• فهرس المقالات Organizational Learning

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی نقش یادگیری سازمانی در افزایش عملکرد نوآوری
        سید احمد محمدی حسینی علی‌اکبر  امین‌بیدختی لاله  جمشیدی
        چکیده نوآوری به سازمان ها کمک می کند تا در بازارهای پویا به مقابله با تلاطم محیط خارجی بپردازند و به اهداف بلند مدت دست یابند. یکی از اصلی ترین آغازگران نوآوری، یادگیری است. هدف اصلی از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوری و این که مؤل أکثر
        چکیده نوآوری به سازمان ها کمک می کند تا در بازارهای پویا به مقابله با تلاطم محیط خارجی بپردازند و به اهداف بلند مدت دست یابند. یکی از اصلی ترین آغازگران نوآوری، یادگیری است. هدف اصلی از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوری و این که مؤلفه های یادگیری می تواند نقش مؤثری در افزایش عملکرد نوآورانه داشته باشد. براین اساس، جامعه آماری این پژوهش را کلیه سرپرستان و کارکنان شرکت تولیدی و صنعتی آب بند مازندران تشکیل می دهند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. در این پژوهش از دو پرسشنامه یادگیری سازمانی و عملکرد نوآوری با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده که این پرسشنامه ها میان 220 نفر از سرپرستان و کارکنان شرکت آب بند مازندران توزیع شد. روایی محتوایی دو پرسشنامه توسط تعدادی از صاحبنظران و متخصصین مدیریت و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عامل تأئیدی مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که یادگیری سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معناداری بر عملکرد نوآوری دارد و می تواند نقش مؤثری در افزایش عملکرد نوآورانه داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی تاثیر میانجی گرایش به یادگیری سازمانی در رابطه گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با تعدیل کنندگی آشوب بازار (مورد مطالعه: شرکت های کوچک و متوسط شهرک صنعتی شهر بیرجند)
        مرتضی ملکی
        طبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرا أکثر
        طبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرایش یادگیری سازمانی به عنوان میانجی و آشوب بازار به عنوان تعدیل گر است. برای ارزیابی با سرشماری اقدام به جمع آوری داده ها از مدیران ارشد 55 شرکت کوچک و متوسط فعال و نیمه فعال در شهرک صنعتی شهرستان بیرجند شد. داده ها نشان دادند که شرکت های کوچک و متوسط در بازارهای پرآشوب با برخورداری از سطح بالایی از گرایش کارآفرینانه میزان بیشتری گرایش به یادگیری سازمانی از خود نشان میدهند، اما باگرایش بالا به کارآفرینی لزوما گرایش به یادگیری در شرایط بازار پر اشوب بر عملکرد اثر مثبتی نمیگذارد.   تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - مدل یابی معادلات ساختاری رهبری معنوی بر کارآفرینی و بالندگی اعضای هیات علمی:اثر میانجی یادگیری سازمانی
        صادق ملکی آوارسین
        چکیده    پژوهش حاضر باهدف سنجش روابط علی بین رهبری معنوی وکارآفرینی و بالندگی اعضای هیات علمی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در  واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی انجام شد، روش پژوهش  از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش انجام کاراز نوع تحقیقات  توصیف أکثر
        چکیده    پژوهش حاضر باهدف سنجش روابط علی بین رهبری معنوی وکارآفرینی و بالندگی اعضای هیات علمی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در  واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی انجام شد، روش پژوهش  از نظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش انجام کاراز نوع تحقیقات  توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری کلیه استادان تمام وقت 13 واحد 695 نفردر سال 1397بود روش نمونه­گیری طبقه­ای نسبی و حجم نمونه از جدول کرجسی مورگان به تعداد263نفر انتخاب شدند، برای گردآوری اطلاعات ازچهار پرسشنامه استاندارد، رهبری معنوی فرای، کارآفرینی چوپانی،بالندگی قرونه و یادگیری سازمانی نیف استفاده شد. روایی محتوایی و  سازه ای پرسشنامه­ها تایید و پایایی آلفای کرونباخ آنها  در مرحله مقدماتی و نهایی مناسب بود، تجزیه و تحلیل اطلاعات باتحلیل عاملی تاییدی و نرم­افزارPLS3  نشان دادکه مقدار آمارهt برای تمامی ضرایب مسیر بیشتر از 96/1 می­باشد که نشان­دهنده معنی­داری ضرایب مسیر می­باشد. بنابراین فرضیه­های تحقیق تایید می­شوندو مدل پژوهش از برازش خوبی  برخوردار می­باشد.        تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - رابطه قابلیت های یادگیری سازمانی با میزان نوآوری سازمانی در دانشگاه‌های شهر سبزوار: آزمون نقش میانجی تسهیم دانش
