-
دسترسی آزاد مقاله
1 - کارکرد گفتمانی وجه جمله در تاریخ بیهقی
لیلا سید قاسم حمیده نوحپیشه«وجه» جمله یکی از ویژگیهای نحوی است که در تحلیل بلاغی و گفتمانی متون ادبی و غیر ادبی، کارکرد بسیار مهم دارد. این اهمیت از آنجا ناشی میشود که «وجه»، نمودار بعد ارتباطی (تعاملی/ بینافردی) ادبیات است و از میزان قطعیت دیدگاه نویسنده و نیز از ارتباط او با مخاطب پرده برمید چکیده کامل«وجه» جمله یکی از ویژگیهای نحوی است که در تحلیل بلاغی و گفتمانی متون ادبی و غیر ادبی، کارکرد بسیار مهم دارد. این اهمیت از آنجا ناشی میشود که «وجه»، نمودار بعد ارتباطی (تعاملی/ بینافردی) ادبیات است و از میزان قطعیت دیدگاه نویسنده و نیز از ارتباط او با مخاطب پرده برمیدارد. به همین جهت در بلاغت سنتی، وجه جمله از اهم مباحثی است که ذیل خبر و انشا بررسی میشود. در غرب از دهة هشتاد میلادی که تحلیل گفتمانی و ایدئولوژیکی متون ادبی (و غیر ادبی) مورد توجه قرار گرفت، منتقدان مدرن بر این عقیده تأکید کردند که ادبیات، غیر شخصی و عینینگر است. آنها کارکرد تعاملی زبان را مورد توجه قرار دادند و وجه را که مهم ترین عنصر در کارکرد تعاملی زبان به شمار میآید، شایستة بررسی دانستند. ما در این تحقیق به طور محدود و خاص به بررسی وضعیت وجه جمله در تاریخ بیهقی میپردازیم (اشاره به زینالاخبار و سلجوقنامه). تاریخ بیهقی، تاریخی هنری است که مؤلف آن در حفظ ارتباط دو طرفه با مخاطب خود، تعمدی آشکار دارد. از سوی دیگر، او بیش از بسیاری از رماننویسان معاصر از عنصر گفتوگو بهره میبرد. از این رو وجوه مختلف جمله، بسامد بالایی در نوشته های او دارد. با تحلیل چندی و چونی آنها میتوان تحلیلی گفتمانی و حتی ایدئولوژیک از آن ارائه داد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - پيشنمونگی در ساختگذرای افعال فارسی
فائقه شاهحسینیمقاله حاضر به مطالعه «پیشنمونة ساخت گذرا در افعال فارسي» ميپردازد. تاکنون «گذرايي» از جنبههاي مختلفي بررسي شده و يکي از موضوعهاي مطرح در مطالعات دستوريان و زبانشناسان بوده است. هرچند در زبان فارسي اين ساخت از ديدگاههاي مختلفي ارزيابي شده، تاکنون مطالعات محدودي در چکیده کاملمقاله حاضر به مطالعه «پیشنمونة ساخت گذرا در افعال فارسي» ميپردازد. تاکنون «گذرايي» از جنبههاي مختلفي بررسي شده و يکي از موضوعهاي مطرح در مطالعات دستوريان و زبانشناسان بوده است. هرچند در زبان فارسي اين ساخت از ديدگاههاي مختلفي ارزيابي شده، تاکنون مطالعات محدودي در اين زمينه از منظر شناختي انجام شده است. هدف عمدة تحقيق حاضر دستيابي به تعريفي جامع و مانع براي ساخت گذرا بر حسب شناخت فارسي زبانها است. به اين منظور، نويسنده با در نظر گرفتن هفت ملاک اصلی و یک ملاک فرعی به معرفی پيشنمونه این ساخت پرداخته است. طبق نتايج تحقيق حاضر، ساخت گذرا را نميتوان به لحاظ صورت يا نقش به تنهايي مطالعه کرد، بلکه براي تشخيص اين ساخت، به طور همزمان به صورت و نقش وابستهايم و در تعریف این ساخت باید پیوستاری برای آن در نظر بگیریم. به عبارتی میتوان افعال را در پیوستاری از گذرایی توصیف کرد و آنها را به سه گروه افعال گذرای پیشنمونهای، افعال گذرای غیرپیشنمونهای و افعال ناگذرا تقسیم کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - دگرديسي نمادها در شعر معاصر
