• فهرس المقالات Judgment

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نسبت میان مفهوم داوری در الهیات مسیحی و نظریۀ حاکمیت مدرن
        کامیار  صفایی سیدعلیرضا حسینی بهشتی
        مفهوم «حاکمیت» از مفاهیم کلیدی فلسفه سیاسی مدرن است. این مفهوم که نخستین بار «ژان بُدَن» و «تامس هابز» در عصر مدرن آن را به گونه‌ای نظام‌مند تبیین کرده اند، دلالت بر معانی‌ای همچون قدرت مطلق و مشروع بر وضع قانون دارد. نگره غالب در اندیشه سیاسی، به سبب همین پیشگامی بدن و أکثر
        مفهوم «حاکمیت» از مفاهیم کلیدی فلسفه سیاسی مدرن است. این مفهوم که نخستین بار «ژان بُدَن» و «تامس هابز» در عصر مدرن آن را به گونه‌ای نظام‌مند تبیین کرده اند، دلالت بر معانی‌ای همچون قدرت مطلق و مشروع بر وضع قانون دارد. نگره غالب در اندیشه سیاسی، به سبب همین پیشگامی بدن و هابز در تبیین معنای حاکمیت، این مفهوم را مفهومی ابداعی می‌داند که در عصر مدرن کشف شده است. تحقیق حاضر اما درصدد است تا نشان دهد که مفهوم حاکمیت، برآمده از یکی از مفاهیم محوری الهیات مسیحی، یعنی مفهوم «داوری» است و نظام‌مند شدن آن توسط بدن و هابز به معنای ابداع آن در مقام مفهومی کاملاً مدرن نیست. برای این منظور، مقاله حاضر به جست وجوی معنای واژۀ داوری در عهد عتیق و عهد جدید پرداخته و می کوشد تا بر مبنای تفاسیر برجسته از کتاب مقدس نشان دهد که این مفهوم در الهیات مسیحی واجد سه معنای نسبتاً متمایز، اما در عین حال درهم تنیده است. این سه معنا عبارتند از: «قانون گذاری»، «داوری در معنای قضایی و حقوقی» و «حاکمیت» که آمیزه ای پیچیده از این هر سه معنا، با ویژگی های مفهوم حاکمیت در معنای مدرن کلمه مطابقت دارد. از این رو و از طریق بسط معانی واژه داوری و تطبیق آن با مفهوم حاکمیت در عصر مدرن نزد ژان بدن و تامس هابز، نوشتار حاضر در پی آن است که نشان دهد مفهوم حاکمیت برآمده از مفهوم الهیاتی داوری است و بنابراین شکل گیری مفهوم حاکمیت در معنای مدرن کلمه را نه در گسست با سنت مسیحی، بلکه باید در امتداد آن دانست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تحلیل ریشه‌های نوافلاطونی/ مسیحی شکل‌گیری حق حاکمیت انسان در عصر رنسانس
        کامیار  صفایی سیدعلیرضا حسینی بهشتی
        موضوع اساسی مقاله حاضر، یافتن ریشه‌های شکل‌گیری حق حاکمیت انسان در عصر رنسانس و به ویژه در اندیشۀ‌ دو تن از متفکران نوافلاطونی این دوره یعنی «مارسیلیو فیچینو» و «پیکو دلا میراندولا» است. دو مفهوم اساسی نیز که برای نشان دادن انتقال حق حاکمیت به انسان مورد بحث قرار گرفته‌ أکثر
        موضوع اساسی مقاله حاضر، یافتن ریشه‌های شکل‌گیری حق حاکمیت انسان در عصر رنسانس و به ویژه در اندیشۀ‌ دو تن از متفکران نوافلاطونی این دوره یعنی «مارسیلیو فیچینو» و «پیکو دلا میراندولا» است. دو مفهوم اساسی نیز که برای نشان دادن انتقال حق حاکمیت به انسان مورد بحث قرار گرفته‌اند‌، مفاهیم «داوری» و «سلسله‌مراتب» است. انتخاب مفهوم سلسله‌مراتب بدین سبب است که این دو متفکر، ابتدا به بیان سلسله‌مراتب هستی پرداخته و سپس در تضاد با نوافلاطونیان پیشین، انسان را از این سلسله‌مراتب متصلب رهانیده اند. اما پرداختن به مفهوم الهیاتی داوری از آن رو