• فهرس المقالات خدا

      • حرية الوصول المقاله

        1 - جلوه‌هاي قداست گياهان در قصه‌هاي پريان ايراني (بر اساس فرهنگ افسانه‌هاي مردم ايران: علي اشرف درويشيان و رضا خندان مهابادي)
        فرزانه  مظفريان
        قصه‌هاي پريان، بخشي از قصه‌هاي عاميانه‌اند كه سرشار از رويدادهاي شگفت‌انگيزند. با تأمل در اين قصه ها مي توان از انديشه ها و باورهايي كه ريشه در ناخودآگاه آدمي دارند و در ژرفاي فرهنگ ملت ها، جايگاهي بس رفيع دارند، پرده برداشت. از جملۀ اين باورها، اسطوره هاي گياهي است. پژ أکثر
        قصه‌هاي پريان، بخشي از قصه‌هاي عاميانه‌اند كه سرشار از رويدادهاي شگفت‌انگيزند. با تأمل در اين قصه ها مي توان از انديشه ها و باورهايي كه ريشه در ناخودآگاه آدمي دارند و در ژرفاي فرهنگ ملت ها، جايگاهي بس رفيع دارند، پرده برداشت. از جملۀ اين باورها، اسطوره هاي گياهي است. پژوهش حاضر با استفاده از روش كتابخانه اي، قصه هاي پريان ايراني را از «فرهنگ افسانه هاي مردم ايران» كه در طبقه بندي «آرنه ـ تامپسون» جزء قصه‌هاي سحر و جادويي به شمارۀ 300ـ 749 قرار مي گيرند، بررسي مي كند و به شيوۀ توصيفي ـ تحليلي، اجزاي سازاي اين قصه ها را آشكار مي نمايد و به دنبال آن، انديشۀ قداست گياهان و حضور قهرمان هاي گياهي كه نوع تغيير شكل يافتۀ خدايان نباتي و باروري اند، تحليل مي شود. بسامد فراوان باور به درخت حاجت و روايات مربوط به آن، ظهور پريان و انسان هايي از طريق درخت و گياه، بیانگر حضور پررنگ قداست گياهان و پيوند نهاني انسان و گياه در افسانه هاي پريان ايراني است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ارتباطات حكمرانان در دو دوره اسطوره‌اي و پهلواني شاهنامه فردوسي
        سيدمحمد  دادگران مريم  صادقي گیوی خديجه  ططري
        ارتباطات را مي‌توان عمل انتقال مفاهيم يا انتقال معاني و تبادل پيام‌ها برشمرد. آنچه ارتباطات انساني را از ارتباط ديگر موجودات زنده متمايز و مشخص مي‌سازد، به‌كارگرفتن اصول و معيارهايي براي ارتباط بهتر و موفق‌تر و توانايي انسان در خلق و استفاده از نمادها است. اين مقاله در أکثر
        ارتباطات را مي‌توان عمل انتقال مفاهيم يا انتقال معاني و تبادل پيام‌ها برشمرد. آنچه ارتباطات انساني را از ارتباط ديگر موجودات زنده متمايز و مشخص مي‌سازد، به‌كارگرفتن اصول و معيارهايي براي ارتباط بهتر و موفق‌تر و توانايي انسان در خلق و استفاده از نمادها است. اين مقاله در تبيين سير ارتباطات انساني در شاهنامه فردوسي تا پايان دوره پهلواني است. ارتباطات انساني در شاهنامه بر سه نوع: ارتباطات حكمرانان، پهلوانان و مردم قابل تقسيم‌بندي است كه در اين مقاله فقط به ارتباط حكمرانان مي‌پردازيم. ارتباطات حكمرانان در شاهنامه را مي‌توان در پنج بخش قرار داد كه عبارتند از: ارتباط حكمرانان باخود و ديگران، ارتباط حكمرانان با خدا، ارتباط حكمرانان با طبيعت، ارتباط حكمرانان با ماورا طبيعت و ارتباط حكمرانان با موجودات ماورايي. مهم‌ترين اهداف ارتباطي كه دراين مقاله مورد بحث قرار گرفته، عبارت است از: انواع ارتباطات حكمرانان، اهداف ارتباطي آنان و نتايج ارتباط آنان. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل ظرفیت پدیدارشناسی رویکرد به خداوند در نوبه الثانیه و الثالثه کشف‌الاسرار
        سید مهدی  رحیمی نیره  پاکمهر علی اکبر  سام خانیانی
        پدیده های واحد برای هر شخص به شیوه ای متفاوت پدیدار می شوند و این پدیدارشدن مطابق است با موقعیت های پدیدارشناختی متفاوتی که هر کس برای دیدن آن چیز واحد اتخاذ می کند. به اعتقاد پدیدارشناسان، متعلّق شناسایی به خودی خود چیزی را آشکار نمی کنند؛ این انسان ها هستند که با نگاه أکثر
        پدیده های واحد برای هر شخص به شیوه ای متفاوت پدیدار می شوند و این پدیدارشدن مطابق است با موقعیت های پدیدارشناختی متفاوتی که هر کس برای دیدن آن چیز واحد اتخاذ می کند. به اعتقاد پدیدارشناسان، متعلّق شناسایی به خودی خود چیزی را آشکار نمی کنند؛ این انسان ها هستند که با نگاه به اشیا و طریقۀ ورود به روح جهان، آن را درمی یابند. «کانت» نیز گفته است که ما چیزها را نه آن چنان که فی نفسه هستند، بلکه آن چنان که بر ما می‌نمایند، درک می کنیم. ارتباط ما با جهان، با عین جهان نیست؛ بلکه با جهان است آن‌سان که بر ما می نمایند. نویسند ۀ «کشف الاسرار» نیز که با دو رویکرد شرعی و عرفانی به پدیده های موجود در آیات قرآن می نگرد، ناخودآگاه در هر یک از این دو حوزۀ فکری تحت تأثیر جهان بینی های پذیرفته شدۀ همان حوزه قرار گرفته و در واقع با قرار گرفتن در زاویه نگاه هر یک از رویکردهای شرعی یا عرفانی آیات و پدیده های منعکس شده در آنها در راستای دیدگاه های همان رویکرد تفسیر و تحلیل شده است. نمونه ای از این رویکردهای دوگانه، در نگرش نویسنده نسبت به خداوند مشاهده می شود. از این رو این مقاله بر آن است تا با بررسی صورت‌بندی گفتمانی میبدی در دو نوبت شرعی و عرفانی کشف الاسرار، دوگانگی رویکرد نویسنده نسبت به «خدا» را تحلیل کند و جهان بینی های مطابق با هر حوزۀ فکری (شرعی و عرفانی) در این اثر نسبت به این پدیده را تحلیل نماید. این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی به پیش رفته، به این نتیجه رسیده است که «میبدی» در نوبت های دوم و سوم کشف الاسرار از صورت-بندی های گفتمانی متفاوتی استفاده می کند تا متعلّق شناخت را متناسب با بافت هر یک از این دو گفتمان ارائه دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان
        مژگان زرین فکر مریم صالحی نیا
        تصاویرِ خدا حاصل تلاش‌های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می‌توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی‌ها، جنبه‌ای أکثر
        تصاویرِ خدا حاصل تلاش‌های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می‌توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی‌ها، جنبه‌ای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس می‌کند. کنشگری خدا در حوزة کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علی‌رغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونی‌های چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کرده‌است. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین می‌شود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار می‌شود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده می‌شود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنۀ اختیار و سیطرۀ خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم می‌خورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - نسبت خود و قدرت سیاسی در اندیشه سنت آگوستین
        محمدعلي  توانا
        اعترافات سنت آگوستین، اولین «خودزندگینامه» ادبیات مغرب زمین است. این کتاب منظر اول شخص را به تفکر غرب عرضه داشت. منظر اول شخص، آغازی برای مفهوم «خود» است. شهر خدا نیز تنها اثر آگوستین است که به طور پراکنده فلسفه سیاسی وی را در بردارد. بنابراین منبع مناسبی برای فهم دیدگا أکثر
        اعترافات سنت آگوستین، اولین «خودزندگینامه» ادبیات مغرب زمین است. این کتاب منظر اول شخص را به تفکر غرب عرضه داشت. منظر اول شخص، آغازی برای مفهوم «خود» است. شهر خدا نیز تنها اثر آگوستین است که به طور پراکنده فلسفه سیاسی وی را در بردارد. بنابراین منبع مناسبی برای فهم دیدگاه وی درباره قدرت سیاسی است. هدف این مقاله آن است که با بهره‌گيري از رهیافت بینامتنی، نسبت «خود» و «قدرت سیاسی» را در اندیشه سنت آگوستین روشن سازد. بدین منظور نگارنده، نخست فرایند شکل‌گیری «خود» در اعترافات را نشان می‌دهد. سپس ریشه‌های هستی شناختی و معرفت شناختی قدرت سیاسی را در شهر خدا نشان می‌دهد و آنگاه مدلل می‌سازد که «خود»، نگرشی ابزارگرایانه به «قدرت سیاسی» دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - «نظریه فضیلتِ آدامز و استدلال اخلاقی از طریق بهترین تبیین از ارزش های عینی اخلاقی بر وجود خدا»
        امیرعباس علیزمانی کاظم  راغبی
        در قرون اخیر، انتقادات گسترده ی فلسفی که با پیشرفت های چشمگیر علمی همراه شده است، اتقان براهین سنتی اثبات وجود خدا را متزلزل نموده و زیر سوال برده است. از این رو خداباوران برای اثبات معقولیّت دیدگاه خود، به حوزه ها و عرصه های نوینی همچون اخلاق روی آوردند. یکی از استدلال أکثر
