فهرس المقالات کیومرث  یزدان پناه درو


  • المقاله

    1 - تحليل ژئوپليتيك امنيت زيست محيطي پديدة ريزگردها مطالعه موردي: جنوب غرب آسيا
    جغرافیا (فصلنامه علمي ـ پژوهشي و بين المللي انجمن جغرافيايي ايران) , العدد 56 , السنة 16 , بهار 1397
    چکیده جنوب غربی آسیا طی سالهای اخیر شاهد تحولات گسترده ای در میان کشورهای واقع در آن بوده است. این تحولات که در طیفی از رویدادهای سیاسی، امنیتی، ژئوپلیتیکی، اجتماعی وجود دارد. این میان یکی از مهم ترین وقایع این منطقه پدیده گرد و غبار است که طی چند سال اخیر زندگی مردم د أکثر
    چکیده جنوب غربی آسیا طی سالهای اخیر شاهد تحولات گسترده ای در میان کشورهای واقع در آن بوده است. این تحولات که در طیفی از رویدادهای سیاسی، امنیتی، ژئوپلیتیکی، اجتماعی وجود دارد. این میان یکی از مهم ترین وقایع این منطقه پدیده گرد و غبار است که طی چند سال اخیر زندگی مردم در کشورهایی مانند عراق، ایران، عربستان و کویت را تحت تأثیر خود قرار داده است. از جمله ویژگی های این پدیده طبیعی ماهیت فرامرزی آن است و این ويژگی به آن ماهیتی ژئوپلیتیک بخشیده است. بنابراین هر گونه اقدامی در این رابطه منوط به همکاری چند جانبه میان کشورهای درگیر این مسئله شده است. همچنین اتکاء برخی کشورها ( دست بالا را در منابع آب و سرچشمه های آن دارند ) به نظریاتِ دارای اشکال و گاهاً عرفی شدهِ مرتبط با نحوه دسترسی به منابع ( آب ) و مدیریت آن بر ابهام قضیه افزوده است. ولی مشکل دیگر آن است که کشورهای درگیر در این مسئله از نظر سیاسی که خود تحت تأثیر تعارضات ایدئولوژیک، مذهبی، سیاسی و اجتماعی هستند، دارای روابط بعضاً متشنجی هستند، از این رو مقاله حاضر در پی بررسی این مسئله است که پدیده طبیعی گرد و غبار به عنوان مسئله ای ژئوپلیتیک چه پیامدهایی برای روابط میان کشورهای منطقه برجای خواهد گذاشت. این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات از نوع مطالعات کتابخانه ای است. نتایج حاصل از بررسی ها نشانگر آن است که با وجود مشکلات داخلی و مسائلی که در خصوص روابط میان کشورهای منطقه وجود دارد، فشار افکار عمومی و به خطر افتادن کیفیت زندگی در میان مردمان متأثر از این مسئله آنها را به سوی همکاری دو یا چند جانبه دستکم در این موضوع مشخص سوق خواهد داد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - تحلیل ژئوپولیتیکی چشم انداز آمایش سرزمین در کشور افغانستان و ارائه مدل راهبردی
    جغرافیا (فصلنامه علمي ـ پژوهشي و بين المللي انجمن جغرافيايي ايران) , العدد 62 , السنة 17 , پاییز 1398
    در ساختار اقتصاد سیاسی جهان برخی کشورها توسعه یافته و برخی در حال توسعه می باشند. برخی از کشورها نیز به دلیل شکنندگی ژئوپولیتیکی و تهدیدات و بحران های داخلی و محیط خارجی نه تنها توسعه نیافته اند بلکه در مسیر توسعه نیز در حال حرکت نیستند. افغانستان نیز در حال حاضر جزء کش أکثر
    در ساختار اقتصاد سیاسی جهان برخی کشورها توسعه یافته و برخی در حال توسعه می باشند. برخی از کشورها نیز به دلیل شکنندگی ژئوپولیتیکی و تهدیدات و بحران های داخلی و محیط خارجی نه تنها توسعه نیافته اند بلکه در مسیر توسعه نیز در حال حرکت نیستند. افغانستان نیز در حال حاضر جزء کشورهای بحرانی و توسعه نیافته جهان محسوب می گردد که هیچ چشم انداز مشخصی برای حرکت در جهت توسعه ندارد؛ نه در سطح نظریه پایه توسعه، نه راهبردهای مشخص و منسجم توسعه و نه هیچگونه سند عملیاتی با ضمانت اجرا. این مشکلات افغانستان ریشه در مسائل جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی داخلی و خارجیدارد. بنابراین برنامه ریزی جهت توسعه سرزمینی این کشور نیز در گرو حل و چاره اندیشی مسائل مذکور است. برنامه-ریزی راهبردی با چهارچوب و ملاحظات سیاسی و امنیتی می تواند سبب کاهش تهدیدات امنیتی و چالش های سیاسی و در نتیجه توسعه سرزمینی گردد. بنابراین در این مقاله سعی شده است تا عوامل داخلی و خارجی اثرگذار بر آمایش سرزمینی در کشور افغانستان از منظر ژئوپولیتیکی مورد تحلیل قرار گیرد. در این راستا دو سوال قابل طرح است که: 1) قوت ها، ضعف ها، فرصت ها، تهدیدهای ژیوپولیتیکی کشور افغانستان در راستای آمایش سرزمینی این کشور کدامند؟ 2) براساس عوامل ژیوپولیتیک داخلی و خارجی چگونه می توان چشم انداز آمایش سرزمین در کشور افغانستان را ترسیم نمود؟ این مقاله به شیوهای توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است و داده های مورد نیاز نیز به شیوۀ کتابخانه ای، اسنادی و بهره گیری از پایگاهها و سایتهای معتبر اینترنتی گردآوری شده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - تحلیلی بر ژئوپلیتیک اقلیم کردستان عراق بعد از فروپاشی داعش
