-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی اثر بخشی الگوی چند عاملی پرورش تفکر انتقادی در محیطهای یادگیری الکترونیکی
محمدرضا نیلی جمشید حیدری حسین مرادی مخلصدر هزارهی سوم که افراد با مسائل متعدد، متنوع و پیچیده رو به رو هستند و امکان تسلط بر اطلاعاتی که به طور روزافزون در حال تولید و انباشته شدن هستند وجود ندارد، داشتنن مهارت تفکر انتقادی برای سنجش نتایج امور و تصمیم گیری دربارهی آنها بر اساس شواهد، ضرورتی اجتناب ناپذیر ا أکثردر هزارهی سوم که افراد با مسائل متعدد، متنوع و پیچیده رو به رو هستند و امکان تسلط بر اطلاعاتی که به طور روزافزون در حال تولید و انباشته شدن هستند وجود ندارد، داشتنن مهارت تفکر انتقادی برای سنجش نتایج امور و تصمیم گیری دربارهی آنها بر اساس شواهد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در پژوهش حاضر یک الگو با 7 عامل یا مؤلفه برای پرورش تفکر انتقادی در محیطهای یادگیری الکترونیکی توسط پژوهشگر ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان رشته آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی در محیطهای یادگیری الکترونیکی و دانشجویان همان رشته در دانشگاه آزاد اسلامی (آموزش سنتی) تشکیل میدهند که در سال تحصیلی 1391- 1390 در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعهی پژوهش، 47 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (23 نفر) و گروه گواه ( 24نفر) به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. جهت آموزش گروه آزمایش از الگوی 7 عاملی پرورش تفکر انتقادی، در محیط های الکترونیکی در طی 15 جلسه و با درس علوم تجربی استفاده گردید. در گروه گواه از الگوی 7 عاملی پرورش تفکر انتقادی در محیط حضوری کلاس درس و به شیوهی سخنرانی، در طی 15 جلسه و با درس علوم تجربی استفاده شد. عوامل و مولفههای الگو شامل (چالش، بازنمایی، ایجاد فرصت، ایجاد انگیزش، تحلیل منطقی، تشویق، مسئولیت و تعهد) است. در این پژوهش از روش آزمایش و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با دو گروه آزمایشی که هر کدام برای دیگری حکم گروه گواه را داشتند استفاده شد. هر دوگروه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون به پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون و گلیزر جواب دادند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج تفاوت معنادار بین نمرات گروه آزمایش و گواه در پرورش تفکر انتقادی دانشجویان در مؤلفههای استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی استدلال منطقی در سطح 001/0 را نشان میدهد. به این صورت که در پرورش تفکر انتقادی، گروه آزمایش که در محیط یادگیری الکترونیکی آموزش دیده بودند، در مقایسه با گروه گواه که در محیط حضوری کلاس آموزش دیده بودند، نتایج بهتری را به دست دادند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - «هانری کُربن»، هرمنوتیک فلسفی و اندیشه سیاسی کیهانی: ارزیابی انتقادی
احمد بستانی«هانری کُربن»، نخستین اندیشمندی بود که به کاربست آگاهانه هرمنوتیک فلسفی در فهم و تفسیر متون شیعی و تاریخ اندیشه فلسفی در ایران پرداخته است. او با بهره گیری از سنت های پدیدارشناسی، هرمنوتیک، الهیات مسیحی و سنت افلاطونی، ابزاری روش شناسانه برای فهم و تفسیر میراث فکری اسلا أکثر«هانری کُربن»، نخستین اندیشمندی بود که به کاربست آگاهانه هرمنوتیک فلسفی در فهم و تفسیر متون شیعی و تاریخ اندیشه فلسفی در ایران پرداخته است. او با بهره گیری از سنت های پدیدارشناسی، هرمنوتیک، الهیات مسیحی و سنت افلاطونی، ابزاری روش شناسانه برای فهم و تفسیر میراث فکری اسلام فراهم آورد و خود نیز در نوشته های متعددی آن را به کار بست. هرچند درباره اهمیت و جایگاه کُربن در مطالعات اسلامی و شیعی بسیار گفته اند، ارزیابی انتقادی از اندیشه و روش شناسی مطلوب او کمتر انجام شده است. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی اسلوب هرمنوتیکی کُربن به ویژه از منظر نگرش انتقادی و اندیشۀ سیاسی است. مدعای ما این است که هرمنوتیک فلسفی کُربن در فهم خود از میراث اسلامی و ایرانی دست کم با سه مشکل اساسی مواجه است: نخست فقدان نگرش انتقادی به سنت، دوم تأویل افراطی و سوم سیاست زدایی از میراث فکری مسلمانان. هرسه ایراد یادشده در وجودشناسی کیهانی کُربن و فقدان ساحت بیناذهنی در اندیشه فلسفی وی ریشه دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تفکر انتقادی و تربیت اسلامی ؛ وجوه افتراق و اشتراک
