-
حرية الوصول المقاله
1 - تبيين الزامات سیاسی- عقلانی وحدت ملی در انديشۀ امام خميني(ره)
محمدحسین جمشیدیدر اندیشه و نگرش امام خميني كه نشأتگرفته از آيين حنيف و توحيدي اسلام است، مؤمنين هم امتي واحده محسوب ميشوند و هم بر مبنای اقتضائات با توجه به سرنوشت مشترك خویش در چارچوب مرزهای اعتباری جغرافیایی (ملی) برای تحقق این سرنوشت مشترک، به جهتگيري اعتقادی، سیاسی و عملی واحدی أکثردر اندیشه و نگرش امام خميني كه نشأتگرفته از آيين حنيف و توحيدي اسلام است، مؤمنين هم امتي واحده محسوب ميشوند و هم بر مبنای اقتضائات با توجه به سرنوشت مشترك خویش در چارچوب مرزهای اعتباری جغرافیایی (ملی) برای تحقق این سرنوشت مشترک، به جهتگيري اعتقادی، سیاسی و عملی واحدی نیاز دارند. با وجود چنین جهت گیری است که آنان با اعتصام به حبلالله ميتوانند به مقام خلافت الهي در زمين نائل شوند. بر این مبنا ما در اين نوشتار در پي بررسي این مسئله هستیم که نگرش امام خمینی(ره) به وحدت ملی از چه بنیادهای سیاسی - عقلانی برخوردار است. با بررسی تحلیلی اندیشههای امام خمینی(ره) درمییابیم که مسئلۀ وحدت و انسجام ملي نیز چونان سایر گونههای وحدت و همبستگی بر مبناي الزامات سیاسی و اقتضائات محيطي، ضرورتي است كه هم مبتني بر شواهد و براهین عقلي است و هم مبتنی بر براهين شرعي است. در نتیجه امام خمینی نگاهی دو بعدی - عقلانی و وحیانی - به امر وحدت دارد. اما آنچه مورد بحث اين نوشتار است، دلايل و براهین سیاسی - عقلاني وحدت و انسجام ملی در انديشۀ بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران است. در اين عرصۀ امام خميني(ره) بر بداهت عقلي وحدت، اقتضاي عقل سياسي، وجود دشمن مشترك، توسعۀ فرهنگي، سياسي و اجتماعي، اصل حفظ و تداوم انقلاب اسلامی و ارزشهايش و در نهايت طرح وحدت و انسجام ملي به مثابۀ يك راهبرد براي دست يافتن به آزادي، رهايي و پيروزي تأكيد دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تبیین نسبت شکافهای اجتماعی و وحدت ملی در ایران
علياصغر قاسمي سیانیحفظ و تقویت وحدت و همبستگی ملی، یکی از مهمترین اولویتهای تمام نظامهای سیاسی است؛ زیرا افزایش ضریب همبستگی ملی باعث کاهش تهدیدهای داخلی و خارجی و مآلاً فراهم شدن زمینههای مناسب برای توسعه و پیشرفت کشور میشود. ایران از جمله کشورهایی است که با اتکا به پیشینۀ تاریخی و أکثرحفظ و تقویت وحدت و همبستگی ملی، یکی از مهمترین اولویتهای تمام نظامهای سیاسی است؛ زیرا افزایش ضریب همبستگی ملی باعث کاهش تهدیدهای داخلی و خارجی و مآلاً فراهم شدن زمینههای مناسب برای توسعه و پیشرفت کشور میشود. ایران از جمله کشورهایی است که با اتکا به پیشینۀ تاریخی و تمدنی خود در طول قرنهای متمادی توانسته است بر چالشهای معطوف به واگرایی غلبه کند، به نحوی که علی رغم اشغال این کشور و نیز انتزاع بخشهایی از سرزمین پهناور آن، همواره در طول تاریخ به عنوان یک واحد سیاسی قدرتمند، مستقل و دارای حاکمیت فراگیر به حیات خود ادامه داده است. در چند دهه اخیر نیز وحدت و همبستگی ملی بیش از پیش در معرض چالشهای داخلی و تهدیدهای خارجی قرار گرفته که از جمله مهمترین چالشهای داخلی فعال شدن برخی شکافهای اجتماعی در مقاطعی از زمان بوده است. این مقاله بدون انکار، نقش تهدیدهای خارجی در تضعیف وحدت ملی بر عوامل داخلی تمرکز کرده و میکوشد نسبت چهار شکاف اجتماعی عمده در ایران (شکاف نسلی، جنسیتی، قومی و مذهبی) را با ابعاد مختلف وحدت و همبستگی ملی (ابعاد دینی، سرزمینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی) بررسی کند. روش مورد استفاده در این مقاله، روش تحلیل ثانویۀ یافتههای پژوهشی و مقطع مورد بررسی دهۀ 1390- 1380 است. نتایج به دست آمده نشان میدهد بین دو سر طیفهای معطوف به شکافهای اجتماعی دربارۀ ابعاد مختلف وحدت و همبستگی ملی اختلاف نظر جدی وجود ندارد و هم گرایی ملی در ایران از سطح مناسبی برخوردار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - کارکردهای اجتماعی وحدت در اندیشه امام خمینی(ره) بر اساس رویکرد وحدت سیاسی
سید ابوالحسن نواب جواد حقیر مددیامام خمینی یکی از شخصیتهای برجسته و موثر جهان اسلام است که در قرن حاضر جهت ارتقای وضعیت موجود مسلمانان تاکید بسیاری به وحدت کرده است به نحوی که شاید بتوان گفت امر وحدت یکی از مهمترین اندیشههای سیاسی ایشان قبل از انقلاب و به ویژه بعد از انقلاب میباشد. از آنجا که وحدت أکثرامام خمینی یکی از شخصیتهای برجسته و موثر جهان اسلام است که در قرن حاضر جهت ارتقای وضعیت موجود مسلمانان تاکید بسیاری به وحدت کرده است به نحوی که شاید بتوان گفت امر وحدت یکی از مهمترین اندیشههای سیاسی ایشان قبل از انقلاب و به ویژه بعد از انقلاب میباشد. از آنجا که وحدت در جهان معاصر اسلام به دو نوع وحدت تقریبی و وحدت سیاسی مطرح شده است لازم است که اندیشههای امام خمینی که داعیه دار امر وحدت میان مسلمانان است از این جهت بررسی شود. یکی از راههای بررسی این مقوله تطابق کارکردهای وحدت از منظر امام خمینی با این دو نوع اندیشه وحدتی میباشد. بر این اساس این مقاله قصد دارد با روش تحلیلی- توصیفی و با استناد به سخنان، نامهها و پیامهای ایشان این مقوله را بررسی کند. بررسیهای این پژوهش نشان میدهد کارکردهای مطرح شده از منظر امام خمینی با اندیشه وحدت سیاسی مسلمانان تطابق بیشتری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تبیین رابطه وجودی خداوند با مخلوقات با بررسی و نقد ادله تشکیک در حکمت صدرایی
احمد سعیدی یاسر حسینپور مهدی ایمانی مقدمصدرالمتألهین متناسب با نگاه اصالت وجودی خود، تشکیک در مراتب وجود را بنا نهاد و آن را تشکیک خاصی نامید، اما در این که منظور او از تشکیک در وجود چه بوده، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. برخی وحدت تشکیکی وجود را یک آموزه متوسط از حکمت متعالیه برای نزدیک کردن ذهن متعلمان فلسفه أکثرصدرالمتألهین متناسب با نگاه اصالت وجودی خود، تشکیک در مراتب وجود را بنا نهاد و آن را تشکیک خاصی نامید، اما در این که منظور او از تشکیک در وجود چه بوده، تفاسیر مختلفی ارائه شده است. برخی وحدت تشکیکی وجود را یک آموزه متوسط از حکمت متعالیه برای نزدیک کردن ذهن متعلمان فلسفه به سوی رأی نهایی ملاصدرا(ره) یعنی وحدت شخصی وجود دانستهاند. برخی دیگر تشکیک وجود را نسخة فلسفی و تفسیر صحیح از وحدت شهود عارفان دانستهاند.اما برخی معتقدند که وحدت وجود عرفانی به معنای موجودیتِ همه موجودات به عین وجود واجبتعالی است و تشکیک صدرایی نیز دقیقا به همین معناست. بر این اساس، تشکیک بدان معناست که تنها یک وجودِ بسیط و اطلاقی محقق است و کثرات بهرغم موجود بودن، وجودی غیر از آن وجود بسیط و مطلق و واحد ندارند. به عبارت دیگر، به اعتقاد طرفداران این تفسیر، صدرالمتألهین(ره) در صدد اثبات موجودیت همة وجودات به وجود خداوند، و یا به بیان دیگر، اثبات وجود بودن وجود خداوند برای همة موجودات بوده است.در این مقاله، تفسیر اخیر را دیدگاه نهایی ملاصدرا فرض کرده و با این اصل موضوع، برخی ادلة او را برای اثبات این تفسیر، تقریر و بررسی نمودهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نسبت زيبايي و خير در هستيشناسي افلاطون
