گونه¬شناسی یقین و نسبت آن با تعریف و شرایط یقین در فلسفۀ فارابی
الموضوعات : Studies on Islamic philosophy and wisdom
زهرا آقاجان مولایی
1
,
نادیا مفتونی
2
1 - دانشآموخته کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2 - استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: یقین, تصدیق تام, مطابقت با واقع, باور, تغییرناپذیری, رأی, کفایت, فارابی,
ملخص المقالة :
فلسفه بر دانشی یقینی استوار است و فارابی، در مقام مؤسس فلسفۀ اسلامی، توجه بسیاری به «یقین» داشته است. از یکسو، تعاریف و شرایطی که او برای یقین معرفی کرده، بهاندازهیی سختگیرانه و حداقلی است که بسیاری از دانستههای بشری و حتی ادراکات حسی را از دایرۀ یقین بیرون میگذارد؛ از سوی دیگر، در مواضعی از آثارش، گونههایی مختلف از یقین را برشمرده که گویی با تعریف وی از یقین، و شرایط حصول یقین در نظر وی، پیوند چندانی ندارد. این نوشتار با روش تحلیل توصیفی و تحلیل انتقادی، درصدد پاسخ به این پرسش است که گونهشناسی یقین در فلسفۀ فارابی، چه نسبتی با تعریف و شرایط یقین از دیدگاه وی دارد، تا بدین ترتیب، تعارض درباب مسئلۀ یقین در اندیشۀ فارابی مرتفع گردد. در این راستا، نخست تعاریف و شرایط یقین از دیدگاه فارابی بررسی شده و در ادامه گونههای یقین نزد فارابی و ارتباط آن با تعاریف و شرایط یقین از دیدگاه وی، تحلیل میگردد. این پژوهش نشان میدهد که دیدگاه واقعگرایانۀ فارابی درباب یقین، موجب شده تا در کنار تعریف سختگیرانه از یقین تام، نوعی تشکیک عامی در گونههای یقین را نیز برسمیت بشناسد و بدینترتیب، راهی برای فرو نرفتن بخش بزرگی از دانستههای بشری در شک و تردید، فراهم آورد.
