• فهرس المقالات باغ

      • حرية الوصول المقاله

        1 - شیمی کانی‌ها و شرایط ترمودینامیکی تشکیل مرمرهای ناخالص مجموعه دگرگونی نی‌باغی واقع در شمال‌شرق میانه، ایران
        جواد ایزدیار
        مجموعه‌ای از سنگ‌های دگرگونی شامل اسلیت، فیلیت، میکا شیست و مرمر با شیستوزیته غالب شمال شرقی – جنوب غربی در منطقه نی باغی واقع در شمال شرقی میانه رخنمون دارند. مرمرهای ناخالص در بخش مرکزی این مجموعه به‌صورت نازک لایه، ضخیم لایه و توده‌ای دیده می‌شوند. شواهد فابریکی و أکثر
        مجموعه‌ای از سنگ‌های دگرگونی شامل اسلیت، فیلیت، میکا شیست و مرمر با شیستوزیته غالب شمال شرقی – جنوب غربی در منطقه نی باغی واقع در شمال شرقی میانه رخنمون دارند. مرمرهای ناخالص در بخش مرکزی این مجموعه به‌صورت نازک لایه، ضخیم لایه و توده‌ای دیده می‌شوند. شواهد فابریکی و کانیایی نشانگر دو مرحله دگرگونی در مرمرهای ناخالص هستند. مرحله اولیه با کانی‌های مانند پیروکسن (دیوپسید)، اپیدوت (کلینوزوئزیت)، آمفیبول 1 (ادنیت – پارگارسیت) و پلاژیوکلاز 1 و مرحله اصلی با کانی‌های مانند کلریت (کلینوکلر)، آمفیبول 2 (ترمولیت)، فلوگوپیت و پلاژیوکلاز 2 مشخص می‌شوند. نتایج محاسبات P-T-XCO2 برای مراحل اولیه و اصلی دگرگونی با محاسبه فوگاسیته و فعالیت غیر آرمانی و غیرمتقارن فازهای سیال و جامد توسط نرم‌افزار ترموکالک نشان داد که مرحله اولیه در شرایط(P= 9.5kbar, T= 660°C, XCO2= 0.35) و مرحله اصلی در شرایط 4.2kbar, T=510°C, XCO2= 0.4) (P= پایدار می‌باشند. مسیر فشار – دمای حاصل شده، نشان می‌دهد که مرمرهای ناخالص نی باغی در فشار متوسط تشکیل شده‌اند و توسط یک دگرگونی فشار پایین دوباره تحت تاثیر قرار گرفته‌اند. این الگو نشانگر تکامل دگرگونی مرمرهای نی باغی در یک محیط تکتونیکی برخوردی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - شیمی کانی‌ها و شرایط ترمودینامیکی تشکیل مرمرهای ناخالص مجموعه دگرگونی نی‌باغی واقع در شمال‌شرق میانه، ایران
        جواد ایزدیار معصومه  سهرابی علی اصغر سپاهی آذر  قارلقی لیلا  محمدی
        مجموعه‌ای از سنگ‌های دگرگونی شامل اسلیت، فیلیت، میکا شیست و مرمر با شیستوزیته غالب شمال شرقی – جنوب غربی در منطقه نی باغی واقع در شمال شرقی میانه رخنمون دارند. مرمرهای ناخالص در بخش مرکزی این مجموعه به‌صورت نازک لایه، ضخیم لایه و توده‌ای دیده می‌شوند. شواهد فابریکی و أکثر
        مجموعه‌ای از سنگ‌های دگرگونی شامل اسلیت، فیلیت، میکا شیست و مرمر با شیستوزیته غالب شمال شرقی – جنوب غربی در منطقه نی باغی واقع در شمال شرقی میانه رخنمون دارند. مرمرهای ناخالص در بخش مرکزی این مجموعه به‌صورت نازک لایه، ضخیم لایه و توده‌ای دیده می‌شوند. شواهد فابریکی و کانیایی نشانگر دو مرحله دگرگونی در مرمرهای ناخالص هستند. مرحله اولیه با کانی‌های مانند پیروکسن (دیوپسید)، اپیدوت (کلینوزوئزیت)، آمفیبول 1 (ادنیت – پارگارسیت) و پلاژیوکلاز 1 و مرحله اصلی با کانی‌های مانند کلریت (کلینوکلر)، آمفیبول 2 (ترمولیت)، فلوگوپیت و پلاژیوکلاز 2 مشخص می‌شوند. نتایج