-
حرية الوصول المقاله
1 - رویکردی در تحلیل و نقد رمانهای انقلاب اسلامی با تأکید بر نقد رمانهای رضا امیرخانی
فاطمه شکردست فاطمه کوپا مصطفی گرجی محمدرضا سنگریپژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقده أکثرپژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقدها برای نیل به چشم اندازی وسیعتر در حوزۀ نقد است که خود مبین میزان حضور یک جریان ادبی مشخص در فضای ادبیات داستانی ایران است. علاوه بر این، فراتحلیل در شناخت صحیح نقد، رصد نقاط ضعف و قوّت آن و معرفی خلأها و آسیبهای نقد نیز میتواند مؤثر باشد. نمونه مورد بررسی در این فراتحلیل، رمانهای «رضا امیرخانی» - به عنوان یکی از شاخص ترین نویسندگان جریان ادبی انقلاب اسلامی - است و به سنجش کارکرد این رمانها به واسطۀ کمیت و کیفیت توجه ناقدان به آن میپردازد. در مقدمه به تعریف ادبیات انقلاب اسلامی، نقد و کارکردهای آن و شاخصهای نقدِ نقد پرداخته میشود. سپس نویسنده و رمانهایش معرفی و نقدهای آن در قالب مقالات (علمی پژوهشی، ترویجی، تخصصی و توصیفی و تفننی) بررسی و تحلیل و سپس این تحلیلها از منظرهای متفاوت فراتحلیل میشود و در پایان، یافتهها در قالب جدولها و نمودارها تبیین میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نمود تکنیکهای طنز در ساختار پیرنگ داستانهای «فرهاد حسنزاده»
علي صفایی سنگری حسين ادهمي«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات أکثر«فرهاد حسنزاده» (متولد 1341)، یکی از نویسندگان طنزپردازی است که بسیاری از آثارش در حیطه ادبیات کودکان و نوجوانان است. داستانهای طنز حسنزاده بیشتر برگرفته از واقعیتهای جامعه با درون مایههای اجتماعی است که در آن با دیدگاهی انتقادی اما ملایم، به بازتاب مسائل و مشکلات اجتماعی میپردازد. او در داستانهای طنزآمیزش از انواع تکنیکهای طنز استفاده میکند که بیانگر تسلط وی بر شیوهها و الگوهای رایج طنزپردازی است. این مقاله با بررسی سه مجموعه داستان از آثار فرهاد حسنزاده، در دو بخش به کندوکاوی در شیوههای طنزپردازی وی میپردازد. بخش نخست این مقاله به معرفی تنوع تکنیکهای طنز در این داستانها میپردازد و در بخش دوم، نمود و بسامد این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها بررسی میشود. بر اساس یافتههای این مقاله، تکنیکهای طنزی که حسنزاده در داستانهای خود به کار میبرد، هر چند بر عناصر داستان مانند فضا، شخصیت پردازی، لحن، سبک، زبان و... تأثیرگذار است، نمود آشکار این تکنیکها در ساختار پیرنگ داستانهای وی است. این تکنیکها با نمود در قسمتهای مختلف پیرنگ (شروع، ناپایداری، گسترش، نقطه اوج، گره گشایی، پایان) در خط سیر روایت داستان قرار میگیرند و در جاهایی چون نقطۀ اوج و پایان، جزء بدنۀ طرح میشوند. در این میان با بررسی بسامد نمود این تکنیکها در قسمتهای مختلف پیرنگ، این نتایج به دست میآید که در میان قسمتهای مختلف پیرنگ داستانها، «شروع» و «گسترش» بسامد و تنوع بیشتری از تکنیکهای طنز دارد و در قسمت «پایان» داستانها نیز تکنیک «غافل گیری» و «چرخش طنزآمیز» بیشترین بسامد را دارد. هدف این مقاله، تحلیل این یافتهها و تبیین رابطۀ میان این تکنیکها با ساختار پیرنگ داستانهای حسنزاده با روشی توصیفی- تحلیلی است که در آن از ارائۀ دادههای آماری، جدول و نمودار نیز استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تحلیل مقایسهای ارداویرافنامه، سیرالعباد، کمدی الهی
منظر سلطانی کلثوم قربانی جویباریدر این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامۀ تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از اینرو کوشیدهایم مهمترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوتهای أکثردر این مقاله بر آنیم که به تحلیل و نقد عناصر داستان سه سفرنامۀ تخیلی «ارداویرافنامه»، «سیرالعباد» و «کمدی الهی دانته» و بیان علل امتیازات هر کدام از این آثار بر دو اثر دیگر بپردازیم. از اینرو کوشیدهایم مهمترین عناصر داستانی هر یک از آثار ذکر شده را تحلیل و تفاوتهای شاخص آنان را بیان کنیم. «خانم کسراییفر» پیش از این در مقالهای به بررسی نمادگرایی در سه اثر مورد پژوهش پرداختهاند، اما تاکنون توجهی به مقایسة ارزش داستانی این آثار نشده است. از این رو با ابزار کتابخانهای حاضر و با هدف مقایسة عناصر ذکر شده دریافتیم که سیرالعباد سنایی به دلیل پویایی شخصیتها، پیرنگ قوی و کشمکشهای منطقی، شیوۀ روایت تخیلی و سوررئال، از نظر داستانپردازی بر دو اثر دیگر تقدّم دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - حوزههای پنجگانة اقلیمینویسی در ادبیات داستانی معاصر ایران
رضا صادقی شهپرتقسیم بندی نویسندگان و آثارشان بر اساس جغرافیای مکانی و زادگاه آنان فقط زمانی پسندیده و درست است که ویژگیهای مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد، وگرنه نام گذاری سبک و مکتب بر آثار گروهی از نویسندگان با تکیة صرف بر تعلّق اقلیمیشان به یک منطقه، امری بی معنا خواهد بو أکثرتقسیم بندی نویسندگان و آثارشان بر اساس جغرافیای مکانی و زادگاه آنان فقط زمانی پسندیده و درست است که ویژگیهای مشترکی نیز آنها را به یکدیگر پیوند دهد، وگرنه نام گذاری سبک و مکتب بر آثار گروهی از نویسندگان با تکیة صرف بر تعلّق اقلیمیشان به یک منطقه، امری بی معنا خواهد بود و نویسنده اعتقادی به آن ندارد. داستانهای اقلیمی، داستانهایی هستند دارای مشخّصههای مشترک و هماهنگ و در پیوند با یک اقلیم خاص و نیز متناسب با خاستگاه نویسندگان آنها و تأثیری که از آن محیط اقلیمی خاص پذیرفتهاند. همین گونه تأثرها از محیط اقلیمی و بازتاب آن در داستانهاست که سبب اشتراک میان آثار چند نویسندة هم اقلیم با یکدیگر و در عین حال تمایز با آثار دیگر نویسندگان اقلیمی سایر اقلیمها میشود. در این مقاله، نویسنده پس از بیان سابقة مکتببندیهای متعدد در داستاننویسی معاصر ایران و نقد آنها، به ارائة یک تقسیمبندی تازه، دقیق و روشمند از داستاننویسی اقلیمی، بر اساس معیارهای مشخص و شناخته شده میپردازد و بر این اساس، پنج حوزه یا شاخة داستاننویسی اقلیمی شمال، جنوب، خراسان، غرب (کرمانشاه) و آذربایجان را در ادبیات داستانی معاصر ایران- از مشروطه تا انقلاب اسلامی- مشخص میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نقد روايتشناختي داستان «زن نويسنده»
عليرضا شاهينيروايت يک داستان، مهمترين بخش ساختاري آن را تشکيل ميدهد. کاربرد درست و مؤثر شيوههاي روايت، پاية اصلي موفقيت يک نويسنده در ماندگاري داستانش است. از اين رو، بررسي روايي داستان و نيز تحليل روشهاي تازه و بديع روايت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون أکثرروايت يک داستان، مهمترين بخش ساختاري آن را تشکيل ميدهد. کاربرد درست و مؤثر شيوههاي روايت، پاية اصلي موفقيت يک نويسنده در ماندگاري داستانش است. از اين رو، بررسي روايي داستان و نيز تحليل روشهاي تازه و بديع روايت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درونمایه و مضمون اثر، به جلوههاي کاملاً ادبي متن داستاني پرداخته و شگردهاي مختلف آن را آشکار مينمايد. «زن نويسنده» از جمله داستانهاي محمود گلابدره اي است که در آفرينش آن، نويسنده به شيوههاي روايي داستان نويسي روز، توجهي ويژه نشان داده است. روايت ذهني درخور توجه و نزديک شدن به زبان شعر و داستان شاعرانه، و همچنين سيال بودن جريان روايت که موجب ابهام داستان و در نتيجه برتابيدن برداشتهاي مختلف خواننده خواهد شد، از ويژگيهاي روايي اين داستان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - نقد ساختاری طرح روایی در داستان
عبدالله حسنزاده میرعلی علی ششتمدینقد ساختاری طرح روایی در داستان، روشی برای نقد داستان است. در این مقاله، ابتدا تعریف روایت و ساختمان آن ارائه شده و سپس تمایز آن با عناصر زبانی مطرح میشود. روایت، عنصری از داستان است که در حیطه زبان قرار ندارد و به عنوان جوهره و اساسِ داستان، قصه، نمایشنامه و دیگر قال أکثرنقد ساختاری طرح روایی در داستان، روشی برای نقد داستان است. در این مقاله، ابتدا تعریف روایت و ساختمان آن ارائه شده و سپس تمایز آن با عناصر زبانی مطرح میشود. روایت، عنصری از داستان است که در حیطه زبان قرار ندارد و به عنوان جوهره و اساسِ داستان، قصه، نمایشنامه و دیگر قالبهای ادبی مربوط، ساختار محوری اثر هنری را تشکیل میدهد. طرح روایی شامل مواردی از عناصر داستان میشود که در بررسی ساختمان روایت اهمیت به سزایی دارند. طرح روایی در ساختارشناسی داستان بسیار اهمیت دارد و در اینجا به منظور تحلیل طرح روایی و ساختار آن، عناصر طرح بررسی میشوند. ساختشناسی روایت موتیفهای هنری داستان را آشکار میسازد و نحوة ارتباط مخاطب با داستان و روایت از این دیدگاه مطرح خواهد شد. در پایان، روش و شیوه این نقد به صورت مستقل و کاربردی ارائه میشود و اهمیت و ارزش این روش بررسی میگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - ردپای ایدئولوژی در آثار اولیه محمود دولتآبادی
قدرت الله طاهریمحمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی أکثرمحمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی گذشته است. تحت تأثیر گفتمانهای متعدد و مدام نوشونده تاریخ معاصر ایران قرار گرفته و آثارش را در واکنش و پاسخ به این گفتمانها خلق کرده است. در این پژوهش، داستانهای بلند او را که به یک اعتبار میان داستان کوتاه و رمان معلق ماندهاند، از نگاه تأثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی و گفتمانهای رایج در دهههای چهل و پنجاه هجری بررسی کردهایم. این آثار به لحاظ زیباشناختی دارای ضعفهایی است، اما نویدبخش نویسندهای بزرگ هستند که با نگارش کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده به حقیقت میپیوندد. اما از نظر درونمایه و پرداخت شخصیتهای داستانی، دولتآبادی شاید بدون آنکه خود اشرافی بر این امر داشته باشد، در دامنه اثرگذاري ایدئولوژی و گفتمانهای روزگار خود قرار میگیرد و مضامینی را به دنیای داستانهایش وارد میکند که با محیط فرهنگی خود چندان سنخیتی ندارند و آدمهای او نیز ریشههای خود را از سرزمین فرهنگ بومی کندهاند و غرب پروردگانی هستند که تنها زبان و لباس بومی بر تن کردهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی عنصر داستانی دسیسه در داستان سیاوش
سکینه مرادی کوچیشاهنامه به عنوان تاریخ منظوم ایرانیان باستان با هنر داستان پردازی حکیم ابوالقاسم فردوسی، هنوز از پس قرن ها ایرانیان را مسحور داستان هايش میکند. با وجود پژوهشهای بسیاری که در زمینه داستان پردازی در شاهنامه صورت گرفته است؛ به دلیل گستره وسیع و برخورداری از نکات فنی داست أکثرشاهنامه به عنوان تاریخ منظوم ایرانیان باستان با هنر داستان پردازی حکیم ابوالقاسم فردوسی، هنوز از پس قرن ها ایرانیان را مسحور داستان هايش میکند. با وجود پژوهشهای بسیاری که در زمینه داستان پردازی در شاهنامه صورت گرفته است؛ به دلیل گستره وسیع و برخورداری از نکات فنی داستان پردازی، یکی از جاذبه های پژوهش در شاهنامه، بررسی عناصر داستانی و قابلیت های نمایشی موجود در آن است. داستان سیاوش در شاهنامه، سرگذشت شاهزاده ای را به تصویر می کشد که در زندگانی کوتاهش، درگیر توطئه و دسیسههای اطرافیانش می شود و از این بحران جز با مرگ رهایی نمی-یابد. در این داستان نقش پر رنگ دسیسه در رخ دادن فرجام غمانگیز سیاوش به خوبی دیده می شود. مقاله حاضر با شیوه ای توصیفی- تحلیلی، در چارچوب اصول داستان پردازی نوین، نقش ویژه عنصر داستانی دسیسه، آنتریگ، را در داستان سیاوش بررسی می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسي "نامه پولوس رسول به کاتبان" (مرامنامهای از جلال آل احمد)
محمدرضا موحدیبرخي موقعيتهاي اجتماعي- سياسي موجب ميشود كه نويسندگان گاه از شيوهاي غيرمستقيم براي بيان انديشههاي خود استفاده كنند و سخن خود را از زبان شخصيتي ديگر، در زمان و مكاني ديگر مطرح سازند. از جمله اين نويسندگان جلال آلاحمد است كه هنگام چاپ دوم مجموعه داستان «زن زيادي» مط أکثربرخي موقعيتهاي اجتماعي- سياسي موجب ميشود كه نويسندگان گاه از شيوهاي غيرمستقيم براي بيان انديشههاي خود استفاده كنند و سخن خود را از زبان شخصيتي ديگر، در زمان و مكاني ديگر مطرح سازند. از جمله اين نويسندگان جلال آلاحمد است كه هنگام چاپ دوم مجموعه داستان «زن زيادي» مطلبي را در آغاز كتاب و به عنوان مقدمه گنجانيده كه نام «رسالة پولوس رسول به كاتبان» بر آن نهاده شده است. اين رسالة برساختة جلال در واقع اعتراض نامهاي بود از جانب او به پرويز ناتل خانلري كه از جماعت روشنفكران مخالف رژيم پهلوي جدا شده و به جمع درباريان پيوسته بود. ضرورت بیان این مسئله آنگاه آشکارتر میشود که بدانیم اين ترفند و شگرد ادبي جلال، به عنوان متنی واقعی از انجیل، به باور بسياري از اهل فرهنگ درآمده، در نوشتههای برخی محققان بدان استناد شده و موجب خطاهاي بسياري گشته است. هدف اصلی اين مقاله، بيان زمينهها و پيامدهاي اين اقدام جلال و ارائه دلايل ساختگی بودن اين رساله بوده است تا از اشتباهات احتمالی نسل جوانتر در این خصوص پیشگیری شود. این ادله به شیوه مطالعات درون متنی و برون متنی (با استناد به مفاد متن نامه و نیز اظهار نظر شفاهی معاصران جلال) انجام پذیرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسي تطبيقي داستانهاي بن بست و سمفوني مردگان با تأكيد بر مسئله اضطراب مرگ (برادركشي)
