-
حرية الوصول المقاله
1 - تحلیلی بر عوامل موثر بر رشد و پایداری شرکت های دانش بنیان در ایران
محمدصادق خیاطیان سیدحبیباله طباطبائیان مهدی الیاسیموتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. این شرکتها به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی، اقتصادی و تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه فناوریهای برتر نقش دارند. اما به دلیل ریسکهای ذاتی و ویژگیهای خاص، یکی از چالش أکثرموتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. این شرکتها به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی، اقتصادی و تجاری سازی نتایج تحقیق و توسعه در حوزه فناوریهای برتر نقش دارند. اما به دلیل ریسکهای ذاتی و ویژگیهای خاص، یکی از چالشهای موفقیت این شرکتها، تداوم رشد و پایداری آنها میباشد. این مقاله با هدف شناسایی عوامل رشد و پایداری شرکتهای دانشبنیان در ایران انجام شده است. در این راستا از رویکرد کیفی جهت تبیین و شناسایی عوامل موثر بر رشد و پایداری شرکتهای دانشبنیان استفاده شد. از نظر روش اجرای تحقیق از روش مصاحبه ساختاریافته بهره گرفته شد. جامعۀ آماری مورد بررسی، شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری میباشد. نمونۀ آماری متشکل از 30 نفر از مدیران شرکتهای دانشبنیان موفق مستقر در پارکهای علم و فناوری میباشد که از روش نمونهگیری هدفمند قضاوتی استفاده شده است. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که در موردهای منتخب از شرکتهای دانش بنیان، مهمترین دسته از عوامل اثرگذار بر رشد و پایداری شرکتهای دانشبنیان عبارتاند از: ویژگی موسسان، مشخصات عمومی شرکت، ایده محوری شرکت، نیروی انسانی، بازار و رقابت، سازماندهی، زیرساختها، تأمین مالی و عوامل محیطی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی نقش عوامل موثر در رشد شرکت های جدید فناورانه محور (NTBFs) شهر مشهد
فاطمه ثنائی پور داود قرونهاین پژوهش در جهت بررسی نقش خدمات حمایتی مراکز رشد فناوری در رشد شرکتهای جدید فناورانهمحور صورت گرفته است. نمونههای این پژوهش شامل 53 شرکت جدید فناورانهمحور مستقر در مراکز رشد و پارک فناوری شهر مشهد میباشد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. أکثراین پژوهش در جهت بررسی نقش خدمات حمایتی مراکز رشد فناوری در رشد شرکتهای جدید فناورانهمحور صورت گرفته است. نمونههای این پژوهش شامل 53 شرکت جدید فناورانهمحور مستقر در مراکز رشد و پارک فناوری شهر مشهد میباشد. دادههای پژوهش از طریق پرسشنامه محققساخته گردآوری شده است. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بوده و برای تعیین مولفه موثرتر از بین مولفههای خدمات مراکز رشد، تحلیل رگرسیون صورت گرفته است. نتایج گویای این است که با افزایش ارائه خدمات حمایتی در مراکز رشد، شرکتهای جدید فناورانهمحور نیز رشد بیشتری خواهد یافت. ضریب همبستگی بین خدمات مراکز رشد و رشد شرکتهای جدید فناورانهمحور871/0است که در سطح01/0معنادار میباشد. همچنین همه مولفههای خدمات مراکز رشد (استقرار در مرکز، مشاورههای ارائه شده، مزایای حضور در مرکز و خدمات و امکانات زیرساختی موجود) با رشد شرکتهای جدید فناورانهمحور (رشد در میزان فروش، اشتغال و سودآوری) رابطه مثبت و معنیداری داشتهاند. نتايج بدست آمده از تحليل رگرسيون نشان ميدهد، مولفه هاي استقرار در مراکزرشد، مشاورههای ارائه شده در مراکزرشد، مزایای حضور در مراکز رشد و امکانات و خدمات زیرساختی با هم بطور مشترک 914/0 از واريانس عملکرد را تبيين ميكنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - شناسایی و اولویت بندی شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت های دانش بنیان
بختیار استادی مسعود صدریاهمیت شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد کشورها و نقش آن در تولید ناخالص ملی، باعث افزایش توجهات در سالهای اخیر شده و تلاشهای زیادی برای رسیدن به معیارها و مدلی جامع و ثابت برای ارزیابی این شرکتها انجام شده است. اما موضوع ارزیابی عملکرد این شرکتها، هنوز در ایران نو بوده أکثراهمیت شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد کشورها و نقش آن در تولید ناخالص ملی، باعث افزایش توجهات در سالهای اخیر شده و تلاشهای زیادی برای رسیدن به معیارها و مدلی جامع و ثابت برای ارزیابی این شرکتها انجام شده است. اما موضوع ارزیابی عملکرد این شرکتها، هنوز در ایران نو بوده و درگذشته پژوهشهای زیادی بر روی نمونههای مناسبی از این شرکتها انجام نشده است. ازاینرو هدف این پژوهش شناسایی و دستهبندی مهمترین و مؤثرترین شاخصها در عملکرد شرکتهای دانشبنیان، متناسب با شرایط صنایع در ایران میباشد. شاخصهای اولیه با مرور ادبیات، اسناد و مدارک مرتبط و مصاحبه اولیه با خبرگان این حوزه استخراج شده است. سپس از طریق طراحی و توزیع پرسشنامه، مصاحبه ساختاریافته با خبرگان و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامههای دریافتی، شاخصهای نهایی مشخص شدهاند. پساز اعتبارسنجی شاخصهای نهایی، ۲۲ شاخص، تأیید و در ۵ گروه دستهبندی شده و درنهایت با محاسبه ضریبتغییرات، شاخصها از بااهمیتترین تا کماهمیتترین مرتب شدهاند. بر این اساس ارزش افزوده ناشی از فناوری به کار رفته در محصول ، سطح تحصیلات کارکنان و تعداد کارکنان تحقیق و توسعه به ترتیب دارای بیشترین اهمیت هستند. باتوجه به اینکه این نتایج در ارتباط مستقیم با خبرگان این حوزه استخراج شده است، انتظار میرود با استفاده از دادههای شرکتهای دانشبنیان موردتأیید و پیادهسازی بر روی یکی از مدلهای مناسب ارزیابی عملکرد، نتایج معناداری حاصل شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - ارائه چارچوب مدیریت استعداد با تاکید بر گسترش جانشین پروری در شرکت های دانش بنیان
آصف سنجیده صمد جباری صل موسی رضوانی چمن زمینهدف از اين پژوهش با توجه به اهمیت یافتن بحث جذب، پرورش و نگه داشت استعدادها در حوزه شرکتهای دانشبنیان و نيز فقر نظري حوزه مديريت استعداد، ارائه چارچوب مفهومی مديريت استعداد مبتني بر وضعيت موجود آن در كشور ایران است. براي انجام اين مطالعه، چند شركت دانشبنیان در داخل ك أکثرهدف از اين پژوهش با توجه به اهمیت یافتن بحث جذب، پرورش و نگه داشت استعدادها در حوزه شرکتهای دانشبنیان و نيز فقر نظري حوزه مديريت استعداد، ارائه چارچوب مفهومی مديريت استعداد مبتني بر وضعيت موجود آن در كشور ایران است. براي انجام اين مطالعه، چند شركت دانشبنیان در داخل كشور، به عنوان مورد مطالعه انتخاب شده است و با توجه به كمبود تحقيقات كيفي در حوزه مديريت استعداد با استفاده از روش «نظريه مبنايي» نسخه 2015 كوربين و اشتراوس، در گام اول، مدل مفهومی جاري مديريت استعداد در اين شركتها بر اساس مصاحبه با 30 نفر(نمونه گیری تا اشباع نظری) از ذينفعان سيستم مديريت استعداد (استعدادها، مديران و كارشناسان منابع انساني) صورت پذیرفته است. روش گردآوري دادهها از مشاركتكنندگان تحقيق با توجه به نوعشناسي برنارد (2006) در مصاحبه ساخت یافته و نیمه ساخت یافته، متناسب با نوع مشاركتكننده (متخصص در زمينه منابع انساني، نخبه، مدير يا سياستگذار) بود. در گام اول، مهمترین يافته پويايي فرايندهاي متعدد مديريت استعداد و قرارگيري آنها روي يك طيف، از نامطلوبترين تا مطلوبترين حالت میباشد. در گام بعد، با توجه به تجارب برتر موجود و نيز آسيبهاي شناسايي شده در گام قبل، چارچوب مفهومی مطلوب براي اين فضا طراحي گرديد و با ارائه چارچوب مفهومی به مديران و متخصصان حوزه، مورد ارزيابي كيفي قرار گرفت. طراحي اين چارچوب مفهومی میتواند مسير را براي حركت به سمت وضعيت مطلوب مديريت استعداد هموار نمايد و بهعلاوه، با توجه به ابعاد فردي، سازماني و فرهنگي مديريت استعداد، ادبيات اين حوزه را غنا بخشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - طراحی مدل روابط مولفه های بازاریابی کارآفرینانه با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان سمنان)