محاسبات P-T-XCO2 برای مراحل اولیه و اصلی دگرگونی با محاسبه فوگاسیته و فعالیت غیر آرمانی و غیرمتقارن فازهای سیال و جامد توسط نرم‌افزار ترموکالک نشان داد که مرحله اولیه در شرایط(P= 9.5kbar, T= 660°C, XCO2= 0.35) و مرحله اصلی در شرایط 4.2kbar, T=510°C, XCO2= 0.4) (P= پایدار می‌باشند. مسیر فشار – دمای حاصل شده، نشان می‌دهد که مرمرهای ناخالص نی باغی در فشار متوسط تشکیل شده‌اند و توسط یک دگرگونی فشار پایین دوباره تحت تاثیر قرار گرفته‌اند. این الگو نشانگر تکامل دگرگونی مرمرهای نی باغی در یک محیط تکتونیکی برخوردی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - مکان‌های اسطوره‌ای در قصه‌های عامیانۀ ایرانی
        سارا چالاک
        بينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفا أکثر
        بينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفاوت است. مکان اسطوره ای، منطقه ای است که به سبب تقدس یافتن، با محیط کیهانی اطرافش تفاوت پیدا می کند. این تقدس خواه به شکل کهن الگو باشد، مثل کوه یا چشمه، و یا به سبب وقوع امری فرامادی و ارتباط با امری ماورائی حاصل شده باشد، نیرویی ویژه دارد و بر شخصیت ها و قهرمانانی که در آن واقع شوند، تأثیر می گذارد. قصه ها به عنوان يكي از گونه هاي كهن ادب شفاهي حاوي بينش و تفكر انسان‎هاي پيشين هستند. يكي از اين مضامين اسطوره اي که در قصه ها بازتاب پیدا کرده است، مقوله مكان است؛ مكان‎هايي كه هرچند در فضاي فيزيكي جاي دارند، اما به سبب دارا بودن كيفيات فرامادي در زمرة امور اسطوره اي به شمار می‎روند. اکثر شخصیت های قصه‌ها با عبور از مکان اسطوره-ای، دچار دگردیسی روحی می شوند و سرنوشت و عملکردشان دگرگونه می شود. در اين مقاله تلاش شده است تا با استفاده از نظریات اسطوره شناسانی چون میرچا الیاده و ارنست کاسیرر، چند مجموعه قصۀ عاميانۀ ایرانی واكاوي شوند. در اين راستا، مكان هايي چون كوه، ‌دريا، چشمه، رود، باغ و چاه مورد تحليل قرار گرفتند و کیفیت اسطوره‎ای آنها تبیین شد. شیوۀ پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تحلیل سامان‌دهی آرامستان‌های شهر اصفهان از منظر الگوی شهر ایرانی اسلامی
        اصغر منتظرالقائم فردین کوشکی
        همچنان که مرگ مرحله‌ای گریزناپذیر از حیات انسان است، آرامستان نیز همواره یکی از فضاهای اصلی و غیرقابل اجتناب هر سکونتگاه انسانی و از آن جمله شهرهای ایرانی - اسلامی بوده است. در پژوهش حاضر به تحلیل سامان‌دهی آرامستان‌های شهر اصفهان از منظری بومی و اسلامی پرداخته شده است. أکثر
        همچنان که مرگ مرحله‌ای گریزناپذیر از حیات انسان است، آرامستان نیز همواره یکی از فضاهای اصلی و غیرقابل اجتناب هر سکونتگاه انسانی و از آن جمله شهرهای ایرانی - اسلامی بوده است. در پژوهش حاضر به تحلیل سامان‌دهی آرامستان‌های شهر اصفهان از منظری بومی و اسلامی پرداخته شده است. روش تحقیق، کیفی و روش نمونه‌گیری به صورت هدفمند است. در مقایسه بین آرامستان‌های محلی (رویکرد غیرمتمرکز) و باغ رضوان (رویکرد متمرکز)، نتایج نشان می‌دهد در آرامستان باغ رضوان خدمات‌رسانی بهتر است و مسائل بهداشتی و شرعی بیشتر رعایت می‌شود. دسترسی به آرامستان‌های محلی اصفهان آسان‌تر است. آرامستان‌های محلی دارای مقیاس انسانی‌ترند و باعث ایجاد انسجام اجتماعی بیشتر می‌شوند. با تقویت آرامستان‌های محلی، آزادی افراد برای تعیین مکان تدفین بیشتر است و همچنین به دلیل دسترسی راحت به فضای آرامستان، یاد مرگ را در جامعه و شهر تقویت می‌کند و غایت فضای آرامستان را که ایجاد تذکر برای زندگان است، تأمین می‌نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی و بازخوانی نظام ساختاری و الگوی شکل‌گیری باغ خان شوشتر؛ گونه‌ای متمایز از باغ سازی ایرانی
        محمدابراهیم مظهری امین مقصودی فاطمه پودات
        سنت باغ سازی در محدوده جغرافیایی ایران در طول چندین قرن همواره شامل گونه‌های ارزشمندی از باغ سازی نظیر باغ میوه، باغ رودخانه ای، باغ بیشه و... بوده که علی رغم دارا بودن خصوصیاتی منحصر به فرد، به دلیل تبعیت نکردن از الگوی جامع باغ ایرانی، کمتر مورد مطالعه و شناخت قرار گر أکثر
        سنت باغ سازی در محدوده جغرافیایی ایران در طول چندین قرن همواره شامل گونه‌های ارزشمندی از باغ سازی نظیر باغ میوه، باغ رودخانه ای، باغ بیشه و... بوده که علی رغم دارا بودن خصوصیاتی منحصر به فرد، به دلیل تبعیت نکردن از الگوی جامع باغ ایرانی، کمتر مورد مطالعه و شناخت قرار گرفته‌اند. باغ خان در شهر شوشتر، در مجاورت کانال تاریخی گرگر نمونه ای از این دست باغ سازی ایرانی است که به واسطه بستر قرار گیری خاص خود دربردارنده ویژگی‌هایی برجسته ای از باغ سازی ایرانی است. بر همین اساس، این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیقی توصیفی- تحلیلی تلاش خواهد نمود که به بررسی و شناخت مولفه ها و خصوصیات سازنده این باغ بپردازد. در این پژوهش به منظور شناخت و مستند سازی اطلاعات مرتبط با باغ خان نظیر اطلاعات طبیعی، تاریخی وکالبدی، از روش فهرست نگاری استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز عمدتا از طریق منابع کتابخانه ای از قبیل نوشته های تاریخی، اسناد و مدارک آرشیوی نقشه ها و تصاویر هوایی گرد آوری شده است. و همچنین در بخشی از فرایند جمع آوری اطلاعات، بررسی‌های میدانی،مصاحبه های شفاهی نیز به کار گرفته شده اند. بر مبنای یافته های این پژوهش، باغ خان، باغی رودخانه‌ای است که از نظر ساختاری می‌تواند در دسته باغ‌های تک محوری قرار گیرد. این درحالیست که به دلیل بستر ویژه قرار گیری باغ، این محور در راستایی غیر مستقیم واقع شده است که ضمن تاثیرگذاری بر نظام‌های سازنده باغ، الگوی ساختاری غیر منتظم و ارگانیکی را برای باغ خان پدید آورده است. همچنین طبق یافته‌های پژوهش فعالیت‌های کشاورزی، تاثیرات فرهنگی دوره قاجار و همچنین خصوصیات بستر پیرامونی از مهم ترین عوامل اثرگذار در شکل‌گیری الگوی ساختاری باغ خان بوده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - سیر تحولات فضایی شهر سیرجان در دوران اسلامی با اتکاء به شواهد باستان شناختی و منابع مکتوب تاریخی
        حسن  کریمیان احمد پوراحمد زینب افضلی
