• فهرس المقالات جسمانی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نگاهی نو به نوآوری مدرس زنوزی در معاد جسمانی و رفع اشکالات صدرا در جسم عنصری
        علیرضا  کرمانی حمید  امامی‌فر
        معاداز اصول عقاید اسلامی است. شاید کمتر صفحه‌ای از قرآن مجید باشد که در آن ذکری از این حقیقت خطیر نباشد؛ اما در نحوه وقوع و چگونگی رخداد آن بحث‌های گوناگونی خصوصاً از قرن دهم به بعد در میان فلاسفه اتفاق افتاده است. به نظر مرحوم زنوزی معاد جسمانی صعودهمین بدن عنصری در اث أکثر
        معاداز اصول عقاید اسلامی است. شاید کمتر صفحه‌ای از قرآن مجید باشد که در آن ذکری از این حقیقت خطیر نباشد؛ اما در نحوه وقوع و چگونگی رخداد آن بحث‌های گوناگونی خصوصاً از قرن دهم به بعد در میان فلاسفه اتفاق افتاده است. به نظر مرحوم زنوزی معاد جسمانی صعودهمین بدن عنصری در اثر حرکات جوهری و استکمالات ذاتی به‌سوی نفس مفارق است و این‌که این بدن تناسبی پیدا کند با نفس اخروی که بتواند همراه آن باشد. با توجه به این‌که ایشانیکی از مفسران برجسته فلسفه صدرایی است، بررسی و ارزیابی دقیق دیدگاه ایشان اهمیت دارد. علت اصلی دست برداشتن ایشان از نظریه جسم مثالی صدرا در بحث قیامت این است که آن را مطابق با نظر شرع نمی‌یابد و درعین‌حال معاد شرع را قابل‌بیان با ادبیات فلسفی می‌داند.در نظریه ‌ایشان بیشتر مبانی فلسفی حکمت متعالیه مانند(اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری) حفظ‌شده است. به عقیده او، نفوس انسانی که هنگام تعلق نفس به بدن تحت تدبیر نفس کل است، پس از مرگ به نفس کل متصل می‌شود و از قوا و اعضای آن به شمار می‌آید و از آن طریق می‌توانند همچنان بدن خویش را تدبیر کنند.به نظر وی، بدن که شامل ودایع و آثاری از نفس است، در مسیر حرکت جوهری خود به‌سوی نفس کلی که در حقیقت مبدأ فاعلی او بوده است، به بدنی تبدیل می‌شود که شایستگی ملحق شدن به روح در قیامت را داشته باشد. در این رساله، نظریۀ ‌ایشان در باب معاد را واکاوی کرده، تبیین و تقریری صحیح و روان از آن ارائه کرده‌ایم و سوالات و اشکالات صدرالمتالهین در امتناع معاد با جسم عنصری را بر اساس تبیین جسم عنصری مدرس زنوزی جواب داده ایم تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی نظریات کلامی درباره رؤیت خداوند متعال
        محمدهادی  قندهاری فائزه  درمان
        موضوع رؤيت حق تعالي در ديدگاه‌هاي تفسيري و كلامي شيعه، معتزله و اشاعره در دو نقطه متضاد با يكديگر قرار دارد. شيعه و معتزله به امتناع رؤيت معتقدند و اعتقاد خود را بر ادله عقلي و نقلی استوار مي‌سازند. اشاعره بر امكان رويت حق تعالي در دنيا و وقوع قطعي آن در آخرت باور دارند أکثر