عظیم زارعی مریم همتیبازاریابی کارآفرینانه بعنوان رویکردی جدید در بازاریابی شرکتهای کوچک و متوسط ظهور یافته که در خلق و تحویل ارزش، فرآیندهای اصلی بازاریابی را از طریق شیوههای کارآفرینانه، نوآورانه و فرصت محور تقویت میکند. هدف اصلی این مقاله ارائه مدلی جامع از ارتباطات درونی مولفههای با أکثربازاریابی کارآفرینانه بعنوان رویکردی جدید در بازاریابی شرکتهای کوچک و متوسط ظهور یافته که در خلق و تحویل ارزش، فرآیندهای اصلی بازاریابی را از طریق شیوههای کارآفرینانه، نوآورانه و فرصت محور تقویت میکند. هدف اصلی این مقاله ارائه مدلی جامع از ارتباطات درونی مولفههای بازاریابی کارآفرینانه در شرکتهای دانش بنیان است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات مولفههای بازاریابی کارآفرینانه شناسایی شدند و در مرحله بعد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط میان مولفههای بازاریابی کارآفرینانه تعیین و مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای گردآوری داده از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. مدیران شرکتهای دانش بنیان شهر سمنان و متخصصین دانشگاهی در حوزه مدیریت و بازاریابی جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پنج نفر از مدیران شرکتهای دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری شهر سمنان و سه نفر از اساتید دانشگاهی بعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامهای محقق ساخته استفاده شد. مدل یکپارچه بازاریابی کارآفرینانه ارائه شده در این پژوهش شامل هفت مولفه بوده که در سه سطح با یکدیگر در تعامل هستند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولفههای بازاریابی کارآفرینانه در دو گروه متغیرهای وابسته و پیوندی قرار گرفتند و هیچ مولفه ای در گروه مستقل و خودمختار قرار نگرفته است. مولفه خلق ارزش بیشترین تاثیرپذیری را داشته و مولفههای پیشرو بودن، تمرکز بر نوآوری، فرصت طلبی، مشتری گرایی و اهرمی کردن منابع دارای قدرت هدایت و وابستگی زیاد بوده و در بالاترین سطح الویت نسبت به سایر مولفهها در مدل قرار گرفته اند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی سطح ریسک بالقوه بر میزان موفقیت بازمهندسی فرايندهای کسب و کار در شرکتهای کوچک و متوسط
محسن شفیعی نیک آبادی هانیه فرحمند عطیه درخشان فاطمه رضاییسازمانها در محیط متلاطم کسب و کار در تلاشند تا خود را چابک سازند و براي این منظور لازم میدانند نسبت به بازمهندسی فرايندهاي کسب و کار خود اقدام نمایند. انتخاب فرايند مستعد براي بازمهندسی میتواند در زمان کم و سرعت بالا امکان بهبود بیشتري را براي سازمان میسر نماید. این أکثرسازمانها در محیط متلاطم کسب و کار در تلاشند تا خود را چابک سازند و براي این منظور لازم میدانند نسبت به بازمهندسی فرايندهاي کسب و کار خود اقدام نمایند. انتخاب فرايند مستعد براي بازمهندسی میتواند در زمان کم و سرعت بالا امکان بهبود بیشتري را براي سازمان میسر نماید. این بدین معنی است که سازمان فرایندهايی را باید براي مهندسی مجدد انتخاب کند که بیشترین پتانسیل را بر اي تغییر داشته و همچنین بیشترین نتیجه را در جهت چابکی سازمان ایجاد کند. به دلیل بالا بودن نرخ شکست در مهندسی مجدد فرايندهای کسب و کار، ارزیابی میزان ریسک در این فرايندها بسیار اهمیت دارد. هدف این مقاله ارزیابی سطح ریسک بالقوه در موفقیت مهندسی مجدد فرايندهای کسب و کار میباشد. این تحقیق از باب نتایج، تحقیقی کاربردي بوده و از منظر متغیر، شامل متغیرهاي کیفی است و در دسته تحقیقات توصیفی قرار گرفته و به صورت پیمایشی انجام شدهاست. از آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی و از روایی ظاهری و محتوایی برای تأیید روایی استفاده شده است. برای بررسی فرضیههای تحقیق از همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. مطالعه موردی در شرکتهای کوچک و متوسط مرکز رشد دانشگاه فردوسی است. جنبه نوآوری تحقیق را میتوان ایجاد نگاهی جدید به بررسی تأثیر ریسک و میزان شکست در بازمهندسی فرايندهای کسب و کار برای اینگونه شرکتها دانست. با توجه به نتایج تحقیق، در بین ابعاد ریسک بالقوه بعد حمایت مدیریت و محیط کاری بر میزان موفقیت مهندسی مجدد فرايندهای کسب و کار بیشترین اثر را دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - سیستمهای هوشمندی کسب و کار و تحولگرایی مدیران در شرکتهای کوچک و متوسط
فرشته سلطانیسازمانها به منظور ادامه حیات در محیطهای به شدت پویا و در حال تغییر کسب و کارها، نیازمند استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین هستند تا بتوانند اطلاعات مورد نیاز مدیران خود را بهموقع، خلاصه شده و در حداقل زمان ممکن فراهم نمایند. شرکتهای کوچک و متوسط هم از این نیاز حیا أکثرسازمانها به منظور ادامه حیات در محیطهای به شدت پویا و در حال تغییر کسب و کارها، نیازمند استفاده از ابزارها و فناوریهای نوین هستند تا بتوانند اطلاعات مورد نیاز مدیران خود را بهموقع، خلاصه شده و در حداقل زمان ممکن فراهم نمایند. شرکتهای کوچک و متوسط هم از این نیاز حیاتی مستثناء نیستند. گفته میشود این نوع شرکتها قلب اقتصاد جهان امروز هستند و امروزه ترديدي در نقش و اهميت صنايع كوچك و متوسط براي رشد و توسعه اقتصادي كشورها وجود ندارد. شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند با استفاده از فناوریهای نوین، فرایندهای جدیدی چون مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت روابط با مشتری را به شکل مؤثرتری به کاربرند. یکی از مفاهیم نوین عرصه مدیریت کسب و کارها، هوشمندی کسب و کار است که میتواند دادههای مختلف، پراکنده و ناهمگون سازمانی را یکپارچه و منسجم کرده و با استفاده از روشها و برنامههای کاربردی، گزارشهای تحلیلی چندبعدی را برای تصمیمگیری مدیران سازمان فراهم کند. البته در کنار ویژگیهای فوق، یک سبک رهبری قدرتمند، متعهد و تحولگرا نیز باید وجود داشته باشد تا تسهیلکننده پیادهسازی مؤثر سیستمهای هوشمند ساز کسب و کارها باشد. در این مقاله ضمن معرفی مفهوم هوشمندی کسب و کار و رهبری تحولگرا، ضرورت استفاده از سیستمهای هوشمندی کسب و کار و نقش مدیران تحولگرا در شرکتهای کوچک و متوسط مورد بررسی قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - مديريت دانش، الگويي جهت مديريت شرکتهاي دانش بنيان مستقر در پارکهاي علم و فناوري
