیز بر تفسير مجدد برخي آموزههاي ديني ـ فلسفي مكاتب افلاطوني، رواقي، فيثاغورثي و گنوسی بنا شده است؛ چنانکه در آثار همة فیلسوفان این مکاتب، ردّپايی پررنگ از دغدغۀ تبیین مسئلة یگانگی و تعالی ذات باریتعالي، چگونگي خلق جهان و تبیین وجود شر در آن، ملاحظه میشود. بهمين دليل مبانی فلسفۀ افلاطونی میانی اساساً دینی است و موضوعاتی چون دوگانگی ذات الوهیت در دو مفهوم، خدای باری و فرازمند و صانع یا خالق جهان، دوگانگی خاستگاه روحانی و مادی انسان و هبوط روح، کیهانشناسی و ساختار مادی جهان و فرجام کار آن، فرجامشناسی با محوریت آموزۀ نجات و رستگاری انسان از طریق معرفت عقلانی، و در نهایت، مبحث اخلاقیات و تعریف چارچوبهای عملی آن برای رسیدن به کمال عقلانی که لازمۀ رستگاری است، شاکلۀ اصلی نظام و اندیشۀ فلسفی مكتب افلاطونی میانه را تشکيل داده است. نوشتار حاضر ميكوشد ضمن تبیین و تشریح آموزههای فلسفی افلاطونی میانه، با جُستاری تطبیقی، به تحلیل مبانی و چگونگی شکلگیری آنها در مقام یک مکتب فلسفی ـ دینی بپردازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
155 - تدوین چارچوب مفهومی تاب آوری شهری به منظور ارائه کاربست آن در ادبیات شهرسازی از طریق تحلیل مضمون متون
محمد صابر اسلاملو منوچهر طبیبیان مهتا میرمقتداییتابآوری شهری رویکردی نوین، به منظور پاسخگویی به انواع مخاطرات طبیعی و انسانساخت است. این فرض وجود دارد که علاوه بر ویژگی هایی چون ظرفیت های شهری و استقامت هنگام مخاطرات وجوه دیگری نیز وجود دارد که باید آن ها را یافت. هدف این مقاله ارائه چارچوب مفهومی تابآوری شهری و ذ چکیده کاملتابآوری شهری رویکردی نوین، به منظور پاسخگویی به انواع مخاطرات طبیعی و انسانساخت است. این فرض وجود دارد که علاوه بر ویژگی هایی چون ظرفیت های شهری و استقامت هنگام مخاطرات وجوه دیگری نیز وجود دارد که باید آن ها را یافت. هدف این مقاله ارائه چارچوب مفهومی تابآوری شهری و ذکر ویژگیهای آن از طریق مرور جامع منابع تابآوری می باشد. همچنین تعریف کاملی از تابآوری شهری مطابق نتایج بیان شده و در نهایت به بازخوانی دادههای کیفی به منظور روشن نمودن زوایای پنهان تاب آوری شهری پرداخته شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش تحلیل مضمون به کمک نرمافزار MAXQDA 13.28 بهره گرفته شده است. در این راستا مجموعه 100 منبعی از تعاریف تابآوری به عنوان داده گردآوری شد و مطابق تحلیل مضمون ویژگی های ششگانه چارچوب مفهومی تابآوری شهری تحت عنوان R1 تا R6 استخراج شد. به منظور اثبات نتایج بدست آمده، علاوه بر طرح و اخذ تایید در پنل متخصصین، تصدیق استفاده از این واژهها در میان 1250 مقاله چاپ شده در مجلات بینالمللی تحت نمایه استنادی علمی سامسون رویترز1 از سال 2010 تا 2020 (مقالاتی با کلید واژه «تاب آوری شهری2» به زبان انگلیسی) به کمک نرمافزار Cite Space بررسی و نتایج تایید شد. از نظر محققین این مقاله تعریف تابآوری شهری: «توانایی پاسخگویی بههنگام شهرها و استقامت در شرایط وقوع مخاطرات طبیعی و انسانساخت است که ضمن سازگاری و هماهنگی با شرایط جدید، در صورت عدم فروپاشی و به شرط یادگیری شهروندان، قدرتمندتر از گذشته به کارکرد شهری خود ادامه میدهد» می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
156 - مفهوم نفس درمنظومه مهابهاراتا
حمید رضا براتی پور قربان علمی عبد الحسین لطیفی جمشید جلالی شیجانیدر بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر میخوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آ چکیده کاملدر بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر میخوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آن موضع بیان داشته اند .یکی از این موضوعات چالش برانگیز مسئله نفس یا روح و سرنوشت آن می باشد که از دیر باز مورد توجه آنان قرار گرفته است.در این مقاله تلاش بر آن است تا مفهوم نفس راابتدا به شکل عام در ادبیات دینی آیین هندو و سپس به شکل خاص در کتاب مهابهاراتا مورد بررسی قرار دهیم و به این سوالات پاسخ دهیم که مفهوم و ماهیت نفس در مها بهاراتا چیست؟ و چه سرانجامی دارد؟به این منظور به روش تحلیلی به سیر مفهوم نفس در این کتاب میپردازیم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
157 - نگاه تطبیقی و مقارنهای به عرفان اسلامی و عرفانهای نوظهور
سيدحسين تقويتمدّن بشری منجر به بحرانهای کنونی شده است که یکی از آنها، بحران معنویت و نادیده گرفتن رابطۀ انسان با خداست و انسان مغرور از دستاوردهای علمی، تمام همّت خویش را صرف کار، سرمایه و رفاه کرده است. اینک پس از گذشت پنج قرن، دریافته که رفاه و آسایش مادّی نمی تواند به او آرامش چکیده کاملتمدّن بشری منجر به بحرانهای کنونی شده است که یکی از آنها، بحران معنویت و نادیده گرفتن رابطۀ انسان با خداست و انسان مغرور از دستاوردهای علمی، تمام همّت خویش را صرف کار، سرمایه و رفاه کرده است. اینک پس از گذشت پنج قرن، دریافته که رفاه و آسایش مادّی نمی تواند به او آرامش دهد و برای پُر کردن این خلاء، به عرفانهای کهن و نوظهور اعم از هندی، بودایی، سرخپوستی و...، روی آورده است. این مقاله در پی این است که با روش تحلیلی و توصیفی و مقارنهای، به بررسی عرفان اسلامی و عرفانهای نو ظهور پرداخته و در مقابل دیدگاه رقیبان که نظریه عینیت و تضاد را ابراز کردهاند، نظریۀ تطابق را پذیرفته و جنبههای تفاوت و تشابه آنها را بیان میکند و در حوزۀ مشترکات آنها به نتایجی رسیده که عبارت است از اینکه هر دو عرفان ، در پی التیام رنجهای روانی و زیبا دیدن جهان و قابل تحمل بودن همه چیز و صلح کل و صحبت از عشق و شادی و آرامش و تحقیر عقل جزئی با یگدیگر مقارن و یار و رفیق بوده؛ ولی فطرت پذیری نه فطرت گریزی، تکلیف مداری بجای بی مسئولیتی ، پاسخ به نیازهای اصلی انسان بجای نیازهای فرعی، حقیقت جویی بجای خرافه پرستی، از ممیّزات عرفان اسلامی در مقایسه با عرفانهای نو ظهور است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
158 - امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی از دیدگاه ابن عربی
سوریه گراوند محمد کاظم رضازاده جودی نفیسه فیاض بخشابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دی چکیده کاملابنعربی به عنوان یکی از فیلسوفان برجسته در زمینه مسئلة امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی مباحث و براهینی را مطرح نموده است. این مقاله بر آن است که با رویکردی تحلیلی به بررسی دیدگاههای ابنعربی در خصوص امکان و ویژگیهای معرفت حضوری واجب تعالی بپردازد. بررسی دیدگاههای ابنعربی در این خصوص بیانگر آن است که از دیدگاه ابنعربی علم حضوری از جمله احوال و معرفت راستین و یقینی است و طالب معرفت حقتعالی باید قدم در راه معرفت حضوری بگذارد. علم و معرفت حضوری ابنعربی بر مشاهدة باطنی متکی است لذا در دیدگاه ابنعربی علم و معرفت حصولی ناکافی و غیرحقیقی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
159 - تأثیر ساحتهای اخلاقی بر معرفت از منظر قرآن با تاکید بردیدگاه علامه طباطبایی (ره)
ابوذر رجبی علی کربلائی پازوکیساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی د چکیده کاملساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی در حوزه باورها داشته باشند. (جدایی دانش از ارزش) در مقابل طیف دیگری از فلاسفه بر اثرپذیری و اثرگذاری اخلاقیات بر معرفت و باور عقلانی تأکید دارند. باتوجه به اختلاف دیدگاه ها در مورد تاثیر پذیری رفتار اخلاقى از خاستگاههای شناختى و غيرشناختى همانند عواطف و هيجانات و عواملى نظير وراثت، محيط اجتماعى و ... ، همچنین تاثیر پذیری شناختهای انسان از فضائل و رذائل اخلاقی، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیل متن، در صدد بررسی ارتباط و تأثیر صفات نفسانی و اخلاقی بر مسائل معرفتی از دیدگاه قرآنی علامه طباطبائی است. به باور وی با کسب فضایل اخلاقی میتوان زمینه شکلگیری باور صادق را فراهم ساخت. درمقابل رذایل اخلاقی در مانعیت برای حصول معرفت یا همان باور صادق میتواند دخالت نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
160 - تبیین دیدگاه معرفتشناختی آدلر در برنامه درسی پایدیا
سمیرا حیدریهدف اصلی مقاله حاضر، تبیین مبانی معرفتشناختی طرح پایدیا و نقد آن است. مبانی فلسفی، مبانی روانشناختی، مبانی جامعهشناختی و مبانی تاریخی بهعنوان بنیانهای اساسی تعلیم و تربیت به ویژه در حیطه برنامه درسی محسوب میشوند و مبنای معرفتشناختی میتواند در بستر مبانی فلسفی م چکیده کاملهدف اصلی مقاله حاضر، تبیین مبانی معرفتشناختی طرح پایدیا و نقد آن است. مبانی فلسفی، مبانی روانشناختی، مبانی جامعهشناختی و مبانی تاریخی بهعنوان بنیانهای اساسی تعلیم و تربیت به ویژه در حیطه برنامه درسی محسوب میشوند و مبنای معرفتشناختی میتواند در بستر مبانی فلسفی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. در این مقاله، دیدگاه معرفتشناختی آدلر در قرن بیستم مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط نظریه مذکور با برنامه درسی پیشنهادی او به نام پایدیا تبیین شد. روش تحقیق در مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی و نقد بر اساس دیدگاههای معاصر است. طبق یافتههای مقاله حاضر، بین سطوح خیر برای ذهن و صور معرفت که در دیدگاه معرفتشناختی آدلر مطرح میشود و سطوح یادگیری در برنامه درسی پیشنهادی او ارتباط منسجمی وجود دارد. با وجود این، نقدهایی بر اساس دیدگاههای معاصر میتوان بر دیدگاه معرفتشناختی او وارد کرد. نخست آنکه آدلر به معرفت ضمنی توجه نداشته است، دوم آنکه در بحث «جهانشمولی» و «ثبات» به نکته علم به معلوم اشاره نداشته است تا در چالش با بحث «پویایی علم» قرار نگیرد. سوم آنکه به بسط مهارتهای پیشنهادی در طرح پایدیا بر اساس صورت معرفتی «دانستنِ چگونه» نپرداخته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
