-
حرية الوصول المقاله
1 - طراحی مدل رقابت پذیری با استفاده از پیچیدگی شناختی راهبردی؛ بررسی نقش میانجی هوش بازاریابی
غلامرضا امینی خیابانی داود فیضرقابت پذیری مفهومی پیچیده و چند سطحی است و توانایی کسب بازخور با کیفیت از محیط را دارد؛ این پژوهش با هدف ارتقاء قابلیت رقابت پذیری طراحی گردید؛ زیرا رقابت پذیری نقش مهمی در بهرهوری سازمان ایفاء می نماید. برای دستیابی به هدف تحقیق از قابلیت پیچیدگی شناختی که یک مفهوم را أکثررقابت پذیری مفهومی پیچیده و چند سطحی است و توانایی کسب بازخور با کیفیت از محیط را دارد؛ این پژوهش با هدف ارتقاء قابلیت رقابت پذیری طراحی گردید؛ زیرا رقابت پذیری نقش مهمی در بهرهوری سازمان ایفاء می نماید. برای دستیابی به هدف تحقیق از قابلیت پیچیدگی شناختی که یک مفهوم راهبردی است و دو جنبة کلیدی آن یعنی حس گری بازار و روانشناسی مشتری استفاده شد. همچنین نقش هوش بازاریابی و ابعاد سه گانه آن به عنوان متغیر میانجی در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با جامعة آماری متشکل از دانشجویان دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی دانشگاه تهران تا رسیدن به سطح اشباع ادامه یافت. داده های گردآوری شده با هدف پیش بینی رفتار آتی متغیرها به روش پویائی سیستم ها تحلیل شدند. برای این منظور 2 سناریو با استفاده از نرم افزار Vensim PLE شبیه سازی گردید؛ در سناریوی اول حس گری بازار با ایجاد بستر لازم برای ایجاد هوشمندی و انتشار آن منجر به بروز نوآوری راهبردی شد و در سناریوی دوم روانشناسی مشتری به عنوان عامل موثر در پاسخگوئی به بازار و ایجاد شایستگی شناخته شد. نتایج نشان داد در سناریوی دوم اندکی بهبود در روانشناسی مشتری، شایستگی ادراکی بیشتری در ذهن به وجود می آورد. به سازمان ها پیشنهاد می شود برای درک و تفسیر محیط پیچیده، سازمان اطلاعاتی هوشمند و منسجمی طراحی نمایند زیرا برای بهبود ظرفیت رقابت-پذیری، دستیابی هم زمان به نوآوری راهبردی و شایستگی سازمانی ضروری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اضطراب و نقش آن در کنش سياسي (مطالعۀ موردي: دانشجويان پسر دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران)
Alia shraf Nazari حنيف عموزاده مهديرجياحساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکث أکثراحساسات انساني، تمام ابعاد زندگي بشر را تحت تأثير خود قرار مي دهد و تصور بروز کنش سياسي کاملاً عقلاني از سوي شهروندان مورد تأمل و نقد قرار گرفته است. برخي از عوامل رواني مثل اضطراب، به عنوان يک متغير تأثيرگذار دروني در انسان، نه تنها زندگي روزمرۀ ما، بلکه حيات سياسي اکثر شهروندان را تحت تأثير خود قرار مي د هد. در مقاله حاضر، اثر اضطراب به عنوان متغيري تأثيرگذار بر رفتار سياسي شهروندان مورد توجه قرار گرفته است. براي آزمون فرضيه، بر اساس قضيه حد مرکزي، نمونه اي 35 نفره از ميان دانشجويان پسر دانشکده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران در سال 1391 ه.ش مد نظر گرفته شده است. استدلال اصلي مقاله اين است که تأثيرگذاري اضطراب بر سطح رفتار سياسي، ماهيت دو سويه دارد: نخست، هر چه اضطراب افزايش يابد، سطح رفتار سياسي شهروندان نيز افزايش مي يابد؛ اما اگر ميزان اضطراب به درجه خطرناک و بيمارگونۀ خود نزديک شود و موجب تنش هاي اضطرابي- رواني شود، در آن صورت نه تنها رفتار سياسي افزايش نمي يابد، بلکه شهروندان براي کاهش دادن به ميزان اضطراب خود، سعي در استفاده از سازوکارهاي دفاعي ميکنند که اين مسئله به نحوي دو قطبي مي تواند از يکسو تشديد فعاليتهاي اجتماعي و از سوي ديگر، انزواي سياسي را براي آنها در پي داشته باشد. در پايان مقاله، مدلي ارائه شده که مي تواند چگونگي بازگشت تعادل به جامعه را نمايش دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - روانشناسی ناسیونالیسم مصر بر اساس تحلیل گفتمان فیلمهای اتوبیوگرافی «یوسف شاهین»
