مراتب ایمان در حکمت متعالیۀ ملاصدرا و مراحل رشد ایمان از دیدگاه فاولر
الموضوعات :مهدی زمانی 1 , زیبا شفیعی خوزانی 2
1 - دانشیار گروه الهیات، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 - استادیار گروه الهیات، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: ایمان, مراتب ایمان, رشد ایمان, حکمت متعالیه, ملاصدرا, فاولر,
ملخص المقالة :
ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه، بویژه حرکت جوهری، تشکیک در مراتب وجود، انسان و شناخت، به بیان مراتب ایمان پرداخته است. او گاه ایمان را به تقلیدی، برهانی و عیانی و گاهی به ظاهری و حقیقی و همچنین به لفظی، معنایی، حقیقی (برهانی یا کشفی) و استغراق در نور احدیت تقسیم کرده است. از نظر او، اوج ایمان از آنِ کاملان در عقل نظری و عملی است که اندک افرادی از آنان به خلافت الهی و انسان کامل میرسند. جیمز فاولر، الهیدان و روانشناس معاصر، با تأثیرپذیری از برخی الهیـدانـان جـدید مسیحـی ماننـد تیلیـخ و روانشناسانی مانند پیاژه، کولبرگ و اریکسون، رشد ایمان را در شش مرحله تبیین کرده اسـت: 1) شهـودیـتصویری، 2) اسطورهیـیـواقعی، 3) تـرکیبـیـعـرفـی، 4) انـفـرادیـانتقـادی، 5) پیونددهنده، 6) دین جهانی. وسعت نظر شناختی و اخلاقی خویش، نمونهیی از مرحلۀ ششم ایمان هستند. در این نوشتار ابتدا با روش توصیفیـتحلیلی به تبیین دیدگاه ملاصدرا درباب مراتب ایمان و دیدگاه فاولر دربارۀ مراحل رشد ایمان پرداخته و سپس به مقایسۀ نقاط اشتراک و تفاوت و ارزیابی ایندو دیدگاه پرداخته شده است.
قرآن کریم.
آذربایجانی، مسعود؛ موسوی اصل، مهدی (1398) درآمدی بر روانشناسی دین، تهران: سمت.
ابن ابیالحدید، عزالدین ابوحامد (1370) شرح نهج البلاغه، قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
ابنسینا (1375) الاشارات و التنبیهات، قم: نشر البلاغه.
بغدادی، عبدالقاهر (1408ق) الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، بیروت: دار الجیل.
خادمی، عینالله؛ ماجدی، قدسیه (1393) «چیستی ایمان از دیدگاه ملاصدرا»، فلسفه دین، شمارۀ 2، ص324ـ289.
زاهدی، محمدصادق؛ صداقت، علی (1393) «شمولگرایی فراگیر: بررسی نظریة نجات ملاصدرا»، پژوهشنامه ادیان، شمارۀ 16، ص90ـ69.
زمانی، مهدی (1399) «نقش ساحات احساسی و ارادی ایمان در پیوند دوسویه آن با فعل اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا»، خردنامه صدرا، شمارۀ 101، ص26ـ13.
زندوانیان، احمد و همکاران (1394) «نظریه رشد ایمانی فاولر بهعنوان چارچوبی برای تربیت دینی»، ادیان و عرفان، سال 48، شمارۀ1، ص79-67.
طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن (بیتا) الرسائل العشر، قم: مؤسسه نشر اسلامی.
علمالهدی، سیدمرتضی (1417ق) الذخیرة فی علم الکلام، قم: مؤسسه نشر اسلامی.
علوی، محمدکاظم (1393) «تحلیل معرفتمحورانه مراتب ایمان در فلسفه ملاصدرا»، حکمت و فلسفه، شمارۀ 38، ص 28-7.
کیلن، ملانی؛ اسمتانا، جودیث (1395) رشد اخلاقی: کتاب راهنما، ترجمۀ محمدرضا جهانگیرزاده، علیرضا شیخشعاعی، سیدرحیم راستیتبار، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
گرجیان، محمد مهدی؛ اسماعیلی، معصومه (1395) «منازل وجودی انسان در حرکت استکمالی عقل از منظر ملاصدرا»، پژوهشهای هستی¬شناختی، شمارۀ 9، ص49ـ35.
ملاصدرا (1380) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج7، تصحیح و تحقیق مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1381الف) المبدأ و المعاد، تصحیح و تحقیق محمد ذبیحی و جعفر شاهنظری، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1381ب) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج6، تصحیح و تحقیق احمد احمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1381ج) کسر اصنام الجاهلیة، تصحیح و تحقیق محسن جهانگیری، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1382الف) شرح و تعلیقه صدرالمتالهین بر الهیات شفاء، تصحیح و تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1382ب) الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، تصحیح و تحقیق سیدمصطفی محقق داماد، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1382ج) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج9، تصحیح و تحقیق رضا اکبریان، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1383الف) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج1، تصحیح و تحقیق غلامرضا اعوانی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1383ب) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج3، تصحیح و تحقیق مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1383ج) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج8، تصحیح و تحقیق علیاکبر رشاد، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1386) مفاتیح الغیب، تصحیح و تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1389الف) تفسیر القرآن الکریم، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1389ب) اسرار الآیات و انوار البینات، تصحیح و تحقیق محمدعلی جاودان، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ملاصدرا (1391) مجموعه رسائل فلسفی، ج4، تصحیح و تحقیق ذبیحالله صاحبکار، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
نوذری، محمود (1396) روانشناسی تحول دینداری، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
نوذری، محمود؛ غلامی، مهدی (1396) «مراحل شکلگیری ایمان از دیدگاه فاولر و نقد آن»، اسلام و پژوهشهای روانشناختی، شمارۀ 8، ص83ـ65.
وحیدی مهرجردی، شهابالدین (1388) «ایمان از دیدگاه ملاصدرا»، اندیشه نوین دینی، شمارۀ 17، ص85ـ59.
Ekman, P. C. T. (1996). Faith development theory and spiritual direction. Pastoral psychology, vol. 44, no. 4.
Fowler, J. W. & Dell, M. L. (2004). Stages of faith and identity: birth to teens. Child and adolescent psychiatric clinics of north America. vol. 13, no. 1, pp. 7-34.
Fowler, J. W. & Dell, M. L. (2006). Stages of faith from infancy through adolescence: reflections on three decades of faith development theory, thousand oaks. CA, US: Sage Publications.
Fowler, J. W. (1981). Stages of faith: the psychology of human development and the quest for meaning. San Francisco: Harper & Row.
Neumann, M. E. (2011). Addressing children’s beliefs through Fowler’s stages of faith. Journal of pediatric nursing, vol. 26, no. 1, pp. 44-50.
Stanard, R. & Painter, L. (2004). Using a faith development model in collage counseling. College student affairs journal, vol. 23, no. 2, pp. 197-207.
مراتب ایمان در حکمت متعالیۀ ملاصدرا
و مراحل رشد ایمان از دیدگاه فاولر
مهدی زمانی1
زیبا شفیعی خوزانی2
چکیده
ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه، بویژه حرکت جوهری، تشکیک در مراتب وجود، انسان و شناخت، به بیان مراتب ایمان پرداخته است. او گاه ایمان را به تقلیدی، برهانی و عیانی و گاهی به ظاهری و حقیقی و همچنین به لفظی، معنایی، حقیقی (برهانی یا کشفی) و استغراق در نور احدیت تقسیم کرده است. از نظر او، اوج ایمان از آنِ کاملان در عقل نظری و عملی است که اندک افرادی از آنان به خلافت الهی و انسان کامل میرسند. جیمز فاولر، الهیدان و روانشناس معاصر، با تأثیرپذیری از برخی الهیـدانـان جـدید مسیحـی ماننـد تیلیـخ و روانشناسانی مانند پیاژه، کولبرگ و اریکسون، رشد ایمان را در شش مرحله تبیین کرده اسـت: 1) شهـودیـتصویری، 2) اسطورهیـیـواقعی، 3) تـرکیبـیـعـرفـی، 4) انـفـرادیـانتقـادی، 5) پیونددهنده، 6) دین جهانی. وسعت نظرشناختی و اخلاقی خویش، نمونهیی از مرحلۀ ششم ایمان هستند. در این نوشتار ابتدا با روش توصیفیـتحلیلی به تبیین دیدگاه ملاصدرا درباب مراتب ایمان و دیدگاه فاولر دربارۀ مراحل رشد ایمان پرداخته و سپس به مقایسۀ نقاط اشتراک و تفاوت و ارزیابی ایندو دیدگاه پرداخته شده است.
