• فهرست مقالات مرگ

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی و تحلیل رمان «هیس» با توجّه به مؤلّفه‌های وجودشناسانۀ پُست مدرن
        مهدی  خادمی کولایی غلامحسین  ملّازاده
        تحوّلات شتابنده و روز افزون، تغییر مداوم نگرش ها و پیدایش نظریه‌های متنوّع ادبی در این زمانۀ دائماً نوشونده، ادبیّات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا داستان‌نویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نوین- با کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایت‌ چکیده کامل
        تحوّلات شتابنده و روز افزون، تغییر مداوم نگرش ها و پیدایش نظریه‌های متنوّع ادبی در این زمانۀ دائماً نوشونده، ادبیّات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سبب شد تا داستان‌نویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نوین- با کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایت‌هایشان را با وضعیت جهان جدید همسو کنند. از آنجا که کاربست شیوۀ رواییِ مرگ مؤلّف در رمان «هیس» از محمّدرضا کاتب، در مقایسه با سایر شاخصه های محوری آثار پسامدرن، برجستگی چشم‌پوشی‌ناپذیری دارد و همین امر سبب شده تا این اثر ظرفیت های لازم و مناسبی برای این نوع از خوانشِ خاص فرامدرنی داشته باشد. نویسندگان این جستار برآنند تا استفاده از شیوۀ توصیفی- تحلیلی نشان دهند که نویسنده در کنار به‌کارگیری سایر فنون فرانوگرایانه، از این شگرد به صورت ویژه، همراه با تنوع و فراوانی چشمگیری بهره جسته و از این نظر موفق به عرضۀ اثری شاخص به جامعۀ ادبی شده است. کاتب، شاخصۀ مرگ مؤلّف را عمداً با شکل های گوناگون آن در جای جای این رمان به کارگرفته و در کنار آزادیِ عملِ اشخاص داستان، فضاهای مناسب را نیز برای ورود خوانندگان به متن داستان فراهم کرده تا جمهوریت صداها در اثر او طنین رساتری داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مرگ‌انديشي هدايت؛ نگرشي فلسفي يا روان‌شناسانه؟!
        عليرضا  شاهيني
        از ديدگاه شماري از منتقدان، صادق هدايت در بيشتر داستان‌هاي خود، قهرمانانش را به مرگ سوق مي‌دهد و اين مسئله برآمده از ذهن مرگ‌انديش و فلسفة بدبينانة وي دربارة زندگي است. از معضلات نقد داستان هاي هدايت، يکي همين است که آثارش سرشار از يأس فلسفي دانسته شده و ديگر اينکه شخصي چکیده کامل
        از ديدگاه شماري از منتقدان، صادق هدايت در بيشتر داستان‌هاي خود، قهرمانانش را به مرگ سوق مي‌دهد و اين مسئله برآمده از ذهن مرگ‌انديش و فلسفة بدبينانة وي دربارة زندگي است. از معضلات نقد داستان هاي هدايت، يکي همين است که آثارش سرشار از يأس فلسفي دانسته شده و ديگر اينکه شخصيت‌هاي اصلي داستان پيش را، مثل راوي بوف کور، آيينة شخصيت خود نويسنده مي‌دانند؛ اما با دقت در بن مايه هاي داستاني هدايت، بايد در مرگ فلسفي اين شخصيت ها به سوء ظن نگريست. هدايت از جمله نويسندگاني است که در ساختار روايت داستان‌هاي خود، رويکردي ويژه به نمايش جنبه‌هاي رواني شخصيت ها دارد. بنا بر نظرية روان‌شناسانة فرويد دربارة دو غريزة عشق و مرگ‌ به عنوان دو غريزة اصلي انسان- غريزة عشق به زندگي در پي شکست و نرسيدن به آرزوها در وجود انسان افول کرده و به ناچار جاي خود را به غريزة مرگ مي دهد. در اين مجال، ردپاي اين نظرية روان‌شناختي در بن ماية داستان‌هاي هدايت بررسي مي‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - سه نگاه به مرگ در ادبیات فارسی
        مرتضي  فلاح
        مرگ بزرگ‌ترین رویداد زندگی هر انسانی است و همیشه ذهن و اندیشة آدميان را به خود مشغول می‌دارد. در ادبیات مکتوب دینی و غیر دینی ایران قبل و بعد از اسلام، بیشترین جست و جوها و دل مشغولی‌هاي نویسندگان و شاعران و عالمان، در این خلاصه می‌شود تا راهی برای فرار از مرگ یا چیرگ چکیده کامل
        مرگ بزرگ‌ترین رویداد زندگی هر انسانی است و همیشه ذهن و اندیشة آدميان را به خود مشغول می‌دارد. در ادبیات مکتوب دینی و غیر دینی ایران قبل و بعد از اسلام، بیشترین جست و جوها و دل مشغولی‌هاي نویسندگان و شاعران و عالمان، در این خلاصه می‌شود تا راهی برای فرار از مرگ یا چیرگی بر هول و هراس ناشی از آن بیابند. اگر از ادبیات باستانی ایران و نخستين اسطوره‌ها و حماسه‌هاي آن دوران بگذریم، در آثار ادبی منثور و منظوم فارسی بعد از اسلام، که نخستين آثارش از میانة قرن سوم بر جای مانده است، جا به جا، شاهد چنین دغدغة تاریخی هستیم. با کمی اغماض، تلاش‌های شاعران و نویسندگان ایران بعد از اسلام برای غلبه بر مرگ يا كاهش دغدغة ناشی از آن را می‌توان در سه شیوه یا در سه اندیشه منحصر و محدود کرد: نخست كساني که آن را ستوده‌اند و به گرمی از آن استقبال کردند. مولانا جلال الدین محمد بلخی، بزرگ‌ترین نماینده این گروه به شمار می‌آید. دوم، دسته‌ای که با نفرت و کراهت به مرگ نگریستند و برای غلبه بر آن، به خوشباشي و اغتنام فرصت روی آورده، کوشیده‌اند، با این کار، از هول و هراس ناشی از مرگ بكاهند. خیام را باید پیشرو و نماینده کامل این دسته به حساب آورد. سوم، گروهی که واقع‌گرايانه به آن نگريسته، مرگ و زندگی را چونان دو روی یک سکه دیده و كوشيده‌اند، ضمن بهره بردن از نعمات این جهان و خدمت به جامعه انسانی، توشه و زادِ راه زندگی دو جهان را در دوره زندگانی خویش فراهم آورند. اینان نه زندگی را فدای مرگ کردند و نه مرگ را فدای زندگانی. سعدی شیرازی بزرگ‌ترین نماینده این دسته به حساب می‌آید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بناهاي اساطيري و راز جاودانگي در اسطوره‌هاي ملي و مذهبي
        هيبت‌الله  اكبري گندماني
        انسان، از آغاز پيدايش براي درك و رسيدن به جاودانگي، به تلاش‌هاي بسياري دست زده است. او بدين منظور نمونه‌هاي جاودانه گوناگوني تصور كرده و ساخته است. يكي از آشكارترين اين نمونه‌ها، تصور بناهاي جاودانه است. در اساطير ايران، سخن از بناهايي است كه به منظور گريز از مرگ و رسي چکیده کامل
        انسان، از آغاز پيدايش براي درك و رسيدن به جاودانگي، به تلاش‌هاي بسياري دست زده است. او بدين منظور نمونه‌هاي جاودانه گوناگوني تصور كرده و ساخته است. يكي از آشكارترين اين نمونه‌ها، تصور بناهاي جاودانه است. در اساطير ايران، سخن از بناهايي است كه به منظور گريز از مرگ و رسيدن به جاودانگي، ساخته يا تصور شده‌اند. اين بناها، با ويژگي‌‌‌هايي ماورايي و با ديوارهايي از جنس سنگ‌هاي مقدس يا فلزند. بسياري از اين بناها، از نظام‌هاي مشتركي پيروي مي‌كنند. با گذر از تفاوت‌هاي ظاهري و راه يافتن به لايه‌هاي پنهان اين تصورات، مي‌توان پي برد كه تصور چنين بناهايي، نوعي «فرم» يا «شكل» بخشيدن به‌ معناي‌ جاودانگي است. در اين مقاله با كنار هم قرار دادن و بررسي ويژگي‌هاي مشترك و اجزاي چنين بناهايي كوشيده‌ايم اصلي ثابت و سرچشمه‌اي واحد،‌ ميان عناصر متغير آنها نشان دهيم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی و مقایسه حالت اغماء با بیهوشی عمومی و مرگ مغزی در فقه و حقوق ایران