ضروری است که میراندولا بیان می‌دارد که آدمی می‌تواند به جایگاه یکی از فرشتگان آسمانی یعنی «ترون» برسد که نماد داوری الهی است. اما مفهوم داوری، خود خاستگاه الهیاتی مفهوم حاکمیت مدرن است. در نتیجه می‌توان گفت که برخورداری آدمی از حق داوری‌ در اندیشۀ‌ فیچینو و میراندولا که ناشی از رهایش او از سلسله‌مراتب هستی و دستیابی به جایگاه «ترون» است، به معنای برخورداری او از حق حاکمیت خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - داوری سیاسی قابلیتی- فضیلتی در اندیشۀ «مارتا نوسبام»
        محمود علی‌پور سیدعلیرضا حسینی بهشتی
        یکی از مسائل مطرح ‌شده در فلسفۀ سیاسی متأخر، بازاحیای مفهومی زبانی با عنوان «داوری سیاسی» است. داوری سیاسی را می‌توان بیان ادراک و دریافتِ خود از یک رخداد یا وضعیتی سیاسی در نظر گرفت. بر مبنای این تعریف، ذاتِ امر سیاسی بر مبنای سخن، تصمیم و داوری در زندگی سیاسی تعریف می أکثر
        یکی از مسائل مطرح ‌شده در فلسفۀ سیاسی متأخر، بازاحیای مفهومی زبانی با عنوان «داوری سیاسی» است. داوری سیاسی را می‌توان بیان ادراک و دریافتِ خود از یک رخداد یا وضعیتی سیاسی در نظر گرفت. بر مبنای این تعریف، ذاتِ امر سیاسی بر مبنای سخن، تصمیم و داوری در زندگی سیاسی تعریف می‌شود. داوری سیاسی به لحاظ تاریخی/ مفهومی، دو تحول عمده را پشت سر گذاشته است. یکی در قالب هیبتی افلاطونی و پیروی از معیارهای از پیش تعیین‌شده (ایده محوری) و دومی در قالب چهرۀ ارزش‌زدایانه از عالم سیاست و کانونی‌سازی برداشت، تفسیر و منفعتِ انسان به‌عنوان معیار همه‌چیز (نسبی‌گروی). رویکرد هنجاری نوسبام، نوع سوم و متمایزی از داوری را با عنوان «قابلیتی- فضیلتی» مطرح می‌کند. از این‌رو این سؤال مطرح می‌شود که داوری‌سیاسی در اندیشۀ نوسبام، چه ماهیتی دارد و جایگاه امر «قابلیتی- فضیلتی» در آن کجاست؟ داوری سیاسی در نگاه او از یکسو با «احساسات و عواطف سیاسی ارزشمند و فضیلتی» مرتبط است و از سوی دیگر با «رهیافت قابلیت» در معنای آنچه شهروندان می‌توانند و باید انجام‌دهند. از این‌حیث نوسبام با مطرح‌کردن لیبرالیسم‌ سیاسی در مقابل لیبرالیسم جامع، درصدد نقد داوریِ ‌استانداردمحور و غیرهنجارگرایانه است و از سوی دیگر مخالف با تحمیل آن داوری‌ها بر موقعیت‌های تصمیم‌گیری سیاسی شهروندان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - آرای قابل اعتراض ثالث
        دکترعبادالله رستمی چلکاسری محمود کهنی
        بر اساس اصل نسبي بودن حاكم بر دادرسي، آرای صادره از مراجع رسيدگي كننده، اصولاً بايد فقط نسبت به طرفين دادرسي تاثير داشته باشند و نتوان در مقابل اشخاص ديگري غير از ايشان، به آنها استناد كرد ولي در برخي مواقع، آرای مزبور به حقوق اشخاص ثالث نيز خلل وارد مي كنند كه مقنن بر أکثر