نعیم شرافت ولی اله برزگر کلیشمی محمدرضا جلالی سید عبدالامیر نبویاین جستار با پذیرش فرضیۀ آشفتگی روح و ذهن عقل عربی در انقلابهای ناسیونالیستی کشورهای عربی، در پی آن است تا رفتارها و کنشهای انسان ملیگرای عربی در مواجهه با دیگریهای گفتمان انقلابی ناسیونالیسم عربی ناصری در فیلمهای چهارگانه اتوبیوگرافی «یوسف شاهین» -کارگردان مصری- م أکثراین جستار با پذیرش فرضیۀ آشفتگی روح و ذهن عقل عربی در انقلابهای ناسیونالیستی کشورهای عربی، در پی آن است تا رفتارها و کنشهای انسان ملیگرای عربی در مواجهه با دیگریهای گفتمان انقلابی ناسیونالیسم عربی ناصری در فیلمهای چهارگانه اتوبیوگرافی «یوسف شاهین» -کارگردان مصری- مبتنی بر روش تحلیل گفتمان و در چهارچوب نظری روان شناسی سوژۀ «ژاک لکان» مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. جوان روشن فکر انقلابی دهههای پنجاه و شصت میلادی مصر به دلیل خلأهای ایدئولوژیک و هویتی ناشی از قرنها سلطه نظامهای فراملی و نیابتی، جذب دالهای گفتمان ناسیونالیسم ناصری میشود؛ گفتمانی که در ابتدای امر به عنوان یک امر نامتناهی (امر واقع) و تجلی آرمانشهر و محل تحقق امیال سرکوبشده انسان عربی (سوژه) تصور میشد، اما به مرور، تناقضها و تضادهای شعار و عمل این گفتمان برای همگان شناخته شد و به عنوان یک گفتمان و امر تحمیلی (ساحت نمادین) از سوی دیکتاتوری نوظهور ناسیونالیسم عربی مورد پذیرش اجباری قرار گرفت. جوان روشن فکر انقلابی که زمانی شیفته و فدایی این گفتمان بود، پس از مشاهدۀ شکست و تحقیر ناسیونالیسم عربی در جنگ با اسرائیل و رسوایی مالی و اخلاقی فرماندهان آن، دچار دردها و حسرتهای (ژوئیسانس) زیادی میشود که به دلیل شیفتگی به این گفتمان، آنها را مخفی می کند و پس از مدتی همچون پدر خود (گفتمان ناصری)، دچار استبداد مشابهی میشود. پرسش اساسی این پژوهش، چرایی تغییر رفتار روشن فکران انقلابی مصری از آزادیخواهی به استبداد است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - حیاء فضیلتی بنیادین یا هیجانی زودگذر
فرزانه ذوالحسنی مریم خوشدل روحانیضرورت ترسیم الگوی اسلامی – ایرانی شرم و فرهنگ سازی بر اساس آن برای جامعه امروز ما بر کسی پوشیده نیست. این مقاله به عنوان درآمدی بر ارائه این الگو تلاش میکند با شیوه تحلیلی – توصیفی، به بازخوانی و تحلیل فضیلت حیاء در اخلاق روایی شیعه بپردازد. نظریه غالب در روانکاوی معاص أکثرضرورت ترسیم الگوی اسلامی – ایرانی شرم و فرهنگ سازی بر اساس آن برای جامعه امروز ما بر کسی پوشیده نیست. این مقاله به عنوان درآمدی بر ارائه این الگو تلاش میکند با شیوه تحلیلی – توصیفی، به بازخوانی و تحلیل فضیلت حیاء در اخلاق روایی شیعه بپردازد. نظریه غالب در روانکاوی معاصر غرب این است که شرم از جمله هیجانات خودآگاه فردی منفی است. پس از ارتکاب خطا در حضور جمع پدید میآید، عزت نفس آدمی را هدف قرار میدهد و باید تعدیل شود. بندیکت با نظریه خود مبنی بر اختلاف معنای شرم بر اساس تنوع فرهنگها رهیافتی متفاوت فراروی تحقیقات شرم گشود که کمتر مورد توجه قرار گرفت. محققان در این مقاله تلاش میکنند به چیستی، چرایی و چگونگی حیا و کارکردها و نتایج مترتب بر آن در اخلاق روایی شیعه بپردازند. در این نظام حیاء فضیلتی پایدار و بنیادین، خویشتنداری مبتنی بر معرفت و حافظ کرامت نفس آدمی است که البته افراط و تفریط در آن زیانبار است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - ویژگیهای زندگی مطلوب در روانشناسی مثبت و مقایسه آن با زندگی مطلوب در منابع اسلامی
