• فهرست مقالات attachment

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - پیش¬بینی رضایت¬مندی از ازدواج بر مبنای تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدین در زوجین
        احمدرضا کیانی محمود  محمدی رازی
        هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت مندی از ازدواج بر مبنای تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدین در زوجین بود. روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار های این پژوهش شامل: تجربیات ناگوار کودکیACEs، رفتاره چکیده کامل
        هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی رضایت مندی از ازدواج بر مبنای تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدین در زوجین بود. روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار های این پژوهش شامل: تجربیات ناگوار کودکیACEs، رفتارهای دلبستگی، ادراک ازدواج والدین، رضایت از ازدواج و پرسشنامۀ فرم کوتاه الگوهای ارتباطی، که بر روی تعداد 400 آزمودنی(200 زوج) در شهر بجنورد انتخاب شده بودند اجرا گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت، به دلیل اینکه جامعه ازتعداد بالایی برخوردار بوده و اطلاعاتی از تمامی این افراد در دست نبود، از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد که ادراک فرد از ازدواج والدین و ادراک از ازدواج خود و همچنین رضایتمندی از ازدواج معناداری و مثبت بودن رابطه را نشان می دهد. ادراک فرد از ازدواج خود با دلبستگی رابطه مثبت و معناداری وجود داشته، همچنین رابطه رویداد های ناگوار کودکی با ادراک از ازدواج خود رابطه منفی و معنا داری وجود داشته است و در نهایت رابطه ادراک از ازدواج خود و الگو های تبادل نیز نشانگر وجود رابطه منفی و معنادار است. نتیجه گیری: از این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که تجربیات ناگوار کودکی، رفتارهای دلبستگی، الگوهای تبادل و ادراک از ازدواج والدینپیش بین های خوبی در رضایتمندی از ازدواج فرد می باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تبیین ماهیت دلبستگی به محله ایرانی-اسلامی: مطالعه کیفی محله اختیاریه
        سمانه خبیری محمدرضا پورجعفر محمد سعید ایزدی
        محله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده می‌شود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هوی چکیده کامل
        محله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده می‌شود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هویت‌محله‌ای و تضعیف سرمایۀ اجتماعی را در پی داشته است. با توجه به خلاءهای نظری در ابعاد ماهوی، فرایندی، رفتاری دلبستگی به محله و از آن‌جا که درک عمیق نسبت به ماهیت این پدیده در بستر شهرهای کشور و عوامل تاثیرگذار بر آن گامی راهبردی در برنامه‌ریزی محله‌محور است، هدف این مقاله مطالعه عمیق تجربه زیسته ساکنان محله اختیاریه به منظور بازشناسی ماهیت روانشناختی این پیوند و مولفه‌های موثر بر آن در محله‌ای است که بر اساس پیمایش شهرداری تهران (1396) سطح بالایی از تعلق ساکنان و پایداری نسبی سکونت را دارد. بنابراین با اتخاذ راهبرد کیفی و روش تحقیق نظریه داده‌بنیاد و به‌کارگیری تکنیک نمونه‌گیری هدفمند و نظری، 24 نفر از ساکنان اختیاریه به‌عنوان مشارکت‌کنندگان تحقیق در فرایند گردآوری اطلاعات از طریق ترکیبی از ابزارهای مصاحبه عمیق، پرسشنامه، نقشه شناختی و مطالعات اسنادی انتخاب و تحلیل داده‌ها به صورت همزمان، غیرخطی، تکوینی و با تکنیک کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج و یافته‌های پژوهش نشان داد که دلبستگی به محله همچون امتداد حس خانه در مقیاس محله در ابعاد احساسی، شناختی-ادارکی و رفتاری تجربه می‌شود. بعد احساسی این پیوند با غرور، رفاه روانی، اندوه دوری از محله، تعلق و عضویت و بعد شناختی-ادراکی دلبستگی با رسش و پختگی پیوند عاطفی، شکل‌گیری خود اجتماعی، دگردیسی در نظام معنایی مکان و از آن خود کردن مکان ادراک می‌شود. دلبستگی با الگوهای رفتاریِ جوارجویی انطباق‌پذیر، پیوندجویی، عمل جمعی و مشابهت‌جویی بازنمایی می‌شود. همچنین دلبستگی به خانه، خودتعیین‌گری، هویت مکان، دلپذیری بصری-شنیداری، منزلت مکان، مکان‌-رویدادهای پیونددهنده، کیفیت پاسخگویی و ثبات، عوامل سازنده و تقویت‌کننده دلبستگی به اختیاریه شناسایی گردید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مدل علي تاثیر دلبستگي بر پیشرفت تحصیلي با نقش واسطه ای کنجکاوی
        عباس مرزبان جواد اژه ای فاطمه بهرامی
        هدف این پژوهش تدوین و برازش مدل علّی تأثیر دلبستگی ایمن بر پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای کنجکاوی با استفاده از روش تحلیل مسیر بود.
