رابطه فرآیندهای خودنظمبخش با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری: نقش واسطهای وجدانگرایی
الموضوعات : Psychology
مریم کریم پور
1
,
محمدنقی فراهانی
2
,
حمید خانی پور
3
1 - گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2 - گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
3 - گروه مطالعات روانشناختی، مؤسسه تحقیقات تربیتی، روانشناختی و اجتماعی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه وجدانگرایی،فرآیندهای خودنظمبخش و شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری بود. تعداد 210 نفر از دانشجویان دانشگاههای استان تهران به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به مقیاسهای رگه بهوشیاری، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی- جبری، مقیاس خودشناسی انسجامی، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و 10 آیتم وجدانگرایی پرسشنامهی شخصیت گلدبرگ پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل مسیر، نقش واسطهای وجدانگرایی در ارتباط میان بهوشیاری و خودمهارگری با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی- جبری تأیید شد. بهوشیاری هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق وجدانگرایی با شدت علائم اختلال شخصیت وسواسی جبری رابطه داشت و رابطه بین خودمهارگری و علائم شخصیت وسواسی جبری به صورت کامل با واسطهگری وجدانگرایی برقرار بود. به نظر میرسد بهوشیاری می تواند عاملی محافظت کننده در برابر تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری باشد و خودمهارگری زیاد در افراد با صفت وجدان گرایی بالا ممکن است زمینه ساز تجربه اختلال شخصیت وسواسی جبری شود.
