• فهرس المقالات تبریز

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ارزیابی شاخص های کالبدی مسکن با رویکرد توسعه پایدار (مطالعۀ موردی:مناطق 2و4 شهر تبریز)
        رسول قربانی حسن   محمود زاده مازیار حسین پور مهدی هریسچیان
        در شهرهای امروزی، مسکن بخش بزرگي از کاربري هاي شهري را به خود اختصاص داده است، همچنين مصرف کننده بخش زيادي از انرژي و منابع وارد شده به شهرها نيز مي باشد. بر اين اساس پايداري مسکن گامي مهم در دست يابي به توسعه پايدار شهري قلمداد می شود. در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تح أکثر
        در شهرهای امروزی، مسکن بخش بزرگي از کاربري هاي شهري را به خود اختصاص داده است، همچنين مصرف کننده بخش زيادي از انرژي و منابع وارد شده به شهرها نيز مي باشد. بر اين اساس پايداري مسکن گامي مهم در دست يابي به توسعه پايدار شهري قلمداد می شود. در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی با هدف ارزیابی شاخص های پایداری کالبدی مسکن در دو منطقه 2و4 شهر تبریز با استفاده از مدل AHPفازی در نرم افزار GIS،اقدام به ارزیابی هرکدام از معیارهای پایداری کالبدی به صورت انفرادی گردید. با تشکیل ماتریس مقایسه زوجی، وزن هرکدام از معیارها به دست آمد و سپس با تلفیق نهایی معیارها براساس وزن های اختصاص داده شده به آن ها، در محیط GIS نقشه پایداری کالبدی مساکن دو منطقه مذکور به دست آمد. در منطقه دو طبقه با پایداری زیاد بیشترین وسعت منطقه، 315 هکتار (یعنی 71٪از مساحت مساکن منطقه) و پایداری بسیار زیاد نیز تنها 1٪ از مساحت منطقه را به خود اختصاص داده است. در حالی که طبقه با پایداری زیاد و بسیار زیاد در منطقه 4 تبریز تنها 3.48% و طبقه با پایداری نسبتا متوسط با وسعت 437هکتار68٪ از مساحت کل منطقه 4 را به خود اختصاص داده است. طبقه با پایداری کالبدی متوسط در منطقه2حدود 8٪(27 هکتار)و در منطقه 4این طبقه حدود 27 درصد از مساحت منطقه را در برگرفته است. بنابراین مساکن منطقه 2 شهر تبریز از سطوح پایداری کالبدی بالاتری نسبت به منطقه 4 برخوردار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی¬های ریخت¬زمین¬ساختی و پارینه لرزه¬شناختی پاره گسله سهلان، قطعه شمال باختری گسل شمال تبریز
        الهه   احمدزاده سمانه علی اکبرنظری مرتضی  طالبیان شهریار  سلیمانی آزاد مرضیه فریدی ماسوله
        گسل شمال تبریز یکی از گسل های راستالغز- راست بر در شمال باختری ایران است که با راستای شمال باختری- جنوب خاوری از صوفیان تا بستان آباد امتداد یافته و در قالب دو قطعه گسلی اصلی مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، به منظور مطالعه آخرین جنبش های زمین ساختی پهنه گسلی شمال تبریز، أکثر
        گسل شمال تبریز یکی از گسل های راستالغز- راست بر در شمال باختری ایران است که با راستای شمال باختری- جنوب خاوری از صوفیان تا بستان آباد امتداد یافته و در قالب دو قطعه گسلی اصلی مشاهده می شود. در پژوهش حاضر، به منظور مطالعه آخرین جنبش های زمین ساختی پهنه گسلی شمال تبریز، پدیده های ریخت زمین ساختی جوان و نیز پارینه لرزه شناسی قطعه شمال باختری گسل شمال تبریز در گستره سهلان مورد ارزیابی قرار گرفته است. در اين پژوهش، گسيختگي گسله جوان سهلان با درازاي حدود 10 كيلومتر و راستاي چيره شمال باختري – جنب خاوري، در شمال باختري فرودگاه بين المللي تبريز به نقشه درآمده است. در بررسی های ریخت زمین ساختی انجام گرفته در این گستره، جابجایی راست بر احتمالاَ منسوب به آخرین رویداد مهلرزه ای ( 1780میلادی، 4/7 MW = )، 5/0± 5/3 متر و جابجایی شاقولی آن بین0 و 5/0 متر برآورد گردید. بنابراین، با توجه به نسبت بین لغزش افقی و لغزش شاقولی (H/V) می توان سازوکار چیره این قطعه از گسل شمال تبریز را راستالغز- راست بر در نظر گرفت که در تایید با داده های جدید GPS این گستره از کشور می باشد. بر پایه پژوهش های پارینه لرزه شناختی به عمل آمده در پژوهش حاضر، با بررسی دیواره ای عمود بر راستای گسل شمال تبریز در شمال روستای سهلان، آثار زمین شناختی چهار پارینه زمین لرزه با بزرگای نسبی (در مقیاس MW ) بیش از 4/6 شناسایی گردیده است. بزرگای جوان ترین رخداد ثبت شده در نهشته های ترانشه یاد شده، در محدوده 7 برآورد شده است که با توجه به موقعیت های جغرافیایی، این رویداد را می توان در پیوند با زمین لرزه تاریخی سال 1780 میلادی (4/7MW = ) دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی ریخت‌‌‌‌‌‌‌‌زمین‌‌‌‌‌‌‌‌ساختی پهنه انتهای گسلی اطراف قوزلو (جنوب شرقی گسل شمال تبریز)
        علیرضا  یوسفی باویل محسن  مؤید
        اثر سطحی گسل‌ها در پهنه انتهای گسلی قوزلو، واقع در انتهای جنوب شرقی قطعه‌‌‌‌‌‌‌‌ای از گسل شمال تبریز که به پهنه تغییر شکل بزقوش منتهی می‌گردد، نشان از تشکیل یک ساختار دم‌اسبی است. هر چند که در مورد نوع این ساختار دم‌اسبی و یا الگوی تغییر شکل آن اطلاعاتی در دست نیست. در أکثر
