-
حرية الوصول المقاله
1 - شناسایی ابعاد توسعه مدیران در شرکتهای طراحی مهندسی: مورد مطالعه: شرکت طراحی مهندسی و تامین قطعات ایران خودرو (ساپکو)
مهشید فیروز آبادی بي بي مرجان فیاضی مهرداد استيرياین پژوهش به منظور شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر توسعه مدیران در شرکت ساپکو انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف کاربردی و بر اساس روش انجام از نوع پیمایشی میباشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق هم از نوع کیفی و هم از نوع کمی از مدیران و سطوح سرپرستی شرکت ساپکو جمع آو أکثراین پژوهش به منظور شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر توسعه مدیران در شرکت ساپکو انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف کاربردی و بر اساس روش انجام از نوع پیمایشی میباشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق هم از نوع کیفی و هم از نوع کمی از مدیران و سطوح سرپرستی شرکت ساپکو جمع آوری شد. برای تحلیل کیفی از تحلیل محتوا و برای تحلیل کمی از آزمون تی تست استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش در مرحله اول (فاز کیفی) شامل 10 نفر از مدیران و سطوح سرپرستی ساپکو (حد اشباع) و در مرحله دوم پژوهش (فاز کمی) شامل 53 نفر که اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از انجام تحلیل ها حاکی از این است که آموزش، ارزیابی عملکرد، جانشین پروری، حمایت مدیریت ارشد و ابعاد راهبردی سازمان به عنوان ابعاد تأثیر گذار شناسایی شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان تامین اجتماعی کشور ایران
کورش شافعی سعید باقرسلیمی حسین گنجی نیازمینه: رویکرد مدیریت سبز برآمده از توجه به توسعه پایدار و به تبع آن، پایداری با رویکردهای اجتماعی و انگیزه های اقتصادی ، سلامت و ایمنی جامعه کارکنان و نیز نشر تصویر عمومی مطلوب سازمانی در افق زمانی بلند مدت می باشد. هدف: این پزوهش تدوین عامل نظام توسعه مدیریت منابع انس أکثرزمینه: رویکرد مدیریت سبز برآمده از توجه به توسعه پایدار و به تبع آن، پایداری با رویکردهای اجتماعی و انگیزه های اقتصادی ، سلامت و ایمنی جامعه کارکنان و نیز نشر تصویر عمومی مطلوب سازمانی در افق زمانی بلند مدت می باشد. هدف: این پزوهش تدوین عامل نظام توسعه مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان تامین اجتماعی کشور، با رویکرد تحلیلی و دسته بندی مولفه ها و شناخت عوامل بوده که از حیث هدف، نوع تحقیقات کاربردی و پیمایشی می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر پس از واکاوی سوابق ، از روش کیفی و مصاحبه عمیق بر روی 10 نفر از مدیران سازمان تامین اجتماعی کشور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با نمونه گیری نظری به اشباع نظری رسیده و سپس اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد بررسی و مدل پاردایمی ساخته شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد از شناسایی عوامل توسعه در مدیریت منابع سبز در کارکنان تامین اجتماعی کشور دارد. نتیجه گیری: با پیادهسازی این مدل در نظام توسعه مدیریت منابع انسانی سبز، بخشی از نیازهای محیط زیستی و پایداری که در سازمان دولتی وجود دارد، میتواند به خوبی پاسخ داده شود. همچنین، این مدل میتواند باعث افزایش رضایتمندی کارکنان و بهبود کیفیت سرویسدهی به شهروندان شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - شناسایی عوامل و شاخص های موثر بر توسعه مدیریت شهری بر مبنای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی مبتنی بر رویکرد کیفی
مهدی عسکری کچوسنگی بی بی سادات میراسماعیلی افشین محمدی حمیدرضا حسینی دانا سید رضا نقيب الساداتاین پژوهش بر اساس هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است، زیرا درصدد یافتن الگویی مناسب برای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی در توسعه مدیریت شهری است. از سوی دیگر بر اساس روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) است که با روش پیمایشی-مقطعی انجام شده است. أکثراین پژوهش بر اساس هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است، زیرا درصدد یافتن الگویی مناسب برای فناوری های نوین هوشمند ارتباطی در توسعه مدیریت شهری است. از سوی دیگر بر اساس روش و بازه زمانی گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) است که با روش پیمایشی-مقطعی انجام شده است. همچنین این مطالعه از منظر ماهیت داده ها، مبتنی بر رویکرد کیفی انجام شده است. در بخش نخست براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی شاخص های فناوری های نوین هوشمند ارتباطی در توسعه مدیریت شهری مبادرت شده است. پس از مرحله تحلیل