        سید احمد محمدی حسینی حسن باقری نیا طیبه موسوی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی با میانجی گری تسهیم دانش میان کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های سبزوار به اجرا در آمد. روش پژوهش، با توجه به چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی با میانجی گری تسهیم دانش میان کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های سبزوار به اجرا در آمد. روش پژوهش، با توجه به چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است که از برآوردهای بیشینه درست نمایی با تعدیل چولگی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان رسمی و اعضای هیئت علمی رسمی دانشگاه های دولتی، آزاد، پیام نور، فناوری های نوین، غیر انتفاعی و علمی کاربردی شهر سبزوار می باشد. برای سنجش متغیرهای پژوهش سه پرسشنامه با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شده که این پرسشنامه ها میان 237 نفر از کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های سبزوار به صورت تصادفی طبقه ای توزیع شد. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط تعدادی از صاحبنظران و متخصصین مدیریت مورد تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه های یادگیری سازمانی، تسهیم دانش و نوآوری سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0، 96/0 و 92/0 تعیین شده است. داده های بدست آمده با آزمون های کولموگروف-اسمیرنف، تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SPSS25 وLISREL تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که یادگیری سازمانی هم به طور مستقیم و هم غیر مستقیم به واسطه تسهیم دانش نقش کلیدی را در میزان نوآوری دانشگاه های شهر سبزوار دارد. همچنین تسهیم دانش تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر میزان نوآوری سازمان دارد. به علاوه یافته ها نشان می دهد که وضعیت متغیرهای کلیدی این پژوهش در جامعه مورد مطالعه مناسب نمی باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - فرهنگ نوآورانه، زمینه¬ساز بهبود یادگیری سازمانی با بهره گیری از برند سازمانی داخلی (پژوهشی در صنعت نفت ایران)
        سعید آیباغی اصفهانی الهه ابراهیمی رضا شیخ
        در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و رو أکثر
        در این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و روش تحقیق نیز در این مقاله از نوع توصیفی- همبستگی و برمبنای هدف، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه 168 نفر از کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت ایران بود. فرضیه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و همچنین بررسی تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3، مورد آزمون قرار گرفت؛ همچنین پایایی کل پرسش نامه 854/0 به دست آمد. لذا ابزار سنجش از پایایی قابل قبولی برخوردار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد: برندسازی داخلی تاثیر مثبت و معنادار بر یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافته‌های پژوهش نقش تعدیل‌کنندگی فرهنگ نوآورانه در این رابطه را تائید نمود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 168 نفر، محاسبه و جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه صورت گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Smart pls 3 جهت بررسی های و مدل سازی معادلات ساختار و تایید مدل پژوهش استفاده شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - The Influence of ERP Usage on Organizational Learning: An Empirical Investigation
        Faisal Aburub
        A number of different hotels have been seen to direct significant investment towards Enterprise Recourse Planning (ERP) systems with the aim of securing sound levels of organizational learning. As a strategic instrument, organizational learning has been recommended in t أکثر
        A number of different hotels have been seen to direct significant investment towards Enterprise Recourse Planning (ERP) systems with the aim of securing sound levels of organizational learning. As a strategic instrument, organizational learning has been recommended in the modern management arena as potentially able to achieve a competitive edge and as stabilizing the success of businesses. Learning, as an aim, is not only able to improve the skillset and knowledge of employees, but also achieving organizational growth and development, whilst also helping to build a dynamic learning organization. Organizational learning is especially important in modern-day firms, when staff might choose to leave or change their role owing to the view that knowledge-sharing could be detrimental to their own success. The present work seeks to examine the impact of ERP usage on organizational learning. A new research model has been presented, this model has been empirically investigated in the Jordanian hotel industry. 350 questionnaires were distributed across a total of 350 hotels. 317 questionnaires were returned. Structural equation modeling (AMOS 18) was used to analyze the data. The findings from the empirical findings emphasize that ERP usage has significant impact on organizational learning. In line with the study findings, various aspects of organizational learning, such as continuous learning, system perspective, openness and experimentation and transfer and integration are recognized as able to best encourage the use of ERP. Suggestions for future work and discussion on research limitations are also discussed. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - هوش سازمانی ابزاری قدرتمند در مدیریت شرکت های دانش محور