        اثر سطحی گسل‌ها در پهنه انتهای گسلی قوزلو، واقع در انتهای جنوب شرقی قطعه‌‌‌‌‌‌‌‌ای از گسل شمال تبریز که به پهنه تغییر شکل بزقوش منتهی می‌گردد، نشان از تشکیل یک ساختار دم‌اسبی است. هر چند که در مورد نوع این ساختار دم‌اسبی و یا الگوی تغییر شکل آن اطلاعاتی در دست نیست. در این راستا بررسی‌های مربوط به توپوگرافی (مطالعه تغییرات نسبی ارتفاع در دو مقیاس در پهنه‌‌‌‌‌‌‌‌های حائل کل پهنه تغییر شکل و پهنه‌‌‌‌‌‌‌‌های اطراف آبراهه‌های جاری درون پهنه)، شیب سطح، شاخص عدم تقارن و اطلاعات زمین‌‌‌‌‌‌‌‌شناسی نشان می‌دهد که: 1) پهنه انتهای گسلی از نوع ساختار دم‌اسبی انقباضی است. 2) درون پهنه انتهای گسلی رژیم زمین‌‌‌‌‌‌‌‌ساختی از نوع فشارشی حاکم بوده و روند حداکثر فشارش N20W-S20E است. 3) در درون پهنه انتهای گسلی در طول دو آبراهه، دو پهنه گسلی متفاوت با حداکثر و حداقل فعالیت زمین‌‌‌‌‌‌‌‌ساختی شناسایی گردید. 4) در داخل پهنه‌‌‌‌‌‌‌‌های گسلی مرتبط با آبراهه‌ها مولفه شیب‌لغز کلی از نوع معکوس یا رانده است. این نتایج اطلاعات مهمی در باره زمین‌‌‌‌‌‌‌‌ساخت پهنه انتهای گسلی قوزلو فراهم کرده و دانش ما در مورد تغییر شکل درون پهنه گسلی شمال تبریز را بهبود می‌بخشد. این بررسی همچنین اهمیت کاربرد پروفیل‌های حائل‌دار طولی آبراهه‌ها جهت حصول مستقیم داده‌های زمین‌‌‌‌‌‌‌‌ساختی از توپوگرافی را نشان می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - بررسی تاثیر گسل شمال تبریز بر ویژگی‌های کمی و کیفی منابع آب زیرزمینی مجاور در شرق تبریز
        ابراهیم رجب پور عبدالرضا واعظی هیر
        بر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز به‌عنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل م أکثر
        بر اساس نتایج این مطالعه، گسل شمال تبریز به‌عنوان ساختار تکتونیکی برجسته در شمال غرب ایران تاثیر زیادی بر شرایط هیدروژئولوژیک آبخوان محلی منطقه داشته است. بر اساس بررسی های هیدرواستراتیگرافی لاگ چاه های منطقه، از تجمع توف های تراوا، آبخوان غیر محبوسی تشکیل شده و در کل منطقه به‌صورت مستقیم بر روی مارن قرمز رنگ میوسن (سنگ کف)، قرار گرفته است. سنگ کف بخش شمالی آبخوان در ترازی بالاتر از سنگ کف بخش جنوبی قرار گرفته و می تواند دلیلی بر وجود حرکت شیب‌لغز معکوس گسل در این منطقه باشد که در اثر آن، بخش شمالی (فرادیواره) بر روی بخش جنوبی (فرودیواره) لغزیده است. اختلاف تراز سنگ کف در فاصله ای نسبتاً کم (کمتر از 200 متر)، می تواند نشانه ای بر شیب نزدیک به قائم برای گسل باشد. مجموع عمق چاه های بخش جنوبی، چهار برابر بخش شمالی و مجموع آبدهی سالانه چاه های بخش جنوبی در حدود هشت برابر بخش شمالی است. همچنین، اختلاف بین تراز سطح آب زیرزمینی طرفین گسل در برخی مقاطع در فاصله ای حدود 200 متر به بیش از هشت متر بالغ می‌شود. نتایج ارزیابی تغییرات کلر و EC، نشانه وجود تغییرات شدید کیفی آب زیرزمینی در عرض زون گسلی است. نتایج حاصله می تواند نشانه ای بر رفتار مانع وار گسل در مقابل جریان از عرض آن در این منطقه باشد. بررسي سختی کل و غلظت يون هاي موجود در آب هاي منطقه نشان می‌دهد كه اكثر نمونه-هاي بخش شمالی جهت مصارف شرب مناسب نمی باشند ولی نمونه های بخش جنوبی جهت شرب مناسب می باشند. درحالی‌که تمامی نمونه های بخش شمالی دارای ضریب لانژلیه منفی (خورنده) می باشد. تمامی نمونه های بخش جنوبی دارای ضریب لانژلیه مثبت خیلی نزدیک به صفر بوده و حاکی از متعادل بودن این آب ها می باشد. این امر با واقعیت منطقه نیز تطابق کامل دارد چرا که اکثر صنایع موجود در منطقه در بخش جنوبی گسل متمرکز شده اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی ژئوشیمی و کانی¬شناسی سنگ¬های آداکایتی روستای منور، شمال تبریز (شمال¬غرب ایران)
        مهدیه  فاضلی حق نصیر  عامل احمد  جهانگیری
        منطقه مورد مطالعه در 35 کیلومتری شمال غرب تبریز واقع شده است. بر اساس شواهد چینه ای سنگ-های آتشفشانی منطقه منور، سنی از میو- پلیوسن تا پلیو- کواترنری داشته و از نظر زمین شناسی ساختاری بخشی از زون البرز باختری – آذربایجان به شمار می روند. سنگ های آتشفشانی بیشتر از نوع دا أکثر
        منطقه مورد مطالعه در 35 کیلومتری شمال غرب تبریز واقع شده است. بر اساس شواهد چینه ای سنگ-های آتشفشانی منطقه منور، سنی از میو- پلیوسن تا پلیو- کواترنری داشته و از نظر زمین شناسی ساختاری بخشی از زون البرز باختری – آذربایجان به شمار می روند. سنگ های آتشفشانی بیشتر از نوع داسیت، ریوداسیت، آندزیت، آندزیت بازالت و تراکی آندزیت می باشند. در نمودارهای عنکبوتی، این سنگ ها غنی‌شدگی از عناصر LREE و LILEنسبت به HREE و HFSE، تهی شدگی و آنومالی منفی Ti، Nb و Ta (TNT) و نسبت های بالای Ba/Nb و Ba/Ta را نمایان می سازند که نشانگر شکل گیری آنها در قوس های قاره ای و قوس های بعد از تصادم هستند. مقادیر بالای SiO2 برابر با 55 تا 66 درصد وزنی و پایین بودن مقادیر MgO، Y و Yb و نسبت های بالایSr/Y و La/Yb بیانگر شکل-گیری آنها از یک ماگمای آداکایتی پرسیلیس در منطقه است. با وجود این شواهد و بررسی الگوهای پراکندگی عناصر نادر خاکی نشان دهنده تشکیل ماگما از ذوب بخشی پوسته ضخیم شده پس از برخورد است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - بازسازی میدان تنش محلی امروزی مؤثر بر گسل شمال تبریز و مناطق پیرامون آن براساس سازوکاز کانونی زلزله¬ها با استفاده از روش وارون
        احد  نوری مخوری بهنام  رحیمی
        در این مطالعه، میدان تنش زمین ساختی امروزی مؤثر بر گسل شمال تبریز و نواحی پیرامون آن با استفاده از 37 سازوکار کانونی زلزله های جمع آوری شده از منابع مختلف، بازسازی شده است. برای تعیین ماهیت سازوکار کانونی زلزله ها و دامنه تغییرات ماهیت آن ها در رژیم های مختلف زمین ساختی أکثر
