• فهرست مقالات نفس

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نمادانگاري قصيده‌ عينيّه ابن‌سينا و بازتاب آن در انديشه‌ عارفان مسلمان
        علی  فتح اللهی علي  نظري
        چگونگي هبوط روح آدمي از عالم علوي و نزول آن در قفس جسماني، از مباحث غامض فلسفی و عرفانی است. دوگانگي ميان جان لطیف و جسم کثیف از موضوعات مورد بحث در بيشتر مكاتب فكري- فلسفي و عرفاني است. در این زمینه ابن سینا با دفاع از نظریه‌ی «دوگانگی روح و تن» مانند بسیاری عرفای مسلم چکیده کامل
        چگونگي هبوط روح آدمي از عالم علوي و نزول آن در قفس جسماني، از مباحث غامض فلسفی و عرفانی است. دوگانگي ميان جان لطیف و جسم کثیف از موضوعات مورد بحث در بيشتر مكاتب فكري- فلسفي و عرفاني است. در این زمینه ابن سینا با دفاع از نظریه‌ی «دوگانگی روح و تن» مانند بسیاری عرفای مسلمان، از پیشگامان تصویر هبوط روح در جسم به صورت نمادین است. قصيده‌ي عينيه‌ي ابن‌سينا نيز در بين آثار انديشمندان مسلمان، در زمره‌ي آثاری به‌شمار مي‌آيد كه با زبان نمادين به تبیین دوگانگي روان و بدن مي‌پردازد. اين نوشتار به بيان رمزپردازي، چگونگي شکل گیری آن و عوامل مؤثردر پيدايش داستان‌هاي رمزي- عرفاني در آثار متفكران مسلمان مي‌پردازد. مطالعه‌ی منشأهای گنوسی، نوافلاطونی و اخوان الصفا درقصیده و تأثير آن بر مفاهيم عرفاني و تطبيق بيان نمادين اين قصيده با مفاهيم صوفيانه‌ي عارفان مسلمان در کنار پردازش تعلّق روح به عالم بالا، هبوط غیر ارادی آن و بیان دوگانگی تن و جان و چگونگی رابطه‌ی آن دو با هم، ازديگر موضوعات مورد بحث در اين مقاله است. در پایان به بررسی راه‌های رهایی نفس لطیف باقی، از اسارت زندان جسم فانی خواهیم پرداخت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - سلامت معنوی نفس از دیدگاه زکریای رازی در کتاب طب روحانی
        ماریه  سیدقریشی علی  احمدپور
        یکی از مهم‌ترین ابعاد وجودی انسان بُعد روحانی اوست که اهتمام به سالم نگه داشتن آن توصیه دین مقدّس اسلام است؛ زکریای رازی در کتاب طب روحانی خود نیز توجه ویژه‌ای به این مسأله داشته است. هدف اصلی این پژوهش، بیان نحوه‌ی حفظ سلامت معنوی از دیدگاه رازی است که با روش اسنادی و چکیده کامل
        یکی از مهم‌ترین ابعاد وجودی انسان بُعد روحانی اوست که اهتمام به سالم نگه داشتن آن توصیه دین مقدّس اسلام است؛ زکریای رازی در کتاب طب روحانی خود نیز توجه ویژه‌ای به این مسأله داشته است. هدف اصلی این پژوهش، بیان نحوه‌ی حفظ سلامت معنوی از دیدگاه رازی است که با روش اسنادی و تحلیلی به راه‌های تحقق سلامت نفس و نحوه‌ی پیشگیری و درمان بیماری‌های نفسانی از دیدگاه رازی پرداخته شده است. در آموزه‌های دینی هم علم و ایمان به خدا و عمل صالح از ارکان اصلی سلامت معنوی محسوب می‌شوند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که زکریای رازی، حاکمیّت عقل بر سایر قوا و مبارزه با هوای نفس و تهذیب نفس از رذایل اخلاقی مثل حسد، بخل و عُجب را از نشانه‌های سالم بودن نفس بیان می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - فضایل و ترابط آنها با قوای نفس از منظر مسکویه
        عین‌الله  خادمی
        مسکویه تحت تأثیر حکیمان یونانی فضایل را در گام نخست به چهار دسته – حکمت، عفت، شجاعت و عدالت – تقسیم می کند و از آن ها به عنوان فضایل رئیسه یاد می کند. او بر این باور است که حکمت فضیلت قوه ناطقه است و در سایه آن انسان به شناخت امور الهی و انسانی می پردازد و عفت فضیلت قو چکیده کامل
        مسکویه تحت تأثیر حکیمان یونانی فضایل را در گام نخست به چهار دسته – حکمت، عفت، شجاعت و عدالت – تقسیم می کند و از آن ها به عنوان فضایل رئیسه یاد می کند. او بر این باور است که حکمت فضیلت قوه ناطقه است و در سایه آن انسان به شناخت امور الهی و انسانی می پردازد و عفت فضیلت قوه شهوانی است و در صورت اتصاف انسان بدین فضیلت، او بر این قوه استیلا می یابد و تمایلات شهوانی خویش را بر اساس رأی و فکر صائب بکار می گیرد و از اسارت شهوات آزاد می‌گردد. از دیدگاه مسکویه شجاعت، فضیلت قوه غضبیه نفس انسان است، در صورتی که این قوه تحت سیطره قوه عاقله باشد انسان به فضیلت شجاعت متصف می گردد، و از مبادرت ورزیدن به امور مهیب و خوفناک هراسی به خود راه نمی دهد. آخرین فضیلت رئیسه و بنیادی از دیدگاه مسکویه، عدالت است. او یادآور می شود، در صورتی انسانی بدین فضیلت متصف می گردد، که واجد سه فضیلت بنیادی پیش گفته گردد. و در مجموع، دو قوه غضبیه و شهویه مطیع و منقاد قوه ناطقه گردند. با اندک تأمل در مطالب پیش گفته درمی یابیم که ترابط وثیق و مستحکمی میان فضایل بنیادی و قوای نفس برقرار است. حکمت ناشی از قوه ناطقه، عفت و شجاعت از سازگاری مثبت میان این قوای سه گانه نفس ایجاد می‌گردد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تأثیر هوای نفس در فتنه‌های عصر امام علی(ع)
        محمدعلی  ریاحی سید رضا  موسوی
        هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش مؤلفه های هوای نفس(بغی، عدوان، شهوت و طغیان)، در فتنه های عصر امام علی(ع) است. عصر امام علی(ع) شاهد مردماني بود كه بر اساس عقل سليم تصميم نمی‏گرفتند، بلکه بر اساس امیال و هواهای نفسانی عمل می‏کردند. تمایلات نفسانی به چهار صورت: «بغی، عدوان، شهو چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش مؤلفه های هوای نفس(بغی، عدوان، شهوت و طغیان)، در فتنه های عصر امام علی(ع) است. عصر امام علی(ع) شاهد مردماني بود كه بر اساس عقل سليم تصميم نمی‏گرفتند، بلکه بر اساس امیال و هواهای نفسانی عمل می‏کردند. تمایلات نفسانی به چهار صورت: «بغی، عدوان، شهوت و طغیان» در ايجاد فتنه‏های عهد امام علی(ع) نقش ایفاء نمودند. «بغی» و ظلم‏های هواپرستانه ی اهل جمل، صفين و نهروان، سه فتنه ی پى‏درپى ‏را پدید آورد. دسته‏ای از روی حسادت و گروهی به خاطر هلاكت نزدیکان خويش توسط امام علی(ع)، در جنگ‏هاي بدر و احد و... به دشمنی با ایشان پرداختند تا «عدوان»، صورت دیگر هوای نفس نیز در قالب كينه‏ها بروز پیدا نماید. «تمایلات شهوانی» نیز در شکل‏گیری فتنه‏های آن روزگار تأثیر بسزائی داشت، اشتیاق فتنه‏گران به مال و ثروت که ستون شهوات است، پایه ی اساسی فتنه‏های عصر حضرت(ع) بود. از سوی دیگر، نافرمانی از حجت و نماینده ی خداوند در میان بندگان مصداق «طغیان» است، که مردم پس از رحلت رسول خدا(ص) با گستاخى و وقاحت‏ تمام، مرتکب آن گشتند و فتنه‏ها خلق کردند. روش این تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات، به صورت کتابخانه‌ای با مراجعه به منابع اصلی و نیز نرم‌‌‌افزارهای موجود در قالب پرونده‌های علمی به صورت ثبت اطلاعات در فیش‌های تحقیقی می‌باشد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - خویشتن‌داری و نقش آن در آرامش نفس از منظر افلاطون
        مریم  سلطانی کوهانستانی
        پژوهش حاضر درجهت حل معضل ناآرامی و اضطراب انسان معاصر، با تکیه بر آرای افلاطون، نشان می‌دهد، ازجمله راه‌های تحقق آرامش نفس، پای‌بندیِ آدمی به فضايل و در رأس آنها خویشتن‌داری است. افلاطون پس از ترسیم منزلت انسان در هستی به عنوان موجودی بهره‌مند از قوه‌ی عاقله و مستقر در چکیده کامل
        پژوهش حاضر درجهت حل معضل ناآرامی و اضطراب انسان معاصر، با تکیه بر آرای افلاطون، نشان می‌دهد، ازجمله راه‌های تحقق آرامش نفس، پای‌بندیِ آدمی به فضايل و در رأس آنها خویشتن‌داری است. افلاطون پس از ترسیم منزلت انسان در هستی به عنوان موجودی بهره‌مند از قوه‌ی عاقله و مستقر در شبکه‌ی خویشاوندی مثل، به تحلیل و نقد درک عامیانه‌ی خویشتن‌داری پرداخته و آن را بازاندیشی می‌کند. به زعم او، برداشت عامه از مفهوم خویشتن‌داری در معنای مالکیت فرد بر نفس خویش، ضمن تناقض ذاتی و کارکرد صرفاً شخصی آن، به استتار عملکرد واقعی عقل می‌انجامد؛ زیرا خویشتن‌داری همان نظام‌مندی و هارمونی نفس است که در نتیجه‌ی حاکمیت عقل بر قوای محکوم نفس حاصل شده و بدین وسیله فرد را به ثبات نفس و نوعی مصونیت و استقامت دربرابر انواع هیجانات سوق داده، آرامش او را تأمین می‌کند. ازاین‌رو به زعم افلاطون، آرامش آدمی بر امری درونی استوار است و همواره در نظم حاکم بر نفس تعیّن می‌یابد. براین اساس می‌توان گفت، مهم‌ترین عامل ناآرامی انسان معاصر، بحران معرفتی او از خود و نیروی درونی خویش است؛ فلذا برای حل این بحران، باید ماهیت الهی نفس و نظم حاکم بر آن را به او یادآوری کرد؛ امری که در فلسفه‌ی افلاطون در فضیلت خویشتن‌داری، صورت‌بندی می‌شود پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - کارکردهای تربیتی عزت نفس و نقش آن در سلامت روان از منظر قرآن و روایات
        مهدیه  عسکری ابراهیم نوری نوری حسین  خاکپور
        عزت نفس از موضوعات کلیدی در زندگی هر انسان می باشد که در موفقیت ها و شکست های وی تأثیر مستقیم دارد این مسأله در نظام تربیتی اسلام به عنوان یک هدف مطرح است تا انسانها را به سوی سلامت روان سوق دهد، هدف از این مقاله شناخت کلید های دستیابی به عزت نفس و تأثیر آن در سلامت روا چکیده کامل
        عزت نفس از موضوعات کلیدی در زندگی هر انسان می باشد که در موفقیت ها و شکست های وی تأثیر مستقیم دارد این مسأله در نظام تربیتی اسلام به عنوان یک هدف مطرح است تا انسانها را به سوی سلامت روان سوق دهد، هدف از این مقاله شناخت کلید های دستیابی به عزت نفس و تأثیر آن در سلامت روان است، نوشته حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد قرآنی-روایی بر آن شده تا نشان دهد که راههایی برای دست یابی به عزت نفس وجود دارد از مهمترین آنها می توان به توکل به خداوند،تمسک به قرآن و... اشاره نمود و در پایان هم ضمن بیان کارکردهای تربیتی عزت نفس به چگونگی تأثیر آنها بر پیدایش عزت نفس و تأمین سلامت روان می پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تحقیق انتقادیِ «تعریف اخلاق» از دیدگاه فلاسفه‏ی غربیِ معاصر
        عسگر  دیرباز محمد  اصلانی
        از گذشته تاکنون، توسط فلاسفه و دانشمندان، تعاریف فراوانی از "اخلاق" به عمل آمده است. بسیاری از این تعاریف با یکدیگر متفاوتند و هرکدام از این دانشمندان و فلاسفه از منظر خود به آن نگریسته‏اند. در این مقاله ابتدا سه واژه‏ی اصلی "اخلاق" در زبانهای فارسی و انگلیسی، یعنی "اخل چکیده کامل
        از گذشته تاکنون، توسط فلاسفه و دانشمندان، تعاریف فراوانی از "اخلاق" به عمل آمده است. بسیاری از این تعاریف با یکدیگر متفاوتند و هرکدام از این دانشمندان و فلاسفه از منظر خود به آن نگریسته‏اند. در این مقاله ابتدا سه واژه‏ی اصلی "اخلاق" در زبانهای فارسی و انگلیسی، یعنی "اخلاق"، "Ethics" و "Moral" ریشه‏یابی می‏شوند. در این ریشه‏یابی مشخص می‏شود هر سه واژه از حیث ریشه‏ی لغوی به یک معنا هستند. پس از آن تعاریفِ "فلاسفه و دانشمندان معاصر غربی" با تعاریفِ "علما و دانشمندان" مسلمان در خصوص اخلاق با یکدیگر مقایسه می‏شود. این مقایسه نشان می‏دهد تعریفِ "اخلاقِ معاصر غربی"، تعریفِ اخلاق به "رفتار" است، درحالیکه تعریفِ "اخلاق اسلامی" تعریفِ اخلاق به "خصلتهای باطنی" است. در پایان سه استدلال اقامه می‏شود که در مقایسه نشان می‏دهد: تعریفِ "علما و دانشمندان مسلمان" نسبت به تعریف "فلاسفه و دانشمندان معاصر غربی" دقیق‏تر و کارآمدتر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - زمینه های تربیتی اقتصاد مقاومتی با محوریت مبانی فلسفی علم النفس امام خمینی(ره)
        مهدی  ایمانی مقدم
        شناخت انسان و لایه های باطنی وجودی او چه نقشی در شناخت اولویت ها و اهداف و روش های تحقق اقتصاد مقاومتی دارد؟مفروض این است که تحقق بسیاری از سیاست های کلی نظام درباره اقتصاد مقاومتی- ابلاغی مقام معظم رهبری- مستقیم یا غیر مستقیم به شناخت ابعاد وجودی انسان(بعنوان اصلی ترین چکیده کامل
        شناخت انسان و لایه های باطنی وجودی او چه نقشی در شناخت اولویت ها و اهداف و روش های تحقق اقتصاد مقاومتی دارد؟مفروض این است که تحقق بسیاری از سیاست های کلی نظام درباره اقتصاد مقاومتی- ابلاغی مقام معظم رهبری- مستقیم یا غیر مستقیم به شناخت ابعاد وجودی انسان(بعنوان اصلی ترین عامل در تمام مراحل هرفرایند اقتصادی)وابسته است؛ سیاست هایی چون : فعال سازی سرمایه های انسانی(سیاست یکم)، توانمند سازی نیروی کار جهت رشد بهره وری(سیاست سوم)، افزایش سهم سرمایه انسانی در چرخه تولید (سیاست پنجم) اصلاح الگوی مصرف(سیاست هشتم) صرفه جویی در هزینه های عمومی(سیاست شانزدهم) جلوگیری از فساد در حوزه های اقتصادی (سیاست نوزدهم) تقویت فرهنگ جهادی در فعالیت های اقتصادی (سیاست بیستم)... بنابراین برنامه ریزی و تلاش در جهت شکوفایی استعداد های متعالی انسانی و تعدیل و تنظیم قوای درونی در مردم و مدیران، مهمترین شرط تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی است. امام خمینی(س)شاخص ترین چهره منادی اقتصادِ اسلامیِ جهادی(=اقتصاد مقاومتی)در عصر حاضر، متأثر از علم النفس ملاصدرا که حکمت وانسان کامل راجامع وحی و کشف و عقل می داند، با تعریفی جامع از هویت انسانی، مبتنی بر اصالت روح و با راهنمایی در جهت مدیریت و تعدیل قوای نفس، سیمای انسان مطلوب برای تحقق اقتصاد مقاومتی را ترسیم می نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تاثیر ویژگیهای رفتاری و اخلاقی بر تصدی و تصمیم‌گیری مديران مالی (مورد مطالعه: بانک کشاورزی)
        ابراهيم  دهرويه مجید اشرفی جمادوردی  گرگانلی دوجی علی  خوزین
        بر اساس نظریه های روانشناسی،تصمیم گیری مدیران تحت تاثیربرخی فاکتورهای روانشناختی ( اخلاقی) و رفتاری غیرقابل‌انکاری است که نیاز است به منظور اتخاذ تصمیمات اثربخش، این فاکتورها را درک کرد. متاسفانه در بسیاری ‏از مواقع مدیران نسبت به این موضوع آگاهی نداشته و درنتیجه عدم مد چکیده کامل
        بر اساس نظریه های روانشناسی،تصمیم گیری مدیران تحت تاثیربرخی فاکتورهای روانشناختی ( اخلاقی) و رفتاری غیرقابل‌انکاری است که نیاز است به منظور اتخاذ تصمیمات اثربخش، این فاکتورها را درک کرد. متاسفانه در بسیاری ‏از مواقع مدیران نسبت به این موضوع آگاهی نداشته و درنتیجه عدم مدیریت ‏احساسات خود، به‌طور ناخودآگاه تصمیمات اشتباهی می‌گیرند. یکی از راهکارهای مؤثر،کمک گرفتن از شاخه جدیدی در ‏علم مالی، بنام مالی رفتاری است. این پژوهش در حوزه اشخاص، به بررسي عوامل مختلف روانشناختی (اخلاقی) و رفتاری مؤثر درتصمیم گیری مدیران مالی، مورد مطالعه نظام بانکی،می‌پردازد.اين تحقيق با استفاده از پرسشنامه و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی ، به شناسایی فاکتورهای اصلی روانشناختی و سپس با کمک فنون AHP، به رتبه‌بندی و وزن دهی متغیرهای رفتاری مؤثر در تصدی و تصمیم‌گیری مدیران مالی می‌پردازد.نتایج بیانگر آن است فاکتورهای وراثتی، شخصیتی،اکتسابی و اجتماعی در تصمیم گیری افراد تاثیر دارند، بطوریکه متغیرهای:داشتن اعتمادبه‌نفس، توانایی مدیریت استرس، مسئولیت‌پذیری افراد ، داشتن توانایی‌های روانی و هوش هیجانی در یافتن راه‌حل‌های نوآورانه ،ازجمله مهم‌ترین متغیرهایی می‌باشند که در نوع تصمیم گیری افراد می تواند تاثیر داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - مولفه های اخلاقی در اقتدار قضایی با محوریت حقوق ایران
        علی اعتمادی باقر شاملو امان اله علیمرادی سید مهدی احمدی موسوی
        اقتدار قضایی موثرترین قدرتی است که با اجرای قانون و ایجاد اعتماد در مردم آزادی، امنیت و آسایش آنها را فراهم می کند. در هر برهه که اقتدار قضایی پر رنگ بوده، به حکومت شکوه و به جامعه و ملت امنیت و آرامش هدیه کرده است. یکی از بسترهای نقش آفرین و تاثیر گذار در تقویت اقتدار چکیده کامل
        اقتدار قضایی موثرترین قدرتی است که با اجرای قانون و ایجاد اعتماد در مردم آزادی، امنیت و آسایش آنها را فراهم می کند. در هر برهه که اقتدار قضایی پر رنگ بوده، به حکومت شکوه و به جامعه و ملت امنیت و آرامش هدیه کرده است. یکی از بسترهای نقش آفرین و تاثیر گذار در تقویت اقتدار قضایی، که مقداری هم در جامعه مغفول مانده است، مکارم اخلاقی در آحاد ملت است. زیرا که ملکات نفسانی انسان و تزکیه و تهذیب نفس در پرتو اخلاق شکل می گیرد. با کمی تعمق در می یابیم که قانون و اخلاق پیوند ناگسستنی و تنگاتنگ دارند از این رو کانت برجسته دانشمند اخلاقی بعد از رنسانس در اروپا در دستور اخلاقی خود به مردم می گوید: "به گونه ای رفتار کنید که منش کار شما مبنای قانون گذاری جهانی باشد."در اعتبار اخلاق همین کافی که یکی از شعارهای محوری پیامبر اسلام (ع) این بوده که: "تنها برای تکمیل فضایل اخلاقی بر انگیخته شده ام." اگر فضایل اخلاقی در مردم تقویت شود آنچه در جامعه شاهد خواهیم بود شجاعت، امانتداری، رافت، مهربانی، خوش خلفی، صبر، وفای به عهد و ... است. اینها و سایر صفات اخلاقی حسنه نقش ارزنده در اقتدار قضایی بازی خواهند کرد زیرا یکی از عوامل ارتکاب جرم که نهایتا به اقتدار قضایی پیوند می خورد رذایل اخلاقی است از قبیل زورگویی، دروغگویی، خیانت، طمع و ظلم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - رهبر شایسته برای مدینه فاضله (براساس علم النفس ملا صدرا)
        مهدی ایمانی مقدم
        وجود حاکم، یک ضرورت عقلی است و در جامعه‌ای با هویت اسلامی علم و تقوا و عدالت مهمترین ویژگی او خواهد بود. قران کریم، ولایة را امری تشکیکی دانسته که از ولایة الله شروع و در مرتبه نازل تر ولایة الرسول وسپس ولایة الامام و در بیان امامان هدی(س) ولایة فقیه حجت کامل ایشان بر خ چکیده کامل
        وجود حاکم، یک ضرورت عقلی است و در جامعه‌ای با هویت اسلامی علم و تقوا و عدالت مهمترین ویژگی او خواهد بود. قران کریم، ولایة را امری تشکیکی دانسته که از ولایة الله شروع و در مرتبه نازل تر ولایة الرسول وسپس ولایة الامام و در بیان امامان هدی(س) ولایة فقیه حجت کامل ایشان بر خلق معرفی شده است. سؤال این است که حقیقت این ولایت چیست که با سریانی تشکیکی از ولایت حقه حقیقیه شروع و به ولایت مومنان ختم می‌گردد؟برای پاسخ باید «خلیفه الله » را شناخت که هم صبغه الهی دارد وهم جنبه ناسوتی و این مهم ضرورت شناخت لایه‌های عمیق وجودی انسان را مضاعف نموده است.با شروع اندیشه و حکمت یعنی از آغاز خلقت انسان،مسأله علم النفس مورد التفات حکیمان بوده و حکیم ملاصدرا همچون سایر تعمق‌ها و نو آوری‌های خود مبانی رصین حکمت متعالیه را در ساحت علم النفس جاری ساخته و مبتنی بر وحی و کشف به معرفی ویژگی نفس شایسته راهبری اقدام نموده است.از دیدگاه او جامعه، مجموعه نفوس بشری و ظرف تکامل نفس انسانی است و بین اولویت‌های تربیتی و مراتب تکوینی نفس و بین اولویت‌های تربیتی و سیاسی جامعه تناظر وجود دارد؛ وی اصول حکمت متعالیه از جمله اصالت و تشکیک در وجود ونیز تساوق بین خیر و وجود را هم در تبیین حقیقت نفس و هم حقیقت جامعه جاری ساخته،بر پایه آن کمال جامعه را در پیروی از فضایل در جهت ساختن مدینه فاضله دانسته که «حکیم متأله» همچون قلب به آن جامعه روح و نشاط می‌دهد و با صلابت و از نفوذ رذایل اخلاقی در کالبد اجتماع جلوگیری می‌کند. بنابراین صلاحیت رهبری مدینه فاضله بر اساس تکامل نفس راهبر اوست. این نوشته حاصل تحقیق و مطالعه در آثار مختلف ملاصدرا و استنباط آثار اجتماعی سیاسی اندیشه اوست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - تبیین جایگاه خدا در انسان شناسی ملاصدرا
        قربانعلی  کریم زادۀ قراملکی محرم  رحیمی
        خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان شناسی ملاصدرا ایفا می‌کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلوۀ اوست که در آیات قرآنی به خلیفۀ الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. مهم‌ترین مبانی م چکیده کامل
        خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان شناسی ملاصدرا ایفا می‌کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلوۀ اوست که در آیات قرآنی به خلیفۀ الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. مهم‌ترین مبانی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری است. وی نفس انسانی را در بستر حرکت جوهری دارای مراتب ماده، مثال و عقل دانسته و در نهایت به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّۀ خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قوۀ تخیل خود، وجودات ذهنی را در سرزمین خیال می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن. این مقاله به تبیین جایگاه خداوند در انسان‌شناسی ملاصدرا بر مبنای اصالت وجود وحرکت جوهری می‌پردازد. جایگاهی که ملاصدرا برای خداوند قائل است و تصویری که از او به عنوان مبدأ و غایت موجودات، ارائه می‌دهد، به خوبی می‌تواند، مبیّن جایگاه او در انسان شناسی‌اش باشد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - نقش روح بخاری در ارتباط نفس با بدن در علم النفس فلسفی ابن سینا