حسن شاهیپور محمد خسروی شکیبنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش بر چکیده کاملنمادها اين قابليت و توانايي را دارند که در مسير زمان و تاريخ تغيير کرده، دچار پوست اندازي معنايي شوند. گرايشهاي نمادين و سمبليک در حوزه ادبيات معاصر، علاوه بر اوضاع استبدادي و حکومتهاي ديکتاتوري و احتياط و ترس از سانسورهاي رسانه اي، و دگرگوني سبکي، ماحصل دقت و تلاش براي غناي جوهر هنري- ابهام- و همچنين شرکت دادن خواننده در امر خواندن و آفرينش ادبي، جهت لذت بيشتر است. شاعراني که از استقلال فکري و توانايي ابتکار بهره مند هستند نمادها را مواظبت کرده، آنها را از ابتذال و روزمرهگي و حتي مرگ نجات ميدهند. نيما و پيروان نظريه ادبي او با تکيه بر دو واژه «تناسب» و «طبيعي بودن» در به کارگيري نمادها، سعي داشتهاند تا نمادهاي تکراري، کهنه و مرده شعر کلاسيک را در معناهاي نو به کار گيرند تا علاوه بر عمق بخشيدن به شعر، نظريه سبکي خود را نيز غني کنند. تعدادي از نمادها را ميتوان به دليل ماهيت و ارزش ذاتي ناشي از قدمت يا معنا پذيري بيشتر و همچنين عملکرد موثر در سطح انواع هنر، ابر نماد خواند؛ چرا که قرار گرفتن روي مسير درست معنا يابي اثر ادبي در گرو درک و تلقي درست از اين ابرنمادها است. «آب»، «باد»، «شب»، «ديوار»، «آينه» و... از اين گونه هستند که در شعر معاصر فراوان به کار رفتهاند. چگونگي دگـرديسي معـنايي اين ابرنمـادها در حـوزه شعر معاصر سوالي است که در اين مقاله بررسي ميشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - کارايي حرف «واو» از ديدگاه علم معاني
بهيه احمدي بيدگلي محمدرضا قاريزبان فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبانهای مستعد برای بیان معانی از جهات و جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و معانی حروف است. حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام میشود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش ح چکیده کاملزبان فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبانهای مستعد برای بیان معانی از جهات و جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و معانی حروف است. حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام میشود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش حاضر، ظرفیتها و قابلیتهای حرف «واو» و نقشهای متنوع و متعدد آن در معنیآفرینی و ابداع هنری در ساختار متن های ادبی و بلاغی کاویده شده است. بدیهی است رویکرد تحقیق معطوف به دانش معانی است، نه منظرهای دستوری. در این مقاله به هفده مورد از انواع «واو» از قبيل «واو» حذف و ايجاز، «واو» تفسير، «واو» نتيجه، «واو» تسویه و برابری، «واو» تعلیل و فوریت و... پرداخته شده و با ارائۀ نمونههای کافی، مستند شده است. پرسش اصلي تحقيق اين است که حرف «واو» در متون قديم چه معنا یا معناهایی داشته است و دانستن معناي «واو»، چه کمکي در درک و فهم متون به ما میکند؟ تحقیق حاضر، پاسخ مشروح و مستندی به پرسش یادشده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تحلیل عناصر مفهومی هنر در سرودههای شاعران قرن ششم هجری
مرتضی حیدریدر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها چکیده کاملدر اين پژوهش نويسنده با ياري گرفتن از مباني معني شناسي مفهومي به استخراج مؤلّفه هاي معنايي نشان دار شده براي مفهوم هنر در شعر قرن ششم پرداخته و با نگاهي انتقادي و ويرايشي به سازه هاي شناسانده شده براي معني-شناسي مفهومي، به بازبيني اين سازه ها و كاربرد شناسي آنها در پژوهش هاي زباني و ادبي روی آورده است. پس از دسته بندي مؤلّفه هاي معنايي در حوزه هاي هم بسته با هر مؤلّفه، پانزده حوزۀ معنايي گوناگون براي مفهوم هنر در سروده-هاي شاعران قرن ششم