        مرتضی  چیت‌سازیان حامد  حسنی‌نیا
        در این نوشتار سعی شده است تا حالت اغماء تبیین گردد و این حالت با بیهوشی عمومی و مرگ مغزی، با مراجعه به آرای فقها و حقوق‌دانان و آخرین یافته های پزشکی مقایسه گردد. اغماء برخلاف باور رایج یک بیماری نیست، بلکه به عنوان حالتی از ناهشیاری است که از صدمه به قوای دماغی مغمی‌عل چکیده کامل
        در این نوشتار سعی شده است تا حالت اغماء تبیین گردد و این حالت با بیهوشی عمومی و مرگ مغزی، با مراجعه به آرای فقها و حقوق‌دانان و آخرین یافته های پزشکی مقایسه گردد. اغماء برخلاف باور رایج یک بیماری نیست، بلکه به عنوان حالتی از ناهشیاری است که از صدمه به قوای دماغی مغمی‌علیه نشان دارد. مدخلیت بررسی حالت اغماء و تمایز آن از حالات مشابه در علم فقه و حقوق در ثمرۀ بحث نهفته است. مهم‌ترین ثمرۀ بحث پیرامون شناخت حالت اغماء و مقایسۀ آن با بیهوشی عمومی و مرگ مغزی در پاسخ موشکافانه به این پرسش نمایان می‌شود که فرد مغمی‌علیه در کدام وضعیت حیاتی قرار دارد، زیرا در فقه و حقوق میان مرگ و زندگی انسان رابطۀ عمیقی وجود دارد از این منظر که برخی احکام فقط به سبب موت و بر میت مجری است و در مقابل نیز احکامی وجود دارد که تا فرد در قید حیات است بر وی جاری می‌شود و با زهوق روح قابلیت اجرایی ندارد. بنابراین بررسی دقیق مفاهیم حیات و موت برای نیل به مقصود در این نوشتار اجتناب ناپذیر است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - واکاوی دیدگاه تناسخ در نظرگاه صدرالمتالهین شیرازی و تاثیر آن در مرگ اندیشی معاصر
        حمید رضانیا شیرازی محمدحسن مطیعی
        امید به زندگانى جاودان سبب گردیده است که انسان باورهاى گوناگونى را در باب حیات پس از مرگ پیدا کند که تناسخ یکى از آنهاست، این ایده که دیرینه‏اى طولانى دارد از سوى موافقان و مخالفان آن به بحث گذارده شده است و امروزه به عنوان یکی از پرسش های فراروی بشر خودنمایی میکند. در چکیده کامل
        امید به زندگانى جاودان سبب گردیده است که انسان باورهاى گوناگونى را در باب حیات پس از مرگ پیدا کند که تناسخ یکى از آنهاست، این ایده که دیرینه‏اى طولانى دارد از سوى موافقان و مخالفان آن به بحث گذارده شده است و امروزه به عنوان یکی از پرسش های فراروی بشر خودنمایی میکند. در تعالیم دینی ما، مرگ همزاد و هم نفس آدمی است. هر دمی که فرو می‌بریم گرچه با آن زندگی خود را تأمین می کنیم، در عین حال با آن گامی به سوی مرگ برمی داریم. مرگ و زندگی هر دو آفریدة خداوند هستند و ابزاری برای آزمون کردار آدمی. در اسلام و بویژه در مکتب تشیع اگر چه عقیده تناسخ از ناحیه پیشوایان معصوم ابطال گردیده است، لیکن خردورزان و اندیشوران آن مکتب را از تفکر در آن زمینه باز نداشته است که صدرا به عنوان موسس مکتب حکمت متعالیه از جمله ایشان است که به خوبی این چالش را بررسی و حل نموده است .در این نوشتار، ضمن مرور بر تاریخچه این نگرش بشرى، و بیان تقسیمات مربوط به آن، انظار و آراء آن فیلسوف و حکیم زبردست در این باب نیز به اجمال بررسى گشته است، بیانات وی در این مقوله روشنگرى شگرفى درمتفکران پس از خودش ایجاد نموده است تا آنجاکه صدرالمتألهین را مى‏توان جامع و کامل کننده این ابحاث به شمار آورد.به هر حال، اگرچه بطلان نقلى و عملى تناسخ خدشه‏ناپذیر به نظر مى‏رسد، اما درباره محال بودن عقلى آن و بررسى تأثیرات این نظریه، مجال بحث و تأمل باقى است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی جایگاه معاد در شاهنامه فردوسی با نگاه به آیات قرآن کریم
        علی ذات علی محمد رضا  زمان احمدی محمد رضا  قاری
        بحث در خصوص دنیای پس از مرگ از مسایل مهم اعتقادی است.شعرا در اعصار مختلف ادب فارسی از این موضوع غفلت نداشته اند.فردوسی از جمله شعرایی است که در شاهنامه به این موضوع نگاه خاصی داشته است؛ از آنجا که سراینده علاوه بر جنبه های داستان سرایی و...جنبه تنبه و آگاهی بخشی در ارت چکیده کامل
        بحث در خصوص دنیای پس از مرگ از مسایل مهم اعتقادی است.شعرا در اعصار مختلف ادب فارسی از این موضوع غفلت نداشته اند.فردوسی از جمله شعرایی است که در شاهنامه به این موضوع نگاه خاصی داشته است؛ از آنجا که سراینده علاوه بر جنبه های داستان سرایی و...جنبه تنبه و آگاهی بخشی در ارتباط با زندگی و دنیای پس از آنرا به خواننده و مخاطب شعرخود در نظر داشته است،آدمی را از دوستی و دل سپردن به دنیا برحذر می‌دارد و به مسأله‌ی مرگ و حیات اخروی نیز با دیدی حکیمانه نگاه می‌کند.از جمله مباحث قابل توجهی که در شاهنامه مد نظر قرار گرفته و سراینده آن در فراز و فرودها و شادی‌ها و ناکامی‌ها، در جنگها و آشتی‌ها و...به آن پرداخته‌است و این تحقیق به آن پرداخته، ‌بحث مرگ‌آدمی‌و قطعیت جهان پس از مرگ و تطبیق‌آن با آیات قرآن است پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - زندگی پس از مرگ از منظر صدرالمتألهين
        سيدحميدرضا سيدوكيلي
        یکی از اصول اعتقادی مسلمانان، اصل معاد و زندگی پس از مرگ است. این اصل در دین اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که عدم اعتقاد به آن، موجب کفر و خروج از اسلام می‌گردد. اثبات تجرد نفس و بقای آن، زیر بنای معاد را تشکیل میدهد.مسئله معاد و همچنین نوع و چگونگی حیات برزخی، پیش چکیده کامل
        یکی از اصول اعتقادی مسلمانان، اصل معاد و زندگی پس از مرگ است. این اصل در دین اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که عدم اعتقاد به آن، موجب کفر و خروج از اسلام می‌گردد. اثبات تجرد نفس و بقای آن، زیر بنای معاد را تشکیل میدهد.مسئله معاد و همچنین نوع و چگونگی حیات برزخی، پیش از ملاصدرا از مسائل علم کلام و یکی از شاخه‌های مسئله نفس و فنا یا خلود آن پس از مرگ بوده است که ملاصدرا آن را در غالب مسأله فلسفی مطرح کرد و در دنباله مباحث مربوط به حرکت جوهری نفس انسانی و قوا و ادراکات او قرار داد. وی قائل است که ادراکات جزئی پس از مرگ توسط قوه خیال صورت می‌گیرد. این قوه همراه با نفس، پس از مرگ باقی می‌ماند، از این رو در این جا به تبیین این اصل و آراء فلاسفه در باب آن پرداخته می شود پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - ماهیت مرگ و اهداف مرگ ستایی از دیدگاه مولانا
        منوچهر کمری ملک‌محمد  فرخ‌زاد
        "ماهیت" ، اصطلاحی است که به ذات و چیستی اشیاء و پدیده های جهان هستی اطلاق می شود و بر این اساس منظور از "ماهیت مرگ"، چیستی و حقیقت آن است. مرگ در کاربرد عامه به معنای نیست شدن هستی این جهان و پایان زندگی است. اما صاحبان قلم و اندیشه در حوزه های مختلف فکری، بویژه در قلمر چکیده کامل
