• فهرست مقالات Metaphor

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - استعارة دستوری: شاخصی نو در تمایز زبان ادب و علم
        حسین  رضویان ساجده  مبارکی
        یکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظام‌مند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینا‌فردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی چکیده کامل
        یکی از مفاهیم مطرح در دستور نقش گرای نظام‌مند هالیدی، استعارة دستوری است که نوعی از استعاره معرفی شده است. هالیدی سه نوع استعارة دستوری - اندیشگانی، بینا‌فردی و متنی- را معرفی و متمایز کرده است. هدف این مقاله، بررسی میزان و شیوة کاربرد انواع استعارة دستوری در متون ادبی و علمی است. بدین منظور نویسندگان یک اثر علمی با عنوان «درآمدی بر جامعه‌شناسی زبان» نوشتة یحیی مدرسی و یک اثر ادبی با عنوان «تنگسیر» نوشتة صادق چوبک را برای نمونه انتخاب و تجزیه و تحلیل کرده اند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که میزان استفاده از انواع استعارة دستوری در متون علمی و ادبی یکسان نیست. به نظر می‌رسد که نویسندة متون علمی برای غنی سازی محتوای عبارات، فشرده کردن اطلاعات، تخصصی ساختن متن برای مخاطب مخصوص خود، گویاتر ساختن مطالب و دلایل دیگر از استعارة دستوری استفاده کرده است. در مقابل نویسندة متن ادبی، استعارة دستوری را بسیار کم به کار برده است. دلایل یادشده دربارۀ متون ادبی صادق نیست و کاربرد اندک آن را موجه می سازد. بنابراین مقاله با ارائۀ شواهد کافی از دو متن تلاش دارد تا استعارة دستوری را به عنوان یک شاخص برای تمایز متون علمی و متون ادبی معرفی کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی، تحلیل و نقد استعاره مکنیه در آثار بلاغی
        احمد  رضايي‌جمكراني
        ازجمله مسائل درخصوص استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می‌پردازد، ولی نامی بر آن نمی‌نهد. هم‌زمان با وضع این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، ع چکیده کامل
        ازجمله مسائل درخصوص استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می‌پردازد، ولی نامی بر آن نمی‌نهد. هم‌زمان با وضع این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، عده‌ای استعاره بودن آن را نپذیرفتند، برخی آن را در زمره تشبیه مضمر دانستند، و گروهی هم فقط نظر دیگران را تکرار کردند. عده‌ای هم در دوره معاصر تلاش کرده‌اند با طرح مسئله تشخیص، اختلافات موجود را حل کنند، ولی در نهایت اذعان می‌نمایند اصطلاح استعاره مکنیه عام‌تر از تشخیص است و شمول بیشتری دارد. در مقاله حاضر ضمن بررسی، تحلیل و نقد این اصطلاح در آثار بلاغی، به ترتیب تاریخی، نشان داده‌ایم پژوهشگران بلاغی بیش از توجه به تعریف استعاره و تمرکز بر چگونگی استعاره مکنیه از نظر اصطلاح‌شناختی یا ترمینولوژیک، آن را از نظر لغوی مدنظر داشته‌اند؛ در حالی که بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، «استعارگی» این ساختار پذیرفتنی است؛ هرچند نمی‌توانیم قیدهایی مانند «تخییلیه» را بپذیریم. همچنین می‌توان از تشخیص، استعاره تبعیه و جاندارانگاری به‌عنوان شاخه‌های این استعاره یاد کرد، نه جایگزین‌های آن. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی نقش استعاره‌های مفهومی در تحول سبک‌های ادبی (با تکیه بر استعاره‌های حوزة بدن در اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ)
        محمد  طاهری معصومه  ارچندانی
        استعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهوم‌سازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین می‌کوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از این‌رو انتظار می‌رود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلان‌سیستم‌های وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان‌ چکیده کامل
        استعارة مفهومی، شگرد ذهن برای مفهوم‌سازی امور انتزاعی است. ذهن به کمک این سازة بنیادین می‌کوشد برخی از امور ناملموس را برای خود ملموس سازد و با آن بیندیشد. از این‌رو انتظار می‌رود که با تغییر آن، شاهد تغییر در کلان‌سیستم‌های وابسته به اندیشه نیز باشیم. از جمله این کلان‌سیستم‌ها، سبک‌های ادبی‌اند که عوامل زیادی در تغییر آنها دخالت دارد. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی می‌کوشد به این سؤال پاسخ دهد که تغییر استعاره‌های مفهومی در زمان، چه تأثیری در تغییر سبک‌های ادبی دارد و برای پاسخ به آن، استعاره‌های مفهومی حوزة بدن را که شامل واژه‌های «دست، چشم، دل و سر» است، در منتخبی از اشعار فرخی سیستانی، انوری و حافظ ردیابی می‌کند و با تحلیل اطلاعات به‌دست‌آمده، به کمک نظریه های سبک‌شناسی شناختی و سبک‌شناسی درزمانی، نتیجه می‌گیرد که استعاره‌های مفهومی در طول زمان دچار تغییراتی معنی‌دار شده‌اند که همسو با تحولات سبک‌‌های ادبی و از متغیرهای اثرگذار بر تحول سبک‌ها بوده ‌است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی و تحلیل چگونگی توصیف «بوها» در متون نوشتاری زبان فارسی
