بومیگرایی و تأثیر آن بر ادبيات داستاني معاصر ایران(1357ـ 1320) *
الموضوعات :
1 -
الکلمات المفتاحية: نقد ادبي جريانشناسي ادبيات داستاني معاصر بوميگرايي,
ملخص المقالة :
بوميگرايي واكنش روشنفكراني بود كه ميخواستند مخاطبان خود را به اصالتها و ريشههايشان توجه دهند، بنابراين كشورهاي فراواني كه در معرض استعمار قرار داشتند، به اين موضوع توجه كردند و طبيعتاً جريانهاي گوناگون روشنفكري در ايران نيز به آن بيتوجه نماندند. در بررسي جريانهاي داستاني پيش از انقلاب، با جريان بوميگرايي مواجهيم، جرياني كه معمولاً منتقدان به آن توجه نكردهاند. در داستانهاي اين جريان به نقد بيگانگان و دولت همراه با بيگانگان و توجه دادن مردم به ريشههاي خود توجه شده است. در اين مقاله ضمن نظري مختصر به شرايط تاريخي، اجتماعي، فرهنگي و ادبي ايران در سالهاي 1320 تا 1357مؤلفههاي موجود در داستانهاي اين جريان برشمرده شدهاست. بيگانهستيزي، توجه به هويت ايرانياسلامي و تقابل اين مؤلفهها با موضوع مدرنيسم از عمدهترين مؤلفههاي داستانهاي بوميگراست. بررسيها نشان ميدهد توجه به جريان بوميگرا در دهه 20 و 30 شمسي كمتر از دهه 40 به بعد است. سياستهاي محمدرضا پهلوي در اين دو دهه و نوع برخورد او با روشنفكران شرايطي را رقم ميزند كه در نهايت منجر به بيتوجهي به اين جريان در دهههاي 20 و 30 ميشود. تأثيرات جريانهاي روشنفكري بخصوص تفكرات آلاحمد و شريعتي و تغيير شرايط كشور از سال 42 به بعد به اين جريان در دهههاي 40 و 50 رونق ميبخشد.