-
حرية الوصول المقاله
1 - اثربخشی برنامة آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی
محمد یزدانی مریم اسماعیلیهدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرس أکثرهدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزشی ذهن آگاهی مثبت بر پاسخ به تنیدگی و علائم افسردگی در نوجوانان پسر دارای نشانه های افسردگی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان دانشآموزان پسر دوره دوم دبیرستانهای شهر اصفهان در سال تحصیلی 6931-5931، 04 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه ذهنآگاهی مثبت به مدت 8 جلسه 09 دقیقهای قرار گرفتند. آزمودنیها توسط سیاهه پاسخ به تنیدگی (کوه، پارک، کیم و چو، 2001) و سیاهة افسردگی بک- نسخه دوم (بک، استیر و براون، 1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاکی از اثربخشی آموزش ذهنآگاهی مثبت بر متغیرهای پاسخ به تنیدگی و نشانههای افسردگی در مراحل پس آزمون و پیگیری بود (10/0>p). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و راهبردهای تنظیم هیجان با اضطراب رقابتی ورزشکاران
پروین امین نژاد رسول زیدآبادی لاله همبوشی میلاد خجسته مقنیهدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و اضطراب رقابتی با توجه به نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 200 ورزشکار از رشتههای مختلف تیمی و انفرادی بود که بهصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نم أکثرهدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری بین ذهن آگاهی ورزشی و اضطراب رقابتی با توجه به نقش میانجی راهبردهای تنظیم هیجان بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 200 ورزشکار از رشتههای مختلف تیمی و انفرادی بود که بهصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. سه پرسشنامه ذهن آگاهی ورزشی (سینوت و همکاران 2014)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و همکاران 2002) و اضطراب رقابتی2 (کاکس و همکاران 2003) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش آماری مدلسازی مسیری- ساختاری با استفاده از نرمافزار PLS2 انجام گرفت. یافتههای تحقیق نشان دادند که بین ذهن آگاهی ورزشی با اضطراب رقابتی ورزشکاران رابطه معکوس معناداری وجود دارد. همچنین ذهن آگاهی ورزشی از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان با اضطراب رقابتی ورزشکاران ارتباط معناداری دارد. بهطورکلی یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهی ورزشی حائز اهمیت میباشد. چراکه ذهن آگاهی ورزشی نهتنها بهصورت مستقیم بلکه بهطور غیرمستقیم از طریق راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان بهعنوان متغیر میانجی موجب کاهش اضطراب رقابتی ورزشکاران خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تبیین ذهن آگاهی براساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعال سازی رفتاری در دانشجویان
علی نوذری مهران فرهادی مسیب یارمحمدی واصلهدف از پژوهش حاضر تبیین ذهن آگاهی بر اساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعالسازی رفتاری در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان درسال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. تعداد ۳۷۳ دانشجو به روش ن أکثرهدف از پژوهش حاضر تبیین ذهن آگاهی بر اساس تنظیم هیجان و فعالیت سیستم های بازداری- فعالسازی رفتاری در دانشجویان بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان درسال تحصیلی ۹۸-۹۷ بود. تعداد ۳۷۳ دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامههای ذهن آگاهی فرایبورگ، سیستم های بازداری- فعالسازی رفتاری کارو و وایت و پرسشنامه راهبرد های تنظیم هیجان گروس و جان روی آنان اجرا شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که سیستم بازداری رفتاری بر ذهن آگاهی اثر مستقیم و منفی دارد(0/01>p) . سیستم فعالسازی رفتاری بر ذهنآگاهی اثر مستقیم و مثبت دارد(0/01>p). ارزیابی مجدد هیجان بر ذهن آگاهی اثر مستقیم و مثبت دارد (0/01>p). سرکوبی هیجان بر ذهنآگاهی اثر مستقیم و منفی دارد(0/01>p). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سیستم بازداری- فعالسازی رفتاری و ارزیابی مجدد و سرکوبی هیجان متغیرهای هستند که تعیینکنندهی سطوح ذهنآگاهی است. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسي روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و راهبردهاي تنظيم هيجان با اضطراب رقابتي ورزشکاران