به دست آمده است. حوزه هاي معنايي زبان ادبي، حكمت عملي، مدح، زيبايي شناسي، صناعت، اخلاق و خُلق و خوي، نقد اجتماعي، جنگ، انسان شناسي، جانور شناسي، دين، كيهان شناسي، زیست بوم شناسي، عرفان و عشق حوزه هايي هستند كه به ترتيبِ گستردگيِ دامنه، مؤلّفه هاي معنايي مفهوم هنر را دربرگرفته اند. در حوزۀ زبان ادبي، پديدار هاي متنوّع هستي شناختي با ابزار هاي تشبيه و استعارۀ كِنايي كارمايۀ تصوير سازي شاعرانه قرار گرفته اند. در حوزۀ معنايي مدح، هنر ويژگي ممدوح، بازبستۀ وي و نا توان در برابر وي گزارش شده است. مؤلّفه هاي گِرد آمده در حوزۀ زيبايي شناسي نشان میدهد شعر قرن ششم زمینهساز گفتمان زيباييشناسي بوده است. حوزۀ معنايي صناعت نيز از فنون و حرفههاي گوناگوني برساخته شده است. خصايل فردي و اجتماعي در حوزۀ معنايي اخلاق و خُلقوخوي گِرد آمده اند. نا كامروايي شاعران قرن ششم از هنر خويش، حوزۀ معنايي نقد اجتماعي را مفهوم گذاري-كرده است. جنگاوري و ویژگی ابزار جنگي نيز براي مفهوم هنر نشانه گذاري شده است. هنر همچنين در حوزۀ انسانشناسي مَلَكه اي انساني برشمرده شده و با وجود این، ويژگي جانوران گوناگون نيز دانسته شده است. خدا شناسي و دين و لازمۀ نشان داريِ دين نيز براي هنر مفهوم گذاري شده است. سرانجام هنر ويژگي جهان و اجرام كيهاني گزارش شده و با مؤلّفه هاي متفرّدي از زیست بوم شناسي، عرفان و عشق مفهوم دار شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد هنر در چهارچوب مطالعاتي اشاره شده، مفهومي بسيار فراگير و خلاف پنداشت هاي متعارَف امروز دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - بررسی مجاز مفهومی در زبان کُردی با توجه به اشعار شیرکو بی¬کس: رویکردی شناختی
صمد علی آقایی وحید غلامی صادق محمدی عادل دست گشادهبررسی مجاز مفهومی در زبان کُردی با توجه به اشعار شیرکو بی کس: رویکردی شناختی در این جستار نگارنده قصد دارد بر اساس رویکرد شناختی انواع مجازهای مفهومی را در زبان کُردی بررسی نماید. داده های پژوهشِ حاضر، اشعار موجود در کتاب اینک دختری سرزمین من است (2011)، سرودة شیرکو بی چکیده کاملبررسی مجاز مفهومی در زبان کُردی با توجه به اشعار شیرکو بی کس: رویکردی شناختی در این جستار نگارنده قصد دارد بر اساس رویکرد شناختی انواع مجازهای مفهومی را در زبان کُردی بررسی نماید. داده های پژوهشِ حاضر، اشعار موجود در کتاب اینک دختری سرزمین من است (2011)، سرودة شیرکو بی کس شاعر معاصر کُرد می باشند. پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از؛ استفاده از کدام نوع از مجازهای مفهومی در زبان کُردی بیشتر رایج می باشد و آیا مجازهای مورد استفاده در زبان کُردی منطبق بر نظریة مجازهای مفهومی در دیدگاه شناختی هستند. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریات لیکاف و جانسون (1980) و کووچش (2010)، به روش کیفی صورت گرفته است و گردآوری داده ها به شیوة کتابخانه ای می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که استفاده از انواع مختلف مجازهای مفهومی در کلام و فرهنگ مردمان کُرد در کنار سایر ساز وکارهای شناختی پدیده ای بارز می باشد، که در این میان مجازهای «جزء به جای کل» و «ظرف به جای مظروف»، دارای بیشترین بسامد تکرار هستند. از دیگر دستاوردهای پژوهش می-توان به این مطلب اشاره کرد که مجازهای به کار رفته در این اشعار و به تبع آن مجازهای روزمرة مورد استفاده در زبان کُردی کاملاً منطبق بر نظریة مجازهای مفهومی لیکاف، جانسون و کووچش هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تحليل كارآمدي نظرية وضع الفاظ براي ارواح معاني