حسين غفاري بهناز پروينبنابر تفاسير گوناگون، نسبت ميان خير و زيبايي در انديشه افلاطون در طيفي ميان تساوي و تغاير نوسان دارد و هرکدام از اين تفاسير سرنوشت متفاوتي را براي زيباشناسي و اخلاق افلاطوني و نسبت آنها با مابعدالطبيعه او رقم ميزند. بسياري از مفسران، حقيقت و خير در نظر افلاطون را يکي أکثربنابر تفاسير گوناگون، نسبت ميان خير و زيبايي در انديشه افلاطون در طيفي ميان تساوي و تغاير نوسان دارد و هرکدام از اين تفاسير سرنوشت متفاوتي را براي زيباشناسي و اخلاق افلاطوني و نسبت آنها با مابعدالطبيعه او رقم ميزند. بسياري از مفسران، حقيقت و خير در نظر افلاطون را يکي ميدانند، در حالي که نسبت زيبايي و خير دقيقاً روشن نيست. با بررسي ويژگيهاي هريک از اين دو در محاورات مختلف و زمينه ها و دلايل توصيف اين رابطه از زبان خود افلاطون، ميتوان علاوه بر يافتن اين نسبت، حدود زيباشناسي افلاطوني را ترسيم نمود و به جايگاه زيبايي بمثابه حقيقت وجود در هستيشناسي افلاطون پيبرد. در اين جستار براساس روش تجويزي افلاطون در نامه هفتم براي معرفت نسبت به هر موضوع، به رابطه زيبايي با مفاهيم مترادفش يعني لذت، هماهنگي، تناسب، نظم و وحدت ميپردازيم و ميکوشيم با پاسخگويي به دلايل مغايرت خير و زيبايي نشان دهيم که ساير تعاريف و معاني زيبايي به وحدت تأويلپذيرند و حقيقت زيبايي همان خير بمثابه وحدت است. در نتيجه، زيبايي علت وجود و غايت همه چيز است و بر اين اساس، اخلاق و زيباشناسي دو وجه هستيشناسي واحد افلاطون محسوب ميشوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - عشق طريقي بسوي کمال انساني (مقايسهيي بين نگاه ابنسينا و ملاصدرا)
فاطمه سليمانيحکماي اسلامي از جمله ابنسينا، عشق انساني را به عشق حقيقي و مجازي تقسيم کردهاند. عشق حقيقي همان اشتياق و حب شديد به ذات و صفات الهي است و عشق مجازي، خود به عشق نفساني و عشق حيواني تقسيم ميشود. مبدأ عشق نفساني، سنخيت و مشالکت جوهري نفس عاشق و معشوق است، اما مبدأ عشق حيو أکثرحکماي اسلامي از جمله ابنسينا، عشق انساني را به عشق حقيقي و مجازي تقسيم کردهاند. عشق حقيقي همان اشتياق و حب شديد به ذات و صفات الهي است و عشق مجازي، خود به عشق نفساني و عشق حيواني تقسيم ميشود. مبدأ عشق نفساني، سنخيت و مشالکت جوهري نفس عاشق و معشوق است، اما مبدأ عشق حيواني، شهوت جسماني و خواهش لذت حيواني است. ابنسينا، عشق مجازي را يکي از عوامل «تلطيف سر» ميداند و «تلطيف سر» از اهداف رياضت عارفانه و طريقي براي رسيدن به کمال است. ملاصدرا نيز معتقد است که در عشق مجازي نفساني، اتحاد نفس عاشق با معشوق از طريق استحسان و تمثل زيباييهاي ظاهري و باطني معشوق، منجر به لطافت روح و آمادگي در نفس عاشق ميگردد بطوري که او را آمادة پذيرش مقام فناء فيالله ميگرداند. برهمين اساس ميگويد: «المجاز قنطره الحقيقة»؛ عشق مجازي پلي است براي رسيدن به عشق حقيقي و در نهايت کمال انساني. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - وحدت يا كثرت نوع انساني نزد ابنسينا، شيخاشراق و ملاصدرا
عبداله صلواتيوحدت يا کثرت نوعي انسان يکي از مسائلي بوده که غالباً در سنت فلسفة حاشيه و بعنوان پيش فرض مطرح بوده است و بيشينة فيلسوفان مسلمان، از وحدت نوعي انسان دفاع ميکردهاند. اما مخالفان وحدت نوعي، با صورتي برهاني به طرح کثرت نوعي انسان پرداختند. البته در آثار موافقان وحدت نوعي ا أکثروحدت يا کثرت نوعي انسان يکي از مسائلي بوده که غالباً در سنت فلسفة حاشيه و بعنوان پيش فرض مطرح بوده است و بيشينة فيلسوفان مسلمان، از وحدت نوعي انسان دفاع ميکردهاند. اما مخالفان وحدت نوعي، با صورتي برهاني به طرح کثرت نوعي انسان پرداختند. البته در آثار موافقان وحدت نوعي از جمله ابنسينا شواهدي دال بر کثرت نوعي انسان يافت ميشود. در اين جستار منحني تطورات نابرابري و کثرت نوعي انسان با محوريت متفکران برجسته و مؤثري چون ابنسينا، سهروردي و ملاصدرا مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد. منحني کثرت نوعي در تفکر فلسفي و کلامي جهان اسلام، دستخوش نوساناتي بوده است، اما سير پيدايي آن را ميتوان چنين فهرست کرد: کثرت نوعي انسان در حد شواهد نزد ابنسينا، وحدت نوعي مشکک (انسانهاي نابرابرِ برابر) نزد سهروردي و سه مدلِ وحدت نوعي مشكَك وجودي صرف، وحدت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي و کثرت نوعي مشکک ماهوي در پي وحدت نوعي مشكَك وجودي نزد ملاصدرا؛ با اين توضيح که هريک از مدلهاي سه گانة صدرايي به دو صورتِ پيشين و پسين مطرح ميباشد. کثرت نوعي صدرايي بدليل پشتيباني توسط مباني، تنوع مدلها و اشتمال آن بر کثرت نوعي پيشين و پسين، فضاي دگرديسيشده يي از نابرابري انسانها را پديد آورد که نگارنده براي نشان دادن تفاوت جوهري آن با کثرت نوعي انساني پيش از ملاصدرا، از آن به زيست نوعهاي انساني ياد کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - تبيين و بررسي انتقادي رويکرد ملامحمد نعيم طالقاني به نظريه وحدت شخصي وجود
سيدشهريار کمالي سبزوارياز ديدگاه ملامحمد نعيم طالقاني، نظريه وحدت شخصي وجود يا مستلزم عينيت محض واجبتعالي با اشياء است و يا مستلزم ممکنالوجود بودن واجبتعالي است و بتبع اين دو استلزام، اشکالات و مفاسد فراواني بر اين نظريه وارد ميشود که آن را نظريهيي غيرمعقول و غير قابلقبول ميسازد. ما در ن أکثراز ديدگاه ملامحمد نعيم طالقاني، نظريه وحدت شخصي وجود يا مستلزم عينيت محض واجبتعالي با اشياء است و يا مستلزم ممکنالوجود بودن واجبتعالي است و بتبع اين دو استلزام، اشکالات و مفاسد فراواني بر اين نظريه وارد ميشود که آن را نظريهيي غيرمعقول و غير قابلقبول ميسازد. ما در نوشتار حاضر پس از تحليل ديدگاه ايشان در باب اين نظريه، با استفاده از مفاهيمي مانند وجود رابط معلول و کثرت و تمايز احاطي، به تبيين نظريه وحدت شخصي وجود ميپردازيم و نشان خواهيم داد که هيچکدام از اشکالات مذکور، بر اين نظريه وارد نيست و ايشان در تبيين و تحقيق مرام عرفا در اينباب مصاب نميباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - زمينهها و علل طرح نظريات فلسفي ناسازگار در آثار ملاصدرا
