-
حرية الوصول المقاله
1 - Effect of MIIT training on visfatin and insulin resistance index in obese girls
Anahita Nafisi Bentolhoda Nasrabadi Mohammadreza MohseniBackground: Visfatin is a new adipocyte which is highly expressed in visceral adipose tissue and has similar effects with insulin in the body. The purpose of this study was to investigate the effect of moderate intensity interval training on visfatin and insulin resi أکثرBackground: Visfatin is a new adipocyte which is highly expressed in visceral adipose tissue and has similar effects with insulin in the body. The purpose of this study was to investigate the effect of moderate intensity interval training on visfatin and insulin resistance index in obese girls. Material and Methods: In this semi-experimental study, 18 obese girls aged 12 -14 years were selected voluntarily and divided into two groups: training and control randomly. The training program included 8 weeks, 3 sessions a week, each week for 30 minutes running at 70% of the target heart rate in the first week to the fourth week and 75% in the fifth to the eight weeks. Blood samples were taken 24 hours before and 48 hours after the training program and the research variables were measured using specific methods. Analysis of covariance ANCOVA was used. The significance level was considered as p <0.05. Results:.The results of the current paper showed that the visfatin , Insulin resistance index, insulin and maximal oxygen consumption (vo2max) were increased in experimental group, which was significant only for the values of vo2max (P = 0.001). Body weight, body fat percentage, body mass index or BMI and glucose variables decreased in the experimental group. Conclusion: Today obesity is become a worldwide health issue and in this research paper we could show that longer training sessions with adequate intensity and volume have beneficial effects and they are suggested to make optimal changes in visfatin levels and reduce insulin resistance in obese girl. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - اثربخشی روایتدرمانی بر نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده دانشآموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن
ماهک نقیزاده علمداری هادی اکبری نژادهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایتدرمانی بر نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده دانشآموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن بود. روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشآموزان مبتلا دوره متوسطه دوم مدارس ش أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روایتدرمانی بر نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده دانشآموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن بود. روش پژوهش، نیمهتجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را دانشآموزان مبتلا دوره متوسطه دوم مدارس شهرستان جلفا در سالتحصیلی 99- 1398 تشکیل دادند. 30 نفر، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب، و بهصورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش درمان مختص خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند. ابزارهای اندازهگیری، سیاهه نگرانی از تصویر بدن و پرسشنامه خودکارآمدی شرر بودند. تجزیه و تحلیل یافتهها از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر انجام گرفت. میانگین متغیرهای نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده گروه آزمایش در پیشآزمون بهترتیب (60/57) و (93/48)؛ و میانگین نگرانی از بدریختی بدن و خودکارآمدی ادراکشده گروه کنترل بهترتیب (40/61) و (20/49) بود. نتایج نشان داد که در پسآزمون، نمره نگرانی از بدریختی بدن گروه آزمایش (40/51) در مقایسه با گروه کنترل (40/64) کاهش یافته (001/0>P)، و نمره خودکارآمدی ادراکشده گروه آزمایش (33/56) نسبت به گروه کنترل (27/49) بیشتر شده است (001/0>P). همچنین نتایج نشان داد که در مرحله پیگیری، اثر روایتدرمانی بر نگرانی از بدریختی بدن (47/51) و خودکارآمدی ادراکشده (47/56) ماندگار است (001/0>P). طبق نتایج بهدست آمده میتوان گفت، روایتدرمانی میتواند بهعنوان روشی موثر در کاهش نگرانی از بدریختی بدن و افزایش خودکارآمدی ادراکشده دانشآموزان دختر مبتلا به چاقی و اضافه وزن مورد استفاده قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی شیوع چاقی و اضافهوزن و ارتباط آن با سبک زندگی در دانش آموزان پسر دبیرستان های شهر یاسوج