        علی  کریمیان صیقلانی هاجر  حسابی راد
        ابن سینا از جمله حکمای مسلمان است که به مسئله ارتباط بین نفس و بدن توجه خاص کرده است. از آنجا که وی قائل به روحانیة الحدوث بودن روح و نیز ثنویت نفس و بدن از ابتدای حدوث است، ناچار باید در موضوع ارتباط میان نفس و بدن، وجود واسطه ای را بپذیرد، چرا که نفسِ مجرد و روحانی نم چکیده کامل
        ابن سینا از جمله حکمای مسلمان است که به مسئله ارتباط بین نفس و بدن توجه خاص کرده است. از آنجا که وی قائل به روحانیة الحدوث بودن روح و نیز ثنویت نفس و بدن از ابتدای حدوث است، ناچار باید در موضوع ارتباط میان نفس و بدن، وجود واسطه ای را بپذیرد، چرا که نفسِ مجرد و روحانی نمی‌تواند بدون واسطه، با بدن کثیف و عنصری مرتبط شود و از این رو لازم است جرمی لطیف که فوق بدن و دون نفس است در بین باشد. ابن سینا این واسطه را روح بخاری نامیده است. روح بخاری از بخش لطیف اخلاط و از بخارات بدن برخاسته است. بنابراين نسبت روح بخاري به بخش لطيف اخلاط مانند نسبت اعضاي بدن است به بخش متكاثف اخلاط. همانطور كه تركيب و امتزاج اخلاط، در هر كدام از اعضاي بدن، مزاجي متناسب با آن عضو خاص را پديد مي‌آورند بخارها و لطائف اخلاط نيز كه برآمده از اخلاط چهارگانه هستند، تركيب و امتزاج يافته ومزاجي متناسب با روح بخاري را پديد مي آورند. لذا تدبیر، اشتغال و علقه نفس به بدن و به هر عضو یا قوه یا آلات بدنی از این طریق خواهد بود. از منظر ابن سینا، نخستین عضوی که نفس به او تعلق می‌گیرد قلب است. قلب منبع و معدن تولد روح بخاری است. مقاله حاضر به روش تحلیل محتوایی، به معرفی دیدگاه ابن سینا دربارة روح بخاری، منشا و دلایل اثبات وجود، وظایف و نقش آن در ادراک حسی می‌پردازد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - بررسی تطبیقی ریاضت و تهذیب نفس در اسلام با ادیان هند و آئین بودا
        امید  صادق پور رضا  شعبانی سینا  فروزش
        یکی از پدیده های مشترک ادیان بزرگ جهان، توصیه و سفارش آنها به سلوک زاهدانه و مراقبه نفس است. ریاضت و تحقیر دنیا و پرهیز از لذائذ دنیوی از مشخصات بارز ادیان و مکاتب هندی و آئین بوداست. از طرفی در تعالیم و آموزهای اسلامی هم توصیه هایی به مسلمانان برای مراقبه نفس و خودسازی چکیده کامل
        یکی از پدیده های مشترک ادیان بزرگ جهان، توصیه و سفارش آنها به سلوک زاهدانه و مراقبه نفس است. ریاضت و تحقیر دنیا و پرهیز از لذائذ دنیوی از مشخصات بارز ادیان و مکاتب هندی و آئین بوداست. از طرفی در تعالیم و آموزهای اسلامی هم توصیه هایی به مسلمانان برای مراقبه نفس و خودسازی وجود دارد. مقاله حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی، به بررسی مقایسه ای ریاضت و تهذیب نفس در تعالیم اسلامی با مکاتب فلسفی هند و آئین بودا می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که ادیان غیرتوحیدی هند و آئین بودا هم نظیر آموزه های اسلامی، تعالیمی را جهت تهذیب و تربیت انسان برای زندگی فردی، اجتماعی و رساندن او به سعادت، به پیروان خود توصیه نموده اند و شباهت هایی هم در برخی موارد میان آموزه های آنها وجود دارد، بخصوص آئین بودا که برای رساندن انسان به آرامش، برگزیدن یک راه میانه را بین بهره گیری از دنیا و ترک آن پیشنهاد می کند و از مکافات عمل سخن می گوید اما به علت اختلاف در جهان بینی، انگیزه و روح حاکم بر این اعمال در دو مکتب، بسیار باهمدیگر متفاوت است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - بررسی و نقد دلایل ابن سینا بر نفی قدم نفس
        فریال اسکندری محمد  سعیدی مهر امیر عباس  علی زمانی
        ابن سینا معتقد است که نفوس انسانی قبل از بدن موجود نیستند و سپس در بدنها به وجود می آیند یعنی پس از این که اجسام به وجود آمدند، نفوس به آنها ملحق می گردند. چون اگر نفوس قبل از اجسام موجود باشند همه دارای وجودی منفرد خواهند بود و در این صورت تکثردر آنها جایز نیست .علت ای چکیده کامل
        ابن سینا معتقد است که نفوس انسانی قبل از بدن موجود نیستند و سپس در بدنها به وجود می آیند یعنی پس از این که اجسام به وجود آمدند، نفوس به آنها ملحق می گردند. چون اگر نفوس قبل از اجسام موجود باشند همه دارای وجودی منفرد خواهند بود و در این صورت تکثردر آنها جایز نیست .علت این سخن ابن سینا آن است که وی بر این عقیده است که تکثر، تنها مربوط به بدنهایی است که نفوس به آنها ملحق می گردند و نمی تواند از جانب نفوس باشد؛ چون نفوس مجرد هستندو در مجردات تکثر وجود ندارد. اما حقیقت آن است که همان گونه که جواهر مادی متکثرند، جواهر مجرد هم باید متکثر و متمایز باشند و خلاف این امر، منجر به محال خواهد شد. دلیل دیگر ابن سینا بر حدوث نفس، اعتقاد به نفی تعطیل است اما علاوه بر این که اصل نفی تعطیل قابل قبول نیست این اصل اساساً شامل مجردات نمی گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - واکاوی دیدگاه تناسخ در نظرگاه صدرالمتالهین شیرازی و تاثیر آن در مرگ اندیشی معاصر
        حمید رضانیا شیرازی محمدحسن مطیعی
        امید به زندگانى جاودان سبب گردیده است که انسان باورهاى گوناگونى را در باب حیات پس از مرگ پیدا کند که تناسخ یکى از آنهاست، این ایده که دیرینه‏اى طولانى دارد از سوى موافقان و مخالفان آن به بحث گذارده شده است و امروزه به عنوان یکی از پرسش های فراروی بشر خودنمایی میکند. در چکیده کامل
        امید به زندگانى جاودان سبب گردیده است که انسان باورهاى گوناگونى را در باب حیات پس از مرگ پیدا کند که تناسخ یکى از آنهاست، این ایده که دیرینه‏اى طولانى دارد از سوى موافقان و مخالفان آن به بحث گذارده شده است و امروزه به عنوان یکی از پرسش های فراروی بشر خودنمایی میکند. در تعالیم دینی ما، مرگ همزاد و هم نفس آدمی است. هر دمی که فرو می‌بریم گرچه با آن زندگی خود را تأمین می کنیم، در عین حال با آن گامی به سوی مرگ برمی داریم. مرگ و زندگی هر دو آفریدة خداوند هستند و ابزاری برای آزمون کردار آدمی. در اسلام و بویژه در مکتب تشیع اگر چه عقیده تناسخ از ناحیه پیشوایان معصوم ابطال گردیده است، لیکن خردورزان و اندیشوران آن مکتب را از تفکر در آن زمینه باز نداشته است که صدرا به عنوان موسس مکتب حکمت متعالیه از جمله ایشان است که به خوبی این چالش را بررسی و حل نموده است .در این نوشتار، ضمن مرور بر تاریخچه این نگرش بشرى، و بیان تقسیمات مربوط به آن، انظار و آراء آن فیلسوف و حکیم زبردست در این باب نیز به اجمال بررسى گشته است، بیانات وی در این مقوله روشنگرى شگرفى درمتفکران پس از خودش ایجاد نموده است تا آنجاکه صدرالمتألهین را مى‏توان جامع و کامل کننده این ابحاث به شمار آورد.به هر حال، اگرچه بطلان نقلى و عملى تناسخ خدشه‏ناپذیر به نظر مى‏رسد، اما درباره محال بودن عقلى آن و بررسى تأثیرات این نظریه، مجال بحث و تأمل باقى است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - انسان‌ شناسی از دیدگاه ابن‌ سینا
        معصومه الوندیان علی اله بداشتی
        تفکر انسان قدمتی به درازاي حیات بشر دارد. یکی از مسایل اصلی انسان از همان آغاز، پرسش از خود و شرایط پیرامونی بوده است. حکما و متکلمان دینی در دوره های گوناگون، از اقصی نقاط دنیا، در مورد ابعاد مختلف انسان، نظریه پردازی های بسیاری نموده اند. از این میان می توان ابن سینا چکیده کامل
        تفکر انسان قدمتی به درازاي حیات بشر دارد. یکی از مسایل اصلی انسان از همان آغاز، پرسش از خود و شرایط پیرامونی بوده است. حکما و متکلمان دینی در دوره های گوناگون، از اقصی نقاط دنیا، در مورد ابعاد مختلف انسان، نظریه پردازی های بسیاری نموده اند. از این میان می توان ابن سینا را نام برد که آرای فلسفی او تاثیر بسزایی در اندیشمندان دیگر داشته است. اين پژوهش با روش توصيفي- تحليلي، با مطالعه عمده مباحث شیخ الرئیس در علم-النفس، در کتب فلسفي اش همچون شفا، نجات و اشارات و تنبیهات در مراتب انسان شناسي، به تبيين و بررسي انديشه هاي او در باب انسان پرداخته و انسان شناسی را در دو مرتبه و دو مرحله بررسی می کند: مرحله اول، فلسفي و نظري محض است که در آن به انسان و ابعاد وجودي او، با دیدگاهی عقلي و فلسفي نگريسته می شود؛ مرحله دوم که نقطه اوج انسان-شناسي اوست، مرحله اشراقي و شهودي است. او در رسائل عرفاني خود همچون رساله حي ابن يقظان، رساله الطير و سلامان و ابسال، و در نمط هاي آخر اشارات و تنبيهات و خطوطی از کتاب مباحثات و کتاب شفا، با نگرشي اشراقي و عرفاني، به بحث از انسان پرداخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - تحلیل کیفیت حصول معرفت انسان از دیدگاه میرزا جواد تهرانی (ره)
        علی اکبر حائری موحد یحیی کبیر
        مکتب تفکیک یک جریان فکری معاصر است که در این دیدگاه نفس در عرض بدن و همانند آن امر مادی قلمداد شده است. وراء عالم مادّه موجودی به نام عقل وجود دارد که مخلوق خداوند و واسطه فیض است. از تابش نور عقل به نفس معرفت حاصل می‌شود. ایشان برای حصول معرفت اقسام سه‌گانه‌ی معرفت فطر چکیده کامل
        مکتب تفکیک یک جریان فکری معاصر است که در این دیدگاه نفس در عرض بدن و همانند آن امر مادی قلمداد شده است. وراء عالم مادّه موجودی به نام عقل وجود دارد که مخلوق خداوند و واسطه فیض است. از تابش نور عقل به نفس معرفت حاصل می‌شود. ایشان برای حصول معرفت اقسام سه‌گانه‌ی معرفت فطری، معرفت تذکاری و معرفت اعطایی را با توجه به آیات و روایات ارائه داده است. وی طریق کسب معرفت را منحصراً در اطاعات محض و استغفار از معاصی می‌داند. این پژوهش با هدف آشنایی با ساختار فکری میرزا جواد تهرانی و نقدآن و در پی پاسخ به این مساله که وی چگونه حصول معرفت انسان را تقریر و تحلیل می نماید و با روش تحلیل محتوای منابع به صورت کتابخانه ای تنظیم شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - بررسي شاخص‌هاي فردي مؤثر مديران شرکت‌هاي فناور نوپا
        غلامرضا ملک زاده آزاده کیانی نژاد
        در اين مقاله به ويژگي هاي رفتاري و فردي مديران شركت هایي پرداخته شده است که در شركت هاي فناور نوپا بوده و در محيط هاي حمايتي به فعاليت مشغولند. در اين تحقيق تلاش شده است شاخص هاي فردي موثر در موفقيت اين گروه از مديران شناسايي و ارائه گردد. همچنين اين تحقیق تلاش می کند و چکیده کامل
        در اين مقاله به ويژگي هاي رفتاري و فردي مديران شركت هایي پرداخته شده است که در شركت هاي فناور نوپا بوده و در محيط هاي حمايتي به فعاليت مشغولند. در اين تحقيق تلاش شده است شاخص هاي فردي موثر در موفقيت اين گروه از مديران شناسايي و ارائه گردد. همچنين اين تحقیق تلاش می کند ويژگي ها و شاخص های موثر در انتخاب و انتصاب صحيح مديران و در نتيجه پيشرفت و بهبود صنعت كشوررا تعیین كند. براي مطالعه ي موردي شركت هاي مستقر در پارك علم وفناوري خراسان در نظر گرفته شده اند. بر مبناي نتايج اين تحقيق از ميان ويژگي هاي متعدد شخصيتي افراد، 6 ويژگي و شاخص فردي برجسته انتخاب شد كه عبارتند از: داشتن اعتماد به نفس، توانايي رهبري، خلاقيت وابتكار، مشاركت و تفويض اختيار، مهارت هاي روابط انساني و كنترل دروني. شاخص ها و ويژگي هاي پيش گفته بر اساس نتايج تحقيقات و مطالعات ديگر محققين شنايايي و تعیین شده اند. آنگاه از طريق بررسی نتايج به دست آمده از توزيع پرسشنامه بين مديران، اطلاعات لازم به دست آمد و از این رهگذر، شاخص هاي فردي موثر در موفقيت مديران مورد بحث شناسايي گرديد. نتايج اين تحقيق، نشان می دهد که فرضيه های اول و ششم مطرح شده در تحقيق درست هستند يعني اعتماد به نفس و كنترل دروني به عنوان شاخص هاي موثر در موفقيت این مديران مورد تأييد قرار می گیرد. در این تحقیق به بحث رضایتمندی کارکنان پرداخته نشده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - تحولات تاريخي مسئله روح بخاري در حکمت صدرايي
        محمد  ميري
        نوشتار حاضر به بررسي تاريخي برخي پيشرفتها که توسط صدرالمتألهين در مبحث روح بخاري روي داده است ميپردازد. ملاصدرا روح بخاري را از جهت آنکه واسطه رسيدن تدبير نفس به بدن جسماني است گاهي به (عما) ـ که اصطلاحي عرفاني است ـ و گاهي به «جسم فلکي» و گاهي به «عرش» و يا «کرسي» تشبي چکیده کامل
        نوشتار حاضر به بررسي تاريخي برخي پيشرفتها که توسط صدرالمتألهين در مبحث روح بخاري روي داده است ميپردازد. ملاصدرا روح بخاري را از جهت آنکه واسطه رسيدن تدبير نفس به بدن جسماني است گاهي به (عما) ـ که اصطلاحي عرفاني است ـ و گاهي به «جسم فلکي» و گاهي به «عرش» و يا «کرسي» تشبيه ميکند. زيرا همه موارد فوق، در ويژگي برزخ بودن و واسطه بودن ميان مراتب بالايي و پاييني خود، مشترک بوده و در رساندن فيض و تدبير از عوالم بالاتر به عالم مادون خود تأثيرگذارند. اين تشبيهات صدرالمتألهين را ميتوان در راستاي قاعده تطابق عالم کبير با عالم صغير نيز معنا کرد. برخي از اين تشبيهات و همچنين بهره گيري از قاعده تطابق دو عالم کبير و صغير در باب روح بخاري از سوي ملاصدرا در تاريخ فلسفه اسلامي بي سابقه بوده است. ديگر ابتکار تاريخي ملاصدرا، طرح تشکيک در وجود انسان ميباشد. درواقع او براساس نگاه تشکيکي که به وجود واحد انساني دارد، روح بخاري را واسطه ميان مرتبه مثالي و بدن جسماني دانسته و به اينصورت، جايگاه روح بخاري و مراتب مترتب برآن را در وجود تشکيکي انساني تبيين کرده است. او با اين نگاه، مسئله برقراري ارتباط ميان نفس مجرد و بدن جسماني را با استفاده از روح بخاري بگونه‌يي حل نموده که از اشکالي که بر مشائين وارد است مبرّا باشد. در نگاه صدرايي، روح بخاري، بدن اصلي نفس بوده و بدن جسماني، غلاف و پوسته روح بخاري بشمار ميرود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - رابطه نفس و بدن از ديدگاه حكمت متعاليه و مكتب ابن‌عربي
        محمد  ميري
        نگاه فيلسوفانه حکمت متعاليه و نگاه عارفانه مکتب ابن‌عربي به مسئله چگونگي ارتباط نفس و بدن، تشابهات بسياري دارد. هر دو سنت، با در نظر گرفتن اعتبار و لحاظي خاص، به يگانگي نفس و بدن باور داشته و در عين حال، از لحاظي ديگر، ضمن پذيرش وجود فاصله فراوان ميان نفس ناطقه عقلي و ب چکیده کامل
        نگاه فيلسوفانه حکمت متعاليه و نگاه عارفانه مکتب ابن‌عربي به مسئله چگونگي ارتباط نفس و بدن، تشابهات بسياري دارد. هر دو سنت، با در نظر گرفتن اعتبار و لحاظي خاص، به يگانگي نفس و بدن باور داشته و در عين حال، از لحاظي ديگر، ضمن پذيرش وجود فاصله فراوان ميان نفس ناطقه عقلي و بدن جسماني، بر ناکافي بودن روح بخاري براي برقراري ارتباط ميان نفس و بدن تأکيد داشته و وجود مرتبه و بدن مثالي را نيز که ميان روح بخاري و نفس ناطقه قرار ميگيرد، ضروري ميدانند. به اين ترتيب، نفس ناطقه عقلي براساس نظر هر دو طايفه، داراي سه بدن در طول هم ميباشد؛ يعني ابتدا به بدن مثالي تعلق گرفته و سپس به روح بخاري و در مرتبه سوم به بدن جسماني تعلق ميگيرد. بعبارت ديگر، نفس ناطقه با دو واسطه بدن مثالي و روح بخاري به تدبير بدن جسماني ميپردازد. همچنين حکمت متعاليه و مکتب ابن‌عربي، هر دو، با عنايت به قاعده «تطابق عالم کبير و عالم صغير» به تبيين جايگاه نفس ناطقه و بدن مثالي و روح بخاري و بدن جسماني، بعنوان مراتب عالم صغير و تطبيق هرکدام از آنها بر مراتب عالم کبير پرداخته‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - علم‌النفس از منظر ابن‌سينا و ابن‌مسكويه
        سيداحمد  حسيني مريم  گماري
        مهمترين مبناي فلسفه اخلاق ابن‌مسکويه را نفس‌شناسي او تشکيل ميدهد. ابن‌مسکويه در بحثهاي خود در ارتباط با اخلاق، درصدد شناساندن ويژگي منحصر بفرد انسان است. او اثبات ميکند که در انسان چيزي وجود دارد برتر از بدن جسماني و آن نفس است. انسان بکمک نفس ناطقة خود ميتواند به حيات چکیده کامل
        مهمترين مبناي فلسفه اخلاق ابن‌مسکويه را نفس‌شناسي او تشکيل ميدهد. ابن‌مسکويه در بحثهاي خود در ارتباط با اخلاق، درصدد شناساندن ويژگي منحصر بفرد انسان است. او اثبات ميکند که در انسان چيزي وجود دارد برتر از بدن جسماني و آن نفس است. انسان بکمک نفس ناطقة خود ميتواند به حيات متعالي ـ آنگونه که شايستة مقام انسانيت است ـ دست يابد. ابن‌مسکويه براي ارائه ديدگاه خود مبني بر چگونگي دستيابي انسان به سعادت، نخست نفس مجرد انساني را اثبات ميکند و سپس به بيان ويژگيهاي منحصر بفرد نفس انساني ميپردازد. اما از آنجا که تطبيق و مقايسه به شناخت بهتر نظريات فلسفي کمک ميکند، براي شناخت هرچه بهتر نظريات ابن‌مسکويه، انديشه‌هاي او را در مقايسه با نفس‌شناسي ابن‌سينا قرار داده‌ايم. در نوشتار حاضر نفس از نظر ابن‌مسکويه و ابن‌‌سينا بررسي ميشود و در ذيل آن به چيستي نفس، وجود، حدوث، ارتباط آن با بدن، قواي نفس و بقاي آن اشاره ميگردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - براهين ابن سينا برادراک حضوري ذات در بوته نقد و ارزيابي
        سمیه اجلی سحر کاوندی
        بنا به عقيدة فلاسفة اسلامي، ادراک ذات توسط نفس، معرفتي حضوري است؛ بدينمعنا که آگاهي نفس به ذات خود از طريق اشياء بيروني يا اعضاي بدن و يا افعال نفس، آنچنانکه دکارت در کوگتيوي خود طرح ميکند، اتفاق نمي افتد، بلکه نفس، فارغ از افعال و احوالش و با غير فعال شدن بدن مادي همچن چکیده کامل
        بنا به عقيدة فلاسفة اسلامي، ادراک ذات توسط نفس، معرفتي حضوري است؛ بدينمعنا که آگاهي نفس به ذات خود از طريق اشياء بيروني يا اعضاي بدن و يا افعال نفس، آنچنانکه دکارت در کوگتيوي خود طرح ميکند، اتفاق نمي افتد، بلکه نفس، فارغ از افعال و احوالش و با غير فعال شدن بدن مادي همچنان مدرک ذات خود است. فيلسوف بزرگ اسلامي، شيخ‌الرئيس، براهين مختلفي در اثبات اين ادعا مطرح کرده است که شناخته شده-ترين آنها برهان «هواي طلق» يا «انسان معلق» است. اما با ارزيابي اين براهين چنين بنظر ميرسد که آنها توان چنداني در اثبات مدعاي خود ندارند و در بهترين شرايط، تنها قادر به اثبات تفاوت علم نفس به خود با علم او به ساير اشياء هستند. بنابرين بنظر ميرسد يا بايد براي استقلال نفس در ادراک ذات بدنبال دلايل محکمتري بود و يا نفس را در علم به ذات خود، مستقل از بدن و بخصوص مغز ندانست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - هراکليتوس، اخلاق و فضيلت
        مجيد  ملايوسفي مریم صمدیه
        هراکليتوس از جمله فيلسوفان پيشاسقراطي مهمي است که در زمينة اخلاق پاره‌نوشته‌هايي از وي باقي مانده است. براي فهم ديدگاههاي اخلاقي وي علاوه بر پاره‌نوشته هاي موجود، توجه به بستري که تفکر هراکليتوس در آن شکل گرفته، ضرورت دارد. هراکليتوس تحت‌تأثير دو سنتي قرار داشت که در عص چکیده کامل
        هراکليتوس از جمله فيلسوفان پيشاسقراطي مهمي است که در زمينة اخلاق پاره‌نوشته‌هايي از وي باقي مانده است. براي فهم ديدگاههاي اخلاقي وي علاوه بر پاره‌نوشته هاي موجود، توجه به بستري که تفکر هراکليتوس در آن شکل گرفته، ضرورت دارد. هراکليتوس تحت‌تأثير دو سنتي قرار داشت که در عصر وي جريان داشتند: سنت اول تحت‌تأثير هومر، شعرا و حکماي اوليه‌يي چون سولون، باياس و ديگران بود که ويژگي بارز آن اعتقاد به خدايان انسان‌وار بود. سنت ديگر، سنت علمي و فني جديدي بود که در همان قرن در ميلتوس تحت‌تأثير کساني همچون طالس و آناکسيمندر شکل گرفته بود که دغدغه اصلي آن جهان شناسي، يعني فهم چگونگي ايجاد، بقا و درنهايت فناي نظم جهاني بود. در واقع، فلسفه هراکليتوس را ميتوان پلي ميان اين دو سنت مختلف دانست. از آنجايي که هراکليتوس، قانون جهاني و قانون انساني (نظم جهاني و نظم انساني) را يکي ميدانست، ميتوان گفت که موضوع و هدف واقعي وي نه جهان فيزيکي بلکه موقعيت و وضعيت انسان در آن بود. اخلاق هراکليتوس همچون ساير فلاسفه يونان باستان گونه ‌يي اخلاق فضيلت بود که محور اصلي آن را فضيلت و سعادت شکل ميداد. هراکليتوس در حوزه فضايل، هم به فضايل اخلاقي و هم به فضايل عقلاني پرداخته است. وي درخصوص فضايل اخلاقي با تفکيک ميان لذات جسماني و غيرجسماني، درنهايت افراط و تفريط را مردود شمرده و اعتدال و ميانه روي در لذات را بعنوان ملاک رفتار انسان معرفي ميکند. در زمينه فضايل عقلاني نيز بر فضيلت حکمت تکيه کرده و بر اين باور است که حکمت، صرف زياد دانستن نيست، بلکه حکمت، معرفت متأملانه و آگاهانه‌يي است که مطابق لوگوس باشد. در نتيجه، تأکيد بيشتر وي بر فضايل عقلاني است تا فضايل اخلاقي. درنهايت نيز هراکليتوس سعادت انسان را نتيجه شناخت و رفتار مطابق لوگوس ميداند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - حقيقت انسان و انسان حقيقي در انديشه ابوالحسن عامري و صدرالدين شيرازي
        حسن  رهبر
        بحث درباب وجود آدمي، حقيقت و مقام او در عالم تكوين، بعنوان يکي از مباحث مهم فلسفي همواره مورد نظر فيلسوفان بوده است. حكماي مسلمان نيز در مباحث خود به بحث دربارة انسان پرداخته‌اند. نکته مهم و اساسي در باب انسان‌شناسي، سخن از حقيقت انسان بعنوان موجودي متمايز و برگزيده در چکیده کامل
