• فهرس المقالات اسطوره

      • حرية الوصول المقاله

        1 - جلوه‌هاي قداست گياهان در قصه‌هاي پريان ايراني (بر اساس فرهنگ افسانه‌هاي مردم ايران: علي اشرف درويشيان و رضا خندان مهابادي)
        فرزانه  مظفريان
        قصه‌هاي پريان، بخشي از قصه‌هاي عاميانه‌اند كه سرشار از رويدادهاي شگفت‌انگيزند. با تأمل در اين قصه ها مي توان از انديشه ها و باورهايي كه ريشه در ناخودآگاه آدمي دارند و در ژرفاي فرهنگ ملت ها، جايگاهي بس رفيع دارند، پرده برداشت. از جملۀ اين باورها، اسطوره هاي گياهي است. پژ أکثر
        قصه‌هاي پريان، بخشي از قصه‌هاي عاميانه‌اند كه سرشار از رويدادهاي شگفت‌انگيزند. با تأمل در اين قصه ها مي توان از انديشه ها و باورهايي كه ريشه در ناخودآگاه آدمي دارند و در ژرفاي فرهنگ ملت ها، جايگاهي بس رفيع دارند، پرده برداشت. از جملۀ اين باورها، اسطوره هاي گياهي است. پژوهش حاضر با استفاده از روش كتابخانه اي، قصه هاي پريان ايراني را از «فرهنگ افسانه هاي مردم ايران» كه در طبقه بندي «آرنه ـ تامپسون» جزء قصه‌هاي سحر و جادويي به شمارۀ 300ـ 749 قرار مي گيرند، بررسي مي كند و به شيوۀ توصيفي ـ تحليلي، اجزاي سازاي اين قصه ها را آشكار مي نمايد و به دنبال آن، انديشۀ قداست گياهان و حضور قهرمان هاي گياهي كه نوع تغيير شكل يافتۀ خدايان نباتي و باروري اند، تحليل مي شود. بسامد فراوان باور به درخت حاجت و روايات مربوط به آن، ظهور پريان و انسان هايي از طريق درخت و گياه، بیانگر حضور پررنگ قداست گياهان و پيوند نهاني انسان و گياه در افسانه هاي پريان ايراني است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نمادهای اسطوره‌ای ملی و دینی در شعر دفاع مقدس
        محمد  قربانی
        اسطوره، در تمام فرهنگ‌ها الهام بخش شاعران و نویسندگان بوده است و شاعران و نویسندگان در هر دوره با توجه به مقتضیات زمان و میزان قبول در آن دوره از آن بهره جسته‌اند. این است که در دوره‌ای اسطوره‌ها به دیدۀ احترام و در دوره‌ای خوار و زبون نگریسته شده‌اند. یکی از این دورا أکثر
        اسطوره، در تمام فرهنگ‌ها الهام بخش شاعران و نویسندگان بوده است و شاعران و نویسندگان در هر دوره با توجه به مقتضیات زمان و میزان قبول در آن دوره از آن بهره جسته‌اند. این است که در دوره‌ای اسطوره‌ها به دیدۀ احترام و در دوره‌ای خوار و زبون نگریسته شده‌اند. یکی از این دوران، دورانی است که عمدتاً از آن به عنوان ادبیات دفاع مقدس و یا ادبیات جنگ نام برده می شود. شاعران و نویسندگان دوران دفاع مقدس از اسطوره‌های ملی و مذهبی در بیداری روحیۀ مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن بهره جسته‌اند. نمادها و اسطوره‌ها در شعر این دوره به مثابۀ یک رسانه عمل کرده‌اند. تهییج مخاطب به حضور در میدان نبرد در اکثر مواضع مدیون همین نمادها و اسطوره‌هاست. مقالۀ حاضر عهده دار بحث دربارۀ حضور اسطوره‌های ملی و مذهبی در شعر دفاع مقدس و نوع نگاه شاعران دفاع مقدس به اساطیر است و می‌کوشد تا روشن کند تا چه میزان نام‌های اسطوره‌ای در تحریک مخاطب در مقابله با دشمن سهیم بوده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - از سيمرغ اوستا تا سيمرغ بلورين
        فريده  داوودي مقدم زهرا  عسگري
        با توجه به نقش كهن الگويي سيمرغ در ميان صاحبان قلم و هنر، شاهد حضور پر رنگ سيمرغ در متون كلاسيك فارسي در كاركردهـاي مختلفـي اعـم از اسطوره اي، حماسي، فلسفي، عرفاني و... هستیم. از اين ميان در دوره‌هاي نخستين، اين موجود متشكّل از هيئت پرندگان، انسان، خدايان، فرشتگان و... أکثر
        با توجه به نقش كهن الگويي سيمرغ در ميان صاحبان قلم و هنر، شاهد حضور پر رنگ سيمرغ در متون كلاسيك فارسي در كاركردهـاي مختلفـي اعـم از اسطوره اي، حماسي، فلسفي، عرفاني و... هستیم. از اين ميان در دوره‌هاي نخستين، اين موجود متشكّل از هيئت پرندگان، انسان، خدايان، فرشتگان و... است كه به دليل تأثيري كه از حضور اسطوره می‌گیرد، شكل ها، ويژگي‌ها و كاركردهاي مختلفي دارد. حال آنكه در دنياي معاصر، سيمرغ ديگر موجودي عجيب و پيچيده نيست، بلكه چه در حوزة ادبيات و چه ساير هنرهـا، تنهـا پرنده اي است پر نقش و نگار. اين موضوع نشان می دهد که سيمرغ در دورۀ گذار تاريخي به دنياي هنر و ادبيات معاصر، از تجرّد به عينيّت رسيده است و در حوزۀ شعر معاصر نيز به جاي پيشرفت و يا حداقل توقف در کارکردهای فاخر پيشين، از مقام نخستين خود نيز تنزّل نموده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تحلیل شعر «خضر کجاست» سرودة تقی پورنامداریان بر مبنای رویکرد بینامتنی
        همایون  جمشیدیان
        در این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، د أکثر
        در این مقاله، شعر «خضر کجاست» سرودۀ تقی پورنامداریان، به لحاظ بینامتنی تحلیل می شود. هدف از این تحقیق علاوه بر تبیین نسبت تصاویر این شعر با شعر کلاسیک، نشان دادن ارتباط عناصر ژانرهای عرفانی، حماسی، غنایی و چگونگی ترکیب آنها در آفرینش شعر عاشقانۀ معاصر است. واژۀ «خضر»، دلالت‌های عرفانی و اسطوره ای را تداعی می کند. با توجه به ویژگی خضر که دستگیر گم شدگان است، انتظار می رود گویندۀ عبارت «خضر کجاست»، در وادی های سیر و سلوک سرگردان باشد. چنین دلالت هایی در واژگان و عبارت‌هایی چون «ظلمات»، «آب حیات» و «بیابان شب» نیز دیده می شود. از سوی دیگر با توجه به مضمون شعر، این پرسش مطرح می شود که چگونه اجزای شعر و دلالت‌های معنایی مختلف آن در کنار یکدیگر قرار گرفته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که این شعر در ژانر غنایی و توصیف معشوق زمینی است، اما نشانه هایی از دیگر ژانرها در آن دیده می شود. راوی شعر همچون قهرمان حماسی، مراحل سختی را برای رسیدن به مقصود پشت سر می گذارد، مثلاً از سرزمین تاریکی ها می گذرد. بندهای چهارگانۀ شعر، تداعی گر چهار فصل سال اند. این فصل ها همچون زمان اساطیری دوری اند و سیر خطی ندارند. همگام با گردش این فصول، فراق و وصال شکل می‌گیرد. این شعر حاصل تلاقی و تداعی ژانرهای گوناگونی است که از ناخودآگاه شاعرِ زیسته در آن عوالم فرهنگی، مجال ظهور یافته است. در این مقاله از روش بینامتنی در تحلیل شعر استفاده شده است و با مقایسه و تحلیل عناصر ژانرهای مختلف، نسبت آنها با یکدیگر در ایجاد متنی منسجم و ساختارمند بررسی شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - نقش و درفش: جستاری در روابط زیرساختی پهلوان، رنگ و نگاره در داستان رستم و سهراب