        در این مطالعه، میدان تنش زمین ساختی امروزی مؤثر بر گسل شمال تبریز و نواحی پیرامون آن با استفاده از 37 سازوکار کانونی زلزله های جمع آوری شده از منابع مختلف، بازسازی شده است. برای تعیین ماهیت سازوکار کانونی زلزله ها و دامنه تغییرات ماهیت آن ها در رژیم های مختلف زمین ساختی از نمودارهای مثلثی استفاده شده است. ماهیت سازوکار این داده ها از رژیم امتدادلغزی تا راندگی تغییر می کند. برای به دست آوردن تنسورهای تنش تقلیل یافته ای که بیشترین تعداد داده ها در آن شرکت کنند و میدان های بازسازی شده، پوشش کاملی نسبت به تنش های مؤثر بر منطقه داشته باشد، فرایند جدایش تنش ها برروی داده ها برای جداسازی رژیم های زمین ساختی متفاوت از سیستم چند مرحله ای اعمال شد. نتایج تحلیل وارون و جدایش داخلی داده ها، نشان می دهد در این منطقه سه سامانه تنش عمل می کنند. به‌طور جالب توجهی هر سه سامانه تنش دارای جهت فشارش افقی در جهت شمال غرب-جنوب شرق تا شمال شمال غرب-جنوب جنوب شرق هستند. جهت بیشینه فشارش در هر کدام از رژیم های تنش اول، دوم و سوم به ترتیب 329/09، 310/28 و 138/03 می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - بازخوانی گفتارهای شمس تبریزی از دیدگاه زبان‌شناسی و نقد مدرن
        منظر  سلطانی نفیسه  مرادی
        از شمس‌الدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بوده‌اند، در بیشتر موارد آنچه را که او می‌گفته عیناً می‌نوشته‌اند و این أکثر
        از شمس‌الدین محمد تبریزی، عارف بزرگ قرن هفتم، تنها گفتارهایی باقی مانده است که شاگردان او به شکل اثر مکتوب «مقالات شمس تبریزی» درآورده اند. لیکن از آنجا که شاگردان وی قداستی خاص برای سخنان شمس قائل بوده‌اند، در بیشتر موارد آنچه را که او می‌گفته عیناً می‌نوشته‌اند و این سبب شده تا زبان مقالات بسیار نزدیک به زبان گفتار باشد. با بررسی متن مقالات و در واقع بررسی شیوۀ گفتار شمس، درمی‌یابیم که وی با ساختارشکنی نحوی و زبانی و بهره‌گیری از امکانات فرازبانی، اثری منحصر به فرد ارائه کرده است که نوعی تفکر جهانی و انسانی را مطرح می‌کند و در حصار زمان و مکان نمی‌گنجد؛ تا آنجا که به گفتۀ خود او، مخاطب آن شاید سال‌ها پس از او، پا به عرصۀ حیات گذارد. تکنیک‌ها و شگردهایی که شمس در گفتارهای خود برای ارتباط با مخاطب و بازسازی تجربه‌های شهودی عارفانۀ خود به کار می‌گیرد، امروزه مورد بحث منتقدان ادبی، زبان‌شناسان و محققان حوزۀ هرمنوتیک مدرن است. این مقاله با بررسی متن مقالات و مقایسۀ نظریات مطرح شده توسط شمس به‌ویژه در باب لفظ و معنا و همچنین با تحلیل ساختارشکنی‌های نحوی و زبانی نثر مقالات و تطبیق آنها با نظریات زبان‌شناسان معاصر، به تبیین این موضوع خواهد پرداخت که شمس، عارف و متفکری پیشرو در ادبیات عرفانی بوده است که با نبوغ ادبی و بی‌مانند خویش، اثری فراتر از زمان و مکان پدید آورده است. اثری که قابلیت بازخوانی در فضای علوم ادبی جدید را دارد و بسیاری از تئور‌ی‌های زبان‌شناسان را در برمی‌گیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تحلیل شخصیت بایزید در مقالات شمس
        مهدی  محبتی
        بی‌تردید یکی از نامورترین چهره‌های عرفان ایرانی- اسلامی، بایزید بسطامی است که به دلیل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمایز و به ویژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامی درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ویژه‌ای را از جانب صوفیان و بزرگان فرهنگ عرفا أکثر
        بی‌تردید یکی از نامورترین چهره‌های عرفان ایرانی- اسلامی، بایزید بسطامی است که به دلیل نوع نگاه، حالات و مقاماتِ ممتاز متمایز و به ویژه اقوال خاص و متفاوت، از حرمت و احترامی درخور و شگفت بهره ور بوده است و همواره ارادت و محبت ویژه‌ای را از جانب صوفیان و بزرگان فرهنگ عرفانی نصیب خود ساخته است که حجم عظیم گفته‌ها و حکایات و اقوال مرتبط با او در متون صوفیانه، گواه این جایگاه ممتاز است. در میان همه این حرمت‌ها و احترام‌ها، گه گاه به برخوردهایی از نوعی دیگر در باب شخص و شخصیت بایزید برمی‌خوریم که از جهات بسیار قابل تأمل و توجّه است که یکی از آنها، نوع نگاه دیگرگون و خاص شمس تبریزی است. شمس از همان لحظۀ نخست ظهور عامش در تاریخ فرهنگی – عرفانی زبان فارسی (ملاقات با مولوی)، خود را درگیر معمای وجودی بایزید می‌بیند و تا آخرین ایام غیبتش نیز آن را از یاد نمی‌برد و هیچ‌گاه در برابر جریان غالب بایزیدستایی، سر تسلیم فرونمی‌آورد و در مدتِ کوتاهِ نکته گویی‌هایش با حدّت و شدت، احوال و اقوال و افعال بایزید را مورد چند و چون قرار می‌دهد و در نهایت با نقد کرده‌ها و گفته‌های بایزید، جایگاهش را به شدت به چالش می‌کشد و فرومی‌اندازد. این مقاله تبیین و طبقه بندی و تحلیل دیدگاه‌های شمس تبریزی دربارۀ بایزید بسطامی است، با تأکید بر این نکته که مولانا در این باب – علی رغم ارادت شیفته وارش - تابع شمس تبریزی نیست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تاج المآثر و کشف ابیاتی فراموش شده از چند دیوان
        طاهره  خوشحال دستجردي غلامحسين  شريفي ولداني مهدي  فاموري عليرضا  شادآرام