        موضوع رؤيت حق تعالي در ديدگاه‌هاي تفسيري و كلامي شيعه، معتزله و اشاعره در دو نقطه متضاد با يكديگر قرار دارد. شيعه و معتزله به امتناع رؤيت معتقدند و اعتقاد خود را بر ادله عقلي و نقلی استوار مي‌سازند. اشاعره بر امكان رويت حق تعالي در دنيا و وقوع قطعي آن در آخرت باور دارند و آن را محصول ظاهر آيات و نصوص متواتر و عقيده سلف قلمداد مي‌كنند. به طور قطع، اين نزاع ديرينه برآيند مباني و پيش فرض‌هايي است كه سطوح پنهاني اين تقابل و نتايج آن را سامان مي‌دهد. اهميت بحث از موضوع «رويت حق تعالي» نيز در بررسي و ارزيابي همين مباني و پيش فرض‌هاي كلامي و تفسيري است. اين موضوع محمل تضارب آراء است و از رهگذر آن مي‌توان بيش از هر موضوع ديگري به مباني فرق اسلامي راه يافت و آنها را به محك نقد درآورد. در غير اين صورت، اگر از دغدغه شناخت و نقد تطبيقي مباني و ادله آن صرف‌نظر كنيم، بحث بر سر مسأله رؤيت دعوايي بي‌ثمر خواهد بود چه آن‌که بحث درباره حقيقت رؤيت حق تعالي جدالي بي‌ثمر و درازدامان است كه معتزله و معارضان آنان از مفسران و متكلمان اهل سنت را فرا گرفته است. چون آنان با معيارهاي زميني و مدارك محدود دنيايي و با عقل‌هايي در بند، به اين مسأله نگريسته‌اند. باید توجه داشت که مشاهده با چشم عبارت است از شعاع نوری که جسم مرئی را در مقابل چشم فرا می‌گیرد. پس صورت آن شئ به واسطه این شعاع نوری در ذهن نقش می‌بندد و این مشاهده در حق خداوند متعال محال است؛ چراکه لازمه این کار تجسيم مرئی است و محدود بودن و جهت‌دار بودنش و همه اینها در حق خداوند محال است و به حکم عقل و تصریح قرآن مردود می‌باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - مصالح عالیه کودک در حقوق و رویه قضایی ایران و کنوانسیون حقوق کودک
        محمد روشن حسین حمدی
        مصلحت کودک به معنای اداره امور او به نحوی است که صحت رشد جسمی و تربیت عقلی و اخلاقی او فراهم شود. مبنای رعایت مصلحت کودک به وضعیت خاص جسمانی و روانی کودک باز می‌گردد، زیرا کودک یک انسان تکامل‌نیافته است که در مسیر تبدیل به انسان بالغ و عاقل قرار دارد. بنابراین چگونگی رع أکثر
        مصلحت کودک به معنای اداره امور او به نحوی است که صحت رشد جسمی و تربیت عقلی و اخلاقی او فراهم شود. مبنای رعایت مصلحت کودک به وضعیت خاص جسمانی و روانی کودک باز می‌گردد، زیرا کودک یک انسان تکامل‌نیافته است که در مسیر تبدیل به انسان بالغ و عاقل قرار دارد. بنابراین چگونگی رعایت مصلحت وی با مصلحت انسان بالغ تفاوت دارد، به همین دلیل در تزاحم بین حفظ جان و روان کودک با حفظ مال او برتری با حفظ جان و عقل اوست. حقوق موضوعه ایران و کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد این معیار را مورد پذیرش قرار داده‌اند. به دلیل الحاق ایران به کنوانسیون حقوق کودک این کنوانسیون به استناد ماده 9 قانون مدنی در حکم قانون داخلی ایران بوده و می‌توان در تفسیر قوانین موجود و تکمیل موارد سکوت قانون، مانند زمان خروج کودک از حضانت به این کنوانسیون استناد کرد که رویه قضایی ایران در این مسیر گام نهاده و در برخی از آرای صادره به این کنوانسیون به عنوان یکی از جهات حکمی استناد شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تبيين انسان‌شناختي مرگ در دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي وجود ملاصدرا
        عبداله صلواتی فاطمه کوکرم
        اين پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مباني انسان‌شناختي به تبيين مرگ بپردازند؛ مهمترين اين مباني عبارتند از: چند ساحتي‌بودن انسان، اشتداد وجودي، حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، مسئله» نفس و أکثر
