• فهرس المقالات روش‌شناسی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - اندیشه‌شناسی سیاسی نظریة توسعة انسانی و استخراج دلالت های سیاستی آن در حوزة آموزش عالی
        الهام  حبیبی عباس  منوچهری طاهره  میرعمادی رضا مهدی
        چیرگی انگارة توسعه به مثابه رشد اقتصادی، مهم ترین کارکرد نهاد آموزش -عالی را تشکیل سرمایة انسانی برای دستیابی به غایت رشد اقتصادی در نظر گرفته است. اما شکست تجربی این ایده و ظهور نظریه های انتقادی و جایگزین، ضرورت بازتعریف نقش نهاد های کلیدی -از جمله نهاد آموزش عالی- أکثر
        چیرگی انگارة توسعه به مثابه رشد اقتصادی، مهم ترین کارکرد نهاد آموزش -عالی را تشکیل سرمایة انسانی برای دستیابی به غایت رشد اقتصادی در نظر گرفته است. اما شکست تجربی این ایده و ظهور نظریه های انتقادی و جایگزین، ضرورت بازتعریف نقش نهاد های کلیدی -از جمله نهاد آموزش عالی- در روند توسعه را بیش از پیش برجسته و نمایان ساخته اند. هدف از این مقاله، اندیشه-شناسی سیاسی نظریة توسعة انسانی و استخراج دلالت های سیاستی آن در سامان بخشی حوزة آموزش عالی است. بر این اساس از نظریة روایت دلالتی به -عنوان چارچوب مفهومی و روش شناسی دلالت پژوهی استفاده شده است. یافته-های این مقاله حاکی از آن است که نظریة توسعة انسانی به پشتوانة اندیشة سیاسی حاکم بر رویکرد قابلیت ها، با فراتر رفتن از دو گانة فرد و اجتماع، ساختار و عاملیت، ارزش و حقیقت، خیر خصوصی و خیر عمومی و یا دولت و بازار، بر نقش مکملی و تکمیلی این عوامل در طراحی و ارزیابی جامعة خوب متمرکز بوده است. در نهایت کاربست این اندیشة جامع و فراگیر در سامان بخشی جامعة آموزش عالی، علاوه بر مشارکت نهاد آموزش عالی در رشد اقتصادی، بر دیگر کارکرد های کلیدی و مغفول ماندة این نهاد همچون تقویت آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی در روند توسعه تأکید و توجه کرده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نظم سیاسی کوهنی و لاکاتوشی: منعطف یا سخت؟
        محمدعلي  توانا خلیل اله سردارنیا
        پارادایم کوهن و برنامه پژوهش علمی لاکاتوش، به‌عنوان دو سنت روش‌شناسی رقیب، نگرشی‌های نو در تاریخ علم و معرفت/ حقیقت ایجاد کردند. این مقاله می‌کوشد میان روش‌شناسی این دو مورخ علم با سیاست نظری پیوند برقرار کند و این پرسش‌ها را طرح می‌کند: روش‌شناسی کوهن و لاکاتوش، حاوی چ أکثر
        پارادایم کوهن و برنامه پژوهش علمی لاکاتوش، به‌عنوان دو سنت روش‌شناسی رقیب، نگرشی‌های نو در تاریخ علم و معرفت/ حقیقت ایجاد کردند. این مقاله می‌کوشد میان روش‌شناسی این دو مورخ علم با سیاست نظری پیوند برقرار کند و این پرسش‌ها را طرح می‌کند: روش‌شناسی کوهن و لاکاتوش، حاوی چه نظم سیاسی‌اند؟ آیا این نظم‌های سیاسی، منعطف هستند یا سخت؟و چگونه تغییر می‌کنند؟ این مقاله بر اساس اصل سازگاری (سازگاری نتایج با اصول اولیه) می‌کوشد تا بدین پرسش ها، پاسخ دهد. این مقاله نشان می‌دهد که نظم سیاسی کوهنی و لاکاتوشی، هر دو بر اساس رقابت و منازعه شکل می‌گیرند؛ اما به محض تثبیت، هر دو به یک نظم سخت تا نیمه سخت بدل می‌شوند: یعنی اولی تکثر و تغییرات (اصلاحات) را صرفاً در چهارچوب پارادایم مسلط می‌پذیرد و دومی صرفا در امور حاشیه‌ای که خطری برای هستۀ سخت قدرت نداشته باشد با وجود این، تغییر انقلابی در نظم سیاسی کوهنی، اندکی راحت تر از نظم