-
حرية الوصول المقاله
1 - تأثیر ایدئولوژی سیاسی بر ارتقاء سطح فضای جغرافیایی مطالعه موردی: استان قم
حسن کامران دستجردی سید عباس احمدی حسین بقایی نیا زهرا انصاریتقسیمات کشوری از مصادیق بارز نقشآفرینی دولتها در مدیریت فضای سرزمینی است که در بسیاری رشتههای علمی به خصوص در جغرافیای سیاسی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. دولتها با انجام تقسیمات کشوری و قلمروسازی هدفمند در حوزه سرزمینی خود، اهداف خاصی را دنبال کرده و بر اساس قواعد أکثرتقسیمات کشوری از مصادیق بارز نقشآفرینی دولتها در مدیریت فضای سرزمینی است که در بسیاری رشتههای علمی به خصوص در جغرافیای سیاسی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. دولتها با انجام تقسیمات کشوری و قلمروسازی هدفمند در حوزه سرزمینی خود، اهداف خاصی را دنبال کرده و بر اساس قواعد و مقررات مشخصی، مدیریت موردنظر خویش را در فضای سرزمینی اعمال میکنند. در فرایند تغییر سطح واحدهای سیاسی ـ اداری عوامل متعددی نقشآفرینی میکنند که از جمله مهمترین آنها میتوان به جمعیت، وسعت، فرهنگ و قومیت، قدمت، امنیت، دسترسی و ... اشاره کرد. درعینحال در مواردی مشاهده میشود که وجود یک سری ملاحظات سیاسی و ژئوپلیتیک و یا ویژگیهای دینی و مذهبی، معیارهای مذکور را در حاشیه قرار داده و خود به تنهایی نقش اصلی را در ارتقاء سطح تقسیمات کشوری ایفا مینماید. یکی از این موارد در ایران تبدیل شهرستان قم به استان قم است که در این مقاله چرایی و چگونگی آن و نیز عوامل تأثیرگذار در آن مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی انجامشده و اطلاعات و دادههای موردنیاز آن از طریق منابع کتابخانهای، الکترونیک و مراجعه به اسناد و مدارک مربوطه گردآوری شده است. نتیجه تحقیق نشان داد که در ارتقای سطح سیاسی شهرستان قم و شکلگیری استان قم، عامل سیاسی ـ مذهبی نقش اصلی را ایفا کرده و نسبت به دیگر عوامل تأثیر بیشتری داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحلیل و نقد داستان ماهان مصری در هفت پیکر
احمد امیری خراسانی طیبه گلستانیهفت پیکر حکیم نظامی گنجوی که چهارمین منظومۀ او از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیّت است، داستان سرگذشت بهرام گور است؛ داستان او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، روایت می شود. بهرام گور هر روز از روزهای هفته، با یکی از دختران در گن أکثرهفت پیکر حکیم نظامی گنجوی که چهارمین منظومۀ او از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیّت است، داستان سرگذشت بهرام گور است؛ داستان او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، روایت می شود. بهرام گور هر روز از روزهای هفته، با یکی از دختران در گنبدی به رنگ خاص به سر می برد و از زبان آنها، داستان های غریبی می شنود. روز چهارشنبه در گنبد فیروزه رنگ، از زبان دختر پادشاه اقلیم پنجم، داستان مردی نقل می شود که گرفتار دیوها می گردد. در این داستان می توان جلوه گری سروش را مشاهده کرد. سروش از جمله ایزدان زرتشتی است که همواره در باورهای مردم و آثار ادبی به گونه های مختلف نمود یافته است. در آثار ادبی، اغلب سروش فرشته و پیام آور غیبی است. یکی از مهم ترین نقش های سروش، مبارزۀ شبانه با دیوها و اهریمنان است. در این پیکار است که پرندۀ همراه سروش با خروش خود، مردم را به بیداری و عبادت فرامی خواند. جستار حاضر سعی دارد پس از ذکر صفات و ویژگی های ایزد سروش و پرندۀ همراه او، یکی از مهم ترین کنش های او را در داستان یادشده ردیابی کند. مشاهده می شود که ناپدید شدن دیوها، به دلیل حضور سروش است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - ابعاد اجتماعي و پيوندهاي مردمي در تصوف اسلامی (با نگاهی به نسبتهای تصوف و آیینهای جوانمردی، ملامتیه و قلندریه)
علیاکبر کیوانفرتصوف اسلامی که در آغاز با رویکردی زاهدانه و مبتنی بر آداب ریاضت منشانه پاگرفت؛ آرام آرام و برابر مقتضیات زمان به موضوعات نظری روی آورد و «اخلاص درنیت» و «عشق و محبت» را به عنوان مباحث محوری مورد توجه و تأکید قرار داد. این رویکرد تازه موجب شد تا تعالیم صوفیه در پیوند با أکثرتصوف اسلامی که در آغاز با رویکردی زاهدانه و مبتنی بر آداب ریاضت منشانه پاگرفت؛ آرام آرام و برابر مقتضیات زمان به موضوعات نظری روی آورد و «اخلاص درنیت» و «عشق و محبت» را به عنوان مباحث محوری مورد توجه و تأکید قرار داد. این رویکرد تازه موجب شد تا تعالیم صوفیه در پیوند با جامعه از صورتی کاربردیتر برخوردار شود. از آنجا که آیینهای جوانمردی، ملامتیه و قلندریه هرکدام به گونهای توانستهاند بخشی از حریم تصوف مردمی را به نمایش درآورند؛ شناخت برخی از کارهای آنان، ما را در رسیدن به ویژگیهای اجتماعی تصوف یاری میکند. برابر با این نگرش، پیوستگیِ تعالیم جوانمردان با اصول تصوف، مکتب جوانمردی را به مدرسه ای برای آموزش زهد و تصوف برای عموم مردم بدل کرده است. از سوی دیگر، نفوذ جوانمردان و منش عیّاری در میان اهل تصوف نیز سبب شد تا قابلیت نقددرون گفتمانی در حوزۀ تصوف اسلامی گسترش یابد. درهمین راستا، «ملامتیه» را میتوان دنبالۀ آیین جوانمردی برای دفع آسیبهایی که دامنگیر پارسایان میشود؛ دانست. استواری چارچوب نظریِ نقد درون گفتمانی موجب شد تا با تقویت بُعد عملگرایانۀ خود و سامان دادن به جریان «قلندریه»، رویکردِ مقاومت در برابر زهدهای ساختگی و ریاکارانه را گسترده تر و پررونقتر سازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - نگرش دینی شاعران دورة مشروطه
محمد غلامرضایی زهره ملّاکیدر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری ا أکثردر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظهکاران مخالف تجدد و مشروطهخواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأمل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسيده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار میدهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه میداند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنتهای دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تأکید میکند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنتهای دینی میپذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنتها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تأکید میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - مولوي پژوهي و مولوي پژوهان در كشورهاي انگليسي زبان
احمد تميمداريموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادب أکثرموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادبیات فارسی به ویژه شعر مولانا در کشورهای انگلیسی زبان همت گماردهاند، آشنا شویم. از قرن هجدهم توجه به ادبیات فارسی آغاز گردید و به ترجمه و اقتباس از آثار ادب فارسی پرداخته شد. رویکرد به آثار مولانا هم بسیار مهم تلقی شد. تعالیگرایان انگلیسی و آمریکایی مکتب تعالیگرایی را با مطالعه و تحقیق در آثار مولوی، به کمال رسانیدند. در اواخر قرن نوزدهم گزیده متون شرقی با همّت مانکار دانیل کانوی انتشار یافت. پارهای از داستانهای مثنوی، آرمانهای اخلاقی و رفتاری را در جامعه انگلیسی و آمریکایی مطرح کرده است. ویلیام، آر، آلگر نخستین گلچین آمریکایی ادبیات شرقی را منتشر ساخت. ادوارد. جی. براون مقدمه منثور دفتر اول مثنوی را به انگلیسی ترجمه نمود. رینولد الین نیکلسون هم هشت جلد کتاب در شرح مثنوی تألیف نمود و پانزده سال از عمرش را بدین مهم اختصاص داد. آرتور جی. آربری یکی دیگر از متفکّران بزرگ در مطالعات مولویپژوهی به شمار میآید. جیمز جی. کوان مدرّس هنر، پنجاه شعر برگزیده نیکلسون را از دیوان شمس تبریزی، در ساختار شعر نو بازنویسی کرده است. اندرو هاروی آثاری در بزرگداشت مولوی، بازآفرینی اشعار او، از جمله شعله سخنگو، نور در نور و دیگر کتابهایی که همه دربارة مولاناست، منتشر کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - درآمدي به معرفتشناسي جديد عرفان
حسن شاهیپورنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مي أکثرنوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريههاي معرفتشناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفتشناسي جديد عرفان، به تبع معرفتشناسي جديد دين، در دامن معرفتشناسي جديد علم پرورش مييابد. در اين بخش، چندين نظريه با دستهبندي محتوايي مورد مطالعه قرار گرفتهاست؛ نظريههايي كه از مفهوم عينيت، به عنوان قاعده بحث، تلقّّّي تحديدي ارائه ميكند يا تلقّي توسعي قريب و يا تلقّي توسعي بعيد. بخش عرفان و منطق نيز، به مطالعه چندين نظريه ديگر در باره نسبت ميان اين دو پديده مىپردازد تا از اين رهگذر، جنبههاي عقلاني و غير عقلاني تجربه عرفاني را بررسي نمايد. اين بخش با طرح سه دسته نظريه غيرمنطقي، منطقي و فرامنطقي بودن اين نوع تجربه پايان مىپذيرد. در بخش رابطه دين و عرفان نيز دو تلقّي از دين؛ يعني سنت ديني و تجربه ديني مبناي دو نظريه در رد و قبول نسبت ميان آن دو قرار ميگيرد تا در كنار نظريه سوم؛ يعني فرا ديني بودن تجربه عرفاني، نمايانگر تشتت آرا صاحب نظران در اين زمينه باشد. به طور كلى، مي توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دين سه دسته نظريه قابل شناسايى است: نظريههاى نفيى كه معتقد به غير علمى، غير منطقى و غيردينى بودن تجربه عرفانى هستند. نظريههاى اثباتى كه به علمى، منطقى و دينى بودن اين نوع تجربه باور دارند و نظريههاى تباينى كه آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرادينى ميدانند. بىگمان، از اين ميان، نظريههاى دسته سوم كه معرفتشناسى جديد عرفان در واپسين گامهاي پيشرفت بدآنها دست يازيده است، با تجربه عرفانى، همسويى بيشترى دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - معرفی و تحلیل پیشینه نسخه تَنکلوشای1074ه.ق.
محمود طاووسی مینو اسعدی زهراییچنانکه از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت میکند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به ز أکثرچنانکه از منابع کهن دریافت می شود، تنکلوشا از جمله قدیمی ترین آثار مربوط به تنجیم است که بر اساس نجوم ایرانی و با عنایت به حکایات زمان اولیه تألیف خود یعنی دوره ساسانی سامان یافته است. ادبیات تنجیمی چنین حکایت میکند که تنکلوشا پس از سامان در ایران به فارسی میانه، به زبان سریانی، و سپس در دوره اسلامی به عربی ترجمه شده است. این اثر منبع اطلاع بسیاری از ادبیات تنجیمی بعد از خود بوده است، اما از ترجمه سریانی آن اثری نیست، ولی از ترجمههای عربی و نیز ترجمه فارسی آن نسخههایی در دست است و تنکلوشای 1074ه.ق. نمونه ای از ترجمه فارسی آن نسخه است. نسخه تنکلوشای 1074ه.ق. به فرمان پادشاه وقت و به قلم نستعلیق «محمد تقی بن حاجی محمد مشهدی» بازنویسی شده است. موضوع نسخه شرح و پیشگویی طالع در سیصد و شصت درجه بروج است. ویژگی منحصر به فرد نسخه که آن را از سایر نسخههای پیش و پس از آن متمایز مینماید، نگارههای آن است. در حقیقت نگارهها تفسیری بصری از متنهای پیشگویی هستند. جز در دیگر نسخهها جز در شیوه خوشنویسی و تاریخ کتابت تفاوت چندانی با هم ندارند. مقاله دو هدف را دنبال مینماید: ابتدا به این پرسش پاسخ میدهد که آیا تنکلوشای 1074ه.ق. یگانه نسخه نگاره دار بوده است یا خیر. توصیف تنکلوشای مصوّر در اشعار دو شاعر سده ششم هجری یعنی خاقانی و نظامی، سابقه تنکلوشای مصوّر سده یازدهم هجری را تا سده ششم هجری به عقب برمی-گرداند و یگانه بودن آن را رد میکند. از سوی دیگر در منابع تاریخی سابقه تنکلوشا را از پیش از اسلام دانستهاند. هدف اصلی مقاله آگاهی از پیشینه کتاب و پاسخ به این پرسش است که تنکلوشا بیانگر باورهای کدام قوم است. استناد به منابع کهن بیرونی و تمرکز در برخی عناصر موجود در متن تنکلوشای1074ه.ق. و تجلّی آن در نگارهها نهایتاً ما را به باورهای کیش صابی میرساند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی آراء فلسفیـ سیاسی عادل ضاهر
فریبرز محرمخانیعادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نامهاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم میانگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز ميداند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف أکثرعادل ضاهر یکی از متفکران برجستة عرب و از نامهاي ناآشنا در ايران است. او مانند سایر فیلسوفان مدرن عقل را بر هر منبع دیگری مقدم میانگارد ضاهر با تقسیم عقل به دو بخش نظری و عملی کار آن را علاوه بر تعیین ابزار، تعیین غایات نیز ميداند. به عبارت دیگر وی هم به عقلانیت معطوف به هدف و هم به عقلانیت معطوف به ارزش اعتقاد دارد. از ویژگیهای مهم این اندیشمند آن است که وی تفکر فلسفی را جدا از اجتماع انسانی و به عنوان یک حرفه تلقی نمیکند. بلکه برای آن رسالت نقد و تغییر حیات جمعی قائل است. او معتقد است اگر هسته اصلی دین بهدرستی درک شود، صحّت عقیده کسانی که به رابطة ضروری و منطقی میان دین و حیات دنیا باور دارند مشخص ميگردد. در این مقاله بر اساس روش متاتئوری چارچوبهای اصلی تفکر این نویسنده لبنانی مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - تفسیر دین و تأثیر آن بر مفهوم آزادی در اندیشه سیاسی محمد مجتهد شبستری و محمد تقی مصباح یزدی
امیر روشن محسن شفیعی سیف آبادیپس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقي مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها أکثرپس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، متخصصان و عالمان حوزه دین و سیاست با مسائل جدید علمی، آراء سیاسی تازه و روش های نوینِ تفسیرِ متون دینی روبرو شدند. در این میان، محمدتقي مصباح یزدی و محمد مجتهد شبستری با استفاده از روش های سنتی یا هرمنوتیکی به سراغ متون دینی رفتند. آنها با بهرهگیری از روش های مختلف و قصد و نیت متفاوت، دو گونه فهم و تفسیر از متون دینی و مقولاتی چون آزادی عرضه ميكنند. نگارندگان در این مقاله با بهرهگیری از روش هرمنوتیک قصدگرای کوئنتین اسکینر و پرداختن به نیت و انگیزه این دو شخصیت سیاسی-مذهبی، به علت اصلی اختلاف آنها در تفسیر متون دینی و تأثیر این برداشت و تفسیر بر مقوله آزادی در آراء سياسي آنها میپردازند. مجتهد شبستری با اتخاذ روش تفسیری و هرمنوتیکی و با قصد حفظ ایمان و انسانیت مؤمنان و تغيير وضع موجود، دین را به گونه اي تفسیر ميكند كه قابليت پذیرش آزادی و شرایط سیاسی-اجتماعی باز توأم با مدارا و تساهل را داشته باشد. مصباح یزدی نیز با تأکید بر روش سنتی و فقه محور، به قصد حفظ جايگاه دين در حوزه مسائل سياسي و اجتماعي و با توجه به اینکه معتقد است دین برنامه جامع و کاملی برای تمام امور دنیوی و اخروی انسان دارد، آزادی انسان را محدود و آن را وسیلهای برای رسیدن به هدفهای متعالیتری که دین تعیین کرده است میداند و اوضاع سیاسی-اجتماعی ليبرال را نفی می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تفكر روشنفكران عصر قاجار و امکان گذار از نظریۀ حکومت به دولت