کلیدواژگان: ایمان، مراتب ایمان، رشد ایمان، حکمت متعالیه، ملاصدرا، فاولر.
مقدمه
1. دانشیار گروه الهیات، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران (نویسنده مسئول)؛ zamani108@pnu.ac.ir 2. استادیار گروه الهیات، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران؛ zshafiee@pnu.ac.ir تاريخ دريافت: 6/5/1401 تاريخ پذيرش: 14/9/1401 نوع مقاله: پژوهشي |
در میان متفکران معاصر در جهان اندیشۀ مغربزمین نیز بحث از مسائل ایمان از اهمیت و گستردگی فراوانی برخوردار است و ملحدان و مؤمنان، هر دو به آن پرداختهاند. جیمز فاولر (James Fowler) ازجمله الهیدانان و روانشناسان معاصر است که بحث ایمان در آثار وی نقش اساسی دارد. او مراحل ایمان را محور فرایند رشد اخلاقی در انسان تلقی نموده (کیلن و اسمتانا، 1395: 173) و ارائۀ الگویی ویژه برای رشد ایمان را وجهۀ همت خویش قرار داده است. فاولر در این زمینه، هم از آثار الهیدانان و فیلسوفان دین نظیر تیلیخ (Tillich)، نیبوهر (Niebuhr) و اسمیت (Smith) بهره برده و هم به دیدگاههای پیاژه (Piaget)، اریکسون (Erikson) و کلبرگ (Kohlberg) در روانشناسی رشد (Development Psychology)، توجه داشته و آنها را در نظریۀ خود دربارۀ مراحل رشد ایمانی (Stages of Faith Development) جذب نموده است (Fowler, 1981: p. 10; Neumann, 2011: p. 46).
تبیین، ضرورت و پیشینۀ موضوع
مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر آنست که از طریق مقایسه و یافتن نقاط اشتراک و تفاوت میان دیدگاه ملاصدرا و فاولر درباب ایمان و مراحل یا مراتب آن، به ارزیابی ایندو دیدگاه بپردازد. چنین مقایسه و ارزیابییی میان دو اندیشمند که هریک بنوعی برآیند دیدگاههای متفکران پیش از خود در دو عالم اندیشۀ متفاوت هستند، ضمن آنکه به شناخت بهتر هر یک از این نظریات کمک میکند، میتواند به دیدگاهی جامعتر دربارۀ موضوع مهم و مراحل آن بینجامد.
در مورد ایمان و مراتب آن از دیدگاه صدرالمتألهین کتابها و مقالات بسیار ارزشمندی برشته تحریر درآمده است. از این میان میتوان به مقالات «ایمان از دیدگاه ملاصدرا» (وحیدی مهرجردی، 1388)، «تحلیل معرفتمحورانه مراتب ایمان در فلسفۀ ملاصدرا» (علوی، 1393) و «چیستی ایمان از دیدگاه ملاصدرا» (خادمی و ماجدی، 1393) اشاره نمود. همچنین در مورد دیدگاه جیمز فاولر دربارۀ ایمان و ابتنای رشد اخلاقی بر آن و نیز مراحل رشد ایمان در آدمی از دیدگاه وی، مقالات خوبی به زبان انگلیسی و نیز چند مقاله به زبان فارسی وجود دارد. از میان این مقالات میتوان به مقالات «نظریۀ رشد ایمانی فاولر بعنوان چارچوبی برای تربیت دینی» (زندوانیان و همکاران، 1394) و «مراحل شکلگیری ایمان از دیدگاه فاولر و نقد آن» (نوروزی و غلامی، 1396) اشاره کرد. اما مقایسه دیدگاههای ایندو اندیشمند بزرگ، ابتکاری جدید است که تابحال انجام نشده است.
چیستی ایمان
ملاصدرا همراه با جمهور متکلمان شیعی (علمالهدی، 1417: 538؛ طوسی، بیتا: 648)»، ایمان را از سنخ شناخت و تصدیق میداند: «الایمان مجرد العلم و التصدیق» (ملاصدرا، 1389الف: 2/ 88)؛ بدینسان از نگاه وی، اصلِ ایمان شناخت امور الهی است: «فالعلوم الإلهية هی عين الإيمان بالله و صفاته» (همو، 1391: 330). همچنین او ایمان حقیقی را حکمت معرفی میکند (ملاصدرا، 1381ب: 8) و برخلاف خوارج (بغدادی، 1408: 54) و معتزله (ابن ابیالحدید، 1370: 19/51)، عمل را در مفهوم ایمان دخیل نمیداند (ملاصدرا، 1389الف: 2/ 95). ملاصدرا ارتباط میان ایمان و عمل (صالح) را از طریق گسترۀ ایمان در ساحتهای احساس و ارادۀ انسان تبیین میکند (زمانی، 1399: 13). بدینسان، «کسی که ایمان و معرفتش به خداوند شدیدتر باشد، عشق و حب کاملتر و افزونتری نسبت به خدا» داشته (ملاصدرا، 1381ج: 108) و انگیزۀ کافی و نیت و ارادۀ خالصانه برای انجام عمل صالح خواهد داشت (همان: 100).
فاولر در بیان ماهیت ایمان، بر نقش آن در معناداری زندگی و تعهد به نظامی ارزشی تأکید میکند (Fowler, 1981: p. 4). او ایمان را از ویژگیهای بنیادین آدمی و عطیهیی الهی میداند که بالقوه در همۀ آدمیان نهاده شده و میتوان گفت همۀ انسانها با ایمان متولد میشوند (Ibid: p. xiii; Ekman, 1996: p. 252). بدینترتیب ممکن است کسانیکه دین ندارند، ایمان داشته باشند. او گاه ایمان را فرایندی پویا از تعهدات تعریف کرده که اعتماد، وفاداری و اعتماد بنفس و تعهد به منابع ارزشی (اخلاقی) را در پی دارد (Fowler & Dell, 2006: p. 36; Fowler, 1981: p. 4). فاولر در تعریف ایمان بیش از آنکه بر متعلق ایمان تأکید داشته باشد، آن را حالتی درونی در آدمی میبیند که از سویی ضامن نوعی جهانبینی گسترده برای درک هستی بعنوان ساختاری معنادار است و از سوی دیگر، نظامی ارزشی و راهنمایی برای عمل او در زندگی بهارمغان میآورد.
ایمان و فعلیت یافتن آن در جریان رشد
ملاصدرا در حکمت متعالیۀ خود، جریان رشد آدمی و ویژگیهای وجودی و شناختی او را مهم شمرده و آن را فرایندی تدریجی میداند. مبنای بسیار مهم فرایند تدریجی رشد را میتوان در نظریۀ خاص وی دربارۀ نفس آدمی و حدوث آن یافت. ملاصدرا نفس را «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» میداند و برخلاف جمهور فیلسوفان پیش از خود، جریان تجرد آدمی را نوعی تکامل تدریجی از حالات بالقوه جسمانی معرفی میکند (ملاصدرا، 1382الف: 1/ 325). خروج تدریجی نفس آدمی از قوه به فعل، مرحلهیی دارد که عقل منفعل نامیده میشود و این مرحله پایان اوصاف جسمانی و آغاز ویژگیها و معانی روحانی اوست (همو، 1382ب: 266). بنابرین آدمی پیش از رسیدن به مرحلهیی از رشد که عقلانیت در او شکل میگیرد، از بصیرت و شناخت که لبّ لباب ایمان است، بهرهیی ندارد. نفس انسان در مراحل آغازین رشد تنها از ویژگیهای تغذیه، رشد و نمو و تولید مثل (نفس نباتی) و حرکت و درک حسی ضعیف (نفس حیوانی) بهرهمند است و بنابرین نمیتواند امور ایمانی را درک کند (همو، 1389ب: 211).