سیاسی لاکاتوشی اتفاق می‌افتد. زیرا روش‌شناسی نسبی گرایانه کوهن می‌پذیرد که هیچ نظم ذاتی وجود ندارد؛ پس در وضعیت بحرانی یعنی از دست رفتن کارآمدی و اجماع نخبگان، می‌توان به سوی یک نظم جدید حرکت کرد. اما روش‌شناسی تاریخ گرای لاکاتوشی، یک نظم محافظه گراتر را ایجاد می‌کند؛ زیرا تأکید دارد که باید به هستۀ سخت نظم سیاسی فرصت داد تا تمامی ظرفیت‌‌های خود را در بستر تاریخ آشکار نماید و صرفاً در صورت تولید نکردن محتوای تجربی و نظری، می‌تواند جای خود را به یک نظم سیاسی جدید دهد. در کل هر دو نظم دگراندیش ستیز هستند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - روش‌شناسی شبهه‌سازی وهابیت و نقد روشمند آن
        عبدالهادی احمدی محمدتقی  شاکر
        واکاوی شبهات وهابیان و دسته‌بندی و قالب‌ریزی آن‌ها می‌تواند به استخراج گونه شناختی و آگاهی به روشِ ایجاد شبهه توسط آنان بینجامد. نگاشته پیش رو می‌کوشد افزون بر ارائه این روش‌ها، به راهکار نقد روشمند هر یک از گونه‌های شبهه‌سازی بپردازد. استقراء شبهه‌ها و دسته‌بندی آنها ن أکثر
        واکاوی شبهات وهابیان و دسته‌بندی و قالب‌ریزی آن‌ها می‌تواند به استخراج گونه شناختی و آگاهی به روشِ ایجاد شبهه توسط آنان بینجامد. نگاشته پیش رو می‌کوشد افزون بر ارائه این روش‌ها، به راهکار نقد روشمند هر یک از گونه‌های شبهه‌سازی بپردازد. استقراء شبهه‌ها و دسته‌بندی آنها نمایان می‌سازد وهابیان بیشتر از چهار روش فراگیر برای ایجاد شبهه استفاده می‌کنند که عبارتند از: احیاء شبهات منسوخ گذشته، استوار کردن شبهه بر مبنای غلط اعتقادی، بهره بردن از مغالطه، استفاده از روشی غیر علمی همانند اتهام همراه با تبلیغ. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - سرشت ـ نشان ایرانی حکمت متعالیه و کاربرد آن در تحول بنیادین آموزش
        نواب  مقربی
        دربابحکمت متعالیه که نمودار حکمت و فلسفة ایرانی است، پژوهشگران بسیاری از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پرداخته اند. با اینهمه، این پرسش اساسی شاید کمتر محل اعتنا بوده است که «سرشت‌ـ نشان» ویژة ایرانی ملاصدرا - که شاید واپسین فیلسوف دستگاه‌ساز و پارادایم‌آفرین در تاریخ أکثر
        دربابحکمت متعالیه که نمودار حکمت و فلسفة ایرانی است، پژوهشگران بسیاری از جنبه های گوناگون به بحث و فحص پرداخته اند. با اینهمه، این پرسش اساسی شاید کمتر محل اعتنا بوده است که «سرشت‌ـ نشان» ویژة ایرانی ملاصدرا - که شاید واپسین فیلسوف دستگاه‌ساز و پارادایم‌آفرین در تاریخ فلسفة ایرانی باشدـ چیست؟ کدام ویژگی گوهری و بنیادی است که ملاصدرا را از دیگر فیلسوفان در فرهنگها و فلسفه های دیگر جدا میسازد و مشخص میکند. از سوی دیگر، پر پیداست اگر بناست حکمت متعالیه از پردة تاریخ و پوشیدگی بدر آید و بجای خاک خوردن در کتابخانه ها و تکرار مکرر در حوزه های تنگ مباحث نظری بیپایان و خالی از فایدة عملی، در زندگی روزمره و فرهنگ امروز ایرانیان کارگر بیفتد، بایستی بتواند در آموزش و پرورش جامعه، تحول بنیادین بمعنای تحول در نگرش فلسفی به آموزش، پدید آورد. در این جستار تلاش میشود نخست صفتهای مشخصه و نشان‌ویژه‌هاي حکمت متعالیة ملاصدرا بررسی و بازکاوی شود و سپس شیوة اطلاق آن بر آموزش و برنامه های نوین آموزشی مربوط، همچون برنامه تحول‌آفرین فلسفه و کودک که رهیافتی سراسر دیگرگون به آموزش و پرورش در ایران و جهان دارد، بحث و طرح شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تطور روشی تفکر تأویلی در اسلام از کندی تا میرداماد