سید مرتضی حسینی مطلق رحیم میر دریکوندیهدف از انجام این پژوهش، بررسی ویژگیهای زندگی مطلوب از دیدگاه روانشناسی و اسلام و مقایسه بین آنهاست که با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. زندگی مطلوب از دیدگاه روانشناسان مثبت، از دو دیدگاه کلی لذتگرا و سعادتگرا مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه روانشناسی مثبت، رویکرد أکثرهدف از انجام این پژوهش، بررسی ویژگیهای زندگی مطلوب از دیدگاه روانشناسی و اسلام و مقایسه بین آنهاست که با روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. زندگی مطلوب از دیدگاه روانشناسان مثبت، از دو دیدگاه کلی لذتگرا و سعادتگرا مورد بررسی قرار گرفته است. امروزه روانشناسی مثبت، رویکردی سعادت گرا به زندگی مطلوب داشته و بر منش و فضیلت های فردی تاکید کردهاند و مراحلی را برای تحقق زندگی مطلوب برشمردهاند. افرادی که به تمام مراحل زندگی مطلوب، نائل شوند به خود شکوفایی رسیدهاند. آنچه برای طی کردن مراحل مختلف زندگی مطلوب لازم است، استفاده از کارکرد بهینه و بهره گیری از تمام استعدادها در جهت شکوفایی و دستیابی به تواناییهای بالقوه افراد میباشد. زندگی مطلوب از دیدگاه اسلام، در گسترهای وسیعتر از آنچه در روانشناسی مثبت وجود دارد، طرح شده است؛ در دیدگاه اسلام، زندگی انسان دارای دو سطح دنیوی و اخروی است که ارتباط تنگاتنگی هم با یکدیگر دارند. زندگی مطلوب در منابع اسلامی، بر محور سعادت شکل میگیرد و افراد به هر اندازه که از اسباب سعادت بهرمند باشند، به همان میزان از زندگی مطلوب دنیوی و اخروی برخوردار خواهند بود. البته تحقق کامل اسباب سعادت دنیوی و عوامل زمینه ساز زندگی مطلوب اخروی، در دوره ای خاص از زندگی بشر- به خاطر تحولات عمیقی که در این دوره اتفاق میافتد- امکان دارد که از آن به دوره ظهور امام زمان (عج) یاد میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - شادی و اقتصاد: یک تحلیل انتقادی
عبدالمحمد کاشیانتصور رایج در خصوص رابطه شادمانی و اقتصاد این است که هر چه سطح اقتصادی جامعه برحسب شاخصهایی چون درآمد سرانه و دستاوردهاي رفاهي، بهداشتي و آموزشي، در سطح بالاتری قرار گیرد، جامعه شادی بیشتری را تجربه خواهد کرد. ورود «اقتصاد شادمانی» به ادبیات اقتصادی و برخی از تحقیقات پا أکثرتصور رایج در خصوص رابطه شادمانی و اقتصاد این است که هر چه سطح اقتصادی جامعه برحسب شاخصهایی چون درآمد سرانه و دستاوردهاي رفاهي، بهداشتي و آموزشي، در سطح بالاتری قرار گیرد، جامعه شادی بیشتری را تجربه خواهد کرد. ورود «اقتصاد شادمانی» به ادبیات اقتصادی و برخی از تحقیقات پایهگذار نشان داد علیرغم بهبود مؤلفههای فوق، افراد ممکن است نوعاً ناشادتر از گذشته باشند و بر این اساس صرف هدفگذاری بر مؤلفههای فوق نمیتواند منجر به احساس رضایت و شادکامی بیشتر در انسانها شود که این موضوع بعدها به تناقض استرلین معروف شد. ادعای مقاله حاضر این است که ازآنجاکه اقتصاد شادی حوزهای جدید از مطالعات میانرشتهای را به خود اختصاص داده و به دنبال راههایی برای تبیین علل شاد زیستن انسانها است، ابتدائاً میتوان پیشبینی کرد که با حفظ کردن پارادایم فکری حاضر، تحلیلگران جریان اصلی اقتصاد در تجزیه و تحلیل علل ناشادی هرچند در زمینههایی موفق اما درمجموع ناکام خواهند ماند. علل این ناکامی را میتوان در رویکردهای انسان شناسانه جستجو کرد؛ به این معنا که به دلیل تسلط نگاه انسان شناسانه ماتریالیستی در میان تحلیلگران اقتصادی، نسخههایی که برای شادی انسانها تجویز میشود، در برخی از موارد فاقد اعتبار هستند و یا اینکه کفایت لازم را ندارد. این مقاله ضمن بررسی نادرستی نگاه انسان شناسانه در ادبیات اقتصادی رایج، به ارائه یک چارچوب انسانشناسی از منظر اسلام پرداخته و رویکرد بدیلی را برای اقتصاد شادی از منظر اقتصاد اسلامی ارائه مینماید که میتواند در جهت سیاستگذاری مورد استفاده قرار گیرد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی تطبیقی ارزیابی شناختی در رویکرد روانشناسی شناختی و قرآن