        محمدکاظم  یوسف‌پور نسرین  کریم‌پور
        زيرساخت هر اثر ادبي يا هنري را مجموعۀ روابط معنايي پنهان و چندسويه ميان عناصر مختلف سازندۀ آن تشكيل مي‌دهد. اين روابط در سطح اثر بُعدِ زيبايي‌شناختي آن را مي‌آفرينند، اما مفاهيم بنيادي و معاني نمادين اثر را بايد در سلسله‌روابط پيچيدۀ دروني آن جست‌وجو كرد. شاهنامه از آ أکثر
        زيرساخت هر اثر ادبي يا هنري را مجموعۀ روابط معنايي پنهان و چندسويه ميان عناصر مختلف سازندۀ آن تشكيل مي‌دهد. اين روابط در سطح اثر بُعدِ زيبايي‌شناختي آن را مي‌آفرينند، اما مفاهيم بنيادي و معاني نمادين اثر را بايد در سلسله‌روابط پيچيدۀ دروني آن جست‌وجو كرد. شاهنامه از آن جمله آثار ادبی است كه ژرفاي غني و عميق و روابط زير‌ساختي پيچيده و وسيعي دارد. تنوع و تعدد عناصر سازندۀ اين اثر آن را از زواياي گوناگون مستعد پژوهش و تحلیل مي‌كند. اين مقاله سعي دارد تا از ميان عناصر مختلف به كار رفته در ساخت شاهنامه دو عنصر رنگ سراپرده و نگارۀ درفش را در بخشي از داستان رستم و سهراب بكاود تا با آشكار ساختن روابط پنهان ميان اين دو عنصر پركاربرد شاهنامه، گوشه‌اي از دنياي رنگين و رازآلود اين اثر را بازشناساند و نشان دهد كه چه ميزان از مفاهيم گوناگون و معاني گستردۀ آن تنها از طريق اين دو عنصر منتقل شده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - تحلیل سیر بازتاب مضامین و روایت‌های اسطوره‌ای ایرانی در رمان‌های فارسی (از 28 مرداد 1332 تا 1387)
        سعید  بزرگ بیگدلی حسن  شاهی‌پور دکتر سید علی  قاسم‌زاده
        بروز و ظهور اساطیر در رمان‌های فارسی‌ کوششی است جریان‌ساز که رمان‌نويسان برای دستیابی به دو انگیزه اساسی: یکی ارائة تفسیری موافق با دریافت خویش از اوضاع دنیای پیرامون خویش و دیگری بازتاب ارزش‌های زیباشناسانه و پرجذبه، از خود نشان داده‌اند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی‌ـ أکثر
        بروز و ظهور اساطیر در رمان‌های فارسی‌ کوششی است جریان‌ساز که رمان‌نويسان برای دستیابی به دو انگیزه اساسی: یکی ارائة تفسیری موافق با دریافت خویش از اوضاع دنیای پیرامون خویش و دیگری بازتاب ارزش‌های زیباشناسانه و پرجذبه، از خود نشان داده‌اند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی‌ـ تحلیلی و مرور بر اسناد ادبی معاصر، در پی تحلیل چگونگی و سیر انعکاس، دلایل بازسازی و بازپردازی مضامین و روایت‌های اسطوره‌ای ملی و مذهبی در حوزة رمان‌های فارسی است. بنابر نتایج این پژوهش، بیشترین رویکرد رمان‌نویسان به بازسازی و بازآفرینی اسطوره‌ها به دهه‌های چهل و پنجاه برمی‌گردد؛ یکی از دلایل اصلی ظهور اين رويكرد، شکست نهضت مردمی ملّي‌شدن صنعت نفت در اثر کودتای 28 مرداد است. اما پس از انقلاب اسلامي، بیشترین بازآفرینی اسطوره‌ها در رمان، دهه‌های هفتاد و هشتاد دیده می‌شود که به دلایلی عمدتاً متفاوت از دلایل پیش از انقلاب چون پیروی گستردة نویسندگان از جریان‌های مدرنیستی و پسامدرنیسم، تمایل زیباشناختی، تقویت و احیای جنبه‌های ملی، بازگشت به سرچشمه‌های بومی به جای تقلید از غرب است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - سنخ‌شناسي و وجوه تمايز قصص قرآني
        ابوالفضل حری
        اين مقاله، سنخ‌شناسي و وجوه تمايز قصص قرآني و واژگان مرتبط با آن، مانند خبر و حديث را از برخي ژانرهاي روايي از قبيل افسانه، اسطوره و گزارش‌هاي تاريخي بررسي و تحليل مي‌كند. بر اين اساس ابتدا به لزوم تبارشناسي اين ژانرها اشاره مي‌شود و سپس، تبار واژگان اصلي مرتبط با واژة أکثر
        اين مقاله، سنخ‌شناسي و وجوه تمايز قصص قرآني و واژگان مرتبط با آن، مانند خبر و حديث را از برخي ژانرهاي روايي از قبيل افسانه، اسطوره و گزارش‌هاي تاريخي بررسي و تحليل مي‌كند. بر اين اساس ابتدا به لزوم تبارشناسي اين ژانرها اشاره مي‌شود و سپس، تبار واژگان اصلي مرتبط با واژة قصص قرآني در پرتو اشاره به آيات و منابع معتبر بررسي مي‌شود. همچنين نويسنده در ادامه، به سنخ‌شناسي وجوه تمايز قصص قرآني از افسانه، اسطوره، قصة عاميانه و گزارش‌هاي تاريخي مي‌پردازد. با اين توجه انواع قصص قرآني گرچه در نقل داستان و در داستان‌پردازي ممكن است با اين گونه ژانرهاي روايي مرز مشترك جزيي پيدا كنند، يك نكته مسلم است و آن اينكه اين داستان‌ها از هر سنخي باشند، از جانب خداوند بر قلب پيامبر وحي شده است، پس امكان ناراست و خرافي بودن آنها به تمامي‌منتفي است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - پری زادگان نباتی
        سيد محمد  برفر
        از زير مجموعه‌هاي ژانر قصه‌ي پريان، مي‌توان به نوع قصه‌هايي اشاره كرد كه در طبقه بندي آرنه - تامپسون جاي مي‌گيرند. روایت کلی این قصه‌ها، معمولاً حكايت پسر جواني است كه با دسترسي به باغي جادويي، صاحب ميوه‌هايي مي‌شود كه با شكافتن هر‌يك از آنها ، پري زاده‌اي زيبار أکثر
        از زير مجموعه‌هاي ژانر قصه‌ي پريان، مي‌توان به نوع قصه‌هايي اشاره كرد كه در طبقه بندي آرنه - تامپسون جاي مي‌گيرند. روایت کلی این قصه‌ها، معمولاً حكايت پسر جواني است كه با دسترسي به باغي جادويي، صاحب ميوه‌هايي مي‌شود كه با شكافتن هر‌يك از آنها ، پري زاده‌اي زيبارو سر برمي‌آورد. از اين نوع قصه‌ها، روايت‌هاي مختلفي درنقاط مختلف جهان وجود دارد. در اين مقاله، با استفاده از روش اسنادي و كتابخانه‌اي، قصه‌هاي مربوط به اقوام مختلف (با اين درون‌مايه) را گردآورده‌ايم و به شيوه‌ي توصيفي– تفسيري، قواعد حاكم بر اين گونه قصه‌ها را بررسي مي‌كنيم تا بُن‌مايه‌هاي مشترك و جهاني آنها را با عنايت به خاستگاه‌هاي اسطوره‌اي‌شان تبيين كنيم .‌يافته‌هاي مقاله نشان مي‌دهد كه اين قصه‌ها و اسطوره‌هايي كه منشأ آن‌ها هستند، بازتاب تخيل بشر درباره‌ي جاندار پنداری طبيعت به شمارمي‌آيند. ازسويي باغ جادويي كه قهرمان قصه به آن مي‌رسد، مي‌تواند شمايلي اسطوره‌اي از بهشت گمشده باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - حافظ و هویت فرهنگی ایران
