• فهرس المقالات Mind

      • حرية الوصول المقاله

        1 - توسعه ابزار سنجشی برای دستگاه فکری کارافرینانه (مورد مطالعه: کارافرینان حوزه فناوری اطلاعات مستقر در مراکز تحت حمایت دانشگاههای تهران)
        محمد جواد ناییجی
        دستگاه فکری کارآفرینانه مفهومی است که به نحوه‌ی تصمیم‌گیری در فرایندهای کارآفرینانه می‌پردازد و تلاش دارد تفاوت‌های کارآفرینان و غیرکارآفرینان را از منظر سیستم‌های شخصیتی و شناختی موثر بر تصمیم‌گیری تبیین کند. با وجود مطالعات روبه‌رشدی که در زمینه‌ی مفهوم‌شناسی دستگاه ف أکثر
        دستگاه فکری کارآفرینانه مفهومی است که به نحوه‌ی تصمیم‌گیری در فرایندهای کارآفرینانه می‌پردازد و تلاش دارد تفاوت‌های کارآفرینان و غیرکارآفرینان را از منظر سیستم‌های شخصیتی و شناختی موثر بر تصمیم‌گیری تبیین کند. با وجود مطالعات روبه‌رشدی که در زمینه‌ی مفهوم‌شناسی دستگاه فکری کارآفرینانه انجام شده است، این مفهوم با کمبود ابزارهای اندازه‌گیری که ابعاد گسترده تصمیم‌گیری‌های کارآفرینانه را پوشش دهد مواجه است. در این راستا، هدف این پژوهش توسعه ابزار سنجشی برای دستگاه فکری کارآفرینانه است. در بخش نخست، با مطالعه‌ی گسترده‌ی پیشینه تحقیق، گویه‌های اولیه شناسایی شدند. سپس طی سه مرحله روش دلفی و اعمال نظر خبرگان حاضر در پنل، ابزار نهایی در قالب ۴ بعد، ۱۸ عامل و ۵۴ گویه طراحی شد. مشارکت‌کنندگان  در بخش دلفی شامل اساتید کارآفرینی، کارآفرینان سازمانی و مستقل و همچنین چند روانشناس و روان‌پزشک بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمامی ۵۴ گویه نهایی برای کارآفرینان مهم تلقی می‌شوند و میانگینی بیش از ۴ را در طیف لیکرت به خود اختصاص می‌دهند. همچنین اولویت‌بندی عوامل دستگاه فکری نشان می‌دهد که مهارت‌ها، ویژگی‌های شخصیتی دسته اول، ویژگی‌های شخصیتی دسته دوم و انگیزاننده‌ها، به ترتیب بیشترین اهمیت را در شکل‌گیری دستگاه فکری کارآفرینان دارد. نتایج این تحقیق به خط‌مشی‌گذاران توسعه کارآفرینی و مدیران سازمان‌ها کمک می‌کند به شناخت دقیق‌تری از قابلیت‌های بالقوه کارآفرینی در افراد دست یابند.     تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نقد روايت‌شناختي داستان «زن نويسنده»
        عليرضا  شاهيني
        روايت يک داستان، مهم‌ترين بخش ساختاري آن را تشکيل مي‌دهد. کاربرد درست و مؤثر شيوه‌هاي روايت، پاية اصلي موفقيت يک نويسنده در ماندگاري داستانش است. از اين رو، بررسي روايي داستان و نيز تحليل روش‌هاي تازه و بديع روايت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون أکثر
        روايت يک داستان، مهم‌ترين بخش ساختاري آن را تشکيل مي‌دهد. کاربرد درست و مؤثر شيوه‌هاي روايت، پاية اصلي موفقيت يک نويسنده در ماندگاري داستانش است. از اين رو، بررسي روايي داستان و نيز تحليل روش‌هاي تازه و بديع روايت، از جمله مباحث مهم نقد داستان امروز است که فراتر از درون‌مایه و مضمون اثر، به جلوه‌هاي کاملاً ادبي متن داستاني پرداخته و شگردهاي مختلف آن را آشکار مي‌نمايد. «زن نويسنده» از جمله داستان‌هاي محمود گلابدره اي است که در آفرينش آن، نويسنده به شيوه‌هاي روايي داستان نويسي روز، توجهي ويژه نشان داده است. روايت ذهني درخور توجه و نزديک شدن به زبان شعر و داستان شاعرانه، و هم‌چنين سيال بودن جريان روايت که موجب ابهام داستان و در نتيجه برتابيدن برداشت‌هاي مختلف خواننده خواهد شد، از ويژگي‌هاي روايي اين داستان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - الهام‌هاي شاعرانه
        مهرانگیز  اوحدی
        دربارة الهام‌های شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیده‌ای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است. نظریه‌پردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفته‌اند. تفاو أکثر
        دربارة الهام‌های شاعرانه، دست کم دو دیدگاه کلی وجود دارد: نخست، الهام پدیده‌ای است فرا طبیعی و بیرون از وجود شاعر؛ دوم الهام نیرویی ذهنی و برخاسته از ضمیر ناخودآگاه شاعر است. نظریه‌پردازان و شاعران در بارة هریک از این دو نظریه و تأیید یا رد آن بسیار سخن گفته‌اند. تفاوت ساختار ذهنی افراد انسانی، طبعاً دریافت‌های ذهنی و نیز واکنش‌های ذهنی متفاوت را در برابر یک تجربة واحد، در پي دارد. يعني، هر شاعر، گاه در حال و هوا يا لحظاتي خاص، احساس می‌کند پیام‌هایی را به گونه‌ای کم و بیش مبهم، از جايي (بيرون يا درون خويش)، دریافت می‌كند، بی‌آنکه بداند خاستگاه این پیام‌ها کجاست. این پیام‌های تازه و نامشخص، گاه، با انباشته‌های ذهنی پيشين شاعر در می‌آمیزد و این آمیزش به گونه‌ای است که اغلب جدا سازی بخش‌هایی از آن، با عنوان «الهام‌های غیبی» یا «انباشته‌های ذهنی»، ناممکن می‌نماید. بررسی یا تحلیل این روند پیچیده ذهنی که همواره محل نزاع بسیاری از شاعران و نظریه‌پردازان هنري بوده، موضوع بحث این گفتار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تقابل معرفت و معيشت براساس قصه‌اي از مثنوي معنوي
        مهدي  محبّتی
        مثنوي معنوي مولانا جلال‌الدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشاده‌ترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از ت أکثر
        مثنوي معنوي مولانا جلال‌الدين محمد بلخي مشهور به رومي يكي از گشاده‌ترين دفترهاي معرفت انساني و اسلامي است كه از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاري خود سيراب كرده و دست محتاجان وادي نياز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفاني را دريابند و طي كنند و از تبتل‌هاي ساده تا حال فنا را در خويش بيابند. در اين ترديدي نيست. از ديگر سو، مثنوي معنوي هم جزئي از معرفت كلي بشري است كه نمي‌تواند و نبايد فاقد خواص و اوصاف معارف بشري باشد. از جمله اين كه احوال روحي، اوضاع اجتماعي، شرايط تاريخي و تنگناهاي زماني و زباني نمي‌تواند در هر اثر ادبي ـ هر چند بس بزرگ و سترگ ـ هيچ‌گونه مدخليـّتي و موضوعيـّتي و يا حداقل طريقيـّتي نداشته باشد. كوشش اين جستار و گفتار بر آن است كه تا حدودي مسأله تعيـّن‌هاي تاريخي و وجودي را در يك قصه از مثنوي شريف بازگشايد و آن مسأله اين است كه وقتي جهت فرهنگِ اجتماعي و انديشه سياسي و نيروهاي تأثيرگذار تاريخي در يك برهه، جامعه را به سمت و سوي خاصي سوق دهد؛ كمتر متفكر و صاحبدلي است كه خود را به تمامي از چند و چون‌ِ چنگال‌ِ آن رهايي بخشد. تأويل اجتماعي قصه فيلسوف و اعرابي در مثنوي در واقع بازكردِ تأثير تاريخ جامعه و شرايط خاص فرهنگي جهان اسلامي در فاصله قرن‌هاي پنجم تا هفتم بر نگاه و انديشه مولاناست، هرچند بسيار گذرا و كوتاه. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی نقش استعاره‌های مفهومی در تحول سبک‌های ادبی (با تکیه بر استعاره‌های حوزة بدن در اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ)
        محمد  طاهری معصومه  ارچندانی
        استعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهوم‌سازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین می‌کوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از این‌رو انتظار می‌رود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلان‌سیستم‌های وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان‌ أکثر
        استعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهوم‌سازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین می‌کوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از این‌رو انتظار می‌رود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلان‌سیستم‌های وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان‌سیستم‌ها، سبک‌های ادبی‌اند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی می‌کوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعاره‌های مفهومی در زمان، چه تأثیری در تغییر سبک‌های ادبی دارد و برای پاسخ به آن، استعاره‌های مفهومی حوزة بدن را که شامل واژه‌های «دست، چشم، دل و سر» است، در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ ردیابی می‌کند و با تحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده، به کمک نظریه های سبک‌شناسی شناختی و سبک‌شناسی درزمانی، نتیجه می‌گیرد که استعاره‌های مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنی‌دار شده‌اند که همسو با تحولات سبک‌‌های ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبک‌ها بوده ‌است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - از ذهن تا تجربة زیسته؛ تحلیل تطبیقی در شعر متقدّم و متأخر قیصر امین‌پور
        سیدرضا شاکری محمد  کمالی زاده
        با نگاهی فلسفی و نظری می‌توان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امین‌پور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکل‌گیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینه‌ای توضیح دهد و تفاوت‌های آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تب أکثر
        با نگاهی فلسفی و نظری می‌توان دو رویکرد فکری را در شعر قیصر امین‌پور شناسایی و تحلیل کرد؛ شعر متقدم و شعر متاخر. مسئله این پژوهش این است که فرایند شکل‌گیری این دو نوع را در نسبت با تحولات زمینه‌ای توضیح دهد و تفاوت‌های آن دو را از منظر دگرگونی و تحول فکری و روحی شاعر تبیین کند. شاعر در شعر متقدم از شرایط فکری و سیاسی و پیرامونی تأثیر گرفته و محوریت تولید شعر و ذهن شاعر اندیشه‌ها و باورهای عمدتاً دینی و انقلابی است که شعرهایی را با درونمایه‌های خاص تولید می‌کند. در شعر متأخر امین‌پور تجربة زیسته جای ذهن را گرفته و شعرهایی با محوریت و محتوای موقعیت‌های انسانی در زندگی تولید می‌گردد. مبنای نظری این پژوهش مفهوم تجربة زیسته در نظریة علوم انسانی ویلهلم دیلتای است. یافته‌های این مطالعه نشان می‌دهد که قیصر امین‌پور شاعری در متن تحولات اجتماعی، فکری و سیاسی جامعة خویش و جهان بزرگتر مشترک بشری قرار دارد و یک فرایند تکاملی را در شاعرانگی از سر می‌گذراند و به زبان و جهان تازه‌ای از ابعاد شعر دست می‌یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - شناسایی و دسته بندی الگوی ذهنی صاحب نظران دانشگاهی در خصوص پیشران های آموزش نوآوری اجتماعی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی؛ رویکردی آمیخته
        گل بهار  پورانجنار حبیب الله  سالارزهی علی اصغر تباوار نورمحمد یعقوبی
        به باور بسیاری از صاحبنظران، نوآوری اجتماعی، بعنوان پارادایمی جدید، می تواند با درگیرنمودن سازمان های مختلف همچون دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و نیز، افراد جامعه، راه حل های نوآورانه ای جهت پاسخ به مشکلات مختلف ارائه دهد. از اینرو، جهت گيري دانشگاه ها و مؤسسات آموزش ع أکثر
        به باور بسیاری از صاحبنظران، نوآوری اجتماعی، بعنوان پارادایمی جدید، می تواند با درگیرنمودن سازمان های مختلف همچون دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و نیز، افراد جامعه، راه حل های نوآورانه ای جهت پاسخ به مشکلات مختلف ارائه دهد. از اینرو، جهت گيري دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به سمت و سوی آموزش نوآوري اجتماعي و کشف روش هايي جهت آموزش آن، الزامی بنظر می-رسد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی پیشران های آموزش نوآوری اجتماعی و ذهنیات متخصصان دانشگاهی در اینباره با استفاده از رویکرد آمیخته و روش کیو می باشد. جامعة آماری پژوهش را اساتید و مدرسان حوزة آموزش و دانشجویان مقطع دکتری فعال در حوزة نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی در دانشگاه های سیستان و بلوچستان، دانشگاه اصفهان، دانشگاه دولتی گنبدکاووس و مرکز آموزش عالی شهید بهشتی تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و برمبنای اصل کفایت نظری 20 نفر از آنها به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید. با توجه به رویکرد پژوهش که در زمرة پژوهش های آمیخته قرار می گیرد؛ ابتدا، در بخش کیفی پژوهش با استفاده از 20 مصاحبة صورت گرفته، فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از نظرات و دیدگاه های آن‌ها، نمونه و گزینه‌های کیو‌ و در ادامة آن، مجموعة کیو‌ به‌‌‌‌‌‌‌ دست آمد. همچنین، در بخش کمی نیز، با استفاده از نرم افزار Spss داده های بدست آمده در بخش کیفی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که در نهایت، چهار الگوی ذهنی نهایی شامل؛ رویکرد ذهنی توانمندسازی فردی و اجتماعی؛ رویکرد ذهنی سیاست گذاری و حمایت های فراسازمانی؛ رویکرد ذهنی فرهنگی و ارزشی و رویکرد ذهنی ساختاری و مدیریتی درون سازمانی، شناسایی گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - اثربخشی برنامة آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی
        محمد یزدانی مریم اسماعیلی
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرس أکثر
        هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرستانهای شهر اصفهان در سال تحصیلی 6931-5931، 04 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه ذهنآگاهی مثبت به مدت 8 جلسه 09 دقیقهای قرار گرفتند. آزمودنیها توسط سیاهه پاسخ به تنیدگی (کوه، پارک، کیم و چو، 2001) و سیاهة افسردگی بک- نسخه دوم (بک، استیر و براون، 1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ذهنآگاهی مثبت بر متغیرهای پاسخ به تنیدگی و نشانههای افسردگی در مراحل پس آزمون و پیگیری بود (10/0>p). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب رقابتی ورزشکاران
        پروین امین نژاد رسول زیدآبادی لاله همبوشی میلاد خجسته مقنی
        هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و اضطراب رقابتی با توجه به نقش میانجی‌ راهبردهای تنظیم هیجان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 200 ورزشکار از رشته‌های مختلف تیمی و انفرادی بود که به‌صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نم أکثر
        هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و اضطراب رقابتی با توجه به نقش میانجی‌ راهبردهای تنظیم هیجان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 200 ورزشکار از رشته‌های مختلف تیمی و انفرادی بود که به‌صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. سه پرسشنامه ذهن آگاهی ورزشی (سینوت و همکاران 2014)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران 2002) و اضطراب رقابتی2 (کاکس و همکاران 2003) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از روش آماری مدل‌سازی مسیری- ساختاری با استفاده از نرم‌افزار PLS2 انجام گرفت. یافته‌های تحقیق نشان دادند که بین ذهن آگاهی ورزشی با اضطراب رقابتی ورزشکاران رابطه معکوس معناداری وجود دارد. همچنین ذهن آگاهی ورزشی از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان با اضطراب رقابتی ورزشکاران ارتباط معناداری دارد. به‌طورکلی یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهی ورزشی حائز اهمیت می‌باشد. چراکه ذهن آگاهی ورزشی نه‌تنها به‌صورت مستقیم بلکه به‌طور غیرمستقیم از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان به‌عنوان متغیر میانجی موجب کاهش اضطراب رقابتی ورزشکاران خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تبیین ذهن آگاهی براساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعال سازی رفتاری در دانشجویان
        علی نوذری مهران  فرهادی مسیب یارمحمدی واصل
        هدف از پژوهش حاضر تبیین ذهن آگاهی بر اساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعال‌سازی رفتاری در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان درسال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. تعداد ۳۷۳ دانشجو به روش ن أکثر
        هدف از پژوهش حاضر تبیین ذهن آگاهی بر اساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعال‌سازی رفتاری در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان درسال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. تعداد ۳۷۳ دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه‌های ذهن آگاهی فرایبورگ، سیستم های بازداری- فعال‌سازی رفتاری کارو و وایت و پرسشنامه راهبرد های تنظیم هیجان گروس و جان روی آنان اجرا شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بر ذهن آگاهی اثر مستقیم و منفی دارد(0/01>p) . سیستم فعال‌سازی رفتاری بر ذهن‌آگاهی اثر مستقیم و مثبت دارد(0/01>p). ارزیابی مجدد هیجان بر ذهن آگاهی اثر مستقیم و مثبت دارد (0/01>p). سرکوبی هیجان بر ذهنآگاهی اثر مستقیم و منفی دارد(0/01>p). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری- فعال‌سازی رفتاری و ارزیابی مجدد و سرکوبی هیجان متغیرهای هستند که تعیین‌کننده‌ی سطوح ذهنآگاهی است. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسي روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و راهبردهاي تنظيم هيجان با اضطراب رقابتي ورزشکاران
        پروین امین نژاد رسول زیدآبادی لاله همبوشی میلاد خجسته
        هدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، را أکثر
        هدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و سياهه اضطراب رقابتي2 مورد استفاده قرار گرفت. تجزيه وتحليل داده ها با استفاده از روش آماري مدلسازي مسيري- ساختاري با استفاده از نرم افزار PLS2 انجام گرفت. يافته هاي تحقيق نشان دادند که بين ذهن آگاهي ورزشي با اضطراب رقابتي ورزشکاران رابطة معکوس معناداري وجود دارد. همچنين ذهن آگاهي ورزشي از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان با اضطراب رقابتي ورزشکاران ارتباط معناداري دارد. به طورکلي يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهي ورزشي حائز اهميت مي باشد. چراکه ذهن آگاهي ورزشي نه تنها به صورت مستقيم بلکه به طور غيرمستقيم از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان به عنوان متغير ميانجي موجب کاهش اضطراب رقابتي ورزشکاران خواهد شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان
        علی نوذری مهران  فرهادی مسیب یارمحمدی واصل
        هدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمو أکثر
        هدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و پرسشنامههاي ذهن آگاهي فرايبورگ، نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري کارو و وايت و پرسشنامه راهبردهاي تنظيم هيجان گروس و جان روي آنان اجرا شد. براي تحليل دادهها از ضريب همبستگي پيرسون و مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج نشان داد که نظام بازداري رفتاري بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). نظام فعالسازي رفتاري بر ذهنآگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). ارزيابي مجدد هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). سرکوبي هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). بر اساس يافته ها مي توان نتيجه گرفت که نظام بازداري- فعالسازي رفتاري و ارزيابي مجدد و سرکوبي هيجان متغيرهاي هستند که تعيينکنندة سطوح ذهن آگاهي است. مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي با داده ها برخوردار بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - عناصر بینامتنی و سیلان ذهن در آثار محمود اکبرزاده و محمدرضا شمس
        مریم غفاری جاهد
        جریان مدرنیسم در ایران پدیده‌ای تازه ا.ست که مورد توجه برخی نویسندگان قرار گرفته و با الگوپذیری از ادبیات غرب، آثاری پدید آورده‌اند که در مواردی موفق بوده‌است. با توجه به این که مدرنیسم هنوز در ادبیات داستانی بزرگسال ایران جای خود را چنانکه باید پیدانکرده، ورود آن به اد أکثر
        جریان مدرنیسم در ایران پدیده‌ای تازه ا.ست که مورد توجه برخی نویسندگان قرار گرفته و با الگوپذیری از ادبیات غرب، آثاری پدید آورده‌اند که در مواردی موفق بوده‌است. با توجه به این که مدرنیسم هنوز در ادبیات داستانی بزرگسال ایران جای خود را چنانکه باید پیدانکرده، ورود آن به ادبیات کودک، به سختی می‌تواند مورد پذیرش قرارگیرد. از سویی، عدم توجه نویسندگان به شرایط سنّی کودک و نوجوان و گرایش به ابهام و ایجاز، درک مفهوم متن را برای این قشر غیر ممکن ساخته‌است. در این پژوهش با هدف شناخت ویژگی‌های مدرنیستی ادبیات کودک در دهه‌های اخیر و جنبه‌های نوآوری نویسندگان، داستان‌های محمود اکبرزاده و محمدرضا شمس را از جهت کاربرد عناصر مدرن با تأکید بر بینامتنیت و سیّال ذهن بررسی‌کرده و به این نتیجه رسیده‌ایم که محمود اکبرزاده در حوزۀ داستان‌نویسی مدرن، دارای نوآوری‌هایی است و بیشترین عناصر بینامتنی در آثارش عبارت از فراداستان و فولکلور بوده و در مواردی از جریان سیّال ذهن برای روایت داستان سود جسته‌است. عناصر بینامتنی محمدرضا شمس نیز بیشتر شامل باورهای عامیانه، فولکلور و اسطوره‌هاست و از جریان سیّال ذهن به وفور استفاده نموده‌است. بنابراین، آثار وی، پیچیده تر از آثار محمود اکبر زاده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - مقایسه رابطه نفس و بدن از دید رفتارگرایی فلسفی و ملاصدرا
