-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی چگونگی پردازش زمان در غزلیات شمس با استفاده از شگرد جريان سيال ذهن
مینا بهنام ابوالقاسم قوام محمد تقوی محمدرضا هاشمیبرخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظـری این تکنیـک دربارۀ زمـان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های م أکثربرخی از غزل های مولوی، ویژگی هایی دارد که ذهن خواننده را به سوی مبانی فکری آثار جریان سیال ذهن معطوف می کند. مقالة حاضر به بررسی مقولة زمان با استفاده از بنیان های نظـری این تکنیـک دربارۀ زمـان در غزل های مولوی می پردازد. پیش فرض پژوهش، پرش های زمانی و رفت و برگشت های مکرر به گذشته و حال در طول غزل و نیز اهمیت زمان حال در لحظة آفرینش شعر مولوی است. در یک دسته بندی کلی می توان زمان در غزل وی را به دو نوع خطی و پیوسته و غیرخطی و ناپیوسته تقسیم کرد. نوع دوم زمان، غزل ها را به لحاظ زمانی به آثار جریان سیال ذهنی نزدیک می کند. مبنای محاسبة پرش های زمانی در این مقاله لحظة شروع غزل است. بدین گونه گاه مولوی بر بنیان قانون تداعی آزاد که بر قلمرو ذهن وی تسلط دارد، از زمان حال به گذشته، گاه از گذشته به حال و در مواردی ضمن مرور خاطرات گذشته به آینده سفر می کند و در نمونه هایی نیز میزان پرش ها و رفت و آمد به گذشته و حال سرعت می گیرد و تداوم می-یابد. این مسئله می تواند بر زبان، شیوه های روایی، چگونگی تصویرآفرینی و موارد دیگر در غزل وی تأثیر گذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثرپذیری پنهان حافظ از قرآن کریم در غزل پنجم دیوان او
علی نظری علی فتح اللهی پروانه رضاییتأثیر قرآن بر اشعار حافظ از زوایای مختلف از قبیل اقتباس الفاظ و مضامین، شبیهسازی ساختار و اسلوبهای بیانی، بدیهی به نظر میرسد. بهرهمندی حافظ از کلام بیهمتا و آسمانی قرآن، بهصورت پنهان و ناشناخته، رمزآلود و تأویلبردار و ایهامآور و چند کاربردي، سخن وی را در میان سخ أکثرتأثیر قرآن بر اشعار حافظ از زوایای مختلف از قبیل اقتباس الفاظ و مضامین، شبیهسازی ساختار و اسلوبهای بیانی، بدیهی به نظر میرسد. بهرهمندی حافظ از کلام بیهمتا و آسمانی قرآن، بهصورت پنهان و ناشناخته، رمزآلود و تأویلبردار و ایهامآور و چند کاربردي، سخن وی را در میان سخنان بشری، رنگی هنری بخشیده است. به نظر میرسد داستان موسی و عبد (خضر) در سوره کهف، الگو و مبنای حافظ در سرایش غزل پنجم دیوان (دل میرود...)، قرار گرفته است و حافظ آگاهانه و با هنرمندی تمام عیار خود، طرح، نقشه، مواد و مصالح اولیه این غزل را از داستان مذکور گرفته و با ساختاری شعری و هنری در پی بیان معانی مختلف بر آمده و داستان مذکور را به زبان شعرفارسی بازآفرینی کرده است. حضور واژهها، عناصر، رمزها و نشانههای متعدد در متن غزل مذکورـ در کنار ظرفیت پذیرش تعابیر و دریافتهای متداول حافظشناسانـ ما را به داستان موسی و عبد در قرآن کریم رهنمون میکند. آشکارشدن راز پنهان، کشتی شکسته، دیدار آشنا، درویش بینوا، کوشش در راه عیش، به خود نپوشیدن، به میآلودن، عذرخواهی، هات و...، بیواسطه و باواسطه، نمادها، نشانهها و روابطی است که نويسندگان در این مقاله، در صدد تطبیق آنها بر فضا، ساختار و مضامین آیات 62 تا 82 سوره کهف میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - کارکردهای زیباییشناسی پیش آیی فعل در غزل سعدی