مهدی کاظمی زمهریردر عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امر أکثردر عالم قدیم، با توجه به مفروض بودن ماهیت دینی اجتماع سیاسی و نظم مطلوب، حکومت در کانون نظریه پردازی قرار داشت. با ورود اندیشه های متجددانه به عالم ایرانی در عصر قاجار، شاهد فروپاشی بداهت این باورها و ضرورت بازاندیشی در آنها هستیم. روشن فکران در عصر قاجار متصدی چنین امری بودند. آنها چه میزان در بازاندیشی این باورها موفق شدند؟ روشن فکران برای بازاندیشی در باورهای به میراث رسیده از عالم قدیم، با موانع عملی مواجه بودند. از این رو آنها به جای پرداختن به بنیان های اجتماع سیاسی و دولت، استعمال درست اختیار سیاسی را - همانند متفکران عالم قدیم - موضوع اصلی نظریه پردازی خود قرار دادند. ولی بازاندیشی دربارۀ ترتیبات سیاسی و نحوۀ کاربست اختیار سیاسی توسط حکومت، بدون دریافتی از ماهیت اجتماع سیاسی ممکن نبود. از این رو روشن فکران با پذیرش نظریه ای ضمنی دربارۀ اجتماع سیاسی و با بهرهگیری از دو شاخص «خیر عمومی» و «حقوق عامه»، به بازاندیشی در نظریۀ سلطنت و رابطۀ شریعت و نظم سیاسی پرداخته، نظریه جدیدی دربارۀ حکومت عرضه کردند. اما نتیجه این رویکرد، خلق تنش تدریجی میان باورهای قدیم و جدید از نظم سیاسی و پدیدار شدن نظریههای سیاسی نوسازی شده فقهی بود. این نظریات با وجود تلاش برای مقاومت در برابر تصورات جدید از نظم سیاسی، برای اولین بار ناچار شدند که ماهیت اجتماع سیاسی و نه خصوصیات حکمران مطلوب را موضوع دقت نظر خود قرار دهند. در نتیجه، پدیدار شدن تفکر روشن فکری توانست پرسش از ماهیت دولت و اجتماع سیاسی را در کانون نظریهپردازی سیاسی متفکران ایرانی قرار دهد و راه را برای گذار تدریجی از «الگوی حکومت محور» به «الگوی دولت محور» نظریه-پردازی سیاسی بگشاید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - دین ایدئولوژیک و افسونزدایی از سیاست
ماهره کوهنورد احمد بستانیانقلاب اسلامی ایران، جنبشی مبتنی بر ایدئولوژی دینی بود و یکی از مهم ترین اهداف آن، مقابله با فرایند سکولاریزاسیون حاکم بر جامعه و برقراری حکومتی دینی بود. با وجود این بعد از انقلاب، فرایند افسون زدایی هم در ابعاد نظری و هم در وجوه عملی جامعه و سیاست تشدید شده است. هرچند أکثرانقلاب اسلامی ایران، جنبشی مبتنی بر ایدئولوژی دینی بود و یکی از مهم ترین اهداف آن، مقابله با فرایند سکولاریزاسیون حاکم بر جامعه و برقراری حکومتی دینی بود. با وجود این بعد از انقلاب، فرایند افسون زدایی هم در ابعاد نظری و هم در وجوه عملی جامعه و سیاست تشدید شده است. هرچند اصطلاح افسونزدایی در آثار ماکس وبر، برای توصیف روند مدرن شدن و عقلانی شدن جوامع غربی به کار رفته، با این حال در این مقاله نشان خواهیم داد که در ایران پس از انقلاب، این فرایند الزاماً و همواره با عقلانی تر و علمی تر شدن فرایندها همراه نبوده است. مقالۀ حاضر، این ایده را پی می گیرد که کاربست سیاسی و اجتماعی دین چگونه و براساس چه فرایندی به افسونزدایی از سیاست و اجتماع می انجامد. برای توضیح این فرایند بر این نکته تأکید خواهیم کرد که ایدئولوژیک شدن دین مستلزم تبدیل آموزه های دینی و شرعی به ساختار دنیوی و تبعیت از منطق مناسبات عرفی است و از همین روی در شرایط خاصی دین ایدئولوژیک می تواند فرایند افسونزدایی را تسریع کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - مناسبات دین و سیاست در فهم هرمنوتیکی نصر حامد ابوزید
علیاکبر اسدی کویجی عباسعلی رهبردکتر «نصر حامد ابوزید» از نواندیشان دینی است که در زمینه مسائل علوم قرآنی و سیاسی، دیدگاه های گاه متفاوت و چالش برانگیزی از آرای پیشینیان عرضه کرده است. این پژوهش در تلاش است تا در قالب تفسیر تاریخی و انتقادی اسکینر با بررسی زمینههای ایدئولوژیکی و عملی و ترفندهای زبانی أکثردکتر «نصر حامد ابوزید» از نواندیشان دینی است که در زمینه مسائل علوم قرآنی و سیاسی، دیدگاه های گاه متفاوت و چالش برانگیزی از آرای پیشینیان عرضه کرده است. این پژوهش در تلاش است تا در قالب تفسیر تاریخی و انتقادی اسکینر با بررسی زمینههای ایدئولوژیکی و عملی و ترفندهای زبانی مورد استعمال، به فهم اندیشۀ سیاسی و کشف کنش زبانی قصدمند نصر حامد ابوزید در طرح تفکیک نسبت و تعامل دین و سیاست بپردازد. آنچه برای نویسنده به عنوان یافته تحقیق مورد توجه قرار گرفت این بود که ابوزید با نقد اسلام سیاسی و گفتمان دینی سنتی جهت خروج مصر از مشکلات مترتب و نوسازی اجتماعی، تأسیس جامعهای دموکراتیک را مدنظر داشت و آن را مترتب بر نوسازی دینی میدانست. از این رو در راستای مقابله با بنیانهای اندیشهای تأسیس و تقویت حکومت استبدادی (در مصر) به جدایی دین از سیاست رسید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی رابطه سیاست و سعادت در اندیشه ارسطو و ابن مسکویه
علی محمد ساجدی هاجر دارایی تباررابطه "سیاست" و "سعادت" از جمله مسائلی است که از دیر باز کانون توجه متفکران اخلاق اجتماعی قرار گرفته است. بررسی و مقایسه آراء دو متفکر بزرگ در این زمینه- یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی - تطبیقی به تبیین چگ أکثررابطه "سیاست" و "سعادت" از جمله مسائلی است که از دیر باز کانون توجه متفکران اخلاق اجتماعی قرار گرفته است. بررسی و مقایسه آراء دو متفکر بزرگ در این زمینه- یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی - تطبیقی به تبیین چگونگی رابطه این دو موضوع و وجوه اشتراک و افتراق آراء ایشان در این زمینه بپردازد. هم ارسطو و هم ابن مسکویه، غایت سیاست و جامعه سیاسی را دستیابی به سعادت میدانند و مولفههای دستیابی به جامعه مطلوب سیاسی را همان عناصر وصول به سعادت مطرح می کنند. با توجه به تأثیر آراء ارسطو بر اندیشه های ابن مسکویه، تفاوت در جهان بینی این دو متفکر، تفاوت در برخی مباحث را موجب شده است. ارسطو معیار مطلوب بودن جامعه سیاسی و وصول به سعادت را زندگی بر طبق فضیلت می داند. اما با توجه به جهان بینی توحیدی ابن مسکویه، او شریعت را عنصر لاینفک سیاست می داند و بهترین نوع سیاست را سیاست الهی معرفی میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - انسان شناسی تکاملی و بن بست اخلاقی آن: با تأکید بر قانون طلایی
رمضان مهدوی آزادبنیشناخت انسان و تاثیر آن بر نگرش اخلاقی یکی از مسائل مهم در فلسفه است. انسان شناسی تکاملی به عنوان یکی از محصولات عصر جدید با بن بست چاره ناپذیری در حوزه اخلاق مواجه است به نحوی که امکان هر نوع سازش منطقی میان آن و خدا گرایی توحیدی را منتفی می سازد. ابعاد مختلفی را می توا أکثرشناخت انسان و تاثیر آن بر نگرش اخلاقی یکی از مسائل مهم در فلسفه است. انسان شناسی تکاملی به عنوان یکی از محصولات عصر جدید با بن بست چاره ناپذیری در حوزه اخلاق مواجه است به نحوی که امکان هر نوع سازش منطقی میان آن و خدا گرایی توحیدی را منتفی می سازد. ابعاد مختلفی را می توان محور تضاد میان انسان شناسی تکاملی و اخلاق نشان داد. تحقیق حاضر محدود به قانون طلایی خواهد بود و هدف نویسنده نشان دادن ناسازگاری موجود میان انسان شناس تکاملی و قانون طلایی است. بر اساس این قانون " برای دیگران همان را باید دوست داشت که برای خود دوست داریم". تبدیل قانون طلایی به یک قانون غیر قابل دفاع و نگرش ساده لوحانه که صرفا منفعت فردی در آن توصیه میگردد از عمدهترین بحرانی است که انسان شناسی تکاملی به لحاظ اخلاقی به همراه دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و تمسک به تبیین علی به معنای کشف روابط علی بین احکام و گزارههای مورد بررسی انجام میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - اخلاق و دین از نگاه شلایرماخر
حسن قنبریدر این نوشتار ابتدا به اهیمت جایگاه «شلایر ماخر» به عنوان بنیانگذار الاهیات جدید مسیحی و سپس به تاثیر «کانت» بر اندیشه وی اشاره می شود. در ادامه به تعریف دین در تفکر وی پرداخته می شود؛ در این باره گفته خواهد شد که مهمترین کار شلایرماخر مستقل ساختن دین از همه حوزه های تج أکثردر این نوشتار ابتدا به اهیمت جایگاه «شلایر ماخر» به عنوان بنیانگذار الاهیات جدید مسیحی و سپس به تاثیر «کانت» بر اندیشه وی اشاره می شود. در ادامه به تعریف دین در تفکر وی پرداخته می شود؛ در این باره گفته خواهد شد که مهمترین کار شلایرماخر مستقل ساختن دین از همه حوزه های تجربه انسانی است. بر همین اساس این نکته برجسته می شود که بین دین و اخلاق به عنوان مجموعه ای از باید و نبایدها ی انسانی، هیچ نسبت علت و معلولی برقرار نیست و فروکاستن دین به اخلاق آن چنان که در اندیشه «کانت» آمده است، از نظر «شلایرماخر» مردود است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - اخلاق پزشکی و جایگاه آن در ادیان الهی و ادیان آسیایی
سعید نظری توکلی فاطمه کراچیان ثانیدر سالهای اخیر عالمان ادیان مختلف کوشیدهاند با بازنگری در متون و آموزه های دینی خود، روش ها و دستورهایی به پیروان خود ارائه کنند تا پاسخ گوی نیازهای آنان در استفاده از دستاوردهای جدید پزشکی باشد. در این پژوهش برآن هستیم تا با بررسی تعالیم ناظر به اخلاق پزشکی ادیان آسم أکثردر سالهای اخیر عالمان ادیان مختلف کوشیدهاند با بازنگری در متون و آموزه های دینی خود، روش ها و دستورهایی به پیروان خود ارائه کنند تا پاسخ گوی نیازهای آنان در استفاده از دستاوردهای جدید پزشکی باشد. در این پژوهش برآن هستیم تا با بررسی تعالیم ناظر به اخلاق پزشکی ادیان آسمانی، نشان دهیم که آموزه های اخلاقی این ادیان در مقابل مسائل پزشکی نوظهور پزشکی نه تنها ساکت و منفعل نیستند، بلکه با ارائه دستور و روش هایی قاعدهمند، توان پاسخگویی به این مسائل را دارند. بررسی دیدگاه های اخلاقی ادیان آسمانی بیانگر این واقعیت است که آموزههای این ادیان از جهت توجه به لزوم صیانت از جان انسان جدای از تفاوتهای نژادی، ملیتی و جنسیتی او، مقابله با بیماری و لزوم حمایت از بیمار، دارای اشتراک نظر هستند؛ هرچند ساختار باوری متمایز این ادیان، سبب ایجاد محدودیتهایی در تصمیمگیری و اقدامات درمانی متفاوت آنها میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - اخلاق کانتی از منظراستاد شهید مطهری
مجید ابوالقاسم زادهکانت بر اساس فلسفه نقادی خود و با تکیه بر عقل عملی، به نظامی اخلاقی دست یازید که فلسفه اخلاق او را از جهاتی از دیگر فلسفههای اخلاق متمایز میگرداند. تکیه بر عقل عملی و نادیده گرفتن عقل نظری، وظیفهگرایی، صورتگرایی، اطلاقگرایی، تفکیک میان سعادت و کمال، تأکید بر حسن ف أکثرکانت بر اساس فلسفه نقادی خود و با تکیه بر عقل عملی، به نظامی اخلاقی دست یازید که فلسفه اخلاق او را از جهاتی از دیگر فلسفههای اخلاق متمایز میگرداند. تکیه بر عقل عملی و نادیده گرفتن عقل نظری، وظیفهگرایی، صورتگرایی، اطلاقگرایی، تفکیک میان سعادت و کمال، تأکید بر حسن فاعلی، تقدم اخلاق بر دین، برخی از و یژگیهای اخلاق کانتی است. استاد شهید مطهری ضمن تبیین و تحلیل دقیق فلسفه اخلاق کانت، با استفاده از نظام اخلاقی اسلام، به بررسی و نقد آن پرداخته است. ما در این مقاله ابتدا مختصری از اصول و مسائل محوری فلسفه اخلاق کانت را تبیین کرده و سپس از منظر شهید مطهری آن را بررسی و نقد میکنیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تربیت عارفانه نزد محقّق اردبیلی بیدگلی (عالم و عارف و شاعر شیعی سدة 11)
محسن مؤمندر روزگار صفوی، حکومت و برخی متشرعان بانفوذ، متعصب و قشری موجب طرد و انکار بسیاری از فرقههای تصوف گردیدند و ناگزیر شکل خانقاهی تصوف با محدودیت و گاه ممنوعیت روبرو گشت و بهصورت گرایشهای ذوق مندانه عرفانی و سلوک زاهدانه فرصت بروز یافت. نوشته های صوفیانه نیز با توجه به أکثردر روزگار صفوی، حکومت و برخی متشرعان بانفوذ، متعصب و قشری موجب طرد و انکار بسیاری از فرقههای تصوف گردیدند و ناگزیر شکل خانقاهی تصوف با محدودیت و گاه ممنوعیت روبرو گشت و بهصورت گرایشهای ذوق مندانه عرفانی و سلوک زاهدانه فرصت بروز یافت. نوشته های صوفیانه نیز با توجه به چگونگی نشو و ارتقای تصوف و یا قوت و ضعف آن در زمانها و مکانهای مختلف و همچنین میزان توجه و اقبال عامه و خاصه به تصوف و متصوفه، در قوسهای صعودی و نزولی بر یک سامان نبود. میرزا محمد محقق اردبیلی بیدگلی از علما و عرفای سده یازدهم هجری قمری است. اطلاع ما درباره او بسیار اندک است. این مقاله در جهت معرفی مشرب دینی و افکار و آراء عرفانی میرزا محمد بن سلطان محمد اردبیلی ـ معروف و متخلص به محقّق اردبیلی بیدگلی ـ عالم، شاعر و عارف شیعی سدة یازدهم هجری است؛ در مجال کوشیدهایم تا اطلاعاتی نادر و البته نو را از خلال نوشتههای وی برکشیم و ـ هرچند مختصر ـ به بوته نقد نیز بگذاریم و چهره دینی و مذهبی وی را با چهره عارفانهاش بسنجیم. بنای ما در این پژوهش بر آثار خطی و چاپی موجود در کتابخانههای مدرسه سلطانی کاشان، آیتالله مرعشی و دانشگاه تهران است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - بررسی فقهی خیارغبن و حسن نیت در مذاهب خمسه و رابطه آن با اخلاق تجاری