        در قرون اخیر، انتقادات گسترده ی فلسفی که با پیشرفت های چشمگیر علمی همراه شده است، اتقان براهین سنتی اثبات وجود خدا را متزلزل نموده و زیر سوال برده است. از این رو خداباوران برای اثبات معقولیّت دیدگاه خود، به حوزه ها و عرصه های نوینی همچون اخلاق روی آوردند. یکی از استدلال های اخلاقی معاصر بر وجود خدا، استدلال اخلاقی رابرت مری هیو آدامز است. آدامز با ابداع نظریه ی فضیلت، تبیینی نوین از ارزش های اخلاقی ارائه می دهد که هم قابلیّت توجیه عینیّت ارزش های اخلاقی، به عنوان مؤلفه ی مهم معناداری اخلاق را دارد و هم صدق خداباوری را به عنوان بخشی مهم از آن تبیین، معرفی می کند. در این مقاله به توضیح و تبیین این نظریه پرداخته ایم و به تقریر استدلال بر آمده از این نظریه، که قرائن و دلایلی بر وجود خدا فراهم می آورد می پردازیم و سپس نقدهای وارد شده بر آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - شباهتِ صفاتِ پیامبر(ص) با صفاتِ خداوند در آثار عطار
        حمیدرضا  شیرعلی ملک‌محمد  فرخ‌زاد
        پیوستگی و ارادتِ عارفانِ سرزمین‌های اسلامی به ساحتِ مقدسِ حضرتِ ختمی‌مرتبتﷺ، از دیرباز، زبانزدِ خاص و عام بوده است؛ شیخ عطار در این میان، از جایگاه‌ ویژه‌یی برخوردار است. تردیدی نمی‌توان داشت که کلامِ شیخ در توصیفِ مقامِ رسالت و نورِ محمّدیﷺ، آرای بزرگان و صاحب‌نظرانِ ع أکثر
        پیوستگی و ارادتِ عارفانِ سرزمین‌های اسلامی به ساحتِ مقدسِ حضرتِ ختمی‌مرتبتﷺ، از دیرباز، زبانزدِ خاص و عام بوده است؛ شیخ عطار در این میان، از جایگاه‌ ویژه‌یی برخوردار است. تردیدی نمی‌توان داشت که کلامِ شیخ در توصیفِ مقامِ رسالت و نورِ محمّدیﷺ، آرای بزرگان و صاحب‌نظرانِ عرصه‌ی عرفانِ نظری را، فرا یاد می‌آورَد. مقاله‌ی حاضر، در صددِ بیان و اثباتِ این نکته است که اسم و صفات و ذاتِ پیامبرِ خاتمﷺ از منظرِ سراینده‌ی منطق‌الطیر، هیچ تباینی با ذات و صفاتِ الهی ندارد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بررسی دیدگاه مارک مالر در پاسخ به مساله درد و رنج حیوانات
        سید محمود موسوی محمد  ملائی
        درد و رنج کشیدن حیوانات در صحنه طبیعت واقعیتی غیر قابل انکار است که زمینه‌ساز شبهۀ ناسازگاری این مساله با اوصاف علم، قدرت و خیرخواهی محض خداوند در ادیان ابراهیمی شده است. هدف الهی‌دانان از پاسخ گویی به این مساله برقراری این سازگاری با حفظ اوصاف خداوند است. مارک مالر از أکثر
        درد و رنج کشیدن حیوانات در صحنه طبیعت واقعیتی غیر قابل انکار است که زمینه‌ساز شبهۀ ناسازگاری این مساله با اوصاف علم، قدرت و خیرخواهی محض خداوند در ادیان ابراهیمی شده است. هدف الهی‌دانان از پاسخ گویی به این مساله برقراری این سازگاری با حفظ اوصاف خداوند است. مارک مالر از اندیشمندان معاصر در مقاله خود کوشیده است با تجدید نظر در مفهوم اوصاف خداوند مشکل را حل نماید. اشکال مالر و غالب الهی‌دانان مسیحی آن است که به جای تکیه بر بن مایه های دینی، با پیش‌فرض‌های غیر دینی سراغ حل این مساله رفته‌اند. حاصل نقد دیدگاه وی این است که نمی‌توان نیمی از مقدمات را از متون دین و نیمی دیگر را از تبیین‌های غیر دینی استخراج کرد و استدلالی منطقی یا پاسخی منطبق با دین انتظار داشت. به جای بازنگری در اوصاف خداوند باید دید چه تبیینی از درد و رنج حیوانات در زبان خود دین ارایه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تبیین رابطه وجودی خداوند با مخلوقات با بررسی و نقد ادله تشکیک در حکمت صدرایی
        احمد سعیدی یاسر  حسین‌پور مهدی  ایمانی مقدم
        صدرالمتألهین متناسب با نگاه اصالت وجودی خود، تشکیک در مراتب وجود را بنا نهاد و آن را تشکیک خاصی نامید، اما در این که منظور او از تشکیک در وجود چه بوده، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. برخی وحدت تشکیکی وجود را یک آموزه متوسط از حکمت متعالیه برای نزدیک کردن ذهن متعلمان فلسفه أکثر
        صدرالمتألهین متناسب با نگاه اصالت وجودی خود، تشکیک در مراتب وجود را بنا نهاد و آن را تشکیک خاصی نامید، اما در این که منظور او از تشکیک در وجود چه بوده، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. برخی وحدت تشکیکی وجود را یک آموزه متوسط از حکمت متعالیه برای نزدیک کردن ذهن متعلمان فلسفه به سوی رأی نهایی ملاصدرا(ره) یعنی وحدت شخصی وجود دانسته‌اند. برخی دیگر تشکیک وجود را نسخة فلسفی و تفسیر صحیح از وحدت شهود عارفان دانسته‌اند.اما برخی معتقدند که وحدت وجود عرفانی به معنای موجودیتِ همه موجودات به عین وجود واجب‌تعالی است و تشکیک صدرایی نیز دقیقا به همین معناست. بر این اساس، تشکیک بدان معناست که تنها یک وجودِ بسیط و اطلاقی محقق است و کثرات به‌رغم موجود بودن، وجودی غیر از آن وجود بسیط و مطلق و واحد ندارند. به عبارت دیگر، به اعتقاد طرفداران این تفسیر، صدرالمتألهین(ره) در صدد اثبات موجودیت همة وجودات به وجود خداوند، و یا به بیان دیگر، اثبات وجود بودن وجود خداوند برای همة موجودات بوده است.در این مقاله، تفسیر اخیر را دیدگاه نهایی ملاصدرا فرض کرده و با این اصل موضوع، برخی ادلة او را برای اثبات این تفسیر، تقریر و بررسی نموده‌ایم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - جانشینی رسول (ص) درسیره نبوی و رای خلفای ثلاث
        طاهره   اسلامی علی آبادی
        پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، مساله ی خلافت، مهم ترین مساله مطرح در جامعه اسلامی بود. عده ای مدعی ابتناء این جانشینی بر نصب الهی بودند؛ در مقابل جریانات فکری دیگر آهنگ دیگری نواخته و طرح های دیگری درانداختند. پژوهش حاضر با با روش تحلیل و نقد متنی و تاریخ، ک أکثر
        پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، مساله ی خلافت، مهم ترین مساله مطرح در جامعه اسلامی بود. عده ای مدعی ابتناء این جانشینی بر نصب الهی بودند؛ در مقابل جریانات فکری دیگر آهنگ دیگری نواخته و طرح های دیگری درانداختند. پژوهش حاضر با با روش تحلیل و نقد متنی و تاریخ، کوشیده است به این سوال پاسخ دهد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر حسب گزاره های تاریخی_ روایی درباره خلافت چه آموزه هایی داشته اند؟ و خلفای سه‌گانه چه معیارهایی؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده ی این است که میان سیره ی رسول خدا(ص) و رای و عمل خلفای سه گانه درباره مساله ی خلافت تفاوت عمیق وجود دارد. رسول خدا(ص) مساله خلافت را به نص الهی دانسته، درحالی که خلفای سه گانه معیارههایی همچون بیعت، استخلاف و تعیین شورایی را برای مشروعیت بخشی به خلافت خود و یکدیگر در نظر گرفتند که بعدها نیز معیار عمل اهل سنت قرار گرفتند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسی دیدگاه کانت و غزالی در اثبات وجود خداوند
        فریده حکیمی مهدی دهباشی
        کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا می‌دارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو می‌آورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعدا أکثر
        کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا می‌دارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو می‌آورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعداد است که فرد کسب می‌کند. بنابراین کانت فطرت را به عنوان راه جایگزینی برای اثبات وجود خداوند به کار می‌برد. غزالی نیز پس از بیان برهان حدوث، در دور دوم حیات خویش به بحث فطرت رو می‌آورد و فطرت را در معانی مختلفی مانند غریزه و عقل به کار می‌برد. او همچنین فطرت را امری نمی‌داند که از طریق استدلال منطقی به دست آید بلکه به باور او، باور به وجود خداوند از ابتدای خلقت در فطرت ماست. در حالی که کانت معتقد است ما باور به وجود خداوند را در طی حیات خویش کسب می‌کنیم نه این که از روز اول این باور در قالب تصورات در ما وجود داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - كاربست رهیافت هستی‌شناسی در تربیت توحيدي از منظر قران كريم
        سیده طاهره  آقامیری محمدرضا  شاهرودی مجید  صالحی محمد  صافحیان
        بر اساس آموزه‌های قرآن كريم که موثّق‌ترین منبع شناخت خداوند سبحان است، توحید اساس و مبنای حیات واقعی انسان است و شرک که نقطة مقابل آن می‌باشد، بزرگترین ظلم و گناه نابخشودنی تلّقی می‌شود. هستی‌شناسی توحیدی که از میراث آموزه‌های وحیانی بهره‌ می‌برد رقیب و بدیلی کارآمد، د أکثر