        صابر  امامي
        این مقاله به بررسي هويت فرهنگي ايران در قالب اشعار حافظ مي‌پردازد و درصدد اثبات اين مطلب است كه حافظ به تقابل‌های فرهنگی و نمودهای آن در زبان و عصر خود، توجه ويژه‌اي داشته است. ترکیباتی چون پیر مغان، جام جم، مانویت و شادی و مضامین برگرفته از شاهنامه، چون ننگ و نام و... أکثر
        این مقاله به بررسي هويت فرهنگي ايران در قالب اشعار حافظ مي‌پردازد و درصدد اثبات اين مطلب است كه حافظ به تقابل‌های فرهنگی و نمودهای آن در زبان و عصر خود، توجه ويژه‌اي داشته است. ترکیباتی چون پیر مغان، جام جم، مانویت و شادی و مضامین برگرفته از شاهنامه، چون ننگ و نام و... ریشه-های تاریخی و اسطوره ای اين اشعار را در ایران پیش از اسلام و ایران پس از اسلام نشان مي‌دهد. سپس به بررسي جلوه ها و نشانه های فرهنگ ایرانی اسلامی در شعر حافظ می‌پردازيم و با تحلیل بیت های دارای این نشانه ها، تلاش حافظ را در پیوند ميان این مفاهیم با هویت ایرانی-‌‌اسلامی که موجب استحکام مرزهای جغرافیایی تازه ای در میان مردم ایران شده است، بيان مي‌كنيم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        10 - تحليلی بر سيرالعباد الی المعاد سنايی
        معصومه  غیوری
        مثنوی سیرالعباد الی‌المعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام‌(ص) و دیگر معراج نامه‌های پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی ناب‌ترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرا أکثر
        مثنوی سیرالعباد الی‌المعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام‌(ص) و دیگر معراج نامه‌های پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی ناب‌ترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمزوراز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسان‌ها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیده‌ام با جمع‌آوردن دیدگاه بزرگان و نظریه‌پردازان عرصه روان‌شناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصه‌های عرفان، اسطوره و روان‌شناسی از این اثر عرضه كنم و نکات مشابه عرصه‌های فوق و ردپای آنها را در اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوان‌های مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار می‌دهد: 1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان) 2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روان‌شناسی) 3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیین‌ها و مناسک اسطوره‌ای) 4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی) تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        11 - سير تحول اساطير ايران بر بنياد اسطوره‌هاي پيشدادي و كياني
        محمدتقي  راشد محصل مرتضي  تهامي
        اساطير ايران در قالب آفرينش دوازده هزار ساله زردشتي و يا نه هزار ساله زرواني تبيين مي‌شود. ويژگي اصلي اين اساطير، ثنويت و کرانمندي جهان است. سلسله‌هاي پيشدادي و کياني، بخشي از اين دورة آفرينش را در بر مي‌گيرند، پيدايش انديشه و اعتقاد به وجود ديوان و پريان از يکسو و ظهور أکثر
        اساطير ايران در قالب آفرينش دوازده هزار ساله زردشتي و يا نه هزار ساله زرواني تبيين مي‌شود. ويژگي اصلي اين اساطير، ثنويت و کرانمندي جهان است. سلسله‌هاي پيشدادي و کياني، بخشي از اين دورة آفرينش را در بر مي‌گيرند، پيدايش انديشه و اعتقاد به وجود ديوان و پريان از يکسو و ظهور آدمياني ستمگر و بدکار چون ضحاک و افراسياب در دوره اين دو سلسله داستاني چهره مي‌نمايد. عظمت و شکوه ايران و اهميت پادشاهي نيز، از ويژگي‌هاي اين دوره اساطيري است. ارتقاء انسان (پادشاهان، پهلوانان) و قرار گرفتن به جاي ايزدان، نيز از نکات قابل توجه اسطوره‌ها است. همچنين از تأثيرپذيري اساطير ايراني از اساطير و فرهنگ‌هاي تمدن‌هاي مناطق همجوار (بين‌النهرين، يونان، حوزة رودسند) نبايد غفلت ورزيد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        12 - بازتاب تفكّر يوناني، ايراني و اسلامي در تأويل سهروردي از داستان رستم و اسفنديار
        حسن  شاهی‌پور
        تفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل أکثر
        تفسير و تأويل اساطير در ادبيات كلاسيك ايران به دلايل زيادي از جمله كفرآميز پنداري آنها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در كنار تأويلات اندك و از هم گسيخته سنايي، شاعر قرن پنجم، شيخ اشراق، عارف و فيلسوف بزرگ قرن ششم يكي از كساني است كه با جدّيت تمام در پي تفسير و تأويل اساطير ايران باستان برآمده است. شيخ اشراق با اين تأويلات مي‌خواهد پيوندي عميق ميان سه فرهنگ مجزّا از هم؛ يعني فرهنگ اسلامي، حكمت ايران باستان و فلسفه يونان برقرار كند. زيرا وي از يك سو به عنوان مسلمان معتقد، با فرهنگ اسلامي و عناصر فرهنگي آن از جمله تصوّف به خوبي آشناست و از طرف ديگر به عنوان ايراني نژاده و اصيل، ميراث‌دار تمدن ايران قبل از اسلام است و نيز نمي‌تواند به فلسفه يونان كه محصول با ارزش خرد و عقلانيت بشري است، بي‌اعتنا باشد. سهروردي با ژرف‌بيني خاص خود پي برده است كلّيت سه فرهنگ به ظاهر مخالف هم نه تنها تضادّي با يكديگر ندارند، بلكه در صورت اتحاد و سازش ميان آنها، مي توان به تجربه اي گرانسنگ براي هدايت و رشد بشريت دست يافت. در اين مقاله سعي شده است تلاش و كوشش اين نابغه بزرگ در ايجاد پيوند و سازش جريان‌هاي تفكر بشري كه در تأويل وي از داستان اسطوره‌اي رستم و اسفنديار منعكس شده است، تبيين و دلايل چنين تأويلي ضمن نشان دادن عناصر فرهنگ‌هاي مذكور باز نموده شود. پيداست كه در دوره سهروردي اين داستان و ديگر داستان‌هاي شاهنامه به اندازه‌اي مشهور شده بودند كه به راحتي و جز براي اغراض ويژه‌اي در هم ريختن ساختمان آنها سهل و آسان نبود. اما شيخ اشراق با توجه به ذهنيت خاص خود از عهده اين مهم بر آمده و اين داستان را ساختارشكني كرده است تا بتواند نظرات اشراقي خود را در لابه لاي آن باز گويد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        13 - گزارش باستان‌شناختی اسطورۀ کیومرث به روایت شاهنامه