فاولر آغاز مراحل رشد ایمان را سن دو تا سه سالگی میداند. نوزادی دورهیی از زندگی است که کودک بدلیل ضعف در ساختارهای شناختی و ارزشگذاری، نمیتواند الگویی از نظم معنایی و ارزشی را دربارۀ زندگی ایجاد کند (نوذری، 1396: 95). بهمین دلیل، کودک از بدو تولد تا این سن، درکی مشخص از ایمان ندارد و میتوان این مدت را پیش از مراحل ایمان دانست. در این دوره، کودک دیدگاهی ناقص و ابتدایی در مورد جهان پیرامون خویش دارد. آنچه در این مرحله میتواند تنها زمینهیی برای رشد مراحل ایمان بشمار آید، نوع ارتباط کودک با والدین خویش است. رفتار والدین با کودک به پیدایش و تقویت احساس اعتماد، عشق و مراقبت منجر میشود. این احساسها نهال ویژگیهایی مانند دلیری، امید و خودمختاری را در کودک غرس میکنند که برای شکوفایی و فعلیت یافتن ایمان در مراحل رشد ضرورت دارند (Fowler, 1981: p. 121; Neumann, 2011: p. 46).
قوای شناختی نفس
لازمۀ فهم مراحل و مراتب ایمان از منظر ملاصدرا اینست که به مراحل و قوایی که در شناخت آدمی دخالت دارند، اشاره شود، زیرا از دیدگاه او اساس ایمان از سنخ شناخت است. ملاصدرا حقیقت آدمی را امری یگانه میداند که در عین وحدت و بساطت، دارای قوای گوناگون است (ملاصدرا، 1383ج: 54). قوایی که در شناخت آدمـی دخالت دارنـد بترتیـب عبارتنـد از: 1) قوای ظاهر (حواس پنجگانه)، 2) حس مشترک، 3) خیـال، 4) متصـرفـه، 5) واهـمـه، 6) حـافظه، 7) عقـل (شامـل عقـل نظـری و عقـل عملی). اطلاعات حواس پنجگانۀ حسی (صورتهای حسی) توسط حس مشترک جمعآوری و درک میشود و قوۀ خیال بمثابه بایگانی (خزانه) حس مشترک عمل میکند. قوۀ واهمه معانی جزئی را درک میکند و حافظه خزانۀ آن است. قوۀ متصرفه در کار ترکیب، تفصیل و تصرف در صورتهای حسی است و اگر بوسیلۀ واهمه به تصرف در معانی جزئی بپردازد آن را متخیله گویند (همان: 254).
قوۀ عقل از لحاظ رتبه، برتر از حواس ظاهر و باطن است و دو کارکرد دارد: 1) دریافت معانی از مافوق خود و درک تصورات و تصدیقات و شناخت حق و باطل (عقل نظری)، 2) کسب صناعات و درک حسن و قبح اعمال برای انجام اعمال (عقل عملی). عقل نظری مدرکات خویش را از عقل فعال دریافت میکند و عقل عملی علاوه بر عقل نظری، از نفوس سماوی نیز تأثیر میپذیرد (همو، 1380: 23).
مراتب رشد و استکمال نفس
در حکمت متعالیه حقیقت آدمی نفس اوست و هنگامیکه سخن از رشد آدمی است، مراحل عمدۀ تکامل نفس او مطرح میشود. در اندیشۀ ملاصدرا، نفس آدمی مراتبی دارد که بر اساس اصل تشکیک، مرتبۀ بالاتر از کمالات مرتبۀ پایینتر نیز برخوردار است. برخلاف سایر موجودات که هر یک دارای مقام یا جایگاه مشخص در میان عوالم هستند و تنها در یکی از عوالم طبیعت، نفسانی یا عقلانی قرار میگیرند، نفس آدمی دارای مقامها و درجات متفاوت است و شئون نشئههای مقدم و مؤخر را در خود دارد. ببیان دیگر، نفس آدمی سیال است و محدود به یک مقام وجودی نیست بلکه توان و قوۀ حضور در همۀ مراتب طبیعی، مثالی و عقلی را دارد و برحسب تحقق ادراکات و اعمال خود، مرتبۀ خویش را فعلیت میبخشد (همو، 1383ج: 398). مبنای ملاصدرا در این تلقی از سیالیت وجود آدمی در مراتب هستی، اصل حرکت جوهری است.
حرکت نفس برای استکمال، گذار آن از جسمانیت و سیر آن بسوی تجرد است: «النفس جسمانیة الحدوث روحانیة البقاء» (همو، 1386: 2/ 866). ملاصدرا معتقد است همۀ آدمیان از مراتب پایین تجرد و بیشتر انسانها از تجرد مثالی بهرهمندند اما تجرد عقلی مخصوص نفوس کمالیافته است که تعداد آنان اندک است (همو، 1391: 97). او سیر استکمالی نفس را محدود به مرتبۀ عقلی نمیداند بلکه معتقد است برخی از انسانها میتوانند به مرتبهیی برتر از تجرد عقلی نایل آیند. در این مرتبه، اعتلای وجودی انسان در تعالی به بالاترین مراتب قرب به خداوند، یعنی برترین وجود است. صدرالمتألهین این مرتبه را برتر از عقل بالفعل و حتی عقل فعال و فوق آن میداند (همو، 1383ج: 431). انسان در این مرتبه به مقام «وحدت حقه ظلیه و خلافت الهی» نایل میگردد (همو، 1382ج: 538).
مراتب استکمال عقل نظری و رشد ایمان
از آنجا که حقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا، شناخت و معرفت و تصدیق است، برای تبیین مراتب آن باید مراتب عقل نظری که نیروی خاص شناخت آدمی است، بررسی گردد. ملاصدرا عقل را دارای چهار مرتبه میداند:
1. عقل هیولایی. در این مرتبه قوۀ عاقله هیچگونه صورت و ادراک بالفعلی ندارد (همو، 1391: 336)؛ حتی نسبت به ذات و قوای خود نیز شناختی ندارد و بنابرین در آن چیزی از تصدیق و معرفت و ایمان نیست.
2. عقل بالملکه. این مرتبه مرحلۀ کسب بدیهیات تصوری و تصدیقی برخی از ادراکات عقلی اولیه است و زمینۀ ادراک صورتهای عقلی مهیا میگردد (همو، 1383ب: 453).
3. عقل بالفعل. این مرتبه هنگامی محقق میشود که بر اثر تکرار توجه به معقولات و دریافت آنها از مبدأ فیاض، بدون اکتساب میتواند آنها را حاضر کند (همو، 1381الف: 2/ 635). چون متعلقات ایمان از سنخ امور معقول هستند، نفس با رسیدن به این مرحله میتواند امور ایمانی حقیقی را ادراک و آنها را تصدیق نماید.
4. عقل مستفاد. در این مرحله نفس با رشد و کمالیافتگی، همۀ معقولات را شهود میکند و همۀ کمالات ادراکی برای او حاضر است. در مرحلۀ عقل مستفاد روح انسانی همانند آیینهیی با عقل قدسی برای عبودیت کامل صیقل میخورند، با رفع حجابهای طبیعت و زدودن زنگار معصیت، نور معرفت و ایمان در او میتابد (همو، 1386: 1/ 56). ملاصدرا به روایاتی در اینباره اشاره کرده و برای روح پنج مرتبـه در نظـر میگیـرد: 1) روحالقـدس، 2) روح الایمان، 3) روح القوه، 4) روح الشهوه، 5) روح المدرج. او روح القدس را با عقل فعال و روح الایمان را با عقل مستفاد تطبیق میدهد (همو، 1391: 402). بنابرین از دیدگاه وی کمال ایمان با رسیدن عقل انسان به مرحلۀ عقل مستفاد تحقق مییابد.