161 - مطالعه تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی
رضا محمدی چابکیپژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطقالطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطقالطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» اثر توماس مان آلمانی، به عنوان نماینده اصلی دو عرفان مذکور انتخاب شدند. در این راستا، جهت دست یافتن به هدف پژوهش، از روش تفسیری، استنتاجی و تطبیقی بهره گرفته شده و یافتههای حاصل از آن، در سه گام اصلی شامل تحلیل استعاره تربیتی سفر در منطقالطیر و کوه جادو (از منظر هفت نگاشت میانحوزهای شامل رهرو یا رهروان سفر، راهبر یا راهبران سفر، مقصد نهایی سفر، مراحل سفر، رهتوشه، مسیریابی و ملزومات سفر، راهبرد سفر و نیز رهاورد سفر)، استنتاج دلالت های تربیتی (اصول و راهبردهای تربیتی) در دو اثر مذکور و تطبیق و مقایسه دو گام قبلی ارائه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره تربیتی سفر بر مبنای عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی، دو مسیرِ جداگانه برای تربیت تعریف می کند که با وجود اشتراکات فراوان میان این دو مسیر، منتهای متفاوتی برای آنها تصور میشود. از جمله اشتراکات میان این دو میتوان به سلوک مرحلهای، آزادی و اختیار متربی و دروننگری و از تمایزات میان این دو میتوان به جایگاه یا خاستگاه شناخت بودن انسان و غایت متفاوت آنها اشاره نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
162 - مطالعه تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی
رضا محمدی چابکی دکتر فاطمه وجدانی فاطمه سادات بیطرفانپژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطقالطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطقالطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» اثر توماس مان آلمانی، به عنوان نماینده اصلی دو عرفان مذکور انتخاب شدند. در این راستا، جهت دست یافتن به هدف پژوهش، از روش تفسیری، استنتاجی و تطبیقی بهره گرفته شده و یافتههای حاصل از آن، در سه گام اصلی شامل تحلیل استعاره تربیتی سفر در منطقالطیر و کوه جادو (از منظر هفت نگاشت میانحوزهای شامل رهرو یا رهروان سفر، راهبر یا راهبران سفر، مقصد نهایی سفر، مراحل سفر، رهتوشه، مسیریابی و ملزومات سفر، راهبرد سفر و نیز رهاورد سفر)، استنتاج دلالت های تربیتی (اصول و راهبردهای تربیتی) در دو اثر مذکور و تطبیق و مقایسه دو گام قبلی ارائه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره تربیتی سفر بر مبنای عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی، دو مسیرِ جداگانه برای تربیت تعریف می کند که با وجود اشتراکات فراوان میان این دو مسیر، منتهای متفاوتی برای آنها تصور میشود. از جمله اشتراکات میان این دو میتوان به سلوک مرحلهای، آزادی و اختیار متربی و دروننگری و از تمایزات میان این دو میتوان به جایگاه یا خاستگاه شناخت بودن انسان و غایت متفاوت آنها اشاره نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
163 - باور، اخلاقیات و تربیت (اثر ولفگنگ برزینکا؛ به مناسبت اولین سال درگذشت مؤلف)
دکتر طیبه توسلی. -
دسترسی آزاد مقاله
164 - مبانی معرفتشناختی مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی
زیبا فروزشطرح مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی زمینۀ نظری مناسبی برای تحول در علوم انسانی با رویکردی قرآن محور در جامعه اسلامی تلقی میشود. بهخصوص که آموزههای قرآنی بر اساس رویکرد انسانشناسانه خاص قرآن، نقش اساسی در ادبیات روانشناسی دارد. هدف این مقاله که با روش چکیده کاملطرح مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی زمینۀ نظری مناسبی برای تحول در علوم انسانی با رویکردی قرآن محور در جامعه اسلامی تلقی میشود. بهخصوص که آموزههای قرآنی بر اساس رویکرد انسانشناسانه خاص قرآن، نقش اساسی در ادبیات روانشناسی دارد. هدف این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی است، ارائه مبانی معرفتشناختی و ویژگیهای مطالعات میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی است. یافتههای تحقیق نشان میدهدکه مطالعات میانرشتهای قرآن کریم علاوه بر حواس پنجگانه و عقل، بر وحی و قلب تکیه داشته درحالیکه روانشناسی متعارف با یک روش اثبات گرایانه فقط بر حس و تجربه تأکید دارد. همچنین نتایج بهدست آمده نشان داد که مهمترین ویژگیهای مطالعات میانرشتهای قرآنی نسبت به روانشناسی متعارف، جامعیت، توجه به مبداء و معاد، اتقان و خطاناپذیری، و دارا بودن ساختار جامع و تناسب میان تکوین و تشریع است. نوآوری این پژوهش، انجام مطالعه میانرشتهای قرآن کریم و روانشناسی بر اساس مبانی معرفتشناختی اسلامی است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
165 - نظامسازی قرآنبنيان (مفاهيم اساسی، راهبردها و فرايندها)
سعید بهمنیدر دو دهة اخير پس از انقلاب (1357) ايران شاهد بهکارگيری چهار مفهوم اساسی «اسلامیسازی علوم»، «علوم انسانی قرآنبنيان»، «نظامسازی قرآنبنيان» و «نظريهپردازی قرآنبنيان» در ادبيات علمی کشور بوده است. کاربرد مفهوم «نظامسازی قرآنی» در سند منشور توسعه فرهنگ قرآنی کش چکیده کاملدر دو دهة اخير پس از انقلاب (1357) ايران شاهد بهکارگيری چهار مفهوم اساسی «اسلامیسازی علوم»، «علوم انسانی قرآنبنيان»، «نظامسازی قرآنبنيان» و «نظريهپردازی قرآنبنيان» در ادبيات علمی کشور بوده است. کاربرد مفهوم «نظامسازی قرآنی» در سند منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور تا اندازهای به گسترش اين مفهوم دامن زده است. پس از آن، مفهوم «نظريهپردازی قرآنبنيان» نيز در جامعة علمی و برخی اسناد راهبردی مطرح شد؛ زيرا نظامسازی در گِروِ نظريهپردازی است. رواج مفاهيم يادشده علائمی از خيزش برای انقلابی علمی در علوم انسانی است. مسأله کسانی که بر اين مفاهيم تأکيد دارند آن است که علوم برآمده از فلسفه و بنيادهای نظری رایج در دنيا نمیتواند مشکلات جوامع اسلامی را در جهت رسيدن به اهداف الهی حل کند. برخی بزرگان، دانشمندان و پژوهشگران داخل و خارج کشور نظريههایی دربارة اين مفاهيم بيان کردند يا نوشتهاند. سؤال اين است که معنی اين مفاهيم چيست؟ راهبردهای دستيابی به آنها کداماند؟ راهبردهای پيشنهادی با چه فرايندی محقق میشوند؟ مفاهيم يادشده در سطحی از انتزاعی بودن قرار دارند که میتوان آنها را اهداف علمی انقلاب اسلامی به شمار آورد. نسبت ميان اين مفاهيم عام و خاص، مطلق و به ترتيب هر يک اعم از ديگری و بر آن تقدم دارد. مقاله به بيان مفاهيم چهارگانه يادشده، راهبردها و فرايندهای تحقق آنها خواهد پرداخت و نشان میدهدکه نظامسازی، توليد علوم انسانی قرآنبنيان و اسلامیسازی علوم در گرِوِ نظريهپردازی قرآنبنيان است. ما در ايران پس از نزديک به چهار دهه بررسی و پردازش مفاهيم اساسی به ضرورت نظريهپردازی قرآنبنيان رسيديم، در حالی که شهيد سيدمحمدباقر صدر در اين امر پيشتاز بوده و از همان ابتدا بر نظريهپردازی اهتمام ورزيد. اين بدان معنی است که ما از آوردة علمی وی استفاده نکردهايم و هنوز در دورة پيشاصدری بهسرمیبريم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
166 - نقد و تحلیل داستان (باده کهن)
سارا حسین آبادییکی از کارکردهای نقد ادبی معاصر، نقد و تحلیل شخصیت های داستان براساس دگرگونی و اثر بخشی در سیر داستان است. امروزه می توان شخصیت های آثار ادبی را هم با توجه به واقعیت عالم بیرون بررسی کرد. یکی از اهداف ادبیات پی بردن به موضوع شخصیت و ارتباط و چگونگی تأثیر گذاری شخصیت ها چکیده کاملیکی از کارکردهای نقد ادبی معاصر، نقد و تحلیل شخصیت های داستان براساس دگرگونی و اثر بخشی در سیر داستان است. امروزه می توان شخصیت های آثار ادبی را هم با توجه به واقعیت عالم بیرون بررسی کرد. یکی از اهداف ادبیات پی بردن به موضوع شخصیت و ارتباط و چگونگی تأثیر گذاری شخصیت ها در روند داستان بر مخاطب است. براساس دیدگاه های علوم مختلف از جمله ادبیات،جامعه شناسی،روان شناسی و... شخصیت مجموعه پایدار از کردار، رفتار و احساسات فرد است که وی را از دیگران متمایز می کند و با تحلیل و نقد شخصیت و جایگاه آن در داستان می توان علت و معلولهای بسیاری از حوادث بزرگ و اتفاقات شگفت را نمایان کرد، این امر به درک بهتر اثر و تعالی ادبیات کمک شایانی می کند در این مقاله، پس از مقدمه کوتاه درباره معراج روح درعالم خاکی و طرح آن در داستانهای تخیلی به بررسی و موشکافی نمادها و تحلیل اجزاء داستان مانند شخصیت ها، مکان ها، زمان ها و ... و ارتباط منطقی آنها با یکدیگر در جهت تأثیر بر مخاطب در (داستان باده کهن) از اسماعیل فصیح پرداخته شده است. (باده کهن) یکی از داستانهای معاصر است که با رویکرد عرفانی ه قلم درآمده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
167 - بررسی نسخه خطی مهمترین رویکرد در مطالعات ادبیات نسخه ی رساله القدس به شماره 1/ 4020 موزه و کتابخانه ملی ملک