    جغرافیا (فصلنامه علمي ـ پژوهشي و بين المللي انجمن جغرافيايي ايران) , العدد 53 , السنة 15 , تابستان 1396
    مناطق کردنشین عراق با محوریت دو حزب سنتی، اتحادیه میهنی و حزب دمکرات با توجه به فرصت‌هایی که بعد از فروپاشی رژیم بعث، بوجود آمد توانستند در قدرت سهیم شوند و اختیارات بی شماری را در زمینه‌های اقتصادی، امنیتی و سیاسی در ساختار جدید عراق به دست آورند. در ساختار جدید عراق ا أکثر
    مناطق کردنشین عراق با محوریت دو حزب سنتی، اتحادیه میهنی و حزب دمکرات با توجه به فرصت‌هایی که بعد از فروپاشی رژیم بعث، بوجود آمد توانستند در قدرت سهیم شوند و اختیارات بی شماری را در زمینه‌های اقتصادی، امنیتی و سیاسی در ساختار جدید عراق به دست آورند. در ساختار جدید عراق اقلیم کردستان با محوریت حزب دمکرات در زمینه های امنیتی، اقتصادی، سیاست خارجی، قلمروخواهی و... به صورت یکطرفه عمل کرده و به جای طبعیت از الگوی تعاملی دوسویه با حکومت مرکزی عراق از الگوی تقابلی تبعیت کرده است و با حکومت مرکزی در چالش بوده است. بعد از حمله داعش به عراق دشمن مشترک از یکسو، موجب ایجاد همکاری نظامی بین اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق شد و از سوی دیگر، خلاء امنیتی بوجود آمده در مناطق مورد اختلاف موجب قلمروسازی و فروش نفت آن مناطق توسط اقلیم شده و چالش‌ها با حکومت مرکزی را تشدید کرده است. سیاست‌های تقابلی و غیرشفاف حزب دمکرات با حکومت مرکزی در زمینه‌های اقتصادی و امنیتی و همسویی بیش از حد به ترکیه موجب ایجاد بحران و نارضایتی سایر احزاب در اقلیم کردستان شده است و این شرایط باعث شده جهت توازن قوا در بین جریان‌های سیاسی با توجه به پیشینه تاریخی مشترک، اتحادیه میهنی به ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای نزدیکتر شود. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای- اینترنتی و اسنادی به تحلیل ژئوپلیتیکی اقلیم کردستان بعد از فروپاشی داعش پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که جنگ داعش با توجه به ظرفیت‌های پیش آمده موجب شده که حزب دمکرات با تشدید سیاست‌های تقابلی با حکومت مرکزی و نزدیکی بیش از حد به کشور ترکیه و همچنین در راستای توازن قوا در ارتباط با قدرت‌های منطقه‌ای اتحادیه میهنی به سمت ایران بیشتر متمایل شود که امکان تجزیه ژئوپلیتیکی کردستان عراق بین قدرت‌های منطقه‌ای (ایران و ترکیه) بیش از پیش محتمل تر به نظر می‌رسد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - امکان‌سنجی شکل‌گیری ائتلاف نظامی عربی در منطقه‌ی خلیج‌فارس با تأکید بر زمینه‌های ژئوپلیتیکی مؤثر
    فصلنامه سازمان‌های بین المللی , العدد 10 , السنة 4 , بهار 1400
    در سال‌های منتهی به سال 2020 میلادی، منطقه‌ی ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا، متأثر از برخی عوامل ژئوپلیتیکی مثل تلاش برخی کشورهای عربی برای شکل‌دهی به یک ائتلاف نظامی عربی، آبستن تحولات فراوانی شد، که زمینه‌های تنش و درگیری را در منطقه افزایش داد. ائتلاف نظامی عربی مورداشاره أکثر
    در سال‌های منتهی به سال 2020 میلادی، منطقه‌ی ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا، متأثر از برخی عوامل ژئوپلیتیکی مثل تلاش برخی کشورهای عربی برای شکل‌دهی به یک ائتلاف نظامی عربی، آبستن تحولات فراوانی شد، که زمینه‌های تنش و درگیری را در منطقه افزایش داد. ائتلاف نظامی عربی مورداشاره که متأثر از زمینه‌های ژئوپلیتیکی در منطقه طرح‌ریزی و دنبال می‌شود، برای بسیاری این سؤال را به وجود آورده است که آیا می‌توان در آینده‌ی نزدیک انتظار تحقق چنین ائتلافی را داشت؟ پژوهش حاضر که برمبنای نظریه‌ی نوواقع‌گرایی، به شناسایی و تحلیل عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر این ائتلاف نظامی پرداخته، با بهره‌گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و نظر کارشناسان در پی امکان‌سنجی شکل‌گیری این ائتلاف نظامی برآمده است. براساس نتایج مطالعه‏ی پیش‏رو و متأثر از برخی عوامل مختل‌کننده که قدرت اثرگذاری بیشتری دارند، احتمال شکل‌گیری این ائتلاف، ضعیف ارزیابی می‌شود. در این شرایط بایسته است کشورهای منطقه ضمن تلاش برای کاهش زمینه‌های تنش، فصل جدیدی از همکاری‌های نظامی و امنیتی را باهدف پایان دادن به دوران جنگ و ناامنی در پیش بگیرند. تفاصيل المقالة