        سیرجان یکی از شهرهای مهم ایالت کرمان از دورۀ ساسانی تا به امروز به دلیل قرارگیری بر سر راه های ارتباطی و موقعیت جغرافیایی مناسب، نقش بسیار کلیدی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جنوب شرق ایران ایفاء نموده است. هر چند منابع مکتوب اطلاعات ذیقیمتی از این شهر ارائه می دهن أکثر
        سیرجان یکی از شهرهای مهم ایالت کرمان از دورۀ ساسانی تا به امروز به دلیل قرارگیری بر سر راه های ارتباطی و موقعیت جغرافیایی مناسب، نقش بسیار کلیدی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جنوب شرق ایران ایفاء نموده است. هر چند منابع مکتوب اطلاعات ذیقیمتی از این شهر ارائه می دهند، لیکن پرسش های زیادی درباره شکل یابی، توسعه و جابجایی ها مکانی آن در دوره های مختلف باقی مانده است. در پاسخ پرسش هایی از این دست نگارندگان بر آن شدند تا ضمن بهره گیری از منابع مکتوب و نتایج بررسی های میدانی فشرده دشت سیرجان، روند شکل گیری و تحولات شهر سیرجان را معلوم و جابجائی های این شهر در دوران اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. در نتیجه پژوهش حاضر مشخص گردید که موقعیت مکانی شهر سیرجان در دوران اسلامی چند بار تغییر کرده تا آن که در دوره قاجار در جای فعلی مستقر شده است. بنا بر شواهد موجود هستۀ اولیه این شهر به احتمال در دوره اشکانی در محوطه شهر قدیم شکل گرفته و در دوره ساسانی اهمیت یافته و طی چند سدۀ اولیه اسلامی به عنوان مرکز ایالت کرمان بوده تا این که در اواخر دورۀ سلجوقی از رونق افتاده و بتدریج محوطه قلعه سنگ جای آن را گرفته است. شواهد باستان شناسانه همچنین مؤید آن است که قلعه سنگ در سده های 7 تا اواخر سده 9 ﻫ..ق مهم ترین استقرارگاه دشت سیرجان بوده، لیکن با خرابی آن به دست آق قویونلو ها از رونق افتاده و مرکزیت شهر به مکانی که امروز به باغ بمید شهرت دارد، منتقل شده است. اگرچه باغ بمید در دورۀ صفوی مهم ترین استقرار دشت سیرجان بوده، لیکن با عمران سعیدآباد در دورۀ قاجار، حاکم نشین و مرکز شهری به اینجا منتقل و تا به امروز استمرار یافته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - اعتقاد به جهان واپسين در ايران پيش از تاريخ (تحليلي فلسفي براساس شواهد باستان‌شناختي)
        آتوسا  مؤمنی
        دیری نیست که در پی باروری علوم انسانی در میان دیگر علوم، دانش باستان‌شناسی بعنوان شاخة دانشی مادی و معنوی‌گرا از علوم انسانی، سعی دارد بر پایه مستندات ملموس و ناملموس با مطالعه تطورِ تفکر، فرهنگ، سنت و باورها و اعتقادات جوامع در گذشته، به شناخت چگونگی شكلگيري، تداوم و ت أکثر
        دیری نیست که در پی باروری علوم انسانی در میان دیگر علوم، دانش باستان‌شناسی بعنوان شاخة دانشی مادی و معنوی‌گرا از علوم انسانی، سعی دارد بر پایه مستندات ملموس و ناملموس با مطالعه تطورِ تفکر، فرهنگ، سنت و باورها و اعتقادات جوامع در گذشته، به شناخت چگونگی شكلگيري، تداوم و تغییر آنها بپردازد و این فرایند تغیير و تحول را همراه با زایشهای عقلی و منطقی در پیوند با جهان‌بینی انسان، بمثابة گنجینة