علی همتی زهرا همتیامروزه به دلیل تغییر در شیوه زندگی و الگوی تغذیهای، شیوع چاقی و اضافهوزن در سرتاسر جهان افزایش چشمگیری پیداکرده است. چندین عامل مهم ازجمله شیوه سبک زندگی و بیتحرکی و پایین بودن آمادگی جسمانی دخالت دارد بر همین اساس در پژوهش حاضر به بررسی شیوع چاقی و اضافهوزن و ارتبا أکثرامروزه به دلیل تغییر در شیوه زندگی و الگوی تغذیهای، شیوع چاقی و اضافهوزن در سرتاسر جهان افزایش چشمگیری پیداکرده است. چندین عامل مهم ازجمله شیوه سبک زندگی و بیتحرکی و پایین بودن آمادگی جسمانی دخالت دارد بر همین اساس در پژوهش حاضر به بررسی شیوع چاقی و اضافهوزن و ارتباط آن با سبک زندگی در نوجوانان پسر شهر یاسوج پرداختهشده است. در این پژوهش از دو روش پیمایش و اسنادی استفادهشده است. جامعه آماری موردمطالعه بیش از 4000 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر یاسوج بوده که از بین آنها 351 نفربر اساس جدول مورگان بهعنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی متناسب موردمطالعه قرارگرفتهاند. ( سنین،15،16،17،18، سال ) Mean ± SD: 15/6 ± 0/7 years)): میزان شیوع کلی اضافهوزن در بین آزمودنیها 5/20 درصد و میزان شیوع کلی چاقی آزمودنیها 8/6 درصد بوده است. شیوع چاقی شکمی در بین آزمودنیها 4/27 درصد بوده است. تحلیل یافتههای استنباطی نشان داده است که بین میزان تماشای تلویزیون و کار با رایانه الگوی غذایی و شاخص توده بدنی در سطح خطای کمتر از 05/0 و سطح اطمینان 95% رابطه مستقیم وجود داشته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن، ذهنیتهای طرحوارهایِ کودک شاد و بزرگسال سالم در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری: مطالعه تکآزمودنی
مریم نوری زاده میرابادی مرجان حسین زاده تقوایی رضا مولودی شیدا سوداگر مریم بهرامی هیدجیپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن و ذهنیتهای طرحوارهای کارآمد در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با ساختار تک آزمودنی از نوع ABA بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه زنان چاق مبتلا به اختلال أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن و ذهنیتهای طرحوارهای کارآمد در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با ساختار تک آزمودنی از نوع ABA بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه زنان چاق مبتلا به اختلال پرخوری که در سالهای 1400-1399 به یک کلینیک لاغری شهر تهران مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری پژوهش، با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش و خروج از آن، هشت نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه سبکهای خوردن داچ (DEBQ)، پرسشنامه ذهنیتهای طرحواره یانگ (SMQ)، و مصاحبه نیمهساختاریافته بود. طرحوارهدرمانی در قالب 20 جلسه 90 دقیقهای گروهی، و 4 جلسه تکمیلی انفرادی 45 دقیقهای اجرا شد. شرکتکنندگان، 3 بار در مرحله خط پایه، و 10 بار در مرحله مداخله ارزیابی قرار شدند. و 8 هفته پس از مداخله، هر 2 هفته یکبار، بهوسیله ابزار اندازهگیری مورد پیگیری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا نمرههای شرکتکنندگان بهصورت انفرادی طی سه مرحلة خط پایه، ده مرحلة مداخله، و چهار مرحلة پیگیری جمعآوری گردید و در ادامه با استفاده از نمودار روند نمرههای شرکتکنندگان در مراحل مختلف خط پایه، مداخله، و پیگیری، مورد تحلیل دیداری قرار گرفت. سپس با استفاده از شاخصهای اندازة اثر، درصد دادههای ناهمپوش (PND)، درصد بهبودی و شاخص تغییرات معتبر (RCI)، میزان اثربخشی درمان تعیین گردید. یافتهها نشان داد که نمرههای ذهنیتهای کارآمدِ؛ کودک شاد، و بزرگسال سالم در مرحلة مداخله نسبتِ به مرحلة خط پایه در مورد بیشتر شرکتکنندگان دارای روند صعودی و افزایشی و معنادار بود. نمرههای سبکهای خوردن هیجانی در مورد همة افراد و سبکهای خوردن بیرونی و بازداریشده نیز در مورد اکثر افراد، سیر نزولی و کاهشی داشت و معنادار بود. همچنین نمرههای شاخص RCI حاکی از ثبات نتایج طرحوارهدرمانی در مرحله پیگیری بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - اثربخشی روایتدرمانی بر خود-انگزنی وزنی و سلامت روانشناختی زنان مبتلا به چاقی
معصومه غواصی هریس فرناز حسینی هادی اکبری نژاد<p>پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت‌درمانی بر خود-انگ‌زنی وزنی و سلامت روان‌شناختی زنان مبتلا به چاقی صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه¬آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کليه زنان مبتلا به أکثر<p>پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت‌درمانی بر خود-انگ‌زنی وزنی و سلامت روان‌شناختی زنان مبتلا به چاقی صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه¬آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کليه زنان مبتلا به چاقی مراجعه‌کننده به متخصصین و کلینیک‌های چاقی و تغذیه شهر تبریز ‌در سال 1402 بود. 30 نفر با روش نمونه¬گیری در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند؛ گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. هر دو گروه، پیش، پس و 3 ماه پس از مداخله به ‌پرسشنامه‌های خود-انگ‌زنی وزنی لیلیس و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند. داده¬ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که روایت‌درمانی در مقایسه با گروه کنترل، در پس¬آزمون، سبب کاهش خود-انگ‌زنی وزنی و افزایش سلامت روان‌شناختی شد. در مرحله پیگیری، اثر روایت‌درمانی بر خود-انگ‌زنی وزنی و سلامت روان‌شناختی ماندگار بود. روایت‌درمانی به احتمال زیاد می‌تواند سبب بهبود خود-انگ‌زنی وزنی و سلامت روان‌شناختی زنان مبتلا به چاقی شود.</p> تفاصيل المقالة