        سید محمد حسین میردامادی
        مقالة حاضر به بررسی دورنمایی از روش تفکر تأویلی حکمای اسلامي قبل از ملاصدرا پرداخته است. هرچند تفکر تأویلی همیشه به یک معنا بکار نرفته اما خصوصیت کلی آن، عدم تصلب به ظاهر و همراهی عقل و ملزومات آن با متن وحیانی بوده است. نگاه به این سیر تاریخی نشان‌دهندة رشد کلی (هر چند أکثر
        مقالة حاضر به بررسی دورنمایی از روش تفکر تأویلی حکمای اسلامي قبل از ملاصدرا پرداخته است. هرچند تفکر تأویلی همیشه به یک معنا بکار نرفته اما خصوصیت کلی آن، عدم تصلب به ظاهر و همراهی عقل و ملزومات آن با متن وحیانی بوده است. نگاه به این سیر تاریخی نشان‌دهندة رشد کلی (هر چند با فراز و فرود) این روش در درون سنت حكمي اسلامي، است. دلیل این ادعا اینست که فرایند تأویل از دوگانه‌بینی دین و فلسفه بسمت وحدت مراتبی آن پیش آمده است. تفکر کاشف وحدت ـ اگر مستدل باشد ـ نشانة رشد عقلی است، چراکه عقل وحدت‌گرا و خیال کثرت‌گراست. در یک نگاه تاریخی ميتوان گفت تفکر تأویلی حکما از موضع دفاع از دین و فلسفه در مقابل یکدیگر که بسته به حکیم مورد بحث، گاهی با جانبداری از ظواهر دین و گاه با جانبداری از عقل و فلسفه بوده، بتدریج به این سو سوق پیدا کرده که حقیقت دین و عقل در طول هم بوده و جدا از هم نيستند، بلكه حقیقتي واحدند که با زبانهای مختلف بيان شده و آنچه مهم است درک روش و زبان بیان و محدودیتهای آن است. بنابرین شاهد سیر از انحصارگرایی و جزئی‌نگری به جامعه‌گرایی و جامع‌نگری هستیم. روش این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است و با هدف نشان دادن سیر ‌اندیشة تأویلی در مهمترین حکمای قبل از ملاصدرا تدوين شده است‌. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - شناخت عامل‌های اثرگذار در ارتقای بهسازی منابع انسانی (مورد مطالعه: واحد سازمان جهاد دانشگاهی استانی)
        حمید ملکی
        تغییر نگرش و تنوع بينشي و تأثیر ذهنیت‌ها می‌تواند سبب ارتقا یا کاهش بهسازی منابع انسانی سازمان شود و بازاندیشی در نحوه بهسازی منابع انسانی را فراهم نماید. هدف پژوهش حاضر آن است تا عامل‌ها و الگوهای ذهنی اثرگذار در بهسازی منابع انسانی را به شکل دقیق بازنمایی نماید و با ش أکثر
        تغییر نگرش و تنوع بينشي و تأثیر ذهنیت‌ها می‌تواند سبب ارتقا یا کاهش بهسازی منابع انسانی سازمان شود و بازاندیشی در نحوه بهسازی منابع انسانی را فراهم نماید. هدف پژوهش حاضر آن است تا عامل‌ها و الگوهای ذهنی اثرگذار در بهسازی منابع انسانی را به شکل دقیق بازنمایی نماید و با شناخت آنها، الگوهای ذهنی قالب در خصوص ارتقای بهسازی منابع انسانی را تبیین و ارائه نماید. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان ستادی واحد سازمان جهاد دانشگاهی در یک استان کشور می‌باشند که با توجه به هدف مطالعه كيو و گام‌های اجرای آن همچون وجود معيار تفسيرپذير بودن الگوهای ذهنی، تعداد 7 عامل اثرگذار شناسایی و ارائه شده است. بر اساس یافته‌های تحلیل عاملی، نقش‌های جدید برای جامعه آماری یا کارشناسان ستادی واحد مورد پژوهش ارائه شده است و ضعف‌های موجود که به کاهش ارتقای بهسازی منابع انسانی منجر می‌شود، نیز تبیین شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - روش‌شناسی ارتباطی: مشارکت در ارزیابی تأثیرات اجتماعی در پژوهش‌های روان شناختی