        غلامرضا ملک زاده
        شرکت های دانش محور با تغییرات و تحولات نوظهوری در محیط های اقتصادی، اجتماعی، فناوری، فرهنگی و سیاسی مواجه هستند. واکنش موفق این سازمان ها در محیط به شدت پویا و خصمانه ی تجاری امروز بستگی به توانائی تهیه ی اطلاعات لازم و یافتن راه حل در حد کفایت برای این مسائل بستگی دار أکثر
        شرکت های دانش محور با تغییرات و تحولات نوظهوری در محیط های اقتصادی، اجتماعی، فناوری، فرهنگی و سیاسی مواجه هستند. واکنش موفق این سازمان ها در محیط به شدت پویا و خصمانه ی تجاری امروز بستگی به توانائی تهیه ی اطلاعات لازم و یافتن راه حل در حد کفایت برای این مسائل بستگی دارد. توجه مدیران باید بر طراحی هوش سازمانی و توانمندی ها هوشمندانه نظیر یادگیری،ارتباطات و حافظه ی سازمانی متمرکز گردد. در نتیجه ی این روند، یک مفهوم نسبتاً جدید در نظریه سازمان با عنوان هوش سازمانی مطرح گردیده است. هدف این مقاله این است که ضمن توضیح مفهوم هوش سازمانی، مفاهیم هوش سازمانی و یادگیری سازمانی به عنوان ابزارهایی قدرتمند در مدیریت شرکت ها و سازمان های دانش محور بپردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - مديريت دانش، فرهنگ و آموزش عالی
        محمد علی نعمتی
        امروزه اغلب صاحب نظران آموزش عالی معتقدند که دانشگاه ها به عنوان اصلی ترين نهاد اشاعه دهنده فرايند ياددهی- يادگيری در جامعه، به منظور مقابله با چالش های هزاره جديد، ناگزير از انتقال و دگرديسی به جوامع يادگيری، ايجاد فرهنگ تسهيم دانش و بهره گيری از استراتژی کارآمد مديريت أکثر
        امروزه اغلب صاحب نظران آموزش عالی معتقدند که دانشگاه ها به عنوان اصلی ترين نهاد اشاعه دهنده فرايند ياددهی- يادگيری در جامعه، به منظور مقابله با چالش های هزاره جديد، ناگزير از انتقال و دگرديسی به جوامع يادگيری، ايجاد فرهنگ تسهيم دانش و بهره گيری از استراتژی کارآمد مديريت دانش هستند. بزرگترين چالش فراروی مديريت دانش در آموزش عالی، يک مسئله فنی نيست، بلکه چالش اصلی مسئله فرهنگ است. فرهنگ سازمانی، نقش بارزی در توليد و تسهيم دانش و تسهيل فرآيند اجرای مديريت دانش در دانشگاه ايفا می نمايد. در مقاله حاضر ابتدا تلاش شده است، تعاريف، کارکردها، فرآيندها و انواع دانش و اهميت روز افزون ايجاد، گسترش و مديريت اين دارايي ارزشمند در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی آشكار گرديده، سپس به مفهوم سازمان يادگيرنده به مثابه مطلوبترين محيط، بمنظور اجرای اثربخش استراتژی مديريت دانش و وجوه تمايز آن با يادگيری سازمانی پرداخته شود. پس از آن ضرورت ايجاد فرهنگ تسهيم دانش در جوامع کوچک يادگيری و تعاملات آزاد علمی ميان دانشجويان با يکديگر و با اعضاء هيئت علمی مورد مداقه قرار گيرد و در پايان عناصر ايفا كننده نقش در فرايند اجرای مديريت دانش از جمله فناوري اطلاعات، منابع انساني و فنون مديريت دانش و تعامل ميان آنان بررسی گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تأثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد با میانجی‌گری مدیریت‌دانش (مطالعه موردی؛ بانک کشاورزی ایران)
        سیمین محبی آشتیانی پیمان اخوان
        شناسایی خواسته‌ها و نیازهای مشتریان و کارکنان همواره در برگیرنده مجموع‌هایی از زوایای پنهان بوده که متناسب با فرهنگ و شرایط هر کشور پیچیدگی‌های خاصی را در خود پرورش داده است. در این میان یادگیری سازمانی ابزار سودمندی برای سازمان‌ها تا عملکرد خود را ارتقاء دهند و به عملک أکثر
        شناسایی خواسته‌ها و نیازهای مشتریان و کارکنان همواره در برگیرنده مجموع‌هایی از زوایای پنهان بوده که متناسب با فرهنگ و شرایط هر کشور پیچیدگی‌های خاصی را در خود پرورش داده است. در این میان یادگیری سازمانی ابزار سودمندی برای سازمان‌ها تا عملکرد خود را ارتقاء دهند و به عملکرد مطلوب برسند. لذا به ضرورت بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری کارمندان 9 شعبه از شعبات بانک کشاورزی ایران در تهران بودند که براساس جدول مورگان 52 پرسشنامه در بین کارمندان بانک توزیع شد. روش تحقيق، توصیفی- پيمايشي و ابزار جمع‌آوري اطلاعات پرسشنامه بوده است. در اين پژوهش، هدف بررسي و تبيين تأثیر یادگیری سازمانی بر عملکرد با میانجی‌گری مدیریت دانش بود. آلفای کرونباخ حاصل از پایایی کل سه پرسشنامه برابر 970/0 به‌دست آمد. تجزیه و تحلیل داده‌ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی توسط نرم‌افزار SPSS 16 و Smart PLS3 انجام شد. تجزیه و تحلیل داده نشان داد که یادگیری سازمانی بر عملکرد سازمانی و مدیریت دانش تأثیر مثبت مستقیم و معنی‌داری دارد. نتایج نشان می‌دهد که ارتقاء یادگیری سازمانی نقش مهمی بر شکل‌گیری بهبود عملکرد سازمانی دارد. لذا با تلاش همه کارکنان در جهت مدیریت دانش نوین و یادگیری سازمانی، عملکرد سازمانی بهبود می‌یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تبیین ابعاد فراموشی سازمانی و ظرفیت جذب دانش سازمانی