زينب ايزديان بيژن عبداللهي ولي مراد کيانيامروزه موفقيت حال و آينده در رقابت بين سازمانها تا حد کمي مبتني بر تخصص راهبردي منابع فيزيکي و مالي و تا حد زيادي مبتني بر مديريت راهبردي دانش و داراييهاي دانشي خواهد بود. ظهور شرکتها و سازمانهایی که شالوده اصلی آنها مبتنی بر دانش و استفاده از ایدهها، خلاقیت و نوآ أکثرامروزه موفقيت حال و آينده در رقابت بين سازمانها تا حد کمي مبتني بر تخصص راهبردي منابع فيزيکي و مالي و تا حد زيادي مبتني بر مديريت راهبردي دانش و داراييهاي دانشي خواهد بود. ظهور شرکتها و سازمانهایی که شالوده اصلی آنها مبتنی بر دانش و استفاده از ایدهها، خلاقیت و نوآوریهاست، از واقعیتهای دنیای کسب و کار جدید است. از اين رو، در سطح جهان شاهد اتخاذ راهبردهاي گوناگوني براي افزايش اثربخشي فعاليتهاي علمي و فناورانه و انتقال دستاوردهاي آن به صنعت و بازار هستيم که در این بین پارکهای علمی از جمله راهکارهای مهم برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان هستند. آنچه بعد از شکلگیری اینگونه مراکز در اولویت قرار میگیرد، چگونگی اداره شرکتهای مستقر در پارکها است. بنابراين وظيفه سازمانها خلق محيطي براي مديريت دانش و داراييهاي دانشي است. به بيان روشنتر، امروزه چالش مديران آماده کردن محيط مناسب براي رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانشمحور است. در واقع مديريت دانش مبحثي است که در آن يک سازمان آگاهانه و به طور فراگير دانش خود را به صورت منابع، اسناد و مهارتهاي انساني، جمعآوري و سازماندهي ميکند، به اشتراک ميگذارد و تجزيه و تحليل مينمايد. مديريت دانش با استفاده از ذخاير پنهان و آشکار دانش و ايجاد فرهنگ مبتني بر دانش، در پارکهاي علمي که محل تجمع سازمانهاي دانشبنيان هستند، ميتواند يک ابزار و شيوه موفق در جهت هرچه کاراتر نمودن آنها به شمار آيد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - رتبهبندی عوامل مؤثر بر ارتقای نوآوری در شرکتهای وابسته به مراکز رشد با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی؛ مطالعه موردي پارک علم و فناوری یزد
سيد حبيب اله میر غفوری حسین صيادي تورانلو مریم کریمی نیادر دنیای امروز، بیشتر کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند و یکی از مراکز مهم جهت انجام فعالیتهای نوآورانه، شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارکهای علم و فناوری هستند. هدف از این پژوهش شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤث أکثردر دنیای امروز، بیشتر کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند و یکی از مراکز مهم جهت انجام فعالیتهای نوآورانه، شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارکهای علم و فناوری هستند. هدف از این پژوهش شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر ارتقای نوآوری در شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد میباشد. به این منظور برای شناسایی شاخصهای مؤثر بر ارتقای نوآوری، از مقالات به روز دنیا، مطالعات صورت گرفته در این حوزه و همچنین از نظرات خبرگان در حوزه نوآوری استفاده شده است که در نهایت تعداد سی و هفت شاخص مورد تأیید خبرگان قرار گرفت و پس از طراحی پرسشنامه، از شاخصهای به دست آمده و تأیید روایی محتوایی و صوری آن توسط خبرگان، پرسشنامهها در اختیار مدیران و کارکنان شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد قرار داده شد و تعداد 200 پرسشنامه تکمیل شد و دادههای به دست آمده از پرسشنامهها توسط تکنیک تاپسیس فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر این اساس سی و هفت شاخص موجود در پرسشنامه با توجه به پاسخهای ارائه شده توسط مدیران و کارکنان شرکتها، به ترتیب اهمیت آنها رتبهبندی شدند که کسب دانش و اطلاعات جدید و دسترسی به فناوریهای جدید و پیشرفته به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر ارتقای نوآوری در شرکتهای مستقر در مراکز رشد وابسته به پارک علم و فناوری یزد شناخته شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی در شرکتهاي تولیدی استان گیلان
حمیدرضا عليپور شيرسوار عفت مرزبان مقدمهدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی شرکتهاي تولیدی استان گیلان است. كارآفريني، فراينــدي است كه منجر به ايجــاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد ميگردد که عبارت اسـت از فراينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فر أکثرهدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش سازمانی و کارآفرینی شرکتهاي تولیدی استان گیلان است. كارآفريني، فراينــدي است كه منجر به ايجــاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد ميگردد که عبارت اسـت از فراينـد ايجـاد ارزش از راه تشكيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فرصتها. با توجه به اهمیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی ميباشد. جامعه آماری پژوهش را مدیران شرکتهاي تولیدی استان گیلان تشکیل ميدهد که در سال 1391، از بين 207 مدیر شرکتهاي تولیدی، 119 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههاي هوش سازمانی آلبرخت و کارآفرینی رابینزاستفاده شد، پس از تأیید سنجش روایی پرسشنامهها از طریق روش محتوایی و پایایی، از طریق آلفای کرونباخ (87/0= α)، اطلاعات به دست آمده با انجام محاسبات آماری توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین تکتک مؤلفههاي هوش سازمانی (بينش راهبردي، سرنوشت مشترك، تمايل به تغيير، جرأت و شهامت، اتحاد و توافق، كاربرد دانش و فشار عملكرد) با مؤلفههاي کارآفرینی (خلاقیت، ریسکپذیری، استقلال طلبی، انگیزش، عزم و اراده، اعتقاد به مقدسات) رابطه معنا داری وجود دارد. به نظر ميرسد برای توسعه شرکتهاي تولیدی علاوه بر ارتقاء ابزارهای هوشمند تولیدی و توجه به فناوری باید سعی در ایجاد تعامل بین نیروی انسانی (به عنوان سرمایههاي هوش سازمانی) و ابزار هوشمند شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - مديريت شبکه ذينفعان در مراکز رشد فناوري
حسن خاکباز جعفر عیوض پورمراکز رشد فناوری، ارتباط بین فناوری، سرمایه و دانش فنی را به نحو مؤثری برقرار میکنند تا بدین وسیله زمینه ایجاد و توسعه شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، افزایش توانمندیهای کارآفرینان و تسریع در بهرهبرداری از فناوریها را فراهم نمایند. مراکز رشد فناوری با ارائه مجموعهای ا أکثرمراکز رشد فناوری، ارتباط بین فناوری، سرمایه و دانش فنی را به نحو مؤثری برقرار میکنند تا بدین وسیله زمینه ایجاد و توسعه شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، افزایش توانمندیهای کارآفرینان و تسریع در بهرهبرداری از فناوریها را فراهم نمایند. مراکز رشد فناوری با ارائه مجموعهای از خدمات حمایتی کسب و کار که توسط تیم مدیریتی مرکز ارائه میشود، شامل همکاری در تهیه برنامههای کسب و کار و بازاریابی، کمک به تکمیل تیم کاری، فراهم نمودن سرمایههای مورد نیاز و دسترسی آسان به مجموعهای از خدمات تخصصی و ویژه به شکلگیری شرکتها و مؤسسات دانشبنیان کمک میکنند. به بیانی دیگر این مراکز فضاهای قابل انعطاف، امکانات مشترک و خدمات اداری و مالی در اختیار این شرکتها قرار میدهند. هدف اصلی مراکز رشد فناوری، ایجاد شرکتهای موفقی است که قابلیت ادامه حیات در خارج از مرکز رشد را دارا باشند. برای دستیابی به این هدف، مشارکت و حمایت ذینفعان شامل حامیان مالی منطقهای و ملی، سرمایهگذاران خطرپذیر، فنآفرینان، مدیران و کارکنان مرکز رشد حیاتی است. ذینفعان مرکز رشد به پایداری منابع مالی مرکز، پیشبرد اهداف شرکتهای فناوری مستقر و همکاری با اعضای هیأت امنا کمک کرده و به طور کلی سهم عمدهای در موفقیت مرکز رشد دارند. هدف از این مقاله تشریح دلیل مشارکت ذینفعان در مدیریت مرکز رشد و ضرورت برقراری ارتباط سالم با آنها برپایه مجموعهای از انتظارات مورد نظر میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی الگوی مناسب ساختار سازمانی شرکتهای دانش بنیان