        صاحب  ایمانی دیرک  ون روی لیز  تاد محمدحسین  مدنی شهربانو  ناصر
        در اثر پژوهش‌ها، روش‌های مختلفی برای پایش و ارزیابی بهبودها در جامعه بسط و توسعه یافته‌ است. این روش‌های ارزیابی شامل شاخص‌هایی برای گردآوری شواهد کمی و کیفی تأثیر اجتماعی علمی است که در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت به دست آمده است. در روان شناسی، تأثیر پژوهش‌ها عمدتاً أکثر
        در اثر پژوهش‌ها، روش‌های مختلفی برای پایش و ارزیابی بهبودها در جامعه بسط و توسعه یافته‌ است. این روش‌های ارزیابی شامل شاخص‌هایی برای گردآوری شواهد کمی و کیفی تأثیر اجتماعی علمی است که در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت به دست آمده است. در روان شناسی، تأثیر پژوهش‌ها عمدتاً پس از چاپ نتایج آنها در نشریه های علمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است؛ اما روش‌های ارزیابی تأثیر اجتماعی پژوهش‌های روان شناختی کمتر شناخته شده است. ارزیابی تأثیر در حوزه‌های روان شناسی تربیتی و روان شناسی سازمانی، هم‌افزایی‌هایی را با رویکردهای پایین به بالا ارائه می‌دهد که صدای شهروندان و ذی نفعان را در تجزیه و تحلیل‌ها لحاظ می‌کنند. بدین ترتیب روش‌شناسی ارتباطی نیز به ‌عنوان یک روش مفید برای ارزیابی تأثیر اجتماعی پژوهش پدیدار می‌شود. هرچند روش‌شناسی ارتباطی، تأثیرات اجتماعی را در علوم اجتماعی به شکل گسترده‌ای تشریح کرده است، دانسته‌های ما درباره چگونگی استفاده از آن و تأثیرات به دست آمده در پژوهش‌های روان شناختی، اندک است. این مقاله، موضوع چگونگی دستیابی به تأثیر اجتماعی در روان شناسی را از طریق روش‌شناسی ارتباطی بیشتر بازمی‌کند و به‌طور ویژه بر مبانی نظری روش‌شناسی ارتباطی، اصول پژوهش‌های روان شناختی و برخی اقدامات مهم در اجرای روش‌شناسی ارتباطی در رابطه با طراحی کمیته‌های مشورتی، کارگروه‌ها و جلسات عمومی در پژوهش، متمرکز است. علاوه بر این مقاله حاضر نشان می‌دهد که چگونه روش‌شناسی ارتباطی در موارد گویا در پژوهش‌های روان شناسی به اجرا درآمده است. مقاله را با نتیجه‌گیری و توصیه‌هایی برای بررسی بیشتر شیوه‌هایی که تأثیرات اجتماعی پژوهش روان شناختی را به ‌وسیله روش‌شناسی ارتباطی امکان‌پذیر می‌سازد، به پایان می‌بریم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - تبیینی روش‌شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراكات اعتباری علامه طباطبایی (ره)
        سارا حنيفه زاده دکتر علیرضا  صادق زاده قمصری احد فرامرز قراملكي دکتر محسن  ایمانی نائینی
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های أکثر
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های آن، در ارتباط با روش‌شناسی این نوع تحلیل مفهومی می‌پردازد. اهم یافته‌ها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیت‌ها و ارزش‌ها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی می‌شوند که فرایند پردازش آن‌ها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعه‌ای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی می‌شود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگی‌ها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روان‌شناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاک‌های اعتباربخشی این‌گونه مفاهیم عبارت‌اند از: الف- موجه بودن ارزش‌ها و گزاره‌های پشتیبان؛ ب- سازگاری آن‌ها با سایر ارزش‌های مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تبیینی روش‌شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراكات اعتباری علامه طباطبایی (ره)