        بر اساس اصل نسبي بودن حاكم بر دادرسي، آرای صادره از مراجع رسيدگي كننده، اصولاً بايد فقط نسبت به طرفين دادرسي تاثير داشته باشند و نتوان در مقابل اشخاص ديگري غير از ايشان، به آنها استناد كرد ولي در برخي مواقع، آرای مزبور به حقوق اشخاص ثالث نيز خلل وارد مي كنند كه مقنن براي حفظ حقوق آنها به ايشان حق داده است تا به عنوان ثالث نسبت به آرای مزبور اعتراض نمايند، كه آن را اعتراض ثالث ناميده اند. اين كه چه آرايي قابليت اعتراض ثالث را دارند اتفاق نظر وجود ندارد. اطلاق لفظ مقنن، كليه آرا اعم از احكام و قرارهاي صادره توسط دادگاه ها و آرای غيرقطعي را نیز شامل مي شود و از طرفي قيد دادگاه به عنوان مرجع صادركننده، آرای صادره ساير مراجع را در بر نمي گيرد. حق اعتراض مزبور نسبت به آرای داوري و نيز آرای صادره از سوي ديوان عدالت اداري به رسميت شناخته شده است ولي در خصوص ساير مراجع، بررسي لازم و كافي صورت نگرفته است لذا در اين مقاله در صدد احصای آرايي هستيم كه شخص ثالث مي تواند نسبت به آنها اعتراض نمايد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - داوری اخلاقی بر مبنای استثنایی‌سازی موقعیت: کاوش پدیدارشناختی اخلاق پژوهش
        محمدتقی  ایمان روح‌الله  جلیلی اسفندیار  غفاری‌نسب منصور  طبیعی
        این پژوهش با هدف کاوش پدیدارشناختی فهم دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز از اخلاق پژوهش انجام گرفته است و از طریق مصاحبه عمیق با 8 نفر، داده‌های مورد نظر جهت تحلیل جمع‌آوری گردید. داده‌ها با روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل و در اولین مرحله هفت زیر تم پیرامون موضوع مقاله حاضر ا أکثر
        این پژوهش با هدف کاوش پدیدارشناختی فهم دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز از اخلاق پژوهش انجام گرفته است و از طریق مصاحبه عمیق با 8 نفر، داده‌های مورد نظر جهت تحلیل جمع‌آوری گردید. داده‌ها با روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل و در اولین مرحله هفت زیر تم پیرامون موضوع مقاله حاضر استخراج گردید. در ادامه هفت زیر تم اولیه توسط محقق در دو تم اصلی: باز اندیشی در مفاهیم و برجسته‌سازی تعدد موقعیت‌ها مفهوم‌سازی شد. در نهایت استثنایی‌سازی موقعیت، به عنوان مفهوم مرکزی تجربه زیسته مشارکت‌کنندگان در مواجهه با شرایط متعارض اخلاقی که شیوه داوری اخلاقی آنها را تعیین می‌کند کشف شد. بنابراین افراد با رجوع به معانی مطلوب خود از مفاهیم و انتخاب گزینشی از موقعیت‌های چندگانه‌ای که با آن مواجه می‌شوند، تفسیری خاص و استثنایی از انجام رساله انجام می‌دهند. این شیوه تفسیر، آنها را یاری می‌رساند تا به مدیریت تعارضات و داوری اخلاقی بپردازند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - چالش های اخلاقی اجرای رأی داور در نظام حقوقی ایران
        علی  رسول زاده فرساد حمیدرضا  علومی
        نهاد داوری به عنوان یک روش حل اختلاف مبتنی بر توافق و تراضی طرفین اختلاف ، از قدیم الایام مورد توجه و اقبال مردم قرار داشته است . این سیستم قراردادی موسوم به داوری مردمی دارای امتیازاتی است که آن را نسبت به سایر روش های حل اختلاف ممتاز ساخته است . مهمترین اصل حاکم بر دا أکثر