نجف الهیاری فرد رسول عباسیاقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقت أکثراقتصاد دانشبنيان اقتصاد نوینی است كه در آن توليد، توزيع و استفاده از دانش، منبع اصلي رشد و ايجاد ثروت است. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان شرکتهای دانشبنیان هستند. شركتها و مؤسسات دانشبنيان شركت يا مؤسسه خصوصي يا تعاوني است كه به منظور همافزايي علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمي و اقتصادي (شامل گسترش و كاربرد اختراع و نوآوري) و تجاريسازي1 نتايج تحقيق و توسعه (شامل طراحي و توليد كالا و خدمات) در حوزه فناوريهاي برتر و با ارزش افزوده فراوان به ويژه در توليد نرمافزارهاي مربوط تشكيل ميشود. شرکتهای دانشبنیان را میتوان به دو دسته خرد (شرکتهای رایج محصولمحور) و کلان (هلدینگ یا مادر تخصصی) تقسیم کرد. شرکتهای دانشبنیان خرد دارای قابلیتهای مهمی چون ایجاد اشتغال، رقابت مثبت، زایش و توسعه هستند و متناسب با اقتصادهای در حال رشد میباشند. ساختار سازمانی شرکتها اهمیت فراوانی در ایفای نقش بهینه آنها دارند. ماهیت و نوع فعالیت سازمانها و شرکتها در تعیین ساختار سازمانی آنها تعیین کننده میباشند. در این مطالعه ساختارهای سازمانی مختلف شامل وظیفهای، محصول محور، منطقهای، ماتریسی، پیوندی، افقی، شبکهای، مشارکتی، ستارهای، شبدری و مجازی بررسی شد و الگوی مناسب برای شرکتهای دانشبنیان تعیین گردید. بر اساس نتایج و دیدگاه محققان این مطالعه به نظر میرسد ساختار و الگوی سازمانی تلفیقی "افقی تیمی، شبکهای و مجازی" برای شرکتهای دانشبنیان مفید و مؤثر میباشد و میتواند موجب افزایش بهرهوری آنها باشد، لذا به عنوان الگویی مناسب برای ساختار سازمانی شرکتهای دانشبنیان خرد پیشنهاد میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسي عوامل موفقيت شرکتهاي دانش محور
حمید مهدوی مرتضی راستی برزکی محسن فتح اله بیاتیامروزه نقش کسب و کارهاي کوچک و متوسط (SME ها) در پيشرفت و توسعه کشورها نقشي حياتي و غير قابل انکار است. سرمايهگذاري بر روي اين نوع کسب و کارها به توسعه اقتصاد دانش محور منجر ميشود. در کشور ما نيز اخيرا اين مسئله بيشتر مورد توجه قرار گرفته و نهادهاي حمايتي مورد توجه أکثرامروزه نقش کسب و کارهاي کوچک و متوسط (SME ها) در پيشرفت و توسعه کشورها نقشي حياتي و غير قابل انکار است. سرمايهگذاري بر روي اين نوع کسب و کارها به توسعه اقتصاد دانش محور منجر ميشود. در کشور ما نيز اخيرا اين مسئله بيشتر مورد توجه قرار گرفته و نهادهاي حمايتي مورد توجه دولت واقع شده است. با توجه به نقش مهم اين سازمان هاي نوپا، بررسي عوامل کليدي موفقيت آنها، از اهميت ويژهاي برخوردار است. در اين پژوهش، عواملي که از ديدگاه مديران اين شرکتها در موفقيت اين نوع سازمانها موثرند، به ترتيب اهميت اولويت بندي شده است. اين مقاله در دو بخش کلي ارائه شده است؛ بخش اول به بررسي عوامل موفقيت واحدهاي فناوري اختصاص دارد و در بخش دوم پيشنهادات و راهکارهايي براي رفع موانع پيشرفت ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسی نقش بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی
حسین عباسی اسفنجانی ام البنین اسدی قربانیدر بسیاری از کشورها، شرکتهای کوچک و متوسط بخصوص شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری بعنوان موتور اقتصادی عمل میکنند و بازاریابی یک فعالیت مهم در این کسب و کارها میباشد. امّا، درک بازاریابی، کارکردها، نقش و اهمیت آن از سوی مدیران/مالکان این شرکتها و نیز موانع موج أکثردر بسیاری از کشورها، شرکتهای کوچک و متوسط بخصوص شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری بعنوان موتور اقتصادی عمل میکنند و بازاریابی یک فعالیت مهم در این کسب و کارها میباشد. امّا، درک بازاریابی، کارکردها، نقش و اهمیت آن از سوی مدیران/مالکان این شرکتها و نیز موانع موجود از سوالات و ابهاماتی است که بایستی بدان پاسخ داده شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی انجام گرفته است. برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران/مالکان شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی بوده که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای اولیه با انجام مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش استقرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بازاریابی بعنوان مجموعه فعالیتها و اقداماتی که در شرکتهای بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد، چندان در شرکتهای مورد مطالعه درک نشده بود. امّا، ارتباطات بازاریابی دهان به دهان، شناخت نیاز مشتریان و داشتن تعامل و روابط بلندمدت با مشتری از جمله مهمترین فعالیتها و اقدامات بازاریابی در این شرکتها بود که بیشترین نقش را در رشد و بقای آنها داشته است. تمرکز مصاحبهشوندگان بیشتر بر اجرای روزمره برخی وظایف بازاریابی محدود شده و در زمینه اجرای طرح بازاریابی به صورت جامع، از تخصص و منابع مالی کافی برخوردار نبودند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تناسب استراتژیک بین استراتژیهای نوآوری و عملکرد کسبوکارهای دانشبنیان
فرشاد قادری فریبرز رحیم نیاتوجه به جایگاه و نقش شرکتهای دانشبنیان در پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور بسیار مهم جلوه میکند. این در حالی است تولیدات بدیع و نوآورانه تأثیر بسزایی در عملکرد این کسبوکارها ایجاد میکند، اگر با توجه به اقتضای محیط و نیاز بازار ارائه شوند وگرنه نوآوری انجامگرفته أکثرتوجه به جایگاه و نقش شرکتهای دانشبنیان در پیشبرد اهداف اقتصادی و اجتماعی کشور بسیار مهم جلوه میکند. این در حالی است تولیدات بدیع و نوآورانه تأثیر بسزایی در عملکرد این کسبوکارها ایجاد میکند، اگر با توجه به اقتضای محیط و نیاز بازار ارائه شوند وگرنه نوآوری انجامگرفته با تلاش و هزینه زیادی که برای یک سازمان دانشبنیان در پی داشته است، مورد قبول بازار قرار نگرفته و حذف خواهد شد. از طرفی با مطرحشدن موضوع پویایی محیط و آشفتگی در بازارهای کنونی، لزوم توجه به این کسبوکارها بیشازپیش پررنگتر میشود. شرکتهای دانشبنیان بر پایه نوآوری در کسبوکارها بنا شدهاند. این در حالی است که وجود آشفتگی در بازارها و پویایی محیط، توجه به ابعاد راهبردهای نوآوری را در شرایط مختلف محیطی مهم جلوه میدهد و کسبوکار دانشبنیانی که نوآوری را همسو با شرایط محیط مدنظر نداشته باشد در نوآوری شکست خواهد خورد و عملکرد خوبی نخواهد داشت. هدف این پژوهش بررسی تناسب راهبردی بین راهبردهای نوآوری و عملکرد کسبوکار با نقش تعدیلگر آشفتگی بازار و پویایی محیط میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 115 شرکت دانشبنیان در استان آذربایجانشرقی میباشد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد و فرضیهها با نرمافزار AMOS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که راهبرد نوآوری محصول و فرایند با عملکرد کسبوکار شرکتهای دانشبنیان رابطه مثبت و معنیداری دارند. این در حالی است که نتایج آزمون تعدیلگری چنین نشان داد که نوآوری فرایند در پویایی محیط بالا و نوآوری محصول در آشفتگی بازار بالا تناسب راهبردی قابل قبول با محیط دارند و بهتر عمل میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بررسی تأثیر حمایتهای مالی دولت بر نوآوری شرکتهای دانشبنیان: مبتنی بر دادههای پیمایش نوآوری ایران
پریسا ستاری محمدصادق خیاطیان یزدی فرهاد پناهی فردر دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای أکثردر دنیای کنونی، بقای هر سازمان یا شرکت نیازمند توانایی رقابتپذیری آن با سایر سازمانها میباشد و از آنجاییکه نوآوری یکی از مهمترین محرکهای رقابتپذیری شرکتها محسوب میگردد، قادر است با ایجاد پویایی، بقای سازمانها را حفظ کند؛ از طرفی یکی از چالشهای هر سازمان برای انجام نوآوری، بحث تأمین مالی میباشد و از آنجاییکه دولتهای سراسر جهان برنامههایی برای حمایت از نوآوری شرکتهای کوچک و متوسط و دانشبنیان دارند، هدف از مقاله حاضر، بررسی تأثیر حمایتهای مالی دولت بر نوآوری شرکتهای دانشبنیان میباشد. برای تحلیل این موضوع از دادههای پیمایش نوآوری ایران در بازه زمانی سال 1391 تا 1393 استفاده شده است. اجرای طرح ملی پیمایش نوآوری توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در راستای ارتقای ظرفیتهای نوآورانه و فناورانه در کشور و گذار به اقتصاد دانشبنیان انجام شده است. تعداد شرکتهای دانشبنیان در این بازه زمانی، 1300 شرکت بوده که از این میان نمونهای تصادفی به تعداد 306 شرکت از انتخاب شده است. روش تحقیق حاضر مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس میباشد و برای تحلیل دادهها از نرمافزارهای SPSS و PLS استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشاندهنده آن است که حمایتهای مالی دولت بر نوآوریهای فرایندی، بازاریابی و سازمانی شرکتهای دانشبنیان، تأثیر مثبتی داشته است درحالیکه این شرایط برای نوآوری محصولی وجود ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - تدوین الگوی مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان
قاسم رمضان پور نرگسي نگین فلاح حقیقی زینب شریفیامروزه شرکتهای دانشبنیان مختلفی در مراکز رشد علم و فناوری برای تجاریسازی ایدهها در ایران شکل گرفتهاند. چنانچه این شرکتها نتوانند به رشد مطلوب برسند، ضرر آنها برای مراکز رشد و کشور دوچندان خواهد بود. هدف این پژوهش تدوین الگوی مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان جهت تعی أکثرامروزه شرکتهای دانشبنیان مختلفی در مراکز رشد علم و فناوری برای تجاریسازی ایدهها در ایران شکل گرفتهاند. چنانچه این شرکتها نتوانند به رشد مطلوب برسند، ضرر آنها برای مراکز رشد و کشور دوچندان خواهد بود. هدف این پژوهش تدوین الگوی مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان جهت تعیین شاخصهای ورود به مراکز رشد، مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان و مشخصات هر یک از مراحل رشد بود. در این راستا، مراکز رشد سازمان پژوهشهای علمی صنعتی ایران و پارک علم و فناوری استان گیلان به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند و روش تحقیق ترکیبی (کیفی ـ کمّی) اتخاذ شد. دادههاي پژوهش با دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه جمعآوري گرديد. در بخش کیفی از ۴۳ مصاحبه و در بخش کمّی از ۷۵ پرسشنامه بهره گرفته شد. تحلیل دادهها در بخش کیفی و کمی به ترتیب با استفاده از نرمافزارهای MAXQDA10 و SPSS25 انجام شد. نتایج نشان داد که شاخصهای ورود به مراکز رشد در سه سطح فردی، شرکتی و مرکز رشد تقسیمبندی گردید بطوری که شاخصهای سطح شرکتی و مرکز رشد به ترتیب بیشترین و کمترین اهمیت را داشتند. بر اساس یافتههای مراحل رشد شرکتهای دانشبنیان، 4 مرحله شامل "کانون شکوفایی و خلاقیت"، "پیشرشد یا رشد مقدماتی یا هسته تحقیقاتی یا هسته فناور"، "رشد یا رشد متوسط یا واحد فناور" و "پسارشد یا رشد بالا یا واحد مستأجر" شناسایی شدند. یافتههای این پژوهش میتواند مدیران را در تدوین خط مشی خود در حمایت از شرکتهای دانشبنیان در مراحل مختلف رشد آنها یاری نماید تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - ارائه مدلی برای استعدادیابی و جانشینپروری به منظور استقرار نظام شایستگی (مورد مطالعه: شرکتهای بانک ملت)
الهه شیخی مسعود حقیقی علیرضا رزقی رستمیعصر حاضر، با ویژگی هایی چون نوآوری، توسعه ی دانش، جهانی سازی و افزایش رقابت معرفی می شود؛ به همین دلیل، سازمان ها از تمام توان خود برای پیروزی در رقابت فزاینده موجود استفاده میکنند که سرمایه های انسانی از مهم ترین آن هاست. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای استعدادیابی و أکثرعصر حاضر، با ویژگی هایی چون نوآوری، توسعه ی دانش، جهانی سازی و افزایش رقابت معرفی می شود؛ به همین دلیل، سازمان ها از تمام توان خود برای پیروزی در رقابت فزاینده موجود استفاده میکنند که سرمایه های انسانی از مهم ترین آن هاست. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای استعدادیابی و جانشین پروری به منظور استقرار نظام شایستگی با مورد مطالعه شرکت های تابعه بانک ملت استان تهران انجام شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی – پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش، تعداد 758 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت های بانک ملت می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه ای به تعداد 255 نفر انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار PLS Smart استفاده شده است. در پی این پژوهش مولفهها و شاخص ها تعیین شد. از طرفی دیگر در روابط بین مولفه ها مشخص شد که مولفه های شناسایی شده برای هر متغیر، همبستگی بالایی با آن ها دارند و به خوبی توانسته اند متغیر اصلی را تبیین نمایند. در نهایت طی مدلسازی مشخص شد که استعدادیابی بر جانشین پروری و استقرار نظام شایستگی اثرگذار است و علاوه بر آن جانشین پروری در تاثیر استعدادیابی بر شایستگی نقش میانجی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تأثیر گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط: نقش میانجی شایستگیهای فردی
مهدی زیودارگرایش کارآفرینانه با توجه ویژه برنامهریزان و مسئولان به کارآفرینی، بهعنوان راهکار مسائل اقتصادی، به موضوعی مهم تبدیل شده است. از طرفی، با توجه به اهمیت روزافزون نقش شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد، عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط، مورد توجه جدی واقع شده است. با بررسی ادب أکثرگرایش کارآفرینانه با توجه ویژه برنامهریزان و مسئولان به کارآفرینی، بهعنوان راهکار مسائل اقتصادی، به موضوعی مهم تبدیل شده است. از طرفی، با توجه به اهمیت روزافزون نقش شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد، عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط، مورد توجه جدی واقع شده است. با بررسی ادبیات معتبر حوزه کارآفرینی در داخل کشور، مشخص میشود که در تحقیقات داخلی، عمدتاً به شایستگی مدیران و رهبران پرداخته شده است و کمتر به عامل مهم شایستگی فردی کارکنان توجه شده است. از آنجا که، عملکرد مؤثر کارکنان، موجب هماهنگی و پیشرفت سازمان میشود، در این پژوهش، شایستگی فردی بهعنوان متغیر میانجی مورد بررسی قرار گرفته است و جمعآوری اطلاعات توصیفی مربوط به جامعه پژوهش و اطلاعات آماری ابعاد متغیرهای پژوهش در پرسشنامه محققساخته، صورت پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان شرکتهای کوچک و متوسط پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان تشکیل میدهند. اطلاعات آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و رگرسیون برای تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق، تأثیر مثبت گرایش کارآفرینانه بر عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط را نشان میدهد. فعالیتهای مشوق کارآفرینی و توسعه گرایش کارآفرینانه برای شرکتهای کوچک و متوسط؛ همراه با ارتقاء شایستگی کارکنان، منجر به دستیابی به عملکرد بالاتر میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - کاربست رویکرد مدل¬یابی ساختاری – تفسیری در طراحی مدل فرآیند مدیریت عملکرد کارکنان دانشی شرکت¬های دانش¬¬بنیان