عبدالله میراحمدی مونا امانی پوريكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعهپذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعهدادن مفا چکیده کامليكي از ديدگاههاي كارگشا در توسعهپذيري معنا در قرآن، نظرية «وضع الفاظ براي ارواح معاني» است. اين ديدگاه برگرفته از اصلي عرفاني است كه بر اساس آن، مراتب طولي معناي الفاظ، روح واحدي دارند كه براي تمام مصداقها بنحو حقيقي صادق است. طرفداران قاعدة روح معنا، با توسعهدادن مفاهيم محسوس و مادي به معاني فرا عرفي، معتقدند كه ويژگيهاي نشئت گرفته از مصاديقِ واژگان، در اصل معنا تأثيري ندارند زيرا موضوعله الفاظ عام است. بر اين اساس، حقيقت لفظ بر همة مراتب اعم از حقايق غيبي و مرتبة نازلِ در حد فهم عرف، قابل انطباق است. طرفداران اين نظريه، مفهوم توسعهيافته را مرتبهيي از معناي كلام ميدانند، بيآنكه مخالف با فهم عرفي و معناي لغوي واژگان باشد. در اين پژوهش، ضمن تحليل دقيق نظرية روح معنا و استخراج مباني آن در تقريرهاي گوناگون طرفدارانش، آسيبهاي وارد بر آن نيز بررسي شده است. مخالفت با حمل صفات خبري بر مجاز، تمركز بر امور عيني در معناشناسي الفاظ و بيتوجهي به ديدگاههاي جديد زبانشناسي از مهمترين آسيبهاي اين نظريه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - حسّامیزی استعاری یا مطابقتهای میانوجهی؟ بررسی عبارات چندوجهی در «بوستان» سعدی در چارچوب معناشناسی شناختی
محمود نقی زادهحسامیزی یا آمیختگی حسی در زبان به صورت عبارتهای میانوجهی تجلی مییابد و در آن، بینِ واژههای مربوط به وجوه حسی مختلف، انتقال معنا صورت میگیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی سازوکارهای دخیل در تفسیر عبارات میانوجهی در بوستان سعدی و با بهرهگیری از رویکرد معناشناسی شناختی ا چکیده کاملحسامیزی یا آمیختگی حسی در زبان به صورت عبارتهای میانوجهی تجلی مییابد و در آن، بینِ واژههای مربوط به وجوه حسی مختلف، انتقال معنا صورت میگیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی سازوکارهای دخیل در تفسیر عبارات میانوجهی در بوستان سعدی و با بهرهگیری از رویکرد معناشناسی شناختی انجام میشود. در این پژوهش، نقشِ بدنمندی معنا، مؤلفههای فرهنگی و محتوای ارزشی واژههای حسی و همچنین جایگاه معماری ذهن انسان در انتقال گزاره از یک وجه حسی به وجه حسی دیگر و همچنین برداشت معانی تحتاللفظی و غیر تحتاللفظی از عبارات میانوجهی بررسی می¬شود. دادههای این تحقیق از طریق مطالعة بوستان سعدی و استخراج عبارات حسی جمعآوری میشود و به شیوهای توصیفی تجزیه و تحلیل می¬شود. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان میدهد که درک ما از انتقال معنا بین حوزههای حسی نه از طریق استعارة صرف، بلکه به شیوهای تلفیقی صورت میگیرد. بر این اساس، انتقال معنا در ساختارهای میانوجهی در بوستان سعدی ممکن است بر پایة همبستگی تجربی میان مفاهیم متفاوت، رابطة مجاز مفهومی بین دو پدیده یا بر پایة محتوای ارزشی واژههای حسّی صورت گیرد. بعلاوه گویشوران زبان فارسی به کمک مفاهیم روانشناختی اولیهای که همه حوزههای تجربه حسی را در برگرفته و در حضور محرکهای مشخص فعال میشود، معانی تحتاللفظی متعددی از واژههای حسی در بوستان سعدی برداشت میکنند. ضمن اینکه مؤلفههای فرهنگی زبان فارسی در پالایش مفاهیم و جلوگیری از بروز و ظهور عناصر ناسازگار در زبان نقش دارند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تطور معنایی و کارکرد اجتماعی واژه اطمینان در فرهنگ ادبی قران