        نهاد داوری به عنوان یک روش حل اختلاف مبتنی بر توافق و تراضی طرفین اختلاف ، از قدیم الایام مورد توجه و اقبال مردم قرار داشته است . این سیستم قراردادی موسوم به داوری مردمی دارای امتیازاتی است که آن را نسبت به سایر روش های حل اختلاف ممتاز ساخته است . مهمترین اصل حاکم بر داوری قطعی بودن آرای صادره و مهمترین امتیاز آن ، لازم الاتباع و یا لازم الاجراء بودن آرای داوری است که مورد تأیید قواعد و قوانین ملّی و بین المللی داوری قرار گرفته است . از آنجا که بنیان فلسفی و شالوده داوری مبتنی بر توافق طرفین است ، لذا این موضوع یعنی پذیرش ارجاع اختلافات به داوری متضمن تعهد طرفین در اجرای اختیاری رأی داوری است . معهذا در صورتی که محکوم علیه از اجرای رأی داوری امتناع ورزد ، امکان اجرای اجباری آن در مقررات و قوانین مربوطه پیش بینی گردیده است که ما در این مقال با ذکر مبانی حقوقی اصل لازم الاجراء بودن آرای داوری و نیز مستندات قانونی آن ، بدواً نحوه اجرای آرای داوری داخلی را بحث و بررسی نموده ، سپس به تشریح اجرای آرای داوری خارجی در قلمرو کنوانسیون نیویورک و خارج از قلمرو آن و در پایان به نحوه اجرای آرای داوری خارجی وفق شرایط خاص خواهیم پرداخت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - نقش تعدیل کنندگی همدلی در رابطه بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی در دانش آموزان
        زینب رضایی
        هرچند محققان بسیاری به بررسی قضاوت ها و رفتار های اخلاقی دانش آموزان پرداخته اند، اما در خصوص بعد هیجانی اخلاق، که به عنوان احساسات مرتبط با منافع دیگران در نظر گرفته می شود ، آثار اندکی موجود است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری همدلی در رابطه بین قضاوت اخلاقی و أکثر
        هرچند محققان بسیاری به بررسی قضاوت ها و رفتار های اخلاقی دانش آموزان پرداخته اند، اما در خصوص بعد هیجانی اخلاق، که به عنوان احساسات مرتبط با منافع دیگران در نظر گرفته می شود ، آثار اندکی موجود است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تعدیل گری همدلی در رابطه بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی دانش آموزان است. برای این منظور 336 نفر از دانش آموزان پایه ی هشتم شهر مشهد به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: سیاهه 15 سوالی رفتار اخلاقی سوانسون و هیل(1993)، داستان های اخلاقی رست و همکاران(1973) برای سنجش قضاوت اخلاقی و همچنین پرسشنامه همدلی مارک دیویس(1994). آزمون های مختلف استنباطی همچون همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی جهت بررسی یافته ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی رابطه معنادار، مستقیم اما ضعیفی وجود دارد. همچنین همدلی با رفتار اخلاقی رابطه مثبت و معناداری دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد همدلی بر رابطه بین قضاوت اخلاقی و رفتار اخلاقی اثر تعدیل کنندگی دارد. همچنین تفاوت جنسیتی دردو مورد خرده مقیاس های نگرانی همدلانه و دیدگاه گیری مشاهده شد. با توجه به نتایج می توان گفت نه تنها رفتار اخلاقی دانش آموزان به گونه مستقیم از راه قضاوت اخلاقی قابل پیش بینی است بلکه این رابطه از راه همدلی نیز تعدیل می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - نقش تعديل کنندگي همدلي در رابطه بين قضاوت اخلاقي و رفتار اخلاقي در دانش آموزان
        زینب رضایی الهه حجازی حسین کارشکی
        هدف از اين پژوهش تعيين نقش تعديل گري همدلي در رابطه بين قضاوت اخلاقي و رفتار اخلاقي دانش آموزان است. براي اين منظور 336 نفر از دانش آموزان پاية هشتم شهر مشهد به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش عبارتند از: فهرست 15 سؤا أکثر