        نعیمه نجمی نژاد مرتضی رضایی
        بحث از رابطة نفس و بدن همواره از مسائل چالش‌برانگيز بوده است. مهمترين مشكل در اين بحث، چگونگي رابطة نفس «بمثابه وجودي مجرد» با بدن «بمثابه وجودي مادي» است. بسياري از انديشمندان براي ‌پاسخ به اين مسئله، نظرياتي ارائه كرده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش توصيفي ـ‌ تحليلي، به ب أکثر
        بحث از رابطة نفس و بدن همواره از مسائل چالش‌برانگيز بوده است. مهمترين مشكل در اين بحث، چگونگي رابطة نفس «بمثابه وجودي مجرد» با بدن «بمثابه وجودي مادي» است. بسياري از انديشمندان براي ‌پاسخ به اين مسئله، نظرياتي ارائه كرده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش توصيفي ـ‌ تحليلي، به بررسي و مقايسة ديدگاه رفتارگرايي ـ ‌كه يكي از نظريات مهم در فلسفه» ذهن است‌‌ـ با ديدگاه ملاصدرا بعنوان برجسته‌ترين فيلسوف اسلامي، پرداخته شده است. نتيجه اينست كه هم رفتارگرايان و هم ملاصدرا در شمار يگانه‌انگاران نفس‌(ذهن) و بدن جاي دارند، با اين تفاوت كه از نظر رفتارگرايان، نفـس و حـالات نفـساني چيزي جز رفتـار بيرونـي انـسان نيست؛ در واقع، در اين رويكرد تجرد نفس و حالات غيرمادي آن انكار ميشود. اما ملاصدرا با استفاده از مباني خاص خود، از جمله حركت جوهري اشتدادي و جسمانيةالحدوث‌‌بودن نفس، رابطة نفس و بدن را از نوع تركيب اتحادي ميداند. در نگاه او، نفس در عين اينكه جوهري واحد است، بدليل اشتمال بر مراتب گوناگون، هم از مرتبة ماديت و جسمانيت و هم از مراتب تجرد ‌ـ اعم از تجرد مثالي و عقلي‌ ـ برخوردار است. بعبارت ديگر، يك حقيقت واحد متصل است كه در مراتب پايين، بدن و در مراتب بالا، نفس است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - بررسی نقش واسطه¬ای انعطاف¬پذیری شناختی و کنترل شناختی در رابطه بین ذهن¬آگاهی و نشانه¬های وسواسی جبری در زنان
        رضا چالمه فاطمه عبدالهی
        پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در م أکثر
        پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغير ذهن آگاهی به‌عنوان متغير برون‌زاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی به‌عنوان متغيرهاي واسطه‌اي و نشانه های اختلال وسواسی-جبری به‌عنوان متغير درون‌زاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - چگونگی مواجهه با"مدیریت تغییر ذهنیت" تحت پارادایم مدرنیته در فضای جهانی سازی
        محمد رضا  مشایخ
        زمینه و هدف:نتیجه ی"پارادایم شیفت جهانی" تولد اذهان جدید و بالتبع ظهور جامعه انسانی نو پدید طراز جهانی است. تغییرات پارادایمی از تغییرات اجزاءپارادایمهای نه گانه(خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، روش شناسی، تکلیف شناسی، عمل شناسی و عاقبت شناسی) أکثر
        زمینه و هدف:نتیجه ی"پارادایم شیفت جهانی" تولد اذهان جدید و بالتبع ظهور جامعه انسانی نو پدید طراز جهانی است. تغییرات پارادایمی از تغییرات اجزاءپارادایمهای نه گانه(خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، روش شناسی، تکلیف شناسی، عمل شناسی و عاقبت شناسی) نشأت می گیرد.تغییرات پارادایمی در زمره مهمترین روشها برای ایجاد تغییر و تحول اساسی در جامعه محسوب می شود.جایگاه این تغییرات در" زمینه"،" محتوا" و" ساختار" ذهن می باشد، بنابراین با نرم سازی، دستکاری و "مدیریت برای تغییر اذهان " می توان به انسان سازی، جامعه سازی، تمدن سازی، نظام سازی وجهانی سازی توسط فناوری ها و ابزارهای نرم پرداخت و انسانها و جوامع را به سمت اهداف مورد نظر سوق داد. به سخن دیگر جهان دائماً در حال زایش ذهنیت جدید وتعامل، تقابل وجنگ مدلهای ذهنی، برای تغییر در عرصه های عینی است. روش تحقیق و یافته ها:در این تحقیق ضمن معرفی جهانی سازی در فضای مدرنیته و مطالعه تطبیقی جهانی انگاری پسامدرنیسم و جهان مداری الهی، تصویر انسان فرامدرن با انسان الهی در پارادایمهای اومانیستی و الهی استخراج و در مدل تطبیقی در معرض نظر و قضاوت اندیشمندان قرار گرفته است.نوع تحقیق کیفی، متکی برروش پژوهش تحلیلی- توصیفی به کمک متن کاوی تطبیقی و فرا تحلیل اطلاعات جمع آوری شده کتابخانه ای است. نتیجه نهایی حاصل از تحقیق اینکه امپریالیسم ذهنی در پی ایجاد تغییردر اجزاء پارادایم حاکم بر اذهان جامعه هدف، طی فرایند تغییرات سه مرحله ای "خروج از انجماد"، "تغییر"و"انجماد مجدد"، کرت لوین و مقایسه آن با مدل داستراندوبیل (1997) می باشد که آغاز زنجیره این فرایند، راه اندازی جریان سیال ذهنی در اذهان اندیشمندان، راهبردپردازان، اساتیدو فضلاء در جامعه سوژه است. نتیجه گیری:عطف به فرمایش امام علی (ع) در خطبه 27 کتاب شریف نهج البلاغه مبنی براینکه "خوار و ذلیل نشد مگر کسی که با دشمن در خانه خود جنگید" و همچنین نظر به دستور امام راحل (ره ) در خصوص صدور"معنویت و انقلاب" بجای دفاع محض در سرزمینهای خودی؛ ضرورت هجوم نرم،وفق دکترین جامع جنگ نرم درمختصات ذهنی درخانه دشمن برای آمادگی فضای جهانی جهت ظهور منجی عالم (عج) نمایان گردیده تا از نفوذ ورسوخ "ضد ارزشهای اومانیستی" در اذهان مردم جوامع الهی جلوگیری بعمل آورده و مانع تغییرات تدریجی مدلهای ذهنی، فرهنگی، ارزشی، اندیشه ای، رفتاری وساختاری جوامع اسلامی گردیم تا در نهایت خدشه ای در اثر تهاجم فرهنگی نظام سلطه، متوجه انسانهای آزاده جهان واز جمله مسلمان و جامعه اسلامی نگردد. انشا.... تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با غذا خوردن هيجاني کودک: نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک
        مهدیه سرشار شیرین زینالی
        مشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس مت أکثر
        مشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس متغيرهاي سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک بود. در اين پژوهش 250 نفر (150 نفر دختر و 100 نفر پسر) 12 و 13 ساله مدارس شهر اروميه به همراه مادرانشان انتخاب شدند و مادران پرسشنامه هاي غذاخوردن ذهن آگاهي، سبک دلبستگي و باورها را تکميل نمودند. همچنين کودکان نيز پرسشنامه هاي تنظيم هيجان و غذاخوردن هيجاني را تکميل نمودند. نتايج در بخش تحليلي داده ها با نرم افزار SPSS و Lisrel نشان داد سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر و تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذاخوردن هيجاني کودک هستند. شاخص برازندگي تطبيقي (016/0=RMSEA) و متوسط باقيمانده استاندارد شده (95/0=CFI) مطلوب شدند. اين مدل مشخص مي کند سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذا خوردن هيجاني کودک است. با توجه به نتايج بدست آمده مؤلفههاي مادر و کودک در مشکلات غذاخوردن هيجاني کودک تأثير گذار است و در زمينه علل يابي و درمان غذاخوردن کودکان بايد به اين مؤلفه ها نيز توجه نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - الگوی ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم¬توان ذهنی بر اساس ویژگی¬های فرزندشان با میانجی‏گری ذهن¬آگاهی