محمدرضا ستوده نیاديدگاه هاي شناختي سلامت رواني و جسمي افراد را تحت تاثیر نوع تفسير آنها از خود و جهان پيرامونشان میدانند. هرچه دريافت افراد از محيط به واقعيت نزدیکتر و تفسيرشان از آنها منطقیتر باشد از آسیبهای رواني و جسمی به دور خواهند بود؛ در غير اين صورت دچار انواع آسیبهای رواني أکثرديدگاه هاي شناختي سلامت رواني و جسمي افراد را تحت تاثیر نوع تفسير آنها از خود و جهان پيرامونشان میدانند. هرچه دريافت افراد از محيط به واقعيت نزدیکتر و تفسيرشان از آنها منطقیتر باشد از آسیبهای رواني و جسمی به دور خواهند بود؛ در غير اين صورت دچار انواع آسیبهای رواني و جسمی خواهند شد. با توجه به رواج اين شيوه درماني در عصر حاضر و توجه خاص درمانگران به آن، اين پژوهش درصدد بررسي اين مسئله از ديدگاه قرآن است. اينکه درمانگران از چه شیوههای شناختي بهره گيرند تا به بهبودي سریعتر بيمار بينجامد؟ و اينکه اين مفهوم در قرآن به چه صورتي بيان شده است؟ پرسشهایی است که این پژوهش درصدد پاسخگویی به آنها بوده است. از آنجاییکه داده هاي روانشناسي بيش از داده هاي قرآن است، در این پژوهش از روش مقايسه اي نامتوازن بهره مي گيريم که تکيه آن بر روي بررسي واژگان مرتبط با موضوع است. يافته ها نشان داد که مسئله شناخت در ديدگاه قرآن از مسائل مهم انسانشناسی است و اين مفهوم تحت عنوان واژه هاي مختلف (حکمه، فقه ، فكر، نظر، تدبر، علم، عرف) مطرح شده است. در روانشناسي شناختی، صرف شناخت خود و محيط ازجنبه حسی و عقلی مطرح شده است؛ اما در ديدگاه قرآني با انواع دیگری از شناخت مثل قلبی و فطری (دارای دوبعد شناخت و گرایش)، وحیانی (کلام خدا و معصوم) و نوع خاصی از شناخت عقلی (عقل روحانی) مواجهیم. در این دیدگاه (شناخت شناسی الهی) باور به خدا و الزامات آن معیار تفکر منطقی و غیر منطقی است. حذف یا نقصان این باور (کفر ونفاق) منجر به اختلالات روانی و رفتاری می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - نگرشی روانشناختی، اگزیستانسیالیستی و قرآنی به مقوله «همرنگی با جماعت»
حبیب کارکُن بیرقبا توجه به رشد مطالعات میانرشتهای در عصر حاضر و با عنایت به اینکه قرآن کریم کتابی است ذو وجوه که با گسترش علوم مختلف، وجوه تازهای از آن برای بشر مکشوف میگردد، مطالعات میانرشتهای در حوزه قرآن کریم اهمیت روزافزونی مییابد. «همرنگی با جماعت» پدیدهای روانشناختی است ک أکثربا توجه به رشد مطالعات میانرشتهای در عصر حاضر و با عنایت به اینکه قرآن کریم کتابی است ذو وجوه که با گسترش علوم مختلف، وجوه تازهای از آن برای بشر مکشوف میگردد، مطالعات میانرشتهای در حوزه قرآن کریم اهمیت روزافزونی مییابد. «همرنگی با جماعت» پدیدهای روانشناختی است که روانشناسان اجتماعی آن را مورد آزمایش و بحث و بررسی قرار داده، علل و عوامل روانی مختلفی برای آن یافتهاند. فیلسوفان اگزیستانسیالیست نیز با بررسی پدیده مذکور، نسبت به عواقب آن هشدار دادهاند. مسئله مزبور در قرآن کریم نیز مورد توجّه عمیق قرار گرفته و پیامدهای مثبت و منفی آن با صراحت تمام تبیین شده است. در این مقاله که به روش توصیفی - تحلیلی به نگارش درآمده، پدیده همرنگی از سه دیدگاه مذکور مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. یافتههای این تحقیق اجمالاً حاکی از آن است که همرنگی، واقعیتی روانی است که انسان به دلیل زندگی در اجتماع، از آن ناگزیر است. اگر این همرنگی از روی تأمّل و تدبّر صورت گیرد، امری پسندیده؛ و در غیر این صورت مذموم خواهد بود که از منظر فلسفی، فردیت انسان و از دیدگاه قرآن کریم سعادت دنیوی و اخروی وی را با چالش مواجه میسازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - مواجهه با مرگ از ديدگاه قرآن و روانشناسی
حميدرضا ايمانی فرهدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه قرآن و روانشناسی درباره شیوه های مواجهه، اهداف درمانی و رویکردهای درمانی– مراقبتی با بیماران در حال مرگ می باشد. مرگ مفهوم پیچیده ای دارد که می تواند با درد و رنج زیادی همراه باشد. مقایسه دیدگاه روانشناسان در أکثرهدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه قرآن و روانشناسی درباره شیوه های مواجهه، اهداف درمانی و رویکردهای درمانی– مراقبتی با بیماران در حال مرگ می باشد. مرگ مفهوم پیچیده ای دارد که می تواند با درد و رنج زیادی همراه باشد. مقایسه دیدگاه روانشناسان درباره نحوه مواجهه و مقابله با درد و رنج مرگ، با قرآن کریم که به اعتقاد مسلمان توصیف کننده جامعترین)مائده/ 3( و معتدل ترین)بقره/ 143 ( روش زندگی است که اصول اساسی تمامی ادیان الهی را تایید می نماید)نساء/ 162 (، بسیار قابل توجه خواهد بود. نتایج نشان داد که هر دو دیدگاه بر تمایل انسان به جاودانگی و ترس از مرگ تاکید می کنند و توافق دارند که نوع واکنشهای هیجانی افراد در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی به رفتار، ساختار شخصیتی و توان مقابله ای او با مسائل و مشکلات گذشته در طول زمان حیات دارد. اما مهترین تفاوت این دو دیدگاه در اعتقاد یا عدم اعتقاد به حیات پس از مرگ است که باعث تفاوت در تعریف عملیاتی کیفیت مرگ، اهداف درمانی، و نوع مواجه با مرگ می شود. روانشناسی با تکنیکهای مختلف روانش ناختی و توصیه به کاهش سطح هوشیاری و مراقبتهای تسکینی موقتی، در کاهش درد و رنج بیماران در حال مرگ تلاش می نماید، هرچند در کاهش درد جسمانی موفق بوده اند، اما در کاهش رنج روانشناختی به دلیل نداشتن نظریه هایی برای حیات جاوید، همیشه با مشکل مواجه بوده اند. در مقابل؛ قرآن کریم ضمن موافقت با مراقبتهای تسکینی برای کاهش درد جسمانی، به نظریه پردازی برای حیات جاوید پرداخته است و با وجود آنکه کاهش درد و رنج بیماران را در مقایسه با عظمت جهان آخرت)زمر/ 13 (، از درجه چندم اهمیت برخوردار می داند و هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ را -با توصیه به وصیت و انجام معوقات شرعی- آماده کردن آنها برای سفر آخرت می داند؛ قادر است، در کاهش رنج روانشناختی بهتر از دیدگاههای روانشناسی معاصر که بر اساس اصل لذت گرایی و فرهنگ سکولار بنا شده اند، عمل کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی دیدگاه قرآن و روانشناسی نسبت به موفقیت بر اساس نظریه ی زمینه ای
نرجس پورجمعه باقر غباری بناب ابوالفضل خوش منشدر پژوهش حاضر به منظور دستیابی به وجوه تشابه و تمایز دیدگاه قرآن و روانشناسی به «موفقیت» و شرایط، تعامل ها و پیامدهای آن، رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای به کار گرفته شد. با اعمال سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی درباره داده های قرآن و روانشناسی، الگوهای پارادایمی أکثردر پژوهش حاضر به منظور دستیابی به وجوه تشابه و تمایز دیدگاه قرآن و روانشناسی به «موفقیت» و شرایط، تعامل ها و پیامدهای آن، رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای به کار گرفته شد. با اعمال سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی درباره داده های قرآن و روانشناسی، الگوهای پارادایمی تدوین و با توجه به آن ها تعریف موفقیت ارائه شد. در الگوی قرآن «فلاح» به عنوان مقوله اصلی و «فطرت خداجو»، «لطف الهی»، «باور به آخرت» به عنوان شرایط علّی؛ «آزادی» و «ورود به صراط مستقیم» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «روابط مثبت» و «قدرت درونی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودسازی»، «عبودیت»، «دینداری»، «ولایتمداری» و «سرعت و سبقت» به عنوان راهبرد مطرح شدند. در الگوی روانشناسی «شکوفایی» به عنوان مقوله اصلی انتخاب و «خودشناسی» و «غایت گرایی» به عنوان شرایط علّی؛ «آزادی»، «محیط مناسب» و «انگیزش» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «هیجان ها و عواطف مثبت»، «روابط مثبت» و «ویژگی های شخصیتی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودکفایی و خودمدیریتی»، «کار و تلاش»، «تفکر و سبک تبیین مناسب» و «تأخیر کامروایی ـ لذت جویی» به عنوان راهبرد مطرح شدند. یافته ها نشان داد هر دو دیدگاه موفقیت را رشد و تحقق انسان می دانند که در دیدگاه قرآن باعث فلاح و ورود به حیات طیبه شده و منتهی به قرب و فوز الهی می گردد اما در دیدگاه روانشناسی به منظور نیل به شکوفایی، تعالی و بهزیستی صورت می پذیرد. قرآن، الگوی پارادایمی موفقیت را حول محور «خداوند» ترسیم میکند درحالیکه در الگوی روانشناسی، «انسان» محور اصلی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تحلیل فضایل و توانمندیهای لیلی در منظومه لیلی و مجنون نظامی از دیدگاه روانشناسی مثبتنگر