        بر اساس آموزه‌های قرآن كريم که موثّق‌ترین منبع شناخت خداوند سبحان است، توحید اساس و مبنای حیات واقعی انسان است و شرک که نقطة مقابل آن می‌باشد، بزرگترین ظلم و گناه نابخشودنی تلّقی می‌شود. هستی‌شناسی توحیدی که از میراث آموزه‌های وحیانی بهره‌ می‌برد رقیب و بدیلی کارآمد، در برابر هستی‌شناسی‌های پوزیتیویستی، مادی‌گرایانه‌ و نیهیلیسمی است. این نوع از هستی‌شناسی‌ها از آن‌جا که حقیقت عالم صغیر و کبیر را به ‌افق طبیعت و عالم مادی تنزّل داده‌اند، هرگز قادر نیستند و نمی‌توانند از تربیت انسان سخن‌بگویند؛ بلکه تربیت انسان موحّد، در صورتی که بر بنیاد هستی‌شناختی توحیدی استوار گردد، آدمی، حیّ متألّه‌ای خواهد بود که صورت و سیرت خود را به گونه‌ای کامل درمی‌یابد. مسأله اصلی این پژوهش که با عنوان «كاربست رهیافت هستی‌شناسی در تربیت توحيدي از منظر قران كريم» آمده است، چگونگی تبیین عناصر هستی‌شناسی‌‌ای است که معطوف به تربیت و هدایت انسان برای رسیدن به کمال و دستیابی به حیات طیّبه موعود قرآن کریم می‌باشد. در این مقاله با رویکرد تحلیلی توصیفی، و با استناد به قرآن کریم، در توصيف و ترسيمي واقع‌نگر از هستي، به اهم مبانی هستی‌شناختی توحیدی، در عرصة «خداشناسي و جهان‌شناسي»، که منطقاً مبانی تربیت توحیدی تلقّی می‌شود، پرداخته شده است. در تأييد تناسب و تلائم گزاره‌هاي توصيفي و تجويزي هستي‌شناختي با آموزه‌هاي قرآني، از بيانات تفسيري و تبييني برخي از مفسران و صاحب‌نظران حوزه علوم ديني و متون وحياني وام‌ گرفته شده است. بر اساس یافته‌ای این پژوهش، خداوند به عنوان منبع و مبدأ تمام خيرات، و جهان هستی، به عنوان آیت حق و صحنة مواجهه انسان با حقیقت الهی است، در این افق، نياز و فقر ذاتي انسان در مراتب مختلف توحید ذاتی، صفاتی و افعالی بر وی کشف و آشکار می‌گردد. ثمرة این پژوهش، حصول ادراک و فهم صحيح انسان از موقعيت خود در عالم امكان، به عنوان موجودي وابسته و متعلق به ربّ بي‌نياز، است که در سایة توحید ربوبی، رسيدن وی به مقصد نهايي کمال و قرب الهی تصعيد و تسريع می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - الهیات اعطائی(2)؛ دلالتهای قاعده‌ اعطاء در صفات و افعال واجب
        حسن  محمدی احمدآبادی سعید متقی‌فر
        قاعده‌ «معطی‌الشیئ» یکی از قواعد پرکاربرد در الهیات اسلامی است. این قاعده به دو شیوه در براهین اثبات صفات واجب به کار رفته است. در یک کاربرد در راستای اثبات مطلق صفات کمالیه و در کاربردی دیگر در جهت اثبات تک تک صفات کمالیه از جمله تمام اقسام علم واجب از جمله اثبات علم ح أکثر
        قاعده‌ «معطی‌الشیئ» یکی از قواعد پرکاربرد در الهیات اسلامی است. این قاعده به دو شیوه در براهین اثبات صفات واجب به کار رفته است. در یک کاربرد در راستای اثبات مطلق صفات کمالیه و در کاربردی دیگر در جهت اثبات تک تک صفات کمالیه از جمله تمام اقسام علم واجب از جمله اثبات علم حضوری ذاتی، علم به غیر پیش از ایجاد، علم به غیر پس از ایجاد، علم فعلی و علم حضوری به غیر بهره برده‌اند. همچنانکه در اثبات صفات و ذاتی بودن صفاتی همچون قدرت، حیات، اراده، وجوب، خیریت، حقیت، بساطت، غناء و مالکیت به کار رفته است. این قاعده در اثبات گزاره‌های اساسی مرتبط با حوزه افعال الهی مانند قاعده الواحد، وجود منبسط، عوالم وجود، ابداع عالم و اتقان صنع نیز نقش آفرین است. نوشتار حاضر با اثبات نفوذ این قاعده در عمق مهمترین مسائل الهیات اسلامی، توصیف الهیات اسلامی به «الهیات اعطائی» را امری توجیه‌پذیر می‌داند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - بررسی ارتباط خدا و انسان در مصیبت نامه عطار و هفت اورنگ جامی
        اکبر شعبانی
        انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صو أکثر
        انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صورت کتاب خانه ای و به شیوه ای تطبیقی ارتباط خدا با انسان را در مصیبت نامه عطّار نیشابوری و دیوان جامی مورد بررسی قرار داده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خدا با انسان بر اساس اصول اولیه انسانی یاوری، هدایت و عشق انجام شده است که نشان می دهد ارتباط خدا و انسان از دغدغه های مهم این دو عارف بوده و آنان راه ها و عوامل مختلفی برای تحقق آن ارائه داده اند؛ مهمترین نتایج به دست آمده از این پژوهش عبارت اند از این که آثارعطار و جامی سرشار از نمود ارتباط خدا و انسان است و این ارتباط گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستانی نقل می شود. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در اشعار این دو وجود دارد به ابیات آنها عمق خاصی بخشیده که به خواننده احساس لطافت و اوج بندگی دست می دهد ضمن اینکه رابطه عاشقانه پروردگار عالیترین نوع رابطه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - انسان کامل وجه الله
        محمدجواد رودگر
        معرفت به انسان کامل هم از حیث نظری – علمی و هم از جهت عملی-سلوکی، اهمیت خاصی در معرفتِ به خدای سبحان و زیست معنوی و هندسه حیات طیبه دارد وهرگاه این حقیقت را درمعارف وحیانی و آموزه های دینی ردیابی کنیم اهمیت و آنگاه ضرورت و کارآمدی اش درتنظیم زندگی معقول و ملکوتی مضاعف خ أکثر
        معرفت به انسان کامل هم از حیث نظری – علمی و هم از جهت عملی-سلوکی، اهمیت خاصی در معرفتِ به خدای سبحان و زیست معنوی و هندسه حیات طیبه دارد وهرگاه این حقیقت را درمعارف وحیانی و آموزه های دینی ردیابی کنیم اهمیت و آنگاه ضرورت و کارآمدی اش درتنظیم زندگی معقول و ملکوتی مضاعف خواهد شد. درحقیقت انسان کامل شناسی نوعی خداشناسی است و از انسان کاملِ اصطلاحیِ دانشِ عرفان درنصوص دینی با عناوینی چون: خلیفه الله، حجه الله، نبی، رسول،امام و ولیّ تعبیر شده و می شود که تعابیر معهود از جامعیت و کمال منحصر به فردی برخوردار است و یکی از تعابیرعمیق و دلنشین درکتاب و سنت، "وجه الله"است که متناظر به بود و نمودِ حق تعالی هست و مظاهر اکمل و اجمل نمودهای حق تعالی، انسان کامل و اولیاء الله خواهند بود. اکنون پرسش این است که انسان کاملِ مکمل چیست و کیست که وجه الله به شمار می روند؟درعرفِ قرآن و عرفان مفهوم و مصداق وجه الله چه کسانی هستند؟ نوشتار حاضر با روش نقلی – عقلی و رویکرد تحلیلی عهده دار پاسخ به پرسش های یاد شده(که بصورت اندماجی یک پرسش هستند) خواهد بود و برونداد آن امکان معرفتِ به خدا در مرتبه فعل یا صفات فعل است که در آیات قرآنی از این مرتبه با عناوینی چون "الله"، "نور"، "وجه الله" و مانند آن سخن به میان آمده است و انسان کامل آیت کبرای حق تعالی و وجه خداست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - ذات و صفات خدا در اندیشه فضل ابن شاذان و اتین ژیلسون
        صفرعلی  عارفخانی عباس گوهری مهدی  بیات مختاری
        مسئله خداشناسی ازدغدغه‌های بنیادي انسان است. نقش اساسي این مفهوم ونحوه باوربه وجودیاعدم وجودخدادرهمه ابعادزندگي انسان آشكاراست،ونگرش ملحدانه نسبت به خدااست كه ماهیت هستي انسان رابه‌طور عام ومعناي آزادي ومسئولیت اخلاقي اورابه‌طورخاص،تعیین می‌کند. لذاشناخت ذات وصفات الهی أکثر
        مسئله خداشناسی ازدغدغه‌های بنیادي انسان است. نقش اساسي این مفهوم ونحوه باوربه وجودیاعدم وجودخدادرهمه ابعادزندگي انسان آشكاراست،ونگرش ملحدانه نسبت به خدااست كه ماهیت هستي انسان رابه‌طور عام ومعناي آزادي ومسئولیت اخلاقي اورابه‌طورخاص،تعیین می‌کند. لذاشناخت ذات وصفات الهی از مهم ترین مباحث کلامی است که اندیشمندان فارغ ازروش‌هاومبانی فکری هریک درباره آن گفتگووابرازعقیده کرده‌اند.در این راستاپژوهش حاضر که به روش کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته به بررسی و مقایسه دیدگاه‌های فضل ابن شاذان و اتین ژیلسون در خصوص ذات و صفات خدا می‌پردازد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین دیدگاه ژیلسون به عنوان یک فیلسوف نوتومائی و فضل ابن شاذان به عنوان یک متکلم شیعی که تفکرات فلسفی او در مورد ذات و صفات خداوند مشابه فیلسوفان مشاءاست، نقاط اشتراک فراوانی وجود دارد. از اشتراکات آنان روش یکسان فلسفی ایشان؛یعنی روش بهره گیری از عقل در استدلال هایشان و عقیده یکسان آنها در سازگاری عقل و دین است که باوجود اختلافاتی در نحوه بیان مطالب ، موجب اشتراک عقیده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی ارتباط خدا و انسان در مصیبت نامه عطار و هفت اورنگ جامی
        زهرا قزلسفلی اکبر شعبانی محمد  فاضلی
        انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صو أکثر