مصطفی گرجیواقعه برادرکشی به عنوان اسطوره دینی- تاریخی و با تأسی از کهن الگوی آن (قابیل و...) در ادوار مختلف و اشكال متنوع تکرار شده است. این کهن الگو با توجه به درآمیختن با اضطرابهای سه گانه حاصل مرگ، گناه و بيمعنايي؛ همواره در زمینهای از ترس و بیم بیان شده و البته با توجه به أکثرواقعه برادرکشی به عنوان اسطوره دینی- تاریخی و با تأسی از کهن الگوی آن (قابیل و...) در ادوار مختلف و اشكال متنوع تکرار شده است. این کهن الگو با توجه به درآمیختن با اضطرابهای سه گانه حاصل مرگ، گناه و بيمعنايي؛ همواره در زمینهای از ترس و بیم بیان شده و البته با توجه به جهان بینیها و گفتمانهاي حاكم بر هر دوره به گونه خاص انعکاس یافته است. با توجه به انعکاس این واقعه در ادبیات کلاسیک فارسی، در ادبیات داستانی معاصر هم به دلیل خاصیت و قابلیت کم نظیر این ژانر، موضوع ياد شده این مجال را به نویسندگان معاصر داده که طرحی نو در بیان این کهن الگو درافکنند. در این مقاله نویسنده سعی میکند پس از بررسی این اسطوره تاریخی و ارتباط آن با اضطرابهای انسان معاصر؛ یکی از مستحدثترین داستانهای این حوزه را در بستر ادبیات داستانی دفاع مقدس در کنار یکی از معروفترین داستانهای پس از انقلاب با عنايت به اين بن مايه، بررسی و تحلیل کند. بر این اساس در گام نخست داستان کوتاه «بن بست» اثر احمد دهقان با توجه به تم غالب آن (برادرکشی) بررسی و نقد و در ادامه با رویکرد به رمان «سمفونی مردگان» تحلیل شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تحلیل نشانهـ معناشناختی رمانهای سیاسی فارسی از 1351ـ 1380
مصطفی گرجییکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونه أکثریکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونهای از گونههای نقد داستان است که عمدتاً به انگیزه کشف جریان فکری حاکم بر متن انجام میشود. در این مقاله نویسنده حدود صد عنوان از نوع ادبیات داستانی سیاسی را با توجه به مآخذ معتبر، شناسایی و با روش نشانهـ معناشناختی (البته در معنای عام آن) بررسی و تحلیل کرده است. ترتیب تاریخی انتخاب به این گونه بوده است که دهه اول (1351ـ 1360) بیست و دو داستان؛ دهه دوم (1361ـ 1370) سی و سه داستان و دهه سوم (1371ـ 1380) چهل و شش داستان انتخاب شده است. بررسی زبانی این آثار نشان میدهد که عنوانهای بسیط نه درصد و عنوانهای ترکیبیِ دو و سه جزیی هشتاد و شش درصد کل عنوانها را در بر میگیرد. دلایل و عوامل این امر؛ علاوه بر تأمل نویسندگان در تحریض خواننده، در بنیاد این نوع ادبی نهفته است که ایهام و ابهام را میطلبد. نگاه معرفتشناسانه به این مجموعهها نشان داد که حدود سی درصد این نامها با مفاهیمیهمچون درد و رنج انسان درآمیخته است که بیشترینة این تعداد مربوط به دهه دوم با چهل و پنج درصد است. نکته دیگر قابل تأمل در تحلیل نشانهـ معناشناسی این عنوانها، توجه به نوعی تقابل در انتخاب عنوان داستانها، عنوانهای دال بر ایستایی در یک مقطع و پویایی در مقطع دیگر و دال بر رهایی در یک مقطع و بستگی و اسارت انسان در مقطع دیگر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - تحلیل رباعيات مولوي از منظر داستاني
یعقوب زارع ندیکیاستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خ أکثراستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خاص يا عام است. تحلیل داستانی رباعیات، میتواند کمکي موثر در کشف اسرار و مشکلات این اشعار کند و باعث توجه بیشتر به این بخش از اشعار مولانا شود که کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. شاعر در مقام شخصیت منفی این رباعیات، سعی میکند واقعة دیدار با یار را که از دیدگاه عرفانی غیر قابل بیان است، به قیدگفتار و گزارش درآورد. به همین دلیل از زاویة ديد اول شخص مفرد در اغلب این رباعیات استفاده شده است و این رباعیات مرز میان شعر و حکایت سنتی هستند. تحلیل این رباعیات به دلیل فضای سورئالیستی حاکم بر آنها، بسیار مشکل است و در این تحقیق عناصر داستانی چون زاویة دید، طرح، گفتگو، شخصیتپردازی و فضا به صورت جداگانه، تحلیل و بررسی میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - واكاوي جنبههاي دراماتيك داستان رستم و سهراب شاهنامه بر پاية درامشناسي ارسطو
داود حاتمياز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي أکثراز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي به نام پهلوان، با كنشها و احساسهايي به طور فزاينده از نوع رفتارها و عواطف انسان معمولي از يك سو، و گرايش فردوسي به كاوش و گُزارد انگيزههاي دروني پهلوانان در برابر رويدادهاي حماسي از سوي ديگر، بُعد شخصيت (قهرمان) پردازي را ژرفتر كرده و ساختار را از سطح روايت حماسي صرف به سطح ساختار درامي و تجسّم عملي تحول بخشيده كه جلوه آن در برخي از داستانهاي پهلواني بارزتر است. بررسي جنبههاي دراماتيك داستانهاي پهلواني، افزوده بر شناسايي قابليتهاي نمايش، به تشخيص روشمندانه و درستتر هويّت نوعي آنها نيز كمك بسياري ميكند. مقاله حاضر، با گزينش يكي از معروفترين داستانهاي پهلواني شاهنامه، داستان رستم و سهراب و با تأكيد مقدماتي بر اصالت روايت ايراني آن در قياس با روايتهاي غيرايراني و همچنين درنگي بر نام نوعي، به واكاوي جنبههاي دراماتيك آن بر پايه پوئتيكاي ارسطو، به منزله كهنترين و – در عين حال- معتبرترين رساله در شناخت ساز وكار درام درآثار منظوم و غيرمنظورم كلاسيك، ميپردازد و نتايج كار خود را برميشمارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - «جریان سیّال ذهن» در داستانهای «مصطفی مستور»
آرش مشفقی ناصر علیزاده خیّاطبا شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حو أکثربا شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حوزة علم روانشناسی مطرح شد، طیِ همین پروسة «مدرنیسم» واردِ حوزة ادبیّاتِ داستانی شده، به شیوهای مدرن به روایتِ رمان مبدّل گشت. در قالبِ این مقاله کوشیدهایم پس از اشارهای گذرا به ویژگیها و مشخّصههاي «جریان سیّال ذهن» با انتخابِ داستانهايی از «مصطفی مستور» که آثارش بیشترین شباهت را به شیوة «جریان سیّال ذهن» دارد، آنها را از منظرِ انطباق با معیارهای داستانِ «جریان سیّال ذهن» مورد بررسی و نقد قرار دهیم. به بیانِ دیگر اين مقاله در صدد پاسخگویی بهاین پرسش است که میتوان تعدادی از داستانهاي «مصطفی مستور» را – آنگونه که آيا برخی از منتقدین گفتهاند- در مجموعة داستانهاي «جریان سیّال ذهن» جای داد؟ در کنار آنچه به عنوان هدف غایی این مقاله عنوان شد، بايد گفت که صفت «جریان سیّال ذهن» به آن دسته از داستانها اطلاق میشود که دارندة همه یا بخش اعظمیاز ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» باشد. بدین ترتیب نمونههاي مستخرج و ارائه شده از داستانهاي مستور برای تک تک ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» نه به معنای قطعیّتِ انتسابِ آنها بهاین شیوه از داستانپردازی، بلکه کوششی است تا درصدِ وجودِ این ویژگیها و شدّت و ضعفِ آنها در داستانهاي موردِ بررسی نشان داده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - بومیگرایی و تأثیر آن بر ادبيات داستاني معاصر ایران(1357ـ 1320) *
عليرضا صدیقیبوميگرايي واكنش روشنفكراني بود كه ميخواستند مخاطبان خود را به اصالتها و ريشههايشان توجه دهند، بنابراين كشورهاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريانهاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بيتوجه نماندند. در بررسي جريانها أکثربوميگرايي واكنش روشنفكراني بود كه ميخواستند مخاطبان خود را به اصالتها و ريشههايشان توجه دهند، بنابراين كشورهاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريانهاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بيتوجه نماندند. در بررسي جريانهاي داستاني پيش از انقلاب، با جريان بوميگرايي مواجهيم، جرياني كه معمولاً منتقدان به آن توجه نكردهاند. در داستانهاي اين جريان به نقد بيگانگان و دولت همراه با بيگانگان و توجه دادن مردم به ريشههاي خود توجه شده است. در اين مقاله ضمن نظري مختصر به شرايط تاريخي، اجتماعي، فرهنگي و ادبي ايران در سالهاي 1320 تا 1357مؤلفههاي موجود در داستانهاي اين جريان برشمرده شدهاست. بيگانهستيزي، توجه به هويت ايرانياسلامي و تقابل اين مؤلفهها با موضوع مدرنيسم از عمدهترين مؤلفههاي داستانهاي بوميگراست. بررسيها نشان ميدهد توجه به جريان بوميگرا در دهه 20 و 30 شمسي كمتر از دهه 40 به بعد است. سياستهاي محمدرضا پهلوي در اين دو دهه و نوع برخورد او با روشنفكران شرايطي را رقم ميزند كه در نهايت منجر به بيتوجهي به اين جريان در دهههاي 20 و 30 ميشود. تأثيرات جريانهاي روشنفكري بخصوص تفكرات آلاحمد و شريعتي و تغيير شرايط كشور از سال 42 به بعد به اين جريان در دهههاي 40 و 50 رونق ميبخشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
محمدعلي غلامينژاد زينب صابرپورتحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هن أکثرتحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخیاش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیتهای دورهی تاریخیای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعیـ سیاسی خلق اثر، نشان میدهد که تقابل نیروی اندیشهورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیتطلب حاکم، مؤلف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تأثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونتِ منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعیـ سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادلسازی زده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - نقد و تحليل جامعهشناختي داستان "عيد ايرانيها"؛ با تكيه بر مجموعه داستاني "شهري چون بهشت"
حسين نويندر نگرش جامعهشناختي ادبي، ادبيات هر دوره، علاوه بر رويكردهاي زيباشناختي و هنري، نقش آشكار و قابل اعتمادي در شناسايي جلوههاي گوناگون اجتماعي و فرهنگي جامعه دارد. جهانبيني نويسنده كه متأثر از آگاهيهاي طبقاتي و اجتماعي است، بخش عظيمي از اثر ادبي او را تشكيل ميدهد. سي أکثردر نگرش جامعهشناختي ادبي، ادبيات هر دوره، علاوه بر رويكردهاي زيباشناختي و هنري، نقش آشكار و قابل اعتمادي در شناسايي جلوههاي گوناگون اجتماعي و فرهنگي جامعه دارد. جهانبيني نويسنده كه متأثر از آگاهيهاي طبقاتي و اجتماعي است، بخش عظيمي از اثر ادبي او را تشكيل ميدهد. سيمين دانشور، در مجموعهي داستاني شهري چون بهشت، با نگرشي جامعه شناختي به تبيين و معرفي سيماي افسردة زنان ايراني و ساير قشرهاي درمانده و ضعيف در دورهاي خاص از تاريخ گذشتهي ما ميپردازد. او تحجّرگرايي و خرافهپرستي سنتي را عامل عقبماندگي مردم ميداند كه با نفوذ و دخالت استعمارگران غربي، به خصوص آمريكا، قوّت بيشتري مييابد. توجّه به فرهنگ و تمدّن باستاني ايران و اعتقادات اصيل ديني و تكيه بر توانمنديهاي ملّي در رويارويي با استعمار و رفع تبعيض، عامل موثّر و تعيينكنندهاي است كه دانشور در مجموعه داستاني شهري چون بهشت، به خصوص در داستان «عيد ايرانيها»، به آن توجّه دارد. لحن بيان و سبك نويسندگي و صحنهپردازي داستاني نويسنده، نمادين است و با القاء معاني و مفاهيم داستان، همخواني و همسويي دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - بررسي و تحليل عناصر بومي (ديني و ملي) بزرگترين رمان فارسي*
مصطفی گرجیكليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بوم أکثركليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بومیگرایی در اين بستر عناصر هويتبخش مذهبيـ ملي است كه وجه تمايز فرهنگ ايراني و اسلامی از ساير فرهنگها و خرده فرهنگهاست. نگارنده با توجه به این رویکرد و با بررسی رمان كليدر، مهمترين عناصر بومي را در دو بخش عناصر مربوط به فرهنگ ایرانی (ملی) و فرهنگ اسلامی طبقهبندی، بررسي و تحليل كرده است. مهمترين اين مؤلفهها با تأکید بر آیینها و مناسک و باورها در بخش مؤلفههاي ملي؛ آداب و رسوم مربوط به باورهاي عامه، اشاره و تلميح به داستانها و آیینهای تاريخي و اسطورهاي گذشته است. مهمترين مؤلفههاي بوميِ ديني با توجه به مسئله آیینها و سنن در اين اثر، الهامگيري از واقعة عاشورا در فرجام كار گل محمد است كه نگارنده، تشابه آن دو را در پانزده بند نشان داده است. اين مقاله درصدد است با توجه به این گستره، ميزان توجه و تأثر اين رمان فارسي را از مؤلفههاي بومي (ملي و ديني ـ مذهبي) بررسي و تحلیل كند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تحلیل عناصر داستانی قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم
ابراهيم سلاميدر قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان ميشود. از جمله قصه یوسف(ع) که به زندگی اين پيامبر میپردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیرداستانی و آیات ديگر بدون آنکه آیههای غیرداستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بيان ميكنند. أکثردر قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان ميشود. از جمله قصه یوسف(ع) که به زندگی اين پيامبر میپردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیرداستانی و آیات ديگر بدون آنکه آیههای غیرداستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بيان ميكنند. هدف قرآن داستانپردازی نیست، ولی اين سوره بسیاری از جنبهها و عناصر داستانی متعارف در ادبیات داستاني را دارد. هدف این مقاله بررسی فراوانی عناصر داستانی، در این قصه است. مقاله حاضر توصیفی ـ تحلیلی است و طی آن به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظير زاویه دید، طرح، ساختار، اندیشه (تم و موضوع)، کشمکش، شخصیت، شخصیتپردازی، گفت و گو، زمان و مکان میپردازد. قصه یوسف، تنها قصه قرآن كريم است كه از ابتدا تا انتهاي آن، در يك سوره آمده است. در اين قصه با بهرهمندي از فنون عناصر داستانپردازي نوين، اهداف والاي قرآن كريم، آشنايي با فرهنگ مذهبي، تعليم، تربيت، هدايت و عبرتآموزي انسان، در قالب يك داستان بيان شده است. پرداخت عناصر داستاني در اين قصه به گونهاي است كه مخاطب در برخورد با آن به مثابه يكي از شخصيتهاي داستان حضور فعال دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - هنر شروع داستان در حكايات سعدي و داستانهاي كوتاه غرب