        کتاب تاريخي – ادبي "تاج المآثر" کهن‌ترين منبع تاريخ غوريان است که مؤلف آن، حسن نظامی نیشابوری خود در دستگاه حکومت غوريان هند مي‌زيسته است. تاج المآثر که در سال 602 هـ .ق به رشتة تحرير درآمده، علاوه بر اهميت تاريخي، از اهميت ادبي بسيار نيز برخوردار است. بهره‌گيري فراوا أکثر
        کتاب تاريخي – ادبي "تاج المآثر" کهن‌ترين منبع تاريخ غوريان است که مؤلف آن، حسن نظامی نیشابوری خود در دستگاه حکومت غوريان هند مي‌زيسته است. تاج المآثر که در سال 602 هـ .ق به رشتة تحرير درآمده، علاوه بر اهميت تاريخي، از اهميت ادبي بسيار نيز برخوردار است. بهره‌گيري فراوان از صنايع ادبي و استشهاد بسيار به اشعار تازي و پارسي، از بارزترین ویژگی‌های این کتاب است؛ آنگونه که به گفته ملک الشعرای بهار هیچ یک از آثار متقدمان به اندازه تاج المآثر شاهد شعری از قدما ندارد. بدین ترتیب یکی از استفاده‌هایی که می‌توان از این کتاب برد، بازشناسی ابیات و اشعار مفقود و فوت شده از ديوان‌هاي شعرای سرشناس است. آنچه نويسندگان در این مقاله به اجمال بدان پرداخته، مقایسه‌ای میان ضبط ابیات شاعران شناخته شده در تاج المآثر و همان ابیات در دیوان‌های مصحَّح است. بدیهی است که این مقایسه در کشف و تصحیح اشعار شاعران مورد نظر بسیار مؤثر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تردید در نام نویسنده‌ رشف الالحاظ و بررسی تصحیح آن
        مريم  شعبانزاده
        یکی از کتب مهم در زمینه‌ی شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفیان، کتاب رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ تالیف شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، تصحیح استاد نجیب مایل هروی است. محتوای این کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفانی است، به دو نویسنده‌ی دیگر هم منسوب است. یکی در ضمیمه‌ی د أکثر
        یکی از کتب مهم در زمینه‌ی شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفیان، کتاب رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ تالیف شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، تصحیح استاد نجیب مایل هروی است. محتوای این کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفانی است، به دو نویسنده‌ی دیگر هم منسوب است. یکی در ضمیمه‌ی دیوان فخرالدین عراقی، تصحیح سعید نفیسی با نام من اصطلاحات فخرالدین عراقی آمده است و دیگری با نام کتاب لغات و اصطلاحات عرفا به عزیز نسفی منسوب است. شباهت فراوان مطالب این سه کتاب، چه در تقسیم‌بندی مطالب و چه در مدخل‌ها و معانی ذکر شده، اندیشه را به یکی بودن سه کتاب سوق مي‌دهد. گویا یک نسخه اصل بوده و نسخه‌های دیگر با کمی تغییر در مقدمه یا تحریف و تصحیف لغات نوشته شده است. لذا در صحت انتساب کتاب به نویسندگان فوق ترديد است. به هر ترتیب تا یافتن نسخه‌های منقح ورفع شبهه با شواهد و براهین کافی، نمی‌توان در خصوص نام مؤلف این کتاب حکم قطعی صادر کرد. همچنین توجه به مندرجات دو کتاب دیگر در کنار نسخه‌های اساس، مي‌تواند امکان تصحیح دقیق‌تری از کتاب رشف الالحاظ فراهم كند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - تحلیل شیوه‌های گیراسازی زبان در مقالات شمس
        مهدی  محبّتی
        نثر خلاق را می‌توان دست‌یابی به حداکثر کارایی زبانِ نوشتار از طریق جابه‌جایی ارکان جمله، به‌ویژه فعل، و هماهنگی زبان با نحوۀ وقوع واقعیت ذهنی و خارجی دانست که امروزه در جهان طرفداران بسیار دارد و در برخی دانشگاه‌ها رشته و گرایشی به همین نام وجود دارد. در متون منثور فارس أکثر
        نثر خلاق را می‌توان دست‌یابی به حداکثر کارایی زبانِ نوشتار از طریق جابه‌جایی ارکان جمله، به‌ویژه فعل، و هماهنگی زبان با نحوۀ وقوع واقعیت ذهنی و خارجی دانست که امروزه در جهان طرفداران بسیار دارد و در برخی دانشگاه‌ها رشته و گرایشی به همین نام وجود دارد. در متون منثور فارسی نوشته‌هایی را می‌توان دید که با هوشیاری عمیق نویسنده و چیرگی بی‎مانندش بر زبان، و نیز رعایت قواعد این شیوۀ نگارش به نثر خلاق دست یافته‌اند. یکی از مهم‌ترین آنها، مجموعه نوشته‌هایی است که امروزه به نام مقالات شمس تبریزی مشهور و منتشر گشته است. دقت در نحوۀ کاربرد ارکان جمله‌ها و جابه‎جایی آنها در مواضع مختلف و توجه به بسامد وقوع این جابه‌جایی‌ها و همچنین شیوۀ استفاده شمس از شگردهای بیانی کلام، بسیاری از مواضع مقالات را نمونة اعلای نثر خلاق در زبان فارسی می‌سازد. هدف این مقاله ارائه تعریفی از نثر خلاق و نمایش قواعد و مصادیق آن در مقالات شمس و تقویت و کارایی بیشتر آن در زبان و ادب فارسی است. دقت در این شیوه خاص نثر نشان می‌دهد که شمس تبریزی از طریق فرایند تجسیم، تصویرسازی و دیداری ساختن کلام، هماهنگی واقعیت کلامی با واقعیت خارجی، استفاده فراوان از فعل، بازی‌های هنری با متمم‌ها و جابه‌جایی ارکان، قدرتی فوق‌العاده به نثر فارسی بخشیده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تحلیل تقابل‌ها در اندیشه شمس تبریزی از منظر روان‌شناختی
        مریم  عاملی رضایی فواد  مولودی
        در فرایند رشد روانی هر سوژۀ انسانی و به منظور اجتماعی شدن او، ذهن، ناگزیر از آموختن مقوله‎بندی‎ها و دسته‎بندی‌هاست. سوژۀ اجتماعی یاد می‌گیرد که اشیا، پدیدارها و مفاهیم را در قالب تقابل‎ها و جفت‎های مخالف دسته‎بندی کند و این مقوله‎بندی، یکی از شرایط الزامی ورود به حیات ا أکثر