        طیبه  تازیکی خدامراد مومنی دکتر جهانگیر کرمی غلامعلی افروز
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی‌های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت‌های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن‌آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی‌ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش‌آموزان دارای کم‌توانی ذهنی مدارس ابت أکثر
        پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی‌های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت‌های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی با نقش میانجیگر ذهن‌آگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفی‌ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش‌آموزان دارای کم‌توانی ذهنی مدارس ابتدایی کم‌توانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 99ـ1398، و مادران آن‌ها بودند. 298 دانش‌آموز با نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت¬هاي اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنج‌وجهی ذهن‌آگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). داده‌ها با آمار توصیفی، آزمون¬ همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارت‌های اجتماعی و ذهن¬آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهن‌آگاهی در رابطه ویژگی‏های فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت¬های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافته‌های پژوهش چنین استنباط می¬شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت¬های اجتماعی دانش‌آموزان در مدراس می¬توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آن‌ها را ایجاد نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - طراحی مدل ترکیبی مبتنی بر رویکردهای میک مک فازی و فرآیند تحلیل شبکه‌ای برای ارزیابی شاخص‌های شایستگی های مربی گری در بانک تجارت
        سیده زبیده  فلکی کلوری سیروس تدبیری علیرضا   افشارنژاد مریم مجیدی
        امروزه علاقه به اعمال سبک مربی گری در میان مدیران سازمانها در حال رشد است. سازمان ها به دنبال این روش مدیریتی هستند تا با استفاده از شایستگی های مربی گری، نیروی انسانی خود را متعهد ساخته و به بهبودعملکرد فردی و سازمانی نائل آیند. با وجود این، هیچ تحقیق یا ادبیاتی در ا أکثر
        امروزه علاقه به اعمال سبک مربی گری در میان مدیران سازمانها در حال رشد است. سازمان ها به دنبال این روش مدیریتی هستند تا با استفاده از شایستگی های مربی گری، نیروی انسانی خود را متعهد ساخته و به بهبودعملکرد فردی و سازمانی نائل آیند. با وجود این، هیچ تحقیق یا ادبیاتی در این زمینه وجود ندارد که کدامیک از عوامل شایستگی های مربی گری بیشترین بهبود عملکرد فردی و سازمانی را برای این سازمانها به ویژه بانک ها بوجود می آورند. که در تحقیق حاضر در راستای پاسخگویی به این چالش، به صورت جامع و نظام مند تمامی شاخص هایی که در حوزه شایستگی های مربی گری موثر هستند از طریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی فازی و نظر 10 نفر از خبرگان شناسایی و با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری/ میک مک فازی جهت نظم بخشیدن و جهت دادن به پیچیدگی روابط بین شاخص‌ها و از روش فرآیند تحلیل شبکه‌ای به منظور شناسایی شاخص‌هایی که بیشترین بهبود عملکرد را در حوزه شایستگی های مربی گری برای بانک تجارت به ارمغان می‌آورند بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که خوشه "طرز فکر مربی‌گری" نسبت به دیگر خوشه‌ها و شاخص " اشتیاق برای عملکرد بلند مدت" از اهمیت و تاثیر گذاری بیشتری در شاخص‌های شایستگی های مربی گری در بانک تجارت برخوردار هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - تأثیر آموزش مدیر یت اضطراب امتحان بر ذهن‌آگاهی، انعطاف‌پذیری روانشناختی و تاب‌آوری در دانش‌آموزان دارای اضطراب امتحان
        سعیده زاهد ندا نژادحمدی مهدی عربزاده ریحانه رحیمی فرشته چراغی
        هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهن‌آگاهی، انعطاف‌پذیری روانشناختی و تاب‌آوری در دانش‌آموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و جامعه‌ی آماری پژوهش شامل دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه‌ أکثر
        هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهن‌آگاهی، انعطاف‌پذیری روانشناختی و تاب‌آوری در دانش‌آموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل و جامعه‌ی آماری پژوهش شامل دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه‌ی اول شهرستان رشت در سال تحصیلی98-99 بود که پس از اجراء آزمون تشخیصی جهت شناسایی دانش‌آموزان دارای اضطراب امتحان، 34 نفر انتخاب و تصادفاً در دو گروه 17 نفره‌ی کنترل و آزمایش گماشته شدند. پرسشنامه‌ی اضطراب امتحان، مقیاس ذهن‌آگاهی، پرسشنامه‌ی انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و مقیاس تاب‌آوری، به عنوان پیش‌آزمون توسط دو گروه تکمیل شد و بعد از 9 جلسه‌ی آموزش اضطراب امتحان، مجدداً به عنوان پس‌آزمون در اختیار دو گروه قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافته‌ها نشان داد آموزش اضطراب امتحان بر بهبود انعطاف‌پذیری روان‌شناختی و تاب‌آوری مؤثر است اما تأثیری معناداری بر ذهن‌آگاهی مشاهده نشد. این نتایج، کاربردهای ضمنی برای معلمان و دست‌اندرکاران آموزش دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - پیش بینی ویژگی عصب روان شناختیِ اسکیزوفرنی بر اساس جنبه های شناخت اجتماعی در یک نمونه غیربالینی
        غلامحسین  جوانمرد
        چکیده: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه متقابل آمادگي عصـب ـ روان شنـاختي بـراي اسكيـزوفرني (Sc) است با تئوری ذهن و آلکسی تیمیا، که جنبه هایی از شناخت اجتماعی هستند، در یک گروه غیربالینی. این پژوهش توصیفی از نوع طرح های همبستگی به شیوه پیش بین است. تعداد 200 دانشجو (100 مرد أکثر
        چکیده: هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه متقابل آمادگي عصـب ـ روان شنـاختي بـراي اسكيـزوفرني (Sc) است با تئوری ذهن و آلکسی تیمیا، که جنبه هایی از شناخت اجتماعی هستند، در یک گروه غیربالینی. این پژوهش توصیفی از نوع طرح های همبستگی به شیوه پیش بین است. تعداد 200 دانشجو (100 مرد و 100 زن) از دو دانشگاه سراسري و پيام نور شهرستان بناب به روش خوشه‌ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس 78 سؤالی اسکیزوفرنی آزمون MMPI-2، آزمون ذهن خواني از طريق تصوير چشم (RMET)، و پرسشنامه آلکسی - تیمیا FTAS-20 استفاده شد. نتـایج حـاصـل از تـجزیه و تـحلیل داده هـا بـا آزمـون همبستگی پیـرسون، و تـحلیل رگرسیون چندگانه به روش استاندارد براي بررسی سهم ترکیبیِ تئوری ذهن و آلکسی تیمیـا در تبـیین آمـادگی عصب ـ روان شنـاختی براي اسكيزوفرني، نشان داد که از بین دو متغیر فوق، تنها متـغير پيش بيـنِ مـؤثر بـر آمـادگي روان شنـاختـی بـراي اسـكيـزوفـرني، آلکسی تیمیا است که بـرای آن، میـزان بتـا 0/58 بـه دسـت آمـد. بـررسـی سـهم هـریـک از سـه زیـرمقیـاس آلکسـی تیمیـا در پیـش بیـنی آمـادگی روان شناختی بـراي اسكيزوفرني، نشان داد که زیرمقیاس دشواری در تشخیص احساسات با بتای 0/50 و زیرمقیاس دشواری در توصیف احساسات با بتای 0/21 سهم معناداری در پیش بینی آمادگی روان شناختی براي اسكيزوفرني دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - شکل¬گیری و تحول باورهای کودکان 6 -3 ساله دربارة دانش و دانستن