مراتب عقل عملی و رشد ایمان
کمال عقل نظری و حصول ایمان در مرحلۀ عقل مستفاد نیازمند تکمیل عقل عملی است.مراحل عقل عملی عبارتند از: 1) تهذیب ظاهر با آداب شرعی، 2) تهذیب باطن، 3) آراستن نفس به صورتهای قدسی، 4) فنای نفس و ملاحظۀ پروردگار و کبریا و ملکوت او (همو، 1381الف: 2/ 459). از دیدگاه ملاصدرا این چهار مرتبه بترتیب با مراحل چهارگانۀ عقل انطباق دارند و بهمین دلیل نهایت ایمان و مسیر بسوی خداوند، در مرحلۀ عقل مستفاد و فنای در توحید یا فنای وجودی محقق میگردد. بدینترتیب نهایت ایمان فنای در خداوند است که در آن عقل عملی و نظری یگانه میشوند.
با توجه به مطالب گذشته میتوان نتیجه گرفت که از دیدگاه ملاصدرا، درست است که مراحل رشد ایمان بر اساس تحول و سیر تکامل عقل تبیین میشود، اما این مراحل با عمل متناسب و تهذیب باطنی همراه است. از اینرو برای رسیدن به مقصد فنا که فوق عقل است، هم عقل نظری و هم عقل عملی باید به برترین مراحل کمال برسند (گرجیان و اسماعیلی، 1395: 46).
سن مراحل رشد از دیدگاه ملاصدرا
ملاصدرا بر اساس ویژگیهای استکمالی نفس در طول زندگی برای رشد آدمی چهار دوره در نظر میگیرد:
1. مرحلۀ جنینی. در این مرحله آدمی بصورت بالفعل، گیاه و بصورت بالقوه، حیوان است، زیرا از حس و حرکت ارادی که ویژگی اصلی نفس حیوانی است، بهرهیی ندارد. تفاوت انسان در این مرحله با گیاهان در اینست که انسان بالقوه میتواند حیوان باشد.
2. مرحلۀ تولد تا بلوغ ظاهری. با تولد، انسان واجد نفس حیوانی و احساس و حرکت ارادی میشود و رشد تدریجی او در مرحلۀ عقل حیوانی و بالملکه ادامه مییابد.
3. مرحلۀ بلوغ تا چهلسالگی. در این مرحله انسان دارای نفس ناطقه (عقل بالفعل) میشود و کلیات را با فکر و رؤیت درمییابد.
4. چهلسالگی. در این سن برخی از انسانها که استعداد بالا رفتن به حد نفس قدسی و عقل بالفعل را دارند، به بلوغ عقلی و معنوی میرسند (ملاصدرا، 1382ج: 272).
پس جنین در رحم مادر در مرحلۀ نباتی و حیوان بالقوه است و از زمان تولد تا پیش از بلوغ، صوری حیوان بالفعل و انسان بالقوه است. در سن بلوغ ظاهری، آدمی بالفعل انسان است و بالقوه فرشته یا شیطان، اما قوۀ قدسی در مرحلۀ کمال و بلوغ باطنی، از میان هزاران نفر تنها نصیب یک نفر میگردد (همانجا).
مراتب ایمان و اصل تشکیک
ملاصدرا بر اساس اصل تشکیک و ذومراتب بودنِ وجود، همۀ امور دیگر، ازجمله انسان، شناخت و... را دارای مراتب و شدت و ضعف میداند (ملاصدرا، 1383الف: 79). او ایمان را نیز از این قبیل دانسته و آن را دارای شدت و ضعف و نقصان و کمال معرفی میکند. ایمان در آغاز اکتساب آن، ضعیف و ناقص است و سپس بتدریج و کمکم، تقویت و تکمیل میشود. تقویت و تکمیل ایمان دو عامل دارد: کاملتر شدن فکر (جنبۀ نظری) و تحکیم اعمال (جنبۀ عملی). این سیر عقلی و عملی ادامه مییابد تا آنکه «علم» تبدیل به «عین» و «ایمان» تبدیل به «عیان» و «معرفت» تبدیل به «مشاهده» شود و بهمین دلیل گفته شده که «المعرفة بذر المشاهدة» (همو، 1381الف: 2/ 603). البته باید توجه داشت که وقتی از تبدیل علم به عین سخن میگوییم، مقصود از آن «عین محسوس» نیست. همچنین مقصود از تبدیل معرفت به مشاهده، «مشاهدۀ بصری» نیست، زیرا حس و محسوس بلحاظ نوعی با عقل و معقول متفاوت است و افراد یک نوع با شدت و ضعف نمیتوانند به نوع دیگر تبدیل شوند. بهمین دلیل، دیدن با چشم (ابصار) با شدت یافتن تبدیل به تخیل نمیشود و تخیل نیز با تقویت، تبدیل به تعقل نمیگردد. احساس، تخیل و تعقل انواعی متفاوت از ادراکند که هر یک به عالمی از عوالم سهگانه مربوط بوده و تأکد در هر یک، حجاب و مانع رسیدن به دیگری است (همانجا).
درجات تصدیق و مراتب ایمان
ملاصدرا پس از اشاره به دیدگاههای گوناگون درباب ماهیت ایمان، حقیقت ایمان را تصدیق میداند؛ البته همانگونه که در منطق تصدیق را به تصدیق لفظی و تصدیق عقلی تقسیم میکنند، تصدیق ایمانی نیز باید به تصدیق لفظی یا اقرار زبانی صرف و تصدیق حقیقی تقسیم شود. از اینرو ایمان از الفاظ مشکک است که معنای آن بر حسب شدت و ضعف، متفاوت است. از این منظر، میتوان ایمان را به ظاهری و باطنی یا مجازی و حقیقی تقسیم کرد. از دیدگاه عرفا ایمان همانند گردو به چهار مرتبه: مغز مغز، مغز، پوست و پوستِ پوست تقسیم میشود (همو، 1389الف: 2/ 90).
1. مرتبۀ نخست ادای کلمۀ شهادتین و اعتراف و تصدیق لفظی است، درحالیکه قلب از آن غافل، یا همانند منافقان منکر آن است.
2. تصدیق معنای کلمۀ شهادت ایمان، مانند تصدیق عموم مؤمنان که هنوز به مرحلۀ یقین نرسیدهاند.
3. ایمان حقیقی که شناخت معارف ایمانی و تصدیق آنهاست. این مرحله یا حاصل تصدیق برهانی و یقینی است یا نتیجۀ شناخت کشفی.
4. استغراق آدمی در نور حضرت احدیت، بگونهیی که جز خداوند واحد بیهمتا را نمیبیند. این مقام برای کسانی که مشغول زندگی دنیوی هستند حاصل نمیشود، مگر عرفای کامل و اولیایی که سلطان آخرت بر درونشان غلبه پیدا کرده است (همانجا).
ملاصدرا ایمان به خدا و شناخت حقایق را برترین فضل خدا نسبت به انسان میداند و در ضمن بیان معنای «فضل» در قرآن، ایمان را به سه نوع تقسیم میکند: 1) معرفت ایمانی؛ این نوع از ایمان در اصل از آن پیامبر (ص) و اولیای الهی از اهلالبیت علیهمالسلام است و ولایت بتبع آن حاصل میشود. 2) ایمان برهانی که از طریق استدلال و تعقـل بـرای حکمـا محقـق میگـردد. 3) ایمان سماعی تقلیدی. این نوع از ایمان که بصیرت حقیقی در آن نیست، مربوط به عوام است. صدرالمتألهین حقیقت ایمان را نور الهی میداند که دارای اصنافی است: 1) صنف اول، خود نور؛ 2) صنف دوم، عکس نور؛ 3) صنف سوم، سایۀ نور. نور الهی بر قلب آدمی میتابد و او را سرشار از روشنی و معرفت میکند.