        هدف این پژوهش تدوین و برازش مدل علّی تأثیر دلبستگی ایمن بر پیشرفت تحصیلی با نقش واسطه ای کنجکاوی با استفاده از روش تحلیل مسیر بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - رابطة دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری
        جلیل باباپور خیرالدین حمید پورشریفی باقر غباری بناب زینب خانجانی محسن بهرامی
        پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، چکیده کامل
        پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، مقیاس دلبستگی به خدا روآت و کرک پاتریک (2002)، پرسشنامه تاب آوری کانر ودیویسون (2003) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ بود. تحلیل داده ها نشان داد، سبک های دلبستگی بزرگسالی (ناایمن اجتنابی و ناایمن دو سوگرا) و سبک های دلبستگی به خدا(ایمن ،ناایمن دوسوگرا و اجتنابی )سهم معنی داری در پیش بینی سلامت روانشناختی دارند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن بزرگسالی و ایمن به خدا پیش بینی کننده معنی دار مثبت تاب آوری هستند و سبک های دلبستگی ناایمن بزرگسالی (اجتنابی و دو سوگرا) و دلبستگی ناایمن دو سو گرا به خدا پیش بینی کننده معنیدار منفی تاب آوری می باشد و می توانند از طریق تاب آوری اثر مستقیم و غیرمستقیم روی سلامت روانشناختی داشته باشند. البته دراین بین دلبستگی ایمن به خدا بیشترین واریانس تابآوری را بهصورت مثبت تبیین میکند که نشان میدهد افرادی که دلبستگی ایمن تری به خدا دارند در برخورد با مشکلات روانشناختی، تاب آوری بیشتر داشته و از توان بازسازی بهتری برخوردارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - نقش واسطه‌ای عاملیت شخصی در رابطه میان دل‌بستگی به والدین و هویت من در پیش‌بزرگسالی
        الهه حجازی نادیا روحانی زهرا نقش
        پیش‌بزرگسالی به عنوان یک دوره تحولی بر بازه سنی 18 تا 29 سالگی تاکید دارد. از نظر آرنت (2000) این دوره تحولی ویژه کشورهای توسعه یافته است، در حالی که پژوهش‌های انجام شده بیان‌گر حضور این مرحله تحولی در سایر جوامع نیز می‌باشد. با توجه به اهمیت دو سازه‌ی هویت و عاملیت و چکیده کامل
        پیش‌بزرگسالی به عنوان یک دوره تحولی بر بازه سنی 18 تا 29 سالگی تاکید دارد. از نظر آرنت (2000) این دوره تحولی ویژه کشورهای توسعه یافته است، در حالی که پژوهش‌های انجام شده بیان‌گر حضور این مرحله تحولی در سایر جوامع نیز می‌باشد. با توجه به اهمیت دو سازه‌ی هویت و عاملیت و عدم شناخت کافی ابعاد پیش‌بزرگسالی در ایران، هدف مطالعه حاضر تعیین نقش واسطه‌ای عاملیت در رابطه دلبستگی به والدین و هویت من در پیش‌بزرگسالان است. جامعه‌ی آماری این پژوهش تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل یکی از دانشگاه‌های شهر تهران بودند که در بازه‌ی سنی ۱۸ تا ۲۹ سال قرار داشتند. نمونه‌ای با حجم ۵۴۰ نفر به صورت برخط به پرسشنامه‌ای متشکل از مقیاس‌های سیاهه‌ی ابعاد پیش‌بزرگ‌سالی، پرسشنامه‌ی تجارب روابط نزدیک-ساختار رابطه، پرسش‌نامه ی عاملیت و پرسشنامه‌ فرآیند هویت من پاسخ دادند. داده ها با روش مدل‌یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند و یافته‌ها نشان دهنده‌ي رابطه‌ی مستقیم، منفی و معنادار دل‌بستگی ناایمن با عاملیت شخصی و رابطه‌ی غیرمستقیم، منفی و معنادار دل‌بستگی ناایمن به والدین و هویت من بودند؛ لذا نقش واسطه‌ای عاملیت شخصی در رابطه‌‌ی میان دل‌بستگی به والدین و هویت من مورد تائید قرارگرفت. در این پژوهش مدل دل‌بستگی به مادر و پدر مورد مقایسه قرار گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مقايسة ديدگاه ابن سينا و ملاصدرا پيرامون رابطة نفس و بدن و سنجش كارآمدي مباني هريك در نيل به مطلوب
        فروغ السادات رحيم پور