        بحث درباب وجود آدمي، حقيقت و مقام او در عالم تكوين، بعنوان يکي از مباحث مهم فلسفي همواره مورد نظر فيلسوفان بوده است. حكماي مسلمان نيز در مباحث خود به بحث دربارة انسان پرداخته‌اند. نکته مهم و اساسي در باب انسان‌شناسي، سخن از حقيقت انسان بعنوان موجودي متمايز و برگزيده در ميان ساير موجودات است. ابوالحسن عامري نيشابوري، فيلسوف ايراني مسلمان، از جمله کساني است که دربارة حقيقت انسان مباحثي را در فلسفه‌ورزي خود مطرح كرده است که نويسندگان را برآن داشته، نظريات وي را با آراء صدرالمتألهين بعنوان فيلسوفي داراي نظريات نو در باب حقيقت انسان و بعنوان يک حكيم مرجع، به مقايسه و تحليل بگذارد و وجوه اختلاف و اشتراک آنها را نمايان سازد. در اين ميان، تلقي آن دو از انسان بعنوان مخلوق خداوند و مرکب از نفس و بدن و تلقي نفس بعنوان حقيقت انسان و درنتيجه، تقابل با ديدگاههاي ماده‌باورانه را ميتوان از نقاط اشتراک و تفاوت ديدگاه آنها پيرامون رابطه نفس و بدن و نحوة ارتباط آن دو را ميتوان از نقاط اختلاف آنها قلمداد کرد. ملاصدرا رابطه نفس و بدن را يک رابطه لزومي و وجودي ميداند و روح بخاري را واسطة ميان آن دو ميداند و با طرح نظرية جسمانية الحدوث، نظري جامعتر را ارئه ميدهد، درحالي که عامري رابطة نفس و بدن را رابطه‌يي عرضي قلمداد ميکند و تبيين روشني از توجيه اين رابطه ارئه نميدهد. همچنين آنها هردو عقل را از مراتب نفس و باعث تمايز انسان از ساير موجودات و ملاک در حقيقت انسانِ ميدانند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - جوهريت نفس از ديدگاه ابن‌سينا و ملاصدرا
        مليحه  صابري نجف‌آبادي
        يكي از موضوعات مهم در فلسفه اسلامي، اثبات جوهريت نفس است. ملاصدرا و ابن‌سينا با وجود اتفاق نظر در اصل جوهريت نفس در تفسير و تبيين آن اختلاف نظر اساسي دارند. اين اختلاف كه به مباحث مهمي مانند تبيين نفس، تغييرات آن و رابطه آن با قوا نيز کشيده شده است، مسئله اصلي نوشتار حا چکیده کامل
        يكي از موضوعات مهم در فلسفه اسلامي، اثبات جوهريت نفس است. ملاصدرا و ابن‌سينا با وجود اتفاق نظر در اصل جوهريت نفس در تفسير و تبيين آن اختلاف نظر اساسي دارند. اين اختلاف كه به مباحث مهمي مانند تبيين نفس، تغييرات آن و رابطه آن با قوا نيز کشيده شده است، مسئله اصلي نوشتار حاضر است. براساس نظر ابن‌سينا موجودات ممکن مركب از دو جزء تحليلي ـ عقلي وجود و ماهيتند و مقسم مقولات نيز كه جوهر و عرض در ذيل آنها قرار ميگيرد، خود ماهيت است و تفاوت جوهر و عرض نيز به اين است كه وجود جوهر في‌نفسه و وجود عرض لغيره است. بر اين مبنا، نفس جوهر مجردي است كه افعال اختياري تدبيري و ادراك امور كلي را انجام ميدهد و داراي فروع يا قوايي است كه افعال خود را بواسطه آنها به انجام ميرساند. در اين رويكرد، اختلاف نفوس انسانها از عاليترين تا پايينترين مرتبه به اعراض است و در جوهر هيچ تحولي ايجاد نميشود. بعقيده ملاصدرا نيز عرض هيچگونه استقلالي در مقابل جوهر ندارد، از اينجهت، حقيقتي است وابسته كه داراي وجود تبعي و لغيري است، اما بنا به اصل اصالت وجود كه ملاك تشخص، وجود است، وجودي که مشخص معروض است، همان مصداق خود جوهر و مصداق همه اعراض است؛ يعني يک وجود واحد است که مصداق انسان با اعراض مختلف است. نفس جوهري است از سنخ وجود، داراي وجود لنفسه و ذومراتب كه اعراض آن از مراتب اين حقيقت محسوب ميشوند. قواي نفس شئون و مراتب نفسند و کمالاتي که نفس کسب ميکند مرهون اتحاد او با صور ادراکي است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - نگاهي تاريخي بر انتقال از معرفت نفس به معرفت رب در حکمت مشاء و حکمت اشراق
        سيد محمدكاظم  علوي
        سير تكاملي و نتايج مترتب بر معرفت نفس در فلسفه اسلامي از جمله مباحث مهم بشمار ميرود. يكي از مهمترين اين نتايج بحكم حديث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» نيل به شناخت آفريدگار است. تبيين و تفسير اين حديث در مکاتب آغازين فلسفه اسلامي کمتر مورد توجه بوده و شکوفايي شرح و تفسير آن چکیده کامل
        سير تكاملي و نتايج مترتب بر معرفت نفس در فلسفه اسلامي از جمله مباحث مهم بشمار ميرود. يكي از مهمترين اين نتايج بحكم حديث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» نيل به شناخت آفريدگار است. تبيين و تفسير اين حديث در مکاتب آغازين فلسفه اسلامي کمتر مورد توجه بوده و شکوفايي شرح و تفسير آن بيشتر به دوره‌هاي تلفيقي و تأليفي در مکتب شيراز و اصفهان تا دوره‌هاي تفوق حکمت متعاليه در ميان متأخران و معاصران برميگردد. اين تحقيق درصدد پرداختن به سابقه اين تبيينها و تحليلها در دو مکتب آغازين فلسفه اسلامي يعني حکمت مشاء و حکمت اشراق و حتي قبل از آن است. تفسير احاديث معرفت نفس در فلسفه اسلامي با نفس‌شناسي و خودشناسي پيوند دارد و بدين‌لحاظ براي آن ديرينه‌يي بسان خود فلسفه در يونان در نظر گرفته شده در کتابهاي فلسفه اسلامي اقوال و عباراتي در اين زمينه به قدما و حکماي يونان نسبت داده شده است و سرآغاز تاريخ‌نگاري در اين زمينه بوده است. نقل اين احاديث و اقوال مشابه آن از همان دوران اوليه فلسفه اسلامي از اخوان‌الصفا آغاز شده است و بيشتر با تأکيد بر اهميت نفس‌شناسي و تجرد نفس همراه بوده است که در حکمت مشاء با توجه به برجستگي علم‌النفس و نفس‌شناسي برجستگي مييابد. ابن‌سينا با استفاده از اين احاديث به اثبات مهمترين مسئله نفس‌شناسي خود يعني تجرد نفس ميپردازد و از آنها بعنوان تأييدي ديني براي اثبات اين امر در برابر ديدگاه متکلمان دال بر جسماني بودن نفس بهره ميگيرد. در حکمت اشراق با توجه به بنيادين بودن بعد معرفت‌شناختي نفس، رويکرد اساسيتري به ارتباط ميان معرفت نفس و معرفت رب پيدا ميشود و بعنوان برهاني براي اثبات وجود خدا و صفات او معرفي ميگردد؛ برهاني که بر ديگر براهين اولويت دارد. آنچه در اين گذار تاريخي نمايان است، تقرير حاکي از امکان معرفت نفس و امکان انتقال از آن به معرفت رب است که در اشراقيترين وجه آن ذومراتب دانسته ميشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - تصورات فطری در اندیشه دکارت و نقد آن با تکیه بر مبانی صدرایی
        مریم صمدیه عبدالرزاق  حسامی فر
        دکارت قائل به وجود تصورات فطری در انسان بود. او مهمترین این تصورات را تصور خدا میدانست که خداوند آن را همچون صنعتگری که مهر خود را بر صنعت خود میزند، در فطرت ما منطبع کرده است. مفسران فلسفة دکارت در تفسیر جایگاه این تصورات در اندیشۀ وي، راههای مختلفی را در پیش گرفته‌اند چکیده کامل
        دکارت قائل به وجود تصورات فطری در انسان بود. او مهمترین این تصورات را تصور خدا میدانست که خداوند آن را همچون صنعتگری که مهر خود را بر صنعت خود میزند، در فطرت ما منطبع کرده است. مفسران فلسفة دکارت در تفسیر جایگاه این تصورات در اندیشۀ وي، راههای مختلفی را در پیش گرفته‌اند. بر اساس یکی از این تفاسیر، وجود و حضور اینگونه تصورات در نفس، پیش از آنکه تجربه ‌یی برای او حاصل شود، بصورت بالقوه است و ظهور و فعلیت آنها فرع بر حصول شناخت حسی است. اما بر اساس تفسیری دیگر، فطری بودن تصورات به این معنا نیست که آنها همواره نزد ذهن حاضر باشند، چراکه در این صورت هیچ تصوری نمیتواند فطری باشد، بلکه بدین معناست که ما در وجود خویش توانایی ایجاد چنین تصوراتی را داریم و با تأمل لازم و کافی عقلی و بدون نیاز به اطلاعات حاصل از حواس، میتوانیم به حقایق آنها دست پیدا کنیم. بنظر میرسد آنچه با بیان خود دکارت همخوانی دارد، تفسیر اول باشد، یعنی وجود و حضور بالقوه اینگونه تصورات در ذهن. با این تبیین روشن میگردد که وجود تصورات فطری بمعنای دکارتی آن، با مبانی فلسفی ملاصدرا سازگاری ندارد، چراکه وی وجود هرگونه تصور و تصدیق پیش از تجربه را در ذهن انکار نموده است. علاوه بر این، بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا نفس انسانی در ابتدای پیدایش خویش جوهری جسمانی و فاقد هرگونه تصور و تصدیق است و بتدریج بر اثر حرکت جوهری، تکامل می‌یابد تا درنهایت به مرحلة تجرد عقلی برسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - بقای نفس در مکتب خراسان؛ تبیینی از نفس‌شناسی میرزامهدی اصفهانی، شیخ مجتبی قزوینی و آیت‌الله مروارید (ره)
        ابراهیم علیپور اکرم قربانی قمی
        مکتب خراسان با نگرشی متمایل به فلسفه‌گریزی و اعتقاد به جدایی حوزه‌های وحی، عقل و عرفان از یکدیگر و همچنین اهتمام بر ظواهر متون دینی، نگاهی متفاوت به نفس و بقای آن دارد. بنظر حامیان این مکتب، نفس جسمي لطیف است که تنها بواسطۀ عوارض با بدن متفاوت است و کمالاتی مانند علم و چکیده کامل
        مکتب خراسان با نگرشی متمایل به فلسفه‌گریزی و اعتقاد به جدایی حوزه‌های وحی، عقل و عرفان از یکدیگر و همچنین اهتمام بر ظواهر متون دینی، نگاهی متفاوت به نفس و بقای آن دارد. بنظر حامیان این مکتب، نفس جسمي لطیف است که تنها بواسطۀ عوارض با بدن متفاوت است و کمالاتی مانند علم و عقل که حقایقی نوری، مجرد، واحد و خارج از نفس هستند را تنها به افاضة حق‌تعالی دریافت میکند. انسان نه تنها در مبدأ خلقت بلکه تا انتهای آنچه بدان واصل میگردد، همواره جسمانی بوده و خواهد بود. در مکتب خراسان، نفس‌شناسی مقدمه یی ضروری برای اثبات بقای نفس است، بگونه‌یی که جاودانگی فرع بر شناخت حقیقت نفس شمرده میشود. نفس که در زندگی دنیا، در کنار بدن زیست میکند، در برزخ، بدون نیاز به بدن و بطور مستقل و با هیئتی شبیه بدن، باقی مانده و به حیات خویش ادامه میدهد، اما در عالم آخرت به بدن دنیوی برگردانده شده و در کنار آن متنعم یا معذب میگردد. این دیدگاه با اشکالاتی روبروست؛ از جمله 1) لازمۀ جسم‌انگاری نفس اینست که معاد روحانی و معاد جسمانی، دو اسم برای یک مسمی باشند، 2) دیدگاه این مکتب، در برخی موارد، انسجام و سازگاری درونی نداشته و در آن پراکندگی آراء دیده میشود و 3) برخی مفاهیم و مسائل مربوطه بدرستی تبیین نشده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش تحلیلی‌ ـ کتابخانه ‌يي، دیدگاه سه تن از شخصیتهای برجستۀ این مکتب دربارۀ حقیقت نفس و بقای آن، تبیین و ارزیابی شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        30 - پیوند دوسویه متافیزیک نور با جهان پویا و نفس‌شناسی اشراقی نزد دیونوسیوس و سهروردی
        عبدالرضا  صفری
        فرضیة بنیادی این مقاله برآمیختن فلسفة نوافلاطونی متأخر با سنت مسیحی و یهودی است. بر این اساس زمینة تطبیق اندیشه‌های دیونوسیوس با فلاسفة اشراقی و عارف مسلک، بويژه سهروردی در عالم اسلامی، فراهم میشود. ايندو در تفكر برغم تفاوت زمینة تفکر دینی و عرفانی، نظام متافیزیکی واحدي چکیده کامل
        فرضیة بنیادی این مقاله برآمیختن فلسفة نوافلاطونی متأخر با سنت مسیحی و یهودی است. بر این اساس زمینة تطبیق اندیشه‌های دیونوسیوس با فلاسفة اشراقی و عارف مسلک، بويژه سهروردی در عالم اسلامی، فراهم میشود. ايندو در تفكر برغم تفاوت زمینة تفکر دینی و عرفانی، نظام متافیزیکی واحدي را ترسیم میکنند که بر مفهوم رمزی و نقش خلاق نور استوار است. پژوهش حاضر با تمرکز بر اصول این نظام، تشابه آنها را از سه جهت مورد توجه قرار میدهد: شباهت متافیزیکی، شباهت در نفس‌شناسی و تشابه ساختارهایی که به تبیین آموزة کیهان بالتجلی می‌انجامد. نویسنده درصدد است از یکسو محور این تشابه را بر اساس هویت خلاق نور تبیین نماید تا بدین سان هویت تجلي يافتگي جهان و فیضان صدوری نور را نمایان سازد و از سوی دیگر، اساس پیوند دوسویه نظام متافیزیکی و اشراقی آنها با جهان‌شناسی و مبانی نفس‌شناسی و شهود را آشکار كند. بر اساس شباهت سه‌گانه این دو نظام، سه نتیجة مهم حاصل میشود: 1ـ پیدایش نظام جهان بالتجلی از الوهیت، 2ـ تبیین ساختار پویای جهان که بر پاية کنش اشراقی در کل عالم حاکم است، 3ـ مبانی نفس‌شناسی شهود که بنیاد تأله نفس در عالم انوار را ترسیم میکند. با اینهمه، نویسنده نشان میدهد که در نظام متافیزیکی هر دو متفکر، در شیوة رسیدن نفس به تأله، اختلافي آشکار دیده میشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        31 - ‌هستي‌شناسي خيال نزد ابن سينا و ملاصدرا
        محسن  حبيبي
        قوة خيال نزد ابن‌سينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابن‌سينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادله‌يي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن‌سينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديده‌يي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضم چکیده کامل
        قوة خيال نزد ابن‌سينا و ملاصدرا از جمله قواي باطنيِ نفس محسوب ميشود. ابن‌سينا بدلايلي به مادي بودن اين قوه و ملاصدرا نيز با ادله‌يي به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن‌سينا با مادي دانستن خيال با مشكلات فلسفي عديده‌يي همچون معاد جسماني و بقاي برخي نفوس روبروست. ملاصدرا ضمن پاسخ به ادلة وي، براي مدعاي خود دلايل متعددي ذكر كرده است. در سنجش ميان دلايل هر يك از اين دو فيلسوف، ادلة ملاصدرا را در مقايسه با نظر شيخ الرئيس متقنتر و مقبولتر مي‌يابيم. در ضمن، ملاصدرا با قبول تجرد قوة خيال، به نتايج متعددي همچون توجيه بقاء حافظه در پيري، توجيه مسائل فراروانشناختي، اثبات معراج و معاد جسماني و بقاء نفوس سادة انساني نائل شده كه ابن‌سينا در پي آنها بوده است. لذا ميتوان نتيجه گرفت نظرية ملاصدرا در اين باب، يعني اعتقاد به تجرد قوة خيال كاربرديتر است و با آن بنحو ساده‌تري ميتوان براي برخي معتقدات ديني، دليل و توجيه عقلاني اقامه كرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        32 - تحليل معنا و مفهوم «سلامت معنوي» در روانشناسي و آموزه‌هاي فلسفي ملاصدرا
        عباس احمدي سعدي  احمدي سعدي
        مفهوم «معنويت» در مقابل ماديت و جهان مادي، اصل اصيل همة اديان آسماني و حتي غير آسماني است. وجود و هستي حقيقي در اديان، امري فرامادي و معنوي است. مفهوم معنويت، يعني باور قلبي به وجود حقايق متعالي و مافوق طبيعي كه بنظر ملاصدرا، كانون و اصل آن وجود واحد حق تعالي است. چنين چکیده کامل
        مفهوم «معنويت» در مقابل ماديت و جهان مادي، اصل اصيل همة اديان آسماني و حتي غير آسماني است. وجود و هستي حقيقي در اديان، امري فرامادي و معنوي است. مفهوم معنويت، يعني باور قلبي به وجود حقايق متعالي و مافوق طبيعي كه بنظر ملاصدرا، كانون و اصل آن وجود واحد حق تعالي است. چنين اعتقادي، به رفتار و زواياي گوناگون زندگي رنگ و جهتي خاص ميبخشد، بنحوي كه فرد از «بودن» خود، ديگران و جهان نه تنها احساس بيهودگي و پوچي نميكند بلكه از حس خوشايند رضايتمندي نيز برخوردار ميشود. اين معنا در روانشناسي لزوماً معطوف به آموزة قدسي يك دين خاص نيست؛ اگرچه با آن مخالفتي هم ندارد. صدرالمتألهين شيرازي بر پاية اصول حكمت متعالية خود در علم النفس و ارتباط متقابل بدن و نفس، بر آن است كه رفتار و اعمال ظاهري و بدني و نيز علوم و آگاهيهاي آدمي تأثيري ژرف بر نفس و روح انسان دارند و نهايتاً در فرآيند حركت و صيرورت جوهري، سرنوشت او را رقم ميزنند. طبق اين اصول، سلامت و نيز بيماري معنوي و باطني در گرو آگاهي و رفتار شخص خواهد بود. دانش روانشناسي، بويژه در شاخة انسانگرايانة آن، نيز بر نقش مهم معنويت در سامانمندي زندگي و سلامت رفتار و شخصيت فرد تأكيد نموده‌است. طبق نظرية برخي از روانشناسان وجودي (اگزيستانسياليست) همچون فرانكل و يونگ، سلامت معنوي يكي از مؤلفه‌هاي مهم «شخصيت سالم» است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        33 - پاسخ به يك اشكال ديرين در نحوة مواجهة ملاصدرا با ادلة سهروردي بر انكار وجود نفس پيش از بدن
        علي  شيرواني مجتبي  افشارپور
        دربارة وجود پيشينِ نفس ـ ‌‌وجود نفس پيش از تعلق به بدن‌؛ خواه اين وجود پيشين حادث باشد و خواه ازلي‌ـ ميان حكيمان اختلاف است. ملاصدرا هرچند، نفس با تعين خاص ـ‌نفس بماهي نفس‌ـ را برآمده از حركت جوهري جسم (جسمانية الحدوث) ميداند، وجود پيشين آن را نيز ميپذيرد ولي آن را وجود چکیده کامل
        دربارة وجود پيشينِ نفس ـ ‌‌وجود نفس پيش از تعلق به بدن‌؛ خواه اين وجود پيشين حادث باشد و خواه ازلي‌ـ ميان حكيمان اختلاف است. ملاصدرا هرچند، نفس با تعين خاص ـ‌نفس بماهي نفس‌ـ را برآمده از حركت جوهري جسم (جسمانية الحدوث) ميداند، وجود پيشين آن را نيز ميپذيرد ولي آن را وجودي عقلي ميشمارد. وي در اين بحث، ادلة سهروردي براي نفي وجود پيشين نفس را بررسي، نقد و رد ميكند. بين شارحان كلام ملاصدرا همواره اين پرسش مطرح بوده كه چرا او ادلة سهروردي را بر نفي وجودِ پيشين نفس با تعين خاص خود حمل نكرده است تا با يكديگر همسخن شوند، با آنكه كلام و ادلة سهروردي زمينة چنين برداشتي را دارد؟ از اينرو، هم بعضي از مفسرانِ متقدم ملاصدرا و هم بعضي از معاصرين، بر او خرده گرفته‌اند و اشكالهاي وي بر سخن سهروردي را نابجا دانسته‌اند. اين مقاله ضمن اشارة اجمالي به نكات بنيادين در ادلة سهروردي و نقدهاي ملاصدرا بر آن، نكتة اصلي رويگرداني او از حمل كلام سهروردي بر راي مختار خود را بيان ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        34 - بايسته‌هاي تحقق اتحاد عقل و عاقل و معقول در حكمت متعاليه
        محمدمهدي  گرجيان مجتبي  افشارپور
        قاعدة اتحاد عقل و عاقل و معقول از مهمترين قواعد حكمت متعاليه است. اين قاعده هر چند مدتها قبل از آغاز فلسفة اسلامي جزء مسائل فلسفي بوده است، اما فيلسوفان مسلمان رويكردهاي مختلفي را نسبت به آن داشته‌اند. صدرالمتألهين علاوه بر پذيرش اين قاعده، در جهت برهاني كردن آن تلاشهاي چکیده کامل
        قاعدة اتحاد عقل و عاقل و معقول از مهمترين قواعد حكمت متعاليه است. اين قاعده هر چند مدتها قبل از آغاز فلسفة اسلامي جزء مسائل فلسفي بوده است، اما فيلسوفان مسلمان رويكردهاي مختلفي را نسبت به آن داشته‌اند. صدرالمتألهين علاوه بر پذيرش اين قاعده، در جهت برهاني كردن آن تلاشهاي فراواني نمود و در اين راه از عنايات الهي نيز بهره جست. او همچنين با استفاده از مباني نظام فلسفي خود، رويكردي نوين در تبيين اين قاعده در دو مقام پايه گذاري كرد و ثمرات مهمي را بر آن متفرع ساخت. پذيرش اينكه نفسِ عاقل هنگام مطلق تعقل بخواهد با معقولات خود يكي گردد، در ابتدا امري مستبعد است و ذهن انسان بدون تمهيدات و مقدمات لازم از قبول برهان قطعي بر آن ابا دارد. به همين دليل به بررسي ادله اين قاعده نپرداخته‌ايم، بلكه يازده مقدمة لازم و بايسته را قبل از اثبات اين قاعده بيان كرده‌ايم بطوريكه در هر بخش، مراد و مدعاي فيلسوفان صدرايي قائل به اتحاد عاقل و معقول را توضيح دادهايم. در نتيجه پس از بررسي اين مقدمات و بايسته‌ها، ذهن آمادة پذيرش برهاني است كه بتواند مدعا را اثبات كند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        35 - نسبت نظر و عمل با ملكات اخلاقي و تبدل ذاتي انسان در حكمت متعاليه
        اسماعيل  سعادتي خمسه
        در حكمت متعاليه ميان حكمت نظري و حكمت عملي رابطة هستي‌شناختي دقيقي وجود دارد. ملاصدرا بر پاية اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهري و حدوث جسماني و بقاء روحاني نفس به تبيين اين رابطه و تبدل نفساني ناشي از آن ميپردازد. تأثير و تأثر ميان افكار و اعمال و نيات و خلقيات فرد طي فراي چکیده کامل
        در حكمت متعاليه ميان حكمت نظري و حكمت عملي رابطة هستي‌شناختي دقيقي وجود دارد. ملاصدرا بر پاية اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهري و حدوث جسماني و بقاء روحاني نفس به تبيين اين رابطه و تبدل نفساني ناشي از آن ميپردازد. تأثير و تأثر ميان افكار و اعمال و نيات و خلقيات فرد طي فرايند حركت جوهري نفس صورت باطني و حقيقي انسان را شكل ميدهد؛ انسانها ابتداي آفرينش از نوع واحدند ولي در باطن و در آخرت بسبب غلبة ملكات مختلف نفساني تحت انواع مختلف ملكي، حيواني، سبعي و شيطاني قرار ميگيرند. تجسم صورت اخروي و بدن مثالي انسان نيز متناسب با ملكات نفساني و اخلاقي وي خواهد بود، زيرا در آخرت اجسام ساية ارواحند. اين همان مسخ باطن يا تجسد اخلاقِ اشاره شده در نصوص ديني است. در عين حال، حركت جوهري نفس ـ ‌چه در مسير ملكي و چه در مسير حيواني، سبعي يا شيطاني‌ـ از سنخ لبس بعد از لبس است، زيرا منشأ شقاوت باطني و اخروي نيز نوعي اشتداد در فعليت است. بنابرين، ميتوان نتيجه گرفت كه بر اساس مباني و اصول حكمت صدرايي مسخ باطني و اخروي انسان از سنخ انقلاب محال نيست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        36 - نقش مرتبة مثالي نفس در برقراري ارتباط ميان نفس و بدن در انديشة صدرالمتألهين
        محمد  ميري
        صدرالمتألهين، بر خلاف حكماي پيش از خود، فاصلة ميان نفس ناطقه عقلي و بدن جسماني را بيشتر از آن ميداند كه با روح بخاري بتنهايي پر شود. او علاوه بر روح بخاري، وجود مرتبة مثالي را نيز بعنوان حلقة واسط ميان مرتبة عقلي و مرتبة جسماني انسان ضروري ميشمارد. نگاه تشكيكي ملاصدرا ب چکیده کامل