        هدف از اين پژوهش تعيين نقش تعديل گري همدلي در رابطه بين قضاوت اخلاقي و رفتار اخلاقي دانش آموزان است. براي اين منظور 336 نفر از دانش آموزان پاية هشتم شهر مشهد به روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش عبارتند از: فهرست 15 سؤالي رفتار اخلاقي سوانسون و هيل (1993)، داستان هاي اخلاقي رست و همکاران (1973) براي سنجش قضاوت اخلاقي و همچنين پرسشنامه همدلي مارک ديويس (1994). آزمون هاي مختلف استنباطي همچون همبستگي پيرسون و رگرسيون سلسله مراتبي جهت بررسي يافته ها مورد استفاده قرار گرفت. نتايج پژوهش نشان داد بين قضاوت اخلاقي و رفتار اخلاقي رابطة معنادار، مستقيم اما ضعيفي وجود دارد. همچنين همدلي با رفتار اخلاقي رابطة مثبت و معناداري دارد. تحليل رگرسيون نشان داد همدلي بر رابطه بين قضاوت اخلاقي و رفتار اخلاقي اثر تعديل کنندگي دارد. همچنين تفاوت جنس دردو مورد خرده مقياس هاي نگراني همدلانه و ديدگاه گيري مشاهده شد. با توجه به نتايج مي توان گفت نه تنها رفتار اخلاقي دانش آموزان به گونة مستقيم از راه قضاوت اخلاقي قابل پيش بيني است بلکه اين رابطه از راه همدلي نيز تعديل مي شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - مطالعۀ تاریخی نظریۀ استقراء
        موسي  ملايري
        مسئله اصلی مورد تحقیق در نوشتار حاضر اینست که آیا استقراء علم یقینی ببار می آورد یا نتیجه یی ظنی؟ وانگهی آیا استقراء تام امری محال است یا ممکن؟ اگر محال است، آیا استقراء ناقص را ميتوان با افزودن تکمله، به حکمی ارتقا داد که مؤدی به قطعیت و یقین باشد؟ در پاسخ به این پرسشه أکثر
        مسئله اصلی مورد تحقیق در نوشتار حاضر اینست که آیا استقراء علم یقینی ببار می آورد یا نتیجه یی ظنی؟ وانگهی آیا استقراء تام امری محال است یا ممکن؟ اگر محال است، آیا استقراء ناقص را ميتوان با افزودن تکمله، به حکمی ارتقا داد که مؤدی به قطعیت و یقین باشد؟ در پاسخ به این پرسشها، تطور تاریخی این نظریه بررسی و نظریۀ مختار مقاله تبیین شده است. نظریۀ استقراء در تاریخ تفکر منطقی اندیشمندان مسلمان تاریخي پر فراز و نشیب ندارد و ميتوان آن را در سه مقطع یا برش تاریخی مورد مطالعه قرار داد. در مقطع اول که نقش آفرینی آن به فارابی و بیش از او، به ابن سینا بازمیگردد، تقسیم استقراء به تام و ناقص پذیرفته شد، در عین حال فارابی بصراحت استقراء تام را محال و استقراء ناقـص را غیر یقین آور دانست. ابن سینا بـرای جبران نقیصۀ استقراء نشان داد که چگونه ميتوان نتایج استقراء ناقص را بمدد یک قیاس مرکب و با بهره‌مندی از قاعدۀ اتفاقی، به حکمی تجربی ارتقا داد که اطمینان‌بخش و یقین آفرین باشد. نقش‌آفرین مقطع دوم، فخر رازی ‌است. او معتقد است استقراء ناقص یقین آور نیست و آنچه از آن به حکم تجربی تعبیر شده و آن را یقینیات و حتی در زمرۀ بدیهیات قرار داده اند، ارزشی بیش از تمثیل ندارد. مقطع سوم به تلاشهای محمدباقر صدر بازمیگردد که معتقد است اگرچه استقراء ناقص به حکم یقینی منجر ميشود اما بر خلاف نظر ابن سینا، یقین مذکور ناشی از وساطت قیاس مرکب و قاعدۀ اتفاقی نیست. به اعتقاد او، یقین احکام استقرائی ناشی از این