        محمد  دوستار محمد  اسماعیل زاده هانیه  حسینی
        هدف این مقاله تبیین ابعاد ظرفیت جذب دانش و فراموشی سازمانی و بررسی روابط بین آن هاست. در این راستا، در ابتدا به تشریح و معرفی ابعاد متغیرهای ظرفیت جذب دانش و فراموشی سازمانی می پردازیم. و در ادامه با توجه به مرور پیشینه و ادبیات موضوع به ارایه فرضیه های مناسب می پردازی أکثر
        هدف این مقاله تبیین ابعاد ظرفیت جذب دانش و فراموشی سازمانی و بررسی روابط بین آن هاست. در این راستا، در ابتدا به تشریح و معرفی ابعاد متغیرهای ظرفیت جذب دانش و فراموشی سازمانی می پردازیم. و در ادامه با توجه به مرور پیشینه و ادبیات موضوع به ارایه فرضیه های مناسب می پردازیم. برای بررسی فرضیه های پژوهش به جمع آوری داده از جامعه مورد نظر پرداختیم. با توجه به حجم جامعه مورد نظر تعداد 257 نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه بود که از ادبیات موضوع استخراج گردید. در ادامه برای بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هر یک از ابعاد فراموشی سازمانی بر ابعاد ظرفیت جذب دانش تاثیر گذار است. که در این بین بعد زوال از متغیر فراموشی سازمانی بیشترین تاثیر را بر بعد بهره برداری از متغیر ظرفیت جذب دانش دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسی و تبیین نقش علّی مدیریت دانش در اثربخشی سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی؛ دانشگاه علم و صنعت ایران)
        پیمان  اخوان مرضیه  باقری
        در اين پژوهش، هدف، بررسی و تبیین نقش علّی مدیریت دانش در اثربخشی سازمان یادگیرنده بود. روش تحقیق، پيمايشي و ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه بوده که يك پرسشنامه ي جامع برای سنجش اثربخشی سازمان - بر طبق مدل کارکردهای چهارگانه نظام اجتماعی پارسونز (انطباق و سازگاری، تحقق ا أکثر
        در اين پژوهش، هدف، بررسی و تبیین نقش علّی مدیریت دانش در اثربخشی سازمان یادگیرنده بود. روش تحقیق، پيمايشي و ابزار جمع آوري اطلاعات پرسشنامه بوده که يك پرسشنامه ي جامع برای سنجش اثربخشی سازمان - بر طبق مدل کارکردهای چهارگانه نظام اجتماعی پارسونز (انطباق و سازگاری، تحقق اهداف، یگانگی و انسجام، پایداری و حفظ الگوها)- و مدیریت دانش - بر طبق مدل نوناکا و تاکیوچی- طراحی و بکار گرفته شد. داده ها از بین کارکنان آموزشی دانشگاه علم و صنعت ایران، گردآوری شد. بر طبق تجزيه و تحليل داده هاي پژوهش، و بررسی رابطه علت و معلولی دو متغیر، بین مؤلفه های مدیریت دانش (اجتماعی کردن، برونی سازی، ترکیب، درونی سازی) و اثربخشی سازمان یادگیرنده رابطه معنادار مثبتی شناسایی گردید. و جهت این رابطه از مدیریت دانش به سمت سازمان یادگیرنده تشخیص داده شد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که عوامل جمعیت شناختی (سن،سابقه کار،سطح تحصیلات، وضعیت استخدامی، سمت شغلی) بر رابطه فوق، تأثیر چشمگیری دارند در حالیکه جنسیت بی تأثیر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری: نقش میانجی¬گری رضایت شغلی
        مهدی  حقیقی کفاش زهره  دهدشتی شاهرخ حسن  غریبی
        هدف تحقیق حاضر، انجام یک مطالعه تجربی در بخش خدمات(بانک پارسیان) به منظور بررسی روابط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت شغلی و رابطه آنها با رضایت مشتری است که از مدل پانتواکیز و بورنتا(2013) استفاده شده است. در این مدل رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری با ت أکثر
        هدف تحقیق حاضر، انجام یک مطالعه تجربی در بخش خدمات(بانک پارسیان) به منظور بررسی روابط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت شغلی و رابطه آنها با رضایت مشتری است که از مدل پانتواکیز و بورنتا(2013) استفاده شده است. در این مدل رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی بررسی می شود. برای بررسی تحقیق نمونه ای شامل 234 نفر به صورت خوشه ای تصادفی از کارکنان شعب بانک پارسیان در شهر تهران انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسش‏نامه استاندارد با ۲1 سوال که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهای همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل از وجود ارتباط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری و رضایت شغلی حکایت دارد. به طور کلی، توانایی بانک پارسیان برای راضی کردن مشتریان خود به طور مستقیم و غیر مستقیم، از طریق توانایی مستمر موثر و کارآمد کارکنان بانک و رضایت شغلی کارکنان در ارتباط است (05/0>p). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - بررسی اثر متغیرهای فناورانه و یادگیری سازمانی بر روی عملکرد سازمانی با میانجیگری نوآوری سازمانی (مورد مطالعه: صنعت بانکداری ایران)
        مهدی  جنیدی جعفری محمد  اقدسی
        در این مقاله به بررسی اثر متغیرهای فناورانه شامل حمایت مدیریت ارشد از فناوری بر ایجاد مهارت های فناورانه، شایستگی های متمایز فناورانه و یادگیری سازمانی پرداخته شده است. همچنین تأثیرات شایستگی های متمایز فناورانه و یادگیری سازمانی را بر نوآوری سازمانی بررسی و مشاهده م أکثر