محمدمهدی بیگدلی مهدی حمزه پورامروزه جایگاه شرکتهای دانشبنیان، بهعنوان یکی از ارکان مهم اقتصاد مقاومتی بسیار افزایش یافته است. با توجه به اهمیت بالای توانایی، تخصص و مهارتهای انسانی در این شرکتها، توجه به ویژگیهای ذهنی، احساسی در تعامل ایجادشده با شرکت، مقدمه لازم جهت تحقق اهداف شرکتهای دانش أکثرامروزه جایگاه شرکتهای دانشبنیان، بهعنوان یکی از ارکان مهم اقتصاد مقاومتی بسیار افزایش یافته است. با توجه به اهمیت بالای توانایی، تخصص و مهارتهای انسانی در این شرکتها، توجه به ویژگیهای ذهنی، احساسی در تعامل ایجادشده با شرکت، مقدمه لازم جهت تحقق اهداف شرکتهای دانشبنیان است. هرچه سطح وابستگی کسب و کار شرکت به کارکنان دانشی بیشتر باشد، مفهوم مدیریت عملکرد پررنگتر خواهد بود. این در حالی است که تاکنون، در حوزه عملکرد کارکنان دانشی، به ارزیابی عملکرد این دسته از کارکنان پرداخته است. از خصوصیات غالب نظامهای ارزیابی عملکرد میتوان نگاه مچگیرانه، پسینی، از بالا به پایین بودن و سطح پایین یکپارچگی و اثربخشی کل سیستم را برشمرد. پژوهش انجامشده از دو مرحله تشکیل شده است. با مطالعات کتابخانهای و بررسی پیشینه پژوهش یک فرآیند مدل هشت مرحلهای مدیریت عملکرد استخراج شد. در گام اول پژوهش پس از مصاحبه با 16 نفر از کارشناسان و خبرگان، با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون، ابعاد (مراحل) فرآیند مدیریت عملکرد کارکنان دانشی موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. در گام دوم پژوهش، با استفاده از رویکرد مدلیابی ساختاری – تفسیری (ISM) و بهره گیری ازنظر خبرگان به طراحی مدل فرآیند مدیریت عملکرد کارکنان دانشی در شرکتهای دانشبنیان پرداخته شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تاثیر فشارهای بیرونی و انگیزش درونی بر عملکرد شرکت با توجه به نقش پذیرش مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی
سید محمد تقی تقوی فرد امیرمحمد خانیعلیرغم علاقه مدیران آیندهنگر و محققان، میزان اجرای مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی کشور تاکنون رضایتبخش نبوده است. چالش واقعی پیشروی مدیران کشور، تعیین اولویتها اجرای مدیریت زنجیره تأمینسبز برای دستیابی به بهترین مزیت ممکن در اجرای مدیریت زنجیره تأمینسبز در أکثرعلیرغم علاقه مدیران آیندهنگر و محققان، میزان اجرای مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی کشور تاکنون رضایتبخش نبوده است. چالش واقعی پیشروی مدیران کشور، تعیین اولویتها اجرای مدیریت زنجیره تأمینسبز برای دستیابی به بهترین مزیت ممکن در اجرای مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی کشور است. در این مقاله به تاثیر فشارهای بیرونی و انگیزش درونی بر عملکرد شرکت با توجه به نقش پذیرش مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش شرکتهای تولیدی صنایع لبنی در کشور ایران است که ۸۲ نفر از مدیران به عنوان نمایندگان شرکتها مورد تحلیل قرار گرفتند. روش نمونهگیری غیراحتمالی و در دسترس و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار SmartPLS استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد فشارهای بازار و تامینکنندگان در پذیرش مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی تاثیرگذار است. علاوه بر این مشخص شد پذیرش مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی بر عملکرد محیطی، عملیاتی و اقتصادی تاثیرگذار است. در حالیکه تاثیر فشارهای کنترلکننده در پذیرش مدیریت زنجیره تأمینسبز در صنایع لبنی تایید نشد. نتایج تحقیق تعهد مدیریتی و نقش اصلی تأمینکنندگان در اتخاذ موفقیتآمیز مدیریت زنجیره تأمینسبز را برجسته میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - پیشنهاد مدل توسعه شرکتهای دانشبنیان با در نظر گرفتن نقش رسانهها
نادر گودینی مهرداد متانی علی فلاح اسدالله مهرآرافعالیت شرکتهای دانشبنیان و ضرورت توسعه آنان برای رشد اقتصادی کشور، امری غیرقابلانکار است. اما متأسفانه کمبودهای نظری زیادی در حوزهی توسعه شرکتهای دانشبنیان بهویژه درزمینه مدلهای مفهومی وجود دارد. مقاله پیش رو باهدف اصلاح این نارسایی و غنیتر نمودن مدلهای مفهومی أکثرفعالیت شرکتهای دانشبنیان و ضرورت توسعه آنان برای رشد اقتصادی کشور، امری غیرقابلانکار است. اما متأسفانه کمبودهای نظری زیادی در حوزهی توسعه شرکتهای دانشبنیان بهویژه درزمینه مدلهای مفهومی وجود دارد. مقاله پیش رو باهدف اصلاح این نارسایی و غنیتر نمودن مدلهای مفهومی در مسیر توسعهی این شرکتها تهیهشده است. هدف مقاله، ارائه مدلی نظاممند و مفهومی در مورد توسعه شرکتهای دانشبنیان با در نظر گرفتن نقش استراتژیک رسانهها است. در ابتدا به تعاریف، مفاهیم، شاخصها، ابعاد شرکتهای دانشبنیان و پیشینه تحقیق مربوط به آنها پرداختهشده است. نوع پژوهش، کیفی است و بر اساس روش نظریه داده مبنا (GT) تحلیلشده است. مدل مفهومی برگرفته از مشاهدات میدانی و مصاحبههای نظاممند با 21 نفر از مدیران کشوری مرتبط با توسعه شرکتهای دانشبنیان و مسئولان پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد می باشد. مدل حاصل نشان میدهد مقوله اصلی توسعه شرکتهای دانشبنیان با توجه به نقش استراتژیک رسانه منبعث از شرایط علّی شامل آموزش، فرهنگسازی، اطلاعرسانی، تبلیغات و بازاریابی، هدایت و راهنمایی است و بر اساس راهبرد توسعه شرکت از طریق رسانه تلویزیون و اینترنت بهعنوان پیامد فرآیند حاصل میشود. از سوی دیگر، شرایط زمینهای همچون فرهنگ، نظارت، اقتصاد، فعالیتهای رسانهای و همچنین شرایط محیطی ازجمله ظرفیت دانشگاهی کشور، ظرفیتهای بینالمللی، سایتها و وبسایتها، داراییهای معنوی، قوانین، اسپانسرینگ، اینترنت، صنعت سیاست در این فرآیند موثراند. فراملی شدن محصولات، کاهش وابستگی، ارتقای سطح کیفی محصولات، سیاستگذاری و خطمشی، تصمیم سازی، تدوین استراتژی، ترویج فعالیتها، مشارکت در تولید ناخالص ملی، اشتغالزاییها، افزایش فروش محصولات بهعنوان پیامدهای نقش رسانهها در توسعه شرکتهای دانشبنیان به شمار میآیند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشبنیان ایران
سید اکبر نیلی پورطباطبایی ابراهیم صالحی عمران سهیلا هاشمی مائده صداقتمنابع انسانی متخصص و ماهر در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکتهای ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهمترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در أکثرمنابع انسانی متخصص و ماهر در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکتهای ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهمترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در شیوه مدیریت منابع انسانی، نقش مهمی در جذب و نگهداشت افراد مستعد و متخصص ایفا میکند. هدف این پژوهش کیفی، ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار بر اساس فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بوده است که در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشبنیان ایران انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، صاحبنظران و خبرگان داراي زمينه علمي و سابقه مرتبط با موضوع پژوهش در سه شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشبنیان ایریسا، همکاران سیستم و مهندسی نرمافزار رایورز بودند که این سه شرکت با استفاده از روش نمونهگیری موارد مطلوب، جهت مطالعه انتخاب شدند. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. از طریق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، اهداف، معیارهای ارزیابی و پیامدهای حاصل از مدیریت منابع انسانی پایدار در هر یک از کارکردهای مدیریت منابع انسانی (جذب و استخدام، آموزش و توسعه، نگهداشت، جبران خدمت و خروج کارکنان) شناسایی شدند. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از پتانسیل بالای مدیریت منابع انسانی پایدار در بهبود مزیت رقابتی، پایداری سازمانی و افزایش بهرهوری و ایجاد موقعیت استراتژیک برای سازمانها بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - عوامل حیاتی اثرگذار برگزینش سرمایههای انسانی سازگار با انقلاب صنعتی نسل چهارم با استفاده از روش DEMATEL فازی