حسین کریمیان فائزه ناطقی محمد سیفیهدف تحقیق، شناسایی وجوه افتراق و اشتراک تفکر انتقادی با تعلیم و تربیت اسلامی است و روش مطالعه توصیفی از نوع تحلیل اسنادی است. ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از منابع و اسناد مکتوب در تعلیم و تربیت اسلامی و تفکر انتقادی ب اساس مدل فاشیون است. تحلیل اطلاعات جمع آوری شد أکثرهدف تحقیق، شناسایی وجوه افتراق و اشتراک تفکر انتقادی با تعلیم و تربیت اسلامی است و روش مطالعه توصیفی از نوع تحلیل اسنادی است. ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از منابع و اسناد مکتوب در تعلیم و تربیت اسلامی و تفکر انتقادی ب اساس مدل فاشیون است. تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان داد : 1- تحلیل ، تفسیر، ارزشیابی ، استنباط، توضیح و خود تنظیمی از وجوه اشتراک تفکر انتقادی با تعلیم و تربیت اسلامی است که مورد توجه و تاکید هردو قرارگرفته است.2- هدف تربیت اسلامی قرب الی الله، ولی تفکر انتقادی رشد مهارتهای ذهنی است که از وجوه افتراق اساسی بین دو مقوله میباشد. 3- باتوجه به دیدگاه تربیتی اسلام تفکر انتقادی یکی از اهداف تربیتی در راستای تحقق تعقل و سیر در آفاق و انفس و به عبارتی سیر الی الله است.4- باتوجه به تاکید اسلام مبنی بر عدم پذیرش امور بدون دلیل و برهان میتوان استدلال کرد که تفکر انتقادی یکی از مبانی رشد اجتماعی و عقلانی در تربیت اسلامی است. 5- تفکر انتقادی به عنوان مهمترین فرایند رشد و تحول عقلانی با رویکرد تربیت اسلامی کاملا" سازگاری دارد.. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه¬گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور
فرامرز محمدی پویا سعید ضرغامی همراه سید مهدی سجادی یحیی قائدی علیرضا محمودنیاهدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان أکثرهدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که به منظور عقلانیت بخشی به باورها و رعایت اخلاقِ باور، باید دلایل و قرائن لازم و کافی برای باور فراهم آید(قرینه گرایی). نائل آمدن به این دلایل و قرائن، مستلزم تحقیق و تفحص درباره ی باور مورد نظر است(وظیفه گراییِ معرفتی). برای انجام تحقیق و بررسی اصولی، باید قواعدی را تبیین کرد که با کاربرد آن ها فرایند وظیفه گراییِ معرفتی به نحو احسن صورت پذیرد. تفکر انتقادی متشکل از مهارت هایی است که هر کدام می توانند به عنوان یک قاعده در فرایند تحقیق و بررسی در مورد باور به کار روند. این قواعد عبارتند از «قضاوت با معیار روشن و پرهیز از قضاوت عجولانه»، «پرسشگری»، «خود اصلاحی»، «تمییز دلیل قوی از دلیل ضعیف»، «عدم پیروی از اکثریت و حقیقت جویی»، «تحلیل کردن»، «استقصاء»، «بداهت و پرهیز از ابهام»، «اجتناب از جمود و تعصب»، «جامعیت نگری»، «انعطاف پذیری»، «پیگیری تردیدها»، «استماع نظرات مخالف»، «تفکیک باور از صاحب باور»، «بررسی پیش فرض ها» که با ورود به فرایند اخلاقِ باور، مسیر وظیفه گرایی معرفتی را قاعده مندانه به پیش خواهد برد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - پرورش مهارتهای تفکر انتقادی در بسترمحیط های یادگیری چندرسانه ای مبتنی بررویکرد ساختن گرایی
ایرج حیدری محمد سیفی حسین مرادی مخلصامروزه استفاده صحیح و اثربخش محیط های یادگیری چند رسانه ای نیازمند طراحی ، تدوین و تلفیق منطقی مولفه های حوزه علوم تربیتی است. یکی از این مولفه های اصلی که در این نرم افزارها مورد کم توجهی قرار گرفته، مولفه تفکر انتقادی می باشد. هدف از انجام این پژوهش تولید و اعتبار بخ أکثرامروزه استفاده صحیح و اثربخش محیط های یادگیری چند رسانه ای نیازمند طراحی ، تدوین و تلفیق منطقی مولفه های حوزه علوم تربیتی است. یکی از این مولفه های اصلی که در این نرم افزارها مورد کم توجهی قرار گرفته، مولفه تفکر انتقادی می باشد. هدف از انجام این پژوهش تولید و اعتبار بخشی بسته آموزشی درس تفکروپژوهش پایه ششم ابتدایی مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی (مدل چند رسانه ای ون مورینبور) و تاثیر آن بر مهارت