        انسان، خدا و رابطه ی متقابل آن ها با هم یکی از موضوعات بسیار بنیادی در ادبیات عرفانی است. شاعران عارف به عنوان دارندگان روح لطیف و حساس الهی در میان ابیات خود، ارتباط خدا و انسان را به شکل نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیق ترین فرازهای آثارشان شده است. این پژوهش به صورت کتاب‌خانه ای و به شیوه ای تطبیقی ارتباط خدا با انسان را در مصیبت نامه عطّار نیشابوری و دیوان جامی مورد بررسی قرار داده است. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط خدا با انسان بر اساس اصول اولیه انسانی یاوری، هدایت و عشق انجام شده است که نشان می دهد ارتباط خدا و انسان از دغدغه های مهم این دو عارف بوده و آنان راه ها و عوامل مختلفی برای تحقق آن ارائه داده اند؛ مهمترین نتایج به دست آمده از این پژوهش عبارت اند از این که آثارعطار و جامی سرشار از نمود ارتباط خدا و انسان است و این ارتباط گاه از زبان شاعر و گاه از زبان شخصیت های داستانی نقل می شود. بی پروایی و جسارت و صمیمیتی که در اشعار این دو وجود دارد به ابیات آنها عمق خاصی بخشیده که به خواننده احساس لطافت و اوج بندگی دست می دهد ضمن اینکه رابطه عاشقانه پروردگار عالیترین نوع رابطه بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - رابطة دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری
        جلیل باباپور خیرالدین حمید پورشریفی باقر غباری بناب زینب خانجانی محسن بهرامی
        پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، أکثر
        پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، مقیاس دلبستگی به خدا روآت و کرک پاتریک (2002)، پرسشنامه تاب آوری کانر ودیویسون (2003) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ بود. تحلیل داده ها نشان داد، سبک های دلبستگی بزرگسالی (ناایمن اجتنابی و ناایمن دو سوگرا) و سبک های دلبستگی به خدا(ایمن ،ناایمن دوسوگرا و اجتنابی )سهم معنی داری در پیش بینی سلامت روانشناختی دارند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن بزرگسالی و ایمن به خدا پیش بینی کننده معنی دار مثبت تاب آوری هستند و سبک های دلبستگی ناایمن بزرگسالی (اجتنابی و دو سوگرا) و دلبستگی ناایمن دو سو گرا به خدا پیش بینی کننده معنیدار منفی تاب آوری می باشد و می توانند از طریق تاب آوری اثر مستقیم و غیرمستقیم روی سلامت روانشناختی داشته باشند. البته دراین بین دلبستگی ایمن به خدا بیشترین واریانس تابآوری را بهصورت مثبت تبیین میکند که نشان میدهد افرادی که دلبستگی ایمن تری به خدا دارند در برخورد با مشکلات روانشناختی، تاب آوری بیشتر داشته و از توان بازسازی بهتری برخوردارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - صفات عرفانی و نمادین قلندران در آثار سنایی، عطار، مولانا و حافظ
        زهرا شرافتی زهرا نوروزی
        قلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی ل أکثر
        قلندر یکی از اصطلاحاتی است که در ادبیات و شعر عاشقانه کاربرد چشم گیری دارد. این اصطلاح در منابع عرفان و تصوف در معنای صوفیانه به کار رفته است ولی فاقد تعابیر لطیف و توصیفات نمادین و سمبلیک است. شاعران فارسی گو بویژه شعرای عارف و صوفی مسلک در اشعار خویش توصیفاتی لطیف و باریک و دقیق از این اصطلاح را با زبان نمادین و سمبلیک ارائه نمود ه اند. کشف معنای نمادین این واژه در شعر عرفانی در فهم و تفهیم بسیاری از صفات و خصوصیات عرفانی قلندران در شعر کمک شایانی می کند. از جمله صفات و خصوصیات قلندران در شعر نمادین عرفانی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: ترک تعلقات، کافری، رندی، ترک ظاهر دین و ظاهر شرع، باده نوشی و... . تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - نسبت ايزدان و انسان در انديشه يوناني
        عبدالرسول  حسني فر سجاد  چيت فروش
        رفتار و کنش انسان در هر دوره بطور مستقيم متأثر از نگاه هستي‌شناسانه و مباني فکري و اعتقادي آن دوره ميباشد؛ به طوري كه براي فهم رفتار و کنش انسان و چرايي آن در يک دوره، بايد به شناخت مباني هستي‌شناسي و معرفتي آن دوره پرداخت. يکي از اين مباني هستي‌شناسانه و معرفت‌شناسانه أکثر
        رفتار و کنش انسان در هر دوره بطور مستقيم متأثر از نگاه هستي‌شناسانه و مباني فکري و اعتقادي آن دوره ميباشد؛ به طوري كه براي فهم رفتار و کنش انسان و چرايي آن در يک دوره، بايد به شناخت مباني هستي‌شناسي و معرفتي آن دوره پرداخت. يکي از اين مباني هستي‌شناسانه و معرفت‌شناسانه که در فهم رفتار و کنش انسان در هر دوره ضروري مينمايد نوع نگاه به هستي و خداست که بطور مستقيم بر رفتار انسان در جامعه تأثير دارد. با توجه به ضرورت شناخت بين فرهنگي در دوره معاصر و تأثير و رابطه عميقي که بين يونانيان و ايرانيان وجود داشته است، شناخت مباني فکري و رفتاري يونانيان ميتواند در بررسي اين رابطه فرهنگي نقش کليدي داشته باشد. بر اين اساس، نوشتار حاضر در جهت شناخت مباني فکري و رفتاري يونانيان به بررسي نوع نگاه هستي‌شناسانه و مباني فکري آنها و بطور خاص نگاه يونانيان به خدا و نفس و تأثير اين نوع نگاه در رفتار و كنش انسان يوناني پرداخته است و بر اين مبنا سه انديشمند دوره يوناني يعني هومر، سقراط و افلاطون با روش تفسيري مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج تحقيق نشان ميدهد نگاه يونانيان به خدا با تأثير انديشمندان هر دوره متفاوت بوده، بطوري که نگاه هومر، سقراط و افلاطون از جهتي از همديگر قابل تفکيک است. در نگاه اسطوره يي هومري، خدايان بسان قهرمانان بشري داراي صفات انساني و در معامله با انسان هستند، اما در نگاه سقراط، خدا موجودي است که بدنبال هدايت و راهنمايي انسانها بوده و از طريق دايمونها با مردم ارتباط دارد. در تفکر افلاطون که تکثر خدايان بسمت وحدت ميگرايد، خدا بعنوان ايده خير، موجودي متعالي است که سرنوشت و مبناي قانونگذاري در زندگي فردي و اجتماعي انسان قرار ميگيرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - تأملي معناشناختي در توصيف خداوند به عقل بسيط در حکمت سينوي (با نگاهي به سه تفسير متفاوت از فخررازي، ميرداماد و ملاصدرا)
        سیدمحمد انتظام
        ابن‌سينا از خداوند به عقل بسيط تعبير کرده است. معناي مورد نظر او از عقل بسيط، از سوي فخررازي، ميرداماد و ملاصدرا به سه‌گونة متفاوت تفسير شده است. فخررازي عقل بسيط را از نظر ابن‌سينا ناظر به دفعي و غيرزماني بودن علم حصولي و تفصيلي خداوند به موجودات پيش از ايجاد آنها دانس أکثر
        ابن‌سينا از خداوند به عقل بسيط تعبير کرده است. معناي مورد نظر او از عقل بسيط، از سوي فخررازي، ميرداماد و ملاصدرا به سه‌گونة متفاوت تفسير شده است. فخررازي عقل بسيط را از نظر ابن‌سينا ناظر به دفعي و غيرزماني بودن علم حصولي و تفصيلي خداوند به موجودات پيش از ايجاد آنها دانسته است. ميرداماد معتقد است منظور ابن‌سينا از عقل بسيط، علم خداوند به موجودات در مرتبة ذات است که عين ذات ميباشد. او اين علم را در مقابل علم حضوري خداوند به موجودات خارجي دانسته و نسبت علم حصولي به ابن‌سينا را از لغزشهاي شيخ‌اشراق ميداند. ملاصدرا بر اين باور است که منظور ابن‌سينا از عقل بسيط، علم اجمالي در مقابل علم تفصيلي حصولي است. در اين نوشتار هر يک از تفسيرهاي سه‌گانه همراه با مستنداتشان باختصار بررسي شده و در پايان، ترکيبي از تفسير ملاصدرا و فخررازي به اثبات رسيده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - جايگاه و زمانة ملامحمدکاظم هزارجریبی در تاريخ علوم عقلی؛ با تاکید بر محتویات نسخ خطی پیرامون خداشناسی
        علی قنبریان عباس  بخشنده بالی
        یکی از اندیشمندان مذهبی شیعه که جایگاه علمیش کمتر مورد بررسی قرار گرفته، ملامحمدکاظم هزارجریبی استرآبادی (متوفای 1236 قمری) است. او از دانشمندان شیعی اواخر دورة زنديه و اوایل قاجار است كه در زمینه‌های گوناگون الهیات، بویژه اعتقادات، تلاشهای متعدد علمی انجام داده است. آث أکثر
        یکی از اندیشمندان مذهبی شیعه که جایگاه علمیش کمتر مورد بررسی قرار گرفته، ملامحمدکاظم هزارجریبی استرآبادی (متوفای 1236 قمری) است. او از دانشمندان شیعی اواخر دورة زنديه و اوایل قاجار است كه در زمینه‌های گوناگون الهیات، بویژه اعتقادات، تلاشهای متعدد علمی انجام داده است. آثار هزارجريبي منتشر نشده‌اند اما نسخه‌های خطی بسیاری به زبان فارسی و عربی از وي باقی‌ مانده است. تألیفات، تصنیفات و ترجمه‌های هزارجریبی، در نشر و بسط فرهنگ شیعی و تعقل‌ورزی تأثیر بسزایی داشته است. او در آثارش به این نکته توجه ميكرد که نوشتارش باید مورد استفادة عموم طالبان الهیات قرار بگیرد و بهمین دلیل، غالب آثارش به فارسی است. این نوشتار در گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه‌‌يي بویژه تصحیح انتقادی نسخ خطی و در پردازش اطلاعات با روش توصیفی ـ تحلیلی، به پاسخ این پرسش میپردازد که مهمترين بحثهای هزارجریبی دربارة خداشناسی کدامند؟ بعنوان یافته‌های تحقیق میتوان به این نکات اشاره نمود: او فطری بودن خداشناسی را میپذیرد ولی مخالف فطری بودن دین اسلام است. وی برای اثبات وجود خدا از دلايل متنوعی مانند برهان امکان و وجوب، برهان نظم و برهان فطرت استفاده کرده است. همچنين برای حل برخی شبهات در خداشناسی تلاش كرده تا معناشناسی درستي از برخی صفات الهی مانند اراده، عدالت و حکمت ارائه دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - اراده خدا از نگاه خواجه نصیرالدین طوسی، ملاصدرا و علامه طباطبایی