        ‌يكي از موارد اختلاف نظر ميان ابن‌سينا و ملاصدرا در بحث انسان‌شناسي، نوع نگرش هريك به رابطه ميان نفس و بدن است كه اين اختلاف‌، از مباني نظام فلسفي ايشان ناشي ميشود. رابطة نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطه‌يي ذاتي و وجودي است و قول به عليّت (مادي) بدن عنصري براي مرتبة طبي چکیده کامل
        ‌يكي از موارد اختلاف نظر ميان ابن‌سينا و ملاصدرا در بحث انسان‌شناسي، نوع نگرش هريك به رابطه ميان نفس و بدن است كه اين اختلاف‌، از مباني نظام فلسفي ايشان ناشي ميشود. رابطة نفس و بدن در نگاه ملاصدرا، رابطه‌يي ذاتي و وجودي است و قول به عليّت (مادي) بدن عنصري براي مرتبة طبيعي نفس، ناشي از همين موضعگيري‌ است، در حاليكه مطابق مباني ابن‌سينا، نفس صرفاً در كسب كمالات وجودي و نه در اصل وجود، نيازمند بدن است و عليّت ذاتي ميان اين دو برقرار نيست. مسئلة ديگر اينست كه شيخ‌الرئيس، تركيب نفس و بدن را اتحادي ميداند و صدرالمتألهين در اتحادي بودن تركيب با او هم رأي است اما معتقد است كه تنها با قبول برخي مباني حكمت متعاليه ميتوان اتحادي بودن تركيب مذكور را موجه كرد. مسئلة مهم بعدي اينست كه اگر نفس و بدن، رابطة وجودي دارند نه رابطة عارضي و اضافي، آيا تعلق نفس به بدن قطع شدني است؟ و اگر ذو مراتب بودن نفس مسجّل و مسلّم است، آيا نبايد بدن را نيز ذومراتب دانست تا همراهي با نفس در مراتب مختلف براي آن امكانپذير باشد؟ بسبب تفاوت مبنا، پاسخ شيخ الرئيس و ملاصدرا به اين قبيل پرسشهاي زيربنايي، تفاوتهايي دارد و اين مقاله قصد دارد به جستجو و تحليل آنها و سنجش كارآمدي مباني ايشان در نيل به مطلوب بپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - نقش کنترل تکانه، تحریک‏پذیری و سبک دلبستگی مادران در پیش بینی نشانه‌های نقص توجه- فزون‏کنشی کودکان
        زهرا سپهری نسب سجاد بشرپور سیف اله آقاجانی نادر حاجلو
        هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کنترل تکانه، تحریک‏پذیری و سبک دلبستگی مادران در پیش بینی نشانه‏های نقص توجه- فزون‏کنشی کودکان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 120 نفر از مادران دانش آموزان دارای نقص توجه- فزون‏کنشی که در سال تحصیلی 99- 1398 در شهر تهران مشغ چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش کنترل تکانه، تحریک‏پذیری و سبک دلبستگی مادران در پیش بینی نشانه‏های نقص توجه- فزون‏کنشی کودکان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 120 نفر از مادران دانش آموزان دارای نقص توجه- فزون‏کنشی که در سال تحصیلی 99- 1398 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند با استفاده از روش نمونه گیری هدف‏مند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده‏ها از مقیاس کانرز والدین (1999)، مقیاس تحریک‏پذیری باس و پلامین (1984)، مقیاس کنترل تکانه لینهام (2006) و مقیاس سبک‏های دلبستگی کولینز و رید (1999) استفاده شد. جهت تحلیل داده¬ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS- 23 انجام شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که کنترل تکانه، تحریک‏پذیری و سبک دلبستگی مادران با تبیین 58 درصد از واریانس نمره کل نشانه‏های نقص توجه- فزون‏کنشی، قابلیت پیش بینی متغیر ملاک را دارد. این یافته‏ها توجه جدی درمانگران و روانشناسان به ویژگی‏های روانشناختی مادران در اثربخش بودن درمان نشانه‏های نقص توجه- فزون‏کنشی کودکان را نشان می‏دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - سرمایه اجتماعی و وفاداری زائران اصفهانی به محله سرشور مشهد
        ندا عیدگاهیان کاسب مژگان عظیمی هاشمی
