-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی رابطه بین سبک های مدیریت تعارض مدیران و ابعاد کارآفرینی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی نیشابور
ازاده تقوی رادعصر ما عصر تغییرات ودگرگونی هاست و با توجه به اینکه سازمانها خرده سیستم هایی از نظام جامعه هستند و تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرند، لذا لازمه همگام شدن با این تحولات محیطی، ایجاد بستر و محیطی مطلوب ومناسب برای بروز افکار تازه وکارآفرینی در سازمانها می باشد.از کارآفر أکثرعصر ما عصر تغییرات ودگرگونی هاست و با توجه به اینکه سازمانها خرده سیستم هایی از نظام جامعه هستند و تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرند، لذا لازمه همگام شدن با این تحولات محیطی، ایجاد بستر و محیطی مطلوب ومناسب برای بروز افکار تازه وکارآفرینی در سازمانها می باشد.از کارآفرینی میتوان به عنوان یکی از مهمترین موتورهای رشد و توسعه یاد کرد. طبیعی است، هدف از اجزای این پژوهش بررسی رابطه بین سبکهای مدیریت تعارض مدیران وکارآفرینی سازمانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی نیشابوراست، در این مطالعه مقطعی اطلاعات مورد نیاز با استفاده ازدو پرسشنامه استاندارد ومعتبر مدیریت تعارض مقیمی وکارآفرینی سازمانی مارگارت هیل ازیک جامعه آماری مشتمل بر دو گروه مدیران اداری (60نفر) وکارکنان اداری(3000نفر) و با روش نمونه گیری از جدول مورگان52 نفر از مدیران و341 نفرا زکارکنان زیر نظر مدیران جمع آوری گردیده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها،از نرمافزار آماری21 SPSSاستفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که بین سبک های مدیریت تعارض وابعادکارآفرینی سازمانی رابطه ای معنا دار وجود دارد، بین برخی ابعاد کارآفرینی سازمانی کارکنان ومشخصات دموگرافیک(جنس،سن،مدرک تحصیلی وسابقه کار) تفاوت معنی دار وجود دارد. ونیز بین سبک های تعارض و ومشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود دارد. میتوان با توجه به نتایج تحقیق نتیجه گرفت که در جهت افزایش کارآفرینی سازمانی کارکنان باید استفاده کمتراز سبک های اجبار استفاده گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - زبان و سياست؛ ابعاد عملی و راهبردي زبان در رهبري امام خميني(ره) در فرایند انقلاب اسلامی
سید رضا شاكريانقلاب اسلامی در ایران با یک رهبری مذهبی تأثیرگذار به پیروزی رسید. با توجه به اینکه رهبری انقلاب در تبعید به سر میبرد و از همۀ امکانات رسانه ای و ارتباطی با مردم محروم بود، پیوند محکمی میان رهبری انقلاب و مردم برقرار شد. این مسئله در این مقاله، مبنای بررسی نسبت زبان و أکثرانقلاب اسلامی در ایران با یک رهبری مذهبی تأثیرگذار به پیروزی رسید. با توجه به اینکه رهبری انقلاب در تبعید به سر میبرد و از همۀ امکانات رسانه ای و ارتباطی با مردم محروم بود، پیوند محکمی میان رهبری انقلاب و مردم برقرار شد. این مسئله در این مقاله، مبنای بررسی نسبت زبان و سیاست و کوشش برای تبیین جنبههای عملی و راهبردی زبان در رهبری امام در دورۀ انقلاب قرار گرفته است. در مطالعات نسبت زبان و سیاست، دو رویکرد کلی سیاست چونان امری به معرفت و نظر و سیاست به مثابه قدرت و قلمرو عمل جمعی و در جهت حفظ یا تغییر وضع موجود حاکم است. در این مقاله بر اساس رویکرد دوم و با استفاده از نظریههایی که در آن بر قابلیتها و کارکردهای عملی، رسانه ای، شبکه ای و بسیج کننده زبان تأکید داشتهاند، ابعاد و کارکردهای اثربخش و عملی زبان در اندیشۀ امام خمینی(ره) بررسی شده است. یافتههای این بررسی نشان میدهد که امام(ره) با داشتن تحصیلات تخصصی در سه حوزۀ عرفان، اخلاق و فقه و با توجه به طبقه بندی خاص خود از علوم اسلامی، بر عمل گرایی به عنوان مشترک این سه حوزه تأکید کرده و زبان را در راستای عمل سیاسی و انقلابی در این سه حوزه به کار میگیرد. بسیج گری، انتقادگری و مخالفت با وضع موجود و دعوت و برانگیختن مردم به تأسیس حکومت جدید، از ابعاد کارکردی زبان در رهبری امام است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - مقایسه تطبیقی پیشرفت علمی حوزه علوم زیستی در ایران و جهان
سید مهدی سیدی مریم امیری راد حسن ابراهیم زاده معبود لیلا علی بیگلوعلوم زیستی از جمله علوم پایه محسوب شده که هر روزه بر اهمیت آن در جهان افزوده می شود و کشورهای مختلف تلاش دارند تا با سرمایه گذاری بیشتر بر آن بتوانند اقتدار بیشتری پیدا کنند. در آمریکا بیش از نیمی از کل حمایت های دولت فدرال در علوم مختلف، تنها به علوم زیستی اختصاص می یا أکثرعلوم زیستی از جمله علوم پایه محسوب شده که هر روزه بر اهمیت آن در جهان افزوده می شود و کشورهای مختلف تلاش دارند تا با سرمایه گذاری بیشتر بر آن بتوانند اقتدار بیشتری پیدا کنند. در آمریکا بیش از نیمی از کل حمایت های دولت فدرال در علوم مختلف، تنها به علوم زیستی اختصاص می یابد. در اتحادیه اروپا علوم زیستی زمینه اشتغال بیش از 22 میلیون نفر را فراهم کرده است. در جمهوری اسلامی ایران از یک سو سیاست های کلی علم و فناوری با تاکید بر مرجعیت علمی و نیز تقویت علوم پایه ابلاغ شده، و از سوی دیگر رشته ها و مقاطع مختلف علوم زیستی در دانشگاه های مختلف کشور دایر است و سالانه پژوهش های زیادی در این حوزه به انجام می رسد. در راستای رهیافت به اهداف سیاست های کلان، در این مطالعه ارزیابی علوم زیستی با مبنای پژوهش در ایران و نیز مقایسه آن در سطح جهانی، در سطح آسیا و در سطح کشور طی یک مطالعه تطبیقی و در دو بازه زمانی سه ساله (2008 تا 2011 و 2012 تا 2015) با استفاده از نظام رتبه بندی لایدن صورت گرفت. این مقایسه با نگاه به کمیت مقالات، کیفیت