        در فرایند رشد روانی هر سوژۀ انسانی و به منظور اجتماعی شدن او، ذهن، ناگزیر از آموختن مقوله‎بندی‎ها و دسته‎بندی‌هاست. سوژۀ اجتماعی یاد می‌گیرد که اشیا، پدیدارها و مفاهیم را در قالب تقابل‎ها و جفت‎های مخالف دسته‎بندی کند و این مقوله‎بندی، یکی از شرایط الزامی ورود به حیات اجتماعی و دنیای نشانه‎هاست. وجوب این مقوله‌بندی‌ها ضرورت پذیرش قواعد ساختارمندی را در پی دارد؛ تا جایی که می‌توان گفت: انسان برای مفهوم‎سازی، نخست باید جهان را ساختار ببخشد و ساختاربخشی جز در قالب جفت‎های متقابل ممکن نیست. این نکته، یکی از بنیان‌های اصلی ساختارگرایی و دیگر نحله‌های مشابه آن در حوزۀ زبان، ذهن و امر اجتماعی است. اما اگر روان را در حالتی اصیل و پیشافرهنگی بررسی کنیم، این تقابل‌ها نشان از تقلیل و ساده‎سازی دارد و فقط به جهت دهی نیروی لیبیدو در جریان اجتماعی شدن اشاره می‎کند. به دیگر سخن، نیروی روان در حالت پیشافرهنگی خود، امری همگن و وحدتمند و یکه است که در جریان اجتماعی شدن، شقاق را تجربه می‌کند. این میل بازگشت به جهان وحدت، در تفکر شهودی و در نظام معرفتی عارفان مسلمان ما در قالب اندیشه‎های وحدت وجودی ظهور و بروز داشته است. تصویر این جهان وحدتمند که عمدۀ تقابل‎های آن در زیرساختشان رو به وحدت و یگانگی دارند، در قالب زبان که هستی یافته از تقابل هاست، سبب شده است تا برخی از متون عرفانی، خصلتی پارادوکسیکال یابد و امکانات شگرفی در آنها به وجود آید. از این نظر، مقالات شمس تبریزی، یکی از متون شاذ و برجسته است. در مقالۀ حاضر، بر پایۀ مفاهیم روان کاوانۀ یادشده، نشان داده‎ایم که در زیرساخت اندیشۀ شمس، تقابل‎های موجود در سطح امر خودآگاه و اجتماعی کنار گذاشته می‎شود و شمس در رویکرد معرفتی جدیدی، آنها را به مثابۀ امورِ ذاتاً هماهنگ می‎نگرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بازخوانی سیر تحول معماری در ساختار بازار تبریز با تأکید بر زمینه‌گرایی
        پروشا بحریه سحر طوفان شبنم اکبری نامدار
        زمینه‌گرایی به‌عنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوت‌ها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید‌ داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت‌ کهن شهرها، نشانه‌هایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه‌ دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعین‌حال ک أکثر
        زمینه‌گرایی به‌عنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوت‌ها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید‌ داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت‌ کهن شهرها، نشانه‌هایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه‌ دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعین‌حال که نمونه‌ای است پربار از هماهنگی و همزیستی با ویژگی های محیطی و ارزشهای مکانی. در شهرهای سنتی ایران، بازار عنصری بنیادین به‌شمار می‌آمد به گونه‌ای‌که شهر با بازار آن معنا و مفهوم می‌یافت. بازار تبریز نیز در قالب یک بلوک ‌شهری کامل، قدمت، وسعت، تنوع عملکردی و ارزش معماری بسیار دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا به استخراج و تبیین عوامل زمینه‌ای مؤثر بر بازار تبریز، در مقیاس شهری (مکان‌یابی، شکل‌گیری و گسترش) و معماری (پراکندگی کالبدی و کارکردی) بپردازد. بنابراین، سؤالات پژوهش این‌گونه تبیین‌ می‌شوند که اولاً، کدام عوامل زمینه‌ای در مکان‌یابی، نحوة شکل‌گیری و گسترش بازار تبریز مؤثر بود‌ه‌اند؟ (مقیاس کلان) ثانیـاً، کدام عوامل زمینه‌ای در نحوة شکل‌گیری و پراکندگی عناصر و کاربری‌های بازار تبریز مؤثر بوده‌اند؟ (مقیاس میانی). روش تحقیق اتخاذ شده در این پژوهش، روش تحقیق استنباطی مبتنی بر تحلیل محتوای مستندات می‌باشد که ازطریق مطالعه اسنادی، جستجو در کتب تاریخی و سفرنامه‌ها، تحلیل نقشه‌ها و عکسهای هوایی قدیمی تبریز و بازار آن، نیز تحلیل یافته‌های میدانی از وضع موجود، سعی در بازخوانی موضوع و حصول نتیجه دارد. استخراج عوامل زمینه‌ای مؤثر بر شکل‌گیری بازار، در مقیاس کلان شهری و برنامه معماری مرتبط با پراکندگی کالبدی و کارکردی، نشان ‌می‌دهد که شکل‌گیری و توسعه بازار تبریز و عناصر آن در طول اعصار، تحت‌تأثیر ساختار محیطی، فرهنگی، اجتماعی، حکومتی و اقتصادی شهر قرار داشته‌است. تأثیر شاخص زمینه‌ای موقعیت جغرافیای سیاسی شهر و شاخص ساختار ارزشی اقتصادی بازار بر شکل‌گیری مقوله نیاز، رابطه عرضه- تقاضا و نمود آن در قالب کالبد بازار تبریز در مقیاس کلان و میانی اهمیت بیشتری داشته‌است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - ملارجبعلی و ملاصدرا در مواجهه با اثولوجیا
        علی  کرباسی‌زاده اصفهانی فریده  کوهرنگ بهشتی
        اثولوجیا اثر فلوطین که سالها به اشتباه به ارسطو نسبت داده میشد، همة فیلسوفان جهان اسلام از جمله ملارجبعلی تبریزی و صدرالمتألهین شیرازی را تحت‌تأثیر قرار داده است؛ هرچند این دو حکیم در یک زمان میزیسته‌اند و متعلق به مکتب اصفهان بوده و مسائل یکسانی برای آنها مطرح بوده و ه أکثر
        اثولوجیا اثر فلوطین که سالها به اشتباه به ارسطو نسبت داده میشد، همة فیلسوفان جهان اسلام از جمله ملارجبعلی تبریزی و صدرالمتألهین شیرازی را تحت‌تأثیر قرار داده است؛ هرچند این دو حکیم در یک زمان میزیسته‌اند و متعلق به مکتب اصفهان بوده و مسائل یکسانی برای آنها مطرح بوده و هر دو در تأیید برخی از اقوال خود به اثولوجیا استناد کرده‌اند، اما در تاریخ فلسفه دو جریان کاملاً متفاوت را هدایت کرده و در مقابل هم قرار گرفته‌اند؛ چرا که ملارجبعلی بشدت دغدغه‌های کلامی داشته و پذیرش اشتراک معنوی وجود بین واجب و ممکن و انتساب صفات به ذات باریتعالی را به دور از تنزیه و منافی آیات و روایات میدانسته، برخلاف ملاصدرا که او نیز با دغدغه‌های کلامی و عرفانی، با طرح تشکیک وجود، این مسائل را حل شده میپنداشته است. اما نكتة قابل توجه این است که چگونه دو فیلسوفی که در مسائل مختلف آراء متضادی دارند از یک کتاب واحد بهره برده و از آن نقل‌قول کرده‌اند! اگرچه تأثیر اثولوجیا در مبانی فکری و عقیدتی این دو حکیم انکارناپذیر است، اما در اینجا بنظر میرسد چون این کتاب را از آنِ ارسطو و ارسطو را حکیمی الهی میدانسته‌اند، سعی داشتند عبارات این کتاب را در تأیید آراء خود بیان کنند تا اعتبار اقوالشان را فزونی بخشند و بنابرین هریک از منظر خود به این کتاب نگریسته و مضامین آن را درک کرده است و هر کجا آن را سازگار با مبانی خود دیده، پذیرفته و در تأیید عقایدش آورده است و هر کجا آن را ناسازگار با مبانی خود یافته، بی‌اعتنا از آن گذشته و یا سعی در توجیه آن داشته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - خطوط کلی آثار رجبعلی تبریزی و گذار به مکتب نومشائی (معرفی تحلیلی آثار قلمی یا تقریرات دروس حکیم)
        محمود هدايت افزا
        رجبعلي تبریزی پس از تحصیلات مقدماتی به سلوک شرعی و تهذیب نفس پرداخته، سرانجام در اصفهان به حلقة درس حکیم میرفندرسکی پیوست. اغلب تذکره‌نویسان به طهارت نفسانی و تمحض تبریزی بر طبیعیات، منطق و فلسفه اذعان دارند و تنها برخی همچون صاحب ریاض العلماء، او و برخی شاگردانش را به أکثر
        رجبعلي تبریزی پس از تحصیلات مقدماتی به سلوک شرعی و تهذیب نفس پرداخته، سرانجام در اصفهان به حلقة درس حکیم میرفندرسکی پیوست. اغلب تذکره‌نویسان به طهارت نفسانی و تمحض تبریزی بر طبیعیات، منطق و فلسفه اذعان دارند و تنها برخی همچون صاحب ریاض العلماء، او و برخی شاگردانش را به عدم تسلط بر ادبیات عرب متهم کرده‌اند. حکیم تبریزی از منتقدان جدی تفکر صدرایی است. او بدین منظور، به بسط ادبیات مشائی، بازخوانی برخی قواعد آن و طرح برخی اصطلاحات نو پرداخت تا بستر تحلیل مسائل جدید در قالب «حکمت نومشائی» فراهم گردد. در عین حال، او چندان به کتابت آموزه‌های خویش اهتمام نمیورزید و بیشتر اوقات وی به سلوک فردی، تدریس معقول و تربیت شاگردان سپری ميشد؛ از اینرو برخی شاگردان فاضل وی، ـ‌ بويژه پیرزاده، قوام‌الدین رازی و محمدسعید حکیم ـ تقریرات دروس حکیم و یادداشتهای علمی وی را تدوین کرده‌اند. رسالة اثبات واجب، الاصول الآصفیة، المعارف الإلهیة، مصنفات قوام‌الدین رازی و شرح توحید صدوقِ قاضی سعید؛ اهم منابع پژوهش در باب مکتب نومشائی حکیم تبریزی بشمار می آیند. در اینباره، گزارشهای اصحاب تراجم و برخی آراء مصححان و پژوهشگران معاصر نیز ارزیابی شده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - تحلیل ناخرسندی شمس از مشایخ و فقهای معاصر خویش
        کبری  وخشوری علی محمد رضائی هفتادر
        در بستر ادبیات عرفانی، محمّد بن علی بن ملک داد تبریزی، عارف شهیر آذربایجانی میراث دار دَرد و کابوس بارِ گران معرفت است. وی در جستجوی عشق و معرفت حقیقی با مشایخ و فقهای معاصر زیادی همچون ابوبکر سله باف، رکن الدین سجاسی، شمس الدین خویی، اوحد الدین کرمانی و ... مصاحبت می أکثر
        در بستر ادبیات عرفانی، محمّد بن علی بن ملک داد تبریزی، عارف شهیر آذربایجانی میراث دار دَرد و کابوس بارِ گران معرفت است. وی در جستجوی عشق و معرفت حقیقی با مشایخ و فقهای معاصر زیادی همچون ابوبکر سله باف، رکن الدین سجاسی، شمس الدین خویی، اوحد الدین کرمانی و ... مصاحبت می گزیند، اما در آنها تجرید و تفریدی که حقیقت آن در مرحله معاملات، رد قبول خلق و توجه مطلق به خدا باشد، را ندیده است، بنابراین ضمن استفاده از مجلس درس و مصاحبت با آنها، احوال و اقوال اکثر آنها را در خور انتقاد می یابد. شمس، مشایخ و پیران مصاحب خود را چنان محو جمال جَلَوات حقیقت کرده که پیوند خود را با گذشته و مصاحبت و معاشرت با آنها گسسته و طالب دیدار اولیای مستور حق بوده است. مقالة حاضر با روش کتابخانه ای و با استناد به کتاب مقالات، به تحلیل اندیشة مسحور شمس پرنده که از مشایخ و فقهای معاصر مُنغّض گشته، پرداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی حرکت و پویایی در شعر صائب تبریزی
        بهزاد  مریدی سمیه  رضایی علی  مظاهری رودبالی
        در شعر قدما، لفظ و معنی به موازات یکدیگر ایفای نقش می‌کردند؛ اگرچه رساندن معنا هدف اصلی شاعر بود. بعدها نظریه‌های متعددی به وجود آمدند که هرکدام به جنبه‌ای از جوانب شکل‌گیری یک اثر نظر داشتند. یکی اثر ادبی را به لحاظ فرم واکاوی می‌کرد و دیگری با دید روانشناسانه به ابعاد أکثر