نرگس کشاورزی کبری نودهیانسانها از دیرباز در طول زندگی خود، گرفتار مسائل اخلاقی و مشکلات روانی بودهاند و روانشناسی به عنوان یک علم مستقل از قرن نوزدهم سعی کرده است در درمان بیماریهای روحی – روانی، مثمر ثمر باشد؛ اما در حدود دو دهه پیش شاخهای از روانشناسی به نام روانشناسی مثبتنگر به جای تمرکز ب أکثرانسانها از دیرباز در طول زندگی خود، گرفتار مسائل اخلاقی و مشکلات روانی بودهاند و روانشناسی به عنوان یک علم مستقل از قرن نوزدهم سعی کرده است در درمان بیماریهای روحی – روانی، مثمر ثمر باشد؛ اما در حدود دو دهه پیش شاخهای از روانشناسی به نام روانشناسی مثبتنگر به جای تمرکز بر بیماریها و اختلالات روانی، بر هیجانات مثبت و فضایل و توانمندیهای انسان تکیه میکند. این شاخه جدید روانشناسی با هدف تأکید بر فضایل ششگانه اخلاقی مانند خرد، شجاعت، عدالت، میانهروی، عشق و رأفت، استعلا و توانمندیهای بیستوچهارگانهای مانند صداقت، امید، قدردانی، رهبری . . . به دنبال یافتن آن چیزی است که «زندگی خوب» نامیده میشود. روانشناسی مثبتگرا با تکیه بر فضایل و توانمندیها و با کشف زوایای پنهان وجودی انسان، موجب بهره بردن از قابلیتهای نهفته انسان میشود. پی بردن به این فضایل در هر فردی باعث شکوفایی و محدود شدن رذیلتهای وجودی او میشود. لیلی و مجنون یکی از منظومههای خمسه نظامی از این نظر قابل بررسی است. شناخت این فضایل و توانمندیها میتواند در نشان دادن شخصیت لیلی تأثیر بسزایی داشته باشد. در این منظومه شخصیت لیلی با دارا بودن فضیلت رأفت و عشق و میانهروی و استعلا و همچنین توانمندیهای دوستداشتن، دوراندیشی و امید به شکوفایی و تعالی میرسد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - بازخوانی راهکارهای تربیتی در بهبود روابط اجتماعی با تکیه بر قرآن و احادیث
رضا نجفیآیات متعدّدی از قرآن کریم با موضوع سلامت روابط اجتماعی مرتبط است. در کنار آن، سیره معصومان^ از دغدغه دین در امنیت اجتماعی و بهبود روابط اعضای جامعه حکایت دارد. گسترش روزافزون ناسازگاری در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و افزایش رفتارهای پُرتنش، روابط اعضای جامعه را با پیچیدگ أکثرآیات متعدّدی از قرآن کریم با موضوع سلامت روابط اجتماعی مرتبط است. در کنار آن، سیره معصومان^ از دغدغه دین در امنیت اجتماعی و بهبود روابط اعضای جامعه حکایت دارد. گسترش روزافزون ناسازگاری در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و افزایش رفتارهای پُرتنش، روابط اعضای جامعه را با پیچیدگیهایی همراه نموده است. از این رو بازشناسی و بازخوانی راهکارهای مؤثّر در بهبود روابط اجتماعی از دیدگاه اسلام ضرورت دارد. نوشتار حاضر با روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانهای، به بررسی و تحلیل راهکارهای تربیتی دین در این خصوص میپردازد. نتایج نشان میدهد که عناوینی مانند تحکیم بنیان خانواده، تکریم شخصیت افراد، مهرورزی، حلم و بردباری، تعاون و همکاری، تفاهم و درک متقابل، مشورتپذیری، نقدپذیری و میانهروی از مهمترین راهکارهای اسلام در بهبود روابط اجتماعی است که در نهایت به کاهش آسیبهای رفتاری میانجامد. بهعلاوه، راهکارهای مذکور دارای روابط معناداری هستند که به تأثیرگذاری یکدیگر کمک میکنند. در نتیجه راه بهبود روابط اجتماعی از دیدگاه اسلام، ترکیبی از راهکارهای تربیتی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - روایت «فلسفی-تاریخی» هوسرل از خاستگاه «اصالت روانشناسی» و ضرورت «چرخش استعلایی»