های تفکر انتقادی در دو حوزه تفسیری و استنباطی بود. این تحقیق در دو مرحله انجام پذیرفت ، در مرحله اول بسته آموزشی درس تفکر و پژوهش با تاکید بر مهارت های تفسیری و استنباطی بر اساس مدل چند رسانه ای ون مرینبور، طراحی و تهیه گردید. در مرحله دوم تاثیر کاربرد بسته آموزشی تهیه شده مبتنی بر مهارت های تفسیری و استنباطی به روش نیمه آزمایشی و براساس طرح پیش آزمون - پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تدریس تفکر و پژوهش بر اساس بسته آموزشی تهیه شده بر مهارت تفسیری و استنباطی آزمایشی تاثیر معنی دار داشته است (05/0P<). با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، کاربست بسته آموزشی درس تفکر و پژوهش با رویکرد ساختن گرایی، موجب افزایش مهارتهای تفکر انتقادی در دو حوزه مهارت تفسیریو مهارت استنباطی فراگیران میگردد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - رابطه بین اهمالکاری سازمانی و مؤلفه¬های سرمایه روانشناختی در کارکنان: نقش واسطه¬ای تفکر انتقادی
لیلا نیک راد احمد باصری حسین بیگدلیهدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطهای تفکر انتقادی در رابطه بین اهمالکاری و سرمایه روانشناختی کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان تهران در سال 1400-1399 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر أکثرهدف پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطهای تفکر انتقادی در رابطه بین اهمالکاری و سرمایه روانشناختی کارکنان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک پارسیان تهران در سال 1400-1399 با حجم 2600 نفر بود و 300 نفر نمونه با روش نمونه گیری طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، مقیاس اهمالکاری سازمانی صفارینیا و همکاران (1390)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) و پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بودند. دادهها توسط نرم افزار SPSS25 و لیزرل تجزیه و تحلیل شد. طبق نتایج به دست آمده بارعاملی مسیر مستقیم تاثیر سرمایه روانشناختی بر اهمالکاری معنادار نبود، اما با میانجیگری تفکر انتقادی این مسیر در سطح 05/0 معنادار شد. سپس برای اصلاح مدل، مسیرهایی که بارعاملی آنها معنادار نبود، حذف شد. در نهایت مدل اصلاح شده دارای برازش مطلوب و مناسبی بود. با توجه به نتایج میتوان گفت هر چقدر فرد از سرمایه روانشناختی و تفکر انتقادی بیشتری بهره داشته باشد، میزان اهمالکاری وی کمتر خواهد بود. بنابراین میتوان با استفاده از راهکارهای اجرایی مناسب جهت افزایش سرمایه روانشناختی کارکنان گامی در جهت کاهش اهمالکاري سازمانی برداشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تأثیر برنامه درسی فلسفه برای کودکان، بر پرورش تفکر انتقادی در استفاده از فضای مجازی
مریم سلگیآموزش و پرورش یکی از مهمترین فعالیتهای بشر در تمامی جوامع میباشد. گسترش روزافزون ساختارهای اجتماعی و نیاز به تربیت و آمادهسازی افراد برای زندگی در حال رشد از یکسو و تعدد دیدگاهها ـ در خصوص نقشی که آدمیان در قرن جدید ایفا خواهند کردـ از سوی دیگر، بیش از پیش دستاندر أکثرآموزش و پرورش یکی از مهمترین فعالیتهای بشر در تمامی جوامع میباشد. گسترش روزافزون ساختارهای اجتماعی و نیاز به تربیت و آمادهسازی افراد برای زندگی در حال رشد از یکسو و تعدد دیدگاهها ـ در خصوص نقشی که آدمیان در قرن جدید ایفا خواهند کردـ از سوی دیگر، بیش از پیش دستاندرکاران نظامهای آموزشی را متوجه هدایت و سازماندهی فرایندهای آموزشی نموده است. آموزش و پرورش جدید در تلاش است تا تفکر انتقادی و روشهای صحیح استدلال و تفکر را محور برنامه درسی قرار دهد. تغییر و تحولات سریع جوامع، رشد روزافزون اطلاعات، ورود فضای مجازی به زندگی افراد و نیاز به نحوة برخورد صحیح با این تحولات، مستلزم درست اندیشیدن و پرورش قوه تخیل و قضاوت است تا فرد توانایی سازگاری و هماهنگی با این تحولات را بیابد. در این راستا در سه دهة پیش، برنامه درسی فلسفه و کودک در جهت اصلاح و تقویت نیروی فکر و اندیشه طراحی شد. این برنامه یکی از جدیدترین راهها با هدف تقویت و بهبود توانایی استدلال، داوری و قدرت تشخیص دانشآموزان میباشد. همچنين این برنامه دارای هدفهای شناختی و اجتماعی است و هدف