• فهرس المقالات حکمت متعالیه

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نقش نظریۀ اعتباریات «علامه طباطبایی» در تحقق حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه
        حسن اورعی طاهره کمالی زاده مریم صانع پور
        با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهم‌ترین زوایای مغفول ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگ‌ترین پیروان م أکثر
        با وجود استقبال عالمان و متفکران جهان اسلام و تألیف شروح و تفاسیر متعدد، بسیاری از کارکردهای نظام حکمت صدرایی هنوز مورد توجه کافی واقع نشده است. ابعاد سیاسی- اجتماعی حکمت متعالیه، مهم‌ترین زوایای مغفول ماندۀ این مکتب است. سید محمدحسین طباطبایی، یکی از بزرگ‌ترین پیروان مکتب صدرایی است که با طرح نظریۀ اعتباریات، امتداد حکمت متعالیه در مسیر اجتماعی- سیاسی را رقم زد. این نوشتار با بررسی نظریۀ ادراکات اعتباری به نقش آن در تبیین حکمت سیاسی- اجتماعی در چارچوب فلسفۀ صدرایی پرداخته است. ادراکات اعتباری، واسطه های بین نیازهای انسان و افعال او جهت رفع آن نیازهاست و بر این اساس نظریۀ اعتباریات را می توان حلقۀ وصل حکمت نظری و حکمت عملی دانست. طبق این نظریه، جامعه یک واقعیت تقلیل ناپذیر به افراد و منوط به تحقق یک جمع انسانی است که تأثیر و تأثر متقابل داشته، تحقق این جمع تابع اصل استخدام است. اصل استخدام متقابل نیازمند تعامل و تفاهم دوطرفه و به‌تبع نیازمند خلق زبان و در ادامه اعتبار ساختارهای اجتماعی، عدالت، قدرت و درنهایت سیاست است. سپس نظامات اجتماعی بر اساس احکام و اوامر عقلی برخاسته از فطرت در راستای صلاح و تکامل فرد و جامعه سامان می یابد. اصالت جامعه از منظر علامه و سریان اعتباریات پیش از اجتماع در اعتباریات پسینی، تبیین دقیق‌تری از حرکت استکمالی عالم از کثرت به وحدت و جهت‌دهی افراد به سوی کمال در بستر حکمت سیاسی- اجتماعی متعالیه و در چارچوب شریعت ارائه می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - علم ارجمند از دیدگاه ملاصدرا
        سیدمحمد  موسوی مهدی  خادمی علیرضا  پارسا میثم  اکبرزاده
        همواره فلاسفه بزرگی در جهت یافتن دانش برتر تلاش نموده اند. این تلاشها سبب ظهور اندیشه ها و مکتب هایی با هدف کمال و سعادت انسانی گشته است. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه به دیدگاه ملاصدرا به عنوان بنیان گذار حکمت متعالیه و نیز توجه ویژه وی به فلاسفه پیشین و دیدگا أکثر
        همواره فلاسفه بزرگی در جهت یافتن دانش برتر تلاش نموده اند. این تلاشها سبب ظهور اندیشه ها و مکتب هایی با هدف کمال و سعادت انسانی گشته است. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه به دیدگاه ملاصدرا به عنوان بنیان گذار حکمت متعالیه و نیز توجه ویژه وی به فلاسفه پیشین و دیدگاه های متنوع آنان، در نهایت، بابررسی ملاک های علم ارجمند از منظر هر کدام از گرایش های پیش از خود، و عنایت به محدودیت عقل گرایی محض فلاسفه، تقلیدی بودن کلام متکلمین، بدون برهان بودن عرفان ، محدودیت حس و تجربه دانشمندان علوم تجربی و ایرادات متعدد دیگری که بر هر یک از آن ها وارد است، نظر نهایی وی را مطرح نماید. ملاصدرا در نهایت معتقد است، دانشی می تواند برتر از دیگر دانش ها باشد که بتواند راه دل و کشف و شهود را با تعقل و استدلال ترکیب کرده و با تأیید وحی و سنت، فراروی بشر گذارد و این راه جز از طریق حکمت متعالیه میسر نیست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - معنای ماهیت و وجود نزد پدیدارشناسی هوسرل و حکمت متعالیه
        سید محمد امین  مداین علی  حقی عباس  جوارشکیان
        در این نوشتار ابتدا به بررسی براهین اصالت وجود صدرالمتألهین بر له اصالت وجود خواهیم پرداخت با این منظور که از میان این براهین معنای واضحی از وجود و ماهیت نزد این حکیم بزرگ اسلامی برای ما معلوم گردد. در ادامه به نگاه اجمالی پدیدارشناسی هوسرل خواهیم پرداخت. با این ترتیب ک أکثر