        "ماهیت" ، اصطلاحی است که به ذات و چیستی اشیاء و پدیده های جهان هستی اطلاق می شود و بر این اساس منظور از "ماهیت مرگ"، چیستی و حقیقت آن است. مرگ در کاربرد عامه به معنای نیست شدن هستی این جهان و پایان زندگی است. اما صاحبان قلم و اندیشه در حوزه های مختلف فکری، بویژه در قلمرو عرفان و تصوف، بر اساس نوع نگرششان از جهان پس از مرگ، از زاویه ی دید خاص خود به تبیین" ماهیت و مفهوم مرگ" پرداخته اند. مولانا نیز که در گستره ی شعر و عرفان، مقامی چشمگیر دارد، "مرگ ستایی و رابطه ی مفهومی ماهیت مرگ و زندگی" در هندسه ی فکری او با سیمای دیگر گونه و بصورت ویژه در کانون توجه اش قرار گرفته است. او، اولین و آخرین کسی نیست که در تشریح" ماهیت مرگ و ستایش آن" کوشیده باشد، اما "مرگ ستایی اشتیاق محور و غرابت زدایی از ماهیت و سیمای آن" ، در ضمن تأکید بر جاذبه های معنادار پنهان در" فلسفه ی زندگی" در قالب تصویر آفرینی های هنرمندانه ، در آثار او بسامدی بالا و کم نظیر دارد. در این جستار کوشیده ایم از طریق دقت و پژوهش در دیدگاه او و بر اساس آثار ارزشمندش ، بخصوص کتاب گرانسنگ مثنوی شریف، "ماهیت مرگ، اهداف و انگیزه های مرگ ستایی و قصه ی اشتیاق او" در برخورد با این حادثه ی رمزآلود را ،ضمن برشمردن سرچشمه های فکری اش در این زمینه، مورد تحلیل و پژوهش قرار دهیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - نگاه به مرگ، چیستی وچگونگی مواجهه با آن در اشعار حزین لاهیجی
        زهره  عرب ابوالقاسم  امیراحمدی علی  عشقی سردهی
        انديشيدن درباره‌ي مرگ، موضوعي است كه عمر آن به اندازه‌ي تاريخ زندگي بشر است؛ تقريباً هيچ انساني را نمي‌توان يافت كه در طول زندگي، ساعت‌ها به مرگ نينديشيده باشد و شايد بتوان گفت كمتر كسي به اندازه‌ي شاعران و فيلسوفان، مجال آن را داشته باشند كه ديدگاه و احساس خود را در پي چکیده کامل
        انديشيدن درباره‌ي مرگ، موضوعي است كه عمر آن به اندازه‌ي تاريخ زندگي بشر است؛ تقريباً هيچ انساني را نمي‌توان يافت كه در طول زندگي، ساعت‌ها به مرگ نينديشيده باشد و شايد بتوان گفت كمتر كسي به اندازه‌ي شاعران و فيلسوفان، مجال آن را داشته باشند كه ديدگاه و احساس خود را در پيوند با مرگ بيان كنند و گفته‌هايشان را در لابه‌لاي تاريخ به يادگار بگذارند. شاعر، امّا در اين ميان، به دليل نگاه هنري، جايگاه ويژه‌اي دارد؛ به همين دليل در اين مقاله، انديشه و احساس حزین لاهیجی درباره ي مرگ ارزيابي شد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا با تفحّص و کنکاش در زندگی و اشعار حزین لاهیجی، پیری و مرگ اندیشی را که یکی از مؤلفه های نوستالژی است، مورد نقد و تحلیل قرار دهد..شعر حزین لاهیجی از دیدگاه نوستالژی تابلویی را می‌ماند که در آن سیمای مردی خسته، همدم تنهایی و غربت، با انبوهی از تجربه ی آوارگی و دربدری ناشی از جنگ‌های داخلی و... به تصویر کشیده شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - نقش واسطه ای تاب آوری در ارتباط اضطراب مرگ و سلامت عمومی نوجوانان مهاجر عراقی متأثر از جنگ با داعش
        منصوره حاج حسینی ژاکاو سلیم احمد جواد اژه ای زهرا نقش
        پژوهش حاضر باهدف شناسایی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان اضطراب مرگ و سلامت عمومی صورت پذیرفت. روش پژوهش توصیفی و در چارچوب طرح همبستگی تحلیل مسیر بود. جامعة موردمطالعه شامل کلیه نوجوانان عراقی(18-16) ساکن در کمپ آوارگان جنگ با داعش (کمپ دیبگه ، واقع در اربیل عراق چکیده کامل
        پژوهش حاضر باهدف شناسایی نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه میان اضطراب مرگ و سلامت عمومی صورت پذیرفت. روش پژوهش توصیفی و در چارچوب طرح همبستگی تحلیل مسیر بود. جامعة موردمطالعه شامل کلیه نوجوانان عراقی(18-16) ساکن در کمپ آوارگان جنگ با داعش (کمپ دیبگه ، واقع در اربیل عراق) در سال 1396 بود (520=N). نمونه موردمطالعه 219 نفر از نوجوانان (16-18) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برگزیده شدند و به مقیاس اضطراب مرگ (تمپلر، 1970)، پرسشنامه سلامت عمومی(28-GHQ)(گلدبرگ وهیلر، 1979) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (1979 – 1991)، پاسخ گفتند. داده ها در طرح همبستگی تحلیل مسیر پردازش گردید. یافته ها معناداری رابطه معکوس اضطراب مرگ و تاب آوری را تائید نموده و نشانگر برازش مطلوب نقش واسطه ای تاب آوری در الگوی ارتباطی میان اضطراب مرگ و سلامت عمومی آنها بود. با توجه به یافته ها میتوان به واسطه تاب آوری اضطراب مرگ نوجوانان متأثر از جنگ را کاهش داده و در بهبود سلامت عمومی آنان اقدام نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - اعتقاد به جهان واپسين در ايران پيش از تاريخ (تحليلي فلسفي براساس شواهد باستان‌شناختي)
        آتوسا  مؤمنی
        دیری نیست که در پی باروری علوم انسانی در میان دیگر علوم، دانش باستان‌شناسی بعنوان شاخة دانشی مادی و معنوی‌گرا از علوم انسانی، سعی دارد بر پایه مستندات ملموس و ناملموس با مطالعه تطورِ تفکر، فرهنگ، سنت و باورها و اعتقادات جوامع در گذشته، به شناخت چگونگی شكلگيري، تداوم و ت چکیده کامل
        دیری نیست که در پی باروری علوم انسانی در میان دیگر علوم، دانش باستان‌شناسی بعنوان شاخة دانشی مادی و معنوی‌گرا از علوم انسانی، سعی دارد بر پایه مستندات ملموس و ناملموس با مطالعه تطورِ تفکر، فرهنگ، سنت و باورها و اعتقادات جوامع در گذشته، به شناخت چگونگی شكلگيري، تداوم و تغییر آنها بپردازد و این فرایند تغیير و تحول را همراه با زایشهای عقلی و منطقی در پیوند با جهان‌بینی انسان، بمثابة گنجینة زنده ‌يي که از پیش از تاریخ تا کنون قوام یافته و منتقل شده است، دریابد. مرگ از جمله مسائل به غایت بنیادین با ابعاد حیاتی و هستی‌شناختی در زمینة فرهنگها، جامعه و جهان بشری برای انسان بوده است. از این منظر انسان اساساً هستنده ‌يي مرگ‌اندیش است که در جریان تاریخ همواره پیوندش را با این تفکر، محفوظ داشته است. شواهد باستان‌شناسی، ملموسترین میراث مرگ‌اندیشی و مؤید توجه و حساسیت انسان پیرامون مرگ است و خود ریشه در فلسفة تفکر و اندیشة او نسبت به دنیای پس از مرگ دارد. در نوشتار حاضر تلاش شده نسبت به فلسفه مرگ و سرشت مرگ‌اندیش انسان در هزارة دوم و اول قبل از میلاد بر پایه کاوشهای باستان‌شناختی، در گورستان نوبند (که معرف دوره يی خاص و منطقة غنی از تاریخ و فرهنگ دیرین‌الموت است)، پرداخته شود و خاصه آداب تدفین و تطور آن به همراه بنیانهای ایدئولوژیکی محاط بر آن، مورد مطالعه قرار گيرد و در این رهیافت بر پایه مطالعات باستان‌شناختی و شواهد مکشوفه از واکاویهای میدانی، موضوع مرگ‌آگاهی انسان و اعتقاداتش به دنیای پس از مرگ بیش از پیش شناخته شود و انتقال بین نسلی آن با همة ابعاد تغییریافته‌اش، بر پایه رشد عقلی و منطقی به بوته بررسی گذاشته شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - تحليل قيامت و ارتباط آن با مرگ ارادي از ديدگاه ملاصدرا
        لیلا پوراکبر عین الله  خادمی
        مسئلة محوري مقاله حاضر، تحليل معناي قيامت و ارتباط آن با مرگ ارادي از ديدگاه ملاصدراست. قيامت پنج قسم دارد كه دو قسم قيامت صغرا و كبراي انفسي، از مراتب مرگ ارادي است. قيامت در نوع انفسي آن، تحولات وجودي نفس است كه در مراحل مختلف مرگ ارادي رخ ميدهد؛ مرتبة ابتدايي آن موسو چکیده کامل