محمدامین آئینیپژوهش حاضر هدفی سه وجهی دارد که عبارتاند از: اول، شناسایی معیارهای جدید برای انتخاب کارکنان در محیط صنعتی نسل چهارم. دوم؛ اولویتبندی و مشخص کردن روابط علی بین این معیارها. سوم، کمک به ادبیات مدیریت عملیات با تمرکز بر روند استخدام و حمایت از فعالیتهای منابع انسانی با أکثرپژوهش حاضر هدفی سه وجهی دارد که عبارتاند از: اول، شناسایی معیارهای جدید برای انتخاب کارکنان در محیط صنعتی نسل چهارم. دوم؛ اولویتبندی و مشخص کردن روابط علی بین این معیارها. سوم، کمک به ادبیات مدیریت عملیات با تمرکز بر روند استخدام و حمایت از فعالیتهای منابع انسانی با توجه به معیارهای مرتبط با صنعت نسل چهارم. نوع پژوهش حاضر، كاربردی و ازنظر روش تحقیق توصیفی- علی و در شرکتهای دانشبنیان با تکنولوژی پیشرفته انجامشده است. جامعه آماری شامل 5 نفر از کارشناسان شرکتهای مربوطه بوده که مسئولیت انجام تحول در جهت سازگاری با انقلاب صنعتی نسل چهارم را در شرکت خود بر عهده داشتند. جهت اجرای تحقیق از رویکرد DEMATEL فازی استفادهشده است. بر اساس یافته ها، یازده عامل حیاتی اثرگذار جهت انتخاب نیروی کار در محیط صنعتی نسل چهارم شناسایی شد که مهمترین آنها به ترتیب اولویت شامل؛ توانايي برخورد با پیچیدگی و حل مسئله، تفکر در مورد فرآیندهای همپوشان و انعطافپذیری برای انطباق با نقشها و محیط کاری جدید میباشند. علاوه براین، نتایج حاکی از وجود عوامل علی، به ترتیب نزولی شامل: دانش فناوری اطلاعات و تولید فنآوری، آگاهی از امنیت فناوری اطلاعات و حفاظت از اطلاعات، توانایی برطرف نمودن بحرانهای کاری و چگونگی ترکیب دانش مربوطه و استفاده از آن در یک شغل یا فرآیند خاص میباشند. عوامل نتیجه نیز شامل؛ انعطافپذیری برای انطباق با نقشها و محیط کاری جدید، تحلیلگری و مهارت ادراک بالا، توانایی برقراری ارتباط با واسطههای جدید، توانایی برخورد با پیچیدگی و حل مسئله، تفکر در مورد فرآیندهای همپوشان، یادگیری و همکاری مداوم بینرشتهای و اعتماد به فنآوریهای جدید و آمادگی تغییر می باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - شناسایی شاخصهای شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف شهرداری تهران
فاطمه جوادی فرد علیرضا امیرکبیری محمود دهگانهدف: اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر در دو بُعد نظری و کاربردی قابلبررسی میباشد . در بُعد نظری، با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی درزمینه طراحی و تبین مدل شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف در شهرداری تهران انجامنشده، این تحقیق میتواند از جهت پر کردن خلأ نظری حوزه شایستگی أکثرهدف: اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر در دو بُعد نظری و کاربردی قابلبررسی میباشد . در بُعد نظری، با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی درزمینه طراحی و تبین مدل شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف در شهرداری تهران انجامنشده، این تحقیق میتواند از جهت پر کردن خلأ نظری حوزه شایستگی در شهرداری تهران، به شناسایی هر چه بیشتر مفهوم شایستگی، ابعاد، شاخصها و نحوه گسترش و بهبود و بهبود آن بهصورت دقیقتر و عملیاتیتر یاری رسانده و منجر به یک الگوی یکپارچه و منسجم گردد. ازنقطهنظر کاربردی، نیز این تحقیق میتواند با تعیین و مشخص کردن وضع موجود شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف سازمان مذکور، نقش مؤثری در ارتقای عملکرد آنها و درنهایت بهبود عملکرد سازمان گردد. همچنین عدم مطالعه موضوع باعث میشود تا افراد مدیر در شرکتهای مختلف بر اساس سلایق مختلف و برداشت شخصی خود، نگاه ناقص و نادرستی نسبت به موضوع داشته باشند. روش: نوع تحقیق ازنظر هدف، گسترش و بهبود ای و ازلحاظ نحوه گردآوری، کاربردی میباشد و ازلحاظ نوع دادهها ترکیبی میباشد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان و صاحبنظران بود که با روش نمونهگیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی شامل کلیه افراد مدیر در شرکتهای مختلف شهرداری شهر تهران بود و حجم نمونه برابر با 384 نفر و به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - نقش عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران (مطالعه موردی: شرکتهای پیمانکاری شهرداری اصفهان)
ریحانه السادات هاشمی احمد رضا شکرچی زاده محمد شکرچیان خوزستانینیروی انسانی توانمند یکی از مؤلفههای ورود سازمانها به عرصههای پیچیده رقابت است. ازآنجاییکه عوامل متعددی در توانمندسازی مدیران، نقش دارند. بررسی نقطه اشتراک این عوامل، عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران را شناسایی و آشکار میکند. توانمندسازی بهعنوان یکی از ابزا أکثرنیروی انسانی توانمند یکی از مؤلفههای ورود سازمانها به عرصههای پیچیده رقابت است. ازآنجاییکه عوامل متعددی در توانمندسازی مدیران، نقش دارند. بررسی نقطه اشتراک این عوامل، عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران را شناسایی و آشکار میکند. توانمندسازی بهعنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقاء کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی میگردد؛ سازمانهای توانمند ماحصل اندیشه مدیران توانمند است؛ ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران شرکتهای پیمانکاری شهرداری اصفهان، انجامشده است. پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی است که برای انجام آن از روش توصیفی (پیمایشی) استفادهشده است. جامعه آماری آن شامل مدیران شرکتهای پیمانکاری شهرداری اصفهان بوده و حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران، 120 نفر برآورد شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته به روش دلفی و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزار SPSS و شاخصهای آمار توصیفی و نیز آزمون تی تکنمونهای، بهره گرفته شد. عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی جامعه مخاطب، تأثیر دارد و در سطح بالاتر از متوسط (179/4) نقش دارند. نتایج این پژوهش نشان داد که شش عامل: انگیزش، آموزش، مهارت های مدیریتی، تمرکز بر توسعه منابع انسانی، تقویت آگاهی، تفکر تحلیلی، در موفقیت توانمندسازی مدیران نقش حیاتی دارند و نقش این عوامل، در سطح بالاتر از متوسط در توانمندسازی مدیران این شرکتها، تأیید شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکتهای تولیدی (مورد مطالعه: شهرک صنعتی شیراز)
محمدسعید مظفری مهرتوسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی صورت گیرد در نهایت میتواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی أکثرتوسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی صورت گیرد در نهایت میتواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکتهای تولیدی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان حوزه توسعه منابع انسانی و مدیران فعال شهرک صنعتی شیراز و در بخش کمی شامل کارکنان شهرک صنعتی شیراز میباشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 212 نفر برآورد گردید و نمونهگیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه است که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای اعتبارسنجی الگوی توسعه منابع انسانی سبز از روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید، توسعه منابع انسانی سبز بر خودکارآمدی سبز، رفتار سبز کارکنان و رفتار شهروندی سبز تاثیر میگذارد. رفتار سبز کارکنان به عنوان یک عامل مهم در این رابطه از رفتار شهروندی سبز و خودکارآمدی نیز تاثیر میگیرد و بر تولید پایدار تاثیر میگذارد. همچنین توسعه منابع انسانی سبز از طریق رفتار شهروندی سبز نیز بر تولید پایدار موثر است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - بررسی تاثیر تعدیلگری سرمایه اجتماعی و عدم اطمینان محیطی بر گرایش به کارآفرینی و عملکرد با نقش میانجیگری سرعت نوآوری در شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان استان خراسان رضوی
