-
حرية الوصول المقاله
1 - مقایسۀ اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و داروی کلومیپیرامین در درمان اختلال وسواسیجبری در زنان و مردان شهرستان شیراز
علی درختکار فاطمه ناجیان تبریز حانیه مردادی آرامه صفی خانیهدف مطالعه مقایسۀ اثربخشی درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد و داروی کلومیپیرامین در درمان اختلال وسواسی جبری و تعیین کارآمدترین نوع درمان از درمانهای مورد مطالعه در این پژوهش در کاهش علائم مبتلایان به این اختلال بود. این تحقیق از نوع کاربردی و طرح پژوهشی آن هم از نوع ش أکثرهدف مطالعه مقایسۀ اثربخشی درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد و داروی کلومیپیرامین در درمان اختلال وسواسی جبری و تعیین کارآمدترین نوع درمان از درمانهای مورد مطالعه در این پژوهش در کاهش علائم مبتلایان به این اختلال بود. این تحقیق از نوع کاربردی و طرح پژوهشی آن هم از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعۀ پژوهش، شامل مبتلایان به اختلال وسواسیجبری مراجعهکننده به ده مرکز از مراکز درمانی شهر شیراز در تابستان سال ۹۷ بودند که تشخیص قطعی اختلال وسواسیجبری را از روانپزشک دریافت کرده بودند. نمونهگیری در این پژوهش به روش نمونهگیری در دسترس و شرکتکنندگان در سه گروه پانزده نفری به صورت تصادفی قرار گرفتند. آزمودنیها قبل و بعد از اجرای مداخله با پرسشنامۀ ییل براون مورد سنجش قرار گرفتند. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادههای آماری از روش آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با استفاده از نسخۀ 21 نرمافزار SPSS استفاده گردید. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که هر دو نوع درمان در پسآزمون بر روی بهبود علائم اختلال وسواسیجبری مؤثرند (P˂0/01)؛ اما در پیگیری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) اثر درمانی خود را حفظ کرد. لازم به ذکر است که در این پژوهش تفاوت بین زنان و مردان از نظر آماری معنادار نبود. یافته های این پژوهش حاکی از کارایی ماندگارتر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دارد و این مهم به نظر می رسد به علت تلفیق تکنیک های شرقی و روان شناسی غربی هست که درمان را برای مبتلایان ایرانی کارامدتر می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - مدل ساختاری اختلال وسواس جبری براساس کمالگرایی ناسازگار و کنترل روانشناختی والدین در جمعیت غیربالینی
شهرام وکیلی هریس شعله لیوارجانی نعیمه محبهدف از تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی کمالگرایی ناسازگار شخصی و کنترل روانشناختی والدین در اختلال وسواس جبری با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) است. طرح تحقیق از نوع توصیفی همبستگی میباشد. شرکتکنندگان 586 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، دانشگاه تبریز و دان أکثرهدف از تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی کمالگرایی ناسازگار شخصی و کنترل روانشناختی والدین در اختلال وسواس جبری با استفاده از روش معادلات ساختاری (SEM) است. طرح تحقیق از نوع توصیفی همبستگی میباشد. شرکتکنندگان 586 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، دانشگاه تبریز و دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در ایران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه وسواس جبری (نسخه تجدید نظر شده)، مقیاس کمالگرایی چند بعدی فراست و مقیاس کنترل روانشناختی وابستهمدار و پیشرفتمدار جمعآوری شد و توسط نسخه 24، SPSS و AMOS پردازش شد. مدل پیشنهادی با استفاده از SEM تأیید شد (94/1 = χ2/df ، 04/0 = RMSEA ، 97/0 = CFI، 96/0 = GFI، 94/0 = AGFI) و نشان داد، کمالگرایی ناسازگار والدینی با میانجیگری کمالگرایی ناسازگار شخصی و کنترل روانشناختی والدین با ضریب استاندارد 47/0 در سطح معناداری 05/0P< بر اختلال وسواس جبری اثر میگذارد. یافتهها با حمایت از مدل فرضی، یک چارچوب مقتضی از آسیبشناسی روانی را ارائه میدهد که در آن کمالگرایی والدینی از طریق کنترل روانشناختی والدین و کمالگرایی ناسازگار شخصی اختلال وسواس جبری را پیشبینی میکند. این یافتهها میتواند در توسعه آسیبشناسی، کارآمدی مداخلات درمانی و پیشگیری اختلال وسواس جبری مفید واقع شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - رابطه فرآیندهای خودنظمبخش با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری: نقش واسطهای وجدانگرایی