        مسئلة محوري مقاله حاضر، تحليل معناي قيامت و ارتباط آن با مرگ ارادي از ديدگاه ملاصدراست. قيامت پنج قسم دارد كه دو قسم قيامت صغرا و كبراي انفسي، از مراتب مرگ ارادي است. قيامت در نوع انفسي آن، تحولات وجودي نفس است كه در مراحل مختلف مرگ ارادي رخ ميدهد؛ مرتبة ابتدايي آن موسوم به قيامت صغراي انفسي و مرتبة نهايي آن، قيامت كبراي انفسي ناميده ميشود. ملاصدرا با استفاده از مباني متافيزيكيش همچون اصالت وجود، وحدت تشكيكي، تشخص وجود، حركت وجودي، جسمانيةالحدوث و روحانية البقاء، و اتحاد عاقل و معقول، به تحليل اقسام قيامت ميپردازد. او طي مراحل سلوك عملي را براي تحقق قيامت صغراي انفسي لازم ميداند. قيامت كبراي انفسي در نظر ملاصدرا دستيابي به مقام فناست. مقام فنا در دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي وجود، قابل واكاوي است. در نظام وحدت تشكيكي وجود، نفس در حركت وجودي اشتدادي با گذر از مراتب حسي، خيالي و عقلي، به مقام عنديت و پس از آن به مقام تمكين بعد از تلوين يا بقاء بعد از فنا نائل ميشود. در نظام وحدت شخصي وجود، هستي انسان عين ربط به هستي خداوند بوده، حق تعالي را متجلي در حقايق ميبيند. در اين مقام، فرد مظهر اسماء جمالي و جلالي حق گشته، به فعليت تمام اسماء نائل ميگردد. سالكي كه قيامت كبرايش در دنيا محقق شده، همة اقسام فنا را تجربه ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - رابطة معاد و معناي زندگي در انديشة ملاصدرا
        سعدی صفاری رضا رسولی شربیانی
        به اعتقاد برخي مرگ زندگي را بيمعنا ميكند و زندگي زوالپذير و محدود، ارزش زيستن ندارد؛ بويژه اگر همراه با گرفتاري و رنج باشد. برخلاف اين گروه، ملاصدرا با اثبات جاودانگي نفس معتقد است همانگونه كه حقيقت هستي سقف ماهوي و محدوديت ندارد، انسان نيز سقف ماهوي ندارد و زندگي انسان چکیده کامل
        به اعتقاد برخي مرگ زندگي را بيمعنا ميكند و زندگي زوالپذير و محدود، ارزش زيستن ندارد؛ بويژه اگر همراه با گرفتاري و رنج باشد. برخلاف اين گروه، ملاصدرا با اثبات جاودانگي نفس معتقد است همانگونه كه حقيقت هستي سقف ماهوي و محدوديت ندارد، انسان نيز سقف ماهوي ندارد و زندگي انسان منحصر به عالم ماده نميشود. حركت انسان با سعي و تلاش دنيوي آغاز ميشود اما با مرگ استمرار پيدا ميكند و زندگي حقيقي و حيات برتر در ساية مرگ حاصل ميشود. زندگي در صورتي معناي كامل پيدا ميكند كه به آخرت و جاودانگي نائل شود. او براي انسان اهداف عالي و متوسط تعريف ميكند و مراتب سعادت را به مراتب تكامل نفس ميداند. ملاصدرا ذات و حقيقت انسان را عقل نظري ميداند و سعادت حقيقي را در اين قوه دانسته و حركت عقل عملي در مسير سعادت را زمينه‌يي براي تعالي عقل نظري قلمداد ميكند. او دنيا را نمادي از برزخ و برزخ را نمادي از قيامت ميداند. دنيا وآخرت يك وجود ذو مراتب است كه نه تنها تقابلي با هم ندارند بلكه آخرت مرحلة تكامل يافتة دنيا است. معاد يعني سعة وجودي يافتن و رسيدن به مرحلة عقلاني كه همان مرحلة حقيقي وجود انسان است. همة انسانها از قدر مشترك معناي زندگي برخوردار خواهند بود اما معناي حداكثري و حقيقي شامل كساني خواهد شد كه داراي مراتب عالي وجود و مقام تجرد باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - مرگ ارادی از دیدگاه سید حیدرآملی و تحلیل عرفانی و روانشناختی آن
        فاطمه کوکرم عبدالله صلواتی عین الله خادمی
        ‌اين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونه‌هاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست ا چکیده کامل
        ‌اين پژوهش به بررسي مرگ ارادي و اقسام آن از ديدگاه سيدحيدر آملي پرداخته است و سعي شده با تحليل عرفاني و روانشناختي، گونه‌هاي مرگ ارادي را تبيين نمايد. بعقيدة نگارندگان، هريك از اقسام مرگ ارادي نوعي سلوك عملي محسوب ميشوند. قدر مشتركي ميان همة مرگها وجود دارد كه عبارتست از فاصله‌گرفتن از تعلقات اينجهاني. پرسش‌ اصلي آنست كه چگونه ميتوان تحليلي عرفاني و روانشناختي از انواع مرگ بروايت سيدحيدر آملي ارائه داد؟ بر اين اساس، دستاوردهاي اين پژوهش عبارتند از: 1) قدر مشتركي ميان انواع مرگها وجود دارد و آن جدا شدن از تعلقات اينجهاني و فاصله گرفتن از آنهاست؛ حال، نوع اين فاصله‌گرفتنها ميتواند متفاوت باشد؛ گرسنگي، پوشيدن لباسهاي خاص و ... همة اينها ميتوانند ما را از تعلقات اينجهاني دور كنند. 2) دستاورد ديگر اين پژوهش، تحليل عرفاني و روانشناختي مرگ ارادي است؛ مثلاً مرگ سبز بمعناي پوشيدن لباس كم‌ارزش است و بنابرين با نپوشيدن لباسهاي غرورآميز و اشرافي، سالك به مرگ ارادي ميتواند بميرد. رنگ سبز نماد تعادل و پايداري است و سالك با مرگ ارادي و از بين بردن نفسانيات، در خود به تعادل و جاودانگي دست پيدا ميكند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - حركت جوهري نفس و پيامدهاي آن در نفس‌شناسي صدرايي
        روح‌الله  سوری حامد کمیجانی
        نفس در بستر وجود سيال خود بترتيب داراي مراحل عنصري، طبيعي، معدني، نباتي، حيواني (تجرد مثالي) و نطقي (تجرد عقلاني) ميگردد؛ از اينرو تعلق نفس به بدن بخشي از هويت اوست و در نتيجه، نفس جوهري مادي ـ مجرد است. صدرالمتألهين با توجه به سيلان وجودي نفس، ويژگيهاي گوناگون آن را با چکیده کامل
        نفس در بستر وجود سيال خود بترتيب داراي مراحل عنصري، طبيعي، معدني، نباتي، حيواني (تجرد مثالي) و نطقي (تجرد عقلاني) ميگردد؛ از اينرو تعلق نفس به بدن بخشي از هويت اوست و در نتيجه، نفس جوهري مادي ـ مجرد است. صدرالمتألهين با توجه به سيلان وجودي نفس، ويژگيهاي گوناگون آن را بازخواني كرده است. بر اين مبنا، قواي نفس مراتبي از حقيقت ممتد نفسند كه در پي يكديگر شكوفا ميشوند. همچنين مرگ طبيعي نتيجة اشتداد وجودي نفس و برداشتن علاقه او از بدن عنصري است. نفس در مراحلي از اين سيلان وجودي به تجرد دست مي‌يابد و بنابرين بقايش پس از مرگ ضروري ميشود. از آنجا كه اشتداد و در نتيجه دستيابي به تجرد، ذاتي نفس است، تناسخ و بازگشت دوباره او به بدنِ عنصري نارواست. از اينرو نفس پس از مرگ، با بدن مثالي‌يي كه بر پاية ملكات اخلاقيش انشاء ميكند، زندگي برزخي خود را آغاز كرده و صورت طبيعي‌يي كه در مادة بدن عنصري انشاء ميكند، راه تكامل برزخي را براي او باز ميگذارد. يكي از مهمترين پيامدهاي حركت جوهري نفس، راهيابي آن به عوالم ربوبي و فناي در توحيد افعالي، صفاتي و ذاتي است. جالب آنكه بر پاية حركت جوهري، اين دستاورد مهم حتي هنگام تعلق نفس به بدن عنصري نيز رواست و الزاماً محدود به رخداد مرگ طبيعي نيست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - تحليل گفتمانی: ايدئولوژي يا روش؟ تأملاتی درباره مبانی فلسفی- ایدئولوژیک تحلیل گفتمانی «میشل فوکو»
        ماری  افتخارزاده فرهاد  سلیمان‌نژاد