زنده ‌يي که از پیش از تاریخ تا کنون قوام یافته و منتقل شده است، دریابد. مرگ از جمله مسائل به غایت بنیادین با ابعاد حیاتی و هستی‌شناختی در زمینة فرهنگها، جامعه و جهان بشری برای انسان بوده است. از این منظر انسان اساساً هستنده ‌يي مرگ‌اندیش است که در جریان تاریخ همواره پیوندش را با این تفکر، محفوظ داشته است. شواهد باستان‌شناسی، ملموسترین میراث مرگ‌اندیشی و مؤید توجه و حساسیت انسان پیرامون مرگ است و خود ریشه در فلسفة تفکر و اندیشة او نسبت به دنیای پس از مرگ دارد. در نوشتار حاضر تلاش شده نسبت به فلسفه مرگ و سرشت مرگ‌اندیش انسان در هزارة دوم و اول قبل از میلاد بر پایه کاوشهای باستان‌شناختی، در گورستان نوبند (که معرف دوره يی خاص و منطقة غنی از تاریخ و فرهنگ دیرین‌الموت است)، پرداخته شود و خاصه آداب تدفین و تطور آن به همراه بنیانهای ایدئولوژیکی محاط بر آن، مورد مطالعه قرار گيرد و در این رهیافت بر پایه مطالعات باستان‌شناختی و شواهد مکشوفه از واکاویهای میدانی، موضوع مرگ‌آگاهی انسان و اعتقاداتش به دنیای پس از مرگ بیش از پیش شناخته شود و انتقال بین نسلی آن با همة ابعاد تغییریافته‌اش، بر پایه رشد عقلی و منطقی به بوته بررسی گذاشته شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - (تجلي مفاهيم قرآنی در باغ ایرانی با تاکید بر سوره انسان( نمونه موردی: باغ دولت آباد یزد
        محمدرضا  پورجعفر
        در این مقاله ابتدا با مطالعه با غهای ایرانی بويژه دوره اسلامي و بررسی خصوصیات کلی و فضای کالبدی آن)آب، گياه و....( به بررسی عناصر باغ پرداخته شده است. سپس با بررسي و جستجو در متن قرآن بويژه سوره انسان و تفاسير مربوط به آن )تفسيرالميزان و تفسير نمونه( عناصر بهشت قرآني در أکثر
        در این مقاله ابتدا با مطالعه با غهای ایرانی بويژه دوره اسلامي و بررسی خصوصیات کلی و فضای کالبدی آن)آب، گياه و....( به بررسی عناصر باغ پرداخته شده است. سپس با بررسي و جستجو در متن قرآن بويژه سوره انسان و تفاسير مربوط به آن )تفسيرالميزان و تفسير نمونه( عناصر بهشت قرآني در عناصر باغ دولت آباد بازخواني گرديده است. اين بازخواني از طريق تحليل كالبدي- فضايي باغ دولت آباد و انطباق با مفاهيم قراني صورت پذيرفته است. هدف از اين مطالعه استخراج وجوه اشتراك نعمتهاي باغ بهشت با عناصر باغ دولت آباد بوده و تكنيك مورد استفاده در اين پژوهش، توصيفي- تحليلي است. گردآوري اطلاعات از طريق بازديد، برداشت ميداني و كتابخان ه اي بوده و آناليز اطلاعات جمع آوري شده بر اساس قياس آنها از تفاسير قرآني بويژه تفسير الميزان انجام گرديده است. نتايج به دست آمده نشان م يدهد كه عناصر موجود در باغ ايراني در سوره انسان با عنوان نعمتهاي بهشت قرآني ياد شده است كه اين نعمتها بصورت عيني و ذهني در هم در كالبد باغ و هم در باور طراح آن استعاراتي مادي و معنوي به جا نهاده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تجلی آیات قرآن مجید در فرش-باغ ایرانی با تأکید بر سوره الرحمن
        محمد جواد مهدوی نژاد مجتبی انصاری سپیده  صمدزاده آزاده فاضلی مرضیه السادات احمدنژاد