سعيد انواريملاصدرا دربارة برخي از مباحث فلسفي در آثار مختلف خويش نظريات متفاوتي بيان كرده است كه در يك نظام فلسفي واحد قابل جمع با يكديگر نيستند. در اين مقاله با طرح اينگونه مباحث، علت متفاوت بودن نظريات ملاصدرا در موارد ذيل بررسي خواهد شد: موضوع حركت جوهري؛ حركت توسطيّه؛ عامل ايج أکثرملاصدرا دربارة برخي از مباحث فلسفي در آثار مختلف خويش نظريات متفاوتي بيان كرده است كه در يك نظام فلسفي واحد قابل جمع با يكديگر نيستند. در اين مقاله با طرح اينگونه مباحث، علت متفاوت بودن نظريات ملاصدرا در موارد ذيل بررسي خواهد شد: موضوع حركت جوهري؛ حركت توسطيّه؛ عامل ايجاد زمان؛ ماهيت علم؛ علم الهي به جزئيات؛ فاعليت الهي؛ رابطة علت و معلول؛ ملاك نيازمندي ممكن به واجب؛ معاني ماهيت؛ نحوة اتصاف ماهيت به وجود؛ وحدت وجود؛ تجرد و حدوث نفس. با بررسي اين موارد مشخص ميشود كه طرح نظريات مختلف در آثار ملاصدرا ناشي از يكي از عوامل زير است: 1. تغيير ديدگاه ملاصدرا در طول زمان (وي نخست به اصالت ماهيت و سپس به اصالت وجود و تشكيك وجود قائل شده است و در نهايت به نظرية وحدت شخصي وجود دست يافته است)؛ 2. رعايت جنبة تعليمي در بيان مطالب؛ 3. طرح نظريات بر اساس مباني مختلف (مبناي قوم، مبناي وحدت تشكيكي وجود و مبناي وحدت شخصي وجود)؛ 4. تلاش براي نگارش يك دورة مدون از مباحث فلسفي. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - نقدي بر «نقش روششناختي قاعدة الواحد»
مهدي عظيمي«نقش روششناختي قاعدة الواحد» عنوان مقالهيي است كه نويسندة آن معتقد است «تبيينگري قاعدة الواحد محدود به پارهيي از مسائل الهيات بالمعنيالاخص است» و در نتيجه، استناد به آن «در اثبات مسائل منطقي، طبيعي و پارهيي از مسائل الهيات بالمعنيالاعم» ناروا است. من در اين نوشتا أکثر«نقش روششناختي قاعدة الواحد» عنوان مقالهيي است كه نويسندة آن معتقد است «تبيينگري قاعدة الواحد محدود به پارهيي از مسائل الهيات بالمعنيالاخص است» و در نتيجه، استناد به آن «در اثبات مسائل منطقي، طبيعي و پارهيي از مسائل الهيات بالمعنيالاعم» ناروا است. من در اين نوشتار و در پاسخ به مقالة مذكور نشان خواهم داد كه: 1ـ اين نگره را پيشتر ملاصدراي شيرازي درافكنده و حكيم سبزواري آن را برسنجيده و وازده است. آن مقاله اگرچه به ديدگاه ملاصدرا و سنجش و وازَنِش سبزواري اشاره كرده، هيچ پاسخي بدان نداده است؛ 2ـ خاستگاه اين نگره غفلت از قيد وحدت حيثيّت است؛ 3ـ در سراسر مقالة مذكور واحد حقيقي با واحد حق بهم درآميختهاند؛ 4ـ در آن مقاله، اصل و عكس قاعده به هم درآميخته و مدعاي ناظر به اصل قاعده دامنگير عكس آن گشته است؛ 5ـ نويسندة مقالة مذكور، «امتناع انتزاع مفهوم واحد از مصاديق كثير» را يكي از نمونههاي كاربرد نارواي قاعدة «الواحد» بشمار آورده است درحاليكه فيلسوفان در اين مسئله از قاعدة «الواحد» بهره نبردهاند. بنظر ميرسد خاستگاه اين خطا، عليتانگاري رابطة مفهوم و مصداق است كه حتي با فرض آن هم بهتر است گفته شود كه اين مسئله بر عكس قاعده استوار است، نه بر اصل آن؛ حال آنكه ادعاي مقاله ـ بفرض درستي ـ دربرگيرندة اصل قاعده است، نه عكس آن. فراتر از اين، مسئله» يادشده حتي بر عكس قاعده هم استوار نيست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تبيين و بررسي برهان علامه طباطبايي در ارجاع نظريه «تشكيك در وجود» به نظرية «وحدت شخصي وجود»
حسين کلباسی اشتری مهدي ساعتچينظرية وحدت شخصي وجود، اساس هستيشناسي عرفاني است، از اينرو گروهي از محققين اهل عرفان در مقام تبيين و دفاع از عقيدة خويش به اثبات برهانيِ اين نظريه اقدام نمودهاند. حكيم و عارف معاصر، علامه طباطبايي نيز در آثار خود به اقامة براهيني در اثبات اين مدعا پرداخته است. ازجملة أکثرنظرية وحدت شخصي وجود، اساس هستيشناسي عرفاني است، از اينرو گروهي از محققين اهل عرفان در مقام تبيين و دفاع از عقيدة خويش به اثبات برهانيِ اين نظريه اقدام نمودهاند. حكيم و عارف معاصر، علامه طباطبايي نيز در آثار خود به اقامة براهيني در اثبات اين مدعا پرداخته است. ازجملة اين براهين، برهاني است كه در آن از طريق واكاويِ برهان حكماي متألّه مبني بر وحدت سنخي وجود و تشكيكي بودنِ آن، مدعاي عرفا مبني بر وحدت شخصي وجود به اثبات رسيده است. اين برهان از حيث روش استدلال و همچنين پرداختن به فروع و نتايجِ گوناگون مطلب، بويژه روشن ساختن نسبت ميان نظرية عارف و نظرية حكيم، بديع و قابل توجه است. مقالة حاضر پس از تقرير هر يك از دو نظريه، به تبيين و تحليل برهان مذكور پرداخته و برخي از نتايج متفرع بر آن را مورد بررسي قرار ميدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - مسئلة مطابقت در معرفتشناسي وجودي ملاصدرا
شهناز شايانفرنظرية مطابقت در صدق، يكي از كهنترين و مهمترين نظريات در باب شناخت حقيقت است. فيلسوفان مسلمان تفسير واحدي از نظرية مذكور بدست داده و تطابق ذهن و عين را صرفاً تطابقي ماهوي تلقي كردهاند. ملاصدرا نيز همگام با پيشينيان، در مبحث وجود ذهني و ديگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت أکثرنظرية مطابقت در صدق، يكي از كهنترين و مهمترين نظريات در باب شناخت حقيقت است. فيلسوفان مسلمان تفسير واحدي از نظرية مذكور بدست داده و تطابق ذهن و عين را صرفاً تطابقي ماهوي تلقي كردهاند. ملاصدرا نيز همگام با پيشينيان، در مبحث وجود ذهني و ديگر مباحث مرتبط با علم، از وحدت ماهوي ذهن و عين سخن ميگويد. جستار حاضر در صدد پاسخ به اين پرسش است كه چگونه ميتوان بر اساس امكانات دروني فلسفة ملاصدرا از مطابقت وجودي ذهن و عين در فلسفة او سخن گفت؟ نگارنده در اين پژوهش سعي كرده است با تبيين برخي امكانات دروني فلسفة ملاصدرا، از جمله نگرش وجودي او به علم، تفكيك ميان علم و صورت ذهني، وحدت تشكيكي وجود، كينونتهاي پيشين انسان و در پي آن دريافت حضوري از پديدهها، به تبيين مطابقت وجودي ذهن و عين بپردازد. نتيجة اين بررسيها نشان ميدهد كه تطابق ماهوي در پي تطابق وجودي مطرح ميشود. بديگر سخن، اگر تطابق ماهوي را بپذيريم بايد مقدم بر آن تطابق وجودي را بعنوان مقوم تطابق ماهوي پذيرفته باشيم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - وحدت وجود از نگاه ملاصدرا
سيدمرتضي حسيني شاهرودي محمدعلي وطندوستملاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاص أکثرملاصدرا در سير انديشة فلسفي خود توانست با مباني و اصول فلسفي خود، از وحدت تشكيكي به وحدت شخصي وجود برسد. وي با تفسير عليت به تجلي، حقيقت وجود را منحصر در واجب تعالي دانست و غير او را تطورات و تجليات وجود واحد واجبي تلقي كرد. نگارنده در اين مقاله ميكوشد نظريه» نهايي ملاصدرا در باب وحدت وجود را بدست آورد و همانندي وحدت وجود در حكمت متعاليه با وحدت وجود عرفاني را نشان دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ملاصدرا؛ از تشكيك عامي تا توحيد خاصي
