• فهرس المقالات Inequality

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تبیین روندهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با استفاده از تئوری محرومیت نسبی
        سید مهدی میربد محمد واعظی نژاد
        در تحلیل چرایی شکل‌گیری نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ریشه‌ها و دلایل متعددی اشاره شده و از کیفیت سیاست ورزی حجه الاسلام حسن روحانی و تیم حامی اش در ایام رقابت‌های انتخاباتی تا موج انتخاباتی ایجادشده توسط گروه‌های سیاسی در حمایت از ایشان مورد تأکید قرار گرفته اس أکثر
        در تحلیل چرایی شکل‌گیری نتایج انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ریشه‌ها و دلایل متعددی اشاره شده و از کیفیت سیاست ورزی حجه الاسلام حسن روحانی و تیم حامی اش در ایام رقابت‌های انتخاباتی تا موج انتخاباتی ایجادشده توسط گروه‌های سیاسی در حمایت از ایشان مورد تأکید قرار گرفته است. در این مقاله اما تلاش شده بازتاب ریشه‌های روان شناختی و احساس محرومیت نسبی شکل‌گرفته در جامعۀ ایرانی در شکل‌گیری موج حمایتی از دکتر روحانی مورد مطالعه قرار گیرد. به طور کلی در چشم انداز فردگرایانه و روان شناختی، شرایط تغییر وضع موجود را باید در تصورات و احساسات فردی که خود متأثر از تحولات اجتماعی است، جست وجو کرد. در این مقاله بر اساس الگوی نظری «تد رابرت گر» و در نظر گرفتن این پیش فرض که نارضایی اجتماعی و تلاش برای تغییر وضع موجود، ناشی از میزان و شدت احساس محرومیت نسبی در میان گروه‌های گوناگون هر جامعه است، زمینه‌های ایجاد محرومیت نسبی در جامعه از جمله ادراک و فهم نابرابری در دوران هشت ساله دولت‌های نهم و دهم مطالعه شده است. در نهایت این جمع بندی به دست آمده که چگونه عوامل گوناگونی همچون گسترش جامعه دانشگاهی و نارضایتی این گروه از عملکرد دولت، شکل‌گیری شکاف طبقاتی ناشی از اختلاف فاحش درآمد سرانه در میان طبقات گوناگون اجتماعی، افزایش تورم، فاصله میان درآمد و هزینه‌ها و بیکاری، بازتاب خود را در محرومیت نسبی جامعه، ایجاد سرخوردگی و در نهایت تلاشی عمومی برای تغییر وضع موجود و رأی دادن به بارزترین نامزد انتخاباتی منادی تغییر وضع موجود نشان داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - A New Upper Bound for Free Space Optical Channel Capacity Using a Simple Mathematical in Equality
        Arezu Rezazadeh Ghosheh  Abed Hodtani
        In this paper, by using a simple mathematical inequality, we derive a $ new upper bound fkr the capacity of$ free space optical channel in coherent case. Then, by applying general fading distribution, we obtain an upper bound for mutual information in non-coherent cas أکثر
        In this paper, by using a simple mathematical inequality, we derive a $ new upper bound fkr the capacity of$ free space optical channel in coherent case. Then, by applying general fading distribution, we obtain an upper bound for mutual information in non-coherent case. Finally, we derive the corresponding optimal input distributions for both coherent and non-coherent cases, compare the results with previous works numerically and illustrate that our results subsume some of previous results in special cases. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسي مقايسه اي تأثير نوآوري بر نابرابري درآمد کشورهاي اوپک و کشورهاي منتخب توسعه‌يافته