علی فتحیهوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی کوشیده تا خاستگاه «اصالت روانشناسی» را در تاریخ فلسفة جدید نمايان سازد. «روانشناسی پدیدارشناسانه» نهتنها بنیادی برای «روانشناسی تجربی» فراهم میآورد، بلكه میتواند بمثابه مقدمه یی برای «پدیدارشناسی استعلایی» قرار گیرد. او در روایت فلسف أکثرهوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی کوشیده تا خاستگاه «اصالت روانشناسی» را در تاریخ فلسفة جدید نمايان سازد. «روانشناسی پدیدارشناسانه» نهتنها بنیادی برای «روانشناسی تجربی» فراهم میآورد، بلكه میتواند بمثابه مقدمه یی برای «پدیدارشناسی استعلایی» قرار گیرد. او در روایت فلسفی خود از سير تاريخي مفهوم اصالت روانشناسي، ما را به جان لاک ارجاع میدهد و بيان ميكند كه ديدگاههاي لاك را بارکلی و هیوم ادامه دادند. پژوهشهای روانشناختی لاك در خدمت مفهوم استعلایی درآمد که نخستین بار توسط دکارت در کتاب تأملات صورتبندی شده بود. بر اساس دیدگاه او، مابعدالطبیعه میتواند نشان دهد که تمام واقعیت و کل جهان و آنچه برای ما وجود دارد، چیزی جز اعمال شناختی ما نیست؛ اینجاست که توجه به «امر استعلایی» ضرورت مييابد. شک روشی دکارت، نخستین روش برای طرح «سوژة استعلایی» بود و توصیف او از «إگو کوگیتو» (منِ انديشنده) نخستین صورتبندی مفهومی از آن را فراهم ساخت. جانلاک «ذهن استعلایی محض» دکارت را با «ذهن بشر» جایگزین كرد، با این حال پژوهش خود را در زمينة ذهن بشری از طریق تجربة درونی بدليل یک دغدغة ناخودآگاهِ استعلایی ـ فلسفی ادامه داد، اما خواسته یا ناخواسته در دام جریان اصالت روانشناسی افتاد. هوسرل با نگاهي تاریخی و بنحوي كاملاً فلسفي نشان داد که چگونه بارقههای توجه به امر استعلایی برای نخستینبار در فلسفة دکارت و پس از آن در تقابل میان «مکتب اصالت عقل» و «مکتب اصالت تجربه» ظهور مييابد و در ادامه با نشو و نمای آن در فلسفة استعلایی کانت، امکانات نهایی آن در فلسفة پدیدارشناسانة هوسرل به ثمر مینشیند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - شناسایی مشکلات روانشناختی فرزندپذیران و ارائه راهکار جهت سازگاری با آنها
نفیسه حشمتی مولائی رویا کوچک انتظار فاطمه گلشنی<p>با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده‌های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گ أکثر<p>با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده‌های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری طبق نظریه اشتراوس و کوبین، در ابتدا جهت یافتن مشکلات خانواده‌های فرزندپذیر، مصاحبه با یک نماینده از والدین هر 13 خانواده در سال 1401 انجام شد. در مرحله بعدی، نتایج مرحله اول پژوهش در اختیار متخصصان قرار گرفت و راهکارهای پیشنهادی ایشان، بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم افزار maxqda2020 انجام شد. روایی و پایایی این پژوهش بسیار مطلوب ارزیابی شد. الزامات اخلاقی رعایت شد. در مرحله اول شناسایی مشکلات، 4 مفهوم بدست آمد. مسائل مربوط به رشد کودک در محیط آسیب های اجتماعی، مشکلات حقوقی-روانشناختی، مسائل مربوط به نگرش و جهان بینی، مشکلات مرتبط با تاب آوری زوجین. از مرحله بعدی، 4 گروه راهکار سازگاری با مشکلات استخراج شد، شامل تبیین چیستی و چگونگی و چرایی فرزندپذیری در ایران (غنای دانش)، راهکارهای اجرایی جهت حل مشکلات، راهکارهای مداخله ای جهت تاب آوری خانواده، راهکارهای تغییر نگرش. مشکلات مربوط به نگرش و جهان بینی شرایط علّی سایر مشکلات بود. در انتها الگوی نهایی ارائه شد. غنای دانش، اصلاح و بهبود نگرش، افزایش تاب آوری والدین، رفع موانع اجرایی، باید اولویت کاری این حیطه قرار گیرد.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - راهکارهای مؤثر بر رشد انگیزشی کودکان کمتوان ذهنی بر پایه روانشناسی محیطِ فضاهای آموزشی