        آرمین منصوری علی الله بداشتی
        چگونگي ارادة الهی یکی از مسائل بحث‌برانگیز خداشناسی است كه برغم پذیرش ارادة الهی بعنوان یکی از صفات الهی توسط تمامی اندیشمندان، اختلاف نظرهای بسیاری در تفسیر آن وجود دارد. هدف این مقاله بررسی، مقایسه و ارزیابی آراء خواجه نصیرالدین طوسی، ملاصدرا و علامه طباطبایی در سه بع أکثر
        چگونگي ارادة الهی یکی از مسائل بحث‌برانگیز خداشناسی است كه برغم پذیرش ارادة الهی بعنوان یکی از صفات الهی توسط تمامی اندیشمندان، اختلاف نظرهای بسیاری در تفسیر آن وجود دارد. هدف این مقاله بررسی، مقایسه و ارزیابی آراء خواجه نصیرالدین طوسی، ملاصدرا و علامه طباطبایی در سه بعد معناشناسی، منشأ و هستی‌شناسی ارادة الهی است. خواجه نصیر اراده را عین داعی که همان علم به مصلحت فعل است، میداند و در نتیجه به ارادة ذاتی خداوند معتقد بوده و آن را از صفات ذات میداند. ملاصدرا عینیت حب با اراده را نیز به عینیت علم به مصلحت فعل با اراده اضافه کرده و اراده را صفت ذات قلمداد میکند و روایات وارده از معصومین در صفت فعل بودن اراده را با تغییر معنا و مرتبة آن از معنای قصد انجام فعل و مقام ذات به معنای ایجاد و مرتبة موجودات بالفعل توجیه میکند. اما علامه ‌طباطبایی ارجاع اراده به علم به نظام اصلح را مناقشه‌يي لفظی دانسته و آن را صرفاً نامگذاری قلمداد ميكند. او با ارجاع اراده به هر صفت ذاتی دیگری غیر از علم، مانند حب، مخالف بوده و در نتیجه اراده را نه از صفات ذات بلکه منتزع از مقام فعل و از صفات فعل تلقي ميكند و منشأ انتزاع آن را نفس فعلی که در خارج اتفاق می‌افتد یا حضور علت تامه برای فعل، معرفی میکند. بنظر میرسد تغییر نگاه هستی‌شناسانه به اراده و صفت فعلی دانستن آن توسط علامه در توجیه محذوریتهای عقلی، دقیقتر از صفت ذات دانستن اراده بدون عنایت به تغایر مفهومی میان اراده با علم و حب است که توسط خواجه و ملاصدرا ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - بررسی دیدگاه ابن‌برّجان دربارۀ «حق‌مخلوق‌به»
        حامد  نظرپور
        يكي از اصطلاحات عرفاني كه در بحث تجليات خداوند مطرح ميشود، «حق‌مخلوق‌به» است. ابن‌عربي منشأ اين اصطلاح را آثار ابن‌برّجان ميداند ولي توضيحي دربارة ديدگاه او نميدهد. ابن‌برّجان يكي از عارفان و مفسران اندلسي است كه ديدگاههاي خود در مورد «الحق‌المخلوق به السماوات و الارض» أکثر
        يكي از اصطلاحات عرفاني كه در بحث تجليات خداوند مطرح ميشود، «حق‌مخلوق‌به» است. ابن‌عربي منشأ اين اصطلاح را آثار ابن‌برّجان ميداند ولي توضيحي دربارة ديدگاه او نميدهد. ابن‌برّجان يكي از عارفان و مفسران اندلسي است كه ديدگاههاي خود در مورد «الحق‌المخلوق به السماوات و الارض» را در شرح اسماء‌الله‌الحسني، تنبيه‌الافهام‌ ‌و ايضاح‌الحكمه‌ ‌بيان كرده است. هدف نوشتار حاضر بررسي اصطلاح حق‌مخلوق‌به از ديدگاه ابن‌برّجان است و روش آن، اسنادي و توصيفي ـ تحليلي است. يافته‌ها نشان ميدهد كه منشأ الهام ابن‌برّجان براي وضع اين اصطلاح، قرآن‌ ‌است. از ديدگاه وي هدف اصليِ دعوت قرآن‌ ‌به تفكر در مورد آيات الهي، رسيدن به حق‌مخلوق‌به است. او ايمان به حق‌مخلوق‌به را بر هر مؤمني واجب ميداند. از نظر ابن‌برّجان، حق‌مخلوق‌به تجلي و ظهور خداوند است. حق‌مخلوق‌به، واحد، جامع همة تجليات خداوند در دنيا، آخرت، برزخ، وجود انسان و آيات قرآن‌ ‌و همچنين منشأ مخلوقات و عامل بقاي آنهاست. همة مخلوقات آيات و نشانه‌هاي حق‌مخلوق‌به هستند و حق‌مخلوق‌به نيز آية خداوند است. بعقيدة ابن‌برّجان حق‌مخلوق‌به طريق رسيدن به خداوند است كه با علم و عمل طي ميشود و همان صراط مستقيم و دين قيّم است. او روش شناخت حق‌مخلوق‌به را تفكر و تأمل در آيات الهي بهمراه ايمان و تقوا قلمداد ميكند. مهمترين نتايج معرفت حق‌مخلوق‌به عبارتند از: شهود خداوند، شناخت موجودات بهشتي، حكمت و عمل به دستورات الهي. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - بررسی مقایسه‌یی دیدگاه ملاصدرا و ویلیام کرایگ درباره حدوث زمانی عالم
        منيره  سيدمظهري علیرضا  اسماعیلی
        يكي از عميقترين مباحث هستي‌شناسي كه از ديرباز معركه آراء انديشمندان و فلاسفه بوده، مسئلة حدوث يا قدم عالم است. در سنت اسلامي، ملاصدرا كوشش نموده با طرح نظرية حركت جوهري، حدوث تجددي عالم ماده را بنحوي بتصوير بكشد كه ضمن برخورداري از انسجام، با هيچيك از آموزه‌هاي ديني در أکثر
        يكي از عميقترين مباحث هستي‌شناسي كه از ديرباز معركه آراء انديشمندان و فلاسفه بوده، مسئلة حدوث يا قدم عالم است. در سنت اسلامي، ملاصدرا كوشش نموده با طرح نظرية حركت جوهري، حدوث تجددي عالم ماده را بنحوي بتصوير بكشد كه ضمن برخورداري از انسجام، با هيچيك از آموزه‌هاي ديني در تعارض نباشد. بر اساس ديدگاه وي، تجدد عين هستي موجودات است و هر نو‌شدني، حدوثي مستقل است كه در بستر زمان، بيوقفه در ذات موجودات بوقوع ميپيوندد. سلسلة حوادث بدليل عدم انقطاع فيض، به نقطة معيني نميرسد؛ بدين ترتيب، همة اجزاء عالم، حادث زمانيند. در نتيجه عالم كه بعنوان يك كل اعتباري، وجودي جداگانه از حوادث ندارد نيز حادث زماني خواهد بود. ويليام كريگ، متفكر ديندار مسيحي، در فضاي فكري معاصر غرب، نيز برهان كيهان‌شناختي كلامي خود را بر مبناي رويكرد جديدي از حدوث زماني عالم ارائه كرده است. او معتقد است عالم با همة اجزائش، از جمله زمان، در لحظه‌يي خاص، با ارادة آزاد الهي، از عدم خلق شده و از آن پس، خداوند كه قبل از آغاز خلقت در موقعيتي فرازماني قرار داشت، بدليل نسبت واقعي خود با حوادث زماني، در معرض زمان قرار گرفته است. مسئلة اصلي پژوهش حاضر اينست كه كارآمدي تقرير ملاصدرا از حدوث زماني عالم را در مقايسه با تلقي جديد كريگ، نشان دهد. رهيافتهاي بدست آمده از مقايسة اين دو ديدگاه نشان ميدهد كه كوشش كريگ براي ارائة اين رويكرد جديد، گرچه در جاي خود درخور توجه است اما در مقايسه با ديدگاه ملاصدرا نه‌تنها داراي انسجام لازم نيست بلكه آشكارا با مبناييترين آموزه‌هاي ديني ـ از جمله عدم اتصاف ذات خداوند به تغيير، ازليت خداوند، معيت قيومية خداوند با مخلوقات و دوام فيض ـ تعارض دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسي و نقد ديدگاه حائري يزدي دربارة كاربرد معناي صدرايي «امكان» در تبيين برهان صديقين سينوي
        حمید رضا خادمی
        «برهان صديقين»، برهاني است كه در آن بدون نياز به واسطه، ذات واجب‌الوجود اثبات ميشود. اين عنوان را نخستين‌بار ابن‌سينا براي تقرير جديدِ برهاني كه پيشتر فارابي اقامه كرده بود، برگزيد. برهان صديقين بهترين و موجزترين برهان فلسفي و عقلي براي اثبات وجود خداست. در اين برهان از أکثر
        «برهان صديقين»، برهاني است كه در آن بدون نياز به واسطه، ذات واجب‌الوجود اثبات ميشود. اين عنوان را نخستين‌بار ابن‌سينا براي تقرير جديدِ برهاني كه پيشتر فارابي اقامه كرده بود، برگزيد. برهان صديقين بهترين و موجزترين برهان فلسفي و عقلي براي اثبات وجود خداست. در اين برهان از خود «وجود»‌ ‌به «واجب‌الوجود»‌ ‌استدلال ميشود، بگونه‌يي كه هيچيك از افعال الهي ـ از قبيل حركت، حدوث و ... ـ حد وسط قرار نميگيرند. حائري يزدي براساس تبيين معناي «امكان» در فلسفه» مشاء و حكمت متعاليه، براي رفع اشكالات مطرح شده دربارة اين برهان تلاش نموده و با توجه به تحليل دقيق معناي امكان، معتقد است از طريق آن ميتوان واجب‌الوجود را اثبات كرد؛ بهمين دليل تمسك به محال‌بودن دور و تسلسل ضرورتي ندارد. مقاله» حاضر با روش تحليلي‌ ـ تطبيقي و با توجه به معيارهاي معتبر نزد ملاصدرا در صدق برهان صديقين، به تحليل و بررسي تقرير حائري يزدي پرداخته و نشان داده كه ديدگاه او خالي از اشكال نيست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - بررسي نقش آموزه‌هاي قرآن‌كريم در ساحت خداشناسي فلسفي
        علیرضا  اسعدی
        برخي مخالفان فلسفه و بسياري از خاورشناسان چنين ميپندارند كه فلسفة اسلامي تكرار سخنان و نظريات فلاسفة يونان است و نه تنها از تعاليم اسلامي بكلي دور است، بلكه گاهي در تضاد و تعارض با تعاليم قرآني است. هدف اين نوشتار آنست تا با تبيين حد و حدود نقش و تأثيرگذاري قرآن‌كريم‌ ‌ أکثر