مقالات، همکاری های بین المللی و همکاری دانشگاه و صنعت صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که گرچه علوم زیستی در ایران از نظر تعداد مقالات در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارد، ولی نیاز است تا این شاخص از میانگین رشد این حوزه در جهان فراتر رود تا بتوان این جایگاه را حفظ کرد. همچنین این مطالعه نشان می دهد که از جنبه کیفیت مقالات، دانشگاه های ایران نیاز به تقویت بسیار زیادی داشته و در این شاخص، فعالیت دانشگاه های کشور نسبت به رقبا از کفایت لازم برخوردار نبوده است. از جنبه همکاری های بین المللی نیز دانشگاه ها در ایران در حوزه علوم زیستی باید بتوانند همکاری های خود را با سایر کشورها گسترش دهند. همچنین ارتباط دانشگاه ها با صنعت در حوزه علوم زیستی باید تقویت شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که لزوم تدوین نقشه راه تعالی علوم زیستی در ایران بشدت احساس می شود تا بتوان از این طریق در این حوزه اقتدار آفرین پیشرفت مطلوب داشته باشیم و دراستای مرجعیت علمی حرکت کنیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - راهکارهای توسعه دانشگاه کارآفرین در حوزه علومانسانی و اجتماعی براساس یک مطالعه چند موردی
مهدی گودرزی فرزانه خالوئیيكي از مسائلی كه مجموعه علومانسانی و اجتماعي ايران با آن روبروست، نحوه بهکارگیری و تجاریسازی دانش در این حوزه و ایجاد کسب و کار است. ماحصل این موضوع، تهيشدن حوزههاي كسب و كار از مزايا و ظرفيتهاي رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، اتلاف سرمايههای كشور، بيكاري تعداد ز أکثريكي از مسائلی كه مجموعه علومانسانی و اجتماعي ايران با آن روبروست، نحوه بهکارگیری و تجاریسازی دانش در این حوزه و ایجاد کسب و کار است. ماحصل این موضوع، تهيشدن حوزههاي كسب و كار از مزايا و ظرفيتهاي رشتههای علوم انسانی و اجتماعی، اتلاف سرمايههای كشور، بيكاري تعداد زيادي از دانشآموختگان و عوارض ناشی از آن (نظیر مهاجرت و اشتغال در کسب و کارهاي غيرمرتبط) است. از اینرو در اين مقاله تلاش شده با بررسي ادبيات موجود در زمینه کارآفرینی دانشگاهی، زیستبوم حامی کارآفرینی و مطالعه دو دانشگاه داخلی و خارجی، راهکارهایی در جهت توسعه کارآفرینی دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعي ارایه گردد. نتایج نشان میدهد که در دانشگاههای جامع، ابتدا دانشکدههای فنی و مهندسی و سپس دانشکدههای علوم اجتماعی، اقتصاد و مدیریت اقدام به کارآفرینی میکنند اما سایر دانشکدهها در قبال کارآفرینی مقاومت میکنند. بنابراین در یک دانشگاه علوم انسانی، تحریک تمام دانشکدهها به شیوههای نوآورانه برای کارآفرینی در کنار انجام وظایف علمی و پژوهشی باید به دقت صورت گیرد و ابتدا دانشکدههایی که محصولات و خدمات آنها به بازار نزدیکتر است وارد گود کارآفرینی شوند. در ضمن یک ساختار جهان شمول برای ایجاد زیستبوم کارآفرینی دانشگاهی وجود ندارد. بنابراین مسئولان دانشگاههای فعال در حوزه علوم انسانی باید فضایی را ایجاد کنند که در آن ضمن حفظ ارزشهای سنتی آموزش و پژوهش، ظرفیت تجاریسازی ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در دانشگاه در مرکز توجه دانشجویان و کارکنان قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - از مكتبخانهها تا مدرسههاي دولتي؛ بازخواني انگيزههاي نظري و عملي راهبر مدارس عصر قاجار
رضا ماحوزيتاريخ مكتبخانهها در ايران، تاريخ سنتي آموزشی است که همواره خواهان ثبات و استمرار محتوایی بوده است، هرچند در هزاره اخیر، تنها با یک سنت روبرو نبودهایم و بفراخور جریانهای دینی و فرهنگی، سنتهای مختلف آموزشی در قالب مکتبخانهها و مدرسهها و مسجد- مدرسهها حاكم بوده است. أکثرتاريخ مكتبخانهها در ايران، تاريخ سنتي آموزشی است که همواره خواهان ثبات و استمرار محتوایی بوده است، هرچند در هزاره اخیر، تنها با یک سنت روبرو نبودهایم و بفراخور جریانهای دینی و فرهنگی، سنتهای مختلف آموزشی در قالب مکتبخانهها و مدرسهها و مسجد- مدرسهها حاكم بوده است. البته این سنت در مواجهه با دنياي جديد و اقتضائات اجتماعي ايران در عصر قاجار، نتوانست به آرامش و استمرار خود ادامه دهد و ناچار به موضعگیری شد؛ يكبار در مواجهه با مدارس نوين خصوصی و بار ديگر در مواجهه با مدارس نوين دولتي. اين موضع گاه سلبي بود و گاه ايجابي؛ تصميمي كه در آغاز به مقابله و درنهايت به تسليم منجر گشت. اين نوشتار تلاش دارد ضمن بازخواني تاريخ تغيير نظام آموزشي ايران از مكتبخانهها به مدارس نوين در عصر قاجار، نشان دهد چه ایدة نظریی در این دوره راهبر تحولات نظام آموزشي ايران بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسي نگره بحران در نظر هوسرل و زمينههاي آن در فلسفه قرن نوزدهم اروپا
سيدمسعود سيف افشين مؤذندر اوايل قرن بيستم ميلادي جريان گستردهيي پديدار گشت که نويسندگان آن در اشاره به بحران علم و فرهنگ اروپايي با يکديگر همصدا بودند. ادموند هوسرل نيز بعنوان يکي از متفکرين برجستة اروپايي در اوايل قرن بيستم، همگام با اين جريان، پديدارشناسي را بعنوان راهکار غلبه بر اين بحرا أکثردر اوايل قرن بيستم ميلادي جريان گستردهيي پديدار گشت که نويسندگان آن در اشاره به بحران علم و فرهنگ اروپايي با يکديگر همصدا بودند. ادموند هوسرل نيز بعنوان يکي از متفکرين برجستة اروپايي در اوايل قرن بيستم، همگام با اين جريان، پديدارشناسي را بعنوان راهکار غلبه بر اين بحران همهجانبه ارائه ميکند که از نظر وي نيمة دوم قرن نوزدهم اروپا را دربرگرفته است. از نظر او اين بحران بصورت فقدان وحدت و انسجام در فلسفه و علوم، اعم از علوم طبيعي و انساني و همچنين بيگانگي علوم از زندگي روزمرة انسان ظهور و بروز يافته است و