        در این مقاله به بررسی اثر متغیرهای فناورانه شامل حمایت مدیریت ارشد از فناوری بر ایجاد مهارت های فناورانه، شایستگی های متمایز فناورانه و یادگیری سازمانی پرداخته شده است. همچنین تأثیرات شایستگی های متمایز فناورانه و یادگیری سازمانی را بر نوآوری سازمانی بررسی و مشاهده می شود این متغیرها چگونه بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارند. اين پژوهش با استفاده از روش تحقيق «توصيفي-پيمايشي» با نمونه‌ای متشکل از 30 بانک مورد تأیید بانک مرکزی ایران با ابزار پرسشنامه و از طریق روش معادلات ساختاری مورد بررسي قرار گرفته‌اند. نتایج تحقیق نشان می دهد: (1) حمایت مدیریت ارشد تأثیر مثبتی بر ایجاد مهارت های فناوری، شایستگی های متمایز فناورانه و یادگیری سازمانی دارد. (2) شایستگی های متمایز فناورانه و یادگیری سازمانی، مستقیم یا غیر مستقیم از طریق نوآوری سازمانی، تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی می گذارند. همچنین تأیید شد که نوآوری تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمانی می‌گذارد. پژوهش توصیه‌هایی نیز برای متخصصان کسب‌وکار دارد، مبنی بر اینکه ایجاد شایستگی امری پیچیده بوده و یک فرایند طولانی مدت است که باید دست در دست راهبرد بلندمدت شرکت تحقق یابد. بنابراین، دخیل ساختن مدیریت از طریق طراحی راهبرد کارآفرینانه نیز موضوعی مهم و بنیادین است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - مدل ارتباطی موثر بر اثربخشی آموزش ضمن خدمت سازمان ها
        بهروز  کاوه یی افسانه  مظفری معصومه  کبریایی
        در سال های اخیر و همگام با پیشرفت های صورت گرفته در حوزه ارتباطات، عرضه خدمات آموزشی در ابعاد و اشکال مختلف در سطح جهان بیش از پیش مشهود است لیکن آنچه اهمیت آن را برای سازمان ها دو چندان می کند، وجود مدل بهینه ارتباطی است تا بتواند اثرگذاری آموزش سازمانی را ملموس تر نمو أکثر
        در سال های اخیر و همگام با پیشرفت های صورت گرفته در حوزه ارتباطات، عرضه خدمات آموزشی در ابعاد و اشکال مختلف در سطح جهان بیش از پیش مشهود است لیکن آنچه اهمیت آن را برای سازمان ها دو چندان می کند، وجود مدل بهینه ارتباطی است تا بتواند اثرگذاری آموزش سازمانی را ملموس تر نموده و سازمان ها را در پیشبرد اهداف شان یاری نماید. این پژوهش به دنبال طراحی مدل ارتباطی موثر بر یادگیری در آموزش سازمانهاست که با استفاده از روشهای کیفی و رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و بمنظور گردآوری اطلاعات، با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 15 نفر از مدیران، مدرسان و پرسنل بانک ملت مصاحبه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفته و بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شده است. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهنده استخراج بالغ بر 678 کد از مصاحبه ها 197 مفهوم و 27 مقوله است که در قالب مدل پارادایمی شامل اثربخشی آموزش سازمانی به عنوان پدیده محوری و شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و عوامل پیامدی قرار گرفت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - تأثير همسوئي فرایند‌های سازمانی و فرهنگ یادگیری‌سازمانی بر عملکردسازمانی با نقش میانجی ظرفیت‌پویا (مطالعه موردی: شرکت اپکو)
        مجید بابایی لشکامی سیروس امیرقدسی علی  بنیادی نایینی
        هدف پژوهش، بررسی تأثير همسوئي فرایند‌های سازمانی و فرهنگ یادگیری‌سازمانی بر عملکردسازمانی با نقش میانجی ظرفیت‌پویا در شرکت اپکو است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت اپ أکثر
        هدف پژوهش، بررسی تأثير همسوئي فرایند‌های سازمانی و فرهنگ یادگیری‌سازمانی بر عملکردسازمانی با نقش میانجی ظرفیت‌پویا در شرکت اپکو است. پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی- همبستگی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان شرکت اپکو می‌باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد یوان هانگ و دیگران (2010) بوده و تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده با کمک نرم افزار لیزرل انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که ظرفيت پويا اثر مثبت و معناداری بر عملکردسازماني دارد. همچنین فرهنگ یادگیری‌سازمانی اثرمثبت و معناداري بر ظرفيت پويا دارد و در نهایت متغیر ظرفیت‌پویا دارای نقش میانجی برای متغیرهای فرهنگ یادگیری‌سازمانی و عملکردسازمانی بوده است. متغیر فرایند سازمانی دارای تاثیر معناداری بر متغیرهای ظرفیت‌پویا و عملکردسازمانی نبوده است. نقش میانجی‌گری ظرفیت‌پویا برای متغیرهای فرایندهای سازمانی و عملکردسازمانی مورد تایید قرار نگرفت. با توجه به نتایج تحقیق و تایید اثر مثبت یادگیری سازمانی بر ظرفیت پویا و نیز اثر مثبت ظرفیت پویا بر عملکرد سازمانی، مدیران می توانند با ارتقاء سطح یادگیری در سازمان به شکل قابل‌توجه‌ای در درجه اول توان و قدرت رقابت و نیز سطح خلاقیت و نوآوری سازمان را بهبود دهند و در درجه‌دوم عملکرد سازمان را با بهبود توان رقابتی ارتقاء‌ دهند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - تحلیل پدیدارشناسانه قلمرو مفهومی پدیده یادگیری بین سازمانی