        برخي مخالفان فلسفه و بسياري از خاورشناسان چنين ميپندارند كه فلسفة اسلامي تكرار سخنان و نظريات فلاسفة يونان است و نه تنها از تعاليم اسلامي بكلي دور است، بلكه گاهي در تضاد و تعارض با تعاليم قرآني است. هدف اين نوشتار آنست تا با تبيين حد و حدود نقش و تأثيرگذاري قرآن‌كريم‌ ‌بر يك بحث عقلي و فلسفي، و نيز بررسي آثار فلاسفة مسلمان، نشان دهد كه آنها بمنظور بسط و تكامل مباحث فلسفي ـ‌‌و بطورخاص، خداشناسي فلسفي‌‌ـ از تعاليم قرآني بهره برده‌اند و گسترش كمّي و كيفي مسائل، استدلالها، نظريه‌ها و قواعد فلسفي در اين حوزه وامدار تعاليم قرآني است. اين تأثير و بهره‌گيري بميزاني است كه به تحول محتوايي و ساختاري فلسفة يونان منتهي شده و رويكرد و نگرش كلي فلسفة اسلامي را از فلسفة يوناني متمايز ساخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - برهان امکان صفات (تخصیص) بر اثبات وجود خدا در کلام امامیّه
        حمید  عطائی نظری
        یکی از استدلال‌هایی که در کلام اسلامی برای اثبات وجود خدا ارائه شده است برهان موسوم به امکان صفات یا اعراض است که گاه آن را برهان تخصیص نیز نامیده‌اند. چکیدۀ برهان مزبور آن است که اتّصاف اجسام به برخی صفات ویژه از میان تمام صفات ممکن، با توجّه به اصل علّیّت حتماً معلول أکثر
        یکی از استدلال‌هایی که در کلام اسلامی برای اثبات وجود خدا ارائه شده است برهان موسوم به امکان صفات یا اعراض است که گاه آن را برهان تخصیص نیز نامیده‌اند. چکیدۀ برهان مزبور آن است که اتّصاف اجسام به برخی صفات ویژه از میان تمام صفات ممکن، با توجّه به اصل علّیّت حتماً معلول وجود یک مُخَصِّص و مُرجِّح غیر جسمانی است که همان آفریدگار عالم و علّت تخصیص و ترجیح صفات اشیاء است. تاکنون پیشینه و تقریرها و تحوّلات این برهان در کلام امامیّه بررسی نشده است و از سرگذشت و تطوّرات تاریخی آن در کلام امامی آگاهی چندانی در دست نیست. با توجّه به ضرورت شناسایی و معرّفی استدلال‌های متکلّمان بر اثبات وجود خدا، در مقالۀ حاضر با تتبّع تاریخی در متون کلامی امامیّه تقریرهای مختلف متکلّمان امامی از برهان امکان صفات بازشناسی و تشریح می‌شود و ضمن مقایسۀ آنها با یکدیگر تحوّلات این برهانِ کمترشناخته شده در کلام امامیّه تبیین می‌گردد. پژوهش حاضر نشان می‌دهد که از قرن ششم هجری تا دورۀ صفویّه دست‌کم چهار تقریر مختلف از برهان امکان صفات در متون مختلف کلامی ارائه شده است که از حیث تعداد و ترتیب مقدّمات و نتیجه تفاوت‌های بارزی با یکدیگر دارند. تأکید متکلّمان متأخّر بر اثبات واجب الوجود و ناتوانی برهان امکان صفات از اثبات آن به تنهایی، موجب انضمام برهان امکان و وجوب به این برهان، و در نهایت، اقبال اندک متکلّمان امامی به این برهان گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - اعيان ثابته و جايگاه آن در علم پيشين الهي از ديدگاه ابن‌عربي و ملاصدرا
        امیرحسین کیانی زهره حسینی خامنه‌ای
        «اعيان ثابته» يكي از مهمترين اركان هستي‌شناسي ابن‌عربي است و پذيرش آن تأثير بسزايي در نوع نگاه به مسئلة علم خداوند دارد. «علم خداوند قبل از خلقت موجودات»، چالش مهمي است كه دستگاههاي معرفتي كلامي، فلسفي و عرفاني هركدام بنوبة خود تلاش كرده‌اند كه آن را تشريح و تبيين نماي أکثر
        «اعيان ثابته» يكي از مهمترين اركان هستي‌شناسي ابن‌عربي است و پذيرش آن تأثير بسزايي در نوع نگاه به مسئلة علم خداوند دارد. «علم خداوند قبل از خلقت موجودات»، چالش مهمي است كه دستگاههاي معرفتي كلامي، فلسفي و عرفاني هركدام بنوبة خود تلاش كرده‌اند كه آن را تشريح و تبيين نمايند. معتزله و ابن‌عربي با قبول ثابتات ازليه، سعي كرده‌اند اين نزاع را پاسخ دهند. ديدگاه ابن‌عربي مخالفاني ميان فلاسفه دارد و يكي از آنها ملاصدراست كه در آثارش به ساختار اعيان ثابته بسيار تاخته است. اما با بررسي بيشتر و نگاه تطبيقي به اين پاسخ ميرسيم كه ملاصدرا با طرح نگاهي نو به مسئلة اعيان ثابته و بيان تقريري جديد از نگاه ابن‌عربي، تلاش ميكند مواردي را كه با دستگاه فلسفيش در تعارض است، حل كند. اين تحقيق با اشاره به نكات مطرح شده، اثبات ميكند كه ملاصدرا ديدگاه ابن‌عربي در مورد اعيان ثابته را پذيرفته و ميان نگاه ابن‌عربي و قول به ثبوت معدومات ـ‌كه ديدگاه معتزله است‌‌ـ تفاوت قائل است و نگاه اول را مطابق با كشفيات و مشاهدات خويش ميداند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        30 - علم الهی به جزئیات از دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئینی
        محمد محمودی حسین کلباسی اشتری
        این پرسش که «آیا خدا به جزئیات علم دارد؟» یکی از پرسشهای بنیادین در حوزۀ خداشناسی فلسفی است. برخی بدون توجه به واژة «خدا» که در تصور آن اختلاف‌نظر وجود دارد، درصدد اثبات یا انکار علم الهی به جزئیات برآمده‌اند. در سنت فلسفی یی که سخن از آن با افلاطون و ارسطو آغاز میشود و أکثر
        این پرسش که «آیا خدا به جزئیات علم دارد؟» یکی از پرسشهای بنیادین در حوزۀ خداشناسی فلسفی است. برخی بدون توجه به واژة «خدا» که در تصور آن اختلاف‌نظر وجود دارد، درصدد اثبات یا انکار علم الهی به جزئیات برآمده‌اند. در سنت فلسفی یی که سخن از آن با افلاطون و ارسطو آغاز میشود و ابن‌سینا نیز در درون این سنت جای میگیرد، علم الهی به جزئیات انکار میگردد اما در چارچوب همین مکتب، توماس آکوئیناس در مقام يك متکلم، این علم را برای خدا اثبات میکند. از دیدگاه ابن‌سینا میان «ماهیت» و «وجود» بعنوان دو مرتبة مختلف از هستی، تفاوت بنیادین وجود دارد. واجب‌الوجود علت برای اعطاء وجود به ماهیات میباشد و به این دلیل نمیتواند ماهیات را در جزئیات آنها بشناسد، چرا که آنها مستقل از او، «وجود» ندارند؛ البته ابن‌سینا علم الهی به جزئیات را از طریق «وجودشان» انکار نكرده است. اما در تصور کلامی توماس از خدا، بمثابه خدای متشخص، انکار علم الهی به جزئیات، منجر به خلل در قدرت الهی میگردد. بعلاوه، در صورت انکار علم الهی به جزئیات، انسان که مخلوق خداست، در مرتبه‌يي بالاتر از خالق قرار میگیرد، زیرا میتواند جزئیات را بشناسد. آکوئیناس که در اینجا در قامت یک متکلم ظاهر شده، مرز میان فلسفه و الهیات را نادیده گرفته و در اعتراض به ابن‌سینا ميگويد کلیاتی مانند «حیوان» و «انسان» نمیتوانند ملاک تمایز یک جزئی مانند «سقراط»، از دیگران باشند. مقالۀ حاضر به تحلیل و تطبیق دیدگاه ایندو فیلسوف در مورد علم خدا به جزئیات میپردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        31 - بررسی تطبیقی «نظریة فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت
        امید  ارجمند قاسم کاکایی
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غري أکثر
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غريزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت‌ گرايش» تقسيم كرده است. عمده نوآوريهاي مطهري ـ بويژه در تبيين مباحثي همچون خدا، جاودانگي نفس و اخلاق ـ در مباحث مربوط به فطرت‌گرايش بيان شده است. از سوی دیگر، كانت در مقام فيلسوفي بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه ـ بويژه مسائلي همچون خدا، جاودانگي نفس و آزادي ـ را به بوتة نقد كشيده و حوزة اين مسائل را از عقل نظري به «عقل عملي» منتقل نموده است. نظریة فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهاي فطری و مباحث مبتنی بر آن ـ همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریة عقل عملی کانت، بويژه مبحث اصول موضوعة عقل عملی ـ یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقايسه است. هدف از این تحقیق، مقايسة نظریة فطرت مطهری و نظریة عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفة اخلاق از نظر مطهری و کانت ميباشد. در این راستا، با روش توصیفی ـ تحلیلي و تطبيقي بسراغ آثار این دو اندیشمند رفته‌ایم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        32 - بررسی اثربخشی آیه‌های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون
        مهناز غیاثی سیده منور یزدی غلام رضا صرامی فروشانی غلام رضا جعفری
        مداخله‌هایی مانند آیه‌های قرآن یا موسیقی ایرانی می‌توانند به‌ عنوان منبعی برای تنظیم هیجان و بهبود دلبستگی مطرح شوند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آیه‌های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون در ارتباط با تغییرات جسمی انجام شد. جامعۀ آماری، شامل تمامی دوقلوهای هم أکثر