        اعظم استاجی
        مقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی ‌‌می‌پردازد. به این منظور نمونه‌‌های کاربرد واژه «بو» و وابسته‌‌های آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگی‌های ساختاری و معنایی دسته‌ب چکیده کامل
        مقاله حاضر به چگونگی توصیف بوها درداده های منتخب از متون ادبی زبان فارسی ‌‌می‌پردازد. به این منظور نمونه‌‌های کاربرد واژه «بو» و وابسته‌‌های آن از دو پیکره نوشتاری (شامل متون خبری و داستانی) با حدود نه میلیون واژه استخراج شدند و بر اساس ویژگی‌های ساختاری و معنایی دسته‌بندی و توصیف شدند. بررسی داده‌‌ها نشان می دهد بوها در زبان فارسی بیشتر با ساختهای اضافی توصیف ‌‌می‌شوند تا ساختهای وصفی (82% در مقابل 18%). در مورد شیوه توصیف بوها نیز مشخص شد فارسی ‌‌زبان‌ها ترجیح ‌‌می‌دهند بوها را با اشاره به منشا ان توصیف کنند تا با استفاده از صفات. علاوه بر اینها مشخص شد در ترکیب‌های اضافی‌ای که بو با یک واژه انتزاعی همراه می شود بو کاربردی استعاری می یابد و مجازاً به معنی«اثر و نشانه» به کار ‌‌می‌رود. در مورد ویژگی‌های صفاتی که برای توصیف بوها به کار گرفته می شوند نیز روشن شد که از یک‌سو صفات محدودی برای توصیف بوها وجود دارند و از دیگر سو این صفات را ‌‌می‌تواناز نظر معنایی به سه دسته صفات مطبوع، صفات نامطبوع و صفاتی که بر خاص بودن بو تأکید ‌‌می‌کنند دسته بندی کرد. علاوه بر اینها مقایسه دو دسته داده نشان داد که در داده‌‌های مستخرج از متون خبری، نسبت کاربرد استعاری بو و در داده‌‌های مستخرج از متون داستانی، نسبت توصیف بو با منشا آن بیشتر است که با توجه به تنوّع ماهیت متونی جامعه آماری پژوهش، قابل توضیح است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - اپونیم «نام‌بخش»، گونه‌ای بلاغی در زبان فارسی
        حسین قربانپور آرانی المیرا تسلیمی
        اپونیم اسم‌ و صفتی است که به یک مفهوم تبدیل شده و در واقع مفهوم با مصداق یکی شده است و اینک در مفهومی به‌کار می‌‌رود که ناخودآگاه جمعی آن را پذیرفته است. اپونیم برخلاف استعاره، در زبان ادبی به‌کار نمی‌رود؛ بلکه بیشتر در زبان عامیانه کاربرد دارد و برخلاف استعاره که قرینه چکیده کامل
        اپونیم اسم‌ و صفتی است که به یک مفهوم تبدیل شده و در واقع مفهوم با مصداق یکی شده است و اینک در مفهومی به‌کار می‌‌رود که ناخودآگاه جمعی آن را پذیرفته است. اپونیم برخلاف استعاره، در زبان ادبی به‌کار نمی‌رود؛ بلکه بیشتر در زبان عامیانه کاربرد دارد و برخلاف استعاره که قرینه‌ای برای فهم آن لازم است، اپونیم ریشه در ناخودآگاه جمعی قوم یا فرهنگی خاص دارد. در واقع اپونیم‌ها، استعاره‌های کلیشه‌شده‌ای‌ هستند که فهم آنها منوط به همسانی فرهنگی است. اینگونه واژه‌ها در زبان، کاربرد فراوان دارد؛ اما در زبان فارسی تا کنون تحقیقی در باب این ژانر یا صنعت ادبی انجام نشده و حتی به‌عنوان یک آرایۀ ادبی نیز مطرح نشده است. این تحقیق به دنبال آن است که این نوع کاربرد را به‌عنوان یک ژانر، معرفی و نیز اینگونه اسم‌ها را بر اساس قلمرو معنایی و نوع کاربرد آنها تقسیم‌بندی کند. روش این پژوهش کیفی بوده است و داده‌های آن بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و با بهره‌گیری از ابزار مطالعات کتابخانه‌ای به دست آمده است. نتیجۀ این تقسیم‌بندی قرار دادن اپونیم‌ها در هشت گروه مختلف است: مذهبی و غیرمذهبی، حیوان و انسان، مثبت و منفی، سیاست و مکان. از طرفی دیگر در شش دستۀ: نام اشخاص، جانوران، مکان، لوازمی مربوط به بزرگان مذهبی و اسطوره‌ای، در معنای صفت و دنیای مجازی قرار داده شده‌اند. پربسامدترین اپونیم‌ها در زبان فارسی اسم‌هایی خاص هستند که به صفت تبدیل شده‌اند؛ مانند: ابلیس و دجال. بعضی از اپونیم‌ها نام‌ حیواناتی است که به صفت تبدیل شده‌اند؛ مثل: لاشخور و کفتار. برخی از نام‌های مکان نیز به صفت تبدیل شده‌اند؛ همچون: صحرای کربلا و قیامت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تحلیل استعاره‌های طرد زنان از عرصه سیاست در اندرزنامه‌های سده میانه