اصلی آن آموختن چگونه اندیشیدن به کودکان میباشد. بدینمنظور در تحقیق حاضر از روش مطالعه کیفی جهت گردآوری مطالب استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در برنامه درسی فلسفه و کودک توجه گستردهيی به ابعاد مختلف ذهن فلسفی شده است. ولی با توجه به تغییرات ایجاد شده در حوزة فناوریهای اینترنتی و شبکههای مجازی و تحیر کودکان در مواجهه با این تغییرات باید کودکان هوشمند را با برنامههای درسی به نقد اطلاعاتی که روزانه از این طریق به ذهن آنها وارد میشود، هدایت کرد و مهمتر اینکه موضوع تهدیدات فضای مجازی برای گروه کودکان، عامل مهمی است تا دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش به این مهم بیشتر توجه کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - نگاهي انتقادي به محتواي فضاهاي مجازي در حلقه¬هاي کندوکاو فلسفي
مهرنوش هدايتي الهام صابريحلقه هاي کندوکاو فلسفي داراي رويکردي کاربردي، خردورزانه و فيلسوفانه در جهت پرورش نگاه انتقادي، خلاق و مراقبتي به موضوعات پيرامون است. از آنجا که در عصر جديد بخصوص در جوامع مدرن و شهري، بخش زيادي از شکلگيري باورها و تفکر و جهان بيني افراد در فضاهاي مجازي صورت ميگيرد، أکثرحلقه هاي کندوکاو فلسفي داراي رويکردي کاربردي، خردورزانه و فيلسوفانه در جهت پرورش نگاه انتقادي، خلاق و مراقبتي به موضوعات پيرامون است. از آنجا که در عصر جديد بخصوص در جوامع مدرن و شهري، بخش زيادي از شکلگيري باورها و تفکر و جهان بيني افراد در فضاهاي مجازي صورت ميگيرد، از اينرو پرورش نگاه انتقادي به محتواي اين فضا و نحوه مواجهه صحيح با خيل وسيع اطلاعات دنياي مجازي از دوران کودکي ضرورتي انکارناپذير است. اين پژوهش بر آن است تا با مشارکت کودکان در حلقه هاي کندوکاو فلسفي، توان مواجهه انتقادي، خلاق و مسئولانه آنان را با محتوا و اطلاعات موجود در فضاهاي مجازي بالا ببرد. تجزيه و تحليل دادهها با استفاده از روش تحليل کوواريانس و با اطمينان 99% بعد از دوازه جلسه حاکي از آن است که مشارکت دانشآموزان در حلقههاي کندوکاو فلسفي بر مهارت تفکر انتقادي آنان، شامل مهارت استدلال استقرائي، استدلال قياسي، تحليل مشاهدهيي پيامهاي رسانه يي، قدرت اعتمادپذيري، و قدرت فرضيه سازي در خصوص رسانه اينترنت تأثير ميگذارد (p≤0.01). براين اساس، جهت تعميق فهم اطلاعات در دنياي مجازي و کاهش آثار مخرب اين رسانه فراگير و ارزشمند، ميتوان از روش پيشنهادي برنامة آموزشي «فلسفه براي کودک» بهره گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - تحليل و بررسي زمينهگرايي و پيامد آن در نظريه «تفكر انتقادي منصفانه» ريچارد پاول
زهرا امي قاسم پورحسنریچارد پاول متفکری مشهور در زمینة تفکر انتقادی است که بر کاربرد آن در تصمیمات و کنشهای انسانی تأکید میورزد. وی با تحلیل استدلال و تفکر به مجموعه مؤلفههایی دست یافت که کلید تحلیل تفکر بحساب میآیند. زمینهگرایی او در این مجموعه آشکار است. زمینهگرایی بموازات نظریههای أکثرریچارد پاول متفکری مشهور در زمینة تفکر انتقادی است که بر کاربرد آن در تصمیمات و کنشهای انسانی تأکید میورزد. وی با تحلیل استدلال و تفکر به مجموعه مؤلفههایی دست یافت که کلید تحلیل تفکر بحساب میآیند. زمینهگرایی او در این مجموعه آشکار است. زمینهگرایی بموازات نظریههای مبناگرایی و انسجامگرایی، واکنشی متفاوت به شکاکیت است. با توجه به این منظر، توجیه، در چرخش معرفتی به زمینههای اجتماعی التفات خواهد کرد. به این ترتیب، زمینهگرایی از مؤلفههای زمینهيی همچون اعمال، روابط اجتماعی، فرهنگ و دیگر موقعیتهای جوامع انسانی جهت موجه یا ناموجه ساختن یک باور بهره میجوید. زمینه به این معنا میتواند فرض گرایش پاول را به متنمحوری، کثرتگرایی و نسبیتگرایی صورتبندی کند. بررسی این پیامدها در نظریه ریچارد پاول، سؤال اصلی پژوهش حاضر است. حل تعارض زمینهگرایی با تفکر انتقادی را میتوان از نوآوریهای رویکرد پاول بحساب آورد که از نظر پژوهشگران مغفول مانده است. اقبال جهانی به الگوی وی، پژوهش حاضر را براي تحلیل چگونگی همنشست آنها ضروری ساخته است. فرضیة این پژوهش آن است که پاول توانسته روشی اعتدالگرایانه اتخاذ کند که حاوی ملاکهایی جهانشمول بوده و در عین حال توجه به زمینه دارد. نتیجه آنکه پاول در الگوی تفکر انتقادی منصفانه خود، هشیارانه از تقلیلگرایی در ابعاد تفکر اجتناب داشته و به این وسیله پیامدهای زمینهگرایی را کاهش داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تبیین جایگاه هنر دیالکتیک در برنامۀ «فلسفه و کودک»