        اين پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مباني انسان‌شناختي به تبيين مرگ بپردازند؛ مهمترين اين مباني عبارتند از: چند ساحتي‌بودن انسان، اشتداد وجودي، حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، مسئله» نفس و رابطه» آن با بدن، مقامات انساني و مظهر اسماء الهي بودن. ملاصدرا مرگ را به سه نوع طبيعي، اخترامي و ارادي تقسيم كرده است. بعقيده» او نفس در مرگ نقش اصلي و فعال دارد. پرسش‌ اساسي پژوهش حاضر اينست كه مباني انسان‌شناختي مرگ از ديدگاه ملاصدرا چيست؟ مرگ از نظر او، امري وجودي و بمعناي اِعراض ارادي يا اجباري يا تكويني نفس از عالم محسوسات است. مرگ در دو نظام فلسفي صدرالمتألهين، داراي دو چهره» متفاوت است؛ در نظام وحدت تشكيكي، قطع رابطه با بدن در پرتو اشتداد وجودي و در نظام وحدت شخصي، قطع رابطه از اسمي و پيوستن به اسمي ديگر در پرتو تجليات متنوع است. كليدواژگان:‌ ‌مرگ، حدوث جسماني و بقاي روحاني، وحدت تشكيكي، وحدت شخصي، ملاصدرا. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - رابطة تعارض و سرریز شدگی کار ـ خانواده با شکایات جسمانی با توجه به نقش واسطه ای اضطراب کار
        محسن گل پرور
        این پژوهش با هدف تعیین رابطة تعارض و سرریزشدگی کار ـ خانواده با شکایات جسمانی با توجه به نقش واسطه ای اضطرابِ کار اجرا شد. این پژوهش بر نمونه‌ای 245 نفره از کارکنان یک شرکت صنعتی اجرا شد. ابزارهای پژوهش مشتمل بودند بر پرسشنامه تعارض کـار ـ خـانـواده (WFCQ)، پـرسشنـامـه أکثر
        این پژوهش با هدف تعیین رابطة تعارض و سرریزشدگی کار ـ خانواده با شکایات جسمانی با توجه به نقش واسطه ای اضطرابِ کار اجرا شد. این پژوهش بر نمونه‌ای 245 نفره از کارکنان یک شرکت صنعتی اجرا شد. ابزارهای پژوهش مشتمل بودند بر پرسشنامه تعارض کـار ـ خـانـواده (WFCQ)، پـرسشنـامـه سـرریـزشـدگی کـار ـ خـانـواده (WFSQ)، پـرسشنـامـه اضطراب کار (WAQ) محقق ساخته، و پرسشنامه شکایات جسمانی (PSCQ). داده های پژوهش از طریق محاسبة ضریب همبستگی پیرسون و شیوة الگوسازی معادلة ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که تعارض کار ـ خانواده و تعارض خـانواده ـ کـار بـا شکایات جسمانی و اضطراب کار دارای رابطه مثبت و معنا دارند (P<0/01)، سرریزشدگی مثبت خـانواده ـ کـار بـا شکایات جسمانی و اضطراب کار رابطة منفی و معنـادار دارند (P<0/05)، و اضـطراب کار بـا شکایـات جسمانی دارای رابطه مثبت و معنـادار است. نتایج الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای (میانجی) نیز نشان داد که اضطراب کار در رابطة تعارض خانواده-کار با شکایات جسمانی، متغیّر واسطه ایِ پاره ای است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - حدوث جسمانی نفس؛ بررسی و مقایسۀ دیدگاه شارحان ملاصدرا
        ابراهیم  مسلم پور انگرابی سهراب حقیقت منصور  ايمانپور
