• فهرس المقالات فارابی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - امکان‌سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی
        منصور میراحمدی میثم  قهرمان
        تاکنون مطالعات گوناگونی دربارۀ فلسفۀ سیاسی «فارابی» صورت گرفته است، اما یکی از رهیافت هایی که می تواند چشم انداز تازه ای را برای فهم فلسفۀ سیاسی فارابی بازنماید، تحلیل پارادایمی است. در این نوشتار، به امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی خواهیم پرداخت. به عب أکثر
        تاکنون مطالعات گوناگونی دربارۀ فلسفۀ سیاسی «فارابی» صورت گرفته است، اما یکی از رهیافت هایی که می تواند چشم انداز تازه ای را برای فهم فلسفۀ سیاسی فارابی بازنماید، تحلیل پارادایمی است. در این نوشتار، به امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفۀ سیاسی فارابی خواهیم پرداخت. به عبارت دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا با استخراج مبانی و پیش فرض های پنج گانۀ فلسفۀ سیاسی فارابی می توان تحلیل پارادایمی از آن ارائه نمود؟ فرضیۀ نوشتار حاضر بدین قرار است که با استخراج چنین مبانی و پیش فرض هایی می توان تحلیلی پارادایمی از فلسفۀ سیاسی فارابی ارائه کرد؛ تحلیلی که در آن، علاوه بر تفکیک مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اجتماع شناسی و فرجام-شناسی، می توان خط سیر منطقی و پیوستگی معناداری میان این مبانی برقرار کرد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - کیهان‌شناسی سیاست فارابی و عدم نياز به سنجش گزاره‌ها در فلسفۀ مدنی
        رضا اکبری نوری
        رابطۀ فلسفه عملی با فلسفۀ نظری، موضوعی دیرین در تاریخ فلسفۀ سیاسی است. این رابطه در نظام فلسفی قدیم عمدتاً رابطه ای تبعی میان فلسفۀ عملی در نسبت با فلسفۀ نظری است. اما موضوع حائز اهمیت دراین میان، میزان تبعیت فلسفۀ عملی از فلسفۀ نظری و تأثیری است که یکی بر دیگری دارد. م أکثر
        رابطۀ فلسفه عملی با فلسفۀ نظری، موضوعی دیرین در تاریخ فلسفۀ سیاسی است. این رابطه در نظام فلسفی قدیم عمدتاً رابطه ای تبعی میان فلسفۀ عملی در نسبت با فلسفۀ نظری است. اما موضوع حائز اهمیت دراین میان، میزان تبعیت فلسفۀ عملی از فلسفۀ نظری و تأثیری است که یکی بر دیگری دارد. مقالۀ حاضر با اتکا به این نسبت در تلاش است تا نشان دهد که این رابطه در فلسفۀ سیاسی فارابی، چه رابطه‌ای است و میزان اثرگذاری فلسفۀ نظری وی در بازتولید فلسفۀ عملی چه اندازه است و این موضوع چه تأثیری بر ساختار فلسفۀ سیاسی فارابی بر جای گذاشته است. به این منظور با اتکا به روشی شناختی در فلسفۀ قدیم یعنی آنالوژی، تلاش شده تا نشان داده شود که فارابی چگونه با مبنا قرار دادن فلسفۀ نظری، فلسفۀ سیاسی خود را بازتولید کرده است. مدعای مقاله این است که فارابي در كنشي يك‌سويه، فلسفۀ‌ سياسي خود را از دل فلسفۀ‌نظري استخراج كرده است و اين ‌كنش به بازتوليد فلسفۀ‌ نظري در فلسفۀ‌ سياسي رسيده است. فارابي با ابتنا به فلسفۀ نظري و انتقال گزاره‌ها از فلسفۀ نظري به فلسفۀ سياسي نيازي به سنجش مجدد گزاره‌هاي منتقل شده به فلسفۀ سياسي نديده است. به اين معنا فارابي با متناظر كردن يكياز این دو بر ديگري با استفاده از روش قیاس یا آنالوژی عملاً خود را بي‌نياز از سنجش مجدد گزاره‌هايش در فلسفۀ سياسي ديده است. از این رو وظيفۀ وي به عنوان فيلسوف سياسي در توصيف