        ابولفضل شاه آبادی سارا ساری گل
        در دهه‌هاي اخير کاهش نابرابري درآمد جزء اهداف عمده راهبرد توسعه اقتصادي و اجتماعي و حتي از وظايف مهم دولت‌ها محسوب مي‌شود. از اين‌رو، توجه به نابرابري درآمد و تجزيه و تحليل آثار توزيعي سياست‌هاي اعمال شده بر آن براي افزايش رشد اقتصادي از اهميت ويژه‌اي برخوردار شده است. أکثر
        در دهه‌هاي اخير کاهش نابرابري درآمد جزء اهداف عمده راهبرد توسعه اقتصادي و اجتماعي و حتي از وظايف مهم دولت‌ها محسوب مي‌شود. از اين‌رو، توجه به نابرابري درآمد و تجزيه و تحليل آثار توزيعي سياست‌هاي اعمال شده بر آن براي افزايش رشد اقتصادي از اهميت ويژه‌اي برخوردار شده است. از طرفي ديگر امروزه توانايي دستيابي به نوآوري‌ها با بهره‌گيري از منابع انساني خلاق به عنوان نخستين گام براي تبديل دانش به ثروت شناخته شده است. لذا با توجه به اهميت کليدي نوآوري در اقتصادهاي نوين، پژوهش حاضر به بررسي تأثير نوآوري بر نابرابري درآمد کشورهاي OPEC و کشورهاي توسعه‌يافته منتخب OECD طي دوره زماني 2009-1995 مي‌پردازد. نتايج مطالعه حاکي از آن است که وضعيت کشورهاي OPEC در مقايسه با کشورهاي OECD در شاخص‌هاي جيني و نوآوري ضعيف و نامطلوب مي‌باشد که اين امر ناشي از فقدان هماهنگي سياست‌هاي کلان اقتصادي با سياست‌هاي علمي و پژوهشي است. همچنين بر اساس نتايج به دست آمده، اکثر کشورهايي که درحمايت از فعاليت‌هاي نوآورانه موفق‌تر عمل کرده‌اند داراي توزيع درآمد بهتري هستند. بنابراين کشورهاي مورد مطالعه در مسير حرکت از اقتصاد منابع و سرمايه‌محور به سوي اقتصاد دانش‌محور، حمايت از فعاليت‌هاي نوآورانه و کاهش نابرابري درآمد ضروري است جهت‌گيري سياست‌هاي کلان اقتصادي آنان هماهنگ با سياست‌هاي پژوهشي و آموزشي باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - نگاه به علم و فناوری از منظر توسعه: بررسی رابطه نوآوری و نابرابری
        پریسا ریاحی محمد امین قانعی راد
        مفهوم توسعه در نزد سیاستگذاران بر خط مشی های انتخابی آنها تأثیر می گذارد. این در حالی است که توسعه، مفهومی هنجاری و ارزشی است و بر همین اساس، رویکردهای متفاوتی به آن وجود دارد. در رویکردهایی که در پی "بهبود اقتصاد ملی" هستند، علم کلید ثروت -اندوزی است. لذا سیاستگذار در أکثر
        مفهوم توسعه در نزد سیاستگذاران بر خط مشی های انتخابی آنها تأثیر می گذارد. این در حالی است که توسعه، مفهومی هنجاری و ارزشی است و بر همین اساس، رویکردهای متفاوتی به آن وجود دارد. در رویکردهایی که در پی "بهبود اقتصاد ملی" هستند، علم کلید ثروت -اندوزی است. لذا سیاستگذار در سرمایه انسانی و اجتماعی به عنوان دارایی های با ارزش، سرمایه گذاری می کند. از آنجا که بنگاه های اقتصادی رشد و ثروت را ایجاد می کنند، سیاستگذاران موظفند شرایط عمل را برای بنگاه ها فراهم کنند. ادبیات این حوزه اشاره به وجود رابطه مثبت بین نوآوری و نابرابری دارد. با افزایش نوآوری، نابرابری افزایش می یابد، لیکن ثروت حاصل از آن را بعداً می توان برای کاهش نابرابری استفاده کرد. در مقابل، "رویکرد توسعه انسانی" از بهبود کیفیت زندگی انسانها صحبت کرده و از نوآوری به خاطر فقرا، با فقرا و توسط فقرا سخن می گوید. برخی نیز اهمیت آزادی را در توسعه مطرح کرده و "رویکرد قابلیت" را در پیش می