        آیات قرآن مجید تجلیگاه جمال و جلال خداوندی هستند و هنرمندان مسلمان با عنایت به این آیات به خلق آثاری پرداختهاند که جلوهای از بهشت آرمانی آنها است. در این راستا فرش-باغ ایرانی نمودی از تصویر باغ-بهشت است که خود جلوهای از فردوس قرآنی به شمار میآید. الگوهای فردوس قرآنی در أکثر
        آیات قرآن مجید تجلیگاه جمال و جلال خداوندی هستند و هنرمندان مسلمان با عنایت به این آیات به خلق آثاری پرداختهاند که جلوهای از بهشت آرمانی آنها است. در این راستا فرش-باغ ایرانی نمودی از تصویر باغ-بهشت است که خود جلوهای از فردوس قرآنی به شمار میآید. الگوهای فردوس قرآنی در ساختار باغ و فرش ایرانی به‌صورت مشترک بکار رفتهاند و شناخت این الگوها موجب آگاهی از بینش هنرمندان مسلمان میگردد. هدف از این پژوهش بازشناسی کهنالگوهای باغ ایرانی در آیات قرآن مجید به‌ویژه سوره مبارکه الرحمن و بررسی نحوه تجلی آنها در ساختار فرش ایرانی است. پرسشهایی که در این پژوهش مطرح میشوند، عبارتند از: 1) آیات قرآن مجید به‌ویژه سوره مبارکه الرحمن چگونه به توصیف بهشت میپردازند؟ 2) چگونه میتوان الگوی فردوس قرآنی را در ساختار باغ ایرانی و به‌تبع آن فرش-باغ به چشم دید؟ جهت پاسخگویی به پرسشهای نامبرده از روش تحقیق "توصیفی- تحلیلی" متکی بر تکنیک‎های مقایسه تطبیقی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات و دادههای موردنظر نیز ترکیبی از روشهای کتابخانهای و مطالعه اسنادی میباشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار باغ و فرش در تمدن ایرانی-اسلامی بر شاخصهای حاصل از تحلیل فردوس قرآنی انطباق دارند و لذا میتوان فرش-باغ را نمودی از الگوی باغ-بهشت به شمار آورد. تجلی آیات قرآن مجید در ساختار فرش-باغ ایرانی را میتوان در نظامهای سهگانه معنایی، کارکردی و کالبدی به چشم دید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تجلی آیات قرآن مجید در فرش-باغ ایرانی با تأکید بر سوره الرحمن
        محمد جواد مهدوی نژاد مجتبی انصاری سپیده  صمدزاده آزاده فاضلی مرضیه السادات احمدنژاد
        آیات قرآن مجید تجلیگاه جمال و جلال خداوندی هستند و هنرمندان مسلمان با عنایت به این آیات به خلق آثاری پرداختهاند که جلوهای از بهشت آرمانی آنها است. در این راستا فرش-باغ ایرانی نمودی از تصویر باغ-بهشت است که خود جلوهای از فردوس قرآنی به شمار میآید. الگوهای فردوس قرآنی در أکثر
        آیات قرآن مجید تجلیگاه جمال و جلال خداوندی هستند و هنرمندان مسلمان با عنایت به این آیات به خلق آثاری پرداختهاند که جلوهای از بهشت آرمانی آنها است. در این راستا فرش-باغ ایرانی نمودی از تصویر باغ-بهشت است که خود جلوهای از فردوس قرآنی به شمار میآید. الگوهای فردوس قرآنی در ساختار باغ و فرش ایرانی به‌صورت مشترک بکار رفتهاند و شناخت این الگوها موجب آگاهی از بینش هنرمندان مسلمان میگردد. هدف از این پژوهش بازشناسی کهنالگوهای باغ ایرانی در آیات قرآن مجید به‌ویژه سوره مبارکه الرحمن و بررسی نحوه تجلی آنها در ساختار فرش ایرانی است. پرسشهایی که در این پژوهش مطرح میشوند، عبارتند از: 1) آیات قرآن مجید به‌ویژه سوره مبارکه الرحمن چگونه به توصیف بهشت میپردازند؟ 