غلامرضا خوش اقبالبررسی نسخه های خطی گنجینه های اصیل و همیشه جاودان تاریخ و تمدن و فرهنگ و بوده و در هر دوره ای توانسته است که مسیری نو بسازد برای علاقمندان ادبی کشور ما ایران. آنچه در بررسی های مجدد و احیای دوباره نسخه ها اهمیت خاص دارد یافتن نسخه هایی بهتر و اصیل تر است و این، مهم ترین چکیده کاملبررسی نسخه های خطی گنجینه های اصیل و همیشه جاودان تاریخ و تمدن و فرهنگ و بوده و در هر دوره ای توانسته است که مسیری نو بسازد برای علاقمندان ادبی کشور ما ایران. آنچه در بررسی های مجدد و احیای دوباره نسخه ها اهمیت خاص دارد یافتن نسخه هایی بهتر و اصیل تر است و این، مهم ترین رکن تصحیح نسخه و از مهمترین رویکردها در مطالعات ادبیات فارسی محسوب می شود. از عنوان رویکردهای نوین شاید به نظر بیاید که نگاهی نو نیاز است تا بتوان به رویکردهایی نوین دست یافت؛ اما آنجه در این رشته و در این نگاه با پیشینه غنی ادبی در ایران آنچه مهمترین رویکرد است تصحیح و برگردان متن های با ارزش است تا بتوان از دل این ارزش گوهری متعالی را در به عنوان رویکردی نوین بیابیم. مشکلات دوره های تاریخی برای نگهداری متن ها و بی دقتی کاتبان و نسخه بردارانی که گاه دانسته – در برخی متون- و گاه نادانسته نسخه ها را بدون دقت کتابت کرده و از اصالت نسخه ها می کاهند. پیشرفت تکنولوژی مانند عکس برداری از نسخه ها و احیای آنها، طبقه بندی و فهرست نویسی شدنشان کار را بسیار راحت تر کرده است تا پژوهشگران با فراغ بیشتر کارها را دنبال کنند و رویکردی نوین را رقم بزنند. اما به راستی این مهم می تواند پژوهشگر را صد در صد به متن اصلی نزدیک و دقتی مجدد در مطالعات ادبی باشد. اما فراوانی نسخه، تشابه اسمی و دوره تاریخی، نوع خط، کم تنوع بودن نسخه و همچنین نوع کاغذ وگاه یکی بودن کاتب ها همه و همه عواملی هستند که نگاه دوباره و بررسی مجدد برخی متن ها و نسخه ها را لازم می کند و این رویکردی نوین است. به همین منظور و در راستای معرفی بهتر نسخه های فهرست شده با نشانه هایی عمیق بر آن هستیم تا به صورت نمونه به بررسی مجدد نسخه شماره 1/4020 کتابخانه و موزه ملی ملک پرداخته و تا حد امکان به نسخه ای قابل استناد برای یک طرح علمی رسیده و با قدم گذاشتن در رویکردی نو در مطالعات ادبی بتوان اصالت آن را بدون تحریف و دست خوردگی برای نسل های آینده به ارمغان آورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
168 - گزارشی از سازماندهی روایات ذیل آیه بسمله در کتاب «التّفسیر الاثری الجامع»
نیره اسحاقی سیده سعیده غرویعبارت «بسم الله الرّحمن الرّحیم» نخستین جمله قرآنی است که بهعنوان سرآغاز سوره مبارکه علق بر پیامبر اکرم ص نازل شد. این آیه 114 بار فرود آمده و در 113 سوره بهعنوان آغازین جمله ذکر شده است. ازآنجاکه بسمله نخستین و پُربسامدترین آیه قرآن است، بسیاری از مفسّران و اندیشمندا چکیده کاملعبارت «بسم الله الرّحمن الرّحیم» نخستین جمله قرآنی است که بهعنوان سرآغاز سوره مبارکه علق بر پیامبر اکرم ص نازل شد. این آیه 114 بار فرود آمده و در 113 سوره بهعنوان آغازین جمله ذکر شده است. ازآنجاکه بسمله نخستین و پُربسامدترین آیه قرآن است، بسیاری از مفسّران و اندیشمندان حوزه تفسیر و معارف قرآنی در صدد بررسی و تبیین آن برآمدهاند. یکی از این اندیشمندان آیت الله معرفت است. این مفسّر معاصر شیعه در کتاب گرانسنگ «التّفسیر الاثری الجامع» به بیان دیدگاه خویش نسبت به این آیه بر پایه روایات پرداخته است. در نظر ایشان، همانند سایر مفسّران شیعه، بسمله آیهای از قرآن در آغاز هر سوره محسوب شده، جملهای مستقل و دارای معنای خاص است و از این منظر تکتک واژگان آن دارای معنا بوده، بیآنکه معانی رمزی دیگری از آن اراده شده باشد. علّامه معرفت همچنین روایاتی در فضیلت و نحوه نگارش این جمله آورده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
169 - سفر معنوی بر اساس سیر دیالکتیکی در فلسفۀ افلاطون و تطبیق آن با سفرهای عرفانی
عطیه زندیه لیلا افتخاریدر فلسفۀ افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شدهاند. بعد روحاني انسان میتواند در عوالم هستي سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خ چکیده کاملدر فلسفۀ افلاطون و سنت عرفان اسلامی، عالَم و آدم دارای دو بعد جسمانی و روحانی معرفی شدهاند. بعد روحاني انسان میتواند در عوالم هستي سفر معنوی صعودی و نزولی داشته باشد. در عرفان اسلامی، طی مراتب هستی، یعنی حضرات خمس، در سفرهای چهارگانه توضیح داده شده است که شامل سفر از خلق به حق، سیر در حق، سفر از حق به خلق و در نهایت سیر با حق در خلق میباشد. سفر معنوی در فلسفة افلاطون نیز با استفاده از سیر دیالکتیکی، تمثیل خط و تمثیل غار قابل تبیین است. افلاطون بطور کلی به این سفر معنوی پرداخته و قصد تقسیمبندی مراتب آن را نداشته است، اما میتوان آراء او را بطریقی صورتبندی کرد که بر این چهار سفر مطابقت پیدا کند. در این صورت، سفر معنوی در فلسفة افلاطون این چهار مرحله را شامل خواهد شد: سفر از سایهها به عالم مُثُل، سیر در مُثُل، سفر از عالم مُثُل به عالم محسوس، و در نهایت، سیر با مُثُل در سایهها. بدینترتیب، سفر اول، دوم و چهارم با اختلافاتی که ایندو تفکر در نگاه به برترین مراتب هستی و انسان کامل دارند، بصورت واضحتری قابل تطبیق است. سفر سوم گرچه قابلتطبیق است، ولی تطبیق در آن بصراحت سه سفر دیگر نیست. نگاه دینی عارفان، تأکید آنان بر ریاضت و تزکیة نفس و فاصلة زمانی طولانی که میان طرح ایندو نوع اندیشه وجود دارد، از مواردی است که تفاوتهايی عمیق بین آنها ایجاد کرده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
170 - تبیین تفکر انتقادی در رویکرد برساختگرایی (تحلیل واسازانۀ قرآنی)
حیدر اسماعیل پورنظریههای تفکر انتقادی بطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: نظریههایی که معطوف به بیان ویژگیهای مثبت و منفی پدیدههای گوناگون، ازجمله انسان هستند و نظریۀ قرآنی که تفکر انتقادی را مبتنی بر اعتقاد به دامنۀ باز، خلاقانه و نامحدود دانش خداوند قلمداد میکند. با بچالش کشیدن مضام چکیده کاملنظریههای تفکر انتقادی بطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: نظریههایی که معطوف به بیان ویژگیهای مثبت و منفی پدیدههای گوناگون، ازجمله انسان هستند و نظریۀ قرآنی که تفکر انتقادی را مبتنی بر اعتقاد به دامنۀ باز، خلاقانه و نامحدود دانش خداوند قلمداد میکند. با بچالش کشیدن مضامین مندرج در رویکرد بیان ابعاد مثبت و منفی، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه معرفت متغیر و خلاقانه هموار میگردد؛ بدینصورت که تعلیم و تربیت بیش از پیش، ماهیتی دینی و بینهایت بخود میگیرد. در علم و دانش و بتبع آن، محتوای دروس مبتنی بر تفکر انتقادی، جنبۀ نامحدودنگرانه غالب است و تحت تأثیر دیگر ابعاد نظام فلسفی، یعنی ارزشها و معرفت، شکل میگیرد. فرایند باز و نامحدود بُعد تفکر انتقادی قرآنی، منجر به رجحان رویکردهای خلاقانه و استفادۀ مؤثر از آنها در امر آموزش میشود. پژوهش حاضر تلاش میکند تفکر انتقادی مبتنی بر رویکرد ابعاد برساختگرایی معرفت انتقادی باز و نامحدود قرآنی را تبیین نماید. واسازی بمعنی تحلیل و بازخوانی هر موضوعی بشیوۀ مرکززدایی از آن و یافتن ابعادی از موضوع است که اغلب از آن غفلت میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
171 - مؤلفههای اندیشه سیاسی مکتب هرات در منظومه فکری مولانا عبدالرحمان جامی
محمد داود عرفان سید حسین اطهری روحالله اسلامی مهدی نجفزادههرات یکی از کانون های مهم اندیشه مکتب خراسان است. این اندیشه در قرنِ دوم با طاهریان آغاز شد و در دوره تیموریان در قرنِ نهم به اوج رسید. در هفتقرنیکه اندیشه هرات تکامل یافته است؛ اندیشمندان، شاعران و هنرمندانبزرگی در اینخطه ظهور کردند و دو مکتب مشهور هنری و ادبی چکیده کاملهرات یکی از کانون های مهم اندیشه مکتب خراسان است. این اندیشه در قرنِ دوم با طاهریان آغاز شد و در دوره تیموریان در قرنِ نهم به اوج رسید. در هفتقرنیکه اندیشه هرات تکامل یافته است؛ اندیشمندان، شاعران و هنرمندانبزرگی در اینخطه ظهور کردند و دو مکتب مشهور هنری و ادبی هرات را شکل دادند. در دوره تیموریان تعامل فقه، کلام، هنر، عرفان و شعر هرات تنها در حوزه اجتماعی محدود نماند و با عرفان ِسیاسی نقشبندیه ، وارد سامان سیاسی آن دوره شد؛ طوری که بده بستان اندیشه و قدرت، منجر به ظهور مکتب سیاسی هرات گردید. نورالدین عبدالرحمن جامی، به عنوان پیشوای این مکتب، نقش انکارناپذیری در رشد و تعالی مکتب سیاسی هرات داشت. جامی در هرات مرشد اندیشه ای بود که تعامل عرفان و سیاست را برای نخستین بار در تاریخ اسلام ممکن ساخت. دستگاه و دیوان قدرت تیموریان، متأثر از اندیشه جامی بود که در رفتار و کردار کارگزارانِ سیاسی در متنجامعه تبلور یافت. با وصف چنین اوضاع و احوالی، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال بنیادین است که چه مؤلفههایی در اندیشه سیاسی جامی وجود داشته که به شکلدهی مکتب سیاسی هرات کمک کرده است؟ به نظر می رسد که جامی متأثر از آموزه های اسلامی، عرفان نقشبندی و اندیشه سیاسی ایران باستان بوده است که این اندیشه ها در مفاهیمیچون عدل، شرع، عقل و اخلاق تبلور یافته است. این مقاله با چارچوب غایت- مشروعیت «جانمارو» و با روش هرمنوتیک تفسیری «کوئنتین اسکینر» درصدد دریافت مهم ترین مفاهیمی است که اندیشه جامی تولید کرده و توسط او و شاگردان اش وارد سامانه سیاسی عصر او شده و رفتار سیاسی زمان وی را شکل داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
172 - واکاوی اصول تعلیم وتربیت اسلامی در اندیشه های عرفانی امام خمینی(ره)
جمشيد صدري هاتف سياهكوهيان سید حجت مهدوی سعیدی احيا دكماييپایه های تربیتی عرفان حضرت امام بر روی شريعت بنا شده، دراين نظام عرفانی فضايل دينی از فضايل تربیت عرفانی تفکیک نمی شود. اين فضايل می تواند انسان را به اخلاق دينی و هم اخلاق عرفانی رهنمون سازد. در فضايل دينی است که فضايل تعلیم وتربیت عرفانی معنا می يابد موضوع تربیت عرفان چکیده کاملپایه های تربیتی عرفان حضرت امام بر روی شريعت بنا شده، دراين نظام عرفانی فضايل دينی از فضايل تربیت عرفانی تفکیک نمی شود. اين فضايل می تواند انسان را به اخلاق دينی و هم اخلاق عرفانی رهنمون سازد. در فضايل دينی است که فضايل تعلیم وتربیت عرفانی معنا می يابد موضوع تربیت عرفانی، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بی تردید یکی از ابعاد فکری بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام ، که از بنیادی ترین رویکردهای ایشان می باشد،مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه نفس است تأکید امام آن است که نفس تزکیه شده در راستای ارزشهای الهی قرار می گیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود می آورد و به قدرتهای غیر الهی بی توجه است؛ از این رو اهتمام بر این امر را بر همه ی آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سر و کار دارند، افزون می شمرد.تعلیم وتربیت ،روش انبیای الهی که برای تربیت انسان ووصول وی به مقصد والای آفرینش ذکر شده است. تربیت عرفانی امام در ساختن انسان های متعالی نقش بسزایی ایفامیکند. اندیشه عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اسلامی وتهذیب نفس دلالت های را برای تربیت اخلاقی با تاکید بر اندیشه عرفانی امام ارائه دهد روش تحقیق مقاله ،کیفی واز نوع تحلیلی می باشد درمرحله اول با مراجعه به کتب عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اخلاقی وعرفانی اندیشه های ایشان استخراج گردیدکه نتیجه تربيت عرفاني امام ساختن انسان های که با تزکیه وتهذیب نفس که به تحول درونی ومعنویت پرداختند و به قرب الهی نائل آمدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