مدينۀ فاضله و سامان مطلوب و مدينه‌هاي غير فاضله و فاقد سامان مطلوب در جایی به اتمام مي‌رسد که هنوز از فلسفۀ‌ نظری، فاصله زیادی نگرفته است. در این مقاله تلاش شده است تا با اتکا به روشی که فارابی برای دستیابی به فلسفۀ سیاسی انتخاب کرده است، نشان دهیم که چگونه استقلال فلسفۀ سیاسی و فهم آن در آرای وی تابع فلسفۀ نظری است و این موضوع چگونه باعث شده است تا شارحان وی، دیدگاه‌های بسیار متفاوتی از یکدیگر داشته باشند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - محوريت اقتصاد فرهنگ در الگوی اخلاقي فارابی و كاركرد آن در برنامة «فلسفه و کودک»
        ناديا  مفتوني
        برنامۀ «فلسفه و کودک» به بنیانهای اخلاقی اهتمام دارد و یکی از اهداف اساسی آن تربیت و رشد فکری کودکان برای ساختن جامعه‌یی فاضله و پیشرفته است. در پژوهش حاضر ابتدا به الگوی اخلاق اسلامی فارابی که باید آن را نسبت به دیگر الگوهای اخلاق اسلامی، انقلابی کپرنیکی بشمار آورد، می أکثر
        برنامۀ «فلسفه و کودک» به بنیانهای اخلاقی اهتمام دارد و یکی از اهداف اساسی آن تربیت و رشد فکری کودکان برای ساختن جامعه‌یی فاضله و پیشرفته است. در پژوهش حاضر ابتدا به الگوی اخلاق اسلامی فارابی که باید آن را نسبت به دیگر الگوهای اخلاق اسلامی، انقلابی کپرنیکی بشمار آورد، میپردازیم و آنگاه کارآمدی الگوی فارابی را برای برنامة فلسفه و کودک بمیان می‌آوریم. ویژگیهای اصلی الگوی اخلاق فارابی چهار چیز است: 1) تقدم اخلاق اجتماعی بر اخلاق فردی؛ 2) تعریف اخلاق فردی با مؤلفه‌های اجتماعی؛ 3) تلاش حداکثری در تولید ثروت بعنوان اولین بایستة اخلاق شخصی؛ 4) تلاش حداکثری برای کسب موقعیتهای برتر اجتماعی، بعنوان دومین بایستۀ اخلاق شخصی. بنظر میرسد فارابی در الگوی خویش، تربیت نسلی پرانگیزه و پرتلاش را برای تأسیس جامعۀ فاضله هدف گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تربیت عقلانی در اندیشۀ فارابی
        فریبا  عادل‌زاده نایینی رضاعلی  نوروزی جهانبخش  رحمانی
        عقل در حکمت مشاء، از جمله در اندیشۀ فارابی از اهمیت و جایگاه ویژه‌یی برخوردار است؛ تا بدانجا که وي رساله‌یی در باب عقل نگاشته است. فارابی خود نیز بعنوان مؤسس فلسفۀ اسلامی، جایگاهی بیبدیل در تاریخ فلسفه دارد؛ بنابرین تحقیق دربارۀ عقل در اندیشۀ فارابی اهمیتی دوچندان پیدا أکثر
        عقل در حکمت مشاء، از جمله در اندیشۀ فارابی از اهمیت و جایگاه ویژه‌یی برخوردار است؛ تا بدانجا که وي رساله‌یی در باب عقل نگاشته است. فارابی خود نیز بعنوان مؤسس فلسفۀ اسلامی، جایگاهی بیبدیل در تاریخ فلسفه دارد؛ بنابرین تحقیق دربارۀ عقل در اندیشۀ فارابی اهمیتی دوچندان پیدا میکند. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم تربیت عقلانی بر مبنای نظریۀ عقل در اندیشۀ فارابی و با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی فراهم آمده است. بدین منظور، ابتدا به بررسی مفهوم عقل در اندیشۀ فارابی پرداخته شده و سپس با توجه به این نظریه، مفهوم تربیت عقلانی تبیین شده است. یافته‌های این پژوهش نشان میدهد که از دیدگاه فارابی، تربیت در بُعد عقلانی، هم عقل نظری و هم عقل عملی را در بر میگیرد. هدف تربیت عقلانی اینست که آدمی در حیطۀ عقل نظری مراتب عقل ـ از عقل هیولانی تا رسیدن به عقل مستفادـ را در پرتو ارتباط با عقل فعّال طی کند و در حیطۀ عقل عملی، در پرتو معرفت عقلانی، از خردمندی به خردورزی برسد؛ بعبارتی، انسان به مرحلۀ فعلیّت تام و تجرّد محض دست یابد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - مطالعۀ تاریخی نظریۀ استقراء