مسعود نوروزیان شادمان شکروی افسانه صحتيداستان کوتاه، از نظر فشردهسازی و حذف و گزینش، روند تکاملی را طی کرده است که برخي مراحل و نشانههاي آن، در آثار ناب کلاسیک ادبیات فارسی و شاید برجستهتر از همه، گلستان سعدی، ديده ميشود. هنر آغاز یا به عبارتی انتخاب نقطه آغاز پیش از آنکه در آثار نویسندگان بزرگ امروز تجل أکثرداستان کوتاه، از نظر فشردهسازی و حذف و گزینش، روند تکاملی را طی کرده است که برخي مراحل و نشانههاي آن، در آثار ناب کلاسیک ادبیات فارسی و شاید برجستهتر از همه، گلستان سعدی، ديده ميشود. هنر آغاز یا به عبارتی انتخاب نقطه آغاز پیش از آنکه در آثار نویسندگان بزرگ امروز تجلی يابد، در حکایات گلستان ديده ميشود. جایی که انتخاب نقطه شروع مناسب، سبب شده است تا منحنیهای ادراکی و احساسی در کوتاهترین زمان ممکن بر هم منطبق شده، برداشت ذهنی و حظ حسی به صورت تلفیق شده در سیستم عصبی خواننده پدید آید. در این پژوهش، با نگرشي کالبدشکافانه، نوع آغازهای سعدی با آغازهای نویسندگان برجسته داستان کوتاه جهان مقایسه شده است. در این مقایسه چند عامل اساسی ملاک قرار گرفته؛ از جمله استفاده از هنر حذف و گزینش در آغازها، حذف زمانی، القای باورپذیری از طریق مستندسازی، هنر چینش واژهها، و نوع به کارگیری ریتم براي تعمیق باورپذیری حکایات. نتیجه بررسی نشان داده است که دامنه نبوغ سعدی، به طور غریزی این عناصر را پیش از آنکه ادبیات غرب از طریق اکتسابی در نگارش داستانهای کوتاه و به ویژه داستانهای کوتاه موسوم به مینیمال، به کار گیرد، در حکایات خود، پوشش داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - داستانگوييِ نمايشي در ايران
علی شیخ مهدی محمود طاووسی محمدرضا خاکی حبیبالله لزگیهر چند داستانگوييِ نمايشي در سرزمينها و زمانهاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسانهاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستانگويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره ميگرفتند. این نوع داستان گویی در أکثرهر چند داستانگوييِ نمايشي در سرزمينها و زمانهاي مختلف همواره وجود داشته، در ايران روال رو به رشدي نداشته است. پيش از اسلام، گوسانهاي پارتي و خنياگران ساساني، هنگام داستانگويي از موسيقي، رقص و آواز و احتمالاً همراهي چند بازيگر بهره ميگرفتند. این نوع داستان گویی در جریان تغییر مذهب ایرانیان از آیین زردشت به اسلام، جوهره خود را حفظ کرد؛ اما برخي ویژگیهای خود را از دست داد و بر بازیگری داستان گو اتکا پیدا کرد. در دورة اسلامي به سبب محدوديتهايي كه در پی تفسير آموزههاي ديني برای هنرهای تجسمی و نمایشی به وجود آمد، داستانگوييِ نمايشي به روايتي محدود شد كه غالباً يك نفره انجام ميگرفت و آن را «نقالي» ميخواندند. همین محدودیت موجب تقویت بازیگری شد و بر تعزیه تأثیر گذاشت. با عزاداري گسترده و نمايشگرایانهاي كه در دوره صفوی آغاز شد و در قرون بعد به نمايش مصائب (تعزيه / شبيهخواني) منجر گشت، زمينة اجتماعي مساعدي براي نمايش دادن و تجسم بخشيدن داستانهاي حماسي و مذهبي فراهم آمد و ميراث داستانگويي نمايشي نقالان، اين تحول را به کمال رسانيد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - تحليل عناصر داستاني در قصّههاي مقالات شمس تبريزي
احمد رضی مهديه فيضيكي از راههاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايتها و قصّههاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزههاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّهها بيان و تشريح شده است. در اين أکثريكي از راههاي شناخت و بررسي ابعاد هنري آثار ادبي پيشينيان، وارد شدن به دنياي حكايتها و قصّههاي به كار رفته در آنهاست. كتاب تعليمي ـ عرفاني مقالات شمس تبريزي از آثاري است كه در آن آموزههاي عرفاني و اخلاقي با كمك گرفتن از حكايات و قصّهها بيان و تشريح شده است. در اين مقاله كه فشردهاي از دستاوردهاي يك پژوهش است با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي، قواعد حاكم بر قصّهها و حكاياتي كه در مقالات شمس آمده است، بررسي و توضيح داده ميشود كه شمس تبريزي ـ آگاهانه يا ناخودآگاه ـ تا چه حد به عناصر داستاني كه در ادبيات داستاني معاصر مطرح ميشود، پايبند بوده است. از اينرو، مهمترين عناصر داستاني مانند روايت، زاويه ديد، گفت و گو، شخصيّت، لحن، درونمايه و صحنه در بررسي حكايات شمس تبريزي طرح و به مباحث مرتبط با آنها در تحليل قصّهها توجه ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - مباني و ساختار رئاليسم در ادبيات داستاني
علی شیخ مهدی محمود طاووسیرئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزده أکثررئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزدهم، نخست در فرانسه و سپس در ديگر كشورها مكتب و جنبشي پديد آمد كه در پي تثبيت اصول و مباني رئاليسم بود. نويسنده رئاليست در قلمرو ادبيات داستاني همواره با ترفندهاي روانشناختي مجاب كننده اي، انگيزه هاي دروني و بيروني كنش شخصيتهاي داستان را در عرصه زندگي فردي و اجتماعي به تصوير مي كشد. در اين پژوهش پس از توضيح و تبيين رئاليسم، چه در مفهوم عامّ آن، و چه به مثابه مكتبي معروف در سدة نوزدهم، مباني و ساختار رئاليسم و انواع مهمّ آن در ادبيات داستاني نقد و بررسي شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - بازتاب تفكّر يوناني، ايراني و اسلامي در تأويل سهروردي از داستان رستم و اسفنديار
حسن شاهیپورتفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل أکثرتفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل اساطير ايران باستان برآمده است. شيخ اشراق با اين تأويلات ميخواهد پيوندي عميق ميان سه فرهنگ مجزّا از هم؛ يعني فرهنگ اسلامي، حكمت ايران باستان و فلسفه يونان برقرار كند. زيرا وي از يك سو به عنوان مسلمان معتقد، با فرهنگ اسلامي و عناصر فرهنگي آن از جمله تصوّف به خوبي آشناست و از طرف ديگر به عنوان ايراني نژاده و اصيل، ميراثدار تمدن ايران قبل از اسلام است و نيز نميتواند به فلسفه يونان كه محصول با ارزش خرد و عقلانيت بشري است، بياعتنا باشد. سهروردي با ژرفبيني خاص خود پي برده است كلّيت سه فرهنگ به ظاهر مخالف هم نه تنها تضادّي با يكديگر ندارند، بلكه در صورت اتحاد و سازش ميان آنها، مي توان به تجربه اي گرانسنگ براي هدايت و رشد بشريت دست يافت. در اين مقاله سعي شده است تلاش و كوشش اين نابغه بزرگ در ايجاد پيوند و سازش جريانهاي تفكر بشري كه در تأويل وي از داستان اسطورهاي رستم و اسفنديار منعكس شده است، تبيين و دلايل چنين تأويلي ضمن نشان دادن عناصر فرهنگهاي مذكور باز نموده شود. پيداست كه در دوره سهروردي اين داستان و ديگر داستانهاي شاهنامه به اندازهاي مشهور شده بودند كه به راحتي و جز براي اغراض ويژهاي در هم ريختن ساختمان آنها سهل و آسان نبود. اما شيخ اشراق با توجه به ذهنيت خاص خود از عهده اين مهم بر آمده و اين داستان را ساختارشكني كرده است تا بتواند نظرات اشراقي خود را در لابه لاي آن باز گويد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - تحليل درونمايههاي«سووشون» از نظر مكتبهاي ادبي و گفتمانهاي اجتماعي
حسن شاهیپوردر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است أکثردر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است نوآوريها و وجوه مميزه آثار دانشور بازشناسي شود. همچنين، از زاويه نگاه گفتمانهاي اجتماعي نيز درونمايههاي آثار وي تحليل شده و ديدگاههاي نويسنده در مصاحبهها و گفتگوهاي سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. به نظر ميرسد راز اقبال عمومي خوانندگان نسبت به آثار دانشور در اين است كه او با اتكا بر توانايي ممتاز ادبي، دانش زيباييشناسي، فراست در انديشهورزي و صداقت در آفرينش ادبي، آثاري ممتاز آفريده و ضمن بهرهگيري از ميراثهاي اسطورهاي و گنجينههاي عناصر فرهنگي اسلامي ـ ايراني، از قدرت بازآفريني هنري و ادبي خوبي نيز برخوردار بوده است. ظريفتر آنكه او در كنار درگيري با چالشهاي اجتماعي و سياسي، در بيان حقايق مربوط به مصالح ملي و انساني، برنامههاي استعماري و اشغالگري پنهان و آشكار به نحوي جامع، ابتكاري و نوآورانه گفتمانهاي روزگار، صداقت تمام داشته و توانسته است ادبيات داستاني معاصر را با جنبههاي بومي آشتي دهد. در حالي كه تا زمان او اين گفتمانها عمدتاً تقليدي از مسلكهاي وارداتي مادي و ماركسيستي بود و يا از ناحيه ادبيات پوچگراي ناشي از سرگرداني مدرنيسم، به ادبيات معاصر داستاني فارسي راه پيدا كرده بود. بنابراين، راه نويني كه دانشور گشوده است، مبتني بر گفتمان مقاومت با تكيه بر مباني و ميراثهاي اسطورهاي ايراني و اسلامي است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - نقد و بررسي درونمايههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي مجموعه داستاني شهري چون بهشت
ليلا يوسفي قدرت الله طاهريمجموعه داستان شهري چون بهشت اثر سيمين دانشور، محصول شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي سالهاي وحشت و خشونت پس از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 است؛ دورهاي كه آمال و آرزوهاي ملتي آزاديخواه و استقلال طلب در اثر دسيسة عوامل بيگانه و داخلي و پارهاي اشتباهات رهبران سياسي و مذهبي أکثرمجموعه داستان شهري چون بهشت اثر سيمين دانشور، محصول شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي سالهاي وحشت و خشونت پس از كودتاي ننگين 28 مرداد 1332 است؛ دورهاي كه آمال و آرزوهاي ملتي آزاديخواه و استقلال طلب در اثر دسيسة عوامل بيگانه و داخلي و پارهاي اشتباهات رهبران سياسي و مذهبي بر باد رفت و يأس و نااميدي، احساس شكست و انزواطلبي، گريبانگير جامعة فرهنگي ايران گرديد. دانشور با تيزبيني و درايت متعهدانه در اين مجموعه داستان تلاش كرده است بخشي از حقايق تلخ سياسي، اجتماعي و فرهنگي و نيز دردها، رنجها و مصائبي را كه در اين سالهاي سياه بر ملت ايران رفته است، ترسيم نمايد. داستانهاي كوتاه دانشور با وجود اهميت و اعتباري كه در ادبيات داستاني معاصر دارند، بيشتر در ساية رمانهاي برجسته او مانند سووشون، جزيره سرگرداني و ساربان سرگردان بوده و چندان مورد بررسيهاي نقّادانه قرار نگرفتهاند. مقاله حاضر ميكوشد ضمن نقد و بررسي درونمايههاي اين مجموعه داستان و روشن نمودن ابعاد ناپيداي اين اثر، تأثيرپذيري آن را از شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي دوران پس از كودتا نشان دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - تحليل گفتمان حكايت جدال سعدي و مدعي با نظر به مؤلفههاي گفت وگو*
مصطفی گرجیيكي از پنج سخنگوي فرهنگ و ادب ايراني و يكي از سه پيامبر شعر فارسي و بيشك يكي از مردميترين شاعران جهان شيخ اجل سعدي شيرازي است. او در مجموعه آثار خويش به تبيين مسائل و آموزههايي ميپردازد كه در صورت تحقق آن، طرح مدينه فاضله و انسان كاملي متصور خواهد بود كه جميع صفات ف أکثريكي از پنج سخنگوي فرهنگ و ادب ايراني و يكي از سه پيامبر شعر فارسي و بيشك يكي از مردميترين شاعران جهان شيخ اجل سعدي شيرازي است. او در مجموعه آثار خويش به تبيين مسائل و آموزههايي ميپردازد كه در صورت تحقق آن، طرح مدينه فاضله و انسان كاملي متصور خواهد بود كه جميع صفات فاضله اخلاقي ـ انساني اعم از تسامح، تواضع، فروتني، تقوا و خويشتنداري، استدلال و روحيه پرسشگري، خرد و دانش محوري و از همه مهمتر توجه به همنوع و بنيآدم بر اساس گفتوگو بر آن حاكم ميشود. اين مقاله ضمن بيان تناقض سعدي در حوزة تئوري و زندگي عملي در جريان گفت وگو، نوع نگاه او را به پديده گفت وگو و مؤلفههاي آن تحليل ميكند. به نظر نگارنده سعدي در يك نگاه اهل گفت وگو ـ به معناي منطقي و ارسطويي ـ نبوده و حكايت جدال سعدي با مدعي نمونه جامع و كامل اين باور است، اگر چه از نظر نگاه به مؤلفههاي گفت وگو و تبيين آن گفت وگوگرا است. البته اين مسئله نه به شخص سعدي، كه به فرهنگ و هنجار غالب جوامع گذشته برميگردد كه بر اساس سلطان و رعيت و شبان و رمه طبقهبندي ميشده و گفت وگو را برنميتابيده است. اين مقاله ضمن تبيين اهميت گلستان با توجه به اصل گفت وگو و مؤلفههاي آن در حوزه تئوريپردازي، سعي ميكند بزرگترين حكايت اين اثر (حكايت جدال سعدي با مدعي) را با توجه به نگاه ساختارگرايانه و التزام او به اصول گفت وگو تجزيه و تحليل كند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - گفتگوي فرهنگها و تحليل مؤلفههاي آن در مثنوي معنوي
قدرتالله طاهريادبيات داستاني نوين ايران از بدو شكلگيري فراز و نشيبهاي فراواني را از سر گذرانده است. اين نوع ادبي (Genre) بهويژه در ايران، از لحاظ ساختار و محتوا تحت تأثير جريانهاي سياسي و اجتماعي بوده است. چنانكه ميدانيم كودتاي 28 مرداد سال 32 نقطه پاياني بود براي سالها مبارزه اس أکثرادبيات داستاني نوين ايران از بدو شكلگيري فراز و نشيبهاي فراواني را از سر گذرانده است. اين نوع ادبي (Genre) بهويژه در ايران، از لحاظ ساختار و محتوا تحت تأثير جريانهاي سياسي و اجتماعي بوده است. چنانكه ميدانيم كودتاي 28 مرداد سال 32 نقطه پاياني بود براي سالها مبارزه استقلالطلبي ملت ايران كه با دسيسه قدرتهاي خارجي و خيانت عوامل داخلي و نيز بيتجربگي سياستمداران آن دوره به وقوع پيوست. اين رويداد بزرگ سياسي، علاوه بر عرصههاي سياست و اقتصاد، حوزه فرهنگ و هنر را نيز تحت تأثير قرار داد؛ تا جايي كه جريانهاي ادبي پس از اين دوران يعني؛ دهه سي، چهل و حتي دهه پنجاه را تحتالشعاع خويش قرار داد. ادبيات داستاني اين دوره از زير خاكسترهاي به جا مانده از كودتا و از زير آوار يأس و نااميدي، تيرهانديشي و مرگباوري سربرآورده و اگرچه در سالهاي نخست پس از كودتا عليرغم چاپ و نشر آثار فراوان، كاري جدي ارائه نگرديد، اما داستاننويسي پيشرو دهه چهل و پنجاه از همين خرابهها سربرآورد و بوستان ادبيات ايران را به آثاري ارزنده مزين كرد. در اين مقاله گرايشها و جريانهاي عمده داستاننويسي كه پس از كودتا شكل گرفته و تا سال 1342 فعال بودهاند، طبقهبندي و تحليل خواهند شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - بررسی زمان در داستان «دخمهای برای سمور آبی از منظر نقد مضمونی»