        در این نوشتار ابتدا به بررسی براهین اصالت وجود صدرالمتألهین بر له اصالت وجود خواهیم پرداخت با این منظور که از میان این براهین معنای واضحی از وجود و ماهیت نزد این حکیم بزرگ اسلامی برای ما معلوم گردد. در ادامه به نگاه اجمالی پدیدارشناسی هوسرل خواهیم پرداخت. با این ترتیب که نخست درباره ی معنای ماهیت نزد هوسرل بحث خواهیم کرد. در ادامه برای آنکه مراد هوسرل از اصطلاح ماهیت به ذهن روشن تر گردد، به روش کشف ماهیت توسط فاعل شناسایی یا «اگوی استعلایی» خواهیم پرداخت. و در نهایت در این باره سخن خواهیم راند که چه عواملی در ساختن ساختار ماهیت نزد هوسرل دارای نقش هستند. در قسمت سوم و پایانی این نوشتار به مقایسه معنای اصطلاح «ماهیت» خواهیم پرداخت؛ و در این باره به قضاوت خواهیم نشست که با توجه به معنای ماهیت، اصالت ماهیت نزد هوسرل آیا همان امری است که توسط ملاصدرا طرد می شود؟. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - هم آوایی حکمت متعالیه و قرآن در انگارۀ همسانی وجود و ادراک
        علی محمد  جعفری نژاد
        تجلّی آموزه های قرآنی در رهیافت های فلسفی از یک سو، و تبیین معارف قرآنی از طریق تحلیل های فلسفی از دیگر سو، گویای پیوندی ژرف میان معارف وحیانی و اندیشه های فلسفی در حکمت صدرایی است. از جمله مسائلی که هم نوایی فلسفه صدرایی با آموزه های قرآنی را آشکار می سازد، دیدگاه ملاص أکثر
        تجلّی آموزه های قرآنی در رهیافت های فلسفی از یک سو، و تبیین معارف قرآنی از طریق تحلیل های فلسفی از دیگر سو، گویای پیوندی ژرف میان معارف وحیانی و اندیشه های فلسفی در حکمت صدرایی است. از جمله مسائلی که هم نوایی فلسفه صدرایی با آموزه های قرآنی را آشکار می سازد، دیدگاه ملاصدرا در همسانی وجود و ادراک است. نگاهی به تحلیل های فلسفی ملاصدرا در این مسئله و نقد و بررسی سازگاری آن با آموزه‌های قرآنی موضوع مقاله حاضر را تشکیل می دهد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تبیین و نقد مفهوم حق در اندیشه مدرن با تکیه بر آراء حکمت متعالیه
        محمد مهدی گرجیان عربی رضا  آذریان
        مفهوم حق یکی از پرکاربردترین واژه‌هایی است که در دانش‌های مختلفی همچون فلسفه، کلام، فقه، حقوق، سیاست، عرفان و اخلاق از آن استفاده می‌شود. این مفهوم را می‌توان از دو منظر اصلی مورد بررسی قرار داد. جنبه نخست، بعد واقعی و توصیفی مفهوم حق است که در علوم حقیقی از آن بحث می‌ش أکثر
        مفهوم حق یکی از پرکاربردترین واژه‌هایی است که در دانش‌های مختلفی همچون فلسفه، کلام، فقه، حقوق، سیاست، عرفان و اخلاق از آن استفاده می‌شود. این مفهوم را می‌توان از دو منظر اصلی مورد بررسی قرار داد. جنبه نخست، بعد واقعی و توصیفی مفهوم حق است که در علوم حقیقی از آن بحث می‌شود و جنبه دوم، بعد اعتباری و هنجاری آن است که در علوم انسانی و اجتماعی کاربرد ویژه‌ای دارد. هرچند تفکیک میان «حق بودن» و «حق داشتن» و تمایز میان دو کاربرد وصفی و اسمی مفهوم حق، مرز میان حقیقت و اعتبار را میان دانش‌های حقیقی و علوم اعتباری روشن می‌سازد، اما انحصار بحث حق در معنای مدرن آن(حق داشتن) در دانش فلسفه حق مدرن، به عنوان یکی از فلسفه‌های مضاف، موجب توجه انحصاری نگاه فلسفی مدرن و غفلت از اندیشه حکمت متعالیه و نگرش ناب اعتقادی اسلامی بر این بحث خواهد شد. ما ضمن بررسی فلسفه حق در معنای مدرن، نخست چیستی مفهوم حق در اندیشه حکمت متعالیه به مثابه نگرش عمیق اعتقادی، در دو عرصه حقیقی و اعتباری آن را واکاوی نموده، سپس به نقد مفهوم حق در اندیشه مدرن می‌پردازیم. ضمنا روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی و توصیفی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - سرشت ـ نشان ایرانی حکمت متعالیه و کاربرد آن در تحول بنیادین آموزش
        نواب  مقربی
        دربابحکمت متعالیه که نمودار حکمت و فلسفة ایرانی است، پژوهشگران بسیاری از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پرداخته اند. با اینهمه، این پرسش اساسی شاید کمتر محل اعتنا بوده است که «سرشت‌ـ نشان» ویژة ایرانی ملاصدرا - که شاید واپسین فیلسوف دستگاه‌ساز و پارادایم‌آفرین در تاریخ أکثر