        صدرالمتألهين، بر خلاف حكماي پيش از خود، فاصلة ميان نفس ناطقه عقلي و بدن جسماني را بيشتر از آن ميداند كه با روح بخاري بتنهايي پر شود. او علاوه بر روح بخاري، وجود مرتبة مثالي را نيز بعنوان حلقة واسط ميان مرتبة عقلي و مرتبة جسماني انسان ضروري ميشمارد. نگاه تشكيكي ملاصدرا به وجود واحد انساني او را بر آن داشت تا اولاً انسان را داراي سه مرتبة عالي (مرتبة عقلي) سافل (مرتبة مادي) و متوسط (مرتبة مثالي) معرفي كرده و ثانياً مرتبة مثالي و خيالي انسان را حلقة وصل و ماية ارتباط ميان دو مرتبة بالا و پايين بداند. او در تبيين جايگاه مرتبة مثالي در وجود انساني، از قاعدة «تطابق عالم كبير و عالم صغير» نيز بهره برده و دو مرتبة عقلي و مثالي در عالم صغير انساني را نظير عرش و كرسي در عالم كبير دانسته است. صدرالمتألهين طبق اذعان خود وي در مبحث مرتبة مثالي انسان، بشدت متأثر از عارفان است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        37 - بررسي تأثير مباني نفس‌شناسي صدرالمتألهين بر وحي‌شناسي وي
        فروغ السادات رحيم پور مجيد  ياريان
        صدرالمتألهين شيرازي نظام حكمت متعاليه و بتبع آن، نفس‌شناسي خود را بر پاية مباني و اصولي استوار كرده كه پيش از او به آنها بعنوان مباني زيربنايي يك انديشة فلسفي كمتر توجه شده است. حركت جوهري نفس از ماده تا ملكوت، تشكيك وجود و ذومراتب بودن نفس، جايگاه عالم خيال و نيز اتحاد چکیده کامل
        صدرالمتألهين شيرازي نظام حكمت متعاليه و بتبع آن، نفس‌شناسي خود را بر پاية مباني و اصولي استوار كرده كه پيش از او به آنها بعنوان مباني زيربنايي يك انديشة فلسفي كمتر توجه شده است. حركت جوهري نفس از ماده تا ملكوت، تشكيك وجود و ذومراتب بودن نفس، جايگاه عالم خيال و نيز اتحاد نفس با عقل فعال از زمرة اين اصول اساسي در نفس‌شناسي صدرايي بشمار ميروند. در اين نوشتار، به بررسي جايگاه اصول و مباني علم‌النفس ملاصدرا و تأثير بنيادين آن در شناخت وحي و تبيين فرايند آن پرداخته شده است. از جمله نتايج اين اصول و مباني ميتوان به كلامي بودن وحي، غيرشخصي بودن آن، خطاناپذيري، همراستايي وحي با عقل و انقطاع‌ناپذيري آن اشاره نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        38 - روح نظرية تذكر در نگاه ملاصدرا به تعقل
        علي اصغر  جعفري ولني
        ملاصدرا در تبيين ادراك، بويژه ادراك عقلي، از سويي با توجه به مباني فلسفه‌اش ـ‌‌از قبيل اصالت و تشكيك وجود، مساوقت وجود با علم و حركت جوهري‌ـ ديدگاهي خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوي ديگر، نظرية قدم نفس افلاطون را بر اساس كينونت نفس در عالم مفارقات، همسو با ديدگاه خ چکیده کامل
        ملاصدرا در تبيين ادراك، بويژه ادراك عقلي، از سويي با توجه به مباني فلسفه‌اش ـ‌‌از قبيل اصالت و تشكيك وجود، مساوقت وجود با علم و حركت جوهري‌ـ ديدگاهي خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوي ديگر، نظرية قدم نفس افلاطون را بر اساس كينونت نفس در عالم مفارقات، همسو با ديدگاه خود دربارة حدوث جسماني نفس تلقي ميكند؛ چراكه اين كينونت در عالم مفارقات و عقول مجرد بصورت جزئي و ناقص نبوده و نفس در قوس نزول با حركت جوهري جسم، حدوث جسماني مي‌يابد و در قوس صعود دوباره به عالم عقول بازميگردد. اين سير وجودي همان سير معرفتي نيز هست. بهمين سبب، در ادراك عقلي نفس عالم عقل را مشاهده ميكند، همان عالمي كه در ابتداي قوس نزول در آن وجودي عقلي داشته است. با در نظر گرفتن درهم‌تنيدگي وجودشناسي و معرفت‌شناسي در فلسفة ملاصدرا، همانگونه كه سير نفس انسان در عوالم وجود سعة وجودي او را بدنبال دارد، رحلت از هر كدام از عوالم بسوي عالم ديگر، تكامل ادراكات از حسي و خيالي به عقلي را نيز در پي دارد. ملاصدرا دربارة ادراكات عقلي برخلاف ادراكات حسي و خيالي، قائل به افاضة مفاهيم عقلي از سوي عقول مفارق به نفس و مشاهدة از دور آنها توسط نفس است. بنابرين عليرغم اينكه ملاصدرا نظرية تذكر افلاطون را نپذيرفته، نگاه خاص او به ادراك عقلي ميتواند نوعي تذكر و يادآوري باشد؛ گرچه بر اساس تفاوت مباني افلاطون و ملاصدرا نميتوان اين دو را كاملاً منطبق بر يكديگر دانست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        39 - نقد و بررسي تطبيقي مسئلة «پيدايش نفس» در فلسفة ابن‌سينا و ملاصدرا
        داود  محمدياني
        در حوزة علم النفس در فلسفه» اسلامي، دو نظريه پيرامون مسئلة حدوث و «پيدايش نفس» مطرح شده است؛ نظرية حدوث روحاني را ابن‌سينا مطرح كرده و ملاصدرا مبتكر نظرية حدوث جسماني نفس ميباشد. اما بر خلاف تصور ملاصدرا هيچگاه مقصود ابن‌سينا از تجرد نفس هنگام حدوث، تجرد كامل و در حدّ ع چکیده کامل
        در حوزة علم النفس در فلسفه» اسلامي، دو نظريه پيرامون مسئلة حدوث و «پيدايش نفس» مطرح شده است؛ نظرية حدوث روحاني را ابن‌سينا مطرح كرده و ملاصدرا مبتكر نظرية حدوث جسماني نفس ميباشد. اما بر خلاف تصور ملاصدرا هيچگاه مقصود ابن‌سينا از تجرد نفس هنگام حدوث، تجرد كامل و در حدّ عقل بالفعل نبوده و بهمين دليل اشكالات ملاصدرا به ابن‌سينا وارد بنظر نميرسد و قابل جواب است؛ همانطور كه مقصود ملاصدرا از جسماني بودن حدوث نفس، جسم بودن يا از سنخ جسمانيات بودن نفس نيست بلكه مراد اينست كه نفس هنگام حدوث در حدّ عقل بالقوه و در نهايت مرتبه» جسمانيات و ابتداء مرتبة مجردات است. قرائن ديگري نيز وجود دارد كه سخن اين دو حكيم را به هم نزديك و قابل تطبيق ميسازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        40 - «پيله و پروانه» يا «مرغ و قفس»؟ ارزيابي تطبيقي ديدگاه ابن‌سينا و ملاصدرا در باب رابطه» نفس و بدن
        عبدالرزاق  حسامي‌فر
        مسئلة اصلي مقالة حاضر اينست كه نفس در انديشة ابن‌سينا و ملاصدرا چه نوع ماهيتي دارد و نسبت آن با بدن چگونه تبيين و توجيه ميشود؟ آيا اين دو فيلسوف ديدگاهي همسان درباب چيستي نفس و نسبت آن با بدن دارند يا ديدگاهشان متفاوت است؟ همچنين كداميك از آنها با طرز تفكر و شيوة نگرش ق چکیده کامل
        مسئلة اصلي مقالة حاضر اينست كه نفس در انديشة ابن‌سينا و ملاصدرا چه نوع ماهيتي دارد و نسبت آن با بدن چگونه تبيين و توجيه ميشود؟ آيا اين دو فيلسوف ديدگاهي همسان درباب چيستي نفس و نسبت آن با بدن دارند يا ديدگاهشان متفاوت است؟ همچنين كداميك از آنها با طرز تفكر و شيوة نگرش قرآني‌ ـ اسلامي سازگاري و همداستاني بيشتري دارد؟ مدعاي مقالة حاضر اينست كه هرچند ابن‌سينا در توجيه تجرد نفس و بقاي روحاني آن براهين نيرومندي اقامه كرده است ولي بخش عمدة اين براهين، اگر نگوييم همة آنها، متأثر از شيوة نگرش افلاطوني ـ‌ ‌نوافلاطوني درباب چيستي نفس و رابطة نفس‌ـ بدن است؛ و اگرچه ابن‌سينا در اين باب ريزه‌كاريها و نوآوريهايي دارد، اما چارچوب كلي و استخوانبندي بحث او همان است كه در سنت افلاطوني ـ ‌نوافلاطوني ملاحظه ميشود. از سوي ديگر، ملاصدرا هرچند به براهين ابن‌سينا درباب تجرد و بقاي نفس توجه ويژه‌يي دارد و تقرير تازه‌يي از آنها بدست ميدهد ولي با اتكا به نگرة حركت جوهري و حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، ديدگاهي را عرضه ميكند كه تنها از شجرة طيبة حكمت متعاليه برمي‌آيد و ميبالد و نه تنها با ديدگاه عقلاني متعاليه، كه با ديدگاه اسلامي‌ ـ قرآني درباب طبيعت نفس و رابطة نفس و بدن هم سازگاري دارد. ديدگاه ابن‌سينا و ملاصدرا درباب رابطة نفس و بدن را ميتوان بترتيب چون رابطة «مرغ و قفس» و «پيله و پروانه» دانست. در نگاه ملاصدرا نفس هنگام حدوث در واپسين مرحلة تكامل صورتهاي مادي و نخستين مرحلة صورتهاي ادراكي قرار دارد و هستيش در اين هنگام واپسين پوستة جسماني و نخستين مغز روحاني بشمار ميرود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        41 - ترسيم الگوي مديريت سازماني بر اساس تعامل نفس و قوا
        سید احسان رفیعی علوی مصطفی عزیزی علویجه
        از آنجا كه خداوند متعال نفس انساني را نمونة جامعي از تمام حقايق هستي آفريده و نفس انساني همچون مدير و رهبري مقتدر بر مملكت خويش حكومت و مديريت ميكند، اين پژوهش تصميم دارد تا از اين نفس شناسي فلسفي الهام گرفته و در اقتباسي دقيق، الگوي مديريت رفتار سازماني و سازماندهي بر چکیده کامل
        از آنجا كه خداوند متعال نفس انساني را نمونة جامعي از تمام حقايق هستي آفريده و نفس انساني همچون مدير و رهبري مقتدر بر مملكت خويش حكومت و مديريت ميكند، اين پژوهش تصميم دارد تا از اين نفس شناسي فلسفي الهام گرفته و در اقتباسي دقيق، الگوي مديريت رفتار سازماني و سازماندهي برتر را بازشناسي نمايد، زيرا يكي از روشهاي موفق ترسيم ساختارهاي اعتباري اجتماعي، استفاده از حقيقت تكوين محور فطرت تلقي ميشود. اين نوشتار بر پاية نفس شناسي مشرب حكمت مشاء و حكمت متعاليه به تبيين رابطة نفس و قواي آن پرداخته است و نظرية «رابطة تسخيري»، «رابطة تشكيكي» را تبيين نموده و سعي كرده تا طبق اين رويكردهاي تكوين شناختي در دو مدرسة فلسفي، رابطة نفس و قوا را بعنوان دو مدل مديريتي و رهبري به نام «مديريت تفويضي» و «مديريت سرياني» بازشناسي و شاخصه نمايي كند. سپس در سرآمد (بخش پاياني مقاله) سعي بر تبيين يك مدل تلفيقي از اين دو رويكرد شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        42 - رابطة سرشت انسان و مسئوليت اخلاقي از ديدگاه ملاصدرا
        محمد  حسين‌زاده اعظم  قاسمي محسن  جوادي هادي  وكيلي
        قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در اراده‌ها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئولي چکیده کامل
        قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در اراده‌ها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئوليت‌پذيري بررسي ميكند. شكلگيري سرشت انسان در فلسفة ملاصدرا با مكاتب فلسفي ديگر متفاوت است؛ در حكمت متعاليه، سرشت انسان برآمده از حيثيت مادي نفس ميباشد و اختلاف سرشت انسانها، از اختلاف مواد جسماني نشئت ميگيرد. ضميمه شدن اين امر به رابطة ضروري علت و معلول موجب شده تا مسئوليت اخلاقي در فلسفة او قابل تبيين نباشد. اين مسئله، حكمت عملي صدرايي را با چالشهايي روبرو ‌ميكند كه مهمترين آنها، چالش در تبيين نظام تكليف و جزاست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        43 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        44 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        45 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        46 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        47 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        48 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        49 - انگارة‌ ملاصدرا از فلسفه‌
        منصوره  رحماني احد فرامرز قراملکی قاسم كاكايي
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال چکیده کامل
        در نگاه برخي فلاسفه، فلسفه به سلوك ذهني و تبادلات مفهومي تقليل مي‌يابد. در مقابل، برخي ديگر از فلاسفه با تكيه بر جنبه‌هاي عملي، فلسفه را سلوك وجودي ميدانند. از نظر ملاصدرا، فلسفه فرايند استكمال نفس انساني است. استكمال نفس، نه از گونة رشد كمي يا كيفي بلكه بمعناي استكمال ذاتي، اشتداد و سلوك وجودي. او غايت فلسفه را تشبه به اله ميداند و اين تشبه با دو مشخصة احاطه به معلومات و تجرد از جسمانيات محقق ميگردد. سلوك انگاري فلسفه، پيامدهايي‌ همچون كثرت‌گرايي فلسفه‌ورزي، فلسفه‌ورزي بيكرانه، تناظر ارتقاء معرفتي با ارتقاء وجودي، كثرت‌گرايي روش‌شناختي و همبستگي تهذيب نفس و فلسفه را بدنبال دارد. ملاصدرا با تكيه بر سلوك انگاري فلسفه، ميكوشد حكمت متعاليه را بر اساس الگوي سفرهاي چهارگانه سامان‌ دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        50 - بررسي و تحليل پاسخهاي ملاصدرا به پرسش خواجه طوسي و ملامظفر حسين كاشاني دربارة بقاي نفس
        ابوالحسن  غفاري
        مسئلة بقاي نفس پس از مفارقت از بدن، يكي از چالش برانگيزترين مسائل فلسفي است. اين مسئله، هم از سوي حكمايي كه نفس را قديم و مجرد ميدانند و هم از سوي حكمايي كه به حدوث روحاني نفس معتقد هستند، مورد بحث واقع شده و استدلالهاي گوناگون در اينباره اقامه شده است. خواجة طوسي كه به چکیده کامل
        مسئلة بقاي نفس پس از مفارقت از بدن، يكي از چالش برانگيزترين مسائل فلسفي است. اين مسئله، هم از سوي حكمايي كه نفس را قديم و مجرد ميدانند و هم از سوي حكمايي كه به حدوث روحاني نفس معتقد هستند، مورد بحث واقع شده و استدلالهاي گوناگون در اينباره اقامه شده است. خواجة طوسي كه به سنت حكمت مشاء تعلق دارد، اين پرسش را مطرح كرده است كه چرا بعقيدة حكما، بدن و استعداد بدني در ابتداي حدوث نفس لازم و ضروري است اما در مرحلة بقا و مفارقت شرط نيست؟ او پاسخ اين پرسش را در رساله‌يي كه دربارة بقاي نفس نوشته، بررسي كرده است و در عين حال آن را از حكيم معاصر خويش، شمس الدين خسروشاهي نيز پرسيده ولي پاسخي دريافت نكرده است. همين پرسش را ملامظفر حسين كاشاني، حكيم معاصر ملاصدرا از او پرسيده است زيرا بنظر ميرسد كه ظاهراً مسئلة بقاي نفس با نظرية حدوث جسماني ملاصدرا قابل جمع نيست. صدرالمتألهين پرسش خواجه و ملامظفر را هم بر اساس مبناي قوم و هم اصول فلسفة خويش پاسخ داده و از مسئلة بقاي نفس پس از مفارقت بدن دفاع كرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        51 - تأثير آموزه‌هاي قرآني بر حكمت اشراقي سهروردي
        قاسم  پورحسن ‌سيد مصطفي  بابايي
        به يقين ميتوان گفت كه همة فلاسفة اسلامي ـ از هريك از سه مكتب مشهور فلسفي‌ـ در سير انديشة فلسفي خود، تأثيرات بسياري از قرآن‌ ‌كريم پذيرفته‌اند اما در اين ميان، شيخ شهاب‌الدين سهروردي اولين فيلسوف اسلامي است كه در نظام حكمت اشراقي خود بيشترين استفاده را از قرآن‌ ‌كرده است چکیده کامل
        به يقين ميتوان گفت كه همة فلاسفة اسلامي ـ از هريك از سه مكتب مشهور فلسفي‌ـ در سير انديشة فلسفي خود، تأثيرات بسياري از قرآن‌ ‌كريم پذيرفته‌اند اما در اين ميان، شيخ شهاب‌الدين سهروردي اولين فيلسوف اسلامي است كه در نظام حكمت اشراقي خود بيشترين استفاده را از قرآن‌ ‌كرده است. استفادة سهروردي از اين كتاب آسماني، هم از نظر كميت و مقدار و هم از جهت نوع استفادة تأويلي، از سايرين متمايز است. او بسياري از ايده‌ها، برهانها و داوريهاي خود را مقرون و منوط به قرآن‌ ‌كرده است. در اين مقاله سعي شده است از تأثير آموزه‌هاي قرآني بر حكمت نوري سهروردي در چهار مقوله» حكمت نوري، نورالانوار، عقول، و نفس به‌اختصار سخن گفته شود، چراكه قطعاً بحث مستوفي در اينباره نيازمند مجال و كمالي شايسته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        52 - الگوي مشترك براهين تجرد نفس با محوريت بدن در انديشة ابن‌سينا و ملاصدرا
        مجيد  ياريان فروغ السادات رحيم پور مهدی امام جمعه
        حكماي اسلامي همچون ابن‌سينا و ملاصدرا در مباحث انسان‌شناختي خود، به بيان ويژگيهاي نفس و از جمله اثبات تجرد آن پرداخته‌اند. با استقرا در آثار اين دو حكيم، ميتوان ملاحظه كرد كه براهين مثبِت تجرد نفس تماماً بر اساس نفي ويژگيهاي جسم و مادة بدني استوار شده‌اند؛ به‌اين‌معنا ك چکیده کامل
        حكماي اسلامي همچون ابن‌سينا و ملاصدرا در مباحث انسان‌شناختي خود، به بيان ويژگيهاي نفس و از جمله اثبات تجرد آن پرداخته‌اند. با استقرا در آثار اين دو حكيم، ميتوان ملاحظه كرد كه براهين مثبِت تجرد نفس تماماً بر اساس نفي ويژگيهاي جسم و مادة بدني استوار شده‌اند؛ به‌اين‌معنا كه نفس، فاقد ويژگيهاي بدن و جسم است و از اينرو تجرد آن به اثبات ميرسد. بعنوان نمونه، مادة بدني داراي كميت، وضع، تغيير، انقسام‌پذيري و تناهي افعال است و ضعف، كهولت و خستگي عارض آن ميگردد و علم به بدن و افعال آن نيز حصولي و تابع وضع و محل است. اين دو فيلسوف با نفي و سلب اين خصايص از نفس، تجرد آن را به اثبات ميرسانند و بنابرين، شناخت نفس و اثبات تجرد آن جز با شناخت بدن و سلب ويژگيهاي بدني از آن امكانپذير نيست. در اين نوشتار، علاوه بر بازنويسي براهين اثبات تجرد نفس و تعيين جايگاه كليدي بدن در آن، الگويي كلي براي مجموع اين براهين طراحي و عرضه شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        53 - بررسي تطبيقي مباني فلسفي ابن‌سينا و ملاصدرا در ارتباط با تكامل برزخي بر اساس متون ديني
        سید صدرالدین طاهری امينه  احمدي
        در منابع ديني بنا بر منطق وحي، تكامل و ترقي نفس در عالم برزخ مطلبي قطعي و ترديد ناپذير است. اما كيفيت تكامل برزخي و تعارضات احتمالي آن با برخي مباني و قواعد فلسفي، از جمله مسبوقيت هرگونه تكامل به استعداد و حركت و اختصاص استعداد و حركت به ماده، ايجاب ميكند تكامل برزخي تن چکیده کامل
        در منابع ديني بنا بر منطق وحي، تكامل و ترقي نفس در عالم برزخ مطلبي قطعي و ترديد ناپذير است. اما كيفيت تكامل برزخي و تعارضات احتمالي آن با برخي مباني و قواعد فلسفي، از جمله مسبوقيت هرگونه تكامل به استعداد و حركت و اختصاص استعداد و حركت به ماده، ايجاب ميكند تكامل برزخي تنها از راه شرع ميسر باشد و فيلسوف نتواند امكان تكامل برزخي نفوس را بر اساس مباني عقلي اثبات كند. در ايـن نـوشتـار ابتـدا شواهد نقلي تكـامل برزخـي بـر اساس متون ديني بررسي ميشود و سپس اين امكان با توجه به مباني دو فيلسوف بزرگ اسلامي ـ‌‌ابن سينا و ملاصدرا‌ ـ مورد بررسي و تحقيق قرار ميگيرد و ضمن مقايسه ميان اين دو فيلسوف بزرگ، به اثبات ميرسد كه بر اساس مباني هردوي ايشان در باب حركت، تكامل برزخي غيرممكن است، اما طبق نظر ملاصدرا در مورد تجرد مثالي نفس و اعتقاد وي به بدن مثالي اخروي، زمينة مناسبتري براي تكامل نفس بعد از مرگ تن فراهم ميباشد ولي در حد كفايت نيست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        54 - نقد و بررسی ادلۀ ابتکاری حکیم سبزواری بر حرکت جوهری
        حسينعلي شيدان‌شيد محمدهادي  توكلي
        از میان ادلۀ گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریۀ حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچۀ عالَم، استدل چکیده کامل
        از میان ادلۀ گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریۀ حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچۀ عالَم، استدلال از طریق غایتمند بودن طبیعت، و استدلال از طریق وحدت ظلی نفس. این مقاله به گزارش، تحلیل و نقد این ادله اختصاص دارد. بررسی نشان میدهد که چهار دلیل از این ادله را میتوان ابتکاری ایشان دانست. اهمیت فلسفی این دلایل چهارگانه بیشتر در نشان دادن جایگاه نظریۀ حرکت جوهری و تأثیر و تأثر آن نسبت به دیگر مسائل حکمت متعالیه و تفکرانگیزی در جوانب و ثمرات مختلف این نظریه، و نیز نشان دادن هماهنگی و همیاری بخشهای مختلف حکمت متعالیۀ صدرایی است. اما دلیلهای یادشده دلیلهای سبکباری که سرراست و با مقدماتی اندک این نظریه را به اثبات برسانند، نیستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        55 - تقرير دو برهان بر نظرية حركت در مجردات
        سیدحسین حسینی موسي  ملايري
        قاطبة فيلسوفان مسلمان ـ ‌اعم از مشائيان، اشراقيان و صدرائيان‌‌ـ بر اساس مباني و ادلة خويش، امكان تحول و حركت در مجردات را انكار كرده‌اند، اما قريب به دو دهه است كه برخي از اهل نظر، با انديشة فوق مخالفت كرده و از «امكان حركت و تغيير در مجردات» دفاع نموده‌اند. اين نظريه د چکیده کامل
        قاطبة فيلسوفان مسلمان ـ ‌اعم از مشائيان، اشراقيان و صدرائيان‌‌ـ بر اساس مباني و ادلة خويش، امكان تحول و حركت در مجردات را انكار كرده‌اند، اما قريب به دو دهه است كه برخي از اهل نظر، با انديشة فوق مخالفت كرده و از «امكان حركت و تغيير در مجردات» دفاع نموده‌اند. اين نظريه در محافل علمي مورد توجه قرار گرفته و مكتوباتي نيز پيرامون آن تحرير شده است. موافقين، ادله و براهيني را بنفع آن سامان داده ‌و مخالفين به نقض و رد آنها پرداخته‌اند. اين مقاله به روش تحليلي در دو مقام از نظريه حركت در مجردات دفاع ميكند؛ در مقام نخست به اشكال وارد شده بر اصليترين برهان اين نظريه پاسخ داده و از برهان مذكور دفاع ميكند و در مقام دوم، از طريق حدوث نفس، برهاني نو بنفع اين نظريه ارائه ميدهد و درنهايت نتيجه ميگيرد كه نظرية مذكور در ميدان عقلانيت و استدلال قابل تأييد است و بر نظريه مقابل برتري دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        56 - نقد و بررسي كاركردگرايي با نگاهي به علم النفس ملاصدرا
        رضا  صفري كندسري
        رابطة نفس و بدن يكي از مسائل و معضلات فلسفه است. نظرية دوگانه‌ ‌انگاري جوهري (دكارتي و افلاطوني) يكي از راه‌حلهاي اين معضل است. آنها معتقدند نفس و بدن دو جوهر و قلمرو متفاوت هستند و داراي ويژگيهاي خاص خود. فلاسفة ذهن معاصر براي برون‌رفت از مشكلات دوگانه‌انگاري جوهري، دي چکیده کامل