ویژگی عقل انسانی است که احتمالات خُرد را در مقابل احتمالات فـراوان، نادیده میگیرد. صدر چنین یقینی را «یقین موضوعی» نامید. نوشتار حاضر پس از گزارش و تحلیل مقاطع سه‌گانه، نشان میدهد که در این میان فقط مدعای فخر رازی قابل دفاع و موجه است و استقراء در هـر صورت، چه بتنهایی و چه بكمك قیاس، بیش از نتیجه‌یی ظنی ببار نمی آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - نوآوريهاي منطقي فارابي و نقش او در اشاعه و تحول منطق ارسطويي در جهان اسلام
        اکبر  فایدئی سيد احمد  حسيني
        ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون‌ ‌ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. أکثر
        ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون‌ ‌ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. نوشتار حاضر به ذكر و بررسي برخي از افكار منطقي فارابي ميپردازد؛ از جمله، تقسيم معارف به تصور و تصديق، نظر فارابي درباره» كلي و جزئي و منشأ معرفت انسان، تقسيم مفاهيم كلي به معقول اول و معقول ثاني، تلفيق نظريه» حملپذيري ارسطو با كليات خمس فرفوريوس، ذاتگرايي در تعريف، مغايرت سلب جهت با سالبه» موجهه، نظرية خاص فارابي در امكان استقبالي، استقرا و تمثيل، و نوآوري وي در باب مغالطه و بسط و تبيين مواضع مغالطه. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - ساختار قضاياي منطقي از ديدگاه فلاسفه و منطقدانان مسلمان
        مقصود  محمدي
        قضية منطقي حمليه باعتبار كيف تقسيم ميشود به موجبه و سالبه و هر يك از آن دو، باعتبار محمول تقسيم ميشود به محصّلة المحمول، معدولة المحمول و سالبة المحمول. اما در چگونگي ساختار و نيز مفاد آنها ميان فلاسفه و منطقدانان اختلاف نظر جدّي وجود دارد كه قابل تحقيق است. دربارة تعدا أکثر
        قضية منطقي حمليه باعتبار كيف تقسيم ميشود به موجبه و سالبه و هر يك از آن دو، باعتبار محمول تقسيم ميشود به محصّلة المحمول، معدولة المحمول و سالبة المحمول. اما در چگونگي ساختار و نيز مفاد آنها ميان فلاسفه و منطقدانان اختلاف نظر جدّي وجود دارد كه قابل تحقيق است. دربارة تعداد اجزاء مقوّم حقيقت قضيه و اجزاء خارج از حقيقت قضيه كه لازمة تحقق آن هستند نيز نظر واحدي وجود ندارد. تعداد اجزاء قضيه بحسب اختلاف هليّات بسيطه و هليّات مركّبه موجبه و سالبه مشخص ميشود. دربارة نسبت حكميه نيز برخي معتقدند در همة قضايا ـ‌ چه موجبه و چه سالبه ـ نسبت، ثبوتي و وجودي است ولي بعقيدة برخي ديگر، اين نسبت تنها در قضاياي موجبه، ثبوتي است و در قضاياي سالبه، سلبي و عدمي است. افزون بر اين، مشروط يا غير مشروط بودن تحقق موجبة معدوله نيز مطرح شده و قضية سالبة المحمول نيز مورد مناقشه قرار گرفته است. ساختار قضية سالبة المحمول در صورت ملفوظ، همانند قضية سالبة محصّله است اما در مفاد و مدلول، متفاوت است. مفاد قضية سالبة محصّله، رفع و قطع حكم ايجاب است ولي مفاد سالبة المحمول ايجاب سلب است. اين نوع قضيه را خواجه‌نصيرالدين طوسي و از معاصرين، علامه طباطبايي بعنوان يك قضيه» منطقي قبول ندارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - تحلیل نقش سبک زندگی و قوم‌گرایی بر قضاوت مصرف‌کنندگان درباره محصولات لوازم خانگی داخلی