مبانی نظریۀ رشد ایمان فاولر
فاولر برای مطالعۀ ساختاری ایمان، از الگوی رشدشناختی پیاژه و رشد اخلاقی کلبرگ و برای درک و فهم ایمان، از مراحل نظریۀ روانیـاجتماعی اریکسون بهره برده است. او مانند پیاژه و کلبرگ، مراحل تحول ایمان را بر اساس تغییر در بعد ساختاری آن توضیح میدهد و به بعد محتوایی آن کمتر توجه دارد. فاولر با تأسی از دیدگاه پیاژه دربارۀ ماهیت ساخت، میکوشد نشان دهد که تغییر در ساختارهای شناختی و عاطفی به شکلگیری شناختهای ایمانی که از نظر کیفی متفاوتند، میانجامد (نوذری، 1396: 91ـ90). او تحول تصویر (اوصاف) خداوند در جریان رشد ایمان را نیز همانند پیاژه تشریح میکند (آذربایجانی و موسوی اصل، 1398: 23). اما باید توجه داشت که از نظر فاولر، ایمان دینی تنها یکی از اشکال ایمان است. او هر نوع نظامبخشی معنایی و ارزشی را ایمان قلمداد میکند و بهمین دلیل، ایمان ممکن است در قالب پیروی از یکی از ادیان یا نظامهای معنابخشی و ارزشی مطرح شود )نوذری و غلامی، 1396: 79).
از نظر فاولر بُعد رابطهیی ایمان نقشی مهم در درک مفهوم ایمان و مراحل آن دارد. در طرح پیشنهادی فاولر، تجربۀ ایمانی هر فرد تحت تأثیر سه عاملِ خود، دیگران و کانونهای مشترک ارزش )اجتماعاتی مانند، خانواده، دانشگاه، کلیسا، دین، آیینها و مناسک گروهی، ملت و قوم) و ارتباط بین این عوامل است. فاولر یادآور میشود که این عوامل ثابت نیستند و ممکن است در بستر حیات اجتماعی فرد، در طول زمان تغییر کنند؛ بنابرین فرد در طول زندگی اجتماعی خود تجربههای ایمانی متفاوتی را پشت سر میگذارد (Fowler, 1981: pp. 17-18).
مراحل ششگانۀ رشد ایمان از دیدگاه فاولر
از دیدگاه فاولر، پس از پیش مرحلۀ طفولیت (تولد تا 2 یا 3 سالگی) که ایمان در آن غیرمتمایز اسـت، ایمـان شـش مـرحـله دارد (Fowler & Dell, 2006: p. 36): 1) ایمان شهودیـ تصویری (intuitive-projective faith)، کـودکـی 3 تـا 7 سـالـگـی؛ 2) ایـمـان اسطورهییـ واقعی (mystic-literal faith)، کودکی 7 تـا 13 سالگـی؛ 3) ایمـان ترکیبـیـعرفـی (synthetic-reflective faith) نوجوانی 12ـ11 تـا 18ـ17 سالگـی؛ 4) ایمـان انفـرادیـتأملـی (individuative-reflective faith) 20 سالگی به بعد؛ 5) ایمان پیونددهنده (conjunctive faith)، میانۀ بزرگسالی یا پس از آن؛ 6) ایمان جهانی (universalizing faith).
1. ایمان شهودیـتصویری: با گذار از دورۀ نوزادی و تجهیز کودک به ابزارهای تازۀ شناختی و ارزشگذارانه، این ظرفیت در کودک ایجاد میشود که نخستین نظم معنایی و ارزشی دربارۀ زندگی را بتصویر بکشد و اولین الگوی ایمانی را شکل دهد (نوذری، 1396: 95). در این مرحله، نظام معنایی و شناختی کودک بر اساس شهود حسی و تصویرسازی و قوۀ تخیل است. طفل تصورات را از طریق حواس پنجگانه ادراک میکند و با شنیدن سخنان و داستانهای اطرافیان خود، به تصویرسازی و تخیل میپردازد. کودک تصورات حسی و تخیلات خود را عینی میداند و فرافکنی میکند و در مورد آنها دیدگاهی حصرگرایانه و خودمحورانه دارد. او خدا را همانند هوای پیرامون تصور میکند و نظام اخلاقیـارزشی وی در این مرحله تقلیدی و مبتنی بر اطاعت و دیگرپذیری و چگونگی ارتباط او با والدین است (Fowler, 1981: pp. 122-133).
2. ایمان اسطورهییـ واقعی: در این مرحله کودک با عملیات ذهنی و منطقی آشنا میشود و میان خیال و واقعیت تمایز مینهد. خداوند در این مرحله بعنوان موجودی رحیم و مهربان یا فرمانروا و والد، تصویر میشود. نظام ارزشی کودک در آغاز این مرحله مبتنی بر پاداش و مجازات عینی (نتیجۀ عمل) است. با کسب توانایی عملیات عینی در پایان این مرحله، کودک نسبت به عدالت کیهانی و نظامهای پیچیدهتر در روابط میان اشیاء واقف میشود و شرور را مانع عدالت کیهانی نمیداند (Fowler & Dell, 2004: p. 21). در این مرحله کودک به تفاوت دیدگاه خود و دیگران توجه میکند اما در مورد باورهای خود جزماندیش است. او به برخی تناقضات در اسطورهها توجه دارد و همین زمینۀ عبور به مرحلۀ بعدی میشود. هرچند این مرحله مربوط به کودک دبستانی است، اما فاولر میگوید برخی از مصاحبهشوندهها در نوجوانی و بزرگسالی نیز در این مرحله باقی مانده بودند (Fowler, 1981: pp. 135-152).
3. ایمان ترکیبیـعرفی: در این مرحله نظام معنایی و شناختی با عملیات انتزاعی صورت میگیرد. قدرت نیروی شناخت در این مرحله بهاندازهیی است که اسطورهیی شخصی میسازد و داستان زندگی را در یک تصویر واحد از گذشته، حال و آینده شکل میدهد. ایمان در این مرحله هویت فرد را پایهریزی میکند و او را به واقعیت غایی پیوند میدهد. نظام ارزشی و اخلاقی در این مرحله بیانگر نگرانی نوجوان از نحوۀ ارتباط با دیگران است و هنوز اعتماد بنفس و توانایی برخورداری از دیدگاهی مستقل را ندارد. تصویر نوجوان از خداوند معمولاً بعنوان دوست یا راهنما شکل میگیرد که با صفات وفاداری و حمایت در بحران مشخص میشود. نوجوان خدایی را جستجو میکند که او را بپذیرد و هویت شخصی او را تأیید کند، زیرا رشد شخصیت و جستجوی مبانی الهی اغلب در این مرحله اتفاق میافتد. نظام ارزشیـاخلاقی بر اساس تأیید مراجع بیرونی و افراد مهم تعیین و حفظ میشود و مورد تفکر انتقادی قرار نمیگیرد و همانها درونی میشود (Ibid: pp. 151-170).
4. ایمان انفرادیـتأملی: در بزرگسالی بسیاری از افراد به تناقض میان برخی باورها و ارزشهای مورد قبول خود واقف میشوند و همین امر زمینۀ تفکر نقادانه را فراهم میسازد. در این مرحله، دیدگاه دیگران دربارۀ نظام باورها و ارزشها در نظر گرفته میشود اما لزوماً پذیرفته نمیشود. تفکر انتقادی در مورد باورها و ارزشها خیلی ساده و آسان نیست و ممکن است فرد را با چالشهای درونی یا اجتماعی مواجه سازد. سختترین تنشها در این مرحله مربوط به تصمیمگیری شخص دربارۀ هویت گروهی و شکوفایی شخصیت و هویت فردی است. افراد در این شرایط با نقد نظام ارزشییی که پذیرفته بودند، مسئولیت صریح باورها و سبک زندگی خود را میپذیرند.
ایمان انتقادی و فردی؛ نمادهای ارثی و تقلیدی: در این مرحله فرد عقاید و رسوم و احکام مذهبی رایج را بررسی میکند و ممکن است برخی از آنها را کنار بگذارد، اما آنهایی که حفظ میشوند، آگاهانه و با تحقیق انتخاب شدهاند. معیار انتخاب باورها و ارزشها در این مرحله به تجربۀ شناختی و تربیتی فرد بستگی دارد و افراد دارای تفکر نقاد با روش مخصوص به خود، جهانبینی و نظام ارزشی خود را شکل میدهند. دینداری و دیدگاه فرد نسبت به خداوند با ارزشهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستی فرد مرتبط است و مجموعه آنها حیات دینی و معنوی وی را شکل میدهد (Fowler and Dell, 2004: p. 24; Fowler, 1981: pp. 174-183).
