جهان شناسی تطبیقی بین ملاصدرا و اسپینوزا
الموضوعات : Islamic theologyانور رئیسی 1 , عباس احمدی سعدی 2 , محمد علی اخگر 3
1 - دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی، واحد فسا، دانشگاه آزاد اسلامی، فسا، ایران
2 - استادیار، گروه فلسفه، واحد فسا، دانشگاه آزاد اسلامی، فسا، ایران
3 - استادیار، گروه فلسفه، واحد فسا، دانشگاه آزاد اسلامی، فسا، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
جهان شناسی یکی از کهن ترین مسائل فلسفی است که حکیمان و متفکران درباره آن بحث و فحص کرده و هر یک بر اساس مبانی فکری و افق اندیشه خویش سخنی گفته اند. بدیهی است این دو حکیم الهی نیز که هر یک نظام فلسفی و مکتب فکری ویژه ای دارند در این باب نیز باید دیدگاه خاصی داشته باشند که این نوشته درصدد بیان پاسخ های آنان به پاره ای از پرسشهای اساسی جهان شناسی بر پایه مبانی فلسفی آنهاست. در نظام تشكیک وجودی ملاصدرا، رابطة خدا با جهان، رابطة وجود مستقل با وجود ربطی است وجود ذومراتب و مشكک است و مراتب آن در شدت و ضعف، تقدم و تاخر، كمال و نقص، غنا و فقر با هم متفاوت و متمایزند و آنچه در فلسفه اسپینوزا برجسته می شود، تنوع وجود انسان و طبیعت است. «طبیعت از نظر اسپینوزا، ضرورت جهش مداوم و گریزناپذیری از وابستگی در میان موجودات متناهی است.