گیرند. این رویکرد در مورد بهبود فرصت ها و شکوفایی استعدادهای انسانی، رفع نابرابری و دستیابی به عدالت سخن می گوید. انسان به شرط توانمندی و آزادی است که می تواند خلاق باشد. این نوشتار با توجه به پارادوکس موجود در رویکردهای چندگانه توسعه در خصوص رابطه نوآوری و نابرابری، به بررسی این ارتباط پرداخته و رابطه منفی بین نوآوری و نابرابری را نشان داده است. از آنجا که پایین بودن قابلیت های انسانی و اجتماعی، کاهش نوآوری و تشدید نابرابری ها در ابعاد مختلف مادی و انسانی را درپی خواهد داشت، تأکید این مقاله بر لزوم توجه بیشتر به ارتقاء قابلیت های انسانی در سیاستگذاری ها است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - واکاوی نقش آموزش به شیوه مجازی در بازتولید نابرابری آموزشی
        سینا ترکاشوند محمد مینایی نژاد وحیده مرادیان محمدیه فاطمه سادات هاشمی
        هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش آموزش به شیوه مجازی در بازتولید نابرابری آموزشی می‌باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که ابتدا به تحلیل چالش‌های آموزش به شیوه مجازی در کشور پرداخته شده است، سپس به تحلیل چالش‌ها در بازتولید نابرابری آموزشی پرداخته شده است. از جمله چ أکثر
        هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش آموزش به شیوه مجازی در بازتولید نابرابری آموزشی می‌باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. بدین صورت که ابتدا به تحلیل چالش‌های آموزش به شیوه مجازی در کشور پرداخته شده است، سپس به تحلیل چالش‌ها در بازتولید نابرابری آموزشی پرداخته شده است. از جمله چالش‌هایی که آموزش به شیوه مجازی به‌وجود آورده است عبارتند از: چالش توزیع منابع و امکانات (فضایی)، چالش اقتصادی، چالش جنسیتی و چالش فرهنگی است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که هر یک از چالش‌های مطرح‌شده در قلمرو آموزش و پرورش رسمی و عمومی به نابرابری آموزشی انجامیده است. بدین صورت که چالش توزیع منابع و امکانات منجر به پایین‌بودن کیفیت آموزش در مناطق محروم در مقایسه با مناطق برخوردار شده است. چالش اقتصادی نیز به دلیل پایین‌بودن سطح درآمد افراد مناطق محروم و گران‌بودن وسایل کمک آموزشی مجازی، فاصله طبقاتی را بین مناطق محروم و برخوردار ایجاد کرده است. چالش جنسیتی نیز به دلیل استفاده نابرابر در بین زنان و مردان، اغلب زنان در بهره‌گیری از آموزش‌های مجازی محدودیت‌هایی دارند. چالش فرهنگی نیز به دلیل اینکه طبقات مسلط نسبت به سایر طبقات سهم بیشتری از سرمایه فرهنگی می‌برند و بیشتر قادرند که این نوع سرمایه را در فرزندانشان به ودیعه بگذارند. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که نظام آموزش و پرورش در رویارویی با چالش‌های مطرح شده باید اقدامات و سازوکارهایی را مدنظر قرار دهد، چراکه تا زمانی که چالش‌های پیش‌روی آموزش به شیوه مجازی در نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی برطرف نگردد، نمی‌توان نابرابری‌های آموزشی را برطرف نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - یک روش جدید مبتنی بر معیارهای آماری توزیع برای تنظیم خودکار نرخ یادگیری اتوماتای یادگیر در محیط‌های پویا
        محمدرضا ملاخلیلی میبدی محمدرضا میبدی