عبدالعلي شكر مرتضي حامدياصطلاح «تشكيك» نخستينبار در مباحث منطقي رايج شد و بدنبال آن در فلسفه نيز كساني همچون ابنسينا و سهرودي به استفاده و بحث از آن مبادرت كردند. از مجموع آثار ابن سينا برميآيد كه وي فقط در محدودة تشكيك عامي گام برداشته است. سهروردي نيز كه زمينة تشكيك خاصي را در انديشة ملا أکثراصطلاح «تشكيك» نخستينبار در مباحث منطقي رايج شد و بدنبال آن در فلسفه نيز كساني همچون ابنسينا و سهرودي به استفاده و بحث از آن مبادرت كردند. از مجموع آثار ابن سينا برميآيد كه وي فقط در محدودة تشكيك عامي گام برداشته است. سهروردي نيز كه زمينة تشكيك خاصي را در انديشة ملاصدرا فراهم ساخت، بدليل اعتباري دانستن وجود، به تشكيك در ذات و ماهيت روي آورد؛ نظريهيي كه مورد پذيرش ملاصدرا و حكماي مشايي واقع نشد. اگر اصالت، وحدت و تشكيك وجود سه پاية اصلي حكمت متعاليه باشد، تشكيك خاصي و خاص الخاصي، تكميل كنندة آن و اوج حكمت متعاليه صدرايي خواهد بود. ملاصدرا ابتدا تشكيك خاصي را در ردّ تشكيك عامي و نظرية تباين وجودات مطرح ساخت و آنگاه به تفسير نويني از آن در قياس با تشكيك خاصي اشراقي همت گماشت. وي ضمن عبور از اين نوع تشكيك و با الهام از انديشة عرفاني و آيات وحياني، به تشكيك خاص الخاصي نائل آمد تا بتواند با تمسك به آن، كثرت موجودات را توجيه نمايد و تفسير جديدي از توحيد ارائه دهد كه همسو با توحيد عرفاني باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تبيين عرفاني ملاصدرا از نظرية وحدت شخصي وجود
منيره سيدمظهريتلاش فكري عميق و توأم با شهود حكيم ملاصدرا در تحقيقات پيرامون حقيقت هستي، سرانجام او را به نظريه وحدت شخصي وجود رسانيد تا آنجا كه خود در برخي آثارش خصوصاً رساله عرفاني ايقاظ النائمين همعقيده با عرفا بصراحت بر لزوم باور به وحدت شخصي وجود اذعان نموده است. او در تبيين عر أکثرتلاش فكري عميق و توأم با شهود حكيم ملاصدرا در تحقيقات پيرامون حقيقت هستي، سرانجام او را به نظريه وحدت شخصي وجود رسانيد تا آنجا كه خود در برخي آثارش خصوصاً رساله عرفاني ايقاظ النائمين همعقيده با عرفا بصراحت بر لزوم باور به وحدت شخصي وجود اذعان نموده است. او در تبيين عرفاني اين نظريه در ساحت هستيشناسي، از رهگذر مباحثي همچون اصطلاح شناسي وجود، بيان رابطه ميان وجود و ماهيت، شرح اعتبارات ماهيات ـ هم از حيث تعين في نفسه و هم از حيث تنزل وجودي آنهاـ ابتدا نظريه وحدت تشكيكي وجود را طرح و نكات ظريفي را در مفاد اين نظريه بيان مينمايد و سپس از طريق برهان عدمي بودن ازلي و ابدي ممكنات، با بياني عرفاني به تبيين وحدت شخصي وجود نظر ميكند و در نهايت نتيجه ميگيرد كه وحدت و يگانگي موجودات در ذات وجودي خود، نه وحدت و اشتراك سنخي بلكه وحدت شخصي و سرياني است. از نظر او، وجود حقيقي مختص به وجود خداي تعالي است و ممكنات همگي ظهور، نمود و شئون اوصاف وجود حقند و نسبت به آن، وجود ظلي و قيام سايهوار دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تشكيك خاصي وجود از ديدگاه آقاعلي مدرس و تفاوت آن با ساير انواع تشكيك خاصي
سيد شهريار كمالي سبزواريدر حكمت متعاليه مناط تشكيك خاصي، بازگشت مابه الاشتراك به مابه الامتياز است. اين، يك ضابطه و معيار عام است بگونهيي كه بر اساس آن حداقل سه قسم تشكيك خاصي را ميتوان تعريف نمود. در قسم اول از انواع تشكيك خاصي، كثرت بر وحدت غلبه يافته است بگونهيي كه تمام موجودات و كثرات ه أکثردر حكمت متعاليه مناط تشكيك خاصي، بازگشت مابه الاشتراك به مابه الامتياز است. اين، يك ضابطه و معيار عام است بگونهيي كه بر اساس آن حداقل سه قسم تشكيك خاصي را ميتوان تعريف نمود. در قسم اول از انواع تشكيك خاصي، كثرت بر وحدت غلبه يافته است بگونهيي كه تمام موجودات و كثرات هستي صرفاً در سنخ وجود با يكديگر اشتراك دارند. در قسم ديگر غلبة وحدت بر كثرت حاكم است بگونهيي كه تمام كثرات عالم وجود، مراتب يك وجود واحد هستند. در اين بين، قسم سومي نيز مطرح است كه راه ميانهيي بين دو قسم ديگر را در پيش گرفته است. در اين قسم از تشكيك خاصي وجود كه از بيانات آقاعلي مدرس در كتاب بدايع الحكم قابل استنتاج است، غلبة وحدت بر كثرت در ميان كثرات امكاني حاكم است، زيرا تمامي آنها مراتب يك وجود واحد اطلاقي هستند در حاليكه ميان واجب تعالي و مجموع كثرات امكاني، غلبة كثرت بر وحدت حكمراني ميكند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - رابطه وحدت تشكيكي وجود و نظريه انسان كامل از منظر استاد مطهري
رضا صفري كندسريمكاتب فلسفي و عرفاني بر اساس جهانبيني خاص خود، هر يك نظرياتي در باب انسان كامل ارائه كردهاند. عرفا بر اساس جهانبينيِ «وحدت شخصي وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسواي حق، تجليات و شئونات حق هستند. از ديدگاه اين گروه، انسان كامل انساني است كه به كمال جلا و استجلا رسيده أکثرمكاتب فلسفي و عرفاني بر اساس جهانبيني خاص خود، هر يك نظرياتي در باب انسان كامل ارائه كردهاند. عرفا بر اساس جهانبينيِ «وحدت شخصي وجود» معتقدند فقط حق وجود دارد و ماسواي حق، تجليات و شئونات حق هستند. از ديدگاه اين گروه، انسان كامل انساني است كه به كمال جلا و استجلا رسيده باشد. در واقع چنين انساني مظهر كمالات (ظهورات) ذاتي و اسمائي حق ميشود نه اينكه در برابر حق وجود ديگري داشته باشد. استاد مطهري در نقد خويش بر نظريه انسان كامل مورد نظر عرفا، بر اساس نظريه وحدت تشكيكي وجود معتقد است انسان كامل انساني است كه ضمن متحقق ساختن همه اهداف و ارزشها در خودش بنحو اعتدال، هدف واحدي را نيز در نظر داشته باشد كه آن هدف همان قرب الهي است. بنا بر تشكيك وجود، اهداف كثير و هدف واحد، يكي هستند اما در مراتبشان با هم اختلاف دارند؛ در اهداف كثير نيز نيت و مرتبه نهايي، قرب الهي است. بعبارت ديگر، همچنانكه در حقيقت هستي، وحدت تشكيكي وجود حاكم است، به نظر استاد مطهري، كسي كه به هدف تشكيكي واصل شده باشد همان انسان كامل است. در اين مقاله روشن خواهد شد كه هيچكدام از نقدهاي مطهري بر عرفا وارد نيست و نصوص عرفا گوياي نادرستي نقدهاي وي است. بنابرين، عرفا تبيين كاملتري از انسان كامل دارند و انسان كامل با وحدت شخصي وجود سازگار است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - علیت طبیعی، علیت متافیزیکی؛ اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی (از نظر ملاصدرا)