        فاطمه ذوالفقاریان سید حسین  اطهری
        عرصه سیاست از دیرباز عرصه ای مردانه تعریف شده است و زنان، جایگاه مشخص و برجسته ای در این حوزه نداشته اند. حتی در فلسفه غرب که نمودی از عقل‌گرایی و اندیشیدن شناخته می‌شود، زنان به عنوان جنس دوم شناخته شده، با فرض اینکه عقل خصلتی مردانه دارد، نادیده گرفته می شوند. در این چکیده کامل
        عرصه سیاست از دیرباز عرصه ای مردانه تعریف شده است و زنان، جایگاه مشخص و برجسته ای در این حوزه نداشته اند. حتی در فلسفه غرب که نمودی از عقل‌گرایی و اندیشیدن شناخته می‌شود، زنان به عنوان جنس دوم شناخته شده، با فرض اینکه عقل خصلتی مردانه دارد، نادیده گرفته می شوند. در این مقاله با توجه به‌اینکه بررسی منزلت و جایگاه زنان در متون اندرزنامه ها در ادوار مختلف، یکی از راه هایی است که می تواند روشن کننده وضعیت و موقعیت زنان در دوره‌های تاریخی باشد، به تحلیل طرد یا قبول آنها از سوی دستگاه معرفتی پرداخته می شود. آنچه در اندرزنامه‌ها به عنوان متون برجسته سیاسی در سده میانه به چشم می‌خورد، نمایشی از موجودی به نام زن است که هیچ جا حضور نداشته و به دلیل عدم حضور، قلم در دست مردان بوده است و سیمای او را به هر گونه ای که پسند ایشان بوده، ترسیم کرده اند. پرسشی که‌این نوشتار به دنبال پاسخ آن است این است که چه استعاره‌هایی در اندرزنامه‌ها و متون تاریخی سده‌های میانه وجود دارد که طرد و به حاشیه راندن زنان را تقویت کرده است؟ این مقاله با چارچوب تئوریک تحلیل استعاری و طبقه بندی استعاره‌ها در سه عنوان استعاره آفرینش، استعاره حکومت داری و استعاره فلسفی عقل مذکر به بررسی گزاره‌های متون سیاسی و ادب حکمرانی پرداخته است. این نوشتار مبتنی بر فرضیه‌ای است که در آن زنان سال ها مطرود و محصور در زندگی خصوصی بودند و استعاره‌هایی از این دست در حذف زنان از عرصه سیاسی، نقش ویژه و مؤثری داشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - هم آوایی حکمت متعالیه و قرآن در انگارۀ همسانی وجود و ادراک
        علی محمد  جعفری نژاد
        تجلّی آموزه های قرآنی در رهیافت های فلسفی از یک سو، و تبیین معارف قرآنی از طریق تحلیل های فلسفی از دیگر سو، گویای پیوندی ژرف میان معارف وحیانی و اندیشه های فلسفی در حکمت صدرایی است. از جمله مسائلی که هم نوایی فلسفه صدرایی با آموزه های قرآنی را آشکار می سازد، دیدگاه ملاص چکیده کامل
        تجلّی آموزه های قرآنی در رهیافت های فلسفی از یک سو، و تبیین معارف قرآنی از طریق تحلیل های فلسفی از دیگر سو، گویای پیوندی ژرف میان معارف وحیانی و اندیشه های فلسفی در حکمت صدرایی است. از جمله مسائلی که هم نوایی فلسفه صدرایی با آموزه های قرآنی را آشکار می سازد، دیدگاه ملاصدرا در همسانی وجود و ادراک است. نگاهی به تحلیل های فلسفی ملاصدرا در این مسئله و نقد و بررسی سازگاری آن با آموزه‌های قرآنی موضوع مقاله حاضر را تشکیل می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - دی.ان.ای شرکت های دانش بنیان
        حسين رحمان سرشت محسن ذبيحي جامخانه
        امروزه فضای کسب و کار سازمان ها و شرکت ها بشدت تحت تاثیر اقتصاد دانش بنیان قرار دارد، بطوریکه ظهور شرکت هایی عنوان شرکت های دانش بنیان به امری عادی تبدیل شده است. شرکت هایی که با محوریت دانش و با تکیه بر نوآوری فناورانه و تجاری سازی آن شکل می گیرد و تولید ثروت و کارآفر چکیده کامل
        امروزه فضای کسب و کار سازمان ها و شرکت ها بشدت تحت تاثیر اقتصاد دانش بنیان قرار دارد، بطوریکه ظهور شرکت هایی عنوان شرکت های دانش بنیان به امری عادی تبدیل شده است. شرکت هایی که با محوریت دانش و با تکیه بر نوآوری فناورانه و تجاری سازی آن شکل می گیرد و تولید ثروت و کارآفرینی هدف اصلی آنها است. بدون شک این شرکت ها با توجه به تفاوت با دیگر انواع سازمان ها، مشکلات و نارسایی های سازمانی خاص خود را دارند. استفاده از استعاره ها می تواند به مدیران در شناخت بهتر سازمان ها کمک کند و زوایای پنهان سازمان را برای حل بهتر مشکلات پیش روی آنان نمایان سازد. یکی از استعاره های جدید، دی.ان.ای سازمانی است که فرض آن این است که سازمان ساختاری شبیه به بدن موجود زنده دارد. براین اساس، در این پژوهش دی.ان.ای شرکت های دانش بنیان مطالعه شده است. جامعه آماری، شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران (60 شرکت) است که از این میان، 10 شرکت (شامل 102 نفر) مورد مطالعه قرار گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه استاندار هونالد است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس و آزمون مقایسه های زوجی استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد دی.ان.ای شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران به هیچ یک از چهار نوع دی.ان.ای ای که هونالد معرفی کرده است شباهت ندارد، و هریک از ابعاد مورد مطالعه، در یکی از انواع دی.ان.ای ها قرار می گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - نقش اقناعی استعارۀ مفهومی در گفتمان اجتماعی- سیاسی صمد بهرنگی (مطالعه موردی قصۀ "پسرک لبوفروش")