173 - ویژگیهای عرفان در شعر امام خمینی (ره)
اقدس جهانگیری علی اکبر افراسیاب پور مریم بختیارهدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مبانی عرفان و وجه تمایز آن در شعر امام خمینی(ره) بوده است. این تحقیق با استفاده از روش کتابخانهای با رویکرد توصیفی – تحلیلی انجام شده است. عرفان از نظر امام خمینی ابزاری برای رسیدن به مقصود اصلی، یعنی خشنودی خداوند و سعادت بشر است. از نظر چکیده کاملهدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مبانی عرفان و وجه تمایز آن در شعر امام خمینی(ره) بوده است. این تحقیق با استفاده از روش کتابخانهای با رویکرد توصیفی – تحلیلی انجام شده است. عرفان از نظر امام خمینی ابزاری برای رسیدن به مقصود اصلی، یعنی خشنودی خداوند و سعادت بشر است. از نظر امام، موضوع علومی از قبیل عرفان که ذات حقتعالی است، جزئی است نه کلی؛ یعنی علومی از قبیل عرفان که از موضوعات جزئی و شخصی بحث میکنند، نمیتوانند مسائل را در صورتهای منطقی قضایای حقیقی طرحریزی کنند. موضوع علم عرفان، کلی است و در نتیجه از نوع قضایای حقیقی است، گواینکه طبیعت واجبالوجود در خارج از اذهان کلی، منحصربهفرد، یکتا و بی همتاست. مبادی علم عرفان که با آن ارتباط حق به خلق و ارتباط خلق به حق، با یکی از دو صورتِ یافتن کمّل و عارفان ابرار روشن میشود، عبارت است از امهات و اصول حقایقی که لازمه وجود حقتعالی هستند و اسماء ذات نامیده میشوند. تفاوت منشأ و آبشخور بنیادین عرفان امام خمینی تا حدودی متفاوت از آبشخور صوفیان متقدم بهویژه تصوف ایرانی مکتب خراسان است. اهتمام امام به رعایت موازین شرع و مبادی قرآنی، پررنگترین بخش حیات اخلاقی عرفانی ایشان را تشکیل میدهد. او با تصوف منفی و مروج ترهب و انزواطلبی مخالف بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
174 - بررسی مقامات عرفانی(توبه، صبر، رضا، ورع و توکل) درآثار امام خمینی(ره)و امام محمد غزالی
جمال صالح زاده سید جاسم پژوهنده علی یار حسینیمقامات عرفانی یکی از مهمترین حرکات کمالی انسان به سمت جوهره هستی خلقت و خدا شناسی ره جویان این طریقت بوده است. یکی ازمهمترین مسائل پیش روی این پژوهش بررسی رویکرد عرفانی امام محمد غزالی و امام خمینی درارتباط با مقامات عرفانی بویژه مقامات(توبه، صبر، رضا، ورع و توکل)بوده ا چکیده کاملمقامات عرفانی یکی از مهمترین حرکات کمالی انسان به سمت جوهره هستی خلقت و خدا شناسی ره جویان این طریقت بوده است. یکی ازمهمترین مسائل پیش روی این پژوهش بررسی رویکرد عرفانی امام محمد غزالی و امام خمینی درارتباط با مقامات عرفانی بویژه مقامات(توبه، صبر، رضا، ورع و توکل)بوده است. یافته های پژوهش حاضرمبین آن است این دو عالم بزرگ،با صبغه فلسفی، اخلاقی و عرفانی و نیزرویکردی قرآنی و روایی به تببین مقامات عرفانی مذکور پرداخته اند هر چند که دربرخی موارد و بویژه درجزئیات با تفاوت های همراه باشد. روش گردآوری اطلاعات دراین پژوهش، کتابخانه ای و روش پردازش، توصیفی و تحلیلی بوده است .بعد از بررسی آرا و دیدگاههای عرفانی امام محمد غزالی و امام خمینی، روشن می شود که آرای این دو عالم درخصوص مقامات عرفانی مورد مقایسه علیرغم نزدیکی در برخی موارد با تفاوت دیدگاهی و بویژه نقد امام خمینی برآثار و دیدگاه های امام محمد غزالی همراه است و با توجه به فاصله زمانی طولانی بین دوره زمانی حیات امام محمد غزالی و حضرت امام خمینی و به دلیل استمرار و توسعه رویکردهای عرفانی توسط عرفای دیگر و بهره مندی و توسعه دیدگاه های عرفانی امام خمینی تحت تاثیر آنان، ایشان توانسته است دیدگاه های جامع تری رانسبت به عرفای قبل از خود نسبت به این مقامات عرفانی ارائه دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
175 - شالودهشکنی در مقالات شمس تبریزی
محمود خرم آبادی علی اکبر افراسیاب پور علی فتح اللهیاین مقاله با تحلیل عناصر شالوده¬شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و میکوشد تا تکثر معنایی را در خدشه¬دار کردن انگاره¬های متافیزیکی مطرحشده در فلسفة غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که چکیده کاملاین مقاله با تحلیل عناصر شالوده¬شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و میکوشد تا تکثر معنایی را در خدشه¬دار کردن انگاره¬های متافیزیکی مطرحشده در فلسفة غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که با تعلیق-های پیاپی معنایی، دال¬ها و نشانه¬های بی¬شماری را برای معناهای متکثر حاصل کند. نویسندگان با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس رویکرد شالوده¬شکنی دریدا، برخی از این انگاره¬ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه-شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل¬ها و ارزش¬ها و... را تدقیق کردهاند. در مقالات شمس، در حوزة نفی تعریف حقیقت واحد، حقیقت، امری مطلق و واحد تلقی نمی¬شود، بلکه در حوزة بحث¬های تأویلی قرار میگیرد و هر کس دریافت خاص خود را از آن دارد. شمس برعکس دیدگاه¬های لوگوس¬محور افلاطونی، خرد و عقل¬گرایی را در راه حقیقت، کاملاً ناقص معرفی می¬کند و آن را حجاب راه سالک می¬بیند. او نوشتار و گفتار یا حضور و غیبت را در تقابل با یکدیگر قرار نمی¬دهد، بلکه فراتر از این دو، به طور کلی سخن و حضور را حجاب می¬داند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
176 - چالشهای گفتمان انقلاب اسلامی ایران در مواجهه با نسل دهۀ هشتاد (مطالعۀ موردی: حوزههای کارآفرینیِ اقتصادی، روشنفکری و حکمرانی سیاسی)
میثم قهرمان هادی کشاورز<p><!-- [if !mso]> <style> v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);} </style> <![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:RelyOnVML/> چکیده کامل<p><!-- [if !mso]> <style> v\:* {behavior:url(#default#VML);} o\:* {behavior:url(#default#VML);} w\:* {behavior:url(#default#VML);} .shape {behavior:url(#default#VML);} </style> <![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:RelyOnVML/> <o:AllowPNG/> <o:TargetScreenSize>1024x768</o:TargetScreenSize> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:DontVertAlignCellWithSp/> <w:DontBreakConstrainedForcedTables/> <w:DontVertAlignInTxbx/> <w:Word11KerningPairs/> <w:CachedColBalance/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="--"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" QFormat="true" Name="footnote text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" QFormat="true" Name="footnote reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} </style> <![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:shapedefaults v:ext="edit" spidmax="1029"/> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:shapelayout v:ext="edit"> <o:idmap v:ext="edit" data="1"/> <o:rules v:ext="edit"> <o:r id="V:Rule1" type="connector" idref="#AutoShape_x0020_3"/> </o:rules> </o:shapelayout></xml><![endif]--></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; mso-pagination: none; direction: rtl; unicode-bidi: embed; margin: 0cm 25.25pt .0001pt 26.95pt;"><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black;">حکومت‌های دینی نظیر جمهوری اسلامی ایران برای بازتولید کارآمدی‌شان از یکسو نیازمند معانی عمیقی‌اند که محصول استدلال­های معرفت‌شناختیِ اسلامی خاصی است و از‌ سوی ‌دیگر به سوژه‌های حقوقی‌ای نیاز دارند که اقناع این معانی معرفتی شده ­باشند؛ در حالی ‌که در جهانِ حاد واقعیِ امروزی و با ظهور نسل‌هایی با هویت‌های سیّال و مجازی، معانی عمیق معرفتی در حوزه‌‌های مختلف با چالش‌های جدی‌ای روبه‌رو شده و روزبه‌روز نقششان در زندگی انسان‌ها کم‌رنگ‌تر می‌شود. بر این ‌اساس در این مقاله می‌کوشیم تا با مبنا قرار دادن ویژگی‌های نسل دهۀ هشتاد (که با سیّالیت و مجازیت خود به‌ندرت جایگاهی حقوقی و معرفتی را اشغال می‌کنند)، ابتدا تغییرات شکل‌گرفته در سه حوزۀ کارآفرینی، روشن­فکری و حکمرانی سیاسی را بررسی کنیم و سپس به تحولاتی که گفتمان انقلاب اسلامی در این شرایط نوظهور باید به خود گیرد، بپردازیم. به ‌طور</span> <span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black;">کلی یافته‌های تحقیق بیانگر آن است که کم‌رنگ‌شدن معانی عمیق معرفتی نزد نسل دهۀ هشتاد، ضمن ­آنکه مباحث معرفت‌شناختیِ روشن‌فکران عام را به حاشیه می‌برد و فضا را برای ظهور روشن­فکران خاص فراهم می‌کند، در حوزۀ اقتصادی موجب شکل‌گیری اقتصاد استارت‌آپی و ظهور نوع جدیدی از کارآفرینیِ پُرخطر به نام کارآفرینیِ زنجیره‌ای می‌شود. به­تبع این تحولات، در حوزۀ </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black;">حکمرانی سیاسی</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black;"> نیز حکومت ‌کردنِ کم‌هزینه و کارآمد بر سوژه‌های دهۀ هشتادی مستلزم عبور از قاعده‌‌های کلی و معرفت‌شناختی و تبدیل حکومت اسلامی به حکومت­مندی اسلامی است. </span></p> <p> </p> پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