        در اين مقاله، استدلال خواهد شد که در ایران از تحليل گفتماني میشل فوکو برخلاف رویه غالب از اواسط دهه 1370 تاکنون، نمي‌توان به‌شكل مجزا و بدون در نظرگرفتن مبانی فلسفی- ایدئولوژیک آن و به‌منزله روشی صرف درحوزه‌های مختلف علوم انسانی استفاده کرد؛ زیرا تحليل گفتماني فوكو از ن چکیده کامل
        در اين مقاله، استدلال خواهد شد که در ایران از تحليل گفتماني میشل فوکو برخلاف رویه غالب از اواسط دهه 1370 تاکنون، نمي‌توان به‌شكل مجزا و بدون در نظرگرفتن مبانی فلسفی- ایدئولوژیک آن و به‌منزله روشی صرف درحوزه‌های مختلف علوم انسانی استفاده کرد؛ زیرا تحليل گفتماني فوكو از نگاه ايدئولوژيك خاص او به سیر تحولات دوران مدرن از دوران رنسانس تا پایان عصر روشنگری برآمده است و از مبانی فلسفي و آنتولوژيكي ویژه‌ای نشأت مي‌گيرد كه فوكو عميقاً بدان‌ها باور داشت. به‌عبارتي ميان تحليل گفتماني فوكو به‌منزله یک روش و محتواي فلسفی آن، وحدتي اندام‌وار برقرار است و اينكه فوكو به تحليل گفتمانی گرايش یافت و روشي ظاهراً نوين در تحليل تاريخ عصر جدید به‌دست داد، نه گزينشی آزادانه و دل بخواهی، بلکه برآمده از منطق فلسفي خاص اودر نگاه به تاریخ عصر مدرن بود؛ منطقی كه منطبق با تاريخ‌گرايي هگلي است که فوکو ظاهراً با آن مخالف بود. هگليانيسم با منطق جبرگرايانۀ خود، بينشي اندم‌وار به تاريخ را بسط مي‌دهدكه اين بينش جبرگرايانه به تاريخ، با نگرش ساختاري و نهادي فوكو به قدرت منطبق است. از سوي ديگر، تاريخ‌گرايي هگلي، وقعي به نقش انسان در تكوين وقايع تاريخ قائل نيست و اين ويژگي نيز با نظريۀمرگ سوژۀ‌ فوكو انطباق تام دارد. بنابراین تنها در صورتی می‌توان تحلیل گفتمانی فوکو را به‌منزله یک روش در تحلیل موضوعات مختلف به‌کار برد که به مبانی ایدئولوژیک آن مانند مرگ انسان، باور راسخ داشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - راهکارهای ملاصدرا برای کاهش اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن
        منوچهر  شامی نژاد حسین اترک محسن جاهد
        پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای ملاصدرا برای درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن میپردازد. مقاله میکوشد بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا، از قبیل: اصالت وجود، اتحاد عاقل و معقول، حرکت جوهری، خداباوری، دین‌باوری و آخرت‌باوری، راهکارهایی فلسفی و وجودی برای کاهش اضطراب ناشی از مرگ‌ چکیده کامل
        پژوهش حاضر به بررسی راهکارهای ملاصدرا برای درمان اضطراب مرگ و مبانی فلسفی آن میپردازد. مقاله میکوشد بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا، از قبیل: اصالت وجود، اتحاد عاقل و معقول، حرکت جوهری، خداباوری، دین‌باوری و آخرت‌باوری، راهکارهایی فلسفی و وجودی برای کاهش اضطراب ناشی از مرگ‌اندیشی بشر امروزی بیابد. بر اساس فلسفۀ ملاصدرا، زندگی انسان معنادار و دارای غایت است و هستی بر اساس تجلی الهی ایجاد شده است. نفس انسان، گرچه جسمانیة‌ الحدوث است، ولی بر اثر اتحاد با معقول و حرکت جوهری خود، ذاتش متحول میشود و با طی مراتب وجودی، به مراتبی بالاتر از درجات هستی نایل میگردد و این حرکت تکاملی وجودی تا رسیدن به سر منشأ هستی ادامه دارد و با مرگ از بین نمیرود. این حرکت تکاملی وجودی زندگی او را کاملاً معنادار میکند و از اضطرابش نسبت به مرگ میکاهد. ملاصدرا فیلسوفی وجودی است که رویکردی فراطبیعت گرایانه، خداباورانه و نگاهی فرایندی به مرگ دارد. واقعیت مرگ در فلسفۀ ملاصدرا بخشی از فرایند تکاملی وجودی انسان است. نگاه غایتگرایانه به جهان، نگاه عین‌الربطیِ هستی به خداوند، آخرت‌محوری و حشر دوبارة انسان بعد از مرگ جسمانی، تحول وجودی و نگرش تکاملی به مرگ، ازجمله راهکارهایی است که میتوان از فلسفة ملاصدرا برای کاهش اضطراب مرگ‌ استنباط کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - مواجهه با مرگ از ديدگاه قرآن و روانشناسی
        حميدرضا  ايمانی فر
        هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه قرآن و روانشناسی درباره شیوه های مواجهه، اهداف درمانی و رویکردهای درمانی– مراقبتی با بیماران در حال مرگ می باشد. مرگ مفهوم پیچیده ای دارد که می تواند با درد و رنج زیادی همراه باشد. مقایسه دیدگاه روانشناسان در چکیده کامل
        هدف از این تحقیق، بررسی و مقایسه شباهتها و تفاوتهای دو دیدگاه قرآن و روانشناسی درباره شیوه های مواجهه، اهداف درمانی و رویکردهای درمانی– مراقبتی با بیماران در حال مرگ می باشد. مرگ مفهوم پیچیده ای دارد که می تواند با درد و رنج زیادی همراه باشد. مقایسه دیدگاه روانشناسان درباره نحوه مواجهه و مقابله با درد و رنج مرگ، با قرآن کریم که به اعتقاد مسلمان توصیف کننده جامعترین)مائده/ 3( و معتدل ترین)بقره/ 143 ( روش زندگی است که اصول اساسی تمامی ادیان الهی را تایید می نماید)نساء/ 162 (، بسیار قابل توجه خواهد بود. نتایج نشان داد که هر دو دیدگاه بر تمایل انسان به جاودانگی و ترس از مرگ تاکید می کنند و توافق دارند که نوع واکنشهای هیجانی افراد در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی به رفتار، ساختار شخصیتی و توان مقابله ای او با مسائل و مشکلات گذشته در طول زمان حیات دارد. اما مهترین تفاوت این دو دیدگاه در اعتقاد یا عدم اعتقاد به حیات پس از مرگ است که باعث تفاوت در تعریف عملیاتی کیفیت مرگ، اهداف درمانی، و نوع مواجه با مرگ می شود. روانشناسی با تکنیکهای مختلف روانش ناختی و توصیه به کاهش سطح هوشیاری و مراقبتهای تسکینی موقتی، در کاهش درد و رنج بیماران در حال مرگ تلاش می نماید، هرچند در کاهش درد جسمانی موفق بوده اند، اما در کاهش رنج روانشناختی به دلیل نداشتن نظریه هایی برای حیات جاوید، همیشه با مشکل مواجه بوده اند. در مقابل؛ قرآن کریم ضمن موافقت با مراقبتهای تسکینی برای کاهش درد جسمانی، به نظریه پردازی برای حیات جاوید پرداخته است و با وجود آنکه کاهش درد و رنج بیماران را در مقایسه با عظمت جهان آخرت)زمر/ 13 (، از درجه چندم اهمیت برخوردار می داند و هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ را -با توصیه به وصیت و انجام معوقات شرعی- آماده کردن آنها برای سفر آخرت می داند؛ قادر است، در کاهش رنج روانشناختی بهتر از دیدگاههای روانشناسی معاصر که بر اساس اصل لذت گرایی و فرهنگ سکولار بنا شده اند، عمل کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - بررسی تاثیر نفش مذهب بر نابرابری درآمدها
        مصطفی حیری هراتمه
        تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر نقش مذهب بر نابرابری درآمدها در نظر گرفته شده است. بدین منظور یک مدل ساده اقتصادی - سیاسی در نظر گرفته شد و با پیروی از مطالعه آذی و اهرنبرگ (1975)، ساختار پایه ملتزر - ریچارد با مدلسازی مذهبی بودن به عنوان شدت رضایت حاصل از کمک های خیریه چکیده کامل
        تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر نقش مذهب بر نابرابری درآمدها در نظر گرفته شده است. بدین منظور یک مدل ساده اقتصادی - سیاسی در نظر گرفته شد و با پیروی از مطالعه آذی و اهرنبرگ (1975)، ساختار پایه ملتزر - ریچارد با مدلسازی مذهبی بودن به عنوان شدت رضایت حاصل از کمک های خیریه برای کالاهای عمومی، تکمیل و بسط داده شد که در آن هرچقدر افراد مذهبی تر باشند رضایتی که از اعانه های داوطلبانه کسب می کنند بیشتر است. بنابراین فرآیند سیاسی منجر به کاهش اندازه دولت در کشورهای مذهبی تر و به معنای سطوح پائین تر هزینه برای کالاهای عمومی و بازتوزیع بوده و بازتوزیع های مبتنی بر مالیات، توزیع درآمد را شکل داده که به معنای نابرابری بیشتر درآمد در کشورهای مذهبی تر است. شاخص" اعتقاد به زندگی پس از مرگ" معیار مذهبی بودن و ضریب جینی معیار نابرابری درآمد در نظر گرفته شد و در نهایت از الگوهای اقتصادسنج GMM ، FMIL و (2ls) IV جهت تخمین الگوها در دوره زمانی 15 ساله (1384 – 1398) استفاده شده است. نتایج نشان داد : الف) همبستگی مثبتی بین مذهبی بودن و نابرابری درآمد وجود دارد ب) ضریب متغیر اعتقاد به زندگی پس از مرگ در تمام مدل های رگرسیونی با وجود و عدم وجود متغیر کنترلی مثبت و معنادار است. به این معنا که کشورهای دارای سطوح بالاتر اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارای نابرابری بیشتری می باشند . ج) ضریب متغیر GDP سرانه منفی و در تمام الگوها معنادار است و نشان می دهد که کشورهای دارای درآمدهای سرانه بالاتر گرایش به توزیع برابرتر درآمد دارند. شاید اولویت ذاتی مذهب ، دولت کوچکتر و هزینه های رفاهی کمتر در کشورهای مذهبی تر ، تنها نمود چشم انداز کلی تر تحقیق باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - بررسی تاریخ و متن دعای «عدیله»
        رسول عطایی
        دعای عدیله یکی از دعاهای نسبتا معروف است. برخی، خواندن این دعا را برای حفظ و تثبیت ایمان و در امان‌ماندن از فراموشیِ عقاید در هنگام مرگ، توصیه کرده‌اند. متن دعای عدیله توسّط شیخ عبّاس قمی در کتاب «مفاتیح الجنان» آمده و در کتاب «مفتاح الجنان» نیز با عنوان «دعاء العدیلة ا چکیده کامل
        دعای عدیله یکی از دعاهای نسبتا معروف است. برخی، خواندن این دعا را برای حفظ و تثبیت ایمان و در امان‌ماندن از فراموشیِ عقاید در هنگام مرگ، توصیه کرده‌اند. متن دعای عدیله توسّط شیخ عبّاس قمی در کتاب «مفاتیح الجنان» آمده و در کتاب «مفتاح الجنان» نیز با عنوان «دعاء العدیلة الکبیر» وجود دارد. کاربرد و شهرت این دعا در میان مردم از یک سو و وجودنداشتن تحقیقی مستند در رابطه با سند و متن آن از سوی دیگر، اعتبارسنجی این دعا را ضروری می‌کند. هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه دعای عدیله در منابع روایی شیعه است. نوشته حاضر برای نخستین بار با منبع یابی، سندشناسی، بررسی محتوایی، طرح دیدگاه‌های گوناگون و ارزیابی این دعا با برخی ملاک‌های موجود در پذیرش متون حدیثی، به اعتبارسنجی آن پرداخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - مقایسه اثربخشی معنادرمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و کیفیت زندگی زنان با تجربه جراحی پستان
        نرگس  شمع‌سوزان نسرین کاشفی‌مهر هادی اکبری نژاد
        هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنادرمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و کیفیت زندگی زنان با تجربه جراحی پستان بود. این پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 45 نفر با داشتن ملاک‌های ورود به‌مطالعه با روش نموه‌گیری هدفمن چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنادرمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و کیفیت زندگی زنان با تجربه جراحی پستان بود. این پژوهش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. 45 نفر با داشتن ملاک‌های ورود به‌مطالعه با روش نموه‌گیری هدفمند و از میان کلیه زنان ماستکتومی‌شده شهر تبریز در سال 1400 که مشغول گذراندن دوره پرتودرمانی خود بودند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه گواه، هر کدام 15 نفر قرار گرفتند. اعضای گروه‌های مداخله، درمان مختص خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته (2 ماه، هفته‌ای یک جلسه) دریافت کردند، و گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزارهای اندازه‌گیری پرسشنامه‌های اضطراب مرگ تمپلر و کیفیت زندگی بود. تجزیه و تحلیل یافته‌ها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه‌گیری مکرر انجام گرفت. نتایج نشان داد که معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه گواه، در پس‌آزمون، منجر به کاهش اضطراب مرگ و افزایش کیفیت زندگی زنان با تجربه جراجی پستان شده‌اند، و این نتایج در مرحله پیگیری نیز نشان از ماندگاری اثر دارد. همچنین نتایج نشان داد تأثیر این دو درمان بر اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در مراحل پس‌آزمون و پیگیری متفاوت از هم نیست. براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب کاهش اضطراب مرگ و افزایش کیفیت زندگی زنان با تجربه جراحی پستان شده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - نسخ دین از دیدگاه بهائیت بررسی و نقد دیدگاه با تأکید بر آیه پنجم سوره سجده
        علی   خلجی علی  قنبری مزرعه نوی امیر رضا خلیلی
        برداشت نادرست بهائیت از معنای کلمه «یَعرُجُ» در آیه‌ پنجم از سوره‌ مبارکه سجده که آن را به معنای «برداشتن و نسخ دین» می‌داند، موجب این سؤال شده که مبنای تفسیر آیه‌ شریفه در متون بهایی چیست؟ و چه تفاوتی با برداشت مفسّرین فرق اسلامی دارد؟ هدف این مقاله نقد علمی ادعای بهائ چکیده کامل
        برداشت نادرست بهائیت از معنای کلمه «یَعرُجُ» در آیه‌ پنجم از سوره‌ مبارکه سجده که آن را به معنای «برداشتن و نسخ دین» می‌داند، موجب این سؤال شده که مبنای تفسیر آیه‌ شریفه در متون بهایی چیست؟ و چه تفاوتی با برداشت مفسّرین فرق اسلامی دارد؟ هدف این مقاله نقد علمی ادعای بهائیان در نسخ دین اسلام است و پرداختن به این موضوع با توجه به قرار گرفتن تبلیغات بهائیان بر این موضوع ،ضرورت دارد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و نیز جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانهای میسّر شده است. در دستاورد این پژوهش مشخص شد، ادعای بهائیان در این که «یعرج» به معنای نسخ و نسخ نیز به معنای ابطال باشد، تعبیر نادرستی است و تعبیر کنندگان آن بین معنای لغوی نسخ و اصطلاحی آن خلط نموده‏اند، که نتیجه‌ آن نسخ اصل و گوهر ادیان پیشین و حکم به بطلان شرایع آنان است، در حالی که مفسّرین اسلامی به این نتیجه ملتزم نیستند و تفسیر بهائیان از آیه پنجم سوره سجده تفسیر به رأی می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - هراس از مرگ در فلسفه اپیکوروس
        سیدنیما  صالحی احمد عسگری