        مداخله‌هایی مانند آیه‌های قرآن یا موسیقی ایرانی می‌توانند به‌ عنوان منبعی برای تنظیم هیجان و بهبود دلبستگی مطرح شوند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آیه‌های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون در ارتباط با تغییرات جسمی انجام شد. جامعۀ آماری، شامل تمامی دوقلوهای همسان و ناهمسان در انجمن دوقلوها و چندقلوهای پارسی بود. نمونه‌گیری به شیوۀ تصادفی ساده انجام شد. ابتدا 500 نفر به صورت تصادفی و سپس، از بین آن‌ها تعداد 28 نفر با تشخیص شخصیت مرزی انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه مداخله آیه‌های قرآن (14=1n) و موسیقی (14=2n) قرار گرفتند. ابزار پژوهش: مقیاس شخصیت مرزی، مقیاس عاطفۀ مثبت و عاطفۀ منفی، دستگاه تصویربرداری الکتروفوتون، کلمات هیجان و دلبستگی منفی بود. برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS-23 و روش‌های آماری آزمون t وابسته (t زوجی) و t اختلاف نمره‌های دو نمونۀ مستقل استفاده شد. طبق نتایج حاصل شده، تحریک زیرآستانه‌ای هیجان منفی و دلبستگی منفی به ‌صورت معناداری در پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون اثربخش بود. بین دو گروه آیه‌های قرآن و موسیقی، تفاوت معنادار وجود داشت. اثربخشی مداخلۀ آیه‌های قرآن در مقایسه با موسیقی بر تنظیم گسیل الکتروفوتون بیشتر بود (05/0>p)؛ بر این اساس این نتیجه حاصل می‌شود که آیه‌های قرآن منجر به ایجاد نظم در پایین‌ترین سطوح جسمانی (الکترون‌ها و فوتون‌ها) می‌شوند و جنبه‌ای از اعجاز قرآن به وسیلۀ مطالعۀ میان‌ رشته‌ای مشخص می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        33 - صفات الهی هم‌نشین با حاجت‌ها و استعاذه‌های معصومان علیهم السلام (با تکیه بر کتاب عدّةالدّاعی)
        سید محمدکاظم میرحسنی
        معصومان علیهم السلام در بسیاری از دعاهایشان، اسامی و صفاتی از خداوند را همراه با درخواستشان آورده‌اند. این روش چنان پراستفاده و جزو سیره همه اهل بیت علیهم السلام بوده که می‌توان آن را یکی آداب مورد تأکید در دعا دانست. به نظر می‌رسد که میان درخواست‌ها و صفاتی که در کنار أکثر
        معصومان علیهم السلام در بسیاری از دعاهایشان، اسامی و صفاتی از خداوند را همراه با درخواستشان آورده‌اند. این روش چنان پراستفاده و جزو سیره همه اهل بیت علیهم السلام بوده که می‌توان آن را یکی آداب مورد تأکید در دعا دانست. به نظر می‌رسد که میان درخواست‌ها و صفاتی که در کنار آن می‌آید، رابطه‌ای وجود دارد. برای پیداکردن این روابط گام نخست را می‌توان با «گزاره‌یابی» برداشت؛ به این معنی که فهرستی از صفات و اسامی الهی همنشین با درخواست‌ها، تهیّه شود. پژوهش پیشِ رو درصدد گردآوری این صفات و حاجات از کتاب «عدّة الدّاعی» است. این کار از جنبه موضوع و ساختار نو بوده و راه را برای تطبیق حاجت‌ها با صفات الهی همنشین آن باز می‌کند. مقاله کنونی در دو بخش اسامی و صفات الهی همنشین با حاجت‌ها و استعاذه‌ها را در قالب جدول ارائه می‌کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        34 - نقد ادلة قرآنی اشاعره در باب رؤیت خدا با تکیه بردیدگاه علامه حلّی وعلامه طباطبایی
        فرحناز رزمی نفیسه  فیاض بخش بابک  عباسی علیرضا  دارابی
        موضوع رؤیت خدا از قدیمی‌ترین مباحث کلامی است که همواره مورد توجه ادیان و مکاتب فکری بشر بوده است. در اسلام نیز اشاعره به عنوان بزرگترین فرقه ی کلامی اهل سنت، دیدگاه خاصی دراین خصوص دارند و رؤیت خدا با چشم را در دنیا محال ولی در آخرت جائز می دانند در مقابل امامیه و از جم أکثر
        موضوع رؤیت خدا از قدیمی‌ترین مباحث کلامی است که همواره مورد توجه ادیان و مکاتب فکری بشر بوده است. در اسلام نیز اشاعره به عنوان بزرگترین فرقه ی کلامی اهل سنت، دیدگاه خاصی دراین خصوص دارند و رؤیت خدا با چشم را در دنیا محال ولی در آخرت جائز می دانند در مقابل امامیه و از جمله علامه حلی با نقد این نظریه و با بررسی ابعاد مختلف آن، با استفاده از آموزه های فلسفی و عرفانی این امر را ناممکن می داند. در عصر ما علامه طباطبائی نیز دقیقترین تحلیل را در مسئله رؤیت با تکیه بر فطرت الهی انسان و رفع حجب و موضوع شهود ارائه نموده است. در این مقاله که از نوع استنادی و روش آن، تحلیل و تبیین محتوا از نوع مقایسه‌ای است، برای اولین بار دیدگاه علامه حلی که در این باب مستدل بحث نموده و حجم بسیاری از آثارش را به خود اختصاص داده در مقابل با دیدگاه اشاعره را مورد بررسی قرار می دهد. سپس به بررسی مقایسه آرای متکلم قرن یازدهم (علامه حلی) با مفسر قرن پانزدهمی (علامه طباطبایی) می پردازد که بیانگر سیر تطور نگاه کلامی فلسفی و تفسیری طی این چهار قرن می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        35 - بررسي انتقادي رهيافت عقل‌گرايانه فخر رازي در خداشناسي
        غلامحسين  گرامي
        راه‌هاي نيل به خداشناسي به چهار رهيافت كلي عقل‌گرايي، نقل‌گرايي، تجربه‌گرايي و شهودگرايي قابل تقسيم است. فخر رازي از متفكران اشعري است که به رهيافت عقل‌گرايي در خداشناسي اعتقاد دارد و تنها راه معرفت الله را استدلال و برهان مي‌داند. بر همين اساس وي معتقد است ‌شناختي كه ب أکثر
        راه‌هاي نيل به خداشناسي به چهار رهيافت كلي عقل‌گرايي، نقل‌گرايي، تجربه‌گرايي و شهودگرايي قابل تقسيم است. فخر رازي از متفكران اشعري است که به رهيافت عقل‌گرايي در خداشناسي اعتقاد دارد و تنها راه معرفت الله را استدلال و برهان مي‌داند. بر همين اساس وي معتقد است ‌شناختي كه براي ما نسبت به خداوند متعال حاصل مي‌شود معرفتي كلي و نامتعين است. رهیافت عقل گرایانه فخررازی از سه جهت قابل نقد است. مهم‌ترين اشکالی كه بر چنين رهيافتي وارد است حصر روش‌شناختي و ناديده گرفتن علم حضوري و رهيافت شهودي به عنوان با ارزش‌ترين مسير براي نيل به معرفت الله است. امتناع از پذيرش سرشت مشترك انسان‌ها و به تبع آن نفي خداشناسي فطري مشكل ديگر رهيافت عقل‌گرايانه فخر رازي است. پذيرش امكان رؤيت خداوند توسط انسان و ارائه ادله متعدد قرآني براي اثبات آن از سوي فخر رازي كه در واقع موجب معرفتي شخصي مي‌گردد از چالش‌هاي مهم پيش‌روي وي است كه موجب تعارض دروني مواضع خداشناسانه اوست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        36 - بدعهدی توأم با ناسپاسی انسان نسبت به خداوند در قرآن کریم
        عذرا  اشراق جهرمی علیرضا مختاری صفدر  شاکر
        وفای به عهد، از شاخصه های مهم اخلاقی است و بربهبود کلیۀ امور جوامع انسانی تأثیرمی‌گذارد برخلاف پیمان‌شکنی که اساس سامان های خانوادگی، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جوامع را درهم می ریزد. شکر گزاری نیزازجمله سجایای اخلاقی برجسته و شاخصۀ انسان تربیت یافته است. قرآن کریم و ا أکثر
        وفای به عهد، از شاخصه های مهم اخلاقی است و بربهبود کلیۀ امور جوامع انسانی تأثیرمی‌گذارد برخلاف پیمان‌شکنی که اساس سامان های خانوادگی، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جوامع را درهم می ریزد. شکر گزاری نیزازجمله سجایای اخلاقی برجسته و شاخصۀ انسان تربیت یافته است. قرآن کریم و احادیث معصومین با نگاهی ویژه به موضوع وفای به عهد و شکر پرداخته و مکرر هر دو را مورد سفارش قرار داده‌اند. اما انسان تربیت نیافته، نه‌تنها در ارتباط با دیگر انسان-ها، بلکه دررابطه با خالق خویش نیز طریق بدعهدی و ناسپاسی را پیش‌می گیرد. قرآن کریم با ذکر عملکرد اقوام و ملل پیشین، بدعهدی و ناسپاسی آن ها را مورد نکوهش قرار داده و عواقب سوء آنان را گوشزد نموده است، از جملۀ آن عواقب، نابودی دارایی ها، بیماری اخلاقی نفاق، سلب توفیقات معنوی، هلاکت دنیوی و دوزخی شدن را می توان نام برد و هر یک از این ها می تواند به تنهایی انگیزه ای کافی برای پرداختن به موضوع مقالۀ حاضر باشد. حاصل فرایند بررسی عوامل، موارد وعواقب بدعهدی و ناسپاسی، دستیابی به این نتیجه است که از منظر قرآن کریم راه پیشگیری از این دو مؤلفۀ ناپسند اخلاقی، تکیه بر دو محور اصلی همۀ فضایل اخلاقی یعنی نماز و صبر همراه با عمل صالح است. با استفاده از تفاسیرعلمای تفسیر و کتب اخلاقی دانشمندان علم اخلاق، یاد مدام خداوند،غافل نبودن از مرگ، خوف از عقوبت اعمال و تزکیۀ نفس را می توان در راستای این دو راه‌کار قرارداد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        37 - کاربرد منطق در کشف برهان صدیقین (با تقریر صدرالمتألهین) از آیۀ 53 سورۀ فصلت
        احمد  ملکی
        <p>برهان صدیقین درصدد است بدون وساطت مخلوقات، وجود حق ـ&zwnj;تبارک و تعالی&zwnj;ـ را اثبات نماید. این منهج را فارابی طرح کرده و ابن&zwnj;سینا با تقریر برهان &laquo;امکان و وجوب&raquo;، بر آن جامه تحقق پوشاند. صدرالمتألهین به &laquo;صدیقین بودن&raquo; به تقریر ابن&zwnj;س أکثر