177 - اهداف، اصول، روش ومبانی تعلیم و تربیت اسلامی با تاکید بر اندیشه عرفانی امام خمینی(ره)
احيا دكمايي جمشيد صدري هاتف سياهكوهيان سید حجت مهدوی سعیدیدر راستای شناخت وترویج مکتب فکری وسیره عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران وباز خوانی منظومه فکری معمار کبیرانقلاب اسلامی وبا توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی برزنده ونمایان نگه داشتن اندیشه دینی وتربیتی وسیره عملی آن حضرت وبر جسته کردن نقش آن به عنوان معیار اساسی در چکیده کاملدر راستای شناخت وترویج مکتب فکری وسیره عملی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران وباز خوانی منظومه فکری معمار کبیرانقلاب اسلامی وبا توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی برزنده ونمایان نگه داشتن اندیشه دینی وتربیتی وسیره عملی آن حضرت وبر جسته کردن نقش آن به عنوان معیار اساسی در تمام سیاست گذاریها وبرنامه ریزی ها وتسری آن در مجموعه ارکان نظام لازم میآیدکه در ابعاد تعلیم وتربیت عرفانی باهمکاری دانشگاه ومجامع فرهنگی ومراکز علمی سراسرکشورزوایای فکری حضرت امام خمینی در این زمینه مورد پژوهش وتحقیق بیشتر قرار گیرد..موضوع تعلیم وتربیت اسلامی تحت عنوان حیات طیبه که در عرفان امام ریشه دارد،دغدغه همیشگی امام بوده،به طوریکه تعلیم وتربیت اسلامی رابطه تنگاتنگ با عرفان امام ومنابع اصیل اسلام،یعنی قرآن وسنت که خواه ناخواه اثر مهمی بر تربیت اسلامی میگذارد. پژوهش حاضر قصد داردضمن تشریح اصول ،روش ومبانی فرآیند تعلیم وتربیت از دیدگاه عرفانی امام تبین نماید.در واقع نگارنده در صددپاسخ گویی به این سوال است که اصولآ فرآیندتعلیم وتربیت اسلامی براساس آموزه های عرفانی امام چگونه است؟وبیان ارتباط میان مربی ومتربی وهمچنین بیان ویژگیها واهداف تعلیم وتربیت عرفان امام با استنتاج از اصول ، روش ومبانی تشریح شده وتبین خواهد شد. با انجام این پژوهش در صدد برداشتن گامی برای پر کردن خلائی است که در آموزش وپرورش با آن دست به گریبان است همان تعلیم وتربیت بدون معنویت وعرفان است. توجه به نیاز فرهنگی معاصر ایران،فرآیند تعلیم وتربیت با تاکید بر اندیشه عرفانی امام به روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی توصیفی در این زمینه مورد تحقیق وپژوهش قرارمی دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
178 - نقش عرف و اخلاق درحقوق مالي زوجين و تأثیرآن بر پیشگیری از وقوع جرم
لیلا رادپسند فرهاد پروینپس ازوقوع نکاح صحیح وروابط زوجیت بین طرفین ، حقوق وتکالیف مختلفی از جمله حقوق مالی بین زوجین برقرار می شود. حقوق مالی زوجین یکی از مهمترین بخش های حقوق مدنی است که آمیخته با مسائل عرفی و اخلاقی وعاملی مهم در پیشگیری از وقوع جرم می باشد. از این رو بی توجهی به نقش عرف و ا چکیده کاملپس ازوقوع نکاح صحیح وروابط زوجیت بین طرفین ، حقوق وتکالیف مختلفی از جمله حقوق مالی بین زوجین برقرار می شود. حقوق مالی زوجین یکی از مهمترین بخش های حقوق مدنی است که آمیخته با مسائل عرفی و اخلاقی وعاملی مهم در پیشگیری از وقوع جرم می باشد. از این رو بی توجهی به نقش عرف و اخلاق در حقوق زوجین سبب به وجودآمدن چالشهای بنیادی در جامعه می شود. هدف از نگاشتن این مقاله، تبیین جایگاه عرف و اخلاق در برخی از حقوق مالی زوجین ، مانند جهیزیه، مهریه ونفقه از دیدگاه حقوق ایران، مذاهب اسلامی و ادیان رسمی به روش تحلیلی توصیفی است؛ که ضمن تبیین حدود عرف و شناساندن آن، در نهایت به این مسأله واقف خواهیم شدکه گرچه عرف و اخلاق درنظام حقوقی ایران، بطورعمده در موارد سکوت نص، نقش تكمیلی و تفسیری دارد؛ امّاگاه نقش امری داشته ودر بسیاری از موارد به صورت کاربردی درفقه وحقوق استفاده می گردد. همچنین نقش عرف در نزد اهل سنت تابدان حد است که آنچه در نزد عرف پسندیده شمرده می شود نزد خداوند نیز پسندیده محسوب می گردد . نقش عرف درحقوق اقلیت ها (کليمي، زرتشتي و مسيحي) نیز طبق رسوم وعادات مذهبی خودشان قابل انکار نیست، و منبع حقوق محسوب می شود. بايد گفت پايبنـدي بـه قواعـد اخلاقـي در قلمـرو خانواده،در تمامي دنيا نقش بسيار تعيين كننده اي در تأمين حقوق مرد و زن ايفا مي كند ؛ زيرا در بسياري از موارد، حقوق و تكاليفي را كه زوجين در قبال يكديگر بر عهده مي گيرند، فاقد الزام قانوني بوده و صرفاً بـر اساس ملاحظات اخلاقي صورت مي گيرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
179 - وجوه مختلف عادت ستیزی و مظاهر گوناگون آن در اشعار عرفانی ابن عربی
شهلا نوروزی راد ناصر حسيني اردشیر صدرالدینیعادت ستیزی یکی از ویژگی های بارز عرفان راستین در همه اعصار بوده، وعارف در دو سطح زبان ومعنا،همواره شگردهایی اتخاذ کرده است تا با پس زدن غبار عادت،چهره حقیقت را بنمایاندوتباین این دورا نشان دهد .ترک عادات ورسوم وتعارفات از شرایط لازم برای سلوک عرفانی می باشد.عادت ستیزی ع چکیده کاملعادت ستیزی یکی از ویژگی های بارز عرفان راستین در همه اعصار بوده، وعارف در دو سطح زبان ومعنا،همواره شگردهایی اتخاذ کرده است تا با پس زدن غبار عادت،چهره حقیقت را بنمایاندوتباین این دورا نشان دهد .ترک عادات ورسوم وتعارفات از شرایط لازم برای سلوک عرفانی می باشد.عادت ستیزی عرفا در ساحت های مختلف چون کبر وغرور،تقلید،تعصبات موروثی ،توجه به باورهای غلط وغیره خودرا نشان داده است. در حوزه زبان شطحیات عرفا اوج عادت ستیزی زبانی رابه تصویر کشیده و آن را از قالب روزمره خارج ساخته است. در ساحت اجتماع نیز عادت ستیزی نمودهای مختلف پیدا کرده است، بطوری که این اقسام عادت ستیزی را در اشعار ابن عربی نیز می توان مشاهده نمود. پژوهش حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی و با هدف تبیین وجوه مختلف عادت ستیزی در اشعار عرفانی ابن عربی نگارش شده، یافته حاکی از آن است که، عادت ستیزی در اشعار ابن عربی به صورت بینش و گفتار و همچنین کنش و احوال نمایان است و عادت ستیزی و.اقعی زمانی حاصل می شود که دارای هر دو ویژگی باشد. از دیدگاه ابن عربی، حقیقت زمانی پدیدار می شود که از عادت خارج شود، زیرا عادت بزرگترین حجاب در همه شئون حیات انسان به شمار می رود. از دیدگاه وی لازم است ذهن بشر از عادات، تقلید و تعصب رها شود تا حقایق را آنطور که وجود دارد، مشاهده نکرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
180 - جایگاه قواعد حقوقی در حقوق بین الملل محیط زیست
مهناز فرج پوررشد فزاینده آلودگی و تخریب محیط زیست و شکل گیری بحران های متوالی زیست محیطی سبب شد دولت ها از تقریبا چهار دهه قبل به طور جدی به فکر راه چاره ای برآیند بر این اساس حقوق بین الملل محیط زیست به عنوان یکی از شاخه های حقوق بین الملل عمومی از طریق وضع و اجرای قواعد حقوقی الز چکیده کاملرشد فزاینده آلودگی و تخریب محیط زیست و شکل گیری بحران های متوالی زیست محیطی سبب شد دولت ها از تقریبا چهار دهه قبل به طور جدی به فکر راه چاره ای برآیند بر این اساس حقوق بین الملل محیط زیست به عنوان یکی از شاخه های حقوق بین الملل عمومی از طریق وضع و اجرای قواعد حقوقی الزام آور و غیر الزام آور توسط جامعه جهانی شکل گرفت و در چند دهه اخیر از نظر محتوایی، شکلی و ساختاری توسعه یافت با توجه به آنکه اهميت و نقش اساسي محيط زيست در زندگي و تكامل انسان انكار ناپذير استبراین اساس تصمیم راسخ جهانی برای حفاظت محیط زیست با تشکیل اولین کنفرانس جهانی سازمان ملل متحد درباره انسان و محیط زیست با نام «کنوانسیون استکهلم» در سال ۱۹۷۲در سوئد جنبه عینی پیدا کرد، به طوری که حق برخورداری انسان از محیط زیست سالم هم طراز با حقوق بشر شناخته شد. بر این اساس در پژوهش حاضر برآنیم با استفاده از روش توصیفی تحلیلی با کمک گرفتن از ابزار کتابخانه ای به این سوال اساسی پاسخ دهیم که قواعد حقوقی و علی الخصوص عرف چه جایگاهی در حقوق بین الملل محیط زیست دارد؟ فرضیه پژوهش بیان می کند که عرف تاثیر مهمی در شکل گیری قواعد و قراردادهای حاصل از حقوق بین الملل محیط زیست داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
181 - چیستی، خاستگاه و هدف تربیت سرشتگرا
احمدرضا آذربایجانی محمدرضا سرمدی فایزه ناطقی علیرضا فقیهیملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمانگرایی را با «حقایق» در واقعگرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغا چکیده کاململاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمانگرایی را با «حقایق» در واقعگرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغاز میشود؛ فطرت نیز مراتبی دارد که نازلترین مرتبۀ آن، طبیعت است. پس این سفر، یا بعبارتی این یادگیری، از طبیعت آغاز میشود و با طی سلسله مراتب، کامل میگردد. مراتب یادگیری، مرتبۀ نظر و عمل را توأمان دربرمیگیرد. روششناسی ملاصدرا در فلسفهاش، مبتنی بر سخن وحی، برهان عقل و مشاهدۀ قلب است، به این معنی که هر سه منظر، باید راستی، واقعیت و حقیقت یک یافته را ادراک و تأیید کنند. پژوهش پیشرو با تکیه بر حکمت متعالیه در ابعاد فلسفی و با روش برهانی، به تعریف، خاستگاه و اهداف پرورش سرشتگرایانه پرداخته و در موضوع، هدف و شیوه، از روش فراترکیب بهره میبرد تا مراتب یادگیری سرشتگرایی را که مبتنی بر فطرت انسان است، عرضه و معرفی نماید. هدف این پژوهش، معرفی الگوی مفهومی تربیتی و یادگیری است و ابتناء فلسفی آن، لزوماً محدود به یکی از مکاتب و آراء فلسفی نیست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
182 - خشیت الهی: ملاک علم، عالم و دانشگاه اخلاقمدار