        پژوهش حاضر در باب اپیکوروس و رای او در باب مرگ است و این که چرا هراس از مرگ ناموجه است و استدلال اپیکوروس بر این رای چیست. ما نخست سعی در روشن ساختن رای اپیکوروس و تفاسیر آن داریم و این که چرا اپیکوروس چنین می اندیشیده است و اخلاف فرهنگی و فلسفی وی در این باب چه کسانی چکیده کامل
        پژوهش حاضر در باب اپیکوروس و رای او در باب مرگ است و این که چرا هراس از مرگ ناموجه است و استدلال اپیکوروس بر این رای چیست. ما نخست سعی در روشن ساختن رای اپیکوروس و تفاسیر آن داریم و این که چرا اپیکوروس چنین می اندیشیده است و اخلاف فرهنگی و فلسفی وی در این باب چه کسانی بوده اند. اهمیت پژوهش حاضر در روشن ساختن سخن اپیکوروس در بافت و جلوگیری از سوفهم آن است. مسئله اصلی مقاله حاضر این است که مبادی رأی اپیکوروس در ناموجه دانستن هراس از مرگ چیست و آیا استدلال او بر این مدعا موجه است؟ خواهیم گفت در فلسفه اپیکوروس روح فانی است و لذا مرگ به معنای فناست. علی رغم آنکه به رأی او این امر نافی سعادت نیست، لکن هراس از مرگ را مانع از رسیدن به سعادت میداند و لذا بر ناموجه بودن هراس از مرگ استدلال میکند و مواجهه صحیح با مرگ را تبیین میکند. در تقریر حاضر از رأی اپیکوروس تلاش شده است اولا آراء و ادله وی در سیاق و سابقه فرهنگی و فلسفی مربوطه طرح شود، و ثانیا بحث خواهد شد که باید هراس از فرایند مردن را از هراس از مرده بودن متمایز داشت تا معنای قول او معلوم گردد و منظورش واضح شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - هراس از مرگ در فلسفه اپیکوروس
        احمد عسگری سیدنیما  صالحی
        مسئلۀ اصلی مقالۀ حاضر بررسی مبادی و دلایل دیدگاه اپیکوروس مبنی بر ناموجه دانستن هراس از مرگ است و اینکه آیا استدلال او بر این مدعا موجه است؟ در اندیشه و فلسفۀ اپیکوروس، روح فانی است و لذا مرگ بمعنای فناست. برغم آنکه بعقیدۀ او این امر نافی سعادت نیست، لکن هراس از مرگ را چکیده کامل
        مسئلۀ اصلی مقالۀ حاضر بررسی مبادی و دلایل دیدگاه اپیکوروس مبنی بر ناموجه دانستن هراس از مرگ است و اینکه آیا استدلال او بر این مدعا موجه است؟ در اندیشه و فلسفۀ اپیکوروس، روح فانی است و لذا مرگ بمعنای فناست. برغم آنکه بعقیدۀ او این امر نافی سعادت نیست، لکن هراس از مرگ را مانع از رسیدن به سعادت میداند و لذا بر ناموجه بودن آن استدلال میکند و نحوۀ مواجهۀ صحیح با مرگ را نیز تبیین میکند. در این نوشتار، ضمن ارائۀ تقریری نوین از دیدگاه اپیکوروس تلاش شده تا اولاً، آراء و ادلۀ وی در سیاق و سابقۀ فرهنگی و فلسفی مربوط، طرح و ارزیابی شود و ثانیاً، بیان شده که باید «هراس از فرایند مردن» را از «هراس از مرده بودن» متمایز دانست تا بدینوسیله معنا و مفهوم نظریۀ اپیکوروس معلوم گردد و مقصود او واضح شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - رابطه ارزش‌های شخصی با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس
        امید حمیدی مسعود غلامعلی لواسانی
        هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ارزش‌های شخصی با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس در شهر تهران می‌باشد. بدین منظور تعداد 167 نفر (103 زن و 64 مرد) از بین بیماران مراجعه کننده به انجمن ام اس با روش نمونه‌گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
        هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ارزش‌های شخصی با اضطراب مرگ در زنان و مردان مبتلا به ام اس در شهر تهران می‌باشد. بدین منظور تعداد 167 نفر (103 زن و 64 مرد) از بین بیماران مراجعه کننده به انجمن ام اس با روش نمونه‌گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - تعالی و سعة وجودی انسان در نظام هستی‌شناسی ملاصدرا و هیدگر
        فاطمه  قدیمی پاینده منيره  سيدمظهري زینب السادات میرشمسی
        هیدگر دربارة بسیاری از موضوعات مرتبط با طور خاص وجود آدمی، تفاسیري بدیع را در آثارش ارائه کرده است. اندیشه‌های او در مورد انسان، از برخی جهات با آراء ملاصدرا قابل مطالعة تطبیقی است. یکی از این جهات، باور هر دو فیلسوف به تعالی و سعة وجودی «انسان» است. بعقیدة هر دو انديشم چکیده کامل
        هیدگر دربارة بسیاری از موضوعات مرتبط با طور خاص وجود آدمی، تفاسیري بدیع را در آثارش ارائه کرده است. اندیشه‌های او در مورد انسان، از برخی جهات با آراء ملاصدرا قابل مطالعة تطبیقی است. یکی از این جهات، باور هر دو فیلسوف به تعالی و سعة وجودی «انسان» است. بعقیدة هر دو انديشمند، انسان جوهري محبوس در خود نیست؛ او که سرچشمة امکانات است و به امکانات خود نیز آگاهی دارد، توانايي «شدن» دارد و میتواند آنچه فعلاً نیست، باشد، از وضع موجود گذر کند و تعالی یابد. در عین حال که شباهت فوق ميان انديشة اين دو متفكر وجود دارد، اما باید این نکته را در نظر داشت که در نظام هستی‌شناسی ملاصدرا نفس انسان بدلیل تجرد ذاتیش، همواره دارای درک و فهمی از هویت تعلقی خویش نسبت به وجودی نامحدود و حقیقتی بینهایت است. نفس انسان که تمام حدود هستی را در خود جمع دارد، در سیر مراحل برون‌خویشی خود، ميكوشد كه با تقرب و تشبه به آن حقیقت بینهایت، وجود خویش را معنا بخشد. سیر تکاملی نفس پس از مرگ نیز برای رسیدن به مرتبة فوق عقلانی ادامه دارد. در مقابل، در نظام هستی‌شناسی هیدگر، حقیقت مبتنی بر «دازاین» است. حقیقی‌ بودن دازاین بدین معناست که او تنها موجود در جهان است و بی‌آنکه تعلقی به قدرت مرموز و ماورایی داشته باشد، همواره از پیش، نسبت به همة آنچه جزئی از جهان اوست، آگاه است و پیوسته اشیاء را بدون هیچگونه حجابی، در آشکاری و گشودگی در‌می‌یابد. بهمين دليل دازاین در تعالی و استعلا، متكي به خود است؛ تعالی دازاین با انگیزة به فعلیت رساندن امکانات وجودیش، تا مواجهه با مرگ ادامه دارد و مرگ آخرین امکان وجودی دازاین است که با وقوعش به تمامیت خود میرسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - الگوي بومي تجاري سازي فناوري هاي پيچيده مبتني بر مشارکت در بخش فاوا
        مهدی فردی نیا فاطمه ثقفی جلال  حقیقت منفرد
        صنعت فاوا جزو صنایع پیچیده و داراي فناوريهاي برتراست. رشد پایدار شرکت ها در این صنعت با تجاريسازي موفق تضمین ميشود که با توجه به پیچیدگي حوزه، مشارکت دانشي بین شرکت ها ضروري است. بررسي دقیق ادبیات نشان داد الگویي براي چگونگي موفقیت در تجاري سازي و ارتباط آن با مشارکت ب چکیده کامل
