-
دسترسی آزاد مقاله
1 - نقد خرد در شاهنامه
فریده وجدانیاین مقاله ميخواهد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی نشان دهد که تعلق فردوسی به عصر طلایی تمدن ایرانی که خرد گرایی ویژگی ممتاز آن به شمار میآید، درخشش خرد در فرهنگ باستانی ایران که وی میراثدار آن است و جایگاه خرد در مذهب تشیع که مذهب مختار اوست، هیچ یک خاطر فرزانۀ طوس چکیده کاملاین مقاله ميخواهد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی نشان دهد که تعلق فردوسی به عصر طلایی تمدن ایرانی که خرد گرایی ویژگی ممتاز آن به شمار میآید، درخشش خرد در فرهنگ باستانی ایران که وی میراثدار آن است و جایگاه خرد در مذهب تشیع که مذهب مختار اوست، هیچ یک خاطر فرزانۀ طوس را که خود نیز بنا بر استعداد شخصی حکیمی خردباور و خردپذیر است، از توجه به وجوه منفی و ناپسندیدۀ خرد منصرف نساخته است. از اینرو بهرغم باور غالب، شاهنامه تنها عرصۀ ستایش خرد نیست، بلکه از خردِ ناستوده و آسیبهای آن نیز سخنها دارد. یافتههای مقالۀ حاضر، هم چنین ابهام موجود در خوانش و مفهوم بیتی از مقدمۀ شاهنامه را که عبارتست از: ازو شادمانی و زویت غمیست و زویت فزونی و هم زو کمیست مرتفع میسازد و نظر مخاطبان را به آسیب شناسی خرد از منظر فردوسی جلب کند. نگارنده با وجود جست و جو در حاصلِ تتبعات شاهنامه پژوهان، قرائت و معنی پیشنهادی مقالۀ حاضر برای بیت یادشده و نیز بحث «نقد خرد در شاهنامه» را فاقد پیشینه یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - واكاوي جنبههاي دراماتيك داستان رستم و سهراب شاهنامه بر پاية درامشناسي ارسطو
داود حاتمياز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي چکیده کاملاز ميان داستانهاي دورههاي سهگانه اساطيري، پهلواني و تاريخيِ شاهنامه فردوسي، داستانهاي دوره پهلواني زمينههايي استوارتر و جذابتر براي پژوهش دارند. جدا شدن كاركرد پهلواني از خويشكاري شخص اسطوره- شاه- پهلوان در داستانهاي اين دوره و تجلّي آن در خويشكاري شخص جداگانهاي به نام پهلوان، با كنشها و احساسهايي به طور فزاينده از نوع رفتارها و عواطف انسان معمولي از يك سو، و گرايش فردوسي به كاوش و گُزارد انگيزههاي دروني پهلوانان در برابر رويدادهاي حماسي از سوي ديگر، بُعد شخصيت (قهرمان) پردازي را ژرفتر كرده و ساختار را از سطح روايت حماسي صرف به سطح ساختار درامي و تجسّم عملي تحول بخشيده كه جلوه آن در برخي از داستانهاي پهلواني بارزتر است. بررسي جنبههاي دراماتيك داستانهاي پهلواني، افزوده بر شناسايي قابليتهاي نمايش، به تشخيص روشمندانه و درستتر هويّت نوعي آنها نيز كمك بسياري ميكند. مقاله حاضر، با گزينش يكي از معروفترين داستانهاي پهلواني شاهنامه، داستان رستم و سهراب و با تأكيد مقدماتي بر اصالت روايت ايراني آن در قياس با روايتهاي غيرايراني و همچنين درنگي بر نام نوعي، به واكاوي جنبههاي دراماتيك آن بر پايه پوئتيكاي ارسطو، به منزله كهنترين و – در عين حال- معتبرترين رساله در شناخت ساز وكار درام درآثار منظوم و غيرمنظورم كلاسيك، ميپردازد و نتايج كار خود را برميشمارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - شاهنامه در جهان عرب