مرتبۀ ایمان شمولگرا از دیدگاه ملاصدرا
ابنسینا در اشارات و تنبیهات میگوید: سعادت در آخرت برای همه از یک نوع و دارای یک شکل نیست. او عذاب را محدود به عدهیی اندک از انسانها دانسته و بیشتر آنها را اهل نجات میداند:
ولا تضع الی من یجعل النجاة وفقاً علی عدد و مصروفة عن اهل الجهل و الخطایا صرفاً الی الابد، و استوسع رحمة الله (ابنسینا، 1375: 134).
ملاصدرا ضمن اشاره به این سخن ابنسینا، میگوید: درست است که این سخن شیخالرئیس با ظاهر برخی از نصوص و روایات سازگار نیست، اما دقت نظر در اصول ایمانی و قواعد عقلی ما را به این اعتقاد یقینی میرساند که لازم است بیشتر مردم اهل سلامت و نجات باشند (ملاصدرا، 1380: 111). بهمین دلیل ملاصدرا بر این باور است که با کسب سطحی بالا از شناخت عقلی و ایمان، به نوعی کثرتگرایی و اعتقاد به نجات عموم آدمیان میرسیم. برخی از اصولی که ملاصدرا در تبیین و اثبات دیدگاه خود به آن تصریح میکند از این قرارند:
1. مقصود اصلی از بعثت پیامبران و کتب آسمانی ایمان به مبدأ و معاد، همراه با انجام اعمال نیک است. بنابرین اگر کسی پیامبری را نشناسد و خبری از او نداشته باشد اما به خدا و آخرت مؤمن باشد و اعمال نیک انجام دهد، اهل سعادت و نجات خواهد بود (همو، 1389الف: 4/ 1371). او در این بیان از آیۀ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هَادُوا وَ النَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره/ 62) بهره میگیرد.
2. فطرت آدمیان ظرفیت پذیرش نور حکمت و ایمان را دارد و این در همۀ انسانها زمینۀ نجاتشان را فراهم میکند، مگر کسانیکه با کفر آن را نابود کرده و با حجاب آن را بپوشانند (همو، 1380: 31).
3. باور به رحمت و فیض بیکران الهی با حصر نجات در تعدادی خاص از داستانها سازگار نیست. او با اشاره به سخن ابنعربی در مورد «سبقت رحمت خدا بر غضب او» میگوید: از رحمت بیکران و گستردۀ الهی بدور است که خود را مقید سازد و بیشتر بندگان را از شمول آن خارج نماید (همو، 1382ج: 497).
4. حکمت خداوند نیز اقتضا دارد که اکثر انسانها اهل نجات باشند. حکمت خداوند اقتضا میکند نوعی را که آفریده است، بگونهیی بیافریند که بیشتر افراد آن به کمال مطلوب آن نوع برسند (ملاصدرا، 1380: 119). البته کمال دارای مدارج و مراتب است، اما اگر اکثر افراد نوع به حداقلی از کمال (نجات) دست نیابند، با حکمت و اتقان صنع الهی سازگار نخواهد بود.
5. درست است که بر اساس درکی از عدالت خداوند، باید کافران مورد عذاب قرار گیرند، اما کیفر الهی مشروط به عدم توبه و عفو الهی است، اگرچه ممکن است این شرط در برخی از آیات قرآن تصریح نشده باشد (همو، 1389الف: 2/ 254).
عدهیی با توجه به دیدگاه ملاصدرا در مورد ذومراتب بودن نجات و سعادت، معتقدند نه حصرگرایی و نه کثرتگرایی را نمیتوان به او نسبت داد، بلکه باید دیدگاه او را نوعی «شمولگرایی فراگیر» نامید (زاهدی و صداقت، 1393: 69). روشن است که تنها برخی از افراد به این افق گستردۀ ایمانی میرسند که حقیقت و حقانیت را محصور و منحصر به عدهیی خاص ندانند.
ایمان پیونددهنده فاولر
فاولر مرحلۀ پنجم از مراحل رشد ایمان را ایمان پیونددهنده مینامد. این مرحله از ایمان تنها برای برخی از افراد در اواسط دهۀ سی سالگی و پس از آن، دستیافتنی میشود. شاخصۀ این مرحله آنست که درک و بصیرت شخص با ایمان به سطحی میرسد که برای نمادها و اسطورهها و مراسم عبادی مذاهب گوناگون، نقشی مقدماتی در معنادار کردن زندگی قائل است. بهمین دلیل، در این مرحله فرد مؤمن به همۀ شرایع و تشریفات مذهبی احترام میگذارد. مرحلۀ ایمان پیونددهنده در پی حصول بصیرتی در شخص باایمان شکل میگیرد که بر مبنای آن عدالت از حدود تعهدات و معیارهای طبقۀ اجتماعی، گروههای نژادی و مذهبی و ملل و جوامع قراردادی، فراتر میرود. برای کسی که عدالت را محدود به موازین قومی، نژادی و اجتماعی میداند، همیشه زمینۀ دشمنی و کینهورزی نسبت به دیگران وجود دارد؛ این در حالی است که با فهم عدالت بمثابه میزانی کلی برای همۀ آدمیان، رویکردهای چندگانه همچون راههای مختلف رسیدن به حقیقت جلوه میکند و زمینۀ پذیرش حقایق فرهنگها و مذاهب دیگر را فراهم میسازد. معمولاً در این مرحله فرد مؤمن با علاقه به گفتگو با مذاهب دیگر از اعتقادات و نظامهای عملی خود نیز درکی بهتر پیدا میکند (Fowler & Dell, 2004: p. 24; Fowler, 1981: p. 186). ببیان دیگر، در این مرحله نوعی از کثرتگرایی (pluralism) دربارۀ ادیان و مذاهب مطرح میشود که بر اساس آن صراطهای وصول به حقیقت یا راههای نجات، متکثر و متعددند.
در پژوهشهای فاولر از هر شش نفری که در مصاحبه شرکت کرده بودند، تنها یک نفر به مرحلۀ ایمان پیونددهنده راه یافته بود. همچنین بر اساس پژوهشهای وی، این مرحله قبل از میانسالی حاصل نمیشود. شرط وصول به این مرحله از ایمان، نوعی خودشکوفایی بنیادین است که موجب شکستن حصارهای باور و مناسک محدود میشود و این تنها برای عدهیی اندک امکانپذیر است (Stanard & Painter, 2004: pp. 200-201).
برترین مرتبۀ ایمان از دیدگاه ملاصدرا
ملاصدرا برترین مرحلۀ ایمان را از آنِ انسان کامل میداند و او را حقیقت محمدیه(ص) و رحمت برای عالمیان معرفی میکند: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ» (انبیاء/ 107). انسان کامل تمامی بندگان را بسوی رحمت و رضوان الهی سوق میدهد (ملاصدرا، 1382ب: 420). درجۀ والای ایمان به کسانی اختصاص دارد که از ایمان شهودی یقینی نسبت به معارف الهی بهرهمندند. کسانیکه به معارف الهی ایمان غیبی دارند و با ریاضات عملی، قلب خود را اصلاح میکنند، از کیفر نجات یافته و اهل سعادت خواهند بود، اما کسانیکه از ایمان غیبی فراتر رفته و به ایمان شهودی میرسند و حقایق الهی را به دیدۀ دل میبینند، به فوزی بزرگ دست مییابند. ایمان برای این افراد، علم به حقایق پنهان و از طریق استدلال عقلی نیست بلکه شهود حقایق عریان است. اهل ایمانِ شهودی میتوانند در سلک مقربان درآیند و خیر مطلق، زیبایی مطلق و نیکویی مطلق حق را شهود نمایند.
خداوند بر حسب مرتبۀ ایمان، به قلب مؤمن روشنایی و هدایت عطا میکند؛ هنگامیکه انسان منازل سلوک را میپیماید و از مراحل حسی، خیالی و عقلی میگذرد و به بالاترین حد ایمان میرسد، از نور جمال ازلی برخوردار میشود. با رسیدن به این مرحله، از مرحلۀ «محبین» فراتر رفته به سلک «محبوبین» وارد میشود و بهمیندلیل علم او به «عین» و ایمان او به «عیان» تبدیل میشود (همو، 1389الف: 4/ 1075) ببیان دیگر، در این مرتبه دوگانگی میان انسان و خدا رخت برمیبندد و مؤمن با متعلق ایمان خویش یگانه میشود.