        دکتر ابوالفضل غنی زاده
        استعاره؛ نگاشت قلمروهای متناظر (مبدأ و مقصد) در نظام مفهومی است. استعاره گر با استفاده از اعتبار اولیه، ثانویه و نهایی همچنین قدرت اقناعی، از طریق ارتقای اطمینان دانشی در نظام شناختی استعاره گیر، با استفاده از دامنۀ منبع و به‌کارگیری کانال ارتباطی مؤثر همچنین رعایت شاخ چکیده کامل
        استعاره؛ نگاشت قلمروهای متناظر (مبدأ و مقصد) در نظام مفهومی است. استعاره گر با استفاده از اعتبار اولیه، ثانویه و نهایی همچنین قدرت اقناعی، از طریق ارتقای اطمینان دانشی در نظام شناختی استعاره گیر، با استفاده از دامنۀ منبع و به‌کارگیری کانال ارتباطی مؤثر همچنین رعایت شاخص‌های بافتی و استعانت از راهبردهای کمکی بلاغت به توسعه و افزایش ضریب معنایی (مفهوم‌سازی و گفتمان) متن کمک می‌کند. در پژوهش حاضر نقش اقناعی صمد بهرنگی به‌عنوان استعاره گر در ایجاد گفتمان اجتماعی- سیاسی در قصۀ "پسرک لبوفروش" مورد بررسی قرار می‌گیرد در این راستا پس از طرح مقدمه و اشاره اجمالی به مفاهیم پژوهش و تبیین نقش اقناعی استعاره در تولید گفتمان اجتماعی- سیاسی قصه، نتیجه‌گیری می‌شود که دامنۀ منبع (حسی) استعاره‌های صمد بهرنگی در قصه "پسرک لبوفروش" گزارۀ ظلم و دامنه مقصد آن نابرابری اجتماعی و فاصله فاحش طبقاتی است که از نظام سیاسی سوسیال‌دموکرات نشات گرفته است. نویسنده با تولید این نگاشت‌ها در افکار عمومی به مطالبۀ توسعه عدالت اجتماعی از طریق تغییر نظام حاکم جامعه کمک می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - کلان¬استعارة شناختی آزادی در زبان کُردی با تکیه بر اشعار شیرکو بیکه¬س
        صمد علی آقایی وحید غلامی صادق محمدی
        ازجمله نوین ترین رویکردهای نقد آثار ادبی، رویکرد شناختی می باشد. استعارة مفهومی یک مفهوم پایه ای در این رویکرد محسوب می شود که از طریق آن، مفهوم یک حوزه به حوزة دیگر نگاشت می شود و مفهوم حوزة دوم از طریق حوزة اول درک می شود. کلان استعاره ها که برای درک آثار ادبی مورد نی چکیده کامل
        ازجمله نوین ترین رویکردهای نقد آثار ادبی، رویکرد شناختی می باشد. استعارة مفهومی یک مفهوم پایه ای در این رویکرد محسوب می شود که از طریق آن، مفهوم یک حوزه به حوزة دیگر نگاشت می شود و مفهوم حوزة دوم از طریق حوزة اول درک می شود. کلان استعاره ها که برای درک آثار ادبی مورد نیاز هستند و در فهم زبان و اندیشۀ منتقدین کاربرد دارند، از همین ساز و کارهای استعارة مفهومی بهره می برند. دراین جستار با تکیه بر مفهوم شناختی استعاره، نگارنده قصد دارد کلان استعارة آزادی را در اشعار بیکه س بررسی کند. داده های پژوهشِ حاضر، اشعار موجود در کتاب مجموعه شعر اینک دختری سرزمین من است (2011) می باشد که در آن استعاره های کلان و مفهومیِ متعدد و مختلفی مشاهده می شود. اینکه کلان استعارة آزادی چگونه در اشعار بیکه س نمود پیدا می کند و کدام یک از اشعار بیکه س حاوی بیشترین مفاهیم مرتبط با آزادی هستند، سوالات اصلی پژوهش می باشند. پژوهش حاضر براساس نظریات لیکاف و جانسون (1980) و کووچش (2010)، و به روش تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولاً آزادی، آزادی بیان، آزادی زنان، ظلم ستیزی، آزادیخواهی و عدالت طلبی مفاهیمی بارز در آثار بیکه س می-باشند. همچنین، استعاره های خُرد به کار رفته در روساخت این آثار داری زیرساختی پایه ای به نام آزادی هستند که آنها را سامان می بخشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - کارکرد عقل در حوزه دين و اخلاق از منظر قاضي عبدالجبار معتزلي
        فرزانه  مصطفي‌پور حسين  هوشنگي سيدعباس  ذهبي
        نوشتار حاضر به بررسي کارکرد عقل نظري و عملي در حوزه دين و اخلاق از منظر قاضي عبدالجبار معتزلي ميپردازد. بر اساس آنچه از انديشه‌هاي عبدالجبار در زمينه تبيين گزاره‌هاي اخلاقي برمي‌آيد، ميتوان به سه رويکرد معرفت‌شناختي، انگيزشي و وجودشناختي قائل شد. در حوزه معرفت‌شناختي، س چکیده کامل