معصومه حامیدوست محمدعلی خزانهدارلوزمان، کیفیتی ویژه و انتزاعی از زندگی انسانی است که همواره به واسطۀ چیزی عینی و ملموس درک می شود. به همین سبب به رغم آنکه در زمان زندگی میکنیم، آنگاه که از چیستی آن سخن به میان می آید، حیرتزده می شویم و آن را از دیگر واقعیات، متفاوت می بینیم. «ژرژ پوله» (1902-1999م) ا أکثرزمان، کیفیتی ویژه و انتزاعی از زندگی انسانی است که همواره به واسطۀ چیزی عینی و ملموس درک می شود. به همین سبب به رغم آنکه در زمان زندگی میکنیم، آنگاه که از چیستی آن سخن به میان می آید، حیرتزده می شویم و آن را از دیگر واقعیات، متفاوت می بینیم. «ژرژ پوله» (1902-1999م) از منتقدان نقد مضمونی است که در تحلیل آثار ادبی به کیفیت درک نویسندگان دوره های مختلف از زمان می پردازد و بر آن است تا با تحلیل درک شخصیت داستانی از لحظه و کشف هرچه بهتر زوایای «جهان آگاهی» نویسنده، خوانشی دقیق تر از متن ارائه کند. «هوشنگ گلشیری» از جمله داستان نویسان مدرن ایران است که در روایت داستان هایش - با به کارگیری شیوۀ سیال ذهن- به ترسیم هویت انسان همعصر خود و درک او از زمان می پردازد. شخصیت های داستانی او هر کدام به نوعی با زمان درگیرند. مقالۀ حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی-توصیفی و بر اساس نگرش پوله، به درک گلشیری از زمان در داستان «دخمه ای برای سمور آبی» بپردازد. این بررسی نشان می دهد که گلشیری در داستان-نویسی به بازنمایی زمانی خاص می پردازد که از زمان خطی و روزمره جداست. تخیل، عشق، انتظار و امید به بازسازی اشیا و اشخاص، از مشخصه های بارز چنین زمانی است. با این حال لحظه نابی که گلشیری و قهرمانانش به دنبال آنند، هرگز در لحظه زیستن رخ نمی دهد و این زمان نیز قادر به نجات آنان نیست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - تحلیل زیباییشناختی چند عنصر داستانی در سه رمان رضا امیرخانی (ارمیا، من او، بیوتن)
گلرخسادات غنی مینا احمدی منوچهر اکبری«رضا امیرخانی»، نویسندهای با سبک منحصر به فرد است که داستانهایش را از آثار دیگر داستاننویسان معاصر متمایز میکند. از جمله این ویژگیهای خاص میتوان به رسمالخط عجیب، یا بازیهای زبانی و استفادۀ مناسب از معانی و شکلهای گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک أکثر«رضا امیرخانی»، نویسندهای با سبک منحصر به فرد است که داستانهایش را از آثار دیگر داستاننویسان معاصر متمایز میکند. از جمله این ویژگیهای خاص میتوان به رسمالخط عجیب، یا بازیهای زبانی و استفادۀ مناسب از معانی و شکلهای گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک خاص و منحصر به فرد نویسنده در این مقاله بررسی و تحلیل شده است. در این نوشتار، سه رمان رضا امیرخانی به نامهای «ارمیا»، «منِ او» و «بیوتن» از منظر نحوۀ کاربرد عناصر داستانی بررسی شده است. با توجه به نتایج این جستار میتوان استفادۀ بهجا و مناسب از عناصر داستانی، توصیفهای زنده و ماهرانهای از مکانها، شخصیتها و احساساتشان را - به طوری که خواننده به خوبی بتواند خود را در صحنههای داستانها تصور کند - از ویژگیهای سبکی این نویسنده برشمرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - بررسی زبان سبک ادبی پسامدرن در رمانهای ایرانی
ساناز رحيمبيكي محمود براتي محمدرضا نصر اصفهانيطي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير أکثرطي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير در فرم و محتوای زبان اثر ادبي، نشاندهندۀ دگرگوني در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پيرامون خويش و انسان است. بنابراين آنچه مهم مينمايد، بررسي تأثیراتی است كه فلسفۀ ادبیات پسامدرن براي زبان رمان ایرانی ايجاد كرده است؛ زیرا مقولۀ زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفۀ ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمانها را با نگاهی انتقادی تبیین ميكند. برای کشف تمهیدات زبانی سبکساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبکشناسی لایهای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دستهبندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایۀ مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستاني این رمانها انجام میدهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - مقایسۀ شگردهای طنزپردازی «ابوالقاسم پاینده» با «جلال آل¬احمد»
محمود براتي زهرا حسینی سجزییطنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گ أکثرطنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گوناگون جامعه است که با زبانی خاص همراه با خندۀ ناشی از رنج و ناراحتی بیان میگردد. طنز امروزه کارکردی موسّع یافته و در قدیم با هجو و هزل و تمسخر همپوشانی داشته است. «ابوالقاسم پاینده» و «جلال آل احمد» از نویسندگان منتقد و طنزپرداز معاصر فارسی هستند که آثار داستانی خویش را با گفتاری طنزآمیز آمیخته و به این طریق از کاستی ها و زشتی های جامعۀ عصر خویش پرده برداشته و در پی بیداری مردم و اصلاح امور بوده اند علیرغم هدف مشترک و بهرهبرداری از ابزارها و شگردهای مشترک، به سبب تفاوت در خاستگاه و پايگاه اجتماعي و رويکرد، محصول کارشان متفاوت است. هدف از مقایسه این دو نویسنده نشان دادن اين تفاوتها وشباهتهاست. هر دو نویسنده به لحاظ زبانی و تاریخی نزدیک به هم هستند، ولی ابوالقاسم پاینده به نقد اجتماعی - فرهنگی نظر دارد و جلال آل احمد به نقد سیاسی - اجتماعی. هر دو نویسنده از شگردهایی همچون تشبیهات، کنایه ها و تعابیر عامیانه، واژه سازی-های غریب و جز آن بهره برده اند، اما تشبیهات طنزآمیز در آثار ابوالقاسم پاینده بسامد بيشتري دارد؛ در حاليکه در آثار جلال آل احمد کنایات و تعابیر عامیانه از بسامد بالايي برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - زاویه دید در سه داستان کوتاه از «بیژن نجدی»
شیوا پورنداف حقی رضا اشرف زاده علی تسلیمی عباس خائفیزاويه ديد، دريچهاي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد. زاويه ديد در داستان كوتاه به دلیل حجم كم آن، اهمیتی فراوان دارد. «نجدي»، داستان نويس مدرن و توانمند، جايگاهی ویژه در داستان كوتاه معاصر دارد. او به فرم و ساخت داستان بيشتر توجه دارد و أکثرزاويه ديد، دريچهاي است كه نويسنده ميخواهد خواننده از همان دريچه به داستانش بنگرد. زاويه ديد در داستان كوتاه به دلیل حجم كم آن، اهمیتی فراوان دارد. «نجدي»، داستان نويس مدرن و توانمند، جايگاهی ویژه در داستان كوتاه معاصر دارد. او به فرم و ساخت داستان بيشتر توجه دارد و در به كارگيري زاويهديد شگرد و مهارت خاصي دارد، به طوری که با هر زاويه ديد و چرخش آن به معناآفريني جديد و صورتي نو در داستان میپردازد. در اين مقاله ابتدا زاويهديد و انواع آن معرفی می شود. سپس به عنوان نمونۀ زوایه دید، سه داستان «استخري پر از كابوس»، «روز اسب ريزي» و «دوباره از همان خیابانها» از دو مجموعه آثار نجدی که زاویه دید در آنها نقش برجسته و تأثیرگذاری در ساختار و رسیدن به هدف و معنا و مفهوم دارد، تحلیل و بررسی ميشود. نجدی در داستان اوّل، زاویه دید سوم شخص نامحدود سنتی را به مدرن تبدیل نموده است. در داستان دوم، نویسنده با چرخش های متناوب، زاویه دید اول و دوم شخص دو دنیای متفاوت را در یک دنیای کلی نشان می دهد. در داستان سوم با چرخش زاويه ديد سوم شخص به اول شخص و به سبب زنده شدن شخصیت داستان و اعتراضش به نويسنده، نظریۀ «مرگ مؤلف و عدم قطعیت» وجود دارد. در مجموع زاویه دید در هر سه داستان دچار دگرگونی شده است و باعث آشناییزدایی میشود که کاری فرمالیستی است و محتوا در آنها ارزش دست دوم دارد. این مقاله به بررسی همین دگرگونیهای ساختاری در سه داستان یادشده می پردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - تحلیل نشانهشناختی گفتوگو در فیلمنامههای داستانی «روز واقعه»، «عیارنامه» و «طومار شیخ شرزین»
محمدعلی خزانه دارلو فائقه عبدالهیانپس از رواج چاپ فیلمنامه داستانی، پارهگفتار (گفت وگو) به عامل مهمی برای انتقال درون مایه و پیشبرد داستان تبدیل شد. اولین نظریة منسجم که با توجه به نظم نشانههای متفاوت درام مقابل گونههای ادبی به بررسی عنصر پارهگفتار (گفت وگو) در آن میپردازد، نظریة معنیشناسی کاربردی أکثرپس از رواج چاپ فیلمنامه داستانی، پارهگفتار (گفت وگو) به عامل مهمی برای انتقال درون مایه و پیشبرد داستان تبدیل شد. اولین نظریة منسجم که با توجه به نظم نشانههای متفاوت درام مقابل گونههای ادبی به بررسی عنصر پارهگفتار (گفت وگو) در آن میپردازد، نظریة معنیشناسی کاربردی یا همان رویکرد گردآوری شدة سطح اول نقشگرای گفتمانی «کر الام» است. کنش گفتاری، واحدی از معنیشناسی کاربردی است و بخشی از بررسیهای پارهگفتار فیلمنامة داستانی را تشکیل میدهد. مقالة حاضر قصد دارد با مطالعة کنش های گفتاری در سه فیلمنامة داستانی «روز واقعه»، «عیارنامه» و «طومار شیخ شرزین»، پاسخی برای سؤال اصلی خود مبنی بر چگونگی عملکرد آن در نشانهشناسی گفت-وگونویسی حماسی بیابد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نوع یکسانی از بیان پنج کنش زبانی «سرل» به صورت کلیتی تکرارشونده در گفت وگوهای این سه اثر وجود دارد. در هر سه اثر، عامل پیش برندة داستانی، دو کنش اعلامی و تعهدی است. نشانة کنش اعلامی در این سه اثر، تمهید زبانی ویژه برای آفرینش معنا و سبک حماسی در فیلمنامههای داستانی است. سه شخصیت اصلی با کنش اعلامی و زمینهسازی همراهی شنوندگان و مخاطبان با خودشان درصدد تغییر جهان خارج و حماسهآفرینی هستند. شخصیت عبدالله (شبلی) در فیلمنامة «روز واقعه»، اعلامی را درباره امام حسین(ع) بیان میکند. شخصیت سها و عیدی (شاگرد شیخ شرزین) در دو فیلمنامة دیگر همراه با شخصیت پهلوان و شیخ شرزین سوگند یاد میکنند. در این سه فیلمنامه کنشهای اظهاری، حکمی و بیانی به تمامی، واکنش به کنش اعلامی هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - بازنمایی تنازع سرزمین مادری و سرزمین دیگری در ادبیات داستانی مهاجرت
سیده نرگس رضاییپدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست ف أکثرپدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست فرهنگی مهاجران در جامعه میزبان بیان کرده اند. ادبیات داستانی، زمینه طرحِ اَشکال و پیامدهای متنوع تنازعات فرهنگیِ مهاجرت است. این مقاله بر پایه نظریههای جامعه شناختی درباره مفاهیمی نظیر ادغام، انطباق، همانندی و جدایی، سه داستان «مرغ عشق»، «بزرگراه» و «چه کسی باور میکند رستم» را بررسی کرده است. در داستان مرغ عشق، چالش و جدالِ میان دو نسل به مقاومت و رویارویی بی سرانجام نسل اول و نسل دوم میانجامد و فرهنگپذیری آنها را با مشکل مواجه میکند. در داستان «بزرگراه»، مهاجر از فرهنگ و هویت سرزمین مادری جدا شده، سعی میکند با گزینش راهبرد همانندی و ادغام به جامعه میزبان بپیوندد؛ اما گذشته او را رها نمیکند؛ او در وضعیتی آستانه ای و چالش بین دو فرهنگ قرار میگیرد و باید به پاسخ این پرسشها برسد که «آیا ارزش دارد فرهنگ نیاکان را حفظ کرد؟» و «آیا حفظ روابط با دیگر گروه ها ارزشمند است؟». در رمان چه کسی باور میکند رستم، فرزند خانواده با انتخاب الگوی همانند شدن از رفتار و کردار مادر تبعیت نمیکند و رفتار خود را بر اساس ارزش ها و هنجارهای سرزمین میزبان شکل میدهد. مادر که علاقه مند به فرهنگ سرزمین مادری و بی توجه به فرهنگ میزبان است، از کنش متقابل با سرزمین میزبان یا فرهنگ دیگری پرهیز می کند و با انتخاب راهبرد جدایی، به جدال میان خود و فرزند دامن میزند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
36 - شگردهای فانتزیسازی در داستانهای «محمدرضا شمس»
رضا صادقی شهپر زهره بهنام خوفانتزی انواع گونا گونی چون فانتزی پری وار، تمثیلی، واقع گرا، فلسفی، گروتسک و... دارد و از یک منظر به فانتزی عام و فانتزی نو و از منظری دیگر به فانتزی فرودین و فرازین تقسیم می شود. می توان گفت وجه تمایز انواع فانتزی ها در نوع تخیل موجود در آن هاست، اما آنچه در همه آن ها أکثرفانتزی انواع گونا گونی چون فانتزی پری وار، تمثیلی، واقع گرا، فلسفی، گروتسک و... دارد و از یک منظر به فانتزی عام و فانتزی نو و از منظری دیگر به فانتزی فرودین و فرازین تقسیم می شود. می توان گفت وجه تمایز انواع فانتزی ها در نوع تخیل موجود در آن هاست، اما آنچه در همه آن ها مشترک است آفریدن دنیایی تخیلی و فراواقعی است. خلق این دنیای تخیلی و فانتاستیک از طریق شگردهایی صورت می گیرد که البته در همه آثار فانتزی، ثابت و از پیش شناخته شده نیست بلکه از طریق بررسی های مختلف می توان به آن ها پی برد. نگارندگان در این پژوهش با بررسی چهار داستان از محمدرضا شمس، یازده شگرد فانتزی ساز را مشخص کردهاند که برخی از آن ها در مقایسه با پژوهش های پیشین تازگی دارند؛ مانند انتخاب راوی و قهرمان دیوانه نما، زمان پریشی، عینیت بخشیدن به مثل ها و نفرینها و دعاها، استفاده از کهن الگوها و شخصیت های جادویی قصه های کهن، بنا نهادن داستان بر پایة ضرب المثل ها و فرهنگ عامه، و جان بخشی به مردگان و برانگیختن عالم اموات. از حیث انواع نیز، گونههای مختلف فانتزی اعم از واقع گرا، فلسفی، پریوار، تمثیلی، گروتسک و فانتزی اشیا را در داستان های شمس می توان دید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
37 - جریانشناسی ادبیات داستانی مهاجرت ایرانی