        در شعر قدما، لفظ و معنی به موازات یکدیگر ایفای نقش می‌کردند؛ اگرچه رساندن معنا هدف اصلی شاعر بود. بعدها نظریه‌های متعددی به وجود آمدند که هرکدام به جنبه‌ای از جوانب شکل‌گیری یک اثر نظر داشتند. یکی اثر ادبی را به لحاظ فرم واکاوی می‌کرد و دیگری با دید روانشناسانه به ابعاد آن می‌نگریست. رویکرد نقد جامعه‌شناسانه نیز اثر ادبی را در جامعه و به میزان تاثیرگزاری‌ها و تاثیرپذیری‌هایش از اجتماع برآمده از آن، مورد کندوکاو قرار می‌داد...؛ اما بدیهی است که می‌توان با بررسی اجزای یک اثر و همین‌طور چگونگی پیوند این اجزا با یکدیگر به نقد و تحلیل یک اثر همت گماشت و به نتایج دقیق‌تر و شایان توجه بیشتری دست یافت. در این پژوهش، تعدادی از غزلیات صائب تبریزی، غزل‌سرای سدۀ یازدهم هجری، به عنوان نمایندۀ آثار او گزینش و از چهار منظر موسیقیایی، ایدئولوژیک، زبانی و تصویرگری به منظور دستیابی به بوطیقای شعر او، بررسی و تحلیل گردید و نهایتاً این نتیجه حاصل شد که عناصر شعری چون زبان، صورخیال، موسیقی و محتوای غزلیات بررسی شده، جداگانه و هماهنگ با یکدیگر، القاکنندۀ نوعی حس عبور، حیات، پیشرفت و حرکت به سوی کمال می‌باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - شالوده‌شکنی در مقالات شمس تبریزی
        محمود خرم آبادی علی اکبر   افراسیاب پور علی  فتح اللهی
        این مقاله با تحلیل عناصر شالوده¬شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می‌کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه¬دار کردن انگاره¬های متافیزیکی مطرح‎شده در فلسفة غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که أکثر
        این مقاله با تحلیل عناصر شالوده¬شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می‌کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه¬دار کردن انگاره¬های متافیزیکی مطرح‎شده در فلسفة غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که با تعلیق-های پیاپی معنایی، دال¬ها و نشانه¬های بی¬شماری را برای معناهای متکثر حاصل کند. نویسندگان با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس رویکرد شالوده¬شکنی دریدا، برخی از این انگاره¬ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه-شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل¬ها و ارزش¬ها و... را تدقیق کرده‎اند. در مقالات شمس، در حوزة نفی تعریف حقیقت واحد، حقیقت، امری مطلق و واحد تلقی نمی¬شود، بلکه در حوزة بحث¬های تأویلی قرار می‎گیرد و هر کس دریافت خاص خود را از آن دارد. شمس برعکس دیدگاه¬های لوگوس¬محور افلاطونی، خرد و عقل¬گرایی را در راه حقیقت، کاملاً ناقص معرفی می¬کند و آن را حجاب راه سالک می¬بیند. او نوشتار و گفتار یا حضور و غیبت را در تقابل با یکدیگر قرار نمی¬دهد، بلکه فراتر از این دو، به طور کلی سخن و حضور را حجاب می¬داند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - بازشناسی اصول مؤلفه‌های سازنده مساجد دوره ایلخانی نمونه موردی: شهر تبریز
        رضا عبدالمحمدی سعیده فیضی
        شهرسازی دوره ایلخانی بنا بر شرایط سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی به وجود آمده طی حملات مغولان، یکی از تأثیرگذارترین نمونه‌های تاریخ شهرسازی ایران را شامل می‌شود. در این بازه زمانی همچنین شاهد تغییرات گسترده کالبدی و غیر کالبدی در معماری مساجد در دوره ایلخانی بودیم. مسجد أکثر
        شهرسازی دوره ایلخانی بنا بر شرایط سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی به وجود آمده طی حملات مغولان، یکی از تأثیرگذارترین نمونه‌های تاریخ شهرسازی ایران را شامل می‌شود. در این بازه زمانی همچنین شاهد تغییرات گسترده کالبدی و غیر کالبدی در معماری مساجد در دوره ایلخانی بودیم. مسجد مهم‌ترین نهاد تمدن ساز در اسلام و روحی بزرگ در کالبد مکان است و جدا کردن این روح از آن کالبد کاری ناصواب است. دوره‌ی ایلخانی ابتدا با ویرانی‌های شدید شروع شد ولی با ورود وزیران لایق ایرانی و همچنین به اسلام گرویدن شاهان ایلخانی پیشرفت پیش از پیش در معماری مساجد رخ داد. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی انجام‌گرفته که از طریق مطالعه‌ی کتابخانه‌ای، یافته‌های میدانی و عکس‌برداری از مساجد ایلخانی تبریز انجام‌شده است. ابتدا تاریخچه مختصری از تحولات تاریخی دوره ایلخانی ذکرشده و سپس به بررسی مساجد این دوره در شهر تبریز پرداخته‌شده و محتـوای کالبـدی بناها ازجمله آرایه‌ها و تزئینات ایوان‌ها، سردر، گنبد، سال ساخت و پلان مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. با توجه به بررسی‌های که در مورد ۵ مسجد دوره ایلخانی تبریز ازلحاظ مؤلفه‌های اصلی سازنده مساجد به‌طور کامل انجام‌گرفته و در قالب جداول و نمودارهایی در مقاله تحلیل و بررسی‌شده و به‌طور مجزا در مورد هرکدام از مؤلفه‌ها برای تک‌تک مساجد درنتیجه گیری بیان گردیده است. در کل می‌توان گفت ایلخانیان سعی کردند تا با در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و اجتماعی شهر تبریز مساجد ایلخانی را مطابق با شرایط موجود در آن زمان بنا کنند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - ارزیابی مدل ساختاری و سازمان فضایی مدارس در دوره قاجار و پهلوی اول (نمونه موردی مدارس تبریز و ارومیه)
        زهرا فرزانه سحر طوفان آرش ثقفی اصل