سوسن جبری پرند فیاضمنشساختارهای نحوی به نوعی منعکس کنندة ادراک و دریافت ما از واقعیتهای بیرونی و درونی و بیان کنندة مجموعه روابطی هستند که ذهن در قالب زبان، میان پدیدهها ایجاد میکند. شکلگیری ساختارهای نحوی بر اساس نظام اندیشه و تفکر ما و کاملاً غریزی و ناآگاه است؛ اما شاعر تا حدودی آگاها أکثرساختارهای نحوی به نوعی منعکس کنندة ادراک و دریافت ما از واقعیتهای بیرونی و درونی و بیان کنندة مجموعه روابطی هستند که ذهن در قالب زبان، میان پدیدهها ایجاد میکند. شکلگیری ساختارهای نحوی بر اساس نظام اندیشه و تفکر ما و کاملاً غریزی و ناآگاه است؛ اما شاعر تا حدودی آگاهانه با استفاده از الگوهای نحوی، اندیشه و عاطفه خود را زیباتر و رساتر بیان میکند. یکی از این الگوها آن است که فعل بر برخی ارکان جمله پیشی میگیرد. موضوع مقاله حاضر بررسی کارکردهای این نوع ساخت نحوی در غزل سعدی است. نقد و تحلیل متن شاهکارها از این بُعد، میتواند زمینه ساز خلاقیتهای ادبی شود. کارکردهای این گونه از آشناییزدایی نحوی عبارت است از: کارکردهای ساختاری چون خلق موسیقی قویتر، حفظ حس کوتاهی جمله، گسترشپذیری، استقلال رکن در عین داشتن پیوندهای نحوی و تکمیل معنا و انسجام ساختاری و کارکردهای معنایی چون افزایش معنا؛ تأکید، بزرگنمایی و کوچکنمایی، بیان کلیت و تعمیم معنا، بیان کلی زمان و مکان، خلق ایجاز، توان تفسیرپذیری، تعلیق و انتظار، برجستگی توصیفات، حرکت و پویایی، انگیزش عاطفی، خیالانگیزی، ایجاد لذت و انسجام معنایی. بنابراین پیشآیی فعل، یکی از اسرار زیبایی غزل سعدی است که در کنار دیگر شگردهای زبانی به شیوهای حیرت انگیز، خواننده را در اندیشه و عاطفه شاعر سهیم میگرداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تحلیل زبانی اشعار فرخی یزدی براساس نظریة زیباییشناسی انتقادی (با تکیه بر غزل و چند رباعی)
حسین حسنپور آلاشتی رضا عباسیعنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجستة آلمانی و نظریة اجتماعی خاص آنان اطلاق ميگردد که نظریة زیباییشناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون ميآید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که ا أکثرعنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجستة آلمانی و نظریة اجتماعی خاص آنان اطلاق ميگردد که نظریة زیباییشناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون ميآید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که از اصالت آثار ادبی و خالق آن اثر ميکاهند و آثار ادبی را یکسره محصول عوامل بیرونی تلقی ميکنند- ميکوشد به آثار ادبی نقشی مستقل تر ببخشد. اندیشمندان نظریة انتقادی برای هنر و به ویژه ادبیات، ملاکهایی برشمردند تا بر اساس بینش انتقادی خود، اصالت یک اثر ادبی را مورد نقد قرار دهند. در این نوشتار ابتدا مفاهیم اصلی در زیباییشناسی انتقادی؛ چون انتقاد در هنر یا اثرادبی (critical of art)، منش ایدئولوژیکی- قوة سیاسی- هنر (Ideological nature of art)، هنر انقلابی (revolutionari art) و خودمختاری در هنر (Autonomy of art)، مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی دیوان فرخی دانسته شد که شاعر در حوزة زبان از رهگذر ترکیبات خاص، زبان حماسی، ایجاد تحول معنایی در تعبیرات رایج در غزل، کاربرد لغات فرنگی و اصطلاحات عامیانه نگرش انتقادی خاص خویش را ارائه کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نقد کهن الگویی غزلي از مولانا