حسین قربان پور آرانی رضا شجريدر دهههای اخیر، روند مهاجرت ایرانیان و به ویژه نویسندگان و نشر آثار مهاجران شکل ویژه ای یافته است. حضورِ نویسندگان و شعرا در خارج از کشور و تولید متن ادبی، گرایشها، جریانها و رویکردهای ادبی خاصی را در بیرون از مرزهای کشور پدید آورده است. آثارِ ادبی برونمرزی با عنايت أکثردر دهههای اخیر، روند مهاجرت ایرانیان و به ویژه نویسندگان و نشر آثار مهاجران شکل ویژه ای یافته است. حضورِ نویسندگان و شعرا در خارج از کشور و تولید متن ادبی، گرایشها، جریانها و رویکردهای ادبی خاصی را در بیرون از مرزهای کشور پدید آورده است. آثارِ ادبی برونمرزی با عنايت به شاخصهها و ویژگیهايي که برخی از منتقدان برشمردهاند، تعابير متفاوتي دارد. مسئله نویسنده و چگونگیِ رفتن یا زمان بودن او در خارج از کشور و محتوای اثر او از دلالت های مهمی تلقی می شود تا کاری ذیلِ عنوان خاصی تعریف و طبقه بندی گردد. همچنین داستان نویسی برنمرزی در جریانهای مشخصی قابل دستهبندی است. در مقاله حاضر داستاننویسی مهاجرت ایرانی، در قالب جریانهای عمده سیاستمحور، هویتمحور و داستاننویسی زنان تحلیل شده است. داستان نویسی سیاسی در دهه 60 و تا اواسط دهه 70 پربسامدترین جریان است. این جریان زیر سایه گروهها و فعالیتهای سیاسی پدید میآید و به مسئله انقلاب و مسائل پیرامون آن توجه میکند. از نیمه دهه 70 به بعد جریان هویتاندیش غلبه مییابد. در این جریان مضامینی نظیر تفاوتهای سرزمین مادری و سرزمین دیگری و نحوه مواجهه مهاجران با دنیای جدید در قالب روایتهای هویتاندیش برجسته میشود. نویسندگان زن نیز در مهاجرت بسیار بودهاند و در حوزه داستان، با نگاهی زنانه به روایت زندگی زنان مهاجر و مسائل آنها پرداختهاند. در داستاننویسی زنان نحوه مواجهه زن با دنیای جدید و نیز مسائل آنها در جامعه ایران از موضوعات عمده روایتهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
38 - کارکرد سرنویسهای نسخۀ فلورانس در بازنویسی داستانهای شاهنامه
نیلوفرسادات عبدالهیبرای اینکه داستانهای کهن ادبی برای مخاطب امروزی جذاب و قابل درک باشند، باید به زبانی ساده و روان نقل گردند. فرآیند نقل این روایات به زبان امروز باید با رعایت اصولی صورت میگیرد که دو محور اصلی دارند: نخست، حفظ ساختار داستان و سبک صاحب اثر، سپس همخوانی با زبان و درک مخا أکثربرای اینکه داستانهای کهن ادبی برای مخاطب امروزی جذاب و قابل درک باشند، باید به زبانی ساده و روان نقل گردند. فرآیند نقل این روایات به زبان امروز باید با رعایت اصولی صورت میگیرد که دو محور اصلی دارند: نخست، حفظ ساختار داستان و سبک صاحب اثر، سپس همخوانی با زبان و درک مخاطبان. در همین باره بازنویسی و بازگردان داستانهای شاهنامه به نثر، علاوه بر در نظر داشتنِ سطح مخاطب، به شناختی از سبک و بیان فردوسی نیاز دارد. از سویی به خلاصه و ساده سازی داستانها باید توجه داشت. هر یک از بازنوشتهای شاهنامه، درجاتی از تلخیص و حذف مطالب داستانی یا جلوههای هنری دارند. ولی حذف برخی بخشها به ساخت اصلی داستان آسیب می زند و هنر فردوسی در سرایش داستانها را نیز برای مخاطب آشکار نمیکند. برای حفظ این نکات و انتقال هرچه کاملتر داستان به مخاطبان میتوان از روشهای مختلفی بهره برد. نظر به پیوند سرنویسهای شاهنامه با ساختار داستان، پیشنهاد ما در این مقاله بهره گرفتن از نسخههای شاهنامه با محوریت سرنویسهای آنهاست. به عنوان مصداقی قابل توجه، به نسخۀ فلورانس که قدیمترین نسخۀ در دسترس از شاهنامه است پرداختهایم و ضمن نقد برخی مشکلات در بازنویسی این اثر، راهکارهایی برای بازنویسی دقیقتر ارائه دادهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
39 - نمود مؤلّفههای ناتورالیستی در آثار داستانی دفاع مقدّس (مطالعۀ موردی: «زمستان 62» و «سفر به گرای 270 درجه»)
محبوبه بانیمهجور منوچهر اکبریناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتور أکثرناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتورالیسم، فرمول کاربرد علم جدید در ادبیّات است. ناتورالیسم در ادبیّات بر جنبههای توارث، محیط، تقدیر محتوم، مشاهدۀ زندگی به دور از آرمانگرایی و نفی مسائل ماورایی تأکید دارد و در این راه به ترسیم جزئیات -عموماً- زشت و ناخوشایند میپردازد. ناتورالیسم ادبی از طریق ترجمۀ آثار ادبی صدر مشروطه به این طرف در حوزۀ داستاننویسی فارسی وارد شد و نویسندگانی مانند صادق چوبک، صادق هدایت، احمد محمود، محمد مسعود، اسماعیل فصیح و... را تحت تأثیر قرار داد. بررسی آثار ادبیّات داستانی دفاع مقدّس، حاکی از وجود برخی از مؤلّفههای برجستۀ ناتورالیسم مانند عینیّتگرایی، بدبینی، سیاهاندیشی، شرح مبسوط فجایع جنگ، کاربرد کمسابقۀ برخی از تعابیر غیر مرسوم دربارۀ رزمندگان، توجّه به علم فیزیولوژی و... در شماری از اینگونه آثار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانهای، برخی از شاخصههای ناتورالیسم را در دو رمان «زمستان 62» از اسماعیل فصیح و «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان واکاوی نموده است. نتیجۀ بررسی با توجّه به شواهد متنی نشان میدهد که در این دو اثر، برخی از مؤلّفههای ناتورالیستی نمود بارزی دارد. میتوان گفت که آنچه آثار ناتورالیستی را از سایر نوشتهها متمایز مینماید، در این دو رمان قابل شناسایی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
40 - تحلیل داستاننویسی زنان پس از انقلاب اسلامی بر مبنای الگوی جریانشناختی
سپیده سیدفرجی فرهاد طهماسبی رقيه صدراييپس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستاننویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستانهای آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستاننویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشت أکثرپس از پیروزی انقلاب اسلامی، داستاننویسی زنان گسترش یافته است. هم بر تعداد نویسندگان زن افزوده شده و هم مضامین داستانهای آنها تنوع بسیاری پیدا کرده است. فضای سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب نیز زمینه گسترش و تنوع داستاننویسی زنان را فراهم کرده است. در اغلب آنچه زنان نوشتهاند، محوریت داستان و شخصیتها بر مسئله زنان قرار گرفته است. برخی از زنان در داستانهایشان در جستوجوی خویشتن زنانه خویش اند و این هویت یابی را از منظر روایتهای زنانه بازتاب دادهاند؛ این بخش از آثار زنان به روایت های زنانه که توصیف دنیای زنانه (از بُعد هویتی، عاطفی، جنسیتی و ...) است، می پردازد. بخشی از آثار زنان به بازتاب مسائل سیاسی و اجتماعی زمانه میپردازد، در این داستانها نیز عموماً نقش زنان در سیاست و اجتماع نشان داده میشود، اغلب این داستانها به نقش زنان در انقلاب و نیز جنگ اشاره دارند. برخی از نویسندگان زن نیز برای مخاطبانی که عموماً در میان زنان هستند، روایتهایی عامهپسند از زندگی و جامعه به دست میدهند. تعداد دیگری از زنان، راوی تقابل سنت و تجدد هستند، گاهی به هواخواهی از سنت برمی خیزند و گاهی در برابر سنت ها و باورهای حاکم دست به اعتراض می زنند. مسئله این پژوهش شناخت و معرفی جریانهای داستاننویسی زنان در سالهای پس از انقلاب است. برای همین بر مبنای الگویی جریانشناختی چند جریان از داستان نویسی زنان را دستهبندی و معرفی میکند. برای تفکیک و شناخت جریانها سه عامل در نظر بوده است: نخست، زمینۀ سیاسی و اجتماعی پیدایش جریان معرفی میگردد، سپس کانونهای پشتیبان جریان نشان داده میشود و در آخر به آغازگران و تداوم دهندگان جریان پرداخته می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
41 - بررسی و تحلیل سبکشناسانۀ طنز سیاه در داستانهای کوتاه بهرام صادقی
نیره شاطری محبوبه خراسانی مرتضی رشیدیطنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه أکثرطنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه استفاده کرده و این شگرد ادبی را در داستان های کوتاه خود که عمدتاً در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۵تا۱۳۴۱ نوشته و در مجموعهداستان «سنگر و قمقمههای خالی» منتشر شده، به کار برده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: شاخصهای سبکساز طنز سیاه در داستانکوتاههای بهرام صادقی کداماند؟ و نویسنده با چه روشهایی طنز سیاه را در لابهلای داستانها گنجانده و چه مقاصد و اهدافی را دنبال میکرده است؟ در پاسخ باید گفت: صادقی با بهکارگیری تضاد و تناقض، کوچکنمایی، بزرگنمایی، فضاسازیهای گوتیک و انحراف از موضوع، طنز سیاه را در داستانهایش برجسته ساخته است و در پی آن بوده تا مسائل زمانۀ خویش را به شکلی غیرمستقیم بازتاب دهد و با انتقاد از وسواسهای فکری، کشمکشهای سیاسی و تحجرهای فرهنگی، دریافت خود از تجربۀ زیستی را بازنمایاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
42 - تحلیل ویژگیها و عناصر اقلیمی در داستانهای بیژن نجدی
محمد محمودیادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غ أکثرادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غرب، شرق، آذربایجان و شمال تقسیم میشود. بیژن نجدی از جمله نویسندگان خطه شمال است که ماجرای غالب داستانهایش در فضای اقلیم شمال رخ میدهد و عناصر مختلف طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این اقلیم در آنها بازتاب یافته است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی تأثیر عناصر اقلیمی شمال در داستانهای نجدی است و یافتههای پژوهش ناظر بر این است که نجدی کنشی آگاهانه با عناصر اقلیمی پیرامون خود دارد و این عناصر جزء مهمی از صور خیال و ساختمایه داستانهای او به حساب میآیند. طبیعت بومی شمال در داستانهای نجدی نقش مهمی در روایت و فضاسازی داستان، عینیت بخشیدن به ذهنیت شخصیتها و بازنمایی اجتماعی و سیاسی جامعه و تبعات آن دارد و حوادث و ماجراهای داستان در هماهنگی و پیوند با محیط جغرافیای طبیعی شکل گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
43 - آفاق صلحدوستی ایرانیان در داستان فریدون (یکی از ویژگیهای فکری حماسهسرایی فردوسی)
محمّدرضا کیوانفر پروانه عادل زاده کامران پاشایی فخریاین مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از ان أکثراین مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از انفراد در تقسیم جهان که کار فریدون است و گفت وگومحوری در حل منازعات در میان قهرمانان و تکیه برکشف راه حل صلح و رد مطلق خشونت و دوری از استفاده از قدرت نظامی برای حل اختلافات و عدم تعلق به دنیا و دوری از سماجت و جدال برای ماندن در حاکمیت و قدرت، که ویژگی ایرج در مواجهه با برادران است و توجه ویژه به داد و دادگری و دوری از ستم و ستمگری در کردار و گفتار فریدون. آنچه فریدون از آن بهره برده است و نیز کنش، گفتار و اندیشۀ قهرمانان ایرانی در داستان فریدون، با دیدگاه های صلح دوستی امروزی انطباق دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
44 - سرل و جایگاه منطقی داستانهای خیالی
غلامرضا حسینپورجان سرل در فلسفۀ زبان خود به تفاوتهای ظریفی توجه دارد که در میان انواع مختلف افعال گفتاری وجود دارند. به باور او، گفتن یا نوشتن در یک زبان، عبارت است از انجامِ یک نوع کاملاً خاص از افعال گفتاری که افعال مضمون در سخن نامیده میشود. بدین لحاظ، وجود گفتمان داستانی برای کس أکثرجان سرل در فلسفۀ زبان خود به تفاوتهای ظریفی توجه دارد که در میان انواع مختلف افعال گفتاری وجود دارند. به باور او، گفتن یا نوشتن در یک زبان، عبارت است از انجامِ یک نوع کاملاً خاص از افعال گفتاری که افعال مضمون در سخن نامیده میشود. بدین لحاظ، وجود گفتمان داستانی برای کسی که به چنین دیدگاهی معتقد است، مسئله دشواری را ایجاد میکند؛ یعنی چگونه میتوانیم اثری داستانی را بفهمیم، حتی اگر نویسنده ظاهراً پارهای از قواعد مهم کاربرد زبان را نقض کند؟ تلاش وافر سرل، در این سیاق، تحلیل مفهوم داستان است، نه مفهوم ادبیات. در واقع هدف او، بررسی تفاوت میان اظهارات داستانی و جدی است، نه بررسی تفاوت میان اظهارات مجازی و واقعی. از نظر سرل، نویسندة یک اثر داستانی، به انجام مجموعهای از افعال مضمون در سخن، معمولاً از نوع تصدیقی، تظاهر میکند. او معتقد است آنچه داستان خیالی را ممکن میکند، مجموعهای از قراردادهای فرازبانی و غیرمعناشناختیای است که ارتباط میان کلمات و جهان را که از طریق قواعد معناشناختی افعال گفتاری بنیان نهاده شد، قطع میکنند. بر این اساس، اعمال متظاهرانه افعال مضمون در سخنی که نگارش اثری داستانی را شکل میدهند، عبارتاند از: انجامِ افعالِ اظهار، به صورت واقعی، با قصد توسل به قراردادهای افقی که تعهدات اظهارات متعارف مضمون در سخن را به حالت تعلیق درمیآورند. هدف این جستار، بررسی، تحلیل و نقد نگاه سرل به جایگاه منطقی گفتمان داستانی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
45 - بررسي تبارشناسانۀ مفهوم اليناسيون (ازخودبيگانگي) در داستان «گاو» اثر غلامحسين ساعدي
رقیه هاشمی غلامرضا پیروز مهدی خبازی کناری حسین حسنپورپدیدۀ بیگانگی با توجه به تقابل سنت و تجدد، بهویژه در عصر پهلوی، با جریان شبهمدرنیته و جریان های سیاسی و فكري آن روزگار از وجود ارتباط معناداری حکایت میکند؛ چنان که کودتای 28 مرداد 1332 مهم ترین و تأثیرگذارترین رخداد سیاسی بود که یأس، ناکامی و ازخودبیگانگی قشر متوسط و أکثرپدیدۀ بیگانگی با توجه به تقابل سنت و تجدد، بهویژه در عصر پهلوی، با جریان شبهمدرنیته و جریان های سیاسی و فكري آن روزگار از وجود ارتباط معناداری حکایت میکند؛ چنان که کودتای 28 مرداد 1332 مهم ترین و تأثیرگذارترین رخداد سیاسی بود که یأس، ناکامی و ازخودبیگانگی قشر متوسط و روشنفکر جامعه را رقم زد. بنابراين پرداختن به آثار غلامحسین ساعدی به عنوان روشنفكري که سطوح و وجوهی از این پدیده را نمایندگی می کند، ضرور به نظر ميرسد؛ زيرا ادبیات او محصول فضایی است که به ساحت شبهمدرنیته در ایران تعلق دارد. مقالۀ پيش رو بر آن است داستان «گاو» ساعدی (از مجموعه عزاداران بيل) را که داستانی استعاری و سمبولیک است، بر اساس مفهوم ازخودبيگانگي تبيين و تحليل كند و ماجرای ازخودبیگانگی انسان ایرانی را در مواجهه با پذيرش واقعیت و نقش وارونتابی ایدئولوژی در ايجاد اين پديده نشان دهد. این پژوهش پس از تبیین پديدۀ اليناسيون بر اساس تبارشناسي اين مفهوم، به مدد استعارههایی چون «قدرت و ايدئولوژي»، «هویت» و «دیگری»، با توجه به ساختار نظريۀ بيگانگي هگل (يگانگي/ بيگانگي/ رهايي از بيگانگي) داستان «گاو» را بررسی می کند. طي تحليل داستان اين نتيجه حاصل شد كه در ژرفساخت اثر یک نظرگاه فلسفی-روانشناختی- جامعهشناختی پنهان است که در ساختار، فضا و شخصیت داستان قابل رؤيت است. خلق شخصیتهای مسئلهداري همچون شخصيت مشدي حسن نمایانگر جستوجوی نویسنده برای نشان دادن جهان نمادینی است که با نظريه گره خورده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
