• فهرس المقالات emanation

      • حرية الوصول المقاله

        1 - قیام صدوری ادراک حسی و یقین آوری آن: ارزیابی تأثیر فلسفه رواقی بر ملاصدرا
        ابراهیم آرش محسن فهیم مجتبی جعفری اشکاوندی
        در این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا أکثر
        در این تحقیق نظریه ملاصدرا درباره اتحاد حاس و محسوس در ادراک حسی بر اساس موضوع صدوری بودن ادراک حسی و یقین آور بودن آن بررسی شد. اهمیت موضوع از این لحاظ است که ملاصدرا در رابطه با این موضوع، متأثر از نظریه رواقیان بوده، و خود به این موضوع تصریح داشته است. نظریه ملاصدرا درباره معرفت حسی، به فعلیت درآمدن صور محسوسات برای نفس و به فعال بودن نفس حاسه در عالم حسی است. این نوع رویکرد به معرفت به عنوان شکلی هستی شناسانه که رابطه حاس با محسوس را نوعی رابطه تکاملی می داند، متفاوت از نظریه مشائیان است. در نظریه مشائیان، صور محسوسات در نفس مقدمه ای برای معرفت عقلانی از طریق تجرید این صور است. در صورتیکه نزد ملاصدرا نفس در مرتبه حس از این رو که صادر کننده صور محسوسات است، بجای منفعل بودن، فعال است و بنابراین معرفت در این مرحله نیز علمی و یقینی است. ملاصدرا بیان کرده که پیش از او نیز بسیاری متفکران به این قول قائل بوده اند. بنا بر همین گفته، در این تحقیق نظریه معرفت حسی ملاصدرا با نظریه انطباع معرفتی رواقیان تطبیق داده شده است. در نظریه انطباع معرفتی، رواقیان متقدم ادراک حسی را صورت برای مادۀ نفس می دانند که بر آن حک می شود. رواقیان متقدم یقینی بودن انطباع معرفتی را همسنخ بودن آن با نفس می دانند و از آن در جهت تعالی حکمت و اخلاق در افراد سود می برند. نتایج تحقیق نشان دهندۀ توجه ملاصدرا و رواقیان متقدم درباره هم‌سنخ بودن حاس و محسوس و همچنین فعال بودن نفس در ادراک حسی برای بدست دادن معرفت یقینی حسی است. روش انجام تحقیق تحلیل محتوای آراء و نوآوری تحقیق در زمینه بدست دادن امکان گفتگو میان آراء ملاصدرا و فلسفه رواقی متقدم در زمینه معرفت شناسی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - قاعدة الواحد از منظر میرزا مهدی آشتیانی
        روح اله آدینه سیده فاطمه  بابایی عادله  فلاح دریاسری
        قاعدة «الواحد لایصدر عنه الا الواحد» یکی از اساسیترین قواعدی است که در فلسفه و بطور خاص در مباحث چگونگی پیدایش جهان به آن استناد ميشود. این قاعده در طول تاریخ فلسفه سبب بروز منازعات بسیاری شده است؛ تعداد زیادی از فیلسوفان برای بیان نظرية جهان‌شناختی خود به این قاعده است أکثر
        قاعدة «الواحد لایصدر عنه الا الواحد» یکی از اساسیترین قواعدی است که در فلسفه و بطور خاص در مباحث چگونگی پیدایش جهان به آن استناد ميشود. این قاعده در طول تاریخ فلسفه سبب بروز منازعات بسیاری شده است؛ تعداد زیادی از فیلسوفان برای بیان نظرية جهان‌شناختی خود به این قاعده استناد کرده اند و گروهی دیگر آن را با قدرت و اختیار مطلق حق‌تعالی کاملاً ناسازگار دانسته‌اند و بهمین دليل به مخالفت شدید با آن پرداخته اند. میرزا مهدی آشتیانی از جمله علمایی است که برغم اینکه فیلسوفی مشهور و دارای آراء بدیع بسیار است، کمتر به آراء وی پرداخته شده است. او توجه بسیاری به قاعدة الواحد داشته و با چندین برهان عقلی و نقلی و استناد به آیات و روایات گوناگون، بدنبال اثبات آن بوده است. پژوهش حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی و با نظر به مستندات تاریخی گردآوری شده، تلاش میکند نخست منشأ پیدایش قاعدة الواحد را بررسی کرده و سیر تاریخی آن را در میان حکما بیان نماید، سپس به بیان دیدگاه میرزا مهدی آشتیانی در باب قاعدة الواحد پرداخته و براهین عقلی و نقلی مورد استناد وی را تحلیل و بررسی میکند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - بررسی مقایسه‌یی دیدگاه ملاصدرا و ویلیام کرایگ درباره حدوث زمانی عالم
        منيره  سيدمظهري علیرضا  اسماعیلی