        نوشتار حاضر به بررسي کارکرد عقل نظري و عملي در حوزه دين و اخلاق از منظر قاضي عبدالجبار معتزلي ميپردازد. بر اساس آنچه از انديشه‌هاي عبدالجبار در زمينه تبيين گزاره‌هاي اخلاقي برمي‌آيد، ميتوان به سه رويکرد معرفت‌شناختي، انگيزشي و وجودشناختي قائل شد. در حوزه معرفت‌شناختي، سه مقوله، شناخت ارزشهاي پايه، حسن و قبح افعال، کشف احکام اخلاقي مبتني بر گزاره‌هاي پايه، در حوزه انگيزشي، دو گونه کاربرد عقل بعنوان منشأ الزامات اخلاقي و اساس مسئوليت انسان و در حوزه وجودشناختي، انتخاب ارادي و عقلاني بشر مورد بررسي قرار گرفته است. عقل در هرکدام از آنها، نقش و کارکرد اساسي و بنياديني داشته و برپايه استدلال عقلاني، احکام اخلاقي تبيين شده است. در زمينه کارکرد عقل در حوزه فهم دين نيز ابتدا صفات توحيد و عدل خداوند، بر مبناي استدلال عقلاني بررسي شده و سپس با تکيه بر اصول اعتقادي و محوريت عقل به تفسير آيات پرداخته و موارد معارض با عقل را با ذکر نمونه‌هايي از آن تأويل نموده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - تحليل كارآمدي نظرية وضع الفاظ براي ارواح معاني
        عبدالله میراحمدی مونا امانی پور
        يكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعه‌پذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعه‌دادن مفا چکیده کامل
        يكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعه‌پذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعه‌دادن مفاهيم محسوس و مادي به معاني فرا عرفي، معتقدند كه ويژگيهاي نشئت ‌گرفته از مصاديقِ واژگان، در اصل معنا تأثيري ندارند زيرا موضوع‌له الفاظ عام است. بر اين اساس، حقيقت لفظ بر همة مراتب اعم از حقايق غيبي و مرتبة نازلِ در حد فهم عرف، قابل انطباق است. طرفداران اين نظريه، مفهوم توسعه‌يافته را مرتبه‌يي از معناي كلام ميدانند، بي‌آنكه مخالف با فهم عرفي و معناي لغوي واژگان باشد. در اين پژوهش، ضمن تحليل دقيق نظرية روح معنا و استخراج مباني آن در تقريرهاي گوناگون طرفدارانش، آسيبهاي وارد بر آن نيز بررسي شده است. مخالفت با حمل صفات خبري بر مجاز، تمركز بر امور عيني در معناشناسي الفاظ و بيتوجهي به ديدگاههاي جديد زبان‌شناسي از مهمترين آسيبهاي اين نظريه است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - مطالعه تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی
        رضا محمدی چابکی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» اثر توماس مان آلمانی، به عنوان نماینده اصلی دو عرفان مذکور انتخاب شدند. در این راستا، جهت دست یافتن به هدف پژوهش، از روش تفسیری، استنتاجی و تطبیقی بهره گرفته‌ شده و یافته‌های حاصل از آن، در سه گام اصلی شامل تحلیل استعاره تربیتی سفر در منطق‌الطیر و کوه جادو (از منظر هفت نگاشت میان‌حوزه‌ای شامل رهرو یا رهروان سفر، راهبر یا راهبران سفر، مقصد نهایی سفر، مراحل سفر، ره‌توشه، مسیریابی و ملزومات سفر، راهبرد سفر و نیز رهاورد سفر)، استنتاج دلالت های تربیتی (اصول و راهبردهای تربیتی) در دو اثر مذکور و تطبیق و مقایسه دو گام قبلی ارائه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره تربیتی سفر بر مبنای عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی، دو مسیرِ جداگانه برای تربیت تعریف می کند که با وجود اشتراکات فراوان میان این دو مسیر، منتهای متفاوتی برای آنها تصور می‌شود. از جمله اشتراکات میان این دو می‌توان به سلوک مرحله‌ای، آزادی و اختیار متربی و درون‌نگری و از تمایزات میان این دو می‌توان به جایگاه یا خاستگاه شناخت بودن انسان و غایت متفاوت آنها اشاره نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - مطالعه تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی
        رضا محمدی چابکی دکتر فاطمه وجدانی فاطمه سادات بیطرفان
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره تربیتی سفر در عرفان اسلامی و نقطه مقابل آن، عرفان اومانیستی انجام گرفته است. بدین جهت، به دو متن عرفانی نماینده عرفان اسلامی و نماینده عرفان اومانیستی مراجعه شد. در مورد اول، «منطق‌الطیر» اثر عطار نیشابوری و در مورد دوم، «کوه جادو» اثر توماس مان آلمانی، به عنوان نماینده اصلی دو عرفان مذکور انتخاب شدند. در این راستا، جهت دست یافتن به هدف پژوهش، از روش تفسیری، استنتاجی و تطبیقی بهره گرفته‌ شده و یافته‌های حاصل از آن، در سه گام اصلی شامل تحلیل استعاره تربیتی سفر در منطق‌الطیر و کوه جادو (از منظر هفت نگاشت میان‌حوزه‌ای شامل رهرو یا رهروان سفر، راهبر یا راهبران سفر، مقصد نهایی سفر، مراحل سفر، ره‌توشه، مسیریابی و ملزومات سفر، راهبرد سفر و نیز رهاورد سفر)، استنتاج