        یکی از مسایل مطرح در ساخت سیستم‌های یادگیر نظیر شبکه‌های عصبی و یا اتوماتای یادگیر، تعیین نرخ یادگیری است. در اکثر موارد از یک الگوریتم کاهش‌یابنده در طول زمان برای تنظیم نرخ یادگیری استفاده می‌شود. در این مقاله یک روش جدید برای تغییر نرخ یادگیری و انطباق سیستم یادگیرند أکثر
        یکی از مسایل مطرح در ساخت سیستم‌های یادگیر نظیر شبکه‌های عصبی و یا اتوماتای یادگیر، تعیین نرخ یادگیری است. در اکثر موارد از یک الگوریتم کاهش‌یابنده در طول زمان برای تنظیم نرخ یادگیری استفاده می‌شود. در این مقاله یک روش جدید برای تغییر نرخ یادگیری و انطباق سیستم یادگیرنده با وضعیت محیط، برای استفاده در اتوماتای یادگیر پیشنهاد شده است. این روش جدید از برخی معیارهای آماری مربوط به توزیع فعلی به دست آمده برای بردار احتمالات متناظر با اقدام‌های اتوماتا به منظور تعیین افزایش یا کاهش نرخ یادگیری استفاده می‌کند. مزیت این روش در آن است که بر خلاف روش‌های موجود فعلی، در طول فرایند یادگیری هم افزایش و هم کاهش مقدار نرخ یادگیری را - بسته به نتایج مقایسه معیارهای آماری - انجام می‌دهد و به صورت خودکار نرخ یادگیری را تنظیم می‌کند. ضمن تشریح مبانی ریاضی این الگوریتم جدید، عملکرد این الگوریتم را در محیط‌های تصادفی نمونه بررسی کرده و با مقایسه نتایج به دست آمده نشان داده‌ایم روش پیشنهادی جدید به دلیل این که در طول زمان یادگیری، هم‌زمان و بر اساس معیارهای تعیین‌شده، افزایش و کاهش نرخ یادگیری را انجام می‌دهد، از انعطاف‌پذیری بیشتری نسبت به روش‌های قبلی برای انطباق با محیط‌های تصادفی پویا برخوردار است و مقادیر یاد گرفته شده به مقادیر حقیقی نزدیک‌تر هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - طراحی کنترل‌کننده مقاوم محدوده وسیع SVC جهت میرایی نوسانات بین‌ناحیه‌ای در سیستم قدرت
        سعید اباذری عباس عرب دردری مجتبی برخورداری یزدی محمدصادق پیام
        یکی از مسایل مهم در سیستم‌های قدرت، افزایش توان انتقالی خطوط می‌باشد. وجود نوسانات بین‌ناحیه‌ای در سیستم‌های قدرت بر ظرفیت توان انتقالی تأثیر می‌گذارد که این تغییرات می‌تواند بر کارکرد مصرف‌کننده‌ها و راندمان شبکه تأثیر منفی داشته باشد. بنابراین بهره‌گیری از روش‌هایی که أکثر
        یکی از مسایل مهم در سیستم‌های قدرت، افزایش توان انتقالی خطوط می‌باشد. وجود نوسانات بین‌ناحیه‌ای در سیستم‌های قدرت بر ظرفیت توان انتقالی تأثیر می‌گذارد که این تغییرات می‌تواند بر کارکرد مصرف‌کننده‌ها و راندمان شبکه تأثیر منفی داشته باشد. بنابراین بهره‌گیری از روش‌هایی که می‌توانند در کاهش نوسانات بین ناحیه‌ای تأثیرگذار باشند، حائز اهمیت است. استفاده از ادوات FACTS باعث افزایش این توان انتقالی می‌گردد. در این مقاله علاوه بر جایابی SVC، روش حساسیت مرکب ∞H و فرمول‌بندی محاسبه پارامترهای کنترل‌کننده با استفاده از تکنیک LMI جهت اعمال سیگنال کمکی به SVC با هدف بهبود نوسانات سیستم قدرت پیشنهاد گردیده است. این کنترل‌کننده بر سیستم اندازه‌گیری محدوده وسیع (WAMS) متکی می‌باشد. روش‌های پیشنهادی در یک شبکه 16ماشینه- 68باسه با 5 ناحیه پیاده‌سازی گردیده است. نتایج عملکرد خوب و مقاوم کنترل‌کننده در میرایی نوسانات را نشان می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - طراحی کنترل‌کننده پایدار مقاوم بهینه فازی جهت پایدارسازی سرعت خودروی برقی، در حضور عدم قطعیت‌های پارامتری و اغتشاشات خارجی
        محمد ویسی مختار شاصادقی محمدرضا سلطانپور