        حسن  شاهی‌پور عبدالله  واثق عباسی
        اسطوره‌شناسان، رويکردهاي گوناگوني به اسطوره داشته‌اند. رويکرد باستان‌شناختي به اسطوره بي‌سابقه است. اگر در گذشته کساني مانند اوهمريست‌ها تلاش مي‌کرده‌اند تا از راه قداست‌زدايي، خدايان اسطوره‌اي را تا حد شخصيت‌هايي زميني فرو بکاهند، اين کار آنها هيچ ميانه‌اي با دانش باس أکثر
        اسطوره‌شناسان، رويکردهاي گوناگوني به اسطوره داشته‌اند. رويکرد باستان‌شناختي به اسطوره بي‌سابقه است. اگر در گذشته کساني مانند اوهمريست‌ها تلاش مي‌کرده‌اند تا از راه قداست‌زدايي، خدايان اسطوره‌اي را تا حد شخصيت‌هايي زميني فرو بکاهند، اين کار آنها هيچ ميانه‌اي با دانش باستان‌شناسي که دانش جديدي است نداشته و با آنچه در اين پژوهش دنبال شده نيز اختلاف ژرف دارد. اين تحقيق در پي آن بوده تا اسطورۀ کيومرث را بر مبناي مباحث دانش باستان‌شناسي گزارش کند. نتيجۀ‌ شگفت‌انگيزي که به دست آمده، اين است: دورۀ کيومرث مطابق است با دورۀ پارينه سنگي مياني و انسان کيومرثي مطابق است با انسان نئاندرتال (هوموساپين نخستين)؛ فرهنگ او، فرهنگ موسترين و مختصات آب و هوايي زمان او، مختصات آب و هوايي آخرين عصر يخبندان است. روش‌هايي که در اين تحقيق به کار گرفته ‌شده مأخوذ از باستان‌شناسي است (لايه‌نگاري و گونه‌شناسي). اين تحقيق مي‌تواند سرآغازي بر شناخت اسطوره‌‌ها از دريچۀ دانش باستان‌شناسي باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        14 - کارکرد اسطوره در گفتمان پسااستعماری رمان فارسی (با تحلیل سه رمان سووشون، رازهای سرزمین من، اهل غرق)
        نفیسه  مرادی مریم  حسینی
        دسته‌ای از نویسندگان معاصر ایران در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن در گفتمانی پسااستعماری، آثاری را با موضوع تبیین استعمار غرب و مقاومت در برابر آن پدید آوردند. این نویسندگان کوشیدند تا با استفاده از کارکرد تأثیرگذار اسطوره‌ها در گفتمان پسااستعماری رمان، نسبت ب أکثر
        دسته‌ای از نویسندگان معاصر ایران در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن در گفتمانی پسااستعماری، آثاری را با موضوع تبیین استعمار غرب و مقاومت در برابر آن پدید آوردند. این نویسندگان کوشیدند تا با استفاده از کارکرد تأثیرگذار اسطوره‌ها در گفتمان پسااستعماری رمان، نسبت به نفوذ سیاسی و فرهنگی استعمار و امپریالیسم واکنش نشان دهند. سیمین دانشور، جلال آل‌احمد، رضا براهنی، شهرنوش پارسی‌پور، منیرو روانی‌پور و غلامحسین ساعدی و ... از جمله نویسندگان ادبیات پسااستعماری در ایران هستند. در این پژوهش، کارکرد اسطوره‌ در سه رمان فارسی «سووشون» اثر سیمین دانشور، «رازهای سرزمین من» اثر رضا براهنی و «اهل غرق» اثر منیرو روانی‌پور، بررسی و تحلیل شده است و نویسندگان مقاله به تبیین این موضوع پرداخته‌اند که آنچه در ایجاد گفتمان پسااستعماری در این رمان‌ها و بازآفرینی دورۀ تاریخی حضور غربی‌ها در ایران نقش مهمی داشته است، به کارگیری اسطوره‌های سیاسی و فرهنگی است که رمان‌نویسان بر پایۀ اساطیر قدیم ایرانیان تولید کرده اند. نویسندگان سه رمان مورد بررسی، با استفادۀ مناسب از اسطوره‌ها، نفرت شدید خود را نسبت به اشغال ایران توسط غربی‌ها به نمایش گذاشته‌اند و چهرۀ متجاوزان غربی و واکنش ایرانیان نسبت به آنها را به خوبی نشان داده‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        15 - تحلیل دگردیسی اسطوره مهر در شعر «آرش کمانگیر» سروده سیاوش کسرایی
        یوسف  نیک روز جلیل  خلیلی جهرمی
        روایات اساطیری همواره با اشارات و دلالت‌های رمزگونه و رازآلود همراه بوده است. یکی از این امور شگفتی‌آفرین، دگردیسی موجودات و پدیده‌ها به یکدیگر است. دگردیسی به معنای تغییر شکل ظاهری و اساس و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیروی ماوراء الطبیعی است. اسطوره‌های خدایان و ای أکثر
        روایات اساطیری همواره با اشارات و دلالت‌های رمزگونه و رازآلود همراه بوده است. یکی از این امور شگفتی‌آفرین، دگردیسی موجودات و پدیده‌ها به یکدیگر است. دگردیسی به معنای تغییر شکل ظاهری و اساس و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیروی ماوراء الطبیعی است. اسطوره‌های خدایان و ایزدان ایرانی که به مدد قدرت تخیل انسان خلق می‌شوند، می‌توانند به صورت‌ها و اشکال مختلفی به خصوص شهریاران و پهلوانان زمینی مبدل گردند. تا کنون دربارة دگردیسی پدیده‌های اساطیری و تحلیل آنها و همچنین در مورد اسطوره آرش کمان‌گیر، کتاب‌ها و مقالات متعددی نوشته شده است. منظومه آرش، سروده سیاوش کسرایی به دلیل بازآفرینی و بهره‌گیری از اصول میترائیسم و اسطوره ایزد مهر و انطباق آن با شرایط جامعه عصر شاعر از چندگانگی رمزآمیزی برخوردار است. از این رو ضرورت دارد در این مقاله با نگاهی نوآورانه و عمیق به این منظومه ابتدا جنبه‌ها و موارد دگردیسی اسطوره ایزد مهر به آرش بررسی شود، آن‌گاه به فراخور اندیشه شاعر، موارد تطبیقی با وضعیت جامعه عصر او واکاوی گردد. نگارندگان در این پژوهش که نشان داده‌اند قدرت شگفت‌انگیز آرش در دفاع از وطن و شکستن بن‌بست‌ها و تحقیر دشمن با استفاده از ابزار خاص اهورایی ناشی از این دگردیسی بوده و توانسته کارکرد مشابهی در عصر شاعر داشته باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        16 - ریشه‌شناسی ستیز میان پیل و گوسپند در مَثَلی از گلستان
        سعید شهروئی
        دستان ها (مَثَل ها) چونان بخشی از فرهنگ و ساختار اندیشگانی مردمان کهن، بازگویۀ پندارها، دریافت ها و باورهای بسیاری است که در گذر روزگار پدید آمده است؛ از این رو، بازکاوی و گزارش مَثَل ها می تواند کم یا زیاد ما را تا سرچشمه-های اندیشگانی نیاکان رهنمون شود. گاه نیز اسطوره أکثر