مریم کریم پور محمدنقی فراهانی حمید خانی پورهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدانگرایی،فرآیندهای خودنظمبخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاههای استان تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای رگه بهوشیاری، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدانگرایی،فرآیندهای خودنظمبخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاههای استان تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای رگه بهوشیاری، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس خودشناسی انسجامی، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و 10 آیتم وجدانگرایی پرسشنامهی شخصیت گلدبرگ پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل مسیر، نقش واسطهای وجدانگرایی در ارتباط میان بهوشیاری و خودمهارگری با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری تأیید شد. بهوشیاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق وجدانگرایی با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری رابطه داشت و رابطه بین خودمهارگری و علائم شخصیت وسواسی جبری به صورت کامل با واسطهگری وجدانگرایی برقرار بود. به نظر میرسد بهوشیاری می تواند عاملی محافظت کننده در برابر تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری باشد و خودمهارگری زیاد در افراد با صفت وجدان گرایی بالا ممکن است زمینه ساز تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - مدل ساختاري اختلال وسواس جبري براساس کمالگرايي ناسازگار و کنترل روانشناختي والدين
شهرام وکیلی هریس شعله لیوارجانی نعیمه محبهدف از تحقيق حاضر تعيين نقش ميانجي کمالگرايي ناسازگار شخصي و کنترل روانشناختي والدين در اختلال وسواس جبري با استفاده از روش معادلات ساختاري (SEM) است. طرح تحقيق از نوع توصيفي همبستگي ميباشد. شرکتکنندگان 586 دانشجوي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز، دانشگاه تبريز و دانشگاه أکثرهدف از تحقيق حاضر تعيين نقش ميانجي کمالگرايي ناسازگار شخصي و کنترل روانشناختي والدين در اختلال وسواس جبري با استفاده از روش معادلات ساختاري (SEM) است. طرح تحقيق از نوع توصيفي همبستگي ميباشد. شرکتکنندگان 586 دانشجوي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز، دانشگاه تبريز و دانشگاه شهيد مدني آذربايجان در ايران بودند که با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي انتخاب شدند. دادهها با استفاده از سياهه وسواس جبري (نسخه تجديد نظر شده)، مقياس کمالگرايي چند بعدي فراست و مقياس کنترل روانشناختي وابستهمدار و پيشرفتمدار جمعآوري شد و توسط نسخه 24، SPSS و AMOS پردازش شد. مدل پيشنهادي با استفاده از SEM تأييد شد (94/1 = χ2/df ، 04/0=RMSEA ، 97/0=CFI، 96/0=GFI، 94/0=AGFI) و نشان داد، کمالگرايي ناسازگار والديني با ميانجيگري کمالگرايي ناسازگار شخصي و کنترل روانشناختي والدين با ضريب استاندارد 0/47 در سطح معناداري 0/05>p بر اختلال وسواس جبري اثر ميگذارد. يافتهها با حمايت از مدل فرضي، يک چارچوب مقتضي از آسيبشناسي رواني را ارائه ميدهد که در آن کمالگرايي والديني از طريق کنترل روانشناختي والدين و کمالگرايي ناسازگار شخصي اختلال وسواس جبري را پيشبيني ميکند. اين يافتهها ميتواند در توسعه آسيبشناسي، کارآمدي مداخلات درماني و پيشگيري اختلال وسواس جبري مفيد واقع شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی ارتباط افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی در زنان باردار شهرستان ملکان در سال 1397
فریبا عزیزنژاد غلام حیدر نیکخو صبا محمدقاسم نژاد ملکی مهسا سلیمی کیوی حجت عزیزنژادرضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی است؛ از طرف دیگر داشتن مشکلات روانی از قبیل افسردگی و وسواس فکری میتواند از موانع رسیدن به این اهداف باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی در زنان باردار شهرستان ملکان انجام گرف أکثررضایت زناشویی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهداف زندگی است؛ از طرف دیگر داشتن مشکلات روانی از قبیل افسردگی و وسواس فکری میتواند از موانع رسیدن به این اهداف باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی در زنان باردار شهرستان ملکان انجام گرفت. این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماري شامل زنان نخستزا و باردار شهرستان ملکان در سال 1397 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین مراجعین به مراکز بهداشتی تعداد 100 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بک جهت تعیین میزان افسردگی، پرسش نامه وسواس فکری مادزلی و پرسش نامه انریچ جهت تعیین میزان رضایت زناشویی بود که با انجام مصاحبه تکمیل شد. داده ها با آزمون آماری مجذور کای، فیشر، پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج رگرسیون خطی چندگانه اثر افسردگی بر رضایت زناشویی نشان داد که افسردگی با خرده مقیاس های رضایت زناشویی، ارتباط، حل تعارض و تحریف آرمانی ارتباط آماری