        رابطة نفس و بدن يكي از مسائل و معضلات فلسفه است. نظرية دوگانه‌ ‌انگاري جوهري (دكارتي و افلاطوني) يكي از راه‌حلهاي اين معضل است. آنها معتقدند نفس و بدن دو جوهر و قلمرو متفاوت هستند و داراي ويژگيهاي خاص خود. فلاسفة ذهن معاصر براي برون‌رفت از مشكلات دوگانه‌انگاري جوهري، ديدگاه‌هايي اتخاذ كرده‌اند. نظريه‌هاي رفتارگرايي و اينهماني ذهن و بدن، نفس بعنوان جوهر را انكار كرده و بجاي لفظ «نفس»، ذهن و حالات ذهني را بكار ميگيرند و بترتيب معتقدند: حالات ذهني همان حالات رفتاري و مغزيند. اما حاميان كاركردگرايي با عنايت به مشكلات دوگانه‌انگاري و ديدگاه‌هاي رفتارگرايي و اينهماني ذهن و مغز، تفسيري بيطرفانه از ذهن (مجرد يا فيزيكي بودن ذهن) دارند و حالات ذهني را همان حالات كاركردي ميدانند كه بر اساس درونداد، برونداد و ساير حالات ذهني، نقشهاي كاركردي خاصي را ايفا ميكنند. حكما و متكلمان اسلامي نيز با معضل نفس و بدن و دوگانه انگاري جوهري (افلاطوني) مواجه بود‌ه‌اند. ابن‌سينا و سهروردي تقدم نفس بر بدن (نظرية افلاطون) را انكار نموده اما ذات نفس را مجرد و بدن را جسماني ميدانند. بيشتر متكلمان، نفس بعنوان جوهر مجرد و قائم بذات را رد نموده و نفس را جسم لطيف ميدانند. ملاصدرا همانند كاركردگرايان، به مشكلات جوهر مجرد دانستن يا جسماني بودن نفس واقف بوده و معتقد است: ذات نفس، مجرد صرف و مادي صرف نيست بلكه نفس در ابتدا جسماني است و سپس با حركت جوهري، مجرد ميگردد؛ نفس بر اساس وحدت حقة ظلّيه، جامع و برزخ جسمانيت و تجرد است و بر اساس حالات مراتبش، مادي و مجرد ميگردد. هرچند هم كاركردگرايان و هم ملاصدرا، مجرد و جسماني بودن محض ذهن (نفس از نگاه ملاصدرا) را انكار نموده‌اند اما ملاصدرا از آنجايي كه هستي را منحصر به طبيعت ندانسته، دقيقتر از كاركردگرايان ـ‌ كه نگاه فيزيكاليستي به ذهن دارندـ رابطة نفس و بدن را تبيين كرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        57 - هستي اعتباري از ديدگاه صدرالمتألهين
        رضا ملایی
        «اعتباريات» مهمترين مفاهيم بكار گرفته شده در حكمت عملي هستند. بكارگيري اصول حكمت متعالية صدرالمتألهين در راستاي شناخت «هستي» اعتباريات، افقهاي نويني پيش روي حكمت عملي معاصر خواهد گشود. اين پژوهش بر پاية رويكرد حكمت متعاليه، سعي داشته به اين پرسش كه «آيا هستي اعتباريات، چکیده کامل
        «اعتباريات» مهمترين مفاهيم بكار گرفته شده در حكمت عملي هستند. بكارگيري اصول حكمت متعالية صدرالمتألهين در راستاي شناخت «هستي» اعتباريات، افقهاي نويني پيش روي حكمت عملي معاصر خواهد گشود. اين پژوهش بر پاية رويكرد حكمت متعاليه، سعي داشته به اين پرسش كه «آيا هستي اعتباريات، امري مجعول و ساختگي است يا همچون هستي حقيقي، داراي بهره‌يي از حقيقت و نفس الامر است؟» پاسخ دهد و آثار روش‌شناختي آن را بنماياند. پاسخگويي به اين پرسش متكي بر بكارگيري اصل تشكيك و تحليل آراء صدرالمتألهين در حوزه حُسن و قُبح ذاتي و مدرَكات عقل عملي است. بر اين اساس، مقالة حاضر نشان ميدهد كه 1. هستي اعتباري رقيقه و مرتبة نازلة هستي حقيقي است نه امري در مقابل آن، بنابرين اعتباريات داراي بهره‌يي از نفس الامر هستند، نه صرفاً پديده‌هايي مجعول. 2. بهره‌مندي اعتباريات از هستي نفس الامري مختص به اعتبارات متكي به شرع و عقل است، نه هر نوع اعتباري. 3. ارتقاء هستي اعتباري به رقيقة هستي حقيقي بودن، امكان جريان روشهاي برهاني در حوزة حكمت عملي را فراهم مي‌آورد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        58 - مقايسه چگونگي كلام الهي از نظر متكلمان و ابن عربي
        زهره  معصومي فاطمه  محمد
        حادث یا قدیم بودن کلام الهی از مباحثی است که معتزله و اشاعره به آن پرداخته و عرفا آن را نَفَس الرّحمان الهی گرفته‌اند که نه قدیم است و نه حادث. در نوشتار حاضر بحث بر سر چگونگی دریافت وحی توسط نبی است که این کلام الهی برغم حادث یا قدیم بودن آن، چگونه در قالب الفاظ به ظهو چکیده کامل
        حادث یا قدیم بودن کلام الهی از مباحثی است که معتزله و اشاعره به آن پرداخته و عرفا آن را نَفَس الرّحمان الهی گرفته‌اند که نه قدیم است و نه حادث. در نوشتار حاضر بحث بر سر چگونگی دریافت وحی توسط نبی است که این کلام الهی برغم حادث یا قدیم بودن آن، چگونه در قالب الفاظ به ظهور میرسد. برخی از معتزله آن را از جنس اصوات و الفاظ دانسته‌اند و گروهی از اشاعره آن را حقیقتی نفسانی تلقی کرده‌اند که اصوات و الفاظ حاکی از آن هستند. ابن عربی بین کتاب الله و کلام الله فرق قائل شده و اختلاف در عربی و عجمی بودن را به کتاب نسبت میدهد نه کلام الله، و الفاظ قرآن کریم را کلام خدا میداند نه کلام رسول، و نزول آن بر قلب پیامبر(ص) را بصورت زبانی میداند، یعنی پیامبر(ص) قرآن را با همین حروف و کلمات عربی دریافت میکند و خودش در آن دخل و تصرفی ندارد . قونوی نیز در شرح آن گفته که صورت وجودی عینی قرآن مانند صورت ادارکی آن است، پس قرآن نور بالذات است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        59 - بررسي تطبيقي ادله تجرد نفس در اثبات تجرد خيالي ‌از ديدگاه محقق طوسي و ملاصدرا
        احمد  عابدی ارانی محمدرضا  کریمی والا محسن  پیرهادی
        يكي از دلايل اصلي براي اثبات بقاي نفس، تجرد نفس است. اما در اين ميان، حل معضل بقاي همة نفوس انساني، منوط به تحليل نحوة تجرد نفس و اثبات تجرد خيالي است. محقق طوسي در‌صدد اثبات تجرد نفس برآمده و اساساً تجرد را بعنوان دليلي براي اثبات بقاي نفس مطرح كرده است. گرچه وي اشاره‌ چکیده کامل
        يكي از دلايل اصلي براي اثبات بقاي نفس، تجرد نفس است. اما در اين ميان، حل معضل بقاي همة نفوس انساني، منوط به تحليل نحوة تجرد نفس و اثبات تجرد خيالي است. محقق طوسي در‌صدد اثبات تجرد نفس برآمده و اساساً تجرد را بعنوان دليلي براي اثبات بقاي نفس مطرح كرده است. گرچه وي اشاره‌يي به اثبات تجرد خيالي ندارد اما برخي از ادلة ارائه‌شده، قابليت اثبات تجرد خيالي را دارند. از سوي ديگر وي معتقد است نفوسي كه به مرتبة تجرد عقلي نائل آيند، از تجرد خيالي نيز بهره‌مندند. در مقابل، ملاصدرا نيز براي حل مسئلة بقاي تمام نفوس، تجرد عقلي و خيالي را اثبات كرده و اساساً تلاش وي در اثبات تجرد خيالي، معطوف به اثبات بقاي تمام نفوس بوده است. در اين ميان، برخي از ادله‌يي كه ملاصدرا مطرح كرده، با محقق طوسي اشتراك دارد. ملاصدرا دلالت برخي از اين ادله را بر تجرد خيالي تام ميداند و علاوه بر آن چند دليل مستقل در اثبات تجرد عقلي و خيالي نيز مطرح كرده است. بنابرين، ملاصدرا با اثبات اينكه قوة خيال از مراتب نفس و خود، امري مجرد است، توانسته بقاي نفوسي را نيز مستدل كند كه از مرتبة تجرد خيالي ارتقا نيافته‌اند. در نوشتار پيش رو، روشن شده است ادله‌يي‌ كه محقق طوسي بيان كرده، قابليت اثبات تجرد خيالي را دارند و بر اين اساس ـ‌چنانكه ملاصدرا تبيين كرده است‌ـ بقاي همة نفوس انساني با اثبات تجرد خيالي نفس امكانپذير است. اين امر بر اساس مباني صدرايي بروشني منقح است اما پيش از صدرالمتألهين و در تحقيقات محقق طوسي، تجرد خيالي را ميتوان تنها در نفوسي پيگيري كرد كه به مرتبة تجرد عقلي رسيده‌اند كه اين امر، توان حل بقاي تمام نفوس انساني را ندارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        60 - جايگاه «عمل» در وجود انسان از نگاه ملاصدرا
        فاطمه سلیمانی دره باغی
        يكي از مسائل مهم در مباحث انسان‌شناسي، مسئلة جايگاه «عمل» در وجود انسان و نقش آن در رسيدن او به كمال است. از نظر ملاصدرا، هر عملي كه انسان انجام ميدهد، حقيقت آن در درون نفس او شكل ميگيرد؛ بدين صورت كه افكار و اعتقادات منشأ پيدايش گرايشها و احساسات در انسان ميگردد و وجود چکیده کامل
        يكي از مسائل مهم در مباحث انسان‌شناسي، مسئلة جايگاه «عمل» در وجود انسان و نقش آن در رسيدن او به كمال است. از نظر ملاصدرا، هر عملي كه انسان انجام ميدهد، حقيقت آن در درون نفس او شكل ميگيرد؛ بدين صورت كه افكار و اعتقادات منشأ پيدايش گرايشها و احساسات در انسان ميگردد و وجود گرايشها و عواطف باعث ايجاد عزم و اراده بر انجام عمل ميشود. بنابرين، عمل ظاهري نمود و جلوه‌يي‌از افكار، نيات، احساسات و تمايلات انسان است و تأثير مستقيم بر شكل گرفتن حقيقت انسان ندارد، بلكه تنها بروز و ظهور حقيقت نفس انساني است. به اين ترتيب، حقيقت و باطن عمل همان صور و ملكات نفساني است كه در آخرت نيز پديدآورندة بدن مثالي و اخروي خواهد بود. در واقع، انسانها‌ از طريق عمل، خود را در جهان بيروني جلوه‌گر ميسازند. بنابرين، اين سخن كه عمل علت پيدايش حالات و صفات در نفس است و در صورت تكرار باعث پيدايش ملكات نفساني در انسان ميشود، از نظر ملاصدرا صحيح نيست. او معتقد است عمل محصول حالات و تمايلات انساني است و صرفاً نقشي واسطه‌يي ميان نفس انساني و جهان مادي و بيروني دارد. البته عمل بطور غيرمستقيم بر شكل‌گرفتن افكار و انديشه‌هاي جديد و بدنبال آن، احساسات و تمايلات نو، تأثير ميگذارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        61 - تحليلي بر «تعالي حكمت»؛ با تكيه ‌بر نفس‌شناسي و روش‌شناسي صدرايي
        مریم السادات موسوی محمّد بیدهندی محمدمهدی مشکاتی
        مكتب فلسفي صدرالمتألهين بنام حكمت متعاليه شناخته ميشود. ملاصدرا واژة «حكمت» را بر واژة «فلسفه» ارجح دانسته و «تعالي» را ـ‌كه در نظر او موقعيتي پوياست ـ جهتگيري كلي ساختار فكري خود قرار داده است. اين امر ما را با منظومه‌يي از عواملي كه از كيفيت، جهت و چگونگي تعالي در اين چکیده کامل
        مكتب فلسفي صدرالمتألهين بنام حكمت متعاليه شناخته ميشود. ملاصدرا واژة «حكمت» را بر واژة «فلسفه» ارجح دانسته و «تعالي» را ـ‌كه در نظر او موقعيتي پوياست ـ جهتگيري كلي ساختار فكري خود قرار داده است. اين امر ما را با منظومه‌يي از عواملي كه از كيفيت، جهت و چگونگي تعالي در اين مكتب بحث ميكند، مرتبط ميسازد. نوشتار پيش‌رو درصدد است، از ميان عناصر متعدد برتري حكمت صدرايي، چگونگي ايجاد اين تعالي را از طريق بررسي دو مؤلفة نفس‌شناسي و روش‌شناسي در دو حوزه مبدأ و معاد تبيين نمايد. در رويكرد صدرايي اگر كسي خواستار حكمت باشد، بايد براي خويش و در خويشتن دست به آفرينش زده و از تماشاگري به بازيگري در عرصة وجود قدم بگذارد. نوع نگاه متفاوت ملاصدرا به حقيقت نفس و توسع در مراتب ادراكي آن، با روش‌شناسي درهم‌تنيده و مرتبط است، زيرا در حكمت صدرايي شناخت نفس بمثابه يك روش براي خداشناسي و آخرت‌شناسي قلمداد ميشود. ملاصدرا در روش‌شناسي از بازآفريني مفاهيم آغاز ميكند و با رهيافتي ميان‌رشته‌يي و جامع‌نگر، روش درست را جمع ميان عقل و نقل و شهود ميبيند. تأويل و زبان برتر نيز از مؤلفه‌هايي است كه با روش‌شناسي خاص ملاصدرا مرتبط است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        62 - نفس انسان، مَثَل اعلای خدا در حکمت متعالیه
        مجتبي  افشارپور محمدمهدي  گرجيان محسن قمی
        يكي از وجوهي كه در حكمت متعاليه براي شناخت خدا از طريق شناخت نفس مطرح شده، اينست كه نفس انسان مَثَل اعلاي خداوند است. بدين معنا كه خداوند نفس انسان را در ذات و صفات و افعال، مثال خويش خلق نموده تا معرفت نفس وسيلة صعود به معرفت خدا در اين ساحتهاي سه‌گانه باشد. البته بايد چکیده کامل
        يكي از وجوهي كه در حكمت متعاليه براي شناخت خدا از طريق شناخت نفس مطرح شده، اينست كه نفس انسان مَثَل اعلاي خداوند است. بدين معنا كه خداوند نفس انسان را در ذات و صفات و افعال، مثال خويش خلق نموده تا معرفت نفس وسيلة صعود به معرفت خدا در اين ساحتهاي سه‌گانه باشد. البته بايد توجه داشت كه خداي متعال منزه از مِثل است، پس مراد از مَثَل چيزي غير از مِثل است. با دقت در آثار ملاصدرا، ميتوان گفت او بطور جدّ اين نظريه را دنبال كرده و در مسير برهاني كردن آن تلاشهاي مضاعف انجام داده است. اما وي اين نظريه را بصورت منسجم و مشخص در قالب يك كتاب يا يك فصل مطرح نكرده بلكه بمناسبتهايي در ابواب گوناگون و آثار مختلف، به ابعادي از اين نظريه پرداخته است، بهمين دليل ارائة اين نظريه و تقريرهاي آن بصورت منسجم ضروري است. اين نوشتار پس از توضيح اوليه نظرية مثل اعلاي صدرايي، بمنظور دستيابي به مهمترين وجوه مثاليت نفس انسان براي خداوند، مهمترين ابعاد مثاليت نفس و تحليلهاي آنها را مورد بررسي و تحليل قرارداده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        63 - کاربرد مبانی و اصول نفس‌شناسی ملاصدرا در تعلیم و تربیت
        مهدی  رضایی
        محور اساسي تعليم و تربيت و بطور خاص تعليم و تربيت اسلامي، نفس (روان) انسان است. در دانش تعليم و تربيت، بمنظور تربيت نفس و روان، مباني و اصولي حاكم است تا با بكارگيري آنها بتوان به اهداف از پيش تعيين‌شده دست يافت. با توجه به رويكرد ديني در اين پژوهش و نيز قابليتهاي حكمت چکیده کامل
        محور اساسي تعليم و تربيت و بطور خاص تعليم و تربيت اسلامي، نفس (روان) انسان است. در دانش تعليم و تربيت، بمنظور تربيت نفس و روان، مباني و اصولي حاكم است تا با بكارگيري آنها بتوان به اهداف از پيش تعيين‌شده دست يافت. با توجه به رويكرد ديني در اين پژوهش و نيز قابليتهاي حكمت متعالية صدرايي در اين زمينه، به شناسايي و كاربرد مباني و اصول تعليم و تربيت نفس بر اساس انديشه‌هاي فلسفي ملاصدرا پرداخته‌ايم. برخي از مباني مطرح‌شده عبارتند از: جوهر مجرد بودن نفس، جسمانيةالحدوث و روحانية‌البقا‌بودن نفس و حركت جوهري اشتدادي آن در مسير تكامل. همچنين در ذيل اين بحث، به اصول تربيتي استنتاج شده از مباني و اهداف پرداخته شده كه از آن جمله ميتوان به تدريج و تعالي مرتبتي، تحول‌گرايي و اصلاح و بازآفريني در فرايند تربيت نفس اشاره كرد. در اين نوشتار از روش آميختة توصيفي ـ تحليلي و استنتاجي، با بكارگيري منابع كتابخانه‌يي، در توصيف مفاهيم، تحليل و تبيين مسئله بهره جسته‌ايم. به‌اين‌ترتيب، با مراجعه به كتابهاي ملاصدرا (بويژه جلد هشتم و نهم اسفار اربعه) و برخي شارحان آثار وي، به استخراج مباني و استنتاج اصول تربيتي در راستاي تربيت نفس (روان) پرداخته ‌شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        64 - كاركردهاي وجودشناسانة بعد جسماني انسان از منظر ملاصدرا
        هادی جعفری علي  ارشدرياحي
        در انسان‌شناسي صدرايي بُعد جسماني انسان از زواياي مختلفي داراي اهميت است اما در اين نوشتار به يكي از ابعاد مهم آن، يعني «كاركردهاي وجودي» پرداخته شده است. ملاصدرا در آثارش بخشي مجزا را به كاركردهاي بعد جسماني انسان اختصاص نداده و حتي به آن تصريح نيز نكرده ولي ميتوان از چکیده کامل
        در انسان‌شناسي صدرايي بُعد جسماني انسان از زواياي مختلفي داراي اهميت است اما در اين نوشتار به يكي از ابعاد مهم آن، يعني «كاركردهاي وجودي» پرداخته شده است. ملاصدرا در آثارش بخشي مجزا را به كاركردهاي بعد جسماني انسان اختصاص نداده و حتي به آن تصريح نيز نكرده ولي ميتوان از آراء او اين كاركردها را استخراج نمود. پس از فحص و جستجو در آثار صدرالمتألهين اين نتيجه بدست مي‌آيد كه بعد جسماني انسان نزد او كاركردهاي مهمي از منظر وجودشناختي دارد، ازجمله: تحصيل ايمان، ارتقا و تحول انسان، اختيار، انجام افعال متضاد، تحقق افعال نفساني و عقلاني، عمارت و آباداني دنيا، تحقق نظام احسن، هويت‌بخشي به نفس، تشكيل هويت انسان كامل و برخي از نقشهاي متناقض‌نما همچون مبدأ شرور و مبدأ رهايي از شرور و موارد ديگر. اين مقاله كه بر اساس روش كتابخانه‌يي و تحليل محتوا نگارش يافته، علاوه بر اثبات اهميت و ضرورت بعد جسماني انسان در جهان خلقت، نشان ميدهد كه نقش و كاركرد بعد جسماني انسان از منظر وجودي، داراي ابعادي گسترده‌ است و ساحتهايي مهم از عالم هستي را در بر ميگيرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        65 - مقایسه رابطه نفس و بدن از دید رفتارگرایی فلسفی و ملاصدرا
        نعیمه نجمی نژاد مرتضی رضایی
        بحث از رابطة نفس و بدن همواره از مسائل چالش‌برانگيز بوده است. مهمترين مشكل در اين بحث، چگونگي رابطة نفس «بمثابه وجودي مجرد» با بدن «بمثابه وجودي مادي» است. بسياري از انديشمندان براي ‌پاسخ به اين مسئله، نظرياتي ارائه كرده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش توصيفي ـ‌ تحليلي، به ب چکیده کامل
        بحث از رابطة نفس و بدن همواره از مسائل چالش‌برانگيز بوده است. مهمترين مشكل در اين بحث، چگونگي رابطة نفس «بمثابه وجودي مجرد» با بدن «بمثابه وجودي مادي» است. بسياري از انديشمندان براي ‌پاسخ به اين مسئله، نظرياتي ارائه كرده‌اند. در پژوهش حاضر، با روش توصيفي ـ‌ تحليلي، به بررسي و مقايسة ديدگاه رفتارگرايي ـ ‌كه يكي از نظريات مهم در فلسفه» ذهن است‌‌ـ با ديدگاه ملاصدرا بعنوان برجسته‌ترين فيلسوف اسلامي، پرداخته شده است. نتيجه اينست كه هم رفتارگرايان و هم ملاصدرا در شمار يگانه‌انگاران نفس‌(ذهن) و بدن جاي دارند، با اين تفاوت كه از نظر رفتارگرايان، نفـس و حـالات نفـساني چيزي جز رفتـار بيرونـي انـسان نيست؛ در واقع، در اين رويكرد تجرد نفس و حالات غيرمادي آن انكار ميشود. اما ملاصدرا با استفاده از مباني خاص خود، از جمله حركت جوهري اشتدادي و جسمانيةالحدوث‌‌بودن نفس، رابطة نفس و بدن را از نوع تركيب اتحادي ميداند. در نگاه او، نفس در عين اينكه جوهري واحد است، بدليل اشتمال بر مراتب گوناگون، هم از مرتبة ماديت و جسمانيت و هم از مراتب تجرد ‌ـ اعم از تجرد مثالي و عقلي‌ ـ برخوردار است. بعبارت ديگر، يك حقيقت واحد متصل است كه در مراتب پايين، بدن و در مراتب بالا، نفس است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        66 - نقد و بررسی دلایل ابن‌سینا درباره مادی‌انگاری تجربه‌های ادراکی جزئی؛ با تأکید بر مسئله «شکاف تبیینی»
        احمد واعظی مهدی کریمی
        با تشكيك در مادي‌بودن ادراكات، براساس مسئلة شكاف تبييني، مبنايي عقلاني براي نقد ادله ابن‌سينا دربارة‌ امتناع تجـردِ ادراكات جزئي و اثبات امكان بلكه ضرورت تجرد انواع ادراك، فراهم مي‌آيد. تلقي مادي‌انگارانه در مورد ادراك ـ‌اعم از حسي و خيالي‌ـ از جمله ديدگاههاي ابن‌سينا چکیده کامل
        با تشكيك در مادي‌بودن ادراكات، براساس مسئلة شكاف تبييني، مبنايي عقلاني براي نقد ادله ابن‌سينا دربارة‌ امتناع تجـردِ ادراكات جزئي و اثبات امكان بلكه ضرورت تجرد انواع ادراك، فراهم مي‌آيد. تلقي مادي‌انگارانه در مورد ادراك ـ‌اعم از حسي و خيالي‌ـ از جمله ديدگاههاي ابن‌سينا در هستي‌شناسي ادراك است. او با بيان ادله‌يي بر امتناع تجرد تجربه‌هاي جزئي ادراكي، تنها حالت ممكن در مورد اين تجربه‌ها را مادي بودن آنها ميداند. از سوي ديگر، فرض جهان ممكني كه در آن بتوان حالتي متافيزيكي ‌(مانند درد‌) را بدون وجود فرآيند عصبي تصور كرد، تمايز ميان حالت ذهني و فرآيند عصبي را ممكن ميسازد. اين شكاف تبييني ميان حالت ذهني و فرآيند عصبي، با نفي اينهماني ميان اين دو پديده، امكان تجرد و غيرمادي‌بودن ادراك را فراهم مي‌آورد. با عنايت به تمايز ميان دو حيث فيزيكي و متافيزيكي و ضرورت تجرد ادراك بدليل براهين متعدد فلسفي، مادي‌انگاري ادراك جزئي محل مناقشه بوده و ديدگاه ملاصدرا مبني بر تجرد ادراك حسي و خيالي (همانند ادراك عقلي)، تبيين جامعتري از ادراك و نفس ارائه ميدهد. محور اصلي اين مقاله، بررسي چيستي و هستي‌شناسي ادراكات جزئي است كه خود اين بحث ذيل مسئله» كلان رابطه» نفس و بدن در فرآيند ادراك قرار ميگيرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        67 - بررسی تأثیر تأییدکننده های مشهور در تبلیغات بر خرید وسواسی با میانجی‌گری مادی‌گرایی و تعدیل گری سطح آگاهی مصرف‌کننده، اعتمادبه‌نفس و تمایل به مد در بین خریداران جوان
        زهرا  حیدری فخریه حمیدیان پور مجید اسماعیل پور
        زمینه: یکی از انواع خریدی که امروزه یک مسئله اجتماعی مهم محسوب می‌شود، خرید وسواسی است که جنبه تاریک رفتار مصرف‌کننده می‌باشد. خریداران وسواسی سعی می‌کنند که فعالیت‌های خرید خود را پنهان کنند؛ زیرا می‌ترسند از اینکه دیگران آن‌ها را جز آن دسته افرادی قلمداد کنند که دائما چکیده کامل