عبداله ناروئی جواد پنجهپور سیامک بهارلویی احمد عابدینیشريعت اسلامي به کمال و علو خود معروف شده، زيرا در قوانين برجستهي خويش، مسايل ديني و دنيوي را جمع نموده است. هرچند شريعت براساس عقيده و عبادت استوار است اما اين بدان معنا نيست که امور دنيوي را مهمل گذاشته و میتوان گفت که بخش بزرگي از فقه اسلامي را معاملات مالي تشکيل مي أکثرشريعت اسلامي به کمال و علو خود معروف شده، زيرا در قوانين برجستهي خويش، مسايل ديني و دنيوي را جمع نموده است. هرچند شريعت براساس عقيده و عبادت استوار است اما اين بدان معنا نيست که امور دنيوي را مهمل گذاشته و میتوان گفت که بخش بزرگي از فقه اسلامي را معاملات مالي تشکيل ميدهند. بيشتر اختلافات مردم، در داد و ستد، پيرامون بالا و پايين بودن ثمن مبیع است به ويژه وقتی که توأم با جهالت يا فريب باشد و فقها آن را به «غبن» تعبير ميکنند. نوشتار حاضر از یک سو، به بررسی تحقق مباحث غبن، اعم از پیشینه، مشروعیت، شرایط، مصادیق و موارد سقوط خیار غبن در مذاهب خمسه و از سوی دیگر، به نقد و بررسی دلایل و صورت های تحقق آن در معامله و جایگاه شرعی آن پرداخته است. غالبا خیار غبن مشروع است اما غبنی موجب خیار می گردد که دارای برخی از شرایط اثبات باشد که یکی از آنها غبن فاحش می باشد. هر چند توأم با تغریر نبوده و یا یکی از متعاقدین در موضع استرسال قرار نگیرد. در برخی از موارد غبن وجود دارد اما خیار ثابت نمی گردد، مانند صورت هایی که موارد سقوط خیار وجود داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - رابطه دین و اخلاق (با رویکرد فلسفی)
معصومه سعیدرابطه ی دين و اخلاق از پرسابقهترين بحثهاي انديشه ی ديني است. فيلسوفان دين و عالمان علم اخلاق در زمينه ی رابطه ی دين و اخلاق، اصالت دين يا اخلاق، ضمانت اجرايي اخلاق بهوسيله ی دين، سرچشمگي دين از اخلاق يا اخلاق از دين و ساير وابستگيها و نيازمنديهاي دين و اخلاق سخن گف أکثررابطه ی دين و اخلاق از پرسابقهترين بحثهاي انديشه ی ديني است. فيلسوفان دين و عالمان علم اخلاق در زمينه ی رابطه ی دين و اخلاق، اصالت دين يا اخلاق، ضمانت اجرايي اخلاق بهوسيله ی دين، سرچشمگي دين از اخلاق يا اخلاق از دين و ساير وابستگيها و نيازمنديهاي دين و اخلاق سخن گفتهاند. اما هنوز پرسش از " رابطه ی دين و اخلاق " از مهم ترين مسائلي است كه ذهن اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. پژوهش حاضر ابتدا معانی دین و اخلاق و اهداف هر یک از این دو مقوله را مطرح نموده، سپس دیدگاه های برخی از اندیشمندان مسلمان و غرب پیرامون روابط بین دین و اخلاق را در یک تقسیم بندی جدید بیان کرده است و در نهایت پس از ارزیابی نظرات مذکور، دیدگاه مورد نظر را ذکر می کند.. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - جایگاه متن یا شخص در مقارنه اسلام و مسیحیت
مهدی لکزایی محمد حسین زارعی محمودآبادیاز یک طرف همه ادیان دعوی رستگاری پیروان خودشان را دارند و از طرف دیگر در همه آنها کم و بیش هم متن مقدّس وجود دارد و هم شخص مقدّس. سوال اساسی که در اینجا مطرح می شود این است که کدام یک نقش اساسی را در رستگاری پیروانشان ایفا می کند؟ سوال دیگر اینکه آیا در این زمینه تفاوتی أکثراز یک طرف همه ادیان دعوی رستگاری پیروان خودشان را دارند و از طرف دیگر در همه آنها کم و بیش هم متن مقدّس وجود دارد و هم شخص مقدّس. سوال اساسی که در اینجا مطرح می شود این است که کدام یک نقش اساسی را در رستگاری پیروانشان ایفا می کند؟ سوال دیگر اینکه آیا در این زمینه تفاوتی بین ادیان وحیانی و غیروحیانی وجود دارد؟ ادیان را می توان با توجّه به نقشی را که برای«متن مقدّس»یا«شخص مقدّس» در رستگاری بشر قائل هستند، به«شخص محور» و«متن محور» تقسیم کرد. در ادیان «وحدت وجودی» از آنجایی که معتقد به خدای متشخّص و متمایز از جهان نیستند، اعتقاد به ارتباط لاهوت با ناسوت از طریق پیام الهی معنا دار نیست. این ادیان متکی برشخص بنیانگذار خود هستند و او را مَجرای اراده الهی می دانند. از این جهت به آنها ادیان«شخص محور»می گویند. اما ادیان وحیانی از یک طرف معتقد به خدای متشخّص و متمایز از جهان و از طرف دیگر معتقد به ارتباط بین ناسوت با لاهوت از طریق وحی الهی هستند. ولی همه آنها تفسیر یکسانی از وحی ندارند. این ادیان را می توان با توجّه به نحوه تفسیری که از وحی الهی دارند، به دو دسته «متنمحور» و «شخصمحور» تقسیم کرد. اسلام وحی الهی را از مقوله پیام و قول می داند اما مسیحیّت وحی را از مقوله فعل می داند. مرکز ثقلِ نازله الهی در اسلام، قرآن و در مسیحیّت، شخص مسیح است. به همین دلیل می توان مسیحیت را ـ از جهتی متفاوتِ با ادیان «وحدت وجودی» ـ یک دین«شخص محور» نامید. تأکید بر شخص مقدّس در برخی از گروههای اسلامی مانند تشیع و تصوّف نیز وجود دارد، اما ماهیّتِ این تأکید، با مسیحیّت تفاوت جوهری دارد. بنابراین باید گفت از یک طرف«شخص محوری»در ادیان وحدت وجودی با «شخص محوری» در مسیحیّت متفاوت است، و از طرف دیگر«شخص محوری» در مسیحیّت با«شخص محوری» در تشیع و تصوف تفاوت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - منشاء دین از دریچة نظریة زبانشناسی چامسکی
عباس شاه منصوری الله کرم کرمی پوراز مسائل مهمی که در مطالعات دینپژوهی مورد توجه اندیشمندان این عرصه قرار میگیرد، مبحث مهم «منشاء دین» میباشد. از این زاویه گروهی قائل به منشاء الهی و گروهی نیز منشاء انسانی برای آن قائلند. در این میان یکی از مباحثی که میتواند در حکم مویدی بر هر کدام از این دو دیدگاه أکثراز مسائل مهمی که در مطالعات دینپژوهی مورد توجه اندیشمندان این عرصه قرار میگیرد، مبحث مهم «منشاء دین» میباشد. از این زاویه گروهی قائل به منشاء الهی و گروهی نیز منشاء انسانی برای آن قائلند. در این میان یکی از مباحثی که میتواند در حکم مویدی بر هر کدام از این دو دیدگاه باشد، مساله زبان و منشاء آن است. بر این اساس در این مقال با پرداختن به دیدگاه زبان شناس معروف معاصر نوآم چامسکی به موضوع منشاء زبان در می یابیم که در این دیدگاه، زبان منشایی فطری داشته و این توانایی به غیر از آموزش و اکتساب برای انسان حاصل میآید و بدین طریق با اثبات غیر انسانی بودن حداقل یکی از پارامترهای حیات انسانی به نام «زبان» میتوان خط بطلانی کشید بر دیدگاه کسانی که در منشاء دین توجیهی طبیعی نموده و امری انسانی برای آن قائلند. و بدین طریق میتوان از غیر انسانی بودن منشاء زبان، به غیر انسانی بودن منشاء دین نیز گریز زد و از این اثبات، نفی انسانی بودن منشاء دین را قائل شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - عقلگرایی اعتدالی در آراء شهید مرتضی مطهری
سید حمداله اکوانی قباد محمدی شیخی سید سعید میریاندیشه سیاسی و اجتماعی در ساحت معرفت شناسانه در عصری که به مدرنیته نامبردار شده همواره با پرسش از رابطه عقل و دین مواجه بوده است. در تعریف نسبت این دو بایکدیگر گروهی با نفی و طرد جایگاه عقل در نظام معرفتی و ساحت اجتماع و سیاست، شریعت را منزلتی برتر ارزانی داشته و برخی أکثراندیشه سیاسی و اجتماعی در ساحت معرفت شناسانه در عصری که به مدرنیته نامبردار شده همواره با پرسش از رابطه عقل و دین مواجه بوده است. در تعریف نسبت این دو بایکدیگر گروهی با نفی و طرد جایگاه عقل در نظام معرفتی و ساحت اجتماع و سیاست، شریعت را منزلتی برتر ارزانی داشته و برخی دیگر در توجیه و تبیین اندیشههای مدرن، عقل را منبع معرفتی برتر تلقی کردهاند. در میان اندیشمندان مسلمان شهید مرتضی مطهری در نوشتههای خود به این دغدغه معرفت شناسانه توجهی مداوم داشته است. آیت الله مطهری با تکیه بر نص و سنت(متن) به ترسیم رابطهای از عقل و دین میپردازد که میتوان از آن با عنوان عقل گرایی اعتدالی نام برد. در این مقاله با استفاده از رویکرد هرمنوتیک، آراء این فیلسوف مسلمان در مورد رابطه عقل و دین و صورتبندی استدلالات وی در باب نظام عقلانیت اعتدالی پرداخته میشود تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - بررسی تطبیقی ریاضت و تهذیب نفس در اسلام با ادیان هند و آئین بودا
امید صادق پور رضا شعبانی سینا فروزشیکی از پدیده های مشترک ادیان بزرگ جهان، توصیه و سفارش آنها به سلوک زاهدانه و مراقبه نفس است. ریاضت و تحقیر دنیا و پرهیز از لذائذ دنیوی از مشخصات بارز ادیان و مکاتب هندی و آئین بوداست. از طرفی در تعالیم و آموزهای اسلامی هم توصیه هایی به مسلمانان برای مراقبه نفس و خودسازی أکثریکی از پدیده های مشترک ادیان بزرگ جهان، توصیه و سفارش آنها به سلوک زاهدانه و مراقبه نفس است. ریاضت و تحقیر دنیا و پرهیز از لذائذ دنیوی از مشخصات بارز ادیان و مکاتب هندی و آئین بوداست. از طرفی در تعالیم و آموزهای اسلامی هم توصیه هایی به مسلمانان برای مراقبه نفس و خودسازی وجود دارد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی، به بررسی مقایسه ای ریاضت و تهذیب نفس در تعالیم اسلامی با مکاتب فلسفی هند و آئین بودا می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ادیان غیرتوحیدی هند و آئین بودا هم نظیر آموزه های اسلامی، تعالیمی را جهت تهذیب و تربیت انسان برای زندگی فردی، اجتماعی و رساندن او به سعادت، به پیروان خود توصیه نموده اند و شباهت هایی هم در برخی موارد میان آموزه های آنها وجود دارد، بخصوص آئین بودا که برای رساندن انسان به آرامش، برگزیدن یک راه میانه را بین بهره گیری از دنیا و ترک آن پیشنهاد می کند و از مکافات عمل سخن می گوید اما به علت اختلاف در جهان بینی، انگیزه و روح حاکم بر این اعمال در دو مکتب، بسیار باهمدیگر متفاوت است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - نقد و پاسخگویی به شبههافکنی دکتر قفاری در باب عصمت با تکیه بر نظریات متکلمان شیعه
مهدی محمدزادهپژوهش در باب فقه امامیه و کلام شیعه، از دیرباز در میان اهل سنت طرفدارانی داشته است، چنان که متکلم معتزلی؛ قاضی عبدالجبار در کتب خود از جمله المغنی، به نقد آرای امامیه پرداخته است. از همان دوران، شیعه با استقبال از این متون، ضمن احترام به نویسنده، به نقد آنها اقدام کرده؛ أکثرپژوهش در باب فقه امامیه و کلام شیعه، از دیرباز در میان اهل سنت طرفدارانی داشته است، چنان که متکلم معتزلی؛ قاضی عبدالجبار در کتب خود از جمله المغنی، به نقد آرای امامیه پرداخته است. از همان دوران، شیعه با استقبال از این متون، ضمن احترام به نویسنده، به نقد آنها اقدام کرده؛ شرح یا ردیه نوشته است. چنانکه سیدمرتضی در آثار خویش، به این شبهات پاسخ گفته است. در عصر کنونی که تقریب مذاهب در کشورهای اسلامی به عنوان اصلی اخلاقی و دینی پذیرفته شده است، این جدل های مذهبی جای خود را به یافتن موارد مشترک در اصول عقاید و تأکید بر آنها داده است. در عربستان سعودی، جریانات فکری وهابی، که اعتقادی به تقریب مذاهب ندارند، با حمایت جدی حاکمیت، ناجوانمردانهترین اتهامات را به مذهب شیعه وارد می کنند و شبهاتی مطرح می نمایند که از اساس، رنگ و بوی سفسطی دارد. کتاب اصول مذهب الشیعه الامامیه اثنی عشریه، رساله دکتری تخصصی ناصر القفاری از علمای وهابی سعودی، همچنان که از نام کتاب پیداست، به بررسی بنیادهای فکری و فرهنگی و دینی شیعه پرداخته است. نگارنده، با توجه به شبهه مطرح شده در باب «عصمت» در کتاب مذکور، کوشیده است با آرای دو تن از متکلمان شیعه مذهب؛ سیدمرتضی و جرجانی به این شبهه، پاسخ دهد. با توجه به اینکه آرای جرجانی در کتاب قفاری ذکر نشده است و گویا از وجود وی بی خبر بوده، این مقاله، نخستین مقالهای است که بر اساس آرای مطرح شده در باب عقائد شیعه در کتب فارسی کهن را به عنوان اساس پاسخ گویی به شبهات علمای وهابی در کنار کتب عربی برگزیده است. در این مقاله علاوه بر آرای این دو بزرگوار شیعه، از آرای سایر فقها و متکلمان شیعه نیز ذکر شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - سازه انگاری و ریشه های تروریسم در پاکستان
مهدی ایمانی کیهان برزگرتروریسم یکی از موضوعات اصلی و درهم تنیده در حوزه امنیت ملی و فراملی در دنیای مدرن امروز میباشد. این مظهر امروزی به علت ارتباط با فن آوری های جدید، به یک مسئله راهبردی مبدل گشته و توانسته با اهمیت دادن به افراد و گروه های کوچک آنها را به یکی از بازیگران عرصه امنیتی جها أکثرتروریسم یکی از موضوعات اصلی و درهم تنیده در حوزه امنیت ملی و فراملی در دنیای مدرن امروز میباشد. این مظهر امروزی به علت ارتباط با فن آوری های جدید، به یک مسئله راهبردی مبدل گشته و توانسته با اهمیت دادن به افراد و گروه های کوچک آنها را به یکی از بازیگران عرصه امنیتی جهان تبدیل نماید. به طوری که در یکی دو دهه اخیر، با بسط پدیده تروریسم، اجتماع انسانی مورد تهدید قرار گرفته است. با بررسی اخبار و خبرهای روزانه منتشر شده می توان دریافت که یکی از کانون های اصلی حملات تروریست ها پاکستان است . حال با توجه به ساختار پیچیده شرایط و حضور تروریسم در پاکستان ، این مقوله سعی دارد ریشه های تروریسم در پاکستان را از منظر سازه انگاری مورد بررسی قرار دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بازپژوهی ارتباط بين دین و اخلاق از نگاه دانشمندان اسلامی و غربی
نسرین توکلیدین با سفارش به دوری از رذایل اخلاقی سهم بسیار مهمی در اخلاقی بودن جوامع بشری دارد. لذا نظریه ارتباط دین و اخلاق با تاکید بر اینکه دین از اخلاق حمایت و پشتیبانی میکند به گسترش فضایل اخلاقی کمک میکند. در نوشته حاضر به بیان مفهوم اخلاق و دین پرداخته شده و همچنین دیدگاه أکثردین با سفارش به دوری از رذایل اخلاقی سهم بسیار مهمی در اخلاقی بودن جوامع بشری دارد. لذا نظریه ارتباط دین و اخلاق با تاکید بر اینکه دین از اخلاق حمایت و پشتیبانی میکند به گسترش فضایل اخلاقی کمک میکند. در نوشته حاضر به بیان مفهوم اخلاق و دین پرداخته شده و همچنین دیدگاههای مختلف اندیشمندان و فیلسوفان اسلامی و غربی در خصوص ارتباط یا عدم ارتباط دین و اخلاق مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق بر اساس مطالعات اسنادی و کیفی است. هدف تحقیق بررسی ارتباط بین دین و اخلاق و بیان اهمیت دیندار بودن انسان و جوامع انسانی در جهت اخلاقی بودن و گسترش فضایل اخلاقی است. و تاثیر میزان دینداری و تاثیرات مثبت دیندار بودن در تحکیم ارزش های اخلاقی میباشد. یافتهها نشان میدهد دين عامتر و دارای اجزاء متعدد است و از طريق ابعاد متعدد خود ارزش اخلاق را محقق ميكند. و از سوي ديگر اخلاق نيز مانند پديدهاي نيرومند زمينه توسعه ارزشهاي اجتماعي و سعادت پايدار را فراهم ميكند.و هیچکس نمیتواند نقش دین را در حمایت از اخلاق منکر شود. برای اینکه مصادیق خاص دستورهای اخلاقی را به دست آوریم به دین نیازمندیم و این وحی است که میتواند دستورهای اخلاقی را در مورد خاصی با حدود خاص و شرایط و لوازمش تبین کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - معنای زندگی از نگاه اسلام و پیوند آن با سبک زندگی