پارسا ارباباین مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاقمدار، هدفگذاری میکند. بر این اساس، شناسایی پژوهشهای کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پا چکیده کاملاین مقاله بر خشیت الهی متمرکز است و آن را به عنوان کلید اصلی و ملاک حقیقی و بنیادین علم، عالم و دانشگاه اخلاقمدار، هدفگذاری میکند. بر این اساس، شناسایی پژوهشهای کلیدی مرتبط جهت فراهم سازی مبانی نظری با نقطه نظر تحلیل محتوا، سنتز و تفسیر، هدفگذاری شده است. به واسطه پایگاههای معتبر در دسترس، مقالات معتبر با محوریت خشیت الهی به واسطه رویکرد گلوله برفی یا زنجیری، مورد جستجو و شناسایی قرار گرفتهاند. خشیت الهی یا خداباوری و خداترسی، مفهومی بنیادین و راهگشا در سیر و سلوک و بندگی مبنی بر تسلیم، تعظیم و تکریم منسوب به عظمت و مهابت خداوند متعال و همچنین خودباختگی، افتادگی و فروتنی منتج از علم و معرفت حقیقی و راستین است. مراد از عامل تحقق بخش خشیت، معرفت علمی متبلور در باور و عمل است که تلقی از آن، علم اخلاقمدار و عالم به آن، عالم اخلاقمدار به عنوان پیشنیاز دانشگاه اخلاقمدار است که با مختصات و ویژگیهایی که دارند، بینشی وسیع را عرضه داشته و در خدمت سعادت بشریت خواهند بود. این چنین، علم، عالم و دانشگاه اخلاقمدار، خشیت آفرین، تزکیه کننده، هدایت آفرین، مسئولیتپذیر، عملگرا، پاسخگو، جامعنگر، تخصصی، نافع، فرازمان، فرامکان، یقینی و اصیل و در یکپارچگی با ایمان به مفهوم درک معنای جهان خواهند بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
183 - بررسی مناسبات کلام امامیه و عرفان شیعی در قلمرو مبادی و مبانی
زهره برقعی عباس ایزدپناه مرضیه دست مرددر مناسبات دو علم در قلمرو مبادی و مبانی، هر دو علم به یکدیگر وابسته هستند. موضوع علم کلام امامیه هم توحید و نبوت و امامت است که پایه برای موضوع عرفان شیعی است که توحید و ولایت است. روش تحقیق در علم عرفان نظری هم شهود و تحلیل و برهان است. غایت عرفان و کلام وصول الی الله چکیده کاملدر مناسبات دو علم در قلمرو مبادی و مبانی، هر دو علم به یکدیگر وابسته هستند. موضوع علم کلام امامیه هم توحید و نبوت و امامت است که پایه برای موضوع عرفان شیعی است که توحید و ولایت است. روش تحقیق در علم عرفان نظری هم شهود و تحلیل و برهان است. غایت عرفان و کلام وصول الی الله است که به تعمیق نظر در غایت کلام هم میانجامد. مباحث معرفت شناسی و ضرورت شناخت حضرت حق از مبادی هر دو علم است. معرفت شهودی عرفانی مبنای معرفت غیبی اهل بیت (ع) و انبیای الهی و تزکیه نفس عرفانی مبنای عصمت انبیا و امامان است. دو علم کلام امامیه و عرفان شیعی، در حوزه مبادی و مبانی باید مورد سنجش مقایسه ای قرار گیرد تا نقاط اجتماع و افتراق تبیین شود، این امر تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته بر همین اساس نگارنده در این اثر با روشی توصیفی ـ تحلیلی به دنبال بررسی مناسبات کلام امامیه و عرفان شیعی در قلمرو مبادی و مبانی است و در نهایت بدین نتیجه رسیده است که در حوزه قلمرو مبانی و مبادی، هر دو مبتنی بر آیات و روایات بوده، هر دو تکیه بر روح توحیدی دارند، رهیافت موضوعی این دو در امور بسیاری مشترک است و... هرچند تفاوت هایی نیز در این زمینه مشاهده می شود که شامل رویکردی شهودی و تجربی در عرفان برخلاف کلام است، رسالت این دو علم در هدایت گری متفاوت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
184 - جریان¬شناسی تاریخی مباحث معرفت¬شناسی در سنت فلسفة پیشاصدرایی
علیاصغر جعفری ولنی دنیا اسدی فخرنژادبررسی تحولات معرفتشناسی در فلسفة اسلامی، بیانگر اینست که گرچه مباحث معرفتشناختی بطور مستقل مطرح نشده و عموماً بنحو تلویحی ذیل هستیشناسی قرار میگیرد؛ درعین حال، مباحثی وجود دارد که میتواند بشرط تنظیم و تنسیق، راهگشای رویکرد فلاسفه در مباحث معرفتشناسی باشد؛ شاید بتوا چکیده کاملبررسی تحولات معرفتشناسی در فلسفة اسلامی، بیانگر اینست که گرچه مباحث معرفتشناختی بطور مستقل مطرح نشده و عموماً بنحو تلویحی ذیل هستیشناسی قرار میگیرد؛ درعین حال، مباحثی وجود دارد که میتواند بشرط تنظیم و تنسیق، راهگشای رویکرد فلاسفه در مباحث معرفتشناسی باشد؛ شاید بتوان بر اساس دستاوردهای این مباحث، شبهات بنیادین معرفتشناسی را پاسخ داد. بعنوان نمونه، دیدگاههای هستیشناختی ابن سینا و سهروردی بر معرفتشناسی آنها تأثیرگذار بوده است. حال مسئلة پژوهش اینست که چگونه میتوان با بررسی و استخراج یکسری مسائل و بررسی تحلیلیشان، رویکرد معرفتشناختی آنها را در مواضع و آراء فلاسفه اسلامی نشان داد. در راستای تحقق این هدف، باید گفت که مبانی معرفتشناسی مبتنی بر سه پایة حس، عقل و شهود، میتواند به نظام معرفتشناسی فلاسفه اسلامی منجر شود. البته حکمت مشاء عمدتاً بر عقل و استدلال مبتنی است و حکمت اشراق اگرچه در تبیین و اثبات، متکی بر استدلال بوده، اما بنيان اصلی در تحلیل معرفت-شناختی را بر کشف و شهود بنا نهاده است. البته منطق بعنوان مدخل معرفتشناسی سرآغاز بحث قرار میگیرد؛ چراکه عموم فلاسفة اسلامی با محوریت علم حصولی و مبتنی بر کلیات خمس، نظریة تعریف را وسیلة کشف مجهول (کشف ماهیت کلی امور) میدانند؛ درحالی که سهروردی و پیروان او با محوریت علم حضوری، معتقدند تعریف حدی قابل توجیه نبوده و با انتقاد از نظریة تعریف، سعی بر کشف مجهول جزئی از طریق مشاهده و اشراق دارند. در همین راستا، مسئله ابصار، خیال در نظام معرفت شناسی، اغلب بعنوان ضلعی از اضلاع علم حصولی تلقی میشود؛ بر خلاف معرفتشناسی حکمت اشراق، که همگی ذیل علم حضوری قابل تبیین است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
185 - احوال و مسائل وجودی انسان در منطق الطّیرعطّار
علیاکبر یوسفی ناصر محسنی نیا رضا سمیع زاده مهدی فیاضاحوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. چکیده کاملاحوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. حالات و مسائل وجودی انسان نظیرشادی، غم، تنهایی، ایمان، امید ،مرگ و... موضوع بسیاری از متون عرفان اسلامی بوده است. اینگونه مسائل و موضوعات، از مسائل و موضوعات مهم بشری هستندو هر انسانی در هر مکان و زمانی به آنها میاندیشد و با آن ها درگیراست. شناخت انسان و احوال وی ازجمله مهمترین مباحث مطرحشده در آثار عرفای مسلمان است. در آثار ادبیات عرفانی هم به مقام و ویژگیها و احوال انسان بهعنوان اشرف مخلوقات توجّه ویژه شده است. یکی از مهمترین آثار ادبیات عرفانی فارسی، منطق الطّیر عطّار است. در سراسر این منظومه به ویژگیها و احوال وجودی انسان اشارههای دقیقی شده است که استخراج و تبیین آن باعث شناخت هر چه بیشتر اندیشههای عطّار و عرفان اسلامی میگردد. در این جستار با روش توصیفی و تحلیلی بعد از بررسی مسائل وجودی انسان از منظر وجودگرایان و عطّار، به این نتیجه رسیدیم که علیرغم تشابه نظرات عطّار با وجودگرایان دربارة انسان و احوال وجودی او، ازآنجاییکه عطّار با بینش توحیدی و عرفانی به انسان و مسائل انسانی مینگرد بین اندیشههای وی و وجودگرایان تفاوتهایی دیده میشود. در اندیشۀ عطّار نوع احوال وجودی آدمی نتیجۀ ارتباط او باخدای خویش است نه صرف تجربههایی که در طول زندگی خود به دست میآورد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
186 - مبانی اعتبار مالیت در فقه امامیه و حقوق موضوعه
محمد بهرامی خوشکار سيدحسن داودالموسویشناخت مبانی مالیت بهمنظور تمیز مال از غیر مال بسیار مهم است. ازآنجاکه در فقه امامیه فقها تعریف یکسانی از آن بیان نداشتهاند و در قانون مدنی نیز تعریفی برای مال ارائه نشده، این اهمیت بیشتر نمایان میشود. در پژوهش پیشرو سعی شده است که به ملاک واحدی برای اعتبار مالیت دس چکیده کاملشناخت مبانی مالیت بهمنظور تمیز مال از غیر مال بسیار مهم است. ازآنجاکه در فقه امامیه فقها تعریف یکسانی از آن بیان نداشتهاند و در قانون مدنی نیز تعریفی برای مال ارائه نشده، این اهمیت بیشتر نمایان میشود. در پژوهش پیشرو سعی شده است که به ملاک واحدی برای اعتبار مالیت دستیافته، ملاکهای بیانشده توسط فقها را تحلیلکرده تا نقاط قوت و ضعف ملاکهای بیان شده موردبررسی قرار گیرد. ملاک بهدستآمده، این امکان را فراهم میکند که در موارد تردید بین مال بودن یک امر یا مال نبودن آن، مال را از غیر مال تمیز داد. این قدرت تشخیص در موضوعاتِ بسیار مهمی ما را یاری میکند و به دلیل اینکه مالیت، یک امر اعتباری است و شناخت صحیح مالیت و مصادیقش منوط به آگاهی از مفاهیم اعتباری و ویژگیهای آن است، از همین رو در این مقاله به چندی از ویژگیهای اعتباریات اشارهشده است. نگارنده بر این نظر است که ملاک اصلی و اساسی مالیت، رغبت عقلایی نسبت به آن موضوع است و دیگر ملاکهای بیانشده، دارای اشکال بوده و یا زاید میباشند. در پایان دراینباره که در صورت شک در مالیت عرفی و شرعی موضوع چه راهحلی پیش روی ما وجود دارد، بحث و بررسی صورت گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
187 - تبیین و نقد پیامدهای تربیتی عرفانهای اومانیستی با تأکید بر اندیشه ویندایر بر اساس معنویتگرایی قرآن کریم