        رفتار گردشگر در مقصد به عنوان یک رفتار معنی دار در قالب عمل اجتماعی شکل می گیرد که در این نوع عمل، رابطه با دیگری مهمترین عنصر است. بنابراین از طریق توصیف و تحلیل نوع و فراوانی روابط گردشگر و سرمایه اجتماعی ناشی از آن می توان به پیش بینی رفتار، دلبستگی و وفاداری او به م چکیده کامل
        رفتار گردشگر در مقصد به عنوان یک رفتار معنی دار در قالب عمل اجتماعی شکل می گیرد که در این نوع عمل، رابطه با دیگری مهمترین عنصر است. بنابراین از طریق توصیف و تحلیل نوع و فراوانی روابط گردشگر و سرمایه اجتماعی ناشی از آن می توان به پیش بینی رفتار، دلبستگی و وفاداری او به مقصد دست یافت. نوشتار حاضر تأثیر شبکه روابط زائران اصفهانی در جامعه میزبان بر وفاداری آنان به محله سرشور مشهد را مورد بررسی قرار داده است. روش پیمایشی و نمونه ی مطالعه متشکل از 150 نفر از زائران اصفهانی در محله سرشور، از اربعین حسینی تا یک هفته بعد از آن در سال 1395 است. نتایج مطالعه نشان داد میانگین اندازه شبکه روابط زائران اصفهانی در محله سرشور 11/2 نفر (در بازه میان 0 تا 9 نفر) است. میانگین شاخص کلی دلبستگی زائران اصفهانی به محله سرشور31/4 در بازه میان 06/3 تا 5 و شاخص وفاداری، 43/4 در بازه ی 1تا 5 برآورد شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار آموس، نشان می دهد در مجموع دو مسیر علی در این مدل، 80 درصد از واریانس وفاداری زائران اصفهانی را به مقصد تبیین می کند. سرمایه اجتماعی شبکه روابط زائران اصفهانی در محله سرشور باعث افزایش دلبستگی به محله شده و دلبستگی به صورت مستقیم و غیرمستقیم (از طریق افزایش رضایتمندی) بر افزایش وفاداری گردشگر تأثیرگذار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - سنجش حس تعلق مکانی و شناسایی مؤلفه‌هاي مؤثر بر آن در الگوهاي بدنه شهري «مطالعه موردي: ضلع غربی خیابان امام خمینی اردبیل»
        روح اله رحیمی سید محسن موسوی نسرین  محمدی ایرلو
        بدنه‌های شهری و ابعاد اجتماعی، فرهنگی آنها نقش مؤثری در ایجاد حس تعلق مکانی در شهروندان دارد. شناسایی الگوهای بدنه‌های شهری یکپارچه و هماهنگ بر ادراک مخاطبان در جهت ایجاد حیات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و هویت مکانی مؤثر است. هدف پژوهش، بررسی تأثیر بدنه‌های شهری بر ایجاد چکیده کامل
        بدنه‌های شهری و ابعاد اجتماعی، فرهنگی آنها نقش مؤثری در ایجاد حس تعلق مکانی در شهروندان دارد. شناسایی الگوهای بدنه‌های شهری یکپارچه و هماهنگ بر ادراک مخاطبان در جهت ایجاد حیات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و هویت مکانی مؤثر است. هدف پژوهش، بررسی تأثیر بدنه‌های شهری بر ایجاد حس تعلق شهروندان و تعیین راهکارهای برای طراحی بدنه شهری مؤثر بر حس تعلق به مکان است. به همین جهت ضلع غربی خیابان امام خمینی اردبیل، اصلی ترین و قدیمی ترین خیابان این شهر مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی- پیمایشی بوده و به روش کمی انجام پذیرفته است. برای جمع‌آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه‌ای و روش‌های پیمایش میدانی، مشاهده و پرسش‌نامه استفاده ‌شده است. بر اساس یافته های پژوهش، میزان حس تعلق به مکان در شهروندان تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی- ادراکی بدنه شهری است؛ که می توان با هماهنگی مغازه‌ها، مبلمان مناسب، احیای بناهای تخریب‌شده، تناسب در رنگ، تناسب در خط آسمان، نماسازی مطلوب و پوشش گیاهی مناسباحساس رضایت‌مندی و حس تعلق به مکان در شهروندان را افزایش داد. نتیجه پژوهش در مطالعه موردی نشان می دهد که قدمت بالا، دسترسی مناسب و برگزاری آیین‌های ملی- مذهبی سبب ایجاد حس تعلق به مکان شده است. همچنین ساختارهای آشنا با فرهنگ و هویت شهروندان سبب ایجاد حس تعلق به مکان می شود. استفاده از جداره‌های شهری مرتبط با هویت و فرهنگ تاریخی و بومی برای آیین‌های ملی مذهبی می‌تواند مردم را به حضور در خیابان تشویق کند و سبب ایجاد خاطره و تصویر ذهنی برای آنها و به‌تبع آن باعث افزایش حس تعلق مکانی شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - بررسی کیفیت و حس دل‌بستگی به مکان در فضاهای باز مجموعه مسکونی