        دربابحکمت متعالیه که نمودار حکمت و فلسفة ایرانی است، پژوهشگران بسیاری از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پرداخته اند. با اینهمه، این پرسش اساسی شاید کمتر محل اعتنا بوده است که «سرشت‌ـ نشان» ویژة ایرانی ملاصدرا - که شاید واپسین فیلسوف دستگاه‌ساز و پارادایم‌آفرین در تاریخ فلسفة ایرانی باشدـ چیست؟ کدام ویژگی گوهری و بنیادی است که ملاصدرا را از دیگر فیلسوفان در فرهنگها و فلسفه های دیگر جدا میسازد و مشخص میکند. از سوی دیگر، پر پیداست اگر بناست حکمت متعالیه از پردة تاریخ و پوشیدگی بدر آید و بجای خاک خوردن در کتابخانه ها و تکرار مکرر در حوزه های تنگ مباحث نظری بیپایان و خالی از فایدة عملی، در زندگی روزمره و فرهنگ امروز ایرانیان کارگر بیفتد، بایستی بتواند در آموزش و پرورش جامعه، تحول بنیادین بمعنای تحول در نگرش فلسفی به آموزش، پدید آورد. در این جستار تلاش میشود نخست صفتهای مشخصه و نشان‌ویژه‌هاي حکمت متعالیة ملاصدرا بررسی و بازکاوی شود و سپس شیوة اطلاق آن بر آموزش و برنامه های نوین آموزشی مربوط، همچون برنامه تحول‌آفرین فلسفه و کودک که رهیافتی سراسر دیگرگون به آموزش و پرورش در ایران و جهان دارد، بحث و طرح شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - حکمت متعالیه سینوی؛ گذار ابن سینا از مشاء به متعالیه
        مصطفی  مؤمنی
        هر چند ابن‌سینا را فیلسوفی مشائی و «رئیس فلاسفه مشائی» در عالم اسلامی شناسانده اند ولی آیا چنین خوانشی از تفکر وی مقرون به صواب تام است؟ صحیح است که آثار مفصل وی بر طریقه مشائی نگاشته شده است، ولی آیا نمیتوان در همان آثار نشانه هایی از عبور و گذار شیخ از تفکر مشائی محض أکثر
        هر چند ابن‌سینا را فیلسوفی مشائی و «رئیس فلاسفه مشائی» در عالم اسلامی شناسانده اند ولی آیا چنین خوانشی از تفکر وی مقرون به صواب تام است؟ صحیح است که آثار مفصل وی بر طریقه مشائی نگاشته شده است، ولی آیا نمیتوان در همان آثار نشانه هایی از عبور و گذار شیخ از تفکر مشائی محض نمایان ساخت؟ ابن‌سینا نه فیلسوفی مشائی باقی مانده و نه بر سیره مشائین تا به آخر حیات خویش مشی نموده است. وی با بیان اصطلاح «حکمت متعالیه» و ارجاع طالبان درک حقایق برای فهم دقیق حقایق به آن، هویت خویش را سامانی تام بخشید که این حکمت در تفکر صدرایی به اوج خود رسید. نگارنده در پی تبیین دیدگاه «تعالی تفکر سینوی» است که در آن به ردیابی و ریشه‌یابی مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا در تفکر ابن سینا پرداخته ميشود و این اصول را در آثار و عبارات شیخ نمایان میسازد؛ هرچند مشغلة سیاسی و عمر کوتاه شيخ، مجال برهم نهشتی نو از این اصول را به وی نداد، ولی زمینه را برای تحقق چنین نظامی در تفکر پسینیان خود هموار ساخت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تمهیدات و مختصات سیاست جنایی متعالیه
        محمد میرزایی ایمان امینی
        سیاست جنایی به تدبیر علمی و تدبّر عملی دربارة پدیدة مجرمانه میپردازد و از لحاظ اینکه با پدیدة مجرمانه مرتبط است، از هنجارها و ارزشهای موجود در جامعه متأثر شده و بايد بر اساس آن ارزشها و باورها سامان یابد. در جامعه یا نظامی که ایدئولوژی و ارزشهای غالب آن دینی است نمیتوان أکثر
        سیاست جنایی به تدبیر علمی و تدبّر عملی دربارة پدیدة مجرمانه میپردازد و از لحاظ اینکه با پدیدة مجرمانه مرتبط است، از هنجارها و ارزشهای موجود در جامعه متأثر شده و بايد بر اساس آن ارزشها و باورها سامان یابد. در جامعه یا نظامی که ایدئولوژی و ارزشهای غالب آن دینی است نمیتوان از سیاستهای وارداتی یا ترجمانی که ریشه در اصول مورد پذيرش مبدأ صدور آن دارد، کارآیی لازم را انتظار داشت. بهمين دليل پایه ریزی الگویی از سیاست جنایی که با اصول و ارزشهای پذیرفته شده در جامعة هدف متناسب باشد، امری مهم تلقی میشود. سیاست جنایی متعالیه الگویی است که ابتنای نظری آن برگرفته از حکمت متعالیه صدرالمتألهین است. اين الگو علاوه بر جامعیت در تأمین مصالح مادی و دنیوی، بر خلاف سیاستهای جنایی متعارف، دارای ابعاد متافیزیکی و معنوی و مطابق با باورهای دینی و آموزه های اسلامی و مشترکات فطری و انسانی است که هدف غایی آن، نورانیت انسان و جامعه و در نهایت، تأمین سعادت انسان و رساندن وی به قرب الهی است. مقالة حاضر بمثابه يك پيشگفتار، درصدد تبیین مختصات و مؤلفه های این الگو با نگاهی به قوانین موجود کشور برآمده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - طبقه‌بندی علوم از دیدگاه ملاصدرا و تأثیر شرایط اجتماعی بر آن