        زهرا تنها پروین  کدیور محمدحسین عبدالهی جعفر حسنی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول باورها در سنین کودکی با درنظر گرفتن نظریة ذهن انجام شد. بدین منظور، تعداد 75 کودک در سنین 6-3 سال از مهدکودک های شهر تهران انتخاب شدند. برای هر کودک دو تکلیفِ باورِ غلط و دو تکلیف معرفت شناسی شخصی در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادند که بین معر أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول باورها در سنین کودکی با درنظر گرفتن نظریة ذهن انجام شد. بدین منظور، تعداد 75 کودک در سنین 6-3 سال از مهدکودک های شهر تهران انتخاب شدند. برای هر کودک دو تکلیفِ باورِ غلط و دو تکلیف معرفت شناسی شخصی در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادند که بین معرفت شناسی شخصی، نظریة ذهن، و سن رابطة معنادارِ مثبت دیده می شود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که معرفت شناسیِ شخصی از طریق سن و نظریة ذهن قابل پیش بینی است. بر این اساس، کودکانِ سنین بالاتر نمره های بالاتری در معرفت شناسی شخصی کسب کردند، به گونه ای که تقریباً %31 از واریانس معرفت شناسی شخصی از طریق سن تبیین شد. همچنین، کودکانی که نمره های بالاتری در معرفت شناسی شخصی کسب کردند نمره های بالاتری در توانایی نظریة ذهن به دست آوردند. دو متغیر سن و نظریة ذهن همراه با هم، %5/32 از واریانس معرفت شناسی شخصی را تبیین کردند. به علاوه، مرحله انتقال به دوگانه نگری در نمونة مورد بررسی، مشاهده نشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - بررسی و نقد کتاب «علم النّفس یا روان شناسی از لحاظ تربیت»
        اسماعیل  ناصری
        از کتاب «علم النّفس یا روان شناسی از لحاظ تربیت» دکتر علی اکبر سیاسی (1317)، به عنوان نخستین درس نامه دانشگاهی روان شناسی در ایران یاد می شود. در این مقاله تلاش شده است، با توجه به شیوه نامه نقد و بررسی کتب شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، این اثر مورد بررسی و نقد ق أکثر
        از کتاب «علم النّفس یا روان شناسی از لحاظ تربیت» دکتر علی اکبر سیاسی (1317)، به عنوان نخستین درس نامه دانشگاهی روان شناسی در ایران یاد می شود. در این مقاله تلاش شده است، با توجه به شیوه نامه نقد و بررسی کتب شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، این اثر مورد بررسی و نقد قرار گیرد. این اثر از بیشتر شاخص های ظاهری کتاب از جمله صفحة عنوان، دیباچه، فهرست مطالب، فهرست اصطلاحات، فهرست اسامی، و فهرست گراورها (عکس، شکل، جدول و نمودار)، برخوردار است. نبود مقدمه، هم در ابتدای کتاب و هم در ابتدای فصول، و عدم فهرست منابع در پایان کتاب، از چشمگیرترین کاستی های این اثر در بعُد شکلی هستند. در بُعد محتوایی، تناسب محتوای کتاب با سرفصل های فعلی روان شناسی عمومی، سازمان بندی فصول کتاب با توجه به مباحث علم النّفس، توجه به روان شناسی تجربی، پیشگامی در برگردانی کلمات، توجه به تربیت کـودکان و نوجوانان، بررسی نظریات مهم روان شناسی و نقد آنها، و توجه به منابع ایرانی، از نقاط قوت اثر است. در مقابل ضعف در ارجاع دهی منابع، و روزآمد نشدن چاپ های آخر کتاب، از چشمگیرترین کاستی های این اثر بشمار می آیند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - Computational Model for Image Processing in the Minds of People with Visual Agnosia using Fuzzy Cognitive Map
        Elham Askari Sara Motamed
        The Agnosia is a neurological condition that leads to an inability to name, recognize, and extract meaning from the visual, auditory, and sensory environment, despite the fact that the receptor organ is perfect. Visual agnosia is the most common type of this disorder. P أکثر
        The Agnosia is a neurological condition that leads to an inability to name, recognize, and extract meaning from the visual, auditory, and sensory environment, despite the fact that the receptor organ is perfect. Visual agnosia is the most common type of this disorder. People with agnosia have trouble communicating between the mind and the brain. As a result, they cannot understand the images seen. In this paper, a model is proposed that is based on the visual pathway so that it first receives the visual stimulus and then, after understanding, the object is identified. In this paper, a model based on the visual pathway is proposed and using intelligent Fuzzy Cognitive Map will help improve image processing in the minds of these patients. First, the proposed model that is inspired by the visual perception pathway, is designed. Then, appropriate attributes that include the texture and color of the images are extracted and the concept of the seen image is perceived using Fuzzy Cognitive Mapping, the meaning recognition and the relationships between objects. This model reduces the difficulty of perceiving and recognizing objects in patients with visual agnosia. The results show that the proposed model, with 98.1% accuracy, shows better performance than other methods. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - یادگیری بدنمند: نقد رویکرد عصب‌پژوهی فلسفی به شناخت و یادگیری
        بیژن  بابایی بختيار شعباني وركي طاهره  جاویدی کلاته جعفرآبادی علی مقیمی
        هدف اصلی این پژوهش، نقد منظر عصب‌پژوهی فلسفی چرچلند درباره یادگیری بدنمند رادیکال است. برای دستیابی به این هدف، نخست تحلیلی از مواضع فیزیکالیستی عصب‌پژوهی فلسفی و دشواری‌های آن ارائه شده است. سپس، رویکرد عصب‌پدیدارشناختیِ وارلا و ماتورانا به‌مثابه بدیل رویکرد رادیکال ب أکثر