        الهام  منصوریان علی آرام
        مکان پديده ايست که انسان در طول زندگي خود به آن معنا بخشيده و به آن وابسته می‌شود. وابستگي به مکان از کيفيت فضا و نحوه طراحي متأثر است و افراد طي دوره زماني خاص آن را می‌آفرینند. ميان دلبستگي به مکان و ادراک و شناخت مکان از سوي فرد رابطه مثبت وجود دارد تا آنجا که خود را چکیده کامل
        مکان پديده ايست که انسان در طول زندگي خود به آن معنا بخشيده و به آن وابسته می‌شود. وابستگي به مکان از کيفيت فضا و نحوه طراحي متأثر است و افراد طي دوره زماني خاص آن را می‌آفرینند. ميان دلبستگي به مکان و ادراک و شناخت مکان از سوي فرد رابطه مثبت وجود دارد تا آنجا که خود را با آن باز می‌شناسد؛ بنابراین پیوند بین انسان و مکان یا «دل‌بستگی به مکان» مبنایی برای ارضای بسیاری از نیازهای انسان به‌واسطه مکان و معنا بخشی به زندگی برشمرده شده است. به‌ویژه دل‌بستگی به مکان های با اهمیت برای انسان که شاخص‌ترین آن‌ها فضای سکونت است. فضاهای باز مابین ساختمان‎های مسکونی بستر پیوند ساکنان با طبیعت و محل گذران اوقات فراغت در مکانِ بیرونی بلافصل خانه است درنتیجه‌ی این امر، واحد مسکونی در ارتباط با بخشی از نیازهای انسانی مرتبط با فضاهای مورد نظر، ناتوان شده و سطح کیفیت زندگی ساکنان پایین آمده است. اين پژوهش به بررسی کیفیت و حس دل‌بستگی به مکان در فضاهای باز مجموعه مسکونی می‌پردازد. پس از پرداختن به نظریه‌های موجود در زمينه دلبستگي به مکان و در فضاهای باز مجموعه مسکونی با رويکردي استنتاجي و با استفاده از تحقيق گذشته و مبانی نظری به تحلیل می‌پردازد، نتايج نشان مي دهد که کیفیت و حس دل‌بستگی به مکان در فضاهای باز مجموعه مسکونی، سازماندهي، کيفيت فضاهاي داخلي، تعاملات اجتماعي، نوع دسترسي و ديد و منظر و نوع دسترسي و ديد و منظر می‌تواند به‌عنوان عوامل تأثیرگذار در افزايش کیفیت و حس دل‌بستگی به مکان در فضاهای باز مجموعه مسکونی باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بررسی اثربخشی آیه‌های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون
        مهناز غیاثی سیده منور یزدی غلام رضا صرامی فروشانی غلام رضا جعفری
        مداخله‌هایی مانند آیه‌های قرآن یا موسیقی ایرانی می‌توانند به‌ عنوان منبعی برای تنظیم هیجان و بهبود دلبستگی مطرح شوند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آیه‌های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون در ارتباط با تغییرات جسمی انجام شد. جامعۀ آماری، شامل تمامی دوقلوهای هم چکیده کامل
        مداخله‌هایی مانند آیه‌های قرآن یا موسیقی ایرانی می‌توانند به‌ عنوان منبعی برای تنظیم هیجان و بهبود دلبستگی مطرح شوند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آیه‌های قرآن و موسیقی بر مبنای گسیل الکتروفوتون در ارتباط با تغییرات جسمی انجام شد. جامعۀ آماری، شامل تمامی دوقلوهای همسان و ناهمسان در انجمن دوقلوها و چندقلوهای پارسی بود. نمونه‌گیری به شیوۀ تصادفی ساده انجام شد. ابتدا 500 نفر به صورت تصادفی و سپس، از بین آن‌ها تعداد 28 نفر با تشخیص شخصیت مرزی انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه مداخله آیه‌های قرآن (14=1n) و موسیقی (14=2n) قرار گرفتند. ابزار پژوهش: مقیاس شخصیت مرزی، مقیاس عاطفۀ مثبت و عاطفۀ منفی، دستگاه تصویربرداری الکتروفوتون، کلمات هیجان و دلبستگی منفی بود. برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS-23 و