علیاصغر جعفری ولنی محیا مهرجدیمفهوم فلسفه با مفهوم انديشه ورزي گره خورده است و کيفيت خروج افکار از عالم ذهن به عالم خارج، جزو دغدغه هاي ناگزير انديشمندان بوده و هست؛ اينکه چگونه ميتوان انديشه ها را بگونهيي بيان کرد که قابل درک براي دوستداران فلسفه باشد؟ از سويي، هنرِ انتخاب واژه هاي مناسب، شيوة فص أکثرمفهوم فلسفه با مفهوم انديشه ورزي گره خورده است و کيفيت خروج افکار از عالم ذهن به عالم خارج، جزو دغدغه هاي ناگزير انديشمندان بوده و هست؛ اينکه چگونه ميتوان انديشه ها را بگونهيي بيان کرد که قابل درک براي دوستداران فلسفه باشد؟ از سويي، هنرِ انتخاب واژه هاي مناسب، شيوة فصلبندي، نحوة ارجاع به ايده هاي فيلسوفان و...، از جمله مصاديق ياريرسان هنر در بيان آراء فلسفي است. همچنین، بحث از هنر و زيبايي شناسي نزد فيلسوفان، نشان دهندة ارتباط بين هنر و فلسفه است. از سوي ديگر، در برنامة فلسفه و کودک، چگونگي طرح داستانها و پرسشها، شيوة بيان معلمان اين حوزه و... نشانگر استفاده از هنر در اين برنامه است. ديالکتيک يا گفتگو در برنامة «فلسفه و كودك» از اصول اساسي آن بوده و اگر بتوانيم هنرمندانه فن ديالکتيک را در جهت رسيدن به تعريف دقيق مفاهيم فلسفي بکار بريم، ميتوانيم بگوييم به موفقيت نسبي در اجراي اين برنامه دست يافته ايم. اين نوشتار با مروري بر الگوي تأملي و تفکر انتقادي و معرفي مختصري از برنامة «فلسفه و كودك»، درصدد تبيين جايگاه هنر ديالکتيک در برنامة «فلسفه و كودك» است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - مهارتهای تفکر انتقادی و سبک های مقابله ای دانشجویان با استرسِ ادراک شدة زلزله
فریبرز نیکدلپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های مقابله و مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان با استرس ادراک شدة آنها بعد از زمین لرزة شهر یاسوج انجام گردید. روش پژوهش غیرآزمایشی از نوع همبستگی است. برای وصول به هدف فوق، از جامعه آماري تحقيق كه عبارت بود از کلیه دانشجویان دانشگاه أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های مقابله و مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان با استرس ادراک شدة آنها بعد از زمین لرزة شهر یاسوج انجام گردید. روش پژوهش غیرآزمایشی از نوع همبستگی است. برای وصول به هدف فوق، از جامعه آماري تحقيق كه عبارت بود از کلیه دانشجویان دانشگاه های یاسوج و فرهنگیان یاسوج در سـال تحصیلی97-1396، تعداد 280 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که به پرسشنامة استرس ادراک شده (PSS)، پرسشنامة گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI)، و پرسشنامه سبک های مقابله با استرس (CISS) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که بین سبک های مقابله ای مسئله مدار و استرس ادراک شده دانشجویان رابطه منفی و معنادار و همچنین بین سبک های مقابله ای هیجان مدارِ دانشجویان و استرس ادراک شدة آنها رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. رابطه بین سبک های مقابلة اجتنابی و استرس ادراک شده دانشجویان معنادار نبود. تفکر انتقادی با میزان استرس ادراک شدة دانشجویان رابطة منفی و معنادار دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که سبک های مقابلة هیجان مدار، تفکر انتقادی، و سبک های مقابلة مسئله مدار به ترتیب پیشبینی کنندههای میزان استرس ادراک شده دانشجویان هستند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بررسی تطبیقی تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و «برنامه فلسفه برای کودکان»
