فهرس المقالات زينب  صابرپور


  • المقاله

    1 - روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 7 , بهار 1388
    تحلیل انتقادی گفتمان، شاخه‌ای از مطالعات زبان‌شناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی می‌پردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافت‌های این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي مي‌شود. به این منظور، تمهیدات هن أکثر
    تحلیل انتقادی گفتمان، شاخه‌ای از مطالعات زبان‌شناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی می‌پردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافت‌های این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي مي‌شود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به ‌عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخی‌اش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیت‌های دوره‌ی تاریخی‌ای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعی‌ـ سیاسی خلق اثر، نشان می‌دهد که تقابل نیروی اندیشه‌ورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیت‌طلب حاکم، مؤلف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تأثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونتِ منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعی‌ـ سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادل‌سازی زده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - جریان دینی در رمان فارسی پس از انقلاب اسلامی
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 0 , السنة 13 , تابستان 1394
    در ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستان‌نویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزش‌های دینی و مذهبی به مثابة فضیلت‌های انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونی‌های این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر أکثر
    در ادبیات داستانی معاصر، پس از انقلاب و تحت تأثیر آن، جریانی در داستان‌نویسی پدید آمد که تلاش کرد ثبت ارزش‌های دینی و مذهبی به مثابة فضیلت‌های انسانی را در دستور کار خود قرار دهد. هدف این پژوهش، کاوش در فراز و فرودها و دگرگونی‌های این جریان، ضمن در نظر گرفتن تنوع و تکثر در میان آثار و نویسندگان متعلق به آن بوده است. در این پژوهش، پانزده اثر داستانی از سه دورة زمانی شامل دوران انقلاب اسلامی، دورة سازندگی و دورة اصلاحات، به صورت هدفمند و برای ارائة تصویری همه‌جانبه از کوشش‌های نویسندگان ایرانی برای خلق رمان‌های دینی انتخاب و تحلیل شده‌ است. در بررسی این رمان‌ها، برای تحلیل متن آثار و نیز تبیین نسبت آنها با بافت تاریخی، اجتماعی و سیاسی‌شان از روش‌های تحلیل گفتمان با تأکید بر مؤلفه‌های روایی استفاده شده است. در نگاهی کلی به این سه دهه می‌توان در خلق آثار متعلق به جریان دینی، روندهایی کلی و متناسب با گفتمان‌های غالب سیاسی و اجتماعی مشاهده کرد. در دهة شصت، نویسندگان نوقلمی به جرگة داستان‌نویسان پیوستند که قاطبه آنها را جوانان پرشور انقلابی تشکیل می‌دادند. انقلاب، جنگ و ارزش‌های حاکم بر آنها، اصلی‌ترین مضامین آثار این نویسندگان جوان را تشکیل می‌دهد و در غالب آثار آنها، بینش دینی متأثر از گفتمان سیاسی حاکم است. در دورة دوم، رمان‌های دینی انواع بیشتری از موضوع‌ها و مخاطبان را هدف می‌گیرد و می‌کوشد بینش خود را در قالب‌های متنوع‌تر و جدیدتری عرضه نماید. رمان‌های دورة سوم، دربردارندة توجه جدی نویسندگان به شکل قالب هنری برای انعکاس درونمایه منطبق با رویکرد و جهان‌نگری نویسندگان است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - کنش‌پذیری و کنشگری زنانِ رمان طوبا و معنای شب
    پژوهش زبان و ادبیات فارسی , العدد 56 , السنة 18 , بهار 1399
    در رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیت‏های زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنش‏پذیری در تعامل با سنت تحلیل شده‏اند أکثر
    در رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیت‏های زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنش‏پذیری در تعامل با سنت تحلیل شده‏اند و نشان داده‏ایم که در جریان رشد زن، میل به خودمختاری سوژه و کنشگری در وجود او از طریق فرایندهای آموزش و تنبیه سرکوب می‏شود. این مقاله به حوزه تحلیل انتقادی گفتمان تعلق دارد. در اینجا آراء سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، مبنای نظری قرار گرفته و تحلیل‏های متنی به روش زبان‏شناسی نقش‏گرا انجام شده است. یافته‏های مقاله نشان می‏دهد در این رمان جفت تقابلی کنشگری (عاملیت) و کنش‏پذیری (انفعال)، در تناظر با دوگانه سنت و تجدد بازنموده شده و فرایندی که بووار آن را «انفعالِ آموخته» می‏نامد، توسط عاملان سنت، در نهادهای اجتماعی مختلف که مهم‏ترین آنها خانواده است، در وجود زن از کودکی نهادینه می‏شود. همچنین، تحلیل‏های متنی گویای آن است که این انفعال به بهترین وجه در سطح زبان متن نیز تجلی یافته است. تفاصيل المقالة