روش‌های آماری آزمون t وابسته (t زوجی) و t اختلاف نمره‌های دو نمونۀ مستقل استفاده شد. طبق نتایج حاصل شده، تحریک زیرآستانه‌ای هیجان منفی و دلبستگی منفی به ‌صورت معناداری در پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون اثربخش بود. بین دو گروه آیه‌های قرآن و موسیقی، تفاوت معنادار وجود داشت. اثربخشی مداخلۀ آیه‌های قرآن در مقایسه با موسیقی بر تنظیم گسیل الکتروفوتون بیشتر بود (05/0>p)؛ بر این اساس این نتیجه حاصل می‌شود که آیه‌های قرآن منجر به ایجاد نظم در پایین‌ترین سطوح جسمانی (الکترون‌ها و فوتون‌ها) می‌شوند و جنبه‌ای از اعجاز قرآن به وسیلۀ مطالعۀ میان‌ رشته‌ای مشخص می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - ارائه الگوی معادلات ساختاری تاثیر تجربه حسی برند بر ارزش ویژه برند با تاکید بر نقش میانجی دلبستگی شناختی، عاطفی و رفتاری مشتری در بازار محصولات آرایشی
        ابوالقاسم  غلامرضا تهرانی هوشنگ  اسداله سراج الدین  محبی شهریار  عزیزی
        هدف از تحقیق حاضر ارائه الگوی معادلات ساختاری تاثیر تجربه حسی برند بر ارزش ویژه برند با تاکید بر نقش میانجی دلبستگی شناختی، عاطفی و رفتاری مشتری در بازار محصولات آرایشی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان محصولات آرایش چکیده کامل
        هدف از تحقیق حاضر ارائه الگوی معادلات ساختاری تاثیر تجربه حسی برند بر ارزش ویژه برند با تاکید بر نقش میانجی دلبستگی شناختی، عاطفی و رفتاری مشتری در بازار محصولات آرایشی است. در پژوهش حاضر از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، مشتریان محصولات آرایشی در تهران بزرگ بودند كه با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردیده اند. براساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر از مشتریان محصولات آرایشی در شهر تهران به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه هیپولا و همکاران (2017) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که تجربه حسی برند بر ارزش ویژه برند با تاکید بر نقش میانجی دلبستگی شناختی، عاطفی و رفتاری مشتری در بازار محصولات آرایشی تاثیر مثبت و معنادار دارد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های این مطالعه دارای برازش مطلوبی است و می‌تواند 50 درصد واریانس دلبستگی شناختی، 40 درصد دلبستگی عاطفی، 36 درصد دلبستگی رفتاری و 62 درصد واریانس ارزش ویژه برند را تبیین کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - پیش بینی تاب‌آوری از سبک‌های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر
        گل نوش  ابراهیمی نازنین عابد
        پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (RAAS)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (DERS) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISD) را پرکردند. برای محاسبه نتایج از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان چند گانه استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دوسوگرا و دشواری در تنظیم هیجان با تاب‌آوری ارتباط منفی معنی‌داری وجود دارد. همچنین، بین سبک دلبستگی ایمن و تاب آوری رابطه مثبت معنی‌داری وجود داشت (01/0>p). نتایج رگرسیون همزمان برای پیش‌بینی تاب آوری بر اساس سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی قدرت پیش‌بینی تاب آوری را به‌ صورت منفی دارند (01/0>p). بنابراین، سبک‌ دلبستگی ایمن می تواند تاب‌آوری بیشتری را در زنانی که دارای تجربه سوگ همسر هستند پیش بینی کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - بررسی نقش واسطه‌ای سبک‌های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک‌های دل‌بستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل
        رضا  چالمه فاطمه عبدالهی ساناز باقری
        هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سبک های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک‌های دل‌بستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بودند. نمونه این جام چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای سبک های ارتباطی زوجین در رابطه بین سبک‌های دل‌بستگی ایمن و ناایمن با بخشش در خانواده در زنان متأهل بود. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بودند. نمونه این جامعه آماری به روش نمونه‌گیری در دسترس، 202 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه‌های سبک‌های دل‌بستگی (بارتولومیو و هوروتیز،1991)، سبک های ارتباطی زوجین (مبلر-نانالی و اکمن، 2006) و بخشش در خانواده (پولارد و همکاران،1998) بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان‌دهنده آن است که سبک‌های دل‌بستگی پیش‌بین مستقیم و معنی‌دار بخشش در خانواده بودند. هم‌چنین سبک‌های ارتباطی زوجین نیز توانست بخشش در خانواده را به‌طور معنی‌داری پیش‌بینی کند. علاوه بر این سبک‌های دل‌بستگی نیز پیش‌بین معنی‌دار سبک ارتباطی زوجین بود. درنهایت نتایج بیانگر این بود که سبک‌های ارتباطی زوجین توانست در رابطه بین سبک‌های دل‌بستگی و بخشش در خانواده نقش واسطه‌ای ایفا نماید. نتایج حاصل نشان‌دهنده آن است که سبک‌های دل‌بستگی ایمن و ناایمن و سبک‌های ارتباطی زوجین ازجمله متغیرهای تأثیرگذار بر بخشش در خانواده می‌باشند و لازم است موردتوجه کارشناسان و متخصصان حوزه خانواده قرار گیرند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - بررسی تاثیر رواندرمانی مبتنی بر روابط موضوعی بر دلبستگی و خشم زنان سرپرست خانوار درشهر اصفهان
        آرمیتا نوئین بالقیس عینعلی
        <p>هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخله ی روابط ابژه ای بر دلبستگی و خشم زنان سرپرست خانوار درشهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، در جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به کلینیک مددکاری اجتماعی اصفهان درسال 1401 اجرا شد. از چکیده کامل
        <p>هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مداخله ی روابط ابژه ای بر دلبستگی و خشم زنان سرپرست خانوار درشهر اصفهان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، در جامعه آماری زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به کلینیک مددکاری اجتماعی اصفهان درسال 1401 اجرا شد. از میان این زنان ، 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر ) و گواه (15 نفر ) قرارگرفتند. با استفاده از پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر (1962) و سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) ، قبل از شروع جلسات مداخله و پس از پایان خشم و دلبستگی مورد ارزیابی قرار گرفت . تجزیه &zwnj;و تحلیل داده&zwnj;ها با استفاده از نرم افزار spss20 و آزمون کواریانس جهت تحلیل فرضیه ها انجام شد . نتایج تجزیه &zwnj;و تحلیل داده&zwnj;ها نشان داد که مداخله ابژه ای بر خشم و مولفه های آن (احساس خشمگینانه، تمایل به بروز کلامی خشم، تمایل به بروز فیزیکی خشم، خلق و خوی خشمگینانه، واکنش خشمگینانه، بروز خشم بیرونی، بروز خشم درونی، مدیریت خشم بیرونی و مدیریت خشم درونی) در تاثیر معنادار داشته است و موجب افزایش مدیریت خشم و در بقیه مولفه ها موجب کاهش آنها شده است (05/0&gt;P). همچنین مداخله ابژه ای بر سبک های دلبستگی در بین زنان سرپرست خانوار شهر اصفهان تاثیر معنادار داشته است و موجب افزایش دلبستگی ایمن و کاهش دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی شده است(05/0&gt;P).</p> پرونده مقاله