        صنعت فاوا جزو صنایع پیچیده و داراي فناوريهاي برتراست. رشد پایدار شرکت ها در این صنعت با تجاريسازي موفق تضمین ميشود که با توجه به پیچیدگي حوزه، مشارکت دانشي بین شرکت ها ضروري است. بررسي دقیق ادبیات نشان داد الگویي براي چگونگي موفقیت در تجاري سازي و ارتباط آن با مشارکت بین سازماني در بخش فاوا وجود ندارد. لذا این موضوع به عنوان هدف تحقیق تعیین شد. با مرورپیشینه تحقیق؛ عوامل اثرگذار بر موفقیت تجاريسازي مبتني بر مشارکت شامل محرکهاي داخلي و خارجي، مشارکت، منابع، قابلیتهاي پویا، سازوکارهاي اجرایي و عملکرد استخراج و در قالب یک مدل مفهومي ترسیم شد.در ادامه با مطالعه چند موردي 4 پروژه فناورانه پژوهشگاه فاوا شامل )آنتيویروس پادویش، طرح جویشگر بومي، مرکز عملیات بومي SOC ، تجهیزات ارتباطي (POTN و تحلیل مضمون، مضامین اصلي و فرعي الگو، استخراج شد. سپس با استفاده از گروه کانوني متشکل از خبرگان، نتایج، اعتبارسنجي شده و 29 مضمون)گزاره( تأیید شد. ارتباط بین مولفهها نیز در پنل خبرگان مورد تایید قرار گرفت. الگوي نهایي، ترکیبي از این عوامل است که طبق تجارب بومي کشور ایران باعث موفقیت تجاري سازي شده است و مي تواند مبناي سیاستگذاري براي تولیدات دانش بنیان موفق قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - حیات و بقاء روح پس از مرگ
        افسانه  پایمرد
        اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی چکیده کامل
        اندیشه و اعتقاد به بقاء روح و حیات پس از مرگ، از زمان هبوط آدم به کره خاکی از سوی پیامبران الهی، فلاسفه و متفکران با تعابیر مختلف بیان شده است و انسانها فارغ از هر زمان و مكان همواره بر اين باور بوده اند که انسان پس از مرگ در عالم دیگر دارای حیات است. این اندیشه که یکی از کهن ترین عقاید انسان‌ هاست، به رغم پاره‌ای از اختلافات در چگونگی آن، یکی از اصول مشترکِ باورها در شریعت های آسمانی و غیرآسمانی است. اعتقاد به جاودانگی روح و جهان بازپسین، در فطرت انسان تخمیر شده و سلسله پیامبران الهی در طول تاریخ بشریت همواره این عقیده را، رهبری کرده اند. مطابق این باور، انسان از دو ساحت بدن مادی و حقیقتی به نام روح تشکیل شده است. روح حقیقتی مجرد دارد و امری ماوراء زمان و مکان و فراتر از دانش بشری است و پس از مرگ نیز دارای حیات است. بنابراین مرگ مستلزم فنا نبوده و روح همچنان در گرو اعمال خود در عالم دیگر به حیات ادامه می‌دهد. در این نوشتار، ضمن بررسی این عقیده در عصر پیش از تاریخِ دین و برخی تمدن‌های باستانی، دیدگاه قرآن کریم و آیین یهود و مسیحیت مطرح و تلاش می‌شود، باور به جاودانگی روح و حیات پس از مرگ را، از عقاید کهنِ بشری و آیین های آسمانی استخراج و آن را به عنوان یکی از وجوه مشترک عقاید یاد کرد. همچنین تلاش بر این بوده است که در شریعت های آسمانی، تنها کتب مقدس به عنوان اصلی ترین متون مورد استناد قرار گیرد. مضافا بر این که فقط اصل اعتقاد به حیات روح پس از مرگ، مورد پژوهش قرار گرفته است. کیفیت و وجوه افتراق این باور، فراتر از چهارچوب این نوشتار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        30 - جاودانگی مدرن در رمان نوجوان (مطالعه موردی: رمان‌های «سنجاب‌ماهی عزیز» و «شکارچی کوسۀ کر»)
        فاطمه حدیده مونا  ولی پور
        سیطرۀ علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقع‌بینانه به همه جنبه‌های زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدان‌شناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیا چکیده کامل
        سیطرۀ علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقع‌بینانه به همه جنبه‌های زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدان‌شناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیاکانی، فرهنگی، عرفانی، اسطوره‌ای و یزدان‌شناسانه نشان داده است که مؤلفه‌های مشترک آنها یعنی جمعی بودن، قطعیت و تخیل تقریباً در نقطه مقابل مؤلفه‌های جاودانگی مدرن قرار دارد. حضور مؤلفه‌های جاودانگی مدرن که عبارتند از فردیت، عدم قطعیت، خاطره (در تقابل با تخیل) و مفهوم طبیعت جاودان، در رمان‌های نوجوان دهه نود شمسی بارز است. این پژوهش، ابتدا به مرور مراحل و تکالیف سوگواری پرداخته است و ضمن تدقیق و تعیین مؤلفه‌های جاودانگی پیشامدرن و مدرن، تناظر هر مرحله از سوگواری را با انواع مختلف جاودانگی نشان داده است. سپس با تکیه بر رمان‌های «سنجاب‌ماهی عزیز» و «شکارچی کوسۀ کر»، به بررسی مسئله مرگ و نقش جاودانگی پیشامدرن و مدرن در پیشبرد داستان پرداخته و نشان داده که شخصیت‌ها چگونه به مرحله پذیرش مرگ دیگری می‌رسند و مراحل سوگواری را کامل می‌کنند. گفتنی است که تجزیه و تحلیل نمونه‌ها مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکردی توصیفی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که در هر دو رمان، توسل به مؤلفه‌های جاودانگی پیشامدرن، شخصیت‌ها را در مراحل آغازین سوگواری یعنی انکار و جست‌وجو و چانه‌زنی گرفتار می‌کند، در حالی که بلوغ شخصیت‌ها با کامل شدن تکالیف سوگواری و رسیدن به مرحله بهبود و سازمان‌یابی از رهگذر مؤلفه‌های جاودانگی مدرن (با محوریت خاطره در رمان «سنجاب‌ماهی عزیز» و طبیعت جاودان در رمان «شکارچی کوسۀ کر») تحقق می‌یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        31 - بوم شناسی دیرینه و بررسی های تافونومیک(حوادث پس از دفن شدگی ) خارپوستان سازند کژدمی (آلبین- سنومانین) در برش فیروزآباد، حوضه زاگرس
        بابک  صدقی علی بهرامی مهدی یزدی
        در این تحقیق نهشته های سازند کژدمی از دیدگاه حوادث پس از مرگ (postmortem) و دفن شدگی (burial) خارپوستان و جغرافیای دیرینه نهشته ها مورد بررسی قرار گرفته است. از حدود 150 نمونه فسیل شده خارپوستان این برش که شامل 10 جنس و 13 گونه ی Coenholectypus neocomiensis, Phymosoma b چکیده کامل
        در این تحقیق نهشته های سازند کژدمی از دیدگاه حوادث پس از مرگ (postmortem) و دفن شدگی (burial) خارپوستان و جغرافیای دیرینه نهشته ها مورد بررسی قرار گرفته است. از حدود 150 نمونه فسیل شده خارپوستان این برش که شامل 10 جنس و 13 گونه ی Coenholectypus neocomiensis, Phymosoma binexilis, Dorocidaris taouzensis, Cottaldia aff. Benettiae, Leptosalenia sergipensis, Phymosoma baylei, Micropedina olisiponensis, Tetragramma deshayesi, Macraster douvillei, Mecaster batnensis, Macraster obtritus, Pliotoxaster comanchei, Macraster sp., Hemiaster sp. می باشند، بخش قابل توجهی از آنها دچار خردشدگی (Disarticulation and fragmentation) ، ترک های شعاعی و تغییر شکل پوسته (test outline distortion and radial cracking) و تغییر حجم و فرسایش زیستی (bioerosion) و سوراخ شدگی توسط کرم های رو زیست (microboring) گردیده اند. البته بعد از تغییر حجم، شکستگی و یا فشردگی تافونومیکی، محلول‌های موجود (هیدروکربور و محلول های غنی از هیدروکسیدهای آهن، منگنز و گاهی سیلیس) در شکاف‌ها وترک‌های حاصله از این پدیده های فیزیکی جایگزین شده‌اند. پوسته این خارپوستان توسط اپی فونا های همزیست مانند اوسترید ها و گریفه ها بعنوان غذا و جایگاه اتصال رو زیستی و پناهگاه پس از مرگ و دفن شدگی آن‌ها بوده است. بنظر می رسد تغییر حجم، خرد شدگی، تزریق محلول و خم شدگی فونا تحت تاثیر فشار تکتونیکی گنبدهای نمکی منطقه و سنگ شناسی نرم (پلاستیسیته بالا) سازند کژدمی بین دو سازند داریان و سروک می باشد پرونده مقاله