دلالت های تربیتی (اصول و راهبردهای تربیتی) در دو اثر مذکور و تطبیق و مقایسه دو گام قبلی ارائه شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره تربیتی سفر بر مبنای عرفان اسلامی و عرفان اومانیستی، دو مسیرِ جداگانه برای تربیت تعریف می کند که با وجود اشتراکات فراوان میان این دو مسیر، منتهای متفاوتی برای آنها تصور می‌شود. از جمله اشتراکات میان این دو می‌توان به سلوک مرحله‌ای، آزادی و اختیار متربی و درون‌نگری و از تمایزات میان این دو می‌توان به جایگاه یا خاستگاه شناخت بودن انسان و غایت متفاوت آنها اشاره نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - تحلیل فضاهای ذهنی گفتمان شیطان در قرآن
        محمد حسین شیرافکن علی رضا قائمی نیا
        انسان موجودی کمال طلب است و برای رشد خود نیاز به شناسایی موانع مسیرش دارد. از جمله موانع بزرگ بر سر راه انسان برای دوری او از خدا، شیطان است. لذا شناسایی و معرفت به شیطان به عنوان مانعی بزرگ برای رسیدن به هدف معیّن شده برای انسان، ضروری است. در قرآن کریم گفتگو‌های مختلف چکیده کامل
        انسان موجودی کمال طلب است و برای رشد خود نیاز به شناسایی موانع مسیرش دارد. از جمله موانع بزرگ بر سر راه انسان برای دوری او از خدا، شیطان است. لذا شناسایی و معرفت به شیطان به عنوان مانعی بزرگ برای رسیدن به هدف معیّن شده برای انسان، ضروری است. در قرآن کریم گفتگو‌های مختلفی بیان شده است. از جمله گفتگو‌هایی که در قرآن کریم به آن پرداخته شده، کلامی است که شیطان آن را مطرح می‌کند. پرداختن به کلام شیطان در قرآن، کاشف از اهمیت این کلام در نظر خدای متعال است. در این نگاشت با مطالعه آیات مربوط به کلام شیطان و تحلیل آن به واسطه مفهوم سازی‌های شناختی در پی تبیین و شناخت واقعیت کلام شیطان در قرآن و چگونگی مفهوم‌سازی‌های این دسته آیات هستیم. با بررسی کلام شیطان در پنج محور، فضا‌های ذهنی پیرامون برتری شیطان، درخواست مهلت، تسلّط، خیرخواهی و وعدۀ شیطان، حاصل شده و در مقام تحلیل قرار گرفته است. می‌توان بیان داشت که فضای ذهنی شیطانی دقیقاً در مقابل فضای ذهنی الهی قرار داشته و پیروان هر دسته به فضای ذهنی مطابق با ظرفیت و افکار خود گرایش دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - کاربرد نظریه اکوتون نوآوری برای اصلاح ساختار اکوسیستم نوآوری ایران
        نسرین  بیگدلو حمید زارع سید سپهر قاضی نوری
        مفهوم اکوسیستم پس از ورود به حوزه مدیریت، مفاهیم زیادی را ایجاد نموده است، از جمله اکوسیستم نوآوری که یکی از پرکاربردترین آنهاست. این مفاهیم در تعریف و کارکرد به اجماع نرسیده اند و قبل از آنکه استعاره مربوطه شفاف شود، کارکردها، اهداف و وظایف خاصی بدون در نظر گرفتن رابط چکیده کامل
        مفهوم اکوسیستم پس از ورود به حوزه مدیریت، مفاهیم زیادی را ایجاد نموده است، از جمله اکوسیستم نوآوری که یکی از پرکاربردترین آنهاست. این مفاهیم در تعریف و کارکرد به اجماع نرسیده اند و قبل از آنکه استعاره مربوطه شفاف شود، کارکردها، اهداف و وظایف خاصی بدون در نظر گرفتن رابطه آن با بقیه مفاهیم مشابه در نظر گرفته شده است. در این مقاله به طور خاص به مفهوم استعاره ای اکوسیستم نوآوری پرداخته شده که در ایران بسیار مورد توجه است و ساختار موجود آن با اکوسیستم کسب و کار، دانش، کارآفرینی و ... نیز ارتباط دارد. از آنجا که در عمل، انتظارات سیاستگذاران برآورده نشده، لازم است رابطه آن را با بقیه اکوسیستم ها بررسی نموده و در تعریف و بعد ساختار و سیاست های اتخاذی، تغییر رویکرد داد. بر همین اساس در این مقاله پس از بررسی روابط بین اکوسیستم های نوآوری، دانش و کسب و کار، استعاره اکوتون که از ملحقات اصلی اکوسیستم در خاستگاه خود - علوم زیستی- می باشد در علوم غیرزیستی مورد غفلت واقع شده است برای نوآوری پیشنهاد شده است. نوآوری پل ارتباطی بین دانش و کسب و کار بوده و اکوتون نوآوری مرز بین دو اکوسیستم کسب و کار و دانش است. بر همین اساس اصولی را برای سیاستگذاران در جهت بهبود نوآوری در ایران پیشنهاد شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - تحلیلی پیکره‌بنیاد بر سیر تحول مفهوم «ادب» در جامعۀ فارسی‌زبان ایران (1350-1390)
        الهام ایزدی مهرداد مشکین فام
        یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری می¬شود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل می¬شود. ازآنجاکه چکیده کامل