مریم حیدری حمید رضا آیت اللهیعلیت یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در طول تاریخ سیر تحول معنایی گستردهیی را تجربه کرده است. این معنا گاهی در قالب تبیین تجربی و گاهی در قالب تبیین فلسفی دیده میشود. گستردگی این تحول، برخی متفکران را به این باور سوق داده که شکاف معنایی عمیقی میان علیت متافیزیکی و عل أکثرعلیت یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در طول تاریخ سیر تحول معنایی گستردهیی را تجربه کرده است. این معنا گاهی در قالب تبیین تجربی و گاهی در قالب تبیین فلسفی دیده میشود. گستردگی این تحول، برخی متفکران را به این باور سوق داده که شکاف معنایی عمیقی میان علیت متافیزیکی و علیت طبیعی وجود دارد و رابطۀ میان آن دو تنها از نوع اشتراک لفظی است. گسترش این باور در میان برخی فلاسفه و دانشمندان سبب شده است هرگونه همسخنی و هماندیشی میان آنها غیرممکن تلقی شود و در نتیجه، راه تمام مطالعات تطبیقی در این دو حوزه بطور کامل مسدود گردد. علیرغم اینکه حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه نیز بر این باورند، اما مبانی فلسفی ملاصدرا هر گونه مرز و شکاف میان این دو حوزه را از میان برچیده و آنها را ذیل یک معنا قرار میدهد. بر این اساس، میتوان گفت علیت طبیعی صورت تنزّل یافتۀ علیت متافیزیکی است و از این رهگذر هماندیشی و تعامل و تقرّب میان این دو حوزه، گریزناپذیر خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - نقد و بررسی ادلۀ ابتکاری حکیم سبزواری بر حرکت جوهری
حسينعلي شيدانشيد محمدهادي توكلياز میان ادلۀ گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریۀ حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچۀ عالَم، استدل أکثراز میان ادلۀ گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریۀ حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچۀ عالَم، استدلال از طریق غایتمند بودن طبیعت، و استدلال از طریق وحدت ظلی نفس. این مقاله به گزارش، تحلیل و نقد این ادله اختصاص دارد. بررسی نشان میدهد که چهار دلیل از این ادله را میتوان ابتکاری ایشان دانست. اهمیت فلسفی این دلایل چهارگانه بیشتر در نشان دادن جایگاه نظریۀ حرکت جوهری و تأثیر و تأثر آن نسبت به دیگر مسائل حکمت متعالیه و تفکرانگیزی در جوانب و ثمرات مختلف این نظریه، و نیز نشان دادن هماهنگی و همیاری بخشهای مختلف حکمت متعالیۀ صدرایی است. اما دلیلهای یادشده دلیلهای سبکباری که سرراست و با مقدماتی اندک این نظریه را به اثبات برسانند، نیستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسي انتقادي اشكالات مطرح شده به برهان حكيم قمشهاي دربارة اثبات وجوب وجود خداوند
رضا حصاری سید مجتبی میردامادی ابوالفضل رضاییبراي اثبات وحدت شخصي وجود، براهين مختلف و گوناگوني اقامه شده است. بيشتر اين براهين كه توسط عارفاني همانند داود قيصري، حمزه فناري و ابنتركه بيان شدهاند، با اشكالاتي مانند خلط ميان مفهوم و مصداق مواجه است. در اين ميان حكيم محمدرضا قمشهاي در حاشية خويش بر كتاب تمهيد الق أکثربراي اثبات وحدت شخصي وجود، براهين مختلف و گوناگوني اقامه شده است. بيشتر اين براهين كه توسط عارفاني همانند داود قيصري، حمزه فناري و ابنتركه بيان شدهاند، با اشكالاتي مانند خلط ميان مفهوم و مصداق مواجه است. در اين ميان حكيم محمدرضا قمشهاي در حاشية خويش بر كتاب تمهيد القواعد و ذيل مبحث براهين اثبات وحدت شخصي وجود، برهاني ارائه كرده كه اثبات ضرورت ازلي خداوند را بهمراه دارد. در عين حال، چهار اشكال به اين برهان وارد شده است. اشكال نخست در مورد معناي طبيعت اطلاقي وجود است كه بصورت مبهم بيان شده است. اشكال دوم دربارة خلط ميان مفهوم و مصداق است. بخش نخست اشكال سوم، به تماميت اين برهان بر مفروض بودن تحقق اصل طبيعت باز ميگردد و بخش دوم اشكال، سازگاري تحقق اصل طبيعتِ وجود با وجودهاي مقيد را هدف قرار داده است. اشكال چهارم، به نبود نوآوري و ابتكار در ارائة اين برهان پرداخته است. مقالة حاضر با روش تحليلي ـ تطبيقي، هر يك از اين اشكالات را بررسي نموده و به سه اشكال نخست پاسخ داده است. از اين جهت، برهان حكيم قمشهاي تمام و صحيح تلقي ميشود كه در اين نوشتار بتفصيل تبيين شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تحليل انتقادي ديدگاه حكيم غروي اصفهاني دربارة مراتب تجليّات
مصطفی عزیزی علویجهيكي از ساحتهاي معرفتي حكيم غروياصفهاني، ديدگاه عرفاني و شهودي او در دو عرصة عملي و نظري است. محققاصفهاني بر پاية مباني حكمت متعاليه، ديدگاهي بديع در باب مراتب تعيّنات و تجليات حقتعالي مطرح نموده است؛ او بجاي «وحدت شخصي وجود» بر «وحدت تشكيكي وجود»، بجاي «تجلي و ظهورا أکثريكي از ساحتهاي معرفتي حكيم غروياصفهاني، ديدگاه عرفاني و شهودي او در دو عرصة عملي و نظري است. محققاصفهاني بر پاية مباني حكمت متعاليه، ديدگاهي بديع در باب مراتب تعيّنات و تجليات حقتعالي مطرح نموده است؛ او بجاي «وحدت شخصي وجود» بر «وحدت تشكيكي وجود»، بجاي «تجلي و ظهورات» بر «وجود رابط و اضافة اشراقيه» و بجاي «اطلاق مقسمي» بر «بسيطالحقيقه و صرفالوجود» تأكيد دارد. حكيماصفهاني براي حقيقت وجود سه اعتبار و تعيّن ترسيم ميكند: الف) مرتبة «بشرط لا» از قيود عدمي يا صرفالوجود، ب) مرتبة «لا بشرط» از حدود امكاني يا فيض مقدس، ج) مرتبة «بشرط شيء» يعني اثر فعل حقتعالي. اين تقسيمبندي با آنچه در عرفان نظري مطرح است، متفاوت ميباشد. در اين پژوهش، ابتدا مراتب تجليات از ديدگاه محققاصفهاني تحليل ميشود و سپس مورد سنجش و ارزيابي قرار ميگيرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - تبيين انسانشناختي مرگ در دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي وجود ملاصدرا
عبداله صلواتی فاطمه کوکرماين پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مباني انسانشناختي به تبيين مرگ بپردازند؛ مهمترين اين مباني عبارتند از: چند ساحتيبودن انسان، اشتداد وجودي، حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، مسئله» نفس و أکثراين پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مباني انسانشناختي به تبيين مرگ بپردازند؛ مهمترين اين مباني عبارتند از: چند ساحتيبودن انسان، اشتداد وجودي، حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، مسئله» نفس و رابطه» آن با بدن، مقامات انساني و مظهر اسماء الهي بودن. ملاصدرا مرگ را به سه نوع طبيعي، اخترامي و ارادي تقسيم كرده است. بعقيده» او نفس در مرگ نقش اصلي و فعال دارد. پرسش اساسي پژوهش حاضر اينست كه مباني انسانشناختي مرگ از ديدگاه ملاصدرا چيست؟ مرگ از نظر او، امري وجودي و بمعناي اِعراض ارادي يا اجباري يا تكويني نفس از عالم محسوسات است. مرگ در دو نظام فلسفي صدرالمتألهين، داراي دو چهره» متفاوت است؛ در نظام وحدت تشكيكي، قطع رابطه با بدن در پرتو اشتداد وجودي و در نظام وحدت شخصي، قطع رابطه از اسمي و پيوستن به اسمي ديگر در پرتو تجليات متنوع است. كليدواژگان: مرگ، حدوث جسماني و بقاي روحاني، وحدت تشكيكي، وحدت شخصي، ملاصدرا. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - بررسي انتقادات حكيم خواجويي دربارة نظرية وحدت وجود عرفاني