ريشهها و علل اين بحران بايد در رويکردهاي علمي و فلسفي قرن نوزدهم اروپا جستجو شود. در اين قرن پس از مرگ هگل، با تأثر از مکاتب هگلي و نسبيتانگاري تاريخي برآمده از آنها، جريانهايي چون مارکسيسم، بيولوژيسم و هرمنوتيک تاريخگرا پديد آمد که وجه اشتراک همه آنها تمايل به سمت نسبيتگرايي بود. اين جريانها هرکدام از منظر خود با نفي امکان نيل به يک حقيقت واحد و يقيني و همچنين نسبيسازي اين حقيقت، موجبات بحران مذکور را فراهم آوردند. هوسرل پس از آشکار ساختن ماهيت بحران در مباني تفکر غرب، از طريق خوانشي انتقادي از ريشهگرايي دکارتي و در جهت دستيابي به يک بنيان متقن و وحدتبخش براي علوم، روشي را با نام «تأويل پديدارشناسانه» پيشنهاد نمود که برغم اينکه پس از وي انتقادات فراواني را برانگيخت، اما به يکي از اصليترين عناصر پديدارشناسي تبديل شد که تقريباً در تمامي انديشههاي پس از هوسرل تأثيرگذار بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تقسيمبندي علوم از منظر اخوانالصفا و فارابي
سيداحمد حسيني مهدي اميريبا آنکه فيلسوفان بسياري از تقسيم علوم سخن گفتهاند اما همة آنها از تقسيم واحدي سخن بميان نياوردهاند. در اين بين هم مقسم و هم اقسام متفاوت است. اخوان الصفا در تقسيم علوم مطلق دانش را در نظر ميگيرند و در ابتدا علوم را به دو دسته صنايع علمي و صنايع عملي تقسيم ميکنند؛ اما أکثربا آنکه فيلسوفان بسياري از تقسيم علوم سخن گفتهاند اما همة آنها از تقسيم واحدي سخن بميان نياوردهاند. در اين بين هم مقسم و هم اقسام متفاوت است. اخوان الصفا در تقسيم علوم مطلق دانش را در نظر ميگيرند و در ابتدا علوم را به دو دسته صنايع علمي و صنايع عملي تقسيم ميکنند؛ اما فارابي رشته هاي علمي ـ و نه مطلق دانش ـ را تقسيم ميکند و اين علوم را براساس سودمندي، به دو بخش علوم ابزاري و غيرابزاري تقسيم ميکند. در تقسيمبندي اخوان الصفا که رويکردي نوافلاطوني دارند، جايگاه نفس، سياست، منطق و اخلاق متفاوت از جايگاه اين مسائل نزد مشائياني مانند فارابي است. مهمترين مبناي تقسيم علوم از ديدگاه اخوان-الصفا، تقسيمبندي از حيث غايت است. اما فارابي همانند ارسطو، بر دو ملاک اصلي تقسيم علوم، يعني غايت و موضوع تکيه ميکند. در نوشتار حاضر، علاوه بر آنکه به بررسي تفاوت تقسيم علوم از ديدگاه اخوان الصفا و فارابي پرداخته ميشود، جايگاه خاص برخي علوم نيز نزد آنها مشخص ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - الگوي علم شناسي ارسطويي
مهدي ناظمي اردکاني حامد مصطفويفردتمايز بر اساس موضوع، كهنترين شيوه تمايز علوم بوده، تا آنجا كه برخي آن را تنها شيوه دانستهاند؛ چنانكه تفتازاني و لاهيجي معتقدند كه متکلمان اتفاق دارند براينكه تمايز علوم، بحسب ذات به تمايز موضوعات است. از اينرو مشهور تمايز علوم را به تمايز موضوعات (ولو به حيثيات) ميدان أکثرتمايز بر اساس موضوع، كهنترين شيوه تمايز علوم بوده، تا آنجا كه برخي آن را تنها شيوه دانستهاند؛ چنانكه تفتازاني و لاهيجي معتقدند كه متکلمان اتفاق دارند براينكه تمايز علوم، بحسب ذات به تمايز موضوعات است. از اينرو مشهور تمايز علوم را به تمايز موضوعات (ولو به حيثيات) ميدانند و غرض از اخذ حيثيات نيز، حيثيت استعداد موضوع براي ورود محمول بر آن است. البته حکما با بيان دقيقتري گفته اند: در علوم حقيقي و برهاني، آنچه وحدت يک علم را حفظ مينمايد، عبارت است از موضوع و علامه طباطبايي با صراحت اذعان ميكند كه معيار تمايز در علوم حقيقي و برهاني براساس موضوع و در علوم اعتباري براساس هدف و غايت است. در مقابل، بعقيدة منتقدان الگوي «تمايز موضوعي علوم»، سير و تتبع در علوم نشان ميدهد كه علوم عبارتند از: قضايايي اندك كه به مرور زمان تكميل شدهاند و ازاينرو موضوع در نزد مؤسس و مدون علم مشخص نبوده است تا چه رسد كه دربارة احوال آن بحث كند و حتي بر فرض پذيرش الگوي علم شناسي ارسطويي، بايد گفت كه بسياري از مشاجرات در باب تمايز علوم از باب خلط بين علوم حقيقي و اعتباري و سرايت احكام علوم حقيقي به علوم اعتباري است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - تحليل، نقد و بررسي آراء ناظر به «اسلاميت» فلسفه اسلامي
منصور ايمانپوريکي از پرسشهايي که امروزه در باب فلسفة اسلامي مطرح ميشود، اين است که منظور از فلسفة اسلامي چيست؟ و چرا اين فلسفه، در مقام واقع، بعنوان و وصفِ «اسلامي» متّصف گشته است؟ در پاسخ به اين پرسش، آراء مختلف و متضادي بيان شده است: برخي اين فلسفه را اساساً همان فلسفة يوناني دانست أکثريکي از پرسشهايي که امروزه در باب فلسفة اسلامي مطرح ميشود، اين است که منظور از فلسفة اسلامي چيست؟ و چرا اين فلسفه، در مقام واقع، بعنوان و وصفِ «اسلامي» متّصف گشته است؟ در پاسخ به اين پرسش، آراء مختلف و متضادي بيان شده است: برخي اين فلسفه را اساساً همان فلسفة يوناني دانسته و افزودن وصف عربي و اسلامي به آن را امري بيوجه دانستهاند. برخي ديگر، اين فلسفه را بجهت جانبداري از باورهاي اسلامي، به الهيات و کلام اسلامي تقليل و تحويل دادهاند. لکن محققان و صاحبنظران زيادي هم هستند که به واقعيت و تحقق اين فلسفه و اسلاميت آن معتقدند. اين محققان به دو دستة بزرگ تقسيم ميشوند: برخي عنوان «اسلامي» را امري صوري و ظاهري قلمداد کرده و رشد و گسترش اين فلسفه در سرزمين اسلامي و بدست فيلسوفان مسلمان و تحت لواي حکومت اسلامي را علل نامگذاري آن به «فلسفة اسلامي» دانستهاند. دستهيي ديگر، وصف مذکور را ناظر و معطوف به محتواي اين فلسفه دانسته و ديدگاههاي متفاوتي در اين زمينه ارائه کردهاند. برخي از اين بزرگان بر اين باورند که چون بعضي از مسائل اين فلسفه، مأخوذ از تعاليم اسلامي است و برخي از آن نيز در خدمت اثبات بعضي از تعاليم دين اسلام است، ازاينرو