        یکی از عوامل اجتماعی- شناختی که در هر زبانی با استفاده از ابزار زبانی متفاوتی رمزگذاری می¬شود، مفهوم ادب است. درک و بیان مفهوم انتزاعی ادب تنها از طریق مفاهیم عینی و ملموس ممکن است؛ یعنی درک این مفاهیم انتزاعی از طریق بیان این مفاهیم در قالب عینی تسهیل می¬شود. ازآنجاکه رمزگذاری مفهوم ادب در زبان یک ویژگی زبانی است که محیط پیرامون آن را شکل می‌دهد، با گذر زمان دچار تغییر می¬شود. در این پژوهش، به طریقۀ بیان عینی و ملموس مفهوم ادب در زبان فارسی می¬پردازیم و سعی می¬کنیم به این پرسش پاسخ دهیم که «آیا جامعۀ فارسی¬زبان ایرانی از امکانات بیان ادب بیشتر از قبل استفاده می¬کند و درنتیجه این امکانات در زبان فارسی افزایش پیدا کرده¬است؟» یا به¬ عبارتی «آیا جامعۀ فارسی¬زبان باادب¬تر شده¬است؟» در واقع، برآنیم بدانیم آیا جامعۀ ایرانی درحدود پنج دهۀ گذشته باادب¬تر شده¬است یا خیر؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، باید به ‌بررسی بازنمون شناختی و ذهنی مفهوم ادب در زبان فارسی بپردازیم تا مشخص شود که آیا سیر نزولی یا صعودی داشته¬است. به ‌منظور بررسی این مهم، به¬مطالعۀ چند ابزار مختلف زبانی از جمله بسامد وقوع استعاره¬های مفهوم، مجاز، دشواژه¬ها، حسن تعبیر و صور خطاب. این مطالعه می¬تواند تغییرات ادب در طول زمان و دلایل احتمالی (اجتماعی، سیاسی و فرهنگی) این تغییرات را در زبان فارسی در هر دهه نشان دهد. بر این اساس، الگوی شناختی زبان فارسی را از جهت ادب می¬توان ارائه داد. پیکرۀ مورد بررسی در این پژوهش شامل موارد زیر است: سخنرانی مقامات سیاسی، فیلم¬های سینمایی، متون مطبوعاتی (روزنامه¬ها و مجلات) و ترانه¬ها. نتایج پژوهش نشان می¬دهد که مظاهر بی¬ادبی در طول 50 سال روند صعودی داشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - مفهوم‌پردازی کوتوله‌پروری؛ با تأکید بر جنبه‌های تاریک جانشین‌پروری
        مریم رزمجو جعفر بیک زاد
        یکی از سبک‌هایی که مطالعات انجام شده در مورد آن از غنای کافی برخوردار نیست، کوتوله‌پروری است. این سبک همان لبة تاریک جانشین‌پروری است؛ چرا که در کشور ما بحث جانشین‌پروری همیشه به کار گرفته شده است اما به صورتی مستمر در نظام ما توسعه‌نیافته است. که یکی از جنبه‌های مخرب و چکیده کامل
        یکی از سبک‌هایی که مطالعات انجام شده در مورد آن از غنای کافی برخوردار نیست، کوتوله‌پروری است. این سبک همان لبة تاریک جانشین‌پروری است؛ چرا که در کشور ما بحث جانشین‌پروری همیشه به کار گرفته شده است اما به صورتی مستمر در نظام ما توسعه‌نیافته است. که یکی از جنبه‌های مخرب و کژکارکردی آنها کوتوله‌پروری است. در واقع، کوتوله‌پروری یکی از عوامل نشان‌دهنده مشکل اساسی در سلامت اداری سازمان‌های دولتی می‌باشد. از طرفی دیگر، علی‌رغم وجود استعاره‌ها گوناگون در حوزه آسیب‌شناسی سازمان، اگر ظهور پدیده‌های تخریب‌گر در سازمان‌ها را در نظر بگیریم، کوتوله‌پروری می‌تواند نقش تخریب‌گر در سازمان را داشته باشد که بایستی مورد بررسی کامل قرار گیرد. بر این اساس، پژوهش حاضر از این جهت اهمیت و ضرورت دارد که با مفهوم‌پردازی کوتوله‌پروری، روش‌های تفکر، دیدن و درک ما نسبت به پدیده ‌پیچیده کوتوله‌پروری تغییر یابد. همچنین، مفهوم‌پردازی کوتوله‌پروری ظرفیت مهمی در اختیار ذی‌نفعان سازمان قرار می‌دهد؛ ظرفیتی که حاکی از قابلیت استفاده از ادراک بیماری در انسان، برای کمک به فهم سازمان و توسعة دانش سازمانی در مواجهه با مشکلات است، تا بر این اساس مخاطبان بتوانند به دانش خود در مورد کوتوله‌پروری هم از جنبه عینی و هم از جنبه ذهنی، عمق و غنای بیشتری ببخشند و همچنین مدیران بخش دولتی درک بهتری از فرایند کوتوله‌پروری کسب کنند که اگر نشانه‌هایی از پدیده کوتوله‌پروری را در سازمان‌هایشان مشاهده کردند، ضمن تشخیص کوتوله‌پروری به پیشگیری، اصلاح و درمان آن اقدام نمایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - حسّامیزی استعاری یا مطابقت‌های میان‌وجهی؟ بررسی عبارات چند‌وجهی در «بوستان» سعدی در چارچوب معناشناسی شناختی
        محمود  نقی زاده
        حسامیزی یا آمیختگی حسی در زبان به صورت عبارت‌های میان‌وجهی تجلی می‌یابد و در آن، بینِ واژه‌های مربوط به وجوه حسی مختلف، انتقال معنا صورت می‌گیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی سازوکارهای دخیل در تفسیر عبارات میان‌وجهی در بوستان سعدی و با بهره‌گیری از رویکرد معناشناسی شناختی ا چکیده کامل