علیرضا محمودنیا سیاوش مظفری سوسن کشاورز رمضان برخورداریمقاله حاضر مطالعهای توصیفی است که با هدف تبیین و نقد پیامدهای تربیتی عرفانهای اومانیستی با تاکید بر اندیشه وین دایر بر اساس معنویتگرایی قرآن کریم انجام شده است. در این پژوهش از روش قیاس علمی (اسمتنتاجی) و تطبیق یا همسنجی لنزی و از نقد تطبیقی مبتنی بردیدگاه کری واک ا چکیده کاملمقاله حاضر مطالعهای توصیفی است که با هدف تبیین و نقد پیامدهای تربیتی عرفانهای اومانیستی با تاکید بر اندیشه وین دایر بر اساس معنویتگرایی قرآن کریم انجام شده است. در این پژوهش از روش قیاس علمی (اسمتنتاجی) و تطبیق یا همسنجی لنزی و از نقد تطبیقی مبتنی بردیدگاه کری واک استفاده شده است. محقق در این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست که چه نقدی بر پیامدهای تربیتی عرفانهای اومانیستی از دیدگاه و اندیشه وین دایر بر اساس معنویتگرایی قرآنکریم وارد است؟ پیامدهای تربیتی عرفانهای اومانیستی با تأکید بر اندیشۀ وین دایر چیست؟ با نظر به معنویتگرایی قرآنی، چه انتقاداتی بر پیامدهای تربیتی عرفانهای اومانیستی با تاکید بر اندیشه وین دایر وارد است؟ نتایج بیانگر آن است که عرفانهای اومانیستی با تأمل به جهان یک سویه و یک بعدی که انسان را در مرکز توجهات قرار میدهند، از دستآوردهای مهم اومانیستها به شمار میرود. که البته آموزههای اسلامی نیز به کاربست آن در زندگی مسلمانان سفارش نموده است؛ از سویی دیگر در دوران معاصر، درمان معنوی از گرایشهایی شد که در قلمرو بهداشت و سلامت روان، توجه بر انگیز شد. اندیشمندانی چون وین دایر با داشتن نگرش مثبت به زندگی و استفاده از جنبهای روحانی بشر، به مقولۀ معنویت اهمیت دو چندان بخشیدند؛ اما از آنجا که دیدگاه «معنویت منهای دین» بر آنان سلطه داشته، در تفسیر معنویت و نتیجه بخش بودن عملی آن به برداشتهای نادرستی اشاره کردهاند. معنویت آنگاه اثر بخش و پایدار خواهد بود که از خواستگاه راستین و حقیقی خودگرفته شده باشد؛ هم از منظر تجربی و هم قران کریم در تعالیم خویش تاکید و تصریح نموده است که نمیتوان نقش مذهب و معنویتِ برخاسته از آن را در بهداشت و بهباشی روحی انسانهای نادیده انگاشت. از آنجا که سرشت الهی آدمی الهی بوده و روحی خدایی دارد، روانشناسی معنوی در صورتی موفق خواهد بود که به چارچوبهای لازم در تقویت روحیه انسان که همانا مقوله اخلاق دین محورانه است توجه داشته باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
188 - تبیین حقیقت صراط مستقیم از منظر عرفانی امام خمینی (ره)
پوران باقری افشار مریم بختیار علی یار حسینیصراط مستقیم یکی از مهمترین موضوعاتی است که قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام بدان اشاره کرده¬اند. امام خمینی (ره) نیز در بیانات وآثار قلمی خویش هم به زبان توده ی مردم و هم عارفانه از آن سخن گفته اند. ایشان، سعادت انسان را در قرار گرفتن در صراط مستقیم و حرکت و رشد در این چکیده کاملصراط مستقیم یکی از مهمترین موضوعاتی است که قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام بدان اشاره کرده¬اند. امام خمینی (ره) نیز در بیانات وآثار قلمی خویش هم به زبان توده ی مردم و هم عارفانه از آن سخن گفته اند. ایشان، سعادت انسان را در قرار گرفتن در صراط مستقیم و حرکت و رشد در این مسیر متعالی می دانند. در این پژوهش توصیفی - تحلیلی "حقیقت صراط مستقیم از منظر عرفانی امام خمینی (ره)" تبیین شده است. اهمیت معنای حقیقی و ملکوتی و سلوک عرفانی امام، تحقیق علمی پیرامون حقیقت صراط را لازم و ضروری نشان داد. چرا که تا آن حقیقت ملکوتی آشکار نشود نمی¬توان سراغ مصادیق آن رفت و همچنین عدم درک حقیقت صراط، تعدد صراط را در پی خواهد داشت. حقایق مانند بطون هستند که سخن از یک حقیقت، رد و نفی حقیقت دیگر نیست. اگر حقیقت صراط، توحید و ولایت است این دو امر از یکدیگر جدا نیستند و اگر صراط در دنیا کشیده شده است، در واقع همان مسیر صحیح توحید و پذیرش ولایت است. درکلام امام خمینی (ره) صراط مستقیم تشریعی که ادامه صراط تکوینی است از عالم دنیا ی محسوس آغاز می¬شود و تا لقا ءالله که مقصد نهایی است کشیده شده است و هنگامی که در جهان آخرت حجاب ها کنار برود این صراط به صورت پلی محسوس بر روی جهنم مشاهده خواهد شد. در حقیقت صراط اخروی تجسم صراط دنیوی است. در دیدگاه عرغانی امام خمینی انا لله و انا الیه راجعون و اسفار اربعه در حقیقت اشاره به صراط مستقیم است. در این سفر روحانی، انسان¬ها با سیر و سلوک و طی کردن آن، به کمک هادیان صراط مستقیم به حقیقت صراط می¬رسند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
189 - جایگاه هنر مقدس در تربیت عصر نوین
حمید آرمانیدر دورانی که چهره عالم تکبعدی تصویر شده، نگرشهای مادیگرایانه پرورش یافته و موجب تقدسزدایی از عالم گشته است، همچنین دینی که طریق صحیح زیستن را میآموزد، اکنون در شرایط مدرنیته جلوهای غیرجذاب به خود گرفته است، سنتگرایی درصدد است چهره حقیقی از عالم را بهواسطه هنر ب چکیده کاملدر دورانی که چهره عالم تکبعدی تصویر شده، نگرشهای مادیگرایانه پرورش یافته و موجب تقدسزدایی از عالم گشته است، همچنین دینی که طریق صحیح زیستن را میآموزد، اکنون در شرایط مدرنیته جلوهای غیرجذاب به خود گرفته است، سنتگرایی درصدد است چهره حقیقی از عالم را بهواسطه هنر بنمایاند و حقایق دین را که به تاریکی گراییدهاند احیا کند. پژوهش حاضر این پرسش¬ها را بررسی می¬کند: در حالیکه در شرایط جامعه مدرن که بیشتر شئون آن، از جمله تعلیموتربیت و هنر، برآمده و متأثر از ارزشهای مدرن است، اندیشه و عمل سنتگرایی به چه دلائلی باید احیا شود؟ سنتگرایی چه اهداف و روش¬های تربیتی را پیش روی ما می¬نهد؟ روش پژوهش، استنتاج و استنباط از محتوای آثار سنتگرایی است. هدفهای تربیتی برگرفته از سنتگرایی به شرح زیر قابل بیان هستند: رفع شکافهای درونی، هماهنگی و تعادل جهان بیرون و درون، بازیابی کارکرد صحیح ابعاد وجودی، پرورش اخلاق مابعدالطبیعی، بازگرداندن حس تقدس به اشیاء، تعالی از درون، و صلح با خویشتن. در خصوص روش¬های تربیتی این موارد قابل ذکرند: آموزش چگونگی تفکر و در نتیجه تغییر در پندار، گفتار و رفتار؛ تعلیم حکمت؛ باطنیگری، نیایش و استفاده از ابزار هنری. از نتایج پژوهش میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: رهایی از تزاحم آراء و آمال و تفرقه افکار و در نتیجه رهایی از بیهویتی؛ جلب و جذب نظر انسان به مراتب و لایههای زیباییهای عالم؛ ارائه تفسیری زیباتر از دین؛ بیان و انتقال حقیقت یا انعکاس قدسی؛ فراخوان به وحدت؛ شکلگیری شاکله قدسی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
190 - دیدگاه علامه حلی در باب معرفت شناسی کلّیها
داریوش بابائیان محمد سعیدی مهر حسین هوشنگیمسأله کلّیها از آغاز فلسفه به عنوان یکی از مسائل پرماجرا محل اهتمام است. کارکردهای هستی شناختی (نحوه ی وجود کلی) و معرفت شناختی اش (نحوه ی ادراک کلی) آن را به مسأله بدل نمود. از دیرباز اندیشورانی بسیار این دو جنبه از مسأله کلّیها را مورد کاوش قرار داده اند. در این جست چکیده کاملمسأله کلّیها از آغاز فلسفه به عنوان یکی از مسائل پرماجرا محل اهتمام است. کارکردهای هستی شناختی (نحوه ی وجود کلی) و معرفت شناختی اش (نحوه ی ادراک کلی) آن را به مسأله بدل نمود. از دیرباز اندیشورانی بسیار این دو جنبه از مسأله کلّیها را مورد کاوش قرار داده اند. در این جستار وجه معرفت شناسی کلّیها مطمح نظر است. علامه حلی نظریاتی درخور توجه در این زمینه عرضه کرده اند که به رغم اهمّیّت، قدرشان مجهول است. مدعای این نوشتار واکاوی چگونگی تلقی وی در نحوه ادراک مفاهیم کلی است. یافته های تحقیق گویای اتخاذ رویکرد تقریباً مشابه علامه در تقریر متداول مفهوم کلی، نسبت میان دو مفهوم کلی، اقسام کلی، تعقل کلی، تجرد مفاهیم کلی و محل آنها با جمهور اندیشمندان اسلامی است امّا در مقام تنقیح تشخّص و تجرید با قاطبه آنها اختلاف نظر دارد. همچنین دیدگاه ایشان در باره نظریه تجرید متزلزل به نظر می رسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
191 - اندیشههای ایرانی در عرفان ابن عربی
اردلان زمانی محمد محمد رضاییاین پژوهش بر آن است تا ارتباط اندیشههای باستانی سرزمین ایران را با عرفان مسلمانان نشان دهد و از بررسی ارتباط این ایدهها با سایر مکاتب سخنی نمیرود. روش این بررسی توصیفی ـ تحلیلی و موضوعمحور است و چندان از ارتباط تاریخی این اندیشهها سخنی گفته نمی شود. همچنین برای دو چکیده کاملاین پژوهش بر آن است تا ارتباط اندیشههای باستانی سرزمین ایران را با عرفان مسلمانان نشان دهد و از بررسی ارتباط این ایدهها با سایر مکاتب سخنی نمیرود. روش این بررسی توصیفی ـ تحلیلی و موضوعمحور است و چندان از ارتباط تاریخی این اندیشهها سخنی گفته نمی شود. همچنین برای دوری از پراکندگی بحث و پرهیز از بررسی تاریخی چرخش ایدههای عارفانه میان اهل عرفان در اینجا تنها ابنعربی بهعنوان نقطهای از عرفان نظری در میان مسلمانان گزیده شده است که ایدههای عرفانی در آن به نحوی ساختارمند در کنار هم قرار می گیرند. واژه نظری اشاره به نظری بودن این ایدهها دارد و عرفان عملی را از قلم میاندازد. در این نوشته چند انگاره کلان عرفانی که مبانی اصلی عرفان مسلمانان هستند از جمله اسماء و صفات، اعیان ثابته و عالم خیال، انسان کامل و هسته اصلی این انگارهها یعنی وحدت وجود مورد واکاوی قرار میگیرد و پیش از آن آنچه که گمان میشود که قرین این ایدهها در فرزانش ایرانی است یعنی سخن از امشاسپندان،زروان، فروهرها و انسان نخستین بررسی خواهد شد. نتیجهای که از این نوشته گرفته میشود این است که ارکان اصلی عرفان مسلمانان کم و بیش تفصیلی بر انگارههای فرزانش ایرانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
192 - نقش «توحید اجتماعی» در فلسفه علوم اسلامی با محوریت آیات قرآن مورد مطالعه: علم کلام و عرفان
محمد عرب صالحی فریده پیشوایی«توحید اجتماعی» که رویکردی نوین در فهم بنیادی¬ترین آموزه اسلام یعنی «توحید» بوده و مبانی نظری تحقق جامعه توحیدی را پشتیبانی می¬کند، کارویژه¬ها و کارکردهای مختلفی دارد که با توجه به اهمیتشان و نیز خلاء پژوهشی در این باره، پرداختن به آنها ضرورت دارد. ازجمله کارکردهای نظری چکیده کامل«توحید اجتماعی» که رویکردی نوین در فهم بنیادی¬ترین آموزه اسلام یعنی «توحید» بوده و مبانی نظری تحقق جامعه توحیدی را پشتیبانی می¬کند، کارویژه¬ها و کارکردهای مختلفی دارد که با توجه به اهمیتشان و نیز خلاء پژوهشی در این باره، پرداختن به آنها ضرورت دارد. ازجمله کارکردهای نظری توحید اجتماعی، تاثیر در علوم اسلامی و فلسفه آن بوده و این نوشتار با نگاه تحلیلی و بهره¬گیری از داده¬های کتابخانه¬ای و تمرکز بر فهم اجتماعی از آیات توحیدمحور عهده¬دار تبیین آن است. یافته¬های این مقاله که براساس رویکرد تحلیلی و روش کتابخانه¬ای سامان یافته، این فرضیه را ثابت می¬کند که غلبه گفتمان توحید اجتماعی بر فضای علمی حوزه و دانشگاه، با اثرگذاری بر موضوعات، غایات و اهدافِ علوم اسلامی مانند کلام و عرفان می¬تواند زمینه¬ساز تحول در این علوم ¬باشد. به برخی از شواهد و مصادیق آن اشاره شده است. نتیجه اینکه با خوانش اجتماعی از توحید که ریشه در آیات قرآن دارد، علوم اسلامی می¬توانند با رویکرد جدید توحیدی و متناسب با نیازهای جوامع اسلامی معاصر بازنگری شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