ملاصدرا در اسرار الآیات مسلک همۀ پیامبران و اولیای الهی را علوم الهی و اصول ایمانی میداند که چیزی جز جستجوی معرفت به خداوند و آیات، ملک، ملکوت و ملائکۀ او نیست. بهباور او، رسیدن به این منهاج علمی و ایمان حقیقی پدیدهیی نادر و کمیاب است و در هر عصری تعدادی اندک (یک یا دو نفر) برخوردار از ایمان حقیقی، یافت میشوند. علم توحید و ایمان حقیقی نوری است که خدا آن را در قلب بندگان خاصی قرار میدهد که مورد عنایت اویند. ایمان حقیقی، صرف اقرار با شهادت زبانی یا بحث و تکرار و استدلالهای کلامی نیست؛ بنابرین بیشتر آنان که بظاهر مؤمن هستند، در حقیقت کافر و مشرکند: «وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» (یوسف/ 106). مؤمنین حقیقی راسخان در علم هستند که در حکمت و معرفت، کامل گشتهاند (همو، 1389ب: 22).
ایمان جهانشمول از دیدگاه فاولر
فاولر مرحلۀ ششم از مراحل رشد ایمان را تنها برای برخی افراد قابل حصول میداند و آن را ایمان جهانشمول مینامد. مؤمن در این مرحله از کوتاهبینی و محدودیتهای ملیت، طبقۀ اجتماعی، گرایش سیاسی و سنت دینی، فراتر میرود و نسبت به همۀ افراد بشر بمنزلۀ یک مجموعه واحد واکنش نشان میدهد؛ همۀ آدمیان را فرزندان خدا میداند و نسبت به همه ازخودگذشتگی و دلسوزی نشان میدهد. از نظر فاولر، استدلال اخلاقی مرحلۀ ششم زیربنای سیاستهای رهبری افرادی است که بعنوان بزرگترین رهبران اخلاقی شناخته شدهاند. او افرادی مثل گاندی، مارتین لوترکینگ و مادر ترزا را تجسم ایمان جهانشمول و عشق و عدالت واقعی تلقی میکند. رهبری این افراد عاری از خشونت و همراه با عشق نسبت به همۀ مخلوقات است. تعهد آنها به عدالت و عشق واقعی باعث میشود از جامعهیی فراگیر حمایت کنند و درصدد تغییر جهان به عالمی برتر باشند (Fowler, 1981: pp. 199-210).
جمعبندی و نتیجهگیری
1. ملاصدرا و فاولر مراحل رشد ایمان را به رشد شناختی پیوند میزنند؛ به این دلیل که هر دو درباب ماهیت ایمان، عمدتاً شناختگرا هستند. توضیح آنکه، برخی ایمان را از سنخ اراده، گروهی آن را از سنخ احساس و بعضی آن را از مقولۀ شناخت میدانند. ملاصدرا اساس ایمان را معرفت و تصدیق قلبی دانسته و تکامل مراحل و مراتب آن را به تکمیل قوۀ عقل مربوط میداند. البته او تحقق مراتب برتر ایمان را مشروط به پیمودن مراحل عقل نظری و عقل عملی (تهذیب اخلاق) معرفی میکند. فاولر نیز در مراحل رشد ایمان به مراحل رشد شناختی توجه نموده و ساختار مراحل خود را بر اساس تکامل منطق شناخت در ادوار مختلف، ترسیم میکند.
2. بنظر میرسد دیدگاههای ملاصدرا درمورد قوای شناختی نفس و مراحل تکامل رشد عقل، با دیدگاههای فاولر در زمینۀ تغییر در ساختارهای شناختی و ارزشگذاری در مراحل مختلف رشد ـ همچون استعداد ذاتی کودک برای انطباق با محیط و تشکیل تصاویر ذهنی از امور عینی در مرحلۀ مقدماتی، تفکر شهودی و قوۀ تخیل در مرحلۀ اول، تفکر عملیاتی عینی در مرحلۀ دوم، تفکر عملیاتی انتزاعی در مرحلۀ سوم، تأمل موشکافانه در مرحلۀ چهارم ایمان ـ نقاطی مشترک دارد. همچنین میتوان گفت مراحل استکمال عقل و محدودۀ سنی آن در دیدگاه ملاصدرا با تحول رشد شناختی افراد در مراحل مختلف ایمان فاولر، تا حدود زیادی انطباق دارد.
3. ملاصدرا بر نقش عقل عملی و اخلاق در ایجاد بستر رشد ایمان و فعلیت مراتب برتر عقل و بصیرت تأکید دارد. فاولر نیز بر نقش تحول نظام ارزشی و نگرش اخلاقی در پیمودن مراحل رشد ایمان تأکید میکند. تفاوت عمدهیی که در نگرش ملاصدرا با فاولر میبینیم در گسترۀ تربیت اخلاقی است. ملاصدرا در بستر پیراسته شدن از رذائل (تخلیه) و آراسته شدن به فضایل (تحلیه)، هم اخلاق اجتماعی (قواعد حاکم بر روابط آدمیان با یکدیگر) و هم اخلاق بندگی (روابط میان انسان و خدا) را در نظر میگیرد. اما بنظر میرسد از آنجا که ایمان مورد نظر فاولر، صرفاً ایمان دینی نیست، او کمتر به ارتباط انسان با خدا پرداخته است.
4. الگوی ملاصدرا در همۀ دستهبندیهایی که برای ایمان ارائه میکند، ساختاری است و اختصاص به دین خاصی ندارد. تقسیم ایمان به ظاهری و حقیقی یا تقلیدی، برهانی، عیانی یا لفظی، معنایی، حقیقی، فنایی میتواند در هر دین و مذهبی کارآیی داشته باشد و مثلاً در دین یهودیت، مسیحیت و... میتوان همین مراتب را در نظر گرفت. همین امر در مورد الگوی ششمرحلهیی ایمان از دیدگاه فاولر نیز صادق است. بنابرین مراحل رشد ایمان از دیدگاه فاولر را میتوان در همۀ ادیان و بگفتۀ برخی از مفسران، حتی در مورد همۀ ایدئولوژیهای سکولار نیز بکار گرفت.
5. از دیدگاه ملاصدرا متعلق ایمان، امور غیرعادی، یعنی خدا، ملکوت، عالم غیب، رستاخیز و... است. بدینسان برای ایمان به این امور باید مرحلهیی تکاملیافته از عقل در آدمی تحقق یافته باشد. اما از دیدگاه فاولر متعلق ایمان عمدتاً یک نظام معنایی و ارزشی است که میتواند احساس معناداری و انگیزۀ لازم برای تعهد، التزام و پایبندی را فراهم سازد. بر همین اساس، از دیدگاه فاولر ایمان شامل هم تعهد و ـ در بسیاری افراد ـ ایدئولوژیهای غیردینی میشود و هم در مورد مراحل رشد آنها مصداق دارد.
6. ملاصدرا در تعیین مراتب ایمان پس از مراحل ایمان تقلیدیـ سماعی و مرحلۀ استدلالیـ برهانی یا تأملی، به مرحلۀ ایمان کشفیـعیانی و شهودی میرسد که در اوج خود، به مرتبۀ استغراق و فنای در خداوند میانجامد. بدینسان، مؤمن در بالاترین مرتبه، از طور عقل خارج شده و به طور ماورای عقل سفر میکند و البته این مرحله ویژۀ نوادری از اولیا و انبیای الهی است. در مقابل، فاولر با معرفی گاندی و مادر ترزا، والاترین مراتب ایمان را عمدتاً در افرادی میداند که با احساس عشق نسبت به همۀ انسانها، از قید محدودیت مذهب و قواعد رایج اخلاق فراتر میروند. ویژگی بارز این افراد ازخودگذشتگی، دلسوزی و عشق و احترام به همۀ موجودات عالم است.