        سارا حنيفه زاده دکتر علیرضا  صادق زاده قمصری احد فرامرز قراملكي دکتر محسن  ایمانی نائینی
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌ها أکثر
        هدف از این مقاله ارائه تبیینی روش‌شناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیش‌رونده) انجام‌شده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالت‌های آن، در ارتباط با روش‌شناسی این نوع تحلیل مفهومی می‌پردازد. اهم یافته‌ها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیت‌ها و ارزش‌ها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی می‌شوند که فرایند پردازش آن‌ها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعه‌ای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی می‌شود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگی‌ها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روان‌شناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاک‌های اعتباربخشی این‌گونه مفاهیم عبارت‌اند از: الف- موجه بودن ارزش‌ها و گزاره‌های پشتیبان؛ ب- سازگاری آن‌ها با سایر ارزش‌های مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تواتر تاریخی در حوزه قرآن و حدیث (با تأکید بر نقد دیدگاه خاورشناسان و اخباریان)
        محمدحسن احمدی
        رویکرد تاریخی نگری خاورشناسان در ورود به مسائل دینی و از جمله علوم قرآنی به‌ویژه مسئله تاریخ و تفسیر قرآن کریم، با آسیب جدی عدم نگاه ساختاری به مکتب تاریخ‌نگاری اسلامی مواجه است. این رویکرد البته در محافل اخباری گری نیز مشاهده می‌شود. علت این آسیب را می‌توان تفکیک تاری أکثر
        رویکرد تاریخی نگری خاورشناسان در ورود به مسائل دینی و از جمله علوم قرآنی به‌ویژه مسئله تاریخ و تفسیر قرآن کریم، با آسیب جدی عدم نگاه ساختاری به مکتب تاریخ‌نگاری اسلامی مواجه است. این رویکرد البته در محافل اخباری گری نیز مشاهده می‌شود. علت این آسیب را می‌توان تفکیک تاریخ از حدیث و ارائه تعریفی ناقص از مفهوم حدیث دانست. تواتر تاریخی نیز یکی از شاخصه‌های تاریخ‌نگاری اسلامی است که در رویکرد تاریخی نگری باید موردتوجه باشد. تواتر، اصطلاحی اسلامی است که بر مبنای آن اعتبار تاریخ بیشتر از آنکه بر گزاره‌های منفرد تاریخی باشد بر متواترات تاریخی بنا نهاده شده است. تواتر تاریخی البته توسعه معنایی دارد و صرفاً شامل تواتر لفظی نمی‌شود. تحلیل‌های خاورشناسان و رویکرد اخباریان در حوزه تاریخ قرآن و روایات تفسیری تاریخی، به مسئله تواتر بی‌توجه بوده و یکان یکان اخبار تاریخی را صرفاً بر مبنای مقام بیانشان، مبنای تحلیل خود قرار داده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - گزارشی از سازماندهی روایات ذیل آیه بسمله در کتاب «التّفسیر الاثری الجامع»
        نیره اسحاقی سیده سعیده غروی