        ملاصدرا نفس را در مرحلۀ پیدایش، جسمانی و در مرحلۀ بقا، روحانی دانسته است. بعقیدۀ وی، مادۀ جسمانی با حرکت جوهری، بتدریج مراتب کمال را طی میکند تا به حد تجرد میرسد. این نظریه انقلابی در تاریخ فلسفۀ اسلامی محسوب میشد. با توجه به اهمیت موضوع، شارحان ملاصدرا نیز نسبت به شرح أکثر
        ملاصدرا نفس را در مرحلۀ پیدایش، جسمانی و در مرحلۀ بقا، روحانی دانسته است. بعقیدۀ وی، مادۀ جسمانی با حرکت جوهری، بتدریج مراتب کمال را طی میکند تا به حد تجرد میرسد. این نظریه انقلابی در تاریخ فلسفۀ اسلامی محسوب میشد. با توجه به اهمیت موضوع، شارحان ملاصدرا نیز نسبت به شرح و تبیین جسمانیةالحدوث بودن نفس از منظر ملاصدرا، اهتمام ویژه نموده‌اند و هر¬یک با ¬توجه به نگرش و دریافت خودشان از موضوع، به شرح و تبیین این نظریه پرداخته‌اند و همواره اختلاف‌نظرهایی با یکدیگر داشته‌اند. بطور کلی، در تشریح معنا و ماهیت حدوث جسمانی نفس، شارحان آثار ملاصدرا را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: بعضی منظور از جسمانی در این نظریه را جسم طبیعی دانسته‌اند، برخی جسمانی را چیزی که تعلق شدید به جسم دارد، تفسیر کرده‌اند، و گروهی، معنای عامی از جسمانیت را بکار برده‌اند که شامل جسم طبیعی و موجود مجرد، هر دو میشود. تشریح دیدگاههای این سه گروه و بتبع آن، روشن ساختن معنای حقیقی حدوث جسمانی نفس، با روش تحلیلی‌ـ‌توصیفی، محور اصلی پژوهش حاضر است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - معاد جسمانی؛ با تکیه بر مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی
        هادی جعفری علی  ارشدریاحی
        ابن‌عربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی نیز میتوان بُعد جسمانی ان أکثر
        ابن‌عربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی نیز میتوان بُعد جسمانی انسان را پس از مرگ، در عالم برزخ و آخرت اثبات نمود. گذشته از کیفیت معاد جسمانی، این پرسش مطرح است که آیا بر اساس مبانی و اصول عرفانی ابن‌عربی، معاد جسمانی قابل اثبات است یا خیر؟ این مقاله که بر اساس روش تحلیل محتوا نوشته شده، درصدد پاسخ به پرسش مذکور است و به این نتیجه رسیده که بر اساس اصول و مبانی ابن‌عربی ـ‌همچون تمیز و تعین انسان در سیر صعود، نسبت میان عالم صغیر و عالم کبیر، نظریۀ اسماء متقابله، شرافت قوای حسی، خلقت انسان بر صورت خداوند، معرفت‌النفس عرفانی، مقام جامعیت و اعتدال انسان، و تکرار در تجلی و تجدد امثال‌ـ معاد جسمانی قابل اثبات است. افزون بر آن، مقالۀ پیش‌رو نشان میدهد این قول که اصل انسان موجودی غیرجسمانی است و در نهایت به موطن غیرجسمانی خود بازمیگردد، سخنی باطل است و صورت انسانی باید دارای بدن باشد، بهمین‌دلیل، با فرض اینکه شریعت نسبت به معاد جسمانی اظهارنظری نکرده باشد، باز هم معاد جسمانی از چشم‌انداز مبانی و اصول عرفانی قابل اثبات است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - نقش سلامت جسمانی و درد روان‌شناختی در پیش‌بینی اقدام به خودکشی: عامل واسطه ای تحمل پریشانی و پرخاشگری معطوف به خود
        فاطمه  حبیبی اسحق رحیمیان بوگر