مریم حسینینقد آرکی تایپی از نظریههای مدرن در نقد ادبی و مبتنی بر نقد روانشناختی است و بر اساس آراي روانشناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. دراین نوع نقد به مطالعه و بررسی کهن الگوهای اثر ميپردازند و نشان ميدهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکی تایپها را که أکثرنقد آرکی تایپی از نظریههای مدرن در نقد ادبی و مبتنی بر نقد روانشناختی است و بر اساس آراي روانشناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. دراین نوع نقد به مطالعه و بررسی کهن الگوهای اثر ميپردازند و نشان ميدهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکی تایپها را که محصول تجربههای مکرر بشر است و در ناخودآگاهی جمعی وی به ودیعه گذاشته شده جذب کرده، و آنها را به شیوهای سمبولیک نمایش داده است. هدف این مقاله هم بررسی یکی از غزلهای مولوی از منظر نقد کهن الگویی است. نگارنده تلاش ميکند تا ضمن توضیح مختصری درباره این نوع نقد نشان دهد که جان آگاه مولانا با ژرف بینی و کنکاش در حقایق هستی توانسته است صورتهای مثالی نخستین را دریابد و آنها را در غزلهای خود به صورت ناخودآگاه به کار ببرد. مضمون کهن الگویی حاکم بر فضای غزل مورد بحث با مطلع: مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم دولت عشق آمد و من، دولت پاینده شدم آرکی تایپ مرگ و ولادت مجدد است. در بحث از نظریه مرگ و ولادت مجدد به داستانهای قرآن و کتاب مقدس اشاره ميشود. از نظریونگ ولادت مجدد یکی از بنیادیترین اعتقادهای بشری است که ناشی از این همانی بین بشر و چرخه طبیعت است. در این غزل جز نظریه ولادت مجدد، کهن الگوی پیر خردمند، قهرمان و موقعیتهای کهن الگویی سفر، طلب و تشرف نیز دیده ميشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - مولوي پژوهي و مولوي پژوهان در كشورهاي انگليسي زبان
احمد تميمداريموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادب أکثرموضوع این مقاله در حوزه ادبیات تطبیقی و بررسي و تحليل اثرپذیری ادیبان، متفکران و مترجمان از آثار ادب پارسی به ویژه آثار مهم مولاناست. در این بررسی کوشیدهایم با بزرگان ادب انگلیسی و آمریکایی که آثار مهمی از طریق ترجمه یا اقتباس تدوین کردهاند و در شناسایی و شناساندن ادبیات فارسی به ویژه شعر مولانا در کشورهای انگلیسی زبان همت گماردهاند، آشنا شویم. از قرن هجدهم توجه به ادبیات فارسی آغاز گردید و به ترجمه و اقتباس از آثار ادب فارسی پرداخته شد. رویکرد به آثار مولانا هم بسیار مهم تلقی شد. تعالیگرایان انگلیسی و آمریکایی مکتب تعالیگرایی را با مطالعه و تحقیق در آثار مولوی، به کمال رسانیدند. در اواخر قرن نوزدهم گزیده متون شرقی با همّت مانکار دانیل کانوی انتشار یافت. پارهای از داستانهای مثنوی، آرمانهای اخلاقی و رفتاری را در جامعه انگلیسی و آمریکایی مطرح کرده است. ویلیام، آر، آلگر نخستین گلچین آمریکایی ادبیات شرقی را منتشر ساخت. ادوارد. جی. براون مقدمه منثور دفتر اول مثنوی را به انگلیسی ترجمه نمود. رینولد الین نیکلسون هم هشت جلد کتاب در شرح مثنوی تألیف نمود و پانزده سال از عمرش را بدین مهم اختصاص داد. آرتور جی. آربری یکی دیگر از متفکّران بزرگ در مطالعات مولویپژوهی به شمار میآید. جیمز جی. کوان مدرّس هنر، پنجاه شعر برگزیده نیکلسون را از دیوان شمس تبریزی، در ساختار شعر نو بازنویسی کرده است. اندرو هاروی آثاری در بزرگداشت مولوی، بازآفرینی اشعار او، از جمله شعله سخنگو، نور در نور و دیگر کتابهایی که همه دربارة مولاناست، منتشر کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - غزل روایی و خاستگاه آن در شعر فارسی