        رضا شافعی امیر  غفوریان شاگردی سارا ساعدی
        ازآنجا که مصرف کنندگان نقطه عطف تمام فعالیت های بازاریابی هستند، شرکت ها نیاز دارند که از متغیرهای اساسی تصمیم-گیری خرید آگاه باشند زیرا شناخت ساختار ذهنی مصرف کنندگان به پیش بینی رفتار خرید آنان کمک بسزایی می نماید. از این ‌رو مطالعه حاضر باهدف شناسایی تعیین درجه اهمیت أکثر
        ازآنجا که مصرف کنندگان نقطه عطف تمام فعالیت های بازاریابی هستند، شرکت ها نیاز دارند که از متغیرهای اساسی تصمیم-گیری خرید آگاه باشند زیرا شناخت ساختار ذهنی مصرف کنندگان به پیش بینی رفتار خرید آنان کمک بسزایی می نماید. از این ‌رو مطالعه حاضر باهدف شناسایی تعیین درجه اهمیت عوامل روان‌شناختی سبک زندگی و قوم گرایی بر قضاوت محصولات داخلی از جانب مصرف‌کنندگان است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته بوده که در مرحله نخست پژوهش، به‌منظور شناسایی ابعاد قضاوت محصول از ۸ خبره دانشگاهی مصاحبه ساختاریافته صورت گرفته و در مرحله دوم به‌منظور بررسی تأثیر میزان دو متغیر سبک زندگی و قوم گرایی بر قضاوت محصولات داخلی و باهدف جمع آوری داده ها، از ابزار پرسش نامه استفاده‌شده است که توزیع آن به روش تصادفی ساده در میان مشتریان لوازم‌خانگی بوده است. داده ها ﺑﺎ ﻛﻤﻚ نرم‌افزار SPSS و AMOOS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های حاصل از مصاحبه با خبرگان دانشگاهی به شناسایی ۶ بعد (تصویر ذهنی برند، سهولت استفاده، خدمات پس از فروش، کیفیت ادراک‌شده، قیمت محصول و کارکنان فروش) انجامید و پس از تحلیل داده های قسمت کمی پژوهش مشخص شد که سبک زندگی و قوم گرایی بر قضاوت محصولات داخلی تأثیر دارد. نتایج پژوهش انجام‌شده نشان داد که سبک زندگی و قوم گرایی به‌عنوان ساختارهای ذهنی و روان‌شناختی می-توانند بر قضاوت مصرف‌کننده مؤثر باشند. از میان ابعاد سبک زندگی علایق و بعد وطن پرستی از میان ابعاد قوم گرایی بیشترین تأثیر را بر قضاوت محصولات داخلی دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - مطالعه تطبیقی شناسایی و اجرای احکام خارجی در امور مدنی و تجاری در حقوق ایران و کنوانسیون لاهه ۱۹۷۱
        اباست پورمحمد فائزه جهانی مقدم
        در توسعه روابط بین الملل، شناسایی و اجرای احکام صادره از محاکم خارجی از اهمیت بالایی برخوردار است. در میان سازمان های بین المللی موجود در لاهه، کنوانسیون لاهه در زمینه حقوق بین الملل خصوصی منحصر به فرد است و از این میان، کنوانسیون 1971 لاهه نشان دهنده نقطه عطفی در تلاش أکثر
        در توسعه روابط بین الملل، شناسایی و اجرای احکام صادره از محاکم خارجی از اهمیت بالایی برخوردار است. در میان سازمان های بین المللی موجود در لاهه، کنوانسیون لاهه در زمینه حقوق بین الملل خصوصی منحصر به فرد است و از این میان، کنوانسیون 1971 لاهه نشان دهنده نقطه عطفی در تلاش های بین المللی برای ایجاد قوانین و اصول یکسان برای به رسمیت شناختن و اجرای احکام خارجی است. در قوانین ایران نیز، شرایط شناسایی و اجرای حکم در ماده ۱۶۹ قانون اجرای احکام مدنی تصریح شده است. در این مقاله سعی بر آن است تا با استفاده از روش کتابخانه ای و نیز روش توصیفی – تحلیلی، یک مطالعه تطبیقی در زمینه شناسایی و اجرای احکام خارجی در امور مدنی و تجاری با نگاهی بر مفاد کنوانسیون لاهه ۱۹۷۱ و نیز قوانین مدنی ایران صورت پذیرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - لذت‌طلبی و اخلاق
