روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
الموضوعات :محمدعلي غلامينژاد 1 , زينب صابرپور 2
1 -
2 - دانشگاه تربیت مدس
الکلمات المفتاحية: نقد ادبی ادبیات داستانی شازده احتجاب تحلیل انتقادی گفتمان قدرت ایدئولوژی بافت,
ملخص المقالة :
تحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخیاش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیتهای دورهی تاریخیای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعیـ سیاسی خلق اثر، نشان میدهد که تقابل نیروی اندیشهورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیتطلب حاکم، مؤلف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تأثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونتِ منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعیـ سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادلسازی زده است.