زری پیشگر مرتضی سمنون سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی عنایت شریفی«آیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟» سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیاانسان ها در زن أکثر«آیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟» سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیاانسان ها در زندگی خود معنا را ایجاد میکنند؟ و یا معنا فی نفسه موجود است و باید توسط انسان کشف شود؟در صورت اول معنای زندگی امری جعلی می شود و در صورت دیگر امری حقیقی می باشد. ادیان الهی با محکم ترین پاسخ ها بهترین وسیله برای نجات انسان ها از سرگردانی وپوچی در زندگی می باشند.در این پژوهش نظر مختار آن است که زندگی با شناخت خدا وارتباط با او معنادار می شود.با مشخص شدن معنا در زندگی نوبت به انتخاب شیوه ونوع رفتارها واهداف در زندگی می رسد.پیوند و ارتباط محکمی میان معنا وسبک زندگی موجود می باشد .در این باره نظر برخی از اندیشمندان را آورده ایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - معنای زندگی از نگاه اسلام و پیوند آن با سبک زندگی
زری پیشگر مرتضی سمنون سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی عنایت شریفیآیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟ سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیا انسان ها در زند أکثرآیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟ سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیا انسان ها در زندگی خود معنا را ایجاد می کنند؟ویا معنا فی نفسه موجود است وباید توسط انسان کشف شود؟در صورت اول معنای زندگی امری جعلی می شود ودر صورت دیگر امری حقیقی می باشد. ادیان الهی با محکم ترین پاسخ ها بهترین وسیله برای نجات انسان ها از سرگردانی وپوچی در زندگی می باشند.در این پژوهش نظر مختار آن است که زندگی با شناخت خدا وارتباط با او معنادار می شود.با مشخص شدن معنا در زندگی نوبت به انتخاب شیوه ونوع رفتارها واهداف در زندگی می رسد.پیوند و ارتباط محکمی میان معنا وسبک زندگی موجود می باشد .در این باره نظر برخی از اندیشمندان را آورده ایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - تبیین رابطۀ سببی میان معصیت الهی و بلایای طبیعی
محمد رسول آهنگران سید محمد حسینی پوراز دیدگاه پیروان ادیان ابراهیمی طبق اخباری که در عهدین و قرآن آمدهاند، یکی از عوامل نزول بلایای طبیعی گناه است. این درحالی است که فرضیه رقیب از سوی مادهگرایان حکایت از تأثیر عوامل مادی در حوادث طبیعی داشته و ادعای دینگرایان را رد میکند. در این مقاله ضمن بررسی این دو أکثراز دیدگاه پیروان ادیان ابراهیمی طبق اخباری که در عهدین و قرآن آمدهاند، یکی از عوامل نزول بلایای طبیعی گناه است. این درحالی است که فرضیه رقیب از سوی مادهگرایان حکایت از تأثیر عوامل مادی در حوادث طبیعی داشته و ادعای دینگرایان را رد میکند. در این مقاله ضمن بررسی این دو دیدگاه و تبیین عدم تعارض بین دو نظریه در چیستی علت نزدیک حوادث طبیعی، وجود رابطه معنادار بین گناه و بلایای طبیعی در ادایان ابراهیمی بررسی و سپس با استفاده از آیات قرآن، ابعاد مختلف این رابطه در اسلام تشریح شده است. در آخر ثابت شد که از منظر قرآن، گناه علت تامه غیرمنحصره برای نزول بلایای طبیعی است و گستره آن مقیّد به زمان و مکان خاصی نیست؛ هرچند، این رابطه مشمول تمامی گناهان نمیشود و در مورد گناهان اعتقادی بزرگ و گناهان غیراعتقادی که بهصورت دستهجمعی انجام شوند، ممکنالوقوع است. البته رابطه فوق، مانعبردار بوده و ممکن است این نوع عقوبتها به دلایلی چون توبه، استدراج و مشیت الهی، محو شده یا به تعویق بیفتند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - گونه سنجی رابطه باورهای دینی و باورهای اخلاقی
منیژه عاملی محسن جوادی حمید ملک مکان مهدی فرمانیانبه اعتقاد بسیاری از فیلسوفان سابقه بحث از رابطه دین واخلاق به قدمت خود فلسفه است.امّا افلاطون با طرح گفتگوی سقراط با اوثیفرون شکل جدّی تری به آن داد. بحث از رابطه دین واخلاق درمیان مسلمانان به عنوان یکی از مسائل مهم کلامی مورد مداقّه بوده و به پیامدهای اخلاقی آن کم تر أکثربه اعتقاد بسیاری از فیلسوفان سابقه بحث از رابطه دین واخلاق به قدمت خود فلسفه است.امّا افلاطون با طرح گفتگوی سقراط با اوثیفرون شکل جدّی تری به آن داد. بحث از رابطه دین واخلاق درمیان مسلمانان به عنوان یکی از مسائل مهم کلامی مورد مداقّه بوده و به پیامدهای اخلاقی آن کم تر پرداخته اند. امّا رابطه دین واخلاق در اشکال مختلفی متصوّر است که در این نوشتار به حصر عقلی سه گونه«تباین دین از اخلاق» ،«تقابل دین با اخلاق»و«تعامل دین و اخلاق» سنجیده و در این میان ضمن تأیید تعامل دین واخلاق ،چگونگی و جهت این رابطه ارزیابی میگردد. درامتداد این بحث برای تبیین وابستگی اخلاق به دین،از میان گونه های مختلف وابستگی اخلاق به دین،وابستگی«معنا شناختی»،«وجودشناختی»،«معرفت شناختی»و«روان شناختی» اخلاق به دین را می سنجیم. درحقیقت گونه سنجی رابطه دین واخلاق با رویکرد علمی-پژوهشی،ما را به این نتیجه میرساند که اخلاق زاییده حقیقی ترین منبعی است که همه خیرات،مصالح و سعادات از آن ناشی می شوند و آن«دین»است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - تحولات ساختاری وتطورات اعتقادی مذهب تشیع در دوره صفویه
تورج قدیمی منیره کاظمی راشد معصومه قره داغی منیژه صدریصفويان پس از دورۀ فترت در ايران دولتي متمركز تشکيل دادند و با تقويت هويت ملي ايرانيان و استفاده از عنصر هويت بخش دين، تحولاتي اساسي در ساختار حکومت و جامعه ايجاد كردند. رسمي كردن مذهب تشيع اماميه، مهم ترين اقدام حکومت صفو يه در شروع كار بود كه موجب تحول اساسي در ارزش ها أکثرصفويان پس از دورۀ فترت در ايران دولتي متمركز تشکيل دادند و با تقويت هويت ملي ايرانيان و استفاده از عنصر هويت بخش دين، تحولاتي اساسي در ساختار حکومت و جامعه ايجاد كردند. رسمي كردن مذهب تشيع اماميه، مهم ترين اقدام حکومت صفو يه در شروع كار بود كه موجب تحول اساسي در ارزش ها و هنجارهاي جامعۀ ايران شد.محور اصلی پژوهش، بررسی تحولات ساختاری وتطورات اعتقادی مذهب تشیع در دوره صفویه می باشد. با توجه به تاريخي بودن موضوع ، اين پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.این مقاله با استناد به منابع اصلی و عقاید متفاوت پژوهشگران معاصر در صدد پاسخ گویی به مسایل فوق با روش بر آمده ایم.در نتیجه در می یابیم مذهب تشيع، يکي از عناصر مهم در وحدت ايرانيان در دورة صفوي بود که ساختار انديشه اي صفويان را تشکيل می داد.. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - الگوی معنوی/ مذهبی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) : مطالعة کیفی
زهرا عبدخدایی شهریار شهیدی محمدعلی مظاهری لیلی پناغی وحید نجاتیمطالعة حاضر باهدف تعیین الگوی معنوی/ مذهبی بیماران مولتیپل اسکلروزیس صورت پذیرفته است. این مطالعه که یک پژوهش کیفی است به شیوة پدیدارشناسی صورت پذیرفته است. مشارکت کنندگان در پژوهش 15 نفر بودهاند که بهصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مص أکثرمطالعة حاضر باهدف تعیین الگوی معنوی/ مذهبی بیماران مولتیپل اسکلروزیس صورت پذیرفته است. این مطالعه که یک پژوهش کیفی است به شیوة پدیدارشناسی صورت پذیرفته است. مشارکت کنندگان در پژوهش 15 نفر بودهاند که بهصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تفسیر دادهها به روش کلایزی و رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که پنج خوشة اصلی در مواجهه بیماران با معنویت و مذهب قابل استخراج است که شامل: تعریف معنویت و مذهب، انجام رفتارهای معنوی/ مذهبی، جایگاه خدا در زندگی، راهبردهای معنوی و تغییر در نگرش نسبت به دین است. برخی از این خوشه های اصلی دارای خوشه های فرعی می باشند. با توجه به خوشههای استخراج شده پنج الگوی تعامل معنوی/ مذهبی به دست آمد که عبارتاند از: الگوی «امید، محبت و حمایت»، « قدرت، حکمت و حمایت»، «انتقام، ترس و خشم»، «قدرت، جبر، ترس و تسلیم» و «تردید، احساس گناه و اجتناب». نهایتاً می توان گفت دستیابی به یک هویت منسجم معنوی/ دینی میتواند در رفاه روانشناختی و بهبود سبک زندگی بیماران تأثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - «فلسفه و کودک» و مهارت رفتار ارتباطی با پیروان سایر ادیان
مهدی گنجورکاربردی کردن فلسفه در زندگی روزمره، یکی از دغدغههای مهم فیلسوفان در عصر حاضر بشمار میرود و در اين راستا اقدامات گستردهيی در محافل آموزشی و پژوهشی در این زمینه صورت پذیرفته است.در این میان، تلاش واضعان «فلسفه و کودک» در راستای تلفیق و عجین ساختن فلسفه با جامعه، قابلم أکثرکاربردی کردن فلسفه در زندگی روزمره، یکی از دغدغههای مهم فیلسوفان در عصر حاضر بشمار میرود و در اين راستا اقدامات گستردهيی در محافل آموزشی و پژوهشی در این زمینه صورت پذیرفته است.در این میان، تلاش واضعان «فلسفه و کودک» در راستای تلفیق و عجین ساختن فلسفه با جامعه، قابلملاحظه و تأمل است. هرچند «فلسفه و کودک» از ابتدا گرایشی بسوی اخلاق داشته، لیکن بنظر میرسد تأثیر این برنامه آموزشی ـ تربیتی در افزایش مهارتهای رفتاری و تعامل کودکان با همنوعان خود، برغم ضرورت و اهمیت فراوان، از دید پژوهشگران و اصحاب این فن، پوشیده و مغفول مانده است. از اینرو، نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تحلیل انتقادی هندسه معرفتی «فلسفه و کودک» به تبیین نقش و تأثیر این برنامه در تقویت مهارت ارتباطی آنان با غیرهمکیشان بپردازد. استنباط و ارائه مؤلفههای تأثیرگذار در مهارتافزایی کودکان بویژه در برخورد و تعامل با پیروان سایر ادیان، از مهمترین یافتههای این پژوهش محسوب میشود که باختصار عبارتند از: تأکید بر رعایت حقوق همنوعان و احترام به عقیده مخالف، ایجاد روحیه آزاداندیشی (آزادی فکر و بیان)، تقویت هوش عاطفی ـهیجانی (EQ) کودک؛ آموزش همزیستی مسالمتآمیز با دیگران، التزام کودکان به اخلاق باور (پرهیز از تعصب؛ تحکّم و تقلید بیجا). روش پژوهش در این نوشتار، شیوه تحلیل محتوا از نوع تحلیلیـ استنتاجی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - فارابي و خوانشي فلسفي از الحروف
قاسم پورحسنتاکنون خوانشي فلسفي از کتاب الحروف صورت نگرفته است. برخلاف باور رايج، الحروف اثري صرفاً زبانشناسانه نيست بلکه حيثيت فلسفي آن از اهميت بنيادين برخوردار است. اين کتاب يکي از مهمترين آثار فلسفي فارابي محسوب ميشود. عمده تحقيقات صورت گرفته بر اين ديدگاه تأكيد دارند که الحرو أکثرتاکنون خوانشي فلسفي از کتاب الحروف صورت نگرفته است. برخلاف باور رايج، الحروف اثري صرفاً زبانشناسانه نيست بلکه حيثيت فلسفي آن از اهميت بنيادين برخوردار است. اين کتاب يکي از مهمترين آثار فلسفي فارابي محسوب ميشود. عمده تحقيقات صورت گرفته بر اين ديدگاه تأكيد دارند که الحروف تنها شرحي بر مابعدالطبيعه ارسطوست. همين امر سبب شده که ابتکارات و ابداعات فارابي در اين نوشته مورد غفلت قرار گيرد. الحروف تنها از حيث توجه به بنيانهاي زبانشناسي نيست که از اهميت برخوردار است بلکه برجسته بودن آن بسبب اهتمامهايي است که فارابي در نسبت زبان و فلسفه، پيوند شريعت و فلسفه، ربط وثيق زبان طبيعي و زبان فلسفي صورت ميدهد. الحروف سرشت نزاعهاي کلام و فلسفه و نحو و منطق که بمدت دويست سال در دنياي اسلام جريان داشت را عيان ميسازد. در اين نوشتار ميکوشيم تا دو مسئله بنيادين را بررسي و تحليل کرده و منظرها را مورد ارزيابي قرار دهيم: نخست جايگاه الحروف و اسباب نگارش آن را مورد توجه قرار داده و جايگاه فلسفي آن را تبيين خواهيم کرد. الحروف در وهله اول واکنشي به مخالفان فلسفه و جريان عقليگرايانه در فهم شريعت است. فارابي با زبانشناسي آغاز کرده و در پرتو آن انديشه منطقي و معرفتي را تبيين نموده و سرانجام به انديشه هستيشناسي ميرسد. او در الحروف تأكيد دارد که عدم التفات به بنيانهاي زباني چه آسيبهايي ميتواند در مباحث معرفتي و هستيشناسي ببار آورد و پژوهشهاي زباني چگونه ميتواند شالودههاي فلسفي را آشکار ساخته و عمق ببخشد. دوم ميکوشيم تا ضمن بررسي ساختار رساله، نظريه بنيادين فارابي يعني آموزه سازگاري را مورد توجه و تحليل قرار دهيم. با تحليل دو مکتب کوفه و بصره، مقدمات بحث را فراهم ساخته و سپس اصل نظريه سازگاري را مورد بازخواني قرار خواهيم داد. فارابي در الحروف در باب دوم در دو فصل از پيوند حکمت و شريعت (الصله بين الفلسفه و المله) نشان ميدهد که چارهيي جز دفاع از نظريه سازگاري نيست. دين غيرعقلاني، توهم است. فارابي بنيانهاي اساسي شريعت را بر عقل و برهان استوار ميسازد. نه ابوبشر و نه ابوسعيد اهميت ديدگاه جمع را درنيافته بودند. متي بن يونس تنها نماينده منطق و عقل نبود بلکه وي و همراهان و طرفدارانش، تنها بر عقل خودبنياد تکيه داشتند؛ ديدگاهي که فارابي نيز آن را نابسنده ميدانست. در مقابل، ابوسعيد نيز تنها نماينده نحو مکتب بغداد نبود بلکه او بهمراه تعداد زيادي که از رويکرد ديني صرف دفاع بعمل ميآوردند، مخالف نقش عقل در فهم و توجيه باورهاي ديني بودند. فارابي در الحروف ميکوشد با تحليل دو ديدگاه، نظريه سوم را طرح و تدوين نمايد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - فرهنگ و فلسفه ايراني بنا بر خوانش ائودوکسوس کنيدوسي