        هدف اصلی این پژوهش، نقد منظر عصب‌پژوهی فلسفی چرچلند درباره یادگیری بدنمند رادیکال است. برای دستیابی به این هدف، نخست تحلیلی از مواضع فیزیکالیستی عصب‌پژوهی فلسفی و دشواری‌های آن ارائه شده است. سپس، رویکرد عصب‌پدیدارشناختیِ وارلا و ماتورانا به‌مثابه بدیل رویکرد رادیکال به یادگیری بدنمند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای دستیابی به این هدف، با ابتنا به رویکرد عصب‌پدیدارشناسی، مواضع رویکرد فیزیولوژیکی عصب‌پژوهی فلسفی مورد نقد قرار گرفته است. در این بررسی نشان داده شده است که از منظر چرچلند مشاهده‌گر بیرونی با آگاهی از کارکرد و یا ارگانیزم مغز می‌تواند به همه دانشی که این ارگانیزم واجد آن است، دست یابد. در حالی که در رویکرد عصب پدیدار شناسی وارلا، یادگیریِ بدنمند صرفاً مبتنی بر آگاهی ما از مغز نیست. این دیدگاه به‌رغم پذیرش یادگیریِ بدنمند، فهم آن را در بافت بیولوژیکی، روان‌شناختی و فرهنگیِ ممکن تلقی می‌کند. بدین ترتیب به یادگیری به‌عنوان تجربه نوپدیدِ بدنمند، عجین شده در جهان، بسط یافته و فعال ارج می‌نهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - آرامش حقیقی از دیدگاه قرآن
        شیما محمودپور
        آرامش گوهری نایاب است که یکی ازاصیل ترین نیازهای بشر می باشد و نقش بسیار مهمی در سعادت و سلامت روحی شخص و جامعه دارد. احساس آرامش از مهمترین ویژگی های انسان سالم به شمار می رود،زیرا در سایه آرامش است که می توان به رشد و کمال رسید. قرآن به عنوان کتاب هدایت بشر، بهترین نس أکثر
        آرامش گوهری نایاب است که یکی ازاصیل ترین نیازهای بشر می باشد و نقش بسیار مهمی در سعادت و سلامت روحی شخص و جامعه دارد. احساس آرامش از مهمترین ویژگی های انسان سالم به شمار می رود،زیرا در سایه آرامش است که می توان به رشد و کمال رسید. قرآن به عنوان کتاب هدایت بشر، بهترین نسخه برای به دست آوردن این مطلوب انسان می باشد. هدف از نگارش این مقاله (با توجه به اهمیت موضوع) اولاً شناخت آرامش حقیقی و تصحیح بینش انسان نسبت به آن است وثانیاً بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و تثبیت آرامش در قلب آدمی با توجه به آموزه های قرآنی می باشد. در شناخت مفهوم حقیقی آرامش باید علاوه بر معنای لغوی به تفاوت مصداقی آن با آسایش توجه داشت. همچنین طبق آموزه های وحی آرامش حاصل توجه به دو جنبه نیازهای مادی و معنوی بشر است و باید توجه داشت که در مواقع تعارض بین این دو نیاز، به دلیل اصالت روح، ارجحیت با بعد معنوی انساناست. درقرآن تعابیر متفاوتی حاوی معنای آرامش هستند که به عنوان نمونه می توان از اطمینان، تثبیت فوءاد، ثبات، ربط قلب، سکن، سکینه یاد کرد و با بررسی این عبارات در آیات می توان دریافت که تنها منشاء و مبداء نازل کنندۀ آرامش به قلب آدمی خداوند متعال است و این مطلوب بشر تنها در سایۀ ارتباط با او حاصل می شود. از منظر قرآن عوامل متفاوتی در ایجاد و ثبات آرامش مؤثرهستند که از آن دسته می توان به ایمان، ذکر، تصحیح بینش انسان نسبت به دنیا، توکل، شکرگذاری، تقوا و انجام مناسک عبادی اشاره کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - واکاوی کیفیت انتزاع مفاهیم فلسفی بر اساس مبانی حکمت متعالیه
        مجتبی رحمانیان کوشککی محسن   حیدری سيدمحمد  موسوي
        دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی‌یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک أکثر
        دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی‌یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک کیفیات محسوس اشیاء را دارند و حتی قادر به درک تمام عوارض هم نیستند. با پذیرش این‌دو مطلب، راه انتزاع مفاهیم فلسفی از واقعیات محسوس خارجی بطورکلی بسته بنظر میرسد. این پژوهش با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه ‌ـ‌ازجمله تقرر و ثبوت مفاهیم فلسفی در خارج، نحوۀ‌ وجود نفس و کیفیت ادراک آن‌ـ درصدد اثبات این مطلب است که مفاهیم فلسفی، مستقیم و بدون واسطه از خارج و از دل ادراکات حسی بدست می آیند. اگرچه این نظریه در آثار صدرالمتألهین وجود ندارد اما مبانی فلسفی وی، زمینه و بستر چنین تبیینی را بخوبی فراهم میکند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - ارزیابی الگوی رابطه بین ذهن‌آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی‌گری باورهای لذت‌بری و قدردانی
        ذبیح الله  کاوه فارسانی محسن نظری فر فاطمه  محمودی نجف آبادی
        هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قر أکثر
        هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قرار داشتند که از بین آنها 258 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های کیفیت رابطه زناشویی؛ قدردانی مک کالو و همکاران (2002)؛ ذهن آگاهی براون و رایان (2003) و باورهای لذت بری برایانت (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل-یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رابطه مثبت و معنادار بین ذهن آگاهی، قدردانی و باورهای لذت بری با کیفیت رابطه زناشویی را نشان دادند (001/0p<). همچنین اثر غیرمستقیم باورهای ذهن آگاهی از طریق باورهای لذت بری و قدردانی بر کیفیت رابطه زناشویی و همچنین اثر غیر مستقیم ذهن آگاهی بر قدردانی از طریق باورهای لذت بری مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و روانشناسان در حوزه خانواده از نتایج این پژوهش برای ارتقا کیفیت زندگی زناشویی و فردی خانواده ها استفاده کنند و با بکارگیری تدابیری جهت ارتقا و استفاده از مهارت های ذهن آگاهی، تجارب باورهای لذت بری و قدردانی جهت افزایش کیفیت رابطه زناشویی در کارهای آموزشی و بالینی خویش به کار گیرند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - هراس از مرگ در فلسفه اپیکوروس
        احمد عسگری سیدنیما  صالحی
        مسئلۀ اصلی مقالۀ حاضر بررسی مبادی و دلایل دیدگاه اپیکوروس مبنی بر ناموجه دانستن هراس از مرگ است و اینکه آیا استدلال او بر این مدعا موجه است؟ در اندیشه و فلسفۀ اپیکوروس، روح فانی است و لذا مرگ بمعنای فناست. برغم آنکه بعقیدۀ او این امر نافی سعادت نیست، لکن هراس از مرگ را أکثر
        مسئلۀ اصلی مقالۀ حاضر بررسی مبادی و دلایل دیدگاه اپیکوروس مبنی بر ناموجه دانستن هراس از مرگ است و اینکه آیا استدلال او بر این مدعا موجه است؟ در اندیشه و فلسفۀ اپیکوروس، روح فانی است و لذا مرگ بمعنای فناست. برغم آنکه بعقیدۀ او این امر نافی سعادت نیست، لکن هراس از مرگ را مانع از رسیدن به سعادت میداند و لذا بر ناموجه بودن آن استدلال میکند و نحوۀ مواجهۀ صحیح با مرگ را نیز تبیین میکند. در این نوشتار، ضمن ارائۀ تقریری نوین از دیدگاه اپیکوروس تلاش شده تا اولاً، آراء و ادلۀ وی در سیاق و سابقۀ فرهنگی و فلسفی مربوط، طرح و ارزیابی شود و ثانیاً، بیان شده که باید «هراس از فرایند مردن» را از «هراس از مرده بودن» متمایز دانست تا بدینوسیله معنا و مفهوم نظریۀ اپیکوروس معلوم گردد و مقصود او واضح شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - مقایسۀ دیدگاه صدرالمتألهین و ادوارد جاناتان لو درباب کیفیت ارتباط نفس با بدن
        پروین نیک سرشت قاسم کاکایی محمدباقر عباسی
        <p>یکی از این پرسشهای اساسی در انسان&zwnj;شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة&zwnj;الحدوث و روحانیة&zwnj; أکثر