        در معادلات دینامیکی غیر خطی خودروی برقی، پارامترهایی از قبیل ضریب اصطکاک بین لاستیک و جاده، ضریب کشش، مقاومت آرمیچر و مقاومت سیم‌پیچ میدان، دارای عدم قطعیت هستند. طراحی یک کنترل‌کننده که در حضور این عدم قطعیت‌های پارامتری و همچنین در حضور اغتشاشات خارجی عملکردی مقاوم دا أکثر
        در معادلات دینامیکی غیر خطی خودروی برقی، پارامترهایی از قبیل ضریب اصطکاک بین لاستیک و جاده، ضریب کشش، مقاومت آرمیچر و مقاومت سیم‌پیچ میدان، دارای عدم قطعیت هستند. طراحی یک کنترل‌کننده که در حضور این عدم قطعیت‌های پارامتری و همچنین در حضور اغتشاشات خارجی عملکردی مقاوم داشته باشد و از طرفی به طور توأمان معیار بهینگی را نیز ارضا نماید، مسأله‌ای چالش‌برانگیز است. در کاربردهای عملی، علاوه بر مشکل فوق باید حجم محاسبات ورودی کنترل را نیز مد نظر قرار داده و یک تعامل منطقی بین عملکرد مطلوب کنترل‌کننده و حجم محاسبات برقرار نمود. در مقاله پیش روی، بر اساس مدل فازی تاکاگی- سوگنوِ خودروی برقی، یک کنترل‌کننده پایدار مقاوم بهینه فازی مبتنی بر جبران‌ساز موازی توزیع‌یافته طراحی می‌گردد. بهره‌های پسخور پایدارساز مدل فازی، کران بالای عدم قطعیت‌ها، کران بالای اثر اغتشاشات و کران بالای تابع هزینه، از طریق حل یک مسأله کمینه‌سازی و بر اساس نامساوی‌های ماتریسی خطی به صورت کاملاً برون‌خط به دست می‌آیند و لذا حجم محاسبات ورودی کنترل، فوق‌العاده کم است. این امر، امکان پیاده‌سازی عملی کنترل‌کننده پیشنهادی را میسر می‌سازد. عملکرد مطلوب کنترل‌کننده پیشنهادی در شبیه‌سازی‌های پنج مرحله‌ای نمایش داده شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - طراحی یکپارچه تخمین‌گر عیب و کنترل‌کننده تحمل‌پذیر عیب برای سیستم‌های خطی پارامتر متغیر با عیب عملگری و حسگری
        هوشنگ جعفری امین رمضانی مهدی فروزان فر
        وقوع عیب در سیستم‌های واقعی عملاً غیر قابل اجتناب بوده و می‌تواند باعث کاهش عملکرد و حتی واردشدن خسارت غیر قابل جبران مالی و جانی گردد. از این رو مداخله به‌موقع و سریع با اتخاذ تصمیم‌های مناسب به جهت جلوگیری از صدمات ناشی از عیب بسیار حیاتی است. همین امر استفاده از روش‌ أکثر
        وقوع عیب در سیستم‌های واقعی عملاً غیر قابل اجتناب بوده و می‌تواند باعث کاهش عملکرد و حتی واردشدن خسارت غیر قابل جبران مالی و جانی گردد. از این رو مداخله به‌موقع و سریع با اتخاذ تصمیم‌های مناسب به جهت جلوگیری از صدمات ناشی از عیب بسیار حیاتی است. همین امر استفاده از روش‌های کنترل تحمل‌پذیر عیب را برای جبران اثرات مخرب عیب در سیستم و افزایش قابلیتاطمینان و امنیت آن بسیار ضروری می‌نماید. در این مقاله روشی برای تخمین و کنترل وقوع عیب عملگری و حسگری به‌صورت هم‌زمان با استفاده از طراحییک تخمین‌گر عیب و کنترل‌کننده تحمل‌پذیر عیب به‌صورت یکپارچه برای سیستم‌های خطی متغیر با زمان ارائه گردیده است. در این روش از یک تخمین‌گر مبتنی بر رؤیتگر ورودی ناشناخته با کنترل‌کننده حالت و مد لغزشی به جهت اطمینان از پایداری مقاوم سیستم از طریق حل نامساوی ماتریس خطی استفاده شده است. روش ارائه‌شده، روییک سیستم خطی با پارامتر متغیر اعمال گردیده و نتایج شبیه‌سازی، مؤثربودن این روش برای تخمین عیوب و پایداری سیستم را نشان می‌دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تاثیرتوزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی
        مرضیه اسفندیاری محدثه رحیمی