محمود صیدی محمدجواد پاشایی«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خو أکثر«وحدت وجود» بعنوان اساس و بنيان عرفان نظري، در طول تاريخ تفكر اسلامي همواره محل بحثهاي فراواني ميان انديشمندان بوده است. ملااسماعيل خواجويي، از متفكران و متكلمان عصر صفويه و دوران بعد از ملاصدراست كه به نقادي اين نظريه پرداخته و آن را از جهات گوناگون بچالش كشيده است. خواجويي براساس تباين وجودي واجبالوجود با موجودات ممكن، وجود مطلقنبودن واجبالوجود، اقامه نشدن استدلال عقلاني در اثبات وحدت وجود و نارسايي استدلالهاي برخي از عارفان و متصوفان در اثبات وحدت وجود، اين نظريه را نامقبول و نادرست ميداند. اما در پژوهش حاضر بيان شده كه انتقادات خواجويي ناشي از مغالطه و خلط ميان معاني مختلف اصطلاحات علوم فلسفه و كلام با عرفان نظري است؛ هر چند كه در برخي موارد ـ مانند اقامهنشدن استدلال عقلاني از سوي عارفان در اثبات وحدت وجود— انتقاد او صحيح بنظر ميرسد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - بررسي رابطه هوش سازمانی و فراموشي سازماني هدفمند مورد مطالعه مراکز اموزش عالی استان ایلام
محمد تابان ولی محمد درینی زهره محمدیاری فاطمه فروزشپژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین هوش سازمانی و فراموشی سازمانی هدفمند در مراکز اموزش عالی شهر ایلام انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان مراکز اموزش عالی شهر ایلام بوده که دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 380 نفر تعی أکثرپژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطه بین هوش سازمانی و فراموشی سازمانی هدفمند در مراکز اموزش عالی شهر ایلام انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کارکنان مراکز اموزش عالی شهر ایلام بوده که دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر می باشند که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 380 نفر تعیین شد. همچنین برای جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی و فراموشی سازمانی هدفمند بین 390 نفر توزیع گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار lisrel و spss تجزیه و تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که بین ابعاد هوش سازمانی (بینش راهبردی، سرنوشت مشترک، روحیه، بکارگیری دانش، فشار عملکردی، اتحاد، تمایل به تغییر) و فراموشی سازمانی هدفمند در مراکز اموزش عالی شهر ایلام رابطه معنا دار وجود دارد و در میان مولفه های هوش سازمانی، به کارگیری دانش دارای بالاترین همبستگی با فراموشی سازمانی هدفمند می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - تقویتکننده کسکود تاشده با بازیابی مجدد به کمک خازنهای راهانداز مسیر مستقیم
محمد رشتیان علی خامسی نایینیدر این مقاله یک تقویتکننده کسکود تاشده با بازیابی مجدد بر مبنای تقویتکننده کسکود تاشده بازیافته متداول ارائه شده است. عملکرد تقویتکننده پیشنهادی نسبت به تقویتکننده کسکود تاشده بازیافته مرسوم به طور قابل توجهی بهبود یافته است. در تقویتکننده پیشنهادی، منابع جریان طبق أکثردر این مقاله یک تقویتکننده کسکود تاشده با بازیابی مجدد بر مبنای تقویتکننده کسکود تاشده بازیافته متداول ارائه شده است. عملکرد تقویتکننده پیشنهادی نسبت به تقویتکننده کسکود تاشده بازیافته مرسوم به طور قابل توجهی بهبود یافته است. در تقویتکننده پیشنهادی، منابع جریان طبقه خروجی تقویتکننده کسکود تاشده بازیافته که دارای مقدار ثابتی هستند مورد توجه قرار گرفتهاند و با ایجاد مسیری بین ورودی و خروجی به کمک اتصالات خازنی به منابع جریان پویا تبدیل شدهاند. بهره ولتاژ، پهنای باند، فرکانس بهره واحد و نرخ چرخش در توان برابر در مقایسه با تقویتکننده پیشین بهبود قابل توجهی یافته است. نتایج شبیهسازی با استفاده از شبیهساز HSPICE و با فناوری فایلهایnm CMOS 180نشان میدهد که بهره ولتاژ 6 دسیبل، نرخ چرخش 35% و پهنای باند تقریباً 30% نسبت به تقویتکننده کسکود تاشده بازیافته، افزایش و علاوه بر آن نویز معادل در ورودی نیز در حدود 36% کاهش یافته است. نرخ چرخش،توان مصرفی و بهره ولتاژ تقویتکننده بهبودیافته به ترتیب برابر 5/93 ولت بر میکروثانیه، 02/1 میلیوات و 3/68 دسیبل میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - گروه چهار، تلاش برای عضویت دائم در شورای امنیت؛ زمینهها و روندهای پیشرو
آرمین امینی شمس عظیمیطی دو دهه اخیر، کشورها و گروههای زیادی پیشنهاد اصلاح ساختار شورای امنیت را مطرح ساختهاند. برخی از این پیشنهادها ناظر بر افزایش اعضای جدید در کرسیهای دائم است. در این بین گروه چهار؛ متشکل از چهار قدرت آلمان، ژاپن، هند و برزیل از شانس بیشتری برخوردارند. نویسندگان این أکثرطی دو دهه اخیر، کشورها و گروههای زیادی پیشنهاد اصلاح ساختار شورای امنیت را مطرح ساختهاند. برخی از این پیشنهادها ناظر بر افزایش اعضای جدید در کرسیهای دائم است. در این بین گروه چهار؛ متشکل از چهار قدرت آلمان، ژاپن، هند و برزیل از شانس بیشتری برخوردارند. نویسندگان این مقاله سعی دارند از همین منظر، ضمن بررسی فرصتهای ویژة این گروه در راستای عضویت دائم شورای امنیت، چالشهای موجود را نیز مورد توجه قرار دهند. هر چهار کشور از مزیت نسبی در منطقه خود برخوردارند که این شانس را به آنها میدهد تا در جهت کسب کرسی دائم شورای امنیت تلاش کنند. کشورهای گروه چهار در مقابل با دو نوع مانع روبهرو هستند؛ موانع منطقهای و موانع بینالمللی. این پژوهش بهدنبال پاسخ به این پرسش است که فرصتها و چالشهای موجود در جهت کسب کرسی دائم برای گروه چهار کدامند؟ در ابتدا با بررسی چرایی و ضرورت اصلاح ساختار شورای امنیت، موقعیت هر یک از کشورها بررسی شده و آینده ساختار شورا با توجه به وضعیت کنونی نظام بینالملل مورد تحلیل قرار میگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - «مواد ثلاث» بر مبنای سه رویکرد فلسفی صدرالمتألهین
علی باباییاندیشۀ صدرالمتألهین در سیر تکامل خود، سه رویکرد را شاهد بوده است؛ نگرش اصالت ماهوی، نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت تشکیکی و نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت شخصی. مبحث «مواد ثلاث» بتبع این سه رویکرد فلسفی صدرایی، دچار تحول اساسی شده¬ است. در مرتبه¬یی متناسب با رویکرد اول، أکثراندیشۀ صدرالمتألهین در سیر تکامل خود، سه رویکرد را شاهد بوده است؛ نگرش اصالت ماهوی، نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت تشکیکی و نگرش اصالت وجودی با نگاه وحدت شخصی. مبحث «مواد ثلاث» بتبع این سه رویکرد فلسفی صدرایی، دچار تحول اساسی شده¬ است. در مرتبه¬یی متناسب با رویکرد اول، مقسَم، ماهیت است و به «وجوب، امکان و امتناع» تقسیم میشود. مراد از امکان در این مرتبه، امکان ماهوی است. در رویکرد دوم، مواد سه¬گانۀ مرسوم، به وجوب و امکان ارتقا می¬یابند. مراد از امکان در این مرتبه، امکان فقری و وجودی است. در رویکرد سوم، این سه ماده، به دوگانۀ «حق و باطل» تحول پیدا میکنند. تعبیر «حق» در این مبحث، با سه معنای دیگر از «حق» که در رویکرد سوم مطرح شده است ـیعنی تقدم بالحق، وجود حق و وحدت حقهـ اشتراک معنوی و اتحاد مصداقـی، و با حـق مطـرح در امالقضایا، رابطـۀ «مَثَل و ممثـل¬له» دارد؛ یعنـی امالقضایا مَثل حـقتعالی در میـان قضایاست. از حقتعالی به احقالوجودات و از اصل عدم تناقض، به احق¬الاقاویل و احقالاوایل تعبیر میشود. همۀ «حق»های یاد شده، بر اساس مبانی رویکرد فلسفی سوم صدرالمتألهین، قابل طرحند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - حمل حقیقت و رقیقت از دیدگاه ملاصدرا و برخی از معاصران