        علیرضا  ال بویه علی رضا   شیخ
        بی‌تردید لذت‌طلبی، شأنی تمامیت‌خواه دارد و می‌تواند یکسره، زندگی انسانی را در بر بگیرد و معنا و مفهومی لذت‌گرایانه به آن بدهد. این مسئله موجب شده تا این سؤال مطرح شود که به لحاظ اخلاقی، لذت‌طلبی تا چه حد صحیح است؟ و در ساحت نظری چه نسبتی می‌تواند بااخلاق داشته باشد؟ آیا أکثر
        بی‌تردید لذت‌طلبی، شأنی تمامیت‌خواه دارد و می‌تواند یکسره، زندگی انسانی را در بر بگیرد و معنا و مفهومی لذت‌گرایانه به آن بدهد. این مسئله موجب شده تا این سؤال مطرح شود که به لحاظ اخلاقی، لذت‌طلبی تا چه حد صحیح است؟ و در ساحت نظری چه نسبتی می‌تواند بااخلاق داشته باشد؟ آیا لذت‌طلبی می‌تواند امری موجه و اخلاقی باشد؟ روش تحقیق، در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. یافته‌های تحقیق نشانگر این است که نسبت اخلاق و لذت‌طلبی از مسیر بررسی غایت‌انگاری لذت و ماهیت لذت‌طلبی (حسن فعلی) ترسیم می‌شود. علی‌رغم اینکه گروهی از فیلسوفان اخلاق تا آنجا پیش رفته‌اند که لذت را خوب ذاتی تلقی کرده‌اند و معیار ارزش اخلاقی و حکم اخلاقی را به آن وابسته دانسته‌ و اخلاقی لذت‌گرا را سامان داده‌اند؛ اما لذت نمی‌تواند خوب ذاتی و ملاک و معیار ارزش اخلاقی باشد و اعمال لذت‌طلبانه تنها در مواردی، می¬توانند اخلاقی تلقی شوند. طبق آموزه‌های اسلامی نیز؛ هرچند لذت‌ امری شر و بد نیست و لذات اخروی حقیقی و اصیل‌اند؛ اما بااین‌حال غایت قصوی نیست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - شاهدان روز قیامت بر اساس تفسیر مأ‌ثور البرهان فی تفسیر القرآن
        زهرا محققیان گورتانی محمد رضا  آرام امیر توحیدی
        <p>یکی از موضوع&zwnj;های ارزشمند در روز قیامت، شاهدان مواقفِ این روز و گسترۀ نظارت آنان است. خداوند نظارت اخروی را به اولیای خویش ــ یعنی انبیا و اوصیا و به&zwnj;ویژه رسول خدا(ص) و ائمۀ معصومین(ع)ــ سپرده است. دربارۀ شاهدان در روز قیامت، گفتارهای بسیاری بیان شده است و ا أکثر
        <p>یکی از موضوع&zwnj;های ارزشمند در روز قیامت، شاهدان مواقفِ این روز و گسترۀ نظارت آنان است. خداوند نظارت اخروی را به اولیای خویش ــ یعنی انبیا و اوصیا و به&zwnj;ویژه رسول خدا(ص) و ائمۀ معصومین(ع)ــ سپرده است. دربارۀ شاهدان در روز قیامت، گفتارهای بسیاری بیان شده است و الگوهایی را مانند دادگری، نیکویی و میانه&zwnj;روی را با نگرش بر امت وسط شناسانده&zwnj;اند. سید هاشم بحرانی، نویسندۀ تفسیر مأثور البرهان فی تفسیر القرآن، بر پایۀ آیات قرآن و منابع روایی، کوشیده است تا شاهدان روز قیامت را بشناساند. بحرانی باور دارد که شاهدان، ویژگی&zwnj;هایی دارند، مانند مقام عصمت و علم به باطن اعمال و نظارت آنان، هم بر زندگی دنیوی و هم بر زندگی اخروی است. این نوشتار می&zwnj;کوشد تا با روش توصیفی ـ تحلیلی، همراه با بررسی دیدگاه بحرانی دربارۀ معرفی شاهدان روز قیامت، آن را بر پایۀ آیات قرآن و روایات بسنجد.</p> تفاصيل المقالة