        زمینه: یکی از انواع خریدی که امروزه یک مسئله اجتماعی مهم محسوب می‌شود، خرید وسواسی است که جنبه تاریک رفتار مصرف‌کننده می‌باشد. خریداران وسواسی سعی می‌کنند که فعالیت‌های خرید خود را پنهان کنند؛ زیرا می‌ترسند از اینکه دیگران آن‌ها را جز آن دسته افرادی قلمداد کنند که دائماً در حال خرید هستند. این اختلال با وجود لذت اولیه معمولاً با احساس گناه و پشیمانی بعد از آن همراه است. هدف: هدف اصلی از انجام این مطالعه، سنجش تأثیر تأییدکننده های مشهور در تبلیغات بر خرید وسواسی است. در این پژوهش همچنین نقش سطح آگاهی مصرف‌کننده، تمایل به مد و اعتماد به نفس نیز به عنوان متغیرهای تعدیل گر مورد بررسی قرار گرفته است. روش‏شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از دیدگاه جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد. جامعه آماری شامل خریداران جوان کالاها در فروشگاه‌های سطح شهر بوشهر می‌باشد. شیوه نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و در دسترس می‌باشد و ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه بوده است. تعداد 385 پرسشنامه جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده‌های جمع آوری شده با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری به کمک نرم‌افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفته است. یافته‏ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از تأییدکننده مشهور در تبلیغات بر مادی‌گرایی مصرف‌کننده تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مادی‌گرایی مصرف‌کننده نیز بر خرید وسواسی تأثیر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش نقش تعدیل گر متغیر سطح آگاهی مصرف‌کننده در تأثیر تأییدکننده های مشهور در تبلیغات بر مادی‌گرایی خریداران جوان مورد و نقش تعدیل گر متغیرهای تمایل به مد و اعتماد مصرف‌کننده در تأثیر مادی‌گرایی مصرف‌کننده بر خرید وسواسی خریداران جوان مورد تأیید قرار نگرفته است. نوآوری این پژوهش سهم این پژوهش در سنجش تأثیر هرکدام از متغیرهای مادیگرایی، استفاده از تاییدکنندگان مشهور در تبلیغات، اعتماد به نفس، سطح آگاهی و تمایل به مد مصرف‌کننده بر خرید وسواسی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        68 - ارزيابی انتقادی نظرية ذهنمندی حیوان از نگاه دکارت، بر اساس فلسفة صدرایی
        آرمین منصوری حبیب الله دانش شهرکی زهرا خزاعی
        حیات نفسانی مجرد براي حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف ميان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائة تبیینی دقیق از نحوة حیات حیوانی را دشوار كرده است. دکارت با توجه به اعتق چکیده کامل
        حیات نفسانی مجرد براي حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف ميان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائة تبیینی دقیق از نحوة حیات حیوانی را دشوار كرده است. دکارت با توجه به اعتقاد به دو جوهر جسمانی و عقلی مجرد برای انسان، با تمسک به سه دلیل: «عدم توانایی کاربست زبان در حیوان»، «نفی خلاقیت»، و «نفی آگاهی از حیوان»، وجود اندیشه و تعقل در حیوان را نفی کرده و فقط حیات جسمانی را برای آن ميپذيرد و در نتیجه حیوان را ماشینی پیچیده میداند که فاقد حیات ذهنی است. این نظریة دکارت به «نظریة ماشینی حیوان» موسوم است. اما ملاصدرا با قائل شدن به سه مرتبة مادی، مثالی و عقلی برای عالم، موجودات را متناسب با آن مراتب تحلیل میکند. بر همین اساس، او برای نفوس حیوانی، تجرد مثالی قائل بوده و ذهنمندی در مرتبة حیوانی را بر مبناي آن تبیین مینمايد. نظریة ماشینی دکارت و ادلة سه‌گانة آن، براساس مرتبة تجرد مثالی‌يي که ملاصدرا برای نفوس حیوانی اثبات میکند، رد میشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        69 - مقايسه‌ و داوري ميان آراء و مباني ملاصدرا و فخررازي در مسئلة معاد جسماني
        سید علی   رضی زاده سید عباس ذهبی
        فخررازي و ملاصدرا از معتقدان به معاد جسماني هستند، اما از دو منظر متفاوت. مقايسة آراء ايشان نشاندهندة وجود مشابهت در برخي مباني و اختلافات بنيادين در برخي ديگر است. خاستگاه اختلافات آنها در مباني فلسفي و بويژه بحث «اعاده» معدوم بعينة و «تجرد قوا» است. اثبات عقلي معاد جس چکیده کامل
        فخررازي و ملاصدرا از معتقدان به معاد جسماني هستند، اما از دو منظر متفاوت. مقايسة آراء ايشان نشاندهندة وجود مشابهت در برخي مباني و اختلافات بنيادين در برخي ديگر است. خاستگاه اختلافات آنها در مباني فلسفي و بويژه بحث «اعاده» معدوم بعينة و «تجرد قوا» است. اثبات عقلي معاد جسماني فخررازي، با اعتقاد به اينهماني آن با اعادة معدوم بعينه همراه است كه نتايج نادرستي مانند مادي‌شدن ابعاد مجرد نفس در معاد را در پي دارد. از سوي ديگر، برخلاف ادعاي فخررازي مبني بر عدم اعتقاد فيلسوفان به معاد جسماني، ملاصدرا نخستين‌بار در مقام يك فيلسوف، به اثبات فلسفي آن همت گمارد. اگرچه رويكرد فلسفي او موجب بروز انتقاداتي بر وي شد، اما همين رويكرد رمز مصونيت او از تكرار اشتباهات متكلمان، ازجمله فخررازي نيز بود. ملاصدرا با ردّ نظرية اعادة معدوم، به معاد جسماني اخروي معتقد بود نه معاد جسماني عنصري؛ بهمين دليل براي اعادة افعال شخص، ديگر احتياجي به نظرية متكلمان مبني بر «بازگشت اجزاء متفرق شده» انسان نداشت. از ديگر تفاوتهاي فخررازي و ملاصدرا، مسئلة تعدد و تجرد قواست. هر دو انديشمند به تجرد نفس معتقد بودند، با اين تفاوت كه فخررازي به عدم تعدد قواي نفساني باور داشت و سعي ميكرد اين آموزه را با اعتقاد به اعادة معدوم بعينه هماهنگ كند، اما در مقابل، ملاصدرا راه‌حل مسئلة معاد جسماني را همانند بسياري از مسائل ديگر، در طريق خاص معرفت نفس، بويژه تجرد خيال ميدانست. اين مقاله‌ ‌بدنبال تبيين و ارزيابي اختلافات مبنايي ايندو متفكر در مسئلة معاد جسماني است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        70 - تجلی فلسفة صدرایی در تعلیقات امام‌خمینی(ره) بر مقدمة قیصری
        غلامرضا حسین‌پور
        فصل چهارم مقدمة قیصری بر فصوص‌الحكم ابن‌عربي، در باب تبیین جواهر و اعراض بر اساس طریقة عرفاست و بیشتر بدنبال تبیین نفس رحمانی است. اما در این بین، بحثي مفصل نیز در بیان نفس رحمانیِ عرفا به زبان فلسفی دارد. امام‌خميني(ره) در تعلیقه‌يي، با استفاده از حکمت متعالیه به نقد ب چکیده کامل
        فصل چهارم مقدمة قیصری بر فصوص‌الحكم ابن‌عربي، در باب تبیین جواهر و اعراض بر اساس طریقة عرفاست و بیشتر بدنبال تبیین نفس رحمانی است. اما در این بین، بحثي مفصل نیز در بیان نفس رحمانیِ عرفا به زبان فلسفی دارد. امام‌خميني(ره) در تعلیقه‌يي، با استفاده از حکمت متعالیه به نقد بیان قیصری پرداخته است. قیصری در خاتمة اين فصل نکاتی را در باب معنای تعین و انواع آن نيز بيان کرده که امام(ره) در تعلیقه‌يي دیگر، تبییني دقیق از انواع تعین به زبان عرفانی ارائه داده است. این معنای تعین و انواع آن بقلم قیصری، تقریباً بطور کامل در فصل سوم از مرحلة چهارم امور عامة اسفار اربعه انعکاس یافته که نشان از تأثیرپذیری بسيار فلسفة صدرایی از سنت عرفانی ابن‌عربی بطور عام، و مقدمة قیصری بطور خاص، دارد. از منظر قیصری، اعراض باید فصول جواهر باشند، اما از نظر صدرالمتألهین و بتبع او، امام‌خمینی(ره)، فصل جوهر، جوهر است نه عرض. قیصری معتقد است گاهی تعین، عین ذات است و گاهی نیز امری زائد بر ذات، اما امام بر اين باور است كه اساساً تعین به ذات حق تعالی تعلق نمیگيرد زیرا تعین از آثار تجلیات اسمائی است؛ اما آنچه دارای احدیت جمع تعینات است، اسم اعظم و انسان کامل است. هدف اصلي مقاله حاضر تبيين، تحلیل و گاه نقد دقیق مقاصد متن قیصری و تعلیقات امام‌خمینی(ره) بر آن است. امام(ره) در یک تعلیقه با استفاده از ذخایر فلسفة صدرایی به نقد قیصری پرداخته و در تعلیقه‌يي دیگر، در واقع بر مبناي بخشی از اسفار اربعه، مواضع خود را تبیین نموده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        71 - تحلیل سنت‌شناختی بر نقش فاعلی امام زمان(عج)
        قاسم  ترخان
        سنت‌های الهی از مباحث فراموش شده‌ای است که جای آن در پژوهش‌های کلامی خصوصا مباحث مربوط به بیماری کرونا و جهان پساکرونا خالی است. نوشتار حاضر تلاش کرده است با مراجعه به متون دینی و بهره‌مندی از روش کتابخانه‌ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در استنتاج دیدگاه و رو چکیده کامل
        سنت‌های الهی از مباحث فراموش شده‌ای است که جای آن در پژوهش‌های کلامی خصوصا مباحث مربوط به بیماری کرونا و جهان پساکرونا خالی است. نوشتار حاضر تلاش کرده است با مراجعه به متون دینی و بهره‌مندی از روش کتابخانه‌ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در استنتاج دیدگاه و روش اجتهادی در کارکردها و برآیندها و استمداد از سنن الهی به این پرسش پاسخ گوید که در بلاهای عمومی و از جمله بیماری کرونا امام زمان(عج) چه نقشی دارد؟ از سویی عالم بر اساس سنت‌های الهی اداره می‌شود که استثناناپذیر است و از سویی دیگر آن حضرت در سلسله علل غایی و فاعلی عالم قرار دارد. نقش فیض‌رسانی عام و خاص امام زمان(عج) را نیز باید در شبکه‌ای از سنت‌‌های الهی دید؛ یعنی امام در این منظومه به ایفای نقش می‌پردازد. بر اساس همین نظام، در دفع یا رفع بلا باید اولا از اسباب مادی استفاده شود؛ اگرچه کارکرد اسباب مادی در دفع یا رفع عامل معنوی بلا، دائمی و همه‌جانبه نیست؛ ثانیا؛ تأثیر عوامل معنوی در قالب سنت مشروط و مطلق تحقق می‌پذیرد که در اولی وجود شرط و در دومی وجود مصلحت محوریت دارند و نقش حضرتش را باید در این قالب دید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        72 - حركت جوهري نفس و پيامدهاي آن در نفس‌شناسي صدرايي
        روح‌الله  سوری حامد کمیجانی
        نفس در بستر وجود سيال خود بترتيب داراي مراحل عنصري، طبيعي، معدني، نباتي، حيواني (تجرد مثالي) و نطقي (تجرد عقلاني) ميگردد؛ از اينرو تعلق نفس به بدن بخشي از هويت اوست و در نتيجه، نفس جوهري مادي ـ مجرد است. صدرالمتألهين با توجه به سيلان وجودي نفس، ويژگيهاي گوناگون آن را با چکیده کامل
        نفس در بستر وجود سيال خود بترتيب داراي مراحل عنصري، طبيعي، معدني، نباتي، حيواني (تجرد مثالي) و نطقي (تجرد عقلاني) ميگردد؛ از اينرو تعلق نفس به بدن بخشي از هويت اوست و در نتيجه، نفس جوهري مادي ـ مجرد است. صدرالمتألهين با توجه به سيلان وجودي نفس، ويژگيهاي گوناگون آن را بازخواني كرده است. بر اين مبنا، قواي نفس مراتبي از حقيقت ممتد نفسند كه در پي يكديگر شكوفا ميشوند. همچنين مرگ طبيعي نتيجة اشتداد وجودي نفس و برداشتن علاقه او از بدن عنصري است. نفس در مراحلي از اين سيلان وجودي به تجرد دست مي‌يابد و بنابرين بقايش پس از مرگ ضروري ميشود. از آنجا كه اشتداد و در نتيجه دستيابي به تجرد، ذاتي نفس است، تناسخ و بازگشت دوباره او به بدنِ عنصري نارواست. از اينرو نفس پس از مرگ، با بدن مثالي‌يي كه بر پاية ملكات اخلاقيش انشاء ميكند، زندگي برزخي خود را آغاز كرده و صورت طبيعي‌يي كه در مادة بدن عنصري انشاء ميكند، راه تكامل برزخي را براي او باز ميگذارد. يكي از مهمترين پيامدهاي حركت جوهري نفس، راهيابي آن به عوالم ربوبي و فناي در توحيد افعالي، صفاتي و ذاتي است. جالب آنكه بر پاية حركت جوهري، اين دستاورد مهم حتي هنگام تعلق نفس به بدن عنصري نيز رواست و الزاماً محدود به رخداد مرگ طبيعي نيست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        73 - بررسی تطبیقی «نظریة فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت
        امید  ارجمند قاسم کاکایی
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غري چکیده کامل
        استاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشته‌اند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غريزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت‌ گرايش» تقسيم كرده است. عمده نوآوريهاي مطهري ـ بويژه در تبيين مباحثي همچون خدا، جاودانگي نفس و اخلاق ـ در مباحث مربوط به فطرت‌گرايش بيان شده است. از سوی دیگر، كانت در مقام فيلسوفي بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه ـ بويژه مسائلي همچون خدا، جاودانگي نفس و آزادي ـ را به بوتة نقد كشيده و حوزة اين مسائل را از عقل نظري به «عقل عملي» منتقل نموده است. نظریة فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهاي فطری و مباحث مبتنی بر آن ـ همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریة عقل عملی کانت، بويژه مبحث اصول موضوعة عقل عملی ـ یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقايسه است. هدف از این تحقیق، مقايسة نظریة فطرت مطهری و نظریة عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفة اخلاق از نظر مطهری و کانت ميباشد. در این راستا، با روش توصیفی ـ تحلیلي و تطبيقي بسراغ آثار این دو اندیشمند رفته‌ایم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        74 - مفهوم نفس درمنظومه مهابهاراتا
        حمید رضا  براتی پور قربان علمی عبد الحسین  لطیفی جمشید  جلالی شیجانی
        در بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر می‌خوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آ چکیده کامل
        در بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر می‌خوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آن موضع بیان داشته اند .یکی از این موضوعات چالش برانگیز مسئله نفس یا روح و سرنوشت آن می باشد که از دیر باز مورد توجه آنان قرار گرفته است.در این مقاله تلاش بر آن است تا مفهوم نفس راابتدا به شکل عام در ادبیات دینی آیین هندو و سپس به شکل خاص در کتاب مهابهاراتا مورد بررسی قرار دهیم و به این سوالات پاسخ دهیم که مفهوم و ماهیت نفس در مها بهاراتا چیست؟ و چه سرانجامی دارد؟به این منظور به روش تحلیلی به سیر مفهوم نفس در این کتاب می‌پردازیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        75 - مسئلۀ جاودانگی نفس در اندیشۀ علامه طباطبائی
        قاسم  پورحسن حسین کلباسی اشتری علیرضا  کلبادی نژاد
        دیدگاه علامه طباطبایی در باب جاودانگی نفس، مبتنی بر جهانبینی توحیدی اوست. او تلاش کرده به چالش‌برانگیزترین مباحث و اشکالات مربوط به جاودانگی نفس در مسئلۀ سعادت و شقاوت ذاتی، احباط، تکفیر و خلود در عذاب پاسخ دهد. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیۀ صدرالم چکیده کامل
        دیدگاه علامه طباطبایی در باب جاودانگی نفس، مبتنی بر جهانبینی توحیدی اوست. او تلاش کرده به چالش‌برانگیزترین مباحث و اشکالات مربوط به جاودانگی نفس در مسئلۀ سعادت و شقاوت ذاتی، احباط، تکفیر و خلود در عذاب پاسخ دهد. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیۀ صدرالمتألهین و بهره¬گیری از اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری اشتدادی، وحدت حقیقت نفس و تشکیک در مراتب وجود، تقریری نو از معاد و جاودانگی نفس ارائه نموده است. این نوشتار میکوشد با طرح موضوع جاودانگی، نسبت آن را با اهداف و غایات انسانی که همان تحقق تمامیت حقیقی انسان با معاد و جاودانگی نفس است، تبیین نماید. در این راستا، نظر علامه طباطبایی دربارۀ وجود جوهری نفس و اثبات جاودانگی آن، و همچنین وجوه نوآورانۀ اندیشۀ وی در بحث جاودانگی و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد بحث و بررسی قرار داده‌ایم و به اشکالات مطرح‌شده علیه جاودانگی نفس، با توجه به مبانی علامه، پاسخ داده‌ایم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        76 - تأثیر آموزش تنظیم هیجانی بر کنترل رفتار زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج
        حسن رضوان مقدم مسلم  مرتضی پور داریوش بابایی سید حمید رضوی
        این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و مداخله ای با پیش آزمون و پس آزمون همـراه بـا گـروه کنتـرل بود. جامعه آماری ایـن پـژوهش را کلیـه زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج تشـکیل دادنـد که بر اسـاس آمـار ارائه شـده از طرف اداره کل زندان های استان کهگیلویه و بویراحمد چکیده کامل
        این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی و مداخله ای با پیش آزمون و پس آزمون همـراه بـا گـروه کنتـرل بود. جامعه آماری ایـن پـژوهش را کلیـه زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج تشـکیل دادنـد که بر اسـاس آمـار ارائه شـده از طرف اداره کل زندان های استان کهگیلویه و بویراحمد تعداد آنها بین 30 تا 45 نفـر متغیـر بـوده اسـت کـه پس از توضـیح چگونگی و اهداف مطالعه و کسب رضایت آگاهانه، 25 نفر به روش نمونه گیـری در دسترس انتخاب و در طرح شرکت داده شدند. محتوای جلسه های آموزشی، برنامـه آمـوزش تنظیم هیجانی بر اساس مدل گراس در سـطح زنـدان، طی ٨ جلسه یک ساعته برگزار گردید سپس داده های جمـع آوری شـده بـا اسـتفاده از نرم افزار SPSS و آزمــون های آماری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی تنظیم هیجانی باعث کنترل رفتار زندانیان محکوم به قصاص نفس در زندان یاسوج گردید بنابراین تنظیم و مدیریت هیجان با آمـوزش های لازم، تصمیم گیری عقلایی و مهار تکانشـگری را بـه دنبـال دارد. ارزیابی مجدد، مهارت حل مسأله، ارتباط مؤثر و کارآمد و کنترل خشم بـه عنـوان راهبردهـای مثبـت و سازگارانه ای هستند که برای آحاد جامعه بـا آموزش تنظیم هیجان میسر می گردد، بنابراین پیشـنهاد می-شود این آموزش ها به عنوان بخشی از مهارت هـای زندگی نه فقط برای زندانیان بلکه برای آحاد جامعه متناسب با سن، جنس و تحصیلات مورد نظر باشـد و می تواند در اصلاح و توانمندی افرادنقش بالایی داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        77 - تحلیل دیدگاه هانري كُربنَ در تأویل رمز و نقش خیال فعال در فهم متون حکمی اسلامي
        عبدالله  راز
        در دو ره هاي مختلف، متناسب با زمینه های فکری و معرفتی رایج، نوع نگاه مفسران و مخاطبان به متون عرفانی دیگرگون و متفاوت بود ه است. تعالیم و زبان سیّال متون عرفانی همواره بر اساس نیازها و زمینه های روحی و تمایلات درونیِ پژوهشگران و مخاطبان، مورد تأویل و رمزگشاییِ قرار گرفت چکیده کامل
        در دو ره هاي مختلف، متناسب با زمینه های فکری و معرفتی رایج، نوع نگاه مفسران و مخاطبان به متون عرفانی دیگرگون و متفاوت بود ه است. تعالیم و زبان سیّال متون عرفانی همواره بر اساس نیازها و زمینه های روحی و تمایلات درونیِ پژوهشگران و مخاطبان، مورد تأویل و رمزگشاییِ قرار گرفته اند. برخی مفسران و پژوهشگران متون عرفانی، این متون را از منظر یک حقیقت یا زبان رمزیِ برتر نگاه کرده، تفاسیری مبتنی بر تحلیل رمزها یا به عبارتی، رمزگشایی مفاهیم بنیادین زبان عرفانی ارائه کرد ه اند. پروفسور هانري كربن از جمله این افراد است؛ وی همواره سعی می نمود که علاوه بر بازنمایی و تفسیر مفاهیم کلیدیِ حکمت اسلام ی ایرانی، با اتخاذ شیوه تحلیل مبتنی بر فلسفه پدیدارشناسانه، با گرایش به تأویل رایج در حکمت اسلامی، زبان رمزاندیشانه متون حکمی را کشف و تبیین نماید. در اين مقاله، تلاش می شود با رویکردی توصیفی- تحلیلی، ديدگا ههای کربن درباره رمز و رمزپردازي در متون حکمی ايران ي اسلامی، به شکل منسجمی صورت بندی گردد. از نظر کربن، متن وقتی به حقیقتش بازگردانده م ی شود که نفس نیز در سیری صعودی به حقیقت خود -که انتقال از سطح نمودها و مجازهاست- بازگردد؛ نتیجه اینکه بر اساس فهم رمزاندیشانه از متون حکمی، تأويل نه فقط درك معناي نهفته متن در سطح افقي، بلكه صعود شخص مؤولِ به سطح وجودي جديد و دريافت آگاهيهاي از نوع اين مرتبه وجودي جديد خواهد بود، که كربن از آن با اصطلاح «تأويل نفس » ياد كرده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        78 - بررسی ادبی ـ کلامی نوع خبر مقدّر در جمله «لا اله الّا الله»
        احمد  جوادی فر
        جمله «لا اله الّا الله» در قرآن کریم به‌صورت‌های مختلفی به‌کار رفته است. صاحب‌نظران، دیدگاه‌های متفاوتی در ترکیب ادبی این جمله ابراز داشته اند. چیستی خبر مقدّر در این ترکیب، منشأ تعدّد معنای آن در نگاه اندیشمندان شده است. مقاله حاضر پس از گردآوری برخی از نظرات در این زم چکیده کامل
        جمله «لا اله الّا الله» در قرآن کریم به‌صورت‌های مختلفی به‌کار رفته است. صاحب‌نظران، دیدگاه‌های متفاوتی در ترکیب ادبی این جمله ابراز داشته اند. چیستی خبر مقدّر در این ترکیب، منشأ تعدّد معنای آن در نگاه اندیشمندان شده است. مقاله حاضر پس از گردآوری برخی از نظرات در این زمینه به تبیین قوّت‌ها و ضعف‌های هر یک از آنها پرداخته و سپس دیدگاه مختار را ارائه می‌کند. این نوشتار، بررسی ادبی ـ کلامی کلمه «لا اله الّا الله» را در شش بخش سامان داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        79 - واکاوی اصول تعلیم وتربیت اسلامی در اندیشه های عرفانی امام خمینی(ره)
        جمشيد صدري هاتف سياهكوهيان سید حجت  مهدوی سعیدی احيا  دكمايي
        پایه های تربیتی عرفان حضرت امام بر روی شريعت بنا شده، دراين نظام عرفانی فضايل دينی از فضايل تربیت عرفانی تفکیک نمی شود. اين فضايل می تواند انسان را به اخلاق دينی و هم اخلاق عرفانی رهنمون سازد. در فضايل دينی است که فضايل تعلیم وتربیت عرفانی معنا می يابد موضوع تربیت عرفان چکیده کامل