قاسم مختاري محمود شهبازي مژگان نصيريفردوسی شاعر بلند آوازة ایران زمین است که با سرودن شاهنامه بهعنوان یکی از گرانسنگترین آثار حماسي، در آسمان شعر و ادب فارسی درخشید. در قرن هفتم هجري، نخستین ترجمة عربي از شاهنامه توسط فتح بن علی بنداری اصفهاني، به فرمان ملك معظّم عيسي ايوبي انجام شد. این ترجمة منثور و چکیده کاملفردوسی شاعر بلند آوازة ایران زمین است که با سرودن شاهنامه بهعنوان یکی از گرانسنگترین آثار حماسي، در آسمان شعر و ادب فارسی درخشید. در قرن هفتم هجري، نخستین ترجمة عربي از شاهنامه توسط فتح بن علی بنداری اصفهاني، به فرمان ملك معظّم عيسي ايوبي انجام شد. این ترجمة منثور و مختصر كه جنبة هنري و زيباشناختي شاهنامه را وانهاده بود، تا دورة معاصر در ادبیات عربی تأثیر چشمگیری نداشت؛ اما در دورة معاصر و به فضل تلاشهاي بيوقفة برخي از ناقدان و نويسندگان جهان عرب، از جمله عبدالوهاب عزّام كه به زبان فارسي تسلط داشت و پژوهشهاي گستردهاي در زمينة شاهنامه به زبان عربي انجام داد، برخي شاعران و اديبان معاصر عرب تحت تأثير فردوسي قرار گرفته و او را الگو و اسوة شعري خود قرار دادند و از فردوسي بهعنوان شاعري بزرگ و الگويي بي همتا ياد كردند؛ اما داستانهاي شاهنامه در آثار شاعران عرب چندان بازتابي نداشت، كه گرايش به ادبيات غرب، ترجمة منثور و از بين رفتن ويژگيهاي ادبي آن در ترجمه و فراهم نبودن زمينة حماسه در ادبيات عربي از دلايل آن است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - مقايسه داستان خسرو و شيرين فردوسي با نظامي
حسن شاهیپورهدف از تدوين اين مقاله اين بود كه داستان «خسرو و شيرين» را كه در دو منظومه متفاوت آمده است، به صورت تطبيقي با هم مقايسه كنيم. نخست خلاصهاي از دو منظومه؛ يعني شاهنامه و خسرو و شيرين نظامي فراهم آورديم تا چهارچوب و طرح كلي داستان در دو منظومه پيش چشم خواننده باشد. سپس چکیده کاملهدف از تدوين اين مقاله اين بود كه داستان «خسرو و شيرين» را كه در دو منظومه متفاوت آمده است، به صورت تطبيقي با هم مقايسه كنيم. نخست خلاصهاي از دو منظومه؛ يعني شاهنامه و خسرو و شيرين نظامي فراهم آورديم تا چهارچوب و طرح كلي داستان در دو منظومه پيش چشم خواننده باشد. سپس دو صورت اينداستان را با يك منبع تاريخي مقايسه كردهايم تا معلوم شود كدام يك از سرايندگان به روايات تاريخي پايبندتر بودهاند. مسلماً اين مراجعه ميبايست به منبعي صورت گيرد كه قبل از اين دو منظومه به رشته تحرير در آمده باشد؛ چرا كه احتمال اينكه تاريخهاي بعدي خود تحت تأثير يكي از اين دو منظومه باشند، كم نيست. در ضمن ممكن است در طول زمان شاخ و برگهايي به اين داستان افزوده و وارد تاريخ شود. براي اين كار تاريخ طبري را انتخاب كرديم كه از همه منابع قديميتر است و خلاصهاي هم از روايت تاريخ طبري فراهم كرديم تا دو خلاصه قبلي را با اين يكي محك بزنيم. مواردي نيز بود كه در شاهنامه يا خسرو و شيرين يا هر دو ذكر شده بود، وليدر تاريخ طبري نبود. در چنين مواردي نيز به كتابهاي مجمل التواريخ و تاريخ ثعالبي مراجعه كرديم كه حداقل قبل از نظامي تأليف يافتهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - روابط سرمتني (طولي و ژانري) اسكندرنامههاي منظوم (فردوسي، نظامي و اميرخسرو)