46 - مضامین عشق و جبر در داستانهای ناتورالیستی صادق چوبک
نسرین حلاجان پروین دخت مشهور مهدی نوروز محبوبه ضیاء خدادادیانعشق وجبر از برجسته ترین مضامین ادبیات فارسی است.جبر دربرابرواژه پربسامد اختیارقرار می گیرد وعشق در بعد معنوی وروحانی خود یادآور عرفان وحب ذات اقدس الهی می باشدودربعد جسمانی وباسر منشأ غریزه اش، عشق زمینی وجنسیتی نام می گیرد.نگارنده دراین پژوهش برآن است که بابررسی أکثرعشق وجبر از برجسته ترین مضامین ادبیات فارسی است.جبر دربرابرواژه پربسامد اختیارقرار می گیرد وعشق در بعد معنوی وروحانی خود یادآور عرفان وحب ذات اقدس الهی می باشدودربعد جسمانی وباسر منشأ غریزه اش، عشق زمینی وجنسیتی نام می گیرد.نگارنده دراین پژوهش برآن است که بابررسی، توصیف وتحلیل آثار داستانی ناتورالیستی صادق چوبک دیدگاه وی را از نظر عشق زمینی وبعد جسمانی آن وسرنوشت انسان محکوم به تقدیررابیان کند. حیوانی بودن طبع انسان در این داستان ها واین که انسان بنا به سرشت حیوانی اش به صورت موجودی زیاده طلب ، شهوت ران تصویر می شود نگاهی ناتورالیستیاست وعشق به صورت خواست جسمانی و جنسیتی به عنوان یک تجربۀ مشروع مطرح می شودوبه سبب جبر زیست شناختی؛ یعنی انسان، ناگزیر از تن دادن به الزام های زیستی است. وناکامی در اِعمال کردن ارادۀ فردی مقهور بودن انسان در برابر سرنوشت محتوم است. چوبک در داستان هایش متکی بر تأثیرعناصرناتورالیستیسرنوشت، جبر محیط و وراثت بر شخصیتهای داستانهای خود میباشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
47 - بررسی و تحلیل خاطرهنگاری در آثار جلال آل احمد
ناصر نیکوبخت نیلوفر انصاریخاطرهپژوهی یکی از منابع الهامبخش تحقیق در حوزۀ تاریخنگاری است. همچنین ابزاری برای انتقال تجربهها، آداب، رسوم و مناسک دینی و ملی جوامع به نسلهای آینده بهشمار میآید. از طرف دیگر، بیانکنندة عواطف و احساسات فردی، قومی و ملی در برابر حوادث و رویدادهاست. حجم وسیعی از أکثرخاطرهپژوهی یکی از منابع الهامبخش تحقیق در حوزۀ تاریخنگاری است. همچنین ابزاری برای انتقال تجربهها، آداب، رسوم و مناسک دینی و ملی جوامع به نسلهای آینده بهشمار میآید. از طرف دیگر، بیانکنندة عواطف و احساسات فردی، قومی و ملی در برابر حوادث و رویدادهاست. حجم وسیعی از نویسندگی جلال آل احمد در عرصة خاطرهنگاری است. آثار این نویسنده از جهات متعددی، از جمله اجتماعی، سیاسی و تاریخی، گویای زندگی پر فراز و نشیب اوست. این مقاله درصدد است تا با روشی توصیفی- تحلیلی، خاطره و انواع خاطرهنگاری را در آثار جلال آل احمد بکاود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اغلب داستانهای جلالآلاحمد، در شرح زندگی، حسبحال و حدیثنفس نویسنده است که از این جهت، در زمرة خاطرهنگاری قرار میگیرد. در اغلب این داستانها، حادثة داستانی با روانی و یکدستی و انسجام خاص داستانی پیش نمیرود؛ چرا که نویسنده گاه و بیگاه با اظهار نظرهای خویش، سیر داستانی را قطع و در روند آن دخالت میکند؛ گویی واقعگرایی جلال باعث شده که گاه مرزهای خیال را درنوردد و به عالم واقع ورود کند. در میان آثار جلالآل احمد، سفرنامهها و نامههای او، از جایگاهی برجسته برخوردار است. آرای او در سفرنامهها و نامههایش، علاوه بر آشکارکردن بخشی از زندگی خصوصی و خانوادگی این نویسنده، به ما فرصت نگاه جدید به رویدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر نویسنده را نیز میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
48 - پیکربندی زمان و روایت در رمان «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی
پروین سلاجقهاندیشیدن به مسئله «زمان» و تلاش برای ملموس کردن نوع گذر آن بر آدمی، همواره مورد توجه دانشمندان علوم مختلف، به ویژه حوزه علوم انسانی، بوده است. هر چند نمایش گذر این مفهوم، بهویژه در حوزه درک آن در چرخه فصول و گذار عمر از جوانی به پیری، به نوعی درکی از حضور و تأثیر زمان أکثراندیشیدن به مسئله «زمان» و تلاش برای ملموس کردن نوع گذر آن بر آدمی، همواره مورد توجه دانشمندان علوم مختلف، به ویژه حوزه علوم انسانی، بوده است. هر چند نمایش گذر این مفهوم، بهویژه در حوزه درک آن در چرخه فصول و گذار عمر از جوانی به پیری، به نوعی درکی از حضور و تأثیر زمان را بر پدیدهها به دست میدهد، اما به نظر میرسد بیشتر از هر چیزی میتوان رد پای آن را در آثار هنری و ادبی، به ویژه در داستان و رمان جستجو کرد که به کمک روایت، رخدادها را به تصویر میکشند. بر همین اساس، این مقاله تلاشی برای بررسی، تحلیل و پیگیری چگونگی کارکرد زمان در رمان «اسفار کاتبان» نوشته ابوتراب خسروی است که به کمک شگردهای خاص روایی و استفاده از گفتمان تاریخ، روایت و ادبیات موفق شده است گونه خاصی از پیکربندی زمان را در نوعی از فراگفتمان تاریخی به نمایش بگذارد. این مقاله دو بخش دارد؛ بخش نظری، با تکیه بر نظریههای زمان بر اساس نظریههای دانشمندان این حوزه و بخش دوم، تحلیل نوع کارکرد زمان در این رمان، با توجه به مباحث نظری است. نتایج به دست آمده در این بررسی، نشاندهنده نوع کارکرد زمان، تاریخ و روایت داستانی، در یک گفتمان فراتاریخی در این رمان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
49 - بررسی عناصر داستان «زمین سوخته» اثر احمد محمود
علی عزیزی دکتر زیبا قلاوندی سید حمزه عابدیاحمد محمود، یکی از رمان نویسان معاصر است که با توجّه به محیط جغرافیایی محل زندگیاش جنگ و حوادث آن را، از نزدیک لمس کرده است. او سعی در بیان مشکلات و در به دریهای مردم جنگزده دارد. درونمایه این رمان، بیان مشکلات و گرفتاریهایی است که برای مردم جنگ زده اتفاق افتاده أکثراحمد محمود، یکی از رمان نویسان معاصر است که با توجّه به محیط جغرافیایی محل زندگیاش جنگ و حوادث آن را، از نزدیک لمس کرده است. او سعی در بیان مشکلات و در به دریهای مردم جنگزده دارد. درونمایه این رمان، بیان مشکلات و گرفتاریهایی است که برای مردم جنگ زده اتفاق افتاده است. این پژوهش به صورت کتابخانهای به بررسی عناصر داستان رمان «زمین سوخته» اثر احمد محمود پرداخته است. زاویه دید، اول شخص مفرد است که از زبان شخصیّت اصلی بیان میشود. پیرنگ رمان، حکایت ماههای آغازین جنگ و حوادثی است که در شهر اهواز رخ داده است. شخصیّتها نسبت به حوادث و اتّفاقات در حاشیه قرار میگیرند و اهمیّت کمتری دارند. گفتوگوها در این رمان با طبقات اجتماعی افراد متناسب است. لحن رمان جدی و به دور از شوخی است. فضای رمان نیز با دلهره و ترس همراه است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
50 - تیر گز و آب رز در داستان رستم و اسفندیار
اصغر شهبازیدر داستان نبرد رستم و اسفندیار، دو ترکیب «تیر گز» و «آب رز»، پرسشها و پاسخهای بسیاری را پدید آورده است. محققان تقریباً از چند منظر به این داستان و عناصر آن نگریسته و تحلیلهایی ارائه نمودهاند. در این مقاله کوشیده شده تا با نقد آن نظرات، اولاً تأکید شود که تأویل ساخت أکثردر داستان نبرد رستم و اسفندیار، دو ترکیب «تیر گز» و «آب رز»، پرسشها و پاسخهای بسیاری را پدید آورده است. محققان تقریباً از چند منظر به این داستان و عناصر آن نگریسته و تحلیلهایی ارائه نمودهاند. در این مقاله کوشیده شده تا با نقد آن نظرات، اولاً تأکید شود که تأویل ساختارگرایی از عناصر این داستان بر مبنای تقابل دینی یا سنت و تجدد، تفسیری پذیرفتنی است؛ ثانیاً برای این داستان و عناصر آن میتوان تحلیل نمادین هم ارائه داد و در آن صورت، این دو ترکیب، معانی نمادین گوناگونی را برمیتابند؛ ثالثاً تأویل واقعگرایی از این عناصر نیز با توجه به مستندات دو کتاب «عجایبالمخلوقات» و «زراتشتنامه» امکانپذیر است که در آن صورت، «تیر گز» و «آب رز» هر دو در معنای واقعی هستند و به دلیل قدمت و تقدس در تیر کشندة اسفندیار به کار رفتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
51 - بررسی و تحلیل ویژگیهای ساختاری و شگردهای زبانیِ «داستانِ خسرو» نوشتۀ عبدالحسین وجدانی
حمزه محمدی دهچشمه فرزاد محمدیعبدالحسین وجدانی یکی از نویسندگان برجستۀ ایران، در داستانهایش بـه تحـوّلات سیاسـی، فرهنگـی و اجتماعی انسان معاصر نظر دارد. در آثارِ وی بهراحتی مـیتـوان نمودهـای فراوانـی از فرهنـگ، هویّت، اخلاق، مردمداری، مذهب را که مطابق با سِرِشتِ مردم ایرانزمین اسـت، مشـاهده کرد أکثرعبدالحسین وجدانی یکی از نویسندگان برجستۀ ایران، در داستانهایش بـه تحـوّلات سیاسـی، فرهنگـی و اجتماعی انسان معاصر نظر دارد. در آثارِ وی بهراحتی مـیتـوان نمودهـای فراوانـی از فرهنـگ، هویّت، اخلاق، مردمداری، مذهب را که مطابق با سِرِشتِ مردم ایرانزمین اسـت، مشـاهده کرد. داستانِ «خسرو» سومین داستان از مجموعه داستان «عموغلام» تنها مجموعۀ داستانی وجدانی است. این داستان از زبان اوّل شخص نقل میشود، امّا شخصیّتِ راوی در مقابل شخصیّت اصلیِ داستان یعنی خسرو، رنگ میبازد. راوی که در دوران تحصیلات ابتدایی با خسرو همکلاس بوده، روزی او را در خیابان میبیند؛ «شیرۀ تریاک، آن شیرِ بیباک را چون اسکلتی وحشتناک ساخته بود.» آنگاه خاطرات دورانِ جوانی او را بازگو میکند و در لَفافۀ داستان، درون-مایۀ این اثر را که طرحِ یکی از مشکلات فرهنگی-اجتماعی عصرِ ما و آثار مخرّب و زیانبارِ اعتیاد است، به میان میآورد و در پایان توصیه میکند که از همنشینِ بد باید دوری کرد. از آنجا که داستان، منعکسکنندۀ مسائل مهمّ اجتماعی در هر دوره و زمان است، این پژوهش به روش توصیفی و تحلیل محتوا «داستانِ خسرو» نوشتۀ عبدالحسین وجدانی را مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داده و با بررس این اثر، ویژگیها و ظرافتهای زبانیِ آن و نیز شگردهایِ خاصّ نویسنده برای اَدایِ مقصودِ خود را بیان کرده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که وجدانی با استفاده از ظرفیّتهای ادبی و شگردهای زبانی مانند تشبیه، کنایه، طنز، اصطلاحات عامیانه توانسته است خوانندۀ داستان را با خود همراه و پیام نهایی (تأثیرِ همنشینِ بَد) را به او اِلقا کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
52 - مردی در قفس عصاره ناتورالیسم چوبک
ندا نبی زاده اردبیلیناتورالیسم که به عنوان مکتبی ادبی، در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه سر برآورد دریچه ای نو به روی هنرمند گشود که در آن قهرمان داستانش دیگر نه انسان آرمانی رمانتیک بود نه حتی انسان عادی رئالیستی بلکه انسانی پست ترو پلیدتر از آن چه حتی در جهان بیرون می تواند باشد؛ یعنی حیو أکثرناتورالیسم که به عنوان مکتبی ادبی، در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه سر برآورد دریچه ای نو به روی هنرمند گشود که در آن قهرمان داستانش دیگر نه انسان آرمانی رمانتیک بود نه حتی انسان عادی رئالیستی بلکه انسانی پست ترو پلیدتر از آن چه حتی در جهان بیرون می تواند باشد؛ یعنی حیوانی در شکل انسان که پلیدی خود را بویژه در شرایط دشوار بروز می دهد. این مکتب در سراسر جهان پیروانی یافت که در این میان صادق چوبک از مقلدانی است که در ترسیم فضای یاس آلود آکنده از جبروستم، گوی سبقت از دیگران ربوده است. در این مقاله که به شیوه تحلیلی به بررسی داستان چوبک پرداخته ایم در پی کشف عناصر ناتورالیستی در داستان چوبک بوده ایم. نتیجه حاصل از بررسی نشان می دهد که تقریبا تمامی اصول این مکتب را در آثار چوبک می توان دید جبرگرایی، یاس وناامیدی وبه دنبال آن پوچ گرایی، استفاده از زبان محاوره، ضدیت با اخلاق، بی اعتقادی مذهبی، بهادادن به حیوانات و در مقابل تنزل دادن مقام انسانی در حد حیوان از ویژگی هایی است که در اکثر داستان های او به چشم می خورد. ولی در این میان داستان «مردی در قفس» او عصاره تمام ویژگی های مکتب ناتورالیسم است که ما در ین مقال به بررسی این ویژگی ها پرداخته ایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
53 - بررسی تطبیقی کارکرد رنگ¬ها در داستان¬های «ویس و رامین» و «تریستان و ایزوت»
علی محمد رضائی هفتادرپس از آنکه در دهه های اخیر، شماری از روان شناسان به حضور برجستۀ رنگ ها در زندگی نوع بشر توجّه کردند، استفادۀ هدفمند از این عنصر در ادبیّات فزونی گرفت. البتّه، به دلیل حضور اثرگذار رنگ در زندگی روزمرۀ آدمی، شاهد بازتاب آن در متون کلاسیک ادبی نیز، هستیم. در مقالۀ حاضر، کا أکثرپس از آنکه در دهه های اخیر، شماری از روان شناسان به حضور برجستۀ رنگ ها در زندگی نوع بشر توجّه کردند، استفادۀ هدفمند از این عنصر در ادبیّات فزونی گرفت. البتّه، به دلیل حضور اثرگذار رنگ در زندگی روزمرۀ آدمی، شاهد بازتاب آن در متون کلاسیک ادبی نیز، هستیم. در مقالۀ حاضر، کارکرد رنگ ها در منظومۀ ویس و رامین گرگانی و داستان تریستان و ایزوت از ژوزف بدیه با رویکرد تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی مقایسه شده است. پربسامدترین رنگ در سرودۀ فخرالدّین، سیاه و در اثر بدیه، سیاه و سرخ بوده است. کارکرد مشترکی که در همۀ رنگ ها دیده می-شود، جنبۀ توصیفی است. همچنین، تشریح شرایط زیستی و روانی شخصیّت ها، القاء عواطف درونی و عینیّت بخشی به مفاهیم انتزاعی به کمک رنگ ها صورت گرفته است. با وجود کارکردهای مشترک رنگ ها در دو اثر، نقاط افتراق نیز، وجود دارد. در منظومۀ فخرالدّین اسعد، رنگ سرخ نشان دهندۀ سرزندگی و شادکامی و شرم و حیا است. در تریستان و ایزوت، تشریح مفهوم اراده و در ویس و رامین، بیان شادابی و سرزندگی شخصیت ها از کارکردهای متفاوت رنگ سبز بوده است. در ویس و رامین، بیان وضعیّت نامناسب جسمی و در تریستان و ایزوت، القای حسّ آرامش و اطمینان، به کمک متعلقات رنگ آبی تشریح شده است. در مجموع، رنگ های به کار رفته در دو داستان، غیرنمادین، صریح و مستقیم و فاقد لایه های متعدّد معنایی هستند که این موضوع بیانگر نگرش واقع گرا و عینیّت طلب دو ادیب است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