        وجه الله  قربانی زاده حبیب  رودساز میر علی  سید نقوی حسین محمدی
        هدف از نگارش این مقاله تحلیل قلمرو مفهومی پدیده یادگیری بین سازمانی است. در این مطالعه از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها و از روش پدیدارشناسی به عنوان استراتژی تحقیق بهره به عمل آمد. جهت تبیین قلمرو مفهومی این پدیده، ساختاری از معنا و مفهوم، مشخصات، ع أکثر
        هدف از نگارش این مقاله تحلیل قلمرو مفهومی پدیده یادگیری بین سازمانی است. در این مطالعه از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها و از روش پدیدارشناسی به عنوان استراتژی تحقیق بهره به عمل آمد. جهت تبیین قلمرو مفهومی این پدیده، ساختاری از معنا و مفهوم، مشخصات، عوامل فراگیرنده، و آثار و پیامدهای آن ترسیم گردید تا بتوان مرزهای تمییز دهنده ایجاد نمود. معنا و مفهوم این پدیده زمانی معنادار خواهد بود که عواملی همچون 1) به اشتراک گذاری، بهینه یابی، و بومی سازی؛ 2) ادراک از موفقیت پروژه؛ 3) اخذ بازخورد و پایش و اصلاح فرایند وقوع یابد، مشخصات پدیده شامل آسیب شناسی، برنامه ریزی و سازماندهی مشترک؛ و بهره گیری از خرد جمعی؛ عوامل فراگیرنده شامل توسعه همکاری مجازی؛ و بهره گیری از تجارب برون سازمانی؛ پیامدها شامل ایجاد هم گرایی و هم افزایی؛ و ایجاد فرهنگ و فضای یادگیری و یاددهی؛ و آسیب ها نیز شامل کمبود بودجه و امکانات برای انجام وظایف محوله؛ و نیاز به تقویت زیر ساخت های اقتصادی، مدیریتی و اجتماعی، می باشد. با تبیین قلمرو یادگیری بین سازمانی و ایجاد مرزهای منحصر به فرد، این مطالعه ارزش افزوده ای را به این حوزه مفهومی افزوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - بررسی کم و کیف آمادگی شرکت¬های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش
        محمد عموزاد مقصود فراستخواه
        هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موج أکثر
        هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه-یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب كننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - نقش میانجی یادگیری سازمانی در رابطه بین شیوه‌های مدیریت منابع انسانی و نوآوری سازمانی
        قاسم سلیمی
        هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوه‌های مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده‌ها، جزء پژوهش‌های توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ أکثر
        هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوه‌های مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده‌ها، جزء پژوهش‌های توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای مرحله‌ای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوه‌های مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونه‌های پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيه‌هاي پژوهش براساس روش مدل‌يابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوه‌های مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه‌ یادگیری سازمانی پیش‌بینی‌کننده‌ سطح نوآوری سازمان می‌باشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه می‌نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - نقش میانجی یادگیری سازمانی در رابطه بین شیوه‌های مدیریت منابع انسانی و نوآوری سازمانی
        قاسم سلیمی
        هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوه‌های مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده‌ها، جزء پژوهش‌های توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ أکثر
        هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوه‌های مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده‌ها، جزء پژوهش‌های توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای مرحله‌ای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوه‌های مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونه‌های پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيه‌هاي پژوهش براساس روش مدل‌يابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوه‌های مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه‌ یادگیری سازمانی پیش‌بینی‌کننده‌ سطح نوآوری سازمان می‌باشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه می‌نماید تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - نقش سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش‌آفرینی کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد
        ابوالفضل قاسم‌زاده علیشاهی مهدی کاتب زهرا حیدری زاده
        بیمارستان‌ها یکی از پرتعامل‌ترین سازمان‌ها هستند. تعاملاتی که می‌تواند موجب یادگیری و دانش‌آفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش‌آفرینی با در نظر گ أکثر