سارا محمدزاده اکبری مهدی حمزه نژاد راضیه فتحی<p>کودکان کم‌توان ذهنی به‌واسطه تفاوت در ویژگی‌های جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تمایز بسیار چشم‌گیری با سایر کودکان دارند. ازآنجایی‌که این قبیل از اختلالات، منجر به بروز مشکلات عدیده‌ای در زمینۀ رشد فردی و اجتماعی این کودکان می‌شود أکثر<p>کودکان کم‌توان ذهنی به‌واسطه تفاوت در ویژگی‌های جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تمایز بسیار چشم‌گیری با سایر کودکان دارند. ازآنجایی‌که این قبیل از اختلالات، منجر به بروز مشکلات عدیده‌ای در زمینۀ رشد فردی و اجتماعی این کودکان می‌شود، در سال‌های اخیر، طراحی معماری فضاهای آموزشی به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین و تأثیرگذارترین فضاها در بهره‌وری حداکثری از توانایی این کودکان محور توجه بسیاری از معماران قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناخت و ارائه راهکارهایی در راستای بهبود کیفیت فضاهای آموزشی کودکان کم‌توان ذهنی جامعه با تکیه بر دانش روانشناسی محیط سعی در ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر در راستای شناخت و پاسخگویی به این پرسش بوده که «در فرآیند بهبود حالات و اختلالات کودکان کم‌توان ذهنی چه مؤلفه‌ها و راهکارهایی در زمینۀ روانشناسی محیطی فضاهای آموزشی می‌تواند منجر به ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان شود؟». روش تحقیق حاضر دارای ماهیت کیفی و وابسته به راهبرد توصیفی-تحلیلی است. پردازش این موضوع در ابتدا بر پایۀ مطالعات اسنادی و کتابخانه‌ای در راستای شناخت و تحلیل مولفه‌های محیطی مؤثر بر روان این کودکان بوده و در ادامه از بررسی‌های میدانی و مشاهده جهت تقویت روایی تحقیق بهره برده است. نتایج نشان می‌دهد که کودکان کم‌توان ذهنی به جهت برخورداری از ذهنی مضطرب‌ و آشفته‌تر نسبت به سایر کودکان حساسیت بیشتری در برخورد با محیط‌های گوناگون از خود بروز می‌دهند. در این راستا بهره‌گیری از عناصر معماری نظیر رنگ و فرم مناسب، جنس مصالح و تناسبات و همچنین ایجاد فضاهای اجتماع‌پذیر و فعالیت‌های مشارکتی در کنار بازی‌سازی‌های مطلوب در فضای آموزشی، تأثیر به‌سزایی در بهبود عملکرد ذهنی آنان داشته و منجر به افزایش آرامش ذهنی، استقلال فردی، ارتباطات اجتماعی و درنهایت ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان در فضاهای آموزشی می‌گردد.</p> تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - مطالعه تطبیقی ویژگی¬های کالبدی مؤثر بر اجتماع¬پذیری در مراکز تجاری
سید امیررضا قاضی میرسعیدتهران بهعنوان پایتخت سرآغاز و نمادی از تغییرات مدرن همراه با توسعه گسترده در بخش طراحی فضاهای عمومی شناخته شده است. این بناها نقش مهمی در بهبود ارتباطات و تعاملات اجتماعی افراد داشته و بررسیها نشان میدهند که لازم است تحلیلهای اجتماعی در فرآیند طراحی موردتوجه قرار گی أکثرتهران بهعنوان پایتخت سرآغاز و نمادی از تغییرات مدرن همراه با توسعه گسترده در بخش طراحی فضاهای عمومی شناخته شده است. این بناها نقش مهمی در بهبود ارتباطات و تعاملات اجتماعی افراد داشته و بررسیها نشان میدهند که لازم است تحلیلهای اجتماعی در فرآیند طراحی موردتوجه قرار گیرد. در این خصوص، کاربری تجاری بهعنوان قلمروهای مشترک برای تعاملات اجتماعی، ارتباطات و معرفت اجتماعی بازتاب شهری مؤثری دارند. عدم توجه به این مهم ممکن است منجر به از بین رفتن زنجیره ارتباط بین انسانها و فضاهایی عمومی شود. جایگاهی که میتواند ریشه تعاملات اجتماعی را شکل دهد، امکان دارد بهمرور آثار اجتماعی نامطلوبی ازجمله انزوا، ناراحتهای روحی و روانی را در جامعه انعکاس دهد. در این موضوع، طراحی و معماری مراکز تجاری نقشی بسیار برجسته دارد و ضرورت دارد پژوهش¬های بیشتری در باب اجتماعپذیری مراکز انجام شود. هدف اصلی این پژوهش تطبیقی، بررسی و مقایسه مؤلفههای تأثیرگذار بر اجتماعپذیری مبتنی بر ویژگیهای معماری در عملکرد تجاری در دو کالبد متفاوت، یعنی بازارهای سنتی و پاساژهای مدرن است. نمونههای موردی این مطالعه شامل، بازار بزرگ پانزده خرداد تهران و مرکز تجاری کوروش میباشند. این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانهای، پرسشنامه و مصاحبه عمیق و مشاهده از روش تحقیق آمیخته بهصورت کمی و کیفی به بررسی موضوع میپردازد. از تحلیل نتایج می¬توان بیان ساخت که مجتمع¬های تجاری چند کاربردی، بهواسطه عوامل ساختاری محیطی، با ایجاد ابعادی از امنیت فراگیرتر از اجتماعپذیری بیشتری در مقایسه با بازارهای سنتی برخوردار هستند. تفاصيل المقالة