پروین امین نژاد رسول زیدآبادی لاله همبوشی میلاد خجستههدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، را أکثرهدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري بين ذهن آگاهي ورزشي و اضطراب رقابتي با توجه به نقش ميانجي راهبردهاي تنظيم هيجان بود. نمونه تحقيق شامل 200 ورزشکار از رشته هاي مختلف تيمي و انفرادي بود که به صورت داوطلبانه در اين پژوهش شرکت نمودند. و پرسشنامه هاي ذهن آگاهي ورزشي، راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان و سياهه اضطراب رقابتي2 مورد استفاده قرار گرفت. تجزيه وتحليل داده ها با استفاده از روش آماري مدلسازي مسيري- ساختاري با استفاده از نرم افزار PLS2 انجام گرفت. يافته هاي تحقيق نشان دادند که بين ذهن آگاهي ورزشي با اضطراب رقابتي ورزشکاران رابطة معکوس معناداري وجود دارد. همچنين ذهن آگاهي ورزشي از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان با اضطراب رقابتي ورزشکاران ارتباط معناداري دارد. به طورکلي يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که توجه به مقوله ذهن آگاهي ورزشي حائز اهميت مي باشد. چراکه ذهن آگاهي ورزشي نه تنها به صورت مستقيم بلکه به طور غيرمستقيم از طريق راهبردهاي سازگارانه تنظيم هيجان به عنوان متغير ميانجي موجب کاهش اضطراب رقابتي ورزشکاران خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان
علی نوذری مهران فرهادی مسیب یارمحمدی واصلهدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمو أکثرهدف از پژوهش حاضر تبيين ذهن آگاهي بر اساس تنظيم هيجان و فعاليت نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري در دانشجويان بود. طرح پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعة آماري اين پژوهش شامل کليه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا همدان درسال تحصيلي 98-97 بود. تعداد 373 دانشجو به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و پرسشنامههاي ذهن آگاهي فرايبورگ، نظام هاي بازداري- فعالسازي رفتاري کارو و وايت و پرسشنامه راهبردهاي تنظيم هيجان گروس و جان روي آنان اجرا شد. براي تحليل دادهها از ضريب همبستگي پيرسون و مدل يابي معادلات ساختاري استفاده شد. نتايج نشان داد که نظام بازداري رفتاري بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). نظام فعالسازي رفتاري بر ذهنآگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). ارزيابي مجدد هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و مثبت دارد (0/01>p). سرکوبي هيجان بر ذهن آگاهي اثر مستقيم و منفي دارد (0/01>p). بر اساس يافته ها مي توان نتيجه گرفت که نظام بازداري- فعالسازي رفتاري و ارزيابي مجدد و سرکوبي هيجان متغيرهاي هستند که تعيينکنندة سطوح ذهن آگاهي است. مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي با داده ها برخوردار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی نقش واسطه¬ای انعطاف¬پذیری شناختی و کنترل شناختی در رابطه بین ذهن¬آگاهی و نشانه¬های وسواسی جبری در زنان
رضا چالمه فاطمه عبدالهیپژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در م أکثرپژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغير ذهن آگاهی بهعنوان متغير برونزاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی بهعنوان متغيرهاي واسطهاي و نشانه های اختلال وسواسی-جبری بهعنوان متغير درونزاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با غذا خوردن هيجاني کودک: نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک
مهدیه سرشار شیرین زینالیمشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس مت أکثرمشکلات غذاخوردن کودکان، به عنوان يکي از عوامل مؤثر در رشد و عملکرد، از عوامل متعدد محيطي و ارتباطي تاثير ميپذيرد. از جمله اين عوامل مي توان به مؤلفه هاي روانشناختي مادر و تنظيم هيجانات کودک اشاره نمود. بنابراين هدف اصلي اين پژوهش مدلسازي غذاخوردن کودکان هيجاني براساس متغيرهاي سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک بود. در اين پژوهش 250 نفر (150 نفر دختر و 100 نفر پسر) 12 و 13 ساله مدارس شهر اروميه به همراه مادرانشان انتخاب شدند و مادران پرسشنامه هاي غذاخوردن ذهن آگاهي، سبک دلبستگي و باورها را تکميل نمودند. همچنين کودکان نيز پرسشنامه هاي تنظيم هيجان و غذاخوردن هيجاني را تکميل نمودند. نتايج در بخش تحليلي داده ها با نرم افزار SPSS و Lisrel نشان داد سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر و تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذاخوردن هيجاني کودک هستند. شاخص برازندگي تطبيقي (016/0=RMSEA) و متوسط باقيمانده استاندارد شده (95/0=CFI) مطلوب شدند. اين مدل مشخص مي کند سبک دلبستگي، غذاخوردن ذهن آگاهي و باورهاي مادر با نقش واسطه اي تنظيم هيجان کودک پيش بين کننده معناداري براي غذا خوردن هيجاني کودک است. با توجه به نتايج بدست آمده مؤلفههاي مادر و کودک در مشکلات غذاخوردن هيجاني کودک تأثير گذار است و در زمينه علل يابي و درمان غذاخوردن کودکان بايد به اين مؤلفه ها نيز توجه نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - الگوی ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کم¬توان ذهنی بر اساس ویژگی¬های فرزندشان با میانجیگری ذهن¬آگاهی