احمدرضا منصوریغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتواي أکثرغزل فارسی یکی از قالبهای اصلی شعر فارسی است، اما پیدایش، پرورش و گونههای مختلف آن، موضوعی است که پژوهشگران را همچنان به تأملات و تحقیقات تازهتر دعوت میکند. در اين نوشتار ابتدا تعريفي تازه از شعر و غزل روايي عرضه، و انواع مختلف آن با دو رويكرد صوري ـ ساختاري و محتوايي ـ معنايي (انواع ادبي قديم) بازشناسي و تقسيمبندي شده است. در بخش ديگر نوشتار، دربارة خاستگاه غزل فارسي و آراي مختلف در آن باره بحث شده است. مطابق يافتههاي اين تحقيق كه با شواهدي از شعر فارسي مستند و مؤيد گشته، خاستگاه غزل روايي با دو رويكرد تغزلي و غزلي قابل بررسي است و انواع مختلف آن را ميتوان بر اساس ساختار (با سه گونة حکایت، گفت و گو، و توصيف) و محتوا (با محتواهايي چون اجتماعي، تاريخي، عرفاني ـ معرفتي، سوگنامه، مژدهنامه، سفرنامه، سرگذشت و... كه زيرمجموعه ساختار حكايت جاي ميگيرند) تقسیمبندی و معرفی كرد. در انتهاي نوشتار نيز به فواید یا کارکردهای غزل روايي (مثل انسجام ساختاري شعر، آسانيابي مضامين و ارتباط بهتر با مخاطب، نمايشي شدن، و لذت بخشي) اشاراتی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - ديدگاههاي سنايي دربارة ابليس
فریده داودی مقدمدر تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايشهايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كردهاند، مدافع او محسوب ميشوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروهاند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به ع أکثردر تاريخ تصوف گروهي از عارفان به دليل ستايشهايي كه بر خلاف اهل شريعت از ابليس كردهاند، مدافع او محسوب ميشوند، كساني چون حلاج، عين القضات همداني، احمد غزالي، خرقاني و ... از اين گروهاند دفاعيّاتي كه در اين زمينه مطرح شده است حول دو محور اصلي امر و ابتلا و اعتقاد به عبادت عاشقانه و شهود عارفانه دور ميزند. سنايي غزنوي با غزل منتسب به وي با اين مطلع: با او دلم به مهر و مودت يگانـه بـود سميرغ عشق را دل من آشيانـه بـود ظاهراً در اين گروه از عرفا جاي ميگيرد. هدف اين پژوهش پاسخ به اين مسئله است كه با توجه به ديدگاههاي غالب سنايي در آثارش دربارة ابليس، آيا واقعاً ميتوان او را در گروه عارفان ستايشگر ابليس جاي داد يا در صحت انتساب اين غزل به وي بايد شك و ترديد روا داشت؟ با جمعبندي رئوس مطالب و تحليل ابياتي كه سنايي در توصيف ابليس در حديقه، ديوان و مثنويهاي خويش آورده است، ميتوان به اين نتيجه رسيد كه مضمون اين غزل خارج از حوزة فكري، نوع نگرش و بينش عرفاني سنايي است؛ اما از آنجايي كه اين غزل تقريباًدر همه نسخههاي موجود در ديوان سنايي وجود دارد، نميتوان به صراحت نظر داد كه اين غزل از سنايي نيست و بهتر است در صحت انتساب آن به سنايي شك كرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - مقايسه مفهوم واژهها در عالم سنت و دوران مدرن
علي حسينپوردر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است أکثردر كنار انواع سه گانهاي كه براي "حماسه" برشمرده اند (حماسه اسطوره اي و ملي, حماسه تاريخي, حماسه ديني) مي توان نوع چهارمي نيز براي آن در نظر گرفت و آن, "حماسه عرفاني" است. اين نوع از حماسه را بايد در سروده هاي صوفيانه و عارفانه فارسي كه پس از قرن پنجم هجري سروده شده است, سراغ گرفت. در اين گونه از حماسه, صوفي يا عارف چونان قهرمان يا پهلواني با نفس اماره و ددان و ديوان درون خويش به نبرد مي پردازد و در جنگ و جدالي سخت و خونين آنها را فرو ميشكند. تجلي بارز اين گونه از حماسه را در غزليات و مثنويهاي عارفانه و قلندرانه سنايي و عطار و بهويژه در ديوان غزليات مولانا شاهد هستيم. مقاله حاضر پس از بحث و بررسي درباره مفهوم و ماهيت حماسه عرفاني, به بازتاب اين گونه از حماسه در ديوان غزليات مولانا ـ شمس نامه ـ مي پردازد و مسأله حماسي بودن عرفان مولانا را در سه حوزة "روحيه و شخصيت حماسي", "تخيل و ذهنيت حماسي" و "زبان و بيان حماسي" مولانا با ارائة شواهد و نمونه هاي متناسب مورد مطالعه قرار مي دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - الهامبخشی شاعران شیراز (سعدی و حافظ) به اشعار روسی