        عبارت «بسم الله الرّحمن الرّحیم» نخستین جمله قرآنی است که به‌عنوان سرآغاز سوره مبارکه علق بر پیامبر اکرم ص نازل شد. این آیه 114 بار فرود آمده و در 113 سوره به‌عنوان آغازین جمله ذکر شده است. ازآنجاکه بسمله نخستین و پُربسامدترین آیه قرآن است، بسیاری از مفسّران و اندیشمندا أکثر
        عبارت «بسم الله الرّحمن الرّحیم» نخستین جمله قرآنی است که به‌عنوان سرآغاز سوره مبارکه علق بر پیامبر اکرم ص نازل شد. این آیه 114 بار فرود آمده و در 113 سوره به‌عنوان آغازین جمله ذکر شده است. ازآنجاکه بسمله نخستین و پُربسامدترین آیه قرآن است، بسیاری از مفسّران و اندیشمندان حوزه تفسیر و معارف قرآنی در صدد بررسی و تبیین آن برآمده‌اند. یکی از این اندیشمندان آیت الله معرفت است. این مفسّر معاصر شیعه در کتاب گران‌سنگ «التّفسیر الاثری الجامع» به بیان دیدگاه خویش نسبت به این آیه بر پایه روایات پرداخته است. در نظر ایشان، همانند سایر مفسّران شیعه، بسمله آیه‌ای از قرآن در آغاز هر سوره محسوب شده، جمله‌ای مستقل و دارای معنای خاص است و از این منظر تک‌تک واژگان آن دارای معنا بوده، بی‌آنکه معانی رمزی دیگری از آن اراده شده باشد. علّامه معرفت همچنین روایاتی در فضیلت و نحوه نگارش این جمله آورده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - روش‌شناسی عقلانی مولانا در مثنوی در جهت اثبات اختیار بشری
        ابوالفضل  افشاری پور رضا حیدری رضا فهیمی
        مسألۀ جبر و اختیار یکی از نکات بسیار پیچیدۀ علم کلام در دین مبین اسلام است که با توجه به برداشت‌های گوناگون فرق مختلف کلامی و نحله‌های فکری و مذهبی از جمله عارفان از آیات قرآن کریم، احادیث نبوی و برداشت‌های گوناگون و بعضاً متضاد و مخالفی را به دنبال داشته است؛ تا جایی‌ أکثر
        مسألۀ جبر و اختیار یکی از نکات بسیار پیچیدۀ علم کلام در دین مبین اسلام است که با توجه به برداشت‌های گوناگون فرق مختلف کلامی و نحله‌های فکری و مذهبی از جمله عارفان از آیات قرآن کریم، احادیث نبوی و برداشت‌های گوناگون و بعضاً متضاد و مخالفی را به دنبال داشته است؛ تا جایی‌ که هر یک از مشرب‌های فکری از جمله اشاعره و معتزله با توجه به زیرساخت‌های فکری و اندیشگانی خویش در جست‌وجوی مستمسکی برای اثبات عقایدشان بوده‌اند. در این میان عارفان مسلمان و از جمله مولانا جلال‌الدین در اثر سترگ خود مثنوی یکی از دلایل محکم و متقنی را که در جهت اثبات اختیار و ارادۀ بشر ذکر می‌نماید بهره‌گیری از روش عقلانی و منطقی قدرت اندیشه و تفکر در جذب خواسته‌ها و طلب کردن پدیده‌هاست که از آن با عنوان «قدر مشترک» یاد می‌نماید. مولانا به کمک روش شناسی عقلانی به دنبال اثبات مسألۀ اختیار و نفی جبر گرایی است و در پرتو اختیار و ارادۀ بشری قدرت اندیشه و فکر را به اثبات می‌رساند. یافته‌های این پژوهش که به شیوۀ توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای و شیوۀ سندکاوی انجام شده است نشان می‌دهد که قدرت فکر و اندیشه در وجود انسان به عنوان نیرویی در جهت اثبات قدرت اختیار بشری در مشرب کلامی مولانا مورد توجه قرار گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - سخن سردبیر
        حسین کلباسی اشتری
        تفکیک و تمایز علوم از جهت روش، هدف، موضوع و مسائل ـ‌که ازجمله موارد رئوس ثمانیه بشمار میروند‌ـ همواره مورد توجه دانشمندان دورۀ اسلامی قرار داشته، بگونه‌یی که در آغازین سده‌های هجری قمری، مجموعه‌یی از آثار ذیل عنوان طبقه‌بندی علوم به قلم آنان به رشته تحریر درآمده است؛ آث أکثر