معنی داری داشتند. هم چنین نتایج رگرسیون خطی چندگانه اثر وسواس فکری بر رضایت زناشویی نشان داد که وسواس فکری با خرده مقیاس های ارتباط و تحریف آرمانی ارتباط آماری معنی داری داشتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارتباط بین افسردگی و وسواس فکری با رضایت زناشویی به صورت معکوس می باشد. به صورتی که میزان رضایت زناشویی در زنان باردار مبتلا به افسردگی و وسواس فکری کمتر از افراد سالم بود. بنابراین باید به عنوان یکی از الویت های مهم در جهت کاهش این مشکلات اقدام شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - پیش¬بینی علائم اختلال وسواس-جبری بر اساس عوامل شخصیتی در دانشجویان دختر شهر شیراز
شیوا زارع سید مهدی حسینیاین پژوهش با هدف بررسی عوامل شخصیتی به عنوان پیش بینی کننده های اختلال وسواس-جبری صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر شهر شیراز بود که در سال 99-1398در شیراز تحصیل می کردند که از میان آنها 256 نفر به روش نمونه أکثراین پژوهش با هدف بررسی عوامل شخصیتی به عنوان پیش بینی کننده های اختلال وسواس-جبری صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر شهر شیراز بود که در سال 99-1398در شیراز تحصیل می کردند که از میان آنها 256 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان جامعه آماری انتخاب و سپس پرسش نامه های پژوهش میان آنان توزیع شد. به منظور جمع-آوری داده ها از پرسش نامه پادوآ (اصلاحی دانشگاه ایالتی واشنگتون) و پرسش نامه شش عامل شخصیتی هگزاکو استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و روش همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان ابعاد شخصیتی تنها عوامل صداقت/تواضع، برونگرایی، موافقت و وظیفه شناسی با علائم اختلال وسواس-جبری رابطه منفی معنادار داشته و از میان آنها تنها عامل وظیفه شناسی (18/0Beta=-) قادر به پیش بینی معنادار علائم بودند. باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مؤلفه وظیفه-شناسی نقش مهم تری در پیش بینی علائم اختلال وسواس-جبری و آسیب پذیری افراد در مقابل این اختلال دارد. از آنجایی که سلامت روان افراد در کیفیت زندگی سهم به سزایی دارد، درمان گران می توانند به هنگام تشخیص و درمان این نکات را در نظر داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی نقش واسطه¬ای انعطاف¬پذیری شناختی و کنترل شناختی در رابطه بین ذهن¬آگاهی و نشانه¬های وسواسی جبری در زنان
رضا چالمه فاطمه عبدالهیپژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در م أکثرپژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی نقش واسطه گری کنترل و انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین ذهن آگاهی و نشانه های اختلال وسواسی-جبری در زنان صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگي بود که در چارچوب آن، روابط مفروض میان متغيرها، با استفاده از روش تحلیل مسیر بررسی شد. در مدل مذکور، متغير ذهن آگاهی بهعنوان متغير برونزاد، کنترل و انعطاف پذیری شناختی بهعنوان متغيرهاي واسطهاي و نشانه های اختلال وسواسی-جبری بهعنوان متغير درونزاد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل همه زنان 18سال به بالای ساکن شهرشیراز بود که از این میان 150نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های وسواسی جبری ییل براون، ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) و کنترل و انعطاف پذیری شناختی بود. نتایج حاصل نشان دهنده این بود که ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری (35/0- = β) پیش بینی می کند. هم چنین انعطاف پذیری شناختی (24/0- = β) و کنترل شناختی (23/0- = β) پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی جبری بودند. ذهن آگاهی نیز پیش بینی کننده مثبت و معنی دار کنترل شناختی (80/0 = β) و انعطاف-پذیری شناختی (60/0 = β) بود و در نهایت انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تاثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد. ذهن آگاهی نشانه های اختلال وسواسی-جبری را به طور معکوس و معنی داری پیش بینی می کند. به علاوه انعطاف پذیری شناختی پیش بین منفی و معنی دار نشانه های اختلال وسواسی-جبری است؛ به علاوه هر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی توانستند نقش واسطه گری بین متغیرهای برون زاد و درون زاد ایفا نمایند. بر این اساس ذهن آگاهی از طریق تأثیر بر دو متغیر انعطاف پذیری شناختی و کنترل شناختی می تواند بر کاهش نشانه های اختلال وسواسی جبری تأثیرگذار باشد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی تأثیر تأییدکننده های مشهور در تبلیغات بر خرید وسواسی با میانجیگری مادیگرایی و تعدیل گری سطح آگاهی مصرفکننده، اعتمادبهنفس و تمایل به مد در بین خریداران جوان