        توزیع عادلانه درآمد از مهم ترین اهداف کلان اقتصادی کشورها محسوب می شود، نظریه پردازان اقتصادی در رابطه با تاثیر توزیع درآمد بر رشد اقتصادی دو دیدگاه متفاوت را ارائه می دهند، ومطالعات بسیاری در این رابطه صورت گرفته است که در برخی از مطالعات توزیع درآمد بر رشد اقتصادی أکثر
        توزیع عادلانه درآمد از مهم ترین اهداف کلان اقتصادی کشورها محسوب می شود، نظریه پردازان اقتصادی در رابطه با تاثیر توزیع درآمد بر رشد اقتصادی دو دیدگاه متفاوت را ارائه می دهند، ومطالعات بسیاری در این رابطه صورت گرفته است که در برخی از مطالعات توزیع درآمد بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت دارد ودر برخی دیگر توزیع درآمد بر رشد اقتصادی اثر منفی می‌گذارد. در اکثر مطالعات توزیع درآمد عمدتا با ضریب جینی اندازه گیری می‌شود اما آن چه که مبنای توزیع درآمد قرار می گیرد درآمد پس از پرداخت مالیات و پرداخت های اجباری است.مطالعه حاضر به بررسی تاثیر توزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی با بهره گیری از دادهای اقتصاد ایران در فاصله ی سال های1357 تا 1396 و با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) می‌پردازد. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که توزیع مجدد نسبی تاثیر منفی ومعناداری بر رشد اقتصادی در فاصله ی سال های مورد بررسی دارد. بر اساس یافته های مطالعه با استفاده از شاخص توزیع مجدد نسبی، رابطه ی غیر مستقیم رشد اقتصادی ونابرابری تایید می‌شود. از آنجا که مالیات ها به عنوان ابزاری برای بهبود وضعیت توزیع درآمد می باشند محاسبه ضریب جینی بر اساس درآمد پس از پرداخت های اجباری و مالیات ها می تواند امکان دسترسی به تصویر دقیق تری از توزیع درآمد جامعه و پیامدهای آن ایجاد کند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برنامه ریزی برای توزیع عادلانه تر درآمد (پس از کسر مالیات ها) محرک رشد اقتصادی است. در حالی که بر اساس ضریب جینی متعارف، نابرابری درآمد منجر به افزایش رشد اقتصادی می شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بیکاری، توسعۀ نابرابر منطقه‌ای و الگوهای فضایی مهاجرت داخلی در ایران
        رسول صادقی
        مهاجرت و جابه جایی داخلی در پاسخ به دامنۀ گسترده اي از عوامل با اثربخشی‌های متفاوت رخ می دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل گیری مهاجرت‌های داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت ها و مؤلفه های توسعه ای است. در این راستا، مقاله پیش رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده ها أکثر
        مهاجرت و جابه جایی داخلی در پاسخ به دامنۀ گسترده اي از عوامل با اثربخشی‌های متفاوت رخ می دهد. یکی از بسترهای مهم و کلیدی شکل گیری مهاجرت‌های داخلی، نابرابری فضایی در امکانات، فرصت ها و مؤلفه های توسعه ای است. در این راستا، مقاله پیش رو با استفاده از تحلیل ثانویه داده های سرشماری 1395 در سطوح استانی و شهرستانی به بررسی تأثیر بیکاری جوانان و توسعۀ نابرابر منطقه ای بر مهاجرت داخلی در ایران می پردازد. نتایج بیانگر خوشه های فضایی بیکاری و توسعه نیافتگی در کشور و نابرابری در برخورداری از منابع و فرصت های اقتصادی و اجتماعی از یکسو و تفاوت های منطقه ای در میزان های مهاجرت از سوی دیگر است. بالاترین سطح توسعه یافتگی و کمترین میزان بیکاری جوانان و همچنین مهاجرپذیری بالا مربوط به مناطق مرکزی کشور، به‌ویژه پایتخت است. در مقابل، مناطق مرزی غرب، شمال غربی، شرق و جنوب شرقی کشور، کمترین سطح توسعه یافتگی و بالاترین میزان بیکاری و مهاجرفرستی را دارند. از این رو مهاجرت داخلی، فرایندی پویا، چندبُعدی و برخاسته از شرایط ساختاری و نابرابری‌های منطقه‌ای است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - برابری در آراء و نظرات شورای نگهبان با تاکید بر کرامت انسانی