سیما عباسی«سرمتنيت» از مقوله هاي پنجگانۀ «ترامتنيت» ژرار ژنت است كه به بررسي روابط ژانر شناسانه يك اثر و روابط طولي ميان آن و ژانر متعلق بدان می پردازد. اين مقوله، براي بررسي آثاری مناسب است كه در گذر زمان دگرگون شده و بنا به دلايلي از جمله انتظارات اجتماعي و فكري روزگار خويش و ت چکیده کامل«سرمتنيت» از مقوله هاي پنجگانۀ «ترامتنيت» ژرار ژنت است كه به بررسي روابط ژانر شناسانه يك اثر و روابط طولي ميان آن و ژانر متعلق بدان می پردازد. اين مقوله، براي بررسي آثاری مناسب است كه در گذر زمان دگرگون شده و بنا به دلايلي از جمله انتظارات اجتماعي و فكري روزگار خويش و توقعات مخاطبان، به آثاري گاه متمايز از نوع اوليۀ خويش تبديل شده اند؛ از جمله چنين آثاري اسكندرنامه ها هستند كه حماسه هاي تاريخي اند؛ اما مشخّصههاي ژانري ديگري نيز در آنها وارد شده و آنها را به آثاري فراتر از حماسه هاي تاريخي تبديل كرده است. در این آثار چگونگی تأثیر این مشخصه ها بر سرشت حماسی این آثار و نیز ارتباط آنها با عنوان اسکندرنامه قابل بررسی است. برای این منظور، عناصر سه ژانر موجود در این آثار، استخراج شد و چگونگی کاربرد ژانرهای تعلیمی و غنایی در رابطه با سرمتن حماسی بررسی گردید و مشخص شد وجود تداخل ژانری در اسکندرنامه های پس از فردوسی و نمود برجسته ژانر تعلیمی هرچند زمینۀ حماسی این آثار را از بین نبرده، مقدمات تغییر عنوان این آثار به سوی خردنامه را ایجاد کرده است. در اين نوشتار ویژگی ژانري اسكندرنامه هاي منظوم (فردوسي، نظامي و اميرخسرو) و ارتباط سرمتنی آنها با ژانر اولیه و اصلیشان، حماسه و نیز با عنوان «اسكندرنامه»، بررسی شده است تا ارتباط سرمتني اين آثار و تحولات صورت گرفته در محتواي ژانري آنها مشخص شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تحلیل تطبيقی مفهوم اعتدال در اندرزهای «دينکرد ششم» و «شاهنامه» فردوسی
زهرا دلپذیر محمد بهنام فر محمد رضا راشد محصلیکی از مفاهیم بنیادی در اندیشۀ ایرانی، اصل اعتدال و میانه روی در امور زندگی است که در کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی به ويژه کتاب ششم دينکرد، مفصلترين اندرزنامه به زبان پهلوی، نمود بارزی دارد. در شاهنامۀ فردوسی نیز که چکیدۀ فرهنگ ایران پیش از اسلام به شمار می آید، میانه چکیده کاملیکی از مفاهیم بنیادی در اندیشۀ ایرانی، اصل اعتدال و میانه روی در امور زندگی است که در کتاب ها و اندرزنامه های پهلوی به ويژه کتاب ششم دينکرد، مفصلترين اندرزنامه به زبان پهلوی، نمود بارزی دارد. در شاهنامۀ فردوسی نیز که چکیدۀ فرهنگ ایران پیش از اسلام به شمار می آید، میانه گزینی، یکی از اصول اساسی است که در اندرزهای مختلف به آن تأکید شده است. در این مقاله کوشیده ایم تا به شیوة تطبیقی و با رویکرد تحلیل محتوا، همسانی های این دو کتاب را درباره اعتدال بازنماییم. نتایج تحقیق نشان می دهد که مفهوم اعتدال در دینکرد ششم و شاهنامۀ فردوسی به یکدیگر بسیار نزدیک است. در هر دو کتاب، افراط و تفریط از مصادیق شر و بدی هستند و خیر و نیکی که در میانة این دو قرار میگیرد، نماد اعتدال است. از سوی دیگر نیکی مساوی با کردار، پندار و گفتار نیک است؛ سه اصل مهم باور زرتشتی که با خرد، ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ دارند و انسان را به زندگی خردمندانه