        فاطمه  جمشیدی نسرین  سراجی‌پور
        در دوران صفویه، معاصر با حیات صدرالمتألهین، با روی کار آمدن فقهای درباری و تصوف بازاری، علوم حقیقی همچون فقه و فلسفه و عرفان به انزوا رفت. ملاصدرا، که با اندیشه‌های فلسفی و عرفانی پیش از خود آشنایی داشت و در مقام یک عالم دینی، در پی زدودن تشویش فکری از جامعة علمی و مقاب أکثر
        در دوران صفویه، معاصر با حیات صدرالمتألهین، با روی کار آمدن فقهای درباری و تصوف بازاری، علوم حقیقی همچون فقه و فلسفه و عرفان به انزوا رفت. ملاصدرا، که با اندیشه‌های فلسفی و عرفانی پیش از خود آشنایی داشت و در مقام یک عالم دینی، در پی زدودن تشویش فکری از جامعة علمی و مقابله با این رویکرد گمراه‌کننده، به تأسیس نظام فلسفی جدیدی پرداخت تا بتواند تمام تفکرات پیشین را به‌نحوی سازگار و در خود جمع نماید. در واقع او در تلاش بود با تأسیس مکتب فلسفی خود، جایگاه علم حقیقی و راه رسیدن به آن را برای جامعه تبیین کند. از آنجا که طبقه‌بندی علوم از مسائل اولیه هر نظام فلسفی بشمار میرود و هر نظام فلسفی و مجموعه مسائل آن، متأثر از شرایط اجتماعی هستند، طبقه‌بندی ملاصدرا از علوم متأثر از دغدغه‌های اجتماعی وی بوده و در جهت پاسخگویی به نیاز جامعه خویش و هدایت آن بسمت علوم حقیقی ترسیم شده است. او در هر یک از سه دورة حیات علمی خود، دسته‌بندی خاصی از علوم ارائه داده است‎؛ در دورة نخست، بر اساس رویکرد مشائی، سپس بر اساس رویکرد اشراقی، و در دورة پختگی تفکرش، با رویکرد متعالیه. این مقاله بر آنست تا طبقه‌بندی صدرالمتألهين از علوم را در هر یک از سه دورة حیات علمی وی بررسی نماید و نشان دهد که در هر یک از ادوار چه تأثیری از دغدغه‌های جامعه پذیرفته و چگونه پاسخگوی آنها بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - واکاوی کیفیت انتزاع مفاهیم فلسفی بر اساس مبانی حکمت متعالیه
        مجتبی رحمانیان کوشککی محسن   حیدری سيدمحمد  موسوي
        دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی‌یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک أکثر
        دیدگاه مشهور اینست که مفاهیم فلسفی‌یی مانند وجود، وحدت، علیت و ضرورت، هیچگونه مابازائی در خارج ندارند و حتی بفرض اینکه این مفاهیم در خارج مابازاء داشته باشند نیز انسان توان درک آنها را ندارد، زیرا مواجهة انسانها با دنیای محسوسات از طریق حواس است و حواس نیز تنها توان درک کیفیات محسوس اشیاء را دارند و حتی قادر به درک تمام عوارض هم نیستند. با پذیرش این‌دو مطلب، راه انتزاع مفاهیم فلسفی از واقعیات محسوس خارجی بطورکلی بسته بنظر میرسد. این پژوهش با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، بر اساس برخی از مبانی حکمت متعالیه ‌ـ‌ازجمله تقرر و ثبوت مفاهیم فلسفی در خارج، نحوۀ‌ وجود نفس و کیفیت ادراک آن‌ـ درصدد اثبات این مطلب است که مفاهیم فلسفی، مستقیم و بدون واسطه از خارج و از دل ادراکات حسی بدست می آیند. اگرچه این نظریه در آثار صدرالمتألهین وجود ندارد اما مبانی فلسفی وی، زمینه و بستر چنین تبیینی را بخوبی فراهم میکند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - مبانی هستی¬شناختی هویت انسان در حکمت متعالیه
        علی زمانی خارائی جعفر شانظری سید مهدی امامی جمعه
        «هویت» یکی از مهمترین کلیدواژه‌های علوم انسانی در دنیای معاصر است که همچون سایر مفاهیم نظری، برآمده از مبانی متافیزیکی بوده و نمیتواند از حدود آن مبانی، فراتر رود. بررسی اصول حکمت متعالیه بر مبنای توجه به حقیقت وجود و احکام آن، نشان میدهد که هویت حقیقی انسان، همان نحوۀ أکثر