اين فلسفه به صفت اسلامي متصف گشته است. برخي ديگر از اين محقّقان، باور مستدّل فيلسوفان اين فلسفه به وجود باريتعالي و توحيد ربوبي و تشريعي را براي اسلامي (بمعناي عام) ناميدن اين فلسفه،کافي ميدانند و بعضي ديگر، اين فلسفه را همان فلسفة نبوي و مأخوذ از کتاب و سنّت معرفي ميکنند. نوشتار حاضر پس از تشريح و تحليل ديدگاههاي مذکور، به اين نتيجه ميرسد که فلسفة اسلامي، مولود تعامل زندۀ فلسفه و تفکر يوناني و ايراني و فرهنگ و تمدن اسلامي است و اين فلسفه با التزام به موضوع و چارچوب و روش فکر فلسفي، از جهات مختلف، متأثر از جهانبيني و تعاليم اسلامي است و هرگونه حصرگرايي در اين زمينه و تمرکز به برخي جهات، مستلزمِ افتادن در دام مغالطة کنه و وجه خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - نقش مسيحيت در بازگشت فلسفه يوناني به ايران عصر ساساني
زهرا عبديموضوع نوشتار حاضر نقش مسيحيت در انتقال علوم يوناني بخصوص فلسفه به ايران عصر ساساني است. دين مسيحي در ابتدا شکلي برادرانه و تعاونگونه داشت و بعدها بود که معلمين و قدسين مسيحي جهت تثبت و تعلم خداشناسي ناچار به استفاده از يک دستگاه فلسفي شدند که آن را از آراء فيلسوفان يون أکثرموضوع نوشتار حاضر نقش مسيحيت در انتقال علوم يوناني بخصوص فلسفه به ايران عصر ساساني است. دين مسيحي در ابتدا شکلي برادرانه و تعاونگونه داشت و بعدها بود که معلمين و قدسين مسيحي جهت تثبت و تعلم خداشناسي ناچار به استفاده از يک دستگاه فلسفي شدند که آن را از آراء فيلسوفان يوناني يعني افلاطون، ارسطو و پيروان آنها نظير نوافلاطونيان اقتباس کردند. بدعتهايي نظير نستوري، منوفيزيست و... نيز که در مسيحيت پديد آمدند با تکيه بر آراء فلسفي، خداشناسي نظري خود را تعليم دادند. همچنين مسيحيان سرياني زبان حوزه بينالنهرين که اغلب نستوري بودند، در مدارس خود آثار افلاطون و ارسطو و نوافلاطونيان را به سرياني ترجمه ميکردند تا ضمن آموزش فلسفه در حوزه ديني از آن استفاده کنند. مهاجرت اين جمعيتها به ايران بر اثر پناهندگي يا اسارت باعث انتقال علوم يوناني به ايران شد. نوشتار حاضر به استناد منابع کتابخانهيي و به روش توصيفي ـ تحليلي اين مباحث را مورد بررسي قرار داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - سنجش مؤلفههاي معرفتشناسي دوره تجدد در ساحت علوم انساني و آسيبشناسي آن
علي کربلائي پازوکي فاطمه نجفي پازوکيعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمان أکثرعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمانيت و بلحاظ معرفتي به حس، تجربه، تحقيقپذيري و عقل ابزاري محدود است. بايد پرسيد كه پيشينه و زمينههاي معرفتي شکلگيري علوم انساني مدرن غرب چيست؟ و آسيبهاي معرفتي، ارزشي و رواني و معنوي ناشي از آن کدام است؟ اين تحقيق با روش توصيفي و تحليلي با بررسي تاريخي مسئله معرفت در غرب درصدد بازشناسي عوامل معرفتي تأثيرگذار در شکلگيري علوم انساني دوره تجدد و آسيبهاي آن است. محدود کردن علم به ساينتيسم، انسان به اومانيسم و عالم هستي به پديده هاي طبيعي و راهِ کسب معرفت به حس، تجربه، دليلگرايي و عقلگرايي حداکثري، تفکيک شناختي بين پديدار و شيء فينفسه و ناديده انگاشتن حس باطني و معرفتهاي فطري، عقل شهودي و وحي از جمله عوامل مهمي هستند که در شکلگيري علوم انساني نوين غرب مؤثرند و سبب پيدايش بحرانهاي معرفتي، ارزشي و رواني، فقر معنويت، رشد هيچانگاري و ... در دنياي امروز گرديده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بسترهاي انسانشناختي حكمت صدرايي در تعامل ميان علم ديني و دانش روانشناسي
محمدصادق فاضلی عسکر دیربازتعامل ميان علم ديني و دانش روز، از دغدغههاي كنوني جوامع اسلامي بهشمار ميرود. در اين تحقيق، بسترهايي كه فلسفة صدرايي از منظر انسانشناختي فراهم آورده تا علم ديني و دانش روانشناسي بتوانند به تعامل و تبادل دانشي بپردازند، مورد پژوهش قرار گرفته است. بعبارت روشنتر، هدف تحق أکثرتعامل ميان علم ديني و دانش روز، از دغدغههاي كنوني جوامع اسلامي بهشمار ميرود. در اين تحقيق، بسترهايي كه فلسفة صدرايي از منظر انسانشناختي فراهم آورده تا علم ديني و دانش روانشناسي بتوانند به تعامل و تبادل دانشي بپردازند، مورد پژوهش قرار گرفته است. بعبارت روشنتر، هدف تحقيق آن است كه نشان دهد علم ديني و دانش روانشناسي نوين، در بستر انسانشناسي فلسفي ـ بعنوان يكي از مباديِ دانشي اين دو عرصة علميـ داراي چه زمينههاي تعاملييي است. براي تحقق اين امر، با بررسي كتابخانهيي و تحليل محتوايي، زمينههاي مزبور مورد مطالعه قرار گرفتهاند. نتيجة تحقيق آن است كه فلسفة صدرايي بلحاظ مبانيِ انسانشناختي، در دو بستر كليِ «علمشناختي» و «مفهومشناختي»، زمينة تعاملي مناسبي براي تبادل اطلاعات ميان علم ديني و دانش روانشناسي فراهم نموده است. انسانشناسي فلسفي با تبيين صحيح غايت، روش، ابزار، منبع، ساختار و معيارِ علم ديني و دانشِ روانشناسي، زمينة لازم براي ارتباط دو جانبه» اين علوم را در بستر «علمشناختي» مهيا كرده است. در زمينة «مفهومشناسي» نيز حكمت صدرايي، با تبيين ماهيت و كاربست مفاهيمي نظير «انگيزه»، «عشق» و «معناي زندگي» از منظري انسانشناختي، بستر تعامليِ مناسبي براي تبادل دانشي ميان اين دو عرصه علمي ـبلحاظ مفهوميـ ايجاد نموده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - طراحی الگوی معماری منابع انسانی دانش محور با رویکرد داده بنیاد: تحلیل پیشایندها و پیامدها