دکتر حسین کلباسی اشتری محمدصادق رضاييشايد امروزه کسي در تأثير فکر و فرهنگ ايراني بر انديشه يوناني ترديد نداشته باشد؛ چرا که در اين زمينه بغير از شواهد و قراين تاريخي متعددي که وجود دارد، پژوهشهاي گستردهيي نيز در خلال دو قرن اخير صورت پذيرفته است. از سنگنبشتهها و اشياء بدست آمده در کاوشهاي باستانشناسان أکثرشايد امروزه کسي در تأثير فکر و فرهنگ ايراني بر انديشه يوناني ترديد نداشته باشد؛ چرا که در اين زمينه بغير از شواهد و قراين تاريخي متعددي که وجود دارد، پژوهشهاي گستردهيي نيز در خلال دو قرن اخير صورت پذيرفته است. از سنگنبشتهها و اشياء بدست آمده در کاوشهاي باستانشناسان گرفته تا گزارشها و تأليفات کهن يونانيان و ايرانيان، همگي بر اين تأثير و تبادل فرهنگي صحّه ميگذارند؛ اما در عين حال باسخ به پرسشهايي نظير نحوه تأثير يا اقتباس ـ و بويژه واسطه يا واسطههاي دخيل در اين فرايند ـ همچنان باقي مانده است. روشن است که در پژوهشهاي تاريخي، دسترسي به تمامي جزئيات ناممکن يا بسيار دشوار است و مثلاً اظهارنظر در خصوص نسبت فلسفه فيثاغوري با حکمت خسرواني و نحوه تعامل حکماي فُرس با فيلسوفان متقدم يونان ـ بويژه در مفردات و زمينههاي خاص ـ چندان آسان نمينمايد. اما با اينحال، اندک قراين موجود نيز راهگشاست، بويژه آنکه اين قراين از صحت و اعتبار لازم نيز برخوردار باشند. «ائودوکسوس اهل کنيدوس» از معدود چهرههاي ممتاز قرن چهارم قبل از ميلاد است که از يکسو با سنت حکمت پيشاسقراطي آشنايي کافي داشته و از سوي ديگر بلحاظ حضور در آکادمي افلاطون و معاصرت و معاشرت با ارسطو، با خطوط تفکر کلاسيک پس از سقراط و افلاطون نيز تلاقي پيدا کرده است. اگرچه شهرت ائودوکسوس ـ شايد بدليل تحصيل در مکتب فيثاغوري ـ بيشتر در دانش رياضي و نجوم نمود يافته است، اما در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که نه تنها علايق فلسفي و جهانشناسانه وي اندک نبوده، بلکه وي در مقام گزارشگر اصلي عناصر فکر و فرهنگ ايراني براي اصحاب آکادمي و بمثابه پل ارتباطي ميان اين دو حوزه تمدني عمل کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - تحليل، نقد و بررسي آراء ناظر به «اسلاميت» فلسفه اسلامي
منصور ايمانپوريکي از پرسشهايي که امروزه در باب فلسفة اسلامي مطرح ميشود، اين است که منظور از فلسفة اسلامي چيست؟ و چرا اين فلسفه، در مقام واقع، بعنوان و وصفِ «اسلامي» متّصف گشته است؟ در پاسخ به اين پرسش، آراء مختلف و متضادي بيان شده است: برخي اين فلسفه را اساساً همان فلسفة يوناني دانست أکثريکي از پرسشهايي که امروزه در باب فلسفة اسلامي مطرح ميشود، اين است که منظور از فلسفة اسلامي چيست؟ و چرا اين فلسفه، در مقام واقع، بعنوان و وصفِ «اسلامي» متّصف گشته است؟ در پاسخ به اين پرسش، آراء مختلف و متضادي بيان شده است: برخي اين فلسفه را اساساً همان فلسفة يوناني دانسته و افزودن وصف عربي و اسلامي به آن را امري بيوجه دانستهاند. برخي ديگر، اين فلسفه را بجهت جانبداري از باورهاي اسلامي، به الهيات و کلام اسلامي تقليل و تحويل دادهاند. لکن محققان و صاحبنظران زيادي هم هستند که به واقعيت و تحقق اين فلسفه و اسلاميت آن معتقدند. اين محققان به دو دستة بزرگ تقسيم ميشوند: برخي عنوان «اسلامي» را امري صوري و ظاهري قلمداد کرده و رشد و گسترش اين فلسفه در سرزمين اسلامي و بدست فيلسوفان مسلمان و تحت لواي حکومت اسلامي را علل نامگذاري آن به «فلسفة اسلامي» دانستهاند. دستهيي ديگر، وصف مذکور را ناظر و معطوف به محتواي اين فلسفه دانسته و ديدگاههاي متفاوتي در اين زمينه ارائه کردهاند. برخي از اين بزرگان بر اين باورند که چون بعضي از مسائل اين فلسفه، مأخوذ از تعاليم اسلامي است و برخي از آن نيز در خدمت اثبات بعضي از تعاليم دين اسلام است، ازاينرو اين فلسفه به صفت اسلامي متصف گشته است. برخي ديگر از اين محقّقان، باور مستدّل فيلسوفان اين فلسفه به وجود باريتعالي و توحيد ربوبي و تشريعي را براي اسلامي (بمعناي عام) ناميدن اين فلسفه،کافي ميدانند و بعضي ديگر، اين فلسفه را همان فلسفة نبوي و مأخوذ از کتاب و سنّت معرفي ميکنند. نوشتار حاضر پس از تشريح و تحليل ديدگاههاي مذکور، به اين نتيجه ميرسد که فلسفة اسلامي، مولود تعامل زندۀ فلسفه و تفکر يوناني و ايراني و فرهنگ و تمدن اسلامي است و اين فلسفه با التزام به موضوع و چارچوب و روش فکر فلسفي، از جهات مختلف، متأثر از جهانبيني و تعاليم اسلامي است و هرگونه حصرگرايي در اين زمينه و تمرکز به برخي جهات، مستلزمِ افتادن در دام مغالطة کنه و وجه خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - رابطه دين و اخلاق نزد معتزله
اعظم قاسميدر فرهنگ اسلامي، معتزله نخستين گروهي بودند که روش عقلي را بکار گرفتند و عقل را يگانه ابزار شناخت حقيقت و مستقل از دين دانستند تا جايي که با عنوان پيروان «شريعت عقل» از آنها ياد شده است. معتزله براي عقل، قداست قائل شدند و گفتند انسان وقتي عقلش کامل شود، حقايق اساسي را أکثردر فرهنگ اسلامي، معتزله نخستين گروهي بودند که روش عقلي را بکار گرفتند و عقل را يگانه ابزار شناخت حقيقت و مستقل از دين دانستند تا جايي که با عنوان پيروان «شريعت عقل» از آنها ياد شده است. معتزله براي عقل، قداست قائل شدند و گفتند انسان وقتي عقلش کامل شود، حقايق اساسي را درک ميکند و اين حقايق اساسي، معرفت خدا و معرفت خير و شر است. از جهت ديگر، آنها وحي را انکار نكردند وليكن معتقد بودند كه جايز نيست وحي مخالف عقول ما باشد و از آنجا که سابقه عقل در انسان از سابقه وحي بيشتر است، پس عقل نور است و بدون آن نميتوان هدايت شد. هدف از وحي، اين است که معرفت عقلي را بيفزايد و آن را دقيقتر کند. معتزله به اين نتيجهگيري رهنمون ميشود که عقل مقياس وحي است و اين از مهمترين مبادي نزد آنان است. بر اين اساس ميتوان گفت نزد معتزله، اخلاق، مبتني بر عقلي است که مقدم بر دين ميباشد. قاعده مشهور معتزله اين است: «الفکر قبل ورود السمع». معتزليان متکلمند و متکلم به انسان عاقل بعنوان شخص مکلّف در برابر خدا نگاه ميکند. آنان در خصوص نياز انسان به وحي در آغاز تکليف، عقل بشر را کافي ميدانند. نوشتار حاضر به تبيين رابطه دين و اخلاق نزد آنان ميپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - سخن سردبیر
دکتر حسین کلباسی اشتریبازخواني و بازانديشي مختصات ديني و فرهنگي ايرانيان در ادوار تمدني پيشين، بمنظور نشان دادن ظرفيتهاي ناشناخته فکري و عقلي اين عرصه، امري است که بتدريج ضرورت آن براي پژوهشگران حوزه فرهنگ ـ و در اينجا اهالي فلسفه ـ بيشتر نمود مييابد. قريب به چهار قرن است که شماري از مستشرقا أکثربازخواني و بازانديشي مختصات ديني و فرهنگي ايرانيان در ادوار تمدني پيشين، بمنظور نشان دادن ظرفيتهاي ناشناخته فکري و عقلي اين عرصه، امري است که بتدريج ضرورت آن براي پژوهشگران حوزه فرهنگ ـ و در اينجا اهالي فلسفه ـ بيشتر نمود مييابد. قريب به چهار قرن است که شماري از مستشرقان اروپايي با صرف وقت فراوان -و اي بسا اشتياقي فوقالعاده ـ به مطالعه تاريخ ايران و فرهنگ آن اهتمام ورزيدهاند و اي بسا آثاري درخور ستايش نيز در معرفي پيشينه درخشان ادب و هنر و تاريخ و علم و اخلاق اين سرزمين پديد آوردهاند. اين کوششها فينفسه ستودني است و چه بسا زوايايي را به خود ما ايرانيان نشان داده و ميدهد که معالأسف قرنها از نظر دور مانده و ارزش آن مغفول واقع شده است. بحث درباره نتايج اين پژوهشها و مقاصد و اهداف آنها مجال مستقلي را ميطلبد؛ البته که امروز به سنجش دقيق اين آثار و مآثر بايد توجهي ويژه داشت. اما همينقدر ميتوان گفت نگاه شرقشناسان در اين چهار يا دستكم دو قرن اخير، مسبوق به پيشفرضهايي بوده و هست که مانع شناخت آنان از حقيقت فرهنگ شرقي و ايراني آنچنان که بوده است گرديده و گويي بمانند حجابي ضخيم بر ديدگان شرقشناسي عمل کرده و برغم دستاوردهايي درخور تقدير، آنان را از تقرب به جوهره فرهنگ ريشهدار و غني ايران و ايراني محروم ساخته است. البته نميتوان انکار کرد که معدودي از ايشان همانند اسلامشناس فقيد فرانسوي، هانري کربن، با خودآگاهي نسبت به اين آفت شرقشناسي تمام همت خود را مصروف رهايي از پيش فرضها ـ و بعضاً قصور در فهم يا سياستبازيهاـ ي شرقشناسان کرده و حتي از اينکه او را مسشرق بنامند تبري جسته و در عوض خود را با افتخار زائر شرق خوانده است. براستي آفت بزرگ شرقشناسي چيست که امثال کربن از آن بيزاري جستهاند و سنت دراز دامن و پيکر احتمالاً پر هيبت آن را به چالش ميکشد؟ در قرن گذشته ميلادي کتاب جنجالي ادوارد سعيد در نشان دادن باطن شرقشناسي و اهداف و مقاصد سياسي و بعضاً استعماري آن، واکنشهاي بسياري را برانگيخت و اين پرسش مهم را مقابل ديدگان نخبگان و دانشپژوهان قرار داد که چگونه غرب ميتواند از عرصهيي بظاهر علمي و آکادميک، اينچنين سوء استفاده کرده و براي تحصيل منافع خود تا اين حد و اندازه، قدرت تکنيکي و سياسي خويش را به ساحت علم تحميل نمايد؟ شرح ماجراي اندوهناک غلبه قدرت بر فضيلت و حقيقت و برآمدن سوفيسم و نيستانگاري متأخر، بويژه در تجربة مدرن ومدرنيته به زبان گروهي از فيلسوفان و متفکران معاصر آمده است که تکرار آن ضرورت ندارد، ليکن لحاظ آن در مطالعه مجدد ميراث مشرق زمين و آگاهي نسبت به تقدير علم مدرن به گشايش افقهايي جديد مدد ميرساند. اکنون شرقشناسي ـ و از جمله آن ايرانشناسي ـ بايد ضمن خودآگاهي به مبادي و مقاصد شرقشناسي کلاسيک، در پي تأسيس دانشي متناسب با روح شرق و فرهنگ مشرقي باشد. در قلمرو تاريخ فلسفه و بمنظور احياي حکمت مشرقي ايراني ـ که طرح آن دستكم هزارسال پيش بدست شيخ الرئيس پي افکنده شده وسپس بدست شيخ اشراق به حکمت خسرواني پيوند زده شد ـ ابتدا لازم است اسطوره يونان و تجربة يگانه و بيهمتاي آن که بر زبان عدهيي از مورخان غربي فلسفه جاري است و ديگران نيز بيتأمل و توقف آن را بمانند مشهورات تکرار ميکنند، مورد نقد جدي قرار گرفته و سهم مشرق زمين در خرد و خردباوري و اقبال به حکمت اصيل، وحياني و آسماني مورد بازخواني قرار گيرد تا روشن شود که پايهگذار حکمت نه يونان و يونانيان، بلکه حاملان وحي الهي و مخاطبان شرقي و مشرقي آن بودهاند. به حکم خرد و سرشت سليم آدميان، اساس عالم تکوين بر انتخاب طريق کمال و ايصال کائنات به غايات مخصوص خودشان قرار گرفته و اين هدفمندي عالم را همة صاحبان خرد درمييابند. از لوازم تصديق اين معنا، تصديق رسولان و سفيراني است که با ابلاغ کلام الهي، راه و طريق درست و نزديکترين آنها به مقصد را به بشر ميآموزند و او را در اين طي طريق مدد ميرسانند. بدين نحو باور نادرست انحصار فلسفه به يونان و اخلاف غربي آن مورد ترديد جدي قرار گرفته، تمهيد و ترغيب به گشايش راه را برميانگيزاند و راه براي بازانديشي دربارة منشاء راستين حکمت و خردمحوري هموار ميسازد. اين آغاز مشرقي با تماميت و پايان فلسفة غربي پيوندي تاريخي و گريزناپذير دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - مقام فلاسفه در تأويل قرآن از ديدگاه ابنرشد
روح اله عليزادهابوالوليد محمد بن رشد، بزرگترين فيلسوف غرب جهان اسلام بمانند ديگر فلاسفه اسلامي در باب نسبت بين دين و فلسفه انديشيد و آثار مهمي در اينباره بر جاي گذاشت که از جمله آنها ميتوان به فصل المقال، الکشف عن مناهج الادله في عقائد المله و تهافت التهافت اشاره کرد. از نظر ابنرشد، أکثرابوالوليد محمد بن رشد، بزرگترين فيلسوف غرب جهان اسلام بمانند ديگر فلاسفه اسلامي در باب نسبت بين دين و فلسفه انديشيد و آثار مهمي در اينباره بر جاي گذاشت که از جمله آنها ميتوان به فصل المقال، الکشف عن مناهج الادله في عقائد المله و تهافت التهافت اشاره کرد. از نظر ابنرشد، دين و فلسفه باهم هماهنگ بوده و تعارضي ندارند. استدلال او در اينمورد چنين است: «الحق لايضاد الحق بل يوافقه و يشهد له». او ميگويد: چون شريعت حق است و دعوت به تفکري (استدلال عقلاني) ميکند که مؤدّي به حق است، پس هر دو حقند و حق با حق متضاد نيست بلکه موافق با آن و گواه بر آن است. اما اينکه فلسفه با دين تعارض ندارد مربوط به باطن دين و آيات قرآني است، چراکه فلسفه و تفکر عقلي گاهي با ظواهر ديني و آيات در تعارض ميافتد. راه حل ابنرشد براي رفع تعارض اين ظواهر با فلسفه، دستيابي به باطن آيات از طريق تأويل است. البته ابنرشد مانند فارابي قائل به وحدت و جمع بين دين و فلسفه نيست و صرفاً به سازگاري و عدم تعارض بين آنها ميانديشد، چراکه فلسفه و دين بخاطر امنيت خود بايد مستقل و مجزا از هم باشد و نبايد بين مباحث آنها خلط کرد. ما در نوشتار حاضر بطور کلي به مسئله هماهنگي فلسفه و دين از نظر ابنرشد و بطور خاص به نظريه او در باب تأويل خواهيم پرداخت و در نهايت خواهيم گفت که يکي از مهمترين اهداف ابنرشد از طرح بحث عدم تعارض بين دين و فلسفه و تأويل، دفاع از فلسفه و اعطاي حق تأويل به اهل برهان که همان فلاسفه باشند، است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - بررسي هرماس در انديشه هاي سهروردي
سيده بهناز حسينيدر منابع طبري هرمس از نوادگان شيث فرزند حضرت آدم است و پس از آن دو، اولين فردي است که به نبوت رسيده است. در نظر سهروردي نيز تاريخ انديشه و فلسفه را بايد از هرمس آغاز کرد. درست است که از مهمترين وارثان سنت هرمسي در ميان مسلمانان را صوفيه نام بردهاند، همانطور که در بسيار أکثردر منابع طبري هرمس از نوادگان شيث فرزند حضرت آدم است و پس از آن دو، اولين فردي است که به نبوت رسيده است. در نظر سهروردي نيز تاريخ انديشه و فلسفه را بايد از هرمس آغاز کرد. درست است که از مهمترين وارثان سنت هرمسي در ميان مسلمانان را صوفيه نام بردهاند، همانطور که در بسياري از منابع چهرههايي مانند حلاج و سهروردي را در ميان اين سنت قرار دادهاند، علاوه بر اين، از راه فنون و دانشهايي مانند طب، نجوم، کيميا و مانند اينها نيز عقايد هرمسي به عالم اسلام راه يافته است، در اين ميان گروهي از نويسندگان، مورخان عارفان و حکماي مسلمان، هرمس را باني حکمت و علوم برشمردهاند. شهابالدين سهروردي و صاحب مکتب اشراق در عالم اسلام يکي از بزرگترين نمايندگان اين سنت تأويلي و رمزي اسلام و ايران است که علاوه بر تجليل از شخصيت هرمس تلاش ميکند وي را با اساطير ايراني پيوند زند. وي لقبهايي را برگرفته از اصطلاحات فلسفي خويش به هرمس نسبت ميدهد، از جمله طباع تام و خود را وارث حکمت هرمسي ميداند. نوشتار حاضر ميکوشد تا با بررسي هرمس در اسطوره هاي يوناني و پس از آن، نشان دهد که چگونه هرمس وارد نبوت اسلامي گرديده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - گونهشناسی دئیسم در قرن هفدهم و هجدهم با تکیه بر طبقهبندی ساموئل کلارک