        «هویت» یکی از مهمترین کلیدواژه‌های علوم انسانی در دنیای معاصر است که همچون سایر مفاهیم نظری، برآمده از مبانی متافیزیکی بوده و نمیتواند از حدود آن مبانی، فراتر رود. بررسی اصول حکمت متعالیه بر مبنای توجه به حقیقت وجود و احکام آن، نشان میدهد که هویت حقیقی انسان، همان نحوۀ وجود اوست که بسیط بوده و در عین ثبات شخصیت، سیال و تدریجی است؛ از اینرو، در طول حرکت خود، تحولاتی مختلف را تجربه کرده و کمالات علمی و عملی متعددی بدست می¬آورد که باعث میشود دارای آثار و مراتب گوناگونی باشد، بگونه¬یی که از هر مقطع آن، اوصاف و عناوین متفاوتی برداشت میشود. این درک از انسان، نه¬تنها با واقعیتهای زندگی بشری و فرهنگ ایرانی‌ـ‌اسلامی سازگار است، بلکه بسیاری از دغدغه¬ها و چالشهای علوم جدید در زمینۀ انسان¬شناسی و بحران هویت را حل میکند. نوشتار حاضر، مبانی هستی‌شناختی حکمت متعالیه در نسبت با هویت انسان، و همچنین آثار آن را بررسی میکند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - مراتب ایمان در حکمت متعالیۀ ملاصدرا و مراحل رشد ایمان از دیدگاه فاولر
        مهدی زمانی زیبا شفیعی خوزانی
        ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه، بویژه حرکت جوهری، تشکیک در مراتب وجود، انسان و شناخت، به بیان مراتب ایمان پرداخته است. او گاه ایمان را به تقلیدی، برهانی و عیانی و گاهی به ظاهری و حقیقی و همچنین به لفظی، معنایی، حقیقی (برهانی یا کشفی) و استغراق در نور احدیت تقسیم کرد أکثر
        ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه، بویژه حرکت جوهری، تشکیک در مراتب وجود، انسان و شناخت، به بیان مراتب ایمان پرداخته است. او گاه ایمان را به تقلیدی، برهانی و عیانی و گاهی به ظاهری و حقیقی و همچنین به لفظی، معنایی، حقیقی (برهانی یا کشفی) و استغراق در نور احدیت تقسیم کرده است. از نظر او، اوج ایمان از آنِ کاملان در عقل نظری و عملی است که اندک افرادی از آنان به خلافت الهی و انسان کامل میرسند. جیمز فاولر، الهیدان و روانشناس معاصر، با تأثیرپذیری از برخی الهیـدانـان جـدید مسیحـی ماننـد تیلیـخ و روان‌شناسانی مانند پیاژه، کولبرگ و اریکسون، رشد ایمان را در شش مرحله تبیین کرده اسـت: 1) شهـودی‌ـ‌تصویری، 2) اسطوره‌یـی‌ـ‌واقعی، 3) تـرکیبـی‌ـ‌عـرفـی، 4) انـفـرادی‌ـ‌انتقـادی، 5) پیونددهنده، 6) دین جهانی. وسعت نظر شناختی و اخلاقی خویش، نمونه‌یی از مرحلۀ ششم ایمان هستند. در این نوشتار ابتدا با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی به تبیین دیدگاه ملاصدرا درباب مراتب ایمان و دیدگاه فاولر دربارۀ مراحل رشد ایمان پرداخته و سپس به مقایسۀ نقاط اشتراک و تفاوت و ارزیابی این‌دو دیدگاه پرداخته شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - مقایسه مبانی انسان¬شناختی ملاصدرا و مزلو
        محمد آزادی سيد محمدعلي  ديباجي مسعود آذربایجانی
        مزلو، در مقام یک روانشناس انسان‌گرا و ملاصدرا، در مقام یکی از بزرگترین اندیشمندان سنت اسلامی، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ چیستی انسان بیان کرده‌اند. با توجه به اینکه هر دو اندیشمند، اهتمامی ویژه به تبیین ویژگیها، مقدمات لازم برای کمال انسان، روند کمال انسان و خصوصیات انسان أکثر
        مزلو، در مقام یک روانشناس انسان‌گرا و ملاصدرا، در مقام یکی از بزرگترین اندیشمندان سنت اسلامی، دیدگاههای متفاوتی دربارۀ چیستی انسان بیان کرده‌اند. با توجه به اینکه هر دو اندیشمند، اهتمامی ویژه به تبیین ویژگیها، مقدمات لازم برای کمال انسان، روند کمال انسان و خصوصیات انسان کامل داشته‌اند، مقایسۀ مبانی انسان‌شناختی آنها میتواند ثمراتی ارزشمند بدنبال داشته باشد. کرامت ذاتی، اختیار، توانایی حرکت بسمت کمال، برخورداری از فطرت، پذیرش تجربه‌های معنوی و محدود نبودن روند کمال انسان، برخی از مبانی مشترک این‌دو بشمار می‌آیند، اما آنها تفسیرهایی متفاوت از این مبانی ارائه داده‌اند. همچنین