2) چگونه میتوان الگوی فردوس قرآنی را در ساختار باغ ایرانی و به‌تبع آن فرش-باغ به چشم دید؟ جهت پاسخگویی به پرسشهای نامبرده از روش تحقیق "توصیفی- تحلیلی" متکی بر تکنیک‎های مقایسه تطبیقی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات و دادههای موردنظر نیز ترکیبی از روشهای کتابخانهای و مطالعه اسنادی میباشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ساختار باغ و فرش در تمدن ایرانی-اسلامی بر شاخصهای حاصل از تحلیل فردوس قرآنی انطباق دارند و لذا میتوان فرش-باغ را نمودی از الگوی باغ-بهشت به شمار آورد. تجلی آیات قرآن مجید در ساختار فرش-باغ ایرانی را میتوان در نظامهای سهگانه معنایی، کارکردی و کالبدی به چشم دید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - بررسی ادراکات طبیعت در باغ تاج‌آباد نطنز از منظر اکولوژیک ادراک
        پرنیان قلی پور محمدرضا  عطایی همدانی سارا تقوی اردکان راضیه فتحی
        باغ ایرانی را می‌توان یکی از شاخص‌ترین و بهترین‌ الگوهای منظرسازی در ایران دانست که حاصل تعامل میان انسان در مواجهه با طبیعت می‌باشد؛ زیرا که تعامل شکل‌گرفته بین انسان و طبیعت منجر به تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر می‌گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین تحریک حواس أکثر
        باغ ایرانی را می‌توان یکی از شاخص‌ترین و بهترین‌ الگوهای منظرسازی در ایران دانست که حاصل تعامل میان انسان در مواجهه با طبیعت می‌باشد؛ زیرا که تعامل شکل‌گرفته بین انسان و طبیعت منجر به تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر می‌گردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین تحریک حواس، ادراکات و هندسۀ باغ ایرانی می‌باشد. در حقیقت سه عامل اساسی انسان، محیط و روابط بین انسان و محیط موردبررسی قرار می‌گیرد تا چگونگی کنش و واکنش و تأثیرگذاری هریک را بر دیگری مشخص کند. روش‌شناسی در پژوهش حاضر به‌صورت کیفی و با رویکردی قیاسی به ارائه‌ی ساختار کلی از یک نمونۀ جز که همان باغ تاج‌آباد نطنز است، به بیان مبانی نظری کلی برآمده از ادراکات محیط و روان‌شناسی مربوط به آن می‌پردازد. روش گردآوری اطلاعات نیز به‌صورت مشاهدۀ میدانی و استفاده از اسناد کتابخانه‌ای می‌باشد. نتیجه‌ی حاصل گردیده بیان‌گر این موضوع است که باغ ایرانی به‌مثابه یک کل، محصول پیوستگی مؤلفه‌هایی است که هریک به‌تنهایی معنا و مفهوم خاصی را به مخاطب القا نمی‌کنند و هم‌نشینی این عناصر و مؤلفه‌ها در کنار یکدیگر مفهوم باغ ایرانی را شکل می‌دهد. ازاین‌رو در بازآفرینی باغ ایرانی در محیط کالبدی زندگی ازجمله در شهرهای معاصر باید توجه فزاینده‌ای به فرآیند ادراکی آن توسط انسان امروزی گردد، زیرا در این صورت می‌توان به نیازهای انسان معاصر پاسخ مناسبی داد که در گام نخست موجب ارتقاء بهداشت روان جامعه گردد و در گام بعدی به پیوند حیطه معنا بیانجامد و اسباب خودشکوفایی فردی را فراهم آورد. تفاصيل المقالة