مرضیه یحیی پور جان اله کریمی مطهردر این پژوهش ضمن معرفی شاعرانی مانند میخائیل آلکسئی یویچ کوزمین، ايگور واسيلييويچ سوريانين، دميتري باريسوويچ كِدرين و ايليا لِوُويچ سيلوينسكي که در اشعار خود از شاعران شیراز، سعدی و حافظ الهام گرفتهاند، به بررسی اشعار آنها با مضامین همسان ادبیات فارسی و اندیشه های شا أکثردر این پژوهش ضمن معرفی شاعرانی مانند میخائیل آلکسئی یویچ کوزمین، ايگور واسيلييويچ سوريانين، دميتري باريسوويچ كِدرين و ايليا لِوُويچ سيلوينسكي که در اشعار خود از شاعران شیراز، سعدی و حافظ الهام گرفتهاند، به بررسی اشعار آنها با مضامین همسان ادبیات فارسی و اندیشه های شاعران شیراز پرداخته شده است. هدف پژوهش، بررسی نوع نگاه شاعران روسی به آثار سعدی و حافظ و پاسخ به این پرسش است که شاعران روسی به چه بنمایههایی از شعر آنها توجه نشان داده اند. برای نمونه بازتاب مضامین اخلاقی چگونه بوده است؟ آیا علاوه بر اخلاقیات به سبک های ادبی هم توجه داشته اند؟ با توجه به اینکه برخی از شاعران روسی به سبک غزل سرایی شاعران ایرانی علاقه و توجه نشان دادهاند، آیا با اثرپذیری از شاعران فارسی به این سبک شعری روی آوردند و چه کسانی و تحت تأثیر چه شاعرانی از ایران به این سبک رجوع کردند؟ در مقاله به دوره ای که در آن بیشترین توجه به شاعران شیراز شده و همچنین به دلایل این گرایش پرداخته خواهد شد. شاعران پرآوازۀ سده-های نوزدهم و بیستم ادبیات روسی، توجهی خاص به اندیشه های شاعران شیراز داشتهاند. در بررسی های انجام شده روشن شد که نوع تأثیرگذاری و گرایش گوناگون بوده است. همچنین در این مقاله به بررسی دلایل علایق و گرایش شاعران روسی یادشده به اشعار شاعران شیراز (حافظ و سعدی) پرداخته می-شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - بررسی معنایی- منظوری گزارههای امری در غزلیات حافظ و ارتباط آنها با سبک فردی حافظ
اصغر شهبازیبررسی معنایی- منظوری گزارههای امری از موضوعات مرتبط با بلاغت (علم معانی) است. در نتیجة این بررسی میتوان جهتگیری اندیشه و دلسپردگی شاعران را به موضوعات مختلف دنبال کرد؛ زیرا معمولاً برداشت اولیه از گزارههای امری، امر و دستور است، درحالیکه شاعران از گزارههای امری، أکثربررسی معنایی- منظوری گزارههای امری از موضوعات مرتبط با بلاغت (علم معانی) است. در نتیجة این بررسی میتوان جهتگیری اندیشه و دلسپردگی شاعران را به موضوعات مختلف دنبال کرد؛ زیرا معمولاً برداشت اولیه از گزارههای امری، امر و دستور است، درحالیکه شاعران از گزارههای امری، معانی و اغراض مختلفی را در نظر دارند و این موضوع در اشعار حافظ با توجه به ساختار تعلیلی- استنتاجی بیشتر جملات امری اهمیّت بیشتری دارند؛ در این مقاله، گزارههای امری حافظ در 250 غزل نخست دیوان حافظ به روش تحلیل محتوا (رویکرد توصیفی- تحلیلی) بررسی شدهاند و در نهایت مشخص شده که در 250 غزلِ نخستِ دیوان حافظ (معادل 2098 بیت)، در 724 بیت، جملة امری (554 بیت دارای امر مثبت و 170 بیت دارای امر منفی) وجود دارد و حافظ از این