دیدگاه هردو فیلسوف در مورد محوریت خداوند در زندگی انسان، ابعاد وجودی، نیازهای بنیادین، مراحل رشد انسان، غایت کمال انسان و ویژگیهای انسان کامل، متفاوت است. صدرالمتألهین با بهره‌گیری از مبانی دینی، عرفانی و فلسفی، تلفیق این مبانی و ارائۀ تصویری جامع و سازوار از حقیقت انسان، توانسته نظامی متقن از مبانی شناختی ارائه کند که احصاء دقیق و جامع آنها میتواند برای بحثهای امروزی نیز راهگشا باشد. جمع بین عرفان، شریعت و برهان، یکی از مهمترین ویژگیهای اندیشۀ فلسفی ملاصدراست که در تمام مؤلفه¬های مورد قبول دربارۀ چیستی انسان، تأثیرگذار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - چیستی، خاستگاه و هدف تربیت سرشت‌گرا
        احمدرضا آذربایجانی محمدرضا سرمدی فایزه ناطقی علیرضا فقیهی
        ملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمان‌گرایی را با «حقایق» در واقع‌گرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغا أکثر
        ملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمان‌گرایی را با «حقایق» در واقع‌گرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پردۀ مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغاز میشود؛ فطرت نیز مراتبی دارد که نازلترین مرتبۀ آن، طبیعت است. پس این سفر، یا بعبارتی این یادگیری، از طبیعت آغاز میشود و با طی سلسله مراتب، کامل میگردد. مراتب یادگیری، مرتبۀ نظر و عمل را توأمان دربرمیگیرد. روش‌شناسی ملاصدرا در فلسفه‌اش، مبتنی بر سخن وحی، برهان عقل و مشاهدۀ قلب است، به این معنی که هر سه منظر، باید راستی، واقعیت و حقیقت یک یافته را ادراک و تأیید کنند. پژوهش پیش‌رو با تکیه بر حکمت متعالیه در ابعاد فلسفی و با روش برهانی، به تعریف، خاستگاه و اهداف پرورش سرشت‌گرایانه پرداخته و در موضوع، هدف و شیوه، از روش فراترکیب بهره میبرد تا مراتب یادگیری سرشت‌گرایی را که مبتنی بر فطرت انسان است، عرضه و معرفی نماید. هدف این پژوهش، معرفی الگوی مفهومی تربیتی و یادگیری است و ابتناء فلسفی آن، لزوماً محدود به یکی از مکاتب و آراء فلسفی نیست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - مقایسۀ دیدگاه صدرالمتألهین و ادوارد جاناتان لو درباب کیفیت ارتباط نفس با بدن
        پروین نیک سرشت قاسم کاکایی محمدباقر عباسی
        <p>یکی از این پرسشهای اساسی در انسان&zwnj;شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة&zwnj;الحدوث و روحانیة&zwnj; أکثر
        <p>یکی از این پرسشهای اساسی در انسان&zwnj;شناسی فلسفی، چگونگی ارتباط نفس با بدن، بعنوان دو جوهر مجزای از یکدیگر است. این پرسش هم در فلسفۀ اسلامی و هم در فلسفۀ ذهن مورد بررسی قرار گرفته است. در سنت فلسفۀ اسلامی، صدرالمتألهین با طرح اصل جسمانیة&zwnj;الحدوث و روحانیة&zwnj;البقاء بودن نفس، درصدد برآمد تا پاسخی قاطع برای این معضل فراهم آورد. از سوی دیگر، ادوارد جاناتان لو، یکی از صاحبنظران برجسته در حوزۀ فلسفۀ ذهن، نیز با نفی تجرد محض نفس، کوشیده این چالش را حل کند. این پژوهش بدنبال اینست که آراء این&zwnj;دو فیلسوف را بررسی و ارزیابی نماید تا روشن شود که آیا توانسته&zwnj;اند این معضل را برای همیشه حل کنند یا خیر. مقالۀ حاضر، با مطالعه و تأمل در منابع مربوطه، بروش توصیفی&zwnj;ـ&zwnj;تحلیلی انجام شده است. اگرچه ابتدا بنظر میرسد هر یک از این&zwnj;دو فیلسوف، با پاسخهایی شبیه به هم، تا حدی توانسته&zwnj;اند بر این مشکل فائق آیند، اما دقت نظر در دیدگاه آنها نشان میدهد که پاسخهای هر یک، با اشکالاتی همراه است که باید به آنها پاسخ داده شود.</p> تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - تحلیل مسئله غفلت در نفس‌شناسی صدرالمتألهین
        مهدی زمانی
        <p>&laquo;غفلت&raquo; از مسائل مهم در معرفت&zwnj;شناسی، علم&not;النفس، روانشناسی و اخلاق است. در معرفت&zwnj;شناسی، بیشتر دربارۀ محدودیتی که از ناحیۀ غفلت بر شناخت آدمی تحمیل میشود، بحث میگردد و تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شناخت، مورد توجه قرار میگیرد. در علم&not;النفس، به أکثر