محمد محمدینیا محمدعلی عبداللهی حسین صابریدئیسم به دیدگاهی فلسفی و الهیاتی دربارة خداوند، انسان و دین اطلاق ميشود. مقاله حاضر تلاشی است برای تحلیل مفهومی دئیسم در قرن هفدهم و هجدهم، از طریق ریشهشناسی و روش تحلیلی ـ توصیفی و قصد دارد با استفاده از طبقهبندی کلارک، تقسیمبندیيي کلی از دئیسم ارائه کند. تعریف دانش أکثردئیسم به دیدگاهی فلسفی و الهیاتی دربارة خداوند، انسان و دین اطلاق ميشود. مقاله حاضر تلاشی است برای تحلیل مفهومی دئیسم در قرن هفدهم و هجدهم، از طریق ریشهشناسی و روش تحلیلی ـ توصیفی و قصد دارد با استفاده از طبقهبندی کلارک، تقسیمبندیيي کلی از دئیسم ارائه کند. تعریف دانشنامهيی دئیسم دچار ایهام و ابهام است و رجوع به فرهنگنامههای ریشهشناختی نشان میدهد كه در تبدّل واژة دئوس به دئیسم، ظرائف ریشهشناختی این واژه چندان مورد توجه نبوده است. اما با گونهشناسی کلارک ميتوان تمایز دئیسم زمانة او از تئیسم و گونههای مختلف این تفکر را بهتر شناخت. طبقهبندی چهارگانة کلارکی، بمثابه نخستین گزارش جامع از دئسیم، مدعي است که قرابت و شباهت دئیسم به مسیحیت، از نوع اول تا نوع چهارم، بصورت پلکانی از حداقل به حداکثر میرود. دئیستهای نوعِ اول، منکر مشیت الهی هستند، در حالیکه به وحدت، خالقیت و علم خداوند اعتقاد دارند. دئیستهای نوع دوم، ضمن باور به گزارههای دئیسم نوع اول، قوانین فیزیکی را مشیت الهی میانگارند اما شمول مشیت بر قوانین اخلاقی را نفی میکنند. دئیستهای نوع سوم معتقدند مشیت تدبیری خداوند با کمالات اخلاقی او ارتباط دارد و خداوند با صفات عدالت، خیر و درستی بر این جهان حکم میراند. دئیسمِ نوع چهارم، علاوه بر آموزههای فوق، جاودانگی روح و ثواب و عقاب اخروی را نیز میپذیرد. به ادعای کلارک، تمامی انواع دئیسم مدرن در انکار وحی مسیحی مشتركند و يكي از تفاوتهای اساسی آنها با ادیان وحیانی، مفهومشناسی و اعتقاد به وحی الهی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - تطور روشی تفکر تأویلی در اسلام از کندی تا میرداماد
سید محمد حسین میردامادیمقالة حاضر به بررسی دورنمایی از روش تفکر تأویلی حکمای اسلامي قبل از ملاصدرا پرداخته است. هرچند تفکر تأویلی همیشه به یک معنا بکار نرفته اما خصوصیت کلی آن، عدم تصلب به ظاهر و همراهی عقل و ملزومات آن با متن وحیانی بوده است. نگاه به این سیر تاریخی نشاندهندة رشد کلی (هر چند أکثرمقالة حاضر به بررسی دورنمایی از روش تفکر تأویلی حکمای اسلامي قبل از ملاصدرا پرداخته است. هرچند تفکر تأویلی همیشه به یک معنا بکار نرفته اما خصوصیت کلی آن، عدم تصلب به ظاهر و همراهی عقل و ملزومات آن با متن وحیانی بوده است. نگاه به این سیر تاریخی نشاندهندة رشد کلی (هر چند با فراز و فرود) این روش در درون سنت حكمي اسلامي، است. دلیل این ادعا اینست که فرایند تأویل از دوگانهبینی دین و فلسفه بسمت وحدت مراتبی آن پیش آمده است. تفکر کاشف وحدت ـ اگر مستدل باشد ـ نشانة رشد عقلی است، چراکه عقل وحدتگرا و خیال کثرتگراست. در یک نگاه تاریخی ميتوان گفت تفکر تأویلی حکما از موضع دفاع از دین و فلسفه در مقابل یکدیگر که بسته به حکیم مورد بحث، گاهی با جانبداری از ظواهر دین و گاه با جانبداری از عقل و فلسفه بوده، بتدریج به این سو سوق پیدا کرده که حقیقت دین و عقل در طول هم بوده و جدا از هم نيستند، بلكه حقیقتي واحدند که با زبانهای مختلف بيان شده و آنچه مهم است درک روش و زبان بیان و محدودیتهای آن است. بنابرین شاهد سیر از انحصارگرایی و جزئینگری به جامعهگرایی و جامعنگری هستیم. روش این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است و با هدف نشان دادن سیر اندیشة تأویلی در مهمترین حکمای قبل از ملاصدرا تدوين شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - نظم هستي و بايستي؛ كتاب تكوين و كتاب تدوين
سيدمصطفي محقق دامادمباحث پيرامون نظم در حكمت اسلامي ذيل دو عنوان و اصطلاح بارز مطرح شدهاند: «كتاب تكوين» و «كتاب تشريع/تدوين». كتاب تكوين، نظم قهري و اجباري حاكم بر عالم را تبيين و توصيف ميكند و كتاب تدوين، سلسله قوانيني را شامل ميشود كه براي نظم بخشيدن به سير كمال انسان ترسيم شدهاند. أکثرمباحث پيرامون نظم در حكمت اسلامي ذيل دو عنوان و اصطلاح بارز مطرح شدهاند: «كتاب تكوين» و «كتاب تشريع/تدوين». كتاب تكوين، نظم قهري و اجباري حاكم بر عالم را تبيين و توصيف ميكند و كتاب تدوين، سلسله قوانيني را شامل ميشود كه براي نظم بخشيدن به سير كمال انسان ترسيم شدهاند. ويژگي عمده كتاب تدوين اينست كه بر اساس مريد و مختار بودن انسان ترسيم شده است و بنابرين مجموعهيي از قوانين و دستورالعملهاي پيشنهاديست نه اجباري. در حكمت متعاليه ايندو نظام منطبق بر يكديگر دانسته شدهاند. ملاصدرا خود از ايندو به «امر تكويني» و «امر تشريعي» تعبير كرده است. براساس اين ديدگاه ملاصدرا ميتوان گفت نظم مدنظر وي، حتي در مورد قوانين بشري و اجتماعي، نه از سنخ امور اعتباري بلكه امري واقعي و عيني است. در حكمت متعاليه، بتبعيت از آموزههاي ديني، راه درست كمال انساني نيز راهي ترسيم شده و مشخص دانسته شده است كه همانا تبعيت از اصول حاكم بر هستي يا بتعبير علامه طباطبايي، تبعيت از فطرت است. اين راه و نظام در تمام زمانها و مكانها بين افراد و جوامع مشترك است تا امكان سعادتمندي براي همگان فراهم گردد و زندگي اجتماعي ميسر باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - صلح و سعادت در فلسفة سياسي صدرالمتألهين
محمد مشکاتاين مقاله داراي دو هدف يا مسئلة اصلي است: نخست، رابطة دوسوية صلح و سعادت؛ دوم، تعامل و تصاعد متقابل و متعاكس آندو بدون هيچ نقطة ايستا و پاياني. چنانكه پيداست رويكرد مقاله توصيفي نيست بلكه در بخش اصلي خود، تحليلي يا توصيفي ـ تحليلي است. نوآوري مقاله در تبيين و كشف رابطه» أکثراين مقاله داراي دو هدف يا مسئلة اصلي است: نخست، رابطة دوسوية صلح و سعادت؛ دوم، تعامل و تصاعد متقابل و متعاكس آندو بدون هيچ نقطة ايستا و پاياني. چنانكه پيداست رويكرد مقاله توصيفي نيست بلكه در بخش اصلي خود، تحليلي يا توصيفي ـ تحليلي است. نوآوري مقاله در تبيين و كشف رابطه» دوسويه صلح و سعادت و كشف رابطة متصاعد دوسويه آن از متون ملاصدراست. اين رابطه بر مبناهاي مختلفي در انديشة صدرالمتألهين مورد تحليل قرار ميگيرد. بر مبناي انسانشناسي ملاصدرا، از زواياي گوناگون بدست ميآيد كه صلح شرط سعادت دنيوي و اخروي است و سعادت نيز عامل تحكيم صلح است. وجودشناسي و جهانشناسي صدرايي نيز مبناي تحليلهاي نگارنده در باب رابطة دوسويه صلح و سعادت است؛ بر اين مبنا تحليل ميكنيم كه چگونه جامعة صدرايي در عين برخورداري از تكثرها ميتواند عميقاً وحدتگرا باشد. تحليل رابطة صلح و سعادت بر مبناي انديشههاي ديني صدرايي نشان ميدهد كه چگونه صلح در دنياي مدرن به مخاطره افتاده است. ساختار حكومت و كاركردهاي آن نيز بتفصيل ديگري پرده از رابطة دوسوية صلح و سعادت برميدارد، چنانكه انديشههاي اخلاقي ملاصدرا نيز رابطة دقيق صلح و امنيت و سعادت اخلاقي را برملا ميسازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - دين و سياست در حكمت صدرايي
مهدي نجفي افرا روح الله مداميشريعت و سياست و رابطة آن دو از مسائل مهم در انديشة صدرالمتألهين است. مسئلة سياست كه يكي از عرصههاي مهم زندگي انسان است، از نگاه او مغفول نمانده است. ملاصدرا در آثار خود، اجتماعي بودن انسان را مورد تأكيد قرار داده و زندگي فردي را حتي اگر همراه با شريعت باشد، كافي نميدان أکثرشريعت و سياست و رابطة آن دو از مسائل مهم در انديشة صدرالمتألهين است. مسئلة سياست كه يكي از عرصههاي مهم زندگي انسان است، از نگاه او مغفول نمانده است. ملاصدرا در آثار خود، اجتماعي بودن انسان را مورد تأكيد قرار داده و زندگي فردي را حتي اگر همراه با شريعت باشد، كافي نميداند. در نگاه وي، سير تكاملي آدمي با زندگي اجتماعي امكانپذير بوده وجامعهيي كه بخواهد زمينة رشد و تكامل انسان را فراهم كند، بايد مبتني برشريعت اسلامي باشد. هرچند سياست، در چهار محور مبدأ، غايت، فعل و انفعال با دين تفاوت دارد، لكن سياست، كاملاً مستهلك در شريعت و شريعت باطن و حقيقت سياست است. ملاصدرا رابطه ميان دين وسياست را رابطة معقول با محسوس يا باطن با ظاهر ميداند؛ همانگونه كه شناخت طبيعت بدون ماوراء طبيعت شناختي ناكافي است، سياست بدون دين، موجب فرو غلطيدن انسان در ظواهر و غفلت از حقايق متعالي ميشود و صدمات جبرانناپذيري براي زندگي انسان بدنبال خواهد داشت. تبيين درست انديشة ملاصدرا بهترين سد در برابر سكولاريسم است كه بر جدايي دين از سياست تأكيد دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - ملاصدرا و روششناسي انتقادي فهم ظاهرگرايانه از دين
سمیه ملکی سیدمهدی امامی جمعه نفيسه اهلسرمديتفاسير ظاهرگرايانه و سطحي از دين همواره در تاريخ اجتماعي دين جريان داشته و بعضي از اين تفسيرها سبب ظهور جريانهاي متحجر و تكفيري و در نتيجه بروز چهرهيي خشن، خشك و متعصب از دين شده است. ملاصدرا يكي از فيلسوفاني است كه نقد اين نوع تفاسير، يكي از محورهاي اساسي انديشه» او ب أکثرتفاسير ظاهرگرايانه و سطحي از دين همواره در تاريخ اجتماعي دين جريان داشته و بعضي از اين تفسيرها سبب ظهور جريانهاي متحجر و تكفيري و در نتيجه بروز چهرهيي خشن، خشك و متعصب از دين شده است. ملاصدرا يكي از فيلسوفاني است كه نقد اين نوع تفاسير، يكي از محورهاي اساسي انديشه» او بوده است. اين پردازش نقادانه تا آنجا است كه دستكم دو مورد از آثار خود ـ كسر اصنام الجاهليه و رساله سه اصل ـ را بطور كامل بدان اختصاص داده است. اين نقد در انديشة ملاصدرا ساحتهاي مختلفي دارد كه كمتر به آن توجه شده، بنابرين نوشتار حاضر از طريق روش اسنادي، تحليل محتوا و توصيفگرايانه به طرح و بررسي آنها پرداخته است. اين ساحتها عبارتند از: بررسي عوامل زباني، عوامل عقلاني و عوامل نفساني در فهم دين. بررسي مجموع عوامل در اين ساحتهاي سهگانه نشان ميدهد كه ظاهرگرايي ميتواند موجب بروز جمودگرايي ديني، شكلگيري گفتمان خشونت، دنياگرا شدن علما، پيدايش شبه علما بجاي عالمان واقعي و شكلگيري فرهنگ ريا و نفاق شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - نقش تفكر فلسفي ملاصدرا در فهم متون ديني
سید حسین عظیمی دختهدف اين نوشتار، واكاوي انديشههاي فلسفي ملاصدرا و ترسيم شاخصههاي اساسي تفكر اين فيلسوف و متعاقب آن، نشاندادن تأثيرپذيري فهم وي از تفكر فلسفي در تفسير و برداشت از متون ديني است. اين جستار با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، پارهيي از مشخصههاي فكريـ فلسفي ملاصدرا را د أکثرهدف اين نوشتار، واكاوي انديشههاي فلسفي ملاصدرا و ترسيم شاخصههاي اساسي تفكر اين فيلسوف و متعاقب آن، نشاندادن تأثيرپذيري فهم وي از تفكر فلسفي در تفسير و برداشت از متون ديني است. اين جستار با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، پارهيي از مشخصههاي فكريـ فلسفي ملاصدرا را در محورهاي خداشناسي، جهانشناسي و انسانشناسي توصيف ميكند و ميكوشد تا بدينوسيله اصول هرمنوتيكي ملاصدرا در فهم متون ديني را به تصوير كشد. در ادامه، برخي از تفاسير و برداشتهاي وي از متون ديني بيان ميشود تا از اين طريق، نفوذ جريان فلسفي و اصول هرمنوتيكي ملاصدرا در فهم متن ديني بخوبي نشان داده شود. با توجه به نقش برجستهيي كه اين متفكر بزرگ در انديشه و حكمت شيعي دارد، تعمق در آثار و نظريات فلسفي و بررسي روشها و اصول تفسيري او، در حوزة مطالعات صدرايي ضروري محسوب ميشود. دستاوردهاي اين پژوهش نشان ميدهد كه تفكر فلسفي ملاصدرا بطوركلي و ديدگاههاي فلسفي خاص وي، همچنين اصول هرمنوتيكي او كه برخاسته از حكمت متعاليه است و نيز بهرهگيري از برخي مفاهيم خاص در تبيين موضوعات فلسفي، او را در ارائه و تحليل مقولات ديني متمايز كرده است. در پايان، به اين نتيجه ميرسيم كه بطوركلي بهرهگيري از مقولات و نظريات فلسفي و مابعدالطبيعي، با درنظر گرفتن آسيبهايي كه براي آنها ميتوان متصور شد، فهم متمايزي از متون ديني را پيشروي مينهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - بررسي و تحليل نقدهاي ملاصدرا بر ديدگاه متكلمين دربارة هويت انسان
سمیه ملکی سیدمهدی امامی جمعه نفيسه اهلسرمديبحث جسمانگاري ما سواي خداوند، در ميان آموزههاي كلامي از اهميتي ويژه برخوردار است و از اندك مباحثي است كه تقريباً همة فرقههاي كلامي دربارة آن همنظرند. متكلمان ماسويالله، يعني انسان و ديگر موجودات، را اموري جسماني ميدانند و موجود مجرد را حقيقتي كامل و بينيازِ مطلق مع أکثربحث جسمانگاري ما سواي خداوند، در ميان آموزههاي كلامي از اهميتي ويژه برخوردار است و از اندك مباحثي است كه تقريباً همة فرقههاي كلامي دربارة آن همنظرند. متكلمان ماسويالله، يعني انسان و ديگر موجودات، را اموري جسماني ميدانند و موجود مجرد را حقيقتي كامل و بينيازِ مطلق معرفي ميكنند. نگاه ظاهرگرايانه، عيني و انضمامي كلامي، جسمانگاري هويت و حقيقت انسان را نيز ايجاب و ايجاد مينمايد. ملاصدرا از جمله افرادي است كه با جسمانگاري متكلمان مقابله كرده و درصدد است تفسيري فلسفي و جامع از واقعيت و هويت انسان ارائه دهد؛ تصويري كه بتواند در زندگي فردي و اجتماعي او تأثيري مثبت داشته باشد. نوشتار حاضر، از طريق روش اسنادي، تحليل محتوا و توصيفگرايانه، به طرح، بررسي و نقد ديدگاههاي متكلمان از منظر ملاصدرا ميپردازد و نشان ميدهد كه تعريف صدرالمتألهين از هويت انسان و ظرفيت وجودي او، با تعريفي كه متكلمان در اينباره ارائه كردهاند، بكلي متفاوت و حتي مقابل آن است. متكلمان برخلاف ملاصدرا، هويت و ظرفيت وجودي انسان را بسيار جزئي و محدود شمردهاند و بتبع آن دچار مشكلات و محذوريتهاي متعدد شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - تبیین و طراحی مدل مدیریت اخلاق مدار مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی مفاهیم بلند دعای جوشن کبیر
مجتبی رفیعی محمد موسوی محمد کرمانینوشتار حاضر مدیریت روابط تعاملی بندگان با یکدیگر و پروردگارشان را با تمرکز بر دعای جوشن کبیر، از منظر متمایز و تازه ای مورد مداقه قرار داده است. بر این اساس مدلی برای مدیریت اخلاقی بر مبنای یک پیش فرض معرفت شناختی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی احصاء شده است. جهت س أکثرنوشتار حاضر مدیریت روابط تعاملی بندگان با یکدیگر و پروردگارشان را با تمرکز بر دعای جوشن کبیر، از منظر متمایز و تازه ای مورد مداقه قرار داده است. بر این اساس مدلی برای مدیریت اخلاقی بر مبنای یک پیش فرض معرفت شناختی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی احصاء شده است. جهت سازمان دهی داده های حاصل از دعای جوشن کبیر، از نرم افزار خاص آنالیز داد ه هاي کیفی MaxqdA2 استفاده شده است. یافته های این پژوهش ابعاد مدیریت اخلاق گرا را در هفت درون مایه یا تِم تحت عنوان دانایی، توانایی، بردباری، عزت مداری، تعالی گرایی، توازن و پایداری و مدیریت نامحسوس ، در قالب "مدل مدیریت اخلاق گرا" با ویژگی های اثر بخشی، عمل گرایی و ولایت مداری ارائه نموده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - بررسي اشتراك نوعي تكاليف از منظر ديني و فلسفي (با رويكردي انسانشناسانه)