        موسي  ملايري
        مسئله اصلی مورد تحقیق در نوشتار حاضر اینست که آیا استقراء علم یقینی ببار می آورد یا نتیجه یی ظنی؟ وانگهی آیا استقراء تام امری محال است یا ممکن؟ اگر محال است، آیا استقراء ناقص را ميتوان با افزودن تکمله، به حکمی ارتقا داد که مؤدی به قطعیت و یقین باشد؟ در پاسخ به این پرسشه أکثر
        مسئله اصلی مورد تحقیق در نوشتار حاضر اینست که آیا استقراء علم یقینی ببار می آورد یا نتیجه یی ظنی؟ وانگهی آیا استقراء تام امری محال است یا ممکن؟ اگر محال است، آیا استقراء ناقص را ميتوان با افزودن تکمله، به حکمی ارتقا داد که مؤدی به قطعیت و یقین باشد؟ در پاسخ به این پرسشها، تطور تاریخی این نظریه بررسی و نظریۀ مختار مقاله تبیین شده است. نظریۀ استقراء در تاریخ تفکر منطقی اندیشمندان مسلمان تاریخي پر فراز و نشیب ندارد و ميتوان آن را در سه مقطع یا برش تاریخی مورد مطالعه قرار داد. در مقطع اول که نقش آفرینی آن به فارابی و بیش از او، به ابن سینا بازمیگردد، تقسیم استقراء به تام و ناقص پذیرفته شد، در عین حال فارابی بصراحت استقراء تام را محال و استقراء ناقـص را غیر یقین آور دانست. ابن سینا بـرای جبران نقیصۀ استقراء نشان داد که چگونه ميتوان نتایج استقراء ناقص را بمدد یک قیاس مرکب و با بهره‌مندی از قاعدۀ اتفاقی، به حکمی تجربی ارتقا داد که اطمینان‌بخش و یقین آفرین باشد. نقش‌آفرین مقطع دوم، فخر رازی ‌است. او معتقد است استقراء ناقص یقین آور نیست و آنچه از آن به حکم تجربی تعبیر شده و آن را یقینیات و حتی در زمرۀ بدیهیات قرار داده اند، ارزشی بیش از تمثیل ندارد. مقطع سوم به تلاشهای محمدباقر صدر بازمیگردد که معتقد است اگرچه استقراء ناقص به حکم یقینی منجر ميشود اما بر خلاف نظر ابن سینا، یقین مذکور ناشی از وساطت قیاس مرکب و قاعدۀ اتفاقی نیست. به اعتقاد او، یقین احکام استقرائی ناشی از این ویژگی عقل انسانی است که احتمالات خُرد را در مقابل احتمالات فـراوان، نادیده میگیرد. صدر چنین یقینی را «یقین موضوعی» نامید. نوشتار حاضر پس از گزارش و تحلیل مقاطع سه‌گانه، نشان میدهد که در این میان فقط مدعای فخر رازی قابل دفاع و موجه است و استقراء در هـر صورت، چه بتنهایی و چه بكمك قیاس، بیش از نتیجه‌یی ظنی ببار نمی آورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - روش‌شناسی مواجهه حکیمان بزرگ مسلمان با جریان ترجمة دورة عباسی
        سيد محمدعلي  ديباجي
        «نهضت ترجمه» عنوانی است که محققان مطالعات اسلامی در غرب، بر جریان ترجمة کتب ملل مختلف به زبان عربی در دورة عباسی، نهاده‌اند. این جریان که حدود دو قرن بصورتهای مختلف، خودجوش یا هدایت‌شده، ادامه داشت، واکنشهایی را در جامعة اسلامی بدنبال داشت. یکی از پرسشهای مهمی که در این أکثر