ای راهنمایی می کنند که اصل آن میانه روی است. بین اعتدال و عدل و داد نیز پیوند تنگاتنگی وجود دارد که مفهوم اشه در اندیشة مزدایی را تداعی می کند. گفتنی است که مفهوم اعتدال در دینکرد ششم با اندرزهای بخش تاریخی شاهنامه، به ویژه ابیات مربوط به دوران پادشاهی خسرو انوشیروان، تطابق بیشتری دارد و گاهی اندرزهایی کاملاً یکسان در این زمینه به چشم می خورد که بیانگر تأثیر گذاری دینکرد ششم بر شاهنامه یا منابع یکسان اندرزی دو کتاب است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - آفاق صلحدوستی ایرانیان در داستان فریدون (یکی از ویژگیهای فکری حماسهسرایی فردوسی)
محمّدرضا کیوانفر پروانه عادل زاده کامران پاشایی فخریاین مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از ان چکیده کاملاین مقاله در پی آن است تا چگونگی صلح اندیشی قهرمانان ایرانی را در داستان فریدون بررسی کند. در این داستان از چند روش صلحاندیشانه صحبت شده است. توزیع گستردۀ ثروت بین نیازمندان که به دست فرانک انجام میشود، تقسیم جهان به سه قسمت و کثرتگرایی در روش حکومت داری و دوری از انفراد در تقسیم جهان که کار فریدون است و گفت وگومحوری در حل منازعات در میان قهرمانان و تکیه برکشف راه حل صلح و رد مطلق خشونت و دوری از استفاده از قدرت نظامی برای حل اختلافات و عدم تعلق به دنیا و دوری از سماجت و جدال برای ماندن در حاکمیت و قدرت، که ویژگی ایرج در مواجهه با برادران است و توجه ویژه به داد و دادگری و دوری از ستم و ستمگری در کردار و گفتار فریدون. آنچه فریدون از آن بهره برده است و نیز کنش، گفتار و اندیشۀ قهرمانان ایرانی در داستان فریدون، با دیدگاه های صلح دوستی امروزی انطباق دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - مقایسه پادشاهی بوران ساسانی در شاهنامه و منابع تاریخی (در بررسی انتقادی یک بیت چالش برانگیز)
اکرم جودی نعمتیبوران در آستانه فروپاشی ساسانیان به پادشاهی رسیده و در شاهنامه به نیکنامی ستوده شده است؛ با اینهمه، فردوسی در آغاز پادشاهی او میگوید: «یکی دختری بود بوران بهنام/چو زن شاه شد کارها گشت خام». این بیت در تناقض با ابیات بعدی است و القا میکند تباهی اوضاع مملکت در آن زمان چکیده کاملبوران در آستانه فروپاشی ساسانیان به پادشاهی رسیده و در شاهنامه به نیکنامی ستوده شده است؛ با اینهمه، فردوسی در آغاز پادشاهی او میگوید: «یکی دختری بود بوران بهنام/چو زن شاه شد کارها گشت خام». این بیت در تناقض با ابیات بعدی است و القا میکند تباهی اوضاع مملکت در آن زمان، ناشی از پادشاهی این زن بوده است. در پی پاسخ به این سؤال که «از دو سوی تناقض، کدامیک حقیقت دارد» و «علت تناقض یادشده چه میتواند باشد»، نویسنده مقاله، روایت شاهنامه از کشورداری بوران را به محک منابع تاریخی زده است. دادههای تحقیق نشان میدهد هیچ گزارش منفی دربارۀ بوران وجود ندارد و تمام مورخان، مفصلتر از فردوسی، کشورداری وی را به نیکی گزارش کردهاند. پس چرا فردوسی چنین سروده است؟ نویسنده، با طرح احتمالاتی، به این نتیجه رسیده است که بیت مزبور نه در ارتباط با چگونگی کشورداری بوران، بلکه ناشی از التزام فردوسی به پیشفرضهایی بوده که در سایه باورهای دینی روزگار وی شکل گرفته بود. ردیابی پیشفرضها ما را به این حدیث منسوب به پیامبر (ص) میرساند: «قومی که زمام امور خود را به دست زنی بسپارد، هرگز رستگار نمیشود». اسناد حدیث، اعتبار آن را تأیید نمیکند و حدیث در منابع متقدم شیعی هم نیامده است؛ اما سایۀ فرهنگی اجتماعی آن در جامعه فردوسی موجب این پیشفرض شده است که اگر زن پادشاه شود، مملکت خراب میشود. پس شاعر در تناقض میان آن حقایق تاریخی و این پیشفرضاجتماعی مانده و نتیجهاش، تناقض در سرودن داستان بوران شده است؛ هرچند کلیت شاهنامه، نگاه منفی به زنان را تأیید نمیکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - بررسی جایگاه معاد در شاهنامه فردوسی با نگاه به آیات قرآن کریم
علی ذات علی محمد رضا زمان احمدی محمد رضا قاریبحث در خصوص دنیای پس از مرگ از مسایل مهم اعتقادی است.شعرا در اعصار مختلف ادب فارسی از این موضوع غفلت نداشته اند.فردوسی از جمله شعرایی است که در شاهنامه به این موضوع نگاه خاصی داشته است؛ از آنجا که سراینده علاوه بر جنبه های داستان سرایی و...جنبه تنبه و آگاهی بخشی در ارت چکیده کاملبحث در خصوص دنیای پس از مرگ از مسایل مهم اعتقادی است.شعرا در اعصار مختلف ادب فارسی از این موضوع غفلت نداشته اند.فردوسی از جمله شعرایی است که در شاهنامه به این موضوع نگاه خاصی داشته است؛ از آنجا که سراینده علاوه بر جنبه های داستان سرایی و...جنبه تنبه و آگاهی بخشی در ارتباط با زندگی و دنیای پس از آنرا به خواننده و مخاطب شعرخود در نظر داشته است،آدمی را از دوستی و دل سپردن به دنیا برحذر میدارد و به مسألهی مرگ و حیات اخروی نیز با دیدی حکیمانه نگاه میکند.از جمله مباحث قابل توجهی که در شاهنامه مد نظر قرار گرفته و سراینده آن در فراز و فرودها و شادیها و ناکامیها، در جنگها و آشتیها و...به آن پرداختهاست و این تحقیق به آن پرداخته، بحث مرگآدمیو قطعیت جهان پس از مرگ و تطبیقآن با آیات قرآن است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - بررسی جایگاه اجتماعی سیندخت، رودابه، تهمینه و گردآفرید در شاهنامۀ فردوسی
زهره پارسیان شهناز ولیپور هفشجانیدر این مقاله به زندگی اجتماعی چند تن از زنان نامدار شاهنامه (سیندخت، رودابه، تهمینه و گردافرید) با تکیه بر روایت داستان آنان در شاهنامه نگاهی شده است؛ که نشان میدهد این زنان نامدار شاهنامه در کنار مردان بزرگ و پهلوان چه نقش مهم و مؤثری را در صحنههای اجتماعی سیاسی و حت چکیده کاملدر این مقاله به زندگی اجتماعی چند تن از زنان نامدار شاهنامه (سیندخت، رودابه، تهمینه و گردافرید) با تکیه بر روایت داستان آنان در شاهنامه نگاهی شده است؛ که نشان میدهد این زنان نامدار شاهنامه در کنار مردان بزرگ و پهلوان چه نقش مهم و مؤثری را در صحنههای اجتماعی سیاسی و حتی در صورت لزوم، در میدان جنگ ایفا میکنند. تصویر یک زن آرمانی در شاهنامه، زنی در کنج خانه و یا دلبری زیبا و همسری که صرفاً به ایفای نقش تولید نسل بپردازد، نیست؛ زنان نامدار شاهنامه، انسانهای دانا و زیرکی هستند که در تدبیر و راهگشایی و حل چالشهای سیاسی و اجتماعی توانمندیهای خود را به نمایش میگذارند؛ حتی گاه در این زمینه از مردان نیز پیشی میگیرند و با درایت خاص خود نابخردیها و بیتدبیریهای مردان را جبران میکنند. این زنان همان قدر که در ابراز عشق و دلدادگی