        <p>یکی از این پرسشهای اساسی در انسان&zwnj;شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة&zwnj;الحدوث و روحانیة&zwnj;البقاء بودن نفس، درصدد برآمد تا پاسخی قاطع برای این معضل فراهم آورد. از سوی دیگر، ادوارد جاناتان لو، یکی از صاحبنظران برجسته در حوزۀ فلسفۀ ذهن، نیز با نفی تجرد محض نفس، کوشیده این چالش را حل کند. این پژوهش بدنبال اینست که آراء این&zwnj;دو فیلسوف را بررسی و ارزیابی نماید تا روشن شود که آیا توانسته&zwnj;اند این معضل را برای همیشه حل کنند یا خیر. مقالۀ حاضر، با مطالعه و تأمل در منابع مربوطه، بروش توصیفی&zwnj;ـ&zwnj;تحلیلی انجام شده است. اگرچه ابتدا بنظر میرسد هر یک از این&zwnj;دو فیلسوف، با پاسخهایی شبیه به هم، تا حدی توانسته&zwnj;اند بر این مشکل فائق آیند، اما دقت نظر در دیدگاه آنها نشان میدهد که پاسخهای هر یک، با اشکالاتی همراه است که باید به آنها پاسخ داده شود.</p> تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی
        سید مجتبی  عقیلی مریم همت طلب
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1 أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1399 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس پذیرش و عمل (بوند، 2011)، پرسشنامه مهارت هاي ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004)، پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و پرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005). داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0). پذیرش و ذهن آگاهی توانستند با (32/0) درصد تغیرات رضایت زناشویی را پیش بینی نمایند. برای افزایش رضایت زناشویی و کاهش پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی، تکنیک ها و مداخلات مبتنی بر پذیرش و ذهن آگاهی توصیه می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - واکاوی تاثیر ذهنیت فلسفی بر غوغاسالاری با توجه به نقش میانجی شجاعت اخلاقی‌ حرفه‌ای و توسعه ‌مدل
        حميد عرفانيان خان زاده اعظم بابكي راد محمد رافتي سيد وحيد شالباف يزدي
        در عصر حاضر مسائل عاطفي، جزء مسائل پر اهميت سازمان قرار گرفته، تا آنجا كه مديران موفق را مديراني مي‌دانند كه اين مهم را مورد توجه قرار مي‌دهند. سوء‌استفاده عاطفی در محل کار به‌عنوان غوغاسالاری شناخته شده و دامنه‌ي گسترده‌اي در فضاي سازماني پيدا كرده است. تحقيقات نشان مي أکثر
        در عصر حاضر مسائل عاطفي، جزء مسائل پر اهميت سازمان قرار گرفته، تا آنجا كه مديران موفق را مديراني مي‌دانند كه اين مهم را مورد توجه قرار مي‌دهند. سوء‌استفاده عاطفی در محل کار به‌عنوان غوغاسالاری شناخته شده و دامنه‌ي گسترده‌اي در فضاي سازماني پيدا كرده است. تحقيقات نشان مي‌دهد بخشي از اين رفتار متوجه ذهنيت افراد است. لذا هدف اين پژوهش بررسی تاثیر ذهنیت فلسفی بر غوغاسالاری است و بررسي اينكه آيا شجاعت اخلاقی حرفه‌ای مي‌تواند رابطه را ميانجي‌گري كند؟ از جامعه آماری 134 نفري کارکنان شعب بانك تجارت مشهد با استفاده از فرمول کوکران نمونه 100 نفری انتخاب گرديد. و جهت تحلیل آماری از نرم‌افزار PLS استفاده شده است. روایی پرسشنامه‌ها به روش روایی محتوا تایید و به كمك آلفای کرونباخ پايايي ابزار بررسي گرديد. ابزار تحقيق پرسشنامه‌‌های ذهنیت فلسفی(اسمیت ،2010) و غوغاسالاری(مرال‌الیچ و همکاران،2014) و شجاعت اخلاق حرفه‌ای (سکرکا ،2009) مي‌باشد. نتایج تحقيق نشان مي‌دهد كه شجاعت اخلافی حرفه‌ای کارکنان رابطه بین ذهنیت فلسفی و غوغاسالاری را میانجی‌گري مي‌كند. پس از توسعه مدل اوليه و بررسی تاثير دموگرافی (سن، جنسیت، تحصیلات و سابقه کاری) بر روابط متغيرهاي سه‌گانه تحقیق مشخص گرديد که جنسیت و سابقه کاری نیز بر غوغا سالاری و شجاعت اخلاق حرفه‌ای نقش تعدیل‌کننده دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - مقایسه تاب‌آوری، ذهن‌آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک‌شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش‌ فعالی/نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شیراز
        رضا  چالمه خدیجه ارجمندی
        این پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در أکثر
        این پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شهر شیراز بودند که از بین آن‌ها با روش نمونه‌گیری هدفمند و در دسترس، 156 نفر که شامل 50 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، 52 نفر مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری و 54 مادر دارای فرزند عادی انتخاب شدند و پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی والچ و همکاران و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران را تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از روش آزمون‌های لوین (برای بررسی همگنی واریانس‌ها)، و تحلیل واریانس چند متغیری (برای بررسی تفاوت متغیرها در گروه مطالعه) و با نرم‌افزار SPSS-24 مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلالات یادگیری با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری در متغیرهای تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد؛ به نحوی که مادران کودکان عادی از میانگین تاب‌آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نشان داد که در حوزه های تاب‌آوری و ذهن آگاهی، مادران کودکان بیش‌فعال/ نقص توجه و اختلالات یادگیری نیازمند آموزش های مبتنی بر تاب‌آوری و ذهن آگاهی هستند و برنامه های توان‌بخشی ویژه ای به‌منظور افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده نیاز است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - بررسی ابعاد و آثار ایمان در ارتقای سلامت روانی افراد مبتلا به کرونا
        روح الله شاطری حمید ستوده
        ابتلا به بیماری واگیردار کرونا و پیامدهای ناشی از شیوع آن، تهدیدی برای سلامت روان و زمینه‌ساز اختلال اضطرابی کرونا ویروس شده که قهرا، آثار روان‌شناختی این بیماری در سطوح مختلف جامعه، اهمیت به سزایی دارد و حتی می‌تواند به‌عنوان یک بحران فردی و اجتماعی تلقی شود. از این رو أکثر
        ابتلا به بیماری واگیردار کرونا و پیامدهای ناشی از شیوع آن، تهدیدی برای سلامت روان و زمینه‌ساز اختلال اضطرابی کرونا ویروس شده که قهرا، آثار روان‌شناختی این بیماری در سطوح مختلف جامعه، اهمیت به سزایی دارد و حتی می‌تواند به‌عنوان یک بحران فردی و اجتماعی تلقی شود. از این رو، توجه به پیامدهای کارکردی باورهای دینی برای شناخت پیشگیرانه، و نحوه مواجهه با این مصیبت و نیز کاستن از آلام و رنج‌های بیماران، راهنمای ارزشمندی باشد. این مقاله، با استفاده از داده‌های کتابخانه‌ای و اسنادی به روش توصیفی - تحلیلی و کارکردگرایی، به بررسی برخی از مهمترین مبانی کمال‌گرایی نفس انسان از منظر توحیدی می‌پردازد که توجه به آن می‌تواند تأثیر مثبتی در ارتقای سلامت روانی بیماران کرونایی داشته باشد. این تحقیق که با رویکرد کیفی انجام شده، ضمن تبیین ماهیت و حقیقت ایمان دینی، نشان می‌دهد که افزایش سطح تاب‌آوری و پیشگیری از ابتلا به فشارهای روحی و روانی ناشی از ابتلا به بیماری‌های حاد همانند کووید 19، در پرتو اعتماد به خداوند و صبر بر ابتلائات قرین خواهد بود. تفاصيل المقالة