7. ملاصدرا معتقد است تصویر انسان از خدا متناسب با مراتب ایمان و مراحل ارتقای بصیرت او، تحول میپذیرد. بهمین دلیل، در مرحلۀ ایمان ظاهری یا تقلیدی، عموماً تصویری تشبیهی از خداوند در انسان شکل میگیرد؛ ببیان دیگر، در این مرحله فرد به خدای انسانوار که صفاتی مشابه آدمی دارد ایمان میآورد و فهم او از متون دینی درباب خداوند، به ظاهر الفاظ (معنای ظاهری) آنها محدود میشود و خداوند را امری محدود و بلکه جسمانی تصویر میکند. اما در مراحل بالاتر و با توجه به تعارض درونی این تصویر از خدا و ناموجه بودن آن، به تنزیه روی میآورد و همانند عموم فیلسوفان، بر صفات جلال و سلب محدودیتها از خداوند تأکید دارد. در مراحل بالاتر ایمان با جمع تشبیه و تنزیه یا جلال و جمال، فرد به تصویری کاملتر از خداوند میرسد. در نظریۀ رشد ایمان فاولر نیز در مراحل پایین رشد ایمان، خدا همانند فرمانروایی مقتدر و متعال تصویر میشود که در مقابل او باید فرمانبردار بود. اما در مراحل برتر، خداوند با حضور همهجایی خود در جهان و با ویژگیهای رحمت و لطف، همانند دوست و راهنمایی ظاهر میشود که مددکار و یاریدهنده انسان در مشکلات است.
8. ملاصدرا تصریح میکند که رشد مراتب ایمان بموازات حرکت جوهری استکمالی جسم و همراه با گذشت عمر و بالا رفتن سن صورت میگیرد، اما پس از مرحلۀ بلوغ عقل، آدمی پیوسته در معرض گرایشها و انتخابهایی است که او را بر لبۀ ایمان و کفر (فرشته و شیطان) قرار میدهد. بدینترتیب، رشد و تکامل ایمان در آدمی خطی نیست و ممکن است در بسیاری از اوقات، حالتی نزولی و سیری قهقرایی داشته باشد. اگرچه بنظر میرسد فاولر تصویری خطی و افزایشی از رشد ایمان در طول عمر ارائه داده است، اما باید توجه داشت که در مراحل رشد ایمان مد نظر وی نیز برخی برگشتها یا سیر قهقرایی در طول بحرانهای متفاوت ایمان، دیده شده است. مثلاً با اینکه بسیاری از افراد در نوجوانی و جوانی از مرحلۀ نخست عبور میکنند، برخی بزرگسالان هرگز از این مرحله فراتر نمیروند. افزون بر آن، چنانکه بیان شد، فاولر خود در الگوی پیشنهادی ایمان یادآور شده که عوامل مؤثر در ایجاد تجربۀ ایمانی افراد، در طول زمان قابل تغییرند و بهمین دلیل فرد در بستر حیات اجتماعی خود رابطههای ایمانی متفاوتی را تجربه میکند.
منابع
قرآن کریم.
آذربایجانی، مسعود؛ موسوی اصل، مهدی (1398) درآمدی بر روانشناسی دین، تهران: سمت.
ابن ابیالحدید، عزالدین ابوحامد (1370) شرح نهج البلاغه، قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
ابنسینا (1375) الاشارات و التنبیهات، قم: نشر البلاغه.
بغدادی، عبدالقاهر (1408ق) الفرق بین الفرق و بیان الفرقة الناجیة منهم، بیروت: دار الجیل.
خادمی، عینالله؛ ماجدی، قدسیه (1393) «چیستی ایمان از دیدگاه ملاصدرا»، فلسفه دین، شمارۀ 2، ص324ـ289.
زاهدی، محمدصادق؛ صداقت، علی (1393) «شمولگرایی فراگیر: بررسی نظریة نجات ملاصدرا»، پژوهشنامه ادیان، شمارۀ 16، ص90ـ69.
زمانی، مهدی (1399) «نقش ساحات احساسی و ارادی ایمان در پیوند دوسویه آن با فعل اخلاقی از دیدگاه ملاصدرا»، خردنامه صدرا، شمارۀ 101، ص26ـ13.
زندوانیان، احمد و همکاران (1394) «نظریه رشد ایمانی فاولر بهعنوان چارچوبی برای تربیت دینی»، ادیان و عرفان، سال 48، شمارۀ1، ص79-67.
طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن (بیتا) الرسائل العشر، قم: مؤسسه نشر اسلامی.
علمالهدی، سیدمرتضی (1417ق) الذخیرة فی علم الکلام، قم: مؤسسه نشر اسلامی.
علوی، محمدکاظم (1393) «تحلیل معرفتمحورانه مراتب ایمان در فلسفه ملاصدرا»، حکمت و فلسفه، شمارۀ 38، ص 28-7.
کیلن، ملانی؛ اسمتانا، جودیث (1395) رشد اخلاقی: کتاب راهنما، ترجمۀ محمدرضا جهانگیرزاده، علیرضا شیخشعاعی، سیدرحیم راستیتبار، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
گرجیان، محمد مهدی؛ اسماعیلی، معصومه (1395) «منازل وجودی انسان در حرکت استکمالی عقل از منظر ملاصدرا»، پژوهشهای هستیشناختی، شمارۀ 9، ص49ـ35.
ملاصدرا (1380) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج7، تصحیح و تحقیق مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1381الف) المبدأ و المعاد، تصحیح و تحقیق محمد ذبیحی و جعفر شاهنظری، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1381ب) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج6، تصحیح و تحقیق احمد احمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1381ج) کسر اصنام الجاهلیة، تصحیح و تحقیق محسن جهانگیری، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1382الف) شرح و تعلیقه صدرالمتالهین بر الهیات شفاء، تصحیح و تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1382ب) الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، تصحیح و تحقیق سیدمصطفی محقق داماد، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1382ج) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج9، تصحیح و تحقیق رضا اکبریان، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1383الف) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج1، تصحیح و تحقیق غلامرضا اعوانی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1383ب) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج3، تصحیح و تحقیق مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1383ج) الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ج8، تصحیح و تحقیق علیاکبر رشاد، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1386) مفاتیح الغیب، تصحیح و تحقیق نجفقلی حبیبی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1389الف) تفسیر القرآن الکریم، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1389ب) اسرار الآیات و انوار البینات، تصحیح و تحقیق محمدعلی جاودان، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
ـ ـ ـ ـ ـ (1391) مجموعه رسائل فلسفی، ج4، تصحیح و تحقیق ذبیحالله صاحبکار، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
نوذری، محمود (1396) روانشناسی تحول دینداری، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
نوذری، محمود؛ غلامی، مهدی (1396) «مراحل شکلگیری ایمان از دیدگاه فاولر و نقد آن»، اسلام و پژوهشهای روانشناختی، شمارۀ 8، ص83ـ65.
وحیدی مهرجردی، شهابالدین (1388) «ایمان از دیدگاه ملاصدرا»، اندیشه نوین دینی، شمارۀ 17، ص85ـ59.
Ekman, P. C. T. (1996). Faith development theory and spiritual direction. Pastoral psychology, vol. 44, no. 4.
Fowler, J. W. & Dell, M. L. (2004). Stages of faith and identity: birth to teens. Child and adolescent psychiatric clinics of north America. vol. 13, no. 1, pp. 7-34.
- - - - - (2006). Stages of faith from infancy through adolescence: reflections on three decades of faith development theory, thousand oaks. CA, US: Sage Publications.
Fowler, J. W. (1981). Stages of faith: the psychology of human development and the quest for meaning. San Francisco: Harper & Row.
Neumann, M. E. (2011). Addressing children’s beliefs through Fowler’s stages of faith. Journal of pediatric nursing, vol. 26, no. 1, pp. 44-50.
Stanard, R. & Painter, L. (2004). Using a faith development model in collage counseling. College student affairs journal, vol. 23, no. 2, pp. 197-207.
شماره 113/ پاییز 1402/ صفحات 30 ـ 13