زهرا قربانی نصرآبادی روح الله سمیعی طهمورث آقاجانیپژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی معماری منابع انسانی دانش محور در دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل استراوس و کوربین انجام شده است. محدوده مطالعات، دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور شامل استان های گ أکثرپژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی معماری منابع انسانی دانش محور در دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل استراوس و کوربین انجام شده است. محدوده مطالعات، دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور شامل استان های گیلان، کلستان، مازندران، شاهرود و بابل و مشارکت کنندگان خبرگان آگاه به حوزه منابع انسانی بودند. در این راستا مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی صورت گرفت. در این پژوهش، داده ها بعد از انجام دادن پانزده مصاحبه بـه مرحله اشباع نظری رسیدند. با این حال، جهت اطمینان از کفایت، پنج مصاحبه دیگر بـه انجام رسید . جهت تعیین روایی از معیار لینکلن و گوبا و جهت تعیین پایایی از روش حسابرسی فرایند و توافق درونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوی معماری منابع انسانی دانش محور در قالب پنج طبقه شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر ، راهبردها و پیامدها تدوین می شود. در این الگو، روابط بین اجزا نشان می دهد که الگوی معماری منابع انسانی دانش محور در طی فرآیندی تعاملی در بین اجزا انجام می پذیرد. تعیین عوامل فرهنگی، سازمانی، رفتاری، ساختاری، محیطی، شکل گیری نگرش نوین به نیروی کار می تواند در تصمیم-گیری ها و فرآیند معماری منابع انسانی دانش محور در دانشگاه علوم پزشکی منطقه یک کشور بسیار با اهمیت باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ارائه الگوي بينالملليسازي آموزش نیروی انسانی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور
آرام غنیون علیرضا افشارنژاد زین العابدین امینی سابق احسان سادههدف پژوهش حاضر ارائه يک الگو براي بينالملليسازي آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. پژوهش از نوع كيفي بوده و براي تحليل دادهها از روش گرانددتئوري استفاده شده است. به اين منظور با 15 نفر از افرادي که در زمينه بينالملليسازي آموزش نيروي أکثرهدف پژوهش حاضر ارائه يک الگو براي بينالملليسازي آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. پژوهش از نوع كيفي بوده و براي تحليل دادهها از روش گرانددتئوري استفاده شده است. به اين منظور با 15 نفر از افرادي که در زمينه بينالملليسازي آموزش نيروي انساني صاحبنظر هستند، با استفاده از شيوه نمونهگيري گلولهبرفي، مصاحبههای عمیقی صورت گرفت. سپس دادههای حاصل از مصاحبهها از طریق کدگذاری باز، محوری و گزينشي تجزیه و تحلیل شدند. در پايان الگوی پاردایمی بينالملليسازي آموزش نيروي انساني متشکل از شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها ترسیم شد. پديده اصلي الگوي طراحيشده، بینالمللیسازی آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. يافتههاي پژوهش نشان داد، عوامل علي شامل، زيرساختها، استانداردهاي لازم، امکانات موجود و ضرورتهاي بينالملليسازي، هستند. عوامل مداخلهگر شامل، شرایط سياسي حاکم بر کشور، مراکز آموزشی و دانشگاهی، عوامل محيطي، یکپارچگی مديريتي و عوامل اجرايي، است. عوامل زمينهاي شامل، فضای رقابتي و نگرش به پدیده جهاني شدن و راهبردها به صورت فرهنگسازي، ایجاد ساختار مناسب علمی و پژوهشی، تبليغات کارآمد، برنامههاي اجتماعي و قوانين و مقررات، ميباشد. پيامدهاي يک سيستم بينالملليسازي آموزش نيروي انساني نيز شامل، دستاوردهای فرهنگي، دستاوردهای اقتصادي، دستاوردهای ارتباطي و دستاوردهای آموزشي است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - طبقهبندی علوم از دیدگاه ملاصدرا و تأثیر شرایط اجتماعی بر آن
فاطمه جمشیدی نسرین سراجیپوردر دوران صفویه، معاصر با حیات صدرالمتألهین، با روی کار آمدن فقهای درباری و تصوف بازاری، علوم حقیقی همچون فقه و فلسفه و عرفان به انزوا رفت. ملاصدرا، که با اندیشههای فلسفی و عرفانی پیش از خود آشنایی داشت و در مقام یک عالم دینی، در پی زدودن تشویش فکری از جامعة علمی و مقاب أکثردر دوران صفویه، معاصر با حیات صدرالمتألهین، با روی کار آمدن فقهای درباری و تصوف بازاری، علوم حقیقی همچون فقه و فلسفه و عرفان به انزوا رفت. ملاصدرا، که با اندیشههای فلسفی و عرفانی پیش از خود آشنایی داشت و در مقام یک عالم دینی، در پی زدودن تشویش فکری از جامعة علمی و مقابله با این رویکرد گمراهکننده، به تأسیس نظام فلسفی جدیدی پرداخت تا بتواند تمام تفکرات پیشین را بهنحوی سازگار و در خود جمع نماید. در واقع او در تلاش بود با تأسیس مکتب فلسفی خود، جایگاه علم حقیقی و راه رسیدن به آن را برای جامعه تبیین کند. از آنجا که طبقهبندی علوم از مسائل اولیه هر نظام فلسفی بشمار میرود و هر نظام فلسفی و مجموعه مسائل آن، متأثر از شرایط اجتماعی هستند، طبقهبندی ملاصدرا از علوم متأثر از دغدغههای اجتماعی وی بوده و در جهت پاسخگویی به نیاز جامعه خویش و هدایت آن بسمت علوم حقیقی ترسیم شده است. او در هر یک از سه دورة حیات علمی خود، دستهبندی خاصی از علوم ارائه داده است؛ در دورة نخست، بر اساس رویکرد مشائی، سپس بر اساس رویکرد اشراقی، و در دورة پختگی تفکرش، با رویکرد متعالیه. این مقاله بر آنست تا طبقهبندی صدرالمتألهين از علوم را در هر یک از سه دورة حیات علمی وی بررسی نماید و نشان دهد که در هر یک از ادوار چه تأثیری از دغدغههای جامعه پذیرفته و چگونه پاسخگوی آنها بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - آسیبشناسی مطالعات بینرشتهای قرآن کریم در فضای فناوری اطلاعات محور