54 - بررسی بکارگیری مفاهیم فلسفی در داستانهای کودکان (مطالعة موردی مجموعه داستانهای ناکجا¬آباد برای کودکان)
زهرا ستارپناهی زینب برخورداریادبیات داستانی در میان انواع ادبی از جایگاهي ویژه برخوردار است و در میان انواع ادبیات داستانی ادبیات کودک بدليل نقش آن در رشد و پرورش پایه های تفکر، اهميتي بسيار دارد. شیخ اشراق، در مقام فیلسوف بزرگ ایرانی و مسلمان که پایهگذار مکتب فلسفی اشراق است، برای بیان اندیشه ه أکثرادبیات داستانی در میان انواع ادبی از جایگاهي ویژه برخوردار است و در میان انواع ادبیات داستانی ادبیات کودک بدليل نقش آن در رشد و پرورش پایه های تفکر، اهميتي بسيار دارد. شیخ اشراق، در مقام فیلسوف بزرگ ایرانی و مسلمان که پایهگذار مکتب فلسفی اشراق است، برای بیان اندیشه های فلسفی و عرفانی خود از ادبیات داستانی بهره گرفته است. ساده سازی و تبدیل این مفاهیم متناسب با بیان کودکان، راهی برای ورود و آشنایی با اندیشه های ناب این فیلسوف است. داشتن مفاهیم فلسفی قابل بحث و مفهوم برای کودکان، قابلیت چالش و گفتگوی جمعی، داشتن محتوای برانگیزاننده و داشتن شخصیتهایی مشابه کودکان که در تجربه زیسته کودک بتوانند شریک شوند، از ويژگيهای داستانهای مناسب برای طرح در «فلسفه و کودک» است. نشر ثالث در سال 2019ـ2018 و به سفارش سازمان یونسکو در ایران، شش جلد مجموعه داستانی با نام ناکجاآباد و با الهام از اندیشه های سهروردی منتشر کرده است. در پژوهش حاضر بصورت مورد کاوی، این -مجموعه داستانها، از جهت بکارگیری مفاهیم فلسفی در آنها بررسی شده است. چیستی مفاهیم فلسفی موجود در این داستانها و همچنین تحليل مؤلفه های کارآمدی داستانهای فکری در این مجموعه، نشان ميدهد که این داستانها برای مباحث فلسفی در حلقه های کندوکاو فکری قابل استفاده هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
55 - پژوهشي پيرامون صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا
سيدمحمدكاظم مددي الموسوياين پژوهش به بررسي صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا و نيز بررسي محتواي احتمالي آن، از طريق بررسي شواهد تاريخي، ميپردازد. در طول تاريخ نسخههاي متعددي از داستان «سلامان و ابسال» تصنيف شده، اما نسخه ابنسينا همواره هم از حيث وجود و هم از حيث محتوا، محل ترديد بو أکثراين پژوهش به بررسي صحت انتساب رساله سلامان و ابسال به ابنسينا و نيز بررسي محتواي احتمالي آن، از طريق بررسي شواهد تاريخي، ميپردازد. در طول تاريخ نسخههاي متعددي از داستان «سلامان و ابسال» تصنيف شده، اما نسخه ابنسينا همواره هم از حيث وجود و هم از حيث محتوا، محل ترديد بوده است. اين رساله كه از آن متن مستقيمي در دسترس نيست، برخلاف ديگر آثار ابنسينا تاكنون مستقلاً مورد تحقيق و بررسي قرار نگرفته و در دورههاي گذشته كمتر به آن توجه شده است. براي بررسي وضعيت اين رساله، ابتدا شواهد موجود در ديگر آثار ابنسينا و سپس شواهد موجود در آثار ديگر فلاسفه بررسي ميشوند. طي اين بررسي، هم شواهدي كه بر اصل وجود يا عدم وجود اين رساله دلالت ميكنند مورد بررسي قرار خواهند گرفت و هم گزارشاتي كه در مورد محتواي احتمالي آن اطلاعاتي بدست ميدهند، ذكر خواهند شد. با انجام اين بررسي، اين نتيجه بدست ميآيد كه ابنسينا به احتمال زياد اين رساله را تأليف كرده و وجود نسخه او قطعي است؛ هرچند در مورد محتواي آن شاهد قطعي وجود ندارد و صرفاً دو دسته گزارش در مورد دو نوع محتوا از آن موجود است. همچنين مشخص ميشود كه طي زمان پارهيي سوءتفاهمات تاريخي درخصوص اين رساله بوجود آمده كه منجر به پيش آمدن اشتباهاتي جدي در خصوص انتساب و محتواي آن شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
56 - نقد جامعه شناختی ادبی دو داستان کوتاه «زن شیشه ای » و «مثل همه عصرها»
یوسف صفیان بلداجینقدجامعه شناختی با نظریه پردازانی چون لوکاچ و گلدمن مطرح می شود ، هر نوشته ادبی از عمق جامعه بر می خیزد پس نوشته حاضر به نقد جامعه شناختی دو داستان کوتاه «زن شیشه ای» نوشته راضیه تجار و «مثل همه عصرها» زویا پیر زاد می پردازد و ضمن تحلیل اجتماعی داستان ها به بازیابی فر أکثرنقدجامعه شناختی با نظریه پردازانی چون لوکاچ و گلدمن مطرح می شود ، هر نوشته ادبی از عمق جامعه بر می خیزد پس نوشته حاضر به نقد جامعه شناختی دو داستان کوتاه «زن شیشه ای» نوشته راضیه تجار و «مثل همه عصرها» زویا پیر زاد می پردازد و ضمن تحلیل اجتماعی داستان ها به بازیابی فراموش شده گی زنان در اجتماع داستان می پردازد و به خود جویی ها و خودیابی ها و همچنین دغدغه های زنان اجتماع داستان می رسد و مشخص می نماید که دغدغه زنان داستان نویس امروزی تنهایی ، سکوت وناامیدی ووابستگی های اجتماعی است هرچند در مقایسه این نوشته ها زندگی اجتماعی زنان مسیر تکاملی خوبی را طی می کند . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
57 - پژوهشی در داستانهای طنز ادب فارسی با نظر به مؤلفههای تفکر فلسفی
فاطمه عظمت مدار یحیی قائدیهدف از این پژوهش، مقایسه مؤلفههای تفکر فلسفی در داستانهای طنز منتخب از متون کهن و معاصر ادب فارسی است. بهمنظور دستیابی به این هدف، یک داستان از کتاب مثنوی مولوی و یک داستان از کتاب طنز و شوخطبعی ملانصرالدین اثر عمران صلاحی گزینش و مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفتند. ملاک أکثرهدف از این پژوهش، مقایسه مؤلفههای تفکر فلسفی در داستانهای طنز منتخب از متون کهن و معاصر ادب فارسی است. بهمنظور دستیابی به این هدف، یک داستان از کتاب مثنوی مولوی و یک داستان از کتاب طنز و شوخطبعی ملانصرالدین اثر عمران صلاحی گزینش و مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفتند. ملاک مقایسه، مؤلفههای تفکر فلسفی از دیدگاه لیپمن است که این مؤلفهها در مراحل نخست پژوهش پس از مطالعه آثار لیپمن شناسایی و به سه گروه مؤلفههای تفکر انتقادی، خلاق و مراقبتی تقسیمبندی شدند. در گام بعد، به کمک روش «تحلیل محتوای قیاسی» و با توجه به چهارچوب نظری فراهمشده در بخش نخست، مؤلفههای تفکر فلسفی در شخصیتهای داستانها شناسایی و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که در بُعد تفکر انتقادی، داستان گزینش شده از مثنوی (روباه و درازگوش در بارگاه شیر) غنای بیشتری داشته و حضور دو مؤلفه داوری صحیح و حساسیت به زمینه در این داستان، توان بیشتری در تقویت تفکر انتقادی به آن بخشیده است. در بُعد تفکر خلاق و تفکر مراقبتی نیز داستان منتخب از طنز و شوخ طبعی ملانصرالدین (بزرگ شهر)، به دلیل برخوردار بودن از مؤلفههایی چون استقلال، نوآوری، آزمونگری، شگفتی و تخیل در بُعد تفکر خلاق و مؤلفههای تفکر فعال و تفکر هنجاری در بُعد مراقبتی، بستر مناسبی را در پرورش تفکر فلسفی فراهم میآورد. بنابراین، هر دو داستان به دلیل آنکه حاوی مؤلفههایی در زمینه ابعاد گوناگون تفکر فلسفیاند، از توانایی لازم در پرورش این نوع تفکر برخوردار بوده و میتوان در حلقههای کندوکاو از آنها بهره برد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
58 - واکاوی مؤلفههای روايي داستانهاي قرآن کريم
علي اصغر حبيبييكي از کارآمدترين روشهاي جذب مخاطب جهت تأثيرگذاري بيان موضوع، پيام و درونمايهی مدنظر در قالب داستان است. قرآن کريم به عنوان کتابي آسماني که براي عبرتدهي، ارائه راهکارهاي تربيتي، بيان آموزههاي ديني، هدايتگري و... بر پيامبر خاتم(ص) نازل گرديده و بخش عمده آن به روايت أکثريكي از کارآمدترين روشهاي جذب مخاطب جهت تأثيرگذاري بيان موضوع، پيام و درونمايهی مدنظر در قالب داستان است. قرآن کريم به عنوان کتابي آسماني که براي عبرتدهي، ارائه راهکارهاي تربيتي، بيان آموزههاي ديني، هدايتگري و... بر پيامبر خاتم(ص) نازل گرديده و بخش عمده آن به روايت سرگذشت واقعي ملتها و اقوام و اشخاص اختصاص دارد، شيوه داستاني را نه بعنوان هدف، بلکه به عنوان ابزاري کارآمد در بيان آموزههاي خود برگزيده است؛ در اين روند به علت آنکه هدف قرآن از داستانسرايي سرگرمي نیست، قرآن کریم با بهرهمندي از عناصر روایی(مقدمه، گرهافکني، بحرانزايي، کشمکش، گفتگو، شخصيتپردازي و...) شيوهاي خاص و منحصر بفرد از بيان روايي با هدف عبرتدهي و هدايتگري اتخاذ کرده است. در اين مقاله با هدف واکاوی ابعاد گوناگون داستانهای قرآنی و کنکاش در اهداف و شیوههای پردازش آنها، با ذکر نمونههايي به تحقيق در جوانب مختلف روایی(فني، موضوعي و معنايي) داستانهای قرآن پرداخته شده و با مقايسه آن با اصول داستانسرايي، روش يگانه روايتگري قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت این نتیجه حاصل گردید که علیرغم تفاوت اساسی هدف داستانپردازی قرآن با آنچه در ادبیات داستانی مدنظر است، مؤلفههای روایتگری و عناصر داستانی در قرآن از پردازشی مطلوب و بافت و ساختاری هنرمندانه برخوردار است و روش ویژهای را در روایتگری که منحصر به قرآن است ارائه میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
59 - پسامدرنیسم به منزلۀ مکتب ادبی (مطالعۀ موردی عناصر داستانی پسامدرنیستی در داستان مرثیه برای ژاله و قاتلش، اثر «ابوتراب خسروی»)
سودابه فرخی حسين فقيهي غلام حسین فهندزی سعدیدر این مقاله ابتدا پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب در داستان نویسی و نه به عنوان یک نظریه در حوزۀ مطالعات فرهنگی، معرفی شده و مورد بررسی قرار گرفته است و تلاش شده تا عناصر داستان های پسامدرنیستی در مقایسه با داستان های رئالیستی نمایانده شود. در این میان مهم ترین تفاوت نگاه أکثردر این مقاله ابتدا پسامدرنیسم به عنوان یک مکتب در داستان نویسی و نه به عنوان یک نظریه در حوزۀ مطالعات فرهنگی، معرفی شده و مورد بررسی قرار گرفته است و تلاش شده تا عناصر داستان های پسامدرنیستی در مقایسه با داستان های رئالیستی نمایانده شود. در این میان مهم ترین تفاوت نگاه پسامدرنیستی در مقابل نگاه رئالیستی، یعنی تعریف آنها از واقعیت، رابطۀ متن و جهان واقع و تأثیر این رابطه بر عناصر داستان های پسامدرنیستی کاویده شده است. در بخش دوم مقاله به عنوان مطالعه ای موردی، این عناصر در داستان مرثیه برای ژاله و قاتلش اثر ابوتراب خسروی نمایانده شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این بررسی چهار عنصر پیرنگ، شخصیت پردازی، زمان و زبان در این داستان، از منظر رویکرد سبکی پسامدرنیستی تحلیل شده اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
60 - بررسی و شخصیت پردازی داستان گاو غلامحسین ساعدی
سارا حسین آبادی«گاو» اثر غلامحسین ساعدی یکی از داستان های کوتاه معاصر است، اثری است که جامعه ی عصر ساعدی را به تصویر می کشد این داستان روی کردی جاودیی دارد و رئالیسم واهمه و رعب و وحشت حاکم بر ایران را پس از کودتای 28 مرداد نشان میدهد، ساعدی با شخصیت پردازی خاص و خلق گفت و گوهای گست أکثر«گاو» اثر غلامحسین ساعدی یکی از داستان های کوتاه معاصر است، اثری است که جامعه ی عصر ساعدی را به تصویر می کشد این داستان روی کردی جاودیی دارد و رئالیسم واهمه و رعب و وحشت حاکم بر ایران را پس از کودتای 28 مرداد نشان میدهد، ساعدی با شخصیت پردازی خاص و خلق گفت و گوهای گسترده زیر سایه رئالیسم جادویی (سیطره واقعیت بر خیال نه خیال بر واقعیت) داستان را پردازش کرده است. از این رو در پژوهش حاضر به عوامل مهم در پردازش شخصیت و عوامل موثر گرایش ساعدی به رئالیسم جادویی در داستان گاو پرداخته شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
61 - واكاوى و نقد ساختار ادبيات مقاومت در داستان "في الاُسْبُوع سبعة أيام" اثر يوسف قعيّد
هدایت الله تقی زادهيوسف قعيّد یکی از داستان نویسان بزرگ معاصرِ عرب است كه در زمينه ادب داستانى، آثار بسيارى از خود برجاى نهاده است. یکی از ره توشه های ادبی او، "في الأسْبُوع سبعة أيّام" نام دارد كه در آن جنگ و حوادث مربوط به آن را در مصـر در قالب داستان بيان مى كند. نگارنده در این پژوهش أکثريوسف قعيّد یکی از داستان نویسان بزرگ معاصرِ عرب است كه در زمينه ادب داستانى، آثار بسيارى از خود برجاى نهاده است. یکی از ره توشه های ادبی او، "في الأسْبُوع سبعة أيّام" نام دارد كه در آن جنگ و حوادث مربوط به آن را در مصـر در قالب داستان بيان مى كند. نگارنده در این پژوهش بر آن است که به نقد داستان بپردازد و در این میان، سبک و اسلوب نویسنده را مورد بررسی قرار دهد. سیر اين پژوهش، به گونه ای است که با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا با بیان مقدماتی درباره نویسنده و ترجمه اثر، به نقد و بررسی این داستان بر پایه ساختار پرداخته است. با بررسی مکان و زمان، شخصیت های داستان، همچنین نگرش به درونمایه هایی از جمله عشق و دلبستگی نويسنده به میهن و رخدادهای داستان، سبک و اسلوب این نویسنده در آفرینش این رمان به تصویر کشيده مى شود. يافتههاى پژوهش نشان مىدهد كه عشق و دلبستگی نويسنده بيشتر متوجّه میهن بوده و و رخدادهای راستین و واقعی داستان، سبک و اسلوب این نویسنده را در آفرینش این رمان به رخسارة تصویر میکشاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