منظر، امرکنندة بزرگی است. از این تعداد، بسامد جملات امری با معانی تمنایی و ارشادی بالاست و شاید یکی از دلایل تفألزدن به دیوان حافظ همین موضوع باشد. در بیش از 35 درصدِ این ابیات، از ساخت جملات مرکب امری- تعلیلی/ استنتاجی استفاده شده، به گونهایکه خواننده پس از خواندن آن جملات امری، از نظر ذهنی اقناع میشود و تلخی نصیحت را فراموش میکند. در این مقاله همچنین جملات امری حافظ، بر اساس نوع گوینده، مخاطب و طلب بررسی شدهاند و در تمام موارد سعی شده بین نتایج و سبک فردی حافظ ارتباطی جستوجو شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - واکاوی تقابل عقل و عشق در غزلیّات اسیری لاهیجی
مریم پیراسته سمیرا رستمی محمد علی آتش سودایکی از ویژگیهای برجستهی اشعار عرفانی، بیان اندیشههای بلند عرفانی با بهرهگیری از عناصر متقابل عرفانی است. این متقابلگوییها عمدتاً برآمده از تجربیات و مکاشفات درونی شاعران عارف است که با درگذشتن از دنیای مادی و دریافت حقیقت به بیان آنها پرداختهاند. اسیری لاهیجی از أکثریکی از ویژگیهای برجستهی اشعار عرفانی، بیان اندیشههای بلند عرفانی با بهرهگیری از عناصر متقابل عرفانی است. این متقابلگوییها عمدتاً برآمده از تجربیات و مکاشفات درونی شاعران عارف است که با درگذشتن از دنیای مادی و دریافت حقیقت به بیان آنها پرداختهاند. اسیری لاهیجی از جمله شاعران عارف مسلک قرن نهم هجری است که عناصر متقابلی از این دست در اشعار او به خوب بازتاب یافته است؛ این سخن بدان معناست که وی تجربههای عرفانی خود در قالب مضامینی پارادوکسیکال برای مخاطب تعریف نموده و این مهم ریشه در مشرب فکری او دارد. در میان اشعار وی، غزلیات او دربرگیرندهی مضامین بلند عرفانی است که شاعر در آن با بیانی پارادوکسیکال، به شرح آنها پرداخته است. یکی از مهمترین و برجستهترین تقابلهای عرفانی در اشعار این شاعر، تقابل میان دو مفهوم عشق و عقل میباشد. تقابل میان عشق و عقل از دیرباز در آثار عرفانی بازتاب داشته و شاعران بسیاری از جمله اسیری لاهیجی عقل را در مقابل عشق، بیمقدار پنداشتهاند. مبتنی بر آنچه گفته شد، در پژوهش حاضر، جهت بررسی تقابل میان عشق و عقل، غزلیات اسیری لاهیجی مورد بررسی قرار گرفته و شکلهای گوناگون تقابل میان این دو مفهوم، از آن استخراج گردید. روش پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل محتواست و جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اسیری لاهیجی دیدگاه مثبتی به عقل ندارد و در تقابل میان عقل و عشق، اصالت را را به عشق داده است. در واقع عقل مذموم در غزلیات این شاعر، عقل جزوی است و لاهیجی آن را در مقابل عشق، خوار و زبون میشمارد. به باور او سالک هنگامی میتواند به عشق حقیقی دست یابد که ترک عقل گفته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - تشبیه ، قالب تصویر ساز در غزل وحشی بافقی
آیت شوکتی علیرضا تایوغتصویر، اگر اساس شعر نباشد ، یکی از عناصر اصلی سازندة آن است ؛ شاعران با آفرینش تصاویر شعری خود ضمن آن که توان خیال پردازی خود را به نمایش می گذارند ، گرایش-های فردی و نیز سبک شخصی و دوره ای خویش را نیز نمایان می کنند . این پژوهش با عنوان « تشبیه ، قالب تصویر ساز در غزل أکثرتصویر، اگر اساس شعر نباشد ، یکی از عناصر اصلی سازندة آن است ؛ شاعران با آفرینش تصاویر شعری خود ضمن آن که توان خیال پردازی خود را به نمایش می گذارند ، گرایش-های فردی و نیز سبک شخصی و دوره ای خویش را نیز نمایان می کنند . این پژوهش با عنوان « تشبیه ، قالب تصویر ساز در غزل وحشی» ، غزلیات این شاعر را از نظرگاه کمیّت و کیفیّت انواع تصاویر مورد بررسی قرار داده است و با بهره گیـری از ملاحظات سبک شناسانه مشخص می سازد کـه این شاعـر اوج تصویر آفرینی خود را در غزلیاتش نمایان ساخته و با توجه به گرایش او به ساده گویی، تشبیه را تقریباً به میزان استعاره استفاده کرده است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - نقد ترجمه منظوم شواربي از غزل اول و سوم حافظ بر پایه الگوی گيدئون توری