        «نهضت ترجمه» عنوانی است که محققان مطالعات اسلامی در غرب، بر جریان ترجمة کتب ملل مختلف به زبان عربی در دورة عباسی، نهاده‌اند. این جریان که حدود دو قرن بصورتهای مختلف، خودجوش یا هدایت‌شده، ادامه داشت، واکنشهایی را در جامعة اسلامی بدنبال داشت. یکی از پرسشهای مهمی که در اینباره مطرح است اینست که حکمای بزرگ مسلمان آن دوره، بویژه کندی، فارابی و ابن‌سینا، چه موضعی در اینباره داشته‌اند؟ مقاله پیش‌رو نشان میدهد که برخلاف پاسخ رایج در تاریخ‌نگاری جریان ترجمه، در این برهه بجای نهضت ترجمه با یک نهضت حکمی همپای نهضت علمی در تاریخ اسلام مواجهیم و حکمای مذکور، حکم سه مسئله، یعنی پدیده ترجمه، مترجمان و مفسران، و علوم ترجمه و تفسیرشده را از یکدیگر جدا کرده‌اند. آنها بر اساس نهضت حکمی خویش که با اصول اندیشه اسلامی مطابقت دارد، سه مواجهه با این موضوع داشته‌اند: روش‌شناختی، اصلاحی و انتقادی. آنان بر مبنای حکمت‌اندیشی خود، علوم ترجمه شده را با آموزه‌های حکمت در اسلام میسنجیدند و با نوآوریهای خویش، از آن در بنای نظام حکمی خود بهره میبردند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - نگاهی تاریخی به کاربرد عبارت «مدنی بالطبع» در سده‌های میانة جهان اسلام
        سجاد هجری آذرتاش آذرنوش
        «مدنیت» انسان از موضوعاتی‌ است که از روزگار کهن تاکنون، فیلسوفان به تحقیق دربارة آن پرداخته‌اند و این موضوع، مبنای برخی دانشهای حکمت عملی و بویژه از مبادی فلسفة علوم اجتماعی ا‌ست. اگر چه ضرورت «حیات اجتماعی» یا مدنیت برای همة انسانها کمابیش آشکار است اما یونانیان این پد أکثر
        «مدنیت» انسان از موضوعاتی‌ است که از روزگار کهن تاکنون، فیلسوفان به تحقیق دربارة آن پرداخته‌اند و این موضوع، مبنای برخی دانشهای حکمت عملی و بویژه از مبادی فلسفة علوم اجتماعی ا‌ست. اگر چه ضرورت «حیات اجتماعی» یا مدنیت برای همة انسانها کمابیش آشکار است اما یونانیان این پدیدار را موشکافانه در کتابهای فلسفی بررسی میكردند و آنچه از گذشته تا امروز در جهان اسلام با عنوان مدنی‌بالطبع بودن انسان میشناسیم، ریشه در یونان و عصر ترجمه دارد. این تعبیر با ترجمة اسحاق بن حنین از اخلاق نیکوماخوس ارسطو، در سدة سوم قمری در جهان اسلام پدید آمد و با تهذیب الأخلاق مسکویه رازی زمینة گسترش آن فراهم شد. اگر چه بیشتر مترجمان اخلاق ارسطو به فارسی و عربی، این ترکیب را بکار نبرده‌اند، اما امروزه نیز همچنان بر سر زبانهاست. آموزة مدنیت انسان، در جهان اسلام مبنای برهان حکیمانی همچون ابن‌سینا بر اثبات نبوت قرار گرفته و فخررازی پای آن را ـ که بعدها به نام طریقة‌الحکماء مشهور شده ـ به کتابهای کلامی گشوده است. این مقاله میکوشد با بررسی میراث مکتوب فارسی و عربی در دسترس، خط سیر آمیزة مدنی‌بالطبع که بمثابه اصطلاح و قالبی در جهان اسلام درآمده و تا امروز نیز بکار میرود، را در سده‌های میانه تبیین نماید و جای خالی بررسی تاریخی آن را در پژوهشهای کنونی، از وجوهی پر کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تبیین نگرش غایتمدارانة فارابی نسبت به موسیقی
        محسن  حبيبي سیدمحسن موسوی
        نگرش خاصِ فارابی به موسیقی حكایت از اهمیت علت غایی برای موسیقی نزد وي دارد. در انديشة فارابي، موسیقی با اندیشة منطقی و فلسفة سیاسی مرتبط است و این ارتباط در نظام موسیقایی او مؤثر است. ارتباط موسیقی با منطق و سیاست از طریق غایت موسیقی برقرار میشود؛ به این نحو که صناعت شع أکثر