62 - مروری بر ویژگی رمان های ادبیات مهاجرت
سمیه دهقانادبیات مهاجرت شاخهی جدیدی از ادبیات معاصر است با ویژگیهای مخصوص خود که به دو بخش داستانی و منظوم تقسیم میشود و در هر کشوری بنا به تحولات اجتماعی و تاریخی آن وجود دارد. رشد و شکلگیری این نوع از ادبیات و ورود اصطلاح «ادبیات مهاجرت» به قاموس ادبیات سیاسی و فرهنگهای مل أکثرادبیات مهاجرت شاخهی جدیدی از ادبیات معاصر است با ویژگیهای مخصوص خود که به دو بخش داستانی و منظوم تقسیم میشود و در هر کشوری بنا به تحولات اجتماعی و تاریخی آن وجود دارد. رشد و شکلگیری این نوع از ادبیات و ورود اصطلاح «ادبیات مهاجرت» به قاموس ادبیات سیاسی و فرهنگهای ملل مغرب زمین، محصول سالهای پس از جنگ جهانی اول و دوم جهانی است. در راستای جریانهای ادبی معاصر ایران که بعد از مشروطه و بهویژه از دوران پهلوی دوم در ایران رواج پیدا میکند، بهتاثیر مهاجرتِ بسیاری از نخبگان، جوانان و نویسندگان به اروپا و آمریکا به دنبالِ توسعه تحصیلات و پیدا کردن کارِ مناسب و آینده بهتر، و نیز بهتاثیر جنگ و نابسامانیهای اقتصادی و...، طیفِ وسیعی از مهاجران متأثر از عوامل دوگانه دستبهقلم بردند و داستانهای کوتاه و بلند و یا زمانهایی را به نگارش درآوردند. از میان رمان های نویسندگان موردنظر، رمان منتخب بیش از دیگر آثارش سبک و بیان خاص نویسنده را نشان میدهد. هرچند نویسندگانی مانند اسماعیل فصیح بسیاری از آثارشان را معطوف به مسئله مهاجرت نوشتهاند، این تحقیق موردبررسی قرارگرفته است که در حوزه ادبیاتِ مهاجرت بوده. ادبیاتِ مهاجرت دارای خصیصههایی ویژه ازجمله پرداختن به مشکلات و مصائب مهاجران است، که این پژوهش بهتفصیل به آن پرداخته است. بهطورکلی با تحلیل رمان های منتخب، متوجه شدهایم که علیرغم تأثیرپذیری نویسندگان از اندیشهها و فرهنگ غرب، از گذشته و فرهنگ کشور مادری نیز برکنار نیستند؛ بنابراین مدرنیته و تعارضش باسنت، و پیامدهای مهاجرت از مضامین اصلی این آثار محسوب میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
63 - تحلیلی بر دگرگونی عناصر هویتی قوم ترکمن در رمان اقلیمی «یورت»
محمد محمودیادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی می أکثرادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی میکند. بخشی از ادبیات داستانی اقلیمی در ایران با قومیتها پیوند خورده و در خدمت بازنمایی مسائل هویتی آنان قرار گرفته است. بخشی از داستانهای اقلیم شمال نیز که مربوط به مناطق ترکمننشین استان گلستان است، فضایی متفاوت با دیگر داستانها دارند. در این داستانها، علاوه بر ویژگیهای اقلیمی خاص شمال کشور، عناصر فرهنگی و هویتی ساکنان ترکمنصحرا نیز بازتاب یافته است. در این مقاله به بررسی یکی از رمانهای مهم ادبیات اقلیمی ترکمنی پرداخته شده است. سیدحسین میرکاظمی در رمان «یورت» به توصیف جزئیات شیوه زیست اجتماعی مردمان ترکمنصحرا، هویت فرهنگی آنان و عناصر اقلیمی منطقه و پیوند این عناصر با فرهنگ و تاریخ ترکمنها پرداخته است. رویارویی سنت و تجدد و دگرگونی زندگی اجتماعی و هویت مردمان ترکمنصحرا از مضامین اصلی رمان یورت است. نویسنده در این رمان، تحول سنت و هویت قومی ترکمنها را در قالب دگرگونی یورتها (خانههای ترکمنها) و تغییر نگرش نسبت به زمین و تملک آن به تصویر کشیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
64 - تحلیل کیفی ویژگیهای شخصیتی اسطورههای شاهنامه فردوسی (از منظر نظریهی زمینهای)
بابک حیدری مریم حسینی سوسن سهامیامروزه کسب شخصیت مطلوب، از ارزش بسیار بالایی برخوردار شده است؛ به گونهای که برای بسیاری، دستیابی به الگوهای جدید شخصیتی و تحول شخصیت، هدف اصلی زندگی شده است. اما به راستی چه الگو یا تیپ شخصیتی مناسب جامعهی ما است؟ آیا در فرهنگ کهن ایرانی، الگوها یا تیپهای شخصیتی منا أکثرامروزه کسب شخصیت مطلوب، از ارزش بسیار بالایی برخوردار شده است؛ به گونهای که برای بسیاری، دستیابی به الگوهای جدید شخصیتی و تحول شخصیت، هدف اصلی زندگی شده است. اما به راستی چه الگو یا تیپ شخصیتی مناسب جامعهی ما است؟ آیا در فرهنگ کهن ایرانی، الگوها یا تیپهای شخصیتی مناسب برای ارائه به نسل امروز وجود دارد یا باید دست به دامان فرهنگهای دیگر شد؟ شاهنامهی فردوسی به عنوان شناسنامه ی ملی جامعهی ایرانی، قرنهاست که از طریق اسطورههایش، انتقال دهندهی بخش عمدهای از میراث کهن فرهنگی، هویتی، دینی و ملی ایرانیان تا به امروز بوده است. در نوشتار حاضر تلاش شده است تا از منظر روانشناسی شخصیت، ویژگیهای شخصیتی خوشنامان این اثر بزرگ، مورد مطالعه و واکاوی قرار گیرد. محقق با بهرهگیری از روش نظریهی زمینهای، تیپ شخصیتی بهنام خردگرا را آشکار نموده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
65 - مروری بر ویژگی رمانهای ادبیات مهاجرت
محمد طلا رخشانادبیات مهاجرت شاخهی جدیدی از ادبیات معاصر است با ویژگیهای مخصوص خود که به دو بخش داستانی و منظوم تقسیم میشود و در هر کشوری بنا به تحولات اجتماعی و تاریخی آن وجود دارد. رشد و شکلگیری این نوع از ادبیات و ورود اصطلاح «ادبیات مهاجرت» به قاموس ادبیات سیاسی و فرهنگهای مل أکثرادبیات مهاجرت شاخهی جدیدی از ادبیات معاصر است با ویژگیهای مخصوص خود که به دو بخش داستانی و منظوم تقسیم میشود و در هر کشوری بنا به تحولات اجتماعی و تاریخی آن وجود دارد. رشد و شکلگیری این نوع از ادبیات و ورود اصطلاح «ادبیات مهاجرت» به قاموس ادبیات سیاسی و فرهنگهای ملل مغرب زمین، محصول سالهای پس از جنگ جهانی اول و دوم جهانی است. در راستای جریانهای ادبی معاصر ایران که بعد از مشروطه و بهویژه از دوران پهلوی دوم در ایران رواج پیدا میکند، بهتاثیر مهاجرتِ بسیاری از نخبگان، جوانان و نویسندگان به اروپا و آمریکا به دنبالِ توسعه تحصیلات و پیدا کردن کارِ مناسب و آینده بهتر، و نیز بهتاثیر جنگ و نابسامانیهای اقتصادی و...، طیفِ وسیعی از مهاجران متأثر از عوامل دوگانه دستبهقلم بردند و داستانهای کوتاه و بلند و یا زمانهایی را به نگارش درآوردند. از میان رمانهای نویسندگان موردنظر، رمان منتخب بیش از دیگر آثارش سبک و بیان خاص نویسنده را نشان میدهد. هرچند نویسندگانی مانند اسماعیل فصیح بسیاری از آثارشان را معطوف به مسئله مهاجرت نوشتهاند، این تحقیق موردبررسی قرارگرفته است که در حوزه ادبیاتِ مهاجرت بوده. ادبیاتِ مهاجرت دارای خصیصههایی ویژه ازجمله پرداختن به مشکلات و مصائب مهاجران است،که این پژوهش بهتفصیل به آن پرداخته است. بهطورکلی با تحلیل رمانهای منتخب، متوجه شدهایم که علیرغم تأثیرپذیری نویسندگان از اندیشهها و فرهنگ غرب، از گذشته و فرهنگ کشور مادری نیز برکنار نیستند؛ بنابراین مدرنیته و تعارضش باسنت، و پیامدهای مهاجرت از مضامین اصلی این آثار محسوب میشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
66 - نمودهای تأثیر گذار بر رفتار شهری در داستانهای معاصر با محوریت داستانهای جنگ
مریم اخباری آرش مشفقی حسین داداشیهدف از این مقاله بررسی سیمای شهر و ویژگیها و نمودهای شهری در پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ است. بدین منظور، پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ (دفاع مقدس)، گزینش شد. محتوای آنها از نظر عناصر و نمودهای شهری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد، در این آثار جنگ أکثرهدف از این مقاله بررسی سیمای شهر و ویژگیها و نمودهای شهری در پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ است. بدین منظور، پنج اثر داستانی حوزه ادبیات جنگ (دفاع مقدس)، گزینش شد. محتوای آنها از نظر عناصر و نمودهای شهری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد، در این آثار جنگ در شهرها، بمباران، فقر و قحطی، ویرانی و نابودی فضای ظاهری شهرها و عناصر شهری در اثر جنگ از بیشترین بسامد برخوردارند. در تمامی این آثار، شهر سیمایی تیره و غمآلود دارد. گورستانها و بیمارستانها مملو از شهید و مجروح است. اغلب مردم شهر، یا مهاجرت کردهاند یا آنها که ماندهاند فقر مانع رفتن آنها گردیده. عناصر مدرنیته شهری ابزاری هستند در بستر جنگ. همچنین رویکرد به ادبیات داستانی جنگ از بعد عناصر شهری، حاکی از آن است که اغلب نام شهرهای درگیر جنگ بیشترین کاربرد را داشتهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
67 - بررسی و تحلیل انواع پیکرگردانی در داستان ها و افسانه های حوزه فرهنگی سیستان
محمد فاطمی منشداستانها و افسانه های بومی و محلّی از جمله رازناکترین پدیده های مردم شناختی هستند که سرشار از بنمایه های اساطیری و کهن الگوهای باستانی می باشند. این داستانها و افسانه ها که نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم و سنن و زیست بوم هر قومیّتی است، در بطن خویش حاوی یکی از محوری أکثرداستانها و افسانه های بومی و محلّی از جمله رازناکترین پدیده های مردم شناختی هستند که سرشار از بنمایه های اساطیری و کهن الگوهای باستانی می باشند. این داستانها و افسانه ها که نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم و سنن و زیست بوم هر قومیّتی است، در بطن خویش حاوی یکی از محوری ترین و مهمترین عناصر اسطوره ای؛ یعنی پیکرگردانی یا همان استحاله است؛ بن مایه ای که در داستان ها و افسانه های ملل و اقوام مختلف، با اشکال و صور گوناگون، بروز و ظهور دارد و در این بین یکی از اصلی ترین مایه های اساطیری داستان ها و افسانه های سرزمین سیستان نیز محسوب می شود که در بسیاری از داستان ها و افسانه های این سرزمین بازتاب و نمود یافته است. بر همین اساس در این جستار تلاش شده است تا با استفاده از روش نقد اساطیری، به بررسی انواع پیکرگردانی در افسانه ها و داستان های حوزه ی فرهنگی سیستان پرداخته شود و میزان و چگونگی بازنمود آنها در این داستان ها و افسانه-ها، مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در افسانه ها و داستان های سیستانی، دو نوع پیکرگردانی عمده دیده می شود که شامل پیکرگردانیّ انسانی و پیکرگردانی مربوط به موجودات فراطبیعی همانند دیو یا بزلنگی است که از میان این دو نوع پیکرگردانی، بیشترین بسامد در ارتباط با پیکرگردانی انسانی است که توانسته بالاترین بازنمود را در افسانه ها و داستان های سیستانی به خود اختصاص دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
68 - جلوههای پست مدرنیسم در رمان «دل فولاد» نوشتهی منیرو روانیپور
حسن غلامی بهروز رومیانی مصطفی سالاریپست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه¬ها، اصول و مؤلفه¬های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این¬که چه خصایص و مؤلفه¬هایی را می¬توان به¬عنوان مبنا أکثرپست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه¬ها، اصول و مؤلفه¬های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این¬که چه خصایص و مؤلفه¬هایی را می¬توان به¬عنوان مبنای این نوع ادبی قرار داد، مهم¬ترین موضوع در این نوع است. بر همین اساس این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی در نظر دارد که با تحلیل رمان «دل فولاد» منیرو روانی¬پور، نویسنده¬ی دوره¬ی معاصر ایران که به سبک پست مدرنیسم نگاشته شده، به معرفی و شناخت نسبی این مؤلفه¬ها بپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مؤلفه¬هایی همچون بى¬نظمى زمانى در روايت رويدادها، عدم قطعيت، تناقض، جابه¬جايى، عدم انسجام، فقدان قاعده، زياده¬روى در استفاده از صنايع ادبى، دور باطل، پارانويا، اختلالات زبانى و بالاخره استفاده¬ی افراطى از شيوه¬ی جريان سيال ذهن در این رمان وجود دارد و سبک نوشتاری روانی¬پور متأثر از مكتب ادبى پست-مدرن بوده و بسيارى از مؤلفه¬هاى ادبيات پست¬مدرن در رمان وى قابل مشاهده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
69 - بررسی شخصیت خالد قهرمان داستان در رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته احمد محمود از دیدگاه جامعه شناسی جورج لوکاچ
فریبرز جعفری احمدی فرامرز شيرين بيان محمد صالح امیری<p>هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگی بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. لوکاچ به عنوان یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان حوزۀ جامعه شناسی ادبیات، سعی داشت تاثیر متقابل بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی أکثر<p>هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگی بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. لوکاچ به عنوان یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان حوزۀ جامعه شناسی ادبیات، سعی داشت تاثیر متقابل بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی نشان دهد. او رمان را انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و نیز زاییدۀ جهان نگری خاصش می داند. احمد محمود از داستان نویسان رئالیست است که محور داستان هایش بیان نوع زندگی اجتماعی انسان های زمانه¬اش بوده است و این مسئله را می توان در آثار او مشاهده کرد؛ از این رو می توان سه رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته را بر اساس نظریه جامعه شناسی جورج لوکاچ مورد بررسی قرار داد و فرضیه های زیر را مطرح کرد: 1-رمان های اجتماعی می توانند در جهت اصلاح و بهبود ساختار ها و نگرش های فرهنگی- اجتماعی مؤثر باشند.2-رمان های معاصر، نه تنها می¬توانند با دیدگاه واقع گرایانه¬ی خود، آینه¬ی تمام نمای جامعه باشند، بلکه متقابلا می¬توانند بر روی جامعه از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی و حتی سیاسی نیز تأثیر گذار باشند و سبب تغییر و تحولات فکری در خوانندگان خود گردند. 3-با توجه به نظریات جامعه شناختی جورج لوکاچ، تحلیل جامعه شناختی این سه رمان می تواند راهنمای شناسایی جهان بینی وی باشد.</p> تفاصيل المقالة