        <p>برهان صدیقین درصدد است بدون وساطت مخلوقات، وجود حق ـ&zwnj;تبارک و تعالی&zwnj;ـ را اثبات نماید. این منهج را فارابی طرح کرده و ابن&zwnj;سینا با تقریر برهان &laquo;امکان و وجوب&raquo;، بر آن جامه تحقق پوشاند. صدرالمتألهین به &laquo;صدیقین بودن&raquo; به تقریر ابن&zwnj;سینا معترض شده و خود او برهانی مبتنی بر روش مذکور ارائه کرده است. حال پرسش اینست آیا با توجه به ضوابط منطقی، میتوان این برهان ـ&zwnj;که نتیجۀ تلاشهای بزرگان فلاسفۀ اسلامی، از فارابی تا ملاصدراست&zwnj;ـ را از قرآن&zwnj;کریم استنباط نمود و ادعا کرد قرآن این حقیقت را چندین قرن قبل از فارابی، بوعلی و صدرالمتألهین، بیان نموده است؟ این پژوهش با روش توصیفی&zwnj;ـ&zwnj;تحلیلی و با کاربرد قواعد علم منطق، برهان مزبور را از آیۀ 53 سورۀ فصلت کشف و استنباط کرده و با تبیین هر کدام از صغرا و کبرای برهان، نشان داده است که چگونه میتوان هر یک را از آیۀ مذکور استنباط نمود. بثمر نشاندن این تحقیق، اولاً، نمونه&zwnj;یی از عقلانی بودن مفاهیم قرآن، ثانیاً، جلوه&zwnj;یی از تفکیک&zwnj;ناپذیری قرآن و برهان بصورت عینی و مصداقی، و ثالثاً، جنبه&zwnj;یی از اعجاز علمی این کتاب آسمانی است.</p> تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        38 - خداشناسی و خداباوری در فلسفه و ادیان
        محسن   پسنده
        خدا آفریدگار جهان و کامل‌ترین وجود، مفهوم محوری اغلب ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی است. مفاهیم و تعاریف گوناگونی از خدا در ادیان و مذاهب و ذهن اشخاص وجود دارد. میان اعتقاد به خدا و دینداری رابطه ناگزیری برقرار نیست و برخی مردم که به دین معتقد نیستند، به خدا باور دارند. خ أکثر
        خدا آفریدگار جهان و کامل‌ترین وجود، مفهوم محوری اغلب ادیان به ویژه ادیان ابراهیمی است. مفاهیم و تعاریف گوناگونی از خدا در ادیان و مذاهب و ذهن اشخاص وجود دارد. میان اعتقاد به خدا و دینداری رابطه ناگزیری برقرار نیست و برخی مردم که به دین معتقد نیستند، به خدا باور دارند. خدا در نظر شیعه، یگانه و سرمنشأ همه کمالات و علت هستی‌بخش همه موجودات است و ذاتی ازلی و ابدی دارد. هیچ موجودی شبیه او نیست. ذات او عین صفاتش است. واقعیتی بسیط و بی‌ماهیت است. نه در دنیا و نه در آخرت قابل دیده شدن نیست و دارای علم و قدرت مطلق است، در همه جا حضور و ارتباطی تام با مخلوقاتش دارد. وجود خدا و برخی صفاتش با حس و عقل و فطرت اثبات‌پذیر است؛ ولی کُنه ذات نامحدودش با حس و عقل محدود قابل ادراک نیست. بعضی از فیلسوفان غربی و متألهان مسیحی اعتقاد دارند خدایی که در فلسفه اثبات می شود، مغایر با خدایی است که دین توصیفش می کند. برخی دیگر از اندیشمندان معتقدند خدای دین شایسته محبت و پرسش است، در حالی که خدای فلاسفه تنها یک واجب الوجود است که شوری در دل ها نمی افکند. مدعای دوگانگی خدای دین با خدای فلسفه از منظر قرآن و فلسفه اسلامی پذیرفتنی نیست؛ زیرا طبق قرآن، یکی از اوصاف منحصر در فرد الله تعالی، «شیء غیرمخلوق» است. واجب الوجود فلسفه تنها موجود بدون علت است. پس «شیء غیرمخلوق» وصف انحصاری الله قرآن و واجب فلسفه است. بنابراین مصداق الله و واجب الوجود یکی است. حقیقت مدعای دوم با تمرکز بر صفات ذاتی و فعلی خداوند است. اوصاف فعلی خداوند بیانگر روابط گوناگون خداوند با مخلوقات و انسان اند؛ اما صفات ذاتی چگونگی ذات الهی و کمالات او را توصیف می کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        39 - تطوّرات برهان صدّیقین در کلام فلسفی اشعری
        حمید  عطائی نظری
        برهان صدّیقین یکی از معروف‌ترین و معتبرترین براهین اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی به‌شمار می‌آید. با این وصف، سرگذشت و تطوّرات برهان مزبور در کلام اسلامی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. از جمله، تحوّلات برهان صدّیقین در کلام اشعری به عنوان یکی از چند مکتب أکثر
        برهان صدّیقین یکی از معروف‌ترین و معتبرترین براهین اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی به‌شمار می‌آید. با این وصف، سرگذشت و تطوّرات برهان مزبور در کلام اسلامی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. از جمله، تحوّلات برهان صدّیقین در کلام اشعری به عنوان یکی از چند مکتب کلامی برجسته در طول تاریخ کلام اسلامی شناسایی و تبیین نشده است. واکاوی و بازخوانی متون کلامی اشعری نمودار آن است که برهان صدّیقین از قرن ششم هجری به بعد با استقبال متکلّمان اشعری مواجه شده است و در پاره‌ای از آثار متکلّمان متأخّر این مکتب به عنوان مهم‌ترین استدلال بر وجود خداوند قلمداد گردیده است. افزون بر این، برخی از متکلّمان اشعری مثل فخر رازی و ایجی تقریرهایی تازه و ابتکاری از برهان صِدّیقین را ارائه نموده‌اند و بدین‌ترتیب در تقویت و ترویج و تکامل این برهان در کلام اسلامی مساهَمَت و مشارکت درخور توجّهی داشته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        40 - سنجش تقابل نظریۀ شیخ‌اشراق و معتزله درباب ارادۀ خداوند
        مصطفی اسفندیاری محمدمهدی سلامی رسول پاداش‌پور
        <p>صفت اراده ازجمله صفات و کمالات خداوند است که درک صحیح از آن مانند سایر صفات، سبب کمال عالم میگردد. اگرچه عموم متفکران مسلمان، این صفت را برای خداوند قائل هستند، اما کیفیت و نحوۀ اتصاف خداوند به این صفت، همواره محل تضارب آراء بوده است. اکثر متکلمان معتزله صفات ثبوتی خ أکثر
        <p>صفت اراده ازجمله صفات و کمالات خداوند است که درک صحیح از آن مانند سایر صفات، سبب کمال عالم میگردد. اگرچه عموم متفکران مسلمان، این صفت را برای خداوند قائل هستند، اما کیفیت و نحوۀ اتصاف خداوند به این صفت، همواره محل تضارب آراء بوده است. اکثر متکلمان معتزله صفات ثبوتی خداوند، ازجمله اراده، را از ذات سلب نموده و آن را امری زائد بر ذات دانسته&zwnj; و میگویند ذات الهی نائب مناب صفات است. در میان حکمای پیش از شیخ&zwnj;اشراق، برخی اراده را علم به نظام احسن میدانند و برخی برای تبیین معنایش، آن را به صفت علم ارجاع داده&rlm;اند؛ درنتیجه، این&zwnj;دو صفت بلحاظ مفهوم و مصداق، متحدند. در مورد شیخ&zwnj;اشراق، بعضی او را منکر اراده دانسته&zwnj;اند، درحالیکه با بررسی مبانی نظام&zwnj;وارۀ فکری و فلسفی وی، روشن میشود که نه&zwnj;تنها چنین نسبتی قابل پذیرش نیست، بلکه خلاف آن اثبات میگردد. ازجملۀ این مبانی میتوان به فیاضیت نورالانوار، عینیت صفات الهی با ذات، کل&zwnj;الکمال بودن نورالانوار اشاره نمود که طبق آنها، همۀ کمالات موجود در مراتب مادون، بنحو اَتم و اَشرف، در مرتبۀ اعلی وجود دارد. صفت اراده نیز ازجمله کمالات وجودی است که اثبات آن، سبب شرافت و علوّ میگردد و نفی آن، نفی کمال است. بنابرین، با توجه به روح کلی حاکم بر فلسفۀ سهروردی، ضرورتاً میبایست انتساب صفت اراده به باری&zwnj;تعالی را پذیرفته باشد. دربارۀ شمول صفت اراده نیز معتزله، انسان را مشمول ارادۀ واجب نمیدانند، حال آنکه شیخ&zwnj;اشراق، ازآنرو که نورالانوار را حقیقتی محیط معرفی میکند، صفات او را نیز شامل همۀ موجودات، ازجمله انسان، میداند.</p> تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        41 - شاهدان روز قیامت بر اساس تفسیر مأ‌ثور البرهان فی تفسیر القرآن
        زهرا محققیان گورتانی محمد رضا  آرام امیر توحیدی
        <p>یکی از موضوع&zwnj;های ارزشمند در روز قیامت، شاهدان مواقفِ این روز و گسترۀ نظارت آنان است. خداوند نظارت اخروی را به اولیای خویش ــ یعنی انبیا و اوصیا و به&zwnj;ویژه رسول خدا(ص) و ائمۀ معصومین(ع)ــ سپرده است. دربارۀ شاهدان در روز قیامت، گفتارهای بسیاری بیان شده است و ا أکثر
        <p>یکی از موضوع&zwnj;های ارزشمند در روز قیامت، شاهدان مواقفِ این روز و گسترۀ نظارت آنان است. خداوند نظارت اخروی را به اولیای خویش ــ یعنی انبیا و اوصیا و به&zwnj;ویژه رسول خدا(ص) و ائمۀ معصومین(ع)ــ سپرده است. دربارۀ شاهدان در روز قیامت، گفتارهای بسیاری بیان شده است و الگوهایی را مانند دادگری، نیکویی و میانه&zwnj;روی را با نگرش بر امت وسط شناسانده&zwnj;اند. سید هاشم بحرانی، نویسندۀ تفسیر مأثور البرهان فی تفسیر القرآن، بر پایۀ آیات قرآن و منابع روایی، کوشیده است تا شاهدان روز قیامت را بشناساند. بحرانی باور دارد که شاهدان، ویژگی&zwnj;هایی دارند، مانند مقام عصمت و علم به باطن اعمال و نظارت آنان، هم بر زندگی دنیوی و هم بر زندگی اخروی است. این نوشتار می&zwnj;کوشد تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، همراه با بررسی دیدگاه بحرانی دربارۀ معرفی شاهدان روز قیامت، آن را بر پایۀ آیات قرآن و روایات بسنجد.</p> تفاصيل المقالة