        نگرش خاصِ فارابی به موسیقی حكایت از اهمیت علت غایی برای موسیقی نزد وي دارد. در انديشة فارابي، موسیقی با اندیشة منطقی و فلسفة سیاسی مرتبط است و این ارتباط در نظام موسیقایی او مؤثر است. ارتباط موسیقی با منطق و سیاست از طریق غایت موسیقی برقرار میشود؛ به این نحو که صناعت شعری بعنوان بخشی از منطق، تعیین‌کنندة غایت موسیقی است و در طول این نسبت، با فلسفة مدنی (سیاست) نیز ارتباط پيدا ميكند. بازتاب این ارتباطها را میتوان در مباحث وي در باب تعریف موسیقی، مشخص کردن مبادی آن، منشأ شکلگیری موسیقی، انواع موسیقی و دسته‌بندي و رتبه‌بندي آلات موسیقی، تشخیص داد. فارابی با توجه به علت غایی در موسیقی و همچنین مبادی موسیقی که ریاضیات توان بررسی آنها را ندارد، در تحليل موسیقی از ریاضیات فاصله میگیرد. او علت غایی موسیقی را با علت غایی شعر که همان برانگیختن خیال برای نیل به سعادت نزد عموم است، برابر میداند و بدين ترتیب بر وجه محاکاتی موسیقی تأکید میورزد و موسیقی را از اینکه تنها امری سرگرم‌کننده باشد، خارج میکند. نگرش غایتمدارانه‌، نتایجی در رویکرد کلی فارابی نسبت به موسیقی در پی داشته که این مقاله به تبيين آنها پرداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - فارابی و پرسش از حقیقت ادراک؛ بازخواني انتقادي ديدگاه ملاصدرا
        قاسم پورحسن درزی علی  پیری
        یکی از مهمترین و دقیقترین مسائل در فلسفة معرفتی فارابی، پرسش از ادراک و نسبت آن با نفس، عقل و ارتقاء وجودی است. فارابی در گسستی آشکار از ارسطو، نظریۀ منفعل بودن نفس در ادارک را بچالش کشیده و نفس را خالق ادراک دانسته است و بدین ترتیب بنیاد نظریۀ فعال بودن نفس را پیریزی ک أکثر
        یکی از مهمترین و دقیقترین مسائل در فلسفة معرفتی فارابی، پرسش از ادراک و نسبت آن با نفس، عقل و ارتقاء وجودی است. فارابی در گسستی آشکار از ارسطو، نظریۀ منفعل بودن نفس در ادارک را بچالش کشیده و نفس را خالق ادراک دانسته است و بدین ترتیب بنیاد نظریۀ فعال بودن نفس را پیریزی کرده است. این دیدگاه در ادامه سنت فلسفی اسلامی بر آراء تمامی فیلسوفان، از ابن‌سینا تا علامه طباطبایی، تأثيرگذار بوده است. فارابي ادراک را با ظهور و حضور كه عمدتاً در فلسفۀ سهروردي و ملاصدرا مورد بحث است، پیوند داده و از منظر هستی‌شناسی ادراک دفاع کرده است. خلاقیت نفس در ادراک، مراتبی دانستن ادراک و معرفت، التفات به حیث ظهوری و وجودی معرفت، تفطن به دِهشی بودن معرفت در کنار اهمیت دادن بنیادین به ادراک حسی، نقد معرفتهای غیریقینی و طرح دیدگاهی بنیادین در باب معرفت یقینی، و بالاخره فرایندی تلقی کردن ادراک، از ابتکارات فلسفی فارابی محسوب میشود. در نوشتار حاضر بنحو تطبيقي كوشش خواهیم كرد مسئله ادراک و سرشت آن در انديشه فارابي را با نگاهي به آراء ساير فيلسوفان مسلمان بررسی کرده و اهمیت منظر فارابی در باب ادراک را بتصویر بکشیم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - فلسفه بازي و بازي فلسفي در دوران كرونا
        نادیا مفتونی
        بازي، تفریح، سرگرمي و لذت، در آثار فارابی مورد توجه قرار گرفته و با تأکید بر چارچوبهای اخلاقی و اعتدال و سعادت، مجاز بلکه در جای خود ضروری قلمداد شده است. او از آنها بعنوان آثار مفيد هنر نیز ياد کرده است. از نگاه فارابی، انسانهای سختکوش و پرتلاشی که سعی بیشتر و جدیتری د أکثر