        تفکیک و تمایز علوم از جهت روش، هدف، موضوع و مسائل ـ‌که ازجمله موارد رئوس ثمانیه بشمار میروند‌ـ همواره مورد توجه دانشمندان دورۀ اسلامی قرار داشته، بگونه‌یی که در آغازین سده‌های هجری قمری، مجموعه‌یی از آثار ذیل عنوان طبقه‌بندی علوم به قلم آنان به رشته تحریر درآمده است؛ آثاری چون احصاء‌العلوم فارابی، کشاف اصطلاحات الفنون تهانوی و مفاتیح‌العلوم خوارزمی. این امر گذشته از آنکه نشان از تبحّر و تسلّط و حتی جامعیّت دانشمندان دورۀ آغازین تمدن اسلامی دارد، بر التفات و آگاهی آنان نسبت به مقوله‌یی که امروزه به نام روش‌شناسی (متدولوژی) علوم شهرت یافته است نیز دلالت دارد. مقصود از بیان این نکته آنست که تلقی برخی پژوهشگران، بویژه از میان گروه مستشرقان، مبنی بر اینکه دانشمندان علوم اسلامی توجه کافی به طبقه‌بندی و تفکیک و تمایز علوم از یکدیگر نداشته‌اند، با واقعیت مطابقت ندارد. شواهد و مصادیق مورد استناد آنان، نزدیک ساختن و حتی ادغام دانشهای کلام و عرفان با فلسفه است و برای نمونه، نظام فلسفی کسانی چون ملاصدرا را به کلام و حداکثر نوعی کلام عقلی تقلیل داده‌اند و نویسندگانی چون عابد الجابری، ابن‌سینا را به تداخل عرفان و فلسفه متهم ساخته و حتی از اینکه عناصر نوافلاطونی را وارد نظام فلسفی خویش گردانیده، سخت او را مورد انتقاد و نکوهش قرار میدهد. مجال آن نیست که خطای فاحش کسانی چون عابد الجابری را در اینجا تحلیل و بررسی کنیم، اما به اجمال باید گفت کسانی که با سنت فلسفی حکمای مسلمان، بویژه ابن‌سینا آشنایی حتی اولیه و مقدماتی دارند، بخوبی دریافته‌اند که شیخ‌الرئیس در جایی مانند سه نمط آخر اشارات و تنبیهات، در واقع به طراحی نوعی عرفان فلسفی و دقیقتر بگوییم، فلسفه عرفان دست ‌زده است و اگر نگوییم برای این طراحی نمیتوان نمونه و نظیری یافت، دست‌کم باید گفت کم‌نظیر است. در مورد نظام فلسفی ملاصدرا موسوم به حکمت متعالیه نیز چنین است، مضاف بر اینکه در همان آغازین نوشته‌های ملاصدرا، تعریفی که از این نظام فلسفی عرضه شده، مبادی، روش، موضوع و غایات آن را روشن ساخته است. از اینرو، اولاً به استناد منابع و مصادر متعدد تاریخی ـ‌که در برخی پژوهشهای تاریخ علم در دنیای اسلام انعکاس یافته است‌ـ تفکیک علوم و روش‌شناسی مربوط به آن در مدار توجه دانشمندان صدر قرار داشته و این خود بر بلوغ علمی آنان نیز دلالت دارد و ثانیاً، خوانش برخی از مستشرقان از نظامهای فلسفی دورۀ اسلامی دائر بر تداخل قلمروهای دانش، محل ایراد و اشکال جدّی است. مهمتر از آن، واقعیتی است که درک دانشمندان اسلامی بطورعام و حکما و فلاسفه بطور خاص، نسبت به ماهیت علم و وحدت درونی آن بگونه‌یی بوده است که با تقیّد به کثرت علوم و مرزبندیهای معرفتی آنها، به نوعی خط اتصال میان همۀ آن قلمروها قائل بوده‌اند که فهم آن با نگرشهای سطحی تحصلّی ـ پوزیتیویستی ـ و تقلیل‌گرایانه قابل جمع نیست. زمینۀ اصلی این تلقی وحدت‌گرایانه در نوع هستی‌شناسی حکمای مسلمان و نگاه آنان به هویت جمعی کائنات بوده و هست. نتیجه آنکه، در مقام ارزیابی و داوری، روش‌شناسی علوم در میان دانشمندان مسلمان را نباید و نمیتوان از مبادی وجودشناسانه آنان تفکیک کرد. امید آنکه پژوهشگران جوان و علاقمند به حوزۀ تاریخ و روش‌شناسی علوم، در بسط و گسترش آگاهی نسل حاضر نسبت به این میراث تاریخی و البته سنجش و نقد آن نیز اهتمام ورزند. تفاصيل المقالة