مدل ساختاری اختلال وسواس جبری براساس کمالگرايی ناسازگار و کنترل روانشناختی والدين
الموضوعات : روانشناسیشهرام وکیلی هریس 1 , شعله لیوارجانی 2 , نعیمه محب 3
1 - گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
2 - گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
3 - گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی و تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
الکلمات المفتاحية: اختلال وسواس جبری, کمالگرايی ناسازگار والدينی, کمالگرايی ناسازگار شخصی, کنترل روانشناختی والدين.,
ملخص المقالة :
هدف از تحقيق حاضر تعيين نقش ميانجي کمالگرايي ناسازگار شخصي و کنترل روانشناختي والدين در اختلال وسواس جبري با استفاده از روش معادلات ساختاري (SEM) است. طرح تحقيق از نوع توصيفي همبستگي ميباشد. شرکتکنندگان 586 دانشجوي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز، دانشگاه تبريز و دانشگاه شهيد مدني آذربايجان در ايران بودند که با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي انتخاب شدند. دادهها با استفاده از سياهه وسواس جبري (نسخه تجديد نظر شده)، مقياس کمالگرايي چند بعدي فراست و مقياس کنترل روانشناختي وابستهمدار و پيشرفتمدار جمعآوري شد و توسط نسخه 24، SPSS و AMOS پردازش شد. مدل پيشنهادي با استفاده از SEM تأييد شد (94/1 = χ2/df ، 04/0=RMSEA ، 97/0=CFI، 96/0=GFI، 94/0=AGFI) و نشان داد، کمالگرايي ناسازگار والديني با ميانجيگري کمالگرايي ناسازگار شخصي و کنترل روانشناختي والدين با ضريب استاندارد 0/47 در سطح معناداري 0/05>p بر اختلال وسواس جبري اثر ميگذارد. يافتهها با حمايت از مدل فرضي، يک چارچوب مقتضي از آسيبشناسي رواني را ارائه ميدهد که در آن کمالگرايي والديني از طريق کنترل روانشناختي والدين و کمالگرايي ناسازگار شخصي اختلال وسواس جبري را پيشبيني ميکند. اين يافتهها ميتواند در توسعه آسيبشناسي، کارآمدي مداخلات درماني و پيشگيري اختلال وسواس جبري مفيد واقع شود.