معصومه رمضانی فینی خسرو باقری نوع پرست یحیی قائدیمقاله حاضر مطالعهای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤالها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و ر أکثرمقاله حاضر مطالعهای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤالها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و روش و نسبت میان آنها میباشد. برای پاسخگویی به این سؤالها روش پژوهش تطبیقی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر مشابهتها و همچنین تفاوتهایی در ابعاد مورد نظر است. بهعنوان مثال در حوزۀ مبانی، میتوان تأثیرپذیری از روش و منش سقراط و تأکید بر جایگاه اندیشهورزی در فلسفه بهجای موضوعات متافیزیکی را نام برد. در حوزۀ اهداف، پرورش عقلانی و ساختن زندگی بهتر موضوعی است که هر دو دیدگاه به آن توجه دارند با این تفاوت که معنای زندگی بهتر در نظر هورکهایمر فراهم ساختن شادکامی برای بیشترین افراد ممکن است، اما در فلسفه برای کودکان زندگی بهتر به معنای زندگی در جامعهای دموکراتیک با شهروندانی متفکر و مسئول است. همچنین تفاوتهایی مثل انطباق با شرایط اجتماعی و جایگاه دانش در نقد اجتماعی مطرح شده است. در باب روش، تفاوت عمدۀ دو دیدگاه در این است که برنامه فلسفه برای کودکان قائل به ارائه روشی مشخص برای پرورش تفکر انتقادی است، اما هورکهایمر تفکر انتقادی را فرایندی در جریان و مداوم میداند و از ارائۀ روشی مشخص اجتناب میکند و تنها به نقد منفی اشاره میکند. نتایج این مطالعۀ تطبیقی میتواند برای طراحان برنامههای درسی در سیستمهای آموزشی به منظور ارائۀ الگویی برای پرورش تفکر انتقادی بهکار رود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - تبیین تفکر انتقادی در رویکرد برساختگرایی (تحلیل واسازانۀ قرآنی)
حیدر اسماعیل پورنظریههای تفکر انتقادی بطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: نظریههایی که معطوف به بیان ویژگیهای مثبت و منفی پدیدههای گوناگون، ازجمله انسان هستند و نظریۀ قرآنی که تفکر انتقادی را مبتنی بر اعتقاد به دامنۀ باز، خلاقانه و نامحدود دانش خداوند قلمداد میکند. با بچالش کشیدن مضام أکثرنظریههای تفکر انتقادی بطورکلی به دو دسته تقسیم میشوند: نظریههایی که معطوف به بیان ویژگیهای مثبت و منفی پدیدههای گوناگون، ازجمله انسان هستند و نظریۀ قرآنی که تفکر انتقادی را مبتنی بر اعتقاد به دامنۀ باز، خلاقانه و نامحدود دانش خداوند قلمداد میکند. با بچالش کشیدن مضامین مندرج در رویکرد بیان ابعاد مثبت و منفی، فضا برای به میدان آمدن دیدگاه معرفت متغیر و خلاقانه هموار میگردد؛ بدینصورت که تعلیم و تربیت بیش از پیش، ماهیتی دینی و بینهایت بخود میگیرد. در علم و دانش و بتبع آن، محتوای دروس مبتنی بر تفکر انتقادی، جنبۀ نامحدودنگرانه غالب است و تحت تأثیر دیگر ابعاد نظام فلسفی، یعنی ارزشها و معرفت، شکل میگیرد. فرایند باز و نامحدود بُعد تفکر انتقادی قرآنی، منجر به رجحان رویکردهای خلاقانه و استفادۀ مؤثر از آنها در امر آموزش میشود. پژوهش حاضر تلاش میکند تفکر انتقادی مبتنی بر رویکرد ابعاد برساختگرایی معرفت انتقادی باز و نامحدود قرآنی را تبیین نماید. واسازی بمعنی تحلیل و بازخوانی هر موضوعی بشیوۀ مرکززدایی از آن و یافتن ابعادی از موضوع است که اغلب از آن غفلت میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - بررسی روش های آموزش در دانش آموزان دوره ابتدایی
عبدالحسین پیشگو گلنار برگریزانه زهرا کشاورزفرایند آموزش و پرورش روش ها و فنون تدریس و همراه با تربیت جایگاه مهمی دارد. روش یعنی “راه انجام دادن کاری ” و روش تدریس یعنی “راه منظم، با قاعده ومنطقی برای ارایه کردن درس “و روش آموزش “مجموعه تدابیر واندیشه هایی منظمی که معلم برای رسیدن به هدف های تربیتی با توجه به شرا أکثرفرایند آموزش و پرورش روش ها و فنون تدریس و همراه با تربیت جایگاه مهمی دارد. روش یعنی “راه انجام دادن کاری ” و روش تدریس یعنی “راه منظم، با قاعده ومنطقی برای ارایه کردن درس “و روش آموزش “مجموعه تدابیر واندیشه هایی منظمی که معلم برای رسیدن به هدف های تربیتی با توجه به شرایط وامکانات اتخاذ می کند ” تدریس تعامل بین معلم وشاگرد است که بر پایه طراحی منظم وهدفمند معلم، برای ایجاد تغییر در رفتارشاگرد انجام می گیرد .در پژوهش حاضر که با عنوان " بررسی روش های آموزش در دانش آموزان دوره ابتدایی"انجام گرفت، در این تحقیق شاید تنها روشی باشد که محتوا را با همکاری شاگردان و به صورتی غیر مستقیم آموزش میدهد. سپس روش های آموزش گروهی و اجتماعی( مبتنی بر همیاری) را مناسب ترین الگوهای آموزشی در سنین ابتدایی بخصوص برای بنیان نهادن مهارت های سطح بالای فکری مانند تفکر انتقادی تشخیص داده و بررسی و تفسیر گردیدند. در نتایج تحقیق علاوه بر معرفی روش های تدریس انتخابی به کم و کیف آنها پرداخته و ارتباط آنها را با مفاهیم و ویژگی های تفکر انتقادی نشان داده و تحلیل شدند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - بررسی تحلیل روشهای آموزش تفکر انتقادی در دانشآموزان دوره ابتدایی