        بیمارستان‌ها یکی از پرتعامل‌ترین سازمان‌ها هستند. تعاملاتی که می‌تواند موجب یادگیری و دانش‌آفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانش‌آفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمان‌های درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روش‌شناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر می‌باشد. در این پژوهش از نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخش‌ها و نسبت‌ها تعداد نمونه هر یک از بخش‌ها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶ‌آفرینی ﭼﻮي و ﻟﻲ (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافته‌های پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده می‌باشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانش‌آفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و می‌توانند نقش تبیین ‌کننده‌ای را ایفا کنند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - طراحی الگوی توانمند‍‌‌سازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانی
        مرضیه دمیرچی رسول حسینی معصومه اولادیان
        رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی می‌باشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش ه أکثر
        رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی می‌باشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده‌ها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیري در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک هاي هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبناي آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - طراحی الگوی راهبردی جانشین پروری با تأکید بر یادگیری سازمانی در دانشگاه‌های کشور (مورد مطالعه؛دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی)
        محمدقاسم عاقل حمدالله منظری توکلی مسعود پورکیانی سعید صیادی
        هدف پژوهش حاضرارائه الگوي راهبردي جانشين‌پروري با تأكيد بر يادگيري سازماني در دانشگاه‌هاي كشور بوده كه مورد مطالعه آن دانشگاه آزاد اسلامي استان خراسان رضوي مي‌باشد. اين تحقيق به روش طرح تحقيق آميخته - اكتشافي انجام شده كه طبق آن ابتدا روش كيفي به‌كار گرفته شده و سپس با أکثر
        هدف پژوهش حاضرارائه الگوي راهبردي جانشين‌پروري با تأكيد بر يادگيري سازماني در دانشگاه‌هاي كشور بوده كه مورد مطالعه آن دانشگاه آزاد اسلامي استان خراسان رضوي مي‌باشد. اين تحقيق به روش طرح تحقيق آميخته - اكتشافي انجام شده كه طبق آن ابتدا روش كيفي به‌كار گرفته شده و سپس با توجه به نتايج به‌دست آمده روش كمّي مورد استفاده قرار گرفته شده است. در اين تحقيق براساس يك رويكرد كيفي با روش دلفي و مصاحبه براي جانشين‌پروري و يادگيري سازماني ابتدا لگوبندي و مدل مفهومي اوليه تشكيل شده و سپس با استفاده از اطلاعات ميداني و پيمايشي مدل طراحي شده حاصل از تكنيك دلفي براي ارزيابي مورد آزمون و تحليل قرار گرفت. داده‌ها از طريق مصاحبه با 25 نفر از خبرگان علمي كه داراي آثار علمي و دانشگاهي بوده‌اند گردآوري شده است. ابزارگردآوري داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان دانشگاه است. يافته‌هاي اين تحقيق نشان داد كه مدل مفهومي پژوهش حاكي از آن است كه پديده اصلي جانشين‌پروري تحت تأثير هفت متغير قرار دارد كه در طراحي پرسشنامه و سنجش الگو اين عوامل مورد توجه قرار گرفت. همچنين نتايج اين پژوهش در خصوص الگوي جانشين‌پروري مديران، ابعاد و عوامل تأثيرگذار بر جانشين‌پروري را تأييد و اهميت هر يك را مشخص كرد كه عبارتند از: الف) نظام آموزش؛ ب) ارزيابي و اندازه‌گيري عملكرد؛ پ) خط مشي و راهبرد؛ ت) شناسايي استعدادها وتشكيل خزانه استعداد؛ ث) تعهد به اجراي جانشين‌پروري؛ ج)شناسايي پست‌هاي كليدي و چ) منابع‌انساني. كليد واژه‌ها: مديريت جانشين‌پروري، يادگيري سازماني، دانشگاه آزاد اسلامي، برنامه‌ريزي نيروي‌انساني. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - تأثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفه‌ای کارکنان( مورد مطالعه: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران )
        منیژه احمدی صمد باراني
        یادگیری سازمانی مهمترین سرمایه برای تسهیل توسعه حرفه‌ای کارکنان و نیز تحول سازمانی محسوب می شود. هدف پژوهش؛ بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفه‌ای کارکنان در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- کاربردی و از نوع أکثر
        یادگیری سازمانی مهمترین سرمایه برای تسهیل توسعه حرفه‌ای کارکنان و نیز تحول سازمانی محسوب می شود. هدف پژوهش؛ بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفه‌ای کارکنان در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- کاربردی و از نوع معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری کلیه مدیران و کارشناسان مدیریتی سطوح بالای بانک مرکزی و سازمانهای تابعه(429 نفر) که از میان آنها 203 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی(عزیزی؛ 1393)، تحول سازمانی(جان گاتر و پیتر دراکر؛2005) و توسعه حرفه‌ای کارکنان(لانگ و همکاران؛2015) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی توسط آلفای کرونباخ (یادگیری سازمانی:95/0، تحول سازمانی:92/0، توسعه حرفه‌ای کارکنان:88/0) ارزیابی گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد یادگیری سازمانی بر توسعه حرفه‌ای کارکنان و تحول سازمانی تأثیر مستقیم داشته و توسعه حرفه‌ای کارکنان در رابطه بین یادگیری سازمانی و تحول سازمانی نقش میانجی معناداری دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی
        فاطمه طوسی الهام فریبرزی محمود قربانی
        تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبن أکثر
        تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبنظران دانشگاهی و افراد خبره در حوزه آموزش کارآفرینی و یا اعضای فعال در مراکز کارآفرینی بوده و با استفاده از شاخصهای انتخاب نمونه مانند فارغ التحصیل رشته کارآفرینی از دانشگاه یا تدریس در زمینه کارآفرینی و یا عضو فعال انجمن ها و مراکز کارآفرینی و به شيوه هدفمند و بر مبنای خبرگی و تجربه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از صاحبنظران، در زمینه شایستگی های مدیران دانشگاه کارآفرین در دانشگاههای آزاد خراسان رضوی از ابزار پرسشنامه دلفی استفاده شد. نتایج بدست آمده پس از سه مرحله دلفی، شایستگی های مدیران دانشگاههای کارآفرین را در قالب 5 بعد اصلی و 25 مولفه نشان داد که بر اساس این یافته ها ابعاد اصلی عبارتند از: 1. دانش و آگاهی ها 2. نگرش ها 3. مهارت ها و تجربیات 4. ویژگی های شخصی 5. ارزش ها و اخلاق. به نظر می رسد مدل و نتايج حاصل از تحقيق می تواند در انتخاب مناسب مديران دانشگاه های کارآفرین و رشد و توسعه آنها مؤثر باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - الگوی علی ارتباط توانمندسازی شناختی کارکنان با کیفیت زندگی کاری و جامعه پذیری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی
        اکبر امراهی داود قرونه
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی بین توانمندسازی شناختی با کیفیت زندگی کاری و جامعه پذیری سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شده است. به این منظور 123 نفر از کارکنان با توجه به دانشکده محل خدمت به صورت طبقه ای متناسب با ح أکثر
        پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علی بین توانمندسازی شناختی با کیفیت زندگی کاری و جامعه پذیری سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری سازمانی در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شده است. به این منظور 123 نفر از کارکنان با توجه به دانشکده محل خدمت به صورت طبقه ای متناسب با حجم هر یک از دانشکده ها به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری بر پایه مدل ریچارد والتون (1973) و جامعه‌پذیری سازمانی بر اساس مدل تائورمینا (1997) و توانمندسازی شناختی بر اساس مدل توماس و ولتهوس (1992) و یادگیری سازمانی بر اساس مدل نیف (2001)، استفاده شده است. داده های تحقیق با استفاده از الگو‌يابي معادلات ساختاري (PLS) تحلیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که کیفیت زندگی کاری و جامعه پذیری سازمانی اثر مستقیم و معنی دار بر توانمندسازی شناختی ندارند. اثر مستقیم کیفیت زندگی کاری و جامعه پذیری سازمانی بر یادگیری سازمانی معنی دار است. اثر غیر مستقیم کیفیت زندگی کاری و جامعه پذیری سازمانی بر توانمند سازی شناختی معنی دار است. بر اساس نتایج این پژوهش، تمركز بر نقش واسطه اي یادگیری سازمانی در تبیین، پیش بینی و افزایش توانمندسازی شناختی کارکنان امری مهم و مؤثر در سازمان ها می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی (موردمطالعه: اساتید دانشگاه تهران)
        سید حامد  هاشمی مهدی احمدی قمشانی حمیدرضا  نعمت الهی شبنم  زرجو
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس هدف در گروه پژوهش‌های کاربردی و جزء تحقیقات همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات‌ در این پژوهش پرسش‌نامه های استاندارد مثلث تاریک شخصیت، فر أکثر
        پژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس هدف در گروه پژوهش‌های کاربردی و جزء تحقیقات همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات‌ در این پژوهش پرسش‌نامه های استاندارد مثلث تاریک شخصیت، فرهنگ یادگیری سازمانی، پنهان‌سازی دانش بود. روایی پرسشنامه ها از طریق نظرات خبرگان و با پایایی نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهان‌سازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) بدست آمد و به تأیید رسید است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و نرم‌افزار نمونه‌گیری Spss Sample power برابر با 187 بدست آمد. ابزار تجزیه‌وتحلیل داده ها رگرسیون و تحلیل مسیر و نرم‌افزارهای SPSS و AMOS بود. یافته ها نشان داد مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش تأثیرگذار است و 31 درصد واریانس پنهان‌سازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است.همچنین ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهان‌سازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهان‌سازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. فرهنگ یادگیری سازمانی نیز دارای نقش میانجی در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهان‌سازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی می باشد. تفاصيل المقالة