        حسامیزی یا آمیختگی حسی در زبان به صورت عبارت‌های میان‌وجهی تجلی می‌یابد و در آن، بینِ واژه‌های مربوط به وجوه حسی مختلف، انتقال معنا صورت می‌گیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی سازوکارهای دخیل در تفسیر عبارات میان‌وجهی در بوستان سعدی و با بهره‌گیری از رویکرد معناشناسی شناختی انجام می‌شود. در این پژوهش، نقشِ بدنمندی معنا، مؤلفه‌های فرهنگی و محتوای ارزشی واژه‌های حسی و همچنین جایگاه معماری ذهن انسان در انتقال گزاره از یک وجه حسی به وجه حسی دیگر و همچنین برداشت معانی تحت‌اللفظی و غیر تحت‌اللفظی از عبارات میان‌وجهی بررسی می¬شود. داده‌های این تحقیق از طریق مطالعة بوستان سعدی و استخراج عبارات حسی جمع‌آوری می‌شود و به شیوه‌ای توصیفی تجزیه و تحلیل می¬شود. نتایج حاصل از تحلیل داده‌ها نشان می‌دهد که درک ما از انتقال معنا بین حوزه‌های حسی نه از طریق استعارة صرف، بلکه به شیوه‌ای تلفیقی صورت می‌گیرد. بر این اساس، انتقال معنا در ساختارهای میان‌وجهی در بوستان سعدی ممکن است بر پایة همبستگی تجربی میان مفاهیم متفاوت، رابطة مجاز مفهومی بین دو پدیده یا بر پایة محتوای ارزشی واژه‌های حسّی صورت گیرد. بعلاوه گویشوران زبان فارسی به کمک مفاهیم روان‌شناختی اولیه‌ای که همه حوزه‌های تجربه حسی را در برگرفته و در حضور محرک‌های مشخص فعال می‌شود، معانی تحت‌اللفظی متعددی از واژه‌های حسی در بوستان سعدی برداشت می‌کنند. ضمن اینکه مؤلفه‌های فرهنگی زبان فارسی در پالایش مفاهیم و جلوگیری از بروز و ظهور عناصر ناسازگار در زبان نقش دارند پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - مقایسه شاخصه های تصویر رمانتیسم در شعر نیما و فروغ فرخزاد
        منیژه  همراه بهروز رومیانی مصطفی سالاری
        <p>مسألة اساسي اين مقاله، مقایسه تصویر در شعر نیما و فروغ فرخزاد از منظر شاخصه های تصویر رمانتيك است. تصوير رمانتيك از نظر ماهيت معرفتي و زيبايي شناختي اساساً با تصوير كلاسيك، نمادگرا و سوررئاليستي متفاوت است. نويسنده در سه بخش كوشيده تا ماهيت تصوير رمانتيك را تبيين نما چکیده کامل
        <p>مسألة اساسي اين مقاله، مقایسه تصویر در شعر نیما و فروغ فرخزاد از منظر شاخصه های تصویر رمانتيك است. تصوير رمانتيك از نظر ماهيت معرفتي و زيبايي شناختي اساساً با تصوير كلاسيك، نمادگرا و سوررئاليستي متفاوت است. نويسنده در سه بخش كوشيده تا ماهيت تصوير رمانتيك را تبيين نمايد: در بخش نخست ويژگي&zwnj;هاي خاص ايماژ رمانتيك را با بحث از چهار مشخصه: استحاله در طبيعت، سايه&zwnj;واري تصوير، پويايي، و فرديت در تصوير تبيين مي كند. در ضمن در این پژوهش دو شاخه ی مجزا از رمانتیسم ایرانی مشاهده می شود: شاخه ی رمانتیسم انقلابی که نیما، طلایه دار آن است و رمانتیسم عاشقانه و ایده آل گرا که مختص فروغ و همفکران او است.</p> پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - بررسی تطبیقی خمریه سرایی حافظ، ابن فارض و بهار
        زهرا صحرانشین کرباسکی مصطفی سالاری بهروز رومیانی
        <p>می دانیم که شراب ظاهری، از انواع مختلف در شرع مقدس اسلام نجس و نوشیدنش حرام است. اما در ادب اقوام و ملل مختلف جهان، موضوعات و مضامین بسیاری یافت می شود که ناشی از طبیعت آدمی، ارتباط اقوام و ملل با یکدیگر و حضور و وجود ملموس آن مضامین در خصوص شراب و ویژگی آن در زندگی چکیده کامل
        <p>می دانیم که شراب ظاهری، از انواع مختلف در شرع مقدس اسلام نجس و نوشیدنش حرام است. اما در ادب اقوام و ملل مختلف جهان، موضوعات و مضامین بسیاری یافت می شود که ناشی از طبیعت آدمی، ارتباط اقوام و ملل با یکدیگر و حضور و وجود ملموس آن مضامین در خصوص شراب و ویژگی آن در زندگی انسان نشان دهنده عکس مطلب مذکورست و آنها شراب و شراب نوشی را مایه ی فرح بخشی و روح افزایی جان و روان انسان می دانند. از دیر باز بشر در پی تسکین آلام خویش بوده است و سهل الوصول ترین دارو برای پرداختن دل از غم های روزگار، صرف نظر از درستی یا نادرستی آن، شراب نوشی را می دانسته. به همین جهت اشعار ملل مختلف، از توصیف و نکو داشت شراب و مضامین همراه آن چون ساقی و ساغر و می و می فروش و تاک و رز و در نهایت شراب روحانی در عرفان اسلامی، مملو است. تا جایی که در بین بعضی ملل نیز جشن هایی در گرامی داشت الهه شراب بر پا می گشته است. در این جستار به روش توصیفی -تحلیلی، به دنبال مقایسه و تطبیق نظریات شراب نوشی دو شاعر در حوزه عرفان یعنی ابن فارض و حافظ در مقایسه با شاعر معاصری که اندیشه های آزادیخواهانه و وطن پرستانه داشته هستیم تا به این سوال جواب دهیم که آیا شراب نوشی آنان از نوع مجازی است یا حقیقی و تسکین دردشان با محبت و جذبه الهی همراه بوده یا به نوعی از شراب انگوری حقیقی بهره برده اند. و با شرح و بسط موضوع و نتیجه گیری، وجوه اشتراک یا اختلاف فکری آنان را در این زمینه روشن نماییم.</p> پرونده مقاله