نظرية شعور و جاودانگي هستي در انديشة عرفاني مولوي
محورهای موضوعی : پژوهشهای ادبیات کلاسیک ایران
1 -
کلید واژه: آنتروپي النهايه جاودانگي شهود عرفان مولوي نگانتروپي هستي,
چکیده مقاله :
مولوي بر اساس دريافتهاي شهودي خود و با تأسي از آيات قرآني و دانش ديني خود، كليّة ذرّات عالم را با شعور، زنده و فعّال ميشمارد كه در يك هماهنگي كامل و ذاتي، با شعور حاكم بر هستي در ارتباط است. اين ارتباط زماني كامل ميشود كه اجزاء هستي؛ از جمله انسان، از بعد مادّي خود دور شده، بر بعد معنوي و روحي خود بيفزايد. اين همان قانون آنتروپي (كهولت مادّي) و نگانتروپي (افزايش حيات معنوي) در فيزيك است. مولوي مانند انيشتين به دو نوع نور حسي و تقديري معتقد است و مرگ انسان را نيز تبدّل بعد مادي به نور تقديري و جاودانگي برميشمارد. در نظر مولوي بهرهمندي انسان از نور تقديري و ازلي و ارتباط با كليت حاكم بر جهان هستي و دستيابي به جاودانگي نوراني، در ساية كسب قابليّت حسّي يا شعور باطني و شهود ميسر است.
On the basis of an intuitive knowledge, as well as by reference to Koran verses and his sacred knowledge, Mowlavi regards all particles of the universe as conscious, living, and dynamic, linked in an innately coordinated manner with the Conscious Totality governing all the being. Within this system, such a connection would be completed when the elements of existence, including human beings, detach themselves from their material aspects and promote their spiritual dimensions. This is what is called the law of entropy and negentropy in physics. Mowlavi's mystic unity of existence confirms this doctrine. He, like Einstein, believes in two kinds of lights, sense and regent; he considers the human death as a process of changing the light of sense into the regent light, and into eternity. All phenomena are moving toward the wisdom governing the existence in a predetermined total coordination with universe of existence. Human beings’ connection with the Totality governing the universe, and reaching eternal illumination is possible in the light of intuition attained through invocation, meditation and purification of the soul.