        هدف پژوهش حاضر بررسی برازش مدل سلامت جسمانی و درد روان‌شناختی در پیش‌بینی اقدام به خودکشی به‌واسطه تحمل پریشانی و پرخاشگری معطوف به خود بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی (مدل معادلات ساختاری) و شرکت‌کنندگان از بین افراد ساکن در استان تهران و البرز در محدوده سنی 18 تا 50 سا أکثر
        هدف پژوهش حاضر بررسی برازش مدل سلامت جسمانی و درد روان‌شناختی در پیش‌بینی اقدام به خودکشی به‌واسطه تحمل پریشانی و پرخاشگری معطوف به خود بود. روش تحقیق توصیفی- همبستگی (مدل معادلات ساختاری) و شرکت‌کنندگان از بین افراد ساکن در استان تهران و البرز در محدوده سنی 18 تا 50 سال در زمستان 1400 تا تابستان 1401 انتخاب شدند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 400 نفر از طریق پرسشنامه آنلاین در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل خرده مقیاس سلامت جسمانی از پرسش‌نامه زمینه‌یابی سلامت شربون (1992)، پرسشنامه درد روان‌شناختی اورباخ و همکاران (2003)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، آسیب به خود سانسون (1988) و احتمال خودکشی کال و گیل (2002) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که سلامت جسمانی و درد روان‌شناختی با اقدام به خودکشی رابطه مستقیم و معناداری دارند. همچنین تحمل پریشانی و پرخاشگری معطوف به خود در رابطه بین سلامت جسمانی و درد روان‌شناختی با اقدام به خودکشی نقش میانجی دارند و مدل از برازش خوبی برخوردار بود. باتوجه‌به نتایج پژوهش، توجه به تحمل پریشانی و پرخاشگری معطوف به خود می‌تواند بر رابطه سلامت جسمانی و درد روان‌شناختی بر اقدام به خودکشی مؤثر باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - نظریة اتصال وجودی در معراج ترکیبی
        محمد علی  اردستانی
        معراج ترکیبی (روحانی - جسمانی) خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - سخن حق و مطابق ظواهر آیات بلکه صریح اخبار دانسته شده است. این مبنا تحلیل مابعدطبیعی نیز یافته که از آن جمله نظریة اتصال وجودی است که مبتنی بر نهایت توافق و ربط روح مبارک خاتم أنبیاء – صلی الله علیه و آله أکثر
        معراج ترکیبی (روحانی - جسمانی) خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - سخن حق و مطابق ظواهر آیات بلکه صریح اخبار دانسته شده است. این مبنا تحلیل مابعدطبیعی نیز یافته که از آن جمله نظریة اتصال وجودی است که مبتنی بر نهایت توافق و ربط روح مبارک خاتم أنبیاء – صلی الله علیه و آله – با بدن شریف ایشان است، به جهت آنکه عظمت روح، تابع استعداد و آمادگی کامل بدن است و روح خاتمیت، نهایت قوت و تسلّط کامل بر بدن شریف دارد؛ از این رو، سیر روح خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - در عوالم هستی، مستلزم سیر بدن و مشاهدات حسّی ایشان است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - ریشه‌های ارسطویی حدوث جسمانی نفس نزد ملاصدرا
        حمیده  انصاری حسن  فتحی مرتضی شجاری
        فلاسفه دربارۀ چیستی و حقیقت نفس، آراء متعددی مبتنی بر دوگانه‌انگاری (تجرد نفس مبتنی بر قدم، حدوث پیش از بدن یا همراه با آن) یا وحدت‌انگاری (حدوث جسمانی نفس) ارائه کرده‌اند. ملاصدرا نفس را حادث جسمانی میداند. اصول حکمت متعالیه، همچون حرکت جوهری و اصالت و تشکیک وجود، به أکثر