        <p>&laquo;غفلت&raquo; از مسائل مهم در معرفت&zwnj;شناسی، علم&not;النفس، روانشناسی و اخلاق است. در معرفت&zwnj;شناسی، بیشتر دربارۀ محدودیتی که از ناحیۀ غفلت بر شناخت آدمی تحمیل میشود، بحث میگردد و تأثیر عوامل غیرمعرفتی در شناخت، مورد توجه قرار میگیرد. در علم&not;النفس، به حالت نفسانی غفلت، بعنوان نوعی ضعف و نقص در قوای شناختی نفس نظر میشود. نوشتار حاضر با روش توصیفی&zwnj;ـ&zwnj;تحلیلی، به بررسی مسئلۀ غفلت در اندیشۀ ملاصدرا پرداخته و ابعاد این مسئله با توجه به نفس&zwnj;شناسی وی و دیدگاهش دربارۀ قوای نفس، مراتب نفس و سلوک و تعالی آن، مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس نظریۀ &laquo;قوای نفس&raquo;، عمدتاً غفلت به دو معنا مطرح شده است: بیتوجهی و فراموشی. بحث دربارۀ این&zwnj;دو معنا، مستلزم تحلیل دیدگاه ملاصدرا دربارۀ نقش توجه در ادراک و نیز سازوکار حافظه و یادآوری (تذکر) است. مطابق نظریۀ &laquo;مراتب و شئون نفس&raquo;، غفلت عمدتاً به دو معنای: نقص گسترۀ وجودی یا غیبت، و عدم احاطه یا جهل (بیخبری) است. نظریۀ دوم، یعنی نظریۀ &laquo;مراتب نفس&raquo;، با مبانی ویژه حکمت صدرایی ـ&zwnj;مانند تشکیک وجود، حرکت جوهری و...&zwnj;ـ سازگاری بیشتری دارد. منظر سوم برای تحلیل مسئلۀ غفلت، سیر و سلوک معنوی نفس است که در آن، غفلت بطور عمده بمثابه مانع سلوک الی الله و حجاب معرفت و لقای الهی تلقی میشود. این معنای غفلت، طیفی از موانع تعالی نفس ـ&zwnj;مانند سهل&not;انگاری، تهاون، بی&zwnj;احتیاطی، کوتاهی در عمل، بیهمتی، لجاجت، اعراض و انکار&zwnj;ـ را دربرمیگیرد.</p> تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - چارچوب فرآیند ادراکی متعالیه به منظور ادراک کیفیت زیبایی‌شناسی فضا (برهمگذاری دیدگاه علوم جدید و حکمت متعالیه)
        سارا دانشمند کاوه فتاحی
        در حوزه هنر و معماری، کیفیت زیبایی‌شناسی به عنوان یکی از انواع کیفیت ها، در تحقیقات قدیم و جدید مورد توجه بوده است. هرچند امروزه در مطالعات شهرسازی و معماری در مورد شناخت کیفیت زیبایی‌شناسی فضا و چگونگی ادراک آن با استفاده از عبارت اتمسفر، تلاش هایی انجام گرفته است اما أکثر
        در حوزه هنر و معماری، کیفیت زیبایی‌شناسی به عنوان یکی از انواع کیفیت ها، در تحقیقات قدیم و جدید مورد توجه بوده است. هرچند امروزه در مطالعات شهرسازی و معماری در مورد شناخت کیفیت زیبایی‌شناسی فضا و چگونگی ادراک آن با استفاده از عبارت اتمسفر، تلاش هایی انجام گرفته است اما در متون حکما و فلاسفه اسلامی رساله جداگانه‌ای در این باب نوشته نشده و محققین در متون قدیم و جدید از عبارات متعدد و گاه ناهمخوان بهره گرفته‌اند. همچنین در بیان فرآیند‌های ادراکی آن نیز اتفاق نظری صورت نگرفته است. از اینرو پژوهش با تکمیل مراحل و عبارات به کار رفته در علوم جدید با کمک حکمت متعالیه ملاصدرا، به معرفی چهارچوب فرآیند ادراکی متعالیه و بیان جزییات آن می‌پردازد. مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی، در ابتدا به توصیف دیدگاه سه نسل از نظریه پردازان و در ادامه به تحلیل آنها و در نهایت به برهمگذاری دیدگاه محققین جدید و حکمت متعالیه ملاصدرا می‌پردازد تا چهارچوب ابتکاری جامعی که در برگیرنده تمامی دیدگاه هاست ارائه دهد. نتایج کار شامل شناسایی 5 عمق برای فرآیند ادراکی، ارائه یک الگوی سه گانه برای بیان کیفیت فرآیند ادراکی با عبارات به کار رفته محققین پیشین و نیز استخراج چهارچوب فرآیند ادراکی متعالیه است. این چهارچوب قابلیت تحقیق در زمینه بین رشته‌ای را افزایش می‌دهد و از آنجا که دامنه لغات برای ارتباط دهی علوم مختلف گسترده است، بستری برای هماهنگی فرآیندهای ادراکی از دیدگاه علوم مختلف ایجاد می‌کند تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - تحلیل تکامل اجتماعی انسان بر اساس «حکمت متعالیۀ نبوی و ولایی» از دیدگاه صدرالمتألهین
        صالح حسن زاده حسین کلباسی اشتری جمال  بابالیان