        بازي، تفریح، سرگرمي و لذت، در آثار فارابی مورد توجه قرار گرفته و با تأکید بر چارچوبهای اخلاقی و اعتدال و سعادت، مجاز بلکه در جای خود ضروری قلمداد شده است. او از آنها بعنوان آثار مفيد هنر نیز ياد کرده است. از نگاه فارابی، انسانهای سختکوش و پرتلاشی که سعی بیشتر و جدیتری در راه تحقق سعادتهای عقلی دارند، باید بمیزان متناسب با آن، از استراحت بیشتری بهره ببرند و بدینوسیله برای ادامة راه سعادت تجدید قوا کنند. بازی و سرگرمی در بسیاری از موارد با محاکات همراه است. لفظ محاکات را ابوبشر متی در ترجمه فن شعر ارسطو بکار برده است. محاکات یا میمسیس ارسطو بمعنای همان تقلیدی است که میمون و طوطی انجام میدهند. بوعلی سینا و خواجه نصیر و علامه حلی نیز این محاکات را تکرار کرده‌اند. فارابی محاکات را بمعنایی مطرح کرده که میتواند فراتر از تقلید صرف و با خلاقیت همراه باشد؛ او قوة خیال را دارای سه توانایی حفظ صور حسی، تصرف در آن صور و محاکات محسوس و معقول توسط صور محسوس دانسته است. در توانايي سوم، آدمی در ازای یک صورت حسی، صورت حسی دیگری قرار میدهد که معمولاً در این تصویرسازیها، با معنایی همراه است. همچنین خیال از معقولات و مفاهیم کلی و فلسفی و عقلی محاکات میکند. محاکات میتواند با هدف بازی و سرگرمی نیز صورت پذیرد. از آنجا که کاربرد بازی و لعب و سرگرمی از نگاه فارابی اخلاقی تلقی شده و آشکارا دربارة لعب و لذت و استراحت سخن گفته و این امور را فی‌ذاته مذموم و مردود نمیداند، معلمان میتوانند بازیهای گوناگون را در آموزش بکار بندند. نگارنده برای آموزش در رشته فلسفة اسلامی و دروس عرفان و فلسفه و منطق، بازیهای متنوعی را در دوران کرونا بکار گرفته و به اقتضای آموزش مجازی که الزام این ایام است، از سامانه دانشگاه تهران برای برگزاری کلاسهای مختلف خود استفاده میکند. شاید همۀ ابعاد آموزش مجازی نسبت به آموزش حضوری قدری ملال‌آور و ناخوشایند باشد، اما مزیت بازیهای متنوع ویژه‌یی در این سامانه وجود دارد که آن را در آموزش حضوری نمیتوان یافت. البته این سامانه همان سامانه جهانی مودل است که دانشگاه تهران هم آن را برای آموزش انتخاب کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - تبیین دگردیسی تاریخی آموزۀ دوستی و محبتِ افلاطونی ‌ـ‌‌ ارسطویی در اندیشۀ فارابی و طوسی (در عرصۀ روابط انسانی)
        فرشته  ابوالحسنی نیارکی
        پرسش محوری جستار حاضر، توصیف و تحلیل تطور تاریخی آموزۀ دوستی (محبت) افلاطونی‌‌ـ‌‌ارسطویی در آیینۀ اندیشۀ فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی است. روش تحقیق، مطالعۀ تاریخی است که علاوه بر توصیف، به چرایی این تطور نیز میپردازد. بحث دوستی در اندیشۀ ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوسی أکثر
        پرسش محوری جستار حاضر، توصیف و تحلیل تطور تاریخی آموزۀ دوستی (محبت) افلاطونی‌‌ـ‌‌ارسطویی در آیینۀ اندیشۀ فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی است. روش تحقیق، مطالعۀ تاریخی است که علاوه بر توصیف، به چرایی این تطور نیز میپردازد. بحث دوستی در اندیشۀ ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوسی مطرح شده و رگه‌هایی از آموزه¬های افلاطونی در آن قابل مشاهده است. این بحث در فلسفۀ دورۀ اسلامی از جهاتی دچار دگردیسی شد، ازجمله از حیث تنوع محبوب (و بالاترین محبوب)، از حیث دامنه، یعنی فردگرایانه یا جامعه‌گرایانه بودن، و از حیث خودخواهی یا دیگرخواهی. از حیث تنوع محبوب، از دوستیِ بافضیلت به محبت نسبت به حکیم (خدا) رسیده است، از حیث دامنه، شاهد تغییر گفتمان از دوستی سیاسی ـ اجتماعی، به محبت بمثابه نوعی خصلت درونی هستیم که آثار فردی و اجتماعی دارد، و از خودخواهی و دیگرخواهی گذر کرده و مطابق با قاعدۀ سنخیت، به محبت از‌ـ‌اویی (خدایی) رسیده است. تأثیرپذیری از آراء متفکرانی همچون فلوطین و همچنین نقش دین، فرهنگ، عرفان و واسطه‌هایی چون آراء ابن¬سینا، آثار ابن¬مسکویه و شیخ اشراق در تبیین این دگردیسی اهمیت دارد. مبانی خاص فلسفی و کلامی فارابی و طوسی و همچنین برخی آراء اخلاقی ایشان، مهمترین عامل برای تفسیر چرایی این دگردیسی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - مسأله نبوّت از نگاه فارابی و ابن میمون