        دستان ها (مَثَل ها) چونان بخشی از فرهنگ و ساختار اندیشگانی مردمان کهن، بازگویۀ پندارها، دریافت ها و باورهای بسیاری است که در گذر روزگار پدید آمده است؛ از این رو، بازکاوی و گزارش مَثَل ها می تواند کم یا زیاد ما را تا سرچشمه-های اندیشگانی نیاکان رهنمون شود. گاه نیز اسطوره که با ناخودآگاه گروهی پیوندی رازناک دارد، در پیکرۀ مَثل ها سربرمی آورد یا به سخن دیگر، گاه مَثَل ها، ناخودآگاهِ گروهی و به‌ویژه اندیشه های اساطیری را آینگی می کنند. یکی از این مثَل ها که به گمان نگارنده، بازگویۀ باوری بسیار کهن در فرهنگ ایرانی است، مَثَل «الشاةُ نظیفةٌ و الفیلُ جیفةٌ» (گوسپند پاک است و پیل مُردار) است که در حکایت سوم از باب نخست گلستان سعدی آمده است. در این پژوهش بن مایۀ اساطیری آن بازکاویده و نشان داده می شود که چگونه پیل چونان جانوری اهریمنی در برابر گوسپند، یکی از نیروهای اورمزدی، کارکرد می‌یابد و از کجا ستیز میان پیل و گوسپند، چونان اندیشه ای بنیادین در فرهنگ ایرانی، در پیکرۀ یک مَثَل نمودار می گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        17 - تحلیل ساختار اسطورۀ «گیومرد» بر اساس نظریۀ لوی استروس
        رحمان ذبیحی پروين  پيكاني
        در این پژوهش بر مبنای روش ساختارگرایانۀ کلود لوی استروس و با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، کوشش شده است اسطوره‌واج‌ها، تقابل های دوگانه و ساختار اصلی اسطورۀ گیومرد با توجه به روایت های آن در متون کهن، تبیین و تحلیل شود. در این مقاله، خویشکاری ایزد مهر و اسطورۀ مشی و مشیانه، دو ت أکثر
        در این پژوهش بر مبنای روش ساختارگرایانۀ کلود لوی استروس و با شیوۀ تحلیلی- توصیفی، کوشش شده است اسطوره‌واج‌ها، تقابل های دوگانه و ساختار اصلی اسطورۀ گیومرد با توجه به روایت های آن در متون کهن، تبیین و تحلیل شود. در این مقاله، خویشکاری ایزد مهر و اسطورۀ مشی و مشیانه، دو تقابل اصلی اسطورۀ گیومرد یعنی مرگ/ نوزایی و تقابل دو تفکر «آفرینشِ یک بنی (ماورایی)» در مقابل «منشأ دوبنی (طبیعی یا گیاه‌پیکری)» انسان تبیین می‌گردد و نشان داده می‌شود که، تقابل گیومرد با اهریمن بازتابی از تقابل خیر و شر است که زیربنای تفکر ثنوی ایرانیان را تشکیل می دهد. همچنین نبرد پیوستۀ گیومرد به عنوان نمایندۀ نوع بشر با اهریمن، بیانگر تداوم چرخۀ مرگ و زندگی است؛ بدین صورت که گیومرد در فرایند زندگی اهریمن را شکست می-دهد و با مرگ خویش به اهریمن مجال غلبه می دهد و اهریمن ناخواسته زمان کرانمند را به پایان می‌برد و شکست می‌خورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        18 - ساختار اسطوره‌ای نخستین نبرد قهرمان هندوایرانی
        لیلا حق پرست محمدجعفر یاحقی مریم  صالحی نیا فرزاد قائمی
        این پژوهش در پی آن است تا با بررسی ساختاری روایت های نخستین نبرد سه جهان پهلوان نام آور ایرانی یعنی گرشاسب، سام و رستم، الگوی ساختاری واحد آنها را نمایان سازد و هم سویی این الگو را با اسطورۀ نبرد «ایندره»، ایزد جنگ هندوایرانی با «وریتره»، اهریمن خشک سالی نشان دهد. در ای أکثر
        این پژوهش در پی آن است تا با بررسی ساختاری روایت های نخستین نبرد سه جهان پهلوان نام آور ایرانی یعنی گرشاسب، سام و رستم، الگوی ساختاری واحد آنها را نمایان سازد و هم سویی این الگو را با اسطورۀ نبرد «ایندره»، ایزد جنگ هندوایرانی با «وریتره»، اهریمن خشک سالی نشان دهد. در این راستا ابتدا به کمک روش تحلیل ساختاری اسطوره به قطعه بندی روایت های نخستین نبرد این پهلوانان و سنجش اسطوره بن‌های آنها با یکدیگر پرداخته می شود و سپس هم‌خوانی الگوی ساختاری که از نخستین نبرد جهان پهلوان ایرانی یافته شده است، با نبرد آغازین و مشهور ایندره نمایان می شود. نبردهای یادشده هم راستا با واقعه ای صورت می گیرند که طیّ آن پهلوان/ ایزد جوان با حذف اقتدار پدر، خود جانشین او می شود. بنابراین نتیجۀ مقاله حاکی از آن است که میان نبرد قهرمان هندوایرانی با اژدها و حذف جایگاه ارجمند پدر قهرمان، رابطه ای درهم-تنیده برقرار است و گویی که این دو واقعه صورت تغییرشکل یافتۀ یکدیگرند و هر یک جایگزین روایی دیگری است. در این میان تنها یک عنصر واسط هست که این دو سوی معادله را همچون زنجیری به یکدیگر متصل نگاه می دارد و آن وجود سلاح پدری برای نابودی اژدهاست؛ یعنی سمبل نیروی پدر برای از میان بردن اژدها و به تبع آن، برچیدن اعتبار خود پدر. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        19 - اسطورة همزادان در داستان‌های «بوف کور» و «پیکر فرهاد»
        عاطفه موسی پور فاطمه کاسی
        باور به همزاد، همواره در فرهنگ‌ها و افسانه‌های ملل مختلف وجود داشته است. در ادبیات غرب، اسطورة همزاد تعابیری روانشناختی به خود گرفته است. در ایران صادق هدایت با تأثیرپذیری از آثار غربی، به اسطورة همزاد در آثار خود توجه داشت. در بوف کور وجود شخصیت‌هایی با هویت یکسان، نما أکثر
        باور به همزاد، همواره در فرهنگ‌ها و افسانه‌های ملل مختلف وجود داشته است. در ادبیات غرب، اسطورة همزاد تعابیری روانشناختی به خود گرفته است. در ایران صادق هدایت با تأثیرپذیری از آثار غربی، به اسطورة همزاد در آثار خود توجه داشت. در بوف کور وجود شخصیت‌هایی با هویت یکسان، نمایانگر تعدّد همزاد یک فرد است که نتیجة این شباهت‌ها، عدم تفاوت و نیز ایستایی جامعه در قرون مختلف است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکردِ نوی صادق هدایت و عباس معروفی به همزاد با عنوان «همزادان» در بوف کور و پیکر فرهاد صورت گرفته است. ما در هر دو رمان با روشی تحلیلی، اسطورة همزادان را بررسی کرده‌ایم و بر آن بودیم تا منشأ و نتایج این اندیشه را روشن سازیم؛ بنابراین در آغاز این پژوهش به ریشة همزادان در اسطوره‌ها و افسانه‌های کهن و اندیشة «اتو رنک» اشاره کرده‌ایم و سپس به پیامد پدیدة همزادان یعنی عدم تحول تاریخی پرداخته‌ایم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        20 - ایزدبانوان اساطیری در قصه‌های عامیانه
        سارا چالاک