193 - تحلیل و بررسی ِمفهومِ «یقینِ اخلاقی» در فلسفه غرب (رویکردِ تاریخی)
محمدسعید عبداللهی محسن جوادی محمد لگنهاوسن<p>«یقین اخلاقی» در شمار مفاهیم کاربردی است که امروزه به دغدغۀ بعضی فیلسوفان اخلاق و معرفت‌شناسان بدل گشته است. در دهه‌های گذشته، فیلسوفان با رویکرد‌هایی مختلف به این مفهوم نگریسته‌اند، اما گاه بدلیل توجه نداشتن به خاستگاه و سیر تاریخی ای چکیده کامل<p>«یقین اخلاقی» در شمار مفاهیم کاربردی است که امروزه به دغدغۀ بعضی فیلسوفان اخلاق و معرفت‌شناسان بدل گشته است. در دهه‌های گذشته، فیلسوفان با رویکرد‌هایی مختلف به این مفهوم نگریسته‌اند، اما گاه بدلیل توجه نداشتن به خاستگاه و سیر تاریخی این مفهوم، و نیز نادیده گرفتن کاربست آن در زمینه‌های تاریخی، مذهبی و حقوقی، فهمی نادرست و غیردقیق از این اصطلاح بمیان آمده است. ژان گرسون، الهیدان فرانسوی، اصطلاح یقین اخلاقی را برای سطحی مناسب از یقین ابداع نمود. بعدتر، دکارت یقین اخلاقی را یقینی دانست که برای تنظیم رفتار کافی باشد و به ما درباب مسائل مربوط به زندگی کمک کند. از طرفی، جان لاک نیز یقین مطلق و یقین اخلاقی را در مفهوم «یقین واقعی» خود گنجاند. مفهوم یقین اخلاقی، در سپهر دین مسیحیت نیز مسیری جالب پیمود. در اصطلاح قانون کلیسایی، یقین اخلاقی برای توصیف وضعیت ذهنی قاضی بکار میرود؛ یعنی جایی‌که قاضی باید یقین پیدا کند که آیا متهم، در حقیقت مجرم است یا نه. در این نوشتار، پس از اشاره به نخستین کاربرد‌های این مفهوم در تاریخ اندیشۀ مغرب‌زمین، ضمن یک جستجوی تاریخی‌ـ‌فلسفی و بررسی سیر تطور مفهوم «یقین اخلاقی» را در دوره‌های مختلف، نشان خواهیم داد که این مفهوم از قرن چهاردهم و نخستین کاربرد‌ آن در آثار گرسون، تا‌کنون چه سیر پر افت‌و‌خیزی را پیموده است. همچنین در این مسیر، روشن خواهد شد که این اصطلاح فلسفی، پس از سفر تاریخی خود و حضور در قلمروهای مختلف، امروزه در معرفت‌شناسی اخلاق چه جایگاهی بدست آورده، و چگونه از گذر قرنها، در دهه‌های اخیر، رویکرد ویتگنشتاینی به این مفهوم، دست برتر را پیدا نموده است.</p> پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
194 - شرحی بر برخی مقامات عرفانی چون صبر، فنا با توجه به دیدگاه عرفانی امام خمینی به شهادت
مصطفی حامدنژاد مریم بختیار علی یار حسینیعرفان یکی از راه های شناخت حق یعنی رسیدن به معبود فانی شدن در او و حقیقت لا و الا را باور کردن جز او را ندیدن جزسخن او نشنیدن از علم الیقین گذشتن از عین الیقین فراتر رفتن و در جایگاه رفیع حق الیقین تکیه زدن و از ساحت ظاهر به باطن رفتن است.حضرت امام خمینی(ره) بزرگترین ع چکیده کاملعرفان یکی از راه های شناخت حق یعنی رسیدن به معبود فانی شدن در او و حقیقت لا و الا را باور کردن جز او را ندیدن جزسخن او نشنیدن از علم الیقین گذشتن از عین الیقین فراتر رفتن و در جایگاه رفیع حق الیقین تکیه زدن و از ساحت ظاهر به باطن رفتن است.حضرت امام خمینی(ره) بزرگترین عارف عصر خویش که علاوه بر سیره فقهی و دینی خود نگاهی عالمانه¬ در حوزه¬ی عرفان داشته¬اند و آثار وتالیفات زیادی در این حوزه به رشته¬ی تحریر درآوره اند و میتوان گفت دیدگاه¬های عرفانی را به خوبی به حوزه¬های دیگری چون سیاست گره زده اندو از انجایی که یکی از مسائل مهم در موضوع عرفان، بررسی مقامات عرفانی و تشریح درجات مختلف آن¬ها است،در پژوهش پیش رو محوريّت اصلی کار، بررسی رویکرد عرفانی امام خمینی (ره) در ارتباط با مقامات عرفانی با تکیه بر صبر و فنا است. پژوهش حاضر با رهیافت توصیفی - تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه¬ای به¬ويژه منابع مربوط به ديدگاه¬های امام خمينی (ره) به بیان درجات هریک از مقامات مذکور پرداخته وتلاش شده با تأمّل آن مقامات با تکیه بر آثار عرفانی به خصوص آثار امام خمینی به درستی تبیین شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
195 - بررسی تطبیقی هفت مرحله عرفانی در آثار مولوی و عطار
لیلا فرزانه حسینقلی صیادی سید محمود رضا غیبی<p>مراحل هفتگانه عرفانی یکی از موضوعات مهم و قابل‌تأمل در سيروسلوك عرفاني به‌حساب می آیند. بررسي و فهميدن معني و مفهوم آن‌ها، سالك و رهرو راه حق را كمك می کند تا كه اين راه را با آگاهي بيشتري طي نمايد. در این پژوهش سعی شده است با بررسی هفت مرحله عرفانی در چکیده کامل<p>مراحل هفتگانه عرفانی یکی از موضوعات مهم و قابل‌تأمل در سيروسلوك عرفاني به‌حساب می آیند. بررسي و فهميدن معني و مفهوم آن‌ها، سالك و رهرو راه حق را كمك می کند تا كه اين راه را با آگاهي بيشتري طي نمايد. در این پژوهش سعی شده است با بررسی هفت مرحله عرفانی در آثارعطار و مولوی آشنایی مخاطبان را با مقامات عرفانی و طرز تلقی عرفا و صوفیان فراهم آورد. همچنین روشن کردن مفاهیم هر یک از این مقامات با توجه به نظر عطار و مولوي و بیان چگونگی کاربرد این مفاهیم در داستان‌های عرفانی و اخلاقی آن دو از دیگر اهداف این پژوهش است. نشان داد که در برخی موارد آراء عطار و مولوی متفاوت است . همچنین صوفیه و عرفا هر کدام نظرات مخالفی در خصوص سیر الی الله و لقاء الله دارند. آنچه در ابتدای پیدایش رسمی تصوف متأثر از غرب در ایران و حوزه تأثیر آیینی و زبانی آن به وجود آمد تا به مولوی و عطار رسید هرچند ظاهری زیبا و دگرگون بود و دائم با شریعت مداران در تضاد بود و ملغمه‌ای از انواع تفکرات از نوع نگرش فلاسفه یونانی و التقاطی از سایر افکار بود، جریان‌هایی به‌موازات هم و گاهی در تباین باهم را شکل داد.که در ادامه مسیر تصوف نقش بسزایی را ایفا نمود.</p> پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
196 - عالم نور و ظلمت در اندیشۀ مولانا و سهروردی
محمدتقی خمر بهروز رومیانی مصطفی سالاری<p>نوآوری¬ها و بدیع¬گویی¬های مولانا، شاعر و عارف بلندآوازۀ ایرانی، موجب برجستگی خاص وی در میان شاعران ایران گردیده است. نمادپردازی شهرها، در آثار وی، از زیباترین هنرنمایی¬های اوست. در یک تقسیم¬بندی کلی، می¬توان شهرهای نمادین مطرح شده در آثار مولا چکیده کامل<p>نوآوری¬ها و بدیع¬گویی¬های مولانا، شاعر و عارف بلندآوازۀ ایرانی، موجب برجستگی خاص وی در میان شاعران ایران گردیده است. نمادپردازی شهرها، در آثار وی، از زیباترین هنرنمایی¬های اوست. در یک تقسیم¬بندی کلی، می¬توان شهرهای نمادین مطرح شده در آثار مولانا را به دو دستۀ "شهر نور" و "شهر ظلمت" دسته¬بندی کرد. در آثار سهروردی نیز می¬توان همین رویه را در قالب تمثیل¬ها و نمادهای اختصاصی سهروردی ملاحظه نمود. این پژوهش که بر مبنای نظریۀ ادبیات تطبیقی انجام گرفته است، نشان می¬دهد که دو اندیشمند برجستۀ ایرانی، ضمن بهره¬مندی از آبشخورهای ایرانی و اسلامی، بسترهای متفاوتی از منظر نمادپردازی به وجود آورده¬اند. ملک و ملکوت، دو بخش اصلی آفرینش محسوب می¬شود که یکی نمود عالم نور و دیگری نمود عالم ظلمت است. از نام¬های خاص، جهت معرفی این دو شهر استفاده شده است که عامل شکل¬گیری نمادپردازی شهر نور و ظلمت گشته است. رهایی سالک از عالم ظلمت و رسیدن به سرزمین نور، منوط به دست یافتن به عالم واسطه است. عالم واسطه، در عین حفظ کردن خصوصیات اساطیری خود؛ به ویژه پیوستگی با کوه؛ یعنی عام ترین نماد عالم واسطه در جهان، توانسته است با اعمال نمادین سلوک ارتباط برقرار کرده و به همسانی برسد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با تطبق نمادهای عالم نور در آثار مولانا و سهروردی، به صورت کتابخانه¬ای انجام شده است.</p> پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
197 - بررسی نقش جنبشهای نوپدید دینی در ایجاد چالشهای معنوی در جامعه ایران
منصور دیانی سید حسین واعظی اکبر گلی ملکآبادی<p>انسان به‌واسطه خصلت حقیقت‌خواهی‌اش و برای اقناع معرفتی خود تلاش عظیمی انجام داده که ماحصل این چهار معرفت علم، هنر، فلسفه و عرفان می‌باشد. در بین این معارف، عرفان یکی از رهاوردهای پرطرفدار بشمار می‌رود. دستاوردی که عده‌ای آن را راهی برای چکیده کامل<p>انسان به‌واسطه خصلت حقیقت‌خواهی‌اش و برای اقناع معرفتی خود تلاش عظیمی انجام داده که ماحصل این چهار معرفت علم، هنر، فلسفه و عرفان می‌باشد. در بین این معارف، عرفان یکی از رهاوردهای پرطرفدار بشمار می‌رود. دستاوردی که عده‌ای آن را راهی برای نیل به حقیقت وعده‌ای دیگر دستاویزی برای رسیدن به مطامع خود قرار داده‌اند. هدف در این نوشتار بررسی نقش معارف بشری با عنوان معنویت‌های نوپدید در ایجاد چالش‌های موقتی و معنوی در جامعه است. این تحقیق که به روش تحلیلی توصیفی و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای انجام‌شده به دنبال معرفی اجمالی، بیان اهداف و مقاصد معنویت‌های نوپدید و تبیین خطر این‌گونه شبه عرفان‌ها برای طالبان عرفان حقیقی می‌باشد. عرفان‌هایی که مؤلفه‌های قدرت حقیقی جامعه را هدف قرار داده‌اند. همچنین این مقاله در حد وسع به معرفی عرفان حقیقی و جایگاه انسان توجه نموده است. باید گفت ارائه فهم صحیح از معرفت حقیقی مانع از آن می‌شود که عرفان واره¬ها و عارف نمایان نتوانند با پرچم سفید خدعه عرفانی به خیمه معرفت الهی و طالبان آن یورش برده و ناعرفان خود را به‌جای عرفان در دل‌وجان طالبان ناآشنا قرار دهند. نتایج تحقیق نشان می‌دهد در پشت پرده جنبش‌های نوپدید دینی در جامعه ایران مقاصد نامبارکی نهفته است، مروجان این معنویت‌ها انسان‌های ناموجه و شیادی هستند، تخریب اعتقادات، ترویج مفاسد به‌جای عرفان، روا انگاری فساد و بی‌بندوباری به‌جای معنویت ازجمله اعمالی است که حامیان این نحله‌ها در بین مریدان و جامعه دنبال می‌کنند.</p> پرونده مقاله