صادق پیشگو حمیدرضا روشن نسب یعقوب حسینی نژادچکیده در پژوهش حاضر که با عنوان " تحلیل روشهای آموزش تفکر انتقادی به دانشآموزان دوره ابتدایی "انجام گرفت، بر مبنای همین روش تحقیق پس از مطالعات مبانی نظری، به گردآوری تمامی مفاهیم مرتبط با آموزشوپرورش کودکان ابتدایی و سپس به گردآوری تمامی مطالب و منابع مربوط به تفکر أکثرچکیده در پژوهش حاضر که با عنوان " تحلیل روشهای آموزش تفکر انتقادی به دانشآموزان دوره ابتدایی "انجام گرفت، بر مبنای همین روش تحقیق پس از مطالعات مبانی نظری، به گردآوری تمامی مفاهیم مرتبط با آموزشوپرورش کودکان ابتدایی و سپس به گردآوری تمامی مطالب و منابع مربوط به تفکر انتقادی پرداخته شد. در خلال این مطالعات تمامی روشهای موجود تدریس و کتب و مقالات مربوطه نیز مطالعه و بررسی گردید. پس از کنار هم قرارداد همه دادههای گردآوریشده از میان روشهای تدریس گوناگون به علت اهمیت سن دوره ابتدایی و البته تفاسیری که در این تحقیق آمده است درنهایت علاوه بر معرفی روشهای تدریس انتخابی به کم و کیف آنها پرداخته و ارتباط آنها را با مفاهیم و ویژگیهای تفکر انتقادی نشان داده و به تحلیل کشیدهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - پرورش تفکر انتقادی و رویکردهای آن
علی بخش نظریانی اصل ثارالله علامه حکیمه مرادی بهروز رهبریانمدافعان تفکر انتقادي بر این عقیدهاند که تفکر انتقادي میتواند تأثیر عام ویژگیهای انسانی را بر طبقات و گروههاي اجتماعی افزایش دهد. تربیت انتقادی و تفکر انتقادي بر نقش توانمندسازی حوزهی امکانات انسانی تأکیددارند. بهگونهاي که فراگیران در فکر و عمل، نقاد أکثرمدافعان تفکر انتقادي بر این عقیدهاند که تفکر انتقادي میتواند تأثیر عام ویژگیهای انسانی را بر طبقات و گروههاي اجتماعی افزایش دهد. تربیت انتقادی و تفکر انتقادي بر نقش توانمندسازی حوزهی امکانات انسانی تأکیددارند. بهگونهاي که فراگیران در فکر و عمل، نقاد پرورش یابند و در این رابطه به ملاک کفایت شناسی توجه مینمایند. هدف این پژوهش پرورش تفکر انتقادی و رویکردهای آن است. روش پژوهش از نوع اسنادی – تحلیلی میباشد. نتایج نشان داد باید به پرورش شیوههای تفکر انتقادی در افراد بیشتر توجه شود. همچنین در فرایند آموزش، باید ضمن تقویت روحیه انتقادپذیری در معلمان، روحیه انتقاد کردن و زمینه بررسی و تحقیق را در شاگردان به وجود آورد. نتایج اجمالی تحقیقاتی مرتبط را، که مؤید تأثیر این روش در پرورش تفکر پژوهشی است، برای بیان کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - اهداف برنامه فلسفه برای کودکان
رهام پاراد محمد حسن بادست حلیمه بادستهدف از این پژوهش اهداف برنامه فلسفه برای کودکان می باشد. در این پژوهش تفکر انتقادی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت و نقش آن در برنامه آموزشی لیپمن از دیدگاه فیلسوفان تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفت. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی از نوع م أکثرهدف از این پژوهش اهداف برنامه فلسفه برای کودکان می باشد. در این پژوهش تفکر انتقادی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت و نقش آن در برنامه آموزشی لیپمن از دیدگاه فیلسوفان تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفت. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی از نوع مطالعه کتابخانهای است. پس از بررسی و تحلیل مطالب در این پژوهش می توان نتیجه گفت که تفکر انتقادی دغدغهی تمام فیلسوفان تعلیم و تربیت است و برنامه فبک (فلسفه برای کودکان) حلقهی مفقود شده آموزش و پرورش امروزی است. در این برنامه دانش آموزان با مشارکت در حلقه های کندوکاو فلسفی بر مهارت های استدلالی، تحلیل و قدرت ارزیابی خود میافزایند و شرکت در کلاس های فلسفه برای کودکان در قدرت اعتماد به نفس، خودباوری و اجتماعی شدن دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. هدف براي آموزش فلسفه به کودکان به این شرح قید نموده است: ١- بهبود توانایی استدلال ٢- پرورش خلاقیت ٣- پرورش تفکر انتقادي ٤-پرورش درک اخلاقی ٥- پرورش ارزشهاي هنري 6- پرورش شهروندي ٧-رشد فردي و میان فردي٨- پرورش توانایی مفهوم یابی در ترجمه تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - واکاوی رئالیسم¬جادویی در رویکرد متامدرنیسم به منظور ارائه دلالت¬های آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی
مصطفی زبان دان محمد حسن میرزامحمدی اکبر پناهی درچهاین پژوهش، با هدف واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم به منظور ارائه دلالت های آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی، انجام شده است. مولفه های اصلی متامدرنیسم شامل نوسان، رئالیسم جادویی، تفکر گویی یا انگار، نئو رمانتیسم و عملگرایی است. با وجودی که کاربرد رئالیسم جاد أکثراین پژوهش، با هدف واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم به منظور ارائه دلالت های آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی، انجام شده است. مولفه های اصلی متامدرنیسم شامل نوسان، رئالیسم جادویی، تفکر گویی یا انگار، نئو رمانتیسم و عملگرایی است. با وجودی که کاربرد رئالیسم جادویی از نظر قدمت، به قبل از متامدرنیسم می رسد، ولی اکنون این راهبرد هنری به نئورومانتیسم و متامدرنیسم مربوط می شود. این رویکرد ادبی به عنوان آمیخته کننده ی تخیل و واقعیت یکی از مولفه های موثر متامدرنیسم محسوب می شود. با توجه به اهمیت این مولفه در رویکرد متامدرنیسم، این پژوهش، به واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم به منظور ارائه دلالت های آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی پرداخته است. روش این تحقیق از نوع کیفی و مطالعات آن از نوع کتابخانه ای بوده که با استفاده از روش تحقیق تحلیل محتوا انجام گرفته است. همچنین جامعه پژوهش، اسناد و مقاله های موجود، مرتبط و در دسترسی است که در حیطه ی رئالیسم جادویی و متامدرنیسم وجود دارد. ابزار ثبت و نگهداری اطلاعات در این پژوهش، فیش بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهدکه رئالیسم جادویی می تواند به طور قابل توجهی به رشد فکری فراگیران، توسعه تفکر انتقادی و تقویت کاوشگری ذهن، همدلی، افزایش حساسیت های بین فرهنگی و درک عمیق تر از مسائل پیچیده فکری کمک کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - واکاوی رئالیسم¬جادویی در رویکرد متامدرنیسم به منظور ارائه دلالت¬های آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی
مصطفی زبان دان محمد حسن میرزامحمدی اکبر پناهی درچهاین پژوهش، با هدف واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم و دلالتهای آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی انجام شده است. مؤلفههای اصلی متامدرنیسم شامل نوسان، رئالیسم جادویی، تفکرگویی یا انگار، نئورمانتیسم و عملگرایی است. با وجودی که کاربرد رئالیسم جادویی از نظر قدمت، به أکثراین پژوهش، با هدف واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم و دلالتهای آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی انجام شده است. مؤلفههای اصلی متامدرنیسم شامل نوسان، رئالیسم جادویی، تفکرگویی یا انگار، نئورمانتیسم و عملگرایی است. با وجودی که کاربرد رئالیسم جادویی از نظر قدمت، به قبل از متامدرنیسم میرسد ولی اکنون این راهبرد هنری به نئورمانتیسم و متامدرنیسم مربوط میشود. این رویکرد ادبی به عنوان آمیختگی تخیل و واقعیت یکی از مؤلفههای مؤثر متامدرنیسم محسوب میشود. با توجه به اهمیت این مؤلفه در رویکرد متامدرنیسم، این پژوهش، به واکاوی رئالیسم جادویی در رویکرد متامدرنیسم به منظور ارائه دلالتهای آن در ایجاد کاوش فکری و همدلی پرداخته است. این تحقیق از نوع کیفی و مطالعه آن کتابخانهای با استفاده از روش تحلیل محتوای متن است. جامعه پژوهش، اسناد و مقالههای مرتبط و در دسترس است. همچنین ابزار ثبت و نگهداری اطلاعات در این پژوهش، فیشبرداری است. نتیجه این پژوهش نشان میدهدکه رئالیسم جادویی میتواند به طور قابل توجهی به رشد فکری فراگیران، توسعه تفکر انتقادی و تقویت کاوشگری ذهن، همدلی، افزایش حساسیتهای بین فرهنگی و درک عمیقتر از مسائل پیچیده فکری کمک کند. تفاصيل المقالة