حمیدرضا ایمانی فرهدف از این تحقیق بررسی «آسیبشناسی مطالعات بینرشتهای قرآن کریم در فضای فناوری اطلاعات محور» است. در این پژوهش از روش تحقیق کتابخانهای و روش تحلیلی استفاده شده است. در حال حاضر تحقیقات در زمینه مطالعات بینرشتهای قرآن کریم به شکل تراکمی و متسلسل پیش نمیرود و محققان، أکثرهدف از این تحقیق بررسی «آسیبشناسی مطالعات بینرشتهای قرآن کریم در فضای فناوری اطلاعات محور» است. در این پژوهش از روش تحقیق کتابخانهای و روش تحلیلی استفاده شده است. در حال حاضر تحقیقات در زمینه مطالعات بینرشتهای قرآن کریم به شکل تراکمی و متسلسل پیش نمیرود و محققان، کمتر میتوانند از آثار پژوهشی و کتابهای مرتبط استفاده نمایند. پایگاههای اطلاعرسانی موجود نیز در زمینه ارائه این گروه از تحقیقات، بهصورت تخصصی و فراگیر وارد نشدهاند. تحقیقات در کلیه علوم بهصورت تجمعی و افزایشی است اما به دلیل عدم ارتباط محققین مطالعات بینرشتهای قرآن کریم با یکدیگر، بیشتر تحقیقات در این زمینه بهصورت پراکنده و غیر مرتبط با یکدیگر رشد مینماید. راه حل این مشکل در ایجاد بانک جامع اطلاعرسانی در فضای مجازی در زمینه مطالعات بینرشتهای قرآن کریم است که اولاً؛ بهطور تخصصی در زمینه مطالعات بینرشتهای قرآن کریم فعالیت نماید. ثانیاً؛ به جمعآوری مقالات مرتبط در همایشها، مجلات و روزنامهها بپردازد. ثالثاً؛ دارای کتابخانه دیجیتال و مجله الکترونیکی همراه با ارتباط گسترده با مخاطبانش باشد و طرحی نیز برای جمعآوری تحقیقات مطالعات بینرشتهای قرآن کریم در کشورهای غیر از ایران داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - مفهوم شناسی دانشگاه علوم پزشکی اسلامی با تکیه بر آیات و روایات
مهدی جعفر زاده دیزآبادی علی شفیعیدر جامعه به دانشگاه و دانش علوم پزشکی نوعی نگاهی افراطی وجود دارد که علوم پزشکی را به اسلامی و غیر اسلامی دسته بندی می نماید؛ بطوری که اگر مباحث پزشکی کاملا از قران و احادیث منبعث شده باشد و بعضی از رفتارهای قشری مذهبی در دانشگاه علوم پزشکی بارز باشد آن را اسلامی می پن أکثردر جامعه به دانشگاه و دانش علوم پزشکی نوعی نگاهی افراطی وجود دارد که علوم پزشکی را به اسلامی و غیر اسلامی دسته بندی می نماید؛ بطوری که اگر مباحث پزشکی کاملا از قران و احادیث منبعث شده باشد و بعضی از رفتارهای قشری مذهبی در دانشگاه علوم پزشکی بارز باشد آن را اسلامی می پندارند. این مقاله در گام اول به نقد و بررسی دیدگاه فوق و در گام دوم به بررسی ویژگیهای دانشگاه اسلامی می پردازد.با توجه به مباحث مطرح شده می توان گفت: چون قرآن کتاب هدایت است پس قطعا هر آن چه برای هدایت انسان ها مورد نیاز است در آن تبیین شده است و لزومی برای ورود به امور و علوم دیگری برای ان وجود ندارد. از طرفی با انکه پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) حامل تمام علوم بودند و علم خود را نیز منبعث از قران می دانستند، همواره تاکید بر علم اموزی داشته و حتی در امور پزشکی نیز از طبیب بهره می بردند. از این رو نمی توان انتظار داشت که جامعه اسلامی بدون بهره گیری از علم و تخصص، صرفا به آیات و روایات، اکتفا نماید؛ بلکه، می بایست درجهت تربیت نیروهای متخصص حرکت کند تا از این طریق بتواند نیازهای اجتماعی خویش را برطرف سازد. همانطوری که می دانیم یکی از مراکز مهم و موثر که در تولید علم نقش بسزایی دارد، دانشگاه است. پس باید دانشگاه در جامعه اسلامی نیز همراستا با اهداف اسلام در تربیت جامعه عمل نماید. بمنظور فراهم شدن این مهم دانشگاه اسلامی باید دارای ویژگی هایی باشد، برخی از مهمترین آنها که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است عبارتند از: ایجاد شوق و انگیزه در جهت کسب دانش؛ اهتمام به تولید علم بعنوان ابزار مهم قدرت نرم، توجه به اهمیت تزکیه و خودسازی و همچنین به احساس مسئولیت داشتن نسبت به امت اسلام. در غیر این صورت صرف وجود دانشگاه در یک کشور اسلامی، دانشگاه اسلامی نخواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تحلیل فضاهای ذهنی گفتمان شیطان در قرآن
محمد حسین شیرافکن علی رضا قائمی نیاانسان موجودی کمال طلب است و برای رشد خود نیاز به شناسایی موانع مسیرش دارد. از جمله موانع بزرگ بر سر راه انسان برای دوری او از خدا، شیطان است. لذا شناسایی و معرفت به شیطان به عنوان مانعی بزرگ برای رسیدن به هدف معیّن شده برای انسان، ضروری است. در قرآن کریم گفتگوهای مختلف أکثرانسان موجودی کمال طلب است و برای رشد خود نیاز به شناسایی موانع مسیرش دارد. از جمله موانع بزرگ بر سر راه انسان برای دوری او از خدا، شیطان است. لذا شناسایی و معرفت به شیطان به عنوان مانعی بزرگ برای رسیدن به هدف معیّن شده برای انسان، ضروری است. در قرآن کریم گفتگوهای مختلفی بیان شده است. از جمله گفتگوهایی که در قرآن کریم به آن پرداخته شده، کلامی است که شیطان آن را مطرح میکند. پرداختن به کلام شیطان در قرآن، کاشف از اهمیت این کلام در نظر خدای متعال است. در این نگاشت با مطالعه آیات مربوط به کلام شیطان و تحلیل آن به واسطه مفهوم سازیهای شناختی در پی تبیین و شناخت واقعیت کلام شیطان در قرآن و چگونگی مفهومسازیهای این دسته آیات هستیم. با بررسی کلام شیطان در پنج محور، فضاهای ذهنی پیرامون برتری شیطان، درخواست مهلت، تسلّط، خیرخواهی و وعدۀ شیطان، حاصل شده و در مقام تحلیل قرار گرفته است. میتوان بیان داشت که فضای ذهنی شیطانی دقیقاً در مقابل فضای ذهنی الهی قرار داشته و پیروان هر دسته به فضای ذهنی مطابق با ظرفیت و افکار خود گرایش دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - شناسایی معیارهای زمینههای پژوهشی مطالعات میان رشتهای قرآن کریم