        مهدی  مفتاحی سیدمحمدصادق احمدی قدرت الله  نوروزی باغکمه
        امروزه برابری حقوقی کرامت محور، نقش بی بدیلی در حقوق بشر نوین یافته است. از این رو، از یک طرف، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصول متعددی از جمله بند نهم اصل سوم و اصول نوزدهم و بیستم به اصل برابری پرداخته و از طرف دیگر شورای نگهبان به عنوان نهاد صیانت از قانون اساس أکثر
        امروزه برابری حقوقی کرامت محور، نقش بی بدیلی در حقوق بشر نوین یافته است. از این رو، از یک طرف، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصول متعددی از جمله بند نهم اصل سوم و اصول نوزدهم و بیستم به اصل برابری پرداخته و از طرف دیگر شورای نگهبان به عنوان نهاد صیانت از قانون اساسی به هنگام تطبیق قوانین و مقررات با شرع و قانون اساسی باید این اصول را مدنظر قرار داده و به آنها استناد نمایید. در این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، سعی بر آن است تا جایگاه برابری از منظر کرامت انسانی در نظرات شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفته تا مشخص گردد شورای نگهبان در آرا و نظرات خود تا چه حد به این اصل مبنایی استناد داشته و حقوق مصرح در فصل دوم قانون اساسی را تضمین نموده است؛ چراکه کرامت انسانی، بنیاد برابری حقوقی بوده و انسانها از حیثیت برابری برخوردار و در نتیجه در حق‌ها نیز برابرند. مطالعه نظرات شورای نگهبان از ابتدای انقلاب تاکنون نشان می‌دهد که این شورا در نظرات خود در موارد متعددی به اصل برابری و منع تبعیض استناد داشته است؛ اما نکته قابل تأمل این است که نوع نگرش شورا به اصل برابری، گاهی صرفاً شکلی است و برابری ماهوی و تبعیض مثبت در مواردی نادیده گرفته شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - تأثیر نابرابری‌ها در مهاجرت از مناطق مرزی ایران؛ چشم‌اندازی سیاست‌گذارانه
        ولي‌اله  رستمعلي‌ زاده رضا نوبخت
        نقش نابرابری‌های منطقه‌ای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بی‌توجهی به این مناطق می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری به‌همراه داشته باشد. این م أکثر
        نقش نابرابری‌های منطقه‌ای و فضایی در مهاجرت از مناطق مرزی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در صورتیکه مناطق مرزی ایران دارای اهمیتی استراتژیک از جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند و بی‌توجهی به این مناطق می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری به‌همراه داشته باشد. این مقاله به‌دنبال بررسی این موضوع است که مناطق مرزی ایران به لحاظ نابرابری‌های فضایی در چه وضعیتی قرار دارند و این نابرابری‌ها چه تأثیری بر مهاجرت از این مناطق دارند. برای سنجش نابرابری فضایی در بین شهرستان‌های مرزی از آمار سرشماري‌ عمومي نفوس و مسكن سال 1395، سالنامه‌های آماری استان‌ها در سال 1395 و داده‌های سازمان هواشناسی در دورۀ 1395-1390 استفاده شده است. برای وزن‌دهی و ترکیب مؤلفه ها و ساخت شاخص نابرابری از روش تحلیل عاملی استفاده شده است.