علیاصغر جعفری ولنی حبيبه مولاپناهدر اين پژوهش مسئلة امكان تكليف يكسان از منظر دين و فلسفه، با توجه به مباني انسانشناسانه در منابع ديني و فلسفي مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا كه مسئلة تكليف يكسان پيوندي با وحدت و كثرت نوعي انسان دارد، بررسي ديدگاه ديني و فلسفي در اينباب ميتواند راهگشا باشد. گرچه بزر أکثردر اين پژوهش مسئلة امكان تكليف يكسان از منظر دين و فلسفه، با توجه به مباني انسانشناسانه در منابع ديني و فلسفي مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا كه مسئلة تكليف يكسان پيوندي با وحدت و كثرت نوعي انسان دارد، بررسي ديدگاه ديني و فلسفي در اينباب ميتواند راهگشا باشد. گرچه بزرگان اديان و اكثر فلاسفه، طرفدار «وحدت نوعي» انسان هستند اما فلاسفة اصالت وجودي به «كثرت نوعي» معتقدند. از اينرو، اگرچه از نظر عملي، اديان و عموم فلاسفه به يكساني تكليف پايبند هستند، اما بلحاظ نظري ميتوان گفت كه لازمة كثرت نوعي انسان، ناهمانندي تكليف است. بنابرين بنظر ميرسد در برخي موارد ناسازگاريهايي رخ دهد، مانند تعارض ميان نظرية كثرت نوعي انسان در بيان ملاصدرا و التزام عملي وي به تكليف يكسان. البته براي رفع اين ناسازگاري ميتوان به جنبة ثبات انسان با وجود حركت جوهري و كثرت نوعي اشاره كرد. تعارض ديگر، ميان آياتِ دالّ بر تساوي ذاتي انسانها و آيات ِحاكي از تكليف در حد وسع است كه براي توجيه اين دوگانگي نيز، ميتوان به تفاوت ميان مرحلة جعل و مجعول تكاليف تمسك كرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - سنجش عوامل مؤثر بر نگرش و گرایش فعالان گردشگری به گردشگری سبز
مصطفی محمودی بهار بیشمیبحرانهای محیطزیستی و نابودی منابع طبیعی اساسیترین مشکلات صنعت گردشگری به شمار میآیند. مواجهه با اینگونه معضلات به تلاش جمعی برای تغییر در نیازها و رفتارهای گردشگران و عرضه نمودن محصولات و خدمات سبز نیاز دارد. فعالان گردشگری بهدلیل نقشی که در جهتدهی به سبکها و أکثربحرانهای محیطزیستی و نابودی منابع طبیعی اساسیترین مشکلات صنعت گردشگری به شمار میآیند. مواجهه با اینگونه معضلات به تلاش جمعی برای تغییر در نیازها و رفتارهای گردشگران و عرضه نمودن محصولات و خدمات سبز نیاز دارد. فعالان گردشگری بهدلیل نقشی که در جهتدهی به سبکها و رفتارهای خاص سفر دارند میتوانند تمایل بازار را به رفتارهای سازگاربامحیطزیست و پایدار هدایت کنند. ازاینرو مطالعه و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر نگرش و گرایش آنان موجب جلب مشارکت سایر ذینفعان صنعت به سمت گردشگری سبز خواهد شد. نوع این پژوهش توسعهای/کاربردی و توصیفی/پیمایشی بوده و جمعآوري دادهها بر اساس پرسشنامهاي متشکل از 31 سؤال و انتخاب هدفمند 102 نمونه از فعالان صنعت گردشگری انجام پذیرفت. تجزیهوتحلیل دادهها هم با استفاده از روش الگوسازي معادلات ساختاري در دو بخش: ۱) الگوي اندازهگيري جهت بررسي ويژگي فني پرسشنامه و ۲) بخش ساختاري جهت بررسي فرضيههاي پژوهش، انجام شد. يافتههاي پژوهش از تأثير مثبت و مستقیم متغیر دینداری بر جمعگرایی و تأثیر غیرمستقیم آن بر سایر متغیرهای پژوهش حکایت داشتند. همچنین بر مبناي یافتههای پژوهش، میان جمعگرایی با دغدغه محیطزیستی، دانش محیطزیستی با گرایش به گردشگری سبز، دغدغه محیطزیستی بر نگرش به گردشگری سبز ارتباط وجود داشت اما میان دینداری با دانش محیطزیستی و دانش محیطزیستی با دغدغه محیطزیستی ارتباط معناداری مشاهده نشد. بر اساس نتایج این پژوهش توصیه میشود تا بعضی دروس درباره نحوه حفاظت از محیطزیست هنگام سفر، به تمام ردههای تحصیلی اضافه گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - ضرورت حیات اجتماعی و نیاز بشر به دین از منظر صدرالمتألهین و ابنمسکویه
ناصر محمدی غلامحسین خدری خلیل ملاجوادیضرورت تشکیل حیات اجتماعی از منظر ملاصدرا و ابنمسکویه درگسترة پاسخ دین به نیازهای بشر، موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده و بطور مقایسهيی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه ملاصدرا ضرورت رفع نيازهاي انسان، مستلزم وجود قانون و شرع بوده و لزوم وجود أکثرضرورت تشکیل حیات اجتماعی از منظر ملاصدرا و ابنمسکویه درگسترة پاسخ دین به نیازهای بشر، موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده و بطور مقایسهيی و تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه ملاصدرا ضرورت رفع نيازهاي انسان، مستلزم وجود قانون و شرع بوده و لزوم وجود فردی بعنوان «نبی» را مستدل میکند. وی با تبييني فلسفی، معتقد است معنی و مفهوم نوع انسانی، در «هویت جمعی» او در عالم خارج از ذهن و در شاکلة اجتماعی او تحقق پیدا میکند. ابنمسکویه در نظري قابل تأمل و شاید انحصاری، نیاز اصلی انسان به تشکیل زندگی جمعی را بدلیل ضرورت پاسخ به نیاز فطری به «محبت و الفت» متقابل میداند و رفع نیازهای مادی را در مرحلة بعد مطرح میکند. از نظر او، محبت اساس زندگی و تشکیل جامعة گروهی انسانهاست. دیدگاه ملاصدرا دارای صبغة عقلی و فلسفی است درحالیکه تبیین ابنمسکویه صرفاً مبتنی بر وجود محبت و عاطفه بین انسانهاست. از نظر هر دو انديشمند، آموزههای وحیانی دین، گسترة نیازهای دنیوی و اخروی انسان را دربرمیگیرد اما در منظر هیچکدام، تأکیدی واضح و مستقل نسبت به شأنیت تهذیب نفوس برای نبی و انسان کامل الهی، مشهود نیست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - تحليل و نقد نگرش تقلیل¬گرایانه به فلسفة اسلامی
زهرا مظاهری سیدمحمدکاظم علوییکی از مناقشههاي معاصر دربارة فلسفة اسلامی، مناقشه در اصالت آن، يعني پرسش از «امكان فلسفة اسلامي» است. این مسئلة هویتی، در تاریخ و آیندة فلسفه اسلامی تأثیري بسزا دارد. آراء منکران اصالت فلسفة اسلامی ـ اعم از مستشرقان، مورخان غربی، برخی از عرب زبانان و مخالفان هرگونه فل أکثریکی از مناقشههاي معاصر دربارة فلسفة اسلامی، مناقشه در اصالت آن، يعني پرسش از «امكان فلسفة اسلامي» است. این مسئلة هویتی، در تاریخ و آیندة فلسفه اسلامی تأثیري بسزا دارد. آراء منکران اصالت فلسفة اسلامی ـ اعم از مستشرقان، مورخان غربی، برخی از عرب زبانان و مخالفان هرگونه فلسفة دینی ـ را میتوان تقلیلگرایانه دانست. در این نظريات، فلسفة اسلامی به چند موضوع فروکاسته شده است: فلسفهيی تقليدگر از فلسفه یونان، کلام و الهیات اسلامی و فلسفة عربی. مستشرقان و مورخان مخالف، فلسفة یونانی را اصل و فلسفة اسلامی را فرع بر آن دانسته اند. برخی مخالفان با پافشاري بر عدم سازگاری دین و فلسفه، تلاش براي ایجاد فلسفة اسلامی را بیهوده دانسته و با اعتقاد به عدم امکان فلسفة دینی، ازجمله فلسفة اسلامی، قید اسلامی برای فلسفه ـبعنوان علم تعقلی ـ را جایز ندانسته و فلسفة اسلامی را همان کلام و الهیات پنداشته اند. مخالفان دیگر، ازجمله عرب زبانان، از بكارگيري تعبير فلسفة اسلامی امتناع ورزیده و با توجه به زبان متون فلسفی در سنت اسلامی، آن را فلسفة عربی نامیدهاند. آنها فلسفة عربی را مختص به نژاد عرب تلقي كرده و همان را محقق در تاریخ فلسفه دانستهاند. مقاله پيشرو به تحلیل و نقد مدعیات تقلیلگرایانه در باب فلسفة اسلامي پرداخته و تلاش ميكند اصالت آن را بعنوان واقعیتي تاریخی، اثبات و از ضرورت آن دفاع نمايد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - حرمت خودکشی در قرآن و سنت و راهکارهای قرآنی برای پیشگیری آن
رضا عسگریخودکشی یکی از معضلاتی است که با تاریخ بشریت عجین شده است؛ و عوامل مختلفی در حوزههای مختلف در آن تأثیرگذار است. در ایران نیز بهموازات تغییرات سریع زندگی مردم و کم رنگ شدن اعتقادات مذهبی این پدیده روبه فزونی است؛ چراکه طبق تحقیقات صورت گرفته در سراسر جهان رابطۀ نزدیکی ب أکثرخودکشی یکی از معضلاتی است که با تاریخ بشریت عجین شده است؛ و عوامل مختلفی در حوزههای مختلف در آن تأثیرگذار است. در ایران نیز بهموازات تغییرات سریع زندگی مردم و کم رنگ شدن اعتقادات مذهبی این پدیده روبه فزونی است؛ چراکه طبق تحقیقات صورت گرفته در سراسر جهان رابطۀ نزدیکی بین باور مذهبی و خودکشی وجود دارد؛ دلیل این مدعا آن است که خودکشی در کشورهای اسلامی در سطح بسیار پایینی قرار دارد. بر اساس دیدگاه اسلام حیات به عنوان امانتی از جانب خداوند در اختیار انسان قرار داده شده است و او مالکیت نسبی بر تن خویش دارد که نمی تواند بدون جواز از مالک مطلق آن، در آن تصرف کند و اقدام به خودکشی نماید و زمینه نابودی خود را فراهم سازد. علاوه بر این، هیچ کس هم نمی تواند کسی را حتی اگر بیماری لاعلاجی هم داشته باشد به کام مرگ فرستد. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر این است تا این مسئله را از چشم انداز مکتب اسلام مورد بازبینی قرار دهد و راهکارهایی که در آن برای بهبود زندگی که خود مانع خودکشی است را معرفی کند؛ بنابراین پژوهش حاضر که به صورت کتابخانهای تدوین یافته نشان داد که خودکشی در قرآن و کلام معصومین علیهمالسلام ازجمله گناهان کبیره محسوب میشود که درنهایت عذاب ابدی را در پی دارد و همچنین می توان با تقویت دینی و بخصوص تبیین آیات قرآنی در این مورد و ایجاد بسترهای مختلف اقتصادی، جامعهشناسی در پی کاهش این عمل مذموم برآمد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - رابطه قرآن با روایات
علی نصیریدر ترسيم رابطه قرآن کریم با روایات از نظر منبعیّت و حجّیّت چهار نگرش وجود دارد: 1. قرآن محوری؛ که بر اساس آن تنها منبع شناخت دین به قرآن انحصار مییابد. 2. سنت محوری؛ که به استناد آن برای شناخت دین تنها باید به سنت معصومین(ع) مراجعه کرد. 3. قرآن محوری و سنت مداری؛ که بر أکثردر ترسيم رابطه قرآن کریم با روایات از نظر منبعیّت و حجّیّت چهار نگرش وجود دارد: 1. قرآن محوری؛ که بر اساس آن تنها منبع شناخت دین به قرآن انحصار مییابد. 2. سنت محوری؛ که به استناد آن برای شناخت دین تنها باید به سنت معصومین(ع) مراجعه کرد. 3. قرآن محوری و سنت مداری؛ که بر اساس آن سنت در طول قرآن قرار میگیرد؛ 4. دوگانه محوری؛ که بر اساس آن سنت در عرض قرآن دارای جایگاه خواهد بود. فرقه قرآنیون جزو مدافعان دیدگاه نخست به شمار میروند. اخباریان در دسته سنت محوری قرار دارند و علامه طباطبایی و شاطبی را باید جزو مدافعان نظریه سوم دانست. دیدگاه مورد نظر نگارنده که در این مقاله دلایل آن را مورد بررسی قرار داده، دیدگاه چهارم است. بر اساس این دیدگاه سنت در حجّیّت و منبعیّت دارای استقلال میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - سازوکار (فرایند و روششناسی) پژوهش میانرشتهای قرآن کریم
احمد آکوچکیان رضوانه دستجانیپرسش از روششناسی رویکرد پژوهش میانرشتهای، پرسشی معطوف به مسئله پیشرفت است که در منظری سیستمنگر و سازوکار، سطوح مبانی پارادایمی، نظریهای، مدلوارۀ مفهومی، عملیاتی و سطح گفتمانی را دربردارد و در متن منظومۀ جامع ادراکات معطوف به رشدـ توسعه، در سند مرجع الگ أکثرپرسش از روششناسی رویکرد پژوهش میانرشتهای، پرسشی معطوف به مسئله پیشرفت است که در منظری سیستمنگر و سازوکار، سطوح مبانی پارادایمی، نظریهای، مدلوارۀ مفهومی، عملیاتی و سطح گفتمانی را دربردارد و در متن منظومۀ جامع ادراکات معطوف به رشدـ توسعه، در سند مرجع الگوی راهبری تحول در دو ضلع راهبردی نقشۀ جامع علم و علمی، با میانداری اصل ولایت تفقه در دین قابل جریان است. در میانآمدن انتظار رشدـ توسعه از دین و به تعبیری برآمدن مسأله پیشرفت همهجانبه، اقتضای روششناسی مطالعات بینرشتهای و چند رشتهایِ مبتنی بر فرارشتهای پیشرفتشناخت را دارد که به ناگزیر، سه سطح مسألهشناسی، دینشناسی و آیندهنگاریِ راهبردی را نیازمند است تا با این رهگذر بتوان از روششناسی تفقه در دین و ولایتمندی آن در عرصه مدیریت فرهنگ و تحول سخن گفت.گذار از رویکرد جزءنگر حوزههای دانشی و رشتهای به رویکرد بینرشتهای به ویژه در مطالعات قرآنی، واسط یا مفصل پارادایمی خویش را نیافته است؛ این مفصل پارادایمی اندیشه و دانش پیشرفت است. از جمله علتهای ناتوانی ورود این دانشورزی به عرصه کارآمدی، عدم اهتمام به این حوزه واسط و مفصلی است. مقالۀ پیشرو مستند به رویکرد مرجع قرآنی (اصل هدایت به رشد)، به مدد روششناسی پیشرفتنگر، بازخورند استنتاجی تا استنباطی و تحقیقوتوسعهای و روششناسیهای پشتیبانی چون روششناسی سیستمی در ضمن ماتریس و الگوریتمی فرایندی، برآن است تا با پیافکنی اندیشۀ قرآنشناخت پیشرفت (بنیان معرفتشناخت مکتب تفسیری بایستۀ قرآنی) منظری از روششناسی پژوهش آیندهنگار راهبردی پیشرفت قرآنی را به همراه بهسامانآوری سه نظام ترتیبی، تنزیلی و موضوعی آیندهنگار تفسیر به دست دهد؛ بر این مدار، ظرفیت این مکتب تفسیری در سامانبخشی سند الگوی پایۀ پیشرفت اسلامی پیشرو میآید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - نامهاي براي ايران؛ بررسي نسبت دين، سياست و ايرانگرائي در نامه تنسر به گشنسپ در چارچوب آراي ماكياولي
علي تدينراد سارا نجف پوردر حالي كه نسبت دين و سياست از مسائل اساسي در بررسي سامان فكر و كنش سياسي عصر ساساني بهشمار ميرود؛ انگارة غالب آن است كه سياست و فرمانفرمائي اين دوران بيشتر بدست موبدان، بر مدار آيين زرتشتي و براي تقويت و تحكيم آن بوده و بدينسان سياستِ ساسانيان دينمحور تلقي ميگردد. أکثردر حالي كه نسبت دين و سياست از مسائل اساسي در بررسي سامان فكر و كنش سياسي عصر ساساني بهشمار ميرود؛ انگارة غالب آن است كه سياست و فرمانفرمائي اين دوران بيشتر بدست موبدان، بر مدار آيين زرتشتي و براي تقويت و تحكيم آن بوده و بدينسان سياستِ ساسانيان دينمحور تلقي ميگردد. اين پژوهش كوششي است در جهت بازانديشي در اين انگارة مألوف با بازخواني رابطة دين و سياست در پرتو بررسي تطبيقي متن نامة تنسر به گشنسپ با انگارههاي ماكياولي در اين حوزه. از اين بازخوانيِ چنين به نظر ميرسد كه راهبرد و رويكرد بنيادگذاران ساساني به نسبتِ مقولات دين و سياست را بايد نه دينمحور، بلكه ايرانمحور و ايرانگرايانه دانست. محور كنش و انديشة سياسي آنان امر سياسي و ايراني است با كاربست ابزارِ دين. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - نگاهی انتقادی به مسئولیت مدنی قضات در فقه و حقوق ایران