زهرا نقی زاده زهرا فیضیهر حوزه دانشی از شاخهها و زمینههای متنوعی تشکیل شده است و در درون هر کدام از آنها سوالات و مسائلی وجود دارد که نیازمند تحقیق است. ولیکن از منظر ساختارهای سازمانی تعیین زمینهها و انجام پژوهش بر روی آنها، در کاهش هزینه موثر بوده و معیارهایی نیاز است تا بر اساس آن زمی أکثرهر حوزه دانشی از شاخهها و زمینههای متنوعی تشکیل شده است و در درون هر کدام از آنها سوالات و مسائلی وجود دارد که نیازمند تحقیق است. ولیکن از منظر ساختارهای سازمانی تعیین زمینهها و انجام پژوهش بر روی آنها، در کاهش هزینه موثر بوده و معیارهایی نیاز است تا بر اساس آن زمینههای پژوهشی شناسایی شود. این مساله خصوصا در زمینه پژوهشهای میان رشتهای قرآن با دیگر علوم خود را نشان میدهد . بر این اساس مقاله حاضر با هدف شناسایی معیارهایی جهت تعیین زمینههای پژوهشی در حوزه مطالعات میان رشتهای قرآن و علوم تدوین شده است. روش انجام این پژوهش از نظر روششناسی کیفی بوده و در آن با استفاده از مطالعه کتابخانهای، گروه متمرکز و تکنیک گروه اسمی (NGT) انجام شده است. جامعه آماری شامل 7 نفر از کارشناسان علوم قرآنی، علوم تربیتی، جامعه شناسی و مدیریت آموزشی بودهاند. با استفاده از نظرات کارشناسان 7 معیار جهت تعیین زمینههای پژوهشی تعیین شدهاند، این هفت معیار عبارتند از تعیین میزان خلأهای پرداختن به موضوع، تعیین ظرفیت قرآنی پرداختن به موضوع، بازار پژوهش موضوع، تنوع حوزههای دانشی مرتبط، میزان تاثیرگذاری مشکلات آن حوزه بر جامعه، در برگیری موضوع، توان تخصصی موجود در کشور و سازمان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - کتابشناسی قرآن و علوم طبیعی
حمید فغفور مغربی سید مجید نبویاز آنجایی که در جهت انجام پژوهشها شناخت منابع برای محققان امری ضروری است؛ لذا کتابشناسی کتابهایی که به تازگی نشر یافتهاند اهمیت دارد واز جمله حیطههایی که به کمک کتابشناسی در آن میتوان به عرصه تحقیقات ورود پیدا کرد حیطه قرآن و علوم طبیعی است؛ یکی از راهکارهای دری أکثراز آنجایی که در جهت انجام پژوهشها شناخت منابع برای محققان امری ضروری است؛ لذا کتابشناسی کتابهایی که به تازگی نشر یافتهاند اهمیت دارد واز جمله حیطههایی که به کمک کتابشناسی در آن میتوان به عرصه تحقیقات ورود پیدا کرد حیطه قرآن و علوم طبیعی است؛ یکی از راهکارهای دریافت اطلاعات صحیح در این حوزه شناخت منابع و بررسی نظریات نویسندگان در این کتابها است. ازهمین روی نگاه اجمالی به کتب منتشره در این حوزه هدف تحقیق نویسندگان است. سؤال محقق، تعداد کتب منتشره در حوزه قرآن و علوم طبیعی است که به نظر میرسد حدود 406 کتاب در حوزههای گوناگون قرآن و علوم طبیعی انتشار پیدا کرده است. روش جمعآوری منابع بر اساس مطالعات یک تیمکتابداری بوده است و هدف از نگارش این مقاله آشنایی محققان با منابع پیرامون قرآن و علومطبیعی است. نتیجه این تحقیق پرهیز از انجام تحقیقهای تکراری و غنیتر شدن نگارشهای آینده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - بررسی و رتبه بندی علوم و معارف در قرآن کریم
مهدی اسمعیلی صدرآبادی نجمه کاظمیهمزمان با نزول قرآن کریم، بنیانهای اولیه مباحث علوم قرآن استوار شد. لذا این دانش به فاصله اندکی پس از نزول قرآن پدید آمد و با شماری از صحابه و تابعان به بالندگی رسید از این رو آنچه امروز بهجا مانده سرمایه گرانسنگ در ادوار و عرصههای گوناگون محققان صدر اسلام است. برا أکثرهمزمان با نزول قرآن کریم، بنیانهای اولیه مباحث علوم قرآن استوار شد. لذا این دانش به فاصله اندکی پس از نزول قرآن پدید آمد و با شماری از صحابه و تابعان به بالندگی رسید از این رو آنچه امروز بهجا مانده سرمایه گرانسنگ در ادوار و عرصههای گوناگون محققان صدر اسلام است. براین اساس، بازکاوی چگونگی این تعاریف نزد دانشمندان دارای اهمیت زیادی بوده است؛ چنانکه اندیشمندان در قرون گذشته بر اساس معیارهای خویش، تقسیم بندی خاصی از آن داشتند. براین اساس پژوهش تحلیلی-توصیفی حاضر درصدد است با توجه به دو معیار علوم درونی و بیرونی قرآنی به تبیین و رده بندی این موضوع مهم بپردازد. نتایج این نوشتار حاکی از اختصاص علوم فی القرآن به علوم درونی و علوم للقرآن به علوم بیرونی است که مقدمه شناخت و وصول به محتوای قرآن کریم است. لذا در سراسر این ردهبندی قرآن کریم موضوعیت تام دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - نظامسازی قرآنبنيان (مفاهيم اساسی، راهبردها و فرايندها)
سعید بهمنیدر دو دهة اخير پس از انقلاب (1357) ايران شاهد بهکارگيری چهار مفهوم اساسی «اسلامیسازی علوم»، «علوم انسانی قرآنبنيان»، «نظامسازی قرآنبنيان» و «نظريهپردازی قرآنبنيان» در ادبيات علمی کشور بوده است. کاربرد مفهوم «نظامسازی قرآنی» در سند منشور توسعه فرهنگ قرآنی کش أکثردر دو دهة اخير پس از انقلاب (1357) ايران شاهد بهکارگيری چهار مفهوم اساسی «اسلامیسازی علوم»، «علوم انسانی قرآنبنيان»، «نظامسازی قرآنبنيان» و «نظريهپردازی قرآنبنيان» در ادبيات علمی کشور بوده است. کاربرد مفهوم «نظامسازی قرآنی» در سند منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور تا اندازهای به گسترش اين مفهوم دامن زده است. پس از آن، مفهوم «نظريهپردازی قرآنبنيان» نيز در جامعة علمی و برخی اسناد راهبردی مطرح شد؛ زيرا نظامسازی در گِروِ نظريهپردازی است. رواج مفاهيم يادشده علائمی از خيزش برای انقلابی علمی در علوم انسانی است. مسأله کسانی که بر اين مفاهيم تأکيد دارند آن است که علوم برآمده از فلسفه و بنيادهای نظری رایج در دنيا نمیتواند مشکلات جوامع اسلامی را در جهت رسيدن به اهداف الهی حل کند. برخی بزرگان، دانشمندان و پژوهشگران داخل و خارج کشور نظريههایی دربارة اين مفاهيم بيان کردند يا نوشتهاند. سؤال اين است که معنی اين مفاهيم چيست؟ راهبردهای دستيابی به آنها کداماند؟ راهبردهای پيشنهادی با چه فرايندی محقق میشوند؟ مفاهيم يادشده در سطحی از انتزاعی بودن قرار دارند که میتوان آنها را اهداف علمی انقلاب اسلامی به شمار آورد. نسبت ميان اين مفاهيم عام و خاص، مطلق و به ترتيب هر يک اعم از ديگری و بر آن تقدم دارد. مقاله به بيان مفاهيم چهارگانه يادشده، راهبردها و فرايندهای تحقق آنها خواهد پرداخت و نشان میدهدکه نظامسازی، توليد علوم انسانی قرآنبنيان و اسلامیسازی علوم در گرِوِ نظريهپردازی قرآنبنيان است. ما در ايران پس از نزديک به چهار دهه بررسی و پردازش مفاهيم اساسی به ضرورت نظريهپردازی قرآنبنيان رسيديم، در حالی که شهيد سيدمحمدباقر صدر در اين امر پيشتاز بوده و از همان ابتدا بر نظريهپردازی اهتمام ورزيد. اين بدان معنی است که ما از آوردة علمی وی استفاده نکردهايم و هنوز در دورة پيشاصدری بهسرمیبريم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - شناسایی و رتبهبندی حیطههای پژوهش در حوزه مطالعات میانرشتهای دانش قرآنی و علوم تربیتی
لیلا خسروی مراد زهرا نقی زاده زهرا فیضی حمیدرضا یونسیخطاپذیری دانش بشر، ماهیت مکملسازی و چندتباری بودن دانش نیاز به مطالعات میان رشتهای در علومانسانی را ایجاب میکند؛ در این میان، دانش قرآنی با مطالعه در دو شاخه علومقرآنی (به طور خاص) و معارف قرآنی در حوزه مطالعات میانرشتهای قرار میگیرد؛ و از سوی دیگر تربیت و مفاهی أکثرخطاپذیری دانش بشر، ماهیت مکملسازی و چندتباری بودن دانش نیاز به مطالعات میان رشتهای در علومانسانی را ایجاب میکند؛ در این میان، دانش قرآنی با مطالعه در دو شاخه علومقرآنی (به طور خاص) و معارف قرآنی در حوزه مطالعات میانرشتهای قرار میگیرد؛ و از سوی دیگر تربیت و مفاهیم مرتبط با آن در بحث علوم تربیتی در رشتههای دانشگاهی جای میگیرد. در این راستا و با توجه به اهمیت این مطالعات، مقاله حاضر با هدف شناسایی زمینههای پژوهشی در حوزه مطالعات میانرشتهای در دو دانش معارف قرآنی و علومتربیتی تدوین شده است. روش انجام این پژوهش از نظر روششناسی کیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی انجام شده است. جامعه آماری شامل منابع کتابخانهای و اسناد مرتبط بوده است. برای رسیدن به هدف پژوهش از معیارهای اندازهگیری و وزنهای شناسایی شده توسط فیضی و نقیزاده (1395) استفاده شده است. بدینوسیله محقق با استفاده از این معیارها به بررسی منابع اطلاعاتی هر یک از وزنها در رشتههای علومتربیتی و معارف قرآنی پرداخته است؛ نتایج به دست آمده نشان میدهد علومتربیتی در آموزش غیر رسمی نیاز به پژوهش بیشتری دارد و در دانش قرآنی، میزان پژوهش در شاخه معارف قرآنی بالاتر است. همچنین امکان پژوهش قرآنی در هر سه نوع آموزش وجود دارد، اما در رشته آموزش غیر رسمی بیشترین وزن را به خود اختصاص داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - رویکرد ارزشی به علوم در انگارة حکمای اسلام ؛ بازخوانی و اعتبارسنجی
احمد شه گلی فردین جمشیدی مهراین پژوهش درصدد تبیین دیدگاه حکمای اسلامي پيرامون رویکرد تشکیکی به علوم و بیان ابعاد و نتایج این موضوع است. یکی از اصول حاکم بر جهانبینی حکماي اسلامی، نگرش تشکیکی يا مرتبهيي به امور است. این نگرش در مورد علوم نیز وجود دارد. بر اساس این تفکر، علوم بلحاظ ارزشمندی دارای د أکثراین پژوهش درصدد تبیین دیدگاه حکمای اسلامي پيرامون رویکرد تشکیکی به علوم و بیان ابعاد و نتایج این موضوع است. یکی از اصول حاکم بر جهانبینی حکماي اسلامی، نگرش تشکیکی يا مرتبهيي به امور است. این نگرش در مورد علوم نیز وجود دارد. بر اساس این تفکر، علوم بلحاظ ارزشمندی دارای درجات و مراتب مختلفی هستند؛ برخی از علوم فراتر، بعضي فروتر، برخی ارزشمندتر و بخشي در درجهيي پايينتر قرار دارند. حکما معتقدند اشرف علوم «فلسفه» است و برای این ادعا معیارها و دلایلی بيان كردهاند. این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی و انتقادی بدنبال تبیین این رویکرد و بیان آثار معرفتی آن، و در نهایت، بازخوانی این دیدگاه است. تبیین این موضوع ابتدا ما را با مبانی و رویکرد حکما آشنا ميسازد و با تأمل در این موضوع، ثمرات و نتایج آن در سایر عرصه ها روشن ميگردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - نقش «توحید اجتماعی» در فلسفه علوم اسلامی با محوریت آیات قرآن مورد مطالعه: علم کلام و عرفان
محمد عرب صالحی فریده پیشوایی«توحید اجتماعی» که رویکردی نوین در فهم بنیادی¬ترین آموزه اسلام یعنی «توحید» بوده و مبانی نظری تحقق جامعه توحیدی را پشتیبانی می¬کند، کارویژه¬ها و کارکردهای مختلفی دارد که با توجه به اهمیتشان و نیز خلاء پژوهشی در این باره، پرداختن به آنها ضرورت دارد. ازجمله کارکردهای نظری أکثر«توحید اجتماعی» که رویکردی نوین در فهم بنیادی¬ترین آموزه اسلام یعنی «توحید» بوده و مبانی نظری تحقق جامعه توحیدی را پشتیبانی می¬کند، کارویژه¬ها و کارکردهای مختلفی دارد که با توجه به اهمیتشان و نیز خلاء پژوهشی در این باره، پرداختن به آنها ضرورت دارد. ازجمله کارکردهای نظری توحید اجتماعی، تاثیر در علوم اسلامی و فلسفه آن بوده و این نوشتار با نگاه تحلیلی و بهره¬گیری از داده¬های کتابخانه¬ای و تمرکز بر فهم اجتماعی از آیات توحیدمحور عهده¬دار تبیین آن است. یافته¬های این مقاله که براساس رویکرد تحلیلی و روش کتابخانه¬ای سامان یافته، این فرضیه را ثابت می¬کند که غلبه گفتمان توحید اجتماعی بر فضای علمی حوزه و دانشگاه، با اثرگذاری بر موضوعات، غایات و اهدافِ علوم اسلامی مانند کلام و عرفان می¬تواند زمینه¬ساز تحول در این علوم ¬باشد. به برخی از شواهد و مصادیق آن اشاره شده است. نتیجه اینکه با خوانش اجتماعی از توحید که ریشه در آیات قرآن دارد، علوم اسلامی می¬توانند با رویکرد جدید توحیدی و متناسب با نیازهای جوامع اسلامی معاصر بازنگری شوند. تفاصيل المقالة