طیبه تازیکی خدامراد مومنی دکتر جهانگیر کرمی غلامعلی افروزپژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابت أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابتدایی کمتوانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 99ـ1398، و مادران آنها بودند. 298 دانشآموز با نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت¬هاي اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). دادهها با آمار توصیفی، آزمون¬ همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارتهای اجتماعی و ذهن¬آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت¬های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافتههای پژوهش چنین استنباط می¬شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت¬های اجتماعی دانشآموزان در مدراس می¬توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آنها را ایجاد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - تأثیر آموزش مدیر یت اضطراب امتحان بر ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری در دانشآموزان دارای اضطراب امتحان
سعیده زاهد ندا نژادحمدی مهدی عربزاده ریحانه رحیمی فرشته چراغیهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری در دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعهی آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر مقطع متوسطه أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت اضطراب امتحان بر ذهنآگاهی، انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری در دانشآموزان دارای اضطراب امتحان بود. پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و جامعهی آماری پژوهش شامل دانشآموزان دختر مقطع متوسطهی اول شهرستان رشت در سال تحصیلی98-99 بود که پس از اجراء آزمون تشخیصی جهت شناسایی دانشآموزان دارای اضطراب امتحان، 34 نفر انتخاب و تصادفاً در دو گروه 17 نفرهی کنترل و آزمایش گماشته شدند. پرسشنامهی اضطراب امتحان، مقیاس ذهنآگاهی، پرسشنامهی انعطافپذیری روانشناختی و مقیاس تابآوری، به عنوان پیشآزمون توسط دو گروه تکمیل شد و بعد از 9 جلسهی آموزش اضطراب امتحان، مجدداً به عنوان پسآزمون در اختیار دو گروه قرار گرفت. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد آموزش اضطراب امتحان بر بهبود انعطافپذیری روانشناختی و تابآوری مؤثر است اما تأثیری معناداری بر ذهنآگاهی مشاهده نشد. این نتایج، کاربردهای ضمنی برای معلمان و دستاندرکاران آموزش دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - ارزیابی الگوی رابطه بین ذهنآگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجیگری باورهای لذتبری و قدردانی
ذبیح الله کاوه فارسانی محسن نظری فر فاطمه محمودی نجف آبادیهدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قر أکثرهدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل رابطه بین ذهن آگاهی و کیفیت رابطه زناشویی با میانجی گری باورهای لذت بری و قدردانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان در سال 1400 بود که در 5 سال اول زندگی زناشویی شان قرار داشتند که از بین آنها 258 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های کیفیت رابطه زناشویی؛ قدردانی مک کالو و همکاران (2002)؛ ذهن آگاهی براون و رایان (2003) و باورهای لذت بری برایانت (2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مدل-یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج رابطه مثبت و معنادار بین ذهن آگاهی، قدردانی و باورهای لذت بری با کیفیت رابطه زناشویی را نشان دادند (001/0p<). همچنین اثر غیرمستقیم باورهای ذهن آگاهی از طریق باورهای لذت بری و قدردانی بر کیفیت رابطه زناشویی و همچنین اثر غیر مستقیم ذهن آگاهی بر قدردانی از طریق باورهای لذت بری مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و روانشناسان در حوزه خانواده از نتایج این پژوهش برای ارتقا کیفیت زندگی زناشویی و فردی خانواده ها استفاده کنند و با بکارگیری تدابیری جهت ارتقا و استفاده از مهارت های ذهن آگاهی، تجارب باورهای لذت بری و قدردانی جهت افزایش کیفیت رابطه زناشویی در کارهای آموزشی و بالینی خویش به کار گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی
سید مجتبی عقیلی مریم همت طلبپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1 أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی بود. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره بینش شهر گرگان، در سال 1399 بود. از این میان با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از مقیاس پذیرش و عمل (بوند، 2011)، پرسشنامه مهارت هاي ذهن آگاهی (کنتاکی، 2004)، پرسشنامه رضایت زناشویی (انریچ، 1989) و پرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (سیمونز و گاهر، 2005). داده های پژوهش با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که بین رابطه پذیرش و ذهن آگاهی با رضایت زناشویی و پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0). پذیرش و ذهن آگاهی توانستند با (32/0) درصد تغیرات رضایت زناشویی را پیش بینی نمایند. برای افزایش رضایت زناشویی و کاهش پریشانی هیجانی زنان مواجه شده با خیانت زناشویی، تکنیک ها و مداخلات مبتنی بر پذیرش و ذهن آگاهی توصیه می گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - واکاوی تاثیر ذهنیت فلسفی بر غوغاسالاری با توجه به نقش میانجی شجاعت اخلاقی حرفهای و توسعه مدل
حميد عرفانيان خان زاده اعظم بابكي راد محمد رافتي سيد وحيد شالباف يزديدر عصر حاضر مسائل عاطفي، جزء مسائل پر اهميت سازمان قرار گرفته، تا آنجا كه مديران موفق را مديراني ميدانند كه اين مهم را مورد توجه قرار ميدهند. سوءاستفاده عاطفی در محل کار بهعنوان غوغاسالاری شناخته شده و دامنهي گستردهاي در فضاي سازماني پيدا كرده است. تحقيقات نشان مي أکثردر عصر حاضر مسائل عاطفي، جزء مسائل پر اهميت سازمان قرار گرفته، تا آنجا كه مديران موفق را مديراني ميدانند كه اين مهم را مورد توجه قرار ميدهند. سوءاستفاده عاطفی در محل کار بهعنوان غوغاسالاری شناخته شده و دامنهي گستردهاي در فضاي سازماني پيدا كرده است. تحقيقات نشان ميدهد بخشي از اين رفتار متوجه ذهنيت افراد است. لذا هدف اين پژوهش بررسی تاثیر ذهنیت فلسفی بر غوغاسالاری است و بررسي اينكه آيا شجاعت اخلاقی حرفهای ميتواند رابطه را ميانجيگري كند؟ از جامعه آماری 134 نفري کارکنان شعب بانك تجارت مشهد با استفاده از فرمول کوکران نمونه 100 نفری انتخاب گرديد. و جهت تحلیل آماری از نرمافزار PLS استفاده شده است. روایی پرسشنامهها به روش روایی محتوا تایید و به كمك آلفای کرونباخ پايايي ابزار بررسي گرديد. ابزار تحقيق پرسشنامههای ذهنیت فلسفی(اسمیت ،2010) و غوغاسالاری(مرالالیچ و همکاران،2014) و شجاعت اخلاق حرفهای (سکرکا ،2009) ميباشد. نتایج تحقيق نشان ميدهد كه شجاعت اخلافی حرفهای کارکنان رابطه بین ذهنیت فلسفی و غوغاسالاری را میانجیگري ميكند. پس از توسعه مدل اوليه و بررسی تاثير دموگرافی (سن، جنسیت، تحصیلات و سابقه کاری) بر روابط متغيرهاي سهگانه تحقیق مشخص گرديد که جنسیت و سابقه کاری نیز بر غوغا سالاری و شجاعت اخلاق حرفهای نقش تعدیلکننده دارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - مقایسه تابآوری، ذهنآگاهی و حمایت اجتماعی ادراکشده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شیراز
رضا چالمه خدیجه ارجمندیاین پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در أکثراین پژوهش با هدف مقایسه تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده در مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی شهر شیراز انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، اختلالات یادگیری و عادی در شهر شیراز بودند که از بین آنها با روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس، 156 نفر که شامل 50 مادر دارای فرزند مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه، 52 نفر مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری و 54 مادر دارای فرزند عادی انتخاب شدند و پرسشنامه های تاب آوری کانر و دیویدسون، ذهن آگاهی والچ و همکاران و حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران را تکمیل کردند. دادهها با استفاده از روش آزمونهای لوین (برای بررسی همگنی واریانسها)، و تحلیل واریانس چند متغیری (برای بررسی تفاوت متغیرها در گروه مطالعه) و با نرمافزار SPSS-24 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه و اختلالات یادگیری با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری در متغیرهای تاب آوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی ادراک شده وجود دارد؛ به نحوی که مادران کودکان عادی از میانگین تابآوری، ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار بودند. نتایج نهایی نشان داد که در حوزه های تابآوری و ذهن آگاهی، مادران کودکان بیشفعال/ نقص توجه و اختلالات یادگیری نیازمند آموزش های مبتنی بر تابآوری و ذهن آگاهی هستند و برنامه های توانبخشی ویژه ای بهمنظور افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده نیاز است. تفاصيل المقالة