فاضل عباس زادهبسياري از آثار برجسته ادبيات فارسي به زبان عربي ترجمه شده است؛ از جمله اين آثار مي توان به ترجمه ديوان حافظ اشاره کرد، که توسط مترجم توانمند مصری، امین الشواربی به عربی بازگردانده شده است. اين ترجمه، چهارده غزل از غزل های شیوا خواجه شيرازي را به منظوم ترجمه کرده است و ب أکثربسياري از آثار برجسته ادبيات فارسي به زبان عربي ترجمه شده است؛ از جمله اين آثار مي توان به ترجمه ديوان حافظ اشاره کرد، که توسط مترجم توانمند مصری، امین الشواربی به عربی بازگردانده شده است. اين ترجمه، چهارده غزل از غزل های شیوا خواجه شيرازي را به منظوم ترجمه کرده است و باقی را به نثر برگردانده است. با توجه به دشواری ترجمه منظوم و عدم برقراری تعادل لازم میان متن مبدأ و متن مقصد، ضرورت دارد تا چنین ترجمه هایی با رویکردهای مقصدگرایانه ارزیابی گردد که الگو و تئوری گیدئون توری بر حسب این رویکرد شکل گرفته است. در این تئوری به بررسی ترجمه و تغییرات سازنده و مخرب آن در چندین لایه پردخته می شود. بدین سان پژوهش حاضر، با توجه به دشواری ترجمه منظوم و اهمیت خاص غزلیات حافظ، که از زبان و تعبیر متفاوت برخوردار است، به بررسی ترجمه منظوم "امين الشورابي" از غزل اول (ألا یا أيها الساقي...) و سوم (اگر آن ترک شیرازی...) حافظ، در پرتو ديدگاه مقصدگرایانه گیدئون توری می پردازد. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد، ترجمه منظوم کاريست بس دشوار که سبب بروز لغزش هاي فرواني مي شود، امين الشواربي در مجموع ستودني عمل کرده است و لغزش هاي ترجمه منظوم وی متناسب با تئوری مقصدگرایی گیدئون توری که جواز استفاده از برخی تفاوت ها را به مترجم می دهد، اندک است. اما این ترجمه ها، در برخي موارد از تغییرات مخربی برخوردار است و موجب از بين رفتن زيبايي هاي متن و وارونه کردن معاني و محتوایی ابيات شده است که نمي توان بسادگي از اين خطاها چشم پوشي کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - صریح ترین آیۀ شکوفایی
مهدی رستمیروزگاری که نیما با دیدن غزل های تقلیدی و کهنۀ اطرافیانش، غزل گفتن را نوعی «خودکشی» می دانست و شاملو نیز با انتقاد از غزل های رهی، حکم اول و آخر را قاطعانه صادر می نمود که «در غزل هیچ از کاروان تندتر نمی رود. غزل، شعر زمان ما نیست این حکم اول ماست و حکم آخر نیز» (عظیمی، أکثرروزگاری که نیما با دیدن غزل های تقلیدی و کهنۀ اطرافیانش، غزل گفتن را نوعی «خودکشی» می دانست و شاملو نیز با انتقاد از غزل های رهی، حکم اول و آخر را قاطعانه صادر می نمود که «در غزل هیچ از کاروان تندتر نمی رود. غزل، شعر زمان ما نیست این حکم اول ماست و حکم آخر نیز» (عظیمی، 1369 :61)؛ و فروغ نیز با دیدن غزل هایی از نوع غزل های صهبا و سرمد، آنها را فاقد درد و دید شاعرانه می دید و برایشان تعبیر «محصوالت کارخانۀ غزل سازی» و «غزل تقلبی» به کار می برد، هیچ کس گمان آن نمیکرد که شاعری بتواند روح ِ معاصر را در کالبد ِ دیرینه و بی-جان غزل بدمد و در مخیلهی هیچ غزل دوستی، پویایی این «منجمد زیبا» نمیگنجد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - بررسی حرکت و پویایی در شعر صائب تبریزی