        محمد علی  اخویان
        مسئله «نبوت» از دیرباز کانون گفتگوهای فلاسفه بوده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای به تحلیل حقیقت نبوت، بین دو فیلسوف که یکی از مکتب اسلام و دیگری از شریعت یهود است می پردازد. از نگاه هر دو فیلسوف، انسان برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی آفریده شده و تنها راهی که بواسطه أکثر
        مسئله «نبوت» از دیرباز کانون گفتگوهای فلاسفه بوده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای به تحلیل حقیقت نبوت، بین دو فیلسوف که یکی از مکتب اسلام و دیگری از شریعت یهود است می پردازد. از نگاه هر دو فیلسوف، انسان برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی آفریده شده و تنها راهی که بواسطه ی آن به سعادت حقیقی و پایدار می‌رسد، وجود و هدایت های نبی است و عمل به دستورات نبیّ، باعث رسیدن آنها به کمال و سعادت می شود. در این تحقیق ابتدا به صورت مستقل، نظریات هر دو فیلسوف را در ارتباط با نبوت بیان کردیم و در پایان تحقیق، مشخص کردیم که نظریات ایشان در ارتباط با حقیقت، ضرورت، صفات، مراتب انبیاء، وظایف و وحی نبیّ، یکسان می باشد، ولی در بخش های مربوط به تشخیص نبی از غیر نبی، شریعت الهی از غیر الهی، افضل انبیا و گونه های دریافت وحی دیدگاه شان از همدیگر متفاوت است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - تفسیر محاورۀ قوانین از منظر لئو اشتراوس بر اساس رسالۀ تلخیص-النوامیس فارابی
        حوا  جامی سید محمد حکاک قزوینی علی نقی باقرشاهی شروین مقیمی زنجانی
        در خوانش اشتراوس از محاورۀ قوانین، بار دیگر با رویکرد جامع او مواجه میشویم و برخلاف نگرش تاریخی، شاهد تغییر و تحولی اساسی و مغایر با تفسیر او از دیگر محاورات افلاطون، نیستیم. درواقع، اشتراوس معتقد است برای فهم واقعی محاورۀ قوانین باید بشیوۀ او و از رهگذر خوانش فارابی ـ‌ أکثر
        در خوانش اشتراوس از محاورۀ قوانین، بار دیگر با رویکرد جامع او مواجه میشویم و برخلاف نگرش تاریخی، شاهد تغییر و تحولی اساسی و مغایر با تفسیر او از دیگر محاورات افلاطون، نیستیم. درواقع، اشتراوس معتقد است برای فهم واقعی محاورۀ قوانین باید بشیوۀ او و از رهگذر خوانش فارابی ـ‌ در کتاب تلخیص¬النوامیس ـ از آن، پیش برویم و تنها در اینصورت است که میتوانیم به افقی ورای تفسیر تاریخی دست یابیم. در پژوهش پیش¬رو، هدف آنست که ضمن بحثی اجمالی از تفسیر تاریخی محاورۀ قوانین، تفسیر فارابی از آن، و همچنین نقد و نظر اشتراوس در اینباره، را بررسی کرده، و مهمترین شاخصه‌های تفسیر بدیع او از این اثر را تبیین نماییم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - فارابی و حکمت مشاء اسلامی در نخستین دانشگاههای اروپایی
        رضا  ماحوزي