        برخی از قصه های عامیانه، خاستگاهی اسطوره ای دارند. در این قبیل قصه ها، شخصیت ها و وقایع بر مبنای یک اسطوره و باور کهن شکل گرفته اند. یکی از این اسطوره ها، ایزدبانوان هستند. تقدّس، اهمیّت و ویژگی های گوناگون آنها، این توان و ظرفیت را دارد که درون مایه های قابل توجه و رنگ أکثر
        برخی از قصه های عامیانه، خاستگاهی اسطوره ای دارند. در این قبیل قصه ها، شخصیت ها و وقایع بر مبنای یک اسطوره و باور کهن شکل گرفته اند. یکی از این اسطوره ها، ایزدبانوان هستند. تقدّس، اهمیّت و ویژگی های گوناگون آنها، این توان و ظرفیت را دارد که درون مایه های قابل توجه و رنگارنگی در افسانه ها بیافریند. روش تحقیق در این مقاله، شیوۀ توصیفی - تحلیلی است. نخست، شخصیت اساطیری ایزدبانو ذیل این سه عنوان معرفی شده است: 1- ایزدبانو بزرگ مادر 2- همسر ایزد شهیدشونده 3- آناهیتا. سپس تأثیر و بازتاب آنها در قصه ها واکاوی شده است. برای این منظور، مجموعه «قصه های عامیانه فارسی» گردآوردۀ سید ابوالقاسم انجوی شیرازی و کتاب «افسانه های آذربایجان» از صمد بهرنگی بررسی و تحلیل شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        21 - کارکرد نماد رنگ در اسطوره‌زایی و اسطوره‌زدایی بر اساس نمایشنامۀ «چهار صندوق» بهرام بیضایی
        علی یاراحمدی زهرا سیدیزدی حمید جعفری قریه علی
        اسطوره ها فهم نیاکان ما از پدیده های اطرافشان را بازگو می کنند. بسیاری از اسطوره ها، در سیر تکاملی خود پس از بازخوانی و بازتولید، معمولاً با دو مفهوم عمدۀ اسطوره زایی و اسطوره زدایی عجین شده اند. از فعّالان این عرصه، بهرام بیضایی است. او در نمایشنامۀ «چهار صندوق» به سا أکثر
        اسطوره ها فهم نیاکان ما از پدیده های اطرافشان را بازگو می کنند. بسیاری از اسطوره ها، در سیر تکاملی خود پس از بازخوانی و بازتولید، معمولاً با دو مفهوم عمدۀ اسطوره زایی و اسطوره زدایی عجین شده اند. از فعّالان این عرصه، بهرام بیضایی است. او در نمایشنامۀ «چهار صندوق» به ساختن و پرداختن اسطوره ای در بی زمان و بی مکان اقدام کرده است. در پژوهش حاضر، میزان تأثیرپذیری متن یادشده از اسطوره های باستانی ایران زمین و همچنین نقش بیضایی در تولید عناصر اساطیری با توجّه به کارکرد نماد رنگ بررسی می شود. پرسش مبنایی این است که نقش نماد رنگ در نمایشنامۀ «چهار صندوق» چیست؟ همچنین پژوهندگان می‌کوشند تا چگونگی اسطوره زایی و اسطوره زدایی در متن بیضایی را بررسی کنند. حاصل پژوهش بیانگر آن است که روایت بیضایی از طرفی ارتباطی عمیق با اساطیر مربوط به جغرافیای محل زندگی او دارد و از طرفی می کوشد تا اسطوره زایی و اسطوره زدایی را در بطن نمایشنامه برجسته کند. خودداری از نمایش تفوّق خیر بر شر در پایان، استفادۀ نمادین از رنگ ها به جای نام های شخصیّت های نمایشنامه و واگردانی نمادها به ویژه در رنگ ها، نشانه ای از اسطوره زدایی در نمایشنامۀ چهار صندوق است. در این اثر مانند اسطوره با ماجرای خلقت روبه رو هستیم. البته خلقتی که با تغییراتی مواجه است. اهریمن (مترسک) نه به اراده و قدرت خدا، بلکه به دست موجوداتی ناقص (رنگ ها)، آنگونه که خود معترفند، خلق می شود. این مؤلّفه، نشانه ای از دخل و تصرّف بیضایی در اسطوره هاست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        22 - بنیاد اسطوره‌ای استعارة مفهومی مرگ در مثنوی معنوی
        علی‌رضا شعبانلو
        در عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن می‌رهاند و به زندگی معنا می‌بخشد و مقصد و مقصودش را مشخص می‌کند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که أکثر
        در عرفان اسلامی، مسیر عمدة رسیدن به شناخت حقیقت و اتصال به آن، مرگ است. مرگ، مرغ جان را از قفس تن می‌رهاند و به زندگی معنا می‌بخشد و مقصد و مقصودش را مشخص می‌کند؛ از این رو مرگ ثمره و میوة زندگی است. این تفکر در برخی از اساطیر نیز وجود دارد. مولوی از جمله عارفانی است که در تصویر سیمای مرگ، از اندیشه‌های اساطیری بهره برده است. در این مقاله با استفاده از روش و نظریة استعاره مفهومی، استعاره‌های حوزه مرگ را در مثنوی مولوی کاویدیم تا بدانیم چه نسبتی میان اندیشة مولوی دربارة مرگ با اندیشه‌های اسطوره‌ای وجود دارد و نقش باورهای اساطیری در تعریف مسیر سلوک عرفانی چیست. دریافتیم که مولوی چون اغلب عرفا، مرگ (به‌ویژه مرگ بی‌مرگی) را در چارچوب «سفرِ بازگشت و بالارونده به سوی اصل/ حق/ حقیقت» شناخته و پرداخته است و از این رهگذر، راه سلوک عرفانی را بازنموده، و مرگ را روش شناخت حقیقت و نیل به عرفان معرفی کرده و نقش مهم آن را در فرایند دریافت معرفت الهی و سلوک عرفانی نشان داده است. مبنای این استعاره، اصل دوگانگی جان و تن در باور به ثنویت ایرانیان باستان است که در منطقة آسیای غربی و شمال آفریقا و جنوب اروپا گسترش یافته بود تا این که از خرقة «مُثُل» افلاطون سر برآورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        23 - تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان
        مژگان زرین فکر مریم صالحی نیا
        تصاویرِ خدا حاصل تلاش‌های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می‌توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی‌ها، جنبه‌ای أکثر
        تصاویرِ خدا حاصل تلاش‌های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجستۀ خدا در گسترۀ تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می‌توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی‌ها، جنبه‌ای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس می‌کند. کنشگری خدا در حوزة کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علی‌رغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونی‌های چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کرده‌است. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین می‌شود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار می‌شود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده می‌شود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنۀ اختیار و سیطرۀ خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم می‌خورد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        24 - مکان‌های اسطوره‌ای در قصه‌های عامیانۀ ایرانی