واقعی خویش، صادق و آزادوار عمل میکنند؛ برای پاسداشت مرز و بوم خود، با درک صحیح و خردمندانه شرایط، از متوسل شدن به سیاست، زد و بند و حتی فریب و نیرنگ هم ابا نمیکنند. در نهایت میتوان گفت هر یک از این زنان دارای ویژگیهای شاخصی است که مجموع این ویژگیها در کنار هم تصویری از زن کامل در شاهنامه ارائه میدهد. سیندخت نماد تدبیر و خرد در اداره امور، گردآفرید اسوۀ شهامت و سیاست، رودابه نشانگر شور زندگی و آزادگی و صداقت است و تهمینه نیز، عشق و فرزند پروری را به نمایش می گذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - مقایسۀ مفاهیم و شیوههای آموزش در شاهنامه فردوسی بر پایۀ آموزههای زال و بزرگمهر
نیلوفرسادات عبدالهیشاهنامۀ فردوسی از جمله متون شاخص ادبیات فارسی است که در قالب داستانها، مفاهیم آموزشی و اخلاقی را هم بیان میکند. از این روی برخی بخشهای شاهنامه همچون متون ادب تعلیمی کاربرد آموزشی دارد. یکی از این بخشها مجالس بزرگمهر در دورۀ پادشاهی نوشینروان است. مجلسگویی یکی از ش چکیده کاملشاهنامۀ فردوسی از جمله متون شاخص ادبیات فارسی است که در قالب داستانها، مفاهیم آموزشی و اخلاقی را هم بیان میکند. از این روی برخی بخشهای شاهنامه همچون متون ادب تعلیمی کاربرد آموزشی دارد. یکی از این بخشها مجالس بزرگمهر در دورۀ پادشاهی نوشینروان است. مجلسگویی یکی از شیوههای پند و اندرز است که عموماً در دربار شاهان مورد استفاده بوده و در رأس آن فردی دانا حضور داشته که با نصایح خود حاضران را بهرهمند میساخته و این پندها برای بهرهمندی دیگران ثبت میشده است. اندرزهای بزرگمهر با موضوع اخلاق فردی و اجتماعی، به صورت مدون و با استفاده از شگردهای سخنوری (که سخنش را تأثیرگذارتر میکند)، بیان میشود. در این مقاله محتوای مجالس بزرگمهر را با نگاهی توصیفی، تقسیمبندی و تحلیل کردهایم. همچنین به بیان جایگاه آموزشی اخلاق آموزشی و آموزش اخلاق در شاهنامه پرداختهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - ناراستی و پنهانکاری شخصیت ها در داستان رستم و سهراب از منظر ادب تعلیمی
محمداکبر سپاهی سعید دامنیشاهنامه نامدارترین اثر حماسی ایران است. آثاری نظیر شاهنامه، در کنار روایت داستانهای پهلوانی، با نشاندن هنجارها و ناهنجاریها در مقابل هم، وظیفۀ تعلیم نیکیها را نیز انجام میدهند. داستان نبرد رستم و سهراب اگر چه بخش کوچکی از شاهنامه است امّا از مشهورترین داستانهای این چکیده کاملشاهنامه نامدارترین اثر حماسی ایران است. آثاری نظیر شاهنامه، در کنار روایت داستانهای پهلوانی، با نشاندن هنجارها و ناهنجاریها در مقابل هم، وظیفۀ تعلیم نیکیها را نیز انجام میدهند. داستان نبرد رستم و سهراب اگر چه بخش کوچکی از شاهنامه است امّا از مشهورترین داستانهای این کتاب است. این نوشتار، داستان رستم و سهراب شاهنامۀ فردوسی را از منظر ادبیات تعلیمی و مبحث راستگویی، مینگرد. در یک نگاه گذرا و سرسری به داستان رستم و سهراب، با توجه به آغاز و پایان داستان، خواننده گمان میکند که فردوسی هم همانند تصوّر بسیاری از مردم آن روزگار، تقدیر را بدون نقش فعّال آدمی، مهمترین عامل بروز فاجعه مرگ سهراب قلمداد میکند امّا با نگاهی دقیقتر به داستان به نظر میرسد که فردوسی، در چینش مکالمات اشخاص این داستان، نشان میدهد که همگی در پنهان کردن حقیقت، دست دارند و همین کارهای آنها در وارونه نشان دادن حقایق دست به دست هم داده و به بروز فاجعه منتهی شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - پدیدارشناسی آموزشهای سازمانی: تجربه زیسته کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد
سمیه ابراهیمی کوشک مهدی رقیه فاضل محمدرضا آهنچیانهدف از این پژوهش، فهم تجربه های زیسته کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد از آموزش های سازمانی است که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق است که مشارکتکنندگان در مصاحبه، به صورت هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به اشباع نظری چکیده کاملهدف از این پژوهش، فهم تجربه های زیسته کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد از آموزش های سازمانی است که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق است که مشارکتکنندگان در مصاحبه، به صورت هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به اشباع نظری تعیین شد که تعداد نهایی شرکتکنندگان در مصاحبه 9 نفر از کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد که کارکنان، آموزش را به عنوان حقی انسانی و پدیده ای در هم تنیده با دیگر جوانب مدیریت منابع انسانی تجربه کرده اند. تجربه آموزش های غیرحرفه ای و ناظر به نیازهای فردی آنان نیز، نشان می دهد که آموزش ها در سازمان، لزوماً به آموزش های حرفه ای محدود نمی شود و آموزش های ناظر به نیازهای فردی و عمومی آنها موجب رضایت بیشتر آنان خواهد شد. در نهایت در این پژوهش، مدلی اکتشافی از آموزش سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد به دست آمد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - مؤلفههای تراژدی ارسطویی در شاهنامۀ فردوسی
شيرين قادري میرجلال الدین کزازی خلیل بیگزاده<p>تراژدی به عنوان نوعی ادب نمایشی، یکی از مهم‌ترین اجزای اندیشۀ ارسطو در فلسفۀ هنر و در کتاب فن شعر اوست. تراژدی از نظر ارسطو، به عنوان نخستین کسی که به تبیین و تشریح اجزای تشکیل دهندۀ آن پرداخت، دارای مؤلفه‌های متعددی است که به فهم هرچه بهتر تراژدی کمک می&zw چکیده کامل<p>تراژدی به عنوان نوعی ادب نمایشی، یکی از مهم‌ترین اجزای اندیشۀ ارسطو در فلسفۀ هنر و در کتاب فن شعر اوست. تراژدی از نظر ارسطو، به عنوان نخستین کسی که به تبیین و تشریح اجزای تشکیل دهندۀ آن پرداخت، دارای مؤلفه‌های متعددی است که به فهم هرچه بهتر تراژدی کمک می‌نماید و دارای ویژگی‌هایی است که با ایجاد تعادل و توازن روحی در بیننده، آن را در جایگاهی برتر از حماسه قرار می‌دهد. شاهنامۀ فردوسی، دارای داستان‌هایی است که می‌توان آن‌ها را با مؤلفه‌های تراژدی ارسطویی سنجید و به زوایای پنهان آن پی برد. این پژوهش با هدف تبیین مؤلفه‌های تراژدی ارسطویی در شاهنامه، با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است و نشان داده است، بسیاری از این اجزاء در شاهنامه وجود دارد که همسو با نظرات ارسطو در بوطیقاست، هرچند برخی تفاوت‌های جزئی دیده می‌شود که ریشه در اختلافات اساسی همچون، تفاوت در نوع ادبی و تفاوت‌های فرهنگی، اقلیمی، مذهبی و ... دارد.</p> پرونده مقاله