        معماری مدارس سنتی غالباً به صورت متقارن حول یک یا دو محور عمود برهم شکل گرفته¬اند. عناصر اصلی ساختمان مدرسه در دو سوی محور واقع شده و طرح حیاط به‌گونه‌ای است که مرکزیت حیاط و استخوان¬بندی کل را تقویت می¬نماید. در معماری مدارس سنتی، طراحی و ساخت فضا با توجه به قابلیت¬های أکثر
        معماری مدارس سنتی غالباً به صورت متقارن حول یک یا دو محور عمود برهم شکل گرفته¬اند. عناصر اصلی ساختمان مدرسه در دو سوی محور واقع شده و طرح حیاط به‌گونه‌ای است که مرکزیت حیاط و استخوان¬بندی کل را تقویت می¬نماید. در معماری مدارس سنتی، طراحی و ساخت فضا با توجه به قابلیت¬های ادراکی و نیازهای مادی و معنوی انسان انجام می¬شده است. هدف اصلی پژوهش شناخت سازمان فضایی، بررسی و مقایسه عناصر، و الگوهای ساختاری مدارس تبریز و ارومیه در دوره قاجار و پهلوی اول است. در این مقاله ابتدا از نظر کیفی به بررسی الگوهای ساختاری و سازمان فضایی و کیفیت مدارس پرداخته و سپس با مقایسه و ارزیابی یافته¬های پژوهش، به منظور تجزیه و تحلیل آماری، پردازش داده¬های کمی با استفاده از شاخص¬ها و آزمون¬های آماری انجام شده است. این پژوهش با برگزیدن دو دوره¬ی تاریخی متوالی (قاجار و پهلوی) به عنوان نقطه¬ی آغازی در تغییر و تحول ساختار مدارس می¬¬پردازد. پژوهش با رویکرد کاربردی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی، با استفاده از جمع¬آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه¬ای به بررسی الگوهای مدارس در این دوره¬ها می‌پردازد. تکنیک جمع¬آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه بسته به پاسخ محققین و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده با SPSS روش آمار توصیفی چولگی و کشیدگی و نمودار هیستوگرام جهت مقایسه مدارس دوره قاجار و پهلوی، با استفاده از تحلیل¬های آماری و همبستگی و آزمون شاخص‌های دریافتی انجام، و در نهایت نتایج استخراج شده است. مقدار عددی ضریب آلفای کرونباخ با در نظر گرفتن 9 سؤال پرسشنامه برابر با 707/0 بوده که نشان می¬دهد پایایی پرسشنامه متوسط می¬باشد. جهت بررسی تطبیقی مدارس، مدرسه دارالفنون تبریز، رشدیه تبریز، فردوسی تبریز، انوشیروان تبریز، چمران ارومیه، طب ارومیه، توحید تبریز (پروین اعتصامی) از مدارس دوره قاجار و پهلوی انتخاب شدند. سپس شاخص¬های موردنظر، جهت مقایسه، تعیین و بررسی¬ها انجام گرفت. بر این اساس مهم‌ترین نتیجه این پژوهش بهره‌مندی از الگوهای طراحی مناسب همچون محوریت، لایه¬لایه بودن، حیاط¬های متداخل، انعکاس و تنوع در معماری مدارس و کشیدگی پلان¬ها و ورودی در مرکز، اهمیت تنظیم شرایط محیطی، کشیدگی شرقی، غربی و آفتابگیر بودن از یک طرف مهم هست، و از طرف دیگر عصر، عصر نئوکلاسیک بوده، ساختمان‌ها اکثراً در اروپا متقارن بوده و تأثیرپذیری از غرب چه در آموزش¬های مدارس، چه در شکل و کالبد مدارس مهم بوده است. در نتیجه فضاهای آموزشی از مسجد مدرسه با الگوی حیاط مرکزی بعدها به مدارس با الگوی پلان کشیده تبدیل شده است و تحول آموزشی در دوره قاجار از مفهوم تداوم شکلی- کالبدی قالب معماری سنتی ایرانی تبعیت کرده و آیتم¬هایی مانند حیاط مرکزی و مدول و قاب¬بندی نماها و تقارن، درون¬گرایی و هندسه مناسب و... دیده می¬شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - ارزیابی تحقق‌پذیری شاخصه‌های شهر هوشمند (نمونه موردی شهر تبریز)
        سحر  جمشیدی نفیسه زارع اکبر عبدالله زاده طرف
        <p>هوشمند سازی شهرها، فقط به معنی رشد تکنولوژی و مکانیزه شدن شهرها نیست، بلکه زمانی شهری هوشمند است که در همه زمینه&zwnj;های اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، زیست&zwnj;محیطی و حکمروایی نیز هوشمند و بهینه باشد. استفاده از منابع انرژی کمتر و ایجاد بیشترین بازدهی از ضرورت&zwnj;ه أکثر
        <p>هوشمند سازی شهرها، فقط به معنی رشد تکنولوژی و مکانیزه شدن شهرها نیست، بلکه زمانی شهری هوشمند است که در همه زمینه&zwnj;های اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، زیست&zwnj;محیطی و حکمروایی نیز هوشمند و بهینه باشد. استفاده از منابع انرژی کمتر و ایجاد بیشترین بازدهی از ضرورت&zwnj;های هوشمندسازی شهرها می&not;باشد. در سال&not;های اخیر استفاده از تکنولوژی در جهت تسریع روند کارهای روزمره و ارتقاء کیفیت زندگی اهمیت یافته است؛ اما به&zwnj;صورت جامع و یکپارچه شکل نگرفته است. این پژوهش با هدف بررسی میزان تحقق&zwnj;پذیری شاخصه&zwnj;های شهر هوشمند در شهر تبریز شکل گرفته است. در مقاله پیش رو، تحقق&zwnj;پذیری ۶ مؤلفه اساسی شهر هوشمند در زمینه&zwnj;های اجتماعی، سیاسی، زیست&zwnj;محیطی و... موردبررسی قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کتابخانه&zwnj;ای و پرسشنامه&zwnj;ای می&not;باشد. با توجه به تخصصی بودن بحث هوشمندی و الزامات تحقق&zwnj;پذیری آن، پرسشنامه مستخرج با همکاری اساتید و متخصصان این حوزه تکمیل شده است. نتایج حاصل از این پرسشنامه، در نرم&zwnj;افزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. بر اساس اعداد کرونباخ به&zwnj;دست&zwnj;آمده می&zwnj;توان گفت شهر تبریز ازلحاظ تحقق شاخصه&zwnj;های شهر هوشمند در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار داشته است اما به&zwnj;طورکلی نمی&not;توان این شهر را هوشمند نامید.</p> تفاصيل المقالة