        <p>پژوهش حاضر به بررسی تکامل اجتماعی انسان بر اساس &laquo;حکمت متعالیه نبوی و ولایی&raquo; از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بروش تحلیلی&zwnj;ـ&zwnj;توصیفی پرداخته است. اهمیت و ضرورت بحث از آن جهت است که شناخت بسیاری از مقوله&zwnj;های اجتماعی، ازجمله &laquo;معیار شقاوت و س أکثر
        <p>پژوهش حاضر به بررسی تکامل اجتماعی انسان بر اساس &laquo;حکمت متعالیه نبوی و ولایی&raquo; از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بروش تحلیلی&zwnj;ـ&zwnj;توصیفی پرداخته است. اهمیت و ضرورت بحث از آن جهت است که شناخت بسیاری از مقوله&zwnj;های اجتماعی، ازجمله &laquo;معیار شقاوت و سعادت حقیقی&raquo;، &laquo;نحوۀ تعامل فرهنگ و سنن جامعه با رفتارهای اجتماعی&raquo;، &laquo;آزادیهای فردی و اجتماعی&raquo;، &laquo;حقوق شهروندی&raquo; و...، متوقف بر تبیین علت و شاخصه&zwnj;ها و آثار تکامل اجتماعی انسان است. در مباحث مطروحه، ضمن آنکه به بررسی مفاهیم کاربردی از کمال و تکامل، حقیقی و اعتباری بودن جامعه و جایگاه انبیا و وارثان آنان توجه شده است، بتبع نظریات ملاصدرا درباب صیرورت نفس ناطقه و حرکت اشتدادی وجود، اتصال انسان به &laquo;عقل فعال&raquo; و بتبعیت از آن، شکوفایی عقلی، دلیل تکامل برای نوع انسان شمرده شده است. از نظر ملاصدرا، مهمترین شاخصه&zwnj;های تحقق کمالات عقلی برای نوع بشر، عبارتند از: متابعت از نبی و ولیّ، تشبه به معبود و تخلّق به اخلاق الله. یافتۀ این تحقیق بر این نکته تمرکز دارد که صدرالمتألهین در مباحث جامعه&zwnj;شناسی، با ارتقای حکمت متعالیۀ خود به &laquo;حکمت متعالیۀ نبوی و ولایی&raquo;، آثار تکامل اجتماعی انسان را در چهار مقولۀ &laquo;ایجاد مدینۀ فاضله یا امت واحده&raquo;، &laquo;کشف و نمایش گنجینه&zwnj;های عقلی توسط نبی و ولیّ&raquo;، &laquo;طلب آخرت و اعراض از حب دنیا&raquo; و &laquo;تشکیل تمدن متعالی&raquo; دنبال مینماید.</p> تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - حمل حقیقت و رقیقت از دیدگاه ملاصدرا و برخی از معاصران
        هادی ایزانلو رامین گلمکانی رسول پاداش‌پور
        بحث حمل از مسائل مهم در فلسفه و منطق است. حمل بمعنای اتحاد میان موضوع و محمول است. از نظر ملاصدرا، ملاک اتحاد منحصر در وجود است؛ از همینرو، تلقی وی از دو حمل اولی ذاتی و شایع صناعی، با دیگران متفاوت است. این‌دو حمل در نظام حکمی ملاصدرا، برای بیان برخی مباحث وجودشناسی کا أکثر
        بحث حمل از مسائل مهم در فلسفه و منطق است. حمل بمعنای اتحاد میان موضوع و محمول است. از نظر ملاصدرا، ملاک اتحاد منحصر در وجود است؛ از همینرو، تلقی وی از دو حمل اولی ذاتی و شایع صناعی، با دیگران متفاوت است. این‌دو حمل در نظام حکمی ملاصدرا، برای بیان برخی مباحث وجودشناسی کارساز نبود و در تبیین رابطۀ بسیط حقیقی با ممکنات، ‌باید از حملی استفاده نمود که سازگاری تامّ با مبانی حکمت متعالیه داشته باشد. بنابرین، صدرالمتألهین نوع سومی از حمل، موسوم به حمل «حقیقت و رقیقت» را مطرح نمود. در این نوع حمل، «حقیقت»، اصل و منشأ پیدایش و ظهور همۀ اشیاء و مظاهر است و اشیاء، «رقیقه»‌های آن «حقیقت» بشمار میروند. در این مقاله به ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت که آن را از دیگر اقسام حمل متمایز میسازد، خواهیم پرداخت. در ضمن، درصدد پاسخگویی به برخی پرسشها هستیم: آیا میتوان حمل حقیقت و رقیقت را قسم سومی از حمل دانست یا خیر؟ چنانکه برخی آن را زیر مجموعۀ حمل شایع صناعی دانسته‌اند. آیا بنا بر وحدت شخصی وجود، این حمل در صفات فعلی خداوند جریان دارد یا خیر؟ چنانکه عده‌یی این حمل را در صفات فعلی حق نامعتبر دانسته‌اند و به قسمی چهارم از حمل، با عنوان حمل ظاهر بر مظهر، قائل شده‌اند. سرانجام، در این نوشتار با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی، با تبیین ویژگیهای حمل حقیقت و رقیقت، مشخص خواهیم کرد که این حمل، قسمی سوم از حمل است و در صفات فعلی حق‌تعالی نیز بنا بر وحدت شخصی وجود، جریان دارد. تفاصيل المقالة