        يكي از عميقترين مباحث هستي‌شناسي كه از ديرباز معركه آراء انديشمندان و فلاسفه بوده، مسئلة حدوث يا قدم عالم است. در سنت اسلامي، ملاصدرا كوشش نموده با طرح نظرية حركت جوهري، حدوث تجددي عالم ماده را بنحوي بتصوير بكشد كه ضمن برخورداري از انسجام، با هيچيك از آموزه‌هاي ديني در أکثر
        يكي از عميقترين مباحث هستي‌شناسي كه از ديرباز معركه آراء انديشمندان و فلاسفه بوده، مسئلة حدوث يا قدم عالم است. در سنت اسلامي، ملاصدرا كوشش نموده با طرح نظرية حركت جوهري، حدوث تجددي عالم ماده را بنحوي بتصوير بكشد كه ضمن برخورداري از انسجام، با هيچيك از آموزه‌هاي ديني در تعارض نباشد. بر اساس ديدگاه وي، تجدد عين هستي موجودات است و هر نو‌شدني، حدوثي مستقل است كه در بستر زمان، بيوقفه در ذات موجودات بوقوع ميپيوندد. سلسلة حوادث بدليل عدم انقطاع فيض، به نقطة معيني نميرسد؛ بدين ترتيب، همة اجزاء عالم، حادث زمانيند. در نتيجه عالم كه بعنوان يك كل اعتباري، وجودي جداگانه از حوادث ندارد نيز حادث زماني خواهد بود. ويليام كريگ، متفكر ديندار مسيحي، در فضاي فكري معاصر غرب، نيز برهان كيهان‌شناختي كلامي خود را بر مبناي رويكرد جديدي از حدوث زماني عالم ارائه كرده است. او معتقد است عالم با همة اجزائش، از جمله زمان، در لحظه‌يي خاص، با ارادة آزاد الهي، از عدم خلق شده و از آن پس، خداوند كه قبل از آغاز خلقت در موقعيتي فرازماني قرار داشت، بدليل نسبت واقعي خود با حوادث زماني، در معرض زمان قرار گرفته است. مسئلة اصلي پژوهش حاضر اينست كه كارآمدي تقرير ملاصدرا از حدوث زماني عالم را در مقايسه با تلقي جديد كريگ، نشان دهد. رهيافتهاي بدست آمده از مقايسة اين دو ديدگاه نشان ميدهد كه كوشش كريگ براي ارائة اين رويكرد جديد، گرچه در جاي خود درخور توجه است اما در مقايسه با ديدگاه ملاصدرا نه‌تنها داراي انسجام لازم نيست بلكه آشكارا با مبناييترين آموزه‌هاي ديني ـ از جمله عدم اتصاف ذات خداوند به تغيير، ازليت خداوند، معيت قيومية خداوند با مخلوقات و دوام فيض ـ تعارض دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - سازه‌شناسی حکمت عملی و نقش صناعات پنجگانه در آن
        احمد محمدی پیرو
        میان حکمت عملی و حکمت نظری رابطه‌‌يی ناگسستنی وجود دارد. صناعات خمس نیز بعنوان بخشی از حکمت نظری میتواند در حکمت عملی دخيل باشد. حکمت عملی گاهی بمثابه معرفت و دانش، و گاهی بمثابه خُلق یا فضیلت بکار میرود. پرسش تحقیق حاضر اینست که نقش صناعات خمس، اولاً، در تولید مؤلفه‌ها أکثر
        میان حکمت عملی و حکمت نظری رابطه‌‌يی ناگسستنی وجود دارد. صناعات خمس نیز بعنوان بخشی از حکمت نظری میتواند در حکمت عملی دخيل باشد. حکمت عملی گاهی بمثابه معرفت و دانش، و گاهی بمثابه خُلق یا فضیلت بکار میرود. پرسش تحقیق حاضر اینست که نقش صناعات خمس، اولاً، در تولید مؤلفه‌های شناختاری حکمت عملی و ثانیاً، در مبادی صدور فعل، چقدر و چگونه است؟ چه عوامل و متغیرهایی از صناعات خمس، سازندة حکمت عملی هستند؟ اهمیت بیان رابطة آن دو در اینست که ملکات نفسانی، به هویت انسان تعين ميبخشند و صناعات خمس ملکات نفسانیند که میتوانند با تأثیرگذاری بر مبادی صدور فعل، در تعین هویت انسان نقش داشته باشند و در نتیجه، تمام شئون زندگی بشر مانند زندگی علمی، اجتماعی، سیاسی و... را تحت تأثیر قرار دهند. در این نوشتار ابتدا صناعات خمس و بطور خاص، ویژگیهای مشترک آنها از کتابهای منطقی استخراج شده و سپس با روش توصیفی ـ تحلیلی تأثیر آنها در مؤلفه‌های حکمت عملی دانشی و خُلقی بررسی ميشود. در بخش نخست، چرخش معرفتی از تصورات و تصدیقات خطایی، اثربخشی در روش‌شناسی حکمت عملی، شکلگیری مفاهیم اعتباری در مقام عمل و حصول تعقلات عقل عملی برای انواع انسانها، و در بخش دوم، انتظام‌بخشی به وظایف ویژۀ عقل عملی، مهارت تطبیق امور شناختی بر امور اجرایی، تأثیر در مبادی شناختی صدور فعل و شکل‌دادن به کنشهای انسانی، بعنوان نتایج تحقیق حاصل شده است. تفاصيل المقالة