        فلاسفه دربارۀ چیستی و حقیقت نفس، آراء متعددی مبتنی بر دوگانه‌انگاری (تجرد نفس مبتنی بر قدم، حدوث پیش از بدن یا همراه با آن) یا وحدت‌انگاری (حدوث جسمانی نفس) ارائه کرده‌اند. ملاصدرا نفس را حادث جسمانی میداند. اصول حکمت متعالیه، همچون حرکت جوهری و اصالت و تشکیک وجود، به انضمام نظریۀ حدوث جسمانی نفس، قدرت و امکان اثبات معاد جسمانی را یافته‌اند. ارسطو نیز حدوث نفس را جسمانی دانسته است. اما اینکه ملاصدرا در این بحث تا چه اندازه متأثر از آراء ارسطوست، تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف این نوشتار آنست که ریشه‌های ارسطویی بحث حدوث جسمانی نفس نزد ملاصدرا را تبیین کند و برای رسیدن به مقصود از روش تحلیل و مقایسه دیدگاهها بهره میبرد. دستاورد مقالۀ حاضر اینست که ملاصدرا در تعریف نفس به «صورت جسم طبیعی آلی» و بتبع این تعریف، جوهر صوری بودن نفس، کمال اول بودن نفس برای بدن، ترکیب اتحادی نفس و بدن و وحدت قوای نفس که همگی دال بر حدوث جسمانی نفسند، متأثر از ارسطوست. اما دیدگاه ارسطو بدلیل التباس در بعضی از اقوالش و نداشتن موضعی درباب اصالت وجود یا ماهیت و عدم تصریح به حرکت در جوهر و تشکیک وجود، دارای ابهام است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - رهیافت تحلیل بنیادی ادلۀ ملاصدرا در اثبات معاد جسمانی
        شمس‌الله سراج حسین  امین‌پرست
        <p>ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی، شیوه&not;یی متمایز از فیلسوفان پیشین اتخاذ کرده است. او دیدگاه خود را عقلانی و منطبق بر شریعت دانسته و با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد میکنند، مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثا أکثر
        <p>ملاصدرا برای اثبات معاد جسمانی، شیوه&not;یی متمایز از فیلسوفان پیشین اتخاذ کرده است. او دیدگاه خود را عقلانی و منطبق بر شریعت دانسته و با اظهار تعجب در برابر کسانی که امور قیامت را از سنخ روحانی و مثالی قلمداد میکنند، مخالفت خود را با حشر ابدان اخروی در قالب بدنی مثالی، ابراز کرده است و به حشر ابدان از قبور و دمیده شدن ارواح در آنها توسط ملائکه اعتقاد دارد. البته در این رهگذر، نتایج حاصله از دخالت دادن برخی موضوعات اساسی، مانند جایگاه شریعت، برشمردن تفاوتهای دنیا و آخرت، نوع رابطۀ نفس با ابدان دنیوی و اخروی، و همچنین مادۀ تشکیل&zwnj;دهندۀ ابدان اخروی، منجر به نوعی دوگانگی در دیدگاه او شده که هر چند جنس عالم آخرت را متمایز از عالم دنیا جلوه داده، اما در تبیین کیفیت مادۀ تشکیل&zwnj;دهندۀ ابدان جهنمیان، ناگزیر جنس جهنم را به سرای دنیوی تشبیه کرده است. صدرالمتألهین برای قیاس کردن کیفیت بدن دنیوی با بدن اخروی، توأمان از دو لفظ مثلیت و عینیت بهره برده و درواقع، حکم نفس را به ابدان مذکور تعمیم داده است. هر چند وی شیوۀ اتخاذ شده برای ترسیم معاد جسمانی را برهانی و منطبق بر شریعت دانسته، اما بر خلاف ادعای اولیه&zwnj;اش، با دخالت دادن مباحث عرفانی، جنبۀ صرف عقلانی آن را کمرنگ کرده است.</p> تفاصيل المقالة