        پایه های تربیتی عرفان حضرت امام بر روی شريعت بنا شده، دراين نظام عرفانی فضايل دينی از فضايل تربیت عرفانی تفکیک نمی شود. اين فضايل می تواند انسان را به اخلاق دينی و هم اخلاق عرفانی رهنمون سازد. در فضايل دينی است که فضايل تعلیم وتربیت عرفانی معنا می يابد موضوع تربیت عرفانی، از منزلت و جایگاهی بس رفیع برخوردار است. بی تردید یکی از ابعاد فکری بنیان گذار جمهوری اسلامی، امام ، که از بنیادی ترین رویکردهای ایشان می باشد،مقوله تعلیم و تربیت و تزکیه نفس است تأکید امام آن است که نفس تزکیه شده در راستای ارزشهای الهی قرار می گیرد و سر اطاعت در پیشگاه خداوند فرود می آورد و به قدرتهای غیر الهی بی توجه است؛ از این رو اهتمام بر این امر را بر همه ی آحاد جامعه لازم دانسته و ضرورت آن را برای کسانی که با تربیت مردم سر و کار دارند، افزون می شمرد.تعلیم وتربیت ،روش انبیای الهی که برای تربیت انسان ووصول وی به مقصد والای آفرینش ذکر شده است. تربیت عرفانی امام در ساختن انسان های متعالی نقش بسزایی ایفامیکند. اندیشه عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اسلامی وتهذیب نفس دلالت های را برای تربیت اخلاقی با تاکید بر اندیشه عرفانی امام ارائه دهد روش تحقیق مقاله ،کیفی واز نوع تحلیلی می باشد درمرحله اول با مراجعه به کتب عرفانی امام در زمینه تعلیم وتربیت اخلاقی وعرفانی اندیشه های ایشان استخراج گردیدکه نتیجه تربيت عرفاني امام ساختن انسان های که با تزکیه وتهذیب نفس که به تحول درونی ومعنویت پرداختند و به قرب الهی نائل آمدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        80 - بررسی مقامات عرفانی(توبه، صبر، رضا، ورع و توکل) درآثار امام خمینی(ره)و امام محمد غزالی
        جمال صالح زاده سید جاسم  پژوهنده علی یار حسینی
        مقامات عرفانی یکی از مهمترین حرکات کمالی انسان به سمت جوهره هستی خلقت و خدا شناسی ره جویان این طریقت بوده است. یکی ازمهمترین مسائل پیش روی این پژوهش بررسی رویکرد عرفانی امام محمد غزالی و امام خمینی درارتباط با مقامات عرفانی بویژه مقامات(توبه، صبر، رضا، ورع و توکل)بوده ا چکیده کامل
        مقامات عرفانی یکی از مهمترین حرکات کمالی انسان به سمت جوهره هستی خلقت و خدا شناسی ره جویان این طریقت بوده است. یکی ازمهمترین مسائل پیش روی این پژوهش بررسی رویکرد عرفانی امام محمد غزالی و امام خمینی درارتباط با مقامات عرفانی بویژه مقامات(توبه، صبر، رضا، ورع و توکل)بوده است. یافته های پژوهش حاضرمبین آن است این دو عالم بزرگ،با صبغه فلسفی، اخلاقی و عرفانی و نیزرویکردی قرآنی و روایی به تببین مقامات عرفانی مذکور پرداخته اند هر چند که دربرخی موارد و بویژه درجزئیات با تفاوت های همراه باشد. روش گردآوری اطلاعات دراین پژوهش، کتابخانه ای و روش پردازش، توصیفی و تحلیلی بوده است .بعد از بررسی آرا و دیدگاههای عرفانی امام محمد غزالی و امام خمینی، روشن می شود که آرای این دو عالم درخصوص مقامات عرفانی مورد مقایسه علیرغم نزدیکی در برخی موارد با تفاوت دیدگاهی و بویژه نقد امام خمینی برآثار و دیدگاه های امام محمد غزالی همراه است و با توجه به فاصله زمانی طولانی بین دوره زمانی حیات امام محمد غزالی و حضرت امام خمینی و به دلیل استمرار و توسعه رویکردهای عرفانی توسط عرفای دیگر و بهره مندی و توسعه دیدگاه های عرفانی امام خمینی تحت تاثیر آنان، ایشان توانسته است دیدگاه های جامع تری رانسبت به عرفای قبل از خود نسبت به این مقامات عرفانی ارائه دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        81 - «مرگ» در اندیشۀ ابوالحسن عامری (با نگاهی به جایگاه تاریخی آن)
        عین‌الله  خادمی
        «مرگ» بعنوان یکی از قطعیترین وقایع و یقینیترین امور در زندگی انسان، همواره مورد توجه اندیشمندان مختلف بوده و بویژه فیلسوفان جدید در بحث معنای زندگی، بدان توجهي خاص نشان داده‌اند. ابوالحسن عامری ازجمله اندیشمندان در سنت اسلامی است که دیدگاهش دربارة مرگ از حيث تاریخی اهمی چکیده کامل
        «مرگ» بعنوان یکی از قطعیترین وقایع و یقینیترین امور در زندگی انسان، همواره مورد توجه اندیشمندان مختلف بوده و بویژه فیلسوفان جدید در بحث معنای زندگی، بدان توجهي خاص نشان داده‌اند. ابوالحسن عامری ازجمله اندیشمندان در سنت اسلامی است که دیدگاهش دربارة مرگ از حيث تاریخی اهمیت بسیار دارد. توجه عمدة عامری دربارة مرگ به «روح حسی» معطوف است و مرگ را به زوال روح حسی از بدن تعریف میکند. او روح حسی را حلقة واسط میان نفس (بعنوان امر مجرد) و بدن (بعنوان امر مادی) میداند که هنگام مرگ بهمراه بدن زائل ميشود، اما نفس ناطقه از بین نميرود. ميتوان گفت او در مجموع رویکردي طبی به مسئلۀ مرگ داشته و در عین حال، از متون دینی نیز تأثیر پذیرفته است. عامری از حیث فلسفی و دینی، با دیدگاه معتزله دربارۀ مرگ مخالفت کرده و برای فهم عمیقتر مرگ، از تنظیر و واژة «نزع» بهره برده است. او دلایلی نیز برای نامیرایی نفس ارائه کرده و در کنار آن، از «رؤیت» و انواعی که برای آن قائل است، برای فهم عميقتر مرگ بهره میگیرد. عامري ترس از مرگ را یکی از موانع فهم عمیق مرگ دانسته و برای مواجهه دقيقتر با این مسئله، توجه به لذایذ در حد ضرورت، عنایت به عالم نورانی و تغییر نگرش نسبت به مرگ را ضروری میشمارد. عدم ورود به بحث انواع مرگ و بویژه مرگ ارادی را میتوان از نقاط ضعف بحث عامری دربارۀ مرگ دانست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        82 - تأثیر آراء ابن‌سینا و فخر رازی بر نظریه ملاصدرا در مسئله تجرد نفس
        داود  محمدیانی
        موضوع تجرد نفس همواره یکی از مباحث مهم علم النفس در فلسفه اسلامی بوده و نظریات مختلفی در اینباره ارائه شده است. در این میان صدرالدین شیرازی بیشترین بحث را در این زمینه داشته و مدعی نوآوری در تجرد خیالی نفس است. نگارنده برآنست تا با بررسی آراء ابن‌سینا و فخر رازی، به نقد چکیده کامل
        موضوع تجرد نفس همواره یکی از مباحث مهم علم النفس در فلسفه اسلامی بوده و نظریات مختلفی در اینباره ارائه شده است. در این میان صدرالدین شیرازی بیشترین بحث را در این زمینه داشته و مدعی نوآوری در تجرد خیالی نفس است. نگارنده برآنست تا با بررسی آراء ابن‌سینا و فخر رازی، به نقد دیدگاه ملاصدرا بپردازد. اگرچه ملاصدرا مدعی است که پیش از او کسی این نظریه را ارائه نکرده، اما با مطالعۀ آثار ابن‌سینا و فخر رازی میتوان دریافت که این نظریه سابقه‌دارتر از آن چیزی است که ملاصدرا میگوید. کلام ابن‌سینا در اثبات تجرد نفس بسیار روشن است، اما در مسئله تجرد خیالی نفس با تردید همراه است. ابن‌سینا و ملاصدرا دو دلیل متفاوت برای اثبات غیرمادی بودن اقامه کرده‌اند، اما ملاصدرا افزون بر این، تجرد خیالی و فوق عقلی نفس را نیز اثبات کرده است. او برخی دلایل ابن‌سینا درباره غیرمادی بودن نفس را رد کرده است. مقاله حاضر به نقد این رویکرد و نگرش ملاصدرا میپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        83 - معاد جسمانی؛ با تکیه بر مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی
        هادی جعفری علی  ارشدریاحی
        ابن‌عربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی نیز میتوان بُعد جسمانی ان چکیده کامل
        ابن‌عربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی نیز میتوان بُعد جسمانی انسان را پس از مرگ، در عالم برزخ و آخرت اثبات نمود. گذشته از کیفیت معاد جسمانی، این پرسش مطرح است که آیا بر اساس مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی، معاد جسمانی قابل اثبات است یا خیر؟ این مقاله که بر اساس روش تحلیل محتوا نوشته شده، درصدد پاسخ به پرسش مذکور است و به این نتیجه رسیده که بر اساس اصول و مبانی ابن‌عربی ـ‌همچون تمیز و تعین انسان در سیر صعود، نسبت میان عالم صغیر و عالم کبیر، نظریۀ اسماء متقابله، شرافت قوای حسی، خلقت انسان بر صورت خداوند، معرفت‌النفس عرفانی، مقام جامعیت و اعتدال انسان، و تکرار در تجلی و تجدد امثال‌ـ معاد جسمانی قابل اثبات است. افزون بر آن، مقالۀ پیش‌رو نشان میدهد این قول که اصل انسان موجودی غیرجسمانی است و در نهایت به موطن غیرجسمانی خود بازمیگردد، سخنی باطل است و صورت انسانی باید دارای بدن باشد، بهمین‌دلیل، با فرض اینکه شریعت نسبت به معاد جسمانی اظهارنظری نکرده باشد، باز هم معاد جسمانی از چشم‌انداز مبانی و اصول عرفانی قابل اثبات است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        84 - برسی اثرگذاری علم زبان انگلیسی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستان های شهر یاسوج
        علی   رخشان
        هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دانش زبان انگلیسی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستان شهید پناهی سرابتاوه مدرسه است. پژوهش کاربردی است و از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستانهای شهر یاسوج سال تحصیلی 1400بوده که از روش نمونه گیری در دسترس و چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دانش زبان انگلیسی بر عزت نفس دانش آموزان دبیرستان شهید پناهی سرابتاوه مدرسه است. پژوهش کاربردی است و از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستانهای شهر یاسوج سال تحصیلی 1400بوده که از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها, پرسش نامه عزت نفس آیزنک و دانش زبان انگلیسی نلسون بوده که پس از جمع آوری داده ها, تجزیه و تحلیل در سطح آمار استنباطی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت میانگین های دانش زبان انگلیسی در بین دانش آموزان دبیرستان های شهر یاسوج از نظر آماری معنادار است, اما تفاوت میانگین های عزت نفس به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین تاثیر متغیر دانش زبان انگلیسی بر عزت نفس معنی دار است. تعامل دانش زبان انگلیسی و رشته تحصیلی و تاثیر هم زمان این دو متغیر مستقل بر متغیر وابسته همچنین تعامل بین دانش زبان انگلیسی و رشته تحصیلی و تاثیر هم زمان این دو متغیر مستقل بر متغیر وابسته عزت نفس, از نظر آماری معنی دار نیستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        85 - مقایسۀ دیدگاه صدرالمتألهین و ادوارد جاناتان لو درباب کیفیت ارتباط نفس با بدن
        پروین نیک سرشت قاسم کاکایی محمدباقر عباسی
        <p>یکی از این پرسشهای اساسی در انسان&zwnj;شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة&zwnj;الحدوث و روحانیة&zwnj; چکیده کامل
        <p>یکی از این پرسشهای اساسی در انسان&zwnj;شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة&zwnj;الحدوث و روحانیة&zwnj;البقاء بودن نفس، درصدد برآمد تا پاسخی قاطع برای این معضل فراهم آورد. از سوی دیگر، ادوارد جاناتان لو، یکی از صاحبنظران برجسته در حوزۀ فلسفۀ ذهن، نیز با نفی تجرد محض نفس، کوشیده این چالش را حل کند. این پژوهش بدنبال اینست که آراء این&zwnj;دو فیلسوف را بررسی و ارزیابی نماید تا روشن شود که آیا توانسته&zwnj;اند این معضل را برای همیشه حل کنند یا خیر. مقالۀ حاضر، با مطالعه و تأمل در منابع مربوطه، بروش توصیفی&zwnj;ـ&zwnj;تحلیلی انجام شده است. اگرچه ابتدا بنظر میرسد هر یک از این&zwnj;دو فیلسوف، با پاسخهایی شبیه به هم، تا حدی توانسته&zwnj;اند بر این مشکل فائق آیند، اما دقت نظر در دیدگاه آنها نشان میدهد که پاسخهای هر یک، با اشکالاتی همراه است که باید به آنها پاسخ داده شود.</p> پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        86 - تحلیل مسئله غفلت در نفس‌شناسی صدرالمتألهین
        مهدی زمانی
        <p>&laquo;غفلت&raquo; از مسائل مهم در معرفت&zwnj;شناسی، علم&not;النفس، روانشناسی و اخلاق است. در معرفت&zwnj;شناسی، بیشتر دربارۀ محدودیتی که از ناحیۀ غفلت بر شناخت آدمی تحمیل میشود، بحث میگردد و تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شناخت، مورد توجه قرار میگیرد. در علم&not;النفس، به چکیده کامل
        <p>&laquo;غفلت&raquo; از مسائل مهم در معرفت&zwnj;شناسی، علم&not;النفس، روانشناسی و اخلاق است. در معرفت&zwnj;شناسی، بیشتر دربارۀ محدودیتی که از ناحیۀ غفلت بر شناخت آدمی تحمیل میشود، بحث میگردد و تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شناخت، مورد توجه قرار میگیرد. در علم&not;النفس، به حالت نفسانی غفلت، بعنوان نوعی ضعف و نقص در قوای شناختی نفس نظر میشود. نوشتار حاضر با روش توصیفی&zwnj;ـ&zwnj;تحلیلی، به بررسی مسئلۀ غفلت در اندیشۀ ملاصدرا پرداخته و ابعاد این مسئله با توجه به نفس&zwnj;شناسی وی و دیدگاهش دربارۀ قوای نفس، مراتب نفس و سلوک و تعالی آن، مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نظریۀ &laquo;قوای نفس&raquo;، عمدتاً غفلت به دو معنا مطرح شده است: بیتوجهی و فراموشی. بحث دربارۀ این&zwnj;دو معنا، مستلزم تحلیل دیدگاه ملاصدرا دربارۀ نقش توجه در ادراک و نیز سازوکار حافظه و یادآوری (تذکر) است. مطابق نظریۀ &laquo;مراتب و شئون نفس&raquo;، غفلت عمدتاً به دو معنای: نقص گسترۀ وجودی یا غیبت، و عدم احاطه یا جهل (بیخبری) است. نظریۀ دوم، یعنی نظریۀ &laquo;مراتب نفس&raquo;، با مبانی ویژه حکمت صدرایی ـ&zwnj;مانند تشکیک وجود، حرکت جوهری و...&zwnj;ـ سازگاری بیشتری دارد. منظر سوم برای تحلیل مسئلۀ غفلت، سیر و سلوک معنوی نفس است که در آن، غفلت بطور عمده بمثابه مانع سلوک الی الله و حجاب معرفت و لقای الهی تلقی میشود. این معنای غفلت، طیفی از موانع تعالی نفس ـ&zwnj;مانند سهل&not;انگاری، تهاون، بی&zwnj;احتیاطی، کوتاهی در عمل، بیهمتی، لجاجت، اعراض و انکار&zwnj;ـ را دربرمیگیرد.</p> پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        87 - تحلیل انتقادی دیدگاه صدرالمتألهین در باب معاد جسمانی
        حسین   موحدپور سید  هاشم گلستانی محمدرضا شمشیری
        دیدگاه جمعی ازفلاسفه اسلامی آن است که عقل دراثبات معاد جسمانی ناتوان است ودلایل اثبات معاد جسمانی صرفاً نقلی است. با توجه به اینکه حقیقت اصلی انسان به روح است وفهم وادراک نیزتوسط روح حاصل می شود، ودراین میان، روح، ازماده تنها به عنوان ابزارووسیله ای برای نیل به خواسته ه چکیده کامل
        دیدگاه جمعی ازفلاسفه اسلامی آن است که عقل دراثبات معاد جسمانی ناتوان است ودلایل اثبات معاد جسمانی صرفاً نقلی است. با توجه به اینکه حقیقت اصلی انسان به روح است وفهم وادراک نیزتوسط روح حاصل می شود، ودراین میان، روح، ازماده تنها به عنوان ابزارووسیله ای برای نیل به خواسته های خود بهره می گیرد،لذامقاله حاضر با عنوان «تحلیل انتقادی دیدگاه صدرالمتألهین درباب معاد جسمانی»ابتدا تصویری اجمالی ازچگونگی پدیدآمدن شبهه عنصری وجسمانی نبودن معاد در بین فلاسفه اسلامی به جهت خواننده عزیز مطرح کرده، سپس به مبانی معاد درحکمت متعالیه پرداخته ، وهمچنین اشکال اساسی معاد عنصری ازدیدگاه صدرالمتألهین ومرحوم آشتیانی را مورد بررسی قرار داده ، و سرانجام با نگاهی گذرا به این مطلب توجه داشته که اشکالات وشبهات اصلی مطرح شده درباب معاد جسمانی توسط صدرالمتألهین ، چگونه قابل حل است وچه پاسخی می توان برای آن یافت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        88 - مقایسۀ صمیمیت زناشویی زوجین دارای عزت ‌نفس شکننده، آسیب‌دیده و ایمن
        ریحانه  صبوری زهره  رافضی فرامرز سهرابی اسمرود
        عزت نفس به عنوان نگرشی درونی نسبت به خود و عامل تعیین¬کننده رفتار انسان در زمینه فردی و اجتماعی از جمله روابط زناشویی و صمیمیت به شمار می¬آید. هدف از این مطالعه، مقایسۀ صمیمیت زناشویی زوجین دارای عزت ‌نفس شکننده، آسیب‌دیده و ایمن بود. روش این پژوهش علی-مقایسه¬ای بود. به چکیده کامل
        عزت نفس به عنوان نگرشی درونی نسبت به خود و عامل تعیین¬کننده رفتار انسان در زمینه فردی و اجتماعی از جمله روابط زناشویی و صمیمیت به شمار می¬آید. هدف از این مطالعه، مقایسۀ صمیمیت زناشویی زوجین دارای عزت ‌نفس شکننده، آسیب‌دیده و ایمن بود. روش این پژوهش علی-مقایسه¬ای بود. به منظور انجام این پژوهش 176نفر از مردان و زنان متاهل شهر تهران با استفاده از نمونه¬گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های صمیمیت‌‌ زناشویی واکر و تامپسون(1983)، مقیاس عزت‌‌ نفس‌ روزنبرگ (1965) و مقیاس ترجیح حروف ‌الفبای نام نوتین (1985) پاسخ دادند. سپس باتوجه به نمرات عزت نفس صریح و ضمنی آنها در یکی از سه¬گروه پژوهش یعنی عزت نفس شکننده، آسیب‌دیده و ایمن قرارداده شدند. در نهایت داده¬ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک‌طرفه تحلیل شد. نتایج مقایسۀ اختلاف میانگین صمیمیت زناشویی در سه¬گروه عزت نفس نشان داد که اختلاف معناداری بین گروه عزت نفس شکننده و دو گروه عزت نفس آسیب¬دیده و عزت نفس ایمن با سطح معناداری کمتر از 0/01 وجود دارد. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که در افراد متأهل دارای عزت ‌‌نفس شکننده نسبت به دوگروه دیگر صمیمیت زناشوییِ بیشتری مشاهده می¬شود. پیشنهاد می¬شود جهت تأیید و تبیین دقیق¬تر این یافته پژوهش¬های بیشتری انجام شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        89 - اثربخشی روان‌درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی
        سیاوش لاجوردی فرشید خسروپور حمید مولایی زرندی
        کژکاری جنسی معمولا با نبود تعادل و ابرازگری هیجانی و کاهش عزت نفس روانشناختی و جنسی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پ چکیده کامل
        کژکاری جنسی معمولا با نبود تعادل و ابرازگری هیجانی و کاهش عزت نفس روانشناختی و جنسی همراه است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان دارای علائم کژکاری جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعــه آمــاری زنــان متأهــل مبتلا بــه کــژکاری جنســی بود كـه بـه مراكـز مشـاوره شـهر تهران در فاصله ماه‌های بهمن 1401 تا اردیبهشت 1402 مراجعه کردند. نمونه پژوهش 30 نفر از زنان مبتلا به کژکاری جنسی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفره) آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه عملکرد جنسی زنان، شاخص عزت نفس جنسی زنان و آزمون عاطفه خودآگاه استفاده شد. گروه آزمایشی طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانی مبتنی بر شفقت قرار گرفتند و گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده‌ها با نرم افزار SPSS.24 و با استفاده از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردید. نتایج حاصل نشان داد که بین پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی و گواه در نمرات عزت نفس جنسی و هیجان‌های خودآگاه تفاوت معنی‌داری وجود دارد (001/0≥P). بر اساس این نتایج روان‌درمانی مبتنی بر شفقت بر هیجان‌های خودآگاه و عزت نفس جنسی زنان مبتلا به کژکاری جنسی اثربخش است. بنابراین پیشنهاد می‌شود تحقیقات بیشتری در خصوص اثربخشی این رویکرد و مقایسه آن با سایر روش‌های درمان مبتنی بر شواهد در نمونه‌های بزرگتر صورت گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        90 - ریشه‌های ارسطویی حدوث جسمانی نفس نزد ملاصدرا
        حمیده  انصاری حسن  فتحی مرتضی شجاری
        فلاسفه دربارۀ چیستی و حقیقت نفس، آراء متعددی مبتنی بر دوگانه‌انگاری (تجرد نفس مبتنی بر قدم، حدوث پیش از بدن یا همراه با آن) یا وحدت‌انگاری (حدوث جسمانی نفس) ارائه کرده‌اند. ملاصدرا نفس را حادث جسمانی میداند. اصول حکمت متعالیه، همچون حرکت جوهری و اصالت و تشکیک وجود، به چکیده کامل
        فلاسفه دربارۀ چیستی و حقیقت نفس، آراء متعددی مبتنی بر دوگانه‌انگاری (تجرد نفس مبتنی بر قدم، حدوث پیش از بدن یا همراه با آن) یا وحدت‌انگاری (حدوث جسمانی نفس) ارائه کرده‌اند. ملاصدرا نفس را حادث جسمانی میداند. اصول حکمت متعالیه، همچون حرکت جوهری و اصالت و تشکیک وجود، به انضمام نظریۀ حدوث جسمانی نفس، قدرت و امکان اثبات معاد جسمانی را یافته‌اند. ارسطو نیز حدوث نفس را جسمانی دانسته است. اما اینکه ملاصدرا در این بحث تا چه اندازه متأثر از آراء ارسطوست، تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف این نوشتار آنست که ریشه‌های ارسطویی بحث حدوث جسمانی نفس نزد ملاصدرا را تبیین کند و برای رسیدن به مقصود از روش تحلیل و مقایسه دیدگاهها بهره میبرد. دستاورد مقالۀ حاضر اینست که ملاصدرا در تعریف نفس به «صورت جسم طبیعی آلی» و بتبع این تعریف، جوهر صوری بودن نفس، کمال اول بودن نفس برای بدن، ترکیب اتحادی نفس و بدن و وحدت قوای نفس که همگی دال بر حدوث جسمانی نفسند، متأثر از ارسطوست. اما دیدگاه ارسطو بدلیل التباس در بعضی از اقوالش و نداشتن موضعی درباب اصالت وجود یا ماهیت و عدم تصریح به حرکت در جوهر و تشکیک وجود، دارای ابهام است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        91 - نقد نظریۀ تناسخ و استدلالهای شهرزوری بر اثبات آن بر اساس مبانی ابن‌سینا (با تأکید بر وجه تاریخی آن)
        محمود  صیدی