هادی ایزانلو رامین گلمکانی رسول پاداشپوربحث حمل از مسائل مهم در فلسفه و منطق است. حمل بمعنای اتحاد میان موضوع و محمول است. از نظر ملاصدرا، ملاک اتحاد منحصر در وجود است؛ از همینرو، تلقی وی از دو حمل اولی ذاتی و شایع صناعی، با دیگران متفاوت است. ایندو حمل در نظام حکمی ملاصدرا، برای بیان برخی مباحث وجودشناسی کا أکثربحث حمل از مسائل مهم در فلسفه و منطق است. حمل بمعنای اتحاد میان موضوع و محمول است. از نظر ملاصدرا، ملاک اتحاد منحصر در وجود است؛ از همینرو، تلقی وی از دو حمل اولی ذاتی و شایع صناعی، با دیگران متفاوت است. ایندو حمل در نظام حکمی ملاصدرا، برای بیان برخی مباحث وجودشناسی کارساز نبود و در تبیین رابطۀ بسیط حقیقی با ممکنات، باید از حملی استفاده نمود که سازگاری تامّ با مبانی حکمت متعالیه داشته باشد. بنابرین، صدرالمتألهین نوع سومی از حمل، موسوم به حمل «حقیقت و رقیقت» را مطرح نمود. در این نوع حمل، «حقیقت»، اصل و منشأ پیدایش و ظهور همۀ اشیاء و مظاهر است و اشیاء، «رقیقه»های آن «حقیقت» بشمار میروند. در این مقاله به ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت که آن را از دیگر اقسام حمل متمایز میسازد، خواهیم پرداخت. در ضمن، درصدد پاسخگویی به برخی پرسشها هستیم: آیا میتوان حمل حقیقت و رقیقت را قسم سومی از حمل دانست یا خیر؟ چنانکه برخی آن را زیر مجموعۀ حمل شایع صناعی دانستهاند. آیا بنا بر وحدت شخصی وجود، این حمل در صفات فعلی خداوند جریان دارد یا خیر؟ چنانکه عدهیی این حمل را در صفات فعلی حق نامعتبر دانستهاند و به قسمی چهارم از حمل، با عنوان حمل ظاهر بر مظهر، قائل شدهاند. سرانجام، در این نوشتار با روش توصیفیـتحلیلی، با تبیین ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت، مشخص خواهیم کرد که این حمل، قسمی سوم از حمل است و در صفات فعلی حقتعالی نیز بنا بر وحدت شخصی وجود، جریان دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - ریشههای ارسطویی حدوث جسمانی نفس نزد ملاصدرا
حمیده انصاری حسن فتحی مرتضی شجاریفلاسفه دربارۀ چیستی و حقیقت نفس، آراء متعددی مبتنی بر دوگانهانگاری (تجرد نفس مبتنی بر قدم، حدوث پیش از بدن یا همراه با آن) یا وحدتانگاری (حدوث جسمانی نفس) ارائه کردهاند. ملاصدرا نفس را حادث جسمانی میداند. اصول حکمت متعالیه، همچون حرکت جوهری و اصالت و تشکیک وجود، به أکثرفلاسفه دربارۀ چیستی و حقیقت نفس، آراء متعددی مبتنی بر دوگانهانگاری (تجرد نفس مبتنی بر قدم، حدوث پیش از بدن یا همراه با آن) یا وحدتانگاری (حدوث جسمانی نفس) ارائه کردهاند. ملاصدرا نفس را حادث جسمانی میداند. اصول حکمت متعالیه، همچون حرکت جوهری و اصالت و تشکیک وجود، به انضمام نظریۀ حدوث جسمانی نفس، قدرت و امکان اثبات معاد جسمانی را یافتهاند. ارسطو نیز حدوث نفس را جسمانی دانسته است. اما اینکه ملاصدرا در این بحث تا چه اندازه متأثر از آراء ارسطوست، تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف این نوشتار آنست که ریشههای ارسطویی بحث حدوث جسمانی نفس نزد ملاصدرا را تبیین کند و برای رسیدن به مقصود از روش تحلیل و مقایسه دیدگاهها بهره میبرد. دستاورد مقالۀ حاضر اینست که ملاصدرا در تعریف نفس به «صورت جسم طبیعی آلی» و بتبع این تعریف، جوهر صوری بودن نفس، کمال اول بودن نفس برای بدن، ترکیب اتحادی نفس و بدن و وحدت قوای نفس که همگی دال بر حدوث جسمانی نفسند، متأثر از ارسطوست. اما دیدگاه ارسطو بدلیل التباس در بعضی از اقوالش و نداشتن موضعی درباب اصالت وجود یا ماهیت و عدم تصریح به حرکت در جوهر و تشکیک وجود، دارای ابهام است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - یکپارچگی عناصر شعر فارسی و تأثیر آن بر بالندگی این هنر
محمد حسن ارجمندی فر بیژن ظهیری ناو<p><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:TargetScreenSize>1024x768</o:TargetScreenSize> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves أکثر<p><!-- [if gte mso 9]><xml> <o:OfficeDocumentSettings> <o:TargetScreenSize>1024x768</o:TargetScreenSize> </o:OfficeDocumentSettings> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:WordDocument> <w:View>Normal</w:View> <w:Zoom>0</w:Zoom> <w:TrackMoves/> <w:TrackFormatting/> <w:PunctuationKerning/> <w:ValidateAgainstSchemas/> <w:SaveIfXMLInvalid>false</w:SaveIfXMLInvalid> <w:IgnoreMixedContent>false</w:IgnoreMixedContent> <w:AlwaysShowPlaceholderText>false</w:AlwaysShowPlaceholderText> <w:DoNotPromoteQF/> <w:LidThemeOther>EN-US</w:LidThemeOther> <w:LidThemeAsian>X-NONE</w:LidThemeAsian> <w:LidThemeComplexScript>AR-SA</w:LidThemeComplexScript> <w:Compatibility> <w:BreakWrappedTables/> <w:SnapToGridInCell/> <w:WrapTextWithPunct/> <w:UseAsianBreakRules/> <w:DontGrowAutofit/> <w:SplitPgBreakAndParaMark/> <w:DontVertAlignCellWithSp/> <w:DontBreakConstrainedForcedTables/> <w:DontVertAlignInTxbx/> <w:Word11KerningPairs/> <w:CachedColBalance/> </w:Compatibility> <m:mathPr> <m:mathFont m:val="Cambria Math"/> <m:brkBin m:val="before"/> <m:brkBinSub m:val="--"/> <m:smallFrac m:val="off"/> <m:dispDef/> <m:lMargin m:val="0"/> <m:rMargin m:val="0"/> <m:defJc m:val="centerGroup"/> <m:wrapIndent m:val="1440"/> <m:intLim m:val="subSup"/> <m:naryLim m:val="undOvr"/> </m:mathPr></w:WordDocument> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 9]><xml> <w:LatentStyles DefLockedState="false" DefUnhideWhenUsed="true" DefSemiHidden="true" DefQFormat="false" DefPriority="99" LatentStyleCount="267"> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Normal"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="heading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="9" QFormat="true" Name="heading 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 7"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 8"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" Name="toc 