ماهیت مرگ و اهداف مرگ ستایی از دیدگاه مولانا
محورهای موضوعی : کلام اسلامیمنوچهر کمری 1 , ملکمحمد فرخزاد 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه
2 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه
کلید واژه: زندگی, مثنوی معنوی, ماهیت, مرگ, مولوی,
چکیده مقاله :
"ماهیت" ، اصطلاحی است که به ذات و چیستی اشیاء و پدیده های جهان هستی اطلاق می شود و بر این اساس منظور از "ماهیت مرگ"، چیستی و حقیقت آن است. مرگ در کاربرد عامه به معنای نیست شدن هستی این جهان و پایان زندگی است. اما صاحبان قلم و اندیشه در حوزه های مختلف فکری، بویژه در قلمرو عرفان و تصوف، بر اساس نوع نگرششان از جهان پس از مرگ، از زاویه ی دید خاص خود به تبیین" ماهیت و مفهوم مرگ" پرداخته اند. مولانا نیز که در گستره ی شعر و عرفان، مقامی چشمگیر دارد، "مرگ ستایی و رابطه ی مفهومی ماهیت مرگ و زندگی" در هندسه ی فکری او با سیمای دیگر گونه و بصورت ویژه در کانون توجه اش قرار گرفته است. او، اولین و آخرین کسی نیست که در تشریح" ماهیت مرگ و ستایش آن" کوشیده باشد، اما "مرگ ستایی اشتیاق محور و غرابت زدایی از ماهیت و سیمای آن" ، در ضمن تأکید بر جاذبه های معنادار پنهان در" فلسفه ی زندگی" در قالب تصویر آفرینی های هنرمندانه ، در آثار او بسامدی بالا و کم نظیر دارد. در این جستار کوشیده ایم از طریق دقت و پژوهش در دیدگاه او و بر اساس آثار ارزشمندش ، بخصوص کتاب گرانسنگ مثنوی شریف، "ماهیت مرگ، اهداف و انگیزه های مرگ ستایی و قصه ی اشتیاق او" در برخورد با این حادثه ی رمزآلود را ،ضمن برشمردن سرچشمه های فکری اش در این زمینه، مورد تحلیل و پژوهش قرار دهیم.
The nature is a term that refers to the essence and nature of the objects and phenomena of the universe and accordingly, the meaning of the nature of death, is its truth. Death in public use means the inexistence of this universe and the end of life. But writers and scholars in different domains of thought, especially in the domain of mysticism and Sufism, have, from their point of view, explained the nature and concept of death, based on their attitude of the post-death world. In addition,Molana has a significant position in the field of poetry and mysticism. The praise of death and the conceptual relationship between the nature of death and life in his intellectual geometry with another form, been specially considered by him. He is not the first and the last person to strive to explain the nature of his death and praise. But praising the death with passion-centered and foreignization of its nature and its image, in addition to emphasizing the meaningful hidden attractions in the philosophy of life in the form of artistic imaginings, has a high and unparalleled frequency in his works. In this essay we have tried through precision and research in his perspective and based on his valuable works, especially the valuable book of Mathnawi, the nature of death, the goals and motives of praise of death and the story of his passion for dealing with this mysterious incident in addition to enumerate his sources of thought in this field, We will analyze and research.
قرآن کریم
نهج البلاغه
ابتهاج، هوشنگ. (1395 ). بانگ نای. تهران: نشر کارنامه.
اخلاقی، علی. (1391). «مرگ در عرفان و تصوف»، ماهنامه علمی تخصصی اطلاعات حکمت و معرفت. شماره 5، صص 19-16.
اکبرزاده، فریبا.( 1394 ). «بررسی و تحلیل مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی»، پژوهش نامه ی عرفانیت در ادب فارسی. شماره 23، صص 154-130.
ایمانی، خوشخو.( 1394 ). «آثار مرگ اندیشی در قرآن و سخنان امام علی (ع)، دو فصلنامه آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث، شماره ۱، صص 32-15.
هراتی، حسن.(1404) . «تحفه العقول»، تحقیق علی اکبر غفاری، ج دوم، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه ی علمیه قم.
حسینی، سیده زهرا.( 1393) . «مرگ و معنای زیستن»، ماهنامه علمی تخصصی اطلاعات حکمت و معرفت. شماره ۵، صص 41-38.
حسینی کازرونی، سیداحمد. (1391). «بررسی مرگ اختیاری در شعر تعلیمی مولوی»، فصل نامه ی تحقیقات تعلیمی و غنایی زبان و ادب فارسی. شماره 13، صص 30-11.
زمانی، کریم.( 1389). شرح جامع مثنوی معنوی. 6ج.. چاپ هفدهم. تهران: انتشارات اطلاعات.
زیدری نسوی،شهاب الدین.(1343 ). نفثه المصدور.تصحیح وتوضیح دکتر یزدگردی.تهران:انتشارات فرهنگ.
سنایی غزنوی، ابوالمجد مجدودبن آدم.( 1388 ). دیوان سنایی غزنوی به سعی و اهتمام مدرسین رضوی. تهران: سنایی.
سهروردی، شهاب الدین.( 1356) . سه رساله از شیخ اشراق، به تصحیح و مقدمه نجفقلی حبیبی، تهران: انجمن فلسفه ایران.
شمس تبریزی، محمد.(1391). مقالات شمس. بکوشش کاظم عابدینی. چاپ پنجم. تهران: مهمیران.
شیروانی، علی.( 1391). شرح مصطلحات فلسفی بدایه الحکمه و نهایه الحکمه. قم: انتشارات بوستان
شمیسا، سیروس. 1383. گزیده غزلیات مولوی. تهران: انتشارات فردوس.
عطار، فریدالدین.(1341). دیوان اشعار. به اهتمام تقی تفضلی. چ اول تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
عناقة، عبدالرحیم.( 1394). «شهادت از دیدگاه مولوی»، پژوهشنامه عرفان. شماره 12، صص 90-69.
فلاح، مرتضی. (1387). «سه نگاه به مرگ در ادبیات فارسی»، فصلنامه ی پژوهشی زبان و ادبیات فارسی، ش ۱۱. صص 254-222.
فیض کاشانی، ملاحسن. (1383). المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء. قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
قاسمی نیا، پریسا.( 1396). «روان شناسی مرگ»، مجله پیشرفت های نوین در علوم رفتاری، ش ۹، صص 63-50.
مولوی، جلال الدین. (1373). کلیات دیوان شمس. تصحیح بدیع الزمان فروزانفر. تهران: انتشارات نگاه.
............، ............... (1371). مثنوی معنوی. تصحیح رینولد. الف. نیکلسون. چ ۱۱. تهران: امیرکبیر.
............، ............... ( 1388 ) .گزیده ی غزلیات شمس .انتخاب وتوضیح دکتر شفیعی کدکنی.تهران : نشر سخن.
نجاتی حسینی، سیدمحمود.( 1394). «مرگ خود و مردن دیگری»، فصل نامه ی تحقیقات فرهنگی ایران. شماره 29، صص 129-97.
نیکلسون، رینولد الین. (1374). شرح مثنوی معنوی، ترجمه ی حسن لاهوتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.