کیفی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از خبرگان حوزه رسانه و مدیریت شهری پرداخته شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 17 نفر از خبرگان حوزه مورد مطالعه و فعالان رسانه و مدیریت شهری کشور می باشند. نتایج کیفی حاصل از این پژوهش نشان داد که الگوی مطلوب فناوری های نوین هوشمند ارتباطی شامل مقوله های شرایط علی (دنیای دیجیتال، تکنولوژی جهان مجازی)، شرایط زمینه-ای (مدیریت شهری)، پدیده محوری (فناوری های نوین)، شرایط مداخله گر (دولت ها و شهروندان)، راهبردها و اقدامات (هوشمندسازی شهر)، پیامدها (حمل و نقل و محیط زیست هوشمند، حکومت و اقتصاد هوشمند، مردم و زندگی هوشمند، شهر هوشمند) می باشد. شایان ذکر می باشد که در تحلیل گراندد تئوری از نرم افزار MAXQDA استفاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تحلیل عناصر نظام نوآوری در نوسازی و رشد صنعتی در ایران، انگلستان و دانمارک (نمونه قرن نوزدهم و شانزدهم میلادی)
سیدعطالله سینائی اباذر اشتری مهرجردیاین مقاله بر مبنای مدل بوراس و لاندوال، به مطالعۀ اقدامات و مداخلات دولتی برای نوسازی صنعتی در ایران، بر پایۀ ایجاد صنایع نظامی در آغاز قرن نوزدهم میلادی می پردازد. در این مورد مؤلفه های: وضعیت نیاز؛ مزیتهای نسبی؛ انتشار فناورانه و سیاست مأموریتگرای دولتی یا ﻧﻮﺁﻭﺭ أکثراین مقاله بر مبنای مدل بوراس و لاندوال، به مطالعۀ اقدامات و مداخلات دولتی برای نوسازی صنعتی در ایران، بر پایۀ ایجاد صنایع نظامی در آغاز قرن نوزدهم میلادی می پردازد. در این مورد مؤلفه های: وضعیت نیاز؛ مزیتهای نسبی؛ انتشار فناورانه و سیاست مأموریتگرای دولتی یا ﻧﻮﺁﻭﺭﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﻓﻨﻲ، انتشار فناوری ﻭ ﺗﺮﻛﻴﺐ مداخلهها و اقدامات ﺩﻭﻟﺘﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﺩﻭﻟﺘﻲ و ابزار سیاستی، در خصوص سیاست فناوری صنعت توپ، تفنگ در قرن شانزدهم انگلستان و صنعت کَره در قرن نوزدهم دانمارک، با اقدامات و مداخلات دولتی برای نوسازی و رشد صنعتی در ایران، در قرن نوزدهم مقایسه و در قالب نظریههای نظام نوآوری بررسی شده است. هدف این پژوهش کشف ابعاد تازه تری از دلایل ناکامی اولین برنامه نوسازی صنعتی ایران در قرن نوزدهم است. همچنین تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شودکه چرا علیرغم اقدامات و مداخلات دولتی و با وجود سطحی از عوامل نظام نوآوری، برنامۀ نوسازی صنعتی ایران به موفقیت نیانجامید؟ این مقاله از نظر هدف توسعهای و از نظر روش نهادی، تطبیقی تاریخی است و دادههای آن با روش کتابخانهای گردآوری و به نوعی تحلیل محتوای کیفی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با ملاحظۀ تجارب مشابه در انگلستان و دانمارک، عدم تکامل نهادی و شکل نگرفتن رابطۀ تعاملی نظاممند میان سطحی از عناصر نوآوری، موجب شد نظام نوآوری در کشور شکل نگرفته و برنامه نوسازی صنعتی و سیاست فناوری ایران در قرن نوزدهم میلادی، به موفقیت نیانجامد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان تأمین اجتماعی کشور ایران
کورش شافعی دیگه سرا سعید باقرسلیمی حسین گنجی نیاچكيده زمینه: رویکرد مدیریت سبز برآمده از توجه به توسعه پایدار و بهتبع آن، پایداری با رویکردهای اجتماعی و انگیزههای اقتصادی، سلامت و ایمنی جامعه کارکنان و نیز نشر تصویر عمومی مطلوب سازمانی در افق زمانی بلندمدت است. هدف: این پژوهش تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی أکثرچكيده زمینه: رویکرد مدیریت سبز برآمده از توجه به توسعه پایدار و بهتبع آن، پایداری با رویکردهای اجتماعی و انگیزههای اقتصادی، سلامت و ایمنی جامعه کارکنان و نیز نشر تصویر عمومی مطلوب سازمانی در افق زمانی بلندمدت است. هدف: این پژوهش تدوین نظام توسعه مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان تأمین اجتماعی کشور، با رویکرد تحلیلی و دستهبندی مؤلفهها و شناخت عوامل بوده که از حیث روششناسی، نوع تحقیقات کاربردی و پیمایشی است. روششناسی: پژوهش حاضر پس از واکاوی سوابق، از روش کیفی و مصاحبه عمیق روی 10 نفر از مدیران سازمان تامین اجتماعی کشور با استفاده از روش نمونه¬گیری هدفمند و با نمونه-گیری نظری به اشباع نظری رسیده و سپس اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد بررسی و مدل پاردایمی ساخته شده است. یافتهها: یافته¬های پژوهش نشان داد از شناسایی عوامل توسعه در مدیریت منابع سبز در کارکنان تأمین اجتماعی کشور شامل آموزش و توسعه سبز، جذب و استخدام سبز، نگهداری سبز و بهکارگیری سبز است. نتیجهگیری: بررسیهای صورتگرفته بر اساس نظام توسعه مدیریت منابع انسانی سبز نشان از وجود عاملهای توسعه در سیستم بوده که این عوامل نشان از کارآمدی تدوین درست نظام توسعه مدیریت سبز در سیستمسازمانی کشور است. تفاصيل المقالة