        سارا چالاک
        بينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفا أکثر
        بينش اسطوره اي، نوعي جهان بيني است كه همواره جایگاه خود را در تفکر و نگرش انسان حفظ کرده است. خرد اسطوره ای با تقسیم پدیده های جهان به مقدس و غیرمقدس تمایز خود را نشان می دهد. مکان از مقولاتی است که در اندیشۀ اسطوره ای ماهیت ویژه ای دارد و با برداشت مادی بشر امروزی متفاوت است. مکان اسطوره ای، منطقه ای است که به سبب تقدس یافتن، با محیط کیهانی اطرافش تفاوت پیدا می کند. این تقدس خواه به شکل کهن الگو باشد، مثل کوه یا چشمه، و یا به سبب وقوع امری فرامادی و ارتباط با امری ماورائی حاصل شده باشد، نیرویی ویژه دارد و بر شخصیت ها و قهرمانانی که در آن واقع شوند، تأثیر می گذارد. قصه ها به عنوان يكي از گونه هاي كهن ادب شفاهي حاوي بينش و تفكر انسان‎هاي پيشين هستند. يكي از اين مضامين اسطوره اي که در قصه ها بازتاب پیدا کرده است، مقوله مكان است؛ مكان‎هايي كه هرچند در فضاي فيزيكي جاي دارند، اما به سبب دارا بودن كيفيات فرامادي در زمرة امور اسطوره اي به شمار می‎روند. اکثر شخصیت های قصه‌ها با عبور از مکان اسطوره-ای، دچار دگردیسی روحی می شوند و سرنوشت و عملکردشان دگرگونه می شود. در اين مقاله تلاش شده است تا با استفاده از نظریات اسطوره شناسانی چون میرچا الیاده و ارنست کاسیرر، چند مجموعه قصۀ عاميانۀ ایرانی واكاوي شوند. در اين راستا، مكان هايي چون كوه، ‌دريا، چشمه، رود، باغ و چاه مورد تحليل قرار گرفتند و کیفیت اسطوره‎ای آنها تبیین شد. شیوۀ پژوهش در این مقاله، توصیفی ـ تحلیلی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        25 - کهن‌الگوها و اسطوره‌های سیاسی عصر مدرن: بر اساس چارچوب نظری «کارل گوستاو یونگ»
        محمدعلي  توانا فرزاد  آذرکمند
        «کارل گوستاو یونگ»، یکی از برجسته ترین متفکران معاصر است که موضوع کهن‌الگوها و بازتولید آنها در قالب اسطوره های سیاسی مدرن را بررسی کرده است. از منظر یونگ، کهن الگوها مقولاتی اند که از گذشته های دور و از اعقاب و نیاکان (حیوانی و انسانیِ) ما به ارث رسیده اند و بخشی از ن أکثر
        «کارل گوستاو یونگ»، یکی از برجسته ترین متفکران معاصر است که موضوع کهن‌الگوها و بازتولید آنها در قالب اسطوره های سیاسی مدرن را بررسی کرده است. از منظر یونگ، کهن الگوها مقولاتی اند که از گذشته های دور و از اعقاب و نیاکان (حیوانی و انسانیِ) ما به ارث رسیده اند و بخشی از ناخودآگاه ما را تشکیل می دهند. کهن الگوها در گذشته های دیرین در قالب افسانه ها و اسطوره ها خودنمایی می کردند؛ اما - برخلاف پیش بینی روشنگری - آنها نه تنها از بین نرفتند، بلکه زندگی سیاسی مدرن را نیز دستخوش تحولات بسیار نمودند. یکی از برجسته ترین این تحولات، شکل گیری ایدئولوژی های سیاسی مدرن و جنبش‌های توده ای است. به بیان ساده، کهن الگوها در عصر مدرن به شکلی دیگر به حیات خود ادامه داده اند. بر این اساس مقالۀ حاضر قصد دارد بر مبنای چارچوب نظری یونگ، ارتباط اسطوره های سیاسی مدرن را با کهن الگوها بررسی کند. پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است: چگونه کهن الگوهای گذشته، در روان انسان مدرن بازتولید شود؟ فرضیۀ مقالۀ حاضر این است که این کهن الگوها در ضمیر ناخودآگاه انسان رسوب کرده اند و رهبران فرهمند (کاریزماتیک) مدرن با بازمفصل بندی کهن الگوها، مجدداً آنها را فعال می سازند. رهیافت مقالۀ حاضر اندیشه شناسی است. بدین معنا که فرایند شکل گیری کهن الگوها در عصر مدرن را بازسازی می کند. روش مقاله نیز تحلیل محتوای کیفی است. بدین معنا که به تحلیل (استنباط، استدلال بر له یا علیه) اندیشه ها و مفاهیم مرتبط با کهن‌الگوها می‌پردازد. می توان مهم ترین یافتۀ تحقیق حاضر را چنین برشمرد: در عصر مدرنیتۀ متأخر، کهن الگوها همچنان در ناخودآگاه روانی انسان حضور دارند و بحران های اجتماعی - روانی (همانند سرگشتگی میان سنت و مدرنیسم) می‌تواند این فرصت را در اختیار رهبران فرهمند (کاریزماتیک) اقتدارطلب قرار دهد تا آنها را مجدداً فعال سازند. به بیان ساده، در عصر حاضر همچنان زمینۀ شکل گیری ایدئولوژی های تمامیت خواه - بر مبنای کهن الگوها - مهیاست. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        26 - نقش اساطیر در شکل‌گیری هستی‌شناسی نظم کیهانی در «نامه تنسر»
        علی جهانگیری گارینه کشیشیان حسن  آب‌نیکی علی مرتضویان
        نظم و عدالت از مهم ترین مفاهیم اندیشه ای است که ریشه در جهان بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین دار را به خود و طبیعت جهت می أکثر
        نظم و عدالت از مهم ترین مفاهیم اندیشه ای است که ریشه در جهان بینی و ایدئولوژی هر کشور و ملّت دارد. بر همین اساس اندیشۀ تنسر، موبد زرتشتی زمان ساسانیان، متأثر از دین زرتشت و دیدگاه اساطیری وی به کیهان است. از منظر وی، اساطیر، دیدگاه انسان دین دار را به خود و طبیعت جهت می دهند و نظم می بخشند. نظمی کیهانی که در آن همه چیز غایتمند است و هر کسی به وظیفۀ خاص خود تحت نظر اهورامزدا در نبرد خیر و شر فعالیّت می کند. آیینه این دیدگاه خیمه ای و قائم محور در زمین، سیستم رئیس محوری می شود که در آن شاه آرمانی، دین رسمیِ همه گیر و سلسله مراتب اجتماعی، بر اساس قانون اَزلی به نام اَشه، نظم را می سازند و عدالت را برقرار می کنند. عدالتی که از فرد به اجتماع منتقل می شود و همه جزئیات آن دقیقاً منطبق بر دین و نظم کیهانی است. ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻨﺴﺮ از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﺘﻮن ﮐﻼﺳﯿﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در آن ﺧﻄﻮط ﮐﻠّﯽ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ اﯾﺮان ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺗﺮﺳـﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻧﺪﯾﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ منعکس شده در اﯾﻦ ﻣﺘﻦ، ﺑﺎزﺗﺎب دﻫﻨﺪۀ ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﻣﺤﯿﻂ ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دوران اﺳﺖ و ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه در ﻓﻀﺎي ﻓﮑﺮي ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﯾﻌﻨﯽ ﺟﻬﺎن بینی زرتشتی، نظریه-پردازیﮐـﺮده است. روﺷﻰ ﻛـﻪ در این مقاله با استناد بر «نامه تنسر» از آن اﺳـﺘﻔـﺎده ﺷﺪه، روش هرمنوتیک ترکیبی متن- زمینه محورِ اسکینر اﺳـﺖ. در این نوشته تلاش شد تا با بهره گیری از روش هرمنوتیک اسکینری، نقش اساطیر در شکل گیری نظم کیهانی در نامه تنسر بازنمایی شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        27 - راست افراطی و آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره‌ای اروپا؛ رویکرد چرخش تصاویر میچل
        فریده محمدعلی پور محمد نصیرزاده
        راست افراطی در کشورهای اروپایی با اتکا به یک جغرافیای تخیلی، به تعریف خود اسطوره‌ای دست یازیده و در این فرایند از کسانی که برحسب آرمان‌های ایشان فداکاری کرده‌اند، بهره‌ برده است. پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این پرسش که چگونه راست افراطی بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره‌ أکثر
        راست افراطی در کشورهای اروپایی با اتکا به یک جغرافیای تخیلی، به تعریف خود اسطوره‌ای دست یازیده و در این فرایند از کسانی که برحسب آرمان‌های ایشان فداکاری کرده‌اند، بهره‌ برده است. پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این پرسش که چگونه راست افراطی بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره‌ای در اروپا تأثیر گذاشته‌اند، این فرضیه را با استفاده از نظریۀ چرخش تصویر میچل بررسی کرده است که راست افراطی از طریق بازشناسی انگاره و تصویر بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره‌ای در اروپا تأثیر گذاشته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که گروه‌های راست افراطی همانند سربازان او دین و نئونازی‌ها با بازشناسی تصاویر فداکاری در فرهنگ وایکینگ‌ها، گفتمان نازیسم و تصاویر برخی از معاصران، به این تصاویر جایگاه آیینی بخشیده و از تصور آنها به‌عنوان عامل هویت هویت‌بخش و اعتباربخش استفاده کرده است. راست افراطی با اتکا به مسابقه ورزشی، لباس و موسیقی به بازشناسی تصور این تصاویر پرداخته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        28 - تحلیل اسطوره‌گرایانه و بررسی خاستگاه داستان سیاوش و کیخسرو در شاهنامه بر اساس آیین آشناسازی
        علی اکبر کمالی نهاد میثم روستایی
        از جنبه های تحلیل در داستان های شاهنامه قابلیت تأویل پذیری اسطوره ای آنهاست. در بین داستان های شاهنامه داستان سیاوش از نمونه هایی است که به لحاظ روایی و پیوند محورهای عمودی و افقی داستان، با روایت های پیشین و پسین خود تناسب دارد. در این مقاله داستان سیاوش با نگاه تلفیقی أکثر
        از جنبه های تحلیل در داستان های شاهنامه قابلیت تأویل پذیری اسطوره ای آنهاست. در بین داستان های شاهنامه داستان سیاوش از نمونه هایی است که به لحاظ روایی و پیوند محورهای عمودی و افقی داستان، با روایت های پیشین و پسین خود تناسب دارد. در این مقاله داستان سیاوش با نگاه تلفیقی و بر بنیاد رویکردهای نقد ساختارگرا، اسطوره ای و نظریۀ دریافت، تحلیل اسطوره ای شده است. مبنای این تحلیل آیین آشناسازی بوده و با بهره بردن از نظر الیاده، آیین تشرف در روایت سیاوش را باز نموده ایم. در این مقاله از شیوۀ قیاسی و نه همسان‌سازی میان عناصرداستان سیاوش و کی‌خسرو با آیین آشناسازی استفاده شده است. در این بازنمایی، داستان از تولد سیاوش تا پایان کنشگری کی خسرو، یک واحد تلقی شده و کنش این دو شخصیت در تکمیل همدیگر پنداشته شده-اند. براساس یافته های پژوهش، بالیدن و برآمدن سیاوش و سپس فرورفتن او در غروبستان توران زمین، هم چون فرورفتن دانه در خاک است؛ گویی که داستان در این بخش ناتمام باقی می ماند تا آنجا که در سویی دیگر با برآمدن کیخسرو به دور از چشم اغیار و بالیدن او در همان سرزمین توران، داستان را به خودبسندگی می‌رساند. نشانه ها و قراین نمادین موجود در متناین واحد داستانی مثل: کوه، دایه، گذر از آب، حیوان نمادین، آزمون و...، موجب تقویت مفهوم آشناسازی در آن است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        29 - جایگاه آتش و آیین‎های مربوط به آن در ایران با نگاهی به تحولات پسا اسلامی آن
        رقیه   محمدزاده عبد الحسین  لطیفی موسی الرضا  بخشی استاد
        آتش در طول تاریخ یکی از عوامل مؤثر و بنیادین در زندگی مردمان ایران باستان و از آخشیج‌های (عناصر) مقدس، در آیین مزدیسنا است. آتش پیش از ظهور زرتشت و از همان ابتدا میان ایرانیان از قداست برخوردار بود و به عنوان یکی از خدایان برجسته، مورد پرستش و پس از ظهور زرتشت، با آیین أکثر
        آتش در طول تاریخ یکی از عوامل مؤثر و بنیادین در زندگی مردمان ایران باستان و از آخشیج‌های (عناصر) مقدس، در آیین مزدیسنا است. آتش پیش از ظهور زرتشت و از همان ابتدا میان ایرانیان از قداست برخوردار بود و به عنوان یکی از خدایان برجسته، مورد پرستش و پس از ظهور زرتشت، با آیین ویژه‎ای در آتشکده‎ نگهداری می‎شد، چراکه آتش را از همان ابتدا به عنوان یکی از نیروهای قهار طبیعت که دارای نیروی سحرآمیز مقتدری باشد می‎دانستند. آنچه این نوشتار در صدد واکاوی آن است تحولاتی است که آتش پس از ورود اسلام به ایران و اسلام آوردن تدریجی بیشتر ایرانیان به لحاظ جایگاه و کارکرد از سر گذرانده است. لذا، این پژوهش، با روش تحلیلی و با شیوۀ کتابخانه‎ای به این امر پرداخته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد، آتش در ایران پس از اسلام همچنان جایگاه مهمی داشته و در آیین های ایرانیان در اشکال و گونه‌های مختلف از جمله سوگند به آتش در دعاوی بعضی از اقوام و همچنین در آیین های مربوط به ازدواج و نیز سوگواری همچنان ادامه یافته است. تفاصيل المقالة