زهرا حیدری فخریه حمیدیان پور مجید اسماعیل پورزمینه: یکی از انواع خریدی که امروزه یک مسئله اجتماعی مهم محسوب میشود، خرید وسواسی است که جنبه تاریک رفتار مصرفکننده میباشد. خریداران وسواسی سعی میکنند که فعالیتهای خرید خود را پنهان کنند؛ زیرا میترسند از اینکه دیگران آنها را جز آن دسته افرادی قلمداد کنند که دائما أکثرزمینه: یکی از انواع خریدی که امروزه یک مسئله اجتماعی مهم محسوب میشود، خرید وسواسی است که جنبه تاریک رفتار مصرفکننده میباشد. خریداران وسواسی سعی میکنند که فعالیتهای خرید خود را پنهان کنند؛ زیرا میترسند از اینکه دیگران آنها را جز آن دسته افرادی قلمداد کنند که دائماً در حال خرید هستند. این اختلال با وجود لذت اولیه معمولاً با احساس گناه و پشیمانی بعد از آن همراه است. هدف: هدف اصلی از انجام این مطالعه، سنجش تأثیر تأییدکننده های مشهور در تبلیغات بر خرید وسواسی است. در این پژوهش همچنین نقش سطح آگاهی مصرفکننده، تمایل به مد و اعتماد به نفس نیز به عنوان متغیرهای تعدیل گر مورد بررسی قرار گرفته است. روششناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف در زمره پژوهش های کاربردی و از دیدگاه جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل خریداران جوان کالاها در فروشگاههای سطح شهر بوشهر میباشد. شیوه نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و در دسترس میباشد و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده است. تعداد 385 پرسشنامه جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرمافزار اسمارت پی ال اس صورت گرفته است. یافتهها: یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از تأییدکننده مشهور در تبلیغات بر مادیگرایی مصرفکننده تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مادیگرایی مصرفکننده نیز بر خرید وسواسی تأثیر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش نقش تعدیل گر متغیر سطح آگاهی مصرفکننده در تأثیر تأییدکننده های مشهور در تبلیغات بر مادیگرایی خریداران جوان مورد و نقش تعدیل گر متغیرهای تمایل به مد و اعتماد مصرفکننده در تأثیر مادیگرایی مصرفکننده بر خرید وسواسی خریداران جوان مورد تأیید قرار نگرفته است. نوآوری این پژوهش سهم این پژوهش در سنجش تأثیر هرکدام از متغیرهای مادیگرایی، استفاده از تاییدکنندگان مشهور در تبلیغات، اعتماد به نفس، سطح آگاهی و تمایل به مد مصرفکننده بر خرید وسواسی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری
فرزین باقری شیخانگفشه مریم سعیدی وحید صوابی نیری زهرا نخستین آصف زینب بوربورهدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواسی- اجباری أکثرهدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواسی- اجباری کلینیکهای روانشناسی شهر رشت در سال 1400 بهعنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروهها با پرسشنامه وسواسی- اجباری پادوا توسط ساناویو (1988)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و سیاهه انعطافپذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفهای درمان شناختی- رفتاری برای گروه آزمایش، مجدداً شرکتکنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافتههای بهدست آمده نشان داد درمان شناختی- رفتاری بهطور معناداری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدمپذیرش پاسخهای هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطافپذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی سلامت روان و هوش اجتماعی در بین معلمان ابتدایی شهر یاسوج
بدریه اخلاقی کریکهدف از پژوهش حاضر مقایسه بررسی سلامت روان و هوش اجتماعی در بین معلمان ابتدایی شهر یاسوج می باشد. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع علی– مقایسه ای است. جامعه آماری در این پژوهش شامل معلمان ابتدایی می-باشد که ساکن شهر یاسوج بودند که از بین آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده 60 أکثرهدف از پژوهش حاضر مقایسه بررسی سلامت روان و هوش اجتماعی در بین معلمان ابتدایی شهر یاسوج می باشد. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع علی– مقایسه ای است. جامعه آماری در این پژوهش شامل معلمان ابتدایی می-باشد که ساکن شهر یاسوج بودند که از بین آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده 60 نفر (30 نفر زن، 30 نفر بیمار وسواس) انتخاب گردید. ابزار بکار گرفتهشده در این تحقیق شامل پرسشنامه هوش اجتماعی ترومسو و پرسشنامه سلامت روان بود. از روشهای آماری (آزمون t مستقل، تحلیل رگرسیون چندگانه) برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده گردید. نتایج حاصل تحقیق نشان داد که در همه ابعاد هوش اجتماعی و نیز نمره کل تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0P<). در همه ابعاد سلامت روان و نیز نمره کل تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0P<). هوش اجتماعی فقط در بعد پردازش اطلاعات اجتماعی در گروه معلمان می تواند میزان سلامت روان را بهطور معنی داری پیش بینی کند (05/0P<). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - نقش میانجی پریشانی روانشناختی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم وسواسی- اجباری