حسین بلوچی سید احمد محمدی حسینی احسان محمدی باجگیراندر محیط پویای امروزی داشتن استراتژیهای مناسب بهتنهایی برای سازمانها کافی نبوده و باید آنها قادر به هماهنگی با محیط خود نیز باشند.. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تعدیلگری سرمایه اجتماعی و عدم اطمینان محیطی بر گرایش به کارآفرینی و عملکرد با نقش میانجیگری سرعت نوآوری در أکثردر محیط پویای امروزی داشتن استراتژیهای مناسب بهتنهایی برای سازمانها کافی نبوده و باید آنها قادر به هماهنگی با محیط خود نیز باشند.. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تعدیلگری سرمایه اجتماعی و عدم اطمینان محیطی بر گرایش به کارآفرینی و عملکرد با نقش میانجیگری سرعت نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط میباشد. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمعآوری دادهها توصیفی و پیمایشی است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه که بر مبنای پرسشنامههای استاندارد بود استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مدیران شرکتهای کوچک و متوسط دانش بنیان در استان خراسان رضوی بودند که بالغ بر 316 شرکت دانش بنیان در سطح استان خراسان رضوی فعالیت داشتند. که بر اساس فرمول کوکران 320 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند و پرسشنامه را تکمیل کردند. تجزیهوتحلیل اطلاعات هم برای مدل روابط مستقیم و هم برای مدل تعدیلگری نیز به کمک روش مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که گرایش کارآفرینی بر عملکرد شرکت و سرعت نوآوری تأثیرگذار است. همچنین نقش واسط سرعت نوآوری در رابطه گرایش کارآفرینی و عملکرد مورد تأیید قرار گرفت. علاوه براین نتایج نقش تعدیلگر سرمایه احتماعی و عدم اطمینان محیطی در رابطه گرایش کارآفرینانه و عملکرد شرکت مورد تأیید قرار گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - واکاوی عوامل مؤثر بر همرقابتی شرکتهای نوپا در اکوسیستم کارآفرینی با استفاده از رویکرد فراترکیب
محمد طالاری فاطمه کشاورزیراهبرد همرقابتي در دو دهۀ اخير به منظور کسب، حفظ و ارتقاء جایگاه رقابتی مورد توجه بسیاری از شرکتها قرار گرفته است. در اکوسیستم کارآفرینی شرکت¬های نوپا که همواره با چالش رشد و بقا روبرو هستند که با بکارگیری راهبرد همرقابتی میتوانند موقعیت رقابتی مناسبی در بسیاری از ز أکثرراهبرد همرقابتي در دو دهۀ اخير به منظور کسب، حفظ و ارتقاء جایگاه رقابتی مورد توجه بسیاری از شرکتها قرار گرفته است. در اکوسیستم کارآفرینی شرکت¬های نوپا که همواره با چالش رشد و بقا روبرو هستند که با بکارگیری راهبرد همرقابتی میتوانند موقعیت رقابتی مناسبی در بسیاری از زمینهها کسب کنند. از اینرو پژوهش حاضر به واکاوی مهمترین عوامل مؤثر بر همرقابتی شرکتهای نوپا در اکوسیستم کارآفرینی پرداخته است. در ابتدا با استفاده از پژوهش کیفی فراترکیب (متاسنتز)، کلیۀ عوامل اثرگذار بر همرقابتي در شرکت¬های نوپا شناسايي شد. سپس میزان اهمیت و اولویت هر یك از عوامل پیشنهادی به کمك روش کمی آنتروپی شانون تعیین شده است. عوامل مؤثر در 6 مقوله 16 مفاهیم و 68 شاخص دستهبندي شد. نتايج پژوهش نشان داد که مهمترين عوامل به ترتيب "عوامل نهادي"، "عومل راهبردي"، "عوامل محيطي"، "عوامل فردي_ مديريتي"، "عوامل مشارکتي"، "عوامل ارتباطي" است.از ميان "رويدادها" در رتبۀ اول، و "نهادهاي حمايتي"، "حسن شهرت شرکت" و "داشتن و ذهنيت همرقابتي" در رتبۀ دوم تا چهارم قرار گرفتند. این پژوهش درک عمیقی از ادبیات موجود در مورد راهبرد همرقابتي در شرکتهاي نوپا را با سازماندهی عوامل مؤثر بر آن ارائه میدهد و یافته¬های آن میتواند در برنامهریزی جهت رشد و بقاي آنها در شرايط پيچيده و پوياي بازار در جهت همرقابتي با ساير شرکتها مورد استفاده قرار بگيرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - ارائه مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان
فاطمه شهدکار تقی ترابی فریدون رهنما رودپشتیاقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای أکثراقتصاد دایرهای رویکردی ارزشمند برای دستیابی به مفهوم پایداری است که سبب برابری اجتماعی، رشد و توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست میگردد.هدف اصلی از این پژوهش، ارائه یک مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای برای شرکتهای دانش بنیان بود. این پژوهش از نظر هدف، در دسته پژوهشهای بنیادی- توسعهای و به لحاظ موضوع و ماهیت از رویکرد پژوهشهای کیفی از نوع اکتشافی بوده و از نظریه داده بنیاد (سیستماتیک) استفاده شده است. دادهها از طریق منابع مستند (کتاب، مقاله، رساله) و مصاحبههای نیمه ساختار یافته با 15 نفر از صاحبنظران و خبرگان دانشگاهی و غیر دانشگاهی از طریق نمونه گیری هدفمند نظری تا اشباع اطلاعات مورد نیاز و کفایت نظری، جمع آوری شد. دادهها بر مبنای نظریه داده بنیاد در چارچوب کدهای باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دادههای کیفی حاصل از پژوهش، منجر به ارائه مدل کسب و کار اقتصاد دایرهای با 124 مقوله، 17 مقوله محوری و 6 عامل اصلی، در قالب ابعاد 6 گانه شامل شرایط علی (2مقوله)، پدیده اصلی (مدل کسب و کار دایرهای)، راهبرد (4 مقوله)، ویژگیهای زمینهای (5 مقوله)، شرایط مداخلهگر (2مقوله) و پیامد (4مقوله) شد. مدل حاصل از این پژوهش میتواند راهگشای دست اندرکاران، برنامهریزان و مدیران شرکتهای دانش بنیان جهت تولید و توزیع کالا و خدمات در قرن حاضر باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - دستاوردها و چالش های توانمندسازی زنان در شرکت های دانش بنیان
لیلا فلاحتیپژوهش حاضر با هدف بررسی دستاوردها و چالشهای توانمندسازی زنان در شرکتهای دانش بنیان انجام شد. در این پژوهش فرصتها و چالشهای زنان دانشآموخته در شرکتهای دانشبنیان بر اساس تحلیل بیست مصاحبه با فعالین این حوزه مورد بحث قرار گرفت. جهت کسب اشراف نسبی به منظور طراحی سؤال أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی دستاوردها و چالشهای توانمندسازی زنان در شرکتهای دانش بنیان انجام شد. در این پژوهش فرصتها و چالشهای زنان دانشآموخته در شرکتهای دانشبنیان بر اساس تحلیل بیست مصاحبه با فعالین این حوزه مورد بحث قرار گرفت. جهت کسب اشراف نسبی به منظور طراحی سؤالات و مقولهبندی محتوای اسناد و مصاحبهها، ادبیات تجربی مرتبط با موضوع مطالعه و بررسی قرار گرفت. برمبنای نتایج در حوزه انگیزه پاسخدهندگان برای شروع کسب و کار خود، سه دلیل میل به ایجاد تعادل میان کار و زندگی، میل به کسب درآمد بیشتر، میل به توسعه مهارتهای کسب و کار را برشمردند. در زمینه عاملیت و عوامل موثر بر کارآفرینی زنان در محیط دانش بنیان ویژگیها و رفتارهای کارآفرینانه مانند میل به نتیجه، ریسکپذیری و خودباوری مورد سنجش قرارگرفته است. در بخش عوامل سازمانی و محیطی، ظرفیتهای سازمانی شامل اعتماد، امکان دسترسی به منابع و اطلاعات، توان شبکهسازی، قدرت جذب منابع، دانش مالی و استفاده از تکنولوژی و داشتن الگو تاثیرگذار بودند. در زمینه چالشها عوامل فردی (کمبود جسارت، احساسات زیاد، پایین بودن سطح معلومات تخصصی و فنی مرتبط با کار و کند بودن زنان)، عوامل اجتماعی–فرهنگی (تبعیض، کلیشههای جنسیتی رایج، باورهای مذهبی جامعه و عدم آگاهی و جامعهپذیری صحیح) و عوامل اقتصادی (تبعیض در استخدام و پرداخت دستمزد، نگاه منفی مشتریان و نهادهای مالی و پیشداوریها) مانعی برای حضور موثر زنان در شرکت های دانش بنیان عنوان شد تفاصيل المقالة