شقایق شمسی عابدین مومنیبه موجب اصل 171 قانون اساسی هرگاه قاضی در اثر اشتباه و یا تقصیر در موضوع یا در حکم و یا در تطبیق حکم بر مورد خاص موجب وارد آمدن ضرر بر دیگری شود، در صورت تقصیر ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله ی دولت انجام می گردد، به نظر می رسد اصل مسئولیت دولت در برابر اشتبا أکثربه موجب اصل 171 قانون اساسی هرگاه قاضی در اثر اشتباه و یا تقصیر در موضوع یا در حکم و یا در تطبیق حکم بر مورد خاص موجب وارد آمدن ضرر بر دیگری شود، در صورت تقصیر ضامن است و در غیر این صورت خسارت به وسیله ی دولت انجام می گردد، به نظر می رسد اصل مسئولیت دولت در برابر اشتباه قاضی در کتب فقهی به علت لزوم شرط اجتهاد در قضات بوده است و فقها با استناد به این شرط حکم صادره از جانب قاضی را به مثابه ی فتوا می دانستند و معتقد بودند که قاضی به وسیله ی اجتهادش حکم می کند از این جهت مسئولیت جبران خسارت را برعهده ی بیت المال قرار دادند اما نکته حائز اهمیت این است که نباید برای وی مصونیت قضایی قائل شد زیرا هرکس در هرجایگاهی که باشد دارای مسئولیت است و باید نسبت به آن جایگاه و اشتباهاتش پاسخ گو باشد و قاضی نیز همچون سایر افراد جامعه مستخدم است و در برابر فعل قضا اجرت دریافت می کند و این سبب نمی شود که دولتی که رابطه ی خادم و مخدومی با قاضی ندارد جبران خسارات وارده از جانب ایشان را بپذیرد. لذا هدف از نگارش این مقاله نقد روند قضایی موجود در مسئولیت مدنی قضات و جبران خسارات وارده از جانب دولت است و روش تحقیق در پژوهش حاضر نیز به صورت تحلیلی _ توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و اسنادی میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - بازپژوهی سویههاي تربيت معنوي سبک زندگي اسلامي
سید محمد نورالهی محمد علی رضائی اصفهانی محمود قیوم زادهاسلام و قرآن با ارائه بینشها، آگاهیها، ارزشها، هنجارها، احساسها و الگوهای اجتماعی توانسته است بیشترین تأثیر را بر نحوه زیستن انسانها از خود نشان دهد. آخرین دین آسمانی برای تمام نیازهای درونی و بیرونی راهکار نشان داده و با عرضه الگوهای رفتاری متنوع، انسان را به سرمن أکثراسلام و قرآن با ارائه بینشها، آگاهیها، ارزشها، هنجارها، احساسها و الگوهای اجتماعی توانسته است بیشترین تأثیر را بر نحوه زیستن انسانها از خود نشان دهد. آخرین دین آسمانی برای تمام نیازهای درونی و بیرونی راهکار نشان داده و با عرضه الگوهای رفتاری متنوع، انسان را به سرمنزل مقصود رهنمون کند و به حيات جاودانه نائل گرداند. الگوهای سبک زندگی مدرن علی رغم فرصتها و امکاناتی که در اختیار بشر قرار داده است وبه موضوعات مادي و مساِیل دنيوي پرداخته، بیماریها و آسیبهای متعددی را نیز به ارمغان آورده است. اسلام به عنوان آخرین و برترین دین الهی، الگوها و مدلهای متعادل و جامعی را در اختیار انسان قرار میدهد تا آدمی بتواند ضمن رهایی از تهدیدها و آسیبها به سعادت دنیوی و اخروی دست یابد. دین به گونههای مختلف میتواند در سبک زندگی انسان تأثیرگذار باشد؛ دین حاوی آگاهیها، بینشها و نگرشهای اصلی است که در سبک دهی به زندگی انسانها نقش آفریناند. دین شناختها و نگرشهای اصیلی را در ارتباط با خدا، جهان دیگر و انسان به آدمی میدهد تا از این طریق بتواند تصاویر روشن از جهان پیرامون و خویشتن داشته باشد. هدف از پژوهش پيش رو اين است که اصول و موضوعات سبک زندگي اسلامي که انسان را به حيات طيبة برساند و خوشبختي و صراط را در يابد و به سعادت دنيوي و اخروي برسد از آيات و روايات استفاده کرده است و الگو و روشهايي را توضيح مي دهد که ما بتوانيم آنرا در زندگي خود اجرا کنيم و سريع تر رشد کنيم تا به سر منزل مقصود برسيم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - نقش عرف و اخلاق درحقوق مالي زوجين و تأثیرآن بر پیشگیری از وقوع جرم
لیلا رادپسند فرهاد پروینپس ازوقوع نکاح صحیح وروابط زوجیت بین طرفین ، حقوق وتکالیف مختلفی از جمله حقوق مالی بین زوجین برقرار می شود. حقوق مالی زوجین یکی از مهمترین بخش های حقوق مدنی است که آمیخته با مسائل عرفی و اخلاقی وعاملی مهم در پیشگیری از وقوع جرم می باشد. از این رو بی توجهی به نقش عرف و ا أکثرپس ازوقوع نکاح صحیح وروابط زوجیت بین طرفین ، حقوق وتکالیف مختلفی از جمله حقوق مالی بین زوجین برقرار می شود. حقوق مالی زوجین یکی از مهمترین بخش های حقوق مدنی است که آمیخته با مسائل عرفی و اخلاقی وعاملی مهم در پیشگیری از وقوع جرم می باشد. از این رو بی توجهی به نقش عرف و اخلاق در حقوق زوجین سبب به وجودآمدن چالشهای بنیادی در جامعه می شود. هدف از نگاشتن این مقاله، تبیین جایگاه عرف و اخلاق در برخی از حقوق مالی زوجین ، مانند جهیزیه، مهریه ونفقه از دیدگاه حقوق ایران، مذاهب اسلامی و ادیان رسمی به روش تحلیلی توصیفی است؛ که ضمن تبیین حدود عرف و شناساندن آن، در نهایت به این مسأله واقف خواهیم شدکه گرچه عرف و اخلاق درنظام حقوقی ایران، بطورعمده در موارد سکوت نص، نقش تكمیلی و تفسیری دارد؛ امّاگاه نقش امری داشته ودر بسیاری از موارد به صورت کاربردی درفقه وحقوق استفاده می گردد. همچنین نقش عرف در نزد اهل سنت تابدان حد است که آنچه در نزد عرف پسندیده شمرده می شود نزد خداوند نیز پسندیده محسوب می گردد . نقش عرف درحقوق اقلیت ها (کليمي، زرتشتي و مسيحي) نیز طبق رسوم وعادات مذهبی خودشان قابل انکار نیست، و منبع حقوق محسوب می شود. بايد گفت پايبنـدي بـه قواعـد اخلاقـي در قلمـرو خانواده،در تمامي دنيا نقش بسيار تعيين كننده اي در تأمين حقوق مرد و زن ايفا مي كند ؛ زيرا در بسياري از موارد، حقوق و تكاليفي را كه زوجين در قبال يكديگر بر عهده مي گيرند، فاقد الزام قانوني بوده و صرفاً بـر اساس ملاحظات اخلاقي صورت مي گيرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - عوامل فرهنگی مؤثر بر فرزند آوری زنان تحصیلکرده و عادی در شهر یاسوج
مریم عزیزی ساعد حیدرپور مینا هلالی ستودهبا توجه به شرایط باروری ایران در طول سه دههی گذشته، تدوین و اجرای موفق هرگونه سیاست جمعیتی، متکی به ارتقای شناخت ما از رفتارها، ترجیحات و تمایلات فرزند آوری زوجین، عوامل مؤثر بر تمایلات فرزند آوری آنها، و شناسایی زیرگروههای جمعیتی دارای تمایلات فرزند آوری پایین و بسی أکثربا توجه به شرایط باروری ایران در طول سه دههی گذشته، تدوین و اجرای موفق هرگونه سیاست جمعیتی، متکی به ارتقای شناخت ما از رفتارها، ترجیحات و تمایلات فرزند آوری زوجین، عوامل مؤثر بر تمایلات فرزند آوری آنها، و شناسایی زیرگروههای جمعیتی دارای تمایلات فرزند آوری پایین و بسیار پایین است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تمایلات فرزند آوری زنان تحصیلکرده ساکن در شهر یاسوج است. دادهها حاصل پیمایشی است که در زمستان 1401 در میان ۵۰۰ خانوار نمونهی شهر یاسوج صورت گرفته است. روش نمونهگیری روش خوشهای چندمرحلهای است. نتایج نشان داد که ۴۴ درصد از زنان در مقابل ۴۰ درصد زنان تحصیلکرده اظهار داشتهاند که علاوه بر فرزندانی که در زمان تحقیق داشتهاند، تمایل به داشتن فرزند دیگر دارند. از میان زنان تحصیلکرده که تمایل به فرزند آوری داشتند، ۶۲ درصد آنها ۱ فرزند دیگر و تنها۳ درصد از آنها ۳ فرزند دیگر و بیشتر میخواهند. نسبتهای متناظر برای زنان به ترتیب4/66 درصد و8/1درصد میباشد. نتایج تحلیل دومتغیره نشان داد که رابطهی معنیداری بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباطجمعی، استقلال زنان، سن ازدواج و شمار فرزندان در قید حیات و تمایلات فرزند آوری زنان وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیره بیانگر این واقعیت است که مشخصههای اقتصادی - اجتماعی بهتنهایی نمیتوانند نقش تعیینکنندهای در پیشبینی احتمال تمایل داشتن به فرزند آوری داشته باشند. درواقع ترکیبی از مشخصههای اقتصادی _ اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی تبیین بهتری از تمایلات فرزند آوری زنان تحصیلکرده به دست میدهد (59/9درصد در مقابل4/67درصد). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - نگرش های تلفیقی و غیر تلفیقی به تحولات اجتماعی و دینی تاریخ معاصر ایران با محوریت رویکردهای اخلاقی و روانشناختی
محسن عبدالهیدر شناخت پدیده های مختلف، روش شناسی متناسب با موضوع، ضرورت، راه های جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، اهداف و نتایج وجود دارد. نظریه پردازی اجتماعی، دینی و اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مسیر نگرش هایی متنوع به چشم می خورد. گروهی به جنبه های رفتاری و روانشن أکثردر شناخت پدیده های مختلف، روش شناسی متناسب با موضوع، ضرورت، راه های جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها، اهداف و نتایج وجود دارد. نظریه پردازی اجتماعی، دینی و اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این مسیر نگرش هایی متنوع به چشم می خورد. گروهی به جنبه های رفتاری و روانشناختی در اعتراض های اجتماعی و سیاسی توجه دارند. گروهی دیگر، آنها را دارای ریشه های اجتماعی می دانند.گروه سوم، بر این مبنا که تغییرات اجتماعی پدیده هایی دارای زمینه ها و ابعاد گوناگون هستند، جنبه های فردی مبتنی بر مباحث دینی، اخلاقی و روانشناختی را با نگرش های اجتماعی تلفیق می کنند. با توجه به اینکه تحولات اجتماعی و فکری در مقیاس گسترده پدیده هایی چند علتی می باشند، همراهی این نگرش ها در شناخت و سنجش آنها امری ضروری می باشد، چراکه نگاه تک بعدی و مبتنی بر یک بعد خاص نمی تواند منتج به شناخت دقیق شود. نگرش تلفیقی و تلفیق سطوح تحلیل، به ویژه به تحولات اجتماعی و دینی معاصر در ایران، با محوریت اخلاق قابلیت دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - روش نظاممند خواجهنصیرالدین طوسی در مواجهه با منتقدان فلسفة اسلامی
حسام الدین مؤمنی شهرکیخواجهنصیرالدین طوسی را میتوان در شمار برترین مدافعان فلسفۀ اسلامی در دوران غربت تفکر و فلسفهورزی دانست. او با تلاشها و حمايتهاي علمي و فلسفي خود، مانع از خاموشی چراغ اين اندیشة اصيل شد. خواجهنصيرالدين براي دفاع از فلسفۀ اسلامي در برابر منتقدان آن، از روشي نظاممند به أکثرخواجهنصیرالدین طوسی را میتوان در شمار برترین مدافعان فلسفۀ اسلامی در دوران غربت تفکر و فلسفهورزی دانست. او با تلاشها و حمايتهاي علمي و فلسفي خود، مانع از خاموشی چراغ اين اندیشة اصيل شد. خواجهنصيرالدين براي دفاع از فلسفۀ اسلامي در برابر منتقدان آن، از روشي نظاممند بهره برده كه موجب تحول بنیادین در روند فلسفه و کلام اسلامی شد. پژوهش حاضر با استفاده از راهبردهاي توصیفی، تحلیلی و استدلالی و روشهای اسنادی، تحلیل منطقی و قیاسی، بدنبال تبیین نظام علميـدفاعي خواجهنصير در مواجهه با منتقدان فلسفۀ اسلامی است. یافته¬های اين تحقیق نشان میدهند که شاخصههای روش نظاممند وی عبارتند از: تبيين عدم تعارض میان فلسفه و دین، گفتگو با ساير اندیشمندان، شرح فلسفة سینوی، نقد آراء مخالفـان و منتقـدان فلسفه، ترکیب فلسفة مشائـی و اشراقـی، نشاندادن کاربرد فلسفه با ارائة کلام فلسفی، رویکرد عقلی و بدون غرضورزي در شرح و نقد، و رعایت اخلاق در نقد. نتایج پژوهش حاکی از آنست که عقل فلسفی و رويكرد عقلانی خواجه، اساس و محور اصلي نظام علمیـدفاعی اوست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - جستارهایی در انکار «ضروری مذهب» و آثار آن در فقه امامیه
بهنام عباسی حسین صابری سید محمود میر نوربخش<p>انکار ضروری یا غیر ضروری از احکامی که معلوم الصدور از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) هستند با تصدیق اجمالی منافاتی ندارد و سبب سلب ایمان به خدا و رسول گرامی اسلام نبوده و موجب کفر نمی¬گردد. منکر ضروری اگر تنافی بین انکارش و تصدیق اجمالی داشته باشد، این از واضح ترین مص أکثر<p>انکار ضروری یا غیر ضروری از احکامی که معلوم الصدور از پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) هستند با تصدیق اجمالی منافاتی ندارد و سبب سلب ایمان به خدا و رسول گرامی اسلام نبوده و موجب کفر نمی¬گردد. منکر ضروری اگر تنافی بین انکارش و تصدیق اجمالی داشته باشد، این از واضح ترین مصادیق کفر(کفر در برابر اسلام) است و در غیر این صورت کافر محسوب نمی¬شود. فقهای معاصر، اعتقادی به سببیّت مستقل برای انکار ضروری و حکم به خروج از دین یا مذهب ندارند. انکار ضروری مذهب به خودی خود موجب خروج از مذهب نیست، مگر به سبب انکار امام(ع) و از روی توجه و علم و التفات به موضوع باشد. منکر ضروریات مذهب شیعه، مسلمان غیر شیعی است ولی از همه حقوق اسلام برخوردار است و احکام مسلمانان بر او جاری بوده و در صورت رجوع به مذهب، عبادات او قبول و نیاز به اعاده ندارد. ولی احتمال فسق در او وجود دارد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - آیینهای مزدایی پذیرفته شده در اسلام با تاکید برتشیع
رقیه محمدزاده عبد الحسین لطیفی موسی الرضا بخشی استاد<p>با گسترش اسلام و سپس پذیرش مذهب تشیع در ایران، برخی از رفتارها و رسوم پیشین که با ساختار فرهنگی و اصول اسلامیِ مذهب تشیع مطابقت نداشتند، به تدریج کنار گذاشته شد؛ امّا تعدادی از آنها مانند آیین‎های مربوط به ازدواج، سوگواری، زیارت، زایش و... که با انگاره‎های اج أکثر<p>با گسترش اسلام و سپس پذیرش مذهب تشیع در ایران، برخی از رفتارها و رسوم پیشین که با ساختار فرهنگی و اصول اسلامیِ مذهب تشیع مطابقت نداشتند، به تدریج کنار گذاشته شد؛ امّا تعدادی از آنها مانند آیین‎های مربوط به ازدواج، سوگواری، زیارت، زایش و... که با انگاره‎های اجتماعی و فرهنگ اسلامی معارض نبوند، به تدریج با تغییراتی در صورت و معنا با عناصر فرهنگ اسلامی درآمیخته و رنگ و بوی مذهبی یافتند؛ این نوشتار که به روش توصیفی - تحلیلی به نگارش درآمده‎است قصد دارد به بررسی برخی از مهم‎ترین آیین‎ها و اندیشه‎های ایران باستان که با ورود و نهادینه شدن اسلام در ایران صبغۀ مذهبی یافتتند و همچنان تا زمان حاضر به حیات خود ادامه داده‎اند را، مورد واکاوی قرار ‎دهد تا از این رهگذر آگاهی بیشتری از پیشینۀ فرهنگی ایران بدست آید.</p> تفاصيل المقالة