        نظریۀ تناسخ ارواح یکی از قدیمیترین دیدگاههایی است که در طول تاریخ فکر بشری، برای تبیین کیفیت پاداش یا عقاب انسانها و چگونگی جاودانگی روح انسانی مطرح شده است. شهرزوری از بزرگترین حکمای اشراقی است که نظریه‌یی منسجم درباب اثبات تناسخ صعودی و نزولی مطرح نموده است. او نخست ب چکیده کامل
        نظریۀ تناسخ ارواح یکی از قدیمیترین دیدگاههایی است که در طول تاریخ فکر بشری، برای تبیین کیفیت پاداش یا عقاب انسانها و چگونگی جاودانگی روح انسانی مطرح شده است. شهرزوری از بزرگترین حکمای اشراقی است که نظریه‌یی منسجم درباب اثبات تناسخ صعودی و نزولی مطرح نموده است. او نخست به نقادی استدلالهای ابن‌سینا در ابطال نظریۀ تناسخ پرداخته و در ادامه، دلایلی بر اثبات این نظریه اقامه میکند. در پژوهش حاضر اثبات میگردید که انتقادات شهرزوری به براهین ابن‌سینا صحیح نیست، زیرا با قابلیت داشتن بدن، عقل فعال، نفس را به بدن افاضه مینماید و برای معطل نماندن نفس از انجام افعال، باید تقارن زمانی و تساوی در تعداد میان بدن قبلی و جدید نفس موجود باشد. استدلالهای شهرزوری نیز در اثبات نظریۀ تناسخ، دچار کاستیند، زیرا محذور اجتماع دو نفس در یک بدن، و مقارن نبودن و تساوی نداشتن بدن قبلی نفس با بدن بعدی او، همچنان پابرجاست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        92 - رابطه بین صمیمت خانواده بر عزت نفس نوجوانان: نقش میانجی‌گری اعتیاد به اینترنت
        ریحانه  خیلدار مینا فتحی آشتیانی
        گسترش تکنولوژی و به تبع آن اینترنت تاثیرات متفاوتی بر روابط خانوادگی و احساس ارزشمندی نوجوانان گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌گری اعتیاد به اینترنت در رابطه‌ بین صمیمیت خانوادگی با عزت‌نفس نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی_همبستگی بود. جام چکیده کامل
        گسترش تکنولوژی و به تبع آن اینترنت تاثیرات متفاوتی بر روابط خانوادگی و احساس ارزشمندی نوجوانان گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌گری اعتیاد به اینترنت در رابطه‌ بین صمیمیت خانوادگی با عزت‌نفس نوجوانان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی_همبستگی بود. جامعه هدف در این پژوهش تمامی نوجوانان دوره متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر تهران بودند که از بین آنها 252 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه‌های اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، صمیمیت تامپسون و واکر (1983) و عزت نفس روزنبرگ (1965) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده‌ها از همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای AMOS و SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد: الف) صمیمیت خانوادگی پیش‌بینی‌کننده مثبت و معنادار عزت‌نفس بود، ب) صمیمیت خانوادگی پیش‌بینی‌کننده منفی و معنادار عزت‌نفس بوده است، و ج) اعتیاد به اینترنت نقش واسطه‌گری معناداری در رابطه بین صمیمیت خانوادگی و عرت نفس داشته است. براساس نتایج حاضر می‌توان پیشنهاد کرد که یکی از راه‌های افزایش عزت نفس، افزایش صمیمیت خانوادگی است. آموزش دانش آموزان برای استفاده صحیح از اینترنت نیز می‌تواند در افزایش عزت نفس نوجوانان تاثیرگذار باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        93 - اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی
        زهرا  پکوک محمود آزادی جعفر طالبیان شریف
        <p>هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی بود. روش این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده بود. جامعه هدف این پژوهش 22نفر از دان چکیده کامل
        <p>هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش تنظیم شناختی هیجان بر عزت نفس و خودآگاهی دانشجویان دختر با تجربه شکست عاطفی بود. روش این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده بود. جامعه هدف این پژوهش 22نفر از دانشجویان دختر موسسه آموزش عالی حکمت رضوی بود که دچار شکست عاطفی شده بودند، به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، آموزش را طی ده جلسه 90دقیقه ای دریافت نمودند، در حالی که گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. از پرسشنامه ضربه عشق راس(1999) جهت غربالگری آزمودنی ها و از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و خودآگاهی کوپر اسمیت (1997) در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان به طور معناداری موجب افزایش عزت نفس و خودآگاهی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است (p&lt;0/05) . آموزش تنظیم شناختی هیجان ، روش مناسبی برای افزایش عزت نفس و خوآگاهی هیجانی در افرادی که دچار شکست عاطفی شده اند است و می تواند به عنوان مداخله ای مبتنی بر شواهد تجربی، مورد استفاده قرار بگیرد.</p> پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        94 - تجرد قوۀ خیال در حکمت متعالیه: نقد و بررسی معرفت شناختی براهین فقدان خواص مادی و جمع متضادین در قوۀ خیال
        رضا  جمالی نژاد سید صدرالدین  طاهری ابوالفضل محمودی
        در مقاله حاضر سعی شده است در راستای مسئله شناخت و معرفت به تبیین اجمالی برخی مبانی معرفت شناسانۀ براهین تجرد قوه خیال در حکمت متعالیه همچون رابطه صدوری و فاعلی نفس نسبت به صورت های خیالی و رابطه روح بخاری با قوۀ خیال در فرایند ادراک پرداخته شود. خیال از جمله مفاهیم گستر چکیده کامل
        در مقاله حاضر سعی شده است در راستای مسئله شناخت و معرفت به تبیین اجمالی برخی مبانی معرفت شناسانۀ براهین تجرد قوه خیال در حکمت متعالیه همچون رابطه صدوری و فاعلی نفس نسبت به صورت های خیالی و رابطه روح بخاری با قوۀ خیال در فرایند ادراک پرداخته شود. خیال از جمله مفاهیم گسترده ای است که در حوزه های معرفت شناسی،هستی شناسی و انسان شناسی مورد بحث قرار گرفته و در هر حوزه ای دارای جایگاه مختلف می باشد. در نظام معرفت شناسی حکمت متعالیه قوۀ خیال پل رابط میان قوای عقلی و حسی می باشد و به این طریق مشکل معرفتی ربط بین ادراکات حسی به عقلی را مرتفع می نماید، قوۀ خیال زمانی می تواند پل رابط ادراکات قوای عقلی و حسی باشد که از نوعی تجرد برخوردار باشد. تجرد این قوه مبتنی بر براهین متعددی می باشد، مهم‌ترین براهین تجرد قوۀ خیال در حکمت متعالیه، یکی برهان فقدان خواص مادی و دیگری برهان تصور امور متضاد است، در این نوشتار سعی شده است که مسئله تجرد و فاعلیت قوۀ خیال در براهین مذکور بررسی شده تا توان این براهین در راستای مسئله شناخت بازبینی شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        95 - تحلیل خوانش پروکلوس از علم‌النفس ارسطو بر پایۀ رسالۀ دربارۀ نفس و اثولوجیا
        حسین  کلباسی اشتری هاجر نیلی احمدآبادی
        آگاهی از نفس و چیستی آن، در مباحث فلسفی جایگاهی ویژه داشته و دارد. این موقعیت بنوعی در علوم تجربی نیز منعکس شده است. ارسطو و پروکلوس، دو نماینده از بزرگترین و تأثیرگذارترین مکاتب فلسفی باستان، یعنی فلسفۀ مشاء و مکتب نوافلاطونی، به این حوزه توجهی خاص داشته و بخشی از نوشت چکیده کامل
        آگاهی از نفس و چیستی آن، در مباحث فلسفی جایگاهی ویژه داشته و دارد. این موقعیت بنوعی در علوم تجربی نیز منعکس شده است. ارسطو و پروکلوس، دو نماینده از بزرگترین و تأثیرگذارترین مکاتب فلسفی باستان، یعنی فلسفۀ مشاء و مکتب نوافلاطونی، به این حوزه توجهی خاص داشته و بخشی از نوشته‌های اصلی خود را به آن اختصاص داده‌اند. نوشتار حاضر با تمرکز بر دو منبع اصلی علم‌النفس نزد این‌دو فیلسوف، بر آنست تا ضمن شناسایی نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه آنها، سیر تحول و تطور تعریف و چیستی نفس‌ را مطالعه کند. ارسطو ضمن بیان دو تعریف طبیعی و مابعدالطبیعی، در تعریف طبیعی، نفس را مرتبط با بدن دانسته و معتقد است نفس ضرورتاً جوهر و صورت جسم طبیعی است که حیات بالقوه دارد. او همچنین نفس را کمال اول برای جسم طبیعی میداند که دارای حیات بالقوه است. اما در تعریف مابعدالطبیعی، آن را مستقل از بدن قلمداد میکند و نفس را اصل حیات موجود زنده مینامد. پروکلوس با بیان تعاریف طبیعی، مابعدالطبیعی و توصیفی از نفس، در تعریف طبیعی و مابعدالطبیعی خود، راهی نزدیک به ارسطو پی گرفته است. وی در تعریف طبیعی خود، نفس را کمال بدن و درواقع، صورت و کمال طبیعی جسم آلی ذیحیات بالقوه معرفی میکند. اما در تعریف توصیفی، مسیری متفاوت از ارسطو را برگزیده است. وی حقیقت نفس را امری خودساخته‌شده، خودجاندارشده، خودمتشکل و خودمتحقق میداند و معتقد است نفس، اصل حیات، علت ابدان، علت وجود اجسام و حفظ آنها و بعبارتی، پدیدآورندۀ یکتایی و پیوستگی آنهاست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        96 - بررسی ابعاد و آثار ایمان در ارتقای سلامت روانی افراد مبتلا به کرونا
        روح الله شاطری حمید ستوده
        ابتلا به بیماری واگیردار کرونا و پیامدهای ناشی از شیوع آن، تهدیدی برای سلامت روان و زمینه‌ساز اختلال اضطرابی کرونا ویروس شده که قهرا، آثار روان‌شناختی این بیماری در سطوح مختلف جامعه، اهمیت به سزایی دارد و حتی می‌تواند به‌عنوان یک بحران فردی و اجتماعی تلقی شود. از این رو چکیده کامل
        ابتلا به بیماری واگیردار کرونا و پیامدهای ناشی از شیوع آن، تهدیدی برای سلامت روان و زمینه‌ساز اختلال اضطرابی کرونا ویروس شده که قهرا، آثار روان‌شناختی این بیماری در سطوح مختلف جامعه، اهمیت به سزایی دارد و حتی می‌تواند به‌عنوان یک بحران فردی و اجتماعی تلقی شود. از این رو، توجه به پیامدهای کارکردی باورهای دینی برای شناخت پیشگیرانه، و نحوه مواجهه با این مصیبت و نیز کاستن از آلام و رنج‌های بیماران، راهنمای ارزشمندی باشد. این مقاله، با استفاده از داده‌های کتابخانه‌ای و اسنادی به روش توصیفی - تحلیلی و کارکردگرایی، به بررسی برخی از مهمترین مبانی کمال‌گرایی نفس انسان از منظر توحیدی می‌پردازد که توجه به آن می‌تواند تأثیر مثبتی در ارتقای سلامت روانی بیماران کرونایی داشته باشد. این تحقیق که با رویکرد کیفی انجام شده، ضمن تبیین ماهیت و حقیقت ایمان دینی، نشان می‌دهد که افزایش سطح تاب‌آوری و پیشگیری از ابتلا به فشارهای روحی و روانی ناشی از ابتلا به بیماری‌های حاد همانند کووید 19، در پرتو اعتماد به خداوند و صبر بر ابتلائات قرین خواهد بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        97 - تاثیر اشتباه در شخص یا شخصیت در جنایت بر نفس
        افشین  رحیمی پردنجانی
        قتل نفس و سلب حیات از انسان از مهم ترین جرایم علیه اشخاص است و در همه جوامع با واکنش شدید و در نظر گرفتن مجازات هاى سخت براى قاتلان همراه است. در نظام حقوقى اسلام مجازات قتل در صورتى که عمدى و عدوانى باشد، قصاص است و از این مجازات در قرآن کریم به عنوان منشا حیات جامعه ی چکیده کامل
        قتل نفس و سلب حیات از انسان از مهم ترین جرایم علیه اشخاص است و در همه جوامع با واکنش شدید و در نظر گرفتن مجازات هاى سخت براى قاتلان همراه است. در نظام حقوقى اسلام مجازات قتل در صورتى که عمدى و عدوانى باشد، قصاص است و از این مجازات در قرآن کریم به عنوان منشا حیات جامعه یاد شده است .جرایم علیه اشخاص از جمله مباحث مهم حقوق کیفری اختصاصی است که به دو بخش جرایم علیه تمامیّت جسمانی و جرایم علیه شخصیّت معنوی تقسیم می‌شود.در این بین جرایم علیه تمامیّت جسمانی (مثل قتل، قطع عضو، جرح، ضرب، سقط جنین) نسبت به جرایم علیه شخصیّت معنوی (همچون توهین، افترا، قذف، نشر اکاذیب و…) از اهمّیت بیشتری برخوردارهستند .در بین جرایم علیه تمامیّت جسمانی، جرم قتل نیز از همه مهمتر است چرا که بنا به تعریف، قتل عبارت است از سلب حیات از انسان زنده. به این ترتیب جرم قتل، با ارزش‌ترین موهبت الهی به انسان را که همان جسم و جان او باشد، از وی می‌گیرد. بنابراین در همة نظام‌های حقوقی دنیا، جرم قتل از اهمّت قابل ملاحظه‌ای برخوردار می‌باشد و به خصوص برای نوع عمدی آن مجازات‌های سنگینی همچون اعدم یا حبس ابد در قوانین کیفری کشورهای مختلف پیش‌بینی شده است.امّا در بررسی انواع قتل‌ها، گاهی با مصادیق و مواردی مواجه می‌شویم که در آنها قاتل بر اثر «اشتباه در شخص مقتول» (اشتباه در هدف) یا «اشتباه در شخصیّت مقتول» (اشتباه در هویّت) مرتکب قتل شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        98 - رهیافت تحلیل بنیادی ادلۀ ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی
        شمس‌الله سراج حسین  امین‌پرست
        <p>ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی، شیوه&not;یی متمایز از فیلسوفان پیشین اتخاذ کرده است. او دیدگاه خود را عقلانی و منطبق بر شریعت دانسته و با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد میکنند، مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثا چکیده کامل
        <p>ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی، شیوه&not;یی متمایز از فیلسوفان پیشین اتخاذ کرده است. او دیدگاه خود را عقلانی و منطبق بر شریعت دانسته و با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد میکنند، مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثالی، ابراز کرده است و به حشر ابدان از قبور و دمیده شدن ارواح در آنها توسط ملائکه اعتقاد دارد. البته در این رهگذر، نتایج حاصله از دخالت دادن برخی موضوعات اساسی، مانند جایگاه شریعت، برشمردن تفاوتهای دنیا و آخرت، نوع رابطۀ نفس با ابدان دنیوی و اخروی، و همچنین مادۀ تشکیل&zwnj;دهندۀ ابدان اخروی، منجر به نوعی دوگانگی در دیدگاه او شده که هر چند جنس عالم آخرت را متمایز از عالم دنیا جلوه داده، اما در تبیین کیفیت مادۀ تشکیل&zwnj;دهندۀ ابدان جهنمیان، ناگزیر جنس جهنم را به سرای دنیوی تشبیه کرده است. صدرالمتألهین برای قیاس کردن کیفیت بدن دنیوی با بدن اخروی، توأمان از دو لفظ مثلیت و عینیت بهره برده و درواقع، حکم نفس را به ابدان مذکور تعمیم داده است. هر چند وی شیوۀ اتخاذ شده برای ترسیم معاد جسمانی را برهانی و منطبق بر شریعت دانسته، اما بر خلاف ادعای اولیه&zwnj;اش، با دخالت دادن مباحث عرفانی، جنبۀ صرف عقلانی آن را کمرنگ کرده است.</p> پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        99 - تبیین شأن صدوری نفس در اثبات تجرد قوۀ خیال در حکمت متعالیه
        رضا  جمالی نژاد سید صدرالدین طاهری ابوالفضل محمودی
        در حکمت متعالیه، خیال یکی از مراتب ادراک،و قوه ی خیال نیز یکی از اقسام حواس باطنی به شمار می رود.ملاصدرا براهین متعددی بر تجرّد این قوه اقامه نموده است.در مقاله ی حاضر ابتدا یکی از مهم ترین براهین تجرّد قوه ی خیال بررسی می شود و پس از آن سعی شده است که با توجّه به شأن ص چکیده کامل
        در حکمت متعالیه، خیال یکی از مراتب ادراک،و قوه ی خیال نیز یکی از اقسام حواس باطنی به شمار می رود.ملاصدرا براهین متعددی بر تجرّد این قوه اقامه نموده است.در مقاله ی حاضر ابتدا یکی از مهم ترین براهین تجرّد قوه ی خیال بررسی می شود و پس از آن سعی شده است که با توجّه به شأن صدوری نفس نسبت به صورت های ادراکی، جوانب آن در مساله ی تجرّد قوّه ی خیال تبیین شود . در حکمت متعالیه، با نظر به شأن صدوری نفس نسبت قوّه ی خیال به صورتهای خیالی، نسبت قابلی و انفعالی نیست؛ بلکه نسبت فاعلی و صدوری می باشد، یعنی نفس، صورتهای خیالی را ابداع و انشاء می نماید. ادّعای مذکور مبتنی بر آن است که نفس در مسیر حرکت جوهری، فرآیند ادراک را اعم از ادراک حسّی، خیالی و عقلی طی نموده و در هر مرحله ای از ادراک، فاعل صورتهای حسّی، خیالی و عقلی باشد. نفس در آغاز پیدایش، فاقد تمام مراتب ادراک است؛ امّا در طی مسیر حرکت جوهری تدریجاً به مرحله ی ایجاد و انشاء صور می‌رسد. نظریه فوق دارای ابهاماتی می باشد، ابهاماتی که بر روی تجرد قوه ی خیال نیز تاثیر گذار می باشد و بدون رفع این ابهامات اثبات براهین تجرد قوه ی خیال خالی از ایراد و اشکال نیست. بیان این ابهامات زمانی می تواند مشخص و دقیق باشد که در راستای برهان تجرد قوه خیال ارائه گردد.تحقیق حاضر می تواند در راستای تبیین،ارزیابی و بررسی این ابهامات باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        100 - نمونه انگاری نفس انسانی با خداوند در اندیشه بوناونتوره و ملاصدرا
        محمد شیروانی حبیب الله  دانش شهرکی عباس ایزدپناه
        در میان فیلسوفان غربی بونانتوره، در خداشناسی خود فراوان تاکید کرده که برای شناخت ذات و صفات خدا باید از شناخت انسان بهره گرفت. او برای تکمیل فلسفه خود و حل مشکل الهیات سلبی و تشبیهی معتقد است، که شناخت مخلوقات بهترین راه شناخت خدا است، چون همگی بازتاب فعل و اراده او هست چکیده کامل
        در میان فیلسوفان غربی بونانتوره، در خداشناسی خود فراوان تاکید کرده که برای شناخت ذات و صفات خدا باید از شناخت انسان بهره گرفت. او برای تکمیل فلسفه خود و حل مشکل الهیات سلبی و تشبیهی معتقد است، که شناخت مخلوقات بهترین راه شناخت خدا است، چون همگی بازتاب فعل و اراده او هستند اما شناخت انسان که برترین مخلوق خداوند است بیشترین نقش را در مسیر شناخت خدا ایفا می‌کند و با شناخت بسیاری از صفات انسان می توان صفات خداوند را شناخت. او خداشناسی انفسی انسان برای خدا را در قالب معرفت در نفس و از نفس ارائه کرده. در این نوشتار به منظور یافتن وجوه اشتراک و افتراق جنبه عقلی و برهانی مثل اعلی بودن انسان، با روشی توصیفی ـ تحلیلی، پس از تبیین مثالیت نفس در اندیشه ملاصدرا و ارائه آن به صورتی سازمان‌یافته و بررسی اشکالات آن، به تبیین الهیات تمثیلی فرانسیسکنی به صورتی منسجم و توضیح شناخت خدا از طریق نفس در آثار او می‌پردازیم و در ادامه نظریه طریقیت نفس را با تأکید بر جنبه‌های هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی و زبان‌شناختی به صورتی تطببیقی میان حکمت صدرائی و فلسفه اشراقی ایتالیایی بررسی می‌کنیم. و وجوه اشتراک و افتراق این نظریه در دو مکتب را بیان می‌کنیم که از جمله مهمترین آنها می توان به استفاده هر دو از قانون علیت و فروع آن و نیز ارائه راه حل میانه اشتراک لفظی و اشتراک معنوی به تواطی در خصوص صفات کمالی مشترک بین خلق و حق توسط هر دو فیلسوف اشاره کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        101 - سرشت و جاودانگی نفس انسانی در نگرش دکارت
        آسیه  بیستونی محمد  اکوان مهدی نجفی افرا
        <p>&laquo;نفس&raquo; یکی از پرتکرارترین واژه&zwnj;ها درآثار فلسفی دکارت و از مفاهیم بنیادی در ساختار فلسفی او شمرده میشود، بگونه&not;یی که نمیتوان بدون در نظر گرفتن معنا و مفهوم نفس، به بنیاد ساختار فلسفی وی دست یافت. او نفس را جوهری غیرمادی میداند که بمعنای واقعی، متما چکیده کامل
        <p>&laquo;نفس&raquo; یکی از پرتکرارترین واژه&zwnj;ها درآثار فلسفی دکارت و از مفاهیم بنیادی در ساختار فلسفی او شمرده میشود، بگونه&not;یی که نمیتوان بدون در نظر گرفتن معنا و مفهوم نفس، به بنیاد ساختار فلسفی وی دست یافت. او نفس را جوهری غیرمادی میداند که بمعنای واقعی، متمایز از بدن است که میتواند&zwnj; بدون&zwnj; بدن وجود داشته باشد. دکارت نفس را جوهر ذاتاً مجرد از ماده، بسیط و تجزیه&zwnj;ناپذیر میداند که پس از نابودی، یعنی تجزیه&zwnj;پذیری بدن بعد از مرگ، بحسب تجرد ذاتیش، به حیات خود ادامه میدهد و نوعی خاطره از اتحاد با بدنش دارد. او دلایلی بر سرشت غیرمادی نفس انسانی اقامه کرده که عبارتند از: امکان تردید در وجود اجسام، بینیازی تصور نفس از صفات جسمانی، قدرتمندی خداوند بر خلق دو عنصری که بطور واضح و متمایز جدا از هم ادراک میشوند، و یگانگی و تجزیه&zwnj;ناپذیری نفس. بر این اساس، دکارت به سه جوهر خدا، نفس&zwnj; و جسم&zwnj; معتقد&zwnj; است و آنها را متمايز از يکديگر ميداند. مقصود او از تمايز&zwnj; بين&zwnj; جواهر، تمايز واقعي است. اما این تمایز برای وی مشکل&zwnj;ساز شده و باید پاسخ دهد که دو جوهر واقعاً متمایز، چگونه میتوانند بر هم تأثیر بگذارند و با هم متحد شوند؟ او تلاش کرده با واسطه قرار دادن روح بخاری و &laquo;غدۀ صنوبری&raquo;، قوۀ تخیل یا قائل شدن به نوعی توازی میان آنها یا حتی اتحاد جوهری آنها، به این پرسش پاسخ دهد، اما هرچه پیش رفته، بیشتر با چالش روبرو شده است. او درباب جاودانگی&zwnj; نفس نیز&zwnj; دو موضع کاملاً متفاوت ابراز کرده است؛ در موضع نخست، جاودانگی نفس را&zwnj; از&zwnj; اصلیترین موضوعات فلسفۀ اولی میداند که باید با براهین عقلی و فـلسفی اثبات شود، اما در موضع دوم، فناناپذیری نفس را مقوله&zwnj;یی کاملاً ایمانی معرفی میکند که در چارچوب عقل طبیعی و بدون کمک گرفتن از ایمان، نمیتوان به جاودانگی &zwnj;&zwnj;نفس&zwnj; رسید. در این مورد نیز دکارت موفق عمل نکرده و نتوانسته ادعای خویش را اثبات نماید.</p> پرونده مقاله