نجمه رهنما فلاورجانی محمدرضا حاجی اسماعیلی مهدی مطیعمعناشناسی بر اساس مکتب بن با کشف ارتباط معنائی واژگان در یک شبکه معنائی گسترده به نظام معنائی قرآن دست می¬یابد. از آنجا که در این روش چهرة روشنی از معانی به دست می¬آید که با روش معناشناسی کلاسیک قابل دستیابی نیست در این نوشتار از آن برای بررسی معنائی واژه «اطمینان» استف چکیده کاملمعناشناسی بر اساس مکتب بن با کشف ارتباط معنائی واژگان در یک شبکه معنائی گسترده به نظام معنائی قرآن دست می¬یابد. از آنجا که در این روش چهرة روشنی از معانی به دست می¬آید که با روش معناشناسی کلاسیک قابل دستیابی نیست در این نوشتار از آن برای بررسی معنائی واژه «اطمینان» استفاده شده است. این واژه ارتباط وثیقی با مباحث کلامی مانند ایمان، توکل، توسل داشته و فهم درست آن برداشت¬های نادرست از این واژه را اصلاح مینماید. حال در این پژوهش نخست مفهوم واژه اطمینان در فرهنگ عرب جاهلی، سپس میدان¬های معناشناسی آن در قرآن بررسی و در نهایت شبکه معنایی و واژه¬های کلیدی و کانونی اطمینان در قرآن تبیین می¬گردد. نتیجه آن که با توجه به فرهنگ عصر جاهلی و خوی تند اعراب، این واژه در قرآن بیشتر در مفهوم امنیت جسمانی و آرامش مادی توسعه معنایی یافته و بر اساس جهانبینی اسلامی ارزش¬های دنیوی و اخروی برای آن ترسیم شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - منازعات و ادعاها ، شهرداری ها، مدیریت پروژه، پروژه های شهری، عمران.
سمیه داودی<p>تأثیر نگرش و جریانات دوران پسامدرنیسم در تمامی حوزه‌ها ازجمله معماری از سوی پژوهشگران موردبررسی و توجه قرار گرفته‌است. در این دوران، همچنین ترکیب و تأثیر متقابل حوزه‌هایی مانند فلسفه، روان‌شناسی و زبان‌شناسی بر نظریات معماری، باعث شکل‌گی چکیده کامل<p>تأثیر نگرش و جریانات دوران پسامدرنیسم در تمامی حوزه‌ها ازجمله معماری از سوی پژوهشگران موردبررسی و توجه قرار گرفته‌است. در این دوران، همچنین ترکیب و تأثیر متقابل حوزه‌هایی مانند فلسفه، روان‌شناسی و زبان‌شناسی بر نظریات معماری، باعث شکل‌گیری دیدگاه‌های جدید شده است ولی تاکنون، کمتر پژوهشی به‌طور مشخص به ارتباط بین حوزه فرایند طراحی و نظریات پسامدرن پرداخته است. از سوی دیگر در دوران پسامدرن با قوت گرفتن نظریات معناگرایانه و نفوذ آن در نظریات معماری زیر عنوان «پارادایم زبان‌شناسی» توجه به مفهوم معمارانه معطوف گردید. بر مبنای ضرورت فوق، هدف این مقاله، تقویت ایده پردازی در فرایند طراحی معماری است و می‌کوشد تا از رهگذر تبیین مدل‌های فرایند طراحی و پارادایم‌های دوران پسا‌مدرن به بررسی تطبیقی این دو پرداخته و با تأکید بر هم‌زمانی مطرح‌شدن و شکل‌گرفتن این نظریات که نقش اساسی در فرایند طراحی معماری دارند، روش‌هایی را ارائه نماید. این پژوهش از نوع کیفی است و مبتنی بر مطالعه اسناد مکتوب کتابخانه‌ای، بررسی کتب و پژوهش‌های پیشین و سپس توصیف و تحلیل آن‌ها است. مبانی نظری پژوهش شامل فلسفه پسامدرنیسم، نظریات و مدل‌های فرایند طراحی و در انتها پارادایم زبان‌شناسی است. برای تطبیق و نتیجه‌گیری نیز از روش استدلال منطقی استفاده شده‌است و یافته‌های حاصل از پژوهش در نموداری ارائه می‌گردد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می‌دهد که توجه بیشتر به پارادایم زبان‌شناسی می‌تواند به تقویت معناپردازی در فرایند طراحی معماری یاری رساند و از این دیدگاه، معماری را به‌سوی غنای مفهومی بیشتر سوق دهد.</p> پرونده مقاله