9"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="35" QFormat="true" Name="caption"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="10" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="0" Name="Default Paragraph Font"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="11" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtitle"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="22" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Strong"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="20" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="59" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Table Grid"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Placeholder Text"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="1" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="No Spacing"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Revision"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="34" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="List Paragraph"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="29" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="30" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Quote"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 1"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 2"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 3"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 4"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 5"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="60" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="61" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="62" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Light Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="63" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="64" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Shading 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="65" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="66" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium List 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="67" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 1 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="68" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 2 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="69" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Medium Grid 3 Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="70" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Dark List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="71" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Shading Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful List Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="73" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" Name="Colorful Grid Accent 6"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="19" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="21" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Emphasis"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="31" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Subtle Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="32" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Intense Reference"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="33" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed="false" QFormat="true" Name="Book Title"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="37" Name="Bibliography"/> <w:LsdException Locked="false" Priority="39" QFormat="true" Name="TOC Heading"/> </w:LatentStyles> </xml><![endif]--><!-- [if gte mso 10]> <style> /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} </style> <![endif]--></p> <p class="MsoNormal" dir="RTL" style="text-align: justify; text-justify: kashida; text-kashida: 0%; line-height: 97%; mso-pagination: none; direction: rtl; unicode-bidi: embed; margin: 0cm 25.25pt .0001pt 26.95pt;"><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">شعر نیز مانند هر ساختار دیگر از اجزا و عناصری تشکیل شده که بالندگی آن در گروه چینش ماهرانه و پیوند آگاهانة اجزای آن است. آنچه ما را بر آن می‌دارد تا شعری را خوب بدانیم، نتیجة فهم دانشورانه ادبی خردِ پنهان و آگاهی شاعری است که فن قرار دادنِ به جایِ واژگان در کنار هم را در خودآگاه خود پرورده و آنها را در قالب شعر با ناخودآگاه خود سروده است. در ادبیات فارسی، آنچه از دیرباز عامل برازندگی شعر شناخته و با عناوینی همچون </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">محورعمودی</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">، </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">وحدت ساختاری</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">، </span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">«</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">انسجام و هماهنگی اجزا شعر</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Zar'; color: black; letter-spacing: -.1pt;">»</span><span lang="AR-SA" style="font-family: 'B Nazanin'; color: black; letter-spacing: -.1pt;"> نام برده شده است، ناظر بر یکپارچگی هدفمند عناصر ساختاری شعر فارسی است. عناوینی کلی که روشی کاربردی برای رسیدن و رساندن شعر به یکپارچکی معرفی نکرده‌ و به بیان این حقیقت -که برای برازندگی شعر، اجزای آن باید رابطة منسجمی با هم داشته باشند- بسنده کرده‌اند‌. این پژوهش، کوششی است برای ارائة شیوه‌نامه‌ای جدید با معرفی سنجه‌هایی برای شناسایی عواملی که عناصر شعر را به­درستی در کنار هم قرار می‌دهند و پیوند شایسته‌ای بین این عناصر برقرار می‌کنند و در یک کلام موجب یکپارچگی عناصر شعر می‌شوند. در این شیوه‌نامه، هشت سنجه با عنوان‌های یکپارچگی: موسیقیایی، موضوعی، ضمیری، منطقی، واژگانی، زمانی، سبکی و روایی پیشنهاد داده شده و در پایان به این نتیجه رسیده است که رعایت یکپارچگی در شعر، موجب بالندگی و سزاواری این هنر می‌شود. </span></p> <p> </p> تفاصيل المقالة