        فارابی، فیلسوف شهیر ایرانی، یکی از شخصیتهای محوری حکمت مشاء در قلمرو اسلامی است که گسترۀ افکار وی پس از حیاتش، از مرزهای اسلامی در سه قارۀ آسیا، اروپا و آفریقا گذر کرده و اندیشمندان و حوزه‌های علمی ادیان یهودی و مسیحی و سرزمینهای غیراسلامی را نیز تحت تأثیر قرار داد. از أکثر
        فارابی، فیلسوف شهیر ایرانی، یکی از شخصیتهای محوری حکمت مشاء در قلمرو اسلامی است که گسترۀ افکار وی پس از حیاتش، از مرزهای اسلامی در سه قارۀ آسیا، اروپا و آفریقا گذر کرده و اندیشمندان و حوزه‌های علمی ادیان یهودی و مسیحی و سرزمینهای غیراسلامی را نیز تحت تأثیر قرار داد. از این میان، اندیشه‌های فارابی و دو شخصیت محوری دیگر این جریان، یعنی ابن‌سینا و ابن‌رشد، تأثیری انکارناپذیر بر نهادهای علمی عالی قرون سیزدهم تا پانزدهم میلادی اروپا گذاشته‌اند تا آنجا که نمیتوان بدون توجه به این نقش در هویتبخشی به دانشگاههای اولیۀ اروپایی، بویژه دانشگاه پاریس و فرایند تأسیس دانشکدۀ فلسفه در جریان نزاع دو دانشکدۀ الهیات و صناعت، خوانشی مبتنی بر واقعیت از دلایل شکلگیری و توسعۀ دانشگاههای اولیۀ اروپایی بدست داد. این نوشتار بکمک اسناد و گزارشهای معتبر تاریخی، این فرایند اثرگذاری را توضیح خواهد داد. همچنین این خوانش، یکی از مسیرهای انتقال فرهنگ و اندیشۀ فلسفی مسلمانها به کشورهای اروپایی و نحوۀ شکلگیری نهاد دانشگاه در آن دوران را بصورت انضمامی بتصویر میکشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - «از متخیله تا خیال»؛ بازشناسی تطور مفهوم خیال در نظام فکری فارابی، ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا
        ابراهیم  بازرگانی
        «خیال» یکی از قوای ادراکی انسان است که در داشتن آن با حیوانات اشتراک دارد. این مفهوم که از فلسفۀ یونان به تراث فلسفی مسلمانان منتقل شده، در نفس‌شناسی فیلسوفان مسلمان، از فارابی تا صدرالمتألهین شیرازی، مسئله‌یی بسیار مهم و پرکاربرد بوده و حتی برخی از پرسشهای کلامی از رهگ أکثر
        «خیال» یکی از قوای ادراکی انسان است که در داشتن آن با حیوانات اشتراک دارد. این مفهوم که از فلسفۀ یونان به تراث فلسفی مسلمانان منتقل شده، در نفس‌شناسی فیلسوفان مسلمان، از فارابی تا صدرالمتألهین شیرازی، مسئله‌یی بسیار مهم و پرکاربرد بوده و حتی برخی از پرسشهای کلامی از رهگذر همین مسئله پاسخ داده شده‌اند. از همان آغاز، فیلسوفان مسلمان بخشی از جستارهای خود را به بررسی و تبیین چیستی و چگونگی مفهوم خیال اختصاص داده‌اند. البته این مفهوم در روند تاریخ فلسفه، ثابت و بدون تغییر نمانده و در هر یک از نظامهای فلسفی، مفهومی متمایز پیدا کرده است. حکمتهای سه‌گانه در تاریخ فلسفۀ اسلامی (حکمت مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه) هر یک نگره‌یی خاص به این موضوع دارند که با دو قرین دیگرش متفاوت است. پژوهش حاضر بر آن است نظریات برخی از بزرگان فلسفۀ اسلامی دربارۀ چیستی قوۀ خیال را بررسی کند و تفاوتهای موجود میان آنها را آشکار نماید. نتیجۀ این بررسی آنست که دیدگاه فیلسوفان در باب مفهوم خیال، در طول تاریخ (از فارابی تا صدرالمتألهین شیرازی) ثابت و یکسان نبوده و هر یک مطابق نظام فلسفی خود، تبیینی خاص و بدیع دربارۀ این مفهوم داشته‌اند؛ از فارابی که این قوه را یک جزء مادی از نفس دانسته تا دورۀ صدرالمتألهین شیرازی که به عالم مثال تبدیل شده است. روش انجام تحقیق پیش‌رو، توصیفی ـ تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه‌یی است. تفاصيل المقالة