بهزاد مریدی سمیه رضایی علی مظاهری رودبالیدر شعر قدما، لفظ و معنی به موازات یکدیگر ایفای نقش میکردند؛ اگرچه رساندن معنا هدف اصلی شاعر بود. بعدها نظریههای متعددی به وجود آمدند که هرکدام به جنبهای از جوانب شکلگیری یک اثر نظر داشتند. یکی اثر ادبی را به لحاظ فرم واکاوی میکرد و دیگری با دید روانشناسانه به ابعاد أکثردر شعر قدما، لفظ و معنی به موازات یکدیگر ایفای نقش میکردند؛ اگرچه رساندن معنا هدف اصلی شاعر بود. بعدها نظریههای متعددی به وجود آمدند که هرکدام به جنبهای از جوانب شکلگیری یک اثر نظر داشتند. یکی اثر ادبی را به لحاظ فرم واکاوی میکرد و دیگری با دید روانشناسانه به ابعاد آن مینگریست. رویکرد نقد جامعهشناسانه نیز اثر ادبی را در جامعه و به میزان تاثیرگزاریها و تاثیرپذیریهایش از اجتماع برآمده از آن، مورد کندوکاو قرار میداد...؛ اما بدیهی است که میتوان با بررسی اجزای یک اثر و همینطور چگونگی پیوند این اجزا با یکدیگر به نقد و تحلیل یک اثر همت گماشت و به نتایج دقیقتر و شایان توجه بیشتری دست یافت. در این پژوهش، تعدادی از غزلیات صائب تبریزی، غزلسرای سدۀ یازدهم هجری، به عنوان نمایندۀ آثار او گزینش و از چهار منظر موسیقیایی، ایدئولوژیک، زبانی و تصویرگری به منظور دستیابی به بوطیقای شعر او، بررسی و تحلیل گردید و نهایتاً این نتیجه حاصل شد که عناصر شعری چون زبان، صورخیال، موسیقی و محتوای غزلیات بررسی شده، جداگانه و هماهنگ با یکدیگر، القاکنندۀ نوعی حس عبور، حیات، پیشرفت و حرکت به سوی کمال میباشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» از حسين منزوي بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر»
فهیمه شفیعی هنگامه آشوریپژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالتها و لایههای پنهان این غزل در سطح خوانش پسکنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است»، چه عواملی أکثرپژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانهشناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالتها و لایههای پنهان این غزل در سطح خوانش پسکنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است»، چه عواملی خاستگاه شعر را به وجود میآورند؟ با توجه به بافت غزل به نظر میرسد این امر به واسطۀ عناصر دلالتمند در شعر محقق میگردد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد کتابخانهای است. در این پژوهش، پس از انتخاب غزل «چهرۀ آفتاب پنهان است» مطابق با رویکرد ریفاتر، شعر مذکور در سطح قرائت اکتشافی و قرائت پسکنشانه بررسی شد و با تمرکز بر قرائت پسکنشانه، غزل منتخب با هدف کشف خاستگاه شعر، باتوجه به دو نظام معناساز «فرایند انباشت» و «منظومه توصیفی» تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در «فرایند انباشت»، تعابیر شاعرانه در محور عمودی و رابطۀ استعاری حول محور مفهوم «عدم ارتباط» میچرخند، و در «منظومه توصیفی» دو هستۀ معنایی «بیاعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» القاکنندۀ خاستگاه شعری غزل هستند. «بیاعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» در این غزل با تصاویر و ترکیبات «پنهان شدن آفتاب»، «رویش در گلدان حقیر»، «باغ در دست باد و طوفان بودن»، «هدف تیر بهتان قرار گرفتن عشق» و «پر خونین جا مانده از پرنده» تجلی یافته است. در نهایت این فرایندهای توصیفی بر خاستگاه اصلی این غزل یعنی ناامیدی دلالت میکنند. تفاصيل المقالة