زهرا خسروی روبیات محمود نجفیهدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی پریشانی روانشناختی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) در رابطه بین آشفتگی استنتاج و علائم وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (تحلیل مسیر) و جامعه آماری کلیه کاربران شبکههای اجتماعی (بین 20 تا 50 سال) در شهر مشهد در سال 1401 بود. با ا أکثرهدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی پریشانی روانشناختی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) در رابطه بین آشفتگی استنتاج و علائم وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (تحلیل مسیر) و جامعه آماری کلیه کاربران شبکههای اجتماعی (بین 20 تا 50 سال) در شهر مشهد در سال 1401 بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 345 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل سیاهه وسواسی- اجباری فوآ و همکاران (2002)، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) و مقیاس آشفتگی استنتاج آردما و همکاران (2010) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها نشان داد که آشفتگی استنتاج با علائم وسواسی- اجباری ، آشفتگی استنتاج با پریشانی روانشناختی و پریشانی روانشناختی با علائم وسواسی- اجباری رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین پریشانی روانشناختی در رابطه بین آشفتگی استنتاج و علائم وسواسی- اجباری نقش میانجی دارد و مدل از برازش خوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج پژوهش و نقش میانجی پریشانی روانشناختی در رابطه آشفتگی استنتاج و علائم وسواسی- اجباری، در شرایط بالا بودن پریشانی روانشناختی، رابطه آشفتگی استنتاج با علائم وسواسی- اجباری قویتر از زمانی است که مؤلفههای افسردگی، اضطراب و تنیدگی کم است. همچنین، برنامهریزی جهت کاهش پریشانی روانشناختی میتواند در کاهش اثر آشفتگی استنتاج بر علائم وسواسی- اجباری مؤثر باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - نقش میانجی باورهای فراشناختی در رابطه بین حساسیت اضطرابی و مسئولیتپذیری افراطی با علایم وسواسی-اجباری
مرتضی آقائی مزرجی محمود نجفی مینا شیرمحمدعلیهدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی باورهای فراشناختی بین حساسیت اضطرابی و مسئولیتپذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری در جمعیت عمومی ساکن شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. از میان جمعیت عمومی ساکن شهر تهران 300 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با أکثرهدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی باورهای فراشناختی بین حساسیت اضطرابی و مسئولیتپذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری در جمعیت عمومی ساکن شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. از میان جمعیت عمومی ساکن شهر تهران 300 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاکهای ورود به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شده وسواس فکری عملی(OCI-R)؛ (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) (رایس و همکاران، 1986)، مقیاس نگرش مسئولیتپذیری(RAS)؛ (سالکووسکیس و همکاران، 2000) و پرسشنامه باورهای فراشناختی(MCQ-30)؛ (ولز، 1997) بودند. دادهها نشان داد که حساسیت اضطرابی و مسئولیتپذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری رابطه مستقیم و معناداری دارد و باورهای فراشناختی در رابطه حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری نقش میانجی دارد و اثر غیر مستقیم باورهای فراشناختی در رابطه بین حساسیت اضطرابی، مسئولیت پذیری و علائم وسواسی-اجباری معنادار بود. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است و می توان نتیجه گرفت که حساسیت اضطرابی و مسئولیتپذیری افراطی میتوانند با افزایش باورهای فراشناختی موجب بروز و تداوم علائم وسواسی-اجباری گردد. با توجه به نتایج پژوهش و نقش میانجی باور های فراشناختی در ارتباط علائم وسواسی-اجباری، برنامهریزی جهت ارتقای آموزش افراد در حوزه حساسیت اضطرابی و مسئولیتپذیری افراطی میتواند نقش مهمی در کاهش علائم وسواسی-اجباری به واسطه باور های فراشناختی داشته باشد. تفاصيل المقالة