برای پهنه‌بندی و سطح‌بندی شهرستان‌ها از نرم‌افزار ArcPro و برای تحلیل رابطۀ بین نابرابری‌ و مهاجرت، از روش آماری GWR استفاده شده است. نتایج نشان می‌دهد که نابرابری در شهرستان‌های شرق و جنوب شرقی در مقایسه با دیگر نقاط بیشتر است. همچنین، 66 درصد از شهرستان‌های مرزی دارای موازنۀ مهاجرتی منفی در دوره 1395-1390هستند. بر اساس مدل رگرسیون فضایی وزنی، 67 درصد از تغییرات متغیر خالص مهاجرت به‌وسیله متغیرهای مستقل تبیین شده و همچنین بر اساس مقدار میانگین ارائه‌شده، عامل‌های ساختار جمعیت و اقتصادی بیشترین اثرگذاری را بر خالص مهاجرت در شهرستان‌های مرزی دارند. بنابراین، نابرابری در شهرستان‌های مرزی یک عامل مهم در میزان خالص مهاجرت است و عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی، جمعیتی و محیطی اثر متفاوتی بر هر کدام از شهرستان‌ها دارند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - تاثیر توزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی
        مرضیه اسفندیاری محدثه رحیمی
        توزیع عادلانه درآمد از مهم ترین اهداف کلان اقتصادی کشورها محسوب می شود، نظریه پردازان اقتصادی در رابطه با تاثیر نابرابری درامد بر رشد اقتصادی دو دیدگاه متفاوت را ارائه می دهند، ومطالعات بسیاری در این رابطه صورت گرفته است که در برخی از مطالعات نابرابری درامد بر رشد ا أکثر
        توزیع عادلانه درآمد از مهم ترین اهداف کلان اقتصادی کشورها محسوب می شود، نظریه پردازان اقتصادی در رابطه با تاثیر نابرابری درامد بر رشد اقتصادی دو دیدگاه متفاوت را ارائه می دهند، ومطالعات بسیاری در این رابطه صورت گرفته است که در برخی از مطالعات نابرابری درامد بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت دارد ودر برخی دیگر اثر منفی می‌گذارد. در اکثر مطالعات موقعیت جامعه از منظر نابرابری درامدی با محاسبه ضریب جینی مشخص می‌شود. ضریب جینی بر مبنای درامد قبل از کسر مالیات و پرداخت اجباری است. از آنجا که مالیات ها به عنوان ابزاری برای بهبود وضعیت توزیع درآمد می باشند محاسبه ضریب جینی بر اساس درآمد پس از پرداخت های اجباری و مالیات ها می تواند امکان دسترسی به تصویر دقیق تری از توزیع درآمد جامعه و پیامدهای آن ایجاد کند. با توجه به تاثیر توزیع مجدد درامد بر نابرابری درامد، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر توزیع مجدد نسبی بر رشد اقتصادی با بهره گیری از دادههای اقتصاد ایران در فاصله ی سال های1357 تا 1396 و با استفاده از تکنیک گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) می‌پردازد. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که توزیع مجدد نسبی تاثیر منفی ومعناداری بر رشد اقتصادی در فاصله ی سال های مورد بررسی دارد. بر اساس یافته های مطالعه با استفاده از شاخص توزیع مجدد نسبی، رابطه ی غیر مستقیم رشد اقتصادی ونابرابری تایید می‌شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مالیات ها و پرداخت های انتقالی به عنوان ابزارهای توزیع درامد محرک رشد اقتصادی است. در حالی که بر اساس ضریب جینی متعارف، نابرابری درآمد منجر به افزایش رشد اقتصادی می شود.بنابراین ارائه سنجش مناسبی از نابرابری درامدی به درک صحیح تر و تدوین سیاست های کارامد در جهت برابری درآمد منتج می شود. تفاصيل المقالة